نظرات مطالب
برش تصاویر قبل از آپلود (Crop)
پیرو مطلب بالا، در صورتی که تصویر شما ابعادی بزرگتر از اندازه صفحه داشته باشد باعث میشود که عکس به درستی در صفحه جا نشود، به همین دلیل ممکن است تگ img را با تگ Div با مشخصات زیر بپوشانید:
 
  <div style="overflow: auto">
            <img  id="preview" />
        </div>
این کد باعث میشود که عکس به صورت تمام در صفحه نمایش داده شود و قسمت‌های نهان آن با اسکرول جابجا شوند. در اینجا چند مشکل ایجاد می‌شود اول اینکه زیبایی صفحه زیاد نیست، دوم اینکه در حین کراپ چندان خوشاید نیست و سوم اینکه در صفحه موبایل عکس بزرگ و اسکرول چندان کارایی ندارد.

در این بین من با استفاده از فریمورک بوت استراپ کلاس img-responsive را به تگ image می‌دهم تا تصویر در هر صفحه نمایشی متناسب با اندازه آن نمایش داده شود. مشکل زیبایی تصویر در صفحه و نحوه کراپ کردن آن حل میشود ولی مشکل جدیدتر این است که تصویری که کراپ می‌شود آن ناحیه ای نیست که شما قبلا انتخاب کرده بودید؛ دلیل آن هم این است که تصویری که responsive شده است اندازه جدیدی برای خود دارد و برش ناحیه در سمت کلاینت و مختصاتی که به شما داده میشود بر اساس اندازه تغییر یافته است ولی در سمت سرور شما با اندازه واقعی تصویر سر و کار دارید و به همین دلیل مختصات ناحیه برش داده شده اشتباه بوده و قسمت‌های دیگری از تصویر برش میخورند.
برای حل این مشکل ابتدا دو المان مخفی زیر را به صفحه اضافه میکنیم:
<input type="hidden" id="RealW" name="RealW" />
<input type="hidden" id="RealH" name="RealH" />
این دو المان برای نگهداری اندازه تگ img است که ممکن است در هر صفحه نمایشی متفاوت باشد و کراپ کردن بر اساس آن انجام میشود.
سپس کدهای زیر را به فایل js به شکل زیر ویرایش می‌کنیم:
$('#preview').Jcrop({

                    aspectRatio: 2, 
                    bgFade: true, 
                    bgOpacity: .3,
                    onChange: updateInfo,
                    onSelect: updateInfo
                }, function () {
                    // use the Jcrop API to get the real image size

//============== خطوط جدید
                    $("#RealW").val($('#preview').css("width").replace("px", ""));
                    $("#RealH").val($('#preview').css("height").replace("px", ""));
//==============

                    jcrop_api = this;
                });
دو خط جدید اضافه شده به این کد اندازه تگ img را درخواست کرده و داخل المان‌های مخفی جای میدهد تا در هنگام پست شدن صفحه ارسال شوند و از آنجا که اندازه‌های دریافتی به همراه نام واحد  میباشند (که در اینجا px است) آن‌ها را از انتهای رشته حذف کرده ام.
سپس در سمت کلاینت با محاسبه فرمول‌های تناسب این مشکل را رفع میکنیم تا مختصات‌های دریافت شده را به مختصات‌های واقعی تبدیل کنیم:
 public static byte[] Resize(this byte[] byteImageIn, int x1,int y1,int x2,int y2,int realW,int realH)
        {

            //convert to full size image
            ImageConverter ic = new ImageConverter();
            Image src = (Image)(ic.ConvertFrom(byteImageIn)); //original size

            if (src == null)
                return null;

// چهار خط زیر فرمول تناسب را اجرا می‌کند
            x1 = src.Width * x1 / realW;
            x2 = src.Width * x2 / realW;

            y1 = src.Height * y1 / realH;
            y2 = src.Height * y2 / realH;

            Bitmap target = new Bitmap(x2 - x1, y2 - y1);
            using (Graphics graphics = Graphics.FromImage(target))
                graphics.DrawImage(src, new Rectangle(0, 0, target.Width, target.Height),
                    new Rectangle(x1,y1,x2-x1,y2-y1), 
                    GraphicsUnit.Pixel);
            src = target;
            using (var ms = new MemoryStream())
            {
                src.Save(ms, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                return ms.ToArray();
            }

        }
مطالب
نحوه‌ی صحیح فراخوانی SQL Aggregate Functions حین استفاده از LINQ

SQL Aggregate Functions که مد نظر شما هستند مانند Min ، Max ، Sum و امثال آن. بحث LINQ هم زمانیکه از الگوی Repository استفاده شود مستقل از نوع ORM مورد نظر خواهد شد؛ بنابراین در اینجا مقصود از LINQ می‌تواند LINQ to SQL ، LINQ to Entities ، LINQ to NHibernate و کلا هر نوع ORM دیگری با پشتیبانی از LINQ باشد.
صورت مساله هم این است: آیا نوشتن عبارت LINQ ایی به شکل زیر صحیح است؟
decimal amount = respository.Transactions
.Where(t=>t.TransactionDate>new DateTime(2010,10,13))
.Sum(t=>t.Amount);
پاسخ: خیر!
توضیحات:
عبارت LINQ فوق در نهایت به شکل زیر ترجمه خواهد شد:
-- Region Parameters
-- @p0: DateTime [2010/10/13 12:00:00 ق.ظ]
-- EndRegion
SELECT SUM([t0].[Amount]) AS [value]
FROM [Transactions] AS [t0]
WHERE [t0].[TransactionDate] > @p0
و اتفاقا در این سیستم پس از تاریخ 2010/10/13 هیچ تراکنشی ثبت نشده است؛ بنابراین خروجی این کوئری null خواهد بود و نه صفر. همینجا است که یکی از استثناهای زیر صادر شده و ادامه‌ی برنامه با مشکل مواجه خواهد شد:
- System.InvalidOperationException: The cast to value type 'decimal' failed because the materialized value is null.
- InvalidOperationException: The null value cannot be assigned to a member with type decimal which is a non-nullable value type.

مشکل هم از اینجا ناشی می‌شود که متغییری از نوع deciaml یا int و امثال آن، مقدار دریافتی نال را نمی‌پذیرند. برای رفع این مشکل باید عبارت LINQ فوق به صورت زیر بازنویسی شود (و اهمیتی هم ندارد که Sum است یا Max یا Avg و غیره؛ در مورد بکارگیری تمام SQL Aggregate Functions در یک عبارت LINQ ، این مورد باید لحاظ گردد):
decimal amount = respository.Transactions
.Where(t=>t.TransactionDate>new DateTime(2010,10,13))
.Sum(t=>(decimal?)t.Amount)??0;

دقیقا به همین علت است که در دات نت، nullable types تعریف شده‌اند. امکان ذخیره سازی null‌ در یک متغیر برای مثال از نوع decimal وجود ندارد اما نوع decimal? (و یا Nullable<decimal> به بیانی دیگر) این قابلیت را دارد.
شاید بگوئید که در اینجا با تغییر تعریف متغیر به decimal? amount مشکل حل می‌شود، اما خیر. تعریف extension method مربوط به sum به صورت زیر است:

public static TResult Sum<TSource>(
this IQueryable<TSource> source,
Expression<Func<TSource, TResult>> selector)

در این تعریف به TResult دقت نمائید؛ هم بیانگر نوع خروجی نهایی متد و هم مشخص سازنده‌ی نوع پارامتری است که خروجی Lambda Expression را تشکیل می‌دهد. به این معنا که سی شارپ، TResult را از lambda expression دریافت کرده و خروجی Sum را بر همان مبنا و نوع تشکیل می‌دهد. بنابراین برای دریافت خروجی nullable باید TResult ایی nullable را همانند مثال فوق ایجاد کنیم.

خلاصه بحث:
اگر در کدهای LINQ خود که با بانک اطلاعاتی سر و کار دارند از معادل‌های SQL Aggregate Functions استفاده کرده‌اید، آن‌ها را یافته و نکته‌ی nullable TResult فوق را به آن‌ها اعمال کنید؛ در غیر اینصورت منتظر باشید تا روزی برنامه شما به سادگی کرش کند.


مطالب
برش تصاویر قبل از آپلود (Crop)
چند روز پیش در یکی از سیستم‌های مدیریتی که امکان آپلود چند تصویر وجود داشت، مسئله‌ای پیش آمد که نیاز بود تصاویر وارد شده، اندازه‌ای به یک نسبت را داشته باشند و کاربران مرتبا تصاویری با اندازه‌های مختلف را وارد میکردند که باعث میشد UI در حین نمایش تصاویر، از شکل اصلی خود دور شود. به همین دلیل امکان برش تصاویر یا Crop برای این امر احساس میشد. کتابخانه‌های مختلف و زیادی برای برش تصاویر و کار بر روی تصاویر وجود دارند، ولی این کتابخانه باید چند خصوصیت زیر را دارا باشد:

یک. قبل از آپلود امکان برش وجود داشته باشد.
دو. سیستم برش قابلیت پشتیبانی از تناسب بین پهنا و ارتفاع را داشته باشد.
سه. قابلیت استفاده خارج از قواعد Ajax را داشته باشد و بتوان ارسال آن را به طور دستی کنترل کرد.
چهار. پشتیبانی برش تصاویر به صورت تاچ برای گوشی‌های همراه را نیز دارا باشد.

کتابخانه jcrop کتابخانه‌ای است که این امکانات را برای شما فراهم می‌کند. این کتابخانه بدین صورت است که در حین برش به شما 4 عدد x1,x2,y1,y2 را داده و شما با ارسال آن به سمت سرور میتوانید بر اساس این اعداد، عکس اصلی را برش بزنید. بدین صورت شما هم عکس اصلی را دارید و هم مختصات برش را دارید و اگر دوست دارید در جاهای مختلف از عکس اصلی برش داشته باشید، بسیار مفید خواهد بود.

مرحله اول:
ابتدا فایل jcrop را دانلود نمایید.

