نظرات مطالب
دسته بندی کردن لاگ‌ها در Serilog
نکته تکمیلی:
به دلیل اینکه خروجی متد PushProperty از نوع IDisposable میباشد, برای اضافه کردن آیدی و آی پی کاربر باید به صورت زیر عمل کنیم: 
app.Use(async (httpContext, next) =>
{
    //Get username
    var username = httpContext.User.Identity.IsAuthenticated ? httpContext.User.Identity.Name : "anonymous";
    using (LogContext.PushProperty("User", username))
    {
        //Get remote IP address
        var ip = httpContext.Connection.RemoteIpAddress.ToString();
        using (LogContext.PushProperty("IP", !String.IsNullOrWhiteSpace(ip) ? ip : "unknown"))
        {
            await next.Invoke();
        }
    }
});
در مطلب ارسال شده, استفاده از using برای ثبت آیدی و آی پی کاربر, فراموش شده بود.
بازخوردهای پروژه‌ها
خطا در اجرای برنامه

با عرض سلام و خسته نباشید من با اجرای برنامه با خطای زیر مواجه می‌شم (ویندوز 7 و دات نت فریمورک 4 رو هم نصب کردم) :

و همینطور در زمانی که برنامه را در ویژوال استودیو اجرا می‌کنم خطای زیر را می‌دهد:

Unknown build error, 'Could not load file or assembly 'file:///C:\Users\VAHID\Downloads\DNTProfiler-1.8.1129.0\DNTProfiler-1.8.1129.0\DNTProfiler\obj\Release\DNTProfiler.exe' or one of its dependencies. The module was expected to contain an assembly manifest.' 

مطالب
دریافت خروجی Curl از HttpClient در دات‌نت (NET.)
در این مقاله قصد دارم راجع‌به یک Extension در دات نت صحبت کنم که خیلی وقت‌ها می‌تواند بسیار مفید و نجات بخش و همینطور در زمان کارتان تاثیر زیادی بگذارد. خیلی وقت‌ها پیش آمده که داریم با یک سرویس بیرونی ارتباط برقرار میکنیم، اما هنگام فراخوانی کردن، با خطا مواجه می‌شویم و ما متوجه دلیل خطای رخ داده در آن لحظه نمی‌شویم. برای خود من بار‌ها پیش آمده که Property‌های اطلاعات ورودی برای وب سرویس را بصورت Pascal Case داده باشم، ولی سرویس بیرونی فقط بصورت Camel Case برای آن قابل قبول بوده‌است و من بعد از ساعت‌ها بررسی متوجه این موضوع می‌شدم و یا ممکن بود یک Property با مقدار نادرست ارسال می‌کردم و یا ممکن بود یک Property را اصلا ارسال نمی‌کردم و یا حتی اینکه یک Header را درست نمی‌فرستادم و کلی از این موضوعات که با آن‌ها برخورد کردیم و با صرف زمان، مشکل را حل کردیم. این Extension کار ما را برای حل این مسائل خیلی راحت می‌کند.

حالا چطور و چگونه ازش استفاده کنیم؟!

این Extension کارش این است، وقتی HttpClient ما مقدار دهی شده و آماده‌ی برای ارسال درخواست به سرویس بیرونی است، می‌توانیم قبل ارسال، آن را فراخوانی کنیم و یک خروجی Curl از درخواستی را که داریم می‌فرستیم، ببینیم. سپس خروجی Curl را در ترمینال صدا بزنیم و نتیجه را ببینیم. همینطور می‌توانیم به Postman خود Import کنیم و با داکیومنتی که داده شده، بررسی کنیم و مشکل را دقیق‌تر بررسی کنیم.

نحوه Import کردن Curl در Postman
 open the Postman -> click on the Import button -> 
select the Raw text tab -> paste the curl script here -> 
then press the Continue button -> at the end press the button import.
جای دیگری که نقش این Extension می‌تواند تاثیر گذار باشد، زمانی است که ما از نحوه‌ی فراخوانی سرویس‌های بیرونی خود که در سیستم نوشته شده، هیچ داکیومنت یا Postman Collection ای نداریم. ما با این Extension با خروجی Curl که در اختیارمان می‌گذارد، می‌توانیم Collection خود را ایجاد کنیم و در اختیار هم تیمی‌های خود قرار دهیم. می‌بینید که چقدر کارها را ساده و راحت می‌کند!

