مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت چهارم - پرهیز از الگوی Service Locator در برنامه‌های وب
الگوی Service locator را در قسمت دوم بررسی کردیم. همانطور که عنوان شد، بهتر است تا جائیکه امکان دارد از بکارگیری آن به علت ضدالگو بودن پرهیز کرد. در ادامه قسمت‌های مختلف یک برنامه‌ی ASP.NET Core را که می‌توان بدون نیاز به استفاده‌ی الگوی Service locator، تزریق وابستگی‌ها را در آن‌ها انجام داد، مرور می‌کنیم.


در کلاس آغازین برنامه

در اینجا در متد Configure آن تنها کافی است اینترفیس سرویس مدنظر خود را مانند IAmACustomService، به صورت یک پارامتر جدید اضافه کنید. کار وهله سازی آن توسط Service Provider برنامه به صورت خودکار صورت می‌گیرد:
public class Startup 
{ 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { } 
  
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IAmACustomService customService) 
    { 
        // ....    
    }         
}

یک نکته‌ی مهم: اگر طول عمر IAmACustomService را Scoped تعریف کرده‌اید و این سرویس از نوع IDisposable نیز می‌باشد، این روش کارآیی نداشته و باید از نکته‌ی «روش صحیح Dispose اشیایی با طول عمر Scoped، در خارج از طول عمر یک درخواست ASP.NET Core» که در قسمت قبل معرفی شد استفاده کنید.


در میان افزارها

هم سازنده‌ی یک میان افزار و هم متد Invoke آن قابلیت تزریق وابستگی‌ها را دارند:
public class TestMiddleware 
{ 
    public TestMiddleware(RequestDelegate next, IAmACustomService service) 
    { 
        // ... 
    } 
 
    public async Task Invoke(HttpContext context, IAmACustomService service) 
    { 
        // ... 
    }     
}
از سازنده‌ی آن برای تزریق وابستگی سرویس‌هایی با طول عمر Singleton استفاده کنید. ServiceProvider به همراه ویژگی است به نام Scope Validation. در این حالت اگر طول عمر سرویسی Singleton باشد (مانند طول عمر یک میان‌افزار) و در سازنده‌ی آن یک سرویس با طول عمر Scoped تزریق شود، در زمان اجرا یک استثناء را صادر می‌کند؛ چون در این حالت رفتار این سرویس Scoped نیز Singleton می‌شود که احتمالا مدنظر شما نیست. در این حالت از پارامترهای اضافی متد Invoke می‌توان برای تزریق وابستگی‌هایی با طول عمر Transient و یا Scoped استفاده کرد.
البته می‌توان این Scope Validation را در فایل program.cs به نحو زیر غیرفعال کرد، ولی بهتر است اینکار را انجام ندهید و همان مقدار پیش‌فرض آن بسیار مناسب است:
public static IWebHostBuilder CreateDefaultBuilder(string[] args) 
{ 
            var builder = new WebHostBuilder() 
//...
                .UseDefaultServiceProvider((context, options) => 
                { 
                    options.ValidateScopes = context.HostingEnvironment.IsDevelopment(); 
                }) 
//...

در کنترلرها

سازنده‌های کنترلرهای برنامه‌های ASP.NET Core قابلیت تزریق وابستگی‌ها را دارند:
public class HelloController : Controller 
{ 
    private readonly IAmACustomService _customService; 
 
    public HelloController(IAmACustomService customService) 
    { 
        _customService = customService; 
    } 
 
    public IActionResult Get() 
    { 
        // ... 
    } 
}
در اینجا حتی می‌توان با استفاده از ویژگی FromServices، یک سرویس را توسط پارامترهای یک اکشن متد نیز درخواست کرد:
[HttpGet("[action]")]
public IActionResult Index([FromServices] IAmACustomService service)
{  
   // ...
}
در این حالت بجای model binding، کار دریافت این سرویس درخواستی صورت می‌گیرد.


در مدل‌ها

ویژگی FromServices بر روی مدل‌ها نیز کار می‌کند.
public IActionResult Index(TestModel model)
{
  // ...
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف TestModel را به همراه ویژگی FromServices مشاهده می‌کنید:
public class TestModel 
{        
    public string Name { get; set; } 
 
    [FromServices] 
    public IAmACustomService CustomService { get; set; } 
}
این حالت که property injection نیز نام دارد، نیاز به خاصیتی با یک public setter را دارد.


در Viewها

در Razor Views نیز می‌توان توسط inject directive@ کار تزریق وابستگی‌ها را انجام داد:
 @inject IAmACustomService CustomService
 

در ویژگی‌ها و فیلترها

در ASP.NET Core تزریق وابستگی‌های در سازنده‌های فیلترها نیز کار می‌کند:
public class ApiExceptionFilter : ExceptionFilterAttribute  
{  
    private ILogger<ApiExceptionFilter> _logger;  
    private IHostingEnvironment _environment;  
    private IConfiguration _configuration;  
  
    public ApiExceptionFilter(IHostingEnvironment environment, IConfiguration configuration, ILogger<ApiExceptionFilter> logger)  
    {  
        _environment = environment;  
         _configuration = configuration;  
         _logger = logger;  
    }
در این حالت چون سازنده‌ی این ویژگی، پارامتر دار شده‌است و این پارامترها نیز یک مقدار ثابت قابل کامپایل نیستند، برای معرفی یک چنین فیلتری باید از ServiceFilterها به صورت زیر استفاده کرد:
[Route("api/[controller]")]  
[ApiController]  
[ServiceFilter(typeof(ApiExceptionFilter))]  
public class ValuesController : ControllerBase  
{
مطالب
Blazor 5x - قسمت سوم - مبانی Razor
پیش از شروع به کار توسعه‌ی برنامه‌های مبتنی بر Blazor، باید با مبانی Razor آشنایی داشت. Razor امکان ترکیب کدهای #C و HTML را در یک فایل میسر می‌کند. دستور زبان آن از @ برای سوئیچ بین کدهای #C و HTML استفاده می‌کند. کدهای Razor را می‌توان در فایل‌های cshtml. نوشت که عموما مخصوص صفحات و Viewها هستند و یا در فایل‌های razor. که برای توسعه‌ی کامپوننت‌های Balzor بکار گرفته می‌شوند. در اینجا مهم نیست که پسوند فایل مورد استفاده چیست؛ چون اصول razor بکار گرفته شده در آن‌ها یکی است. البته در اینجا تاکید ما بیشتر بر روی فایل‌های razor. است که در برنامه‌های مبتنی بر Blazor بکار گرفته می‌شوند.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM

برای پیاده سازی و اجرای مثال‌های این قسمت، نیاز به یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM را داریم که می‌توان آن‌را با اجرای دستور dotnet new blazorwasm --hosted در یک پوشه‌ی خالی، ایجاد کرد.

یک نکته: دستور فوق به همراه یک سری پارامتر اختیاری مانند hosted-- نیز هست. برای مشاهده‌ی لیست آن‌ها دستور dotnet new blazorwasm --help را صادر کنید. برای مثال ذکر پارامتر hosted-- سبب می‌شود تا یک ASP.NET Core host نیز برای Blazor WebAssembly app ایجاد شده تولید شود.

حالت hosted-- آن یک چنین ساختاری را دارد که از سه پروژه و پوشه‌ی Client ،Server و Shared تشکیل می‌شود:


در اینجا یک پروژه‌ی خالی WASM ایجاد شده که برخلاف حالت معمولی dotnet new blazorwasm که در قسمت قبل آن‌را بررسی کردیم، دیگر از فایل استاتیک wwwroot\sample-data\weather.json در آن خبری نیست. بجای آن، یک پروژه‌ی استاندارد ASP.NET Core Web API را در پوشه‌ی جدید Server ایجاد کرده که کار ارائه‌ی اطلاعات این سرویس آب و هوا را انجام می‌دهد و برنامه‌ی WASM ایجاد شده، این اطلاعات را توسط HTTP Client خود، از سرور Web API دریافت می‌کند.

بنابراین اگر مدل برنامه‌ای که قصد دارید تهیه کنید، ترکیبی از یک Web API و WASM است، روش hosted--، آغاز آن‌را بسیار ساده می‌کند.

نکته: روش اجرای این نوع برنامه‌ها با اجرای دستور dotnet run در داخل پوشه‌ی Server پروژه، انجام می‌شود. با اینکار هم سرور ASP.NET Core آغاز می‌شود و هم برنامه‌ی WASM توسط آن ارائه می‌گردد. در این حالت اگر آدرس https://localhost:5001 را در مرورگر باز کنیم، هم قسمت‌های بدون نیاز به سرور پروژه‌ی WASM قابل دسترسی است (مانند کار با شمارشگر آن) و هم قسمت دریافت اطلاعات از سرور آن، در منوی Fetch Data.


شروع به کار با Razor

پس از ایجاد یک پروژه‌ی جدید WASM، به فایل Client\Pages\Index.razor آن مراجعه کرده و محتوای پیش‌فرض آن‌را بجز سطر اول زیر، حذف می‌کنیم:
@page "/"
این سطر، بیانگر مسیریابی منتهی به کامپوننت جاری است. یعنی با گشودن برنامه‌ی WASM در مرورگر و مراجعه به ریشه‌ی سایت، محتوای این کامپوننت را مشاهده خواهیم کرد.
در فایل‌های razor. می‌توان ترکیبی از کدهای #C و HTML را نوشت. برای مثال:
@page "/"

<p>Hello, @name</p>

@code
{
    string name = "Vahid N.";
}
در اینجا قصد داریم مقدار یک متغیر را در یک پاراگراف درج کنیم. به همین جهت برای تعریف آن و شروع به کدنویسی می‌توان با تعریف یک قطعه کد که در فایل‌های razor با code@ شروع می‌شود، اینکار را انجام داد. در این قطعه کد، نوشتن هر نوع کد #C ای مجاز است که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا با تعریف یک متغیر مشاهده می‌کنید. اکنون برای درج مقدار این متغیر در بین کدهای HTML از حرف @ استفاده می‌کنیم؛ مانند name@ در اینجا. نمونه‌ای از خروجی تغییرات فوق را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:


یک نکته: با توجه به اینکه تغییرات زیادی را در فایل جاری اعمال خواهیم کرد، بهتر است برنامه را با دستور dotnet watch run اجرا کرد، تا این تغییرات را تحت نظر قرار داده و آن‌ها را به صورت خودکار کامپایل کند. به این صورت دیگر نیازی نخواهد بود به ازای هر تغییر، یکبار دستور dotnet run اجرا شود.

در زمان درج متغیرهای #C در بین کدهای HTML توسط razor، استفاده از تمام متدهای الحاقی زبان #C نیز مجاز هستند؛ مانند:
 <p>Hello, @name.ToUpper()</p>
بنابراین درج حرف @ در بین کدهای HTML به این معنا است که به کامپایلر razor اعلام می‌کنیم، پس از این حرف، هر عبارتی که قرار می‌گیرد، یک عبارت معتبر #C است.

یا حتی می‌توان یک متد جدید را مانند CustomToUpper در قطعه کد razor، تعریف کرد و از آن به صورت زیر استفاده نمود:
@page "/"

<p>Hello, @name.ToUpper()</p>
<p>Hello, @CustomToUpper(name)</p>

@code
{
    string name = "Vahid N.";

    string CustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
}
در این مثال‌ها، ابتدای عبارت #C تعریف شده با حرف @ شروع می‌شود و انتهای آن‌را خود کامپایلر razor بر اساس بسته شدن تگ p تعریف شده، تشخیص می‌دهد. اما اگر قصد داشته باشیم برای مثال جمع دو عدد را در اینجا محاسبه کنیم چطور؟
<p>Let's add 2 + 2 : @2 + 2 </p>
در این حالت امکان تشخیص ابتدا و انتهای عبارت #C توسط کامپایلر میسر نیست. برای رفع این مشکل می‌توان از پرانتزها استفاده کرد:
<p>Let's add 2 + 2 : @(2 + 2) </p>
نمونه‌ی دیگر نیاز به تعریف ابتدا و انتهای یک قطعه کد، در حین تعریف مدیریت کنندگان رویدادها است:
<button @onclick="@(()=>Console.WriteLine("Test"))">Click me</button>
در اینجا onclick@ مشخص می‌کند که با کلیک بر روی این دکمه قرار است قطعه کد #C ای اجرا شود. سپس با استفاده از ()@ محدوده‌ی این قطعه کد، مشخص می‌شود و اکنون در داخل آن می‌توان یک anonymous function را تعریف کرد که خروجی آن را در قسمت console ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا اگر از Console.WriteLine("Test")@ استفاده می‌شد، به معنای انتساب یک رشته‌ی محاسبه شده به رویداد onclick بود که مجاز نیست.
روش دیگر انجام اینکار به صورت زیر است:
@page "/"

<button @onclick="@WriteLog">Click me 2</button>

@code
{
    void WriteLog()
    {
        Console.WriteLine("Test");
    }
}
می‌توان یک متد void را تعریف کرد و سپس فقط نام آن‌را توسط @ به onlick انتساب داد. ذکر این نام، اشاره‌گری خواهد بود به متد اجرا نشده‌ی WriteLog. در این حالت اگر نیاز به ارسال پارامتری به متد WriteLog بود، چطور؟
@page "/"

<button @onclick="@(()=>WriteLogWithParam("Test 3"))">Click me 3</button>

@code
{
    void WriteLogWithParam(string value)
    {
        Console.WriteLine(value);
    }
}
در این حالت نیز می‌توان از روش بکارگیری anonymous function‌ها برای تعریف پارامتر استفاده کرد.

یک نکته: اگر به اشتباه بجای WriteLogWithParam، همان WriteLog قبلی را بنویسیم، کامپایلر (در حال اجرای توسط دستور dotnet watch run) خطای زیر را نمایش می‌دهد؛ پیش از اینکه برنامه در مرورگر اجرا شود:
BlazorRazorSample\Client\Pages\Index.razor(12,25): error CS1501: No overload for method 'WriteLog' takes 1 arguments


امکان تعریف کلاس‌ها در فایل‌های razor.

در فایل‌های razor.، محدود به تعریف یک سری متدها و متغیرهای ساده نیستیم. در اینجا امکان تعریف کلاس‌ها نیز وجود دارد و همچنین می‌توان از کلاس‌های خارجی (کلاس‌هایی که خارج از فایل razor جاری تعریف شده‌اند) نیز استفاده کرد.
@page "/"

<p>Hello, @StringUtils.MyCustomToUpper(name)</p>

@code
{
    public class StringUtils
    {
        public static string MyCustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
    }
}
برای نمونه در اینجا یک کلاس کمکی را جهت تعریف متد MyCustomToUpper، اضافه کرده‌ایم. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این متد را در پاراگراف تعریف شده، مشاهده می‌کنید که همانند کار با کلاس و متدهای متداول #C است.
البته این کلاس را تنها می‌توان داخل همین کامپوننت استفاده کرد. برای اینکه بتوان از امکانات این کلاس، در سایر کامپوننت‌ها نیز استفاده کرد، می‌توان آن‌را در پروژه‌ی Shared قرار داد. اگر به تصویر ابتدای مطلب جاری دقت کنید، سه پروژه ایجاد شده‌است:
الف) پروژه‌ی کلاینت: که همان WASM است.
ب) پروژه‌ی سرور: که یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web API ارائه کننده‌ی سرویس و API آب و هوا است و همچنین هاست کننده‌ی WASM ما.
ج) پروژه‌ی Shared: کدهای این پروژه، بین هر دو پروژه به اشتراک گذاشته می‌شوند و برای مثال محل مناسبی است برای تعریف DTO ها. برای نمونه WeatherForecast.cs قرار گرفته‌ی در آن، DTO یا data transfer object سرویس API برنامه است که قرار است به کلاینت بازگشت داده شود. به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا این تعاریف را در پروژه‌های سرور و کلاینت تکرار کنیم و می‌توان کدهای اینگونه را به اشتراک گذاشت.
کاربرد دیگر آن تعریف کلاس‌های کمکی است؛ مانند StringUtils فوق. به همین به پروژه‌ی Shared مراجعه کرده و کلاس StringUtils را به صورت زیر در آن تعریف می‌کنیم (و یا حتی می‌توان این قطعه کد را داخل یک پوشه‌ی جدید، در همان پروژه‌ی WASM نیز قرار داد):
namespace BlazorRazorSample.Shared
{
    public class StringUtils
    {
        public static string MyNewCustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
    }
}
اگر به فایل‌های csproj دو پروژه‌ی سرور و کلاینت جاری مراجعه کنیم، از پیش، مدخلی را به فایل Shared\BlazorRazorSample.Shared.csproj دارند. بنابراین جهت معرفی این اسمبلی به آن‌ها، نیاز به کار خاصی نیست و از پیش، ارجاعی به آن تعریف شده‌است.

پس از آن روش استفاده‌ی از این کلاس کمکی خارجی اشتراکی به صورت زیر است:
@page "/"

@using BlazorRazorSample.Shared

<p>Hello, @StringUtils.MyNewCustomToUpper(name)</p>
ابتدا فضای نام این کلاس را با استفاده از using@ مشخص می‌کنیم و سپس امکان دسترسی به امکانات آن میسر می‌شود.

یک نکته: می‌توان به فایل Client\_Imports.razor مراجعه و مدخل زیر را به انتهای آن اضافه کرد:
@using BlazorRazorSample.Shared
به این ترتیب دیگر نیازی به ذکر این using@ تکراری، در هیچکدام از فایل‌های razor. پروژه‌ی کلاینت نخواهد بود؛ چون تعاریف درج شده‌ی در فایل Client\_Imports.razor سراسری هستند.


کار با حلقه‌ها در فایل‌های razor.

همانطور که عنوان شد، یکی از کاربردهای پروژه‌ی Shared، امکان به اشتراک گذاشتن مدل‌ها، در برنامه‌های کلاینت و سرور است. برای مثال یک پوشه‌ی جدید Models را در این پروژه ایجاد کرده و کلاس MovieDto را به صورت زیر در آن تعریف می‌کنیم:
using System;

namespace BlazorRazorSample.Shared.Models
{
    public class MovieDto
    {
        public string Title { set; get; }

        public DateTime ReleaseDate { set; get; }
    }
}
سپس به فایل Client\_Imports.razor مراجعه کرده و فضای نام این پوشه را اضافه می‌کنیم؛ تا دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های razor. برنامه‌ی کلاینت نباشد:
@using BlazorRazorSample.Shared.Models
اکنون می‌خواهیم لیستی از فیلم‌ها را در فایل Client\Pages\Index.razor نمایش دهیم:
@page "/"

<div>
    <h3>Movies</h3>
    @foreach(var movie in movies)
    {
        <p>Title: <b>@movie.Title</b></p>
        <p>ReleaseDate: @movie.ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p>
    }
</div>

@code
{
    List<MovieDto> movies = new List<MovieDto>
    {
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 1",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1)
        },
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 2",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-2)
        },
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 3",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-3)
        }
    };
}
در اینجا در ابتدا لیستی از MovieDto‌ها در قسمت code@ تعریف شده و سپس روش استفاده‌ی از یک حلقه‌ی foreach سی‌شارپ را در کدهای razor نوشته شده، مشاهده می‌کنید که این خروجی را ایجاد می‌کند:


یک نکته: در حین تعریف فیلدهای code@، امکان استفاده‌ی از var وجود ندارد؛ مگر اینکه از آن بخواهیم در داخل بدنه‌ی یک متد استفاده کنیم.

