مسیرراه‌ها
NoSQL
RavenDb
MongoDb در سی شارپ
بخش اول: عملیات درج و بازخوانی
بخش دوم: عملیات به روزرسانی، حذف و ایندکس گذاری
بخش سوم: ذخیره و بازیابی فایل
بخش چهارم :Chunk
بخش پنجم : پشتیبانی گیری و بازگردانی
بخش ششم: Import & Export
بخش هفتم : دیتاهای ایستا و پویا
بخش هشتم : الگوی Repository
مطالب
ساخت Nuget Manager شخصی
یکی از راحت‌ترین راه‌های افزودن پکیج‌های برنامه نویسی به پروژه‌های دات نت، از طریق Nuget میباشد. این ابزار به قدری راحت است که من تصمیم گرفتم پکیج‌های تیممان را از طریق این سیستم دریافت کنیم. مزیت آن هم این است که بچه‌های تیم همیشه به پکیج‌ها دسترسی راحت‌تری دارند و هم اینکه در آینده به روز رسانی ساده‌تری خواهند داشت. با توجه به اینکه سایت اصلی تنها پکیج‌های عمومی را پشتیبانی می‌کند و چیزی تحت عنوان پکیج‌های شخصی ندارد، پس باید خودمان این سرویس را راه اندازی کنیم. برای راه اندازی این سیستم می‌توان آن را بر روی سیستم شخصی قرار داد و یا اینکه به صورت اینترنتی بر روی یک سرور به آن دسترسی داشته باشیم. در این مقاله این دو روش را بررسی میکنم:

پی نوشت: برای داشتن نیوگت شخصی سایت‌های نظیر Nuget Server و Myget ( به همراه پشتیبانی از مخازن npm و Bower ) هم این سرویس را ارائه میکنند. ولی باید هزینه‌ی آن را پرداخت کنید. البته سایت GemFury مخازن رایگان مختلفی چون Nuget را نیز پشتیبانی می‌کند.


نصب بر روی یک سیستم شخصی یا لوکال


در اولین قدم، شما باید یک دایرکتوری را در سیستم خود درست کنید تا پکیج‌های خود را داخل آن قرار دهید. پنجره‌ی Package manager Settings را باز کنید و در آن گزینه‌ی Package Sources را انتخاب کنید. سپس در کادر باز شده،  بر روی دکمه‌ی افزودن، در بالا کلیک کنید تا در پایین کادر، از شما نام محل توزیع بسته و آدرس آن را بپرسد:


بعد از ورود اطلاعات، بر روی دکمه‌ی Update کلیک کنید. از این پس این دایرکتوری، منبع پکیج‌های شماست و برای دریافت پکیج‌ها از این آدرس می‌توانید از طریق منوی کشویی موجود در کنسول، پکیج جدید خودتان را انتخاب کنید:


اگر میخواهید می‌توانید این دایرکتوری را به اشتراک بگذارید تا دیگر افراد حاضر در شبکه‌ی محلی هم بتوانند آن را به عنوان منبع توزیع خود به سیستم اضافه کنند.

مرحله‌ی بعدی این است که از طریق ابزار خط فرمان نیوگت نسخه 3.3 پکیج‌هایتان را به دایرکتوری مربوطه انتقال دهید. نحوه‌ی صدا زدن این دستور به شکل زیر است:
nuget init e:\nuget\ e:\nuget\test
این دستور تمام پکیج‌هایی را که شما در مسیر اولی قرار داده‌اید، به داخل دایرکتوری test منتقل می‌کند. ولی اگر قصد دارید که فقط یکی از پکیج‌ها را به این دایرکتوری انتقال دهید از دستور زیر استفاده کنید:
nuget add GMap.Net.1.0.1.nupkg -source e:\nuget\test
اینبار با کلمه‌ی رزرو شده‌ی add و بعد از آن نام پکیچ، دایرکتوری منبع را به آن معرفی می‌کنیم.


ساخت منبع راه دور (اینترنت)


شما با استفاده از ویژوال استودیو و انجام چند عمل ساده می‌توانید پکیج‌های خودتان را مدیریت کنید. برای شروع، یک پروژه‌ی تحت وب خام (Empty) را ایجاد کنید و در کنسول Nuget دستور زیر را وارد کنید:
Install-Package NuGet.Server
شما با نصب این بسته و وابستگی‌هایش، به راحتی یک سیستم مدیریت بسته را دارید. ممکن است مدتی برای نصب طول بکشد و در نهایت از شما بخواهد که فایل web.config را رونویسی کند که شما اجازه‌ی آن را صادر خواهید کرد. بعد از اتمام نصب، فایل web.config را گشوده و در خط زیر، خصوصیت Value را به یک دایرکتوری که دلخواه که مدنظر شماست تغییر دهید. این آدرس دهی می‌تواند به صورت مطلق باشد، یا آدرس مجازی آن را وارد کنید؛ یا اگر هم خالی بگذارید به طور پیش فرض دایرکتوری Packages را در نظر میگیرد:
<appSettings>
    <!-- Set the value here to specify your custom packages folder. -->
    <add key="packagesPath" value="×\Packages" />
</appSettings>
حال فایل‌های دایرکتوری محلی خود را به دایرکتوری Packages انتقال دهید و سپس سایت را بر روی IIS، هاست نمایید. از این پس منبع شما به صورت آنلاین مانند آدرس زیر در دسترس خواهد بود.
(هر محلی که نصب کنید طبق الگوی مسیریابی، آدرس nuget را در انتها وارد کنید)
Dotnettips.info/nuget

