مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 6 - Implementation Factory

در بعضی از شرایط پیش رفته، ممکن است نمونه سازی از یک Implementation Type، نیاز به دخالت مستقیم ما را داشته باشد. Implementation Factory کنترل بیشتری بر چگونگی استفاده‌ی از Implementation Type‌ها را  به ما ارائه می‌دهد. در هنگام ثبت سرویسی که Implementation Factory را در اختیار ما قرار می‌دهد، ما یک Delegate را برای فراخوانی سرویس استفاده می‌کنیم. این Delegate مسئول ساخت یک نمونه از Service Type است. برای مثال وقتی از الگوهای builder یا factory برای ساخت یک شیء استفاده می‌کنید، شاید نیاز باشد که Implementation Factory را به صورت دستی پیاده سازی کنید. اولین قدم این است که کدتان را در صورت امکان چنان refactor کنید تا DI Container بتواند آن را به صورت خودکار بسازد؛ ولی اینکار همیشه ممکن نیست. برای مثال بعضی از برنامه نویسان ترجیح می‌دهند یک Config را مستقیما از IOptionMonitor   بگیرند و بعد در هر جائیکه خواستند، بجای تزریق IOptionMonitor به سرویس، مستقیما از همان سرویس ثبت شده استفاده کنند:

services.AddSingleton<ILiteDbConfig>(sp =>sp.GetRequiredService<IOptionsMonitor<LiteDbConfig>>().CurrentValue);

پیاده سازیComposite Pattern 

یک کاربرد بالقوه‌ی دیگر برای Implementation Factory ، استفاده از Composite Pattern است. هر چند Microsoft DI Container به صورت پیش فرض از Composite Pattern پشتیبانی نمی‌کند، ولی ما می‌توانیم آن‌را پیاده سازی کنیم. فرض کنید که قبلا به ازای انجام کاری، به کاربر یک ایمیل را می‌فرستادیم؛ ولی حالا مالک محصول می‌آید و می‌گوید که علاوه بر ایمیل، باید پیامک هم بفرستید و ما یا این سرویس پیامک را از قبل داریم و یا باید آن را بسازیم که فرض می‌کنیم از قبل آن را داریم. برای این کار ما یک اینترفیس کلی‌تر به نام INotificationService می‌سازیم که دو سرویس IEmailNotificationService و ISmsNotificaitonService از آن ارث بری می‌کنند:

public interface INotificationService
{
      void SendMessage(string msg, int userId);
}
حالا CompositeNotificationService را به این صورت تعریف می‌کنیم:
    public class CompositeNotificationService : INotificationService
    {
        private readonly IEnumerable<INotificationService> _notificationServices;
        public CompositeNotificationService(IEnumerable<INotificationService> notificationServices)
        {
            _notificationServices = notificationServices;
        }

        public void SendMessage(string msg, int userId)
        {
            foreach (var notificationServicei in _notificationServices) 
            {
                notificationServicei.SendMessage(msg, userId);
            }
        }
    }
و این سرویس‌ها را به این صورت در DI Container ثبت می‌کنیم: 
services.AddScoped<IEmailNotificationService, EmailNotificationService>();
services.AddScoped<ISMSNotificationService, SMSNotificationService>();

services.AddSingleton<INotificationService>(sp => new CompositeNotificationService(
      new INotificationService[] { 
          sp.GetRequiredService<IEmailNotificationService>() , 
          sp.GetRequiredService<ISMSNotificationService>()
      }
));
حالا هر زمانیکه بخواهیم همزمان، هم ایمیل و هم پیامک بفرستیم، کافی است که سرویس INotificationService را در سازنده‌ی کلاس مورد نظر تزریق کرده و از آن در مکان‌ها و شرایط مختلفی استفاده کنیم. اگر هر کدام از سرویس‌های ارسال ایمیل و سرویس‌های پیامک را به صورت جداگانه بخواهیم، می‌توانیم آنها را به صورت تکی ثبت و استفاده کنیم.  


وهله سازی سفارشی

در مثال بعدی نشان می‌دهیم که چطور می‌توانیم از Implementation Factory برای برگرداندن پیاده‌سازی سرویس‌هایی که Service Provider امکان ساخت خودکار آنها را ندارد، استفاده کنیم. فرض کنید یک کلاس Account داریم که از IAccount ارث بری می‌کند و برای ساخت آن باید از متدهای IAccountBuilder که فرآیند ساخت را انجام می‌دهند، استفاده کنیم. بنابراین امکان ساخت مستقیم یک شیء از IAccount وجود ندارد. در این حالت بدین صورت عمل می‌کنیم: 

services.AddTransient<IAccountBuilder, AccountBuilder>();

services.AddScoped<IAccount>(sp => {
    var builder = sp.GetService<IAccountBuilder>();
    builder.WithAccountType(AccountType.Guest);
    return builder.Build();
});


ثبت یک نمونه برای چندین اینترفیس

ممکن است بنا به دلایلی مجبور باشیم یک implementation Type را برای چند سرویس (اینترفیس) به ثبت برسانیم. در این حالت نمونه‌ی شیء ساخته شده‌، توسط هر کدام از اینترفیس‌ها قابل استفاده است. فرض کنید یک سرویس Greeting داریم که پیش از این فقط اینترفیس IHomeGreetingService را پیاده سازی می‌کرد؛ ولی بنا به دلایلی تصمیم گرفتیم که سرویسی جامع‌تر را با نیازمندی‌های دیگری نیز تعریف کنیم و GreetingService آن را پیاده سازی کند: 

public class GreetingService : IHomeGreetingService , IGreetingService
{ // code here }

احتمالا اولین چیزی که به ذهنمان می‌رسد این است: 

services.TryAddSingleton<IHomeGreetingService, GreetingService>();
services.TryAddSingleton<IGreetingService, GreetingService>();

مشکل روش بالا این است که دو نمونه از GreetingService ساخته می‌شود و درون حافظه باقی می‌ماند و در حقیقت برای هر اینترفیس، یک نوع جداگانه از GreetingService ثبت می‌شود؛ در حالیکه ما می‌خواهیم هر دو اینترفیس فقط از یک نمونه از شیء GreetingService استفاده کنند.  دو راه حل برای این مشکل وجود دارد:

var greetingService = new GreetingService(Environment);
services.TryAddSingleton<IHomeGreetingService>(greetingService);
services.TryAddSingleton<IGreetingService>(greetingService);

در اینجا سازنده‌ی کلاس GreetingService فقط به  environment نیاز داشت که یکی از سرویس‌های پایه‌ی فریم ورک هست و در این مرحله در دسترس است. به صورت کلی مشکل روش بالا این است که ما مسئول نمونه سازی از سرویس GreetingService هستیم! اگر GreetingService برای ساخته شدن به سرویس‌ها یا ورودی هایی نیاز داشته باشد که فقط در زمان اجرا در دسترس باشند، ما امکان نمونه سازی آن‌ها را نداریم؛ علاوه بر این نمی‌توان از روش‌های بالای برای حالت‌های Scoped یا Transient  استفاده کرد.

روش بعدی همان روش استفاده از Implementation Factory است که در ادامه آن را می‌بینید: 

services.TryAddSingleton<GreetingService>();
services.TryAddSingleton<IHomeGreetingService>(sp => sp.GetRequiredService<GreetingService>());
services.TryAddSingleton<IGreetingService>(sp => sp.GetRequiredService<GreetingService>());

در این روش خود DI Container مسئول نمونه سازی از GreetingService است. علاوه بر این می‌توان با استفاده از روش فوق از طول حیات‌های Scoped و Transient هم استفاده کرد؛ در حالیکه در روش قبلی این کار امکان پذیر نبود.

 

Open Generics Service

گاهی از اوقات می‌خواهید سرویس‌هایی را ثبت کنید که از اینترفیسی جنریک ارث بری می‌کنند. هر نوع جنریک در زمان اجرا، نوع مخصوص به خود را واکشی می‌کند. ثبت کردن دستی این سرویس‌ها می‌تواند خسته کننده باشد. برای همین مایکروسافت در DI Container خود قابلیت ثبت و واکشی سرویس‌های جنریک را نیز در اختیار ما گذاشته‌است. بیایید نگاهی به سرویس ILogger<T>  بیندازیم. این یک سرویس درونی فریمورک است و می‌تواند به ازای هر نوع، کارهای مربوط به ثبت log را انجام بدهد و در پروژه‌ها معمولا از این اینترفیس برای ثبت لاگ‌ها در سطح کنترلر و سرویس‌ها استفاده می‌شود: 

public interface ILogger<out TCategoryName> : ILogger
{
}

در حالت عادی اگر سرویسی مشابه سرویس فوق را داشته باشیم، برای ثبت کردن هر سرویس با نوع جنریک اختصاصی آن، مجبوریم به صورت دستی آن را درون DI Container ثبت کنیم؛ مثلا باید به این صورت عمل کنیم: 

services.TryAddScoped<ILogger<HomeController>,Logger<HomeController>>();
این کاری طاقت فرساست. به همین جهت مایکروسافت قابلیت Open Generics Service را در اختیار ما گذاشته تا بتوانیم اینگونه سرویس‌ها را فقط و فقط یکبار ثبت کنیم: 
services.TryAddScoped(typeof(ILogger<>) , typeof(Logger<>));
و اینگونه می‌توانیم نمونه‌های مختلف از ILogger<T> را به هر جایی که خواستیم، تزریق کنیم.

 

دسته بندی سرویس‌ها درون متدهای مختلف و پاکسازی  متد ConfigurationService

 تا اینجای کار ما سرویس‌های مختلفی را به روش‌های مختلفی ثبت کرده‌ایم. حتی در همین آموزش ساده، تعداد زیاد سرویس‌های ثبت شده، باعث شلوغی و در هم ریختگی کدهای ما می‌شوند که خوانایی و در ادامه اشکال زدایی و توسعه‌ی کدها را برای ما سخت‌تر می‌کنند.  ساده‌ترین کار برای دسته بندی کدها، استفاده از متدهای private محلی یا استفاده از متدهای توسعه‌ای(الحاقی) است که در اینجا مثالی از استفاده از متدهای توسعه‌ای را آورده‌ام:
namespace AspNetCoreDependencyInjection.Extensions
{
    public static class DICRegisterationExetnsion
    {
        /// <summary>
        /// مثال ثبت برای اپن جنریت
        /// </summary>
        /// <param name="services"></param>
        public static void OpenGenericRegisterationExample(this IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddScoped<ILogger<HomeController>, Logger<HomeController>>();
            services.TryAddScoped(typeof(ILogger<>), typeof(Logger<>));
        }


        /// <summary>
        /// ثبت تنظیمات به روش‌های مختلف 
        /// </summary>
        public static void RegisterConfiguration(this IServiceCollection services, IConfiguration configuration)
        {
            services.AddSingleton(services => new AppConfig
            {
                ApplicationName = configuration["ApplicationName"],
                GreetingMessage = configuration["GreetingMessage"],
                AllowedHosts = configuration["AllowedHosts"]
            });

            services.AddSingleton(services => new AccountTypeBalanceConfig(
                    new List<(AccountType, long)> {
                        (AccountType.Guest , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Guest"]) ) ,
                        (AccountType.Silver , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Silver"]) ) ,
                        (AccountType.Gold , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Gold"]) ) ,
                        (AccountType.Platinum , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Platinum"]) ) ,
                        (AccountType.Titanium , Convert.ToInt64 (configuration["AccountInitialBalance.Titanium"]) ) ,
                    })
            );

            services.AddSingleton(services => new LiteDbConfig
            {
                ConnectionString = configuration["LiteDbConfig:ConnectionString"],
            });

            services.Configure<UserOptionConfig>(configuration.GetSection("UserOptionConfig"));
        }
    }
}

حالا در کلاس ConfigureServices ، درون متدStartup ، به این صورت از این متدهای توسعه‌ای استفاده می‌کنیم:
services.RegisterConfiguration(this.Configuration);
services.OpenGenericRegisterationExample();

می‌توانید کد منبع این آموزش را در اینجا  ببینید.
مطالب دوره‌ها
معرفی Aspect oriented programming
AOP یا Aspect oriented programming چیست؟

AOP یکی از فناوری‌های مرتبط با توسعه نرم افزار محسوب می‌شود که توسط آن می‌توان اعمال مشترک و متداول موجود در برنامه را در یک یا چند ماژول مختلف قرار داد (که به آن‌ها Aspects نیز گفته می‌شود) و سپس آن‌ها را به مکان‌های مختلفی در برنامه متصل ساخت. عموما Aspects، قابلیت‌هایی را که قسمت عمده‌ای از برنامه را تحت پوشش قرار می‌دهند، کپسوله می‌کنند. اصطلاحا به این نوع قابلیت‌های مشترک، تکراری و پراکنده مورد نیاز در قسمت‌های مختلف برنامه، Cross cutting concerns نیز گفته می‌شود؛ مانند اعمال ثبت وقایع سیستم، امنیت، مدیریت تراکنش‌ها و امثال آن. با قرار دادن این نیازها در Aspects مجزا، می‌توان برنامه‌ای را تشکیل داد که از کدهای تکراری عاری است.


مثالی از کدهای تکراری پراکنده در برنامه

به برنامه ذیل و قسمت‌های مختلف ثبت وقایع آن دقت کنید:
using System;

namespace AOP00
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Log.Debug("Program has started.");
            //.....
            try
            {

            }
            catch (Exception ex)
            {
                Log.Error(ex);
                throw;
            }
            finally
            {
                //.....
                Log.Debug("Program has ended.");
            }
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، حجم بالایی از کدهای تکراری ثبت وقایع، تنها در قسمت کوچکی از برنامه تدارک دیده شده‌اند. این مساله نقض اصل DRY یا Don't repeat yourself است. کاری که برای رفع این مشکل قرار است انجام دهیم، استفاده از AOP و کپسوله سازی اعمال تکراری و سپس اتصال آن به قسمت‌های مختلف برنامه است.