و یا نمونه‌ی دیگری از حلقه‌های #‍C مانند for را می‌توان به صورت زیر تعریف کرد:
    @for(var i = 0; i < movies.Count; i++)
    {
        <div style="background-color: @(i % 2 == 0 ? "blue" : "red")">
            <p>Title: <b>@movies[i].Title</b></p>
            <p>ReleaseDate: @movies[i].ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p>
        </div>
    }
در اینجا روش تغییر پویای background-color هر ردیف را نیز به کمک کدهای razor، مشاهده می‌کنید. اگر شماره‌ی ردیفی زوج بود، با آبی نمایش داده می‌شود؛ در غیراینصورت با قرمز. در اینجا نیز از ()@ برای تعیین محدوده‌ی کدهای #C نوشته شده، کمک گرفته‌ایم.


نمایش شرطی عبارات در فایل‌های razor.

اگر به مثال توکار Client\Pages\FetchData.razor مراجعه کنیم (مربوط به حالت host-- که در ابتدای مطلب عنوان شد)، کدهای زیر قابل مشاهده هستند:
@page "/fetchdata"
@using BlazorRazorSample.Shared
@inject HttpClient Http

<h1>Weather forecast</h1>

<p>This component demonstrates fetching data from the server.</p>

@if (forecasts == null)
{
    <p><em>Loading...</em></p>
}
else
{
    <table class="table">
        <thead>
            <tr>
                <th>Date</th>
                <th>Temp. (C)</th>
                <th>Temp. (F)</th>
                <th>Summary</th>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var forecast in forecasts)
            {
                <tr>
                    <td>@forecast.Date.ToShortDateString()</td>
                    <td>@forecast.TemperatureC</td>
                    <td>@forecast.TemperatureF</td>
                    <td>@forecast.Summary</td>
                </tr>
            }
        </tbody>
    </table>
}

@code {
    private WeatherForecast[] forecasts;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        forecasts = await Http.GetFromJsonAsync<WeatherForecast[]>("WeatherForecast");
    }

}
در این مثال، روش کار با یک سرویس تزریق شده‌ی async که قرار است از Web API اطلاعاتی را دریافت کند، مشاهده می‌کنید. در اینجا برخلاف مثال قبلی ما، از روال رویدادگردان OnInitializedAsync برای مقدار دهی لیست یا آرایه‌ای از اطلاعات وضعیت هوا استفاده شده‌است (و نه به صورت مستقیم در یک فیلد قسمت code@). این مورد جزو life-cycle‌های کامپوننت‌های razor است که در قسمت‌های بعد بیشتر بررسی خواهد شد. متد OnInitializedAsync برای بارگذاری اطلاعات یک سرویس از راه دور استفاده می‌شود و در اولین بار اجرای کامپوننت فراخوانی خواهد شد. نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد، نال بودن فیلد forecasts در زمان رندر اولیه‌ی کامپوننت جاری است؛ از این جهت که کار دریافت اطلاعات از سرور زمان‌بر است ولی رندر کامپوننت، به صورت آنی صورت می‌گیرد. در این حالت زمانیکه نوبت به اجرای foreach (var forecast in forecasts)@ می‌رسد، برنامه با یک استثنای نال بودن forecasts، متوقف خواهد شد؛ چون هنوز کار OnInitializedAsync به پایان نرسیده‌است:


 برای رفع این مشکل، ابتدا یک if@ مشاهده می‌شود، تا نال بودن forecasts را بررسی کند:
@if (forecasts == null)
{
    <p><em>Loading...</em></p>
}
و همچنین عبارت در حال بارگذاری را نمایش می‌دهد. سپس در قسمت else آن، نمایش اطلاعات دریافت شده را توسط یک حلقه‌ی foreach مشاهده می‌کنید. با مقدار دهی forecasts در متد OnInitializedAsync، مجددا کار رندر جدول انجام خواهد شد.


روش نمایش عبارات HTML در فایل‌های razor.

فرض کنید عنوان اول فیلم مثال جاری، به همراه یک تگ HTML هم هست:
new MovieDto
{
   Title = "<i>Movie 1</i>",
   ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1)
},
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی آن دقیقا به صورت <Title: <i>Movie 1</i خواهد بود. این مورد به دلایل امنیتی انجام شده‌است. اگر پیشتر تگ‌های HTML را تمیز کرده‌اید و مطمئن هستید که خطری را ایجاد نمی‌کنند، می‌توانید با استفاده از روش زیر، آن‌ها را رندر کرد:
<p>Title: <b>@((MarkupString)movie.Title)</b></p>


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-03.zip
برای اجرای آن وارد پوشه‌ی Server شده و دستور dotnet run را اجرا کنید.
مطالب
کارهایی جهت بالابردن کارآیی Entity Framework #3

در قسمت‌های قبلی (^ و ^) راهکارهایی جهت بالا بردن کارآیی، ارائه شد. در ادامه، به آخرین قسمت این سری اشاره خواهم کرد.

فراخوانی متد شناسایی تغییرات

یادآوری: قبل از هر چیز با توجه به این مقاله دانستن این نکته الزامی است که فراخوانی برخی متدها مانند DbSet.Add سبب فراخوانی DataContext.ChangeTracker.DetectChanges خواهند شد.

فرض کنید قصد افزودن 2000 موجودیت دانش آموز را دارید:

for (int i = 0; i < 2000; i++)
{
    Pupil pupil = GetNewPupil();
    db.Pupils.Add(pupil);
}
db.SaveChanges();
در کد بالا بدلیل فراخوانی متد DbSet.Add و به دنبال آن فراخوانی متد DetectChanges در هر بار اجرای حلقه (2000بار) مدت زمان اجرای کد بالا بسیار زیاد است و اگر به پروفایلر نگاهی بیاندازید، اشغال CPU توسط کوئری بالا، بیش از حد متعارف است.

اگر به تصویر بالا دقت کنید بیش از 34 ثانیه (خط 193 قسمت سوم شکل) جهت افزودن 2000 موجودیت به کانتکست سپری شده است. در حالی که درج این 2000 موجودیت کمی بیش از 1 ثانیه (خط 195 قسمت سوم شکل) که 379 میلی ثانیه (قسمت دوم شکل) آن مربوط به اجرای کوئری اختصاص یافته  طول کشیده است.
بیشترین زمان صرف شده‌ی برای درج 2000 موجودیت، در کد برنامه سپری شده است که با بررسی بیشتر در پروفایلر، متوجه زمان بر بودن فراخوانی متد ()DetectChanges که در فضای نام Data.Entity.Core وجود دارد خواهید شد. این متد 2000 بار به تعداد موجودیت هایی که قصد داریم به بانک اطلاعاتی اضافه نماییم، فراخوانی شده است.

همانطور که در شکل بالا مشخص است همان 34 ثانیه جهت ردیابی تغییرات صرف شده است. EF ردیابی تغییرات را بصورت پیش فرض هر زمانی که قصد افزودن یا ویرایش موجودیتی را داشته باشید، انجام خواهد داد و هر چه موجودیت‌های بیشتری را بخواهید ویرایش یا اضافه نمایید، این زمان نیز بیشتر خواهد شد. در حقیقت زمان لازم برای الگوریتم ردیابی تغییرات بصورت نمایی با رشد موجودیت‌ها افزوده می‌شود. به عبارت دیگر اگر این تعداد موجودیت‌ها را به 4000 عدد برسانید، مدت زمان لازم بیش از 2 برابر افزوده خواهد شد.

راه حل اول:
استفاده از متد ()AddRange ارائه شده در EF6 که جهت درج دسته‌ای (Bulk Insert) ارائه شده است:
var list = new List<Pupil>();

for (int i = 0; i < 2000; i++)
{
    Pupil pupil = GetNewPupil();
    list.Add(pupil);
}

db.Pupils.AddRange(list);
db.SaveChanges();

راه حل دوم:

در سناریوهای پیچیده، مانند درج دسته‌ای چندین موجودیت، شاید مجبور به خاموش نمودن این قابلیت شوید:
db.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
توجه داشته باشید اگر قصد دارید از امکان ردیابی تغییرات مجددا بهره‌مند شوید، باید این قابلیت را نیز فعال نمایید. با خاموش نمودن ردیابی تغییرات بار دیگر کوئری ابتدایی را اجرا نمایید. مدت زمان لازم جهت افزودن 2000 موجودیت به کانتکست از بیش از 34 ثانیه به 85 میلی ثانیه کاهش یافته است؛ ولی اعمال تغییرات به بانک اطلاعاتی همانند مرتبه اول بیش از 1 ثانیه طول خواهد کشید.


ردیابی تغییرات

هنگامی که موجودیتی را از بانک اطلاعاتی دریافت نمایید، می‌توانید آن را ویرایش نمایید و مجددا به بانک اطلاعاتی اعمال نمایید. چون EF اطلاعی از قصد شما برای موجودیت نمی‌داند، مجبور است تغییرات شما را زیر نظر بگیرد که این زیر نظر گرفتن، هزینه و سربار دارد و این سربار و هزینه برای داده‌های زیاد، بیشتر خواهد شد. بنابراین اگر قصد دارید اطلاعاتی فقط خواندنی را از بانک اطلاعاتی دریافت نمایید، بهتر است صراحتا به EF بگویید این موجودیت را تحت ردیابی قرار ندهد.
string city = "New York";

List<School> schools = db.Schools
    .AsNoTracking()
    .Where(s => s.City == city)
    .Take(100)
    .ToList();

استفاده از متد AsNoTracking  در کد بالا سبب خواهد شد 100 مدرسه که در شهر نیویورک وجود دارد توسط EF، بدون تحت نظر گرفتن آن‌ها از بانک اطلاعاتی دریافت شوند و سرباری نیز تحمیل نشود.

ویوهای از قبل کامپایل شده

معمولا، هنگامی که از EF برای اولین بار استفاده می‌نمایید، ویوهایی ایجاد می‌گردد که برای ایجاد کوئری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. این ویوها در طول حیات برنامه فقط یکبار ایجاد می‌شوند. ولی همین یکبار هم زمانبر هستند. خوشبختانه راه‌هایی وجود دارد که ایجاد این ویوها را در زمان runtime انجام نداد و آن راه، استفاده از ویوهای از پیش کامپایل شده است. یکی از راههای ایجاد این ویوها استفاده از Entity Framework Power Tools است. بعد از نصب اکستنشن، بر روی فایل کانتکست راست کلیک کرده و سپس گزینه‌ی Generate Views را از منوی Entity Framework انتخاب کنید.

توجه داشته باشید که هر تغییری را بعد از ایجاد این ویوها بر روی کانتکست اعمال نمایید، باید آن‌ها را مجددا تولید کنید. برای آشنایی بیشتر با این ویوها به این لینک مراجعه کنید. هم چنین پکیج نیوگتی بنام EFInteractiveViews نیز برای این منظور تهیه و توزیع شده است.


حذف کوئری‌های ابتدایی غیر ضروری

در هنگام شروع به کار با EF، چندین کوئری آغازین بر روی دیتابیس اجرا می‌شوند. یکی از کوئری‌های آغازین جهت تشخیص نسخه‌ی دیتابیس است که همانطور در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، در حدود چند میلی ثانیه می‌باشد.

با توجه به توضیحات، در صورتیکه اطلاعی از نسخه‌ی دیتابیس دارید، می‌توانید این کوئری ابتدایی را تحریف نمایید. برای اینکار می‌توان توسط متد ()ResolveManifestToken کلاسی که اینترفیس IManifestTokenResolver را پیاده سازی کرده است، نسخه‌ی دیتابیس را برگردانیم و از یک رفت و برگشت به دیتابیس جلوگیری نماییم.

 public class CustomManifestTokenResolver : IManifestTokenResolver
{
    public string ResolveManifestToken(DbConnection connection)
    {
        return "2014";
    }
}
و توسط کلاسی که از کلاس DbConfiguration ارث بری کرده است آن را استفاده نماییم.
 public class CustomDbConfiguration : DbConfiguration
{
    public CustomDbConfiguration()
    {
        SetManifestTokenResolver(new CustomManifestTokenResolver());
    }
}


تخریب کانتکست

تخریب و از بین بردن کانتکست هنگامی که به آن نیاز نداریم بسیار ضروری است. یکی از روشهای اصولی برای Disposing کانتکست، محصور کردن آن بوسیله دستور Using است (البته فرض بر این است که قرار نیست از الگوهای اشاره شده استفاده نماییم). در صورت عدم تخریب صحیح کانتکست باید منتظر آسیب جدی به کارایی Garbage Collector جهت آزاد سازی منابع مورد استفاده کانتکست و هم چنین باز نمودن اتصالات جدید به دیتابیس باشید.


پاسخگویی به چندین درخواست بر روی یک کانکشن

EF از قابلیتی بنام Multiple Result Sets می‌تواند بهره ببرد که این قابلیت باعث می‌شود بر روی یک کانکشن ایجاد شده، یک یا چند درخواست از دیتابیس ارسال و یا دریافت شود که سبب کاهش تعداد رفت و برگشت به دیتابیس می‌شود. کاربرد دیگر این قابلیت، زمانی است که تاخیر زیادی (latency) بین اپلیکیشن و دیتابیس وجود دارد.

برای فعالسازی کافی است مقدار زیر را در کانکشن استرینگ اضافه نمایید:

MultipleActiveResultSets=True;


استفاده از متدهای ناهمگام

در C#5 و EF6 پشتیبانی خوبی از متدهای ناهمگام فراهم شده است و اکثر متدهایی مانند ToListAsync, CountAsync, FirstAsync, SaveChangesAsync و غیره که باعث رفت و برگشت به دیتابیس می‌شوند امکان پشتیبانی ناهمگام را نیز دارند. البته این قابلیت برای برنامه‌های یک درخواست در یک زمان شاید مفید نباشد؛ ولی برای برنامه‌های وبی برعکس. در برنامه وب جهت پشتیبانی از بارگذاری همزمان (concurrent) قابلیت ناهمگام (Async) سبب خواهد شد منابع تا زمان اجرای کوئری به ThreadPool بازگردانده شود و برای سرویس دهی مهیا باشند که باعث افزایش scalability خواهد شد.

بررسی و آزمایش با داده‌های واقعی

در اکثر مواقع کارآیی با حجیم شدن داده‌ها کاهش پیدا می‌کند (البته در صورت عدم رعایت اصول استاندارد). بنابراین بررسی کارآیی در محیط هایی با حجم داده‌های بالا ضروری است. هیچ چیز بدتر از آن نیست که همه چیز در محیط توسعه خوب و بی نقص باشد ولی در محیط عملیاتی به شکست بیانجامد. به همین جهت سعی کنید از ابزارهای تولید داده (^ و ^ و ^) برای ایجاد داده‌های آزمایشی استفاده نمایید. سپس کارآیی کوئری خود را مورد بررسی و آزمایش قرار دهید.

مطالب
برنامه نویسی اندروید با Xamarin.Android - قسمت سوم
در این مقاله می‌خواهیم یک لیست ساده را ایجاد کرده و داخل یک کنترل (View)، از نوع ListView قرار دهیم. همچنین با برخی از کنترل‌های پرکاربرد، برای چیدمان کنترل‌ها در اندروید آشنا می‌شویم.

قبل از شروع به طراحی UI باید کمی با واحدهای اندازه گیری در اندروید آشنا شویم. بدانید و آگاه باشید که استفاده از واحد Pixel برای تعیین اندازه در اندروید کار بسیار اشتباهی است. طراح همیشه باید Density یا تراکم صفحه‌ی نمایش را در نظر بگیرد. تراکم صفحه‌ی نمایش به معنای تعداد پیکسل موجود در یک اینچ می‌باشد. اندازه‌ی 100 پیکسل در دستگاه‌های مختلف با (dpi(Dot Per Inchهای متفاوت به یک اندازه نیست.

واحد dpi: اندروید واحد dpi را برای طراحی و چیدمان Layoutها معرفی کرده است. dpi مخفف Device Independent Pixel هست و معمولا بصورت dp نوشته می‌شود که یک واحد پیکسلی مجازی است و بر پایه‌ی یک صفحه نمایش با رزولوشن 160dpi طراحی شده‌است. به عبارت دیگر یک dp، یک پیکسل در یک صفحه‌ی نمایش با رزولوشن 160dpi می‌باشد. این واحد این اطمینان را به شما می‌دهد که یک View، در صفحه نمایش‌های با رزولوشن متفاوت، بطور مناسبی بزرگ یا کوچک می‌شود.

واحد sp: مخفف Scale Independent Pixel است و شبیه dp عمل می‌کند؛ با این تفاوت که تنظیمات کاربر را (مثلا شخصی که بخاطر ضعف چشم اندازه‌ی قلم گوشی خود را بزرگ نموده) در محاسبات خود در نظر می‌گیرد. به دلیل آنکه از لحاظ زیبایی شناسی و همچنین چیدمان عناصر داخل UI زمانیکه از واحد اندازه گیری sp استفاده می‌کنیم ممکن است با مشکل مواجه شویم، بیشتر از dp استفاده می‌کنیم، مگر در بعضی مواقع آن هم برای مقداردهی به اندازه‌ی قلم!

خوب! به سراغ فولدر Layout رفته و Main.axml را باز نمایید. به قسمت Source بروید.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="vertical"
    android:layout_width="fill_parent"
    android:layout_height="fill_parent">
    <Button
        android:id="@+id/MyButton"
        android:layout_width="fill_parent"
        android:layout_height="wrap_content"
        android:text="@string/Hello" />
</LinearLayout>
در این سند axml یک LinearLayout مشاهده می‌نمایید. وقتی شما View را به LinearLayout اضافه می‌کنید، با توجه به اینکه orientation آن را vertical یا horizontal انتخاب کرده باشید، به صورت افقی و یا عمودی طرح بندی را انجام می‌دهد.

layout_width و layout_height (مقداردهی آن‌ها الزامی است) ابعاد layout ما را مشخص می‌کنند. مقدار fill_parent دیگر منسوخ شده و به جای آن match_parent استفاده می‌شود و به معنای آن است که تمام فضای موجود در کنترل را اشغال کند. مقدار دیگری که می‌توان به آن نسبت داد (و در layout_height مربوط به Button مشاهده می‌نمایید)، wrap_content می‌باشد که اعلام می‌کند فقط به میزان مورد نیاز برای محتویات، کنترل والد را اشغال کند. البته با تغییر میزان محتویات، اندازه‌ی کنترل متغییر است. شما می‌توانید مقادیر عددی را هم با واحد dp یا حتی pixel (که اصلا توصیه نمی‌شد) جایگزین نمایید.