استفاده از این Extension بسیار ساده و سریع است و شما با نوشتن یک خط می‌توانید آن را فراخوانی کنید: 
آدرس Nuget Package


این Extension سه(۳) راه برای نمایش Curl دارد:

۱- چاپ در Console
httpClient.GenerateCurlInConsole(httpRequestMessage, null);
پارامتر دوم، کانفیگ هست که شما می‌توانید بنا به نیاز، آنها را تغییر دهید (پیش فرض آن null است). مثال و توضیحات کانفیگ به شرح زیر است:
httpClient.GenerateCurlInConsole(
   httpRequestMessage,
   configs =>
   {
     configs.TurnOn = true;
     configs.NeedAddDefaultHeaders = true;
     configs.EnableCodeBeautification = false;
   });
- مقدارTurnOn پیش فرض فعال است؛ درصورت غیرفعال کردن جنریتور، غیر فعال می‌شود و عمل ایجاد اسکریپت را انجام نمی‌دهد.
- با مقدارNeedAddDefaultHeaders می‌توانید مشخص کنید در صورت داشتن هدر‌های پیش فرض، در خروجی Curl اضافه شود یا خیر. پیش فرض آن فعال هست.
- مقدارEnableCodeBeautification اگر فعال باشد اسکریپت‌های چاپ شده در Console را به ازای هر HttpMethod، با رنگ متفاوتی نشان می‌دهد؛ برای خوانایی بهتر اسکریپت. بصورت پیش فرض غیر فعال است.

۲- ذخیره در فایل

httpClient.GenerateCurlInFile(httpRequestMessage, null);
پارامتر دوم کانفیگ هست که شما می‌توانید بنا به نیاز، آنها را تغییر دهید (پیش فرض آن null است).
مثال و توضیحات کانفیگ به شرح زیر است:
httpClient.GenerateCurlInFile(
   httpRequestMessage,
   configs =>
   {
    configs.Filename = "your filename";
    configs.Path = "your path";
    configs.TurnOn = true;
    configs.NeedAddDefaultHeaders = true;
   });
- مقدارFilename را اگر وارد کنید، می‌توانید نام فایلی را که ایجاد می‌شود، مشخص کنید. در صورت مقدار ندادن، پیش فرض تاریخ روز جاری را اعمال میکند. مثال: 20220910.curl
- مقدارPath را می‌توانید در صورت داشتن مسیری خاص، مشخص کنید. در غیر این صورت بصورت پیش فرض اطلاعات را در مسیر ProjectDirectory\bin\Debug\netX ذخیره می‌کند.
- مقدارTurnOn پیش فرض آن فعال است. درصورت غیرفعال کردن جنریتور غیر فعال می‌شود و عمل ایجاد اسکریپت را انجام نمی‌دهد.
- با مقدار NeedAddDefaultHeaders می‌توانید مشخص کنید در صورت داشتن هدر‌های پیش فرض، در خروجی Curl اضافه شود یا خیر. پیش فرض آن فعال هست.

۳- ذخیره در متغیر

httpClient.GenerateCurlInString(httpRequestMessage);

لینک آدرس GitHub پروژه جهت دیدن سورس پروژه و دیدن مثال‌های بیشتر و همینطور برای دیدن قابلیت‌های بیشتر این extension.

خوشحال می‌شوم اگه نظری دارید راجع به پروژه و یا مشکلی دیدید در سورس کد به من اطلاع بدهید و خیلی خوشحال می‌شوم اگر در تکمیل و پیاده سازی این پروژه مشارکت کنید و اگر این پروژه براتون جذاب و یا مفید بود استار بدهید.

مطالب
مقدمه‌ای بر یادگیری ماشین در #C با استفاده از ML.NET

هنگامی که درباره‌ی علم و یادگیری ماشینی فکر می‌کنیم، دو زبان برنامه‌نویسی بلافاصله به ذهن متبادر می‌شوند: پایتون و R. این دو زبان به شکل عمومی از بسیاری از الگوریتم‌های یادگیری ماشین رایج، تکنیکهای پیش‌پردازش داده‌ها و خیلی بیشتر از اینها پشتیبانی می‌کنند؛ بنابراین برای -تقریباً- هر مساله‌ی یادگیری ماشینی مورد استفاده قرار می‌گیرند. 
 با این‌حال، گاهی فرد یا شرکتی نمی‌تواند از پایتون یا R استفاده کند که می‌تواند به یکی از دلایل متعدد، از جمله وجود کد منبع در زبان دیگر یا نداشتن هیچ تجربه‌ای در پایتون یا R باشد. یکی از محبوب‌ترین زبان‌های امروزی، #C است که برای بسیاری از کاربردها مورد استفاده قرار می‌گیرد. مایکروسافت برای استفاده از قدرت یادگیری ماشین در #C، یک بسته را به نام ML.NET ایجاد کرده که همه‌ی قابلیت‌های یادگیری ماشین پایه را فراهم می‌کند. 
در این مقاله، به شما نشان خواهم داد که چگونه از ML.NET برای ایجاد یک مدل دسته‌بندی دوتایی بهره ببرید؛ قابلیت‌های AutoML را مورد استفاده قرار داده و از یک مدل Tensorflow با ML.NET استفاده کنید. کد کامل مخصوص مدل دسته‌بندی دوتایی را می‌توانید در GitHub بیابید.

