نظرات مطالب
در مورد ادامه ...
- من تقریبا برای تمام دوستانی که اعلام مشترک کرده بودند، به همان آدرس ایمیل‌اشان، اکانت نویسنده در سایت ایجاد کردم.
- DNS سایت تازه تنظیم شده و تا در همه جا اصطلاحا propagate شود شاید تا 24 ساعت طول بکشد. بنابراین اگر پیغام 404 گوگل را مشاهده کردید (در آن زمان) مشکل از عدم به روز رسانی DNS سرور مورد استفاده است.
- اگر نیاز به دریافت مجدد ایمیل فعال سازی دارید لطفا از طریق آدرس ذیل اقدام کنید:
https://www.dntips.ir/ForgottenPassword  
مطالب
مبانی TypeScript؛ متدها
توابع جزو ساختارهای پایه‌ایی زبان جاوا اسکریپت هستند و از آنها جهت شبیه‌سازی کلاس‌ها، کپسوله‌سازی اطلاعات و همچنین ایجاد ماژول‌ها استفاده می‌شود. هر چند در زبان TypeScript به راحتی می‌توانیم از کلاس‌ها، فضاهای نام و ماژول‌ها استفاده کنیم، اما هنوز هم توابع، نقشی کلیدی را در انجام کارها ایفا می‌کنند. نکته‌ی قابل توجه این است که زبان TypeScript یکسری قابلیت‌های اضافه‌تری را به توابع استاندارد جاوا اسکریپت اضافه کرده است که در ادامه آنها را بررسی خواهیم کرد.

نحوه‌ی ایجاد توابع
همانند جاوا اسکریپت، در زبان TypeScript نیز می‌توانیم توابع را هم به صورت named function و  هم به صورت anonymous function ایجاد کنیم. در کدهای زیر نحوه‌ی تعریف هر دو نوع نشان داده شده است:
// Named function
function add(x, y) {
    return x + y;
}

// Anonymous function
let myAdd = function(x, y) { return x+y; };
در زبان TypeScript نیز می‌توانیم به متغیرهای تعریف شده‌ی در خارج بدنه‌ی تابع، دسترسی داشته باشیم. در این‌حالت خواهیم گفت که متغیرها توسط تابع capture شده‌اند:
let z = 100;

function addToZ(x, y) {
    return x + y + z;
}

تعیین نوع (Type) برای توابع
همانطور که قبلاً عنوان شد، یکی از مزایای زبان TypeScript، امکان معرفی نوع‌ها است. یعنی با کمک تعیین نوع می‌توانیم کدهای نهایی نوشته شده را امن‌تر کنیم و همچنین در زمان استفاده، Intellisense با وجود نوع‌ها، پیشنهادهای بهتر و دقیق‌تری را ارائه می‌دهد. جهت درک بهتر موضوع اجازه دهید برای توابعی که در مثال قبلی مطرح شدند، یکسری نوع را مشخص کنیم:
function add(x: number, y: number): number {
    return x + y;
}

let myAdd = function(x: number, y: number): number { return x+y; };
همانطور که مشاهده می‌کنید، توانسته‌ایم هم برای پارامترها و هم برای خروجی تابع، نوع‌هایی را مشخص کنیم. مزیت آن این است که پیش از اینکه کدهای شما در زمان اجرا به خطا بر بخورند، در زمان کامپایل، مشکلات موجود توسط کامپایلر، گوشزد می‌شوند. به عنوان مثال اگر در زمان توسعه، برای یکی از پارامترهای تابع add، مقداری رشته‌ایی را ارسال کنیم، کامپایلر به شما هشدار لازم را خواهد داد:


Function Types
در TypeScript علاوه بر امکان تعیین نوع، برای پارامتر و همچنین نوع بازگشتی تابع، می‌توانیم خود تابع را نیز به عنوان یک نوع تعریف کنیم. function types با تعیین نوع برای پارمتر دریافتی و همچنین تعیین نوع بازگشتی تابع تعریف می‌شوند. به عنوان مثال تابع زیر، یک پارامتر از نوع number را دریافت کرده و در نهایت یک رشته را در خروجی بر می‌گرداند:
function PublicationMessage(year: number): string {
    return 'Date published: ' + year;
}
اکنون می‌توانیم یک متغیر ایجاد کنیم که ارجاعی را به تابع فوق داشته باشد:
let publishFunc: (someYear: number) => string;
با استفاده از سینتکس فوق، توانسته‌ایم یک function type را تعریف کنیم. در کد فوق از کلمه‌ی کلیدی let و همچنین علامت دو نقطه بعد از نام متغیر استفاده کرده‌ایم. سپس پارامترها و همچنین انواع آنها را درون پرانتز تعیین کرده‌ایم و در نهایت بعد از علامت <=، نوع بازگشتی تابع را تعیین کرده‌ایم. در واقع توسط کد فوق، یک امضاء را برای توابعی که قرار است به این متغیر انتساب داده شوند، تعریف کرده‌ایم. اکنون که متغیر را تعریف کردیم و همچنین یک نوع را برای آن مشخص کردیم، می‌توانیم تابعی را که دارای این امضاء است، به آن انتساب دهیم:
publishFunc = PublicationMessage;

