مطالب
آشنایی با آزمایش واحد (unit testing) در دات نت، قسمت 3

آشنایی با NUnit

NUnit یکی از فریم ورک‌های آزمایش واحد سورس باز مخصوص دات نت فریم ورک است. (کلا در دات نت هرجایی دیدید که N ، به ابتدای برنامه‌ای یا کتابخانه‌ای اضافه شده یعنی نمونه منتقل شده از محیط جاوا به دات نت است. برای مثال NHibernate از Hibernate جاوا گرفته شده است و الی آخر)
این برنامه با سی شارپ نوشته شده است اما تمامی زبان‌های دات نتی را پشتیبانی می‌کند (اساسا با زبان نوشته شده کاری ندارد و فایل اسمبلی برنامه را آنالیز می‌کند. بنابراین فرقی نمی‌کند که در اینجا چه زبانی بکار گرفته شده است).

ابتدا NUnit را دریافت نمائید:
http://nunit.org/index.php?p=download

یک برنامه ساده از نوع console را در VS.net آغاز کنید.
کلاس MyList را با محتوای زیر به پروژه اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;

namespace sample
{
public class MyList
{
public static List<int> GetListOfIntItems(int numberOfItems)
{
List<int> res = new List<int>();

for (int i = 0; i < numberOfItems; i++)
res.Add(i);

return res;
}
}

}

یکبار پروژه را کامپایل کنید.

اکنون بر روی نام پروژه در قسمت solution explorer کلیک راست کرده و گزینه add->new project را انتخاب کنید. نوع این پروژه را که متدهای آزمایش واحد ما را تشکیل خواهد داد، class library انتخاب کنید. با نام مثلا TestLibrary (شکل زیر).



با توجه به اینکه NUnit ، اسمبلی برنامه (فایل exe یا dll آن‌را) آنالیز می‌کند، بنابراین می‌توان پروژه تست را جدای از پروژه اصلی ایجاد نمود و مورد استفاده قرار داد.
پس از ایجاد پروژه class library ، باید ارجاعی از NUnit framework را به آن اضافه کنیم. به محل نصب NUnit مراجعه کرده (پوشه bin آن) و ارجاعی به فایل nunit.framework.dll را به پروژه اضافه نمائید (شکل زیر).



سپس فضاهای نام مربوطه را به کلاس آزمایش واحد خود اضافه خواهیم کرد:

using NUnit.Framework;
using NUnit.Framework.SyntaxHelpers;

اولین نکته‌ای را که باید در نظر داشت این است که کلاس آزمایش واحد ما باید Public باشد تا در حین آنالیز اسمبلی پروژه توسط NUint، قابل دسترسی و بررسی باشد.
سپس باید ویژگی جدیدی به نام TestFixture را به این کلاس اضافه کرد.

[TestFixture]
public class TestClass

این ویژگی به NUnit‌ می‌گوید که در این کلاس به دنبال متدهای آزمایش واحد بگرد. (در NUnit از attribute ها برای توصیف عملکرد یک متد و همچنین دسترسی runtime به آن‌ها استفاده می‌شود)
سپس هر متدی که به عنوان متد آزمایش واحد نوشته می‌شود، باید دارای ویژگی Test باشد تا توسط NUnit بررسی گردد:

[Test]
public void TestGetListOfIntItems()

نکته: متد Test ما باید public‌ و از نوع void باشد و همچنین هیچ پارامتری هم نباید داشته باشد.

اکنون برای اینکه بتوانیم متد GetListOfIntItems برنامه خود را در پروژه دیگری تست کنیم، باید ارجاعی را به اسمبلی آن اضافه کنیم. همانند قبل، از منوی project‌ گزینه add reference ، فایل exe برنامه کنسول خود را انتخاب کرده و ارجاعی از آن‌را به پروژه class library اضافه می‌کنیم. بدیهی است امکان اینکه کلاس تست در همان پروژه هم قرار می‌گرفت وجود داشت و صرفا جهت جداسازی آزمایش از برنامه اصلی این‌کار صورت گرفت.
پس از این مقدمات، اکنون متد آزمایش واحد ساده زیر را در نظر بگیرید:

[Test]
public void TestGetListOfIntItems()
{
const int count = 5;
List<int> items = sample.MyList.GetListOfIntItems(count);
Assert.That(items.Count,Is.EqualTo(5));
}

قصد داریم بررسی کنیم آیا متد GetListOfIntItems واقعا همان تعداد آیتمی را که باید برگرداند، بازگشت می‌دهد؟ عدد 5 به آن پاس شده است و در ادامه قصد داریم بررسی کنیم، count شیء حاصل (items در اینجا) آیا واقعا مساوی عدد 5 است؟
اگر آن را (سطر مربوط به Assert را) کلمه به کلمه بخواهیم به فارسی ترجمه کنیم به صورت زیر خواهد بود:
می‌خواهیم اثبات کنیم که count مربوط به شیء items مساوی 5 است.

پس از اضافه کردن متد فوق، پروژه را کامپایل نمائید.

اکنون برنامه nunit.exe را اجرا کنید تا NUnit IDE ظاهر شود (در همان دایرکتوری bin مسیر نصب NUnit قرار دارد).
از منوی File آن یک پروژه جدید را آغاز نموده و آنرا ذخیره کنید.
سپس از منوی project آن، با استفاده از گزینه add assembly ، فایل dll کتابخانه تست خود را اضافه نمائید.
احتمالا پس از انجام این عملیات بلافاصله با خطای زیر مواجه خواهید شد:

---------------------------
Assembly Not Loaded
---------------------------
System.ApplicationException : Unable to load TestLibrary because it is not located under
the AppBase
----> System.IO.FileNotFoundException : Could not load file or assembly
'TestLibrary' or one of its dependencies. The system cannot find the file specified.
For further information, use the Exception Details menu item.

این خطا به این معنا است که پروژه جدید NUnit باید دقیقا در همان پوشه خروجی پروژه، جایی که فایل dll کتابخانه تست ما تولید شده است، ذخیره گردد. پس از افزودن اسمبلی، نمای برنامه NUnit باید به شکل زیر باشد:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، NUnit با استفاده از قابلیت‌های reflection در دات نت، اسمبلی را بارگذاری می‌کند و تمامی کلاس‌هایی که دارای ویژگی TestFixture باشند در آن لیست خواهد شد.
اکنون بر روی دکمه run کلیک کنید تا اولین آزمایش ما انجام شود. (شکل زیر)



رنگ سبز در اینجا به معنای با موفقیت انجام شدن آزمایش است.

ادامه دارد...

مطالب
تبدیل html به pdf با کیفیت بالا

کتابخانه iTextSharp دارای کلاسی است به نام HTMLWorker که کار تبدیل عناصر HTML را به عناصر متناظر خودش، انجام می‌دهد. این کلاس در حال حاضر منسوخ شده درنظر گرفته می‌شود (اینطور توسط نویسندگان آن اعلام شده) و دیگر توسعه نخواهد یافت. بنابراین اگر از HTMLWorker استفاده می‌کنید با یک کلاس قدیمی که دارای HTML Parser ایی بسیار بدوی است طرف هستید و در کل برای تبدیل محتوای HTML ایی با ساختار بسیار ساده بد نیست؛ اما انتظار زیادی از آن نداشته باشید.
جایگزین کلاس HTMLWorker در این کتابخانه در حال حاضر کتابخانه itextsharp.xmlworker است، که به صورت یک افزونه در کنار کتابخانه اصلی در حال توسعه می‌باشد. مشکل اصلی این کتابخانه، عدم پشتیبانی از UTF8 و راست به چپ است. بنابراین حداقل به درد کار ما نمی‌خورد.

راه حل بسیار بهتری برای موضوع اصلی بحث ما وجود دارد و آن هم استفاده از موتور WebKit (همان موتوری که برای مثال در Apple Safari استفاده می‌شود) برای HTML parsing و سپس تبدیل نتیجه نهایی به PDF است. پروژه‌ای که این مقصود را میسر کرده، wkhtmltopdf نام دارد.
توسط آن به کمک موتور WebKit، کار HTML Parsing انجام شده و سپس برای تبدیل عناصر نهایی به PDF از امکانات کتابخانه‌ای به نام QT استفاده می‌شود. کیفیت نهایی آن کپی مطابق اصل HTML قابل مشاهده در یک مرورگر است و با یونیکد و زبان فارسی هم مشکلی ندارد.

برای استفاده از این کتابخانه‌ی native در دات نت، شخصی پروژه‌ای را ایجاد کرده است به نام WkHtmlToXSharp که محصور کننده‌ی wkhtmltopdf می‌باشد. در ادامه به نحوه استفاده از آن خواهیم پرداخت:

الف) دریافت پروژه WkHtmlToXSharp
پروژه WkHtmlToXSharp را از آدرس زیر می‌توانید دریافت کنید.

