مطالب
نصب و راه اندازی SQL Server بر روی لینوکس با استفاده از Docker
 چند وقتی است مایکروسافت تعدادی از محصولات خود را به صورت سورس باز در اختیار برنامه نویسان قرار داده‌است. برای مثال شما می‌توانید در لینوکس یا مک، از نسخه‌ی net core. آن استفاده کنید. در این مقاله روش اجرای sql server را در لینوکس، با استفاده از docker؛ تشریح خواهیم کرد. همچنین با یک پروژه ساده net core.، بر روی دیتابیس add-migration را اجرا کرده و همچنین چند رکورد را در جدولی ثبت می‌کنیم. البته می‌توان نسخه‌ی نصبی sql server را بدون نیاز به docker نیز دانلود و آن را بر روی لینوکس نصب کرد.  


در این مقاله چه چیزی را پوشش خواهیم داد:‌

· راه اندازی داکر
· پیکره‌بندی container image
· وصل شدن به sql
· ساخت یک پروژه ساده net core.
· ایجاد دیتابیس
· ثبت رکورد در دیتابیس

 قبل از هرچیز باید داکر را بر روی سیستم عامل خود (لینوکس) نصب نماید. چون نصب داکر بر روی لینوکس از حوصله‌ی این مقاله خارج می‌باشد، می‌توانید با مراجعه به این لینک docker را نصب کنید. پس از نصب docker، برای اطمینان حاصل نمودن از نصب، با دستور docker version می‌توان کانفیگ داکر را مشاهده کرد:
 


بعد از اینکه docker را بر روی سیستم خود نصب کردید، می‌توانید از دستورات داکر استفاده کنید. در این مقاله می‌خواهیم sql server را بر روی داکر نصب و راه اندازی کنیم.
 

دانلود و نصب sql server بر روی داکر

ابتدا وارد این لینک شوید. همانطور که مشاهده میکنید، SQL Server در 3 نسخه‌ی ویندوز، لینوکس و docker قابل دانلود می‌باشد. چون میخواهیم sql server را بر روی docker نصب کنیم، پس گزینه‌ی docker را انتخاب کنید.


قبل از هرچیز باید Image اس‌‌کیوال سرور را بر روی داکر دانلود نمائید. برای این کار وارد سایت dockerhub شوید و عبارت microsoft/mssql-server-linux را جستجو کنید.


همانطور که در تصویر نیز مشاهد می‌کنید، این بسته 10 میلیون بار دریافت شده‌است! در ادامه دستور زیر را در ترمینال خود Paste کنید و منتظر بمانید تا دانلود شود:
docker pull microsoft/mssql-server-linux:2017-latest
همچنین با اسکرول کردن در این صفحه می‌توانید آموزش نصب و راه ندازی این image را ببینید. بعد از دانلود image مخصوص داکر، با دستور docker images all می‌توانید images دانلود شده را مشاهده کنید. ولی image‌ها به خودی خود  کاربردی ندارند و باید آن‌ها را اجرا کنیم.
برای اجرای image sql از دستور زیر استفاده میکنیم:
 sudo docker run -e 'ACCEPT_EULA=Y' -e 'SA_PASSWORD=<YourStrong!Passw0rd>' \
-p 1433:1433 --name sql1 \
-d mcr.microsoft.com/mssql/server:2017-latest
در این دستور:
docker run –name sql : کار ساخت و اجرای Docker container ای به نام sql را انجام می‌دهد.
'e 'ACCEPT_EULA=Y- : سبب قرار دادن مقدار yes در ACCEPT_EULA که در قسمت environment variables تعریف شده‌است، می‌شود.
Set the  SA_PASSWORD : پسورد  environment variable ای که شما انتخاب می‌کنید.
p 1433:1433- : شماره پورتی که Docker container بر روی آن اجرا میشود.
-d microsoft/mssql-server-linux:2017-latest : نام Image ای که می‌خواهیم اجرا کنیم.

همانطور که مشاهده می‌کنید، Docker container بر روی پورت 1433 اجرا می‌شود. برای مشاهده جزئیات بیشتر، با وارد کردن دستو docker ps a می‌توان لیست containerها و وضعیت آن‌ها را مشاهده کرد.


همانطور که ملاحظه میکنید، در قسمت status، عبارت up به معنای در حال اجرا بودن container است. اگر عبارت دیگری را مشاهده کردید، با دستور dockr start id و وارد کردن شماره image خود می‌توانید آن را اجرا کنید.

تا اینجا توانستیم sql server  را اجرا کنیم. برای توضیحات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
 

وصل شدن به sql
برای وصل شدن به دیتابیس باید connection string دیتابیس مربوطه را داشته باشیم. با توجه به کانفیگ‌هایی که در بالا انجام دادیم، connection string ما به شکل زیر خواهد بود:
Server Host: localhost
Port: 1433
Authentication: SQL Server Authentication
Login: SA
Password: <StrongPasswordYouSet>
اگر کانکشن را به درستی کانفیگ کرده باشید، باید یک دیتابیس به نام انتخابی شما ایجاد شده باشد. در ادامه همین کار را بر روی یک پروژه‌ی  ساده netcore. انجام خواهیم داد. اما برای وصل شدن از طریق docker باید ابتدا bash (دستورات sqlcmd) را بارگذاری کنیم، تا بتوانیم به sqlcmd بر روی container در حال اجرا، دسترسی پیدا کنیم:
sudo docker exec -it sql1 "bash"
پس از آن باید sqlcmd  را به صورت مستقیم و از آدرس فیزیکی سیستم، درون container بارگذاری کنید:
/opt/mssql-tools/bin/sqlcmd -S localhost -U SA -P '<YourNewStrong!Passw0rd>'
اگر دستور فوق با موفقیت اجرا شود ، عبارت 1> در ترمینال به نمایش در می‌آید. یعنی هم اکنون می‌توانید با تایپ دستوارت، آن‌ها را در sqlcmd اجرا کنید:


تا اینجای کار sql server  آماده‌ی اجرا دستورات شما می‌باشد. در ادامه می‌خواهیم چند دستور ساده‌ی sql را بر روی آن اجرا کنیم.


ساخت دیتابیس
با دستور sqlcmd زیر، ابتدا یک دیتابیس را میسازیم:
 CREATE DATABASE TestDB

ساخت جدول
در ادامه، دستور زیر را برای ساخت جدول مینویسیم:
 CREATE TABLE Inventory (id INT, name NVARCHAR(50), quantity INT)

ایجاد رکورد
مرحله بعدی، ایجاد یک رکورد جدید در دیتابیس میباشد:
 INSERT INTO Inventory VALUES (1, 'banana', 150); INSERT INTO Inventory VALUES (2, 'orange', 154);

در آخر با استفاده از دستور go، کوئری‌های بالا را اجرا می‌کنیم. اکنون باید یک دیتابیس جدید به نام TestDB و یک جدول جدید نیز به نام Inventory همچنین یک رکورد جدید در آن ثبت شده باشد. برای مشاهده‌ی تغییرات بالا، از دستورات زیر استفاده میکنیم:
- با دستور زیر لیست دیتابیس‌های موجود را می‌توان دید:
 SELECT Name from sys.Databases
- کو ئری select از دیتابیس:
 SELECT * FROM Inventory WHERE quantity > 152;

و با استفاده از دستور quit میتوانید از cmd خارج شوید.

تا اینجا توانستیم docker را بر روی سیستم راه ندازی و همچنین sql server  را بر روی آن نصب و اجرا کنیم. همچنین با دستورات sqlcmd توانستیم بر روی sql کوئری بزنیم.