let message: string = publishFunc(2016);
در واقع اکنون به متغیر publishFunc، تنها تابعی را می‌توانیم انتساب دهیم که یک پارامتر از جنس number را از ورودی دریافت کرده و همچنین یک رشته را به عنوان خروجی برگرداند. در نتیجه اگر تابعی غیر از امضاء تعیین شده را به متغیر publishFunc انتساب دهیم، کامپایلر TypeScript به ما هشدار خواهد داد:

همچنین می‌توان function type را به صورت inline نیز تعریف کرد:

let myAdd: (baseValue:number, increment:number) => number =
    function(x, y) { return x + y; };


Optional and Default Parameters 

در جاوا اسکریپت تمامی پارامترهای یک تابع اختیاری هستند. اما TypeScript کمی متفاوت است. یعنی در حالت پیش‌فرض، ذکر تمامی پارامترها ضروری است؛ مگر اینکه پارامترهای موردنیاز را به صورت اختیاری تعیین کنید. به طور مثال در تابع زیر دو پارامتر را تعریف کرده‌ایم:

function CreateCustomer(name: string, age?: number) {}

همانطور که مشاهده می‌کنید با افزودن علامت سوال بعد از نام پارامتر، توانسته‌ایم آن را به صورت اختیاری تعریف کنیم. نکته‌ایی که در اینجا وجود دارد این است که تمامی پارامترهای optional، حتماً باید بعد از پارامترهای required تعریف شوند.

برای تعیین مقدار پیش‌فرض برای هر پارامتر نیز می‌توانیم به این‌صورت عمل کنیم:

function GetBookByTitle(title: string = 'C# 6.0 in a Nutshell') {}

default parameters در صورتیکه بعد از required parameters آورده شوند، به عنوان optional در نظر گرفته می‌شوند. یعنی در این‌حالت لزومی به گذاشتن علامت سوال، بعد از نام پارامتر نیست. نکته‌ی قابل توجه‌ایی که در استفاده از default parameters وجود دارد این است که علاوه بر رشته‌ها می‌توان عبارات (expressions) را نیز به آنها اختصاص داد:

function GetBookByTitle(title: string = GetMostPopularBooks()) {}


Rest Parameters

rest parameters به شما این امکان را می‌دهند تا به تعداد نامحدودی پارامتر به یک تابع ارسال کنید:

function GetBooksReadForCust(name: string, ...bookIDs: number[]) {}

تابع فوق دو پارامتر را از ورودی دریافت می‌کند. پارامتر دوم این تابع به صورت rest تعریف شده است. یعنی برای پارامتر دوم می‌توانیم هر تعداد پارامتری را به این تابع ارسال کنیم. همچنین برای نوع این پارامتر، یک آرایه از نوع number را تعیین کرده‌ایم. یعنی پارامترهای دریافتی، درون یک آرایه از نوع number ذخیره خواهند شد. در ES 5 برای داشتن این چنین قابلیتی از شیء  arguments استفاده می‌کردیم. یعنی تابع فوق را می‌بایستی اینگونه می‌نوشتیم:

function GetBooksReadForCust(name) {
    var bookIDs = [];
    for (var _i = 1; _i < arguments.length; _i++) {
        bookIDs[_i - 1] = arguments[_i];
    }
}


استفاده از this

درک this در جاوا اسکریپت، در ابتدا باعث مقداری سردرگمی می‌شود. یعنی مقدار آن در زمان فراخوانی تابع، ست خواهد شد. یعنی در هر بلاک از کد، وضعیت‌های متفاوتی را ارائه می‌دهد. به عنوان مثال درون callback مربوط به تابع setInterval در تابع زیر می‌خواهیم به مقدار متغیر publishDate دسترسی داشته باشم:

function Book() {
    let self = this;
    self.publishDate = 2016;
    setInterval(function() {
        console.log(self.publishDate);
    }, 1000);
}

