چک لیست تهیه یک برنامه ASP.NET MVC
PHP سریعتر از ASP.NET! افسانه یا واقعیت؟
ASP.NET MVC #1
- یک راه این است که از Web Control دات نت (موجود در WinForms و همچنین WPF) که در پشت صحنه از موتور کامل IE استفاده میکند، کمک بگیرید و زمانیکه Document آن کاملا load شد، نتیجه آنرا به این کتابخانه ارسال کنید.
کامپوننتهای Nav در بوت استرپ 4
کامپوننتهای گروه Nav، در نگارش 4 آن به علت استفادهی از Flexbox، تغییرات بسیاری داشتهاند و در نتیجهی آن، انعطاف پذیرتر و سادهتر شدهاند.
در ابتدا لیست سادهی زیر را در نظر بگیرید. تنظیمات ابتدایی آن برای تبدیل به منوی راهبری بالای سایت به صورت زیر است:
<body> <div class="container"> <div class="row"> <section class="col-12"> <ul class="nav"> <li class="nav-item"><a class="nav-link active" href="#">Home</a></li> <li class="nav-item"><a class="nav-link" href="#">Mission</a></li> <li class="nav-item"><a class="nav-link" href="#">Services</a></li> <li class="nav-item"><a class="nav-link" href="#">Staff</a></li> <li class="nav-item"><a class="nav-link disabled" href="#">Testimonials</a></li> </ul> </div> </div> </body>
در اینجا دو کلاس active و disabled نیز به لینکهای منوی راهبری اضافه شدهاند. البته این کلاسها تا تکمیل نهایی nav، ظاهر آنچنان متفاوتی را ارائه نمیدهند.
اولین شیوهنامهای را که میتوان به nav اضافه کرد، nav-pills است:
<ul class="nav nav-pills">
Pills شبیه به دکمهها هستند و در این حالت لینک active، واضحتر به نظر میرسد.
و یا میتوان nav-tabs را به nav افزود:
<ul class="nav nav-tabs">
روش دیگر تعریف nav، استفاده از المان nav و سپس حذف ul و li و همچنین nav-item است:
<nav class="nav nav-pills justify-content-center"> <a class="nav-link active" href="#">Home</a> <a class="nav-link" href="#">Mission</a> <a class="nav-link" href="#">Services</a> <a class="nav-link" href="#">Staff</a> <a class="nav-link disabled" href="#">Testimonials</a> </nav>
کلاس دیگری را که در اینجا میتوان استفاده کرد، flex-column است تا آیتمهای nav، بجای نمایش در یک ردیف، در یک ستون ظاهر شوند:
و یا میتوان با استفاده از break-points، سبب شد تا اگر اندازهی صفحه بیش از sm بود، آیتمهای منوی راهبری، ردیفی و اگر کمتر از آن بود (حالت موبایل)، ستونی نمایش داده شوند:
<nav class="nav nav-pills justify-content-center flex-column flex-sm-row">
ایجاد navbars در بوت استرپ 4
Navbar بوت استرپ 4، بازنویسی کامل شده و کار کردن با آن نسبت به نگارش سوم آن بسیار سادهتر شدهاست.
<body> <nav class="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm"> <div class="container"> <div class="navbar-nav"> <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a> <a class="nav-item nav-link disabled" href="#">Testimonials</a> </div> </div> </nav> <div class="container">
در اینجا، کار با افزودن کلاس navbar به المان nav شروع میشود. سپس هر لینک داخل آن، کلاسهای nav-item nav-link را پیدا میکند. در اینجا اگر آیتمی قرار است به صفحهی جاری اشاره کند، با کلاس active مشخص خواهد شد.
سپس توسط کلاسهای bg-dark navbar-dark، رنگهای پس زمینه و رنگ متن مشخص شدهاند. برای مثال میتوان bg-light navbar-light را نیز آزمایش کرد:
<nav class="navbar bg-light navbar-light navbar-expand-sm">
و یا بجای این رنگهای پیشفرض، در بوت استرپ 4 میتوان به سادگی رنگ navbar را توسط یک background-color دلخواه، سفارشی سازی کرد:
<nav class="navbar navbar-dark navbar-expand-sm" style="background-color:red">
کاری که در نگارشهای پیشین بوت استرپ به سادگی میسر نبود.
همچنین اگر دقت کرده باشید از کلاس navbar-expand-sm نیز استفاده شدهاست. حالت پیشفرض نمایش آیتمهای navbar، ستونی است و برای حالت موبایل درنظر گرفته شدهاست. استفادهی از navbar-expand-sm سبب میشود تا پس از عرض sm، آیتمهای navbar همانند شکلهای فوق، در طی یک ردیف نمایش داده شوند و در عرض کمتر از sm، به صورت یک ستون:
به علاوه آیتمهای navbar را داخل یک container قرار دادهایم:
<div class="container"> <div class="navbar-nav">
تعریف متون و لوگو در navbar بوت استرپ 4
برای تعریف متن لوگوی سایت در navbar به صورت زیر عمل میشود:
<body> <nav class="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm"> <div class="container"> <div class="navbar-brand"> Wisdom Pet Medicine </div> <div class="navbar-nav"> <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a> <a class="nav-item nav-link disabled" href="#">Testimonials</a> </div> </div> </nav> <div class="container">
و یا میتوان بجای div، از المان anchor نیز استفاده کرد تا به صورت لینک نمایش داده شود:
<a class="navbar-brand" href="#"> Wisdom Pet Medicine </a>
برای تعریف متنی در navbar از کلاس navbar-text استفاده میشود:
<body> <nav class="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm"> <div class="container"> <a class="navbar-brand d-none d-sm-inline-block" href="#"> Wisdom Pet Medicine </a> <div class="navbar-nav"> <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a> <a class="nav-item nav-link disabled" href="#">Testimonials</a> </div> <span class="navbar-text d-none d-xl-inline-block">The best in traditional and alternate medicine</span> </div> </nav> <div class="container">
همین تنظیم را به navbar-brand، در اندازهی sm نیز اضافه کردهایم تا لوگوی سایت در اندازههای موبایل ظاهر نشود.