معرفی Aspects و مزایای استفاده از آن‌ها

همانطور که عنوان شد اولین گام در AOP، کپسوله سازی کدهای تکراری است که اصطلاحا یک Aspect را تشکیل می‌دهند. بنابراین هر Aspect صرفا یک محصور کننده قابلیتی خاص و تکراری در برنامه است. این Aspect باید اصل SRP یا Single responsibility principle (تک مسئولیتی) را رعایت کند. برای اتصال یک Aspect به قطعه‌های مختلف کدهای برنامه از الگوی طراحی تزئین کننده یا Decorator pattern استفاده می‌شود. به این ترتیب که این Aspect خاص قرار است قسمتی از کدهای برنامه را تزئین کند. همچنین در این حالت، open closed principle نیز بهتر رعایت خواهد گردید. از این جهت که کدهای تکراری برنامه، به Aspects منتقل شده‌اند و دیگر نیازی نیست برای تغییر آن‌ها، کدهای قسمت‌های مختلف را تغییر داد (کدهای برنامه باز خواهند بود برای توسعه و بسته برای تغییر). بنابراین با استفاده از Aspects، به یک طراحی شیء‌گرای بهتر نیز دست خواهیم یافت.


مراحل اجرای یک Aspect

هر Aspect برای تزئین یا اتصال به قسمت‌های مختلف برنامه، یک طول عمر کاری مشخص را طی می‌کند:
الف) مرحله OnStart
        public User GetUserById(int id)
        {
            if (Cache.ExistsFor(id))
            {
                return Cache[id];
            }
            else
            {
                var user = LoadFromDb(id);
                Cache.AddFor("User", id, user);
                return user;
            }
        }
مرحله اول اجرای یک Aspect، در آغاز کار قطعه‌ای است که قرار است آن‌را مزین کند. بنابراین بلافاصله قبل از اجرای کدی، برای مثال در یک متد، قادر خواهیم بود تا قطعه کد موجود در Aspect ایی را فراخوانی و اجرا کنیم.
برای مثال در متد GetUserById، پیش از اینکه کار به مراجعه به بانک اطلاعاتی برسد، ابتدا وضعیت کش سیستم بررسی می‌شود. بنابراین در این مثال می‌توان قسمت بررسی کش را به یک Aspect مجزا منتقل ساخته و در صورتیکه اطلاعاتی موجود بود، بازگشت داده شود؛ در غیر اینصورت مجوز اجرای ادامه کدها صادر گردد.

ب) مرحله OnSuccess
مرحله OnSuccess زمانی اجرا می‌شود که اجرای یک متد بدون بروز استثنایی خاتمه یافته است.

ج) مرحله OnExit
مرحله OnExit همانند مرحله OnSuccess است؛ با این تفاوت که مرحله OnSuccess در صورت بروز استثنایی در کدها اجرا نخواهد شد اما مرحله OnExit همواره در پایان کار یک متد فراخوانی می‌گردد.

د) مرحله OnError
مرحله OnError در طول عمر یک Aspect، در زمان بروز استثنایی رخ می‌دهد. برای مثال به این ترتیب می‌توان قسمت ثبت وقایع بروز استثناهای سیستم را کلا به یک Aspect مشخص انتقال داده و حجم کدهای تکراری را به این ترتیب به شدت کاهش داد.



انواع مختلف AOP

تا اینجا شاید این سؤال برای شما پیش آمده باشد که خوب! جالب است! اما چطور می‌خواهید در مراحلی که یاد شد، دخالت کرده و قطعه کدی را تزریق کنید؟
در AOP دو روش متداول کلی برای انجام اعمال تزریق کد وجود دارند:
1) استفاده از Interceptors
به کمک Interceptors، فرآیند فراخوانی متدها و خواص یک کلاس، تحت کنترل و نظارت قرار خواهند گرفت. برای انجام این امر، عموما از IOC Containers استفاده می‌شود (Inversion of control). احتمالا تا کنون از این کتابخانه‌ها تنها برای تزریق وابستگی‌های برنامه خود کمک گرفته‌اید و از سایر توانمندی‌های آن‌ها آنچنان استفاده‌ای نکرده‌اید. در این حالت، زمانیکه یک IOC Container کار وهله سازی کلاس خاصی را انجام می‌دهد، در همین حین می‌تواند مراحل یاد شده شروع، پایان و خطای متدها یا فراخوانی‌های خواص را نیز تحت نظر قرار داده و به این ترتیب مصرف کننده امکان تزریق کدهایی را در این مکان‌ها خواهد یافت.
مزیت مهم استفاده از Interceptors، عدم نیاز به کامپایل و یا تغییر ثانویه اسمبلی‌های موجود برای تغییری در کدهای آن‌ها است (برای تزریق نواحی تحت کنترل قرار دادن اعمال) و تمام کارها به صورت خودکار در زمان اجرای برنامه مدیریت می‌گردند.

2) بهره گیری از فناوری IL Code Weaving
در فناوی IL Code Weaving، ابتدا برنامه و ماژول‌های آن به نحو متداولی کامپایل و تبدیل به dll یا exe خواهند شد. سپس این dllها و فایل‌های اجرایی به پردازشگر ثانویه یک فریم ورک AOP برای تغییر و تزریق کدها سپرده خواهند شد. برای مثال در این حالت، کدهای سطح پایین IL مرتبط با مراحل مختلف اجرای یک Aspect، تولید و به اسمبلی‌های نهایی برنامه تزریق می‌شوند. اکنون به dll یا فایل اجرایی جدیدی خواهیم رسید که علاوه بر کدهای اصلی برنامه، حاوی کدهای تزریق شده تمام Aspects تعریف شده نیز هستند.
مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت پنجم - استفاده از الگوی Service Locator در مکان‌های ویژه‌ی برنامه‌های وب
همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، ASP.NET Core امکان تزریق وابستگی‌های متداول را در اکثر قسمت‌های آن مانند کنترلرها، میان‌افزارها و غیره، میسر و پیش بینی کرده‌است؛ اما همیشه و در تمام مکان‌های یک برنامه‌ی وب، امکان تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس‌ها وجود ندارد و مجبور به استفاده‌ی از الگوی Service Locator می‌باشیم. در این قسمت این مکان‌های ویژه را بررسی خواهیم کرد.


HttpContext و امکان دسترسی به Service Locatorها

در ASP.NET Core هر جائیکه دسترسی به HttpContext وجود داشته باشد، می‌توان از الگوی Service Locator نیز توسط خاصیت HttpContext.RequestServices آن استفاده کرد. این خاصیت از نوع IServiceProvider قرار گرفته‌ی در فضای نام System است که در قسمت دوم آن‌را بررسی کردیم. توسط این اینترفیس به متد object GetService(Type serviceType) دسترسی خواهیم یافت و برای کار با نگارش‌های جنریک آن نیاز است فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection را مورد استفاده قرار داد:
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

namespace CoreIocSample02.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Privacy()
        {
            var myDisposableService = this.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<IMyDisposableService>();
            myDisposableService.Run();
            return View();
        }
    }
}
در اینجا یک نمونه مثال را از کار با HttpContext.RequestServices، در یک اکشن متد ملاحظه می‌کنید.


استفاده از Service Locatorها در فیلترها

هرچند استفاده‌ی از this.HttpContext.RequestServices در یک اکشن متد که کنترلر آن تزریق وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس را به صورت توکار پشتیبانی می‌کند، مزیت خاصی را به همراه ندارد و توصیه نمی‌شود، اما در انتهای قسمت قبل، امکان تزریق وابستگی‌های متداول در فیلترها را نیز بررسی کردیم. زمانیکه کار تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی یک فیلتر صورت می‌گیرد، دیگر نمی‌توان ApiExceptionFilter را به نحو متداول [ApiExceptionFilter] فراخوانی کرد؛ چون پارامترهای سازنده‌ی آن جزو ثوابت قابل کامپایل نیستند و کامپایلر سی‌شارپ چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد. به همین جهت مجبور به استفاده‌ی از [ServiceFilter(typeof(ApiExceptionFilter))] برای معرفی یک چنین فیلترهایی هستیم. اما می‌توان این وضعیت را با استفاده از الگوی Service Locator بهبود بخشید. اینبار بجای تعریف وابستگی‌ها در سازنده‌ی یک فیلتر:
public class ApiExceptionFilter : ExceptionFilterAttribute  
{  
    private ILogger<ApiExceptionFilter> _logger;  
    private IHostingEnvironment _environment;  
    private IConfiguration _configuration;  
  
    public ApiExceptionFilter(IHostingEnvironment environment, IConfiguration configuration, ILogger<ApiExceptionFilter> logger)  
    {  
        _environment = environment;  
         _configuration = configuration;  
         _logger = logger;  
    }
می‌توان آن‌ها را به صورت زیر نیز دریافت کرد:
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Filters;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace Filters
{
    public class ApiExceptionFilter : ExceptionFilterAttribute
    {
        public override void OnException(ExceptionContext context)
        {
            var logger = context.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<ILogger<ApiExceptionFilter>>();
            logger.LogError(context.Exception, context.Exception.Message);
            base.OnException(context);
        }
    }
}
در اینجا برای مثال سرویس ILogger توسط context.HttpContext.RequestServices قابل دسترسی شده‌است. به این ترتیب با حذف پارامترهای سازنده‌ی این کلاس فیلتر که به صورت ثوابت زمان کامپایل قابل تعریف نیستند، امکان استفاده‌ی از آن به صورت متداول [ApiExceptionFilter] میسر می‌شود.


استفاده از Service Locatorها در ValidationAttributes

روش تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس‌های ValidationAttribute مهیا نیست و امکانی مانند ServiceFilterها در اینجا کار نمی‌کند. به همین جهت تنها روشی که برای دسترسی به سرویس‌ها باقی می‌ماند استفاده از الگوی Service Locator است که مثالی از آن‌را در کدهای زیر از طریق ValidationContext مشاهده می‌کنید:
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using CoreIocServices;

namespace Test
{
    public class CustomValidationAttribute : ValidationAttribute
    {
        protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext)
        {
            var service = validationContext.GetRequiredService<IMyDisposableService>();
            // use service
            // ... validation logic
        }
    }
}


استفاده از Service Locatorها در متد Main کلاس Program

فرض کنید سرویسی را در متد ConfigureServices کلاس Startup یک برنامه‌ی وب ثبت کرده‌اید:
namespace Test
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSingleton<ITokenGenerator, TokenGenerator>();
        }
برای استفاده‌ی از این سرویس در متد Main کلاس Program می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
namespace Test
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            IWebHost webHost = CreateWebHostBuilder(args).Build();

            var tokenGenerator = webHost.Services.GetRequiredService<ITokenGenerator>();
            string token =  tokenGenerator.GetToken();
            System.Console.WriteLine(token);

            webHost.Run();
        }

        public static IWebHostBuilder CreateWebHostBuilder(string[] args) =>
            WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
                .UseStartup<Startup>();
    }
}
متد Build در اینجا، یک وهله‌ی از نوع IWebHost را بازگشت می‌دهد. یکی از خواص این اینترفیس نیز Services از نوع IServiceProvider است:
namespace Microsoft.AspNetCore.Hosting
{
    public interface IWebHost : IDisposable
    {
        IServiceProvider Services { get; }
    }
}
زمانیکه به IServiceProvider دسترسی داشته باشیم، می‌توان از متدهای GetRequiredService و یا GetService آن که در قسمت دوم، تفاوت‌های آن‌ها را بررسی کردیم، استفاده کرد و به وهله‌های سرویس‌های مدنظر دسترسی یافت.


استفاده از Service Locatorها در متد ConfigureServices کلاس Startup

برای دسترسی به سرویس‌های برنامه در متد ConfigureServices می‌توان متد BuildServiceProvider را بر روی پارامتر services فراخوانی کرد. خروجی آن از نوع کلاس ServiceProvider است که امکان دسترسی به متدهایی مانند GetRequiredService را میسر می‌کند:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            var scopeFactory = services.BuildServiceProvider().GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
            using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var provider = scope.ServiceProvider;
                using (var dbContext = provider.GetRequiredService<ApplicationDbContext>())
                {
                    // ...
                }
            }
        }
در بسیاری از موارد، کار با GetRequiredService کافی است و مرحله‌ی بعدی هم ندارد. اما اگر سرویس شما دارای طول عمر از نوع Scoped و همچنین IDispoable نیز بود، همانطور که در نکته‌ی «روش صحیح Dispose اشیایی با طول عمر Scoped، در خارج از طول عمر یک درخواست ASP.NET Core» قسمت سوم عنوان شد، نیاز است یک Scope صریح را برای آن ایجاد و سپس آن‌را به نحو صحیحی Dispose کرد که روش آن‌را در مثال فوق ملاحظه می‌کنید.