همانطور که مشاهده می‌کنید برای دسترسی به این پراپرتی، مقدار this را درون یک متغیر با نام self، در ابتدا تعریف کرده‌ایم. زیرا استفاده‌ی مستقیم از this.publishDate درون callback به چیز دیگری اشاره می‌کند. این روش در ES 5 خیلی رایج است. اما با استفاده از Arrow Functions به راحتی می‌توانیم به this در هر جایی دسترسی داشته باشیم. بنابراین کد فوق را می‌توانیم به این صورت بازنویسی کنیم:

function Book() {
    this.publishDate = 2016;
    setInterval(() => {
        console.log(this.publishDate);
    }, 1000);
}

در واقع Arrow Function در پشت صحنه کار capture کردن this را برایمان انجام خواهد داد.


Function overloads

قابلیت function overloading در بیشتر typed languageها در دسترس می‌باشد. همانطور که می‌دانید این قابلیت جهت تعریف امضاءهای مختلف برای یک تابع استفاده می‌شود. یعنی ایجاد توابعی با یک نام، اما با انواع متفاوت. از آنجائیکه TypeScript به جاوا اسکریپت کامپایل می‌شود، در نتیجه جاوا اسکریپت فاقد نوع (type) است. پس در زمان کامپایل نوع‌ها برداشته خواهند شد. بنابراین داشتن توابعی همنام باعث بروز مشکلاتی خواهد شد. برای داشتن نسخه‌های مختلفی از یک تابع می‌توانیم تعاریف موردنیازمان را ارائه داده، اما تنها یک پیاده‌سازی داشته باشیم. برای مثال می‌خواهیم یک overload دیگر برای تابع زیر داشته باشیم:

function GetTitles(author: string) : string[];

تابع فوق یک رشته را از ورودی دریافت کرده و در نهایت یک آرایه از رشته‌ها را بر می‌گرداند. برای overload دیگر این تابع می‌خواهیم به جای دریافت رشته، یک boolean از ورودی دریافت کنیم:

function GetTitles(available: boolean) : string[];

همانطور که مشاهده می‌کنید، هیچکدام از overloadهای فوق پیاده‌سازی‌ایی ندارند. در واقع تا اینجا به TypeScript گفته‌ایم که نیاز به دو نسخه از تابع GetTitles خواهیم داشت. اکنون می‌توانیم یک پیاده‌سازی کلی برای دو overload فوق داشته باشیم:

function GetTitles(bookProperty: any) : string[] {
    if(typeof bookProperty == 'string') {
        // some code
    } else if (typeof bookProperty == 'boolean') {
        // some code
    }
    
    return result;
}

همانطور که عنوان شد، تنها پیاده‌سازی فوق را برای تمامی overloadها خواهیم داشت. در نتیجه اینبار نوع پارامتر ورودی را any تعریف کرده‌ایم. سپس درون بدنه‌ی تابع، نوع پراپرتی را توسط typeof تشخیص داده‌ایم. بنابراین برای فراخوانی هر یک از overloadها، می‌توانیم کدهای خاصی را اجرا کنیم.

مطالب
آشنایی با مفاهیم شیء گرایی در جاوا اسکریپت #1
با توجه به فراگیر شدن استفاده از جاوا اسکریپت و بخصوص مبحث شیء گرایی، تصمیم گرفتم طی سلسله مقالاتی با مباحث شیء گرایی در این زبان بیشتر آشنا شویم. جاوا اسکریپت یک زبان مبتنی بر شیء است و نه شیءگرا و خصوصیات زبان‌های شیء گرا، به طور کامل در آن پیاده سازی نمی‌گردد.
لازم به ذکر است که انواع داده‌ای در جاوا اسکریپت شامل 2 نوع می‌باشند:
1- نوع داده اولیه (Primitive) که شامل Boolean ، Number و Strings می‌باشند.
2- نوع داده Object که طبق تعریف هر Object مجموعه‌ای از خواص و متدها است.
نوع داده‌ای اولیه، از نوع Value Type و نوع داده ای Object، از نوع Refrence Type می‌باشد.