ساخت و وصل شدن یک پروژه‌ی net core. و وصل شدن به sql server

حال میخواهیم با یک پروژه‌ی ساده‌ی net core. به sql server فوق وصل شده و یک جدول را به دیتابیس مذکور اضافه کرده و یک کوئری اضافه کردن رکوردی را به آن جدول بنویسیم. برای شروع، یک پروژه‌ی خالی net core. را ایجاد می‌کنیم. برای مثال یک پروژه‌ی api را ایجاد میکنیم:
dotnet new webapi -o dockerapi
سپس دو پکیج زیر را به آن اضافه میکنیم:
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Design
در این مثال می‌خواهیم جدول Students را ایجاد و یک رکورد را در آن ثبت نماییم. پس یک کلاس را به نام Students ساخته و property‌های زیر را در آن مینویسیم:
public class Students
{
       public int Id { get; set; }
       public string Name { get; set; }
       public string Phone { get; set; }
}
مرحله‌ی بعد، ساخت context میباشد. برای اینکه وارد جزئیات نشویم، از قابلیت Scaffold استفاده می‌کنیم و context را تولید میکنیم:
 dotnet ef dbcontext scaffold "Server=localhost,1433\\Catalog=tutorial_database;Database=<YOUR_DATABASE_NAME>;User=SA;Password=<StrongPasswordYouSet>;" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
پس از اجرای دستور بالا، context ساخته میشود. حال دورن context، یک DbSet را از students ایجاد میکنیم. بعد نوبت به تنظیم کردن connection string می‌رسد. داخل کانتکست، connection string را تنظیم کنید. همچنین connection string داخل appsettings.json  را نیز تنظیم کنید:
"ConnectionStrings": {
  "TestingDatabase": "Server=localhost:1433\\Database=<YourDatabaseName>;User=SA;Password=<StrongPasswordYouSet>;"
}
بعد از تنظیم کردن connection string، باید migration را بزنیم تا تغییرات context را مشاهده کنیم. با دستور زیر migration خود را اضافه کنید:
 dotnet ef migrations add <NAME_OF_MIGRATION>


همانطور که مشاهده می‌کنید، migrations اضافه شده و موجودیت هم اضافه شده‌است. حال باید بر روی migrations خود آپدیت بزنیم:
ef database update

همانطور که در شکل بالا نیز مشاهده می‌کنید، دیتابیس ما ایجاد شده‌است. حال به docker برمی‌گردیم و با دستور زیر، لیست تمام دیتابیس‌های موجود را نمایش میدهیم:

همانطور که مشاهده می‌کنید، دیتابیس برای ما ایجاد شده. با دستور زیر می‌توان جدول دیتابیس را مشاهده کرد:
 SELECT TABLE_NAME FROM dockerdb.INFORMATION_SCHEMA.TABLES WHERE TABLE_TYPE = 'BASE TABLE'
مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 3
لطفا قسمت دوم را در اینجا مطالعه بفرمایید

خدمت دوستان عزیز مطلبی را عرض کنم که البته باید در ابتدای این سری مقالات متذکر می‌شدم. این سری مقالات Dart مرجع کاملی برای یادگیری Dart نمی‌باشد. فقط یک Quick Start یا Get Started محسوب می‌شود برای آشنایی مقدماتی با ساختار Dart. از عنوان مقاله هم این موضوع قابل درک و تشخیص می‌باشد. همچنین فرض شده است که دوستان آشنایی مقدماتی با جاوااسکریپت و مباحث شی گرایی را نیز دارند. البته اگر مشغله کاری به بنده این اجازه را بدهد، مطالب جامع‌تری را در این زمینه آماده و منتشر می‌کنم.

گام پنجم: ذخیره سازی اطلاعات در فضای محلی یا Local
در این گام، تغییرات badge را در فضای ذخیره سازی سیستم Local نگهداری می‌نماییم؛ بطوری که اگر دوباره برنامه را راه اندازی نمودید، badge با داده‌های ذخیره شده در سیستم Local مقداردهی اولیه می‌گردد.
کتابخانه dart:convert را به منظور استفاده از کلاس مبدل JSON به فایل piratebadge.dart اضافه نمایید.
import 'dart:html';
import 'dart:math' show Random;

import 'dart:convert' show JSON;
همچنین یک Named Constructor یا سازنده‌ی با نام را به کلاس PirateName بصورت زیر اضافه کنید.
class PirateName {
  ...
  PirateName.fromJSON(String jsonString) {
    Map storedName = JSON.decode(jsonString);
    _firstName = storedName['f'];
    _appellation = storedName['a'];
  }
}
توضیحات
- جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد Json به این لینک مراجعه نمایید
- کلاس JSON جهت کار با داده هایی به فرمت Json استفاده می‌شود که امکاناتی را جهت دسترسی سریعتر و راحت‌تر به این داده‌ها فراهم می‌کند.
- سازنده‌ی PirateName.fromJSON، از یک رشته حاوی داده‌ی Json، یک نمونه از کلاس PirateName ایجاد می‌کند.
- سازنده‌ی PirateName.fromJSON، یک Named Constructor می‌باشد. این نوع سازنده‌ها دارای نامی متفاوت از نام سازنده‌های معمول هستند و بصورت خودکار نمونه ای از کلاس مورد نظر را ایجاد نموده و به عنوان خروجی بر می‌گردانند.
- تابع JSON.decode یک رشته‌ی حاوی داده‌ی Json را تفسیر نموده و اشیاء Dart را از آن ایجاد می‌کند.
یک Getter به کلاس PirateName اضافه کنید که مقادیر ویژگی‌های آن را به یک رشته Json تبدیل می‌کند
class PirateName {
  ...
  String get jsonString => JSON.encode({"f": _firstName, "a": _appellation});
}
جهت ذخیره سازی آخرین تغییرات کلاس PirateName در فضای ذخیره سازی Local، از یک کلید استفاده می‌کنیم که مقدار آن محتوای PirateName می‌باشد. در واقع فضای ذخیره سازی Local داده‌ها را به صورت جفت کلید-مقدار یا Key-Value Pairs نگهداری می‌نماید. جهت تعریف کلید، یک متغیر رشته ای را بصورت top-level و به شکل زیر تعریف کنید.
final String TREASURE_KEY = 'pirateName';

void main() {
  ...
}
زمانیکه تغییری در badge name صورت گرفت، این تغییرات را در فضای ذخیره سازی Local، توسط ویژگی window.localStorage ذخیره می‌نماییم. تغییرات زیر را در تابع setBadgeName اعمال نمایید
void setBadgeName(PirateName newName) {
  if (newName == null) {
    return;
  }
  querySelector('#badgeName').text = newName.pirateName;
  window.localStorage[TREASURE_KEY] = newName.jsonString;
}
تابع getBadgeNameFromStorage را بصورت top-level تعریف نمایید. این تابع داده‌های ذخیره شده را از Local Storage بازیابی نموده و یک شی از نوع کلاس PirateName ایجاد می‌نماید.
void setBadgeName(PirateName newName) {
  ...
}

PirateName getBadgeNameFromStorage() {
  String storedName = window.localStorage[TREASURE_KEY];
  if (storedName != null) {
    return new PirateName.fromJSON(storedName);
  } else {
    return null;
  }
}
در پایان نیز تابع setBadgeName را به منظور مقدار دهی اولیه به badge name، در تابع main، فراخوانی می‌نماییم.
void main() {
  ...
  setBadgeName(getBadgeNameFromStorage());
}
حال به مانند گامهای قبل برنامه را اجرا و بررسی نمایید.

گام ششم: خواندن نام‌ها از فایل‌های ذخیره شده به فرمت Json
در این گام کلاس PirateName را به گونه‌ای تغییر می‌دهیم که نام‌ها را از فایل Json بخواند. این عمل موجب می‌شود تا به راحتی اسامی مورد نظر را به فایل اضافه نمایید تا توسط کلاس خوانده شوند، بدون آنکه نیاز باشد کد کلاس را مجددا دستکاری کنید.
به منوی File > New File... مراجعه نموده و فایل piratenames.json را با محتوای زیر ایجاد نمایید. این فایل را در پوشه 1-blankbadge و در کنار فایلهای HTML و Dart ایجاد کنید.
{ "names": [ "Anne", "Bette", "Cate", "Dawn",
        "Elise", "Faye", "Ginger", "Harriot",
        "Izzy", "Jane", "Kaye", "Liz",
        "Maria", "Nell", "Olive", "Pat",
        "Queenie", "Rae", "Sal", "Tam",
        "Uma", "Violet", "Wilma", "Xana",
        "Yvonne", "Zelda",
        "Abe", "Billy", "Caleb", "Davie",
        "Eb", "Frank", "Gabe", "House",
        "Icarus", "Jack", "Kurt", "Larry",
        "Mike", "Nolan", "Oliver", "Pat",
        "Quib", "Roy", "Sal", "Tom",
        "Ube", "Val", "Walt", "Xavier",
        "Yvan", "Zeb"],
  "appellations": [ "Awesome", "Captain",
        "Even", "Fighter", "Great", "Hearty",
        "Jackal", "King", "Lord",
        "Mighty", "Noble", "Old", "Powerful",
        "Quick", "Red", "Stalwart", "Tank",
        "Ultimate", "Vicious", "Wily", "aXe", "Young",
        "Brave", "Eager",
        "Kind", "Sandy",
        "Xeric", "Yellow", "Zesty"]}
این فایل شامل یک شی Json با دو لیست رشته ای می‌باشد.
به فایل piratebadge.html مراجعه نمایید و فیلد input و المنت button را غیر فعال نمایید.
...
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15" disabled>
  </div>
  <div>
    <button id="generateButton" disabled>Aye! Gimme a name!</button>
  </div>
...
این دو المنت پس از اینکه تمامی نام‌ها از فایل Json با موفقیت خوانده شدند فعال می‌گردند.
کتابخانه dart:async را در ابتدای فایل دارت import نمایید
import 'dart:html';
import 'dart:math' show Random;
import 'dart:convert' show JSON;

import 'dart:async' show Future;
توضیحات
- کتابخانه dart:async برنامه نویسی غیر همزمان یا asynchronous را فراهم می‌کند
- کلاس Future روشی را ارئه می‌کند که در آن مقادیر مورد نیاز در آینده ای نزدیک و به صورت غیر همزمان واکشی خواهند شد.
در مرحله بعد لیست‌های names و appellations را با کد زیر بصورت یک لیست خالی جایگزین نمایید.
class PirateName {
  ...
  static List<String> names = [];
  static List<String> appellations = [];
  ...
}
توضیحات
- مطمئن شوید که کلمه کلیدی final را از تعاریف فوق حذف نموده اید
- [] معادل new List() می‌باشد
- کلاس List یک نوع Generic می‌باشد که می‌تواند شامل هر نوع شی ای باشد. اگر می‌خواهید که لیست شما فقط شامل داده هایی از نوع String باشد، آن را بصورت List<String> تعریف نمایید.
دو تابع static را بصورت زیر به کلاس PirateName اضافه نمایید
class PirateName {
  ...

