مطالب
آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت هفتم - استفاده از خروجی OpenAPI Swagger در Postman
در سری «OpenAPI Swagger» با نحوه‌ی مستندسازی یک Web API و همچنین آزمایش دستی اجزای آن به کمک Swagger-UI که رابط کاربری ایجاد شده‌ای بر اساس خروجی Open API است، آشنا شدیم. بنابراین اگر می‌توان رابط کاربری خودکاری را بر اساس OpenAPI Spec ایجاد کرد، به این معنا است که تمام اطلاعات لازم جهت انجام اینکار، هم اکنون در آن قرار دارد. در ادامه قصد داریم تعامل دستی با Swagger-UI را جهت آزمایش Web API، به Postman منتقل کرده تا اجرای مجموعه‌ای از آن‌ها را توسط Collection Runner، خودکار کنیم.


ساخت و ایجاد درخواست‌های Postman به کمک خروجی OpenAPI

در اینجا از همان برنامه‌ای که در سری «مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger» بررسی کردیم، استفاده خواهیم کرد. بنابراین، این برنامه از پیش تنظیم شده‌است و هم اکنون به همراه یک تولید کننده‌ی OpenAPI Specification نیز می‌باشد. آن‌را اجرا کنید تا بتوان به OpenAPI Specification تولیدی آن در آدرس زیر دسترسی یافت:
https://localhost:5001/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json
سپس برنامه‌ی Postman را گشوده و از منوی File، گزینه‌ی Import آن‌را انتخاب کنید:


در برگه‌ی Import from link آن، همان URL فوق را که به خروجی OpenAPI Spec اشاره می‌کند، وارد کنید. اکنون با کلیک بر روی دکمه‌ی Import، یک مجموعه‌ی جدید، به نام Library API، به لیست مجموعه‌های Postman، اضافه می‌شود:


Postman تمام این اطلاعات را به صورت خودکار از OpenAPI Spec استخراج کرده‌است. تمام نام‌ها نیز بر اساس توضیحاتی که برای متدها نوشته‌ایم، انتخاب شده‌اند.


ارسال اولین درخواست به Web API

در اینجا برای نمونه اگر درخواست «Get list of authors» را انتخاب کنیم، یک چنین خروجی ظاهر می‌شود:


همانطور که مشاهده می‌کنید، متغیر {{baseUrl}} را جهت تنظیم آدرس پایه‌ی Web API انتخاب کرده‌است. این نکته در مطلب «قسمت پنجم - انواع متغیرهای قابل تعریف در Postman» بیشتر بحث شده‌است. هدف از تعریف متغیر {{baseUrl}} به این شکل در اینجا، امکان تعریف آن به صورت یک متغیر محیطی است تا بتوان آن‌را به سادگی بر اساس محیط‌های مختلفی که تعریف و انتخاب می‌کنیم، تغییر داد؛ بدون اینکه نیازی باشد اصل درخواست‌های تعریف شده، تغییری کنند. بنابراین در ادامه نیاز است یک محیط جدید را تعریف کنیم.
برای تعریف یک محیط جدید می‌توان بر روی دکمه‌‌ای با آیکن چشم، در بالای سمت راست صفحه و کلیک بر روی گزینه‌ی Add آن، یک محیط جدید را ایجاد کرد:


در صفحه‌ی باز شده ابتدا باید نامی را برای این محیط جدید انتخاب کرد و سپس می‌توان key/valueهایی را مخصوص این محیط، تعریف نمود:


ابتدا یک نام دلخواه وارد شده‌است و سپس متغیر محیطی baseUrl را با مقدار اولیه‌ی https://localhost:5001 تنظیم کرده‌ایم. پس از آن با کلیک بر روی Add پایین این صفحه، کار تعریف این محیط جدید به پایان می‌رسد.

مرحله‌ی بعد، انتخاب این محیط تعریف شده، به عنوان محیط کاری جاری است:


پس از این انتخاب، اگر اشاره‌گر ماوس را به متغیر baseUrl نزدیک کنیم، می‌توان مقدار تنظیم شده‌ی آن‌را مشاهده کرد:


اکنون اگر بر روی دکمه‌ی send این درخواست کلیک کنیم، چنین خروجی ظاهر می‌شود:


علت آن‌را می‌توان در برگه‌ی Authorization درخواست جاری مشاهده کرد:


همانطور که در مطلب «قسمت ششم - یک مثال تکمیلی: تبدیل رابط کاربری مثال JWT به یک مجموعه‌ی Postman» نیز مشاهده کردیم، برای تعریف هدرهای Authorization یا می‌توان به برگه‌ی هدرهای درخواست جاری مراجعه کرد و این هدرها را دستی تولید کرد و یا می‌توان با استفاده از برگه‌ی Authorization آن، کار تعریف این هدرها را ساده نمود. برای مثال در اینجا Postman بر اساس خروجی OpenAPI، دقیقا تشخیص داده‌است که این Web API از Basic authentication استفاده می‌کند. به همین جهت فیلدهای ورود نام کاربری و کلمه‌ی عبور را علاوه بر نوع اعتبارسنجی از پیش انتخاب شده، تدارک دیده‌است.
برای اینکه این مقادیر را نیز تبدیل به متغیرهای محیطی کنیم، برای ویرایش اطلاعات منتسب به محیط جاری، ابتدا باید آن‌را از dropdown محیط‌های بالای صفحه انتخاب کرد. اکنون با کلیک بر روی دکمه‌‌ای با آیکن چشم، در بالای سمت راست صفحه، لینک ویرایش این محیط انتخاب شده ظاهر می‌شود. با کلیک بر روی آن، می‌توان دو متغیر محیطی جدید را تعریف کرد:


پس از تعریف متغیرهای محیطی {{username}} و {{password}}، آن‌ها را در قسمت Authorization درخواست جاری استفاده می‌کنیم:


اینبار اگر مجددا بر روی دکمه‌ی Send کلیک کنیم، خروجی ذیل حاصل خواهد شد:


 
مطالب
روش‌هایی برای بهبود قابلیت دیباگ بسته‌های NuGet
عموما بسته‌های نیوگت تولید شده، قابلیت دیباگ ضعیفی را دارند. برای بالابردن بهبود تجربه‌ی کاربری آن‌ها می‌توان توزیع فایل‌های PDB و فعالسازی قابلیت Source Link را به آن‌ها اضافه کرد.


فعالسازی توزیع فایل‌های PDB به همراه بسته‌های NuGet

وجود فایل‌های PDB، برای اجرای برنامه‌ها ضرورتی ندارند؛ اما اگر ارائه شوند، به کمک آن‌ها می‌توان گزارش‌های استثناءهای بسیار کاملتری را به همراه نام فایل و شماره سطرهای مرتبط موجود در Exception.StackTrace، مشاهده کرد.
پیشتر توسعه دهندگان بسته‌های NuGet، فایل‌های PDB را خودشان با تعریف یک سری include در فایل مشخصات بسته، به فایل نهایی تولیدی اضافه می‌کردند. اما این روزها با ارائه‌ی «NuGet.org Symbol Server»، دیگر افزودن فایل‌های PDB به بسته‌های nupkg توصیه نمی‌شود. چون حجم نهایی و زمان بازیابی بسته‌ها را بیش از اندازه افزایش می‌دهند؛ خصوصا اگر مصرف کننده‌ای قصد دیباگ آن‌ها را نداشته باشد.
راه حل جدید توصیه شده، ارائه‌ی فایل‌های ویژه‌ی snupkg. در کنار بسته‌های nupkg. معمولی است که حاوی فایل‌های PDB متناظر با بسته‌ی اصلی NuGet هستند.

برای فعالسازی آن‌ها در پروژه‌های NET Core. بسته‌های نیوگت خود تنها کافی است دو تنظیم زیر را به فایل csproj اضافه کنید:
<PropertyGroup>
  <IncludeSymbols>true</IncludeSymbols>
  <SymbolPackageFormat>snupkg</SymbolPackageFormat>
</PropertyGroup>
در این حالت پس از ساخت بسته‌ی نیوگت توسط دستور «dotnet pack -c release»، دو فایل با پسوندهای snupkg و nupkg تولید می‌شوند که باید هر دو را به سایت NuGet ارسال کرد.

در سمت مصرف کننده، IDE شما باید برای کار با این Symbol Server تنظیم شده باشد.


فعالسازی تولید Source Link

وجود PDBها جهت دیباگ بسته‌های ارائه شده بسیار مفیدند؛ اما اگر بر روی کدهای نهایی بهینه سازی صورت گرفته باشد، ممکن است اطلاعات دیباگ آن‌ها با کد اصلی تطابق پیدا نکنند. برای بهبود این وضعیت و ارتقاء آن به یک سطح بالاتر، مفهوم source link ارائه شده‌است که مستقل است از نوع زبان و همچنین سورس کنترل.
کار سورس‌لینک، افزودن متادیتای سورس کنترل انتخابی، به بسته‌ی نهایی تولید شده‌است. به این صورت می‌توان سورس کامل و متناظر با قطعه کد بسته و کتابخانه‌ی ثالث در حال دیباگ را در IDE خود داشت و با آن به نحو متداولی کار کرد. یعنی سورس لینک، قابلیت «Step Into" the source code"» را مهیا می‌کند. متادیتای اضافه شده، دقیقا مشخص می‌کند که بسته‌ی تولیدی نهایی، متناظر با کدام commit سورس کنترل است. به این ترتیب دقیقا می‌توان به کدهای همان commit ای که بسته بر اساس آن کامپایل شده‌است، در IDE خود دسترسی یافت.
این قابلیت از Visual Studio 15.3 به بعد در اختیار کاربران آن است (گزینه‌ی Enable Source Server Support، در قسمت Debug/General آن باید فعال شود). همچنین Rider و VSCode نیز از آن پشتیبانی می‌کنند. برای Rider باید در قسمت Tools/External symbols، گزینه‌های Use sources from symbol files when available و Allow downloading symbols from remote locations را فعال کنید.
همچنین برای فعالسازی آن در فایل csproj بسته‌ی نیوگت خود می‌توانید تنظیمات زیر را اضافه کنید:
<PropertyGroup>
    <PublishRepositoryUrl>true</PublishRepositoryUrl>
    <EmbedUntrackedSources>true</EmbedUntrackedSources>
</PropertyGroup>
<ItemGroup>
  <PackageReference Include="Microsoft.SourceLink.GitHub" Version="1.0.0" PrivateAssets="All" />
</ItemGroup>
البته در اینجا پروایدر مخصوص GitHub را مشاهده می‌کنید (اگر مخزن کد بسته‌ی شما بر روی آن قرار دارد) و همچنین سایر پروایدرهای مخصوص سورس کنترل‌های دیگر مانند Azure DevOps/VSTS نیز برای آن تهیه شده‌اند.