افزودن ML.NET به پروژه‌ی #C
اضافه کردن ML.NET به یک پروژه‌ی #C یا #F آسان است. تنها کار لازم، اضافه کردن بسته‌ی Microsoft.ML یا در برخی موارد، -بسته به نیازمندی‌های پروژه- بسته‌های اضافی مانند: Microsoft.ML.ImageAnalytics, Microsoft.ML.TensorFlow یا Microsoft.ML.OnnxTransformer است. 


بارگذاری در یک دیتاست و ایجاد pipeline داده‌ها
بارگذاری و پیش‌پردازش یک مجموعه داده در ML.NET کاملا ً متفاوت از زمانی است که با دیگر بسته‌ها / چارچوب‌های یادگیری ماشین کار می‌کنیم. چون ما نیاز داریم به طور واضح، ساختار داده‌ها را بیان کنیم. برای انجام این کار، فایلی به نام ModelInput.cs را درون یک پوشه به نام DataModels ایجاد کرده و داخل این فایل، همه‌ی ستون‌های مجموعه داده‌های خود را ثبت خواهیم کرد. برای این مقاله، ما از مجموعه داده‌های ردیابی کلاه‌برداری کارت اعتباری استفاده می‌کنیم که می‌تواند آزادانه از Kaggle بارگیری شود. این مجموعه‌داده‌ها شامل ۳۱ ستون است. کلاس تراکنش (۰ یا ۱)، مقدار تراکنش، زمان تراکنش و نیز ۲۸ ویژگی بی‌نام (anonymous). 


using Microsoft.ML.Data;

namespace CreditCardFraudDetection.DataModels
{
    public class ModelInput
    {
        [ColumnName("Time"), LoadColumn(0)]
        public float Time { get; set; }

        [ColumnName("V1"), LoadColumn(1)]
        public float V1 { get; set; }

        [ColumnName("V2"), LoadColumn(2)]
        public float V2 { get; set; }

        [ColumnName("V3"), LoadColumn(3)]
        public float V3 { get; set; }

        [ColumnName("V4"), LoadColumn(4)]
        public float V4 { get; set; }

        [ColumnName("V5"), LoadColumn(5)]
        public float V5 { get; set; }

        [ColumnName("V6"), LoadColumn(6)]
        public float V6 { get; set; }

        [ColumnName("V7"), LoadColumn(7)]
        public float V7 { get; set; }

        [ColumnName("V8"), LoadColumn(8)]
        public float V8 { get; set; }

        [ColumnName("V9"), LoadColumn(9)]
        public float V9 { get; set; }

        [ColumnName("V10"), LoadColumn(10)]
        public float V10 { get; set; }

        [ColumnName("V11"), LoadColumn(11)]
        public float V11 { get; set; }

        [ColumnName("V12"), LoadColumn(12)]
        public float V12 { get; set; }

        [ColumnName("V13"), LoadColumn(13)]
        public float V13 { get; set; }

        [ColumnName("V14"), LoadColumn(14)]
        public float V14 { get; set; }

        [ColumnName("V15"), LoadColumn(15)]
        public float V15 { get; set; }

        [ColumnName("V16"), LoadColumn(16)]
        public float V16 { get; set; }

        [ColumnName("V17"), LoadColumn(17)]
        public float V17 { get; set; }

        [ColumnName("V18"), LoadColumn(18)]
        public float V18 { get; set; }

        [ColumnName("V19"), LoadColumn(19)]
        public float V19 { get; set; }

        [ColumnName("V20"), LoadColumn(20)]
        public float V20 { get; set; }

        [ColumnName("V21"), LoadColumn(21)]
        public float V21 { get; set; }

        [ColumnName("V22"), LoadColumn(22)]
        public float V22 { get; set; }

        [ColumnName("V23"), LoadColumn(23)]
        public float V23 { get; set; }

        [ColumnName("V24"), LoadColumn(24)]
        public float V24 { get; set; }

        [ColumnName("V25"), LoadColumn(25)]
        public float V25 { get; set; }

        [ColumnName("V26"), LoadColumn(26)]
        public float V26 { get; set; }

        [ColumnName("V27"), LoadColumn(27)]
        public float V27 { get; set; }

        [ColumnName("V28"), LoadColumn(28)]
        public float V28 { get; set; }

        [ColumnName("Amount"), LoadColumn(29)]
        public float Amount { get; set; }

        [ColumnName("Class"), LoadColumn(30)]
        public bool Class { get; set; }
    }
} 
در اینجا یک فیلد را برای هر یک از ستون‌های داخل مجموعه داده‌مان ایجاد می‌کنیم. نکته‌ی مهم، تعیین شاخص (Index)، نوع و ستون، به شکل صحیح است. حالا که داده‌های ما مدل‌سازی شده‌اند، باید قالب و شکل داده‌های خروجی خود را مدل کنیم. این کار می‌تواند به روشی مشابه با کدهای بالا انجام شود. 
 using Microsoft.ML.Data;