  static Future readyThePirates() {
    var path = 'piratenames.json';
    return HttpRequest.getString(path)
        .then(_parsePirateNamesFromJSON);
  }
  
  static _parsePirateNamesFromJSON(String jsonString) {
    Map pirateNames = JSON.decode(jsonString);
    names = pirateNames['names'];
    appellations = pirateNames['appellations'];
  }
}
توضیحات
- کلاس HttpRequest یک Utility می‌باشد که داده‌ها را از یک آدرس یا URL خاص واکشی می‌نماید.
- تابع getString یک درخواست را به صورت GET ارسال می‌نماید و رشته ای را بر می‌گرداند
- در کد فوق از کلاس Future استفاده شده است که موجب می‌شود درخواست GET بصورت غیر همزمان ارسال گردد.
- زمانیکه Future با موفقیت خاتمه یافت، تابع then فراخوانی می‌شود. پارامتر ورودی این تابع، یک تابع می‌باشد که پس از خاتمه درخواست GET اجرا خواهد شد. به این نوع توابع که پس از انجام یک عملیات خاص بصورت خودکار اجرا می‌شوند توابع CallBack می‌گویند.
- زمانیکه Future با موفقیت خاتمه یافت، اسامی از فایل Json خوانده خواهند شد
- تابع readyThePirates دارای نوع خروجی Future می‌باشد بطوری که برنامه اصلی در زمانی که فایلها در حال خوانده شدن هستند، به کار خود ادامه میدهد و متوقف نخواهد شد
یک متغیر top-level از نوع SpanElement در کلاس PirateName ایجاد کنید.
SpanElement badgeNameElement;

void main() {
  ...
}
تغییرات زیر را در تابع main ایجاد کنید.
void main() {
  InputElement inputField = querySelector('#inputName');
  inputField.onInput.listen(updateBadge);
  genButton = querySelector('#generateButton');
  genButton.onClick.listen(generateBadge);
  
  badgeNameElement = querySelector('#badgeName');
  ...
}
کد زیر را نیز به منظور خواندن نام‌ها از فایل Json اضافه کنید. در این کد اجرای موفقیت آمیز درخواست و عدم اجرای درخواست، هر دو به شکلی مناسب مدیریت شده اند. 
void main() {
  ...
  
  PirateName.readyThePirates()
    .then((_) {
      //on success
      inputField.disabled = false; //enable
      genButton.disabled = false;  //enable
      setBadgeName(getBadgeNameFromStorage());
    })
    .catchError((arrr) {
      print('Error initializing pirate names: $arrr');
      badgeNameElement.text = 'Arrr! No names.';
    });
}
توضیحات
- تابع readyThePirates فراخوانی شده است که یک Future بر می‌گرداند.
- زمانی که Future با موفقیت خاتمه یافت تابع CallBack موجود در تابع then فراخوانی می‌شود.
- (_) به عنوان پارامتر ورودی تابع then ارسال شده است، به این معنا که از پارامتر ورودی صرف نظر شود.
- تابع then المنت‌های صفحه را فعال می‌کند و داده‌های ذخیره شده را بازیابی می‌نماید
- اگر Future با خطا مواجه شود، توسط تابع catchError که یک تابع CallBack می‌باشد، پیغام خطایی را نمایش می‌دهیم.
برنامه را به مانند گامهای قبل اجرا نموده و نتیجه را مشاهده نمایید
مطالب
چگونه نرم افزارهای تحت وب سریعتری داشته باشیم؟ قسمت هشتم
قسمت هفتم 

22. استفاده از  CSS Sprites 
ایده اصلی این تکنیک به این صورت است که تمامی عکس‌های کوچک (دراینجا همه 100 عکس) در قالب یک تصویر بزرگ قرار خواهد گرفت و با استفاده از CSS مختصات هر عکس کوچک را در تصویر بزرگ پیدا کرده و نمایش می‌دهیم. یکی شدن 100 عکس کوچک به یک عکس بزرگ، تاثیر زیادی در پایین آمدن حجم عکس جدید خواهد داشت و مرورگر شما به جای درخواست 100 عکس از سرور، تنها یکی دانلود می‌کند و از این به بعد از کش مرورگر برای بازیابی آن استفاده می‌کند. این موضوع به معنی ترافیک کمتر شبکه و آزاد شدن منابع پر ارزش حافظه، cpu و پهنای باند در سمت سرور و کاربران. برای اطلاع بیشتر از این تکنیک می‌توانید به این مقاله مراجعه نمایید.

23. استفاده مطلوب از AJAX
شما می‌توانید برای لود کردن بخش‌های مخفی در صفحه خود از AJAX کمک بگیرید. به جای دانلود کردن تمامی بخش‌های صفحه در مرورگر کاربر، بخش هایی که در دید کاربر قرار ندارد را به صورت AJAX بارگیری کنید. نمونه ای از این تکنیک را در این صفحه مشاهده نموده و البته از کد آن استفاده نمایید.

24. حذف HTTP modules های اضافی
HTTP modules هایی را که در برنامه خود استفاده نمی‌کنید را حذف کنید. این کار یعنی سربار مدیریتی کمتر در ماژول ASP.NET سرور شما. برای اجرای این مورد می‌توانید از کدی مشابه این کد در web.config خود استفاده کنید:
<httpModules>
    <remove name="OutputCache"/>
    <remove name="Session"/>
    <remove name="WindowsAuthentication"/>
    <remove name="FormsAuthentication"/>
    <remove name="PassportAuthentication"/>
    <remove name="RoleManager"/>
    <remove name="UrlAuthorization"/>
    <remove name="FileAuthorization"/>
    <remove name="AnonymousIdentification"/>
    <remove name="Profile"/>
    <remove name="ErrorHandlerModule"/>
    <remove name="ServiceModel"/>
</httpModules>
البته حواستان به این موضوع باشد ماژول‌های مورد استفاده در برنامه خود را حذف نکنید که در این صورت ممکن است این آخرین پروژه شما با صاحب کارتان باشد!
مطالب
اجرای سرویسهای NodeJS در ASP.NET Core
 این نوشتار در مورد نحوه اجرای سرویس‌های NodeJS در ASP.NET Core می‌باشد؛ زیرا تعداد زیادی از Package‌های سورس باز و با کیفیت بالا به فرم Node package manager یا به اصطلاح NPM موجود و قابل دریافت می‌باشند. NPM بزرگترین مخزن دنیا از لحاظ وجود بسته‌های نرم افزاری سورس باز است. به همین جهت بسته Microsoft.AspNetCore.NodeServices، جهت استفاده از این بسته‌ها در برنامه‌های ASP.NET Core ارائه شده‌است. برای استفاده از سرویسهای Node ابتدا باید ارجاعی را به بسته Microsoft.AspNetCore.NodeServices داشته باشید. برای این منظور میتوانید از دستور dotnet add package Microsoft.AspNetCore.NodeServices استفاده نمایید. البته اگر از آخرین نسخه NET Core. استفاده میکنید، لزومی به ارجاع به بسته فوق نمی‌باشد و به صورت پیشفرض در بسته Microsoft.AspNetCore.All موجود است.
سپس متد ()ConfigurationServices را جهت اضافه کردن میان افزار Node Services به خط لوله درخواستها (request pipeline) ویرایش میکنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    services.AddNodeServices();
}

حال میتوانید به وهله‌ای از اینترفیس INodeServices، از طریق تزریق وابستگی‌ها دسترسی داشته باشید. اینترفیس INodeServices یک Api می‌باشد و مشخص می‌کند که کدام قطعه از کد NET. میتواند کد جاوااسکریپتی را که در محیط Node اجرا می‌شود، فراخوانی کند. همچنین میتوانید از خاصیت FromServices برای دریافت وهله‌ای از اینترفیس INodeServices در اکشن خود استفاده نمایید.
public async Task<IActionResult> Add([FromServices] INodeServices nodeServices)
{
    var num1 = 10;
    var num2 = 20;
    var result = await nodeServices.InvokeAsync<int>("AddModule.js", num1, num2);
    ViewData["ResultFromNode"] = $"Result of {num1} + {num2} is {result}";
    return View();
}

سپس کد جاوااسکریپتی متناظر با تابعی را که توسط متد InvokeAsync فراخوانی میشود، به صورت زیر می‌نویسیم:
module.exports = function(callback, num1, num2) { 
  var result = num1 + num2;
  callback(null, result); 
};
دقت کنید که نام فایل جاوااسکریپت باید همنام با پارامتر اول متد InvokeAsync و تعداد پارامترهای تابع باید مساوی با پارامترهایی باشد که به تابع فراخوانی شده جاوااسکریپت ارسال می‌شود.