در ادامه، کنترل (که در اندروید به آن View گفته می‌شود) Button را حذف نمایید و به جای آن یک ListView را قرار دهید و نامی را به آن نسبت دهید. ListView از کاربردی‌ترین و مهم‌ترین کنترل‌های اندروید می‌باشد. ListView شامل قسمت‌های زیر است:
Rows: قسمت نمایش دهنده‌ی داده‌ها.
Adapter: یک کلاس که وظیفه‌ی انقیاد منبع داده را به ListView، بر عهده دارد.
Fast Scrolling: یک دسته(handle) که به کاربر اجازه می‌دهد تا در طول ListView حرکت کند.
Section Index: یک view می‌باشد و جایگاه لیت را هنگام اسکرول مشخص میکند و معمولا در Contacts گوشی بصورت ابتدای حروف نام مخاطبین خود مشاهده کرده‌اید.
Layout زیر را در نظر بگیرید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="vertical"
    android:layout_width="match_parent"
    android:layout_height="match_parent">
    <ListView
        android:background="#fff"
        android:id="@+id/NameListView"
        android:layout_width="match_parent"
        android:layout_height="match_parent" />
</LinearLayout>  
به MainActivity.cs بروید و کدهای مربوط به Button قبلی را که با ListView جایگزین کرده‌ایم، حذف نمایید. متد OnCreate به این صورت می‌باشد:
protected override void OnCreate(Bundle bundle)
        {
            base.OnCreate(bundle);
            SetContentView(Resource.Layout.Main);

            List<string> namesList = new List<string>
            {
                "Mohammad","Fatemeh","Ali","Hasan","Husein","Mohsen","Mahdi",
            };
            var namesAdapter = new ArrayAdapter<string>
                (this, Android.Resource.Layout.SimpleListItem1, namesList);

            var listview = FindViewById<ListView>(Resource.Id.NameListView);
            listview.Adapter = namesAdapter;
        }
همانطور که گفته شد SetContentView مشخص کننده‌ی layout مورد نظر ما برای نمایش می‌باشد. می‌توان بدون هیچ layout خاصی با کدهای سی شارپ، کنترل‌های مورد نظر را ایجاد کرد که کار زمانبری است؛ ولی بعضی مواقع مجبور به این کار هستیم.
namesList یک لیست ساده از نوع string با مقدار دهی اولیه است.
ArrayAdapter یک کلاس Adapter توکار می‌باشد که یک آرایه (یا لیست) را از نوع string، برای نمایش به ListView متصل می‌کند (bind). نوع جنریک آن یعنی <ArrayAdapter<T برای نوع‌های دیگر هم استفاده می‌شود. در واقع Adapter با دریافت یک لیست برای نمایش و یک Layout برای تعیین نوع نمایش، به ازای هر سطر از اطلاعات یک View را با اطلاعات آن سطر به سمت ListView ارسال می‌کند. در اینجا ما در سازنده‌ی ArrayAdapter با استفاده از Resourceهای توکار اندروید که از طریق Android.Resource به آن‌ها دسترسی داریم، یک layout ساده را شامل یک TextView(مانند label و یا textBlock)، به همراه namesList، برای Adapter ارسال کردیم.
متد FindViewById با توجه به Layout معرفی شده‌ی به Activity، به دنبال View با Id مورد نظر می‌پردازد. مهم نیست که در Layoutهای جداگانه نام‌های یکسانی استفاده کنید. این متد در کلاس View قرار دارد و تمام کنترل(View)ها، فرزند آن می‌باشند. در اینجا از نوع جنریک آن استفاده شده که عمل تبدیل View به ListView را خود متد بر عهده بگیرد.
در انتها Adapter مورد نظر به ویژگی Adpater کنترل ListView اضافه می‌شود.

ListView کنترل بسیار منعطفی می‌باشد. برخی ویژگی‌ها آن را در زیر می‌توانید مشاهده بفرمایید:
  • android:dividerHeight                    // ارتفاع جداکننده‌ی سطرها
  • android:divider                            // رنگ جداکننده‌ی سطرها
  • android:layoutAnimation               // انیمیشن برای layoutها 
  • android:background                    // رنگ ضمینه را مشخص میکند. البته میتوانید یک style را به ان نسبت دهید

خوب؛ حالا بیایید یک ListView را با ظاهر و Adapter سفارشی بسازیم.
ابتدا باید یک Layout را طراحی کنیم تا به ازای هر سطر برای ListView ارسال شود. با استفاده از Add->New item یک Layout را به فولدر layout اضافه کنید.
کد زیر را درون فایل axml مربوطه کپی کنید. 
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="horizontal"
    android:layout_width="match_parent"
    android:layout_height="wrap_content"
    android:padding="14dp">
    <TextView
        android:text=""
        android:gravity="center_vertical"
        android:layout_width="wrap_content"
        android:layout_height="match_parent"
        android:id="@+id/idTextView" />
    <TextView
        android:text=""
        android:gravity="center_vertical"
        android:layout_width="match_parent"
        android:layout_height="match_parent"
        android:id="@+id/nameTextView"
        android:layout_marginLeft="14dp" />
</LinearLayout>
کلاس زیر (یا هر کلاس دلخواه دیگری) را به عنوان مدل برنامه اضافه کنید.
namespace DotSystem.ir.App1.Model
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string PersonName { get; set; }

    }
حالا باید Adapter خود را بسازیم. ابتدا کلاسی را با نام PersonAdapter به برنامه اضافه نمایید. این کلاس باید از کلاس BaseAdapter (نوع جنریک آن هم موجود می‌باشد) و یا فرزندان آن ArrayAdapter، CursorAdapter و ... ارث بری نماید. اگر مستقیما از BaseAdapter استفاده کنیم، به دلیل Abstract بودن تعدادی از متدها و Propertyها مجبور به override کردن آن‌ها می‌شویم. ما در اینجا از BaseAdapter استفاده می‌کنیم. کد زیر را در نظر بگیرید:
namespace DotSystem.ir.App1.Adapters
{
    public class PersonAdapter : BaseAdapter<Model.Person>
    {
        public override Person this[int position]
        {
            get
            {
                throw new NotImplementedException();
            }
        }

        public override int Count
        {
            get
            {
                throw new NotImplementedException();
            }
        }

        public override long GetItemId(int position)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
BaseAdapter شامل یک Indexer برای دسترسی آسان به Itemهای لیست، یک ویژگی برای برگرداندن تعداد آیتم‌ها، متدی برای برگرداندن Id هر آیتم و مهمترین بخش آن یعنی متد GetView که برای نمایش هر آیتمی یک بار اجرا می‌شود و Layout مورد نظر ما را با اطلاعات پر کرده و به سمت ListView می‌فرستد.

در اینجا ما به چند فیلد داخل کلاس احتیاج داریم.
  • لیست اطلاعات مورد نظر.
  • Activity جاری که Adapter را استفاده می‌کند.
بنابراین دو فیلد را به همراه متد سازنده، برای مقدار دهی آن‌ها اضافه کرده و کلاس بالا را نیز تکمیل می‌کنیم.
namespace DotSystem.ir.App1.Adapters
{
    public class PersonAdapter : BaseAdapter<Person>
    {
        protected Activity _activity = null;
        protected List<Person> _list = null;
        public PersonAdapter(Activity activity, List<Person> list)
        {
            _activity = activity;
            _list = list;
        }
        public override Person this[int position]
        {
            get
            {
                return _list[position];
            }
        }

        public override int Count
        {
            get
            {
                return _list.Count;
            }
        }

        public override long GetItemId(int position)
        {
            return _list[position].Id;
        }

        public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در این مرحله باید متد GetView را پیاده سازی کنیم. به پیاده سازی زیر دقت کنید:
public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            if (convertView == null)
                convertView = _activity.LayoutInflater
                    .Inflate(Resource.Layout.PersonListViewItemLayout, parent, false);

            var idTextView = convertView.FindViewById<TextView>(Resource.Id.idTextView);
            var nameTextView = convertView.FindViewById<TextView>(Resource.Id.NameListView);

            var persion = _list[position];

            idTextView.Text = persion.Id.ToString();
            nameTextView.Text = persion.PersonName;

            return convertView;
        }
در مرحله‌ی اول بررسی می‌کنیم که اگر convertView برابر با null بود، آن را مقدار دهی کند. این نکته بسیار مهم است، چرا که ListView برای کارآیی بهتر فقط آن آیتم هایی را که در دید کاربر باشد، با متد GetView لود میکند و دوباره با اسکرول لیست، عمل فراخوانی متد انجام می‌شود؛ البته اینبار بدون مقدار null برای convertView. بنابراین اگر دیدید که هنگام اسکرول لیست، آیتم‌ها جابجا شدند، این بخش از متد را دوباره بررسی نمایید.
Inflate متدی است که Layout و نگه دارنده‌ی  layout را گرفته و آن را برای نمایش در Activity آماده می‌کند. سپس دو View را که در Layout ما وجود دارند، گرفته مقدار دهی می‌کنیم و در آخر هم convertView را برای نمایش به سمت ListView می‌فرستیم.
حال متد OnCreate را به صورت زیر بازنویسی نموده و برنامه را اجرا می‌کنیم.
protected override void OnCreate(Bundle bundle)
        {
            base.OnCreate(bundle);
            SetContentView(Resource.Layout.Main);

            List<Model.Person> personList = new List<Model.Person>
            {
                new Model.Person() {Id = 1, PersonName = "Mohammad", },
                new Model.Person() {Id = 2, PersonName = "Ali", },
                new Model.Person() {Id = 3, PersonName = "Fatemeh", },
                new Model.Person() {Id = 4, PersonName = "hasan", },
                new Model.Person() {Id = 5, PersonName = "Husein", },
                new Model.Person() {Id = 6, PersonName = "Mohsen", },
                new Model.Person() {Id = 14, PersonName = "Mahdi", },
            };
            var personAdapter = new Adapters.PersonAdapter(this, personList);

            var listview = FindViewById<ListView>(Resource.Id.NameListView);
            listview.Adapter = personAdapter;
        }
مطالب
مدیریت AccessViolationException در برنامه‌های دات نت 4 به بعد
فرض کنید که از یک برنامه‌ی native ویندوز برای تهیه تصاویر سایت‌ها در یک برنامه‌ی وب استفاده می‌کنید و صبح که به سایت سر زده‌اید پیام در دسترس نبودن سایت قابل مشاهده است. مشکل از کجا است؟!

یک مثال ساده

using System;

namespace AccessViolationExceptionSample
{
    class Program
    {
        private static unsafe void AccessViolation()
        {
            byte b = *(byte*)(8762765876);
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            try
            {
                AccessViolation();
            }
            catch (Exception ex)
            {
                Console.WriteLine(ex);
            }

            Console.WriteLine("Press a key...");
            Console.ReadKey();
        }
    }
}
برنامه‌ی کنسول فوق را پس از فعال سازی Allow unsafe code در قسمت تنظیمات پروژه، کامپایل کرده و سپس آن‌را خارج از VS.NET اجرا کنید. احتمالا انتظار دارید که قسمت catch این کد حداقل اجرا شود و سپس سطر «کلیدی را فشار دهید» ظاهر گردد. اما ... خیر! کل پروسه کرش کرده و هیچ پیام خطایی را دریافت نخواهید کرد. اگر به لاگ‌های ویندوز مراجعه کنید پیام زیر قابل مشاهده است:
 System.AccessViolationException.  Attempted to read or write protected memory.
 This is often an indication that other memory is corrupt.
و این نوع مسایل هنگام کار با کتابخانه‌های C و ++C زیاد ممکن است رخ دهند. نمونه‌ی آن استفاده از WebControl دات نت است یا هر برنامه‌ی native دیگری. در این حالت اگر برنامه‌ی شما یک برنامه‌ی وب باشد، عملا سایت از کار افتاده‌است. به عبارتی پروسه‌ی ویندوزی آن کرش کرده و بلافاصله از طرف ویندوز خاتمه یافته است.


چرا قسمت catch اجرا نشد؟

از دات نت 4 به بعد، زمانیکه دسترسی غیرمجازی به حافظه صورت گیرد، برای مثال دسترسی به یک pointer آزاد شده، استثنای حاصل، توسط برنامه catch نشده و اجازه داده می‌شود تا برنامه کلا کرش کند. به این نوع استثناءها Corrupted State Exceptions یا CSE گفته می‌شود. اگر نیاز به مدیریت آن‌ها توسط برنامه باشد، باید به یکی از دو طریق زیر عمل کرد:
الف) از ویژگی HandleProcessCorruptedStateExceptions بر روی متد فراخوان کتابخانه‌ی native باید استفاده شود. برای مثال در کدهای فوق خواهیم داشت:
   [HandleProcessCorruptedStateExceptions]
  static void Main(string[] args)
  {
ب) و یا فایل کانفیگ برنامه را ویرایش کرده و چند سطر ذیل را به آن اضافه کنید:
 <?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
  <runtime>
     <legacyCorruptedStateExceptionsPolicy enabled="true" />
  </runtime>
</configuration>
در این حالت مدیریت اینگونه خطاها در کل برنامه همانند برنامه‌های تا دات نت 3.5 خواهد شد.
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت چهارم - مبانی Blazor - بخش 1 - Data Binding
یک نکته‌ی تکمیلی: روش تعریف data binding دو طرفه در کامپوننت‌ها
در مطلب جاری، binding دو طرفه بررسی شد؛ که نکته‌ی مورد بحث آن، به ویژگی‌های استاندارد HTML مانند ویژگی value یک input استاندارد اختصاص داشت. اما اگر بخواهیم در کامپوننت‌های سفارشی خود، این binding دو طرفه را تعریف کنیم تا قابل اعمال به خواص و ویژگی‌های #C باشد (مانند bind-ProprtyName@)، روش کار به نحو دیگری است. نمونه‌ی آن کامپوننت استاندارد InputText خود Blazor است که در اینجا هم دارای bind-Value@ است؛ اما این Value (شروع شده‌ی با حروف بزرگ) یک خاصیت #C تعریف شده‌ی در کلاس InputText است و نه یک ویژگی استاندارد HTML که عموما با حروف کوچک شروع می‌شوند:
<InputText @bind-Value="employee.FirstName" />
برای رسیدن به bind-Value@ فوق، سه مرحله باید طی شود:
الف) یک پارامتر عمومی به نام Value باید در کلاس کامپوننت جاری تعریف شود تا بتوان از طریق والد آن، مقداری را دریافت کرد (یک طرف binding به این نحو تشکیل می‌شود):
[Parameter] public string Value { set; get; }
ب) یک رویداد خاص Blazor، به نام EventCallback نیز باید اضافه شود تا به کامپوننت استفاده کننده‌ی از کامپوننت جاری، تغییرات را اطلاع رسانی کند (به این نحو است که این binding، دو طرفه می‌شود و تغییرات رخ‌داده‌ی در اینجا، به کامپوننت والد در برگیرنده‌ی آن، اطلاع رسانی می‌شود):
[Parameter] public EventCallback<string> ValueChanged { get; set; }
نام آن هم ویژه‌است. یعنی حتما باید با نام پارامتر Value شروع شود (نام پارامتری که قرار است binding دو طرفه روی آن اعمال گردد) و حتما باید ختم به واژه‌ی Changed باشد. این الگوی استاندارد از این جهت مورد استفاده قرار می‌گیرد که در تعریف InputText فوق، چنین پارامتر و مقدار دهی را مشاهده نمی‌کنیم، اما ... در پشت صحنه توسط Blazor به صورت خودکار تشکیل شده و مدیریت می‌شود.

نکته‌ی مهم: در اینجا بجای EventCallback، از Action هم می‌توان استفاده کرد:
[Parameter] public Action<string> ValueChanged { get; set; }
تفاوت اصلی و مهم آن با EventCallback، در فراخوانی نشدن خودکار متد StateHasChanged، در پایان کار آن است. زمانیکه EventCallback ای فراخوانی می‌شود، Blazor به صورت خودکار در پایان کار آن، متد StateHasChanged را نیز فراخوانی می‌کند تا والد دربرگیرنده‌ی کامپوننت جاری، مجددا رندر شود (به همراه تمام کامپوننت‌های فرزند آن). اما <Action<T فاقد این درخواست خودکار رندر و به روز رسانی مجدد UI است.

ج) برای فعالسازی اعتبارسنجی استاندارد فرم‌های Blazor، نیاز به خاصیت ویژه‌ی سومی نیز هست (که اختیاری است):
[Parameter] public Expression<Func<string>> ValueExpression { get; set; }
این خاصیت ویژه نیز باید با نام Value یا همان پارامتر تعریف شده، شروع شود و حتما باید ختم به واژه‌ی Expression شود. در مورد اعتبارسنجی‌ها در قسمت‌های بعدی بیشتر بحث خواهد شد. این پارامتر و مدیریت آن توسط خود Blazor صورت می‌گیرد و به ندرت توسط ما به صورت مستقیمی مقدار دهی خواهد شد؛ مگر اینکه بخواهیم کامپوننتی مانند InputText را سفارشی سازی کنیم.

مرحله‌ی آخر این طراحی، فراخوانی پارامتر ValueChanged است تا به کامپوننت والد این تغییرات را اطلاع رسانی کنیم. روش استاندارد آن به صورت زیر است:
private string _value;

[Parameter]
public string Value
{
   get => _value;
   set
   {
       var hasChanged = string.Equals(_value, value, StringComparison.Ordinal);
       if (hasChanged)
       {
           _value = value;

           if (ValueChanged.HasDelegate)
           {
              _ = ValueChanged.InvokeAsync(value);
           }
         }
    }
}
در اینجا در قسمت set همان پارامتر Value ای که در قسمت الف تعریف کردیم، در صورت بروز تغییری نسبت به قبل، متد InvokeAsync پارامتر ValueChanged را فراخوانی می‌کنیم. تا همین اندازه برای اطلاع رسانی به والد کافی است؛ همچنین وجود مقایسه‌ی بین مقدار جدید و مقدار قبلی، برای کاهش تعداد بار به روز رسانی UI ضروری است. هر بار که ValueChanged.InvokeAsync فراخوانی می‌شود، والد کامپوننت جاری، یکبار دیگر UI را مجددا رندر خواهد کرد. بنابراین هر چقدر تعداد این رندرها کمتر باشد، کارآیی برنامه بهبود خواهد یافت.
در این قطعه کد، بررسی ValueChanged.HasDelegate را هم مشاهده می‌کنید. زمانیکه پارامتر Value ای با طی سه مرحله‌ی فوق تعریف شد، قرار نیست حتما توسط bind-Value@ مورد استفاده قرار گیرد. می‌توان Value را به صورت یک طرفه هم مورد استفاده قرار داد. در این حالت دو پارامتر ب و ج دیگر توسط Blazor ایجاد و مقدار دهی نشده و رهگیری نخواهند شد. یعنی تعریف bind-Value@ در سمت والد، معادل سیم کشی خودکار به ValueChanged و ValueExpression از طرف Blazor است و تعریف دستی آن‌ها ضرورتی ندارد. اما می‌توان bind-Value@ را هم تعریف نکرد و فقط نوشت Value. در این حالت از تنظیمات ب و ج صرفنظر می‌شود. بنابراین ضروری است که بررسی کنیم آیا پارامتر ValueChanged واقعا متصل به روال رویدادگردانی شده‌است یا خیر. اگر خیر، نیازی به اطلاع رسانی و فراخوانی متد ValueChanged.InvokeAsync نیست.
مطالب
کار با Visual Studio در ASP.NET Core
پیش نویس: این مقاله ترجمه شده فصل 6 کتاب Pro Asp.Net Core MVC2 می‌باشد.