مرحله دوم:
 کد Html زیر را به صفحه اضافه کنید:
<div>
    <!-- upload form -->
    <!-- hidden crop params -->
    <input type="hidden" id="x1" name="x1" />
    <input type="hidden" id="y1" name="y1" />
    <input type="hidden" id="x2" name="x2" />
    <input type="hidden" id="y2" name="y2" />
    <h2>ابتدا تصویر خود را انتخاب کنید</h2>
    <div><input type="file" name="postedFileBase" data-buttonText="انتخاب تصویر" id="image_file" onchange="fileSelectHandler()" /></div>
    <div></div>
    <div>
        <h2>قسمتی از تصویر را انتخاب نمایید</h2>
        <img id="preview" />
        <div>
            <label>حجم فایل </label> <input type="text" id="filesize" name="filesize" />
            <label>نوع فایل</label> <input type="text" id="filetype" name="filetype" />
            <label>ابعاد فایل</label> <input style="direction: ltr;" type="text" id="filedim" name="filedim" />

        </div>
    </div>

</div>
در اینجا 4 عدد input به صورت مخفی قرار گرفته‌اند که مختصات برش به ترتیب در آن‌ها ذخیره می‌شوند و هنگام post یا قرار دادن در formData جهت ارسال ایجکسی نیز می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند. جهت input file مورد نظر برای زیبایی و پشتیبانی از عبارت فارسی دلخواه به جای «Browse» از کتابخانه  Bootstrap FileStyle استفاده شده است و رویداد Onchange آن نیز به یک تابع جاوا اسکریپتی بایند شده تا بعد از تایید تصویر، باقی عملیات برش تصویر انجام شوند.

 تگ step2 نیز بعد از نمایش موفقیت آمیز تصویر نشان داده میشود که کاربر میتواند در آن تصویر را برش دهد و شامل بخش info نیز می‌باشد تا بتوان اندازه اصلی تصویر، نوع فایل تصویر Content Type و حجم آن را نمایش داد.

مرحله سوم:
سپس برای استایل دهی کدهای بالا از کد Css زیر استفاده میکنیم:
.bheader {
background-color: #DDDDDD;
border-radius: 10px 10px 0 0;
padding: 10px 0;
text-align: center;
}
.bbody {
color: #000;
overflow: hidden;
padding-bottom: 20px;
text-align: center;
background: -moz-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -ms-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -webkit-gradient(linear, left top, left bottom, color-stop(0%, #ffffff), color-stop(100%, #f2f2f2));
background: -webkit-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -o-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
filter: progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2');
-ms-filter: "progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2')";
background: linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
}
.bbody h2, .info, .error {
margin: 10px 0;
}
.step2, .error {
display: none;
}
.error {
color: red;
}
.info {
}
label {
margin: 0 5px;
}
.roundinput {
border: 1px solid #CCCCCC;
border-radius: 10px;
padding: 4px 8px;
text-align: center;
width: 150px;
}
.jcrop-holder {
display: inline-block;
}
input[type=submit] {
background: #e3e3e3;
border: 1px solid #bbb;
border-radius: 3px;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
color: #333;
padding: 8px 0 9px;
text-align: center;
text-shadow: 0 1px 0 #fff;
width: 150px;
}
input[type=submit]:hover {
background: #d9d9d9;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
color: #222;
cursor: pointer;
}
input[type=submit]:active {
background: #d0d0d0;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
color: #000;
}

مرحله چهارم:
افزودن کد جاوااسکریپتی زیر برای کار کردن با کتابخانه Jcrop می‌باشد:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

var jcrop_api, boundx, boundy;
function fileSelectHandler() {

    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];

    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }

   
    var oImage = document.getElementById('preview');

    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        

        oImage.onload = function () { 
          

            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
     
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
  
                $('#preview').Jcrop({

                    aspectRatio: 2,
                    bgFade: true,
                    bgOpacity: .3, 
                    onChange: updateInfo,
                    onSelect: updateInfo
                }, function () {
 
                    //var bounds = this.getBounds();
                    //var boundx = bounds[0];
                    //var boundy = bounds[1];

                    // Store the Jcrop API in the jcrop_api variable
                    jcrop_api = this;
                });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);
}

تابع fileSelectHandler

function fileSelectHandler() {
    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];
    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }
این تابع که مستقیما به input file رویداد Onchange متصل است. فایل انتخابی آن را خوانده و نوع تصویر را بررسی میکند. اگر تصویر از نوع Jpeg یا Png نباشد، یک خطا را به کاربر نشان میدهد و با return شدن از ادامه کد جلوگیری میکنیم.
در ادامه همین تابع بالا، کدهای زیر را اضافه می‌کنیم:
   var oImage = document.getElementById('preview');
    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        oImage.onload = function () {
       
            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
   
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
            $('#preview').Jcrop({

                aspectRatio: 2,
                bgFade: true, 
                bgOpacity: .3, 
                onChange: updateInfo,
                onSelect: updateInfo,
                onRelease: clearInfo
            }, function () {

                //var bounds = this.getBounds();
                //var boundx = bounds[0];
                //var boundy = bounds[1];

                jcrop_api = this;
            });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);

FileReader یکی از توابع موجود در HTML است که مستندات آن در سایت موزیلا موجود است و قابلیت خواندن غیرهمزمان فایلها و اشیا Blob را دارد. در خط آخر به عنوان پارامتر ما فایلی را که در آپلودر خوانده ایم و در مرحله قبل نوع فایل آن را بررسی کردیم، پاس میکنیم و باعث می‌شود که رویداد Load شیء FileReader صدا زده شود.
در این رویداد ابتدا اطلاعات این فایل را از قبیل سایز و ابعاد و نوع فایل، خوانده و در همان تگ Div که با کلاس info تعیین شده بود، نمایش می‌دهیم. سپس متغیر jcrop_api  را که به صورت global در بالای تابع صدا زدیم، بررسی میکنم که آیا از قبل پر شده‌است یا خیر؟ اگر از قبل پرشده‌است باید شیء Jcrop را که به آن اعمال شده است، نابود و آن را نال کنیم تا برای تصویر جدید آماده شود. این کد زمانی کاربرد دارد که کاربر از تصویر قبلی انصراف داده‌است و تصویر جدیدی را انتخاب نموده است یا اینکه عملیات دارد به صورت ایجکسی پیاده می‌شود. اگر عملیات نابودی روی این پلاگین صورت نگیرد، برای مرتبه دوم کار نخواهد کرد.


سپس پلاگین جی‌کوئری Jcrop را بر روی آن اعمال می‌کنیم. در پرامتر اول یک سری تنظیمات اولیه را انجام می‌دهیم که در ادامه با آن آشنا می‌شویم و در پارامتر دوم یک callback را به آن پاس میکنیم تا بعد از آماده شدن پلاگین اجرا شود که در آن شیء جدید ایجاد شده یعنی this را در متغیری به اسم jcrop_api دخیره میکنیم تا در بررسی‌های آتی که در بند بالا توضیح داده شد، در دسترس داشته باشیم. همچنین در این تابع شما می‌توانید اندازه تصویر انتخابی را نیز داشته باشید.

این پلاگین شامل option‌های متفاوتی در پارامتر اول است که آن‌ها را بررسی می‌کنیم:
MinSize : شما میتوانید حداقل پهنا و ارتفاعی را برای برش زدن تصویر در نظر بگیرید.
minSize:[40,20]
پارامتر دوم aspectRatio جهت نگهداری تناسب بین پهنا و ارتفاع می‌باشد. تنظیم زیر برای تناسب 3 به دو می‌باشد.
aspectRatio:1.5
bgFade اگر با true مقدار دهی شود عملیات برش در حین تاریک شدن صفحه (محلی که جزء برش نیست) و یا بالعکس آن با یک Fade صورت خواهد گرفت.
bgOpacity از 0 تا یک مقدار میگیرد و میزان opacity محل‌های تاریک را تعیین می‌کند. همچنین شامل سه رویداد onSelect,onChange,onrelease هم می‌باشد که به ترتیب در موارد زیر رخ میدهند:
ناحیه مورد نظر انتخاب شد.
ناحیه مورد نظر در حالت انتخاب است و ماوس در حال درگ شدن است و با هر حرکتی ماوس اجرا می‌گردد.
ناحیه انتخابی از حالت انتخاب خارج شد.


دو رویداد اول یعنی onchange و onSelect را برای به روزسانی فیلدهای مخفی و مختصات استفاده میکنیم:

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

این مختصات از طریق یک پارامتر به آن‌ها پاس می‌شود. به غیر از این چهار عدد مختصات می‌توانید با استفاده از متغیرهای w و h هم اندازه پهنا و ارتفاع محل برش خورده را نیز به دست آورید. هر چند که این اعداد، از تفریق خود مختصات هم به دست می‌آیند.
یک تابع جزئی دیگر هم در این فایل وجود دارد که حین نمایش اندازه تصویر، واحد نمایش مناسب آن را برای ما انتخاب میکند:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

بعد از اینکه کدهای سمت کلاینت را تمام کردیم لازم است با نحوه برش تصویر در سمت سرور هم آشنا شویم:
public static byte[] Resize(this byte[] byteImageIn, int x1,int y1,int x2,int y2)
        {

            ImageConverter ic = new ImageConverter();
            Image src = (Image)(ic.ConvertFrom(byteImageIn)); 

            Bitmap target = new Bitmap(x2 - x1, y2 - y1);
            using (Graphics graphics = Graphics.FromImage(target))
                graphics.DrawImage(src, new Rectangle(0, 0, target.Width, target.Height),
                    new Rectangle(x1,y1,x2-x1,y2-y1), 
                    GraphicsUnit.Pixel);
            src = target;
            using (var ms = new MemoryStream())
            {
                src.Save(ms, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                return ms.ToArray();
            }

 }

از آنجا که ما تصاویر را در دیتابیس به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها ذخیره میکنیم، extension method ذکر شده در بالا تصویر را در حالت آرایه‌ای از بایت‌ها برش می‌دهد. بدیهی که بسته به نیاز شما کد بالا دست خوش تغییراتی خواهد شد. ابتدا تصویر باینری را به شی Image تبدیل میکنیم و یک شیء Bitmap جدید را به عنوان بوم خالی و به اندازه کادر برش ایجاد می‌کنیم تا تصویر برش خورده در آن قرار بگیرد و سپس توسط متد DrawImage میخواهیم که تصویر مبدا را با مختصات شیء Rectangle از نقطه 0 و 0 بوم آغاز کرده و تا انتهای آن شروع به ترسیم کند. سپس آن را ذخیره و مجددا در قالب همان آرایه‌ای از بایت‌ها بر می‌گردانیم.