روش فعالسازی Source Link در پروژه‌ی VSCode

اگر از VSCode استفاده می‌کنید، نیاز است تنظیمات زیر را به قسمت configurations فایل launch.json خود اضافه کنید تا قابلیت «Step Into" the source code"» بسته‌های نیوگتی که از SourceLink پشتیبانی می‌کنند، با فشردن دکمه‌ی F11 در حین دیباگ، فعال شود:
"justMyCode": false,
"symbolOptions": {
   "searchMicrosoftSymbolServer": true
},
"suppressJITOptimizations": true,
"env": {
   "COMPlus_ZapDisable": "1"
}
مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت چهارم - اعتبارسنجی ورودی‌ها
پس از برقراری ارتباط بین فرم و مدل آن در قسمت قبل، مرحله‌ی بعدی طراحی یک فرم خوب، اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران است و واکنش نشان دادن به ورودی‌های نامطلوب.


کلاس‌های CSS اعتبارسنجی در Angular

زمانیکه Angular فرمی را تحت نظر قرار می‌دهد، کلاس‌های CSS خاصی را نیز بر اساس حالات عناصر مختلف آن، به آن‌ها متصل خواهد کرد. بر این اساس می‌توان ظاهر این المان‌ها را سفارشی سازی نمود. این کلاس‌ها به شرح زیر هستند:

  کلاس CSS اعتبارسنجی  توضیحات 
  ng-untouched   زمانیکه فرمی برای بار اول رندر می‌شود، تمام فیلدهای آن با کلاس CSS ایی به نام ng-untouched علامتگذاری می‌شوند. 
  ng-touched   همینقدر که کاربر با یک Tab از فیلدی عبور کند، با کلاس ng-touched مزین خواهد شد. بنابراین مهم نیست که حتما داده‌ای وارد شده باشد یا خیر. حتی عبور از یک فیلد نیز به معنای لمس آن نیز می‌باشد. 
 ng-pristine   مربوط به زمانی‌‌است که یک فیلد نه تغییر کرده‌است و نه لمس شده‌است. 
  ng-dirty   همینقدر که کاربر، تغییری را در فیلدی ایجاد کند، آن المان با کلاس ng-dirty مشخص خواهد شد. 
 ng-valid   برای حالت موفقیت آمیز بودن اعتبارسنجی، به آن المان انتساب داده می‌شود. 
  ng-invalid   برای حالت غیر موفقیت آمیز بودن اعتبارسنجی، به آن المان انتساب داده می‌شود. 

برای اینکه بتوانیم این موارد را در عمل مشاهده کنیم، به ابتدای فرم مثال این سری، تغییرات ذیل را اعمال خواهیم کرد:
<div class="form-group">
    <label>First Name</label>
    <input #firstName required type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName">
</div>

<h3>Classes</h3>
<h4>{{ firstName.className }}</h4>
برای اینکه مشخص کنیم چه کلاسی به المان firstName متصل شده‌است، ابتدا نیاز است یک template reference variable را برای آن تعریف کنیم که اینکار را توسط معرفی firstName# انجام داده‌ایم. به این ترتیب است که می‌توان به خاصیت className آن در ادامه دسترسی یافت.


تصویر فوق کلاس‌هایی را نمایش می‌دهد که در اولین بار نمایش فرم، به المان firstName متصل شده‌اند. برای مثال در این حالت کلاس ng-pristine قابل مشاهده‌است و هنوز تغییری در آن حاصل نشده‌است.
در ادامه اگر حرفی را به آن اضافه کنیم:


هنوز هم ng-untouched آن برقرار است؛ اما ng-pristine آن به ng-dirty تبدیل شده‌است. در اینجا حتی اگر کل اطلاعات فیلد را نیز حذف کنیم و آن‌را خالی کنیم یا به حالت اول بازگردانیم نیز کلاس ng-dirty قابل مشاهده‌است. بنابراین اگر حالت فیلدی dirty شد، همواره به همین حالت باقی می‌ماند.
در این لحظه اگر با Tab به فیلد دیگری در فرم مراجعه کنیم:


در اینجا است که کلاس ng-untouched به ng-touched تبدیل می‌شود. بنابراین کلاس‌های مختلف لمس یک فیلد، ارتباطی به افزوده شدن یا حذف کاراکتری از یک فیلد ندارند و فقط به از دست رفتن focus و مراجعه‌ی به فیلد دیگری مرتبط می‌شوند.