استفاده از Service Locatorها در متد Configure کلاس Startup

در قسمت قبل عنوان شد که می‌توان سرویس‌های مدنظر خود را به صورت پارامترهایی جدید به متد Configure اضافه کرد و کار وهله سازی آن‌ها توسط Service Provider برنامه به صورت خودکار صورت می‌گیرد:
public class Startup 
{ 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { } 
  
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IAmACustomService customService) 
    { 
        // ....    
    }         
}
در اینجا روش دومی نیز وجود دارد. می‌توان از پارامتر app نیز به صورت Service Locator استفاده کرد:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            var scopeFactory = app.ApplicationServices.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
            using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var provider = scope.ServiceProvider;
                using (var dbContext = provider.GetRequiredService<ApplicationDbContext>())
                {
                    //...
                }
            }
خاصیت app.ApplicationServices از نوع IServiceProvider است و مابقی نکات آن با توضیحات «استفاده از Service Locatorها در متد ConfigureServices کلاس Startup» مطلب جاری دقیقا یکی است.
مطالب
بررسی خطاهای ممکن در حین راه اندازی اولیه برنامه‌های ASP.NET Core در IIS
نحوه‌ی نصب و راه اندازی برنامه‌های ASP.NET Core را در IIS، پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS» بررسی کردیم. در این مطلب می‌خواهیم به تعدادی از خطاهای ممکن در حین راه اندازی اولیه‌ی این نوع برنامه‌ها بپردازیم.


خطای 500.19


این خطا زمانی رخ می‌دهد که ماژول هاستینگ ASP.NET Core، توسط IIS شناسایی نشده باشد. نصب مجدد آن این مشکل را برطرف می‌کند.
لیست تمام ماژول‌های هاستینگ را همواره در اینجا می‌توانید پیدا کنید.


خطای 502.5 و یا گاهی از اوقات 502


باید دقت داشته باشید که اگر تنظیم disableStartUpErrorPage در IIS فعال باشد (قابل افزودن به تگ aspNetCore تنظیمات وب کانفیگ ذیل)، صرفا خطای 502 را دریافت می‌کنید.

این خطا به معنای شکست در اجرای ماژول هاستینگ ASP.NET Core است و ممکن است به یکی از دلایل ذیل ایجاد شده باشد:
الف) در حین اجرای برنامه‌ی شما، استثنایی در کدهای فایل آغازین startup.cs برنامه، رخ داده‌است.
ب) پورت مورد استفاده‌ی برنامه، توسط پروسه‌ی دیگری در حال استفاده است.
ج) برنامه‌ی شما برای SDK با نگارش 1.1.2 تنظیم و کامپایل شده‌است؛ اما بر روی سرور حداکثر، SDK نگارش 1.1.1 نصب شده‌است.
د) ممکن است پروسه‌ی IIS قادر به یافتن و حتی اجرای dotnet.exe نباشد.

برای لاگ کردن مورد «الف»، باید لاگ کردن خطاهای برنامه را در web.config آن فعالسازی کنید:
<system.webServer>
   <handlers>
     <add name="aspNetCore" path="*" verb="*"
modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified" />
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="dotnet" arguments=".\MyApp.dll" stdoutLogEnabled="true"
stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="true" />
</system.webServer>
چند نکته:
- اگر این مورد به مسیر logs\stdout\. تنظیم شده‌است، باید پوشه‌ی logs را در ریشه‌ی پروژه به صورت دستی ایجاد کنید؛ و گرنه IIS آن‌را به صورت خودکار ایجاد نخواهد کرد.
- کاربر App Pool برنامه (با نام پیش‌فرض « IIS AppPool\DefaultAppPool») باید دسترسی نوشتن در این پوشه را داشته باشد؛ وگرنه فایل لاگی در آن ایجاد نخواهد شد.
- همچنین اگر با رعایت تمام این موارد، محتوای این فایل تولید شده باز هم خالی بود، یکبار IIS را ری‌استارت کنید. ممکن است IIS کار نوشتن در فایل لاگ را تمام نکرده باشد و با این کار مجبور به تکمیل و بستن فایل می‌شود.  

- برای حالت «ب» قبل از هر تغییری، یکبار کل سرور را ری‌استارت کنید.

- برای مورد «ج» نیز باید آخرین SDK هاستینگ را بر روی سرور نصب کنید.
لیست تمام SDKهای نصب شده‌ی بر روی سیستم را در مسیر «C:\Program Files\dotnet\sdk» می‌توانید مشاهده کنید. همچنین دستور «dotnet --list-sdks» نیز لیست SDKهای نصب شده را نمایش می‌دهد.

- برای رفع حالت «د»، نیاز است این موارد را بررسی کنید:
1- «Load User Profile» را به true تنظیم کنید.


برای اینکار به قسمت Application pools مراجعه کرده و تنظیمات پیشرفته‌ی App pool مورد استفاده را ویرایش کنید (تصویر فوق).
این تنظیم برای دائمی کردن کلیدهای رمزنگاری برنامه‌های ASP.NET Core نیز ضروری است و باید جزو چک لیست نصب برنامه‌های ASP.NET Core قرار گیرد.
2- مورد «د» حتی می‌تواند به علت عدم تعریف مسیر «C:\Program Files\dotnet\» در path ویندوز باشد. برای این منظور دستور env:path$ را در power shell اجرا کنید و بررسی کنید که آیا این مسیر در خروجی آن موجود است یا خیر؟ اگر نبود، پس از اضافه کردن آن به path ویندوز، باید یکبار IIS را هم ریست کنید تا این تنظیمات جدید را بخواند.
3- مورد «د» ممکن است به علت اشتباه تنظیم پوشه‌ی اصلی برنامه در IIS نیز باشد. یعنی dotnet.exe قادر به یافتن اسمبلی‌های برنامه نیست.
4- برای رفع مورد «د» دو دسترسی دیگر را نیز باید بررسی کنید:
الف) آیا کاربر Application pool برنامه به پوشه‌ی برنامه دسترسی read & execute را دارد یا خیر؟
ب) آیا کاربر Application pool برنامه به پوشه‌ی C:\Program Files\dotnet دسترسی read & execute را دارد یا خیر؟
اگر خیر، نحوه‌ی دسترسی دادن به آن‌ها به صورت زیر است:
Right click on the folder -> Properties -> Security tab -> Click at Edit button ->
Enter `IIS AppPool\DefaultAppPool` user (IIS AppPool\<app_pool_name>) -> Click at Check names -> OK ->
Then give it `read & execute` or other permissions.


خطای 502.3 و یا گاهی از اوقات 500


این خطا به صورت خلاصه به معنای «Bad Gateway: Forwarder Connection Error» است و زمانی رخ می‌دهد که پروسه‌ی dotnet.exe به درخواست رسیده شده یا پاسخی نداده‌است (مشاهده خطای 0x80072EE2  یا  ERROR_WINHTTP_TIMEOUT) و یا بیش از اندازه این پاسخ دهی طول کشیده‌است (این تنظیمات را در configuration editor می‌توانید مشاهده کنید که در حقیقت همان تگ aspNetCore در تنظیمات وب کانفیگ فوق است).


برای دیباگ بهتر این مورد نیاز است علاوه بر تنظیم web.config فوق، به فایل appsettings.json مراجعه کرده و سطح پیش فرض لاگ کردن اطلاعات را که warning است به information تغییر دهید:
"Console": {
     "LogLevel": {
        "Default": "Information"
     }
}
در این حالت درخواستی که پردازش نشده‌است نیز در لاگ‌ها حضور خواهد داشت و ممکن است این درخواست به علت عدم تنظیم CORS بدون پاسخ باقی مانده باشد.
و یا اگر پردازشی دارید که بیش از 2 دقیقه طول می‌کشد (مطابق تنظیمات تصویر فوق)، می‌توانید مقدار request time out را بیشتر کنید.


خطای 0x80004005 : 80008083

Application ‘<IIS path>’ with physical root ‘<Application path>’ failed to start 
process with commandline ‘”dotnet” .\MyApp.dll’, ErrorCode = ‘0x80004005 : 80008083.
خطای 0x80008083 به معنای تداخل نگارش‌ها است و خطای 0x80004005 به معنای مفقود بودن یک فایل یا عدم دسترسی به آن است.
این خطا زمانی رخ می‌دهد که برنامه‌ی خود را ارتقاء داده باشید، اما ماژول هاستینگ ASP.NET Core را بر روی سرور به روز رسانی نکرده باشید.


خطای 500.19

HTTP Error 500.19 - Internal Server Error
The requested page cannot be accessed because the related configuration data for the page is invalid.
اگر برنامه‌ی شما از امکانات URL Rewrite خود IIS استفاده می‌کند، عدم نصب بودن آن بر روی سرور، این خطا را سبب خواهد شد.
برای اینکار ابتدا IIS را متوقف کنید. سپس SDK جدید را نصب و پس از آن IIS را مجددا راه اندازی نمائید.


خطای 503

برنامه اجرا نشده و سطر ذیل در Event Viewer ویندوز قابل مشاهده است:
 The Module DLL C:\WINDOWS\system32\inetsrv\aspnetcore.dll failed to load.  The data is the error.
اگر اخیرا سیستم عامل را ارتقاء داده‌اید، ممکن است این خطا را دریافت کنید. راه حل آن نصب مجدد ماژول هاستینگ ASP.NET Core است تا نصب قبلی تعمیر شود.
مطالب
فعالسازی Windows Authentication در برنامه‌های ASP.NET Core 2.0
اعتبارسنجی مبتنی بر ویندوز، بر اساس قابلیت‌های توکار ویندوز و اختیارات اعطا شده‌ی به کاربر وارد شده‌ی به آن، کار می‌کند. عموما محل استفاده‌ی از آن، در اینترانت داخلی شرکت‌ها است که بر اساس وارد شدن افراد به دومین و اکتیودایرکتوری آن، مجوز استفاده‌ی از گروه‌های کاربری خاص و یا سطوح دسترسی خاصی را پیدا می‌کنند. میان‌افزار اعتبارسنجی ASP.NET Core، علاوه بر پشتیبانی از روش‌های اعتبارسنجی مبتنی بر کوکی‌‌ها و یا توکن‌ها، قابلیت استفاده‌ی از اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به ویندوز را نیز جهت اعتبارسنجی او به همراه دارد.


فعالسازی Windows Authentication در IIS

پس از publish برنامه و رعایت مواردی که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS» بحث شد، باید به قسمت Authentication برنامه‌ی مدنظر، در کنسول مدیریتی IIS رجوع کرد:


و سپس Windows Authentication را با کلیک راست بر روی آن و انتخاب گزینه‌ی Enable، فعال نمود:


این تنظیم دقیقا معادل افزودن تنظیمات ذیل به فایل web.config برنامه است:
  <system.webServer>
    <security>
      <authentication>
        <anonymousAuthentication enabled="true" />
        <windowsAuthentication enabled="true" />
      </authentication>
    </security>
  </system.webServer>
اما اگر این تنظیمات را به فایل web.config اضافه کنید، پیام و خطای قفل بودن تغییرات مدخل windowsAuthentication را مشاهده خواهید کرد. به همین جهت بهترین راه تغییر آن، همان مراجعه‌ی مستقیم به کنسول مدیریتی IIS است.


فعالسازی Windows Authentication در IIS Express

اگر برای آزمایش می‌خواهید از IIS Express به همراه ویژوال استودیو استفاده کنید، نیاز است فایلی را به نام Properties\launchSettings.json با محتوای ذیل در ریشه‌ی پروژه‌ی خود ایجاد کنید (و یا تغییر دهید):
{
  "iisSettings": {
    "windowsAuthentication": true,
    "anonymousAuthentication": true,
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:3381/",
      "sslPort": 0
    }
  }
}
در اینجا الزامی به خاموش کردن anonymousAuthentication نیست. اگر برنامه‌ی شما قرار است هم توسط کاربران ویندوزی و هم توسط کاربران وارد شده‌ی از طریق اینترنت (و نه صرفا اینترانت داخلی) به برنامه، قابلیت دسترسی داشته باشد، نیاز است anonymousAuthentication به true تنظیم شده باشد (همانند تنظیمی که برای IIS اصلی ذکر شد).


تغییر مهم فایل web.config برنامه جهت هدایت اطلاعات ویندوز به آن

اگر پروژه‌ی شما فایل web.config ندارد، باید آن‌را اضافه کنید؛ با حداقل محتوای ذیل:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <handlers>
      <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified"/>
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="%LAUNCHER_PATH%" arguments="%LAUNCHER_ARGS%" 
            stdoutLogEnabled="false" stdoutLogFile=".\logs\stdout" 
            forwardWindowsAuthToken="true"/>
  </system.webServer>
</configuration>
که در آن خاصیت forwardWindowsAuthToken، حتما به true تنظیم شده باشد. این مورد است که کار اعتبارسنجی و یکی‌سازی اطلاعات کاربر وارد شده به ویندوز و ارسال آن‌را به میان‌افزار IIS برنامه‌ی ASP.NET Core انجام می‌دهد. بدون تنظیم آن، با مراجعه‌ی به سایت، شاهد نمایش صفحه‌ی login ویندوز خواهید بود.


تنظیمات برنامه‌ی ASP.NET Core جهت فعالسازی Windows Authentication

پس از فعالسازی windowsAuthentication در IIS و همچنین تنظیم forwardWindowsAuthToken به true در فایل web.config برنامه، اکنون جهت استفاده‌ی از windowsAuthentication دو روش وجود دارد:

الف) تنظیمات مخصوص برنامه‌های Self host
اگر برنامه‌ی وب شما قرار است به صورت self host ارائه شود (بدون استفاده از IIS)، تنها کافی است در تنظیمات ابتدای برنامه در فایل Program.cs، استفاده‌ی از میان‌افزار HttpSys را ذکر کنید:
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            var host = new WebHostBuilder()
                                     .UseKestrel()
                                     .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
                                     .UseStartup<Startup>()
                                     .UseHttpSys(options => // Just for local tests without IIS, Or self-hosted scenarios on Windows ...
                                     {
                                         options.Authentication.Schemes =
                                              AuthenticationSchemes.Negotiate | AuthenticationSchemes.NTLM;
                                         options.Authentication.AllowAnonymous = true;
                                         //options.UrlPrefixes.Add("http://+:80/");
                                     })
                                     .Build();
            host.Run();
        }
    }
}
در اینجا باید دقت داشت که استفاده‌ی از UseHttpSys با تنظیمات فوق، اعتبارسنجی یکپارچه‌ی با ویندوز را برای برنامه‌های self host خارج از IIS مهیا می‌کند. اگر قرار است برنامه‌ی شما در IIS هاست شود، نیازی به تنظیم فوق ندارید و کاملا اضافی است.