تنها یک نکته را به خاطر داشته باشید که مقادیر مختصاتی که پلاگین جی کوئری ارسال میکند در قالب اعداد اعشاری هستند و برای ارسال و دریافت آن‌ها در سرور این نکته را به خاطر داشته باشید.

مطالب
Functional Programming یا برنامه نویسی تابعی - قسمت دوم – مثال‌ها
در قسمت قبلی این مقاله، با مفاهیم تئوری برنامه نویسی تابعی آشنا شدیم. در این مطلب قصد دارم بیشتر وارد کد نویسی شویم و الگوها و ایده‌های پیاده سازی برنامه نویسی تابعی را در #C مورد بررسی قرار دهیم.


Immutable Types

هنگام ایجاد یک Type جدید باید سعی کنیم دیتای داخلی Type را تا حد ممکن Immutable کنیم. حتی اگر نیاز داریم یک شیء را برگردانیم، بهتر است که یک instance جدید را برگردانیم، نه اینکه همان شیء موجود را تغییر دهیم. نتیحه این کار نهایتا به شفافیت بیشتر و Thread-Safe بودن منجر خواهد شد.
مثال:
public class Rectangle
{
    public int Length { get; set; }
    public int Height { get; set; }

    public void Grow(int length, int height)
    {
        Length += length;
        Height += height;
    }
}

Rectangle r = new Rectangle();
r.Length = 5;
r.Height = 10;
r.Grow(10, 10);// r.Length is 15, r.Height is 20, same instance of r
در این مثال، Property های کلاس، از بیرون قابل Set شدن می‌باشند و کسی که این کلاس را فراخوانی میکند، هیچ ایده‌ای را درباره‌ی مقادیر قابل قبول آن‌ها ندارد. بعد از تغییر بهتر است وظیفه‌ی ایجاد آبجکت خروجی به عهده تابع باشد، تا از شرایط ناخواسته جلوگیری شود:
// After
public class ImmutableRectangle
{
    int Length { get; }
    int Height { get; }

    public ImmutableRectangle(int length, int height)
    {
        Length = length;
        Height = height;
    }

    public ImmutableRectangle Grow(int length, int height) =>
          new ImmutableRectangle(Length + length, Height + height);
}

ImmutableRectangle r = new ImmutableRectangle(5, 10);
r = r.Grow(10, 10);// r.Length is 15, r.Height is 20, is a new instance of r
با این تغییر در ساختار کد، کسی که یک شیء از کلاس ImmutableRectangle را ایجاد میکند، باید مقادیر را وارد کند و مقادیر Property ها به صورت فقط خواندنی از بیرون کلاس در دسترس هستند. همچنین در متد Grow، یک شیء جدید از کلاس برگردانده می‌شود که هیچ ارتباطی با کلاس فعلی ندارد.


استفاده از Expression بجای Statement

یکی از موارد با اهمیت در سبک کد نویسی تابعی را در مثال زیر ببینید:
public static void Main()
{
    Console.WriteLine(GetSalutation(DateTime.Now.Hour));
}

// imparitive, mutates state to produce a result
/*public static string GetSalutation(int hour)
{
    string salutation; // placeholder value

    if (hour < 12)
        salutation = "Good Morning";
    else
        salutation = "Good Afternoon";

    return salutation; // return mutated variable
}*/

public static string GetSalutation(int hour) => hour < 12 ? "Good Morning" : "Good Afternoon";
به خط‌های کامنت شده دقت کنید؛ می‌بینیم که یک متغیر، تعریف شده که نگه دارنده‌ای برای خروجی خواهد بود. در واقع به اصطلاح آن را mutate می‌کند؛ در صورتیکه نیازی به آن نیست. ما می‌توانیم این کد را به صورت یک عبارت (Expression) در آوریم که خوانایی بیشتری دارد و کوتاه‌تر است.


استفاده از High-Order Function ها برای ایجاد کارایی بیشتر

در قسمت قبلی درباره توابع HOF صحبت کردیم. به طور خلاصه توابعی که یک تابع را به عنوان ورودی میگیرند و یک تابع را به عنوان خروجی برمی‌گردانند. به مثال زیر توجه کنید:
public static int Count<TSource>(this IEnumerable<TSource> source, Func<TSource, bool> predicate)
{
    int count = 0;

    foreach (TSource element in source)
    {
        checked
        {
            if (predicate(element))
            {
                count++;
            }
        }
    }

    return count;
}
این قطعه کد، مربوط به متد Count کتابخانه‌ی Linq می‌باشد. در واقع این متد تعدادی از چیز‌ها را تحت شرایط خاصی می‌شمارد. ما دو راهکار داریم، برای هر شرایط خاص، پیاده سازی نحوه‌ی شمردن را انجام دهیم و یا یک تابع بنویسیم که شرط شمردن را به عنوان ورودی دریافت کند و تعدادی را برگرداند.


ترکیب توابع

ترکیب توابع به عمل پیوند دادن چند تابع ساده، برای ایجاد توابعی پیچیده گفته می‌شود. دقیقا مانند عملی که در ریاضیات انجام می‌شود. خروجی هر تابع به عنوان ورودی تابع بعدی مورد استفاده قرار میگیرد و در آخر ما خروجی آخرین فراخوانی را به عنوان نتیجه دریافت میکنیم. ما میتوانیم در #C به روش برنامه نویسی تابعی، توابع را با یکدیگر ترکیب کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
public static class Extensions
{
    public static Func<T, TReturn2> Compose<T, TReturn1, TReturn2>(this Func<TReturn1, TReturn2> func1, Func<T, TReturn1> func2)
    {
        return x => func1(func2(x));
    }
}

public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        Func<int, int> square = (x) => x * x;
        Func<int, int> negate = x => x * -1;
        Func<int, string> toString = s => s.ToString();
        Func<int, string> squareNegateThenToString = toString.Compose(negate).Compose(square);
        Console.WriteLine(squareNegateThenToString(2));
    }
}
در مثال بالا ما سه تابع جدا داریم که میخواهیم نتیجه‌ی آن‌ها را به صورت پشت سر هم داشته باشیم. ما میتوانستیم هر کدام از این توابع را به صورت تو در تو بنویسیم؛ ولی خوانایی آن به شدت کاهش خواهد یافت. بنابراین ما از یک Extension Method استفاده کردیم.


Chaining / Pipe-Lining و اکستنشن‌ها

یکی از روش‌های مهم در سبک برنامه نویسی تابعی، فراخوانی متد‌ها به صورت زنجیره‌ای و پاس دادن خروجی یک متد به متد بعدی، به عنوان ورودی است. به عنوان مثال کلاس String Builder یک مثال خوب از این نوع پیاده سازی است. کلاس StringBuilder از پترن Fluent Builder استفاده می‌کند. ما می‌توانیم با اکستنشن متد هم به همین نتیجه برسیم. نکته مهم در مورد کلاس StringBuilder این است که این کلاس، شیء string را mutate نمیکند؛ به این معنا که هر متد، تغییری در object ورودی نمی‌دهد و یک خروجی جدید را بر می‌گرداند.
string str = new StringBuilder()
  .Append("Hello ")
  .Append("World ")
  .ToString()
  .TrimEnd()
  .ToUpper();
در این مثال  ما کلاس StringBuilder را توسط یک اکستنشن متد توسعه داده‌ایم:
public static class Extensions
{
    public static StringBuilder AppendWhen(this StringBuilder sb, string value, bool predicate) => predicate ? sb.Append(value) : sb;
}

public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        // Extends the StringBuilder class to accept a predicate
        string htmlButton = new StringBuilder().Append("<button").AppendWhen(" disabled", false).Append(">Click me</button>").ToString();
    }
}


نوع‌های اضافی درست نکنید ، به جای آن از کلمه‌ی کلیدی yield استفاده کنید!

گاهی ما نیاز داریم لیستی از آیتم‌ها را به عنوان خروجی یک متد برگردانیم. اولین انتخاب معمولا ایجاد یک شیء از جنس List یا به طور کلی‌تر Collection و سپس استفاده از آن به عنوان نوع خروجی است:
public static void Main()
{
    int[] a = { 1, 2, 3, 4, 5 };

    foreach (int n in GreaterThan(a, 3))
    {
        Console.WriteLine(n);
    }
}


/*public static IEnumerable<int> GreaterThan(int[] arr, int gt)
{
    List<int> temp = new List<int>();
    foreach (int n in arr)
    {
        if (n > gt) temp.Add(n);
    }
    return temp;
}*/

public static IEnumerable<int> GreaterThan(int[] arr, int gt)
{
    foreach (int n in arr)
    {
        if (n > gt) yield return n;
    }
}
همانطور که مشاهده میکنید در مثال اول، ما از یک لیست موقت استفاده کرد‌ه‌ایم تا آیتم‌ها را نگه دارد. اما میتوانیم از این مورد با استفاده از کلمه کلیدی yield اجتناب کنیم. این الگوی iterate بر روی آبجکت‌ها در برنامه نویسی تابعی، خیلی به چشم میخورد.