افزودن drop downs به navbar در بوت استرپ 4
برای تبدیل یکی از آیتمهای منوی راهبری، به منو، از dropdown استفاده میشود که نمونهای از آنرا در مثال زیر مشاهده میکنید:
<body> <nav class="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm"> <div class="container"> <a class="navbar-brand d-none d-sm-inline-block" href="#"> <img src="images/wisdompetlogo.svg" style="width:40px;" alt=""> Wisdom Pet Medicine </a> <div class="navbar-nav ml-sm-auto"> <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a> <div class="dropdown"> <a class="nav-item nav-link dropdown-toggle" data-toggle="dropdown" id="servicesDropdown" aria-haspopup="true" aria-expanded="false" href="#">Services</a> <div class="dropdown-menu" aria-labelledby="servicesDropdown"> <a href="#" class="dropdown-item">Grooming</a> <a href="#" class="dropdown-item">General Health</a> <a href="#" class="dropdown-item">Nutrition</a> <a href="#" class="dropdown-item">Pest Control</a> <a href="#" class="dropdown-item">Vaccinations</a> </div> </div> <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a> <a class="nav-item nav-link disabled" href="#">Testimonials</a> </div> <span class="navbar-text d-none d-xl-inline-block">The best in traditional and alternate medicine</span> </div> </nav> <div class="container">
- دراپداون نیاز به یک container دارد که آنرا با تعریف یک div با کلاس dropdown تعریف کردهایم.
- سپس به لینکی که قرار است آنرا نمایش دهد، کلاس dropdown-toggle را اضافه میکنیم تا آیکن مثلثی رو به پایینی را نمایان کند. وجود این مثلث، بیانگر وجود منویی به همراه آن است.
- اکنون با تنظیم data-toggle به dropdown، کدهای جاوا اسکریپتی بوت استرپ، این المان را به صورت یک dropdown پردازش میکنند و نیازی به افزودن اسکریپتی به صفحه برای فعالسازی آن نیست. ویژگیهای aria-expanded و aria-haspopup نیز به مقدار دهی پیشفرضهای کدهای جاوا اسکریپتی آن کمک میکنند.
- خود منو توسط دربرگیرندهای با کلاس dropdown-menu و آیتمهایی با کلاس dropdown-item تشکیل میشود.
- در ادامه برای متصل کردن این دربرگیرنده به لینک نمایش دهندهی منو، یک id را به لینک انتساب میدهیم (به نام servicesDropdown) و سپس aria-labelledby دربرگیرنده را به این id، مقدار دهی میکنیم.
- در این مثال با استفاده از کلاس navbar-nav ml-sm-auto، سبب شدهایم تا منوی سایت، از لبهی سمت راست صفحه پس از عرض sm، شروع شود.
افزودن المانهای فرمها به منوی راهبری سایت
برای اضافه کردن المانهای فرم به منوی راهبری سایت، ابتدا نیاز است کلاس form-inline را بر روی container این فرم قرار داد و سپس به ورودیهای این فرم، کلاس form-control را اضافه میکنیم. اگر نیاز بود، توسط کلاسهای margin و padding مخصوص بوت استرپ 4 مانند mr-2 نیز میتوان بین آنها فاصله ایجاد کرد:
<body> <nav class="navbar navbar-dark bg-dark navbar-expand-sm"> <div class="container"> <div class="navbar-nav"> <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Testimonials</a> </div> <form class="form-inline"> <input type="text" placeholder="Search..." class="form-control mr-2"> <button class="btn btn-outline-light" type="submit">Go</button> </form> </div> </nav> <div class="container">
بوت استرپ در اندازهی بزرگتر صفحه، فرم را به سمت راست و آیتمهای منو را در سمت چپ نمایش میدهد.
کنترل محل قرارگیری المانها در منوی راهبری سایت
توسط کلاسهایی مانند fixed-top (قرار گرفتن در بالای صفحه)، fixed-bottom (قرار گرفتن در پایین صفحه) و sticky-top، میتوان محل قرارگیری منوی راهبری را تغییر داد. این کلاسها را در مطلب «طرحبندی صفحات وب با بوت استرپ 4 - قسمت دوم» پیشتر بررسی کردیم.
برای توضیح حالت sticky-top، فرض کنید بالای منو، تصویر بزرگی از لوگوی سایت را دارید و این منو زیر آن قرار گرفتهاست. زمانیکه صفحه به سمت پایین اسکرول میشود، این منو نیز پایین خواهد آمد تا جائیکه در لبهی بالای صفحه قرار گیرد. پس از آن، این منو در همین ناحیه باقی مانده و شبیه به fixed-top عمل میکند.