اگر به المان تغییر یافته‌ی فوق دقت کنید، ویژگی required نیز به آن اضافه شده‌است (علاوه بر template reference variable ایی که تعریف کردیم). در این حالت کل فیلد را خالی کنید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، اکنون کلاس ng-valid به کلاس ng-invalid تغییر یافته‌است.


ارتباط بین کلاس‌های CSS اعتبارسنجی و خواص ngModel

تمام کلاس‌های -ng ایی که در بالا معرفی شدند، معادل‌های خواص ngModel ایی نیز دارند. فقط کافی است -ng آن‌ها را حذف کنید، باقیمانده‌ی آن، نام خاصیت متناظری در ngModel خواهد بود. برای مثال کلاس ng-untouched به خاصیت untouched نگاشت می‌شود و به همین ترتیب برای مابقی.
template reference variable ایی را که تا به اینجا به المان اضافه کردیم (firstName#) به خواص همان المان دسترسی دارد (مانند className آن). اما در ادامه می‌خواهیم این متغیر به ngModel و خواص آن دسترسی داشته باشد و میدان دید آن تغییر کند. به همین جهت تنها کافی است تا ngModel را به این متغیر انتساب دهیم:
<div class="form-group">
    <label>First Name</label>
    <input #firstName="ngModel" required type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName">
</div>

<h4>dirty: {{ firstName.dirty }}</h4>
پس از این تغییر اکنون template reference variable تعریف شده می‌تواند برای نمونه به خاصیت dirty شیء ngModel دسترسی پیدا کند.


یک نکته: در حالت خواص valid و invalid که مرتبط با اعتبارسنجی هستند، خاصیت سومی نیز به نام errors وجود دارد که حاوی اطلاعات بیشتری در مورد خطای اعتبارسنجی رخ داده‌است. بنابراین وجود این خاصیت و نال نبودن آن نیز دلالت بر وجود یک خطای اعتبارسنجی است. از خاصیت errors در ادامه‌ی بحث در قسمت «مدیریت چندین خطای همزمان اعتبارسنجی» استفاده خواهیم کرد.


نمایش بهتر خطاهای اعتبارسنجی با بررسی خواص ngModel

یکی از مزایای کار با خواص ngModel، امکان استفاده‌ی از آن‌ها در عبارات شرطی‌است که نسبت به کلاس‌های CSS معرفی شده‌ی در ابتدای بحث، انعطاف پذیری بیشتری را به همراه خواهند داشت.
<div class="form-group">
    <label>First Name</label>
    <input #firstName="ngModel" #firstNameElement required type="text" class="form-control" 
              name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName">
    <div *ngIf="firstName.invalid && firstName.touched" class="alert alert-danger">
        First Name is required.
    </div>      
</div>

<h4>className: {{ firstNameElement.className }}</h4>
<h4>dirty: {{ firstName.dirty }}</h4>
<h4>invalid: {{ firstName.invalid }}</h4>
توسط ngIf می‌توان المانی را به DOM اضافه و یا کلا از آن حذف کرد. در اینجا یک عبارت boolean به آن نسبت داده شده‌است. ابتدا حالت firstName.invalid را بررسی کنید. مشاهده خواهید کرد که اگر فرم برای بار اول و با مقادیر خالی نمایش داده شود، div خطا نیز ظاهر می‌شود که آنچنان خوشایند نیست و بهتر است خطاها را پس از اینکه کاربر مشغول به کار با فرم شد، به او نمایش دهیم؛ تا اینکه از همان ابتدا این خطاها به صورت واضحی نمایش داده شوند. بنابراین && firstName.touched نیز در اینجا اضافه شده‌است. به این ترتیب div نمایش دهنده‌ی alert بوت استرپ، دیگر در اولین بار نمایش یک فرم خالی، ظاهر نخواهد شد. اما اگر کاربر با یک tab از فیلدی خالی رد شد، آنگاه این خطا نمایش داده می‌شود.



نمایش بهتر خطاهای اعتبارسنجی با مزین ساختن المان‌های ورودی

علاوه بر نمایش یک alert بوت استرپی متناظر با یک فیلد غیرمعتبر، می‌توان خود المان‌های ورودی را نیز با شیوه‌نامه‌هایی مزین ساخت.


این کار را در بوت استرپ با افزودن کلاس has-error در کنار form-group انجام می‌دهند. همچنین label نیز باید به کلاس control-label مزین شود تا hass-error بر روی آن نیز تاثیرگذار شود. برای پیاده سازی پویای آن در Angular به روش ذیل عمل می‌شود:
<div class="form-group" [class.has-error]="firstName.invalid && firstName.touched">
   <label class="control-label">First Name</label>
در اینجا روش افزودن شرطی کلاس ویژه‌ی has-error بوت استرپ را به مجموعه کلاس‌های div جاری ملاحظه می‌کنید. هر زمان که شرط ذکر شده برقرار باشد، در عبارت property binding مخصوص class.className، این className را به صورت خودکار به مجموعه کلاس‌های آن المان اضافه می‌کند و برعکس.
بنابراین اگر المان firstName خالی باشد و همچنین با یک Tab از روی آن عبور کرده باشیم، کلاس has-error در کنار کلاس form-group اضافه می‌شود.