برنامه نویسی declarative به جای imperative با استفاده از Linq

در قسمت قبلی به طور کلی درباره برنامه نویسی Imperative صحبت کردیم. در مثال زیر یک نمونه از تبدیل یک متد که با استایل Imperative نوشته شده به declarative را می‌بینید. شما میتوانید ببینید که چقدر کوتاه‌تر و خواناتر شده:
List<int> collection = new List<int> { 1, 2, 3, 4, 5 };

// Imparative style of programming is verbose
List<int> results = new List<int>();

foreach(var num in collection)
{
  if (num % 2 != 0) results.Add(num);
}

// Declarative is terse and beautiful
var results = collection.Where(num => num % 2 != 0);


Immutable Collection

در مورد اهمیت immutable قبلا صحبت کردیم؛ Immutable Collection ها، کالکشن‌هایی هستند که به جز زمانیکه ایجاد می‌شنود، اعضای آن‌ها نمی‌توانند تغییر کنند. زمانیکه یک آیتم به آن اضافه یا کم شود، یک لیست جدید، برگردانده خواهد شد. شما می‌توانید انواع این کالکشن‌ها را در این لینک ببینید.
به نظر میرسد که ایجاد یک کالکشن جدید میتواند سربار اضافی بر روی استفاده از حافظه داشته باشد، اما همیشه الزاما به این صورت نیست. به طور مثال اگر شما f(x)=y را داشته باشید، مقادیر x و y به احتمال زیاد یکسان هستند. در این صورت متغیر x و y، حافظه را به صورت مشترک استفاده می‌کنند. به این دلیل که هیچ کدام از آن‌ها Mutable نیستند. اگر به دنبال جزییات بیشتری هستید این مقاله به صورت خیلی جزیی‌تر در مورد نحوه پیاده سازی این نوع کالکشن‌ها صحبت میکند. اریک لپرت یک سری مقاله در مورد Immutable ها در #C دارد که میتوانید آن هار در اینجا پیدا کنید.

 

Thread-Safe Collections

اگر ما در حال نوشتن یک برنامه‌ی Concurrent / async باشیم، یکی از مشکلاتی که ممکن است گریبانگیر ما شود، race condition است. این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که دو ترد به صورت همزمان تلاش میکنند از یک resource استفاده کنند و یا آن را تغییر دهند. برای حل این مشکل میتوانیم آبجکت‌هایی را که با آن‌ها سر و کار داریم، به صورت immutable تعریف کنیم. از دات نت فریمورک نسخه 4 به بعد  Concurrent Collection‌ها معرفی شدند. برخی از نوع‌های کاربردی آن‌ها را در لیست پایین می‌بینیم:
Collection
توضیحات
 ConcurrentDictionary 
  پیاده سازی thread safe از دیکشنری key-value 
 ConcurrentQueue 
  پیاده سازی thread safe از صف (اولین ورودی ، اولین خروجی) 
 ConcurrentStack 
  پیاده سازی thread safe از پشته (آخرین ورودی ، اولین خروجی) 
 ConcurrentBag 
  پیاده سازی thread safe از لیست نامرتب 

این کلاس‌ها در واقع همه مشکلات ما را حل نخواهند کرد؛ اما بهتر است که در ذهن خود داشته باشیم که بتوانیم به موقع و در جای درست از آن‌ها استفاده کنیم.

در این قسمت از مقاله سعی شد با روش‌های خیلی ساده، با مفاهیم اولیه برنامه نویسی تابعی درگیر شویم. در ادامه مثال‌های بیشتری از الگوهایی که میتوانند به ما کمک کنند، خواهیم داشت.   
مطالب
متد جدید Order در دات نت 7
دات نت 7 به همراه دو متد جدید Order و OrderDescending است که مرتب سازی مجموعه‌های ساده را انجام می‌دهند.


روش متداول مرتب سازی مجموعه‌های ساده تا پیش از دات نت 7

فرض کنید لیستی از اعداد را داریم:
var numbers = new List<int> { -7, 1, 5, -6 };
تا پیش از دات نت 7 با استفاده از متدهای OrderBy و OrderByDescending موجود به همراه LINQ، امکان مرتب سازی صعودی و نزولی این لیست وجود دارد:
var sortedNumbers1 = numbers.OrderBy(n => n);
var sortedNumbers2 = numbers.OrderByDescending(n => n);
که در اینجا ذکر پارامتر keySelector ضروری است:
public static IOrderedEnumerable<TSource> OrderBy<TSource,TKey>(
   [NotNull] this IEnumerable<TSource> source,
   [NotNull] Func<TSource,TKey> keySelector)
هرچند می‌شد طراحی آن ساده‌تر باشد و حداقل برای مجموعه‌های ساده، نیازی به ذکر آن نباشد.


روش جدید مرتب سازی مجموعه‌های ساده در دات نت 7

دات نت 7 به همراه دو متد جدید Order و OrderDescending است که دیگر نیازی به ذکر پارامتر keySelector ذکر شده را ندارند:
var sortedNumbers3 = numbers.Order();
var sortedNumbers4 = numbers.OrderDescending();
و امضای آن‌ها به صورت زیر است:
public static IOrderedEnumerable<T> Order<T>(this IEnumerable<T> source)
public static IOrderedEnumerable<T> OrderDescending<T>(this IEnumerable<T> source)
که در حقیقت دو متد الحاقی جدید قابل اعمال بر روی انواع و اقسام IEnumerableها هستند.


در مورد سایر مجموعه‌های پیچیده چطور؟

فرض کنید کلاس User را:
public class User
{
   public string Name { set; get; }
   public int Age { set; get; }
}
 به همراه لیستی از آن تعریف کرده‌ایم:
List<User> users = new()
                           {
                               new User { Name = "User 1", Age = 34 },
                               new User { Name = "User 2", Age = 24 },
                           };
سؤال: آیا اگر متد Order را بر روی این لیست فراخوانی کنیم:
var orderedUsers = users.Order();
برای مثال این مجموعه بر اساس نام و سن مرتب خواهد شد؟ که پاسخ آن خیر است و همچنین استثنائی را صادر می‌کند بر این مبنا که باید کلاس User، اینترفیس IComparable را پیاده سازی کند تا بتوان آن‌ها را مقایسه کرد؛ برای مثال چیزی شبیه به تغییرات زیر:
public class User : IComparable<User>
{
    public string Name { set; get; }
    public int Age { set; get; }

    public int CompareTo(User? other)
    {
        if (ReferenceEquals(this, other))
        {
            return 0;
        }

        if (ReferenceEquals(null, other))
        {
            return 1;
        }

        var nameComparison = string.Compare(Name, other.Name, StringComparison.Ordinal);
        if (nameComparison != 0)
        {
            return nameComparison;
        }

        return Age.CompareTo(other.Age);
    }
}
که در یک چنین مواردی شاید بهتر باشد از همان متد OrderBy پیشین استفاده کرد که الزامی به پیاده سازی اینترفیس IComparable را ندارد:
var orderedUsers2 = users.OrderBy(user => user.Name).ThenBy(user => user.Age);
مطالب
C# 7 - Tuple return types and deconstruction
روش‌های زیادی برای بازگشت چندین مقدار از یک متد وجود دارند؛ مانند استفاده‌ی از آرایه‌ها برای بازگشت اشیایی از یک جنس، ایجاد یک کلاس سفارشی با خواص متفاوت و استفاده از پارامترهای out و ref همانند روش‌های متداول در C و ++C. در این بین روش دیگری نیز به نام Tuples از زمان NET 4.0. برای بازگشت چندین شیء با نوع‌های مختلف، ارائه شده‌است که در C# 7 نحوه‌ی تعریف و استفاده‌ی از آن‌ها بهبود قابل ملاحظه‌ای یافته‌است.


Tuple چیست؟

هدف از کار با Tupleها، عدم تعریف یک کلاس جدید به همراه خواص آن، جهت بازگشت بیش از یک مقدار از یک متد، توسط وهله‌ای از این کلاس جدید می‌باشد. برای مثال اگر بخواهیم از متدی، دو مقدار شهر و ناحیه را بازگشت دهیم، یک روش آن، ایجاد کلاس مکان زیر است:
public class Location   
{ 
     public string City { get; set; } 
     public string State { get; set; } 
 
     public Location(string city, string state) 
     { 
           City = city; 
           State = state; 
     } 
}
و سپس، وهله سازی و بازگشت آن:
 var location = new Location("Lake Charles","LA");
اما توسط Tuples، بدون نیاز به تعریف یک کلاس جدید، باز هم می‌توان به همین دو خروجی، دسترسی یافت:
 var location = new Tuple<string,string>("Lake Charles","LA");   
// Print out the address
var address = $"{location.Item1}, {location.Item2}";


مشکلات نوع Tuple در نگارش‌های قبلی دات نت

هرچند Tuples از زمان دات نت 4 در دسترس هستند، اما دارای این کمبودها و مشکلات می‌باشند:
static Tuple<int, string, string> GetHumanData()
{
   return Tuple.Create(10, "Marcus", "Miller");
}
الف) پارامترهای خروجی آن‌ها ثابت و با نام‌هایی مانند Item1، Item2 و امثال آن هستند که در حین استفاده، به علت ضعف نامگذاری، کاربرد آن‌ها دقیقا مشخص نیست و کاملا بی‌معنا هستند:
 var data = GetHumanData();
Console.WriteLine("What is this value {0} or this {1}",  data.Item1, data.Item3);
ب) Reference Type هستند (کلاس هستند) و در زمان وهله سازی، میزان مصرف حافظه‌ی بیشتری را نسبت به Value Types (معادل Tuples در C# 7) دارند.
ج) Tuples در دات نت 4، صرفا یک کتابخانه‌ی اضافه شده‌ی به فریم ورک بوده و زبان‌های دات نتی، پشتیبانی توکاری را از آن‌ها جهت بهبود و یا ساده سازی تعریف آن‌ها، ارائه نمی‌دهند.


ایجاد Tuples در C# 7

برای ایجاد Tuples در سی شارپ 7، از پرانتزها به همراه ذکر نام و نوع پارامترها استفاده می‌شود.
(int x1, string s1) = (3, "one");
Console.WriteLine($"{x1} {s1}");
در مثال فوق، یک Tuple ایجاد شده‌است و در آن مقدار 3 به x1 و مقدار "one" به s1 انتساب داده شده‌اند. به این عملیات deconstruction هم می‌گویند.
دسترسی به این مقادیر نیز همانند متغیرهای معمولی است.