حال بیاییم مثالی دیگر را مرور کنیم. میخواهیم از صفحه وب درخواستی، عکسی را تهیه کنیم. بدین منظور از کتابخانه url-to-image استفاده میکنیم. برای نصب آن دستور npm install --save url-to-image را در خط فرمان تایپ میکنیم.

بعد از اتمام نصب این بسته، متدی را برای دریافت اطلاعات ارسالی این کتابخانه تدارک میبینیم.

 [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> GenerateUrlPreview([FromServices] INodeServices nodeServices)
        {
            var url = Request.Form["Url"].ToString();
            var fileName = System.IO.Path.ChangeExtension(DateTime.UtcNow.Ticks.ToString(), "jpeg");
            var file = await nodeServices.InvokeAsync<string>("UrlPreviewModule.js", url, System.IO.Path.Combine("PreviewImages", fileName));
            return Content($"/Home/Download?img={fileName}");
        }

        public IActionResult Download()
        {
            var image = Request.Query["img"].ToString();
            var fileName = System.IO.Path.Combine("PreviewImages", image);
            var isExists = System.IO.File.Exists(fileName);

            if (isExists)
            {
                Response.Headers.Add($"Content-Disposition", "attachment; filename=\"" + image + "\"");
                var bytes = System.IO.File.ReadAllBytes(fileName);
                return File(bytes, "image/jpeg");
            }
            else
            {
                return NotFound();
            }
        }

سپس متد UrlPreviewModule.js را به صورت زیر مینویسیم:

var urlToImage = require('url-to-image');
module.exports = function (callback, url, imageName) {
    urlToImage(url, imageName).then(function () {
        callback(null, imageName);
    }).catch(function (err) {
        callback(err, imageName);
    });
};


سرویس‌های Node به توسعه دهندگان ASP.NET Core امکان استفاده از اکوسیستم NPM را که دارای قابلیتهای فراوانی می‌باشد، میدهد. 

مطالب
کمی درباره دستورات using
شخصی سازی using directives
موقعی که یک کلاس جدید را در VS.NET باز میکنید، فضاهای نامی مشخص و تکراری، همیشه به صورت پیش فرض صدا زده شده‌اند و این فضاهای نام را مایکروسافت بر اساس بیشترین کاربرد و استفاده توسط برنامه نویسان قرار داده است؛ ولی در خیلی از اوقات این فضاهای نام پیش فرض، چنان هم برای خیلی از برنامه نویسان کاربردی نداشته یا با توجه به برنامه هایی که می‌نویسند همیشه متفاوت هست و هربار مجبورند فضاهای نام خاصی را صدا بزنند.
 برای مثال فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations را در نظر بگیرید که برنامه نویس میخواهد برای مدل‌های نوشته شده خود از تگ‌های متا استفاده کند و باید در هرکلاس ساخته شده، یکبار مورد بالا را صدا بزند که بیشتر باعث کند شدن کار برنامه نویس می‌شود. پس باید کاری کنیم که پیش فرض‌های فضای نام به آنچه خودمان میخواهیم تغییر پیدا کند.
برای این منظور، به محل نصب ویژوال استودیو رفته و مسیر زیر را دنبال کنید (به مسیر دقت کنید ،در اینجا زبان سی شارپ انتخاب شده است):
X:\...\IDE\ItemTemplates\CSharp\Code\1033
در اینجا تعدادی دایرکتوری با اسامی آشنا می‌بینید که داخل هر کدام از آن‌های یک فایل به اسم class.cs هست و اگر آن را باز کنید یک نمونه یا قالب برای using‌‌ها قابل مشاهده است. برای مثال ما وارد دایرکتوری class می‌شویم و فایل class.cs را باز می‌کنیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
$if$ ($targetframeworkversion$ >= 3.5)using System.Linq;
$endif$using System.Text;
$if$ ($targetframeworkversion$ >= 4.5)using System.Threading.Tasks;
$endif$
namespace $rootnamespace$
{
    class $safeitemrootname$
    {
    }
}
الان باید با یک نگاه به الگو، مشخص باشد که چکار باید بکنید.
یک سری از فضاهای نام که در تمامی فریمورک‌ها استفاده میشوند به همان شکل عادی نوشته شده‌اند. ولی آنهایی که از نسخه‌ی خاصی از یک فریم ورک اضافه شده‌اند باید توسط شرط مورد نظر اضافه شده و اعلام شود که این فضای نام از چه نسخه‌ی فریم ورکی به بعد باید اضافه گردد:
$if$ ($targetframeworkversion$ >= 3.5)using System.Linq;//فضای نام مورد نظر
$endif$
حالا تغییرات را ذخیره کنید و در VS.NET یک کلاس جدید را ایجاد کنید. همانطور که خواهید دید، تغییرات شما اعمال شده‌است. برای اعمال تغییرات نیازی به بستن و باز کردن مجدد VS.NET نمی‌باشد. در لحظه ایجاد کلاس الگو خوانده می‌شود.
حال در همان دایرکتوری سی شارپ دقت کنید، می‌بینید که برای موارد دیگری هم فایل هایی وجود دارند. برای مثال برای اینترفیس‌ها یا silverlight و ... که هر کدام را می‌توانید جداگانه تغییر دهید.
نکته:احتمال دارد در نسخه‌های متفاوت به خصوص پایین‌تر مثل نسخه 8 ویژوال استودیو ، فایل class.cs به صورت zip باشد که بعد از تغییرات باید دوباره به حالت zip بازگردانده شود.

حذف فضای نام‌های اضافی
هر موقع که کلاس جدیدی میسازیم، namespace‌ها به صورت پیش فرض که در بالا اشاره کردیم وجود دارند و شاید اصلا در آن کلاس از آن‌ها استفاده نمی‌کنیم یا حتی خودمان در حین نوشتن کدها چند namespace خاص را اضافه می‌کنیم که شاید در طول برنامه نویسی چندتایی را بلا استفاده بگذاریم. برای همین همیشه فضای نام هایی صدا زده شده‌اند که اصلا در آن کلاس استفاده نشده‌اند. پس برای همین بهتر هست که این رفرنس‌های بلا استفاده را پیدا کرده و آن‌ها را حذف کنیم.
شاید این سوال برای بعضی‌های پدید بیاد که چرا باید این‌ها را حذف کنیم، چون کاری هم با ما ندارند و ما هم کاری با آن‌ها نداریم؟
این کار چند علت میتواند داشته باشد:
  • تمیزکاری کد و خلوت شدن فضای کد‌نویسی
  • ممکن هست بعدها گیج کننده شود که من چرا از این‌ها استفاده کردم؟ در آینده با نگاه به یک کد تمیزتر متوجه میشوید یک کد از چه چیزهایی برای انجام کارش بهره‌مند شده و هم اینکه در کارهای گروهی و تیمی هم این مورد به شدت تاثیرگذار هست.
  • باعث کند شدن تحلیل‌های ایستا میشه (اینجا و اینجا )
  • کمپایل شدن کد کندتر میشه
  • موقع تست برنامه، اجرای اولیه کندتر خواهد بود چون CLR باید این نوع موارد را شناسایی و حذف کند
همه موارد بالا در مورد رفرنس‌های موجود یا همان dll‌های موجود در شاخه‌ی Bin و References هم صدق می‌کند.
برای حذف فضاهای نام اضافی در یک صفحه می‌توانید از طریق این مسیر انجام بدید:
Edit>IntelliSense >Organize Usings>Remove Unused using
برای مرتب سازی هم گزینه Sort Usings و انجام هر دو کار Remove and Sort موجود هست.
البته اگه روی صفحه هم راست کلیک کنید گزینه Organize Usings هم وجود دارد.
می توانید از ابزارهایی چون  Power tools Extensions هم استفاده کنید (در صورتی که ویژوال استودیوی شما گزینه‌های مورد نظر را ندارد، این ابزار را نصب نمایید) 
در صورتی که از ابزارهایی چون  telerik  یا  devexpress  استفاده می‌کنید یا از هر ابزار اضافی که بر روی IDE نصب می‌شود، عموما چنین گزینه هایی حتی با امکانات وسیعتر وجود دارند. مثلا  whole tomato  هم یکی از این ابزارهاست.
این نکته را هم خاطر نشان کنم در صورتیکه فضاهای نامی بین پیش پردازنده ها که در قبل توضیح دادیم محصور شده باشند، حذف نخواهند شد و همانطور باقی خواهند ماند.
در مورد کامنت‌های بین using‌ها به قطعه کد زیر نگاه کنید:
using System;
/* Comment before remains */
using /* Comment between removed */ System.Linq;
// Comment after remains
namespace ConsoleApplication1
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Console.WriteLine("My Example");
}
}
}
و حالا بعد از حذف فضای نام‌های اضافی
using System;
/* Comment before remains */
// Comment after remains
namespace ConsoleApplication1
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Console.WriteLine("My Example");
}
}
}
برای اینکه این عمل را بتونید در کل صفحات اعمال کنید می‌توانید از cleanup selected code هم استفاده کنید؛ به جز اینکه فضاهای نام اضافی را هم پاک می‌کند، کلیه کدهای شما را در قالبی شکیل‌تر و خواناتر قرار خواهد داد.
با کلید‌های Ctrl+k+d سند انتخابی و با کلیدهای ترکیبی Ctrl+k+f هم محدوده انتخاب شده قالب بندی می‌شود.
یکی دیگر از ابزارهایی که می‌توان با آن‌ها به کد سر و سامان بهتری داد، افزونه‌ی codemaid  هست.