در صورتی که قصد دارید مستقیما بسته‌ای را به سمت سرور push کنید، از یک رمز عبور قدرتمند که آن را می‌توانید در web.config، بخش apiKey وارد نمایید، استفاده کنید. اگر هم نمی‌خواهید، می‌توانید در تگ RequiredApiKey در خصوصیت Value، مقدار false را وارد نمایید.
برای اینکار می‌توانید از دستور زیر استفاده کنید:
nuget push GMap.Net.1.0.1.nupkg -source http://Dotenettips.info/nuget (ApiKey)
البته اگر قبل از دستور بالا، دستور زیر را وار کنید، دیگر نیازی نیست تا برای دستورات بعدی تا مدتی ApiKey را وارد نمایید.
nuget setapikey -source https://www.dntips.ir/Nuget (ApiKey)
مطالب
بررسی روش مشاهده خروجی SQL حاصل از کوئری‌های Entity framework Core
هنوز تا Entity framework Core 1.1، مفهوم interceptors موجود در EF 6.x پیاده سازی نشده‌است. اما شبیه به مفاهیم «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 17 - بررسی فریم ورک Logging»، در EF Core نیز زیرساختی جهت مشاهده‌ی SQL نهایی تولیدی وجود دارد.


ایجاد یک ثبت کننده‌ی وقایع EF Core

مرحله‌ی اول مشاهده‌ی خروجی‌های نهایی EF Core، پیاده سازی اینترفیس ILoggerProvider است که در آن قرار است وهله‌ی از نوع ILogger بازگشت داده شود. به همین جهت یک کلاس تو در توی خصوصی را در اینجا مشاهده می‌کنید که اینترفیس ILogger را نیز پیاده سازی کرده‌است:
using System;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace Tests
{
    public class MyLoggerProvider : ILoggerProvider
    {
        public ILogger CreateLogger(string categoryName)
        {
            return new MyLogger();
        }

        public void Dispose()
        { }

        private class MyLogger : ILogger
        {
            public bool IsEnabled(LogLevel logLevel)
            {
                return true;
            }

            public void Log<TState>(
                        LogLevel logLevel, 
                        EventId eventId, 
                        TState state, 
                        Exception exception, 
                        Func<TState, Exception, string> formatter)
            {
                //File.AppendAllText(@"C:\temp\log.txt", formatter(state, exception));
                Console.WriteLine("");
                Console.WriteLine(formatter(state, exception));
            }

            public IDisposable BeginScope<TState>(TState state)
            {
                return null;
            }
        }
    }
}
در اینجا خروجی‌هایی نهایی توسط Console.WriteLine نمایش داده شده‌اند و مناسب برنامه‌های کنسول هستند و یا می‌توان برای مثال توسط File.AppendAllText، اطلاعات رسیده را در یک فایل نیز ذخیره کرد.
در متد Log:
- پارامتر logLevel، سطح اهمیت اطلاعات رسیده را به همراه دارد. برای مثال اطلاعات است یا خطا؟
برای مثال شاید نیاز به ذخیره سازی اطلاعاتی با سطح‌های بحرانی، خطا و یا اخطار در یک بانک اطلاعاتی وجود داشته باشد:
   if (logLevel == LogLevel.Critical || logLevel == LogLevel.Error || logLevel == LogLevel.Warning)
- eventId: نوع رخداد رسیده را مشخص می‌کند.
- state: می‌تواند هر نوع شیءایی، حاوی اطلاعات وضعیت رخداد رسیده باشد.
- exception: بیانگر استثنای احتمالی رخ داده است.
- formatter: کار آن تولید یک رشته‌ی قابل خواندن، توسط اطلاعات حالت و استثناء است.


معرفی Logger تهیه شده به برنامه

پس از تهیه‌ی Logger فوق، جهت معرفی آن به یک برنامه‌ی کنسول، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
using (var db = new MyContext())
{
   var loggerFactory = (ILoggerFactory)db.GetInfrastructure().GetService(typeof(ILoggerFactory));
   loggerFactory.AddProvider(new MyLoggerProvider());
 }
این ثبت تنها باید یکبار در آغاز برنامه انجام شود و پس از آن تمام وهله‌ی دیگر Context از آن استفاده خواهند کرد.