 این پروژه به همراه فایل‌های کامپایل شده نهایی wkhtmltopdf نیز می‌باشد و حجمی حدود 40 مگ دارد. به علاوه فعلا نسخه 32 بیتی آن در دسترس است. بنابراین باید دقت داشت که نباید تنظیمات پروژه دات نت خود را بر روی Any CPU قرار دهیم، زیرا در این حالت برنامه شما در یک سیستم 64 بیتی بلافاصله کرش خواهد کرد. تنظیمات target platform پروژه دات نتی ما حتما باید بر روی X86 تنظیم شود.

ب) پس از دریافت این پروژه و افزودن ارجاعی به اسمبلی WkHtmlToXSharp.dll، استفاده از آن به نحو زیر می‌باشد:

using System.IO;
using WkHtmlToXSharp;
using System;

namespace Test2
{
    public class WkHtmlToXSharpTest
    {
        public static void ConvertHtmlStringToPdfTest()
        {
            using (var wk = new MultiplexingConverter())
            {
                wk.Begin += (s, e) => Console.WriteLine("Conversion begin, phase count: {0}", e.Value);
                wk.Error += (s, e) => Console.WriteLine(e.Value);
                wk.Warning += (s, e) => Console.WriteLine(e.Value);
                wk.PhaseChanged += (s, e) => Console.WriteLine("PhaseChanged: {0} - {1}", e.Value, e.Value2);
                wk.ProgressChanged += (s, e) => Console.WriteLine("ProgressChanged: {0} - {1}", e.Value, e.Value2);
                wk.Finished += (s, e) => Console.WriteLine("Finished: {0}", e.Value ? "success" : "failed!");

                wk.GlobalSettings.Margin.Top = "0cm";
                wk.GlobalSettings.Margin.Bottom = "0cm";
                wk.GlobalSettings.Margin.Left = "0cm";
                wk.GlobalSettings.Margin.Right = "0cm";

                wk.ObjectSettings.Web.EnablePlugins = false;
                wk.ObjectSettings.Web.EnableJavascript = false;
                wk.ObjectSettings.Load.Proxy = "none";

                var htmlString = File.ReadAllText(@"c:\page.xhtml");
                var tmp = wk.Convert(htmlString);

                File.WriteAllBytes(@"tst.pdf", tmp);
            }
        }
    }
}

کار با وهله سازی از کلاس MultiplexingConverter شروع می‌شود. اگر علاقمند باشید که درصد پیشرفت کار به همراه خطاهای احتمالی پردازشی را ملاحظه کنید می‌توان از رخدادگردان‌هایی مانند ProgressChanged و Error استفاده نمائید که نمونه‌ای از آن در کد فوق بکارگرفته شده است.
تبدیل HTML به PDF آنچنان تنظیمات خاصی ندارد زیرا فرض بر این است که قرار است از همان تنظیمات اصلی HTML مورد نظر استفاده گردد. اما اگر نیاز به تنظیمات بیشتری وجود داشت، برای مثال به کمک GlobalSettings آن می‌توان حاشیه‌های صفحات فایل نهایی تولیدی را تنظیم کرد.
موتور WebKit با توجه به اینکه موتور یک مرورگر است، امکان پردازش جاوا اسکریپت را هم دارد. بنابراین اگر قصد استفاده از آن‌را نداشتید می‌توان خاصیت ObjectSettings.Web.EnableJavascript را به false مقدار دهی کرد.
کار اصلی، در متد Convert انجام می‌شود. در اینجا می‌توان یک رشته را که حاوی فایل HTML مورد نظر است به آن ارسال کرد و نتیجه نهایی، آرایه‌ای از بایت‌ها، حاوی فایل باینری PDF تولیدی است.
روش دیگر استفاده از این کتابخانه، مقدار دهی wk.ObjectSettings.Page می‌باشد. در اینجا می‌توان Url یک صفحه اینترنتی را مشخص ساخت. در این حالت دیگر نیازی نیست تا به متد Convert پارامتری را ارسال کرد. می‌توان از overload بدون پارامتر آن استفاده نمود.

یک نکته:
اگر می‌خواهید زبان فارسی را توسط این کتابخانه به درستی پردازش کنید، نیاز است حتما یک سطر زیر را به header فایل html خود اضافه نمائید:

<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />

 
مطالب
انقیاد داده‌ها در WPF (بخش اول)
در این مقاله مفاهیم مختلفی را در ارتباط با DataBinding بررسی خواهیم کرد:
• One Way Binding بخش اول
• INPC  بخش اول
• Tow Way Binding بخش اول
• List Binding  بخش دوم
• Element Binding بخش دوم
• Data Conversion بخش دوم
در ابتدا مفهوم انقیاد داده‌ها یا همان DataBinding  را مرور می‌کنیم. به فرآیند مرتبط سازی منابع اطلاعاتی به کنترل‌ها در برنامه‌ها یا به بیان امروزی‌تر، به View‌ها و نمایش اطلاعات در آنها، انقیاد (Databinding) گویند.

One Way Data Binding (انقیاد یک طرفه)
در این حالت اطلاعات را صرفا در یک View و یا یک کنترل نمایش می‌دهیم و تغییر اطلاعات در View، تاثیری بر روی منبع اطلاعاتی نخواهد داشت.
مثال: یک پروژه‌ی WPF ساده را ایجاد و سپس کلاس Employee را با خصوصیات زیر، تعریف می‌کنیم:
public class Employee
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public static Employee GetEmployee()
        {
            var emp = new Employee
            {
                Name = "Mani",
                Title = "CEO"
            };
            return emp;
        }
    }
در بخش markup فایل MainWindow.xaml کد‌های زیر را ایجاد می‌کنیم:
<Grid>
        <StackPanel Name="Display">
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock>First Name :</TextBlock>
                <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Name}"/>
            </StackPanel>
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock>Title :</TextBlock>
                <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Title}"></TextBlock>
            </StackPanel>
        </StackPanel>
    </Grid>
در markup  فوق برای بایند کردن اطلاعات شیء Employee به خصوصیت Text در Textblock، از روش خاصی استفاده می‌کنیم. ابتدا یک {} ایجاد می‌کنیم و درون آن عبارت Binding و خصوصیت مورد نظر جهت عملیات انقیاد داده‌ها را می‌نویسیم.
برای تکمیل و انجام عملیات Binding کافی است خصوصیت DataContext را با استفاده از متد استاتیک تعریف شده‌ی در کلاس Employee پر کنیم.
 public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();        
            DataContext = Employee.GetEmployee();
        }
در ادامه‌ی بحث لازم است کمی مفهوم DataContext را بررسی کنیم. منبع داده پیش فرض در WPF شیء DataContext است؛ مگر اینکه منبع داده را خودمان تغییر دهیم. DataContext یک خصوصیت از کلاس FrameworkElement است که بیشتر کنترل‌های بخش UI در WPF از این کلاس مشتق می‌شوند.
 
INPC یا INotifyPropertyChanged Interface 
پس از بایند کردن اطلاعات به View  مورد نظر، ممکن است منبع داده در طول زمان استفاده تغییر کند. از این رو لازم است که این تغییرات، به View اعمال شوند. بدین منظور می‌بایست ابتدا Interface  ، INotifyPropertyChanged    را برای کلاس Employee پیاده سازی کنیم:
   public class Employee :INotifyPropertyChanged
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public static Employee GetEmployee()
        {
            var emp = new Employee
            {
                Name = "Mani",
                Title = "CEO"
            };
            return emp;
        }
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
        [NotifyPropertyChangedInvocator]
        protected virtual void OnPropertyChanged
            ([CallerMemberName] string propertyName = null)
        {
            PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
        }
    }
پس از پیاده سازی Interface، خصوصیات کلاس Employee  نبایستی بصورت  AutoProperty  باشند. پس پیاده سازی خصوصیات را با تعریف فیلد‌های مورد نیاز تغییر می‌دهیم.
علت تغییر پیاده سازی، لزوم فراخوانی رویداد dOnPropertyChange در بلاک Set خصوصیات کلاس Employee  می‌باشد:
 private string _name;
        private string _title;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }
        public string Title
        {
            get { return _title; }
            set
            {
                _title = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }

در ادامه ، در بخش CodeBehind در سازنده کلاس کد‌های زیر را جایگزین کد‌های قبلی  می کنیم :
        private Employee emp;
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            emp = new Employee()
            {
                Name = "Mani",
                Title = "CEO"
            };
            DataContext = emp;
        }
سپس در بخش Markup، یک یک دکمه را ایجاد و رویداد کلیک آن را تعیین می‌کنیم:
     <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <Button Click="btnClick" Width="70" Height="30" Content="Change"/>
     </StackPanel>
در بخش CodeBehind، رویداد Click را به شکل زیر پیاده سازی می‌کنیم:
private void btnClick(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            emp.Name = "Amir";
            emp.Title = "Manager";
        }
در برنامه‌ی فوق، در ابتدا View با اطلاعات ارسالی در بخش سازنده، پر می‌شود و با کلیک بر روی دکمه‌، منبع داده به‌روز شده (در اینجا شیء emp) و به‌صورت اتوماتیک View ما به‌روز خواهد شد.