اگر سعی کنیم این قطعه کد را کامپایل نمائیم، با خطای ذیل متوقف خواهیم شد:
 error CS8179: Predefined type 'System.ValueTuple`2' is not defined or imported
برای رفع این مشکل نیاز است بسته‌ی نیوگت ذیل را نیز نصب کرد:
 PM> install-package System.ValueTuple

تعاریف متغیرهای بازگشتی، خارج از پرانتزها هم می‌توانند صورت گیرند:
int x2;
string s2;
(x2, s2) = (42, "two");
Console.WriteLine($"{x2} {s2}");


بازگشت Tuples از متدها

متد ذیل، دو خروجی نتیجه و باقیمانده‌ی تقسیم دو عدد صحیح را باز می‌گرداند:
static (int, int) Divide(int x, int y)
{
   int result = x / y;
   int reminder = x % y;
 
   return (result, reminder);
}
برای این منظور، نوع خروجی متد به صورت (int, int) و همچنین مقدار بازگشتی نیز به صورت یک Tuple از نتیجه و باقیمانده‌ی تقسیم، تعریف شده‌است.
در ادامه نحوه‌ی استفاده‌ی از این متد را مشاهده می‌کنید:
 (int result, int reminder) = Divide(11, 3);
Console.WriteLine($"{result} {reminder}");

در اینجا امکان استفاده‌ی از var نیز برای تعریف نوع متغیرهای دریافتی از یک Tuple نیز وجود دارد و کامپایلر به صورت خودکار نوع آن‌ها را بر اساس نوع خروجی tuple مشخص می‌کند:
 (var result1, var reminder1) = Divide(11, 3);
Console.WriteLine($"{result1} {reminder1}");
و یا حتی چون نوع var پارامترها در اینجا یکی است و در هر دو حالت به int اشاره می‌کند، می‌توان این var را در خارج از پرانتز هم قرار داد:
 var (result1, reminder1) = Divide(11, 3);

و یا برای نمونه متد GetHumanData دات نت 4 ابتدای بحث را به صورت ذیل می‌توان در C# 7 بازنویسی کرد:
static (int, string, string) GetHumanData()
{
   return (10, "Marcus", "Miller");
}
و سپس به نحو واضح‌تری از آن استفاده نمود؛ بدون استفاده‌ی اجباری از Item1 و غیره (هرچند هنوز هم می‌توان از آن‌ها استفاده کرد):
 (int Age, string FirstName, string LastName) results = GetHumanData();
Console.WriteLine(results.Age);
Console.WriteLine(results.FirstName);
Console.WriteLine(results.LastName);


پشت صحنه‌ی Tuples در C# 7

همانطور که عنوان شد، برای اینکه بتوانید قطعه کدهای فوق را کامپایل کنید، نیاز به بسته‌ی نیوگت System.ValueTuple است. در حقیقت کامپایلر خروجی متد فوق را به نحو ذیل تفسیر می‌کند:
 ValueTuple<int, int> tuple1 = Divide(11, 3);
برای مثال قطعه کد
 (int, int) n = (1,1);
System.Console.WriteLine(n.Item1);
توسط کامپایلر به قطعه کد ذیل ترجمه می‌شود:
 ValueTuple<int, int> n = new ValueTuple<int, int>(1, 1);
System.Console.WriteLine(n.Item1);
- برخلاف نگارش‌های پیشین دات نت که Tuples در آن‌ها reference type بودند، این ValueTuple یک struct است و به همین جهت سربار تخصیص حافظه‌ی کمتری را به همراه داشته و از لحاظ کارآیی و میزان مصرف حافظه بهینه‌تر عمل می‌کند.
- همچنین در اینجا محدودیتی از لحاظ تعداد پارامترهای ذکر شده‌ی در یک Tuple وجود ندارد.
 (int,int,int,int,int,int,int,(int,int))
در اینجا هم مانند قبل (دات نت 4) 8 آیتم را می‌توان تعریف کرد؛ اما چون آخرین آیتم ValueTuple تعریف شده نیز یک Tuple است، در عمل محدودیتی از نظر تعداد پارامتر نخواهیم داشت.


مفهوم Tuple Literals

همانند نگارش‌های پیشین دات نت، خروجی یک Tuple را می‌توان به یک متغیر از نوع var و یا ValueType نیز نسبت داد:
 var tuple2 = ("Stephanie", 7);
Console.WriteLine($"{tuple2.Item1}, {tuple2.Item2}");
در این حالت برای دسترسی به مقادیر Tuple همانند قبل باید از فیلدهای Item1 و Item2 و ... استفاده کرد.
به علاوه در سی شارپ 7  می‌توان برای اعضای یک Tuple نام نیز تعریف کرد که به آن‌ها Tuple literals گویند:
 var tuple3 = (Name: "Matthias", Age: 6);
Console.WriteLine($"{tuple3.Name} {tuple3.Age}");
در این حالت زمانیکه Tuple به یک متغیر از نوع var نسبت داده می‌شود، می‌توان به خروجی آن بر اساس نام‌های اعضای Tuple، بجای ذکر Item1 و ... دسترسی یافت که خوانایی بیشتری دارند.

و یا هنگام تعریف نوع خروجی، می‌توان نام پارامترهای متناظر را نیز ذکر کرد که به آن named elements هم می‌گویند:
static (int radius, double area) CalculateAreaOfCircle(int radius)
{
   return (radius, Math.PI * Math.Pow(radius, 2));
}
و نمونه‌ای از کاربرد آن به صورت ذیل است که در اینجا خروجی Tuple صرفا به یک متغیر از نوع var نسبت داده شده‌است و توسط نام پارامترهای خروجی متد، می‌توان به اعضای Tuple دسترسی یافت.
 var circle = CalculateAreaOfCircle(2);
Console.WriteLine($"A circle of radius, {circle.radius}," +
 $" has an area of {circle.area:N2}.");


مفهوم Deconstructing Tuples

مفهوم deconstruction که در ابتدای بحث عنوان شد صرفا مختص به Tuples نیست. در C# 7 می‌توان مشخص کرد که چگونه یک نوع خاص، به اجزای آن تجزیه شود. برای مثال کلاس شخص ذیل را درنظر بگیرید:
class Person
{
    private readonly string _firstName;
    private readonly string _lastName;
 
    public Person(string firstname, string lastname)
    {
        _firstName = firstname;
        _lastName = lastname;
    }
 
    public override String ToString() => $"{_firstName} {_lastName}";
 
    public void Deconstruct(out string firstname, out string lastname)
    {
        firstname = _firstName;
        lastname = _lastName;
    }
}
- در اینجا یک متد جدید را به نام Deconstruct مشاهده می‌کنید. کار این متد جدید که توسط کامپایلر استفاده خواهد شد، ارائه‌ی روشی است برای «تجزیه‌ی» یک نوع، به یک Tuple‌. متد Deconstruct تعریف شده‌ی در اینجا توسط پارامترهایی از نوع out، دو خروجی را مشخص می‌کنند. امکان تعریف این متد ویژه، به صورتیکه یک Tuple را بازگرداند، وجود ندارد.
- علت تعریف این دو خروجی هم به constructor و یا سازنده‌ی کلاس بر می‌گردد که دو ورودی را دریافت می‌کند. اگر یک کلاس چندین سازنده داشته باشد، به همان تعداد می‌توان متد Deconstruct تعریف کرد؛ به همراه خروجی‌هایی متناظر با نوع پارامترهای سازنده‌ها.
- علت استفاده‌ی از نوع خروجی out نیز این است که در #C نمی‌توان چندین overload را صرفا بر اساس نوع خروجی‌های متفاوت متدها تعریف کرد.
- متد Deconstruct به صورت خودکار در زمان تجزیه‌ی یک شیء به یک tuple فراخوانی می‌شود. در مثال زیر، شیء p1 به یک Tuple تجزیه شده‌است و این تجزیه بر اساس متد Deconstruct این کلاس مفهوم پیدا می‌کند:
 var p1 = new Person("Katharina", "Nagel");
(string first, string last) = p1;
Console.WriteLine($"{first} {last}");


امکان تعریف متد Deconstruct‌، به صورت یک متد الحاقی

روش اول تعریف متد ویژه‌ی Deconstruct را در مثال قبل، در داخل کلاس اصلی مشاهده کردید. روش دیگر آن، استفاده‌ی از متدهای الحاقی است که در این مورد خاص نیز مجاز است:
public class Rectangle
{
    public Rectangle(int height, int width)
    {
        Height = height;
        Width = width;
    }
 
    public int Width { get; }
    public int Height { get; }
}
 
public static class RectangleExtensions
{
    public static void Deconstruct(this Rectangle rectangle, out int height, out int width)
    {
        height = rectangle.Height;
        width = rectangle.Width;
    }
}
در اینجا کلاس مستطیل دارای سازنده‌ای با دو پارامتر است؛ اما متد Deconstruct آن به صورت یک متد الحاقی، خارج از کلاس اصلی تعریف شده‌است.
اکنون امکان انتساب وهله‌ای از این کلاس به یک Tuple وجود دارد:
 var r1 = new Rectangle(100, 200);
(int height, int width) = r1;
Console.WriteLine($"height: {height}, width: {width}");


امکان جایگزین کردن Anonymous types با Tuples

قطعه کد ذیل را در نظر بگیرید:
List<Employee> allEmployees = new List<Employee>()
{
  new Employee { ID = 1L, Name = "Fred", Salary = 50000M },
  new Employee { ID = 2L, Name = "Sally", Salary = 60000M },
  new Employee { ID = 3L, Name = "George", Salary = 70000M }
};
var wellPaid =
  from oneEmployee in allEmployees
  where oneEmployee.Salary > 50000M
  select new { EmpName = oneEmployee.Name,
               Income = oneEmployee.Salary };
در اینجا خروجی LINQ تهیه شده یک لیست anonymously typed است؛ با محدودیت‌هایی مانند عدم امکان استفاده‌ی از خروجی آن در سایر اسمبلی‌ها. این نوع‌های ویژه تنها محدود هستند به همان اسمبلی که در آن تعریف می‌شوند. اما در C# 7 می‌توان قطعه کد فوق را با Tuples به صورت ذیل بازنویسی کرد که این محدودیت‌ها را هم ندارد (با هدف به حداقل رساندن تعداد ViewModel‌های تعریفی یک برنامه):
var wellPaid =
  from oneEmployee in allEmployees
  where oneEmployee.Salary > 50000M
  orderby oneEmployee.Salary descending
  select (EmpName: oneEmployee.Name,
          Income: oneEmployee.Salary);
var highestPaid = wellPaid.First().EmpName;


سایر کاربردهای Tuples

از Tuples صرفا برای تعریف چندین خروجی از یک متد استفاده نمی‌شود. در ذیل نحوه‌ی استفاده‌ی از آن‌ها را جهت تعریف کلید ترکیبی یک شیء دیکشنری و یا استفاده‌ی از آن‌ها را در آرگومان جنریک یک متد async هم مشاهده می‌کنید:
public Task<(int index, T item)> FindAsync<T>(IEnumerable<T> input, Predicate<T> match)
{
   var dictionary = new Dictionary<(int, int), string>();
   throw new NotSupportedException();
}
راهنماهای پروژه‌ها
لیست مثال‌های همراه با سورس کد PdfReport
برای دریافت یکجای تمامی مثال‌های ذیل به این آدرس مراجعه کرده و بر روی لینک دانلود کلیک نمائید. همچنین توضیحات بیشتر و تکمیلی این مثال‌ها، در برچسب PdfReport سایت، قابل پیگیری و مطالعه هستند.

