مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت پنجم - Redux Hooks
تا اینجا الگوی Redux را در برنامه‌های React بررسی کردیم که شامل این موارد است:
- با استفاده از Redux، یک شیء سراسری state، کار مدیریت state تمام برنامه را به عهده می‌گیرد که به آن «single source of truth» نیز گفته می‌شود. البته هرچند می‌توان کامپوننت‌هایی را هم در این بین داشت که state خاص خودشان را داشته باشند و آن‌را در این شیء سراسری ذخیره نکنند.
- در حین کار با Redux، تنها راه تغییر شیء سراسری state آن، صدور رخ‌دادهایی هستند که در اینجا اکشن نامیده می‌شوند. یک اکشن شیءای است که بیان می‌کند چه چیزی قرار است تغییر کند.
- برای ساده سازی ساخت این اشیاء می‌توان متدهایی را به نام action creators ایجاد کرد.
- اگر این متدهای action creator را توسط متد store.dispatch فراخوانی کنیم، سبب dispatch شیء اکشن، به یک تابع Reducer متناظری خواهند شد. این تابع Reducer است که قسمتی از state را که متناظر با نوع اکشن رسیده‌است، تغییر می‌دهد. در این حالت اگر اکشن رسیده، نوع مدنظری را نداشته باشد، خروجی تابع Reducer، همان state اصلی و بدون تغییر خواهد بود.
- Reducerها توابعی خالص هستند و نباید به همراه اثرات جانبی باشند (هر نوع تعاملی با دنیای خارج از تابع جاری) و همچنین نباید شیء state را نیز مستقیما تغییر دهند. این توابع باید یک کپی تغییر یافته‌ی از state را در صورت نیاز بازگشت دهند.
- برای مدیریت بهتر برنامه می‌توان چندین تابع Reducer را بر اساس نوع‌های اکشن‌های ویژه‌ای، پیاده سازی کرد. سپس با ترکیب آن‌ها، یک شیء rootReducer ایجاد می‌شود.
- در نهایت در الگوی Redux، یک مخزن یا store تعریف خواهد شد که تمام این اجزاء را مانند rootReducer و میان‌افزارهای تعریف شده مانند Thunk، در کنار هم قرار می‌دهد و امکان dispatch اکشن‌ها را میسر می‌کند.
- اکنون برای استفاده‌ی از Redux در یک برنامه‌ی React، نیاز است کامپوننت ریشه‌ی برنامه را توسط کامپوننت Provider آن محصور کرد تا قسمت‌های مختلف برنامه بتوانند با امکانات مخزن Redux، کار کرده و با آن ارتباط برقرار کنند.
- قسمت آخر این اتصال جائی است که کامپوننت‌های اصلی برنامه، توسط یک کامپوننت دربرگیرنده که Container نامیده می‌شود، توسط متد connect کتابخانه‌ی react-redux محصور می‌شوند. به این ترتیب این کامپوننت‌ها می‌توانند state و خواص مورد نیاز خود را از طریق props دریافت کرده (mapStateToProps) و یا رویدادها را به سمت store، ارسال کنند (mapDispatchToProps).

از زمان React 16.8، مفهوم جدیدی به نام React Hooks معرفی شد که تعدادی از مهم‌ترین‌های آن‌ها را در سری «React 16x» بررسی کردیم. توسط Hooks، کامپوننت‌های تابعی React اکنون می‌توانند به local state خود دسترسی پیدا کنند و یا با دنیای خارج ارتباط برقرار کنند. پس از آن سایر کتابخانه‌های نوشته شده‌ی برای React نیز شروع به انطباق خود با این الگوی جدید کرده‌اند؛ برای مثال کتابخانه‌ی react-redux v1.7 نیز به همراه تعدادی Hook، جهت ساده سازی آخرین قسمتی است که در اینجا بیان شد، تا بتوانند راه حل دومی برای اتصال کامپوننت‌ها و دربرگیری آن‌ها باشند که در ادامه جزئیات آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


بررسی useSelector Hook

useSelector Hook که توسط کتابخانه‌ی react-redux ارائه می‌شود، معادل بسیار نزدیک تابع mapStateToProps مورد استفاده‌ی در متد connect است. برای مثال در قسمت قبل، دربرگیرنده‌ی کامپوننت Posts در فایل src\containers\Posts.js، یک چنین محتوایی را دارد:
import { connect } from "react-redux";

import Posts from "../components/Posts";

const mapStateToProps = state => {
  console.log("PostsContainer->mapStateToProps", state);
  return {
    ...state.postsReducer
  };
};

export default connect(mapStateToProps)(Posts);
اینبار اگر بخواهیم کل این container را حذف کرده و از useSelector Hook استفاده کنیم، به این ترتیب عمل خواهیم کرد:
پیشتر امضای کامپوننت تابعی Posts واقع در فایل src\components\Posts.jsx، به صورت زیر تعریف شده بود که سه خاصیت را از طریق props دریافت می‌کرد:
const Posts = ({ posts, loading, error }) => {
  return (
  // ...
و این سه خاصیت دقیقا از متد mapStateToProps فوق که ملاحظه می‌کنید، تامین می‌شود. این متد خواص شیء state.postsReducer را به صورت props به کامپوننت Posts از طریق متد connect، ارسال می‌کند. کار postsReducer، فراهم آوردن و مدیریت سه خاصیت { loading: false, posts: [], error: null } است.

اکنون فایل جدید src\components\HooksPosts.jsx را ایجاد کرده و ابتدا و امضای کامپوننت تابعی Posts را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import { useSelector } from "react-redux";

// ...

const HooksPosts = () => {
  const { posts, loading, error } = useSelector(state => state.postsReducer);
  return (
  // ...
متد useSelector، امکان دسترسی به state ذخیره شده‌ی در مخزن redux را میسر می‌کند. سپس باید همانند متد mapStateToProps، خواصی را که از آن نیاز داریم، دریافت کنیم که در اینجا کل خواص postsReducer دریافت شده (کل state دریافت شده و سپس خاصیت state.postsReducer آن بازگشت داده شده‌است) و در ادامه توسط Object Destructuring، به سه متغیری که پیشتر از طریق props تامین می‌شدند، انتساب داده می‌شود.

یک نکته: خروجی تابع mapStateToProps همواره باید یک شیء باشد، اما چنین محدودیتی در مورد تابع useSelector وجود ندارد و در صورت نیاز می‌توان تنها مقدار یک خاصیت از یک شیء را نیز بازگشت داد.

این کامپوننت، هیچ تغییر دیگری را نیاز ندارد و اگر اکنون به فایل src\App.js مراجعه کنیم، می‌توان دربرگیرنده‌ی کامپوننت Posts را:
import PostsContainer from "./containers/Posts";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <PostsContainer />
    </main>
  );
}
با کامپوننت جدید HooksPosts جایگزین کرد و دیگر نیازی به نوشتن متد connect و ساخت یک container مخصوص آن، نیست:
import HooksPosts from "./components/HooksPosts";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <HooksPosts />
    </main>
  );
}