یک نکته: اگر fixed-bottom را مورد استفاده قرار دادید:
<nav class="navbar navbar-dark bg-dark navbar-expand-sm fixed-bottom">
<div class="container mb-5">
اضافه کردن منوی همبرگری به منوی راهبری سایت
در مورد کلاس navbar-expand-sm در این مطلب توضیح دادیم. هرچند قابلیت عمودی و افقی شدن خودکار آیتمهای منوی راهبری بسیار جالب و کاربری است، اما در صفحات نمایشی کوچک، این نمایش عمودی میتواند ارتفاع قابل ملاحظهای را به خود اختصاص دهد. به همین جهت میخواهیم نمایش آیتمهای آنرا وابسته به تصمیم کاربر کنیم.
<body> <nav class="navbar navbar-dark bg-dark navbar-expand-sm"> <div class="container"> <a href="#" class="navbar-brand">Wisdom Pet Medicine</a> <button class="navbar-toggler" type="button" data-toggle="collapse" data-target="#myToggle" aria-controls="myToggle" aria-expanded="false" aria-label="Toggle navigation"> <span class="navbar-toggler-icon"></span> </button> <div class="collapse navbar-collapse" id="myToggle"> <div class="navbar-nav"> <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a> <a class="nav-item nav-link" href="#">Testimonials</a> </div> </div> </div> </nav> <div class="container">
- ابتدا نیاز است دکمهی این منو اضافه شود که توسط کلاس navbar-toggler مشخص شدهاست. سپس با توجه به اینکه این کامپوننت توسط کدهای جاوا اسکریپتی بوت استرپ کار میکند، اطلاعات مورد نیاز آنرا توسط ویژگیهای data-toggle، data-target و aria مشخص میکنیم.
- این دکمه نیاز دارد تا به یک div با کلاس collapse navbar-collapse متصل شود. این اتصال نیز از طریق id آن صورت میگیرد که در ویژگی data-target مقدار دهی شدهاست.
- اگر این دکمه را پس از navbar-brand قرار دهیم، در سمت چپ صفحه و اگر پیش از آن قرار دهیم، در سمت راست صفحه ظاهر میشود.
در حالت نمایش sm، آیتمهای منو مخفی شده:
با کلیک بر روی دکمهی منوی همبرگری آن، گزینههای منو نمایش داده میشوند:
و در حالت اندازهی بزرگتر صفحه، محو میشود:
کدهای کامل این قسمت را از اینجا میتوانید دریافت کنید: Bootstrap4_07.zip
استفاده از چندین Context در EF 6 Code first
- استفاده از چند Context برای اینکه هر کدام قرار است در یک دیتابیس جدا ذخیره شوند؟ نمیشود FK بین اینها (جداول دو دیتابیس مختلف) تعریف کرد (SQL Server چنین کاری را پشتیبانی نمیکند).
- اگر برنامه ماژولار است، در EF میتوان به صورت خودکار تمام ماژولها را در طی یک Context یکپارچه بارگذاری کرد (^ و ^).
- هدف از ایجاد Schema در SQL Server، ایجاد ظروفی برای گروه بندی منطقی اشیاء است. مثلا عدهای به سه SP خاص دسترسی داشته باشند. عدهای فقط بتوانند با Viewها کار کنند. یا حتی عدهای به تمام موارد دسترسی داشته باشند. بنابراین یک نوع ایزوله سازی قسمتهای مختلف بانک اطلاعاتی مدنظر هست، در اصل. حالا اگر عدهای فقط به سه جدول خاص دسترسی دارند، آیا میتوانند ارجاعی را به جدول چهارمی که در یک schema دیگر تعریف شده داشته باشند؟ بله. البته فقط به این شرط که کاربران schema سه جدول فعلی به schema جدول چهارم، دسترسی و مجوز لازم را داشته باشد و برای این دسترسی دادنها هم باید مستقلا T-SQL بنویسید.
و ... ضمنا گاهی از اوقات از Schema برای مدیریت نامهای هم نام استفاده میشود. چیزی شبیه به namespace در سیشارپ مثلا. نمونهاش طراحی چند مستاجری است.
نتیجه گیری؟ برای سرگرمی Schema ایجاد نکنید؛ مگر اینکه واقعا قصد ایزوله سازی قسمتهای مختلف یک بانک اطلاعاتی را از کاربرانی خاص داشته باشید. به Schema به شکل یک Sandbox امنیتی (یک قرنطینه) نگاه کنید.
برای مطالعه بیشتر
Understanding the Difference between Owners and Schemas in SQL Server
Implementation of Database Object Schemas
فرض کنید میخواهید یک فایل ویدیویی با قالب m4v را بر روی تلویزیون خود نمایش دهید؛ اما تلویزیون شما تنها از فایلهای mp4، پشتیبانی میکند. برای رفع این مشکل نیاز به یک نرم افزار تبدیل کنندهی فرمتهای ویدیویی را داریم و یکی از قویترینهای آنها، FFmpeg است. اگر به سایت آن مراجعه کنید، لینک دانلود آن به یک فایل tar.bz2 ختم میشود که حاوی سورس آن است! هرچند در قسمتی از آن، فایلهای نهایی کامپایل شدهی مخصوص سیستم عاملهای مختلف را نیز میتوانید پیدا کنید، اما باز هم با انبوهی از لینکها مواجه خواهید شد که دقیقا مشخص نیست کدام را باید دریافت کرد و آیا نگارش دریافت شده، با سیستم عامل فعلی سازگار است یا خیر.