ویژگی سی شارپ 6 در مورد Using
فرض کنید ما یک کلاس ایستا به نام utilities ایجاد کردیم که یک متد به اسم addints دارد. حالا و این کلاس در namespace به نام   SomeNamespace قرار دارد. مطمئنا در این حالت ما ابتدا فضای نام را using میکنیم و سپس در کد کلاس، متد را به شکل زیر صدا میزنیم:
using System;
using SomeNamespace;
 
namespace ConsoleApplication1
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            int sum = Utility.AddInts(5, 2);
 
            Console.ReadLine();
        }
    }
}
ولی در سی شارپ 6 میتوانید بعد از فضای نام، یک . گذاشته و سپس اسم کلاس ایستا static را بیاورید و در کد مستقیما متد دلخواه خود را صدا بزنید.
به شکل زیر دقت کنید:
using System;
using SomeNamespace.Utility;
 
namespace ConsoleApplication1
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            int sum = AddInts(5, 2);
 
            Console.ReadLine();
        }
    }
}
نکته پایانی:در visual studio 2014 فضاهای نام اضافی به رنگ خاکستری نمایش داده می‌شوند.

منابع:
مطالب
چگونه پروژه‌های Angular ی سبکی داشته باشیم - قسمت دوم
همانطور که در مطلب قبل دیدیم، با اضافه کردن style ها  و فایل‌های Javascript ای حجم صفحات خروجی رو به افزایش بودند. اولین راه بهینه سازی، استفاده از feature module است. می‌خواهیم هر زمان که به ماژولی نیاز داریم، آن را import و استفاده کنیم.
در ادامه دو فایل زیر را برای استفاده از ماژول‌های Angular Material و Kendo Angular UI در مسیر app\modules تعریف می‌کنیم.
// angular-material-feature.module.ts

import { NgModule } from '@angular/core';

// Import angular kendo angular
import {
  MatFormFieldModule, MatInputModule,
  MatButtonModule, MatButtonToggleModule,
  MatDialogModule, MatIconModule,
  MatSelectModule, MatToolbarModule,
  MatDatepickerModule,
  DateAdapter, MAT_DATE_FORMATS, MAT_DATE_LOCALE, MatTableModule, MatCheckboxModule, MatRadioModule, MatCardModule, fadeInContent,
  MatListModule, MatProgressBarModule, MatTabsModule
} from '@angular/material';

import {
  MatSidenavModule,
  MatSlideToggleModule,
} from '@angular/material';

import { MatMenuModule } from '@angular/material/menu';

@NgModule({
  declarations: [
   // KendoGridPaginationComponent
  ],
  imports: [

    MatSidenavModule,
    MatSlideToggleModule,
    MatInputModule,
    MatFormFieldModule,
    MatButtonModule, MatButtonToggleModule,
    MatDialogModule, MatIconModule,
    MatSelectModule, MatToolbarModule,
    MatDatepickerModule,
    MatCheckboxModule,
    MatRadioModule,
    MatCardModule,
    MatMenuModule,
    MatListModule,
    MatProgressBarModule,
    MatTabsModule
  ],


  exports: [


    MatSidenavModule,
    MatSlideToggleModule,
    MatInputModule,
    MatFormFieldModule,
    MatButtonModule, MatButtonToggleModule,
    MatDialogModule, MatIconModule,
    MatSelectModule, MatToolbarModule,
    MatDatepickerModule,
    MatCheckboxModule,
    MatRadioModule,
    MatCardModule,
    MatMenuModule,
    MatListModule,
    MatProgressBarModule,
    MatTabsModule


  ],
  providers: [


  ]

})
export class AngularMaterialFeatureModule {
}
و 
// kendo-feature.module.ts

import { NgModule } from '@angular/core';

// Import kendo angular ui
import { ButtonsModule } from '@progress/kendo-angular-buttons';
import { GridModule, ExcelModule } from '@progress/kendo-angular-grid';
import { DropDownsModule } from '@progress/kendo-angular-dropdowns';
import { InputsModule } from '@progress/kendo-angular-inputs';
import { DateInputsModule } from '@progress/kendo-angular-dateinputs';
import { DialogsModule } from '@progress/kendo-angular-dialog';
import { RTL } from '@progress/kendo-angular-l10n';
import { LayoutModule } from '@progress/kendo-angular-layout';

import { WindowService, WindowRef, WindowCloseResult, DialogService, DialogRef, DialogCloseResult } from '@progress/kendo-angular-dialog';
import { SnotifyModule, SnotifyService, SnotifyPosition, SnotifyToastConfig, ToastDefaults } from 'ng-snotify';


@NgModule({
  declarations: [
   
  ],
  imports: [


    ButtonsModule,
    GridModule,
    ExcelModule,
    DropDownsModule,
    InputsModule,
    DateInputsModule,
    DialogsModule,
    LayoutModule,

    SnotifyModule,
    


  ],
  exports: [

    ButtonsModule,
    GridModule,
    ExcelModule,
    DropDownsModule,
    InputsModule,
    DateInputsModule,
    DialogsModule,
    LayoutModule,

  ],
  providers: [

    
    { provide: 'SnotifyToastConfig', useValue: ToastDefaults },
    SnotifyService,


    // Enable Right-to-Left mode for Kendo UI components
    { provide: RTL, useValue: true },
  ]

})
export class KendoFeatureModule {
}

 از این پس، هر زمانیکه به ماژولی نیاز داریم، feature module آن را import می‌کنیم.

در ادامه‌ی بهینه سازی، از قابلیت Lazy-Loading استفاده می‌کنیم و فایل ‌های زیر را جهت پیاده سازی lazy-loading تغییر می‌دهیم.
محتویات فایل styles.scss را پاک می‌کنیم. 
فایل app.module.ts : 
// app.module.ts

import { BrowserModule } from '@angular/platform-browser';
import { BrowserAnimationsModule } from '@angular/platform-browser/animations';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { RouterModule } from '@angular/router';

import { AppRoutingModule } from './app-routing.module';
import { AppComponent } from './app.component';

@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent
  ],
  imports: [
    BrowserAnimationsModule,
    RouterModule,
    AppRoutingModule,

  ],
  providers: [],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule { }
 و فایل app.component.ts : 
// app.component.ts

import { Component, ViewEncapsulation } from '@angular/core';

@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.scss'],
  encapsulation: ViewEncapsulation.None,
})
export class AppComponent {
  title = 'HowToKeepAngularDeploymentSizeSmall';

  constructor() {

  }

}
 و  محتویات فایل app.component.scss  را پاک می‌کنیم. 
و فایل app.component.html : 
// app.component.html

<router-outlet></router-outlet>
و فایل app-routing.module.ts 
// app-routing.module.ts

import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

const routes: Routes = [

  { path: '', loadChildren: './projects/home/home.module#HomeModule' } 

];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }

نکته 1: سعی کنید کامپوننت‌های کمتری را به app.module.ts اضافه کنید.
نکته 2: stylesheet‌ها را در ماژول‌هایی که به آنها نیاز دارند import کنید.