بررسی useDispatch Hook

تا اینجا موفق شدیم متد mapStateToProps را با useSelector Hook جایگزین کنیم. مرحله‌ی بعد، جایگزین کردن mapDispatchToProps با هوک دیگری به نام useDispatch است. برای مثال در قسمت قبل، دربرگیرنده‌ی کامپوننت FetchPosts در فایل src\containers\FetchPosts.js، چنین تعریفی را دارد:
import { connect } from "react-redux";

import { fetchPostsAsync } from "../actions";
import FetchPosts from "../components/FetchPosts";

const mapDispatchToProps = {
  fetchPostsAsync
};

export default connect(null, mapDispatchToProps)(FetchPosts);
کار این تامین کننده، اتصال action creator ای به نام fetchPostsAsync به props کامپوننت FetchPosts است که در فایل src\components\FetchPosts.jsx به این صورت تعریف شده‌است:
const FetchPosts = ({ fetchPostsAsync }) => {
اکنون برای جایگزین کردن mapDispatchToProps با useDispatch Hook، نگارش دیگری از این کامپوننت تابعی را به نام HooksFetchPosts در فایل src\components\HooksFetchPosts.jsx ایجاد می‌کنیم:
import React from "react";
import { useDispatch } from "react-redux";

import { fetchPostsAsync } from "../actions";

const HooksFetchPosts = () => {
  const dispatch = useDispatch();
  return (
    <section className="card mt-5">
      <div className="card-header text-center">
        <button
          className="btn btn-primary"
          onClick={() => dispatch(fetchPostsAsync())}
        >
          Fetch Posts
        </button>
      </div>
    </section>
  );
};

export default HooksFetchPosts;
عملکر آن نیز بسیار ساده‌است. متد useDispatch، به ما امکان دسترسی به متد store.dispatch را می‌دهد (ارجاعی به آن‌را در اختیار ما قرار می‌دهد). اکنون اگر مانند رخ‌داد onClick تعریف شده، سبب dispatch یک action creator به نام fetchPostsAsync شویم (که اینبار باید به صورت صریح از ماژول مربوطه import شود؛ چون دیگر از طریق props تامین نمی‌شود)، سبب ارسال نتیجه‌ی آن به reducer متناظری می‌شود.

با این تغییر نیز می‌توان به فایل src\App.js مراجعه کرد و المان قبلی FetchPostsContainer را که از ماژول containers/FetchPosts تامین می‌شد، به نحو متداولی با همان کامپوننت جدید HooksFetchPosts، تعویض کرد:
import HooksFetchPosts from "./components/HooksFetchPosts";
import HooksPosts from "./components/HooksPosts";

// ...

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <HooksFetchPosts />
      <HooksPosts />
    </main>
  );
}


یک مثال تکمیلی: بازنویسی src\components\counter.jsx با redux hooks

کامپوننت شمارشگر را در قسمت سوم این سری بررسی و تکمیل کردیم. اکنون قصد داریم فایل تامین کننده‌ی آن‌را که به صورت زیر در فایل src\containers\Counter.js تعریف شده:
import { connect } from "react-redux";

import { decrementValue, incrementValue } from "../actions";
import Counter from "../components/counter";

const mapStateToProps = (state, ownProps) => {
  console.log("CounterContainer->mapStateToProps", { state, ownProps });
  return {
    count: state.counterReducer.count
  };
};

const mapDispatchToProps = {
  incrementValue,
  decrementValue
};

export default connect(mapStateToProps, mapDispatchToProps)(Counter);
حذف کرده و با redux hooks جایگزین کنیم. برای این منظور فایل جدید src\components\HooksCounter.jsx را ایجاد می‌کنیم و سپس در ابتدا برای جایگزین کردن قسمت دریافت اطلاعات از this.pros آن:
class Counter extends Component {
  render() {
    console.log("Counter->props", this.props);
    const {
      //counterReducer: { count },
      count,
      incrementValue,
      decrementValue
    } = this.props;
به صورت زیر عمل می‌کنیم:
import React from "react";
import { useDispatch, useSelector } from "react-redux";

import { decrementValue, incrementValue } from "../actions";

const HooksCounter = ({ prop1 }) => {
  const { count } = useSelector(state => {
    console.log("HooksCounter->useSelector", { state, prop1 });
    return {
      count: state.counterReducer.count
    };
  });
  const dispatch = useDispatch();
  return (
  // ...
- متغیر count را با استفاده از useSelector، از شیء state استخراج کرده و با نام خاصیت count بازگشت می‌دهیم.
- اینبار دو action creator مورد استفاده‌ی در متدهای + و - را از ماژول action دریافت کرده‌ایم تا توسط useDispatch مورد استفاده قرار گیرند.
- همچنین دیگر نیازی به ذکر (state, ownProps) نیست. مقدار ownProps، همان props معمولی است که به کامپوننت ارسال می‌شود که برای مثال اینبار نام prop1 را دارد؛ چون هنگامیکه المان کامپوننت HooksCounter را درج و معرفی می‌کنیم، توسط کامپوننت دیگری محصور نشده‌است. تامین آن نیز در فایل src\App.js با درج متداول نام المان کامپوننت HooksCounter و ذکر ویژگی سفارشی prop1 صورت می‌گیرد:
import HooksCounter from "./components/HooksCounter";

//...

function App() {
  const prop1 = 123;
  return (
    <main className="container">
     <HooksCounter prop1={prop1} />
    </main>
  );
}
با این تغییرات، کدهای کامل src\components\HooksCounter.jsx به صورت زیر تکمیل می‌شود که قسمت‌های استفاده از متغیر count و همچنین dispatch دو action creator دریافت شده، در آن مشخص هستند:
import React from "react";
import { useDispatch, useSelector } from "react-redux";

import { decrementValue, incrementValue } from "../actions";

const HooksCounter = ({ prop1 }) => {
  const { count } = useSelector(state => {
    console.log("HooksCounter->useSelector", { state, prop1 });
    return {
      count: state.counterReducer.count
    };
  });
  const dispatch = useDispatch();
  return (
    <section className="card mt-5">
      <div className="card-body text-center">
        <span className="badge m-2 badge-primary">{count}</span>
      </div>
      <div className="card-footer">
        <div className="d-flex justify-content-center align-items-center">
          <button
            className="btn btn-secondary btn-sm"
            onClick={() => dispatch(incrementValue())}
          >
            +
          </button>
          <button
            className="btn btn-secondary btn-sm m-2"
            onClick={() => dispatch(decrementValue())}
          >
            -
          </button>
          <button className="btn btn-danger btn-sm">Reset</button>
        </div>
      </div>
    </section>
  );
};

export default HooksCounter;


مشکل! با استفاده از useSelector، تعداد رندرهای مجدد کامپوننت‌های برنامه افزایش یافته‌است!

برنامه‌ی جاری را پس از این تغییرات  اجرا کنید. با هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی fetch posts، حتی کامپوننت شمارشگر درج شده‌ی در صفحه که ربطی به آن ندارد نیز رندر مجدد می‌شود! چرا؟ (این مورد را با مشاهده‌ی کنسول توسعه دهندگان مرورگر می‌توانید مشاهده کنید. در ابتدای متد رندر هر کدام از کامپوننت‌ها، یک console.log قرار داده شده‌است)
زمانیکه اکشنی dispatch می‌شود، useSelector hook با استفاده از مقایسه‌ی ارجاعات اشیاء (strict === reference check)، کار مقایسه‌ی مقدار قبلی و مقدار جدید را انجام می‌دهد. اگر این‌ها متفاوت باشند، کامپوننت را مجبور به رندر مجدد می‌کند. این مورد مهم‌ترین تفاوت بین useSelector hook و متد connect است. متد connect از روش shallow equality checks برای مقایسه‌ی نتایج حاصل از mapStateToProps و تصمیم در مورد رندر مجدد استفاده می‌کند. اما این مقایسه‌ها چه تفاوتی با هم دارند؟
در حالت mapStateToProps، مهم نیست که شیء بازگشت داده شده، دارای یک ارجاع جدید است یا خیر؟ shallow equality checks فقط به معنای مقایسه‌ی خاصیت به خاصیت شیء بازگشت داده شده‌، با نمونه‌ی قبلی است. اما زمانیکه از useSelector hook استفاده می‌کنیم، با بازگشت یک شیء جدید، یعنی یک ارجاع جدید را خواهیم داشت و ... این یعنی اجبار به رندر مجدد کامپوننت‌ها. به همین جهت در این حالت تعداد بار رندر کامپوننت‌ها افزایش یافته‌است، چون خروجی reducerهای تعریف شده‌ی در برنامه، همیشه یک شیء جدید را بازگشت می‌دهند.
برای رفع این مشکل می‌توان از پارامتر دوم متد useSelector که روش مقایسه‌ی اشیاء را مشخص می‌کند، استفاده کرد:
import React from "react";
import { shallowEqual, useSelector } from "react-redux";