ب) تنظیمات مخصوص برنامه‌هایی که قرار است در IIS هاست شوند

در این‌حالت تنها کافی است UseIISIntegration در تنظیمات ابتدایی برنامه ذکر شود و همانطور که عنوان شد، نیازی به UseHttpSys در این حالت نیست:
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            var host = new WebHostBuilder()
                                     .UseKestrel()
                                     .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
                                     .UseIISIntegration()
                                     .UseDefaultServiceProvider((context, options) =>
                                     {
                                         options.ValidateScopes = context.HostingEnvironment.IsDevelopment();
                                     })
                                     .UseStartup<Startup>()
                                     .Build();
            host.Run();
        }
    }
}


فعالسازی میان‌افزار اعتبارسنجی ASP.NET Core جهت یکپارچه شدن با Windows Authentication

در پایان تنظیمات فعالسازی Windows Authentication نیاز است به فایل Startup.cs برنامه مراجعه کرد و یکبار AddAuthentication را به همراه تنظیم ChallengeScheme آن به IISDefaults افزود:
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();

            services.Configure<IISOptions>(options =>
            {
                // Sets the HttpContext.User
                // Note: Windows Authentication must also be enabled in IIS for this to work.
                options.AutomaticAuthentication = true;
                options.ForwardClientCertificate = true;
            });
            
            services.AddAuthentication(options =>
            {
                // for both windows and anonymous authentication
                options.DefaultChallengeScheme = IISDefaults.AuthenticationScheme;
            });
        }
برای مثال اگر از ASP.NET Core Identity استفاده می‌کنید، سطر services.AddAuthentication فوق، پس از تنظیمات ابتدایی آن باید ذکر شود؛ هرچند روش فوق کاملا مستقل است از ASP.NET Core Identity و اطلاعات کاربر را از سیستم عامل و اکتیودایرکتوری (در صورت وجود) دریافت می‌کند.


آزمایش برنامه با تدارک یک کنترلر محافظت شده

در اینجا قصد داریم اطلاعات ذیل را توسط تعدادی اکشن متد، نمایش دهیم:
        private string authInfo()
        {
            var claims = new StringBuilder();
            if (User.Identity is ClaimsIdentity claimsIdentity)
            {
                claims.Append("Your claims: \n");
                foreach (var claim in claimsIdentity.Claims)
                {
                    claims.Append(claim.Type + ", ");
                    claims.Append(claim.Value + "\n");
                }
            }

            return $"IsAuthenticated: {User.Identity.IsAuthenticated}; Identity.Name: {User.Identity.Name}; WindowsPrincipal: {(User is WindowsPrincipal)}\n{claims}";
        }
کار آن نمایش نام کاربر، وضعیت لاگین او و همچنین لیست تمام Claims متعلق به او می‌باشد:
namespace ASPNETCore2WindowsAuthentication.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [Authorize]
        public IActionResult Windows()
        {
            return Content(authInfo());
        }

        private string authInfo()
        {
            var claims = new StringBuilder();
            if (User.Identity is ClaimsIdentity claimsIdentity)
            {
                claims.Append("Your claims: \n");
                foreach (var claim in claimsIdentity.Claims)
                {
                    claims.Append(claim.Type + ", ");
                    claims.Append(claim.Value + "\n");
                }
            }

            return $"IsAuthenticated: {User.Identity.IsAuthenticated}; Identity.Name: {User.Identity.Name}; WindowsPrincipal: {(User is WindowsPrincipal)}\n{claims}";
        }

        [AllowAnonymous]
        public IActionResult Anonymous()
        {
            return Content(authInfo());
        }

        [Authorize(Roles = "Domain Admins")]
        public IActionResult ForAdmins()
        {
            return Content(authInfo());
        }

        [Authorize(Roles = "Domain Users")]
        public IActionResult ForUsers()
        {
            return Content(authInfo());
        }
    }
}
برای آزمایش برنامه، ابتدا برنامه را توسط دستور ذیل publish می‌کنیم:
 dotnet publish
سپس تنظیمات مخصوص IIS را که در ابتدای بحث عنوان شد، بر روی پوشه‌ی bin\Debug\netcoreapp2.0\publish که محل قرارگیری پیش‌فرض خروجی برنامه است، اعمال می‌کنیم.
اکنون اگر برنامه را در مرورگر مشاهده کنیم، یک چنین خروجی قابل دریافت است:


در اینجا نام کاربر وارد شده‌ی به ویندوز و همچنین لیست تمام Claims او مشاهده می‌شوند. مسیر Home/Windows نیز توسط ویژگی Authorize محافظت شده‌است.
برای محدود کردن دسترسی کاربران به اکشن متدها، توسط گروه‌های دومین و اکتیودایرکتوری، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
[Authorize(Roles = @"<domain>\<group>")]
//or
[Authorize(Roles = @"<domain>\<group1>,<domain>\<group2>")]
و یا می‌توان بر اساس این نقش‌ها، یک سیاست دسترسی جدید را تعریف کرد:
services.AddAuthorization(options =>
{
   options.AddPolicy("RequireWindowsGroupMembership", policy =>
   {
     policy.RequireAuthenticatedUser();
     policy.RequireRole(@"<domain>\<group>"));  
   }
});
و در آخر از این سیاست دسترسی استفاده نمود:
 [Authorize(Policy = "RequireWindowsGroupMembership")]
و یا با برنامه نویسی نیز می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
[HttpGet("[action]")]
public IActionResult SomeValue()
{
    if (!User.IsInRole(@"Domain\Group")) return StatusCode(403);
    return Ok("Some Value");
}


افزودن Claims سفارشی به Claims پیش‌فرض کاربر سیستم

همانطور که در شکل فوق ملاحظه می‌کنید، یک سری Claims حاصل از Windows Authentication در اینجا به شیء User اضافه شده‌اند؛ بدون اینکه برنامه، صفحه‌ی لاگینی داشته باشد و همینقدر که کاربر به ویندوز وارد شده‌است، می‌تواند از برنامه استفاده کند.
اگر نیاز باشد تا Claims خاصی به لیست Claims کاربر جاری اضافه شود، می‌توان از پیاده سازی یک IClaimsTransformation سفارشی استفاده کرد:
    public class ApplicationClaimsTransformation : IClaimsTransformation
    {
        private readonly ILogger<ApplicationClaimsTransformation> _logger;

        public ApplicationClaimsTransformation(ILogger<ApplicationClaimsTransformation> logger)
        {
            _logger = logger;
        }

        public Task<ClaimsPrincipal> TransformAsync(ClaimsPrincipal principal)
        {
            if (!(principal.Identity is ClaimsIdentity identity))
            {
                return Task.FromResult(principal);
            }

            var claims = addExistingUserClaims(identity);
            identity.AddClaims(claims);

            return Task.FromResult(principal);
        }

        private IEnumerable<Claim> addExistingUserClaims(IIdentity identity)
        {
            var claims = new List<Claim>();
            var user = @"VahidPC\Vahid";
            if (identity.Name != user)
            {
                _logger.LogError($"Couldn't find {identity.Name}.");
                return claims;
            }

            claims.Add(new Claim(ClaimTypes.GivenName, user));
            return claims;
        }
    }
و روش ثبت آن نیز در متد ConfigureServices فایل آغازین برنامه به صورت ذیل است:
            services.AddScoped<IClaimsTransformation, ApplicationClaimsTransformation>();
            services.AddAuthentication(options =>
            {
                // for both windows and anonymous authentication
                options.DefaultChallengeScheme = IISDefaults.AuthenticationScheme;
            });
هر زمانیکه کاربری به برنامه وارد شود و متد HttpContext.AuthenticateAsync فراخوانی گردد، متد TransformAsync به صورت خودکار اجرا می‌شود. در اینجا چون forwardWindowsAuthToken به true تنظیم شده‌است، میان‌افزار IIS کار فراخوانی HttpContext.AuthenticateAsync و مقدار دهی شیء User را به صورت خودکار انجام می‌دهد. بنابراین همینقدر که برنامه را اجرا کنیم، شاهد اضافه شدن یک Claim سفارشی جدید به نام ClaimTypes.GivenName که در متد addExistingUserClaims فوق آن‌را اضافه کردیم، خواهیم بود:


به این ترتیب می‌توان لیست Claims ثبت شده‌ی یک کاربر را در یک بانک اطلاعاتی استخراج و به لیست Claims فعلی آن افزود و دسترسی‌های بیشتری را به او اعطاء کرد (فراتر از دسترسی‌های پیش‌فرض سیستم عامل).

برای دسترسی به مقادیر این Claims نیز می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
var userId = User.FindFirstValue(ClaimTypes.NameIdentifier);
var userName = User.FindFirstValue(ClaimTypes.Name);
var userName = User.FindFirstValue(ClaimTypes.GivenName);


کدهای کامل این برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: ASPNETCore2WindowsAuthentication.zip
مطالب
پشتیبانی توکار از انجام کارهای پس‌زمینه در ASP.NET Core 2x
از زمان ASP.NET Core 2.1، قابلیت جدیدی به نام Generic Host، به آن اضافه شده‌است که از آن می‌توان برای انجام کارهای متداول پس زمینه، مانند ارسال ایمیل‌های خبرنامه‌ی یک برنامه، تهیه فایل‌های پشتیبان و غیره استفاده کرد.


Generic Host چیست؟

Generic Host یکی از ویژگی‌های جدید ASP.NET Core 2.1 است. هدف آن جداسازی HTTP pipeline برنامه، از Web Host API آن است. یکی از مزایای این‌کار، امکان استفاده‌ی از آن نه فقط در پروژه‌های وب، بلکه در پروژه‌های کنسول نیز می‌باشد. به این ترتیب می‌توان کارهای غیر HTTP را از برنامه‌ی وب مجزا کرد تا به کارآیی بیشتری رسید و برای این منظور اینترفیس IHostedService را که در فضای نام Microsoft.Extensions.Hosting قرار دارد، برای ثبت کارهای پس‌زمینه‌ی خارج از اعمال web host جاری، ارائه داده‌اند:
namespace Microsoft.Extensions.Hosting
{
    public interface IHostedService
    {
        Task StartAsync(CancellationToken cancellationToken);
        Task StopAsync(CancellationToken cancellationToken);
    }
}
بنابراین برای ایجاد یک HostedService، نیاز است سرویس کارهای پس‌زمینه‌ی ما، اینترفیس IHostedService را پیاده سازی کند. متد StartAsync آن جائی‌است که تنها یکبار پس از آغاز برنامه اجرا می‌شود و هدف آن اجرای کار پس‌زمینه‌ی مدنظر است. متد StopAsync نیز دقیقا پیش از خاتمه‌ی برنامه فراخوانی خواهد شد تا اگر نیاز به پاکسازی منابعی وجود داشته باشد، بتوان از این فرصت استفاده کرد. به این ترتیب اگر نیاز به اجرای متناوب کار پس‌زمینه‌ای وجود دارد، پیاده سازی آن به خود ما واگذار شده‌است.