AccountingBalanceColumn/
چگونه باید از مقدار مانده ردیف قبلی در محاسبات ردیف جاری استفاده کرد (چیزی شبیه به گزارشات دفتر کل حسابداری).

AcroFormTemplate/
چگونه می‌توان از قالب‌های سفارشی تهیه شده توسط Open office در PdfReport استفاده کرد. اگر در یک سلول قرار است قالب پیچیده‌ای را نمایش دهید، یکی از روش‌های انجام کار استفاده از قالب‌های AcroForm است.

AdHocColumns/
چگونه تولید ستون‌های گزارشات را پویا کنیم (بدون نیاز به تعریف جزئیات آن‌ها). برای مثال اگر هربار کوئری متفاوتی را ارسال می‌کنید یا از منابع داده مختلفی با تعداد ستون‌های متغیر در گزارش نهایی استفاده می‌شود، می‌توانید با حذف قسمت تعاریف ستون‌ها، این نوع گزارشات پویا را تهیه نمائید.

AnnotationField/
نمایشی از قالب سلول سفارشی AnnotationField. Annotationها اشیایی خاص در فایل‌های PDF هستند که امکان نوشتن توضیحات طولانی را فراهم می‌کنند و نهایتا به شکل یک آیکون در گزارش ظاهر خواهند شد.

Barcodes/
مثالی در مورد نحوه تولید انواع بارکدهای مختلف مانند barcode 128 و barcode 39

CalculatedFields/
چگونه بر اساس فیلدهای موجود یک گزارش، ستون محاسبه شده جدیدی را تولید کنیم. همچنین مواردی مانند فرمت کردن عدد نمایش داده شده و اضافه کردن جمع به یک ستون نیز در این گزارش لحاظ شده است.

CharacterMap/
گزارشی شبیه به برنامه معروف character map ویندوز. در این گزارش نوع جدول به TableType.HorizontalStackPanel تنظیم شده است. به این ترتیب رکوردهای تولید شده به صورت افقی و پی در پی نمایش داده خواهند شد.

ChartImage/
نحوه قرار دادن نمودارهای MS Chart را در گزارشات، در این مثال مشاهده خواهید کرد.

CsvToPdf/
چگونه رکوردهای یک فایل CSV را تبدیل به فایل PDF کنیم؟ این مثال در حقیقت نحوه استفاده مستقیم از نتایج کوئری‌های LINQ را بیان می‌کند.

CustomCellTemplate/
چگونه یک قالب سلول سفارشی را تعریف کنیم. یک سری قالب پیش فرض مانند تصویر، متن و غیره در PdfReport به ازای هر سلول قابل تعریف است. اگر این موارد نیاز کاری شما را برآورده نمی‌کنند، می‌توانید آن‌ها را سفارشی سازی کنید.

CustomHeaderFooter/
چگونه هدر و فوتر گزارشات را سفارشی سازی کنیم؟

CustomPriceNumber/
چگونه یک قالب سلول سفارشی را جهت نمایش ویژه عدد مبلغ هر ردیف به شکل یک جدول پر شده از اعداد ایجاد کنیم.

DataAnnotations/
چگونه تعاریف خواص ستون‌ها را به کمک data annotations انجام داده و اینکار را ساده‌تر نمائیم. با استفاده از data annotations نیز می‌توان قسمت تعاریف ستون‌ها را کاملا حذف کرد.

DbImage/
چگونه تصاویر ذخیره شده در بانک اطلاعاتی را در گزارشات نمایش دهیم.

DigitalSignature/
چگونه امضای دیجیتال را به گزارشات PDF خود اضافه نمائیم.

DuplicateColumns/
چگونه از ستون‌هایی هم نام، استفاده کنیم. برای مثال اگر از دو جدول کوئری می‌گیرید و دو فیلد به نام‌های name اما با معانی و مقادیری متفاوت تعریف شده‌اند، چگونه باید ایندکس آن‌ها را جهت تمایز بهتر معرفی کرد.

DynamicCompile/
چگونه سورس یک گزارش PdfReport را به صورت پویا از یک فایل متنی ساده خوانده و کامپایل کنیم.

DynamicCrosstab/
چگونه یک گزارش Crosstab پویا را تعریف کنیم. برای مثال گزارشی که تعداد ستون‌های آن نامشخص است و هر بار بر اساس بازه روزهای گزارش‌گیری تعیین می‌شود.

EmailInMemoryPdf/
چگونه یک فایل Pdf تولید شده را به صورت خودکار به مقصدی خاص ایمیل کنیم.

Events/
چگونه می‌توان دقیقا پیش و پس از یک گزارش، تعاریف و عناصر دلخواه خود را اضافه کنیم؟

ExcelToPdf/
چگونه یک فایل اکسل را تبدیل به گزارش PdfReport کنیم؟

ExpensesCrosstab/
مثالی دیگر از نحوه تولید گزارشات Crosstab.

ExtraHeadingCells/
چگونه گزارشاتی را تولید کنیم که هدر آن‌ها بیش از یک ردیف است.

Grouping/
نحوه گروه بندی اطلاعات را در این گزارش بررسی خواهیم کرد.

HexDump/
یک گزارش ویژه از منبع داده‌ای anonymously typed.

HtmlCellTemplate/
چگونه می‌توان از Html جهت ساده سازی تعریف سلول‌های پیچیده که بیش از یک مقدار را نمایش می‌دهند استفاده کرد.

HtmlHeader/
چگونه می‌توان از Html برای ساده سازی هدر گزارش استفاده کرد.

HtmlHeaderRtl/
نسخه راست به چپ و فارسی مثال قبل.

IList/
چگونه می‌توان از لیست‌های جنریک گزارش تهیه کرد.

ImageFilePath/
چگونه می‌توان از تصاویر ذخیره شده در فایل سیستم، گزارش گرفت.

InjectCustomRows/
چگونه می‌توان ردیفی سفارشی را در بین ردیف‌های دریافت شده از بانک اطلاعاتی قرار داد.

InlineProviders/
چگونه می‌توان تعاریف سفارشی سلول‌ها را در همان محل تعریف گزارش به نحوی ساده‌تر تعریف کرد.

InMemory/
نحوه تولید فایل‌های PDF درون حافظه‌ای، مناسب جهت برنامه‌های وب ASP.NET (بدون نیاز به ذخیره فایل بر روی سرور)

MailingLabel/
چگونه گزارش‌های معروف برچسب‌های چاپی را توسط PdfReport تولید کنیم.

MasterDetails/
چگونه از روابط one-to-many بین دو جدول گزارش گیری کنیم؟

MergePdfFiles/
چگونه از چند منبع داده مختلف استفاده کرده و نهایتا گزارشات حاصل را یکی و تبدیل به یک فایل PDF کنیم. برای نمونه استفاده از سه جدول مختلف با هدرها و سرستون‌های متفاوت و سپس تولید یک گزارش یکپارچه از این سه، در قالب یک فایل نهایی. به علاوه در این مثال نحوه بازنویسی فوتر موجود نیز نمایش داده شده است (توسط WriterCustomizer آن).

MonthCalendar/
چگونه در گزارشات، تقویم میلادی را نمایش دهیم.

PdfA/
چگونه خروجی PDF حاصل را بر اساس استاندارد PdfA که مخصوص آرشیو و نگهداری است، تولید کنیم.

PersianFontsListToPdf/
چگونه از لیست قلم‌های نصب شده در سیستم گزارش Pdf تهیه کنیم.

PersianMonthCalendar/
بررسی نحوه نمایش تقویم شمسی، در گزارشات.

PersianRtl/
بررسی امکانات فارسی توکار کتابخانه PdfReport؛ مانند تهیه گزارشات راست به چپ، تاریخ شمسی، عدد به حروف و غیره.

ProgressReport/
چگونه درصد پیشرفت یک عملیات را در سلول‌ها نمایش دهیم. همچنین نحوه ایجاد گزارشات چند ستونی، برای صرفه جویی در میزان کاغذ مصرفی چاپ گزارشات را نیز در این گزارش مشاهده خواهید نمود.

QuestionsAcroForm/
مثالی در مورد نحوه استفاده از قالب‌های PDF تولید شده توسط Open office برای تولید برگه سؤالات امتحانی

QuestionsForm/
مثالی در مورد نحوه طراحی برگه سؤالات امتحانی توسط سفارشی سازی سلول‌ها در PdfReport

SQLiteDataReader/
چگونه از یک بانک اطلاعاتی SQLite گزارش تهیه کنیم.

StackedProperties/
چگونه در یک گزارش، در یک سلول بیش از یک فیلد را نمایش دهیم.

Tax/
چگونه یک گزارش فاکتور فروش طراحی کنیم.