روش دوم: همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، Angular بر اساس حالات مختلف یک فیلد، کلاس‌های CSS خاصی را به آن‌ها انتساب می‌دهد. یک چنین کاری را با مقدار دهی این کلاس‌ها در فایل src\styles.css نیز می‌توان انجام داد که دقیقا معادل بررسی خواص invalid و touched با کدنویسی است:
.ng-touched.ng-invalid{
    border: 1px solid red;
}


سایر ویژگی‌های اعتبارسنجی HTML 5

تا اینجا ویژگی استاندارد required را به المان ورودی فرم ثبت اطلاعات کاربران، اضافه کردیم.
<input #firstName="ngModel" #firstNameElement 
required maxlength="3" minlength="2" pattern="^V.*"
type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName">
در اینجا برای مثال اعمال ویژگی‌های maxlength، minlength و pattern را مشاهده می‌کنید. ویژگی pattern برای تعریف عبارات باقاعده بکار می‌رود (برای مثال، نام حتما باید با V شروع شود) و تقریبا در تمام مرورگرها (caniuse.com ) نیز پشتیبانی می‌شود.
برای نمونه minlength همه‌جا پشتیبانی نمی‌شود؛ اما آن‌را می‌توان برای مثال با الگویی مساوی "+..." جایگزین کرد.


مشکل! ذکر چند ویژگی اعتبارسنجی با هم، تداخل ایجاد می‌کنند!

در اینجا چون چهار ویژگی مختلف را به صورت یکجا به یک المان متصل کرده‌ایم، اکنون div ذیل به هر کدام از این ویژگی‌ها به صورت یکسانی واکنش نشان خواهد داد؛ زیرا خاصیت invalid را true می‌کنند:
    <div *ngIf="firstName.invalid && firstName.touched" class="alert alert-danger">
        First Name is required.
    </div>
روش مدیریت این حالت، به صورت ذیل است:
    <div class="form-group" [class.has-error]="firstName.invalid && firstName.touched">
      <label class="control-label">First Name</label>
      <input #firstName="ngModel" #firstNameElement 
             required maxlength="3" minlength="2" pattern="^V.*"
             type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName">
      <div *ngIf="firstName.invalid && firstName.touched">
        <div class="alert alert-info">
           errors: {{ firstName.errors | json }}
        </div> 
        <div class="alert alert-danger" *ngIf="firstName.errors.required">
           Name is required.
        </div>
        <div class="alert alert-danger" *ngIf="firstName.errors.minlength">
           Name should be minimum {{firstName.errors.minlength.requiredLength}} characters.
        </div>
        <div class="alert alert-danger" *ngIf="firstName.errors.maxlength">
           Name should be max {{firstName.errors.maxlength.requiredLength}} characters.
        </div>
        <div class="alert alert-danger" *ngIf="firstName.errors.pattern">
           Name pattern: {{firstName.errors.pattern.requiredPattern}}
        </div>
      </div>      
    </div>
با یک چنین خروجی:


همانطور که در تصویر ملاحظه می‌کنید، محتوای خاصیت errors به صورت JSON، جهت دیباگ نیز درج شده‌است.
بنابراین وجود خاصیت firstName.errors.minlength و یا firstName.errors.pattern به این معنا است که این خطاهای خاص وجود دارند (خاصیت firstName.errors به همراه اضافاتی است) و برعکس نال بودن آن‌ها مؤید عدم وجود خطایی است. به همین جهت می‌توان به ازای هر کدام، یک div جداگانه را تشکیل داد.
مرحله‌ی بعد، استخراج اطلاعات بیشتری از همین شیء و محتوای خاصیت errors است. برای مثال زمانیکه در آن خاصیت minlength ظاهر شد، این خاصیت نیز دارای خاصیتی مانند requiredLength است که از آن می‌توان جهت درج عدد واقعی مورد نیاز این اعتبارسنج استفاده کرد.


بهبود اعتبارسنجی drop down

در حالت فعلی تعریف drop down مثال این سری، نیازی به اعتبارسنجی نیست؛ چون لیست مشخصی از طریق کامپوننت در اختیار این المان قرار می‌گیرد و همواره دقیقا یکی از این عناصر انتخاب خواهند شد. اما اگر گزینه‌ی دیگری را مانند:
<option value="default">Select a Language...</option>
به ابتدای این لیست اضافه کنیم، اینبار نیاز به اعتبارسنجی خواهد بود؛ زیرا اکنون کاربر می‌تواند گزینه‌ای را انتخاب نکند و راهی پیش فرض هم برای اعتبارسنجی این گزینه وجود ندارد.
    <div class="form-group" [class.has-error]="hasPrimaryLanguageError">
      <label class="control-label">Primary Language</label>
      <select class="form-control" name="primaryLanguage" 
                #primaryLanguage
                (blur)="validatePrimaryLanguage(primaryLanguage.value)"
                (change)="validatePrimaryLanguage(primaryLanguage.value)"
                [(ngModel)]="model.primaryLanguage">
          <option value="default">Select a Language...</option>
          <option *ngFor="let lang of languages">
            {{ lang }}
          </option>
      </select>
    </div>
در اینجا اتصال به class.has-error را همانند مثال‌های قبلی مشاهده می‌کنید. اما اینبار به یک خاصیت عمومی تعریف شده‌ی در سطح کامپوننت متصل شده‌است؛ زیرا Angular در مورد این المان خاص، کاری را برای ما انجام نخواهد داد. همچنین پیاده سازی حالت عبور از این کامپوننت با Tab نیز توسط اتصال به رخداد blur صورت گرفته‌است تا هر زمانیکه این فیلد focus را از دست داد، اجرا شود. دسترسی به مقدار جاری انتخابی این select نیز توسط یک template reference variable به نام primaryLanguage# صورت گرفته‌است. به این ترتیب می‌توان به خواص این المان مانند value آن دسترسی پیدا کرد. همچنین چون می‌خواهیم با انتخاب گزینه‌ی دیگری این علامت خطا رفع شود، این متد به رخداد change نیز علاوه بر blur، متصل شده‌است.
export class EmployeeRegisterComponent {
  hasPrimaryLanguageError = false;