کار با Visual Studio

در این مقاله، یکسری توضیحاتی در مورد ویژگی‌های کلیدی ویژوال استودیو به برنامه نویس‌های (توسعه دهنده‌های) پروژه‌های Asp.net Core MVC ارائه می‌دهیم.

 
ایجاد یک پروژه

در ابتدا یک پروژه‌ی وب جدید Asp.net core را به نام Working و بر اساس قالب Empty ایجاد می‌کنیم. سپس در کلاس startup، قابلیت MVC را فعال میکنیم (کدهای این قسمت، در فصل 5 کامل شرح داده شده‌است)
 

namespace Working
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            //app.Run(async (context) =>
            //{
            //    await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            //});
        }
    }
}

ایجاد مدل:

یک پوشه جدید را به نام Models ایجاد می‌کنیم و بعد در این پوشه یک کلاس جدید را به نام Product ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در کلاس ایجاد شده قرار میدهیم (این قسمت در فصل 5 نیز شرح داده شده‌است):
namespace Working.Models
{
    public class Product
    {
        public string Name { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }
}
برای ایجاد یک فروشگاه ساده از اشیاء محصول، من یک فایل کلاس را به نام SimpleRepository.cs به پوشه Models اضافه و از آن برای تعریف کلاس استفاده کردم.
 

namespace WorkingWithVisualStudio.Models
{
    public class SimpleRepository
    {
        private static SimpleRepository sharedRepository = new SimpleRepository();
        private Dictionary<string, Product> products = new Dictionary<string, Product>();
        public static SimpleRepository SharedRepository => sharedRepository;

        public SimpleRepository()
        {
            var initialItems = new[] { new Product { Name = "Kayak", Price = 275M }, new Product { Name = "Lifejacket", Price = 48.95M }, new Product { Name = "Soccer ball", Price = 19.50M }, new Product { Name = "Corner flag", Price = 34.95M } };
            foreach (var p in initialItems)
            {
                AddProduct(p);
            }
        }
        public IEnumerable<Product> Products => products.Values;
        public void AddProduct(Product p) => products.Add(p.Name, p);

    }
}
کلاس Stores، اشیا مدل را در حافظه ذخیره می‌کند. یعنی هر تغییری را که در Model داده باشید، زمانیکه نرم افزار متوقف یا Restart شود، از بین می‌رود. یک فروشگاه ناپیوسته برای مثال در این فصل کافی است. اما این رویکردی نیست که در بسیاری از پروژه‌های واقعی استفاده شود. در فصل 8 یک مثال را پیاده سازی می‌کنیم تا اطلاعات مدل Store را به صورت مداوم در بانک اطلاعاتی ذخیره کند.

نکته: من یک مشخصه (Property) استاتیک را به نام SharedRepository تعریف کردم که دسترسی به SimpleRepository را فراهم می‌کند و می‌تواند در طول برنامه از آن استفاده شود. این بهترین کار نیست، ولی میخواهم یک مشکل رایج را که در توسعه MVC روبرو میشوید، نشان دهم. من راه بهتری را برای کار با اجزای مشترک، در فصل 18 توضیح می‌دهم.


ایجاد Controller و View

در پوشه Controllers، یک فایل جدید را به نام HomeController.cs ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace WorkingWithVisualStudio.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Index() => View(SimpleRepository.SharedRepository.Products);
    }
}
این یکی Action Method ایی به نام Index است که اطلاعات مدل را دریافت می‌کند و برای View پیشفرض، جهت نمایش ارسال می‌کند. برای ایجاد View هم بر روی پوشه Views/Home راست کلیک کرده و یک View را به نام index.cshtml ایجاد کنید؛ با کدهای زیر:
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
</head>
<body>
    <table>
    <thead>
        <tr>
        <td>Name</td>
        <td>Price</td>
        </tr>
        </thead>
    <tbody>            @foreach (var p in Model)
    {<tr>
        <td>@p.Name</td>
        <td>@p.Price</td>
        </tr>}
        </tbody>
    </table>
</body>
</html>
این View شامل یک جدول است که از حلقه foreach Razor، برای ایجاد ردیف‌هایی برای هر شیء مدل استفاده می‌کند. جایی که هر ردیف، حاوی سلول‌هایی برای خواص نام و قیمت است. اگر شما برنامه کاربردی را اجرا کنید، نتایج حاصل را در شکل خواهید دید:

مدیریت بسته‌های نرم افزاری

دو نوع مختلف از بسته‌های نرم افزاری مورد نیاز برای Asp.Net Core MVC وجود دارند.

معرفی NuGet 

ویژوال استودیو به همراه یک ابزار گرافیکی برای مدیریت بسته‌های NET. است که در یک پروژه گنجانده شده‌است. برای باز کردن این ابزار، گزینه Management NuGet Packages for Solution را از منوی Tools ➤ NuGet Package Manager انتخاب کنید. به این ترتیب ابزار NuGet باز می‌شود و لیستی از بسته‌هایی که قبلا نصب شده‌اند، نمایش داده می‌شود؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده‌است:
 


برگه‌ی Installed، خلاصه‌ای از بسته‌هایی را که قبلا در پروژه نصب شده‌اند، نشان می‌دهد. از برگه‌ی Browse، برای یافتن و نصب بسته‌های جدید می‌توان استفاده کرد و برگه‌ی Updates، فهرست package هایی را که نسخه‌های اخیر آن‌ها منتشر شده‌اند، نمایش می‌دهد.

 
معرفی بسته‌ی MICROSOFT.ASPNETCORE.ALL

اگر شما از نسخه‌های قبلی Asp.Net Core استفاده کرده باشید، باید یک لیست طولانی از بسته‌های NuGet را به پروژه جدید خود اضافه نمایید. Asp.Net Core2 یک بسته‌ی متفاوت را به نام Microsoft.AspNetCore.All معرفی می‌کند.

پکیچ Microsoft.AspNetCore.All یک meta-package است که شامل تمام بسته‌های Nuget مورد نیاز Asp.net Core و MVC Framework است. یعنی شما دیگر نیازی به نصب تک به تک این نوع بسته‌ها ندارید و هنگامیکه برنامه خود را منتشر می‌کنید، هر بسته‌ای از بسته‌های Meta-package که مورداستفاده قرار نمی‌گیرند، حذف خواهند شد. البته این بسته در نگارش 2.1، قسمت All آن به App تغییر نام یافته‌است.
 
معرفی بسته‌های Nuget و موقعیت ذخیره سازی آن‌ها

ابزار NuGet لیست بسته‌های پروژه را در فایل projectname.csproj نگهداری می‌کند. در اینجا <projectname> با نام پروژه جایگزین میشود. برای مثال در پروژه فوق اطلاعات Nuget، در فایل WorkingWithVisualStudio.csproj ذخیره می‌شوند. ویژوال استودیو محتویات فایل csproj را در پنجره‌ی Solution Explorer نمایش نمی‌دهد. برای ویرایش این فایل، روی پروژه در پنجره‌ی Solution Explorer راست کلیک کنید و گزینه‌ی Edit WorkWithVisualStudio.csproj را از منوی باز شده، انتخاب کنید. ویژوال استودیو فایل را برای ویرایش باز می‌کند. فایل csproj یک فایل XML است و شما در آن عنصری را مانند قطعه کد زیر در آن می‌بینید که Asp.net Core Meta package را به پروژه اضافه می‌کند:
<ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.All" Version="2.0.0" />
</ItemGroup>
در اینجا یک بسته با نام و شماره نسخه مورد نیاز مشخص شده‌است. اگرچه بسته Meta-Package شامل تمام ویژگی‌های مورنیاز Asp.Net Core MVC می‌باشد، اما شما هنوز هم باید بسته‌های دیگری را به پروژه اضافه کنید تا بتوانید از ویژگی‌های اضافی خاص آن‌ها استفاده کنید. این بسته‌ها را می‌توان توسط رابط‌های خط فرمان و یا ابزار گرافیکی آن اضافه کرد. حتی شما می‌توانید فایل Csproj را به صورت مستقیم ویرایش کنید و ویژوال استودیو میتواند تغییرات بسته‌ها را شناسایی کرده، دانلود و نصب کند.
 


هنگامیکه از NuGet برای اضافه کردن یک بسته به پروژه‌ی خود استفاده می‌کنید، به صورت خودکار به همراه هر بسته‌ای که به آن وابستگی دارد، نصب می‌شود. شما می‌توانید بسته‌های Nuget و وابستگی‌های آن‌ها را در SolutionExpolrer از طریق گزینه‌ی Dependencies -> Nuget مشاهده کنید که هر یک از بسته‌های موجود در فایل csproj و وابستگی‌های آن‌ها را نشان می‌دهد. برای نمونه بسته Meta-Package ASP.Net Core دارای تعداد زیادی وابستگی است؛ برخی از آنها در شکل زیر دیده میشوند:


 
معرفی Bower

یک بسته Client-Side، شامل محتوایی است که به مشتری ارسال می‌شود؛ مانند فایل‌های جاوا اسکریپت، Css Stylesheets و یا تصاویر. از Nuget برای مدیریت این نوع فایل‌ها در پروژه نیز استفاده میشود. اما اکنون Asp.Net Core MVC پشتیبانی توکاری را از یک ابزار مدیریت بسته‌های سمت کاربر، به نام Bower نیز ارائه می‌دهد. Bower یک ابزار منبع باز ( Open Source ) است که در خارج از مایکروسافت و دنیای NET. توسعه داده شده و نگهداری می‌شود.

نکته: Bower به تازگی منسوخ شده اعلام گردیده‌است. ممکن است هشدارهایی را که ابزارهای جایگزین را پیشنهاد می‌کنند نیز مشاهده کنید. با این حال پشتیبانی از Bower با ویژوال استودیو یکپارچه شده‌است و در نگارش 2.1 ابزار مدیریت سمت کلاینت جدید دیگری را نیز بجای آن معرفی کرده‌اند.
 

معرفی لیست بسته‌های Bower

بسته‌های Bower از طریق فایل ویژه‌ی bower.json مشخص می‌شوند. برای ایجاد این فایل در پنجره Solution Explorer روی پروژه WorkingWithVisualStudio راست کلیک کنید و Add -> New Item را از منوی باز شده انتخاب کنید. سپس قالب مورد نظر Bower Configuration File را از Asp.net Core -> Web -> General  Category انتخاب نمائید؛ مانند تصویر زیر:
 


ویژوال استودیو نام bower.json را برای آن قرار میدهد. برروی ok کلیک می‌کنیم و یک فایل جدید، با محتویات پیشفرض زیر به پروژه اضافه میشود:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {}
}
به علاوه برای فایل Bower.json، تصویر زیر بسته‌های Client Side وابسته به Bower را نشان میدهد. از این قسمت برای اضافه کردن وابستگی‌های برنامه نیز استفاده میشود.


نکته: منبع بسته‌های Bower در لینک http://bower.io/search وجود دارد. شما می‌توانید بسته‌ها مورنظر را در اینجا جستجو و به پروژه اضافه کنید.

بعد از اینکه بسته‌ها نصب شدند، محتویات فایل bower.json به صورت زیر می‌باشد:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "resolutions": {
    "jquery": "3.3.1"
  }
}

در ادامه بسته Bootstrap CSS به پروژه اضافه شده‌است. زمانیکه شما فایل Bower.json را ویرایش می‌کنید، ویژوال استادیو لیستی از نام بسته‌ها و نسخه‌های بسته‌های موجود را نمایش می‌دهد؛ مانند تصویر زیر:


در زمان نوشتن این مطلب، آخرین نسخه‌ی پایدار بسته بوت استرپ، 3،3،7 است. البته اگر در دقت کنید، در اینجا سه گزینه‌ی ارائه شده‌ی توسط ویژوال استودیو وجود دارند: 3.3.7 و 3.3.7^ و 3.3.7~. شماره نسخه می‌تواند در طیف وسیعی از روش‌های مختلف در فایل bower.json مشخص شود. مفیدترین آنها در جدول زیر شرح داده شده‌اند. استفاده از شماره نسخه صریح یک بسته، امن‌ترین راه برای مشخص کردن یک بسته است. این تضمین می‌کند که شما همیشه با همان نسخه کار می‌کنید؛ مگر اینکه عمدا فایل bower.json را برای پاسخ گویی به درخواست‌های دیگری به روز رسانی کنید:
  فرمت    توضیحات 
  3.3.7  بیان شماره مستقیم بسته نصب شده و تطبیق دقیق آن با شمار نسخه ، e.g ، 3.3.7 
  *  با استفاده از یک ستاره به Bower اجازه نصب آخرین نسخه را می‌دهد
3.3.7 =<3.3.7<
پیشوند یک شماره نسخه با < یا =< به Bower اجازه می‌دهد تا هر نسخه از بسته‌ای که بزرگتر یا بزرگتر مساوی آن نسخه‌ی معین است، نصب شود 
3.3.7 =>3.3.7
پیشوند یک شماره نسخه با > یا => به Bower اجازه می‌دهد تا هر نسخه از بسته‌ای را که کوچکتر یا کوچکتر و مساوی نسخه‌ی معین است، نصب شود 
  3.3.7~  پیشوند یک شماره نسخه با یک tilde (با کاراکتر ~ ) به نسخه‌هایی که دو شماره اولیه آن‌ها مشابه باشند، اجازه نصب میدهد؛ حتی اگر شماره آخر آن نسخه متفاوت باشد. مانند نسخه‌های 3.3.9 و 3.3.8 و اجازه نصب نسخه 3.4.0 را نمیدهد؛ چون شماره دوم آن متفاوت است.
  3.3.7^  پیشوند یک شماره نسخه با یک قلم (کاراکتر ^) به نسخه‌هایی که شماره اول آنها مشابه باشند، اجازه نصب می‌دهد؛ حتی اگر شماره دوم آن‌ها متفاوت باشد. مانند نسخه‌های 3.3.1 و 3.4.1 و 3.5.1 اما نسخه 4.0.0 اجازه نصب ندارد 
 
نکته: برای مثال در این کتاب، من فایل bower.json را مستقیما ایجاد و ویرایش می‌کنم. ویرایش این فایل ساده است و به شما کمک می‌کند تا اطمینان حاصل کنید که نتایج مورد انتظار را در صورت پیگیری به همراه داشته باشد. همچنین ویژوال استودیو ابزار گرافیکی را نیز برای مدیریت بسته‌های bower فراهم می‌کند. شما می‌توانید با کلیک راست بر روی فایل bower.json و انتخاب Manage Bower packages به منوی باز شده دسترسی داشته باشید. ویژوال استادیو فایلهای bower.json را برای تغییرات نظارت می‌کند و به صورت خودکار از ابزار Bower برای دانلود و نصب بسته‌ها استفاده می‌کند. هنگامیکه شما تغییرات فایل را ذخیره می‌کنید، ویژوال استودیو بسته‌ی BootStrap را دانلود می‌کند و در پوشه‌ی wwwroot/lib ذخیره می‌کند.


مانند Nuget نیز Bower وابستگی‌های مرتبط با بسته‌های اضافه شده‌ی به یک پروژه را مدیریت می‌کند. BootStrap برای دسترسی به برخی از ویژگی‌های پیشرفته، به JQuery که یک کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی است، تکیه می‌کند. به همین دلیل است که دو بسته را در شکل فوق نشان داده است. شما می‌توانید لیست بسته‌ها و وابستگی‌های آنها را به صورت باز شده در بخش مورد نظر در Solution Explorer مشاهده کنید.

به روزرسانی بسته Bootstrap

در ادامه کتاب، من از نسخه قبلی Bootstrap CSS framework استفاده می‌کنم. هنگامی که دارم این را می‌نویسم، تیم Bootstrap در حال توسعه‌ی نسخه‌ی 4 bootStrap است و چندین بار منتشر شده‌است. این نسخه‌ها به عنوان "آلفا" برچسب گذاری شده‌اند، اما کیفیت آن‌ها بالا است و برای استفاده در نمونه‌های این کتاب به اندازه کافی پایدار است. با توجه به انتخاب نوشتن این کتاب با استفاده از Bootstrap 3 و نسخه پیش از نسخه بوت استرپ 4 و به زودی بایگانی شدن آن، تصمیم گرفتم از نسخه جدید استفاده کنم؛ حتی اگر برخی از نام‌های کلاس‌ها که برای شیوه نامه‌های عناصر HTML استفاده می‌شوند، احتمالا قبل از انتشار نهایی تغییر یابند. این مورد به این معنا است که شما باید همان نسخه از Bootstrap را که برای گرفتن نتایج موردنظر از خروجی نیاز دارید، استفاده  کنید.

برای به روزرسانی بسته Bootstrap، شماره نسخه را در فایل bower.json تغییر دهید. مانند کد زیر:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
    "bootstrap": "4.0.0-alpha.6"
  }
}
زمانی که شما تغییرات فایل bower.json را ذخیره می‌کنید، ویژوال استودیو نسخه جدید BootStrap را دانلود می‌کند.
معرفی توسعه و کامپایل مداوم

توسعه نرم افزار وب اغلب می‌تواند یک فرآیند تکراری باشد، جایی که تغییرات کوچکی را به ویووها یا کلاس‌ها می‌دهید و برنامه را اجرا می‌کنید تا اثرات آن را آزمایش کنید. MVC و ویژوال استودیو همکاری می‌کنند تا از این رویکرد مداوم استفاده کنند تا تغییرات را سریع‌تر و آسان‌تر ببینید.

 اعمال تغییرات در Razor Views  
در زمان توسعه، تغییراتی که به Razor View اعمال میشوند، به محض رسیدن درخواست‌های HTTP، از مرورگر دریافت میشوند. برای اینکه ببینید چطور کار می‌کند، برنامه را با انتخاب گزینه Start Debugging از منوی Debug اجرا کنید و هنگامیکه یک برگه‌ی مرورگر باز شد و اطلاعات نمایش داده شد، تغییراتی را که در زیر نمایش میدهم در فایل Index.cshtml اعمال کنید.

@model IEnumerable<WorkingWithVisualStudio.Models.Product>
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
</head>
<body>
    <h3>Products</h3>
    <table>
        <thead>
            <tr>
                <td>Name</td>
                <td>Price</td>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var p in Model)
            {
            <tr>
                <td>@p.Name</td>
                <td>@($"{p.Price:C2}")</td>
            </tr>}
        </tbody>
    </table>
</body>
</html>
تغییرات را در فایل Index ذخیره می‌کنیم و صفحه وب را با استفاده از دکمه browser Reload مجددا بارگذاری می‌کنیم. تغییرات در View (یک عنوان و فرمت را برای مشخصه Price به عنوان ارز وارد کردیم) در مرورگر هم اعمال شده است؛ مانند تصویر زیر:



اعمال تغییرات در کلاس‌های #C

برای کلاس‌های #C، از جمله کنترلرها و مدل‌ها، دو رویکرد موجود را که از طریق آیتم‌های مختلف در منوی Debug انتخاب می‌شوند، شرح می‌دهم:

Start Without Debugging
تغییرات در کلاس‌ها در پروژه به صورت خودکار زمانیکه یک درخواست HTTP دریافت می‌شود، برای مشاهده‌ی یک تجربه‌ی توسعه‌ی پویا، کامپایل می‌شوند. در این حالت برنامه بدون امکانات دیباگ و اشکال‌زادیی اجرا می‌شود.