برای تعریف یک شیء (Object) در جاوا اسکریپت، 3 راه وجود دارد:
1 - تعریف و ایجاد یک نمونه مستقیم از یک شیء ( direct instance of an object )
2 – استفاده از function برای تعریف و سپس نمونه سازی از یک شیء ( Object Constructor )
3 – استفاده از متد Object.Create

روش اول :
در روش اول دو راه برای ایجاد اشیاء استفاده می‌گردد که با استفاده از دو مثال ذیل، این دو روش توضیح داده شده‌اند:

مثال اول : (استفاده از new )
<script type=”text/javascript”>
 var person = new Object();
  person.firstname = “John”;
  person.lastname = “Doe”;
  person.age = 50;
  person.eyecolor = “blue”;
  document.write(person.firstname + “ is “ + person.age + “ years old.”);
</script>

result : John is 50 years old.
در این مورد، ابتدا یک شیء پایه ایجاد می‌گردد و خواص مورد نظر برایش تعریف می‌گردد و با استفاده از اسم شیء به این خواص دسترسی داریم.

مثال دوم (استفاده از literal notation )

<script type=”text/javascript”>
var obj = {
   var1: “text1”,
   var2: 5,
   Method: function ()
   {
     alert(this.var1);
   }
  };
  obj.Method();
</script>

 Result : text1
در این مورد با استفاده از کلمه کلیدی var یک شیء تعریف می‌شود و در داخل {}  کلیه خواص و متدهای این شیء تعریف می‌گردد. این روش برای تعریف اشیاء در جاوا اسکریپت بسیار متداول است.
هر دو مثالهای 1 و 2 در روش اول برای ایجاد اشیاء بکار میروند. امکان گسترش دادن اشیاء در این روش و اضافه کردن خواص و متد در آینده نیز وجود دارد. بعنوان مثال می‌توان نوشت :
 Obj.var3 = “text3”;
در این‌حال، خاصیت سومی به مجموع خواص شی Obj اضافه می‌گردد.
حال در این مثال اگر مقدار شی obj را برابر یک شیء دیگر قرار دهیم به نحو زیر :
   var newobj = obj;
  newobj.var1 = "other text";
  alert(obj.var1);// other text
  alert(newobj.var1);// other text
و برای اینکه بتوان از امکانات زبانهای شیء گرا در این زبان استفاده کرد، بایستی الگویی را تعریف کنیم و سپس از روی این الگو، اشیا مورد نظر را پیاده سازی نمائیم.
می‌بینیم که مقدار هر دو متغیر در خروجی یکسان می‌باشد و این موضوع با ماهیت شیء گرایی که در آن همه‌ی اشیایی که از روی یک الگو نمونه سازی می‌گردند مشخصه‌هایی یکسان، ولی مقادیر متفاوتی دارند، متفاوت است. البته این موضوع از آنجا ناشی می‌گردد که اشیاء ایجاد شده در جاوا اسکریپت ذاتا type refrence هستند و به همین منظور برای پیاده سازی الگویی (کلاسی) که بتوان رفتار شیء گرایی را از آن انتظار داشت از روش زیر استفاده میکنیم. برای درک بهتر اسم این الگو را کلاس مینامیم که در روش دوم به آن اشاره میکنیم.

روش دوم :

 <script type=”text/javascript”>
  function Person(firstname, lastname, age, eyecolor)
  {
     this.firstname = firstname;
     this.lastname = lastname;
     this.age = age;
     this.eyecolor = eyecolor;
  }

   var myFather = new Person("John", "Doe", 50, "blue");
  document.write(myFather.firstname + " is " + myFather.age + " years old.");
  result : John is 50 years old.

   var myMother=new person("Sally","Rally",48,"green");
   document.write(myMother.firstname + " is " + myFather.age + " years old.");
   result : Sally is 48 years old.
  </script>
یا به شکل زیر :

 var Person = function (firstname, lastname, age, eyecolor)
  {
     this.firstname = firstname;
     this.lastname = lastname;
     this.age = age;
     this.eyecolor = eyecolor;
  }

  var myFather = new Person("John", "Doe", 50, "blue");
  document.write(myFather.firstname + " is " + myFather.age + " years old.");
   result : John is 50 years old.

   var myMother=new person("Sally","Rally",48,"green");
   document.write(myMother.firstname + " is " + myFather.age + " years old.");
   result : Sally is 48 years old.
به این روش Object Constructor یا سازنده اشیاء گفته می‌شود.
در اینجا با استفاده از کلمه کلیدی function و در داخل {} کلیه خواص و متدهای لازم را به شیء مورد نظر اضافه می‌کنیم. استفاده از کلمه this در داخل function به این معنی است که هر کدام از نمونه‌های object مورد نظر، مقادیر متفاوتی خواهند داشت .

یک مثال دیگر :
 
<script type="text/javascript">
   function cat(name) {
      this.name = name;
      this.talk = function() {
      alert( this.name + " say meeow!" )
   }
 }

cat1 = new cat("felix")
cat1.talk() //alerts "felix says meeow!"
cat2 = new cat("ginger")
cat2.talk() //alerts "ginger says meeow!"
</Script>
در اینجا می‌بینیم که به ازای هر نمونه از اشیایی که با function می‌سازیم، خروجی متفاوتی تولید می‌گردد که همان ماهیت شیء گرایی است.