namespace CreditCardFraudDetection.DataModels
{
    public class ModelOutput
    {
        [ColumnName("PredictedLabel")]
        public bool Prediction { get; set; }

        public float Score { get; set; }
    }
}  
ما در این‌جا ۲ فیلد داریم. فیلد score نشان‌دهنده‌ی خروجی به شکل درصد است؛ در حالیکه فیلد prediction از نوع بولی است. اکنون که هر دو داده ورودی و خروجی را مدل‌سازی کرده‌ایم، می‌توانیم داده‌های واقعی خود را با استفاده از روش مونت‌کارلو بارگذاری کنیم.
IDataView trainingDataView = mlContext.Data.LoadFromTextFile<ModelInput>(
                                            path: dataFilePath,
                                            hasHeader: true,
                                            separatorChar: ',',
                                            allowQuoting: true,
                                            allowSparse: false);

ساخت و آموزش مدل
برای ایجاد و آموزش مدل، نیاز به ایجاد یک pipeline داریم که شامل پیش‌پردازش داده‌های مورد نیاز و الگوریتم آموزش است. برای این مجموعه داده‌ی خاص، انجام هر پیش‌پردازش بسیار دشوار است زیرا ۲۸ ویژگی بی‌نام دارد. بنابراین تصمیم گرفتم که آن را ساده نگه دارم و تنها همه‌ی ویژگی‌ها را الحاق کنم (این کار باید در ML.NET انجام شود).
var dataProcessPipeline = mlContext.Transforms.Concatenate("Features", new[] { "Time", "V1", "V2", "V3", "V4", "V5", "V6", "V7", "V8", "V9", "V10", "V11", "V12", "V13", "V14", "V15", "V16", "V17", "V18", "V19", "V20", "V21", "V22", "V23", "V24", "V25", "V26", "V27", "V28", "Amount" });
برای مدل، الگوریتم LightGBM را انتخاب می‌کنم. این الگوریتم در واقع در Microsoft.ML از ابتدا وجود ندارد؛ بنابراین شما باید Microsoft.ML.LightGbm را نصب کنید تا قادر باشید از آن استفاده کنید.
// Choosing algorithm
var trainer = mlContext.BinaryClassification.Trainers.LightGbm(labelColumnName: "Class", featureColumnName: "Features");

// Appending algorithm to pipeline
var trainingPipeline = dataProcessPipeline.Append(trainer);
اکنون می‌توانیم مدل را با متد Fit، آموزش داده سپس با استفاده از mlContext.model.save ذخیره کنیم:
ITransformer model = trainingPipeline.Fit(trainingDataView);
mlContext.Model.Save(model , trainingDataView.Schema, <path>);

ارزیابی مدل
حالا که مدل ما آموزش دیده است، باید عملکرد آن را بررسی کنیم. ساده‌ترین راه برای انجام این کار، استفاده از اعتبارسنجی متقاطع (cross-validation) است. ML.Net به ما روش‌های اعتبارسنجی متقاطع را برای انواع مختلف داده‌های مختلف، ارایه می‌دهد. از آنجا که مجموعه داده‌های ما یک مجموعه داده دسته‌بندی دودویی است، ما از روش mlContext.BinaryClassification.CrossValidateNonCalibrated برای امتیازدهی به مدل خود استفاده خواهیم کرد:
var crossValidationResults = mlContext.BinaryClassification.CrossValidateNonCalibrated(trainingDataView, trainingPipeline, numberOfFolds: 5, labelColumnName: "Class");

انجام پیش‌بینی
پیش بینی داده‌های جدید با استفاده از ML.NET واقعاً سرراست و راحت است. ما فقط باید یک PredictionEngine، نمایشی دیگر را از مدل خود که به طور خاص، برای استنباط ساخته شده است، ایجاد کنیم و متد Predict آن را به عنوان یک شی ModelInput فراخوانی کنیم. 
var predEngine = mlContext.Model.CreatePredictionEngine<ModelInput, ModelOutput>(mlModel);

ModelInput sampleData = new ModelInput() {
    time = 0,
    V1 = -1.3598071336738,
    ...
};

ModelOutput predictionResult = predEngine.Predict(sampleData);

Console.WriteLine($"Actual value: {sampleData.Class} | Predicted value: {predictionResult.Prediction}"); 

Auto-ML 
نکته جالب دیگر در مورد ML.NET اجرای عالی Auto ML است. با استفاده از  Auto ML  فقط با مشخص کردن اینکه روی چه مشکلی کار می‌کنیم و ارائه داده‌های خود، می‌توانیم راه‌حل‌های اساسی و پایه‌ی یادگیری ماشین را بسازیم.
برای شروع کار با ML خودکار در ML.NET، باید  Visual Studio Extension - ML.NET Model Builder (Preview)  را بارگیری کنیم. این کار را می‌توان از طریق تب extensions انجام داد.
پس از نصب موفقیت آمیز افزونه، با کلیک راست روی پروژه‌ی خود در داخل Solution Ex می‌توانیم از Auto ML استفاده کنیم.