import Post from "./Post";

const HooksPosts = () => {
  const { posts, loading, error } = useSelector(
    state => state.postsReducer,
    shallowEqual
  );
  console.log("render HooksPosts");
  return (
  // ...
استفاده از shallowEqual در اینجا سبب خواهد شد تا بجای مقایسه‌ی ارجاعات اشیاء (که همیشه متفاوت خواهند بود؛ چون هربار شیء جدیدی را بازگشت می‌دهیم)، مقادیر تک تک خواص آن‌ها با هم مقایسه شوند.
با اضافه کردن پارامتر shallowEqual به کامپوننت‌های HooksPosts و HooksCounter، دیگر با کلیک بر روی دکمه‌ی fetch posts، کار رندر مجدد کامپوننت شمارشگر، رخ نمی‌دهد.

یک نکته: روش دیگر مشاهده‌ی تعداد بار رندر شدن کامپوننت‌ها، استفاده از افزونه‌ی react dev tools و مراجعه به برگه‌ی profiler آن است. روی دکمه‌ی record آن کلیک کرده و سپس اندکی با برنامه کار کنید. اکنون کار ضبط را متوقف نمائید، تا نتیجه‌ی نهایی نمایش داده شود.

کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید: state-management-redux-mobx-part05.zip
نظرات مطالب
ساخت یک Form Generator ساده در MVC
با سلام و تشکر بابت مطلب مفیدتان
من برای ساخت پروژه فرم ساز به مسائلی برخورد کردم که به شرح زیر است:
1- دیتاهای وارد شده به چه صورت در دیتابیس ذخیره شوند؟من ابتدا در نظر داشتم به ازای هر فرمی که کاربر تعریف می‌کند یک جدول در دیتابیس ایجاد کنم  و برای هر کنترلی که در جدول گذاشته می‌شود یک فیلد به جدول فرم اضافه شود.اما با توجه به صحبت شما و روش XML که فرمودید در حال حاضر نمی‌توانم تصمیم گیری کنم که کدام روش بهتر است چون  طبق جستجویی که در نت کردم اگر نیاز به نوشتن کوئری‌های پیچیده بر روی داده‌های وارده شده باشد بهتر است جدول جداگانه ایجاد شود طبق این منبع:
http://stackoverflow.com/questions/14939973/storing-dynamic-form-and-data-entered-using-json
پروژه من هم نیاز به ساخت گزارش و داشبورد و BI از روی داده‌های وارد شده است.حال شما کدام انتخاب را انجام می‌دادید؟
2- نحوه ذخیره طراحی فرم چگونه است؟مثلا اگر در فرم لوگوی شرکت باید قرار گیرد چگونه باشد یا در فرم جدول 3 ستونی باشد که در هر سلول آن یک TextBox قرار می‌گیرد.اندازه هر کنترل  و مقدار پیش فرض   .....
آیا بهتر نیست اطلاعات کل فرم (شکل ظاهری فعلی فرم بدون داده) را به شکل JSON یا XML یا nvarchar(max)  ذخیره کرد؟
3- چطوری میتوان Enable  یا Visible بودن یک کنترل را وابسته کرد به مقدار کنترل دیگر در فرم مثلا اگر کمبو سال مالی برابر با 95 بود TextBox درصد سال 95 فعال در غیر اینصورت غیرفعال شود
ممنون میشم نظر خودتون را بفرمایید
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت ششم
در مقاله قبلی مبحث کامپایلر JIT را آغاز کردیم. در این قسمت قصد داریم مبحث کارآیی CLR و مباحث دیباگینگ را پیش بکشیم.
از آنجا که یک کد مدیریت نشده، مبحث کارهای JIT را ندارد، ولی CLR مجبور است وقتی را برای آن بگذارد، به نظر می‌رسد ما با یک نقص کوچک در کارآیی روبرو هستیم. گفتیم که جیت کدها را در حافظه‌ی پویا ذخیره می‌کند. به همین خاطر با terminate شدن یا خاتمه دادن به برنامه، این کدها از بین می‌روند یا اینکه اگر دو نمونه از برنامه را اجرا کنیم، هر کدام جداگانه کد را تولید می‌کنند و هر کدام برای خودشان حافظه‌ای بر خواهند داشت و اگر مقایسه‌ای با کدهای مدیریت نشده داشته باشید، در مورد مصرف حافظه یک مشکل ایجاد می‌کند. همچنین JIT در حین تبدیل به کدهای بومی یک بهینه سازی روی کد هم انجام میدهد که این بهینه سازی وقتی را به خود اختصاص می‌دهد ولی همین بهینه سازی کد موجب کارآیی بهتر برنامه می‌گردد.
در زبان سی شارپ دو سوئیچ وجود دارند که بر بهینه سازی کد تاثیر گذار هستند؛ سوئیچ‌های debug و optimize. در جدول زیر تاثیر هر یک از سوئیچ‌ها را بر کیفیت کد IL و JIT در تبدیل به کد بومی را نشان میدهد.

موقعیکه از دستور -optimize استفاده می‌شود، کد IL تولید شده شامل تعداد زیادی از دستورات بدون دستورالعمل No Operation یا به اختصار NOP و پرش‌های شاخه‌ای به خط کد بعدی می‌باشد. این دستور العمل‌ها ما را قادر میسازند تا ویژگی edit & Continue را برای دیباگ کردن و یک سری دستورالعمل‌ها را برای کدنویسی راحت‌تر برای دیباگ کردن و ایجاد break point‌ها داشته باشیم.

موقعی که کد IL بهینه شده تولید شود، این خصوصیات اضافه حذف خواهند شد و دنبال کردن خط به خط کد، کار سختی می‌شود. ولی در عوض فایل نهایی exe یا dll، کوچکتر خواهد شد. بهینه سازی IL توسط JIT حذف خواهد شد و برای کسانی که دوست دارند کدهای IL را تحلیل و آنالیز کنند، خواندنش ساده‌تر و آسان‌تر خواهد بود.

نکته‌ی بعدی اینکه موقعیکه شما از سوئیچ (/debug(+/full/pdbonly استفاده می‌کنید، یک فایل PDB  یا Program Database ایجاد می‌شود. این فایل به دیباگرها کمک می‌کند تا متغیرهای محلی را شناسایی و به کدهای IL متصل شوند. کلمه‌ی full بدین معنی است که JIT می‌تواند دستورات بومی را ردیابی کند تا مبداء آن کد را پیدا کند. سبب می‌شود که ویژوال استودیو به یک دیباگر متصل شده تا در حین اجرای پروسه، آن را دیباگ کند. در صورتی که این سوئیچ را استفاده نکنید، به طور پیش فرض پروسه اجرا و مصرف حافظه کمتر می‌شود. اگر شما پروسه‌ای را اجرا کنید که دیباگر به آن متصل شود، به طور اجباری JIT مجبور به انجام عملیات ردیابی خواهد شد؛ مگر اینکه گزینه‌ی suppress jit  optimization on module load را غیرفعال کرده باشید.
موقعیکه در ویژوال استودیو دو حالت دیباگ و ریلیز را انتخاب می‌کنید، در واقع تنظیمات زیر را اجرا می‌کنید:

//debug

/optimize­ 
/debug:full

//=======================

//Release

/optimize+
/debug:pdbonly
احتمالا موارد بالا به شما می‌گویند که یک سیستم مبتنی بر CLR مشکلات زیادی دارد که یکی از آن‌ها، زمان‌بر بودن انجام عملیات فرآیند پردازش است و دیگری مصرف زیاد حافظه و عدم اشترک حافظه که در مورد کامپایل جیت به آن اشاره کردیم. ولی در بند بعدی قصد داریم نظرتان را عوض کنم.