یک مثال: معرفی کار پس‌زمینه‌ای که هر دو ثانیه یکبار انجام می‌شود

در SampleHostedService زیر، عبارت Hosted service executing به همراه زمان جاری، هر دو ثانیه یکبار لاگ می‌شود و اگر برنامه را توسط دستور dotnet run اجرا کنید، می‌توانید خروجی آن‌را در کنسول، مشاهده کنید:
using System;
using System.Threading;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.Extensions.Hosting;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace MvcTest
{
    public class SampleHostedService : IHostedService
    {
        private readonly ILogger<SampleHostedService> _logger;

        public SampleHostedService(ILogger<SampleHostedService> logger)
        {
            _logger = logger;
        }

        public async Task StartAsync(CancellationToken cancellationToken)
        {
            _logger.LogInformation("Starting Hosted service");

            while (!cancellationToken.IsCancellationRequested)
            {
                _logger.LogInformation("Hosted service executing - {0}", DateTime.Now);
                await Task.Delay(TimeSpan.FromSeconds(2), cancellationToken);
            }
        }

        public Task StopAsync(CancellationToken cancellationToken)
        {
            _logger.LogInformation("Stopping Hosted service");
            return Task.CompletedTask;
        }
    }
}
در ادامه برای معرفی این کار پس‌زمینه به سیستم به صورت یک سرویس با طول عمر Singleton خواهیم داشت:
namespace MvcTest
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSingleton<IHostedService, SampleHostedService>();
روش دیگر انجام اینکار استفاده از متد الحاقی AddHostedService است:
services.AddHostedService<SampleHostedService>();
مزیت اینکار این است که متد Configure واقع در کلاس Startup یک چنین امضایی را دارد:
 public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
و IHostingEnvironment هم در فضای نام Microsoft.AspNetCore.Hosting واقع شده‌است و هم در فضای نام Microsoft.Extensions.Hosting که IHostedService در آن قرار دارد. به همین جهت چون متد AddHostedService، تعریف IHostedService را مخفی می‌کند، خطای زمان کامپایلی را جهت مشخص سازی صریح فضای نام  IHostingEnvironment دریافت نخواهید کرد:
Startup.cs(82,56): error CS0104: 'IHostingEnvironment' is an ambiguous reference between
'Microsoft.AspNetCore.Hosting.IHostingEnvironment' and 'Microsoft.Extensions.Hosting.IHostingEnvironment'


مشکلات پیاده سازی کار پس‌زمینه‌ی SampleHostedService فوق

هر چند اگر مثال فوق را اجرا کنید، خروجی مناسبی را دریافت خواهید کرد، اما دارای این اشکال مهم نیز هست:
D:\MvcTest>dotnet run
info: MvcTest.SampleHostedService[0]
      Starting Hosted service
info: MvcTest.SampleHostedService[0]
      Hosted service executing - 02/19/2019 14:45:10
info: MvcTest.SampleHostedService[0]
      Hosted service executing - 02/19/2019 14:45:12
info: MvcTest.SampleHostedService[0]
      Hosted service executing - 02/19/2019 14:45:14
Ctrl+C
Application is shutting down...
Hosting environment: Development
Content root path: D:\MvcTest
Now listening on: https://localhost:5001
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
پس از اجرای دستور dotnet run، سرویس پس زمینه شروع به کار کرده‌است. پس از مدتی کلیدهای Ctrl+C را فشرده‌ایم تا این حلقه‌ی بی‌نهایت و برنامه خاتمه یابد. اینجا است که مشاهده می‌کنید تازه قسمت هاست برنامه‌ی وب ما شروع به کار کرده‌است؛ یعنی دقیقا زمانیکه پروسه‌ی برنامه در حال خاتمه یافتن است. چرا اینگونه رفتار کرده‌است؟
از دیدگاه ASP.NET Core، یک کار پس زمینه زمانی خاتمه یافته محسوب می‌شود که متد StartAsync، مقدار Task.CompletedTask را بازگرداند؛ در غیراینصورت، در حال اجرا درنظر گرفته می‌شود و چون در پیاده سازی فوق این نکته رعایت نشده‌است، این Task همواره در حال اجرا و خاتمه نیافته محسوب می‌شود و نوبت به مابقی کارها نخواهد رسید. همچنین در قسمت StopAsync نیز بهتر است یک فیلد CancellationTokenSource تعریف شده‌ی در سطح کلاس را مورد استفاده قرار داد و متد Cancel آن‌را فراخوانی کرد تا اطلاع رسانی صحیحی را به متد StartAsync در مورد خاتمه‌ی برنامه، انجام دهد.
برای این منظور و جهت ساده سازی و پیاده سازی تمام این نکات، از اینترفیس خام IHostedService، یک کلاس abstract به نام BackgroundService نیز در فضای نام Microsoft.Extensions.Hosting پیش بینی شده‌است:
namespace Microsoft.Extensions.Hosting
{
    public abstract class BackgroundService : IHostedService, IDisposable
    {
        protected BackgroundService();
        public virtual void Dispose();
        public virtual Task StartAsync(CancellationToken cancellationToken);
        public virtual Task StopAsync(CancellationToken cancellationToken);
        protected abstract Task ExecuteAsync(CancellationToken stoppingToken);
    }
}
برای استفاده‌ی از آن تنها کافی است متد ExecuteAsync آن‌را پیاده سازی کنیم. به این ترتیب اینبار پیاده سازی SampleHostedService به صورت زیر تغییر می‌کند:
namespace MvcTest
{
    public class PrinterHostedService : BackgroundService
    {
        private readonly ILogger<SampleHostedService> _logger;

        public PrinterHostedService(ILogger<SampleHostedService> logger)
        {
            _logger = logger;
        }

        protected override async Task ExecuteAsync(CancellationToken stoppingToken)
        {
            _logger.LogInformation("Starting Hosted service");

            while (!stoppingToken.IsCancellationRequested)
            {
                _logger.LogInformation("Hosted service executing - {0}", DateTime.Now);
                await Task.Delay(TimeSpan.FromSeconds(2), stoppingToken);
            }
        }
    }
}
اینبار اگر این کار پس‌زمینه را به سیستم معرفی:
namespace MvcTest
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddHostedService<PrinterHostedService>();
و سپس برنامه را اجرا کنیم:
D:\MvcTest>dotnet run
Hosting environment: Development
infoContent root path: D:\MvcTest
Now listening on: https://localhost:5001
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
: MvcTest.SampleHostedService[0]
      Starting Hosted service
info: MvcTest.SampleHostedService[0]
      Hosted service executing - 02/19/2019 15:00:23
info: MvcTest.SampleHostedService[0]
      Hosted service executing - 02/19/2019 15:00:25
info: MvcTest.SampleHostedService[0]
      Hosted service executing - 02/19/2019 15:00:27
Application is shutting down...
^C
مشاهده می‌کنیم که ابتدا هاست وب برنامه شروع به کار کرده‌است و سپس سرویس انجام کارهای پس‌زمینه در حال اجرا است و به این ترتیب اجرای این سرویس پس‌زمینه، تداخلی را در کار برنامه‌ی وب ایجاد نکرده‌است. بنابراین از این پس بجای استفاده‌ی از IHostedService خام، از نمونه‌ی بهبود یافته‌ی BackgroundService آن استفاده کنید.


یک نکته: تزریق وابستگی DbContext برنامه در یک سرویس کار پس‌زمینه

IHostedServiceها با طول عمر singleton به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی می‌شوند. در این حالت اگر سرویس‌هایی با طول عمر transient و یا scoped را به آن‌ها تزریق کنید، دیگر طول عمر مدنظر شما را نداشته و آن‌ها هم به صورت singleton عمل خواهند کرد. هر چند خود سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core. با صدور استثنائی، از این مساله جلوگیری می‌کند (در این مورد در مطالب «مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت چهارم - پرهیز از الگوی Service Locator در برنامه‌های وب» و همچنین «قسمت سوم - رهاسازی منابع سرویس‌های IDisposable» بیشتر بحث شده‌است). یک چنین مواردی را به صورت زیر با تزریق IServiceScopeFactory و ساخت صریح یک Scope می‌توان مدیریت کرد:
using System;
using System.Threading;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Hosting;

public abstract class ScopedBackgroundService : BackgroundService
{
    private readonly IServiceScopeFactory _serviceScopeFactory;

    public ScopedBackgroundService(IServiceScopeFactory serviceScopeFactory)
    {
        _serviceScopeFactory = serviceScopeFactory;
    }

    protected override async Task ExecuteAsync(CancellationToken stoppingToken)
    {
        using (var scope = _serviceScopeFactory.CreateScope())
        {
            await ExecuteInScope(scope.ServiceProvider, stoppingToken);
        }
    }

    public abstract Task ExecuteInScope(IServiceProvider serviceProvider, CancellationToken stoppingToken);
}
از این پس برای تعریف کارهای پس‌زمینه‌ای که نیاز به تزریق سرویس‌هایی با طول عمر Scoped یا Transient دارند، می‌توان کلاس سرویس وظیفه را از ScopedBackgroundService مشتق کرد و سپس متد ExecuteInScope آن‌را پیاده سازی نمود. serviceProvider ای که در اینجا در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد، داخل Scope قرار دارد و توسط آن می‌توان سرویس‌های مدنظر را توسط متدهایی مانند serviceProvider.GetRequiredService، دریافت کرد.


طراحی سرویس کارهای پس‌زمینه‌ی زمان‌بندی شده

ASP.NET Core، متد ExecuteAsync را یکبار بیشتر اجرا نمی‌کند. بنابراین پیاده سازی تایمری که بخواهد برای مثال ارسال ایمیل‌های خبرنامه‌ی سایت را هر روز ساعت 11 شب انجام دهد، به خود ما واگذار شده‌است. برای پیاده سازی بهتر این تایمر می‌توان از کتابخانه‌ی NCrontab که توسط نویسنده‌ی کتابخانه‌ی معروف ELMAH تهیه شده‌است، استفاده کرد که با برنامه‌های NET Core. نیز سازگاری دارد:
 dotnet add package ncrontab
عبارات Cron، روش بسیار متداولی برای تعریف و انجام کارهای زمانبندی شده در سیستم‌های لینوکسی هستند. برای مثال عبارت * * * 0 1 سبب اجرای یک وظیفه، هر روز یک دقیقه پس از نیمه‌شب، می‌شود و فرمت کلی 5 قسمتی آن، به صورت زیر است:
┌───────────── minute (0 - 59) 
│ ┌───────────── hour (0 - 23) 
│ │ ┌───────────── day of month (1 - 31) 
│ │ │ ┌───────────── month (1 - 12) 
│ │ │ │ ┌───────────── day of week (0 - 6) (Sunday to Saturday; 
│ │ │ │ │                                       7 is also Sunday on some systems) 
│ │ │ │ │ 
│ │ │ │ │ 
* * * * *
و یا عبارت 6 قسمتی آن چنین مفهومی را دارد:
* * * * * *
- - - - - -
| | | | | |
| | | | | +--- day of week (0 - 6) (Sunday=0)
| | | | +----- month (1 - 12)
| | | +------- day of month (1 - 31)
| | +--------- hour (0 - 23)
| +----------- min (0 - 59)
+------------- sec (0 - 59)
اگر ScopedBackgroundService فوق را با CrontabSchedule یاد شده ترکیب کنیم، می‌توانیم به یک کلاس abstract دیگر برسیم که طراحی کلاس پایه‌ی اجرای کارهای زمانبندی شده را ارائه می‌دهد:
using System;
using System.Threading;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using NCrontab;
using static NCrontab.CrontabSchedule;

public abstract class ScheduledScopedBackgroundService : ScopedBackgroundService
{
    private CrontabSchedule _schedule;
    private DateTime _nextRun;

    protected abstract string Schedule { get; }

    public ScheduledScopedBackgroundService(IServiceScopeFactory serviceScopeFactory)
     : base(serviceScopeFactory)
    {
        _schedule = CrontabSchedule.Parse(Schedule, new ParseOptions { IncludingSeconds = true });
        _nextRun = _schedule.GetNextOccurrence(DateTime.Now);
    }

    public override async Task ExecuteInScope(IServiceProvider serviceProvider, CancellationToken stoppingToken)
    {
        do
        {
            var now = DateTime.Now;
            if (now > _nextRun)
            {
                await ScheduledExecuteInScope(serviceProvider, stoppingToken);
                _nextRun = _schedule.GetNextOccurrence(DateTime.Now);
            }
            await Task.Delay(1000, stoppingToken); //1 second delay
        }
        while (!stoppingToken.IsCancellationRequested);
    }

    public abstract Task ScheduledExecuteInScope(IServiceProvider serviceProvider, CancellationToken stoppingToken);
}
این کلاس پایه، توسط متد CrontabSchedule.Parse، مقدار رشته‌ای Schedule را با فرمت Cron (فرمت 6 قسمتی که دارای ثانیه هم هست) دریافت و پردازش می‌کند. سپس متد GetNextOccurrence، زمان بعدی اجرای این وظیفه را مشخص می‌کند.
روش استفاده‌ی از آن برای تعریف یک وظیفه‌ی جدید نیز به صورت زیر است:
using System;
using System.Threading;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;

public class MyScheduledTask : ScheduledScopedBackgroundService
{
    private readonly ILogger<MyScheduledTask> _logger;

    public MyScheduledTask(
        IServiceScopeFactory serviceScopeFactory,
        ILogger<MyScheduledTask> logger) : base(serviceScopeFactory)
    {
        _logger = logger;
    }

    protected override string Schedule => "*/10 * * * * *"; //Runs every 10 seconds

    public override Task ScheduledExecuteInScope(IServiceProvider serviceProvider, CancellationToken stoppingToken)
    {
        _logger.LogInformation("MyScheduledTask executing - {0}", DateTime.Now);
        return Task.CompletedTask;
    }
}
در اینجا ابتدا کار با پیاده سازی کلاس پایه ScheduledScopedBackgroundService شروع می‌شود. سپس باید مقدار Schedule را با فرمت 6 قسمتی مشخص کرد. برای مثال در سرویس فوق، این تنظیم سبب اجرای هر 10 ثانیه یکبار این وظیفه می‌گردد. در آخر، خود وظیفه داخل متد ScheduledExecuteInScope تعریف خواهد شد که serviceProvider دریافتی آن، داخل یک Scope قرار دارد.
روش معرفی آن به سیستم نیز مانند قبل است:
namespace MvcTest
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddHostedService<MyScheduledTask>();
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، یک چنین خروجی را که بیانگر اجرای هر 10 ثانیه یکبار وظیفه‌ی تعریف شده‌است، مشاهده می‌کنید:
D:\MvcTest>dotnet run
Hosting environment: Development
Content root path: D:\MvcTest
Now listening on: https://localhost:5001
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
info: MyScheduledTask[0]
      MyScheduledTask executing - 02/19/2019 19:18:50
info: MyScheduledTask[0]
      MyScheduledTask executing - 02/19/2019 19:19:00
info: MyScheduledTask[0]
      MyScheduledTask executing - 02/19/2019 19:19:10
Application is shutting down...
^C
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت سیزدهم
در مبحث قبلی گفتیم که ویرایش تنظیمات لاگ‌ها از طریق IIS یا ویرایش مستقیم فایل‌های کانفیگ میسر است. در این مقاله که قسمت پایانی مبحث لاگ هاست، در مورد ویرایش فایلهای کانفیگ صحبت می‌کنیم؛ همچنین استفاده از دستورات appcmd برای ویرایش و نهایتا کد نویسی در زبان سی شارپ و جاوااسکریپت.
تنظیمات لاگ سایت‌ها در فایل applicationhost در آدرس زیر قرار دارد:
C:\Windows\System32\inetsrv\config\applicationHost.config
برای هر تگ سایت، یک تگ <logfile> وجود دارد که ویژگی‌های Attributes آن، نوع ثبت لاگ را مشخص می‌کنند و می‌توانید مستقیما در اینجا به ویرایش بپردازید. البته ویرایش فایل کانفیگ از طریق IIS به طور مستقیم هم امکان پذیر است. برای این منظور در IIS سرور را انتخاب و از بین ماژول‌های قسمت management گزینه‌ی Configuration Editor را انتخاب کنید. در قسمت Section گزینه‌ی System.applicationhost را باز کرده و از زیر مجموعه‌های آن گزینه‌ی Site را برگزینید. در تنظیمات باز شده، گزینه collection را انتخاب کنید تا در انتهای سطر، دکمه‌ی ... پدیدار گردد. روی آن کلیک کنید تا محیطی ویرایشی باز گردد که به شما اجازه‌ی افزودن و ویرایش خصوصیت‌ها را می‌دهد. برای ویرایش لاگ‌ها باید خصوصیت logfile را باز کنید. اگر قسمت قبلی را مطالعه کرده باشید، باید بسیاری از این خصوصیت‌ها و مقادیر را بشناسید.
خصوصیات دیگری را هم مشاهده خواهید کرد که شاید قبلا ندیده‌اید که البته بستگی به ورژن IIS  شما دارد؛ مثلا خصوصیت‌های maxLogLineLength و flushByEntryCountW3Clog از IIS8.5 اضافه شده اند.