با این کار پنجره Model Builder باز می‌شود. سازنده‌ی مدل، ما را در روند ساخت یک مدل یادگیری ماشین راهنمایی می‌کند.
   
برای کسب اطلاعات در مورد چگونگی گذراندن مراحل مختلف، حتماً آموزش رسمی شروع کار را در سایت مایکروسافت، بررسی کنید. بعد از تمام مراحل، Model Builder به طور خودکار کد را تولید می‌کند.
 
استفاده از یک مدل پیش‌آموزش‌داده‌شده‌ی تنسورفلو (pre-trained) 
نکته‌ی جالب دیگر در مورد ML.NET این است که به ما امکان استفاده از مدل‌های Tensorflow و ONNX را برای استنباط ( inference ) می‌دهد. برای استفاده از مدل Tensorflow باید Microsoft.ML.TensorFlow را با استفاده از NuGet نصب کنیم. پس از نصب بسته‌های لازم، می‌توانیم با فراخوانی متد Model.LoadTensorFlowModel، یک مدل Tensorflow را بارگذاری کنیم. پس از آن، باید متد ScoreTensorFlowModel را فراخوانی کرده و نام لایه‌ی ورودی و خروجی را به آن ارسال کنیم.  
private ITransformer SetupMlnetModel(string tensorFlowModelFilePath)
{
    var pipeline = _mlContext.<preprocess-data>
           .Append(_mlContext.Model.LoadTensorFlowModel(tensorFlowModelFilePath)
                                               .ScoreTensorFlowModel(
                                                      outputColumnNames: new[]{TensorFlowModelSettings.outputTensorName },
                                                      inputColumnNames: new[] { TensorFlowModelSettings.inputTensorName },
                                                      addBatchDimensionInput: false));
 
    ITransformer mlModel = pipeline.Fit(CreateEmptyDataView());
 
    return mlModel;
}

اطلاعات بیشتر در مورد نحوه استفاده از مدل Tensorflow در ML.NET:
نظرات مطالب
اعمال کنترل دسترسی پویا در پروژه‌های ASP.NET Core با استفاده از AuthorizationPolicyProvider سفارشی
جهت اطلاع
به عنوان راهکاری جهت کاهش حجم کوکی/توکن احراز هویت، امکان PackedPermission اضافه شد.
سوال: بدون نگهداری لیست دسترسی‌های پویای کاربر در کوکی/توکن، بازهم امکان استفاده از این زیرساخت را خواهیم داشت؟
بله؛ اگر قصد استفاده از مکانیزم PackedPermission را ندارید، با بازطراحی انجام شده و به دلیل عدم فراخوانی context.Fail()‎ در هندلر پیش فرض، امکان پیاده سازی AuthorizationHandler متناظر با PermissionAuthorizationRequriment را خواهید داشت که می‎تواند مستقیم از بانک اطلاعاتی نیز بررسی دسترسی به منابع مورد نظر را انجام دهد.

claims.Add(new Claim(UserClaimTypes.PackedPermission,
    new[] {"48", "65", "6C", "6C", "6F", "20", "57", "6F", "72", "6C", "64", "21"}
        .PackPermissionsToString()));

مطالب
تفاوت بین Interface و کلاس Abstract در چیست؟
یکی از سوالات مصاحبه‌ای که اکثر مواقع پرسیده میشود، تفاوت Interface و  Abstract class می‌باشد؛ امیدوارم این مقاله برای شما مفید باشد.

Interface چیست ؟ 
به طور کلی  Interfaceها  یک قالب اجرائی برای کلاسها می‌باشند. بدین صورت که با تعریف مشخصات کلی متدها، بدون پیاده سازی آنها، کلاسهای مشتق شده را ملزم به پیاده سازی کامل آن متدها میکند. بنابراین فقط مشخصات متدها یک بار در Interface تعریف می‌شوند و هر جا که لازم باشد پس از ارث بری، متدهای آنها پیاده سازی می‌شوند. در کلیه نسخ دات نت، Interface‌ها با حرف I شروع میشوند و با این خصیصه از دیگر اجزاء، جدا و مشخص می‌شوند. تعریف آن بسیار شبیه کلاس‌ها میباشد؛ ولی با همان تفاوت که در بالا ذکر شد، یعنی متدهای آن‌ها فاقد کد است. اینترفیس‌ها سازنده و فیلد هم ندارند و نمی‌شود از روی آنها نمونه‌ای ایجاد کرد. 
 