اگر خیلی شک دارید که واقعا یک برنامه‌ی CLR کارآیی یک برنامه را پایین می‌آورد، بهتر هست به بررسی کارآیی چند برنامه غیر آزمایشی noTrial که حتی خود مایکروسافت آن برنامه‌ها را ایجاد کرده است بپردازید و آن‌ها را با یک برنامه‌ی unmanaged مقایسه کنید. قطعا باعث تعجب شما خواهد شد. این نکته دلایل زیادی دارد که در زیر تعدادی از آن‌ها را بررسی می‌کنیم.
اینکه CLR در محیط اجرا قصد کمپایل دارد، باعث آشنایی کامپایلر با محیط اجرا می‌گردد. از این رو تصمیماتی را که می‌گیرد، می‌تواند به کارآیی یک برنامه کمک کند. در صورتیکه یک برنامه‌ی unmanaged که قبلا کمپایل شده و با محیط‌های متفاوتی که روی آن‌ها اجرا میشود، هیچ آشنایی ندارد و نمیتواند از آن محیط‌ها حداکثر بهره‌وری لازم را به عمل آورد.
برای آشنایی با این ویژگی‌ها توجه شما را به نکات ذیل جلب می‌کنم:

یک.  JIT می‌تواند با نوع پردازنده آشنا شود که آیا این پردازنده از نسل پنتیوم 4 است یا نسل Core i. به همین علت می‌تواند از این مزیت استفاده کرده و دستورات اختصاصی آن‌ها را به کار گیرد، تا برنامه با performance بالاتری اجرا گردد. در صورتی که unmanaged باید حتما دستورات را در پایین‌ترین سطح ممکن و عمومی اجرا کند؛ در صورتیکه شاید یک دستور اختصاصی در یک سی پی یو خاص، در یک عملیات موجب 4 برابر، اجرای سریعتر شود.

دو.  JIT میتواند بررسی هایی را که برابر false هستند، تشخیص دهد. برای فهم بهتر، کد زیر را در نظر بگیرید:
if (numberOfCPUs > 1) {
...
}

کد بالا در صورتیکه پردازنده تک هسته‌ای باشد یک کد بلا استفاده است که جیت باید وقتی را برای کامپایل آن اختصاص دهد؛ در صورتیکه JIT باهوش‌تر از این حرفاست و در کدی که تولید می‌کند، این دستورات حذف خواهند شد و باعث کوچکتر شدن کد و اجرای سریعتر می‌گردد.

سه. مورد بعدی که هنوز پیاده سازی نشده، ولی احتمال اجرای آن در آینده است، این است که یک کد می‌تواند جهت تصحیح بعضی موارد چون مسائل مربوط به دیباگ کردن و مرتب سازی‌های مجدد، عمل کامپایل را مجددا برای یک کد اعمال نماید.
دلایل بالا تنها قسمت کوچکی است که به ما اثبات می‌کند که چرا CLR می‌تواند کارآیی بهتری را نسبت به زبان‌های unmanaged امروزی داشته باشد. همچنین قول‌هایی از سازندگان برای بهبود کیفیت هر چه بیشتر این سیستم‌ها به گوش می‌رسد.

کارآیی بالاتر
اگر برنامه‌ای توسط شما بررسی شد و دیدید که نتایج مورد نیاز در مورد performance را نشان نمی‌دهد، می‌توانید از ابزار کمکی که مایکروسافت در بسته‌های فریمورک دات نت قرار داده است استفاده کنید. نام این ابزار Ngen.exe است و وظیفه‌ی آن این است که وقتی برنامه بر روی یک سیستم برای اولین مرتبه اجرا می‌گردد، کد همه‌ی اسمبلی‌ها را تبدیل کرده و آن‌ها روی دیسک ذخیره می‌کند. بدین ترتیب در دفعات بعدی اجرا، JIT بررسی می‌کند که آیا کد کامپایل شده‌ی اسمبلی از قبل موجود است یا خیر. در صورت وجود، عملیات کامپایل به کد بومی لغو شده و از کد ذخیره شده استفاده خواهد کرد.
نکته‌ای که باید در حین استفاده از این ابزار به آن دقت کنید این است که کد در محیط‌های واقعی اجرا چندان بهینه نیست. بعدا در مورد این ابزار به تفصیل صحبت می‌کنیم.

system.runtime.profileoptimization
کلاس بالا سبب می‌شود که CLR در یک فایل ثبت کند که چه متدهایی در حین اجرای برنامه کمپایل شوند تا در آینده در حین آغاز اجرای برنامه کامپایلر JIT بتواند همزمان این متدها را در ترد دیگری کامپایل کند. اگر برنامه‌ی شما روی یک پردازنده‌ی چند هسته‌ای اجرا می‌شود، در نتیجه اجرای سریعتری خواهید داشت. به این دلیل که چندین متد به طور همزمان در حال کمپایل شدن هستند و همزمان با آماده سازی برنامه برای اجرا اتفاق می‌افتد؛ به جای اینکه عمل کمپایل همزمان با تعامل کاربر با برنامه باشد.

نظرات مطالب
معرفی کتابخانه PdfReport
مثلاً بخواهیم هم از این مثالی که فرمودید با استفاده از open office پیاده سازی کردید استفاده کنم و در پایین صفحه یه جدول که به صورت یک Grid اطلاعات را نمایش دهد. مثلاً بخواهیم اطلاعات یک شخص را در بالای صفحه نمیش دهیم و در پایین صفحه تمام درخواست‌های آن کاربر را باید لیست کنیم در این حالت از کدام روش استفاده کنیم؟
مطالب
Ajax.BeginForm و ارسال فایل به سرور در ASP.NET MVC
Ajax.BeginForm در ASP.NET MVC از jQuery Ajax برای ارسال مقادیر فرم، به سرور استفاده می‌کند. در این بین اگر یکی از عناصر فرم، المان ارسال فایل به سرور باشد، مقدار دریافتی در سمت سرور نال خواهد بود. مشکل اینجا است که نمی‌توان به کمک Ajax معمولی (یا به عبارتی XMLHttpRequest) فایلی را به سرور ارسال کرد. یا باید از سیلورلایت یا فلش استفاده نمود و یا از مرورگرهایی که XMLHttpRequest Level 2 را پشتیبانی می‌کنند (از IE 10 به بعد مثلا) که امکان Ajax upload توکار به همراه گزارش درصد آپلود را بدون نیاز به فلش یا سیلورلایت، دارند.
در این بین راه حل دیگری نیز وجود دارد که با تمام مرورگرها سازگار است؛ اما تنها گزارش درصد آپلود را توسط آن نخواهیم داشت. در اینجا به صورت پویا یک IFrame مخفی در صفحه تشکیل می‌شود، مقادیر معمولی فرم (تمام المان‌ها، منهای file) به صورت Ajax ایی به سرور ارسال خواهند شد. المان file آن در این IFrame مخفی، به صورت معمولی به سرور Postback می‌شود. البته کاربر در این بین چیزی را مشاهده یا احساس نخواهد کرد و تمام عملیات از دیدگاه او Ajax ایی به نظر می‌رسد. برای انجام اینکار تنها کافی است از افزونه‌ی AjaxFileUpload استفاده کنیم که در ادامه نحوه‌ی استفاده از آن‌را بررسی خواهیم کرد.