Tow Way Data binding  (انقیاد دو طرفه)
در این حالت از Data binding، با تغییر View، تغییرات بر روی منبع داده نیز اعمال می‌شوند.
ابتدا بخش markup مثال فوق را با اضافه کردن ویژگی Mode در کنار ویژگی Binding به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
<Grid>
        <StackPanel Name="Display" >
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock  Margin="5,0,0,0">Name :</TextBlock>
                <TextBox Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Name, Mode=TwoWay}"/>
            </StackPanel>
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock Margin="5,0,0,0">Title :</TextBlock>
                <TextBox Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Title,Mode=TwoWay}"/>
            </StackPanel>
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock  Margin="5,0,0,0">Name :</TextBlock>
                <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Name}"/>
            </StackPanel>
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock Margin="5,0,0,0">Title :</TextBlock>
                <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Title}"/>
            </StackPanel>
        </StackPanel>
    </Grid>
اگر ویژگی Mode نوشته نشود بصورت پیش فرض به‌صورت OneWay تعبیر می‌شود. حالت قبل. همچنین در کد بالا دو Textbox در صفحه قرار داده شده‌اند تا با تغییر محتوای آن بتوانیم تاثیر عملیات دوطرفه‌ی انقیاد را بر روی Textblockهای بعدی مشاهده کنیم.
پس از اجرای برنامه (بخش CodeBehind نیازی به اصلاح ندارد) مقداری جدید در Textbox موجود در صفحه تایپ کنید. کافی است Focus از روی کنترلی که محتوای آن را تغییر داده‌اید، عوض شود، بلافاصله Textblock متناظر با آن، با محتوای جدیدی که در منبع داده اعمال شده است به‌روز می‌شود.
نظرات مطالب
اجرای متد از طریق Reflection
برای تست کد بالا من یک کلاس بشکل زیر تعریف کردم:
class Test
    {
        public void func1()
        {
            Console.WriteLine("Hello World!");
        }
    }
و در قسمت main  برنامه فراخوانی رو بشکل زیر نوشتم مطایق روش دوم ولی برنامه Exception داد:
Type type = typeof(Test);
            dynamic obj = Activator.CreateInstance(type);
            Console.WriteLine(obj.func1());
علت بروز استثناء void بودن متد هست.می خواستم بدونم برای مواقعی که متد بصورت void  تعریف شده چکار باید کرد؟
سپاس
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 21 - بررسی تغییرات Bundling و Minification
زیرساخت یکی کردن و فشرده سازی اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS نگارش پیشین ASP.NET MVC، به طور کامل از ASP.NET Core حذف شده‌است. در ابتدا (تا نگارش RC2)، روش استفاده‌ی از Gulp را توصیه کردند و در زمان ارائه‌ی نگارش RTM، توصیه‌ی رسمی آن‌ها به Bundler Minifier تغییر کرد (و دیگر Gulp را توصیه نمی‌کنند).


یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک در ASP.NET Core

هدف از یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک مانند اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS، بهبود کارآیی برنامه با کاهش حجم نهایی ارائه‌ی آن و همچنین کاهش تعداد رفت و برگشت‌های به سرور برای دریافت فایل‌های متعدد مرتبط به آن است. در عملیات Bundling، چندین فایل، به یک تک فایل تبدیل می‌شوند تا اتصالات مرورگر به وب سرور، جهت دریافت آن‌ها به نحو چشمگیری کاهش پیدا کند و در عملیات Minification، مراحل متعددی بر روی کدهای نوشته شده صورت می‌گیرد تا حجم نهایی آن‌ها کاهش پیدا کنند. مایکروسافت در ASP.NET Core RTM، ابزاری را به نام BundlerMinifier.Core جهت برآورده کردن این اهداف ارائه کرده‌است. بنابراین اولین قدم، نصب وابستگی‌های آن است.
برای اینکار یک سطر ذیل  را به فایل project.json اضافه کنید. این بسته باید به قسمت tools اضافه شود تا قابلیت فراخوانی از طریق خط فرمان را نیز پیدا کند:
"tools": {
    "BundlerMinifier.Core": "2.1.258"
},
در غیر اینصورت (ذکر آن در قسمت dependencies) خطاهای ذیل را دریافت خواهید کرد:
No executable found matching command "dotnet-bundle"
Version for package `BundlerMinifier.Core` could not be resolved.


اسکریپت نویسی برای کار با BundlerMinifier.Core

روش‌های زیادی برای کار با ابزار BundlerMinifier.Core وجود دارند؛ منجمله انتخاب فایل‌ها در solution explorer و سپس کلیک راست بر روی فایل‌های انتخاب شده و انتخاب گزینه‌ی bundler & minifier برای یکی کردن و فشرده سازی خودکار این فایل‌ها. برای این منظور افزونه‌ی Bundler & Minifier را نیاز است نصب کنید.
اما روشی که قابلیت خودکارسازی را دارد، استفاده از فایل ویژه‌ی bundleconfig.json این ابزار است. برای این منظور فایل جدید bundleconfig.json را به ریشه‌ی پروژه اضافه کرده و سپس محتوای ذیل را به آن اضافه کنید:
[
    {
        "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css",
        "inputFiles": [
            "wwwroot/css/site.css"
        ]
    },
    {
        "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js",
        "inputFiles": [
            "bower_components/jquery/dist/jquery.min.js",
            "bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js",
            "bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"
        ],
        "minify": {
            "enabled": true,
            "renameLocals": true
        },
        "sourceMap": false
    }
]
فرمت این فایل بسیار خوانا است. برای مثال در یک مدخل آن، در ذیل خاصیت inputFiles، لیست فایل‌های css ذکر می‌شوند و سپس در outputFileName، محل نهایی فایل تولیدی باید ذکر شود. این محل نیز باید از پیش وجود داشته باشد. یعنی باید پوشه‌های js و css را در پوشه‌ی عمومی wwwroot پیشتر ایجاد کرده باشید.
با ذخیره سازی این فایل، کار یکی سازی و فشرده کردن مداخل آن به صورت خودکار صورت خواهد گرفت.


خودکار سازی فرآیند یکی کردن و فشرده سازی فایل‌های استاتیک

برای خودکار سازی این فرآیند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد. فایل project.json را گشوده و قسمت scripts آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
"scripts": {
    "precompile": [
        "dotnet bundle"
    ],
    "prepublish": [
        "bower install"
    ],
    "postpublish": [ "dotnet publish-iis --publish-folder %publish:OutputPath% --framework %publish:FullTargetFramework%" ]
}
روش دستی کار با ابزار BundlerMinifier، مراجعه به خط فرمان و صدور دستور dotnet bundle است (ابتدا از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس این دستور را صادر کنید). برای خودکار سازی آن می‌توان این دستور را در قسمت scripts فایل project.json نیز ذکر کرد تا پیش از کامپایل برنامه، کار یکی کردن، فشرده سازی و همچنین کپی فایل نهایی به پوشه‌ی wwwroot برنامه به صورت خودکار انجام شود.

یک نکته: به منوی Build گزینه‌ی Update all bundles نیز با نصب افزونه‌ی Bundler & Minifier اضافه می‌شود. همچنین اگر از منوی Tools گزینه‌ی Task runner explorer را انتخاب کنید، فایل bundleconfig.json توسط آن شناسایی شده و گزینه‌ی update all files را نیز در اینجا مشاهده خواهید کرد.



ساده سازی تعاریف فایل Layout برنامه

در یک چنین حالتی دیگر نباید در فایل layout شما، ارجاعات مستقیمی به پوشه‌ی مثلا bower_components وجود داشته باشند و یا در کلاس آغازین برنامه، نیازی نیست تا این پوشه را عمومی کنید. لیست مداخلی را که نیاز دارید، به ترتیب از پوشه‌های مختلفی تهیه و در فایل bundleconfig.json ذکر کنید تا یکی شده و خروجی js/site.min.js را تشکیل دهند. این مورد تنها مدخلی است که نیاز است در فایل layout برنامه ذکر شود (بجای چندین و چند مدخل مورد نیاز):
 <script src="~/js/site.min.js" asp-append-version="true" type="text/javascript"></script>
در مورد ویژگی asp-append-version نیز پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers» بحث شد و به آن مکانیزم cache busting می‌گویند. این ویژگی سبب خواهد شد تا یک کوئری استرینگ v=xyz? مانند، به انتهای آدرس اسکریپت یا فایل css یا هر فایل استاتیک دیگری اضافه شود. با تغییر محتوای این فایل، قسمت xyz به صورت خودکار تغییر خواهد کرد و به این ترتیب مرورگر همواره آخرین نگارش این فایل را دریافت می‌کند.
مطالب
Func یا Expression Func در EF
با بررسی کدهای مختلف Entity framework گاهی از اوقات در امضای توابع کمکی نوشته شده، <>Func مشاهده می‌شود و در بعضی از موارد <<>Expression<Func و ... به نظر استفاده کنندگان دقیقا نمی‌دانند که تفاوت این دو در چیست و کدامیک را باید/یا بهتر است بکار برد.