در برنامه‌های ASP.NET Core، کار معرفی MyLoggerProvider در متد Configure کلاس آغازین برنامه انجام می‌شود:
public void Configure(ILoggerFactory loggerFactory)
{
   loggerFactory.AddProvider(new MyLoggerProvider());


اختصاصی سازی ثبت وقایع رسیده

کلاس MyLoggerProvider، هر نوع اطلاعات داخلی EF Core را نیز لاگ می‌کند. اگر هدف صرفا بررسی خروجی SQL نهایی تولیدی است، می‌توان در متد ذیل:
public ILogger CreateLogger(string categoryName)
بر اساس categoryName رسیده، یا new MyLogger را بازگشت داده و یا یک NullLogger.Instance را که کاری را انجام نمی‌دهد. به این ترتیب می‌توان کار فیلتر کردن اطلاعات رسیده را انجام داد.
برای این منظور، ابتدای Logger تهیه شده چنین شکلی را پیدا می‌کند:
using Microsoft.EntityFrameworkCore.Storage.Internal;
using Microsoft.Extensions.Logging.Abstractions;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using System.Linq;
using System;
 
namespace Tests
{
    public class MyLoggerProvider : ILoggerProvider
    {
        private static readonly string[] _categories =
            {
                typeof(RelationalCommandBuilderFactory).FullName,
                typeof(SqlServerConnection).FullName
            };
        public ILogger CreateLogger(string categoryName)
        {
            if (_categories.Contains(categoryName))
            {
                return new MyLogger();
            }
 
            return NullLogger.Instance;
        }
مطالب
چگونگی استفاده از افزونه Isotope در AngularJS

حتما تا به حال در وب سایت‌های زیادی قسمت هایی را دیده اید که چیدمان عناصر آن به شکل زیر است:

این گونه چیدمان را حتما در منوی Start ویندوز 8 بار‌ها دیده‌اید! عناصر تشکیل دهنده‌ی این شکل از چیدمان، می‌توانند یک سری عکس باشند که تشکیل یک گالری عکس را داده‌اند و یا یک سری div که محتوای پست‌های یک وبلاگ را در خود جای داده‌اند. چیزی که این شکل از چیدمان عناصر را نسبت به چیدمان‌های معمول متمایز می‌کند این است که طول و عرض هر یک از این عناصر با یکدیگر متفاوت است و هدف از این گونه چیدمان آن است که این عناصر در فضایی که به آن‌ها اختصاص داده شده است، به صورت بهینه قرار گیرند تا کمترین فضا هدر رود.

برای اعمال این شکل از چیدمان در دنیای وب افزونه‌های زیادی بر فراز کتاب خانه‌ی jQuery تدارک دیده شده است که از جمله مطرح‌ترین آن‌ها می‌توان به افزونه های Isotope ، Masonry و Gridster  اشاره کرد.

افزونه‌ی Isotope مزایایی را برای من در پی داشت و این افزونه را برای انجام کارهای خود، مناسب دیدم. نکته‌ی مهم اینجا است که هدف من بررسی Isotope نیست، چرا که اگر به وب سایت آن مراجعه کنید، با کوهی از مستندات مواجه می‌شوید که چگونه از آن در وب سایت‌های معمولی استفاده کنید.

در این مقاله قصد من این است که نشان دهم چگونه از افزونه‌ی Isotope در AngularJS استفاده کنیم؛ چگونه چیدمان آن را راست به چپ کنیم و چگونه آن را با محیط‌های واکنش گرا (Responsive) سازگار کنیم.

فرض کنید در یک وب سایت قصد داریم اطلاعات یک سری مطلب خبری را از سرور، به فرمت JSON دریافت کرده و نمایش دهیم. در AngularJS شیوه‌ی کار بدین صورت است که اطلاعاتی که به فرمت JSON هستند را با استفاده از directive ایی به نام ng-repeat پیمایش کرده و آن‌ها را نمایش دهیم.  حال اگر بخواهیم چیدمان مطالب را با استفاده از Isotope تغییر دهیم، می‌بینیم که هیچ چیزی نمایش داده نمی‌شود. دلیل آن بر می‌گردد به مراحل کامپایل کردن AngularJS و نامشخص بودن زمان اعمال چیدمان Isotope به عناصر است.

در AngularJS هنگامیکه با دستکاری DOM سر و کار پیدا می‌کنیم، معمولا باید به سراغ Directive‌ها رفت و یک Directive سفارشی برای کار با Isotope تعریف کرد تا با مکانیزم‌های Angular سازگار باشد. خوشبختانه Directive Isotope برای Angular موجود می‌باشد. نکته‌ی مهم این است که این Directive برای نگارش 1 افزونه‌ی Isotope نوشته شده است. البته با نگارش 2 هم کار می‌کند که من برای انجام کار خود نسخه‌ی 1 را ترجیح دادم استفاده کنم.

نکته‌ی بعدی که باید رعایت شود این است که چیدمان عناصر باید از راست به چپ شوند. خوشبختانه این کار در نسخه‌ی 1 Isotope با تغییر کوچکی در سورس Isotope و تغییر یک تابع انجام میشود. گویا نسخه‌ی دوم امکان پیش فرضی را برای این کار دارد، اما نتوانستم آن را به خوبی پیاده سازی کنم و به همین دلیل ترجیح دادم از همان نسخه‌ی اول استفاده کنم.