  validatePrimaryLanguage(value) {
    if (value === 'default'){
      this.hasPrimaryLanguageError = true;
      }
    else{
      this.hasPrimaryLanguageError = false;
      }
  }
}
کار این متد تغییر مقدار hasPrimaryLanguageError است تا کلاس has-error در فرم نمایش داده شود. در اینجا اگر مقدار primaryLanguage انتخابی همان گزینه‌ی default ابتدایی باشد، خاصیت hasPrimaryLanguageError به true تنظیم می‌شود:



اعتبارسنجی در سطح کل فرم

تا اینجا بررسی‌هایی را که انجام دادیم، در سطح فیلدها بودند. اکنون اگر کاربر به طور کامل تمام این فیلدها را تغییر ندهد و بر روی دکمه‌ی ارسال کلیک کند چطور؟
<form #form="ngForm" novalidate>
زمانیکه فرم جاری را ایجاد کردیم، یک template reference variable را به نام form# نیز به آن نسبت دادیم و چون به ngForm متصل شده‌است، می‌توان به خواص این شیء نیز دسترسی یافت. برای نمونه پس از دکمه‌ی ثبت، عبارت ذیل را تعریف کنید:
<h3> form.valid: {{ form.valid }}</h3>
همانطور که ملاحظه می‌کنید یکی از خواص شیء ngForm که توسط متغیر form قابل دسترسی شده‌است، خاصیت valid می‌باشد که حاصل اعتبارسنجی تمام عناصر داخل فرم است. برای مثال می‌توان از این خاصیت جهت فعال یا غیرفعال کردن دکمه‌ی ثبت اطلاعات نیز استفاده کرد:
<button class="btn btn-primary" type="submit"
            [disabled]="form.invalid">Ok</button>
در اینجا مقدار form.invalid به خاصیت disabled المان متصل شده‌است و اگر اعتبارسنجی فرم با شکست مواجه شود، این دکمه در حالت غیرفعال ظاهر می‌شود.


در قسمت بعد نحوه‌ی ارسال این فرم را به سرور، بررسی می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-04.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
اشتراک‌ها
یادآوری نکاتی درباره استفاده از ASP.Net Validator در SharePoint 2010
همه ما برنامه نویسان با ASP.Net Validatorها آشنا هستید ولی هنگامی که قصد داشته باشید از آنها در طراحی وب پارت در بستر شیرپوینت استفاده کنید باید چند نکته بشرح زیر را در نظر داشته باشید:
  • هر وب پارت ممکن است دارای یک یا چند کنترل باشد بنابراین توجه به نکته باید داشته باشید که حتما دکمه‌هایی که باعث ایجاد PostBack می‌شوند و در فرآیند اعتبارسنجی شرکت ندارند خاصیت CausesValidation آنها را false نمایید.
  • هر صفحه شیرپوینتی ممکن دارای بیش از یک وب پارت باشد پس بنابراین نامی که برای هر خاصیت ValidationGroup هر کنترل وب پارت در نظر می‌گیرید سعی کنید به گونه‌ای باشد که با ValidationGroupهای وب پارت‌های آتی دیگر یکسان نشود.
  • نکته آخر و شاید مهمتر: در صورتی که وب پارت دارای فرآیند اعتبارسنجی باشد هنگامی که قصد ویرایش خواص آن را داشته باشید شیرپوینت به شما اجازه آن را بدلیل وجود فرآیند اعتبارسنجی نخواهد داد به همین دلیل در زمان پیاده سازی وب پارت در رویداد Page_Load وضعیت وب پارت(NEW, EDIT) را بررسی نمایید. در صورتیکه وب پارت در یکی از دو وضعیت گفته شده بود فرآیند اعتبارسنجی را غیرفعال نمایید. 
یادآوری نکاتی درباره استفاده از ASP.Net Validator در SharePoint 2010
مطالب
سیستم‌های توزیع شده در NET. - بخش دوم - چرا یک سخت افزار به تنهایی پاسخگوی نیازمندی‌های ما نیست؟
 قبل از شروع به بحث در مورد سیستم‌های توزیع شده، بهتر است ابتدا به سوالی اساسی که اساس بوجود آمدن سیستم‌های توزیع شده است، پاسخ دهیم:

چرا یک سخت افزار به تنهایی پاسخگوی همه نیاز‌های ما نیست؟

همه می‌دانیم که در یک هسته‌ی از پردازنده، چیزی بعنوان پردازش موازی وجود ندارد. هر هسته در هر لحظه می‌تواند یک پردازش را انجام دهد و این سرعت بالای در پردازش عملیات جاری و سوئیچ کردن بین دیگر عملیات است که حس موازی اجرا شدن آنها را به ما می‌دهد. یعنی در صورتیکه بخواهیم در یک سخت افزار با پردازنده‌ی تک هسته‌ای، برنامه نویسی موازی انجام بدهیم، در واقع هیچیک از عملیات ما بصورت موازی انجام نمی‌شوند. زمان پردازشی پردازنده، بر اساس تعداد عملیات و اولویت آنها، بین آنها تقسیم می‌شود. هر لحظه یکی از آنها اجرا می‌شود و با اتمام زمان اجرایش، نوبت به بعدی می‌رسد تا جاییکه تمام آنها به اتمام برسند. در این حالت پردازنده تک هسته‌ای، برای 2 کار زمان صرف می‌کند؛ اول اجرای عملیات جاری و دوم سوئیچ کردن به عملیات بعدی.

حال در صورتیکه تعداد عملیاتی که باید در سیستم بصورت همزمان انجام شوند بیشتر شود، زمانیکه پردازنده باید برای سوئیچ صرف کند نیز بیشتر شده و در نتیجه زمان اجرای عملیات بیشتر می‌شود و آنها دیر‌تر به اتمام میرسند. با بیشتر شدن تعداد این عملیات، کار به جایی می‌رسد که دیگر پردازنده هیچ زمانی را برای پردازش یک عملیات ندارد و باید تمام وقت خود را با سوئیچ کردن بین آنها صرف کند. بله؛ ما سیستمی را طراحی کرد‌ه‌ایم که شامل مجموعه‌ای از عملیات است که هیچ یک اجرا نمی‌شوند!

راه حل چیست؟

ساده است. با افزایش تعداد هسته‌های پردازنده، سیستم ما قادر است تعداد عملیات بیشتری را بصورت همزمان انجام دهد که این عملیات به تعداد هسته‌های پردازنده، واقعا بصورت همزمان انجام می‌شوند. یعنی هر هسته در هر لحظه یک پردازش را می‌تواند بصورت جداگانه از سایر هسته‌ها انجام دهد.


اینجا بود که نیازمندی‌های ما باعث شدند سخت افزارها پیچیده‌تر شوند. البته پیچیدگی بود که باعث تکامل آنها شد. تا اینجا برای انجام تعداد عملیات بیشتر می‌توانیم سخت افزار را ارتقاء دهیم. همچنین در اینجا بود که مفهوم Parallel Systems تکامل پیدا کرد؛ سیستمهایی که توانایی اجرای همزمان چند عملیات را داشتند که همه آنها از یک حافظه، بصورت مشترک استفاده می‌کردند.

مشکل سیستمهای Parallel مشخص است. کارآیی این نوع سیستم، کاملا به سخت افزار و نوع پیاده سازی آنها وابسته است. یعنی در صورت نیاز به کارآیی بیشتر، تنها راه ارتقاء سخت افزار و بهینه کردن کدهاست. اما این روال را تا کجا می‌توانیم انجام دهیم؟

برای روشن شدن مشکل بالا بیایید یک Web Application را بر روی یک سخت افزار اجرا کنیم. در یک Web Application یک Thread Pool شامل مجموعه‌ای از Threadها می‌باشد که هر Thread وظیفه اجرای یک درخواست را بر عهده دارد. یعنی با دریافت یک درخواست، یک Thread از این مجموعه کم می‌شود و وظیفه پاسخ دهی به آن در خواست را بر عهده می‌گیرد. تعداد Thread هایی که در یک Thread Pool می‌باشند نیز وابسته به تعداد هسته‌های پردازنده می‌باشد. برای این تعداد بصورت پیشفرض مقداری در نظر گرفته می‌شود که بیشترین کارآیی را در یک هسته داشته باشد؛ مثلا در ASP.NET بصورت پیشفرض به ازای هر هسته‌ی از CPU، تعداد 20 Thread به این مجموعه اضافه می‌شود. یعنی ما در یک پردازنده 2 هسته‌ای تنها می‌توانیم تعداد 40 درخواست را بصورت همزمان دریافت کنیم. در صورتیکه تعداد در خواستها در یک لحظه بیشتر از این تعداد باشد، تمام درخواست‌های اضافی در صف دریافت قرار می‌گیرند تا یکی از این Thread‌ها به درخواست خودش پاسخ دهد و به Thread Pool بازگردد و آماده اجرای درخواست بعدی باشد.