ابتدا مثال کامل ذیل را در نظر بگیرید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace Sample
{
    public abstract class BaseEntity
    {
        public int Id { set; get; }
    }

    public class Receipt : BaseEntity
    {
        public int TotalPrice { set; get; }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<Receipt> Receipts { get; set; }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            if (!context.Receipts.Any())
            {
                for (int i = 0; i < 20; i++)
                {
                    context.Receipts.Add(new Receipt { TotalPrice = i });
                }
            }
            base.Seed(context);
        }
    }

    public static class EFUtils
    {
        public static IList<T> LoadEntities<T>(this DbContext ctx, Expression<Func<T, bool>> predicate) where T : class
        {
            return ctx.Set<T>().Where(predicate).ToList();
        }

        public static IList<T> LoadData<T>(this DbContext ctx, Func<T, bool> predicate) where T : class
        {
            return ctx.Set<T>().Where(predicate).ToList();
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            startDB();

            using (var context = new MyContext())
            {
                var list1 = context.LoadEntities<Receipt>(x => x.TotalPrice == 10);
                var list2 = context.LoadData<Receipt>(x => x.TotalPrice == 20);
            }
        }

        private static void startDB()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            // Forces initialization of database on model changes.
            using (var context = new MyContext())
            {
                context.Database.Initialize(force: true);
            }
        }
    }
}
در این مثال ابتدا کلاس Receipt تعریف شده و سپس توسط کلاس MyContext در معرض دید EF قرار گرفته است. در ادامه توسط کلاس Configuration نحوه آغاز بانک اطلاعاتی مشخص گردیده است؛ به همراه ثبت تعدادی رکورد نمونه.
نکته اصلی مورد بحث، کلاس کمکی EFUtils است که در آن دو متد الحاقی LoadEntities و LoadData تعریف شده‌اند. در متد LoadEntities، امضای متد شامل Expression Func است و در متد LoadData فقط Func ذکر شده است.
در ادامه اگر برنامه را توسط فراخوانی متد RunTests اجرا کنیم، به نظر شما خروجی SQL حاصل از list1 و list2 چیست؟
احتمالا شاید عنوان کنید که هر دو یک خروجی SQL دارند (با توجه به اینکه بدنه متدهای LoadEntities و LoadData دقیقا/یا به نظر یکی هستند) اما یکی از پارامتر 10 استفاده می‌کند و دیگری از پارامتر 20. تفاوت دیگری ندارند.
اما ... اینطور نیست!
خروجی SQL متد LoadEntities در متد RunTests به صورت زیر است:
 SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[TotalPrice] AS [TotalPrice]
FROM [dbo].[Receipts] AS [Extent1]
WHERE 10 = [Extent1].[TotalPrice]
و ... خروجی متد LoadData به نحو زیر:
 SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[TotalPrice] AS [TotalPrice]
FROM [dbo].[Receipts] AS [Extent1]
بله. در لیست دوم هیچ فیلتری انجام نشده (در حالت استفاده از Func خالی) و کل اطلاعات موجود در جدول Receipts، بازگشت داده شده است.
چرا؟
Func اشاره‌گری است به یک متد و Expression Func بیانگر ساختار درختی عبارت lambda نوشته شده است. این ساختار درختی صرفا بیان می‌کند که عبارت lambda منتسب، چه کاری را قرار است یا می‌تواند انجام دهد؛ بجای انجام واقعی آن.
 public static IQueryable<TSource> Where<TSource>(this IQueryable<TSource> source, Expression<Func<TSource, bool>> predicate);
public static IEnumerable<TSource> Where<TSource>(this IEnumerable<TSource> source, Func<TSource, bool> predicate);
اگر از Expression Func استفاده شود، از متد Where ایی استفاده خواهد شد که خروجی IQueryable دارد. اگر از Func استفاده شود، از overload دیگری که خروجی و ورودی  IEnumerable دارد به صورت خودکار استفاده می‌گردد.
بنابراین هرچند بدنه دو متد LoadEntities و LoadData به ظاهر یکی هستند، اما بر اساس نوع ورودی Where ایی که دریافت می‌کنند، اگر Expression Func باشد، EF فرصت آنالیز و ترجمه عبارت ورودی را خواهد یافت اما اگر Func باشد، ابتدا باید کل اطلاعات را به صورت یک لیست IEnumerable دریافت و سپس سمت کلاینت، خروجی نهایی را فیلتر کند.
اگر برنامه را اجرا کنید نهایتا هر دو لیست یک و دو، بر اساس شرط عنوان شده عمل خواهند کرد و فیلتر خواهند شد. اما در حالت اول این فیلتر شدن سمت بانک اطلاعاتی است و در حالت دوم کل اطلاعات بارگذاری شده و سپس سمت کاربر فیلتر می‌شود (که کارآیی پایینی دارد).


نتیجه گیری
به امضای متد Where ایی که در حال استفاده است دقت کنید. همینطور در مورد Sum ، Count و یا موارد مشابه دیگری که predicate قبول می‌کنند.
مطالب
C# 6 - Null-conditional operators
برنامه نویس‌‌های سی‌شارپ پیشتر با null-coalescing operator یا ?? آشنا شده بودند. برای مثال
 string data = null;
var result = data ?? "value";
در این حالت اگر data یا سمت چپ عملگر، نال باشد، مقدار value (سمت راست عملگر) بازگشت داده خواهد شد؛ که در حقیقت خلاصه شده‌ی چند سطر ذیل است:
if (data == null)
{
    data = "value";
}
var result = data;
در سی شارپ 6، جهت تکمیل عملگرهای کار با مقادیر نال و بالا بردن productivity برنامه نویس‌ها، عملگر دیگری به نام Null-conditional operator و یا .? به این مجموعه اضافه شده‌است. در این حالت ابتدا مقدار سمت چپ عملگر بررسی خواهد شد. اگر مقدار آن مساوی نال بود، در همینجا کار خاتمه یافته و نال بازگشت داده می‌شود. در غیر اینصورت کار بررسی زنجیره‌ی جاری ادامه خواهد یافت.
برای مثال بسیاری از نتایج بازگشتی از متدها، چند سطحی هستند:
class Response
{
    public string Result { set; get; }
    public int Code { set; get; }
}

 
class WebRequest
{
    public Response GetDataFromWeb(string url)
    {
        // ...
        return new Response { Result = null };
    }
}
در اینجا روش مرسوم کار با کلاس درخواست اطلاعات از وب به صورت ذیل است:
 var webData = new WebRequest().GetDataFromWeb("https://www.dntips.ir/");
if (webData != null && webData.Result != null)
{
    Console.WriteLine(webData.Result);
}
چون می‌خواهیم به خاصیت Result دسترسی پیدا کنیم، نیاز است دو مرحله وضعیت خروجی متد و همچنین خاصیت Result آن‌را جهت مشخص سازی نال نبودن آن‌ها، بررسی کنیم و اگر برای مثال خاصیت Result نیز خود متشکل از یک کلاس دیگر بود که در آن برای مثال StatusCode نیز ذکر شده بود، این بررسی به سه سطح یا بیشتر نیز ادامه پیدا می‌کرد.
در این حالت اگر اشاره‌گر را به محل && انتقال دهیم، افزونه‌ی ReSharper پیشنهاد یکی کردن این بررسی‌ها را ارائه می‌دهد:


به این ترتیب تمام چند سطح بررسی نال، به یک عبارت بررسی .? دار، خلاصه خواهد شد:
 if (webData?.Result != null)
{
    Console.WriteLine(webData.Result);
}
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا webData نال است یا خیر؟ اگر نال بود همینجا کار خاتمه پیدا می‌کند و به بررسی Result نمی‌رسد. اگر نال نبود، ادامه‌ی زنجیره تا به انتها بررسی می‌شود.
البته باید دقت داشت که برای تمام سطوح باید از .? استفاده کرد (برای مثال response?.Results?.Status)؛ در غیر اینصورت همانند سابق در صورت استفاده‌ی از دات معمولی، به یک null reference exception می‌رسیم.