همانطور که مشاهده میکنید، هنوز هم شروع به کار با نرم افزارهای مختلف برای بسیاری از کاربران، کاری مشکل و طاقتفرسا است. در اینجا شاید این سؤال مطرح شود که این موضوع چه ربطی به Docker (Docker) و کانتینرها (Containers) دارد؟ تمام هیاهویی که پیرامون Docker ایجاد شدهاست، در اصل جهت ساده سازی نصب، راه اندازی و تعامل با نرم افزارهای مختلف است.
چالشهای پیش روی یافتن نرم افزارهای مناسب
این روزها بیشتر نرم افزارهای مورد نیاز خود را از اینترنت تهیه میکنیم. اولین مرحلهی آن و اولین چالشی که در اینجا وجود دارد، یافتن نرم افزاری با مشخصات مدنظر است. برای نمونه حتی اگر با FFmpeg آشنا نیز باشید، به سادگی مشخص نیست که برای سیستم عامل و معماری خاص پردازندهی آن، دقیقا کدام نگارش آنرا از چه آدرسی میتوان دریافت کرد. پس از یافتن نرم افزار و نگارش مدنظر، مرحلهی بعد، استخراج محتویات آن از یک فایل zip و یا اجرای برنامهی نصاب آن است و مرحلهی آخر، اجرای این برنامه میباشد.
بنابراین اولین چالش، یافتن محلی برای دریافت نرم افزار است:
- این روزها برای بعضی از سکوهای کاری، App Storeهایی وجود دارند که میتوان از آنجا شروع کرد؛ اما چنین قابلیتی برای تمام سکوهای کاری پیش بینی نشدهاست.
- در لینوکس قابلیت دیگری به نام Package manager وجود دارد که کار یافتن و نصب نرم افزارها را ساده میکند؛ اما گاهی از اوقات اطلاعات آن، آنچنان به روز نیست. همچنین اگر بستهای برای توزیع خاصی از لینوکس وجود داشته باشد، الزاما به این معنا نیست که این بسته، قابلیت استفادهی در سایر توزیعهای لینوکس را نیز به همراه دارد. در ویندوز نیز وضعیت مشخص است! فاقد یک Package manager توکار و استاندارد است. هرچند یک App Store برای آن از طرف مایکروسافت ارائه شدهاست، اما آنچنان محبوبیتی پیدا نکردهاست.
- و روش متداول دیگری که وجود دارد، مراجعهی مستقیم به سایت اصلی سازندهی نرم افزار است.
- علاوه بر اینها داشتن یک سری متادیتا و آمار نیز در مورد نرم افزارها بسیار مفید هستند تا بتوانند در مورد تصمیم به استفاده، یا عدم استفادهی از نرم افزار، راهنمای کاربران باشند؛ مانند میزان محبوبیت، تعداد بار دریافت، تعداد مشکلاتی که کاربران با آن داشتهاند و آخرین باری که نرم افزار به روز شدهاست. اما با توجه به پراکندگی روشهای دریافت نرم افزار که ذکر شدند، عموما یک چنین آمارهایی را مشاهده نمیکنیم.
- چالش دیگر، مشکل سخت اطمینان کردن به روشهای مختلف توزیع نرم افزارها است. آیا سایتی که این نرم افزار را ارائه میدهد، واقعا مرتبط با نویسندهی اصلی آن است؟ همچنین آیا خود نرم افزار مشکلات امنیتی را به همراه ندارد؟ چه کاری را انجام میدهد؟
- مشکل بعدی، در دسترس بودن سایت توزیع کنندهی نرم افزار است. آیا زمانیکه به برنامهای نیاز داریم، پهنای باند سایت توزیع کنندهی آن تمام نشدهاست و میتوان به آن دسترسی داشت؟
- چالش دیگر، چگونگی پرداخت مبلغی برای دسترسی به نرم افزار است. به نظر تا به اینجا تنها App Storeها موفق شدهاند روشی یک دست را برای خرید برنامهها و همچنین ارائهی مجوزی برای استفادهی از آنها، ارائه دهند.
چالشهای پیش روی نصب نرم افزارها
زمانیکه به مرحلهی نصب نرم افزار میرسیم، هر نرم افزار، روش نصب و تنظیمات آغازین خاص خودش را دارد.
- اولین چالش پس از دریافت نرم افزار، بررسی سازگاری آن با سیستم عامل و پردازندهی فعلی است. شاید این مسایل برای توسعه دهندگان نرم افزارها پیشپا افتاده به نظر برسند، اما برای عموم کاربران، چالشی جدی به شما میروند.