Start Debugging
به شما اجزا میدهد صریح تغییرات را کامپایل کنید و برنامه را اجرا کنید ، بررسی مشکلات هم در زمان اجرا پروژه انجام میگیرد.به شما اجرا بررسی و تجزیه و تحلیل هر گونه مشکل در کد را میدهد.

 
کامپایل خودکار کلاس ها

در طول توسعه عادی، این چرخه کامپایل سریع به شما اجازه می‌دهد تا فورا تاثیر تغییرات خود را ببینید؛ حالا می‌تواند این تغییر اضافه نمودن یک اکشن جدید و یا ویرایش نمایش اطلاعات یک Model باشد. برای ارائه‌ی این نوع از توسعه، ویژوال استودیو به محض رسیدن درخواست HTTP از مرورگر، تغییرات را دریافت و کلاس‌ها را به صورت خودکار کامپایل می‌کند. برای دیدن اینکه چگونه کار می‌کند، گزینه Start Without Debugging را از منوی Debug در ویژوال استودیو انتخاب کنید. هنگامیکه مرورگر داده‌های برنامه را نمایش می‌دهد، تغییرات زیر را در فایل Home controller ایجاد کنید:
namespace WorkingWithVisualStudio.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Index() => View(SimpleRepository.SharedRepository.Products
            .Where(p => p.Price < 50));
    }
}
در این تغییرات با استفاده از LINQ محصولات را فیلتر می‌کنیم به طوری که فقط کالاهایی را که price آنها کمتر از 50 است، نمایش داده می‌شوند. تغییرات را در فایل کلاس controller ذخیره کنید و پنجره مرورگر را دوباره باز کنید. بدون توقف و یا راه اندازی مجدد برنامه در ویژوال استادیو، درخواست HTTP از مرورگر باعث عملیات کامپایل میشود و برنامه با استفاده از تغییرات کلاس Controller، دوباره راه اندازی خواهد شد و نتیجه را در زیر میتوانید ببینیدکه محصولات Kayak را از جدول حذف می‌کند.

ویژگی کامپایل خودکار زمانی مفید است که همه چیز برنامه ریزی شود. مشکل این است که خطاهای کامپایلر، در زمان اجرا و در مرورگر بجای ویژوال استودیو نمایش داده می‌شوند. در این حالت زمانیکه یک مشکل وجود دارد، سخت می‌توان متوجه شد که چه مشکلی ایجاد شده است. برای مثال، کدهای زیر اضافه کردن یک مقدار Null را به مجموعه نمایش میدهد. 
namespace WorkingWithVisualStudio.Models
{
    public class SimpleRepository
    {
        private static SimpleRepository sharedRepository = new SimpleRepository();
        private Dictionary<string, Product> products = new Dictionary<string, Product>();
        public static SimpleRepository SharedRepository => sharedRepository;

        public SimpleRepository()
        {
            var initialItems = new[] { new Product { Name = "Kayak", Price = 275M }, new Product { Name = "Lifejacket", Price = 48.95M }, new Product { Name = "Soccer ball", Price = 19.50M }, new Product { Name = "Corner flag", Price = 34.95M } };
            foreach (var p in initialItems)
            {
                AddProduct(p);
            }
            products.Add("Error", null);
        }
        public IEnumerable<Product> Products => products.Values;
        public void AddProduct(Product p) => products.Add(p.Name, p);

    }
}
مشکلی مانند ورودی Null تا زمانیکه برنامه اجرا نشود، نمایش داده نمیشود. بارگذاری صفحه مرورگر باعث می‌شود کلاس SimpleRepository به صورت خودکار کامپایل شود و برنامه دوباره راه اندازی خواهد شد. هنگامیکه MVC نمونه‌ای از کلاس Controller را برای پردازش درخواست HTTP از مرورگر ایجاد می‌کند، سازنده HomeController کلاس SimpleRepository را ایجاد خواهد کرد که به نوبه خود سعی می‌کند مقدار Null اضافه شده در لیست را پردازش کند. مقدار Null باعث بروز یک مشکل می‌شود، اما مشخص نیست مشکل چیست. مرورگر یک پیام مفید را نمایش نمی‌دهد.
توانایی نمایش صفحات خطاها  
زمانیکه مشکلی در پنجره‌ی مرورگر ایجاد شد، می‌توان یک راهنمای با اطلاعات مفید را نمایش داد. این قابلیت را می‌توانید با فعال کردن نمایش صفحات انجام داد که باید در تنظیمات کلاس Startup تغییرات زیر را اعمال کنید.

namespace WorkingWithVisualStudio
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }
        }
    }
}
اگر پنجره مرورگر را دوباره بارگذاری کنید، فرآیند کامپایل خودکار به صورت خودکار برنامه را بازسازی می‌کند و یک پیام خطای مفید‌تری را در مرورگر ایجاد می‌کند. مانند تصویر زیر:

پیام خطایی که توسط مرورگر نشان داده می‌شود، می‌تواند برای کشف مشکلات ساده، کافی باشد. اما برای مشکلات پیچیده‌تر و برای مشکلاتی که بلافاصله آشکار نمی‌شوند، ویژوال استودیو برای پیگیری خطا مورد نیاز است.

 
استفاده از Debugger

ویژوال استادیو از اجرای یک برنامه MVC با استفاده از Debugger نیز پشتیبانی می‌کند که اجازه می‌دهد برنامه برای بررسی وضعیت نرم افزار و دنبال کردن درخواستی که به برنامه ارسال میشود، متوقف و از این طریق، پیگیری شود. این مورد نیاز به یک سبک متفاوت از توسعه را دارد. زیرا تغییراتی را در کلاس‌های #C میدهیم، تا زمانیکه برنامه مجددا راه اندازی نشود، اعمال نمی‌شوند ( هرچند تغییرات Razor View هنوز هم به صورت خودکار اعمال میشوند). این سبک توسعه به همراه استفاده‌ی از ویژگی کامپایل خودکار نیست؛ اما Debugger ویژوال استودیو عالی است و می‌تواند بینش عمیق‌تری را در مورد نحوه‌ی کارکرد برنامه داشته باشد. برای اجرای برنامه با استفاده Debugger، در ویژوال استودیو از منوی Debug گزینه‌ی Start Debugging را انتخاب کنید. ویژوال استودیو کلاسهای #C در پروژه را قبل از اجرای برنامه کامپایل می‌کند. اما شما همچنان می‌توانید با استفاده از موارد موجود در منوی Build، کد خود را به صورت دستی نیز کامپایل کنید.

مثال فوق حاوی مقدار NULL است که سبب می‌شود یک NullReferenceException توسط کلاس SimpleRepository پرتاب شود. این حالت برنامه را قطع و کنترل اجرا را به توسعه دهنده منتقل می‌کند؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است



نکته: اگر Debugger خطا را نفهمد، گزینه‌ی Windows ➤ exception settings را از منوی Debugger ویژوال استودیو انتخاب کنید و اطمینان حاصل کنید که تمام انواع خطاهای در لیست خطاهای زمان اجرای زبان مشترک، تایید شده‌است.
تنظیم یک Break-point

Debugger عامل اصلی خطا را نمایش نمی‌دهد؛ تنها مکان آن‌را آشکار می‌کند. عبارتیکه ویژوال استودیو برجسته می‌کند نشان می‌دهد که این مشکل زمانی رخ می‌دهد که فیلتر کردن اشیاء با استفاده از LINQ انجام شود، اما یک کار کوچک لازم است تا از جزئیات کاسته شود و به علت اصلی برسد.
Breakpoint عبارتی است که به Debugger می‌گوید تا برنامه را متوقف کند و کنترل دستی برنامه را به برنامه نویس میدهد. شما می‌توانید وضعیت برنامه را بازبینی کنید و ببینید چه اتفاقی می‌افتد و به صورت اختیاری روند کاری را دوباره ادامه دهید.
برای ایجاد Breakpoint، روی عبارت راست کلیک کنید و در منوی باز شده، گزینه Breakpoint -> Insert Breakpoint را انتخاب کنید.

به عنوان مثال: یک Breakpoint به خط کد AddProduct در کلاس SimpleRepository اعمال کنید. همانطور که در شکل زیر نمایش داده میشود:
 


برنامه را اجرا کنید؛ با استفاده از Debug -> Start Debugging و یا با استفاده از Debug -> Restart برنامه را Restart می‌کنیم. در طی درخواست اولیه HTTP، برنامه اجرا میشود تا به نقطه‌ای که Break Point دارد برسد و در آنجا برنامه متوقف میشود. در این نقطه، شما می‌توانید از آیتم‌های منوی Debug ویژوال استودیو یا کنترل‌ها در بالای پنجره، برای کنترل اجرای برنامه استفاده کنید؛ یا از نمایش‌های مختلف Debugger موجود از طریق Debug -> Windows برای بررسی وضعیت برنامه استفاده می‌کنیم.
مشاهده مقادیر داده در ویرایشگر کد
رایج‌ترین استفاده Break Point، ردیابی مشکلات در کد شماست. قبل از اینکه بتوانید یک مشکل را رفع کنید، باید بدانید چه اتفاقی در حال رخ دادن است و یکی از ویژگیهای مفید ویژوال استودیو این است که توانایی مشاهده و کنترل ارزش متغیرها را درست در ویرایشگر کد، میدهد.
اگر اشاره‌گر ماوس را بر روی پارامتر p به متد AddProduct که توسط Debugger برجسته شده‌است، حرکت دهید، یک فرم ظاهر خواهد شد که ارزش فعلی p را نشان می‌دهد؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده‌است. من یک نمونه بزرگ شده از محتویات فرم ظاهر شده را نمایش میدهم تا به راحتی بتوانید متن در آن را بخوانید.
 


این مورد ممکن است مؤثر به نظر نرسد، چون شیء داده در یک سازنده همانند BreakPoint تعریف شده‌است. اما این ویژگی‌ها برای هر متغیری کار می‌کند. شما می‌توانید مقادیر را مشاهده کنید تا مقادیر خود و فیلد آنها را ببینید. هر مقدار دارای یک دکمه پین​​ کوچک به سمت راست است. برای زمانیکه کد در حال اجراست، برای نظارت بر مقدار، از آن استفاده کنید.
اشاره‌گر ماوس را بر روی متغیر P قرار دهید و مرجع محصول را پین کنید. مرجع پیوست شده را باز کنید تا بتوانید نام و قیمت را نیز ببینید؛ مانند شکل زیر:
 


گزینه Continue را از منوی Debug در ویژوال استادیو انتخاب کنید تا برنامه ادامه پیدا کند. از آنجا که در برنامه حلقه Foreach وجود دارد، برنامه که دوباره اجرا میشود، وقتی مجددا به BreakPoint رسید، برنامه متوقف میشود. مقادیر پین شده در شکل زیر نشان میدهند که چگونه متغیر P و خواص آن تغییر می‌کنند.
 


استفاده از پنجره متغیرهای محلی ( Local Windows )

یکی از ویژگی‌های مرتبط، پنجره Locals است که با انتخاب گزینه‌ی منوی Debug ➤ Windows ➤ Locals باز می‌شود. پنجره‌ی Locals، مقدار متغیرها را به شکلی مشابه پنل پین شده نمایش می‌دهد، اما در اینجا تمام اشیاء محلی را نسبت به Break Point نمایش می‌دهد؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده‌است:
 


هربار که Continue را انتخاب می‌کنید، اجرای برنامه ادامه یافته و یک شیء دیگر توسط حلقه foreach پردازش می‌شود.
اگر ادامه دهید، در زمان ویرایش کد، در هر دو پنجره Locals و در مقادیر پنل پین شده، شما مرجع Null را می‌بینید. برای کنترل اجرای برنامه، می‌توانید جریان را از طریق کد خود در دیباگر دنبال کنید و احساس کنید که چه اتفاقی می‌افتد.

برای غیرفعال کردن BreakPoint، روی  عبارت راست کلیک کنید و از منوی باز شده گزینه Delete BreakPoint را انتخاب کنید. برنامه را دوباره راه اندازی کنید و جدول داده ساده‌ای را که در شکل نشان داده شده، مشاهده خواهید کرد.


 
استفاده از Browser Link

ویژگی Browser Link می‌تواند روند توسعه را با قرار دادن یک یا چند مرورگر تحت کنترل ویژوال استودیو، ساده سازی کند. این ویژگی مخصوصا مفید است اگر شما نیاز به دیدن اثر تغییرات را در طیف وسیعی از مرورگرها دارید. قابلیت Browser Link با و یا بدون Debugger کار می‌کند و به این معنا است که می‌توانیم هر فایلی را در پروژه تغییر دهیم و تاثیر تغییر را بدون نیاز به تغییری در مرورگر مشاهده کنیم.

 
راه اندازی BrowserLink

برای فعال کردن Browser Link باید در کلاس Startup، تنظیمات را تغییر دهید. مانند کد زیر:

namespace WorkingWithVisualStudio
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
                app.UseBrowserLink();
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.Run(async (context) =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            });
        }
    }
}


استفاده از Browser Link

برای درک اینکه Browser Link چگونه کار می‌کند، در ویژوال استودیو گزینه Start Without Debugging را از منوی Debug انتخاب می‌کنیم. ویژوال استودیو برنامه را اجرا می‌کند و یک برگه جدید مرورگر را برای نمایش نتیجه باز می‌کند. با بازبینی HTML ارسال شده به مرورگر، شما خواهید دید که حاوی بخش دیگری مانند این است:
 

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
</head>
<body>
    <h3>Products</h3>
    <table>
        <thead>
            <tr><td>Name</td><td>Price</td></tr>
        </thead>
        <tbody>
            <tr><td>Lifejacket</td><td>&#xA3;48.95</td></tr>
            <tr><td>Soccer ball</td><td>&#xA3;19.50</td></tr>
            <tr><td>Corner flag</td><td>&#xA3;34.95</td></tr>
        </tbody>
    </table>
    <!-- Visual Studio Browser Link -->
    <script type="application/json" id="__browserLink_initializationData">
        {"requestId":"968949d8affc47c4a9c6326de21dfa03","requestMappingFromServer":false}
    </script>
    <script type="text/javascript" src="http://localhost:55356/d1a038413c804e178ef009a3be07b262/browserLink" async="async"></script> <!-- End Browser Link -->
</body>
</html>
نکته: اگر قسمت اضافی را نمی‌بینید، لینک مرورگر را از منوی نشان داده شده‌ی در شکل زیر فعال کنید و مرورگر را دوباره بارگذاری کنید.


ویژوال استادیو یک جفت عناصر اسکریپت را به HTML فرستاده شده‌ی به مرورگر اضافه می‌کند که برای بازکردن یک اتصال طولانی مدت HTTP با سرور برنامه کاربردی است؛ تا زمانیکه ویژوال استودیو مجددا برنامه را ری‌استارت کند. کد زیر تغییر در فایل Index و تاثیر استفاده از Browser Link را نشان میدهد.
 

@model IEnumerable<WorkingWithVisualStudio.Models.Product>
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
</head>
<body>
    <h3>Products</h3>
    <p>Request Time: @DateTime.Now.ToString("HH:mm:ss")</p>
    <table>
        <thead>
            <tr>
                <td>Name</td>
                <td>Price</td>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var p in Model)
            {
                <tr>
                    <td>@p.Name</td>
                    <td>@($"{p.Price:C2}")</td>
                </tr>}
        </tbody>
    </table>
</body>
</html>
تغییر در فایل View را ذخیره کنید و Refresh Linked Browsers را از منوی Browser Link در نوار ابزار ویژوال استودیو انتخاب کنید؛ همانطور که در شکل نشان داده شده است.  اگر Browser Link کار نمی‌کند، بارگیری مجدد مرورگر یا راه اندازی مجدد ویژوال استادیو را امتحان کنید).
 


کد جاوا اسکریپتی که در HTML ارسال شده به مرورگر جاسازی شده، صحفه را دوباره بارگذاری می‌کند؛ برای دیدن تاثیرات کد اضافه شده که اضافه کردن  یک timestamp ساده است.
 
نکته: عناصر اسکریپت Browser Link فقط در پاسخ‌های موفق جاسازی شده است. به این معنا که اگر یک خطا هنگام کامپایل در هنگام اجرا کردن یک Razor View یا مدیریت یک درخواست ایجاد شود، اتصال بین مرورگر و ویژوال استودیو از بین میرود و شما بعد از حل مشکل باید صفحه را مجدد بارگذاری کنید.

 
استفاده از مرورگرهای متعدد

Browser Link می‌تواند برای نمایش یک برنامه در مرورگرهای متعددی به طور همزمان استفاده شود و می‌تواند زمانی مفید باشد که شما می‌خواهید تفاوت‌های پیاده سازی را بین مرورگرهای مختلف کنترل کنید و یا ببینید که چگونه یک برنامه بر روی ترکیبی از مرورگرهای دسکتاپ و تلفن همراه ارائه می‌شود.
برای انتخاب مرورگرهایی که استفاده می‌شوند، مرورگر را با استفاده از دکمه IIS Express در نوار ابزار ویژوال استودیو، انتخاب کنید؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است.
 


ویژوال استودیو لیستی از مرورگرهایی را که در مورد آنها اطلاعاتی دارد، نمایش میدهد. در عکس زیر مرورگرهایی را که من در سیستم خود نصب کرده‌ام، نشان می‌دهد. برخی از آنها با ویندوز مانند Internet Explorer و Edge نصب می‌شوند.

 
ویژوال استادیو معمولا مرورگرهای رایجی را که نصب میشوند، نمایش میدهد. اما شما می‌توانید با استفاده از دکمه‌ی Add، برای اضافه کردن مرورگری که به صورت خودکار لیست نشده نیز استفاده کنید. همچنین می‌توانید ابزار تست شخص ثالث مانند Browser Stack را نیز راه اندازی کنید که مرورگرها را بر روی سرویس‌های ابری میزبان ( cloud-hosted ) و ماشین‌های مجازی اجرا می‌کند.

من سه مرورگر را در شکل انتخاب کردم: Chrome ، Internet Explorer و Edge. با کلیک بر روی دکمه Browse، فعالیت هر سه مرورگر شروع می‌شود و باعث می‌شود URL مثال برنامه را بارگذاری کند؛ همانطور که در شکل نشان داده شده است.
 


با استفاده از منوی Browser Link Dashboard، شما می‌توانید ببینید که چه مرورگرهایی در Browser Link انتخاب شده‌اند. داشبورد آن نشانی اینترنتی نمایش داده شده توسط هر مرورگر را نشان می‌دهد و در اینجا هر مرورگر را می‌توان به صورت جداگانه رفرش کرد.
 


آماده سازی جاوا اسکریپت و CSS برای استقرار

هنگامی که Client-Side بخشی از یک برنامه وب را ایجاد می‌کنید، معمولا تعدادی از فایل‌های جاوا اسکریپت و CSS سفارشی را تهیه می‌کنید که برای تکمیل آن‌ها، از بسته‌های نصب شده‌ی توسط Bower استفاده می‌شود. این فایل‌ها نیاز به پردازش دارند تا آنها را برای تحویل در یک محیط تولید، بهینه سازی کنند تا تعداد درخواستهای HTTP و میزان پهنای باند شبکه مورد نیاز برای ارسال آنها به مشتری، به حداقل برسد. این فرآیند به عنوان بسته بندی شناخته می‌شود.
 