کار با متدها و Delegates

این عملگر جدید مقایسه‌ی با نال را بر روی متدها (علاوه بر خواص و فیلدها) نیز می‌توان بکار برد. برای مثال خلاصه شده‌ی فراخوانی ذیل:
 if (x != null)
{
   x.Dispose();
}
با استفاده از Null Conditional Operator به این صورت است:
 x?.Dispose();

و یا بکار گیری آن بر روی delegates (روش قدیمی):
 var copy = OnMyEvent;
if (copy != null)
{
   copy(this, new EventArgs());
}
نیز با استفاده از متد Invoke به نحو ذیل قابل انجام است و نکته جالب یک سطر کد ذیل علاوه بر ساده شدن آن:
 OnMyEvent?.Invoke(this, new EventArgs());
Thread-safe بودن آن نیز می‌باشد. زیرا در این حالت کامپایلر delegate را به یک متغیر موقتی کپی کرده و سپس فراخوانی‌ها را انجام می‌دهد. اگر انجام این کپی موقت صورت نمی‌گرفت، در حین فراخوانی آن از طریق چندین ترد مختلف، ممکن بود یکی از مشترکین delegate از آن قطع اشتراک می‌کرد و در این حالت فراخوانی تردی دیگر در همان لحظه، سبب کرش برنامه می‌شد.


استفاده از Null Conditional Operator بر روی Value types

الف) مقایسه با نال
کد ذیل را درنظر بگیرید:
 var code = webData?.Code;
در اینجا Code یک value type از نوع int است. در این حالت با بکارگیری Null Conditional Operator، خروجی این حاصل، از نوع <Nullable<int و یا ?int درنظر گرفته خواهد شد و با توجه به اینکه عبارات null>0 و همچنین null<0 هر دو false هستند، مقایسه‌ی این خروجی با 0 بدون مشکل انجام می‌شود. برای مثال مقایسه‌ی ذیل از نظر کامپایلر یک عبارت معتبر است و بدون مشکل کامپایل می‌شود:
 if (webData?.Code > 0)
{

}

ب) بازگشت مقدار پیش فرض دیگری بجای نال
اگر نیاز بود بجای null مقدار پیش فرض دیگری را بازگشت دهیم، می‌توان از null-coalescing operator سابق استفاده کرد:
 int count = response?.Results?.Count ?? 0;
در این مثال خاصیت CountT در اصل از نوع int تعریف شده‌است؛ اما بکارگیری .? سبب Nullable شدن آن خواهد شد. بنابراین امکان بکارگیری عملگر ?? یا null-coalescing operator نیز بر روی این متغیر وجود دارد.

ج) دسترسی به مقدار Value یک متغیر nullable
نمونه‌ی دیگر آن قطعه کد ذیل است:
 int? x = 10;
//var value = x?.Value; // invalid
Console.WriteLine(x?.ToString());
در اینجا برخلاف متغیر Code که از ابتدا nullable تعریف نشده‌است، متغیر x نال پذیر است. اما باید دقت داشت که با تعریف .? دیگر نیازی به استفاده از خاصیت Value این متغیر nullable نیست؛ زیرا .? سبب محاسبه و بازگشت خروجی آن می‌شود. بنابراین در این حالت، سطر دوم غیرمعتبر است (کامپایل نمی‌شود) و سطر سوم معتبر.


کار با indexer property و بررسی نال

اگر به عنوان بحث دقت کرده باشید، یک s جمع در انتهای Null-conditional operators ذکر شده‌است. به این معنا که این عملگر مقایسه‌ی با نال، صرفا یک شکل و فرم .? را ندارد. مثال ذیل در حین کار با آرایه‌ها و لیست‌ها بسیار مشاهده می‌شود:
 if (response != null && response.Results != null && response.Results.Addresses != null
  && response.Results.Addresses[0] != null && response.Results.Addresses[0].Zip == "63368")
{

}
در اینجا به علت بکارگیری indexer بر روی Addresses، دیگر نمی‌توان از عملگر .? که صرفا برای فیلدها، خواص، متدها و delegates طراحی شده‌است، استفاده کرد. به همین منظور، عملگر بررسی نال دیگری به شکل […]? برای این بررسی طراحی شده‌است:
 if(response?.Results?.Addresses?[0]?.Zip == "63368")
{

}
به این ترتیب 5 سطح بررسی نال فوق، به یک عبارت کوتاه کاهش می‌یابد.

 
موارد استفاده‌ی ناصحیح از عملگرهای مقایسه‌ی با نال

خوب، عملگر .? کار مقایسه‌ی با نال را خصوصا در دسترسی‌های چند سطحی به خواص و متدها بسیار ساده می‌کند. اما آیا باید در همه جا از آن استفاده کرد؟ آیا باید از این پس کلا استفاده از دات را فراموش کرد و بجای آن از .? در همه جا استفاده کرد؟
مثال ذیل را درنظر بگیرید:
 public void DoSomething(Customer customer)
{
    string address = customer?.Employees
                  ?.SingleOrDefault(x => x.IsAdmin)?.Address?.ToString();
    SendPackage(address);
}
در این مثال در تمام سطوح آن از .? بجای دات استفاده شده‌است و بدون مشکل کامپایل می‌شود. اما این نوع فراخوانی سبب خواهد شد تا یک سری از مشکلات موجود کاملا مخفی شوند؛ خصوصا اعتبارسنجی‌ها. برای مثال در این فراخوانی اگر مشتری نال باشد یا اگر کارمندانی را نداشته باشد، آدرسی بازگشت داده نمی‌شود. بنابراین حداقل دو سطح بررسی و اعتبارسنجی عدم وجود مشتری یا عدم وجود کارمندان آن در اینجا مخفی شده‌اند و دیگر مشخص نیست که علت بازگشت نال چه بوده‌است.
روش بهتر انجام اینکار، بررسی وضعیت customer و انتقال مابقی زنجیره‌ی LINQ به یک متد مجزای دیگر است:
 public void DoSomething(Customer customer)
{
   Contract.Requires(customer != null); 
   string address = customer.GetAdminAddress();
   SendPackage(address);
}
مطالب
ASP.NET MVC #19

مروری بر امکانات Caching اطلاعات در ASP.NET MVC

در برنامه‌های وب، بالاترین حد کارآیی برنامه‌ها از طریق بهینه سازی الگوریتم‌ها حاصل نمی‌شود، بلکه با بکارگیری امکانات Caching سبب خواهیم شد تا اصلا کدی اجرا نشود. در ASP.NET MVC این هدف از طریق بکارگیری فیلتری به نام OutputCache میسر می‌گردد:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، OutputCache را به یک اکشن متد یا حتی به یک کنترلر نیز می‌توان اعمال کرد. به این ترتیب HTML نهایی حاصل از View متناظر با اکشن متد جاری فراخوانی شده، Cache خواهد شد. سپس زمانیکه درخواست بعدی به سرور ارسال می‌شود، نتیجه دریافت شده، همان اطلاعات Cache شده قبلی است و عملا در سمت سرور کدی اجرا نخواهد شد. در اینجا توسط پارامتر Duration، مدت زمان معتبر بودن کش حاصل، برحسب ثانیه مشخص می‌شود. VaryByParam مشخص می‌کند که اگر متدی پارامتری را دریافت می‌کند، آیا باید به ازای هر مقدار دریافتی، مقادیر کش شده متفاوتی ذخیره شوند یا خیر. در اینجا چون متد Index پارامتری ندارد، از مقدار none استفاده شده است.


مثال یک
یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس کنترلر جدید Home را نیز به آن اضافه نمائید:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index()
{
ViewBag.ControllerTime = DateTime.Now;
return View();
}
}
}

همچنین کدهای View متد Index را نیز به نحو زیر تغییر دهید:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>
<p>@ViewBag.ControllerTime</p>
<p>@DateTime.Now</p>

در اینجا نمایش دو زمان دریافتی از کنترلر و زمان محاسبه شده در View را مشاهده می‌کنید. هدف این است که بررسی کنیم آیا فیلتر OutputCache بر روی این دو مقدار تاثیری دارد یا خیر.
برنامه را اجرا نمائید. سپس چند بار صفحه را Refresh کنید. مشاهده خواهید کرد که هر دو زمان یاد شده تا 60 ثانیه، تغییری نخواهند کرد و حاصل نهایی از Cache خواهنده می‌شود.
کاربرد یک چنین حالتی برای مثال نمایش اطلاعات بازدیدهای یک سایت است. نباید به ازای هر کاربر وارد شده به سایت، یکبار به بانک اطلاعاتی مراجعه کرد و آمار جدیدی را تهیه نمود. یا برای نمونه اگر جایی قرار است اطلاعات وضعیت آب و هوا نمایش داده شود، بهتر است این اطلاعات، مثلا هر نیم ساعت یکبار به روز شود و نه به ازای هر بازدید جدید از سایت، توسط صدها بازدید کننده همزمان. یا برای مثال کش کردن خروجی فید RSS یک بلاگ به مدت چند ساعت نیز ایده خوبی است. از این لحاظ که اگر اطلاعات بلاگ شما روزی یکبار به روز می‌شود، نیازی نیست تا به ازای هر برنامه فیدخوان، یکبار اطلاعات از بانک اطلاعاتی دریافت شده و پروسه رندر نهایی فید صورت گیرد. منوهای پویای یک سایت نیز در همین رده قرار می‌گیرند. دریافت اطلاعات منوهای پویای سایت به ازای هر درخواست رسیده کاربری جدید، کار اشتباهی است. این اطلاعات نیز باید کش شوند تا بار سرور کاهش یابد. البته تمام این‌ها زمانی میسر خواهند شد که اطلاعات سمت سرور کش شوند.