- پس از مشخص شدن سازگاری یک نرم افزار با سیستم فعلی، قالب ارائهی آن نرم افزار نیز میتوان مشکلزا باشد. بعضی از برنامهها صرفا از طریق سورس کد منتشر میشوند. بعضی از آنها توسط یک فایل exe متکی به خود ارائه میشوند و بعضی دیگر به همراه یک فایل exe و تعدادی dll به همراه آنها. گاهی از اوقات این برنامهها نیاز به نصب جداگانهی NET Runtime. و یا Java Runtime را برای اجرا دارند و یا وابستگی آنها صرفا به نگارش خاصی از این کتابخانهها و فریم ورکهای ثالث است. هرچند اگر برنامهای به همراه بستهی نصاب آن باشد، به احتمال زیاد این وابستگیها را نیز نصب میکند؛ اما تمام برنامهها اینگونه ارائه نمیشوند. به علاوه خیلیها علاقهای به کار با برنامههای نصاب ندارند و از ایجاد تغییرات بسیاری که آنها در سیستم ایجاد میکنند، خشنود نیستند.
- پس از نصب نرم افزار، مشکل بعدی، نحوهی به روز رسانی آنها است. چگونه باید اینکار انجام شود؟ (تمام مراحل و چالشهایی را که تاکنون بررسی کردیم، یکبار دیگر از ابتدا مرور کنید!)
بنابراین همانطور که مشاهده میکنید، نصب، راه اندازی و به روز رسانی نرم افزارها این روزها بسیار پیچیده شدهاند و بسیاری از کاربران به سادگی از عهدهی آنها بر نمیآیند.
چالشهای پیش روی کار با نرم افزارها
مرحلهی بعد، نیاز به مستندات کافی برای کار با برنامه است. این مستندات را از کجا میتوان تهیه کرد؟ آخرین باری که به روز شده، چه زمانی بودهاست؟ بسیاری از اوقات بین مستندات تهیه شده و آخرین نگارش نرم افزار، ناسازگاری وجود دارد و به سختی قابل استفادهاست. آیا نیاز است برنامه را به PATH اضافه کرد؟ آیا نیاز است به صورت سرویس نصب شود؟ اگر بله، چگونه باید این مراحل را انجام داد؟ مجوز کار کردن با آنها چگونه است؟
مشکل مهم دیگری که حین کار با نرم افزارها، در حالت متداول آنها وجود دارد، دسترسی کامل آنها به تمام اجزای سیستم و شبکه است و درون یک sandbox (قرنطینه) امنیتی اجرا نمیشوند.
مشکل بعدی، به روز رسانی اجزای ثالث سیستم و یا حتی خود سیستم عامل، مانند به روز رسانی OpenSSL نصب شده و پس از آن، از کار افتادن برنامهای خاص است که وابستگی به نگارشی خاص از این کتابخانه را دارد.
کانتینرها در مورد برنامهها هستند و نه مجازی سازی
خوب، تا اینجا دریافتیم که مدیریت توزیع، نصب و استفادهی از برنامهها، کار سادهای نیست. اما اینها چه ارتباطی با Docker دارند؟ در بسیاری از اوقات، زمانیکه صحبت از Docker میشود، تصور بسیاری از آن، ارائهی جایگزینی برای ماشینهای مجازی است. اما ... اینگونه نیست. کانتینرها در مورد نرم افزارها هستند. برای مثال در آینده در مورد ایمیجهای (Images) کانتینرها بیشتر بحث خواهیم کرد. این ایمیجها در اصل یک بستهی حاوی برنامهها هستند. بنابراین بیشتر شبیه به فایل zip ای است که از یک وب سایت دریافت میکنیم (در قسمت یافتن نرم افزار).
یک کانتینر (Container) چیست؟
برای درک بهتر مواردی که تاکنون بحث شدند و همچنین بررسی مفهوم Containers، ابتدا MonogoDB را به صورت معمول نصب میکنیم. سپس نحوهی نصب آنرا درون یک Container بررسی خواهیم کرد. البته هدف اصلی در اینجا، بررسی مفهومی این مراحل و مقایسهی آنها با هم هستند و در قسمتهای بعدی کار نصب و استفادهی از Docker را قدم به قدم بررسی خواهیم کرد.
مراحل نصب محلی MongoDB به صورت متداول:
- ابتدا برای مثال به سایت گوگل مراجعه کرده و mongodb را جستجو میکنیم تا بتوانیم به سایت اصلی و محل دریافت بستهی آن، هدایت شویم.
- پس از ورود به سایت mongodb، در بالای صفحه اصلی آن، لینک به صفحهی دریافت بستهی mongodb را میتوان مشاهده کرد.
- با انتخاب آن، به صفحهی دریافت بستهی mongodb بر اساس سیستم عاملهای مختلفی هدایت میشویم. برای مثال در ویندوز، بستهی msi آنرا دریافت میکنیم.
- به نظر میرسد که بستهی نصاب msi آن تمام کارهای لازم برای راه اندازی اولیهی mongodb را انجام میدهد. به همین جهت آنرا اجرا کرده و پس از چندبار انتخاب گزینهی next، نصب آن به پایان میرسد.
- پس از پایان نصب، ابتدا به کنسول service.msc ویندوز مراجعه میکنیم تا مطمئن شویم که سرویس آن، توسط نصاب msi نصب شدهاست یا خیر؟ و ... خیر! این نصاب، سرویس آنرا نصب نکردهاست.