فعال کردن تحویل محتوای استاتیک

ASP.Net Core شامل پشتیبانی از ارائه فایل‌های استاتیک از پوشه wwwroot به مشتریان است. اما این امکان به صورت پیشفرض در زمان ایجاد یک پروژه‌ی خالی جدید فعال نیست و شما باید با قرار دادن عبارتی در فایل StartUp آن را فعال کنید؛ مانند کد زیر:
 

namespace WorkingWithVisualStudio
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
                app.UseBrowserLink();
                app.UseStaticFiles();
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.Run(async (context) =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            });
        }
    }
}


اضافه کردن محتوای استاتیک به پروژه

برای نشان دادن فرآیند بسته بندی، من نیاز به اضافه کردن تعدادی محتوای استاتیک به پروژه و یکی کردن آن‌ها با برنامه‌ی نمونه را دارم. برای این منظور ابتدا یک پوشه‌ی جدید را به نام wwwroot/css ایجاد کنید که محل متداولی برای فایل‌های سفارشی CSS است. من فایلی را به نام First.css با استفاده از قالب آیتم Style Sheet اضافه کردم؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است. قالب Style Sheet در مسیر Asp.Net Core -> Web -> Content Section وجود دارد.
 


فایل First.Css را ویرایش کنید و محتوای زیر را در آن قرار دهید.
h3 {
}

table, td {
    border: 2px solid black;
    border-collapse: collapse;
    padding: 5px;
}
من این روند را تکرار کردم و یک فایل دیگر را نیز به نام second.css در پوشه wwwroot/css ایجاد کردم.

فایل‌های جاوا اسکریپت معمولا در پوشه wwwroot/js قرار میگیرند. من این پوشه را ایجاد کردم. فایل‌های جاوا اسکریپت را می‌توانید در مسیر Asp.Net Core -> Web -> Script انتخاب کنید. همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است.


من کد جاوا اسکریپتی ساده زیر را به این فایل جدید اضافه کردم؛ همانطور که در لیست نشان داده شده است.
document.addEventListener("DOMContentLoaded", function ()
{
    var element = document.createElement("p");
    element.textContent = "This is the element from the third.js file";
    document.querySelector("body").appendChild(element);
});

من به بیش از یک فایل جاوا اسکریپت نیاز دارم. بنابراین فایل دیگری را به نام fourth.js نیز در پوشه wwwroot ایجاد می‌کنم و محتوای زیر را در آن قرار میدهم.
document.addEventListener("DOMContentLoaded", function ()
{
    var element = document.createElement("p");
    element.textContent = "This is the element from the fourth.js file";
    document.querySelector("body").appendChild(element);
});


به روز رسانی View

گام نهایی، به روز رسانی فایل Index.cshtml برای استفاده از Css و فایل جاوا اسکریپت است. کد‌های آن در زیر نشان داده شده است:
@model IEnumerable<WorkingWithVisualStudio.Models.Product>
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
    <link rel="stylesheet" href="css/first.css" />
    <link rel="stylesheet" href="css/second.css" />
    <script src="js/third.js"></script>
    <script src="js/fourth.js"></script>
</head>
<body>
    <h3>Products</h3>
    <p>Request Time: @DateTime.Now.ToString("HH:mm:ss")</p>
    <table>
        <thead>
            <tr>
                <td>Name</td>
                <td>Price</td>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var p in Model)
            {
                <tr>
                    <td>@p.Name</td>
                    <td>@($"{p.Price:C2}")</td>
                </tr>}
        </tbody>
    </table>
</body>
</html>
اگر برنامه کاربردی را اجرا کنید، محتویات نشان داده شده‌ی در شکل زیر را مشاهده خواهید کرد. محتوای موجود توسط شیوه نامه‌های CSS شبیه سازی شده است و کد جاوا اسکریپتی جدیدی را اضافه کرده است.


یکی کردن فایل‌های سمت کلاینت در برنامه‌های MVC

در حال حاضر چهار فایل استاتیک وجود دارند و مرورگر باید چهار درخواست را برای دریافت فایل‌های استاتیک ایجاد کند و هر یک از این فایل‌ها نیازمند پهنای باند بیشتری است که باید به مشتری تحویل داده شود؛ زیرا آنها حاوی فضای سفید و نام متغیرها هستند که برای توسعه دهنده‌ها معنا دار هستند؛ اما برای مرورگرها اهمیتی ندارند.
ترکیب فایل‌هایی هم نوع، تلفیق نامیده می‌شود و در آن کار ساختن فایل‌ها به صورتی کوچکتر انجام می‌شود. هر دوی این کارها در برنامه Asp.Net Core MVC توسط  Bundler & Minifier مخصوص ویژوال استودیو انجام میشود.


نصب افزونه‌های ویژوال استودیو

اولین قدم برای نصب افزونه، انتخاب از منوی Tools -> Extensions and Update و کلیک بر روی مجموعه Online است تا افزونه‌های ویژوال استودیو را در مجموعه نمایش بدهد. نام افزونه را در جعبه جستجوی در گوشه‌ی سمت راست بالای پنجره وارد کنید؛ همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است. محل نصب افزونه را مشخص می‌کنیم و بر روی دانلود کلیک می‌کنیم تا آن را به ویژوال استودیو اضافه کند. ویژوال استودیو را مجدد راه اندازی کنید تا فرآیند نصب تکمیل شود.


دسته بندی و یکی کردن فایل‌ها

پس از نصب افزونه، ویژوال استودیو را مجددا راه اندازی کنید و پروژه نمونه را باز کنید. با افزودن افزونه، می‌توانید چندین فایل هم نوع را در Solution Explorer انتخاب کنید. آنها را با یکدیگر ترکیب کرده و محتویات آنها را کوچکتر کنید. به عنوان مثال فایل‌های First.css و Second.css را در Solution Explorer را انتخاب و کلیک راست کرده و سپس Bundler & Minifier -> Bundle and Minify Files را از منوی باز شده انتخاب کنید . همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است.
 


فایل خروجی را با عنوان bundle.css ذخیره کنید. در Solution Explorer یک بسته جدید ایجاد میشود. اگر شما این فایل را باز کنید، خواهید دید که محتویات هر دو فایل CSS جداگانه ترکیب شده‌اند و تمام فضای سفید آن‌ها حذف شده‌است. البته شما نمی‌خواهید به طور مستقیم با این فایل کار کنید؛ اما این فایل کوچکتر است و فقط یک اتصال HTTP را برای ارائه CSS styles به مشتری نیاز دارد.

مراحل قبل را برای فایل‌های third.js و fourth.js تکرار کنید تا فایل‌های جدید bundle.js و bundle.min.js در پوشه wwwroot ایجاد شوند.

احتیاط: اطمینان حاصل کنید که فایل‌ها را به ترتیبی که توسط مرورگر بارگیری می‌شوند، انتخاب کنید تا ترتیب دستورات Style‌ها یا دستورات کد را در فایل‌های خروجی حفظ کنید. به عنوان مثال دقت کنید که فایل third.js قبل از فایل fourth.js انتخاب شده باشد تا مطمئن باشید دستورات به ترتیب و به درستی اجرا می‌شوند.
کد زیر، عناصر پیوند فایل‌های جداگانه‌ای را که باید در فایل Index.cshtml قرار گیرند، نمایش میدهد:
@model IEnumerable<WorkingWithVisualStudio.Models.Product>
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>>Working with Visual Studio</title>
    <link rel="stylesheet" href="css/bundle.min.css" />
    <script src="js/bundle.min.js"></script>
</head>
<body>
    <h3>Products</h3>
    <p>Request Time: @DateTime.Now.ToString("HH:mm:ss")</p>
    <table>
        <thead>
            <tr>
                <td>Name</td>
                <td>Price</td>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var p in Model)
            {
                <tr>
                    <td>@p.Name</td>
                    <td>@($"{p.Price:C2}")</td>
                </tr>}
        </tbody>
    </table>
</body>
</html>
اگر برنامه را اجرا کنید، هیچ تغییر بصری وجود نخواهد داشت؛ اما فایلهای آن یکی شده‌اند و با حجم کمتر و با تعداد اتصالات کمتری از سرور دریافت می‌شوند.

همان زمان که عملیات جمع آوری و یکی کردن را انجام می‌دهید، رکورد عملیات انجام شده را در فایلی به نام bundleconfig.json در پوشه‌ی wwwroot پروژه نگهداری می‌کند. در اینجا یک نمونه از فایل تولیدی را مشاهده می‌کنید:
[
  {
    "outputFileName": "Views/wwwroot/css/bundle.css",
    "inputFiles": [
      "Views/wwwroot/css/First.css",
      "Views/wwwroot/css/second.css"
    ]
  },
  {
    "outputFileName": "Views/wwwroot/js/bundle.js",
    "inputFiles": [
      "Views/wwwroot/js/fourth.js",
      "Views/wwwroot/js/third.js"
    ]
  }
]
 

خلاصه
در این بخش من توضیحاتی را در مورد ویژگی‌هایی که ویژوال استودیو برای طراحی برنامه‌های وب به توسعه دهنده‌ها ارائه میدهد، شرح دادم که شامل کامپایل خودکار کلاس‌ها، Browser Link و یکی کردن فایل‌های سمت کلاینت ( bundling and minification ) بود. 
مطالب
ASP.NET MVC #21

آشنایی با تکنیک‌های Ajax در ASP.NET MVC

اهمیت آشنایی با Ajax، ارائه تجربه‌ کاربری بهتری از برنامه‌های وب، به مصرف کنندگان نهایی آن می‌باشد. به این ترتیب می‌توان درخواست‌های غیرهمزمانی (asynchronous) را با فرمت XML یا Json به سرور ارسال کرد و سپس نتیجه نهایی را که حجم آن نسبت به یک صفحه کامل بسیار کمتر است، به کاربر ارائه داد. غیرهمزمان بودن درخواست‌ها سبب می‌شود تا ترد اصلی رابط کاربری برنامه قفل نشده و کاربر در این بین می‌تواند به سایر امور خود بپردازد. به این ترتیب می‌توان برنامه‌های وبی را که شبیه به برنامه‌های دسکتاپ هستند تولید نمود؛ کل صفحه مرتبا به سرور ارسال نمی‌شود، flickering و چشمک زدن صفحه کاهش خواهد یافت (چون نیازی به ترسیم مجدد کل صفحه نخواهد بود و عموما قسمتی جزئی از یک صفحه به روز می‌شود) یا بدون نیاز به ارسال کل صفحه به سرور، به کاربری خواهیم گفت که آیا اطلاعاتی که وارد کرده است معتبر می‌باشد یا نه (نمونه‌ای از آن‌ را در قسمت Remote validation اعتبار سنجی اطلاعات ملاحظه نمودید).


مروری بر محتویات پوشه Scripts یک پروژه جدید ASP.NET MVC در ویژوال استودیو

با ایجاد هر پروژه ASP.NET MVC‌ جدیدی در ویژوال استودیو، یک سری اسکریپت‌ هم به صورت خودکار در پوشه Scripts آن اضافه می‌شوند. تعدادی از این فایل‌ها توسط مایکروسافت پیاده سازی شده‌اند. برای مثال:
MicrosoftAjax.debug.js
MicrosoftAjax.js
MicrosoftMvcAjax.debug.js
MicrosoftMvcAjax.js
MicrosoftMvcValidation.debug.js
MicrosoftMvcValidation.js

این فایل‌ها از ASP.NET MVC 3 به بعد، صرفا جهت سازگاری با نگارش‌های قبلی قرار دارند و استفاده از آن‌ها اختیاری است. بنابراین با خیال راحت آن‌ها را delete کنید! روش توصیه شده جهت پیاده سازی ویژگی‌های Ajax ایی، استفاده از کتابخانه‌های مرتبط با jQuery می‌باشد؛ از این جهت که 100ها افزونه برای کار با آن توسط گروه وسیعی از برنامه نویس‌ها در سراسر دنیا تاکنون تهیه شده است. به علاوه فریم ورک jQuery تنها منحصر به اعمال Ajax ایی نیست و از آن جهت دستکاری DOM (document object model) و CSS صفحه نیز می‌توان استفاده کرد. همچنین حجم کمی نیز داشته،‌ با انواع و اقسام مرورگرها سازگار است و مرتبا هم به روز می‌شود.

در این پوشه سه فایل دیگر پایه کتابخانه jQuery نیز قرار دارند:
jquery-xyz-vsdoc.js
jquery-xyz.js
jquery-xyz.min.js

فایل vsdoc برای ارائه نهایی برنامه طراحی نشده است. هدف از آن ارائه Intellisense بهتری از jQuery در VS.NET می‌باشد. فایلی که باید به کلاینت ارائه شود، فایل min یا فشرده شده آن است. اگر به آن نگاهی بیندازیم به نظر obfuscated مشاهده می‌شود. علت آن هم حذف فواصل، توضیحات و همچنین کاهش طول متغیرها است تا اندازه فایل نهایی به حداقل خود کاهش پیدا کند. البته این فایل از دیدگاه مفسر جاوا اسکریپت یک مرورگر، فایل بی‌نقصی است!
اگر علاقمند هستید که سورس اصلی jQuery را مطالعه کنید، به فایل jquery-xyz.js مراجعه نمائید.
محل الحاق اسکریپت‌های عمومی مورد نیاز برنامه نیز بهتر است در فایل master page یا layout برنامه باشد که به صورت پیش فرض اینکار انجام شده است.
سایر فایل‌های اسکریپتی که در این پوشه مشاهده می‌شوند، یک سری افزونه عمومی یا نوشته شده توسط تیم ASP.NET MVC برفراز jQuery هستند.

به چهار نکته نیز حین استفاده از اسکریپت‌های موجود باید دقت داشت:
الف) همیشه از متد Url.Content همانند تعاریفی که در فایل Views\Shared\_Layout.cshtml مشاهده می‌کنید،‌ برای مشخص سازی مسیر ریشه سایت، استفاده نمائید. به این ترتیب صرفنظر از آدرس جاری صفحه، همواره آدرس صحیح قرارگیری پوشه اسکریپت‌ها در صفحه ذکر خواهد شد.
ب) ترتیب فایل‌های js مهم هستند. ابتدا باید کتابخانه اصلی jQuery ذکر شود و سپس افزونه‌های آن‌ها.
ج) اگر اسکریپت‌های jQuery در فایل layout سایت تعریف شده‌اند؛ نیازی به تعریف مجدد آن‌ها در View‌های سایت نیست.
د) اگر View ایی به اسکریپت ویژه‌ای جهت اجرا نیاز دارد، بهتر است آن‌را به شکل یک section داخل view تعریف کرد و سپس به کمک متد RenderSection این قسمت را در layout سایت مقدار دهی نمود. مثالی از آن‌را در قسمت 20 این سری مشاهده نمودید (افزودن نمایش جمع هر ستون گزارش).


یک نکته
اگر آخرین به روز رسانی‌های ASP.NET MVC را نیز نصب کرده باشید، فایلی به نام packages.config به صورت پیش فرض به هر پروژه جدید ASP.NET MVC اضافه می‌شود. به این ترتیب VS.NET به کمک NuGet این امکان را خواهد یافت تا شما را از آخرین به روز رسانی‌های این کتابخانه‌ها مطلع کند.


آشنایی با Ajax Helpers توکار ASP.NET MVC

اگر به تعاریف خواص و متدهای کلاس WebViewPage دقت کنیم:

using System;

namespace System.Web.Mvc
{
public abstract class WebViewPage<TModel> : WebViewPage
{
protected WebViewPage();
public AjaxHelper<TModel> Ajax { get; set; }
public HtmlHelper<TModel> Html { get; set; }
public TModel Model { get; }
public ViewDataDictionary<TModel> ViewData { get; set; }
public override void InitHelpers();
protected override void SetViewData(ViewDataDictionary viewData);
}
}

علاوه بر خاصیت Html که وهله‌ای از آن امکان دسترسی به Html helpers توکار ASP.NET MVC را در یک View فراهم می‌کند، خاصیتی به نام Ajax نیز وجود دارد که توسط آن می‌توان به تعدادی متد AjaxHelper توکار دسترسی داشت. برای مثال توسط متد Ajax.ActionLink می‌توان قسمتی از صفحه را به کمک ویژگی‌های Ajax، به روز رسانی کرد.