تا به اینجای کار، ماژول اصلی پروژه را سبک کردیم. حال می‌خواهیم صفحه‌ی اول پروژه را به module ای به نام home، در مسیر app\projects\home مسیردهی کنیم. 
home.module.ts :
// home.module.ts

import { NgModule } from '@angular/core';
import { CommonModule } from '@angular/common';

import {AngularMaterialFeatureModule , KendoFeatureModule} from '../../modules/index';
import {HomeRoutingModule } from './home.routing';

import { HomeComponent } from './home.component';
import { IndexComponent } from './pages/index/index.component';

import {LoginComponent } from './pages/login/login.component';

@NgModule({

  declarations: [
    HomeComponent,
     IndexComponent,
    LoginComponent
    ],
  imports: [
    CommonModule,
    HomeRoutingModule,
    AngularMaterialFeatureModule
  ],
  providers:[

  ],
  entryComponents:[
    LoginComponent

  ]

})
export class HomeModule { }
home.routing.ts :
// home.routing.ts

import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';

import { HomeComponent } from './home.component';
import { IndexComponent } from './pages/index/index.component';

const routes: Routes = [
  {
    path: "",
    component: HomeComponent,
    children: [
      {
        path: "",
        component: IndexComponent,
        data: {
          breadcrumb: " Index "
        }
      },
      {
        path: "about",
        loadChildren: "./pages/aboutus/aboutus.module#AboutusModule"
      },
      {
        path: "blog",
        loadChildren: "./pages/blog/blog.module#BlogModule"
      },
      {
        path: "blog-detail",
        loadChildren: "./pages/blogdetail/blogdetail.module#BlogdetailModule"
      },
      {
        path: "pricing",
        loadChildren: "./pages/pricing/pricing.module#PricingModule"
      },
      {
        path: "contact",
        loadChildren: "./pages/contact/contact.module#ContactModule"
      }
    ]
  }
];

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forChild(routes)],
  exports: [RouterModule],
})
export class HomeRoutingModule  {
}

و فایل home.component.ts :
// home.component.ts

import { Component, OnInit, ViewEncapsulation } from '@angular/core';
import { MatDialog, MatDialogRef, MAT_DIALOG_DATA } from '@angular/material';

import { LoginComponent } from './pages/login/login.component';

@Component({
  selector: 'app-home',
  templateUrl: './home.component.html',
  styleUrls: ['./home.component.scss'],
  encapsulation: ViewEncapsulation.None
})
export class HomeComponent implements OnInit {

  constructor(
    private dialog: MatDialog) { }

  ngOnInit() {

  }


  public toggleModal(){
    let dialogRef = this.dialog.open(LoginComponent, {
    });
  }

}
و فایل  home.component.scss : 
// home.component.scss

@import '../../../assets/home/css/themify-icons.css';
@import '../../../assets/home/css/font-awesome.min.css';
@import '../../../assets/home/css/set1.css';

@import '../../../assets/home/css/bootstrap.min.css';
@import '../../../assets/home/css/style.css';
@import "~@angular/material/prebuilt-themes/indigo-pink.css";
و فایل  home.component.html :
// home.component.html

<!--============================= HEADER =============================-->
<div>
  <div>
    <div>
      <div>
        <div>
          <nav>
            <a href="index.html"><img src="../../../assets/home/images/logo.png" alt="logo"></a>
            <button type="button" data-toggle="collapse" data-target="#navbarNavDropdown"
              aria-controls="navbarNavDropdown" aria-expanded="false" aria-label="Toggle navigation">
              <span></span>
            </button>
            <div id="navbarNavDropdown">
              <ul>

                <li>
                  <a  target="_blank" [routerLink]="['/dashboard']">Dashboard</a>
                </li>


                <li>
                  <a [routerLink]="['/about']">About</a>
                </li>

                <li>
                  <a [routerLink]="['/contact']">Contact</a>
                </li>

                <li>
                  <a [routerLink]="['/pricing']">Pricing</a>
                </li>

                <li>
                  <a href="#" data-toggle="dropdown" aria-haspopup="true" aria-expanded="false">
                    Blog
                    <span></span>
                  </a>
                  <div>
                    <a [routerLink]="['/blog']">Blog Listing</a>
                    <a [routerLink]="['/blog-detail']">Blog Detail</a>
                  </div>
                </li>
                <li>
                  <a (click)='toggleModal()' style="cursor: pointer;">Login</a>
                </li>
                <li><a href="add-listing.html"><span></span> Add
                    Listing</a></li>
              </ul>
            </div>
          </nav>
        </div>
      </div>
    </div>
  </div>
</div>

<!--//END HEADER -->

<router-outlet></router-outlet>


<!--============================= FOOTER =============================-->
<footer>
  <div>
    <div>
      <div>
        <div>
          <i aria-hidden="true"></i>
          <p>503 Sylvan Ave, Mountain View<br> CA 94041, United States</p>
        </div>
      </div>
      <div>
        <div>
          <img src="../../../assets/home/images/footer-logo.png" alt="#">
        </div>
      </div>
      <div>
        <ul>
          <li><a href="#"><i aria-hidden="true"></i></a></li>
          <li><a href="#"><i aria-hidden="true"></i></a></li>
          <li><a href="#"><i aria-hidden="true"></i></a></li>
          <li><a href="#"><i aria-hidden="true"></i></a></li>
          <li><a href="#"><i aria-hidden="true"></i></a></li>
        </ul>
      </div>
    </div>
    <div>
      <div>
        <div>
          <p>Copyright © 2017 Listed Inc. All rights reserved</p>
          <a href="#">Privacy</a>
          <a href="#">Terms</a>
        </div>
      </div>
    </div>
  </div>
</footer>
<!--//END FOOTER -->

پروژه را با دستور ng serve --open --prod  اجرا کرده و خروجی را بررسی می‌کنیم. حجم خروجی صفحه اول را همراه با قالبی از پیش طراحی شده در تصویر زیر می‌بینیم:


سورس کامل پروژه در HowToKeepAngularDeploymentSizeSmall قرار دارد.
مطالب
ساده ترین روش کار با Github در ویندوز
در  این صفحه  یک برنامه مختص ویندوز قرار داده شده است که شعار آن بدین شکل است :"کار با گیت هاب تا بحال تا این حد آسان نبوده است". موقعی که فایل را دانلود کنید، بعد از اجرا، شروع به دانلود و نصب برنامه اصلی خواهد کرد که در حال حاضر حجم فعلی آن حدود 45 مگابایت است. بعد از اینکه برنامه را نصب کرده و آن را اجرا کنید، از شما درخواست اطلاعات لاگین را می‌کند. اطلاعات ورود به GitHub را وارد کنید تا با اکانت شما در سایت ارتباط برقرار کند و خود را با آن سینک نماید.
برای ایجاد یک repository جدید می‌توانید از دکمه‌ی Add، که در بالا سمت چپ قرار دارد استفاده کنید. در اولین کادر متنی، یک نام و در دومین کادر، متن مسیر ذخیره پروژه را اختصاص دهید. در قسمت git ignore می‌توانید مشخص کنید که چه فایل‌هایی توسط سیستم گیت ردیابی نشوند و در زمان سینک کردن یا انتشار محتوا، به سیستم گیت اضافه نشوند. این گزینه را می‌توانید none انتخاب کنید تا شاید بعدا بخواهید دستی آن را تغییر دهید. ولی با این حال این گزینه شامل قالب‌های از پیش آماده‌ای است که ممکن است کار را برای شما راحت کند. مثلا گزینه‌ی پیش فرض Windows، در مورد فایل‌هایی با پسوند doc یا docx و ... می‌باشد. برای اطلاع از روش کار این فایل، مطالب اینجا را مطالعه فرمایید.

در صورتیکه فایل‌های شما برای انشار نهایی آماده هستند، پروژه خود را در لیست سمت چپ برنامه انتخاب کنید تا در بالا و سمت راست برنامه، گزینه‌ی Publish Repository دیده شود و با انتخاب آن، یک نام را که قبلا وارد کرده اید و یک توضیح مختصر را از شما می‌خواهد. به صورت پیش فرض انتشارها عمومی و رایگان هستند. در صورتی که اگر بخواهید این انتشار را تنها برای خود و به صورت احتصاصی انجام دهید، باید هزینه آن را پرداخت کنید.

در صورتیکه دوست دارید در پروژه‌ای مشارکت داشته باشید، ابتدا پروژه مورد نظر را در سایت گیت هاب Fork  کنید و سپس از طریق گزینه‌ی Add در برنامه عمل کنید و اینبار در سربرگ‌های بالا، به جای Create گزینه‌ی Clone را انتخاب نمایید. در این حالت لیستی از پروژه‌های Fork شده نمایش داده می‌شوند و با انتخاب هر کدام، پروژه بر روی سیستم شما کپی خواهد شد.

بعد از انتخاب گزینه‌ی Clone، از شما محل ذخیره‌ی پروژه را خواهد پرسید و بعد از تایید آن، مقدار زمان کمی برای کپی کردن پروژه خواهد خواست. پس از آن لیستی از همه‌ی تغییرات و مشارکت‌ها به شما نمایش داده می‌شود و در صورتیکه دوست دارید به تغییری در قبل برگردید تا کارتان را از آن شروع کنید، می‌توانید از گزینه‌ی Revert استفاده کنید. برای یادگیری سایر اصطلاحات فنی گیت و گیت‌هاب می‌توانید از مسیرهای آموزشی آن استفاده کنید.