برای اینکه در هنگام جابه جا شدن عناصر، انیمیشن‌ها نیز از راست به چپ انجام شوند، باید css‌های زیر را نیز اعمال نمود:

.isotope .isotope-item {
  -webkit-transition-property: right, top, -webkit-transform, opacity;
     -moz-transition-property: right, top, -moz-transform, opacity;
      -ms-transition-property: right, top, -ms-transform, opacity;
       -o-transition-property: right, top, -o-transform, opacity;
          transition-property: right, top, transform, opacity;
}

Responsive بودن این عناصر مسئله‌ی دیگری است که باید حل گردد. امروزه اکثر فریم ورک‌های مطرح css، واکنشگرا نیز هستند و برای پشتیبانی از سایز‌های متفاوت صفحه نمایش، تدابیری در نظر گرفته‌اند. اساس کار واکنش گرا بودن این فریم ورک‌ها در تعیین ابعاد عناصر، بیان ابعاد به صورت درصدی است. مثلا فلان عرض div برابر 50% باشد بدین معناست که همیشه عرض این div نصف عرض عنصر والد آن باشد.

متاسفانه Isotope میانه‌ی چندانی با این ابعاد درصدی ندارد و باید عرض عناصر به صورت دقیق و بر حسب پیکسل بیان شود. البته نسخه‌ی جدید آن و یا حتی پلاگین هایی برای کار با ابعاد درصدی نیز تدارک دیده شده است که به شخصه به نتیجه‌ی با کیفیتی نرسیدم.

  برای حل این مشکل می‌توان از امکانات CSS به مانند دستورات زیر استفاده کرد: 
@media (min-width: 768px) and (max-width: 980px) {
    .card {
        width: 320px;
    }
}

@media (min-width: 980px) and (max-width: 1200px) {
    .card {
        width: 260px;
    }
}

@media (min-width: 1200px) {
    .card {
        width: 340px;
    }
}
بدین صورت می‌توان در ابعاد مختلف نمایشگر تعیین کرد که عرض عناصر ما چقدر باشد.
اکنون یک گالری عکس را در نظر بگیرید که در زیر هر عکس توضیحی نیز نوشته شده است و ساختار HTML آن به این صورت است که داخل هر div عکسی نیز موجود است. اگر به شیوه‌ی ذکر شده عمل کنید با یک اشکال مواجه می‌شوید و عناصر روی هم قرار گرفته و اصطلاحا overlapping اتفاق می‌افتد. دلیل این امر این است که لود شدن عکس‌ها عملی زمان گیر است و Isotope قبل از این که عکس لود شود، سایز آن عنصر را محاسبه کرده که در حقیقت این سایز بدون احتساب سایز عکس است و ابعاد واقعی عنصر ما نیست؛ در نتیجه وقتی عکس لود می‌شود آن div فضای بیشتری احتیاج دارد و به همین دلیل به زیر div‌های دیگر می‌رود.
برای حل این مشکل باید به این صورت عمل کرد که وقتی عکس‌ها کامل لود شدند، Isotope وارد عمل شده و سایز عناصر را به دست آورده و آن‌ها را بچیند. برای این کار معمولا از افزونه‌ی  imagesLoaded استفاده می‌کنند که با کمک این افزونه می‌توان مشخص کرد که وقتی تمام عکس‌های موجود در فلان div کامل لود شدند، Isotope وارد عمل شده و عناصر را چیدمان کند.
البته بدون استفاده از افزونه‌ی imagesLoaded و به کمک امکانات AngularJS و تعریف یک Directive سفارشی می‌توان زمان لود شدن عکس‌ها را کنترل کرد.
app.directive('imageOnload', function () {
            return {
                restrict: 'A',
                link: function (scope, element, attrs) {
                    element.bind('load', function () {
                        scope.$emit('iso-method', { name: 'reLayout', params: null }); // call reLayout isotope methode prevent overlaaping the items
                    });
                }
            };
        });
کار این directive این است که به ازای بارگذاری هر عکس، متد reLayout را از Isotope، فراخوانی می‌کند. از این جهت فراخوانی reLayout به ازای لود شدن هر عکس بهتر است که لود شدن تمامی عکس‌ها ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشد و کاربر برای مدتی با یک ساختار بهم ریخته مواجه شود.
    