مزایای  Interface ‌ها چیست ؟

در حالت عادی ارث بری از چند کلاس به طور هم زمان امکان پذیر نیست ولی Interface‌ها این مزیت را دارند که به هر تعداد که لازم است، کلاسهای مشتق شده از آنها ارث بری کنند. این موضوع یکی از مهم‌ترین مزایای Interface می‌باشد. هم چنین با استفاده از Interfaceها کد‌ها قابلیت بهتری در نگهداری، انعطاف پذیری و استفاده مجدد پیدا میکنند.

 

Abstract Class چیست ؟

کلاس Abstract، یکی از ابزارهای مهم OOP می‌باشد که نمی‌توان از آنها نمونه‌ای ساخت. به عبارتی دیگر نمی‌توانیم متغیری از کلاس Abstract تعریف کنیم. یک کلاس Abstract  شبیه Interface میباشد ولی با دیدی وسیعتر. این کلاسها می‌تواند دارای متدهای Abstract باشند که شبیه Interface فقط اعلام میشوند و باید در کلاسهای مشتق شده بازنویسی شوند. البته میتوان در این کلاسها متدهایی داشت که Abstract نیستند و احتیاجی به پیاده سازی آنها در کلاسهای مشتق شده ندارند.

باید توجه داشت که تنها متدهایی از کلاس abstract الزام به پیاده سازی دارند که صریحا کلمه‌ی abstract در تعریف آن متد ذکر شده باشد.
در واقع همین متد‌ها هم الزامی به پیاده سازی ندارند. یعنی می‌شود در subclass هم به صورت abstract ذکر شوند. البته به شرطی که subclass هم به صورت abstract تعریف شده باشد.
در ضمن کلاس abstract میتواند متد‌های ساده یا غیر abstract هم داشته باشد. همانطور که میدانید متد‌های غیر abstract باید بدنه داشته باشند و نیازی به پیاده سازی ندارند.
پس کلاس abstract هم میتواند متدهایی داشته باشد که باید پیاده سازی شوند و هم متدهایی داشته باشد که لازم نباشد پیاده سازی شوند.

با توجه به تعاریف ذکر شده کلاس Abstract  حالتی بین کلاسهای معمولی و Interface‌ها میباشد و کلاسی میباشد که غیر قطعی و ناتمام است که باید در سطح فرزندانش تکمیل شود .

 

 مزایای کلاسهای  Abstract چیست ؟

یکی از مزیت‌های کلاس Abstract  فراهم نمودن کلاسی پایه برای دیگر کلاسهای مشتق شده است؛ با این توضیح که متدهای آن می‌توانند کد نویسی شده باشند یا خیر. از طرفی پیاده سازی تمام متدهای Abstract در کلاس مشتق شده اجباری نیست (برخلاف Interface).

تعریف سطوح دسترسی برای متدها و خصوصیت‌ها مانند کلاسهای معمولی نیز یکی دیگر از مزیت‌های این کلاس‌ها است.

  

 تفاوت بین کلاسهای  Abstract  و  Interface

1- یک کلاس معمولی تنها می‌تواند از یک کلاس Abstract ارث بری کند ولی همان کلاس میتواند از چندین Interface ارث ببرد.

2- یک Interface  فقط میتواند اعلان متدها و خصوصیتها را داشته باشد؛ اما یک کلاس Abstract  علاوه بر آنها میتوانید متدها و خصوصیتهایی با کدهای کامل داشته باشد.

3- عناصر موجود در کلاس Abstract میتوانند مانند یک کلاس معمولی دارای سطح دسترسی باشند؛ ولی Interface‌ها فاقد این امکان هستند.

4- وقتی شما متدی را به کلاس Abstract اضافه می‌کنید، به طور خودکار به همه زیر کلاسها اعمال می‌شود؛ اما در Interface اگر متدی اضافه کنید باید در تمام زیر کلاسها آن را اعمال کنید .

5- کلاس‌های Abstract مانند کلاسهای معمولی می‌توانند دارای فیلد و عناصر دیگری (مثل ثابت‌ها) باشند؛ در حالیکه یک Interface فاقد این امکان می‌باشد. همچنین کلاس abstract میتواند شامل سازنده باشد، اما اینترفیس نمیتواند.

6- Abstract  یکی از انواع کلاس است؛ ولی Interface کلاس نیست .

7- اینترفیس تنها میتواند از اینترفیس ارث بری کند اما کلاس abstract میتواند از اینترفیس، کلاس Abstract و یا سایر کلاس‌ها ارث بری کند. 

  

چه زمانی از  Interface ‌ها و یا کلاسهای  Abstract  استفاده کنیم؟

- با توجه به توضیحات ذکر شده  مواقعی که نیاز به وراثت چند گانه داریم، باید از Interface استفاده کنیم؛ به دلیل اینکه این امکان در کلاس‌های Abstract  وجود ندارد.

- زمانی که بخواهیم تمام متدهای معرفی شده در کلاس پایه به طور کامل در کلاس مشتق شده پیاده شوند باید از Interface استفاده کنیم.