- به همین جهت به مستندات نصب آن در سایت mongodb مراجعه میکنیم (لینک Installation instructions در همان صفحهی دریافت بستهی msi وجود دارد). پس از پایان مراحل نصب، عنوان کردهاست که باید دستور md \data\db را اجرا کنید تا مسیر پیش فرض اطلاعات آن به صورت دستی ایجاد شود. اما ... این مسیر دقیقا به کجا اشاره میکند؟ چون شبیه به مسیرهای ویندوزی نیست.
- در ادامه برای آزمایش، به پوشهی program files ویندوز رفته، monogodb نصب شده را یافته و سپس فایل mongod.exe را از طریق خط فرمان اجرا میکنیم (برنامهی سرور). اگر این کار را انجام دهیم، این پروسه با نمایش خطای یافت نشدن مسیر c:\data\db، بلافاصله خاتمه پیدا میکند. به همین جهت در همین مسیری که در خط فرمان قرار داریم (جائیکه فایل mongod.exe قرار دارد)، دستور md \data\db را اجرا میکنیم. اجرای این دستور در این حالت، همان پوشهی c:\data\db را ایجاد میکند. نکتهای که شاید خیلیها با آن آشنایی نداشته باشند.
- اکنون اگر مجددا فایل mongod.exe را اجرا کنیم، اجرای آن موفقیت آمیز خواهد بود و پیام منتظر دریافت اتصالات بودن از طریق پورت 27017 را نمایش میدهد.
- مرحلهی بعد، اجرای فایل mongo.exe است تا به این دیتابیس سرور در حال اجرا متصل شویم (برنامهی کلاینت). در اینجا برای مثال میتوان دستور show dbs را اجرا کرد تا لیست بانکهای اطلاعاتی آنرا نمایش دهد.
مراحل نصب MongoDB به صورت Container توسط Docker:
- ابتدا برای مثال به سایت گوگل مراجعه کرده و اینبار mongodb docker را جستجو میکنیم تا بتوانیم به محل دریافت image آن هدایت شویم. با ورود به آن، در بالای صفحه عنوان شدهاست که official repository است که سبب اطمینان از بستهی ارائه شدهی توسط آن میشود. بنابراین در اینجا بجای مراجعه به سایت متکی به خود mongodb، به docker hub برای دریافت آن مراجعه کردهایم. در اینجا با جستجوی یک برنامه، متادیتا و اطلاعات آماری بسیاری را نیز میتوان در مورد برنامههای مختلف، مشاهده کرد که در سایت متکی به خود نرم افزارهای مختلف، در دسترس نیستند. همچنین در اینجا اگر بر روی برگهی Tags یک مخزن کلیک کنید، مشاهده میکنید که تمام فایلهای موجود در آن توسط docker hub از لحاظ مشکلات امنیتی پیشتر اسکن شدهاند و گزارش آنها قابل مشاهدهاست. علاوه بر اینها docker hub به همراه یک docker store برای برنامههای غیر رایگان نیز هست و این مورد فرآیند کار با نرم افزارهای تجاری را یک دست میکند.
- مرحلهی بعد، دریافت یک کپی از mongodb از docker hub است. اینبار بجای دریافت مستقیم یک فایل zip یا msi، از دستور docker pull mongo استفاده میشود که یک image را در نهایت دریافت میکند. این image، حاوی برنامهی مدنظر و تمام وابستگیهای آن است.
- پس از دریافت image، مرحلهی بعد، اجرای mongodb به همراه آن است. در حالت متداول، ابتدا نرم افزار داخل فایل zip یا msi استخراج شده و سپس بر روی سیستم اجرا میشوند، اما در اینجا مفهوم معادل نصب نرم افزار دریافت شدهی از بستهی zip همراه آن، یک container است. یک container دقیقا مانند یک نرم افزار از پیش نصب شده، عمل میکند و معادل اجرای فایل exe مانگو دی بی در اینجا، اجرای container آن است. بنابراین docker، از image دریافت شده، یک container را ایجاد میکند که دقیقا معادل یک نرم افزار از پیش نصب شده، رفتار خواهد کرد.
- پس از دریافت image، جهت اجرای آن به عنوان یک container، برای استفاده از نرم افزاری که دریافت کردهایم، تنها یک دستور است که باید با آن آشنا باشیم: docker run mongo. این دستور را در همان صفحهی docker hub مربوطه نیز میتوانید مشاهده کنید. پس از اجرای این دستور، دقیقا همان خروجی و پیام منتظر دریافت اتصالات بودن از طریق پورت 27017 را مشاهده خواهیم کرد. برای اجرای کلاینت آن نیز دستور docker exec -it 27 mongo را میتوان اجرا کرد. docker exec کار اجرای چندبارهی یک نرم افزار نصب شده را انجام میدهد.
این فرآیند در مورد تمام containerها یکی است و به این ترتیب به ازای هر نرم افزار مختلف، شاهد روش نصب متفاوتی نخواهیم بود.
- اجرای دستور docker stop نیز سبب خاتمهی تمام اینها میشود.
در این تصویر مقایسهای را بین مراحل متداول یافتن، دریافت، نصب و اجرای برنامهها را در دو حالت متداول و همچنین استفادهی از docker، مشاهده میکنید.