پیشنیازها

در ادامه فرض بر این است که افزونه‌ی AjaxFileUpload را دریافت کرده و به فایل Layout برنامه افزوده‌اید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>

    <script src="~/Scripts/jquery-1.11.1.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.js"></script>
    <script src="~/Scripts/ajaxfileupload.js"></script>
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>


مدل، کنترلر و View برنامه

مدل برنامه مشخصات یک محصول است:
namespace MVCAjaxFormUpload.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
    }
}

کنترلر آن از سه متد تشکیل شده‌است:
using System.Threading;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
using MVCAjaxFormUpload.Models;

namespace MVCAjaxFormUpload.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult Index(Product product)
        {
            var isAjax = this.Request.IsAjaxRequest();

            return Json(new { result = "ok" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult UploadFiles(HttpPostedFileBase image1, int id)
        {
            var isAjax = this.Request.IsAjaxRequest();
            Thread.Sleep(3000); //شبیه سازی عملیات طولانی
            return Json(new { FileName = "/Uploads/filename.ext" }, "text/html", JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
    }
}
Index اول، کار نمایش صفحه‌ی ارسال اطلاعات را انجام خواهد داد.
Index دوم کار پردازش Ajax ایی اطلاعات ارسالی به سرور را به عهده دارد. HttpPost آن Ajax ایی است.
متد UploadFiles، کار پردازش اطلاعات ارسالی از طرف IFrame مخفی را انجام می‌دهد. HttpPost آن معمولی است.

و کدهای View این مثال نیز به شرح زیر است:
@model MVCAjaxFormUpload.Models.Product
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Ajax Form Upload</h2>

@using (Ajax.BeginForm(actionName: "Index",
                       controllerName: "Home",
                       ajaxOptions: new AjaxOptions { HttpMethod = "POST" },
                       routeValues: null,
                       htmlAttributes: new { id = "uploadForm" }))
{
    <label>Name:</label>
    @Html.TextBoxFor(model => model.Name)
    <br />
    <label>Image:</label>
    <br />
    <input type="file" name="Image1" id="Image1" />
    <br />
    <input type="submit" value="Submit" />
    <img id="loading" src="~/Content/Images/loading.gif" style="display:none;">
}

@section Scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('#uploadForm').submit(function () {
                $("#loading").show();
                $.ajaxFileUpload({
                    url: "@Url.Action("UploadFiles", "Home")", // مسیری که باید فایل به آن ارسال شود
                    secureuri: false,
                    fileElementId: 'Image1', // آی دی المان ورودی فایل
                    dataType: 'json',
                    data: { id: 1, data: 'test' }, // اطلاعات اضافی در صورت نیاز
                    success: function (data, status) {
                        $("#loading").hide();
                        if (typeof (data.FileName) != 'undefined') {
                            alert(data.FileName);
                        }
                    },
                    error: function (data, status, e) {
                        $("#loading").hide();
                        alert(e);
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
فرمی که توسط Ajax.BeginForm تشکیل شده‌است، یک فرم معمولی Ajax ایی است و نکته‌ی جدیدی ندارد. تنها در آن یک المان ارسال فایل قرار گرفته‌است و همچنین Id آن‌را نیز جهت استفاده توسط jQuery مشخص کرده‌ایم.
در ادامه نحوه‌ی فعال سازی ajaxFileUpload را دقیقا در زمان submit فرم، مشاهده می‌کنید. در اینجا url آن به اکشن متدی که اطلاعات المان file را باید دریافت کند، اشاره می‌کند. fileElementId آن مساوی Id المان فایل فرم Ajax ایی صفحه‌است. از قسمت data جهت ارسال اطلاعات اضافه‌تری به اکشن متد UploadFiles استفاده می‌شود. سایر قسمت‌های آن نیز مشخص هستند. اگر عملیات موفقیت آمیز بود، success آن و اگر خیر، error آن اجرا می‌شوند.
فقط باید دقت داشت که content type دریافتی توسط آن باید text/html باشد، که این مورد در اکشن متدهای کنترلر مشخص هستند.
به این ترتیب دیگر کاربر نیازی ندارد ابتدا یکبار بر روی دکمه‌ی دومی کلیک کرده و فایل را ارسال کند و سپس بار دیگر بر روی دکمه‌ی submit فرم کلیک نماید. هر دو کار توسط یک دکمه انجام می‌شوند.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
MVCAjaxFormUpload.zip
اشتراک‌ها
پیاده سازی Context Menu در Blazor

طراحی یک منوی کانتکست در بلیزر می‌تواند سخت باشد و زمان زیادی را از شما بگیرد. با استفاده از این کتابخانه شما قادر به طراحی منوی کانتکست هستید. این منو قابلیت‌های پیاده سازی افکت‌های نمایشی، زیر منو، فعالسازی و غیرفعالسازی گزینه‌ها، استایل اختصاصی، افزودن پویای آیتم‌ها، نمایش منو از طریق کد و ... میباشد

پیاده سازی Context Menu در Blazor
مطالب
آموزش BrightStarDb (قسمت اول)
در طی این پست ها با مفاهیم NoSql آشنا شدید. همچنین در این دوره مفاهیم و مبانی RavenDb (یکی از بی نقص‌ترین دیتابیس‌های NoSql) بررسی شد. اما قرار است در طی چند پست با یکی دیگر از انواع دیتابیس‌های NoSql  طراحی شده برای دات نت به نام  BrightStarDb یا به اختصار  B*Db آشنا شویم.

*در دنیای NoSql پیاده سازی‌های متفاوتی از دیتابیس‌ها انجام شده است و هر دیتابیس، ویژگی‌ها و مزایا و معایب خاص خودش را دارد. باید قبول کرد که همیشه و همه جا نمی‌توان از یک پایگاه داده NoSql مشخص استفاده نماییم (دلایلی نظیر محدودیت‌های License، هزینه پیاده سازی و...). در نتیجه بررسی یک دیتابیس دیگر با شرایط و توانمندی‌های خاص آن خالی از سود نیست.
از ویژگی مهم این دیتابیس می‌توان به عناوین زیر اشاره کرد.
» این دیتاییس در گروه Graph databases‌ها قرار دارد و از  زبان SPARQL (بخوانید Sparkle) برای  کوئری گرفتن و کار با داده‌ها بهره می‌برد؛
» متن باز و رایگان است
» پشتیبانی از دات نت چهار به بعد؛
» قابل استفاده در Mobile Application - Windows phone 7 , 8؛
» بدون شما (Schema Less) و با قابیلت ذخیره سازی triple و به فرمت RDF
» پشتیبانی از Linq و  OData؛
» پشتیبانی از تراکنش‌ها ؛
» پیاده سازی مدل برنامه به صورت Code First؛
» سرعت بالا جهت ذخیره سازی و لود اطلاعات؛
» نیاز به پیکربندی‌های خاص جهت پیاده سازی ندارد؛
» ارائه افزونه رایگان Polaris جهت کوئری گفتن و نمایش Visual داده ها.
و غیره که در ادامه با آن‌ها آشنا خواهید شد.