حال با فرض اینکه بصورت میانگین به هر درخواست در مدت 2 ثانیه پاسخ داده شود و در طول هر 2 ثانیه ما تعداد 200 درخواست جدید دریافت کنیم، یعنی در هر 2 ثانیه تعداد 160 درخواست در صف پردازش درخواست باقی می‌مانند. یعنی در مدت 10 ثانیه تعداد 800 درخواست پردازش نشده در این صف وجود دارند. در صورتیکه این روال ادامه پیدا کند، صف پردازش بزرگتر و بزرگتر می‌شود؛ تا جایی که دیگر حافظه‌ای برای دریافت درخواستهای جدید نباشد. اینجاست که سیستم ما از دسترس خارج می‌شود. پس تصمیم می‌گیریم سخت افزار خود را ارتقاء دهیم و کدهای خود را نیز بهینه کنیم. مثلا جاییکه عملیات I/O را انجام می‌دهیم، برای استفاده‌ی بهینه از Thread‌های موجود، کدهای خود را بصورت Async اجرا کنیم.

تا حدودی مشکل ما فعلا حل شده‌است. بعد از مدتی بدلیل اضافه شدن نیازمندی‌های جدید، تعدادکاربران فعال سیستم زیاد می‌شود و دوباره مشکل پوشش دادن تعداد بیشتر درخواست بوجود می‌آید. مجبوریم دوباره عملیات Scale-up یا Vertical scaling را انجام دهیم. بله؛ عملیاتی که ما در این سیستم‌ها برای مقیاس‌پذیری انجام می‌دهیم، اصطلاحا  Vertical scaling یا Scale-up نام دارد. یعنی با افزایش تعداد کاربران یا تعداد درخواست، کدها بهینه‌تر و سخت افزار ارتقاء پیدا می‌کند.

البته مثالی که ذکر شد به هیچ وجه با دنیای واقعی قابل مقایسه نیست. ممکن است شما سرویسی بسیار حیاتی را پیاده سازی کرده باشید که در شرایط خاص، هزاران یا میلیون‌ها کاربر بصورت همزمان بخواهند درخواستهای خود را برای شما ارسال کنند. در این حالت شما دو راه دارید؛ اول اینکه مرتبا سرویس بسیار حیاتی خود را از دسترس خارج کنید و منتظر بمانید تا حجم تعداد درخواست‌های کاربران کاهش یابد و یا مجبورید سخت افزار سرور خود را آنقدر ارتقاء دهید، تا این تعداد درخواست را بصورت همزمان پوشش دهد. واقعا هزینه تهیه کردن این سرور چقدر است؟

فرض کنید از سمت پایگاه داده نیز با مشکل روبرو شده‌ایم. حجم داده‌های ما روبه افزایش است. فضای حافظه‌ی آزاد تنها Server ی که داده‌های ما را ذخیره می‌کند، رو به اتمام است. چاره چیست؟ آن را ارتقا دهیم؟ بله برای مدتی سرور را از دسترس خارج کرده و فضای آزاد را افزایش می‌دهیم. در این بین تمام سرویس‌های ما که وابسته به این سرور هستند، از دسترس خارج می‌شوند. این کار برای داده‌هایی که ذاتا همیشه رو به افزایش هستند، چقدر باید تکرار شوند؟ چقدر باید هزینه کنیم تا این داده‌ها که تمام سرویس‌های ما به آنها وابسته هستند، با مشکل مواجه نشوند، یا کارآیی بازیابی آنها پایین نیاید؟

حال بیاید از زاویه دیگری به ماجرا نگاه کنیم ما یک سرویس بسیار حساس با تعداد کاربران زیادی را داریم. از دسترس خارج شدن این سرویس برای ما بسیار هزینه بر است. اما تنها سرور بسیار قوی ما که برای آن هزینه‌ی بسیار زیادی را پرداخت کرده‌ایم، با مشکلی مواجه شده که ممکن است زمان زیادی برای رفع مشکل آن صرف شود. بله باز سرویس از دسترس خارج شده و ما با مشکل بسیار جدی مواجه شده‌ایم که ممکن است آینده‌ی سرویس بسیار مهم را به خطر بیاندازد. چاره چیست؟ مثلا تعدادی سرور مشابه سرور اصلی را خریداری کنیم و در صورتیکه سرور اصلی با مشکل جدی مواجه شد از آنها استفاده کنیم. بله هزینه چند برابر شد. فرض کنید به هر دلیل، برق قسمتی که شما این سرورها را نگهداری می‌کنید، قطع شد! چه راهکاری را دارید؟ واقعیتی که باید بپذیریم این است که چون ما یک سرور را برای اجرای Application خودمان داریم، در هرصورت اگر این سرور با مشکلی مواجه شود، تمام سرویس‌های ما با خطری جدی مواجه می‌شوند و ما نیز در صورتیکه بخواهیم این چرخه‌ی معیوب را ادامه دهیم، تنها هر بار صورت مسئله را پاک می‌کنیم. بهتر است روش جدیدی را برای این مشکل بیابیم.

اینجاست که مفهوم سیستمهای توزیع شده به کمک سیستمهای Parallel می‌آید و مفهوم Scale-up یا Vertical scaling  با مفهموم Horizontal Scaling یا Scale-out ادغام می‌شود. در قسمت بعدی، با مفاهیم، خصوصیات و اصطلاحات موجود در این سیستم‌ها آشنا می‌شویم.
اشتراک‌ها
0.Visual Studio 2017 15.9 منتشر شد

Summary of Notable New Features in 15.9

Top Issues Fixed in 15.9

0.Visual Studio 2017 15.9 منتشر شد