مثال دو
همان مثال قبلی را در اینجا جهت بررسی پارامتر VaryByParam به نحو زیر تغییر می‌دهیم:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index(string parameter)
{
ViewBag.Msg = parameter ?? string.Empty;
ViewBag.ControllerTime = DateTime.Now;
return View();
}
}
}


در اینجا یک پارامتر به متد Index اضافه شده است. مقدار آن به ViewBag.Msg انتساب داده شده و سپس در View ، در بین تگ‌های h2 نمایش داده خواهد شد. همچنین یک فرم ساده هم جهت ارسال parameter به متد Index اضافه شده است:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>@ViewBag.Msg</h2>

<p>@ViewBag.ControllerTime</p>
<p>@DateTime.Now</p>

@using (Html.BeginForm())
{
@Html.TextBox("parameter")
<input type="submit" />
}

اکنون برنامه را اجرا کنید. در TextBox نمایش داده شده یکبار مثلا بنویسید Test1 و فرم را به سرور ارسال نمائید. سپس مقدار Test2 را وارد کرده و ارسال نمائید. در بار دوم، خروجی صفحه همانند زمانی است که مقدار Test1 ارسال شده است. علت این است که مقدار VaryByParam به none تنظیم شده است و صرفنظر از ورودی کاربر، همان اطلاعات کش شده قبلی بازگشت داده خواهد شد. برای رفع این مشکل، متد Index را به نحو زیر تغییر دهید، به طوریکه مقدار VaryByParam به نام پارامتر متد جاری اشاره کند:

[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "parameter")]
public ActionResult Index(string parameter)

در ادامه مجددا برنامه را اجرا کنید. اکنون یکبار مقدار Test1 را به سرور ارسال کنید. سپس مقدار Test2 را ارسال نمائید. مجددا همین دو مرحله را با مقادیر Test1 و Test2 تکرار کنید. مشاهده خواهید کرد که اینبار اطلاعات بر اساس مقدار پارامتر ارسالی کش شده است.



تنظیمات متفاوت OutputCache

الف) VaryByParam : اگر مساوی none قرار گیرد، همواره همان مقدار کش شده قبلی نمایش داده می‌شود. اگر مقدار آن به نام پارامتر خاصی تنظیم شود، اطلاعات کش شده بر اساس مقادیر متفاوت پارامتر دریافتی، متفاوت خواهند بود. در اینجا پارامترهای متفاوت را با یک «,» می‌توان از هم جدا ساخت. اگر تعداد پارامترها زیاد است می‌توان مقدار VaryByParam را مساوی با * قرار داد. در این حالت به ازای مقادیر متفاوت دریافتی پارامترهای مختلف، اطلاعات مجزایی در کش قرار خواهد گرفت. این روش آخر آنچنان توصیه نمی‌شود چون سربار بالایی دارد و حجم بالایی از اطلاعات بر اساس پارامترهای مختلف، باید در کش قرار گیرند.
ب) Location : مکان قرارگیری اطلاعات کش شده را مشخص می‌کند. مقدار آن نیز بر اساس یک enum به نام OutputCacheLocation مشخص می‌گردد. در این حالت برای مثال می‌توان مکان‌های Server، Client و ServerAndClient را مقدار دهی نمود. مقدار Downstream به معنای کش شدن اطلاعات بر روی پروکسی سرورهای بین راه و یا مرورگرها است. پیش فرض آن Any است که ترکیبی از Server و Downstream می‌باشد.
اگر قرار است اطلاعات یکسانی به تمام کاربران نمایش داده شود، مثلا محتوای لیست یک منوی پویا،‌ محل قرارگیری اطلاعات کش باید سمت سرور باشد. اگر نیاز است به ازای هر کاربر محتوای اطلاعات کش شده متفاوت باشد، بهتر است محل سمت کلاینت را مقدار دهی نمود.
ج) VaryByHeader : اطلاعات، بر اساس هدرهای مشخص شده، کش می‌شوند. برای مثال مرسوم است که از Accept-Language در اینجا استفاده شود تا اطلاعات مثلا فرانسوی کش شده، به کاربر آلمانی تحویل داده نشود.
د) VaryByCustom :‌ در این حالت نام یک متد استاتیک تعریف شده در فایل global.asax.cs باید مشخص گردد. توسط این متد کلید رشته‌ای اطلاعاتی که قرار است کش شود، بازگشت داده خواهد شد.
ه) SqlDependency : در این حالت اطلاعات تا زمانیکه تغییری در جداول بانک اطلاعاتی SQL Server صورت نگیرد، کش خواهد شد.
و) Nostore : به پروکسی سرورهای بین راه و همچنین مرورگرها اطلاع می‌دهد که اطلاعات را نباید کش کنند. اگر قسمت اعتبار سنجی این سری را به خاطر داشته باشید، چنین تعریفی در قسمت Remote validation بکارگرفته شد:

[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]  

و یا می‌توان برای اینکار یک فیلتر سفارشی را نیز تهیه کرد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Helper
{
/// <summary>
/// Adds "Cache-Control: private, max-age=0" header,
/// ensuring that the responses are not cached by the user's browser.
/// </summary>
public class NoCachingAttribute : ActionFilterAttribute
{
public override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)
{
base.OnActionExecuted(filterContext);
filterContext.HttpContext.Response.CacheControl = "private";
filterContext.HttpContext.Response.Cache.SetMaxAge(TimeSpan.FromSeconds(0));
}
}
}

کار این فیلتر اضافه کردن هدر «Cache-Control: private, max-age=0» به Response است.


استفاده از فایل Web.Config برای معرفی تنظیمات Caching

یکی دیگر از تنظیمات ویژگی OutputCache، پارامتر CacheProfile است که امکان تنظیم آن در فایل web.config نیز وجود دارد. برای نمونه تنظیمات زیر را به قسمت system.web فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کنید:


<system.web>
<caching>
<outputCacheSettings>
<outputCacheProfiles>
<add name="Aggressive" location="ServerAndClient" duration="300"/>
<add name="Mild" duration="100" location="Server" />
</outputCacheProfiles>
</outputCacheSettings>
</caching>

سپس مثلا برای استفاده از پروفایلی به نام Aggressive، خواهیم داشت:

[OutputCache(CacheProfile = "Aggressive", VaryByParam = "parameter")]
public ActionResult Index(string parameter)


استفاده از ویژگی به نام donut caching

تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که OutputCache، کل خروجی یک View را بر اساس پارامترهای مختلفی که دریافت می‌کند، کش خواهد کرد. در این بین اگر بخواهیم تنها قسمت کوچکی از صفحه کش نشود چه باید کرد؟ برای حل این مشکل قابلیتی به نام cache substitution که به donut caching هم معروف است (چون آن‌را می‌توان به شکل یک donut تصور کرد!) در ASP.NET MVC قابل استفاده است.

@{ Response.WriteSubstitution(ctx => DateTime.Now.ToShortTimeString()); }

همانطور که ملاحظه می‌کنید برای تعریف یک چنین اطلاعاتی باید از متد Response.WriteSubstitution در یک view استفاده کرد. در این مثال، نمایش زمان جاری معرفی شده، صرف نظر از وضعیت کش صفحه جاری، کش نخواهد شد.

عکس آن هم ممکن است. فرض کنید که صفحه جاری شما از سه partial view تشکیل شده است. هر کدام از این partial viewها نیز مزین به OutpuCache هستند. اما صفحه اصلی درج کننده اطلاعات این سه partial view فاقد ویژگی Output کش است. در این حالت تنها اطلاعات این partial viewها کش خواهند شد و سایر قسمت‌های صفحه با هر بار درخواست از سرور، مجددا بر اساس اطلاعات جدید به روز خواهند شد. حالت توصیه شده نیز همین مورد است و متد Response.WriteSubstitution را صرفا جهت اطلاعات عمومی درنظر داشته باشید.