اگر در نمونه کدی که قرار داده‌ام، به انتهای کدهای کنترلر ListController دقت کنید، برای رویداد resize شی window، تابعی تعریف شده است تا به هنگام تغییر سایز صفحه فراخوانی شود. در این رویداد هر بار که سایز پنجره تغییر کرد، پس از یک ثانیه تابع reLayout  افزونه‌ی Isotope را فراخوانی می‌کنیم تا مجددا المنت‌های صفحه چیده شوند. البته ضرورتی وجود نداشته ولی در بعضی مواقع عناصر خوب چیده نمی‌شدند که با فراخوانی reLayout از چیدمان صحیح عناصر مطابق با سایز جدید صفحه اطمینان حاصل پیدا می‌کنیم. دلیل یک ثانیه تاخیر این است که اگر به ساز و کار تعاریف متد‌ها در directive Isotope دقت کنید، از سرویس timeout$  به وفور استفاده شده است. ظاهرا اگر برای فراخوانی reLayout زودتر عمل کنیم با فراخوانی هایی این متد در ساختار خودش تداخل پیدا می‌کند.
$(window).resize(function () {
                $timeout(function myfunction() {
                    $scope.$broadcast('iso-method', { name: 'reLayout', params: null }); // call reLayout isotope methode prevent overlaaping the items
                },1000);
                
            });
   
در نهایت تمامی نکات گفته شده را به صورت یک نمونه کد آماده کردم:
   

اشتراک‌ها
پاس دادن connection String در زمان اجرا به Entity Framework
پاس دادن connection String در زمان اجرا به Entity Framework
حتی می‌تونید یک سری تنظیمات مانند مشخصات دیتابیس رو در Webconfig و یا AppConfig تنظیم و فراخوانی کنید.
پاس دادن connection String در زمان اجرا به Entity Framework
نظرات مطالب
پَرباد - راهنمای اتصال و پیاده‌سازی درگاه‌های پرداخت اینترنتی (شبکه شتاب)
کلیه مشخصات و اطلاعاتی که از بانک دریافت میکنید را باید در قسمت تنظیمات درگاه‌ها وارد کنید.
به مثال تنظیم درگاه بانک ملت توجه کنید.
مطالب
AngularJS #1
پیش از اینکه آموزش AngularJs را شروع کنیم بهتر است با مفهوم برنامه‌های تک صفحه ای وب  و یا  Single Page Web Applications آشنا شویم؛ چرا که AngularJS برای توسعه هر چه ساده‌تر و قوی‌تر این گونه برنامه‌ها متولد شده است.

Single Page Application
برای درک چگونگی کارکرد این برنامه ها، مثالی را میزنیم که هر روزه با آن سرو کار دارید، یکی از نمونه‌های کامل و قدرتمند برنامه‌های Single Page Application و یا به اختصار SPA، سرویس پست الکترونیکی Google و یا همان Gmail است.
اجازه بدهید تا ویژگی‌های SPA را با بررسی Gmail انجام دهم، تا به درک روشنی از آن برسید:

Reload نشدن صفحات
در Gmail هیچ گاه صفحه Reload و یا اصطلاحا بارگیری مجدد نمی‌شود. برای مثال، وقتی شما لیست ایمیل‌های خود را مشاهده میکنید و سپس بر روی یکی از آن‌ها کلیک میکنید، بدون اینکه به صفحه ای دیگر هدایت شوید؛ایمیل مورد نظر را میبینید. در حقیقت تمامی اطلاعات در همان صفحه نمایش داده می‌شوند و بر عکس وب سایت‌های معمول است که از صفحه ای به صفحه‌ی دیگر هدایت میشوید ، در یک صفحه تمام کارهای مورد نیاز خود را انجام می‌دهید و احتیاجی به بارگیری مجدد صفحات نیست. با توجه به این صحبت‌ها برای توسعه دهنده‌های وب آشکار است که تکنیک AJAX، نقشی اساسی در این گونه برنامه‌ها دارد، چون کلیه‌ی عملیات ارتباط با سرور در پشت زمینه انجام می‌شوند.

تغییر URL در نوار آدرس مرورگر
وقتی شما بر روی یک ایمیل کلیک می‌کنید و آن ایمیل را بدون Reload شدن مجدد صفحه مشاهده می‌کنید، آدرس صفحه در مرورگر نیز تغییر می‌کند. خب مزیت این ویژگی چیست؟ مزیت این ویژگی در این است که هر ایمیل شما دارای یک آدرس منحصر به فرد است و به شما امکان Bookmark کردن آن لینک، باز کردن آن در یک Tab جدید و یا حتی ارسال آن به دوستان خود را دارید. حتی اگر این مطلب را جدا از Gmail در نظر بگیریم، به موتور‌های جست و جو کمک می‌کند، تا هر صفحه را جداگانه Index کنند؛ جدا از اینکه وبسایت ما SPA است. همچنین این کار یک مزیت مهم دیگر نیز دارد؛ و آن کار کردن کلیدهای back و forward مرورگر، برای بازگشت به صفحات پیمایش شده قبلی است.
شاید قبل از بیان این ویژگی با خود گفته باشید که پیاده سازی Reload نشدن صفحات با AJAX آن چنان کار پیچیده ای نیست. بله درست است، اما آیا شما قبل از این راه حلی برای تغییر URL اندیشیده بودید؟ مطمئنا شما هم صفحات وب زیادی را دیده اید که همه‌ی صفحات آن دارای یک URL در نوار آدرس مرورگر هستند و هیچگاه تغییر نمی‌کنند و با باز کردن یک لینک در یک Tab جدید، باز همان صفحه‌ی تکراری را مشاهده می‌کنند! و یا بدتر از همه که دکمه‌ی back مرورگر غیر عادی عمل می‌کند. بله، اینها تنها تعدادی از صدها مشکلات رایج سیستم‌های نوشته شده ای است که سعی کردند همه‌ی کارها در یک صفحه انجام شود.