همچنین نکتهی جالبی که در مورد docker وجود دارد این است که اگر به task manager ویندوز مراجعه کنیم:
تمام پروسههایی که با job id مساوی 172 در اینجا اجرا شدهاند، متعلق به docker بوده و آنها دقیقا مانند یک پروسهی معمولی سیستم عامل جاری، در کنار سایر پروسههای موجود، اجرا میشوند. بنابراین برنامهای که از طریق docker اجرا میشود، هیچ تفاوتی با اجرای متداول آن بر روی سیستم عامل، از طریق روش مراجعهی مستقیم به فایل exe مرتبط و اجرای مستقیم آن ندارد. همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، containerها در مورد نرم افزارها هستند و نه مجازی سازی و یک container در حال اجرا، حاوی تعدادی برنامهی در حال اجرای بر روی سیستم عامل جاری، در کنار سایر برنامههای آن میباشد.
البته containers به همراه ایزوله سازیهای بسیاری اجرا میشوند. برای مثال به روز رسانی یک کتابخانهی ثالث بر روی سیستم عامل، سبب از کار افتادن برنامهی اجرای شدهی توسط یک container نمیشود.
در قسمت بعد، نحوهی نصب Docker را بر روی ویندوز، بررسی میکنیم.
صورت مساله
میخواهیم اطلاعات نمایش داده شده در گرید را به نحوی فرمت کنیم که
الف) اگر id ردیف مساوی 5 بود، رنگ و پس زمینهی آن تغییر کند.
ب) نام محصول، به جزئیات آن لینک شود و این اطلاعات توسط یک jQuery UI Dialog نمایش داده شود.
ج) عدد قیمت با سه رقم جدا کننده همراه باشد.
تکمیل مدل برنامه
مدل قسمت اول صرفا یک محصول بود. مدل قسمت جاری، اطلاعات تولید/تامین کننده آنرا توسط کلاس Supplier نیز به همراه دارد:
namespace jqGrid02.Models { public class Product { public int Id { set; get; } public string Name { set; get; } public decimal Price { set; get; } public Supplier Supplier { set; get; } } public class Supplier { public int Id { set; get; } public string CompanyName { set; get; } public string Address { set; get; } public string PostalCode { set; get; } public string City { set; get; } public string Country { set; get; } public string Phone { set; get; } public string HomePage { set; get; } } }
کدهای سمت سرور
کدهای سمت سرور مانند متد GetProducts به همراه صفحه بندی و مرتب سازی پویای آن دقیقا مانند قسمت قبل است.
در اینجا فقط یک اکشن متد جدید جهت بازگشت اطلاعات تولید کنندهای مشخص با فرمت JSON، اضافه شدهاست:
public ActionResult GetGetSupplierData(int id) { var list = ProductDataSource.LatestProducts; var product = list.FirstOrDefault(x => x.Id == id); if (product == null) return Json(null, JsonRequestBehavior.AllowGet); return Json(new { product.Supplier.CompanyName, product.Supplier.Address, product.Supplier.PostalCode, product.Supplier.City, product.Supplier.Country, product.Supplier.Phone, product.Supplier.HomePage }, JsonRequestBehavior.AllowGet); }
کدهای سمت کلاینت
صفحه دیالوگی که قرار است اطلاعات تولید کننده را نمایش دهد، یک چنین ساختاری دارد:
<div dir="rtl" id="supplierDialog"> <span id="CompanyName"></span><br /><br /> <span id="Address"></span><br /> <span id="PostalCode"></span>, <span id="City"></span><br /> <span id="Country"></span><br /><br /> <span id="Phone"></span><br /> <span id="HomePage"></span> </div>
<script type="text/javascript"> function showSupplierDialog(linkElement, supplierId) { //request json data $.getJSON('@Url.Action("GetGetSupplierData","Home")', { id: supplierId }, function (data) { //set values in dialog for (var property in data) { if (data.hasOwnProperty(property)) { $('#' + property).text(data[property]); } } //get link position var linkPosition = $(linkElement).offset(); $('#supplierDialog').dialog('option', 'position', [linkPosition.left, linkPosition.top]); //open dialog $('#supplierDialog').dialog('open'); }); } $(document).ready(function () { $('#supplierDialog').dialog({ autoOpen: false, bgiframe: true, resizable: false, title: 'تولید کننده' }); $('#list').jqGrid({ // .... مانند قبل colNames: ['شماره', 'نام محصول', 'قیمت'], //columns model colModel: [ { name: 'Id', index: 'Id', align: 'right', width: 20, formatter: function (cellvalue, options, rowObject) { var cellValueInt = parseInt(cellvalue); if (cellValueInt == 5) { return "<span style='background: brown; color: yellow'>" + cellvalue + "</span>"; } return cellvalue; } }, { name: 'Name', index: 'Name', align: 'right', width: 300, formatter: function (cellvalue, options, rowObject) { return "<a href='#' onclick='showSupplierDialog(this, " + rowObject[0] + ");'>" + cellvalue + "</a>"; } }, { name: 'Price', index: 'Price', align: 'center', width: 50, formatter: 'currency', formatoptions: { decimalSeparator: '.', thousandsSeparator: ',', decimalPlaces: 2, prefix: '$' } } ], // .... مانند قبل }); }); </script>
در حالت ستون Id، از یک formatter سفارشی استفاده شدهاست. در اینجا این فرمت کننده به صورت یک callback عمل کرده و پیش از رندر نهایی اطلاعات، مقدار سلول جاری را توسط cellvalue در اختیار ما قرار میدهد. در این بین هر نوع فرمتی را که نیاز است میتوان اعمال کرد و سپس یک رشته را بازگشت میدهیم. این رشته در سلول جاری درج خواهد شد.