مثالی در مورد به روز رسانی قسمتی از صفحه به کمک متد Ajax.ActionLink

ابتدا نیاز است فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را اندکی ویرایش کرد. برای این منظور سطر الحاق jquery.unobtrusive-ajax.min.js را به فایل layout برنامه اضافه نمائید (اگر این سطر اضافه نشود، متد Ajax.ActionLink همانند یک لینک معمولی رفتار خواهد کرد):

<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
</head>

سپس مدل ساده و منبع داده زیر را نیز به پروژه اضافه کنید:

namespace MvcApplication18.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication18.Models
{
public static class EmployeeDataSource
{
public static IList<Employee> CreateEmployees()
{
var list = new List<Employee>();
for (int i = 0; i < 1000; i++)
{
list.Add(new Employee { Id = i + 1, Name = "name " + i });
}
return list;
}
}
}

در ادامه کنترلر جدیدی را به برنامه با محتوای زیر اضافه کنید:

using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication18.Models;

namespace MvcApplication18.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View();
}

[HttpPost] //for IE-8
public ActionResult EmployeeInfo(int? id)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return View("Error");

if (!id.HasValue)
return View("Error");

var list = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var data = list.Where(x => x.Id == id.Value).FirstOrDefault();
if (data == null)
return View("Error");

return PartialView(viewName: "_EmployeeInfo", model: data);
}
}
}

بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. یک View خالی را به آن اضافه نمائید. همچنین بر روی متد EmployeeInfo کلیک راست کرده و با انتخاب گزینه Add view در صفحه ظاهر شده یک partial view را اضافه نمائید. جهت تمایز بین partial view و view هم بهتر است نام partial view با یک underline شروع شود.
کدهای partial view مورد نظر را به نحو زیر تغییر دهید:

@model MvcApplication18.Models.Employee

<strong>Name:</strong> @Model.Name

سپس کدهای View متناظر با متد Index را نیز به صورت زیر اعمال کنید:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>

<div id="EmployeeInfo">
@Ajax.ActionLink(
linkText: "Get Employee-1 info",
actionName: "EmployeeInfo",
controllerName: "Home",
routeValues: new { id = 1 },
ajaxOptions: new AjaxOptions
{
HttpMethod = "POST",
InsertionMode = InsertionMode.Replace,
UpdateTargetId = "EmployeeInfo",
LoadingElementId = "Progress"
})
</div>

<div id="Progress" style="display: none">
<img src="@Url.Content("~/Content/images/loading.gif")" alt="loading..." />
</div>

توضیحات جزئیات کدهای فوق

متد Ajax.ActionLink لینکی را تولید می‌کند که با کلیک کاربر بر روی آن، اطلاعات اکشن متد واقع در کنترلری مشخص، به کمک ویژگی‌های jQuery Ajax دریافت شده و سپس در مقصدی که توسط UpdateTargetId مشخص می‌گردد، بر اساس مقدار InsertionMode،‌ درج خواهد شد (می‌تواند قبل از آن درج شود یا پس از آن و یا اینکه کل محتوای مقصد را بازنویسی کند). HttpMethod آن هم به POST تنظیم شده تا با IE‌ مشکلی نباشد. از این جهت که IE پیغام‌های GET را کش می‌کند و مساله ساز خواهد شد. توسط پارامتر routeValues، آرگومان مورد نظر به متد EmployeeInfo ارسال خواهد شد.
به علاوه یکی دیگر از خواص کلاس AjaxOptions، برای معرفی حالت بروز خطایی در سمت سرور به نام OnFailure در نظر گرفته شده است. در اینجا می‌توان نام یک متد JavaScript ایی را مشخص کرده و پیغام خطای عمومی را در صورت فراخوانی آن به کاربر نمایش داد. یا توسط خاصیت Confirm آن می‌توان یک پیغام را پیش از ارسال اطلاعات به سرور به کاربر نمایش داد.
به این ترتیب در مثال فوق، id=1 به متد EmployeeInfo به صورت غیرهمزمان ارسال می‌گردد. سپس کارمندی بر این اساس یافت شده و در ادامه partial view مورد نظر بر اساس اطلاعات کاربر مذکور، رندر خواهد شد. نتیجه کار، در یک div با id مساوی EmployeeInfo درج می‌گردد (InsertionMode.Replace). متد Ajax.ActionLink از این جهت داخل div تعریف شده‌است که پس از کلیک کاربر و جایگزینی محتوا، محو شود. اگر نیازی به محو آن نبود، آن‌را خارج از div تعریف کنید.
عملیات دریافت اطلاعات از سرور ممکن است مدتی طول بکشد (برای مثال دریافت اطلاعات از بانک اطلاعاتی). به همین جهت بهتر است در این بین از تصاویری که نمایش دهنده انجام عملیات است، استفاده شود. برای این منظور یک div با id مساوی Progress تعریف شده و id آن به LoadingElementId انتساب داده شده است. این div با توجه به display: none آن، در ابتدای امر به کاربر نمایش داده نخواهد شد؛ در آغاز کار دریافت اطلاعات از سرور توسط متد Ajax.ActionLink نمایان شده و پس از خاتمه کار مجددا مخفی خواهد شد.
به علاوه اگر به کدهای فوق دقت کرده باشید، از متد Request.IsAjaxRequest نیز استفاده شده است. به این ترتیب می‌توان تشخیص داد که آیا درخواست رسیده از طرف jQuery Ajax صادر شده است یا خیر. البته آنچنان روش قابل ملاحظه‌ای نیست؛ چون امکان دستکاری Http Headers همیشه وجود دارد؛ اما بررسی آن ضرری ندارد. البته این نوع بررسی‌ها را در ASP.NET MVC بهتر است تبدیل به یک فیلتر سفارشی نمود؛ به این ترتیب حجم if و else نویسی در متدهای کنترلرها به حداقل خواهد رسید. برای مثال:

[AttributeUsage(AttributeTargets.Class|AttributeTargets.Method)]
public class AjaxOnlyAttribute : ActionFilterAttribute
{
  public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
  {
    if (filterContext.HttpContext.Request.IsAjaxRequest())
    {
      base.OnActionExecuting(filterContext);
    }
    else
    {
      throw new InvalidOperationException("This operation can only be accessed via Ajax requests");
    }
  }
}

و برای استفاده از آن خواهیم داشت:

[AjaxOnly]
public ActionResult SomeAjaxAction()
{
    return Content("Hello!");
}


در مورد کلمه unobtrusive در قسمت بررسی نحوه اعتبار سنجی اطلاعات، توضیحاتی را ملاحظه نموده‌اید. در اینجا نیز از ویژگی‌های data-* برای معرفی پارامترهای مورد نیاز حین ارسال اطلاعات به سرور، استفاده می‌گردد. برای مثال خروجی متد Ajax.ActionLink به شکل زیر است. به این ترتیب امکان حذف کدهای جاوا اسکریپت از صفحه فراهم می‌شود و توسط یک فایل jquery.unobtrusive-ajax.min.js که توسط تیم ASP.NET MVC تهیه شده، اطلاعات مورد نیاز به سرور ارسال خواهد گردید:
<a data-ajax="true" data-ajax-loading="#Progress" data-ajax-method="POST" 
data-ajax-mode="replace" data-ajax-update="#EmployeeInfo"
href="/Home/EmployeeInfo/1">Get Employee-1 info</a>

در کل این روش قابلیت نگهداری بهتری نسبت به روش اسکریپت نویسی مستقیم داخل صفحات را به همراه دارد. به علاوه جدا سازی افزونه اسکریپت وفق دهنده این اطلاعات با متد jQuery.Ajax از صفحه جاری، که امکان کش شدن آن‌را به سادگی میسر می‌سازد.


به روز رسانی اطلاعات قسمتی از صفحه بدون استفاده از متد Ajax.ActionLink

الزامی به استفاده از متد Ajax.ActionLink و فایل jquery.unobtrusive-ajax.min.js وجود ندارد. اینکار را مستقیما به کمک jQuery نیز می‌توان به نحو زیر انجام داد:

<a href="#" onclick="LoadEmployeeInfo()">Get Employee-1 info</a>
@section javascript
{
<script type="text/javascript">
function LoadEmployeeInfo() {
showProgress();
$.ajax({
type: "POST",
url: "/Home/EmployeeInfo",
data: JSON.stringify({ id: 1 }),
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
// controller is returning a simple text, not json
complete: function (xhr, status) {
var data = xhr.responseText;
if (status === 'error' || !data) {
//handleError
}
else {
$('#EmployeeInfo').html(data);
}
hideProgress();
}
});
}
function showProgress() {
$('#Progress').css("display", "block");
}
function hideProgress() {
$('#Progress').css("display", "none");
}
</script>
}

توضیحات:
توسط متد jQuery.Ajax نیز می‌توان درخواست‌های Ajax ایی خود را به سرور ارسال کرد. در اینجا type نوع http verb مورد نظر را مشخص می‌کند که به POST تنظیم شده است. Url آدرس کنترلر را دریافت می‌کند. البته حین استفاده از متد توکار Ajax.ActionLink،‌ این لینک به صورت خودکار بر اساس تعاریف مسیریابی برنامه تنظیم می‌شود. اما در صورت استفاده مستقیم از jQuery.Ajax باید دقت داشت که با تغییر تعاریف مسیریابی برنامه نیاز است تا این Url نیز به روز شود.
سه سطر بعدی نوع اطلاعاتی را که باید به سرور POST شوند مشخص می‌کند. نوع json است و همچنین contentType آن برای ارسال اطلاعات یونیکد ضروری است. از متد JSON.stringify برای تبدیل اشیاء به رشته کمک گرفته‌ایم. این متد در تمام مرورگرهای امروزی به صورت توکار پشتیبانی می‌شود و استفاده از آن سبب خواهد شد تا اطلاعات به نحو صحیحی encode شده و به سرور ارسال شوند. بنابراین این رشته ارسالی اطلاعات را به صورت دستی تهیه نکنید؛ چون کاراکترهای زیادی هستند که ممکن است مشکل ساز شده و باید پیش از ارسال به سرور اصطلاحا escape یا encode شوند.
متداول است از پارامتر success برای دریافت نتیجه عملیات متد jQuery.Ajax استفاده شود. اما در اینجا از پارامتر complete آن استفاده شده است. علت هم اینجا است که return PartialView یک رشته را بر می‌گرداند. پارامتر success انتظار دریافت خروجی از نوع json را دارد. به همین جهت در این مثال خاص باید از پارامتر complete استفاده کرد تا بتوان به رشته بدون فرمت خروجی بدون مشکل دسترسی پیدا کرد.
به علاوه چون از یک section برای تعریف اسکریپت‌های مورد نیاز استفاده کرده‌ایم، برای درج خودکار آن در هدر صفحه باید قسمت هدر فایل layout برنامه را به صورت زیر مقدار دهی کرد:

@RenderSection("javascript", required: false)



دسترسی به اطلاعات یک مدل در View، به کمک jQuery Ajax

اگر جزئی از صفحه که قرار است به روز شود، پیچیده است، روش استفاده از partial viewها توصیه می‌شود؛ برای مثال می‌توان اطلاعات یک مدل را به همراه یک گرید کامل از اطلاعات، رندر کرد و سپس در صفحه درج نمود. اما اگر تنها به اطلاعات چند خاصیت از مدلی نیاز داشتیم، می‌توان از روش‌هایی با سربار کمتر نیز استفاده کرد. برای مثال متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید:

[HttpPost] //for IE-8        
public ActionResult EmployeeInfoData(int? id)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return Json(false);

if (!id.HasValue)
return Json(false);

var list = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var data = list.Where(x => x.Id == id.Value).FirstOrDefault();
if (data == null)
return Json(false);

return Json(data);
}

سپس View برنامه را نیز به نحو زیر تغییر دهید:

<a href="#" onclick="LoadEmployeeInfoData()">Get Employee-2 info</a>
@section javascript
{
<script type="text/javascript">
function LoadEmployeeInfoData() {
showProgress();
$.ajax({
type: "POST",
url: "/Home/EmployeeInfoData",
data: JSON.stringify({ id: 1 }),
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
// controller is returning the json data
success: function (result) {
if (result) {
alert(result.Id + ' - ' + result.Name);
}
hideProgress();
},
error: function (result) {
alert(result.status + ' ' + result.statusText);
hideProgress();
}
});
}

function showProgress() {
$('#Progress').css("display", "block");
}
function hideProgress() {
$('#Progress').css("display", "none");
}
</script>
}

در این مثال، کنترلر برنامه، اطلاعات مدل را تبدیل به Json کرده و بازگشت خواهد داد. سپس می‌توان به اطلاعات این مدل و خواص آن در View برنامه، در پارامتر success متد jQuery.Ajax، مطابق کدهای فوق دسترسی یافت. اینبار چون خروجی کنترلر تعریف شده از نوع Json است، امکان استفاده از پارامتر success فراهم شده است. همه چیز هم در اینجا خودکار است؛ تبدیل یک شیء به Json و برعکس.
یک نکته: اگر نوع متد کنترلر، HttpGet باشد، نیاز خواهد بود تا پارامتر دوم متد بازگشت Json، مساوی JsonRequestBehavior.AllowGet قرار داده شود.


ارسال اطلاعات فرم‌ها به سرور، به کمک ویژگی‌های Ajax

متد کمکی توکار دیگری به نام Ajax.BeginForm در ASP.NET MVC وجود دارد که کار ارسال غیرهمزمان اطلاعات یک فرم را به سرور انجام داده و سپس اطلاعاتی را از سرور دریافت و قسمتی از صفحه را به روز خواهد کرد. مکانیزم کاری کلی آن بسیار شبیه به متد Ajax.ActionLink می‌باشد. در ادامه با تکمیل مثال قسمت جاری، به بررسی این ویژگی خواهیم پرداخت.
ابتدا متد جستجوی زیر را به کنترلر برنامه اضافه کنید:

[HttpPost] //for IE-8        
public ActionResult SearchEmployeeInfo(string data)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return Content(string.Empty);

if (string.IsNullOrWhiteSpace(data))
return Content(string.Empty);

var employeesList = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var list = employeesList.Where(x => x.Name.Contains(data)).ToList();
if (list == null || !list.Any())
return Content(string.Empty);

return PartialView(viewName: "_SearchEmployeeInfo", model: list);
}

سپس بر روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه create a stronlgly typed view را انتخاب کرده و قالب scaffolding را هم بر روی list قرار دهید. سپس گزینه ایجاد partial view را نیز انتخاب کنید. نام آن‌را هم _SearchEmployeeInfo وارد نمائید. برای نمونه خروجی حاصل به نحو زیر خواهد بود:

@model IEnumerable<MvcApplication18.Models.Employee>

<table>
<tr>
<th>
Name
</th>
</tr>

@foreach (var item in Model) {
<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Name)
</td>
</tr>
}

</table>

تا اینجا یک متد جستجو را ایجاد کرده‌ایم که می‌تواند لیستی از رکوردهای کارمندان را بر اساس قسمتی از نام آن‌ها که توسط کاربری جستجو شده است، بازگشت دهد. سپس این اطلاعات را به partial view مورد نظر ارسال کرده و یک جدول را بر اساس آن تولید خواهیم نمود.
اکنون به فایل Index.cshtml مراجعه کرده و فرم Ajax ایی زیر را اضافه نمائید:

@using (Ajax.BeginForm(actionName: "SearchEmployeeInfo",
controllerName: "Home",
ajaxOptions: new AjaxOptions
{
HttpMethod = "POST",
InsertionMode = InsertionMode.Replace,
UpdateTargetId = "EmployeeInfo",
LoadingElementId = "Progress"
}))
{
@Html.TextBox("data")
<input type="submit" value="Search" />
}

اینبار بجای استفاده از متد Html.BeginForm از متد Ajax.BeginForm استفاده شده است. به کمک آن اطلاعات Html.TextBox تعریف شده، به کنترلر Home و متد SearchEmployeeInfo آن، بر اساس HttpMethod تعریف شده، ارسال گردیده و نتیجه آن در یک div با id مساوی EmployeeInfo درج می‌گردد. همچنین اگر اطلاعاتی یافت نشد، به کمک متد return Content یک رشته خالی بازگشت داده می‌شود.
متد Ajax.BeginForm نیز از ویژگی‌های data-* برای تعریف اطلاعات مورد نیاز ارسالی به سرور استفاده می‌کند. بنابراین نیاز به سطر الحاق jquery.unobtrusive-ajax.min.js در فایل layout برنامه جهت وفق دادن این اطلاعات unobtrusive به اطلاعات مورد نیاز متد jQuery.Ajax وجود دارد.

<form action="/Home/SearchEmployeeInfo" data-ajax="true" 
data-ajax-loading="#Progress" data-ajax-method="POST"
data-ajax-mode="replace" data-ajax-update="#EmployeeInfo"
id="form0" method="post">
<input id="data" name="data" type="text" value="" />
<input type="submit" value="Search" />
</form>


کتابخانه کمکی «ASP.net MVC Awesome - jQuery Ajax Helpers»
علاوه بر متدهای توکار Ajax همراه با ASP.NET MVC، سایر علاقمندان نیز یک سری Ajax helper را بر اساس افزونه‌های jQuery تدارک دیده‌اند که از آدرس زیر قابل دریافت هستند:
http://awesome.codeplex.com/


افزودن فرم‌ها به کمک jQuery.Ajax و فعال سازی اعتبار سنجی سمت کلاینت

در ASP.NET MVC چون ViewState حذف شده است، امکان تزریق فرم‌های جدید به صفحه یا به روز رسانی قسمتی از صفحه توسط jQuery Ajax به سهولت و بدون دریافت پیغام «viewstate is corrupted» در حین ارسال اطلاعات به سرور، میسر است.
در این حالت باید به یک نکته مهم نیز دقت داشت: «اعتبار سنجی سمت کلاینت دیگر کار نمی‌کند». علت اینجا است که در حین بارگذاری متداول یک صفحه، متد زیر به صورت خودکار فراخوانی می‌گردد:
$.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}");

اما با به روز رسانی قسمتی از صفحه، دیگر اینچنین نخواهد بود و نیاز است این فراخوانی را دستی انجام دهیم. برای مثال:

$.ajax
({
url: "/{controller}/{action}/{id}",
type: "get",
success: function(data)
{
$.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}");
}
});

//or
$.get('/{controller}/{action}/{id}', function (data) { $.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}"); });

شبیه به همین مساله را حین استفاده از Ajax.BeginForm نیز باید مد نظر داشت:

@using (Ajax.BeginForm(
    "Action1",
    "Controller",
    null,
    new AjaxOptions {
        OnSuccess = "onSuccess",
        UpdateTargetId = "result"
    },
    null)
)
{
    <input type="submit" value="Save" />
}

var onSuccess = function(result) {
    // enable unobtrusive validation for the contents
    // that was injected into the <div id="result"></div> node
    $.validator.unobtrusive.parse("#result");
};

در این مثال در پارامتر UpdateTargetId، مجددا یک فرم رندر می‌شود. بنابراین اعتبار سنجی سمت کلاینت آن دیگر کار نخواهد کرد مگر اینکه با مقدار دهی خاصیت OnSuccess، مجددا متد unobtrusive.parse را فراخوانی کنیم.


مطالب
ASP.NET MVC #5

بررسی نحوه انتقال اطلاعات از یک کنترلر به View‌های مرتبط با آن

در ASP.NET Web forms در فایل code behind یک فرم مثلا می‌توان نوشت Label1.Text و سپس مقداری را به آن انتساب داد. اما اینجا به چه ترتیبی می‌توان شبیه به این نوع عملیات را انجام داد؟ با توجه به اینکه در کنترلر‌ها هیچ نوع ارجاع مستقیمی به اشیاء رابط کاربری وجود ندارد و این دو از هم مجزا شده‌اند.
در پاسخ به این سؤال، همان مثال ساده قسمت قبل را ادامه می‌دهیم. یک پروژه جدید خالی ایجاد شده است به همراه HomeController ایی که به آن اضافه کرده‌ایم. همچنین مطابق روشی که ذکر شد، View ایی به نام Index را نیز به آن اضافه کرده‌ایم. سپس برای ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View از یکی از روش‌های زیر می‌توان استفاده کرد:

الف) استفاده از اشیاء پویا

ViewBag یک شیء dynamic است که در دات نت 4 امکان تعریف آن میسر شده است. به این معنا که هر نوع خاصیت دلخواهی را می‌توان به این شیء انتساب داد و سپس این اطلاعات در View نیز قابل دسترسی و استخراج خواهد بود. مثلا اگر در اینجا به شیء ViewBag، خاصیت دلخواه Country را اضافه کنیم و سپس مقداری را نیز به آن انتساب دهیم:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";
return View();
}
}
}

این اطلاعات در View مرتبط با اکشنی به نام Index به نحو زیر قابل بازیابی خواهد بود (نحوه اضافه کردن View متناظر با یک اکشن یا متد را هم در قسمت قبل با تصویر مرور کردیم):

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<p>
Country : @ViewBag.Country
</p>

در این مثال، @ در View engine جاری که Razor نام دارد، به این معنا می‌باشد که این مقداری است که می‌خواهم دریافت کنی (ViewBag.Country) و سپس آن‌را در حین پردازش صفحه نمایش دهی.


ب) انتقال اطلاعات یک شیء کامل و غیر پویا به View

هر پروژه جدید MVC به همراه پوشه‌ای به نام Models است که در آن می‌توان تعاریف اشیاء تجاری برنامه را قرار داد. در پروژه جاری، یک کلاس ساده را به نام Employee به این پوشه اضافه می‌کنیم:

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employee
{
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public string Email { get; set; }
}
}

اکنون برای نمونه یک وهله از این شیء را در متد Index ایجاد کرده و سپس به view متناظر با آن ارسال می‌کنیم (در قسمت return View کد زیر مشخص است). بدیهی است این وهله سازی در عمل می‌تواند از طریق دسترسی به یک بانک اطلاعاتی یا یک وب سرویس و غیره باشد.