جدول خصوصیت ها
 خصوصیت توضیح 
 customLogPluginClsid   یک پارامتر رشته‌ای اختیاری که در آن، آی دی کلاس یا کلاس‌هایی نوشته می‌شود که برای custom logging نوشته شده‌اند و این گزینه ترتیب اجرای آن‌ها را تعیین می‌کند.
 directory   اختیاری است. محل ذخیره‌ی لاگ فایل‌ها را مشخص می‌کند و در صورتیکه ذکر نشود، همان مسیر پیش فرض است.
 enabled   اختیاری است. فعال بودن سیستم لاگ برای آن سایت را مشخص می‌کند. مقدار پیش فرض آن true است.
 flushByEntryCountW3CLog   این مقدار مشخص می‌کند چند رخداد باید اتفاق بیفتد تا عمل ذخیره سازی لاگ صورت گیرد. اگر بعد از هر رخداد عمل ثبت لاگ انجام شود، سرعت ثبت لاگ‌ها بالا می‌رود؛ ولی باعث استفاده‌ی مداوم از منابع و همچنین درخواست ثبت اطلاعات را روی دیسک خواهد داد و تاوان آن با زیاد شدن عملیات روی دیسک، پرداخته خواهد شد. ولی در حالتیکه چند رخداد را نگهداری  سپس دسته‌ای ثبت کند، باعث افزایش کارآیی و راندمان سرور خواهد شد. در صورتیکه سرور به مشکلات لحظه‌ای برخورد می‌کند مقدار آن را کاهش دهید. مقدار پیش فرض 0 است. یعنی اینکه ثبت، بعد از 64000 لاگ خواهد بود.
 localTimeRollover   نحوه‌ی نامگذاری فایل‌های لاگ را مشخص می‌کند که مقدار بولین گرفته و اختیاری است. به طور پیش فرض مقدار false دارد.
 logExtFileFlags   این گزینه در حالتی به کارتان می‌آید که فرمت W3C را برای ثبت لاگ‌ها انتخاب کرده باشید و در اینجا مشخص می‌کنید که چه فیلدهایی باید در لاگ باشند و اگر بیش از یکی بود میتوان با ، (کاما) از هم جدایشان کرد.
 logFormat  نوع فرمت ذخیره سازی لاگ‌ها
 logSiteId  اختیاری است و مقدار پیش فرض آن true است. بدین معنا که کد یا شماره‌ی سایت هم در لاگ خواهد بود و این در حالتی است که گزارش در سطح سرور باشد. در غیر این صورت اگر هر سایت، جداگانه لاگی برای خود داشته باشد، ذکر نمی‌گردد.
 logTargetW3C   اختیاری است و و مقدار file و *ETW را می‌گیرد که به طور پیش فرض روی File تنظیم است. در این حالت فایل لاگ‌ها در یک فایل متنی توسط http.sys ذخیره می‌شود. ولی موقعیکه از ETW استفاده می‌شود، http.sys با استفاده از iislogprovider داده‌ها را به سمت ETW ارسال میکند که منجر به اجرای سرویس Logsvc شده که از داده‌ها کوئری گرفته و آن‌ها را مستقیما از پروسه‌های کارگر جمع آوری و به سمت فایل لاگ ارسال می‌کند. همچنین انتخاب این دو گزینه نیز ممکن است.
 maxLogLineLength  حداکثر تعداد خطی که یک لاگ میتواند داشته باشد تا اینکه بتوانید در مصرف دیسک سخت صرفه جویی کنید و بیشتر کاربرد آن برای لاگ‌های کاستوم است. این عدد باید از نوع Uint باشد و اختیاری است و از 2 تا 65536 مقدار میپذیرد که مقدار پیش فرض آن 65536 می‌باشد.
 period   همان مبحث زمان بندی در مورد ایجاد فایل‌های لاگ است که در مقاله‌ی پیشین برسی کردیم و مقادیر Dialy,Hourly,monthlyو weekly را می‌پذیرد. همچنین maxsize هم هست؛ موقعی که لاگ به نهایت حجمی که برای آن تعیین کردیم میرسد.
 truncateSize   اختیاری است و مقدار آن از نوع int64 است. حداکثر حجم یک فایل لاگ را مشخص می‌کند تا اگر period روی maxsize تنظیم شده بود، حداکثر حجم را میتوان از اینجا تعیین نمود. در مقاله پیشین در این باره صحبت کردیم؛ حداقل عدد برای آن 1,048,576 است و اگر کمتر از آن بنویسید، سیستم همین عدد 1,048,576 را در نظر خواهد گرفت. مقدار پیش فرض آن 20971520 می باشد.
* ETW یا  Event Tracing Windows، سیستم و یا نرم افزاری برای عیب یابی و نظارت برای کامپوننت‌های ویندوزی است و یکی از استفاده کننده‌هایش IIS است  که از ویندوز 2000 به بعد اضافه شده‌است. برای قطع کردن این ماژول در IIS هم میتوانید  قسمت هفتم  را بررسی نمایید و دنیال ماژول TracingModule  بگردید. این ماژول به صورت Real time به ثبت رخدادهای IIS می‌پردازد.

به غیر از خصوصات بالا، خصوصیت customFields نیز از IIS 8.5 (به بعد) در دسترس است. اگر قصد دارید به غیر از فیلدهای W3c فیلدهای اختصاصی دیگری نیز داشته باشید، میتوان از این گزینه استفاده کرد. این فیلدهای کاستوم می‌توانند اطلاعاتشان را از request header ، response header و server variables دریافت کنند. این ویژگی تنها در فرمت W3C و در سطح سایت قابل انجام است. موقعی که یک فایل لاگ شامل فیلدهای اختصاصی شود، به انتها نام فایل X_ اضافه میگردد تا نشان دهد شامل یک فیلد اختصاصی یا کاستوم است. نحوه تعریف آن در فایل applicationhost به شکل زیر است:
<system.applicationHost>
   <sites>
      <siteDefaults>
         <logFile logFormat="W3C"
            directory="%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles"
            enabled="true">
            <customFields>
               <clear/>
               <add logFieldName="ContosoField" sourceName="ContosoSource"
                  sourceType="ServerVariable" />
            </customFields>
         </logFile>
      </siteDefaults>
   </sites>
</system.applicationHost>

تغییر تنظمیات لاگ با Appcmd
appcmd.exe set config -section:system.applicationHost/sites /siteDefaults.logFile.enabled:"True" /commit:apphost
appcmd.exe set config -section:system.applicationHost/sites /siteDefaults.logFile.logFormat:"W3C" /commit:apphost
appcmd.exe set config -section:system.applicationHost/sites /siteDefaults.logFile.directory:"%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles" /commit:apphost

تنظمیات تگ لاگ با برنامه نویسی و اسکریپت نویسی
هچنین با رفرنس Microsoft.web.administration در پروژه‌های دات نتی خود میتوانید امکان ویرایش تنظیمات را در برنامه‌های خود نیز داشته باشید:
using System;
using System.Text;
using Microsoft.Web.Administration;

internal static class Sample
{
   private static void Main()
   {
      using (ServerManager serverManager = new ServerManager())
      {
         Configuration config = serverManager.GetApplicationHostConfiguration();
         ConfigurationSection sitesSection = config.GetSection("system.applicationHost/sites");
         ConfigurationElement siteDefaultsElement = sitesSection.GetChildElement("siteDefaults");

         ConfigurationElement logFileElement = siteDefaultsElement.GetChildElement("logFile");
         logFileElement["logFormat"] = @"W3C";
         logFileElement["directory"] = @"%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles";
         logFileElement["enabled"] = true;

         serverManager.CommitChanges();
      }
   }
}

با استفاده از اسکریپت نویسی توسط جاوااسکریپت و وی بی اسکریپت هم نیز این امکان مهیاست:
var adminManager = new ActiveXObject('Microsoft.ApplicationHost.WritableAdminManager');
adminManager.CommitPath = "MACHINE/WEBROOT/APPHOST";
var sitesSection = adminManager.GetAdminSection("system.applicationHost/sites", "MACHINE/WEBROOT/APPHOST");
var siteDefaultsElement = sitesSection.ChildElements.Item("siteDefaults");

var logFileElement = siteDefaultsElement.ChildElements.Item("logFile");
logFileElement.Properties.Item("logFormat").Value = "W3C";
logFileElement.Properties.Item("directory").Value = "%SystemDrive%\\inetpub\\logs\\LogFiles";
logFileElement.Properties.Item("enabled").Value = true;

adminManager.CommitChanges();

FTP Logging
برای اطمینان از نصب Ftp logging موقع نصب، باید از مورد زیر مطمئن باشید:

IIS را باز کنید و در لیست درختی، سرور را انتخاب کنید. در قسمت FTP میتوانید گزینه‌ی Ftp logging را ببینید. تنظیمات این قسمت هم دقیقا همانند قسمت logging میباشد و همان موارد برای آن هم صدق می‌کند.


بررسی تگ آن در applicationhost

تگ این نوع لاگ در فایل applicationhost در زیر مجموعه‌ی تگ <site> به شکل زیر نوشته می‌شود:

<system.ftpServer>
   <log centralLogFileMode="Central">
      <centralLogFile enabled="true" />
   </log>
</system.ftpServer>

گزینه centralLogFileMode  دو مقدار central و site را می‌پذیرد. اگر گزینه‌ی central انتخاب شود، یعنی همه‌ی لاگ‌ها را داخل یک فایل در سطح سرور ثبت کن ولی اگر گزینه‌ی site انتخاب شده باشد، لاگ هر سایت در یک فایل ثبت خواهد شد.

گزینه‌ی logInUTF8  یک خصوصیت اختیاری است که مقدار پیش فرض آن true میباشد. در این حالت باید تمامی رشته‌ها به انکدینگ UTF-8 تبدیل شوند.

همانطور که می‌بینید تگ log در بالا یک تگ فرزند هم به اسم centralLogFile دارد که همان خصوصیات جدول بالا در آن مهیاست.


دسترسی به تنظیمات این قسمت توسط دستور Appcmd: 

appcmd.exe set config -section:system.ftpServer/log /centralLogFileMode:"Central" /commit:apphost

appcmd.exe set config -section:system.ftpServer/log /centralLogFile.enabled:"True" /commit:apphost


دسترسی به تنظیمات این قسمت توسط دات نت:

using System;
using System.Text;
using Microsoft.Web.Administration;

internal static class Sample
{
   private static void Main()
   {
      using (ServerManager serverManager = new ServerManager())
      {
         Configuration config = serverManager.GetApplicationHostConfiguration();

         ConfigurationSection logSection = config.GetSection("system.ftpServer/log");
         logSection["centralLogFileMode"] = @"Central";

         ConfigurationElement centralLogFileElement = logSection.GetChildElement("centralLogFile");
         centralLogFileElement["enabled"] = true;

         serverManager.CommitChanges();
      }
   }
}


دسترسی به تنظیمات این قسمت توسط Javascript: 

var adminManager = new ActiveXObject('Microsoft.ApplicationHost.WritableAdminManager');
adminManager.CommitPath = "MACHINE/WEBROOT/APPHOST";

var logSection = adminManager.GetAdminSection("system.ftpServer/log", "MACHINE/WEBROOT/APPHOST");
logSection.Properties.Item("centralLogFileMode").Value = "Central";

var centralLogFileElement = logSection.ChildElements.Item("centralLogFile");
centralLogFileElement.Properties.Item("enabled").Value = true;

adminManager.CommitChanges();
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 14 - لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها
- نظرات و مطالب « بررسی فریم ورک Logging» و « فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌ها » را مطالعه کنید. 
- اگر برنامه را از طریق dotnet run و یا dotnet watch run اجرا می‌کنید، در صفحه‌ی کنسول ظاهر شده، خطاها هم لاگ می‌شوند. یا اگر با ویژوال استودیو آن‌را اجرا می‌کنید، در برگه‌ی دیباگ آن این خطاها هم لاگ می‌شوند.