Cache شدن اطلاعات دریافتی
شاید خیلی‌ها ویژگی‌های فوق را برای یک SPA کافی بدانند، اما تعدادی هم مانند نگارنده وجود یک کمبود را حس می‌کنند و آن کش شدن اطلاعات دریافتی در مرورگر است. Gmail این امکان را به خوبی پیاده سازی کرده است. لیست ایمیل‌های دریافتی در بار اول از سرور دریافت می‌شود، سپس شما بر روی یک ایمیل کلیک و آن را مشاهده می‌کنید. حال به لیست ایمیل‌های دریافتی بازگردید، آیا رفت و برگشتی به سرور انجام می‌شود؟ مسلما خیر. حتی اگر دوباره بر روی آن ایمیل مشاهده شده ، کلیک کنید، بدون رفت و برگشتی به سرور آن ایمیل را مشاهده می‌کنید.
کش شدن اطلاعات سبب می‌شود که بار سرور خیلی کاهش یابد و رفت و آمدهای بیهوده صورت نگیرد. کش شدن داده‌ها یک مزیت دیگر نیز دارد و آن تبدیل برنامه‌های معمول وب stateless به برنامه‌های شبه دسکتاپ state full است. 
  
تکنیک AJAX در پیاده سازی امکانات فوق نقشی اساسی را بازی می‌کند. کمی به عقب برمیگردیم یعنی زمانی که AJAX برای اولین بار مطرح شد و هدف اصلی به وجود آمدن آن پیاده سازی برنامه‌های وب به شکل دسکتاپ بود و این کار از طریق انجام تمامی ارتباطات سرور با  XMLHttpRequest  امکان پذیر می‌شد. شاید آن زمان با توجه به محدودیت تکنولوژی‌ها موجود این کار به صورت تمام و کمال امکان پذیر نبود، اما امروزه به بهترین شکل ممکن قابل پیاده سازی است.

 شاید اکنون این سوال پیش بیاید که چرا باید وبسایت خود را به شکل SPA طراحی کنیم؟
برای پاسخ دادن به این سوال باید گفت که سیستم‌های وب  امروزی به دو دسته‌ی زیر تقسیم می‌شوند:
Web Documents و یا همان وب سایت‌های معمول
Web Applications و یا همان Single Page Web Applications
اگر هدف شما طراحی یک وب سایت معمول است که هدف آن، نمایش یک سری اطلاعات است و به قولی دارای محتواست، مطمئنا پیاده سازی این سیستم به صورت SPA کاری بیهوده به نظر می‌آید؛ ولی اگر هدفتان نوشتن سیستم هایی مثل Gmail، Google Maps، Azure، Facebook و ... است، پیاده سازی آن‌ها به صورت وب سایت‌های معمولی، غیر معقول به نظر می‌آید. حتی بخش‌های مدیریتی یک وبسایت هم می‌تواند به خوبی توسط SPA پیاده سازی شود، چرا که واقعا برای مدیریت اطلاعات یک وب سایت احتیاجی نیست، که  از این صفحه به آن صفحه جا به جا شد.

معرفی کتابخانه‌ی AngularJS
AngularJS فریم ورکی متن باز و نوشته شده به زبان جاوا اسکریپت است. هدف از به وجود آمدن این فریم ورک، توسعه هر چه ساده‌تر SPA‌ها با الگوی طراحی MVC و تست پذیری هر چه آسان‌تر آن‌ها است. این فریم ورک توسط یکی از محققان Google در سال 2009 به وجود آمد. بعد‌ها این فریم ورک تحت مجوز MIT به صورت متن باز در آمد و اکنون گوگل آن را حمایت می‌کند و توسط هزاران توسعه دهنده در سرتاسر دنیا، توسعه داده می‌شود.
قبل از اینکه به بررسی ویژگی‌های Angular بپردازم، بهتر است ابتدا مطلبی درباره‌ی به کارگیری Angular از Brad Green که کارمند گوگل است، بیان کنم.
در سال 2009 تیمی در گوگل مشغول انجام پروژه ای به نام Google Feedback بودند. آن‌ها سعی داشتند تا در طی چند ماه، به سرعت کد‌های خوب و تست پذیر بنویسند. پس از 6 ماه کدنویسی، نتیجه‌ی کار 17000 خط کد شد. در آن موقع یکی از اعضای تیم به نام Misko Hevery، ادعا کرد که می‌تواند کل این پروژه را در دو هفته به کمک کتابخانه‌ی متن بازی که در اوقات فراغت توسعه داده است، بازنویسی کند. Misko نتوانست در دو هفته این کار را انجام دهد. اما پس از سه هفته همه‌ی اعضای تیم را شگفت زده کرد. نتیجه‌ی کار تنها 1500 خط بود! همین باعث شد که ما بفهمیم که، Misko بر روی چیزی کاری میکند که ارزش دنبال کردن دارد.
پس از آن قضیه Misko و Brad بر روی Angular کار کردند و اکنون هم Angular توسط تیمی در گوگل و هزاران توسعه دهنده‌ی متن باز حرفه ای در سرتاسر جهان، درحال توسعه است.
فکر کنم همین داستان ذکر شده، قدرت فوق العاده زیاد این فریم ورک را برای همگان آشکار سازد.