استفاده از امکانات Data Caching به صورت مستقیم

مطالبی که تا اینجا عنوان شدند به کش کردن اطلاعات Response اختصاص داشتند. اما امکانات Caching موجود، به این مورد خلاصه نشده و می‌توان اطلاعات و اشیاء را نیز کش کرد. برای مثال اطلاعات «با سطح دسترسی عمومی» دریافتی از بانک اطلاعاتی توسط یک کوئری را نیز می‌توان کش کرد. جهت انجام اینکار می‌توان از متدهای HttpRuntime.Cache.Insert و یا HttpContext.Cache.Insert استفاده کرد. استفاده از HttpContext.Cache.Insert حین نوشتن Unit tests دردسر کمتری دارد و mocking آن ساده است؛ از این جهت که بر اساس HttpContextBase تعریف شده‌است.
در ادامه یک کلاس کمکی نوشتن اطلاعات در cache و سپس بازیابی آن‌را ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;

namespace MvcApplication16.Helper
{
public static class CacheManager
{
public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
{
if (data == null) return;
httpContext.Cache.Add(
key,
data,
null,
DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
TimeSpan.Zero,
CacheItemPriority.AboveNormal,
null);
}

public static T CacheRead<T>(this HttpContextBase httpContext, string key)
{
var data = httpContext.Cache[key];
if (data != null)
return (T)data;
return default(T);
}

public static void InvalidateCache(this HttpContextBase httpContext, string key)
{
httpContext.Cache.Remove(key);
}
}
}

و برای استفاده از آن در یک اکشن متد، ابتدا نیاز است فضای نام این کلاس تعریف شود و سپس برای نمونه متد HttpContext.CacheInsert در دسترس خواهد بود. HttpContext یکی از خواص تعریف شده در شیء کنترلر است که با ارث بری کنترلرها از آن، همواره در دسترس می‌باشد.
در اینجا برای نمونه اطلاعات یک لیست جنریک دریافتی از بانک اطلاعاتی را مثلا 10 دقیقه (بسته به پارامتر durationMinutes آن) می‌توان کش کرد و سپس توسط متد CacheRead آن‌را دریافت نمود. اگر متد CacheRead نال برگرداند به معنای خالی بودن کش است. بنابراین یکبار اطلاعات را از بانک اطلاعاتی دریافت نموده و سپس آن‌را کش خواهیم کردیم.
البته هستند ORMهایی که یک چنین کارهایی را به صورت توکار پشتیبانی کنند. به مکانیزم آن، Second level cache هم گفته می‌شود؛ به علاوه امکان استفاده از پروایدرهای دیگری را بجز کش IIS برای ذخیره سازی موقتی اطلاعات نیز فراهم می‌کنند.
همچنین باید دقت داشت این اعداد مدت زمان، هیچگونه ضمانتی ندارند. اگر IIS احساس کند که با کمبود منابع مواجه شده است، به سادگی شروع به حذف اطلاعات موجود در کش خواهد کرد.


نکته امنیتی مهم!
به هیچ عنوان از OutputCache در صفحاتی که نیاز به اعتبار سنجی دارند، استفاده نکنید و به همین جهت در قسمت کش کردن اطلاعات، بر روی «اطلاعاتی با سطح دسترسی عمومی» تاکید شد.
فرض کنید کارمندی به صفحه مشاهده فیش حقوقی خودش مراجعه کرده است. این ماه هم اضافه حقوق آنچنانی داشته است. شما هم این صفحه را به مدت سه ساعت کش کرده‌اید. آیا می‌توانید تصور کنید اگر همین گزارش کش شده با این اطلاعات، به سایر کارمندان نمایش داده شود چه قشقرقی به پا خواهد شد؟!
بنابراین هیچگاه اطلاعات مخصوص به یک کاربر اعتبار سنجی شده را کش نکنید و «تنها» اطلاعاتی نیاز به کش شدن دارند که عمومی باشند. برای مثال لیست آخرین اخبار سایت؛ لیست آخرین مدخل‌های فید RSS سایت؛ لیست اطلاعات منوی عمومی سایت؛ لیست تعداد کاربران مراجعه کننده به سایت در طول یک روز؛ گزارش آب و هوا و کلیه اطلاعاتی با سطح دسترسی عمومی که کش شدن آن‌ها مشکل ساز نباشد.
به صورت خلاصه هیچگاه در کدهای شما چنین تعریفی نباید مشاهده شود:
[Authorize]
[OutputCache(Duration = 60)]
public ActionResult Index()




مطالب
تعریف نوع جنریک به صورت متغیر

در تهیه مثال Auto Mapping به کمک امکانات توکار NH 3.2 به این مورد نیاز پیدا کردم:
بتوان نوع متد جنریک را به صورت متغیر تعریف کرد و این نوع در زمان کامپایل برنامه مشخص نباشد. مثلا چیزی شبیه به این مثال:

using System;

namespace GenericsSample
{
class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}
}

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var type = typeof(Nullable<int>);
TestGenerics.Print<type>(1);
}
}
}

این نوع فراخوانی متد Print در دات نت به صورت پیش فرض غیرمجاز است و نوع جنریک را نمی‌توان به صورت متغیر معرفی کرد.
که البته این هم راه حل دارد و به کمک Reflection قابل حل است:

using System;

namespace GenericsSample
{
class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}
}

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var nullableIntType = typeof(Nullable<>).MakeGenericType(typeof(int));
var method = typeof(TestGenerics).GetMethod("Print");
var genericMethod = method.MakeGenericMethod(new[] { nullableIntType });
genericMethod.Invoke(null, new object[] { 1 });
}
}
}

دو متد MakeGenericType و MakeGenericMethod برای ساخت پویای نوع‌های جنریک و همچنین ارسال آن‌ها به متدهای جنریک در دات نت وجود دارند که مثالی از نحوه استفاده از آن‌ها را در بالا ملاحظه می‌کنید.

مثال دوم:
اگر کلاس TestGenerics نسخه غیرجنریک متد Print را هم داشت، ‌چطور؟ مثلا:

class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}

public static void Print(object data)
{
Console.WriteLine("Print");
}
}

اینبار اگر برنامه فوق را اجرا کنیم، پیغام Ambiguous match found را حین فراخوانی GetMoethod دریافت خواهیم کرد؛ چون دو متد با یک نام در کلاس یاد شده وجود دارند. برای حل این مشکل باید به نحو زیر عمل کرد:

using System;
using System.Linq;

namespace GenericsSample
{
class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}

public static void Print(object data)
{
Console.WriteLine("Print");
}
}

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var nullableIntType = typeof(Nullable<>).MakeGenericType(typeof(int));
var method = typeof(TestGenerics).GetMethods()
.First(x => x.Name == "Print" && (x.GetParameters()[0]).ParameterType.IsGenericParameter);
var genericMethod = method.MakeGenericMethod(new[] { nullableIntType });
genericMethod.Invoke(null, new object[] { 1 });
}
}
}

GetMethods تمام متدها را بازگشت داده و سپس بر اساس متادیتای متدها، ‌می‌توان تشخیص داد که کدام یک جنریک است.

مطالب
کار با SignalR Core از طریق یک کلاینت جاوا اسکریپتی
کلاینت جاوا اسکریپتی SignalR Core، بازنویسی کامل شده‌است و دیگر وابستگی به jQuery ندارد. این کلاینت از طریق npm توزیع می‌شود:
 npm install @aspnet/signalr-client --save
فایل‌های آن نیز شامل فایل‌های جاوا اسکریپتی مرتبط و همچنین Typings مورد استفاده‌ی در TypeScript است که نمونه‌ای از نحوه‌ی استفاده از این Typings را در مطلب «کار با SignalR Core از طریق یک کلاینت Angular» مطالعه کردید.


بررسی محتوای پوشه‌ی node_modules\@aspnet\signalr-client

پس از نصب بسته‌ی «aspnet/signalr-client@»، در مسیر node_modules\@aspnet\signalr-client\dist دو پوشه‌ی src و browser را خواهید یافت. پوشه‌ی src حاوی منبع کامل این کلاینت و همچنین فایل‌های Typings مخصوص تایپ‌اسکریپت است.