- اگر از پروژه‌ی DNT Identity استفاده می‌کنید، به همراه یک ef db logger هست که اطلاعات خطاهای رخ‌داده را در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کند و در قسمت لاگ‌های سیستم قابل گزارشگیری هست (منوی مدیریتی/گزارش رخ‌دادهای سیستم).
+ مطلب «کار با ASP.NET Web API» را هم در مورد ویژگی‌های FromBody و امثال آن مطالعه کنید.  
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 1 - برپایی تنظیمات اولیه
در ادامه‌ی سری «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0» اگر بخواهیم مباحث اعتبارسنجی کاربران و ASP.NET Identity مخصوص آن‌را بررسی کنیم، نیاز است ابتدا مباحث Entity framework Core 1.0 را بررسی کنیم. به همین جهت در طی چند قسمت مباحث پایه‌ای کار با EF Core 1.0 را در ASP.NET Core 1.0، بررسی خواهیم کرد. بنابراین پیشنیاز ضروری این مباحث، مطالعه‌ی سری «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0» است و در آن از مباحثی مانند چگونگی کار با فایل‌های کانفیگ جدید، تزریق وابستگی‌ها و سرویس‌ها، فعال سازی سرویس Logging، فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌ها و ... در ASP.NET Core 1.0 استفاده خواهد شد.


EF Core چیست؟

EF Core یک ORM یا object-relational mapper چندسکویی است که امکان کار با بانک‌های اطلاعاتی مختلف را از طریق اشیاء دات نتی میسر می‌کند. توسط آن قسمت عمده‌ی کدهای مستقیم کار با بانک‌های اطلاعاتی حذف شده و تبدیل به کدهای دات نتی می‌شوند. مزیت این لایه‌ی Abstraction اضافی (لایه‌ای بر روی کدهای مستقیم لایه ADO.NET زیرین)، امکان تعویض بانک اطلاعاتی مورد استفاده، تنها با تغییر کدهای آغازین برنامه‌است؛ بدون نیاز به تغییری در سایر قسمت‌های برنامه. همچنین کار با اشیاء دات نتی و LINQ، مزایایی مانند تحت نظر قرار گرفتن کدها توسط کامپایلر و برخورداری از ابزارهای Refactoring پیشرفته را میسر می‌کنند. به علاوه SQL خودکار تولیدی توسط آن نیز همواره پارامتری بوده و مشکلات حملات تزریق SQL در این حالت تقریبا به صفر می‌رسند (اگر مستقیما SQL نویسی نکنید و صرفا از LINQ استفاده کنید). مزیت دیگر همواره پارامتری بودن کوئری‌ها، رفتار بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی با آن‌ها همانند رویه‌های ذخیره شده است که به عدم تولید Query plan‌های مجزایی به ازای هر کوئری رسیده منجر می‌شود که در نهایت سبب بالا رفتن سرعت اجرای کوئری‌ها و مصرف حافظه‌ی کمتری در سمت سرور بانک اطلاعاتی می‌گردد.


تفاوت EF Core با نگارش‌های دیگر Entity framework در چیست؟

سورس باز بودن
EF از نگارش‌های آخر آن بود که سورس باز شد؛ اما EF Core از زمان نگارش‌های پیش نمایش آن به صورت سورس باز در GitHub قابل دسترسی است.

چند سکویی بودن
EF Core برخلاف EF 6.x (آخرین نگارش مبتنی بر Full Framework آن)، نه تنها چندسکویی است و قابلیت اجرای بر روی Mac و لینوکس را نیز دارا است، به علاوه امکان استفاده‌ی از آن در انواع و اقسام برنامه‌های دات نتی مانند UWP یا Universal Windows Platform و Windows phone که پیشتر با EF 6.x میسر نبود، وجود دارد. لیست این نوع سکوها و برنامه‌های مختلف به شرح زیر است:
 • All .NET application (Console, ASP.NET 4, WinForms, WPF)
 • Mac and Linux applications (Mono)
 • UWP (Universal Windows Platform)
 • ASP.NET Core applications
 • Can use EF Core in Windows phone and Windows store app

افزایش تعداد بانک‌های اطلاعاتی پشتیبانی شده
در EF Full یا EF 6.x، هدف اصلی، تنها کار با بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌‌ای بود و همچنین مایکروسافت صرفا نگارش‌های مختلف SQL Server را به صورت رسمی پشتیبانی می‌کرد و برای سایر بانک‌های اطلاعاتی دیگر باید از پروایدرهای ثالث استفاده کرد.
در EF Core علاوه بر افزایش تعداد پروایدرهای رسمی بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، پشتیبانی از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL هم اضافه شده‌است؛ به همراه پروایدر ویژه‌‌ای به نام In Memory جهت انجام ساده‌تر Unit testing. کاری که با نگارش‌های پیشین EF به سادگی و از روز اول پشتیبانی نمی‌شد.

حذف و یا عدم پیاده سازی تعدادی از قابلیت‌های EF 6.x
اگر موارد فوق جزو مهم‌ترین مزایای کار با EF Core باشند، باید درنظر داشت که به علت حذف و یا تقلیل یافتن یک سری از ویژگی‌ها در NET Core.، مانند Reflection (جهت پشتیبانی از دات نت در سکوهای مختلف کاری و خصوصا پشتیبانی از حالتی که کامپایلر مخصوص برنامه‌های UWP نیاز دارد تمام نوع‌ها را همانند زبان‌های C و ++C، در زمان کامپایل بداند)، یک سری از قابلیت‌های EF 6.x مانند Lazy loading هنوز در EF Core پشتیبانی نمی‌شوند. لیست کامل و به روز شده‌ی این موارد را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید.
بنابراین امکان انتقال برنامه‌های EF 6.x به EF Core 1.0 عموما وجود نداشته و نیاز به بازنویسی کامل دارند. هرچند بسیاری از مفاهیم آن با EF Code First یکی است.


برپایی تنظیمات اولیه‌ی EF Core 1.0 در یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0

برای نصب تنظیمات اولیه‌ی EF Core 1.0 در یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0، جهت کار با مشتقات SQL Server (و SQL LocalDB) نیاز است سه بسته‌ی ذیل را نصب کرد (از طریق منوی Tools -> NuGet Package Manager -> Package Manager Console):
PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools -Pre
PM> Install-Package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design
البته در این قسمت صرفا از بسته‌ی اول که جهت اتصال به SQL Server است استفاده می‌کنیم. بسته‌های دیگر را در قسمت‌های بعد، برای به روز رسانی اسکیمای بانک اطلاعاتی (مباحث Migrations) و مباحث scaffolding استفاده خواهیم کرد.
پس از اجرای سه دستور فوق، تغییرات مداخل فایل project.json برنامه به صورت ذیل خواهند بود:
{
    "dependencies": {
       // same as before
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer": "1.0.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": "1.0.0-preview2-final",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design": "1.0.0"
    }
}
این مداخلی که توسط نیوگت اضافه شده‌اند، نیاز به اصلاح دارند؛ به این صورت:
{
    "dependencies": {
       // same as before
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer": "1.0.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": {
            "version": "1.0.0-preview2-final",
            "type": "build"
        },
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design": {
            "version": "1.0.0",
            "type": "build"
        }
    },

    "tools": {
       // same as before
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools": {
            "version": "1.0.0-preview2-final",
            "imports": [
                "portable-net45+win8"
            ]
        }   
   }
}
نیاز است در قسمت dependencies مشخص کنیم که ابزارهای اضافه شده مخصوص build هستند و نه اجرای برنامه. همچنین قسمت tools را باید با Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools مقدار دهی کرد تا بتوان از این ابزار در خط فرمان، جهت اجرای فرامین migrations استفاده کرد.
بنابراین از همین ابتدای کار، بدون مراجعه‌ی به Package Manager Console، چهار تغییر فوق را به فایل project.json اعمال کرده و آن‌را ذخیره کنید؛ تا کار به روز رسانی و نصب بسته‌ها، به صورت خودکار و همچنین صحیحی انجام شود.


فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌های EF Core 1.0

در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 5 - فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌ها» با تعدادی از اینگونه صفحات آشنا شدیم. برای EF Core نیز بسته‌ی مخصوصی به نام Microsoft.AspNetCore.Diagnostics.EntityFrameworkCore وجود دارد که امکان فعال سازی صفحه‌ی نمایش خطاهای بانک اطلاعاتی را میسر می‌کند. بنابراین ابتدا به فایل project.json مراجعه کرده و این بسته را اضافه کنید:
{
    "dependencies": {
       // same as before
        "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics.EntityFrameworkCore": "1.0.0"
    }
}
سپس می‌توان متد جدید UseDatabaseErrorPage را در متد Configure کلاس آغازین برنامه، فراخوانی کرد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   if (env.IsDevelopment())
   {
      app.UseDatabaseErrorPage();
   }
با فعال سازی این صفحه، اگر در حین توسعه‌ی برنامه و اتصال به بانک اطلاعاتی، خطایی رخ دهد، بجای مشاهده‌ی یک صفحه‌ی خطای عمومی (اگر UseDeveloperExceptionPage را فعال کرده باشید)، اینبار ریز جزئیات بیشتری را به همراه توصیه‌هایی از طرف تیم EF مشاهده خواهید کرد.


تعریف اولین Context برنامه و مشخص سازی رشته‌ی اتصالی آن


در این تصویر، زیر ساخت نگاشت‌های EF Core را مشاهده می‌کنید. در سمت چپ، ظرفی را داریم به نام DB Context که در برگیرنده‌ی Db Setها است. در سمت راست که بیانگر ساختار کلی یک بانک اطلاعاتی است، معادل این‌ها را مشاهده می‌کنیم. هر Db Set به یک جدول بانک اطلاعاتی نگاشت خواهد شد و متشکل است از کلاسی به همراه یک سری خواص که این‌ها نیز به فیلدها و ستون‌های آن جدول در سمت بانک اطلاعاتی نگاشت می‌شوند.
بنابراین برای شروع کار، پوشه‌ای را به نام Entities به پروژه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه می‌کنیم:
namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class Person
    {
        public int PersonId { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
    }
}
کلاس Person بیانگر ساختار جدول اشخاص بانک اطلاعاتی است. برای اینکه این کلاس را تبدیل و نگاشت به یک جدول کنیم، نیاز است آن‌را به صورت یک DbSet در معرض دید EF Core قرار دهیم و اینکار در کلاسی که از DbContex مشتق می‌شود، صورت خواهد گرفت:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Person> Persons { get; set; }
    }
}
بنابراین در ادامه کلاس جدید ApplicationDbContext را که از کلاس پایه DbContext مشتق می‌شود تعریف کرده و سپس کلاس Person را به صورت یک DbSet در معرض دید EF Core قرار می‌دهیم.
سازنده‌ی این کلاس نیز به نحو خاصی تعریف شده‌است. اگر به سورس‌های EF Core مراجعه کنیم، کلاس پایه‌ی DbContext دارای دو سازنده‌ی با و بدون پارامتر است:
protected DbContext()
   : this((DbContextOptions) new DbContextOptions<DbContext>())
{
}

public DbContext([NotNull] DbContextOptions options)
{
  // …
}
اگر از سازنده‌ی بدون پارامتر استفاده کنیم و برای مثال در کلاس ApplicationDbContext فوق، به طور کامل سازنده‌ی تعریف شده را حذف کنیم، باید به نحو ذیل تنظیمات بانک اطلاعاتی را مشخص کنیم:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public DbSet<Person> Persons { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"... connection string ...");
        }
    }
}
در این حالت باید متد OnConfiguring را override و یا بازنویسی کنیم، تا بتوان از اول مشخص کرد که قرار است از پروایدر SQL Server استفاده کنیم و ثانیا رشته‌ی اتصالی به آن چیست.
اما چون در یک برنامه‌ی ASP.NET Core، کار ثبت سرویس مربوط به EF Core، در کلاس آغازین برنامه انجام می‌شود و در آنجا به سادگی می‌توان به خاصیت Configuration برنامه دسترسی یافت و توسط آن رشته‌ی اتصالی را دریافت کرد، مرسوم است از سازنده‌ی با پارامتر DbContext به نحوی که در ابتدا عنوان شد، استفاده شود.
بنابراین در ادامه، پس از مطالعه‌ی مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config» به فایل appsettings.json مراجعه کرده و تنظیمات رشته‌ی اتصالی برنامه را به صورت ذیل در آن مشخص می‌کنیم:
{
    "ConnectionStrings": {
        "ApplicationDbContextConnection": "Data Source=(local);Initial Catalog=TestDbCore2016;Integrated Security = true"
    }
}
باید دقت داشت که نام این مداخل کاملا اختیاری هستند و در نهایت باید در کلاس آغازین برنامه به صورت صریحی مشخص شوند.
در اینجا به وهله‌ی پیش فرض SQL Server اشاره شده‌است؛ از حالت اعتبارسنجی ویندوزی SQL Server استفاده می‌شود و بانک اطلاعاتی جدیدی به نام TestDbCore2016 در آن مشخص گردیده‌است.