حال با خیال راحت روی پروژه کار کنید و تغییرات را روی آن اعمال کنید و بعد از اینکه کارتان تمام شد، دوباره به برنامه باز گردید و پروژه را در لیست انتخاب کرده و در سمت راست بالای صفحه، گزینه‌ی Sync Now را انتخاب کنید تا مشارکت جدید شما به سیستم گیت هاب اعمال شود و حالا اگر به صفحه‌ی پروژه در سایت گیت هاب بروید، می‌بینید که شما به عنوان یک مشارکت کننده‌ی جدید اضافه شده‌اید. پس با هر بار تغییر نسخه‌ی پروژه می‌توانید آن را با سیستم گیت سینک نمایید.

گزینه‌ی تنظیمات که در کنار عبارت Sync Now قرار دارد و با رنگ آبی در شکل مشخص شده است نیز به شما اجازه‌ی تغییر فایل‌های تنظیماتی از قبیل gitignore یا gitattribute را می‌دهد.

در صورتی که برای پروژه‌ای در گیت هاب شاخه‌ها یا branches تعریف شده باشند، در اینجا هم می‌توانید شاخه‌ی مورد نظر را انتخاب کنید:

مطالب
چگونه نرم افزارهای تحت وب سریعتری داشته باشیم؟ قسمت سوم
قسمت دوم 

8.ORM Lazy Load
در هنگام استفاده از ORM‌ها دقت کنید کجا از Lazy Load استفاده می‌کنید. Lazy Load باعث می‌شود وقتی شما اطلاعات مرتبط را از بانک اطلاعات واکشی می‌کنید، این واکشی اطلاعات در چند query از بانک انجام شود. درعوض عدم استفاده از Lazy Load باعث می‌شود تمامی اطلاعات مورد نیاز شما در یک query از بانک اطلاعاتی دریافت شود. این موضوع یعنی سربار کمتر در شبکه، در بانک اطلاعاتی، در منابع حافظه و منابع پر ازرش cpu در سرورها. البته استفاده از include در حالت فعال بودن یا نبودن lazy هم داستان مجزایی دارد که اگر عمری باقی باشد راجع به آن مقاله ای خواهم نوشت.
 به این نمونه دقت کنید:
List<Customer> customers = context.Customers.ToList();
foreach (Customer cust in context.Customers){
   Console.WriteLine("Customer {0}, Account {1}", cust.Person.LastName.Trim() + ", " + cust.Person.FirstName, cust.AccountNumber); 
}
همچین کدی (در صورت فعال بودن Lazy Load در ORM) در صورتی که جدول Customers دارای 1000 رکورد باشد، باعث می‌شود برنامه 1001 دستور sql تولید و در بانک اجرا گردد.
برای اطلاع بیشتر می‌توانید به این مقاله مراجعه نمایید.

9.استفاده از MiniProfiler
سعی کنید از MiniProfiler در تمامی پروژه‌ها استفاده کنید. البته وقتی نرم افزار را در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهید، آن را غیر فعال کنید. می‌توانید از متغیرهای compiler برای مجزا کردن build‌های متفاوت در برنامه خود استفاده کنید:
#if DEBUG then
// فعال سازی MiniProfiler
#endif
ایده دیگری هم وجود دارد. شما می‌توانید MiniProfiler را برای کاربر Admin یا کاربر Debugger فعال و برای بقیه غیر فعال کنید. در باب MiniProfiler مسائل زیادی وجود دارد که چند نمونه از آن در همین سایت در این مقاله و این مقاله در دسترس است. البته می‌توانید از ابزارهای دیگری مانند Glimpse که در این زمینه وجود دارد نیز استفاده کنید. لب کلام این نکته استفاده از profiler برای نرم افزار خود می‌باشد.

10. Data Paging در بانک اطلاعاتی
هنگامیکه از کامپوننت‌های شرکت‌های دیگر (Third party) استفاده می‌کنید، اطمینان حاصل کنید که صفحه بندی اطلاعات در بانک اطلاعاتی انجام می‌شود. برای نمونه کاپوننت گرید شرکت Telerik چند نوع صفحه بندی را پشتیبانی می‌کند. صفحه بندی سمت کاربر (توسط JavaScript)، صفحه بندی سمت سرور توسط کامپوننت و صفحه بندی مجازی. صفحه بندی سمت کاربر یعنی تمامی اطلاعات از سرور به کاربر فرستاده شده و در سمت کاربر عمل صفحه بندی انجام می‌شود. این یعنی واکشی تمامی اطلاعات از بانک و در مورد نرم افزارهای پرکاربر با حجم اطلاعات زیاد یعنی فاجعه. صفحه بندی سمت سرور ASP.NET هم یعنی واکشی اطلاعات از سرور بانک به سرور برنامه و سپس صفحه بندی توسط برنامه. این موضوع هم ممکن است مشکلات زیادی را ایجاد نماید چون باید حداقل تمامی رکوردها از اولین رکورد تا آخرین رکورد صفحه جاری از بانک واکشی شود که این عمل علاوه بر ایجاد سربار شبکه، سربار IO در بانک اطلاعاتی و سربار cpu در سرور ASP.NET ایجاد می‌کند. استفاده از صفحه بندی مجازی، شما را قادر می‌کند بتوانیم اطلاعات را در بانک صفحه بندی کرده و فقط صفحه مورد نظر خود را از بانک واکشی کنیم.
این حالت مجازی در اکثر component‌ها که توسط شرکت‌های مختلف ایجاد شده وجود دارد ولی ممکن است نام‌های متفاوتی داشته باشد. برای این موضوع باید به راهنمای component خریداری شده مراجعه کنید و یا به فروم‌ها و... مراجعه نمایید.

11. بررسی تعداد کوئری‌های صادر شده در یک صفحه و تعداد رکوردهای بازگشت داده شده توسط آن‌ها
این به این معنا نیست که برای هر query یک context مجزا ایجاد کنید، منظور این است که به بهانه اینکه اطلاعات مختلفی از جداول مختلف مورد نیاز است، query خود را آن قدر پیچیده یا گسترده ننویسیم که یا process آن در بانک زمان و سربار زیادی ایجاد کند و یا حجم اطلاعات بلا استفاده ای را از بانک به سرور برنامه لود نماید. به جای این موضوع می‌توانید در یک یا چند context دستورات مجزای واکشی اطلاعات صادر کنید تا تنها اطلاعات مورد نیاز خود را واکشی نمایید. البته این موضوع باعث نشود که تعداد query‌ها مثلا به 1000 عدد برسد! یعنی باید فیمابین query‌های پیچیده و query‌های ساده ولی با تعداد یکی را که مناسبتر با پروژه است انتخاب کنید که این موضوع با تجربه و تست حاصل می‌شود.
مطالب
انتشار عمومی localhost به صورت HTTPS توسط ngrok
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که با Webhookها کار کنید و یا در حین اجرای پروژه‌ی وب خودتان بخواهید خروجی آن را به اطرافیان خود نشان دهید. یکی از راه‌ها این است  که پروژه را بر روی یک مخزن Git ارسال کنید و سپس دوستان خودتان را اضافه کنید تا بتوانند پروژه را دریافت و اجرا کنند. البته در این حالت شاید نخواهید کسی سورس شما را ببیند! روش دیگر این است که هاست و دامین بخرید و پروژه را بر روی آن آپلود کنید و در مرحله‌ی آخر، آدرس وبسایت را برای اطرافیان خود بفرستید که این راه، هم  پرهزینه هست و هم ممکن است پروژه کامل نشده باشد که بخواهید آن‌را آپلود کنید. اینجاست که Ngrok وارد شده و پروژه‌ی لوکال شما را بر روی Https ارائه میکند.


شروع به کار با ngrok 

- قبل از ادامه‌ی این آموزش، وارد سایت https://ngrok.com شده و بعد از ثبت نام، مطابق سیستم عاملی که دارید، فایل مخصوص آن را دریافت کنید.
- بعد از دریافت، فایل زیپ را از حالت فشرده خارج کنید. به محل فایل استخراج شده رفته و در یک مکان خالی در پوشه‌ی جاری، دکمه‌ی Shift را فشرده و سپس کلیک راست کنید و در آخر گزینه‌ی Open Command Window Here را انتخاب نمائید و یا کلا از طریق cmd وارد پوشه‌ی مربوطه شوید.
- سپس پروژه‌ی خود را توسط ویژوال استودیو (IIS Express) و یا بر روی IIS لوکال خود، اجرا کنید.

- همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید؛ آدرس پروژه‌ی لوکال ما به شکل زیر می‌باشد: 
 http://localhost:51095/Home/Index
توجه! این پروژه‌ی آزمایشی صرفا یک صفحه‌ی HTML خیلی ساده بوده که فقط عبارت ngrok را نشان می‌دهد.