و پوشه‌ی browser آن شامل دو گروه فایل است:


- در اینجا گروهی از فایل‌ها، حاوی عبارت ES5 هستند و تعدادی خیر. SignalR JavaScript بر اساس ES 6 یا EcmaScript 2015 تهیه شده‌است و از مفاهیمی مانند Promises  و  arrow functions استفاده می‌کند. باید دقت داشت که تعدادی از مرورگرها مانند IE از این قابلیت‌ها پیشتیبانی نمی‌کنند. در بین این فایل‌ها، آن‌هایی که حاوی عبارت ES5 نیستند، یعنی بر اساس ES 6 تهیه شده‌اند. سایر فایل‌ها توسط قابلیت Transpile مربوط به TypeScript به ES5 ترجمه شده‌اند. به علاوه حجم این فایل‌ها نیز بیشتر می‌باشد؛ چون حاوی تعاریف وابستگی‌هایی هستند که در ES 5 وجود خارجی ندارند. بنابراین بسته به نوع مرورگر مدنظر، یکی از این دو گروه را باید انتخاب کرد؛ ES 6 برای مرورگرهای جدید و ES 5 برای مرورگرهای قدیمی.
- به علاوه در اینجا تعدادی از فایل‌ها حاوی عبارت msgpackprotocol هستند. نگارش جدید SignalR از پروتکل‌های هاب سفارشی مانند پروتکل‌های باینری نیز پشتیبانی می‌کند. همچنین حاوی یک پیاده سازی توکار از پروتکل‌های باینری بر اساس MessagePack نیز هست. چون حجم کدهای پشتیبانی کننده‌ی از این پروتکل ویژه بالا است، آن‌را به یک فایل مجزا انتقال داده‌اند تا در صورت نیاز مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین اگر از این پروتکل استفاده نمی‌کنید، نیازی هم به الحاق آن در صفحات خود نخواهید داشت. فایل third-party-notices.txt نیز مربوط است به یادآوری مجوز استفاده‌ی از MessagePack که MIT می‌باشد.
- در هر گروه نیز، دو فایل min و معمولی قابل مشاهده‌است. فایل‌های min برای توزیع نهایی مناسب هستند و فایل‌های غیرفشرده شده برای حالت دیباگ.


استفاده از کلاینت جاوا اسکریپتی SignalR Core

برای کار با کلاینت جاوا اسکریپتی SignalR Core از همان فایل‌های موجود در پوشه‌ی node_modules/@aspnet/signalr-client/dist/browser استفاده می‌کنیم. تفاوت این کلاینت با نگارش قبلی SignalR به صورت یک ذیل است:
1) ارجاع به فایل قدیمی signalR-2.2.1.min.js با فایل جدید signalR-client-1.0.0-alpha1.js جایگزین می‌شود. اگر می‌خواهید مرورگرهای قدیمی را پشتیبانی کنید، نگارش ES5 آن‌را لحاظ کنید.
2) پروکسی‌ها با new HubConnection جایگزین شده‌اند.
3) برای ثبت callbackهای سمت کلاینت، از متد جدید on استفاده می‌شود.
4) بجای متد done مربوط به jQuery، در اینجا از متد then مربوط به ES6 کمک گرفته شده‌است.
5) کار فراخوانی متدهای هاب توسط متد invoke انجام می‌شود.


یک مثال: بازنویسی قسمت سمت کلاینت مثال «کار با  SignalR Core از طریق یک کلاینت Angular» با jQuery

هرچند کلاینت جدید SignalR Core وابستگی به jQuery ندارد، اما جهت سهولت کار با DOM، کدهای سمت کلاینت مثال قبلی را با jQuery بازنویسی می‌کنیم. تمام کدهای سمت سرور این مثال با مطلب «کار با SignalR Core از طریق یک کلاینت Angular» یکی است؛ مانند ایجاد هاب، فعالسازی SiganlR در فایل آغازین برنامه و ثبت مسیرهاب. بنابراین در اینجا، این قسمت از کدهای سمت سرور را مجددا تکرار نمی‌کنیم و تمام نکات آن یکی هستند.

برای کار با کلاینت جاوا اسکریپتی SignalR Core، اینبار دستور ذیل را در ریشه‌ی پروژه‌ی وب اجرا می‌کنیم (یا هر پروژه‌ای که قرار است مدیریت فایل‌های سمت کلاینت و Viewهای برنامه را انجام دهد):
npm init
npm install @aspnet/signalr-client --save
bower install
دستور اول یک فایل package.json خالی را ایجاد می‌کند و دستور دوم بسته‌ی جاوا اسکریپتی SiganlR Core را نصب خواهد کرد. به علاوه این وابستگی را در فایل package.json نیز ثبت می‌کند. دستور سوم نیز وابستگی‌های قید شده‌ی در فایل bower.json را نصب می‌کند.

مرحله‌ی بعدی کار، تنظیمات فایل bundleconfig.json است؛ تا تمام اسکریپت‌های مورد نیاز جمع‌آوری و یکی شوند:
[
  {
    "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css",
    "inputFiles": [
      "wwwroot/lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
      "wwwroot/css/site.css"
    ]
  },
  {
    "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js",
    "inputFiles": [
      "wwwroot/lib/jquery/dist/jquery.min.js",
      "wwwroot/lib/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js",
      "node_modules/@aspnet/signalr-client/dist/browser/signalr-client-1.0.0-alpha1-final.min.js",
      "wwwroot/lib/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js",
      "wwwroot/lib/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
      "wwwroot/lib/jquery-ajax-unobtrusive/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
      "wwwroot/js/site.js"
    ],
    "minify": {
      "enabled": false,
      "renameLocals": false
    },
    "sourceMap": false
  }
]
در اینجا نحوه‌ی ثبت فایل signalr-client-1.0.0-alpha1-final.min.js مبتنی بر ES 6 را مشاهده می‌کنید. اگر می‌خواهید نگارش ES 5 آن‌را ذکر کنید، از فایل signalr-clientES5-1.0.0-alpha1-final.min.js استفاده نمائید.
با توجه به خروجی‌های نهایی فایل bundleconfig.json، تنها نیاز است مداخل ذیل را به فایل layout برنامه اضافه کرد:
<link href="~/css/site.min.css" rel="stylesheet" asp-append-version="true" />
<script src="~/js/site.min.js" type="text/javascript" asp-append-version="true"></script>

مرحله‌ی بعد، تغییر نام متد send قسمت قبل به broadcastMessage است:
public class MessageHub : Hub
{
   public Task Send(string message)
   {
     return Clients.All.InvokeAsync("broadcastMessage", message);
   }
}
به این ترتیب می‌توان به تمایز بهتری بین نام callback سمت کلاینت و متد Send سمت سرور رسید. بهتر است این‌دو هم‌نام نباشند.
در ادامه یک کنترلر ساده را به نام JsClientController با View ذیل ایجاد می‌کنیم:
<form method="post"
      asp-action="Index"
      asp-controller="Home"
      data-ajax="true"
      role="form">
  <div class="form-group">
     <label label-for="message">Message: </label>
     <input id="message" name="message" class="form-control"/>
  </div>
  <button class="btn btn-primary" type="submit">Send To Home/Index</button>
  <button class="btn btn-success" id="sendmessageDirect" type="button">Send To /message hub directly</button>
</form>

<div id="discussion">
</div>
کار آن نمایش فرم ذیل است:


از اولین دکمه برای ارسال یک پیام به کنترلر Home که در آن توسط <IHubContext<MessageHub پیامی به تمام کلاینت‌ها ارسال می‌شود، استفاده شده‌است. دومین دکمه متد Send هاب را مستقیما فراخوانی می‌کند؛ با این کدهای سمت کلاینت:
@section Scripts
{
   <script type="text/javascript" asp-append-version="true">
   $(function() {
      var connection = new signalR.HubConnection('/message');
      connection.on('broadcastMessage', function (message) {
          // Add the message to the page.
          var encodedMsg = $('<div />').text(message).html();
          $('#discussion').append('<li>' + encodedMsg + '</li>');
      });

      connection.start().then(function () {
          console.log('connected.');
          $('#sendmessageDirect').click(function () {
              // Call the Send method on the hub.
              connection.invoke('send', $('#message').val());
          });
      });
   });
   </script>
}
- ابتدا یک شیء جدید signalR.HubConnection ایجاد می‌شود. این شیء به آدرس Hub تعریف شده‌ی در فایل آغازین برنامه اشاره می‌کند.
- سپس در متد on هست که مشخص می‌کنیم متد سمت کلاینتی که قرار است از سمت سرور فراخوانی شود، چه نامی دارد. نام آن‌را در این مثال broadcastMessage درنظر گرفته‌ایم. در اینجا پارامتر message از سمت سرور دریافت شده و سپس در صفحه‌ی جاری نمایش داده می‌شود.
بدیهی است متد Send می‌تواند تعداد پارامترهای بیشتری را بپذیرد و همچنین متد broadcastMessage نیز محدودیتی از لحاظ تعداد پارامتر ندارد. اگر پارامترهای بیشتری را تعریف کردید، در همینجا باید قید شوند.
- در ادامه کار شروع این اتصال آغاز می‌شود. در متد then هست که باید کار اتصال دکمه‌ی sendmessageDirect صورت گیرد. چون عملیات اتصال ممکن است زمانبر باشد و connection ارسالی هنوز آغاز نشده باشد. در اینجا نحوه‌ی فراخوانی مستقیم متد Send سمت سرور را با یک پارامتر ملاحظه می‌کنید. این متد نیز می‌تواند بر اساس امضای متد Send سمت سرور، تعداد پارامترهای بیشتری را قبول کند.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SignalRCore2WebApp02.zip
برای اجرا آن باید این دستورات را به ترتیب وارد کنید:
dotnet restore
npm install
npm install -g bower
bower install
dotnet watch run