- وقتی در پروژه‌های بزرگ با تغییرات زیادی مواجه هستیم، استفاده از کلاس Abstract  توصیه می‌شود؛ چون با تغییر آن به طور خودکار تغییرات در کلاسهای مشتق شده اعمال می‌شوند.

- با توجه به اینکه به غیر از اعلان متدها و خصوصیت‌ها امکان تعریف عناصر دیگری در Interfaceها وجود ندارد، در صورتیکه ملزم به استفاده  از این عناصر باشیم، استفاده از کلاسهای Abstract  ضروری می‌باشد.

- در صورتی که نخواهیم کلیه متد‌ها در کلاس‌های مشتق شده پیاده سازی شوند و تعدادی از آنها را در کلاس پدر کدنویسی کنیم، باید از کلاس Abstract استفاده کنیم.

- به طور کلی یک Interface چارچوب و قابلیتهای یک کلاس را مشخص میکند و یک قرارداد است؛ ولی کلاس Abstract نوع کلاس را معین می‌کند. این تفاوت کمک بسیاری برای تشخیص زمان استفاده از این دو را به برنامه نویسان میدهد.

نظرات مطالب
متدی برای بررسی صحت کد ملی وارد شده
با سلام
اینم واسه شناسه ملی اشخاص حقوقی منیع
public bool IsValidIranianLegalCode(string input)
        {
            //input has 11 digits that all of them are not equal
            if (!Regex.IsMatch(input, @"^(?!(\d)\1{10})\d{11}$"))
                return false;

            var check = Convert.ToInt32(input.Substring(10, 1));
            int dec = Convert.ToInt32(input.Substring(9, 1)) + 2;
            int[] Coef = new int[10] { 29, 27, 23, 19, 17, 29, 27, 23, 19, 17 };

            var sum = Enumerable.Range(0, 10)
                          .Select(x => (Convert.ToInt32(input.Substring(x, 1)) + dec) * Coef[x])
                          .Sum() % 11;

            return sum == check;
        }

مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت دوم - الگوی Service Locator
در قسمت قبل برای دریافت وهله‌ای از سرویس TestService، به صورت ()<serviceProvider.GetService<ITestService عمل کردیم. این روش در اصل الگوی Service Locator نام دارد که جزئیات بیشتری از آن‌را در این قسمت بررسی خواهیم کرد.


قلب سیستم تزریق وابستگی‌های NET Core. اینترفیس IServiceProvider است

IServiceProvider که اساس IoC Container برنامه‌های مبتنی بر NET Core. را تشکیل می‌دهد، در اسمبلی System.ComponentModel و در فضای نام System تعریف شده‌است:
namespace System
{
    public interface IServiceProvider
    {
        object GetService(Type serviceType);
    }
}
زمانیکه به کمک IServiceCollection، تمام اینترفیس‌ها و کلاس‌های خود را به IoC Container معرفی کردیم، مرحله‌ی بعدی، فراهم آوردن روشی برای دریافت وهله‌ای از این سرویس‌ها توسط متد GetService است.
استفاده‌ی مستقیم از اینترفیس IServiceProvider برای دسترسی به وهله‌های سرویس‌ها، اصطلاحا الگوی Service Locator نامیده می‌شود و باید تا حد ممکن از آن پرهیز کرد؛ چون وابستگی مستقیمی از IoC Container را درون کدهای ما قرار می‌دهد و به این ترتیب یک مرحله، نوشتن آزمون‌های واحد برای آن‌را مشکل‌تر می‌کند؛ چون زمان وهله سازی از یک سرویس، دقیقا مشخص نیست به چه وابستگی‌هایی نیاز دارد. به همین جهت همیشه باید با روش تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس شروع کرد و اگر به هر دلیلی این روش مهیا نبود و توسط سیستم تزریق وابستگی‌های جاری شناسایی و یا پشتیبانی نمی‌شد (مانند تزریق وابستگی در سازنده‌های Attributes)، آنگاه می‌توان به الگوی Service Locator مراجعه کرد.
برای مثال در اکثر قسمت‌های برنامه‌های ASP.NET Core امکان تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کنترلرها، میان افزارها و سایر اجزای آن وجود دارد و در این حالات نیازی به مراجعه‌ی مستقیم به IServiceProvider برای دریافت وهله‌های سرویس‌های مورد نیاز نیست. به عبارتی نگرانی در مورد IServiceProvider بهتر است مشکل IoC Container باشد و نه ما.