- حال به cmd برمی‌گردیم و سپس با دستور زیر میتوانیم لوکال‌هاست خود را بر روی https به اشتراک بگذاریم:
 ngrok http [port] -host-header="localhost:[port]"
اگر کار را به درستی انجام داده باشید، خروجی شبیه به تصویر زیر را خواهید داشت:


همانطور که ملاحظه می‌فرمائید، هم http و هم https را در اختیار ما قرار می‌دهد. برای مثال اگر نیاز است با webhookهای تلگرام کار کنید، باید از آدرس https آن استفاده کنید.
در اینجا در قسمت  HTTP Requests  می‌توانید درخواست‌هایی را که فرستاده می‌شوند، ببینید و یا میتوانید با رفتن به آدرس زیر، دستورات بالا را در نمایی گرافیکی و بصورت کامل نظاره‌گر باشید:
 http://127.0.0.1:4040

برای نمونه،  خروجی آن در گوشی و مرورگر آن، به شکل زیر است:



 
مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش دهم)

ابتدا بسته زیر را از طریق  nuget نصب نمایید:

dotnet add package MongoDB.Driver


سپس مدل‌های زیر را ایجاد نمایید:

public class BaseModel
{
    public BaseModel()
    {
        CreationDate=DateTime.Now;
    }
    public string Id { get; set; }
    public DateTime CreationDate { get; set; }
    public bool IsRemoved { get; set; }
    public DateTime? ModificationDate { get; set; }

}


 این مدل شامل یک کلاس پایه برای id,CreationDate,ModificationDate,IsRemoved میباشد که بسیار شبیه مدل‌هایی است که عموما در EntityFramework تعریف می‌کنیم.

برای اینکه فیلد Id به صورت objectId ایجاد شود ولی به صورت رشته‌ای استفاده شود ابتدا ویژگی BsonId را در بالای آن تعریف کرده تا به عنوان شناسه یکتا سند شناخته شود و سپس با استفاده از ویژگی BsonRepresentation  اعلام میکنیم که کار تبدیل به رشته و بلعکس آن به صورت خودکار در پشت صحنه صورت بگیرد:

public class BaseModel
    {
        [BsonId]
        [BsonRepresentation((BsonType.ObjectId))]
        public string Id { get; set; }
    }

 البته این حالت برای زمانی مناسب است که ما در استفاده از ویژگی‌ها محدودیتی نداشته باشیم؛ ولی در بسیاری از نرم افزارها که از معماری‌های چند لایه مانند لایه پیازی استفاده میشود استفاده از این خصوصیت‌ها یعنی اعمال کارکرد کتابخانه بالاتر بر روی لایه‌های زیرین که هسته نرم افزار شناخته میشوند که صحیح نبوده و باید توسط لایه‌های بالاتر این تغییرات اعمال شوند که میتواند از طریق کلاس این کار را انجام دهید. به ازای هر مدل که نیاز به تغییرات دارد، یک حالت جدید تعریف شده و در ابتدای برنامه در فایل Program.cs یا قبل از دات نت 6 در Startup.cs صدا زده می‌شوند.

BsonClassMap.RegisterClassMap<BaseModel>(map =>
{
    map.SetIdMember(map.GetMemberMap(x=>x.Id));
    map.GetMemberMap(x => x.Id)
        .SetSerializer(new StringSerializer(BsonType.ObjectId));
});


یک نکته بسیار مهم: کلاس و متد BsonClassMap . RegisterClassMap قادر به اعمال تغییرات بر روی خصوصیت‌های کلاس والد نیستند و آن خصوصیات حتما باید در آن کلاسی که آن را کانفیگ میکنید، تعریف شده باشند؛ یعنی چنین چیزی  که در کد زیر میبینید در زمان اجرا با یک خطا مواجه خواهد شد:

public class Employee : BaseModel
{
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
}
//=================
BsonClassMap.RegisterClassMap<Employee >(map =>
{
    map.SetIdMember(map.GetMemberMap(x=>x.Id));
    map.GetMemberMap(x => x.Id)
        .SetSerializer(new StringSerializer(BsonType.ObjectId));
});


روش استفاده از مونگو در asp.net core  به صورت زیر بسیار متداول میباشد که در قسمت‌های پیشین هم در این مورد نوشته بودیم:

MongoDbContext

  public interface IMongoDbContext
    {
        IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>();
    }

  public class MongoDbContext : IMongoDbContext
    {

        private readonly IMongoClient _client;
        private readonly IMongoDatabase _database;

        public MongoDbContext(string databaseName,string connectionString)
        {
            var settings = MongoClientSettings.FromUrl(new MongoUrl(connectionString));
            _client = new MongoClient(settings);
            _database = _client.GetDatabase(databaseName);
        }

        public IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>()
        {
            return _database.GetCollection<TEntity>(typeof(TEntity).Name.ToLower() + "s");
        }
    }

سپس از طریق کد زیر IMongoDbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی میکنیم. الگوی استفاده شده‌ی در اینجا بر خلاف نسخه‌های sql که عموما به صورت AddScoped تعریف میشدند، در اینجا به صورت AddSingleton تعریف کردیم و نحوه پیاده سازی آن را نیز در طرف سمت راست به صورت صریح اعلام کردیم:

public static class MongoDbContextService
{
    public static void AddMongoDbContext(this IServiceCollection services,string databaseName,string connectionString)
    {
        services.AddSingleton<IMongoDbContext>(serviceProvider => new MongoDbContext(databaseName, connectionString));
    }
}

//===============
Program.cs

builder.Services.AddMongoDbContext("bookstore", "mongodb://localhost:27017");


پیاده سازی SoftDelete در مونگو

در مونگو چیزی تحت عنوان Global Query Filter نداریم که تمام کوئری هایی که به سمت دیتابیس ارسال میشوند، توسط کانتکس اطلاح شوند؛ بدین جهت برای پیاده سازی این خصوصیت میتوان اینترفیسی با نام <IRepository<T را به شکل زیر طراحی نماییم:

public interface IRepository<T> where T : BaseModel
{

    IMongoCollection<T> GetCollection();
    IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection();
}

public class Repository<T> : IRepository<T> where T:BaseModel
{
    private IMongoDbContext _mongoDbContext;

    public Repository(IMongoDbContext mongoDbContext)
    {
        _mongoDbContext = mongoDbContext;
    }

    public IMongoCollection<T> GetCollection()
    {
        return _mongoDbContext.GetCollection<T>();
    }
    
    public IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection()
    {
        var query= _mongoDbContext.GetCollection<T>().AsQueryable();
        
        //================= Global Query Filters ====================
        
        //Filter 1
        query=query.Where(x => x.RemovedAt.HasValue == false);
        
        //==============================================================
        
        return query;
    }
}

این کلاس یا اینترفیس شامل دو متد هستند که کلاس جنریک آنها باید از BaseModel ارث بری کرده باشد و اولین متد، تنها یک کالکشن بدون هیچگونه فیلتری است که میتواند نقش متد IgnoreQueryFilters  را بازی کند و دیگری GetFilteredCollection است که در این متد ابتدا کالکشنی دریافت شده و سپس آن را به حالت کوئری تغییر داده و فیلترهای مورد نظر، مانند حذف منطقی را پیاده سازی میکنیم:

public interface IRepository<T> where T : BaseModel
{

    IMongoCollection<T> GetCollection();
    IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection();
}

public class Repository<T> : IRepository<T> where T:BaseModel
{
    private IMongoDbContext _mongoDbContext;

    public Repository(IMongoDbContext mongoDbContext)
    {
        _mongoDbContext = mongoDbContext;
    }

    public IMongoCollection<T> GetCollection()
    {
        return _mongoDbContext.GetCollection<T>();
    }
    
    public IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection()
    {
        var query= _mongoDbContext.GetCollection<T>().AsQueryable();
        
        //================= Global Query Filters ====================
        
        //Filter 1
        query=query.Where(x => x.RemovedAt.HasValue == false);
        
        //==============================================================
        
        return query;
    }
}


اصلاح تاریخ ویرایش در مدل

در EF به لطف dbset و همچنین ChangeTracking امکان شناسایی حالت‌ها وجود دارد و میتوانید در متدی مانند saveChanges مقدار تاریخ ویرایش را تنظیم نمود. برای مدل‌های منگو چنین چیزی وجود ندارد و به همین دلیل چند روش زیر پیشنهاد میگردد:

یک. استفاده از اینترفیس INotifyPropertyChanged یا جهت حذف کدهای تکراری نیز از الگوی AOP بهره بگیرید.

دو. استفاده از یک <Repository<T همانند بالا که شامل متدهای داخلی Update و Delete هستند که در آنجا میتوانید این مقادیر را به صورت مستقیم تغییر دهید.