پس از تعریف رشته‌ی اتصالی، متد OnConfiguring را از کلاس ApplicationDbContext حذف کرده و از همان نگارش دارای سازنده‌ی با پارامتر آن استفاده می‌کنیم. برای اینکار به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و توسط متد AddDbContext این Context را به سرویس‌های ASP.NET Core معرفی می‌کنیم:
    public class Startup
    {
        public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }

        public Startup(IHostingEnvironment env)
        {
            var builder = new ConfigurationBuilder()
                                .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                                .AddJsonFile("appsettings.json", reloadOnChange: true, optional: false)
                                .AddJsonFile($"appsettings.{env}.json", optional: true);
            Configuration = builder.Build();
        }

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
            services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
            {
                options.UseSqlServer(Configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]);
            });
در اینجا جهت یادآوری مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config» نحوه‌ی وهله سازی خاصیت Configuration که در متد UseSqlServer مورد استفاده قرار گرفته‌است، نیز ذکر شده‌است.
بنابراین قسمت options.UseSqlServer را یا در اینجا مقدار دهی می‌کنید و یا از طریق بازنویسی متد OnConfiguring کلاس Context برنامه.


یک نکته: امکان تزریق IConfigurationRoot به کلاس Context برنامه وجود دارد

با توجه به اینکه Context برنامه را به صورت یک سرویس به ASP.NET Core معرفی کردیم، امکان تزریق وابستگی‌ها نیز در آن وجود دارد. یعنی بجای روش فوق، می‌توان IConfigurationRoot را به سازنده‌ی کلاس Context برنامه نیز تزریق کرد:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.Configuration;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        private readonly IConfigurationRoot _configuration;

        public ApplicationDbContext(IConfigurationRoot configuration)
        {
            _configuration = configuration;
        }

        //public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
        //{
        //}

        public DbSet<Person> Persons { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(_configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]);
        }
    }
}
با توجه به اینکه IConfigurationRoot در کلاس ConfigureServices به صورت Singleton، به مجموعه‌ی سرویس‌های برنامه معرفی شده‌است، از آن در تمام کلاس‌های برنامه که تحت نظر سیستم تزریق وابستگی‌های توکار ASP.NET Core هستند، می‌توان استفاده کرد.
در این حالت متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه، چنین شکلی را پیدا می‌کند و ساده می‌شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDbContext<ApplicationDbContext>();


یک نکته: امکان تزریق ApplicationDbContext به تمام کلاس‌های برنامه وجود دارد

همینقدر که ApplicationDbContext را به عنوان سرویسی در ConfigureServices تعریف کردیم، امکان تزریق آن در اجزای مختلف یک برنامه‌ی ASP.NET Core نیز وجود دارد:
using System.Linq;
using Core1RtmEmptyTest.Entities;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestDBController : Controller
    {
        private readonly ApplicationDbContext _ctx;

        public TestDBController(ApplicationDbContext ctx)
        {
            _ctx = ctx;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            var name = _ctx.Persons.First().FirstName;
            return Json(new { firstName = name });
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی تزریق DB Context برنامه را به یک کنترلر مشاهده می‌کنید. البته هرچند تزریق یک کلاس مشخص به این شکل، تزریق وابستگی‌ها نام ندارد و هنوز این کنترلر دقیقا وابسته‌است به پیاده سازی خاص کلاس ApplicationDbContext، اما ... در کل امکان آن هست.

در این حالت پس از اجرای برنامه، خطای ذیل را مشاهده خواهیم کرد:


علت اینجا است که هنوز این بانک اطلاعاتی ایجاد نشده‌است و همچنین ساختار جداول را به آن منتقل نکرده‌ایم که این موارد را در قسمت‌های بعدی مرور خواهیم کرد.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 22 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor Server - بخش 2 - ورود به سیستم و خروج از آن
در قسمت قبل، نحوه‌ی افزودن قالب ابتدایی ASP.NET Core Identity را به یک برنامه‌ی Blazor Server بررسی کردیم. در این مطلب، قسمت‌های ورود و خروج آن‌را به همراه نمایش قسمتی از صفحه، تنها به کاربران اعتبارسنجی شده، بررسی می‌کنیم تا روش دسترسی به اطلاعات ASP.NET Core Identity را در یک برنامه‌ی Blazor Server یکپارچه شده‌ی با آن، مطالعه کنیم.


نمایش قسمتی از صفحه بر اساس وضعیت اعتبارسنجی کاربر

فرض کنید می‌خواهیم در کامپوننت Shared\LoginDisplay.razor که در قسمت قبل آن‌را اضافه کردیم، لینک‌های ثبت نام و لاگین را به کاربران غیر اعتبارسنجی شده (هنوز لاگین نکرده) نمایش دهیم و اگر کاربر، اعتبارسنجی شده بود (لاگین کرده بود)، لینک خروج را به او نمایش دهیم. برای این منظور کامپوننت Shared\LoginDisplay.razor را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
<AuthorizeView>
    <Authorized>
        <a href="Identity/Account/Logout">Logout</a>
    </Authorized>
    <NotAuthorized>
        <a href="Identity/Account/Register">Register</a>
        <a href="Identity/Account/Login">Login</a>
    </NotAuthorized>
</AuthorizeView>
AuthorizeView، یکی از کامپوننت‌های استاندارد Blazor Server است. زمانیکه کاربری به سیستم لاگین کرده باشد، فرگمنت Authorized و در غیر اینصورت قسمت NotAuthorized آن‌را مشاهده خواهد کرد.
البته اگر برنامه را در همین حالت اجرا کنیم، به استثنای زیر خواهیم رسید:
InvalidOperationException: Authorization requires a cascading parameter of type Task<AuthenticationState>.
Consider using CascadingAuthenticationState to supply this.
Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization.AuthorizeViewCore.OnParametersSetAsync()
برای رفع این مشکل و ارائه‌ی AuthenticationState به تمام کامپوننت‌های یک برنامه‌ی Blazor Server، نیاز است از کامپوننت CascadingAuthenticationState استفاده کرد. در مورد پارامترهای آبشاری، در قسمت نهم این سری بیشتر بحث شد و هدف از آن، ارائه‌ی یکسری اطلاعات، به تمام زیر کامپوننت‌های یک کامپوننت والد است؛ بدون اینکه نیاز باشد مدام این پارامترها را در هر زیر کامپوننتی، تعریف و تنظیم کنیم. همینقدر که آن‌ها را در بالاترین سطح سلسله مراتب کامپوننت‌های تعریف شده تعریف کردیم، در تمام زیر کامپوننت‌های آن نیز در دسترس خواهند بود.
بنابراین به فایل BlazorServer.App\App.razor که محل تعریف ریشه‌ی مسیریابی برنامه‌است، مراجعه کرده و کامپوننت آن‌را با کامپوننت توکار CascadingAuthenticationState محصور می‌کنیم:
<CascadingAuthenticationState>
    <Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly" PreferExactMatches="@true">
        <Found Context="routeData">
            <RouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(MainLayout)" />
        </Found>
        <NotFound>
            <LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
                <p>Sorry, there's nothing at this address.</p>
            </LayoutView>
        </NotFound>
    </Router>
</CascadingAuthenticationState>
اینکار سبب می‌شود تا اطلاعات AuthenticationState، بین تمام کامپوننت‌های یک برنامه‌ی Blazor به اشتراک گذاشته شود.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، مشاهده خواهیم کرد که در اولین بار مراجعه‌ی به آن (پیش از لاگین)، لینک به صفحه‌ی خروج، نمایش داده نشده‌است؛ چون آن‌را در فرگمنت مخصوص Authorized قرار دادیم:



آزمایش نمایش منوی خروج برنامه

برای آزمایش برنامه، نیاز است ابتدا یک کاربر جدید را ثبت کنیم؛ چون هنوز هیچ کاربری در آن ثبت نشده‌است و همچنین کاربر پیش‌فرضی را هم به همراه ندارد. در مورد روش ثبت کاربران پیش‌فرض ASP.NET Core Identity، می‌توانید به مطلب «بازنویسی متد مقدار دهی اولیه‌ی کاربر ادمین در ASP.NET Core Identity توسط متد HasData در EF Core» مراجعه کنید و تمام نکات آن، در اینجا هم صادق است (چون پایه‌ی سیستم Identity مورد استفاده، یکی است و هدف ما در اینجا بیشتر بررسی نکات یکپارچه سازی آن با Blazor Server است و نه مرور تمام نکات ریز Identity).
بنابراین ابتدا از منوی بالای صفحه، گزینه‌ی Register را انتخاب کرده و کاربری را ثبت می‌کنیم. پس از ثبت نام، بلافاصله به منوی جدید زیر می‌رسیم که در آن گزینه‌های ورود و ثبت نام، مخفی شده‌اند و اکنون گزینه‌ی خروج از سیستم را نمایش می‌دهد:



بهبود تجربه‌ی کاربری خروج از سیستم

در همین حال که گزینه‌ی خروج نمایش داده شده‌است، اگر بر روی لینک آن کلیک کنیم، ابتدا ما را به صفحه‌ی مجزای logout هدایت می‌کند. سپس باید در این صفحه، مجددا بر روی لینک logout بالای آن کلیک کنیم. زمانیکه اینکار را انجام دادیم، اکنون صفحه‌ی دیگری را نمایش می‌دهد که به همراه پیام «خروج موفقیت آمیز از سیستم» است! در این پروسه، کاربر احساس می‌کند که کاملا از برنامه‌ی اصلی خارج شده‌است و همچنین مراحل طولانی را نیز باید طی کند.
مدیریت این مراحل توسط دو فایل زیر انجام می‌شوند:
Areas\Identity\Pages\Account\Logout.cshtml
Areas\Identity\Pages\Account\Logout.cshtml.cs

می‌خواهیم کدهای این دو فایل را به نحوی تغییر دهیم که اگر کاربری بر روی لینک logout برنامه‌ی اصلی کلیک کرد، به صورت خودکار logout شده و سپس مجددا به صفحه‌ی اصلی برنامه‌ی Blazor Server هدایت شود و مجبور نباشد تا مراحل طولانی یاد شده را تکرار کند.
به همین جهت ابتدا فایل Logout.cshtml.cs را حذف می‌کنیم؛ چون نیازی به آن نداریم. سپس محتوای فایل Logout.cshtml را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@page
@using Microsoft.AspNetCore.Identity
@inject SignInManager<IdentityUser> SignInManager

@functions
{
    public async Task<IActionResult> OnGet()
    {
        if (SignInManager.IsSignedIn(User))
        {
            <p>You have successfully logged out of the application.</p>
            await SignInManager.SignOutAsync();
        }
        return Redirect("~/");
    }
}
با استفاده از سرویس SignInManager در ASP.NET Core Identity می‌توان یک کاربر را logout کرد که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید. در این حالت بررسی می‌شود که آیا کاربر جاری، به سیستم وارد شده‌است؟ اگر بله، کوکی‌های او حذف شده و سپس به صفحه‌ی اصلی برنامه، Redirect می‌شود. به این ترتیب به تجربه‌ی کاربری خروج بهتری خواهیم رسید.


نمایش User Claims، در یک برنامه‌ی Blazor Server

سیستم ASP.NET Core Identity، بر اساس User Claims کار می‌کند؛ اطلاعات بیشتر. پس از استفاده از CascadingAuthenticationState در بالاترین سطح برنامه، اطلاعات آن در سراسر برنامه‌ی Blazor Server هم قابل دسترسی است. برای مثال در کامپوننت Shared\LoginDisplay.razor، به نحو زیر می‌توان نام کاربر ثبت نام شده را که یکی از User Claims او است، نمایش داد:
<AuthorizeView>
    <Authorized>
        Hello, @context.User.Identity.Name
        <a href="Identity/Account/Logout">Logout</a>
    </Authorized>



محدود کردن دسترسی به صفحات برنامه تنها برای کاربران اعتبارسنجی شده

پس از لاگین موفق به سیستم، اکنون می‌خواهیم دسترسی به صفحات تعریف اتاق‌ها و یا امکانات رفاهی هتل را تنها به کاربران لاگین شده، محدود کنیم. برای اینکار تنها کافی است از ویژگی Authorize استفاده کنیم. برای مثال به کامپوننت Pages\HotelRoom\HotelRoomList.razor مراجعه کرده و یک سطر زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
@attribute [Authorize]
دسترسی به کامپوننتی که دارای دایرکتیو فوق باشد، تنها مختص به کاربران اعتبارسنجی شده‌ی سیستم است.

مشکل! با اینکه تمام کامپوننت‌های مثال جاری را به ویژگی Authorize مزین کرده‌ایم، اما ... کار نمی‌کند! و هنوز هم می‌توان بدون لاگین به سیستم، به محتوای آن‌ها دسترسی داشت.
برای رفع این مشکل، مجددا نیاز است کامپوننت BlazorServer.App\App.razor را ویرایش کرد:
<CascadingAuthenticationState>
    <Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly" PreferExactMatches="@true">
        <Found Context="routeData">
            @*<RouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(MainLayout)" />*@
            <AuthorizeRouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(MainLayout)">
                <NotAuthorized>
                    <p>Sorry, you do not have access to this page</p>
                </NotAuthorized>
            </AuthorizeRouteView>
        </Found>
        <NotFound>
            <LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
                <p>Sorry, there's nothing at this address.</p>
            </LayoutView>
        </NotFound>
    </Router>
</CascadingAuthenticationState>
در اینجا RouteView پیشین را کامنت کرده و با AuthorizeRouteView، جایگزین کرده‌ایم. کار آن فعالسازی پردازش ویژگی Authorize افزوده شده‌ی به کامپوننت‌های برنامه‌است. همچنین در اینجا محتوای سفارشی را که در صورت درخواست یک چنین کامپوننت‌هایی نمایش داده می‌شود، در فرگمنت NotAuthorized مشاهده می‌کنید؛ که حتی می‌تواند یک کامپوننت مجزا هم باشد:



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-22.zip