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication1.Models;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";

var employee = new Employee
{
Email = "name@site.com",
FirstName = "Vahid",
LastName = "N."
};

return View(employee);
}
}
}

امضاهای متفاوت (overloads) متد کمکی View هم به شرح زیر هستند:

ViewResult View(Object model)
ViewResult View(string viewName, Object model)
ViewResult View(string viewName, string masterName, Object model)


اکنون برای دسترسی به اطلاعات این شیء employee در View متناظر با این متد، چندین روش وجود دارد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country <‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

می‌توان از طریق شیء استاندارد دیگری به نام Model (که این هم یک شیء dynamic است مانند ViewBag قسمت قبل)، به خواص شیء یا مدل ارسالی به View جاری دسترسی پیدا کرد که یک نمونه از آن‌را در اینجا ملاحظه می‌کنید.
روش دوم، بر اساس تعریف صریح نوع مدل است به نحو زیر:

@model MvcApplication1.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country
<‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

در اینجا در مقایسه با قبل، تنها یک سطر به اول فایل View اضافه شده است که در آن نوع شیء Model تعیین می‌گردد (کلمه model هم در اینجا با حروف کوچک شروع شده است). به این ترتیب اینبار اگر سعی کنیم به خواص این شیء دسترسی پیدا کنیم، Intellisense ویژوال استودیو ظاهر می‌شود. به این معنا که شیء Model بکارگرفته شده اینبار دیگر dynamic نیست و دقیقا می‌داند که چه خواصی را باید پیش از اجرای برنامه در اختیار استفاده کننده قرار دهد.
به این روش، روش Strongly typed view هم گفته می‌شود؛ چون View دقیقا می‌داند که چون نوعی را باید انتظار داشته باشد؛ تحت نظر کامپایلر قرار گرفته و همچنین Intellisense نیز برای آن مهیا خواهد بود.
به همین جهت این روش Strongly typed view، در بین تمام روش‌های مهیا، به عنوان روش توصیه شده و مرجح مطرح است.
به علاوه استفاده از Strongly typed views یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد: فعال شدن یک code generator توکار در VS.NET به نام scaffolding. یک مثال ساده:
تا اینجا ما اطلاعات یک کارمند را نمایش دادیم. اگر بخواهیم یک لیست از کارمندها را نمایش دهیم چه باید کرد؟
روش کار با قبل تفاوتی نمی‌کند. اینبار در return View ما، یک شیء لیستی ارائه خواهد شد. در سمت View هم با یک حلقه foreach کار نمایش این اطلاعات صورت خواهد گرفت. راه ساده‌تری هم هست. اجازه دهیم تا خود VS.NET، کدهای مرتبط را برای ما تولید کند.
یک کلاس دیگر به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید به نام Employees با محتوای زیر:

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Email = "name1@site.com", FirstName = "name1", LastName = "LastName1" },
new Employee { Email = "name2@site.com", FirstName = "name2", LastName = "LastName2" },
new Employee { Email = "name3@site.com", FirstName = "name3", LastName = "LastName3" }
};
}
}
}

سپس متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید.

public ActionResult List()
{
var employeesList = new Employees().CreateEmployees();
return View(employeesList);
}

برای اضافه کردن View متناظر با آن، روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه ظاهر شده:


تیک مربوط به Create a strongly typed view را قرار دهید. سپس در قسمت Model class، کلاس Employee را انتخاب کنید (نه Employees جدید را، چون از آن می‌خواهیم به عنوان منبع داده لیست تولیدی استفاده کنیم). اگر این کلاس را مشاهده نمی‌کنید، به این معنا است که هنوز برنامه را یکبار کامپایل نکرده‌اید تا VS.NET بتواند با اعمال Reflection بر روی اسمبلی برنامه آن‌را پیدا کند. سپس در قسمت Scaffold template گزینه List را انتخاب کنید تا Code generator توکار VS.NET فعال شود. اکنون بر روی دکمه Add کلیک نمائید تا View نهایی تولید شود. برای مشاهده نتیجه نهایی مسیر http://localhost/Home/List باید بررسی گردد.


ج) استفاده از ViewDataDictionary

ViewDataDictionary از نوع IDictionary با کلیدی رشته‌ای و مقداری از نوع object است. توسط آن شیء‌ایی به نام ViewData در ASP.NET MVC به نحو زیر تعریف شده است:

public ViewDataDictionary ViewData { get; set; }

این روش در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC بیشتر مرسوم بود. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewData["DateTime"] = "<‪br/>" + DateTime.Now;
return View();
}
}
}

و سپس جهت استفاده از این ViewData تعریف شده با کلید دلخواهی به نام DateTime در View متناظر با اکشن Index خواهیم داشت:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
DateTime: @ViewData["DateTime"]
</div>

یک نکته امنیتی:
اگر به مقدار انتساب داده شده به شیء ViewDataDictionary دقت کنید، یک تگ br هم به آن اضافه شده است. برنامه را یکبار اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که این تگ به همین نحو نمایش داده می‌شود و نه به صورت یک سطر جدید HTML . چرا؟ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را encode شده (فراخوانی متد Html.Encode در پشت صحنه به صورت خودکار) در صفحه نمایش می‌دهد و این مساله از لحاظ امنیتی بسیار عالی است؛ زیرا جلوی بسیاری از حملات cross site scripting یا XSS را خواهد گرفت.
احتمالا الان این سؤال پیش خواهد آمد که اگر «عالمانه» بخواهیم این رفتار نیکوی پیش فرض را غیرفعال کنیم چه باید کرد؟
برای این منظور می‌توان نوشت:
@Html.Raw(myString)

و یا:
<div>@MvcHtmlString.Create("<h1>HTML</h1>")</div>

به این ترتیب خروجی Razor دیگر encode شده نخواهد بود.


د) استفاده از TempData

TempData نیز یک dictionary دیگر برای ذخیره سازی اطلاعات است و به نحو زیر در فریم ورک تعریف شده است:

public TempDataDictionary TempData { get; set; }

TempData در پشت صحنه از سشن‌های ASP.NET جهت ذخیره سازی اطلاعات استفاده می‌کند. بنابراین اطلاعات آن در سایر کنترلرها و View ها نیز در دسترس خواهد بود. البته TempData یک سری تفاوت هم با سشن معمولی ASP.NET دارد:
- بلافاصله پس از خوانده شدن، حذف خواهد شد.
- پس از پایان درخواست از بین خواهد رفت.
هر دو مورد هم به جهت بالابردن کارآیی برنامه‌های ASP.NET MVC و مصرف کمتر حافظه سرور درنظر گرفته‌ شده‌اند.
البته کسانی که برای بار اول هست با ASP.NET مواجه می‌شوند، شاید سؤال بپرسند این مسایل چه اهمیتی دارد؟ پروتکل HTTP، ذاتا یک پروتکل «بدون حالت» است یا Stateless هم به آن گفته می‌شود. به این معنا که پس از ارائه یک صفحه وب توسط سرور، تمام اشیاء مرتبط با آن در سمت سرور تخریب خواهند شد. این مورد متفاوت‌ است با برنامه‌های معمولی دسکتاپ که طول عمر یک شیء معمولی تعریف شده در سطح فرم به صورت یک فیلد، تا زمان باز بودن آن فرم، تعیین می‌گردد و به صورت خودکار از حافظه حذف نمی‌شود. این مساله دقیقا مشکل تمام تازه واردها به دنیای وب است که چرا اشیاء ما نیست و نابود شدند. در اینجا وب سرور قرار است به هزاران درخواست رسیده پاسخ دهد. اگر قرار باشد تمام این اشیاء را در سمت سرور نگهداری کند، خیلی زود با اتمام منابع مواجه می‌گردد. اما واقعیت این است که نیاز است یک سری از اطلاعات را در حافظه نگه داشت. به همین منظور یکی از چندین روش مدیریت حالت در ASP.NET استفاده از سشن‌ها است که در اینجا به نحو بسیار مطلوبی، با سربار حداقل توسط TempData مدیریت شده است.
یک مثال کاربردی در این زمینه:
فرض کنید در متد جاری کنترلر، ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا ورودی دریافتی معتبر است یا خیر. در غیراینصورت، کاربر را به یک View دیگر از طریق کنترلری دیگر جهت نمایش خطاها هدایت خواهیم کرد.
همین «هدایت مرورگر به یک View دیگر» یعنی پاک شدن و تخریب اطلاعات کنترلر قبلی به صورت خودکار. بنابراین نیاز است این اطلاعات را در TempData قرار دهیم تا در کنترلری دیگر قابل استفاده باشد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult InsertData(string name)
{
// Check for input errors.
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
{
TempData["error"] = "name is required.";
return RedirectToAction("ShowError");
}
// No errors
// ...
return View();
}

public ActionResult ShowError()
{
var error = TempData["error"] as string;
if (!string.IsNullOrWhiteSpace(error))
{
ViewBag.Error = error;
}
return View();
}
}
}

در همان HomeController دو متد جدید به نام‌های InsertData و ShowError اضافه شده‌اند. در متد InsertData ابتدا بررسی می‌شود که آیا نامی وارد شده است یا خیر. اگر خیر توسط متد RedirectToAction، کاربر به اکشن یا متد ShowError هدایت خواهد شد.
برای انتقال اطلاعات خطایی که می‌خواهیم در حین این Redirect نمایش دهیم نیز از TempData استفاده شده است.
بدیهی است برای اجرا این مثال نیاز است دو View جدید برای متدهای InsertData و ShowError ایجاد شوند (کلیک راست روی نام متد و انتخاب گزینه Add view برای اضافه کردن View مرتبط با آن اکشن).
محتوای View مرتبط با متد افزودن اطلاعات فعلا مهم نیست، ولی View نمایش خطاها در ساده‌ترین حالت مثلا می‌تواند به صورت زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "ShowError";
}

<h2>Error</h2>

@ViewBag.Error

برای آزمایش برنامه هم مطابق مسیریابی پیش فرض و با توجه به قرار داشتن در کنترلری به نام Home، مسیر http://localhost/Home/InsertData ابتدا باید بررسی شود. چون آرگومانی وارد نشده، بلافاصله صفحه به آدرس http://localhost/Home/ShowError به صورت خودکار هدایت خواهد شد.


نکته‌ای تکمیلی در مورد Strongly typed viewها:
عنوان شد که Strongly typed view روش مرجح بوده و بهتر است از آن استفاده شود، زیرا اطلاعات اشیاء و خواص تعریف شده در یک View تحت نظر کامپایلر قرار می‌گیرند که بسیار عالی است. یعنی اگر در View بنویسم FirstName: @Model.FirstName1 چون FirstName1 وجود خارجی ندارد، برنامه نباید کامپایل شود. یکبار این را بررسی کنید. برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود! اما تنها در زمان اجرا است که صفحه زرد رنگ معروف خطاهای ASP.NET ظاهر می‌شود که چنین خاصیتی وجود ندارد (این حالت پیش فرض است؛ یعنی کامپایل یک View‌ در زمان اجرا). البته این باز هم خیلی بهتر است از ViewBag، چون اگر مثلا ViewBag.Country1 را وارد کنیم، در زمان اجرا تنها چیزی نمایش داده نخواهد شد؛‌ اما با روش Strongly typed view، حتما خطای Compilation Error به همراه نمایش محل مشکل نهایی، در صفحه ظاهر خواهد شد.
سؤال: آیا می‌شود پیش از اجرای برنامه هم این بررسی را انجام داد؟
پاسخ: بله. باید فایل پروژه را اندکی ویرایش کرده و مقدار MvcBuildViews را که به صورت پیش فرض false هست، true نمود. یا خارج از ویژوال استودیو با یک ادیتور متنی ساده مثلا فایل csproj را گشوده و این تغییر را انجام دهید. یا داخل ویژوال استودیو، بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و سپس گزینه Unload Project را انتخاب کنید. مجددا بر روی این پروژه Unload شده کلیک راست نموده و گزینه edit را انتخاب نمائید. در صفحه باز شده، MvcBuildViews را یافته و آن‌را true کنید. سپس پروژه را Reload کنید.
اکنون اگر پروژه را کامپایل کنید، پیغام خطای زیر پیش از اجرای برنامه قابل مشاهده خواهد بود:

'MvcApplication1.Models.Employee' does not contain a definition for 'FirstName1' 
and no extension method 'FirstName1' accepting a first argument of type 'MvcApplication1.Models.Employee'
could be found (are you missing a using directive or an assembly reference?)
d:\Prog\MvcApplication1\MvcApplication1\Views\Home\Index.cshtml 10 MvcApplication1

البته بدیهی است این تغییر، زمان Build پروژه را مقداری افزایش خواهد داد؛ اما امن‌ترین حالت ممکن برای جلوگیری از این نوع خطاهای تایپی است.
یا حداقل بهتر است یکبار پیش از ارائه نهایی برنامه این مورد فعال و بررسی شود.

و یک خبر خوب!
مجوز سورس کد ASP.NET MVC از MS-PL به Apache تغییر کرده و همچنین Razor و یک سری موارد دیگر هم سورس باز شده‌اند. این تغییرات به این معنا خواهند بود که پروژه از حالت فقط خواندنی MS-PL به حالت متداول یک پروژه سورس باز که شامل دریافت تغییرات و وصله‌ها از جامعه برنامه نویس‌ها است، تغییر کرده است (^ و ^).

مطالب
بهبود کارآیی Reflection در دات نت 7
استفاده‌ی از Reflection در زیر ساخت‌های دات نت و ASP.NET Core، بسیار گسترده‌است؛ به همین جهت هرگونه بهبود کارآیی در این زمینه، نه فقط بر روی خود فریم‌ورک، بلکه تمام برنامه‌هایی که از آن استفاده می‌کنند هم تاثیر گذار است. از این لحاظ دات نت 7 شاهد تغییرات گسترده‌ای است تا حدی که کارآیی برنامه‌های مبتنی بر دات نت 7 ای که از Reflection استفاده می‌کنند، نسبت به نگارش‌های قبلی دات نت، حداقل 2 برابر شده‌است و این برنامه‌ها تنها کاری را که باید انجام دهند، صرفا تغییر target framework مورد استفاده‌ی در آن‌ها به نگارش جدید است. در این مطلب نحوه‌ی رسیدن به این کارآیی بالاتر را بررسی خواهیم کرد.


تدارک یک آزمایش برای بررسی میزان افزایش کارآیی Reflection در دات نت 7

یک برنامه‌ی کنسول جدید را ایجاد کرده و سپس کلاس Person را به صورت زیر به آن اضافه می‌کنیم:
namespace NET7Reflection;

public class Person
{
    private int _age;

    internal Person(int age) => _age = age;

    private int GetAge() => _age;

    private void SetAge(int age) => _age = age;
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، سازنده‌ی این کلاس، internal است و همچنین دو متد private هم دارد که اگر بخواهیم از آن در جای  دیگری استفاده کنیم، یکی از روش‌های متداول جهت دسترسی به این امکانات خصوصی، استفاده از Reflection است.
به همین جهت ابتدا کتابخانه‌ی BenchmarkDotNet را با TargetFramework دات نت 7 به صورت زیر به پروژه اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net7.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="BenchmarkDotNet" Version="0.13.4" />
  </ItemGroup>

</Project>
در ادامه، یک کلاس آزمایش کارآیی برنامه را که با استفاده از Reflection، به امکانات خصوصی کلاس Person دسترسی پیدا می‌کند، مشاهده می‌کنید:
using System.Reflection;
using BenchmarkDotNet.Attributes;

namespace NET7Reflection;

[MemoryDiagnoser(false)]
public class Benchmarks
{
    private readonly object?[] _ageParams = { 30 };

    private readonly ConstructorInfo _ctor =
        typeof(Person).GetConstructor(BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance, new[] { typeof(int) })!;

    private readonly MethodInfo _getAgeMethod =
        typeof(Person).GetMethod("GetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!;

    private readonly Person _person = new(10);

    private readonly MethodInfo _setAgeMethod =
        typeof(Person).GetMethod("SetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!;

    [Benchmark]
    public int GetAge() =>
        (int)typeof(Person).GetMethod("GetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!
                           .Invoke(_person, Array.Empty<object?>())!;

    [Benchmark]
    public int GetAgeCachedMethod() => (int)_getAgeMethod.Invoke(_person, Array.Empty<object?>())!;

    [Benchmark]
    public void SetAge() =>
        typeof(Person).GetMethod("SetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!
                      .Invoke(_person, new object?[] { 30 });

    [Benchmark]
    public void SetAgeCachedMethod() => _setAgeMethod.Invoke(_person, new object?[] { 30 });

    [Benchmark]
    public void SetAgeCachedMethodCachedParams() => _setAgeMethod.Invoke(_person, _ageParams);

    [Benchmark]
    public Person Ctor() =>
        (Person)typeof(Person).GetConstructor(BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance, new[] { typeof(int) })!
                              .Invoke(_person, new object?[] { 30 })!;

    [Benchmark]
    public Person CtorCachedCtorInfo() => (Person)_ctor.Invoke(_person, new object?[] { 30 })!;

    [Benchmark]
    public Person CtorCachedCtorInfoCachedParams() => (Person)_ctor.Invoke(_person, _ageParams)!;
}
توضیحات:
- در اینجا نحوه‌ی کار با متدهای خصوصی کلاس Person را توسط Reflection مشاهده می‌کنید. برای مثال در متد GetAge، به نحو متداولی این کار صورت گرفته‌است. در متد GetAgeCachedMethod، قسمت دریافت اطلاعات متد، کش شده‌است و برای نمونه در متد SetAgeCachedMethodCachedParams، هم کش شدن قسمت دریافت اطلاعات متد را مشاهده می‌کنید و هم کش شدن پارامتر ارسالی به آن‌را.
- این آزمایش را با فراخوانی زیر و تنظیم target framework به دات نت 6 و سپس دات نت 7، به صورت جداگانه‌ای اجرا می‌کنیم:
using BenchmarkDotNet.Running;
using NET7Reflection;

BenchmarkRunner.Run<Benchmarks>();
حاصل اجرای آن با target framework دات نت 6 به صورت زیر است:



و با target framework دات نت 7 به صورت زیر:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در اکثر موارد، کارآیی Reflection در دات نت 7، حداقل 2 برابر نمونه‌ی مشابه دات نت 6 است.


چه تغییری در دات نت 7 سبب بهبود قابل ملاحظه‌ی کارآیی Reflection شده‌است؟

جزئیات تغییرات صورت گرفته‌ی در Reflection دات نت 7 را می‌توانید در این pull request مشاهده کنید که در حقیقت از امکانات سطح پایین IL Emit استفاده کرده‌اند. در این مورد پیشتر تعدادی مطلب ذیل عنوان «آشنایی با Reflection.Emit» در این سایت منتشر شده‌اند که می‌توانید آن‌ها را بررسی کنید.
در کل هرچند تغییرات جدید دات نت مانند ارائه‌ی انواع و اقسام source generators، در تعدادی از موارد نیاز به Reflection را کمتر کرده‌اند و کارآیی بیشتری را ارائه داده‌اند، اما Reflection هیچگاه منسوخ نخواهد شد و هرگونه بهبود کارآیی در این زمینه، بر روی کل فریم‌ورک و برنامه‌های مشتق شده‌ی از آن، تاثیر قابل توجهی را خواهد گذاشت.