ویژگی‌های AngularJS:

قالب‌های سمت کاربر (Client Side Templates): انگولار دارای یک template engine قدرتمند برای تعریف قالب است.

پیروی از الگوی طراحی MVC: انگولار، الگوی طراحی MVC را برای توسعه پیشنهاد می‌دهد و امکانات زیادی برای توسعه هر چه راحت‌تر با این الگو فراهم کرده است.

Data Binding: امکان تعریف انقیاد داده دوطرفه (Two-Way Data Binding) در این فریم ورک به راحتی هرچه تمام، امکان پذیر است.

Dependency Injection: این فریم ورک برای دریافت وابستگی‌های تعریف شده، دارای یک سیستم تزریق وابستگی توکار است.

تعریف Service‌های سفارشی: در این فریم ورک امکان تعریف سرویس‌های دلخواه به صورت ماژول وجود دارد. این ماژول‌های مجزا را به کمک سیستم تزریق وابستگی توکار Angular، به راحتی در هر جای برنامه می‌توان تزریق کرد.

تعریف Directive‌های سفارشی: یکی از جذاب‌ترین و قدرتمند‌ترین امکانات این فریم ورک، تعریف Directive‌های سفارشی است.  Directive ها، امکان توسعه HTML را فراهم کرده اند. توسعه‌ی HTML اکنون در قالب Web Components‌ها فراهم شده است، اما هنوز هم خیلی از مرورگر‌های جدید نیز از آن پشتیبانی نمی‌کنند.

فرمت کردن اطلاعات با استفاده از فیلترهای سفارشی: با استفاده از فیلترها میتوانید چگونگی الحاق شدن اطلاعات را برای نمایش به کاربر تایین کنید ؛ انگولار همراه با فیلترهای گوناگون مختلفی عرضه میشود که میتوان برایه مثال به فیلتر currency ، date ،uppercase کردن رشته‌ها و .... اشاره کرد همچنین شما محدود به فیلترهای تعریف شده در انگولار نیستید و آزادید که فیلترهای سفارشی خودتان را نیز تعریف کنید.

سیستم Routing: دارا بودن سیستم Routing  قدرتمند، توسعه SPA‌ها را بسیار ساده کرده است.

سیستم اعتبار سنجی: Angular دارای سیستم اعتبار سنجی توکار قدرتمند برای بررسی داده‌های ورودی است.

سرویس تو کار برای ارتباط با سرور: Angular دارای سرویس پیش فرض ارتباط با سرور به صورت AJAX است.

تست پذیری: Angular دارای بستری آماده برای تست کردن برنامه‌های نوشته شده است و از Unit Tests و Integrated End-to-End Test هم پشتیبانی می‌کند.

جامعه‌ی متن باز بسیار قوی
   
این‌ها فقط یک مرور کلی بر توانایی‌های این فریم ورک بود و در ادامه هر کدام از این ویژگی را به صورت دقیق بررسی خواهیم کرد.
در مقاله‌ی بعدی، به چگونگی نصب AngularJS خواهیم پرداخت. سپس، اولین کد خود را با استفاده از آن خواهیم نوشت و مطالب Client Side Templates و MVC را دقیق‌تر بررسی خواهیم کرد.
 
مطالب
طراحی جدول فایل‌های پیوستی پایگاه داده
سناریو‌ی زیر را در نظر بگیرید:
می‌خواهید پروژه‌ای را انجام دهید که شامل جداول زیر است:
مقالات، اخبار، گالری تصاویر، گالری ویدیو، اسلایدشو، تبلیغات و ... و تمامی این جداول حداقل شامل یک فایل پیوست (عکس، فیلم، ...) می‌باشند. به طور مثال جدول مقالات دارای یک عکس نیز می‌باشد. قصد داریم تمام فایل‌ها را بر روی هاست ذخیره کرده و فقط آدرس و نام فایل را در دیتابیس ذخیره نمایم.