در B*Db دو روش برای ذخیره سازی اطلاعات وجود دارد:
» Append Only : در این روش تمامی تغییرات (عملیات نوشتن) در انتهای فایل index اضافه خواهد شد. این روش مزایای زیر را به دنبال خواهد داشت:
  • عملیات نوشتن هیچگاه عملیات خواندن اطلاعات را block نمی‌کند. در نتیجه هر تعداد عملیات خواندن فایل (منظور اجرای کوئری‌های SPQRL است) می‌تواند به صورت موازی بر روی Store‌ها اجرا شود.
  • به دلیل اینکه عمل ویرایش واقعی هیچ گاه انجام نمی‌شود (داده‌ها فقط اضافه خواهند شد) همیشه می‌توانید وضعیت Store را به حالت‌های قبلی بازگردانید.
  • عملیات نوشتن اطلاعات بسیار سریع خواهد بود.
از معایب این روش این است که حجم Store‌ها فقط با افزایش داده‌ها زیاد نمی‌شود، بلکه با هر عملیات ویرایش نیز حجم فایل‌های Store افزایش پیاده خواهد کرد. در نتیجه از این روش فقط زمانی که از نظر فضای هارد دیسک محدودیت ندارید استفاده کنید(روش پیش فرض در B*Db نیز همین حالت است)

» Rewritable : در این روش در هنگام اجرای عملیات نوشتن، ابتدا یک کپی از اطلاعات گرفته میشود. سپس داده‌های مورد نظر به کپی گرفته شده اعمال می‌شوند. تا زمانیکه عملیات نوشتن اطلاعات به پایان نرسد، هر گونه دسترسی به اطلاعات جهت عملیات Read بر روی داده اصلی اجرا می‌شود. با استفاده از این روش عملیات Read و Write هیچ گونه تداخلی با هم نخواهند داشت. (چیزی شبیه به ^)

نکته ای که باید به آن دقت داشت این است که فقط در هنگام ساخت Store‌ها می‌توانید نوع ذخیره سازی آن را تعیین نمایید، بعد از ساخت Store امکان سوئیچ بین حالات امکان پذیر نیست.

همان طور که پیشتر گفته شد B*Db  برای ذخیره سازی اطلاعات از سند RDF بهره می‌برد. البته با RDF Syntax‌های متفاوت :

هم چنین در B*Db چهار روش برای دست یابی با داده‌ها (پیاده سازی عملیات CRUD) وجود دارد از قبیل:
» B*Db EntityFramewok
» Data Object Layer
» RDF Client Api
» Dynamic API
که هر کدام در طی پست‌های متفاوت بررسی خواهد شد.

بررسی یک مثال با روش B*Db EntityFramework

برای شروع ابتدا یک پروژه جدید از نوع Console Application ایجاد کنید. سپس از طریق Nuget اقدام به نصب Package  زیر نمایید:
pm> install-Package BirghtStarDb
پکیج بالا تمام کتابخانه‌های لازم جهت کار با B*Db را شامل می‌شود. اگر قصد ندارید از افزونه‌های مربوط به EntityFramework و Code First استفاده نمایید می‌توانید Package زیر را نصب نمایید:
PM> Install-Package BirghtStarDbLibs
این پکیج فقط شامل کتابخانه‌های لازم جهت کار با استفاده از SPRQL است.
بعد از نصب پکیج‌های بالا یک فایل Text Template با نام MyEntityContext.tt  نیز به پروژه افزوده خواهد شد. این فایل جهت تولید خودکار مدل‌های برنامه استفاده می‌شود. اما برای این کار لازم است به ازای هر مدل ابتدا یک اینترفیس ایجاد نمایید. برای مثال:
 [Entity]
    public interface IBook
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }
    }
نکته:
» نیاز به ایجاد یک خاصیت به عنوان Id وجود ندارد. به صورت پیش فرض خاصیت Id با نوع string برای هر مدل پیاده سازی می‌شود. اما اگر قصد دارید این نام خاصیت را تغییر دهید می‌توانید به صورت زیر عمل کنید:
[Entity]
    public interface IBook
    {
        [Identifier]
        public string MyId { get;  }
        public int Code { get; set; }   
        public string Title { get; set; }
    }
در مثال بالا خاصیت MyId به جای خاصیت Id در نظر گرفته می‌شود. مزین شدن با Identifier  و همچنین نداشتن متد set را فراموش نکنید. بعد از ایجاد اینترفیس مورد نظر و اجرای Run Custom Tool بر روی فایل Text Template.tt کلاسی به نام Book به صورت زیر ساخته می‌شود:

استفاده از اینترفیس برای ساخت مدل انعطاف پذیری بالایی را در اختیار ما قرار می‌دهد که بعدا مفصل بحث خواهد شد. برای عملیات درج داده می‌توان به صورت زیر عمل کنید:

 MyEntityContext context = new MyEntityContext("type=embedded;storesdirectory=c:\brightstar;storename=test");
            var book = context.Books.Create();
            book.Code = 1;
            book.Title = "Test";

            context.Books.Add(book);

            context.SaveChanges();
با یک نگاه می‌توان به شباهت مدل پیاده سازی شده بالا به EntityFramework پی برد. اما نکته مهم در مثال بالا ConnectionString پاس داده شده به Context پروژه است. در B*Db چهار روش برای دستیابی به اطلاعات ذخیره شده وجود دارد:
»embedded : در این حالت از طریق آدرس فیزیکی فایل مورد نظر می‌توان یک Connection ایجاد کرد.
»rest : یا استفاده از HTTP یا HTTPS می‌توان به سرویس B*Db دسترسی داشت.
»dotNetRdf : برای ارتباط با یک Store دیگر با استفاده از اتصال دهنده‌های DotNetRDf.
»sparql : اتصال به منبع داده ای دیگر با استفاده از پروتکل SPARQL
در هنگام ایجاد اتصال باید نوع مورد نظر را از حتما تعیین نمایید. با استفاده از storedirctory مکان فیزیکی فایل تعیین خواهد شد.
مطالب
JQuery Plugins #2
در قسمت اول آموزش 1# jQuery Plugin با نحوه ساخت اولیه پلاگین در جی کوئری آشنا شدید. در ادامه به موارد دیگری خواهم پرداخت.

فضای نام
در پلاگین شما، فضای نام، بخش مهمی از توسعه پلاگین می‌باشد. فضای نام در واقع تضمین می‌کند که پلاگین شما توسط دیگر پلاگین‌ها باز نویسی نشود یا با کد‌های موجود در صفحه تداخل نداشته باشد. همچنین کمک می‌کند که توابع، رویداد‌ها و داده‌های پلاگین خود را بهتر مدیر کنید.

توابع پلاگین
تحت هیچ شرایطی نباید یک پلاگین، در چندین فضای نام، به شی Jquery.fn اضافه گردند. به مثال زیر توجه نمایید:
(function( $ ){

  $.fn.tooltip = function( options ) { 
    // این
  };
  $.fn.tooltipShow = function( ) {
    // تعریف
  };
  $.fn.tooltipHide = function( ) { 
    // بد است
  };
  $.fn.tooltipUpdate = function( content ) { 
    // !  
  };

})( jQuery );
همین طور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، پلاگین به شکل بدی تعریف شده و هر تابع در یک فضای نام جداگانه تعریف گردیده‌است. برای این کار شما باید تمام توابع را در یک  متغیر تعریف و آن را به پلاگین خود پاس دهید و توابع را با نام رشته ای صدا بزنید.
(function( $ ){

  var methods = {
    init : function( options ) { 
      // این 
    },
    show : function( ) {
      // تعریف
    },
    hide : function( ) { 
      // خوب است
    },
    update : function( content ) { 
      // ! 
    }
  };

  $.fn.tooltip = function( method ) {
    
    // منطق تابع را  از اینجا صدا زده ایم
    if ( methods[method] ) {
      return methods[ method ].apply( this, Array.prototype.slice.call( arguments, 1 ));
    } else if ( typeof method === 'object' || ! method ) {
      return methods.init.apply( this, arguments );
    } else {
      $.error( 'Method ' +  method + ' does not exist on jQuery.tooltip' );
    }    
  
  };

})( jQuery );
توضیح: متغیر method اگر در متغیر methods توابع موجود باشد، تابع هم نام آن و در صورت داشتن پارامتر ورودی، به آن تابع پاس داده شده و برگردانده می‌شود (در واقع صدا زده می‌شود). در غیر اینصورت اگر نوع مقدار ورودی، object بود تابع init آن صدا زده می‌شود وگرنه پیام خطا ارسال می‌گردد.
برای استفاده از پلاگین بصورت زیر عمل می‌کنیم:
// تابع init صدا زده می‌شود
$('div').tooltip();
و
// تابع update با پارامتر صدا زده می‌شود
$('div').tooltip('update', 'This is the new tooltip content!');
این معماری به شما امکان کپسوله کردن توابع در پلاگین را می‌دهد.