WorkedHours/
چگونه گزارش حضور و غیاب پرسنل را تهیه کنیم.

WrapGroupsInColumns/
چگونه گزارشات چندستونی را تولید کنیم.

XmlToPdf/
چگونه داده‌های یک فایل XML را تبدیل به گزارش کنیم.

ZapfDingbatsSymbols/
چگونه از قلم مخصوص Symbols شرکت Adobe برای نمایش اشکال مختلف می‌توان استفاده کرد. 
مطالب
پیدا کردن آیتم‌های تکراری در یک لیست به کمک LINQ

گاهی از اوقات نیاز می‌شود تا در یک لیست، آیتم‌های تکراری موجود را مشخص کرد. به صورت پیش فرض متد Distinct برای حذف مقادیر تکراری در یک لیست با استفاده از LINQ موجود است که البته آن‌هم اما و اگرهایی دارد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد، اما باز هم این مورد پاسخ سؤال اصلی نیست (نمی‌خواهیم موارد تکراری را حذف کنیم).

برای حذف آیتم‌های تکراری از یک لیست جنریک می‌توان متد زیر را نوشت:
public static List<T> RemoveDuplicates<T>(List<T> items)
{
return (from s in items select s).Distinct().ToList();
}
برای مثال:
public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<string> sampleList =
new List<string>() { "A1", "A2", "A3", "A1", "A2", "A3" };
sampleList = RemoveDuplicates(sampleList);
foreach (var item in sampleList)
Console.WriteLine(item);
}
این متد بر روی لیست‌هایی با نوع‌های اولیه مانند string‌ و int و امثال آن درست کار می‌کند. اما اکنون مثال زیر را در نظر بگیرید:
public class Employee
{
public int ID { get; set; }
public string FName { get; set; }
public int Age { get; set; }
}

public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

lstEmp = RemoveDuplicates<Employee>(lstEmp);

foreach (var item in lstEmp)
Console.WriteLine(item.FName);
}
اگر متد TestRemoveDuplicates را اجرا نمائید، رکورد تکراری این لیست جنریک حذف نخواهد شد؛ زیرا متد distinct بکارگرفته شده نمی‌داند اشیایی از نوع کلاس سفارشی Employee را چگونه باید با هم مقایسه نماید تا بتواند موارد تکراری آن‌ها را حذف کند.
برای رفع این مشکل باید از آرگومان دوم متد distinct جهت معرفی وهله‌ای از کلاسی که اینترفیس IEqualityComparer را پیاده سازی می‌کند، کمک گرفت.
public static IEnumerable<TSource> Distinct<TSource>(this IEnumerable<TSource> source, IEqualityComparer<TSource> comparer);
که نمونه‌ای از پیاده سازی آن به شرح زیر می‌تواند باشد:

public class EmployeeComparer : IEqualityComparer<Employee>
{
public bool Equals(Employee x, Employee y)
{
//آیا دقیقا یک وهله هستند؟
if (Object.ReferenceEquals(x, y)) return true;

//آیا یکی از وهله‌ها نال است؟
if (Object.ReferenceEquals(x, null) ||
Object.ReferenceEquals(y, null))
return false;

return x.Age == y.Age && x.FName == y.FName && x.ID == y.ID;
}

public int GetHashCode(Employee obj)
{
if (Object.ReferenceEquals(obj, null)) return 0;
int hashTextual = obj.FName == null ? 0 : obj.FName.GetHashCode();
int hashDigital = obj.Age.GetHashCode();
return hashTextual ^ hashDigital;
}
}
اکنون اگر یک overload برای متد RemoveDuplicates با درنظر گرفتن IEqualityComparerتهیه کنیم، به شکل زیر خواهد بود:
public static List<T> RemoveDuplicates<T>(List<T> items, IEqualityComparer<T> comparer)
{
return (from s in items select s).Distinct(comparer).ToList();
}
به این صورت متد آزمایشی ما به شکل زیر (که وهله‌ای از کلاس EmployeeComparer‌ به آن ارسال شده) تغییر خواهد کرد:
public static void TestRemoveDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

lstEmp = RemoveDuplicates(lstEmp, new EmployeeComparer());

foreach (var item in lstEmp)
Console.WriteLine(item.FName);
}
پس از این تغییر، حاصل این متد تنها دو رکورد غیرتکراری می‌باشد.

سؤال: برای یافتن آیتم‌های تکراری یک لیست چه باید کرد؟
احتمالا مقاله "روش‌هایی برای حذف رکوردهای تکراری" را به خاطر دارید. اینجا هم می‌توان کوئری LINQ ایی را نوشت که رکوردها را بر اساس سن، گروه بندی کرده و سپس گروه‌هایی را که بیش از یک رکورد دارند، انتخاب نماید.
public static void FindDuplicates()
{
List<Employee> lstEmp = new List<Employee>()
{
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
new Employee(){ ID=2, Age=21, FName="F2"},
new Employee(){ ID=1, Age=20, FName="F1"},
};

var query = from c in lstEmp
group c by c.Age into g
where g.Count() > 1
select new { Age = g.Key, Count = g.Count() };

foreach (var item in query)
{
Console.WriteLine("Age {0} has {1} records", item.Age, item.Count);
}
}


Vote on iDevCenter
مطالب
Functional Programming - قسمت پنجم - وسواس استفاده از نوع های اولیه
در ادامه سری مقالات مرتبط با برنامه نویسی تابعی ، قصد دارم به استفاده کردن یا نکردن از نوع‌های داده اولیه (Primitive Types) را بررسی کنیم. پیشنهاد میکنم در صورتی که قسمت‌های قبلی را مطالعه نکرده اید ابتدا قسمت‌های قبل را بخوانید.

در طراحی مدل دامین، بیشتر مواقع از نوع‌های اولیه مانند int , string,… استفاده میکنیم و به عبارتی میتوانیم بگوییم در استفاده از این نوع داده وسواس داریم. قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:
public class UserFactory
{
    public User CreateUser(string email) {
        return new User(email);
    }
}
کلاس UserFactory، یک متد به نام CreateUser دارد که یک رشته را به عنوان ورودی میگیرد و یک شیء از کلاس User را بر می‌گرداند. خوب مشکل این متد کجاست؟
اگر به خاطر داشته باشید، در قسمت‌های قبلی در مورد مفهومی به نام Honesty صحبت کردیم. به طور ساده باید بتوانیم از روی امضای تابع، کاری را که تابع انجام میدهد و خروجی آن را ببینیم. این تابع Honest نیست؛ شرایطی که string می‌تواند درست نباشد، خالی باشد، طول غیر مجاز داشته باشد و ... را نمیتوانیم از امضای تابع حدس بزنیم.

برای روشن‌تر شدن بحث، مثال بالا را همیشه در ذهن خود داشته باشید. در این مثال، در تابع Divide که عمل تقسیم را انجام می‌دهد، پارامتر y که یک عدد از نوع int است، میتواند مقدار صفر را داشته باشد و باعث یک exception شود.و از آنجائیکه نوع خروجی این متد هم int است، انتظار دریافت یک exception را نداریم. در مورد exception‌ها به طول مفصل در قسمت قبلی صحبت کردیم. در مثال بالا تصور کنید که بجای یک ایمیل، از چند ایمیل به عنوان ورودی می‌خواهید استفاده کنید. آیا منطق Validation را به ازای هر پارامتر ورودی باید تکرار کنید؟

به طور کلی استفاده‌ی نابجا و بیش از حد از نوع‌های داده‌ی اولیه، باعث می‌شود تا Honesty متد‌ها را از دست بدهیم و قاعده‌ی DRY را نقض کنیم.

صحبت در مورد استفاده کردن یا نکردن، جنبه‌های زیادی دارد و یکی از مواردی است که در معماری DDD تحت عنوان Value Object به آن پرداخته شده. هدف ما در این قسمت از مقاله، صرفا پرداختن به گوشه‌ای از این مورد هست. ولی شما میتوانید برای مطالعه بیشتر و اطلاعات تکمیلی کتاب Domain-Driven Design: Tackling Complexity in the Heart of Software نوشته Eric Evans را مطالعه کنید.


به جای نوع‌های اولیه از چی استفاده کنیم؟

جواب خیلی ساده‌است؛ شما نیاز دارید تا یک Type اختصاصی را ایجاد کنید. برای مثال بجای استفاده از نوع string برای یک ایمیل، می‌توانید یک کلاس را به عنوان Email ایجاد کنید که مشخصه‌ای به نام Value دارد. این کار به روش‌های مختلفی قابل انجام است؛ اما پیشنهاد من استفاده از این روش هست:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;

namespace ValueOf
{
    public class ValueOf<TValue, TThis> where TThis : ValueOf<TValue, TThis>, new()
    {
        private static readonly Func<TThis> Factory;

        /// <summary>
        /// WARNING - THIS FEATURE IS EXPERIMENTAL. I may change it to do
        /// validation in a different way.
        /// Right now, override this method, and throw any exceptions you need to.
        /// Access this.Value to check the value
        /// </summary>
        protected virtual void Validate()
        {
        }

        static ValueOf()
        {
            ConstructorInfo ctor = typeof(TThis)
                .GetTypeInfo()
                .DeclaredConstructors
                .First();

            var argsExp = new Expression[0];
            NewExpression newExp = Expression.New(ctor, argsExp);
            LambdaExpression lambda = Expression.Lambda(typeof(Func<TThis>), newExp);