روش اول : استفاده از یک فیلد در هر جدول برای نگه دارای اسم فایل

مثال:
    public class Article
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Body { get; set; }
        public string RegisterDate { get; set; }
        public string FileName { get; set; }
    }
معایب:
این روش فقط در صورتی پاسخگو می‌باشد که هر رکورد فقط شامل یک فایل باشد. به طور مثال ممکن است برای یک مقاله، چندین عکس و فایل را ضمیمه‌ی آن کنیم. در این حالت این روش پاسخ گو نمی‌باشد؛ ولی می‌توانیم به صورت زیر نیز عمل کنیم:
ایجاد جدولی برای نگهداری فایل‌های هر رکورد از مقاله :


public class ArticleFiles
{
        public int Id { get; set; }
        public string FielName { get; set; }
        public string FileExtension { get; set; } 
        public Article Article { get; set; }
        public int FileSize { get; set; }
}
 
روش دوم : ایجاد جدولی پایه برای نگهدارای تمام فایل‌های آپلود شده

می‌توانیم جدولی را به نام Attachment ایجاد کرده و هر فایلی را که آپلود می‌کنیم، مشخصات آن را در این جدول ذخیره کنیم و هر جدول هم که نیازی به فایل داشت، رابطه‌ای با این جدول برقرار کند. در این حالت خواهیم داشت:


public class Attachment
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string FileName { get; set; }
        public string Extension { get; set; }
        public DateTime RegisterDate { get; set; }
        public int Size { get; set; }
        public ICollection<Article> ArticleFiles { get; set; }
        public ICollection<News> NewsFiles { get; set; }
        public int Viewed { get; set; }
    }
در این حالت باید بین تمام جداولی که نیاز به فایل دارند، رابطه ای با جدول Attachment داشته باشد. به طور مثال بین جدول مقالات و جدول Attachment یک رابطه‌ی یک به چند برای لیست فایل‌ها وجود خواهد داشت.


روش سوم : جدولی برای نگه داری اسم فایل‌ها، بدون رابطه

جدول Attachment در این روش، همانند روش دوم می‌باشد؛ با دو تفاوت:
1- با هیچ جدولی رابطه‌ای ندارد.
2- دو فیلد به عنوان نام جدول و Id رکورد به آن اضافه شده است.
تفاوت نسبت به روش دوم:
در روش دوم، ثبت یک رکورد، وابسته‌ی به ثبت رکورد در جدول Attachment بود و ابتدا می‌بایستی فایل در Attachment ذخیره می‌شد و بعد از بدست آوردن Id آن، رکورد مورد نظر (مقاله) را درج می‌کردیم. ولی در این روش ابتدا مقاله درج شده و بعد از آن فایل را با اسم جدول و ID رکورد مورد نظر ذخیره می‌کنیم:
public class Attachment
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string FileName { get; set; }
        public string Extension { get; set; }
        public DateTime RegisterDate { get; set; }
        public int Size { get; set; }
        public string TableName { get; set; }
        public int RowId { get; set; }
        public int Viewed { get; set; }        
    }

حالت پنجم :

ایجاد یک کلاس پایه و ارث بری سایر کلاس‌ها از کلاس پایه و ایجاد رابطه‌ای بین کلاس پایه و کلاس‌های مشتق شده.

نظراتی پیرامون حالت‌های مختلف:

1- داشتن یک جدول الحاقات برای هر جدول
  • اضافه کردن یک فیلد: بعضی‌ها این روش را ترجیح می‌دهند. به این دلیل که هر جدول، یک جدول attachment مختص به خود دارد؛ با توجه به فیلدهایی که لازم است. به طور مثال ممکن است بعد از گذشت مدتی، نیاز باشد تا دو فیلد برای فایل‌های هر مقاله اضافه شوند که در این حالت فقط به جدول attachment مقاله اضافه خواهند شد.

2- داشتن یک جدول پایه که کل فایل‌ها در آن ذخیره شوند (روش‌های دوم و سوم)

  • متمرکز شدن کل فایل‌ها در یک جدول: بیشتر پروژه‌ها و یا برنامه نویسان (طبق تجربه‌ی بنده) یک جدول پایه را برای این منظور دوست دارند. به دلیل اینکه تمام اطلاعات یکجا باشد.
  • عدم آپلود چندین باره‌ی یک فایل: در این حالت می‌توان از یک فایل چندین بار در چند جای مختلف استفاده نمود و در فضای هاست صرفه جویی می‌شود. این روش مدیریت سختی دارد و نیازمند کوئری‌های بیشتری می‌باشد.
  • وجود فیلد‌های زیاد null در جدول: در این حالت ممکن است ردیف‌هایی با ستون‌های مقدار null در جدول زیاد شوند. فرض کنید دو فیلد در جدول attachment وجود دارند که فقط توسط جدول مقالات مورد استفاده قرار می‌گیرند و در بقیه‌ی جداول بدون استفاده می‌باشند.


از کدام روش استفاده کنیم؟

نمی توان پیشنهاد کرد که الزاما از کدامیک از روش‌های بالا باید استفاده کنیم؛ چون نیازمندهای‌های هر پروژه با هم متفات است و نمی‌توان نسخه‌ای خاص را برای همه تجویز کرد.