رویداد ها
 یکی از روش‌های کمتر شناخته شده انقیاد توابع در فضای نام، امکان انقیاد رویداد‌ها است. اگر پلاگین شما یک رویداد را انقیاد نماید، این یک عمل و تمرین خوب استفاده از فضای نام می‌باشد. بدین ترتیب اگر لازم باشد که انقیاد یک رویدا را حذف نمایید، بدون تداخل با دیگر رویداد‌ها و بدون اینکه در یک شی دیگر از این پلاگین، اختلالی ایجاد نماید می‌توان آن را حذف نمود. به مثال زیر توجه نمایید.
(function( $ ){

  var methods = {
     init : function( options ) {

       return this.each(function(){
         $(window).bind('resize.tooltip', methods.reposition);
       });

     },
     destroy : function( ) {

       return this.each(function(){
         $(window).unbind('.tooltip');
       })

     },
     reposition : function( ) { 
       // ... 
     },
     show : function( ) { 
       // ... 
     },
     hide : function( ) {
       // ... 
     },
     update : function( content ) { 
       // ...
     }
  };

  $.fn.tooltip = function( method ) {
    
    if ( methods[method] ) {
      return methods[method].apply( this, Array.prototype.slice.call( arguments, 1 ));
    } else if ( typeof method === 'object' || ! method ) {
      return methods.init.apply( this, arguments );
    } else {
      $.error( 'Method ' +  method + ' does not exist on jQuery.tooltip' );
    }    
  
  };

})( jQuery );
این همان مثال قبل است که وقتی پلاگین با تابع Init مقدار دهی اولیه می‌شود، تابع reposition به رویداد resize پنجره در فضای نام پلاگین tooltip انقیاد می‌شود. پس از آن اگر توسعه دهنده نیاز داشت تا tooltip را از بین ببرد، با صدا زدن تابع destroy می تواند بصورت امن انقیاد ایجاد شده را حذف نماید.
$('#fun').tooltip();
// مدتی بعد...
$('#fun').tooltip('destroy');

ادامه دارد...
مطالب
آموزش فایرباگ - #6 - HTML Panel - Side Panels
در قسمت قبل توضیحاتی در مورد تب HTML ارائه کردیم.
در این قسمت توضیحات کاملی در مورد پنل‌های جانبیِ داخل پنل HTML می‌دهیم.



Side Panels

در پنل HTML درکنار ارائه امکاناتی برای مشاهده و کار با تگ‌های صفحه ، اطلاعات و امکانات دیگری هم برای تگ انتخاب شده در قسمت NodeView وجود دارد.
این امکانات در پنل هایی که سمت راست پنل اصلی قرار دارند گنجانده شده است که به ترتیب برای نمایش و ویرایش استایل‌ها ، مشاهده استایل‌های محاسبه شده ، مشاهده Layout یا آرایش و نمایش اطلاعات DOM تگ انتخاب شده در NodeView هستند.




1 - Style
در این تب استایل هایی که در حال حاظر بروی تگ انتخاب شده اعمال شده اند ، نمایش داده می‌شود.
در صورتی که موس را بروی مقادیر استایل هایی که جلوه‌ی بصری دارند بگیرید ، یک پاپ‌آپ کوچک نمایان می‌شود که مقدار را نمایش می‌دهد.


 Options Menu

هر تب یا پنل در فایرباگ دارای یک سری تنظیمات است که Options Menu نام دارد. تب Style هم دارای یک سری تنظیمات است که دانشتن آنها بسیار به شما کمک خواهد کرد.
این منو با کلیک کردن بروی فلش تب () یا راست کلیک کردن بروی تب ظاهر می‌شود.


  • Only Show Applied Styles
    در صورت انتخاب ، فقط استایل هایی که اعمال شده اند نمایش داده می‌شوند. (استایل‌های Overwrite شده نمایش داده نمی‌شوند.)
    (این گزینه قابلیت خوبی است ، اما چندبار برای بنده پیش آمده که این مورد به اشتباه استایلی که اعمال شده بود را هم Overwrite شده در نظر گرفته بود. پس در هین طراحی استایل و کار با CSS اگر احیانا یکی از استایل هایتان وجود نداشت و از وجود آن اطمینان داشتید ، غیرفعال کردن این گزینه را امتحان کنید.)

  • Show User Agent CSS
    با فعال کردن این گزینه ، استایل هایی که توسط مرورگر اعمال شده اند هم نمایش داده می‌شوند.

  • Expand Shorthand Properties
    با فعال کردن این گزینه ، استایل هایی که بصورت کوتاه شده تعریف شده اند را بصورت گسترده و باز شده نمایش می‌دهد.
    برای مثال ، دستور margin را بصورت margin-top , margin-right , margin-bottom , margin-left نمایش می‌دهد.

  • سه گزینه ی Colors As Hex ، Colors As RGB و Colors As HSL تعیین کننده‌ی فرمت نمایش رنگ‌ها هستند.

  • سه گزینه ی :active ، :hover و :focus هم برای تعیین کلاس کاذب برای تگ جاری کاربرد دارند.
    برای مثال شما می‌خواهید استایلی که یک لینک زمان موس برویش قرار دارد را بررسی کنید ، لینک را در NodeView انتخاب می‌کنید و سپس از گزینه‌ی :hover را فعال می‌کنید.


Panel

  • Element styles
    استایل هایی که بصورت inline (در خود تگ) تعریف شده اند هم در این قسمت نمایش داده می‌شود و نام rule آن element.style است.



  • Source Links
    در بالا-راست هر بخش ، یک لینک قرار دارد که لینک فایل استایلی است که در همان قسمت وجود دارد و عددی که در پرانتز قرار دارد ، شماره خط استایل در همان فایل است.
    اگر نام فایل با نام صفحه‌ی جاری برابر باشد ، به معنی وجود استایل در تگ <style> در صفحه‌ی جاری است و شماره‌ی بعد از # هم ایندکس تگ <style> است.
    (با کلیک بروی لینک فایل ، فایل در خط مورد نظر در پنل CSS نمایش داده می‌شود.)



  • Inherited rules
    rule‌های به ارث رسیده هم در قسمت‌های جداگانه به همراه استایل‌های به ارث رسیده نمایش داده می‌شود و تگی والد که استایل‌ها از آن به ارث رسیده اند هم در قسمت عنوان همان استایل‌ها نمایش قرار داده شده است. (با کلیک بروی آن ، در قسمت Nodeview انتخاب می‌شود.)



  • User agent rules
    استایل هایی که توسط مرورگر اعمال شده اند (User agent rules) ، با عبارت <System> در زیر لینک منبع استایل ، مشخص شده اند.



  • Overwritten styles
    استایل‌های overwrite شده ، با یک خط برویشان مشخص شده اند.