- اگر مانند ستون Name، نیاز به مقادیر سایر سلولها نیز وجود داشت، میتوان از آرایهی rowObject استفاده کرد. برای مثال در این حالت، یک لینک که کلیک بر روی آن سبب فراخوانی تابع showSupplierDialog میشود، در سلولهای ستون Name درج خواهند شد. اولین rowObject که در اینجا مورد استفاده است، به ستون اول یا همان Id محصول اشاره میکند.
- در ستون Price از یک سری formatter از پیش تعریف شده استفاده شدهاست. نمونهای از آن را در قسمت اول در ستون نمایش وضعیت موجود بودن محصول با تنظیم formatter: checkbox مشاهده کردهاید. در اینجا از یک formatter توکار دیگر به نام currency برای کار با مقادیر پولی استفاده شدهاست به همراه تنظیمات خاص آن.
- متد showSupplierDialog طوری تنظیم شدهاست که پس از دریافت Id یک محصول، آنرا به سرور ارسال کرده و مشخصات تولید کنندهی آنرا با فرمت JSON دریافت میکند. سپس در حلقهای که مشاهده میکنید، خواص شیء جاوا اسکریپتی دریافتی استخراج و به spanهای supplierDialog انتساب داده میشوند. جهت سهولت کار، Id این spanها دقیقا مساوی Id خواص شیء دریافتی از سرور، درنظر گرفته شدهاند.
- در مورد راست به چپ نمایش داده شدن عنوان دیالوگ، تغییرات CSS ایی لازم است که در قسمت اول بیان شدند.
برای مطالعه بیشتر
لیست کامل فرمت کنندههای توکار
فرمت کنندههای سفارشی
کدهای کامل این مثال را از اینجا میتوانید دریافت کنید
jqGrid02.zip
تصویر امنیتی و یا کپچا برای تشخیص و احراز انسان بودن استفاده کننده استفاده میشود و بصورت تصویری که استخراج نوشتههای درون آن برای روبوتها بسیار سخت و یا نشدنی است ایجاد میشود و دارای انواع و اقسام متفاوتی است. در این میان برای استفاده از این امکان نمونه هایی در زبانهای مختلف تهیه شده که بسته به سلیقه و نیاز مورد استفاده قرار گرفته شده است. در این مقاله قصد داریم با بررسی تصویر امنیتی که در وبلاگ کنونی استفاده شده آنرا تا حدودی بازسازی کنیم.
تصویر آشنای کاربران سایت برای ورود به قسمت مدیریت که در صفحه مورد نظر از تصویر امنیتی استفاده شده است:
با توجه به آدرس لینک تصویر مشخص است که برای تولید این تصویر از هندلر استفاده شده و با توجه به پارامترهایی که به آن داده شده تصویر مورد نظر را ایجاد میکند و با فرمت مشخصی بر میگرداند:https://www.dntips.ir /CaptchaImage/Show? text=H2yL5iOXIuu0dsBvu%2F405AnXkeacis3dMQ%2FHXAH8h4A%2BjwDM0f7%2FRZMHvBG5pXYJ &foreColor=%231B0172 &fontSize=12 &fontName=Tahoma
پارامترهای پاس داده شده به ترتیب ذیل برای اهدافی قرار داده شده اند:
نام |
مورد استفاده |
مقدار |
text |
متنی که بصورت کد شده حاوی متن مورد استفاده تصویر امنیتی است |
H2yL5iOXIuu0dsBvu%2F405AnXkeacis3dMQ%2FHXAH8h4A%2BjwDM0f7%2FRZMHvBG5pXYJ |
foreColor |
رنگ مربوط به نوشتههای تصویر |
%231B0172 |
fontSize |
سایز فونت |
12 |
fontName |
نام فونت |
Tahoma |
بنظر اهم پارامتر مورد نیاز همان متن است که بصورت کد شده در بالا به آن اشاره شد. برای این منظور باید کلاسی تهیه شود که حاوی متدهای:
1- انتخاب یه عدد تصادفی از بین دامنه ای که به آن داده میشود.
برای مثال یه عد از بین 100 تا 9999 که بصورت تصادفی انتخاب میشود
2- تبدیل به معادل حرفی آن
برای مثال از عدد "7062" به حروف آن یعنی "هفت هزار و شصت و دو" استخراج شود
3- کد کردن حرف تولید شده
حرف "هفت هزار و شصت و دو" را کد کرده و بصورت متنی شبیه
"H2yL5iOXIuu0dsBvu%2F405AnXkeacis3dMQ%2FHXAH8h4A%2BjwDM0f7%2FRZMHvBG5pXYJ "
تبدیل کند
4- دیکد کردن و استخراج
البته این مورد با توجه به استفاده ای که ما داریم نیازی به پیاده سازی نیست
در کنار تصوریر امنیتی از یک فیلد مخفی نیز برای نگهداری مقدار کد شده برای مقایسه با ورودی کاربر استفاده شده که در قسمت بعد ضمن ایجاد نمونه کاربردی بیشتر با قسمتهای مختلف آن آشنا میشویم.