            Factory = (Func<TThis>)lambda.Compile();
        }

        public TValue Value { get; protected set; }

        public static TThis From(TValue item)
        {
            TThis x = Factory();
            x.Value = item;
            x.Validate();

            return x;
        }

        protected virtual bool Equals(ValueOf<TValue, TThis> other)
        {
            return EqualityComparer<TValue>.Default.Equals(Value, other.Value);
        }

        public override bool Equals(object obj)
        {
            if (obj is null)
                return false;

            if (ReferenceEquals(this, obj))
                return true;

            return obj.GetType() == GetType() && Equals((ValueOf<TValue, TThis>)obj);
        }

        public override int GetHashCode()
        {
            return EqualityComparer<TValue>.Default.GetHashCode(Value);
        }

        public static bool operator ==(ValueOf<TValue, TThis> a, ValueOf<TValue, TThis> b)
        {
            if (a is null && b is null)
                return true;

            if (a is null || b is null)
                return false;

            return a.Equals(b);
        }

        public static bool operator !=(ValueOf<TValue, TThis> a, ValueOf<TValue, TThis> b)
        {
            return !(a == b);
        }

        public override string ToString()
        {
            return Value.ToString();
        }
    }
}
در این روش، یک کلاس را به عنوان Value Object ایجاد کرده‌ایم. این کلاس، نوع اولیه‌ای را که با آن سر و کار داریم، در بر خواهد گرفت و منطق مربوط به مقایسه، همچنین عملگرهای == و != را هم از طریق Equals و GetHashCode، پیاده سازی کرده. برای مثال جهت کلاس ایمیل می‌توانیم به صورت زیر عمل کنیم:
public class EmailAddress : ValueOf<string, EmailAddress> { }
همچنین برای مقدار دهی این کلاس میتوانید به صورت زیر عمل کنید:
EmailAddress emailAddress = EmailAddress.From("foo@bar.com");
برای مثال‌های پیچیده‌تر مانند آدرس، که شامل آدرس، کد پستی و … می‌باشد، میتوانید با استفاده از امکان Tuple‌ها که از سی شارپ 7 به بعد معرفی شده، مانند مثال زیر عمل کنید:
public class Address : ValueOf<(string firstLine, string secondLine, Postcode postcode), Address> { }
و در نهایت برای نوشتن منطق مربوط به validation می‌توانید متد Validate را Override کنید و قاعده‌ی DRY را هم نقض نکنید.

روش معرفی شده‌ی در این مقاله، صرفا جهت آشنایی بیشتر شما و داشتن کدی تمیز‌تر از طریق مفاهیم برنامه نویسی تابعی خواهد بود. در دنیای واقعی، احتمالا مسائلی را برای ذخیره سازی این آبجکت‌ها و یا کار با کتابخانه‌هایی مانند Entity Framework خواهید داشت که به سادگی قابل حل است.

در صورتیکه مشکلی در پیاده سازی داشتید، می‌توانید مشکل خود را زیر همین مطلب و یا بر روی gist آن کامنت کنید.
مطالب
تعریف قالب‌های جداول سفارشی و کار با منابع داده‌ای از نوع Anonymous در PdfReport
تعدادی قالب جدول پیش فرض در PdfReport تعریف شده‌اند، مانند BasicTemplate.RainyDayTemplate ،BasicTemplate.SilverTemplate و غیره. نحوه تعریف این قالب‌ها بر اساس پیاده سازی اینترفیس ITableTemplate است. برای نمونه اگر یک قالب جدید را بخواهیم ایجاد کنیم، تنها کافی است اینترفیس یاد شده را به نحو زیر پیاده سازی نمائیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing;
using iTextSharp.text;
using PdfRpt.Core.Contracts;

namespace PdfReportSamples.HexDump
{
    public class GrayTemplate : ITableTemplate
    {
        public HorizontalAlignment HeaderHorizontalAlignment
        {
            get { return HorizontalAlignment.Center; }
        }

        public BaseColor AlternatingRowBackgroundColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.WhiteSmoke); }
        }

        public BaseColor CellBorderColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.LightGray); }
        }

        public IList<BaseColor> HeaderBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#990000")), new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#e80000")) }; }
        }

        public BaseColor RowBackgroundColor
        {
            get { return null; }
        }

        public IList<BaseColor> PreviousPageSummaryRowBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(Color.LightSkyBlue) }; }
        }

        public IList<BaseColor> SummaryRowBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(Color.LightSteelBlue) }; }
        }

        public IList<BaseColor> PageSummaryRowBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(Color.Yellow) }; }
        }

        public BaseColor AlternatingRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#333333")); }
        }

        public BaseColor HeaderFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.White); }
        }

        public BaseColor RowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#333333")); }
        }

        public BaseColor PreviousPageSummaryRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.Black); }
        }

        public BaseColor SummaryRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.Black); }
        }

        public BaseColor PageSummaryRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.Black); }
        }

        public bool ShowGridLines
        {
            get { return true; }
        }
    }
}
و برای استفاده از آن خواهیم داشت:
.MainTableTemplate(template =>
{
      template.CustomTemplate(new GrayTemplate());
})
چند نکته:
- در کتابخانه iTextSharp، کلاس رنگ توسط BaseColor تعریف شده است. به همین جهت خروجی رنگ‌ها را در اینجا نیز بر اساس BaseColor مشاهده می‌کنید. اگر نیاز داشتید رنگ‌های تعریف شده در فضای نام استاندارد System.Drawing را به BaseColor تبدیل کنید، فقط کافی است آن‌را به سازنده کلاس BaseColor ارسال نمائید.
- اگر علاقمند هستید که معادل رنگ‌های HTML ایی را در اینجا داشته باشید، می‌توان از متد توکار ColorTranslator.FromHtml استفاده کرد.
- برای تعریف رنگی به صورت شفاف (transparent) آن‌را مساوی null قرار دهید.
- در اینترفیس فوق، تعدادی از خروجی‌ها به صورت IList است. در این موارد می‌توان یک یا دو رنگ را حداکثر معرفی کرد. اگر دو رنگ را معرفی کنید یک گرادیان خودکار از این دو رنگ، تشکیل خواهد شد.
- اگر قالب جدید زیبایی را طراحی کردید، لطفا در این پروژه مشارکت کرده و آن‌را به صورت یک وصله ارائه دهید!


تهیه یک منبع داده ناشناس

مثال زیر را در نظر بگیرید. در اینجا قصد داریم معادل Ascii اطلاعات Hex را تهیه کنیم:
using System;
using System.Collections;
using System.Linq;

namespace PdfReportSamples.HexDump
{
    public static class PrintHex
    {
        public static char ToSafeAscii(this int b)
        {
            if (b >= 32 && b <= 126)
            {
                return (char)b;
            }
            return '_';
        }

        public static IEnumerable HexDump(this byte[] data)
        {
            int bytesPerLine = 16;
            return data
                        .Select((c, i) => new { Char = c, Chunk = i / bytesPerLine })
                        .GroupBy(c => c.Chunk)
                        .Select(g =>
                                  new
                                  {
                                      Hex = g.Select(c => String.Format("{0:X2} ", c.Char)).Aggregate((s, i) => s + i),
                                      Chars = g.Select(c => ToSafeAscii(c.Char).ToString()).Aggregate((s, i) => s + i)
                                  })
                        .Select((s, i) =>
                                        new
                                        {
                                            Offset = String.Format("{0:d6}", i * bytesPerLine),
                                            Hex = s.Hex,
                                            Chars = s.Chars
                                        });
        }
    }
}
نکته مهم این منبع داده، خروجی IEnumerable آن و Select نهایی عبارت LINQ ایی است که مشاهده می‌کنید. در اینجا اطلاعات به یک شیء ناشناس با اعضای Offset، Hex و Chars نگاشت شده‌اند.
مفهوم فوق از دات نت 3 به بعد تحت عنوان anonymous types در دسترس است. توسط این قابلیت می‌توان یک شیء را بدون نیاز به تعریف ابتدایی آن ایجاد کرد. این نوع‌های ناشناس توسط واژه‌های کلیدی new و var تولید می‌شوند. کامپایلر به صورت خودکار برای هر anonymous type یک کلاس ایجاد می‌کند.

نکته‌ای مهم حین کار با کلاس‌های ناشناس:
کلاس‌های ناشناس به صورت خودکار توسط کامپایلر تولید می‌شوند و ... از نوع internal هم تعریف خواهند شد. به عبارتی در اسمبلی‌های دیگر قابل استفاده نیستند. البته می‌توان توسط ویژگی assembly:InternalsVisibleTo ، تعاریف internal یک اسمبلی را دراختیار اسمبلی دیگری نیز گذاشت. ولی درکل باید به این موضوع دقت داشت و اگر قرار است منبع داده‌ای به این نحو تعریف شود، بهتر است داخل همان اسمبلی تعاریف گزارش باشد.

برای نمایش این نوع اطلاعات حاصل از کوئری‌های LINQ می‌توان از منبع داده پیش فرض AnonymousTypeList به نحو زیر استفاده کرد:
using System;
using System.Text;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.HexDump
{
    public class HexDumpPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\COUR.ttf",
                    Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.TTF");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("Hex Dump");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.CustomTemplate(new GrayTemplate());
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var data = Encoding.UTF8.GetBytes("The quick brown fox jumps over the lazy dog.");
                var list = data.HexDump();
                dataSource.AnonymousTypeList(list);
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Offset");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(0.5f);
                    column.HeaderCell("Offset");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Hex");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(2.5f);
                    column.HeaderCell("Hex");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Chars");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(1f);
                    column.HeaderCell("Chars");
                });
            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\HexDumpSampleRpt.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:
در اینجا منبع داده بر اساس کلاس‌های کمکی که تعریف کردیم، به نحو زیر مشخص شده است:
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var data = Encoding.UTF8.GetBytes("The quick brown fox jumps over the lazy dog.");
                var list = data.HexDump();
                dataSource.AnonymousTypeList(list);
            })
و سپس برای معرفی ستون‌های متناظر با این منبع داده ناشناس، فقط کافی است آن‌ها را به صورت رشته‌ای معرفی کنیم:
column.PropertyName("Offset");
//...
column.PropertyName("Hex");
//...
column.PropertyName("Chars");



نکته‌ای در مورد خواص تودرتو:
در حین استفاده از AnonymousTypeList امکان تعریف خواص تو در تو نیز وجود دارد. برای مثال فرض کنید که Select نهایی به شکل زیر تعریف شده است و در اینجا OrderInfoData نیز خود یک شیء است:
.Select(x => new
{
   OrderInfo = x.OrderInfoData
})
برای استفاده از یک چنین منبع داده‌ای، ذکر مسیر خاصیت تودرتوی مورد نظر نیز مجاز است:
column.PropertyName("OrderInfo.Price");