  • Inline editing
    استایل‌های نمایش داده شده در این پنل را براحتی و با کلیک کردن بروی نام یا مقدار هر یک از دستورات می‌توانید تغییر دهید.
    برای نوشتن دستورات و مقادیر آن‌ها می‌توانید از پیشنهاد‌های فایرباگ هم کمک بگیرید و با دکمه‌های Arrow Up و Arrow Down هم بین مقادیر مجاز حرکت کنید.
    دستورات یا مقادیر نا صحیح در هین تایپ ، با رنگ قرمز و مقادیر صحیح با رنگ سبز مشخص می‌شوند.
    (این امکان خیلی مفید است ، برای مثال می‌خواهید فونت‌های مختلف را برای یک استایل امتحان کنید ، دستور font-family را می‌نویسید و بعد از زدن Enter ، با دکمه های Arrow Up و Arrow Down در لحظه نتیجه‌ی اعمال فونت‌های مختلف و دردسترس را مشاهده می‌کنید و بهترین را بر می‌گزینید.
    یا برای یافتن بهترین مقدار margin ، بعد از دستور margin ، زدن کلید Enter ، وارد کردن یک عدد برای شروع ، می‌توان باز هم با دکمه های Arrow Up و Arrow Down به سرعت تغییر را در صفحه مشاهده کرد.)

  • Rendered font highlighted
    برای دستور font ، فایرباگ هوشمندانه عمل کرده و فونتی که در حال استفاده است را پررنگ می‌کند.
    این امکان برای یافتن خطاهای متداول هنگام تعریف فونت‌های غیر سیستمی ، بسیار مفید است.




 Context Menu

این منو زمانی که در پنل راست کلیک کنید ظاهر می‌شود و نسبت به منطقه (Context)ای که در آن راست کلیک کرده اید ، گزینه‌های متفاوتی را مشاهده خواهید کرد. در جدول زیر ، گزینه‌ها ، Contextشان و توضیح هر گزینه آمده است.


 گزینه Context توضیحات 
Copy Rule Declaration CSS selector  CSS Rule فعلی را به همراه استایل هایش در clipboard کپی می‌کند
Copy Style Declaration CSS selector  استایل‌های CSS Rule فعلی را در clipboard کپی می‌کند 
Copy Location source link  آدرس فایل تعریف CSS Rule را در clipboard کپی می‌کند
Open in New Tab source link   آدرس فایل تعریف CSS Rule را در تب جدید باز می‌کند
Edit Element Style... everywhere  امکان تعریف استایل‌های درون تگ (inline) را محیا می‌کند
Add Rule... everywhere  یک Rule جدید ایجاد می‌کند
CSS Rule هایی که در حال حاظر وجود دارد را هم پیشنهاد می‌دهد
Delete "<rule name>" CSS selector  CSS Rule فعلی را حذف می‌کند
New Property... CSS rule  یک استایل جدید به CSS Rule فعلی اضافه می‌کند
Edit "<property name>"... CSS property  Property فعلی را به حالت ویرایش می‌برد
راه دیگر ویرایش Property ، کلیک بروی آن است
Delete "<property name>" CSS property  Property فعلی را حذف می‌کند
Disable "<property name>" CSS property  Property فعلی را غیر فعال می‌کند
را سریع‌تر ، کلیک کردن در ناحیه‌ی پشت Property ، بروی علامت قرمز رنگ است
Refresh everywhere  محتویات پنل را بروز می‌کند
Inspect in DOM Panel
CSS rule  CSS Rule فعلی را در پنل DOM برای بررسی باز می‌کند
Inspect in CSS Panel CSS rule   CSS Rule فعلی را در پنل CSS برای بررسی باز می‌کند
<Default Editor Name> CSS rule  فایل تعریف استایل‌ها را در ادیتور تعریف شده باز می‌کند
(این گزینه در صورت تعریف ادیتور در تنظیمات FireBug نمایش داده خواهد شد)


2 - Computed

دراین تب نتیجه‌ی پردازش استایل‌های ارائه شده توسط کاربر ، برای تگ مشخص شده در قسمت NodeView نمایش داده می‌شود. (مقادیر استایل هایی که در نهایت بروی تگ اعمال شده اند.)


Style Tracing
برای ردیابی استایل‌ها ، استایل‌ها به ترتیب اعمال شدنشان مرتب شده اند و اولین مقدار ، مقداری است که اعمال شده است.
مقادیر Overwrite بصورت خط کشیده شده و استایل‌های Overwrite شده بصورت خاکستری-کمرنگ نمایش داده می‌شوند.
هر استایل هم مانند تب Style ، یک لینک به منبع خود دارد.


Options Menu

  • Show User Agent CSS
    در صورت انتخاب ، فقط استایل هایی که اعمال شده اند نمایش داده می‌شوند.

  • Sort alphabetically
    در صورت انتخاب ، استایل‌ها به ترتیب الفبا ، و درصورت عدم انتخاب بصورت گروه بندی نمایش داده می‌شوند.

  • Show Mozilla Specific Styles
    در صورت انتخاب ، استایل‌های مخصوص Mozilla را نمایش می‌دهد. (استایل هایی با پیشوند -moz-)

  • سه گزینه‌ی Colors As Hex ، Colors As RGB و Colors As HSL تعیین کننده‌ی فرمت نمایش رنگ‌ها هستند.


Context Menu

این منو زمانی که در پنل راست کلیک کنید ظاهر می‌شود و نسبت به منطقه (Context)ای که در آن راست کلیک کرده اید ، گزینه‌های متفاوتی را مشاهده خواهید کرد. در جدول زیر ، گزینه‌ها ، Contextشان و توضیح هر گزینه آمده است.

 گزینه Context توضیحات 
Expand All Styles everywhere  CSS Rule فعلی را به همراه استایل هایش در clipboard کپی می‌کند
Collapse All Styles everywhere  استایل‌های CSS Rule فعلی را در clipboard کپی می‌کند 
Inspect in DOM panel styles   آدرس فایل تعریف CSS Rule را در تب جدید باز می‌کند
Copy Location
style source link  امکان تعریف استایل‌های درون تگ (inline) را محیا می‌کند
Open in New Tab style source link  یک Rule جدید ایجاد می‌کند
CSS Rule هایی که در حال حاظر وجود دارد را هم پیشنهاد می‌دهد
Inspect in CSS panel style source link  CSS Rule فعلی را حذف می‌کند
<Default Editor Name> style source link  فایل تعریف استایل‌ها را در ادیتور تعریف شده باز می‌کند
(این گزینه در صورت تعریف ادیتور در تنظیمات FireBug نمایش داده خواهد شد)


3 - Layout

در این تب ، مقادیر Box Model بصورت بصری نمایش می‌دهد. می‌توان با کلیک کردن بروی هریک از مقادیر ، آن را ویرایش کرد. (این تغییر بصورت inline در تگ اعمال می‌شود.)
با حرکت موس بروی قسمت‌های مختلف ، می‌توان همان قسمت‌ها را در صفحه بصورت خط کشی شده مشاهده کرد.
(البته ظاهرا در ورژن 1.10.4 که بنده استفاده می‌کنم ، عملیات ویرایش مقادیر به درستی انجام نمی‌شود.)



 Options Menu

  • Show Rulers and Guides
    در صورت انتخاب ، خط‌های راهنما را هنگام حرکت موس بروی اجزای Box Model در صفحه نمایش می‌دهد.




4 - DOM

این پنل اطلاعات DOM تگ جاری را نمایش می‌دهد.
این پنل تمام قابلیت‌های پنل DOM اصلی را دارا می‌باشد.
(در مقالات آینده با تب DOM آشنا خواهیم شد.)