در مثال زیر، روش استفاده‌ی از IServiceProvider را جهت انجام تزریق وابستگی‌ها (یا به عبارتی بهتر، روش دسترسی به وهله‌های وابستگی‌ها) را مشاهده می‌کنید:
using System;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.Extensions.Logging.Abstractions;

namespace CoreIocServices
{
    public interface IProductService
    {
        void Delete(int id);
    }

    public class ProductService : IProductService
    {
        private readonly ITestService _testService;
        private readonly ILogger<ProductService> _logger;

        public ProductService(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _testService = serviceProvider.GetRequiredService<ITestService>();
            _logger = serviceProvider.GetService<ILogger<ProductService>>() ?? NullLogger<ProductService>.Instance;
        }

        public void Delete(int id)
        {
            _testService.Run();
            _logger.LogInformation($"Deleted a product with id = {id}");
        }
    }
}
این روش یا کار مستقیم با Service locator، هر چند کار می‌کند، اما روشی است که باید تا حد ممکن از آن پرهیز کنید؛ زیرا:
- با نگاه کردن به امضای سازنده‌ی این سرویس مشخص نیست که دقیقا از چه وابستگی‌هایی استفاده می‌کند. اینکار نوشتن آزمون‌های واحد آن‌را مشکل می‌کند.
- این سرویس یک وابستگی اضافه‌تر را به نام IServiceProvider، نیز پیدا کرده‌است که اگر از روش متداول تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس استفاده می‌شد، نیازی به ذکر آن نبود.
- پیاده سازی Dispose Pattern در این حالت مشکل‌تر است و در قسمتی دیگر بررسی خواهد شد.



تفاوت‌های بین متدهای ()<GetService<T  و  ()<GetRequiredService<T

از آنجائیکه دیگر از NET 1.0. استفاده نمی‌کنیم، استفاده‌ی از متد GetService با امضایی که در اینترفیس IServiceProvider تعریف شده و strongly typed نیست، بیشتر برای کارهای پویا مناسب است. به همین جهت دو نگارش جنریک از آن در اسمبلی Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Abstractions با امضای زیر تعریف شده‌اند که نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل نیز استفاده کردیم و برای استفاده‌ی از آن‌ها ذکر فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection ضروری است:
namespace Microsoft.Extensions.DependencyInjection
{
    public static class ServiceProviderServiceExtensions
    {
        public static T GetRequiredService<T>(this IServiceProvider provider);
        public static T GetService<T>(this IServiceProvider provider);
    }
}
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که تفاوت‌های بین این دو متد چیست؟
- متد GetService یک شیء سرویس از نوع T را بازگشت می‌دهد و یا نال؛ اگر سرویسی از نوع T، پیشتر به سیستم معرفی نشده باشد.
- متد GetRequiredService یک شیء سرویس از نوع T را بازگشت می‌دهد و یا اگر سرویسی از نوع T پیشتر به سیستم معرفی نشده باشد، استثنای InvalidOperationException را صادر می‌کند.

بنابراین تنها تفاوت این دو متد، در نحوه‌ی رفتار آن‌ها با درخواست وهله‌ای از یک سرویس پیشتر ثبت نشده‌است؛ یکی نال را باز می‌گرداند و دیگری یک استثناء را صادر می‌کند.


با توجه به این تفاوت‌ها کدامیک از متدهای GetService و یا GetRequiredService را باید استفاده کرد؟

همانطور که پیشتر نیز در توضیحات الگوی Service locator عنوان شد، هیچکدام! ابتدا با تزریق وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس شروع کنید و اگر تامین این وابستگی، توسط IoC Container جاری پشتیبانی نمی‌شد، آنگاه نیاز به استفاده‌ی از یکی از نگارش‌های متد GetService خواهد بود و متد توصیه شده نیز GetRequiredService است و نه GetService؛ به این دلایل:
- حذف کدهای تکراری: اگر از GetService استفاده کنید، نیاز خواهید داشت پس از تمام فراخوانی‌های آن، بررسی نال بودن آن‌را نیز انجام دهید. برای حذف این نوع کدهای تکراری، بهتر است از همان متد GetRequiredService استفاده کنید که به صورت توکار این بررسی را نیز انجام می‌دهد.
- پشتیبانی از روش Fail Fast و یا همان Defensive programming: اگر بررسی نال بودن GetService را فراموش کنید، در سطرهای بعدی، یافتن علت NullReferenceException صادر شده مشکل‌تر از رسیدگی به InvalidOperationException صادر شده‌ی توسط GetRequiredService خواهد بود که توضیحات دقیقی را در مورد سرویس ثبت نشده ارائه می‌دهد.
- اگر بر روی IoC Container پیش‌فرض NET Core. یک IoC Container دیگر را مانند AutoFac قرار داده‌اید، استفاده‌ی از GetRequiredService، سبب می‌شود تا اینگونه IoC Containerهای ثالث بتوانند اطلاعات مفیدتری را از سرویس‌های ثبت نشده ارائه دهند.

تنها حالتی که استفاده‌ی از روش GetService را نیاز دارد، شرطی کردن ثبت و معرفی کردن سرویس‌ها به IoC Container است؛ اگر سرویسی ثبت شده بود، آنگاه قطعه کدی اجرا شود.