روش سوم :استفاده از متد Object.Create
 
 var myObjectLiteral = {
    property1: "one",
    property2: "two",
    method1: function() {
       alert("Hello world!");
}}
var myChild = Object.create(myObjectLiteral);
myChild.method1(); // will alert "Hello world!"
در این روش با استفاده از متد Object.Create و استفاده از یک شیء که از قبل ایجاد شده، یک شیء جدید ایجاد می‌شود.
حال برای اضافه کردن متدها و خاصیت‌هایی به کلاس جاوا اسکریپتی مورد نظر، به طوریکه همه‌ی نمونه‌هایی که از این کلاس ایجاد می‌شوند بتوانند به این متدها و خاصیت‌ها دسترسی داشته باشند، از مفهومی به اسم prototype استفاده می‌کنیم. برای مثال کلاس زیر را در نظر بگیرید:
این کلاس یک سیستم ساده امتحانی (quiz ) را پیاده می‌کند که در آن اطلاعات شخص که شامل نام و ایمیل می‌باشد گرفته شده و سه تابع، شامل ذخیره نمرات، تغییر ایمیل و نمایش اطلاعات شخص به همراه نمرات نیز به آن اضافه می‌شود.
 function User (theName, theEmail) {
    this.name = theName;
    this.email = theEmail;
    this.quizScores = [];
    this.currentScore = 0;
}
حال برای اضافه نمودن متدهای مختلف به این کلاس داریم :

 User.prototype = {
  saveScore:function (theScoreToAdd)  {
   this.quizScores.push(theScoreToAdd)
  },
  showNameAndScores:function ()  {
    var scores = this.quizScores.length > 0 ? this.quizScores.join(",") : "No Scores Yet";
    return this.name + " Scores: " + scores;
  },
  changeEmail:function (newEmail)  {
    this.email = newEmail;
    return "New Email Saved: " + this.email;
  }
}
و سپس برای استفاده از آن و گرفتن خروجی نمونه داریم :
 // A User
  firstUser = new User("Richard", "Richard@examnple.com");
  firstUser.changeEmail("RichardB@examnple.com");
  firstUser.saveScore(15);
  firstUser.saveScore(10);
  document.write(firstUser.showNameAndScores()); //Richard Scores: 15,10
  document.write('<br/>');
  // Another User
  secondUser = new User("Peter", "Peter@examnple.com");
  secondUser.saveScore(18);
  document.write(secondUser.showNameAndScores()); //Peter Scores: 18
در نتیجه تمام نمونه‌های کلاس User می‌توانند به این متدها دسترسی داشته باشند و به این صورت مفهوم Encapsulation  نیز پیاده می‌گردد.


وراثت (Inheritance) در جاوا اسکریپت :

در بسیاری از مواقع لازم است عملکردی (Functionality) که در یک کلاس تعریف می‌گردد، در کلاسهای دیگر نیز در دسترس باشد. بدین منظور از مفهوم وراثت استفاده می‌شود. در نتیجه کلاس‌ها می‌توانند از توابع خود و همچنین توابعی که کلاسهای والد در اختیار آنها می‌گذارند استفاده کنند. برای این منظور چندین راه حل توسط توسعه دهندگان ایجاد شده است که در ادامه به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنیم.
ساده‌ترین حالت ممکن از الگویی شبیه زیر است:
   
 <script type="text/javascript">
function Base()
  {
     this.color = "blue";
  }
  function Sub()
  {
  }
  Sub.prototype = new Base();
  Sub.prototype.showColor = function ()
  {
     alert(this.color);
  }
  var instance = new Sub();
  instance.showColor(); //"blue"
</Script>
در کد بالا ابتدا یک function (class) به نام Base که حاوی یک خصوصیت به نام color  می‌باشد، تعریف شده و سپس یک کلاس دیگر بنام sub تعریف می‌کنیم که قرار است خصوصیات و متدهای کلاس Base را به ارث ببرد و سپس از طریق خصوصیت prototype کلاس Sub، که نمونه‌ای از کلاس Base را به آن نسبت می‌دهیم باعث می‌شود خواص و متدهای کلاس Base توسط کلاس Sub قابل دسترسی باشد. در ادامه متد showColor را به کلاس Sub اضافه می‌کنیم و توسط آن به خصوصیت color در این کلاس دسترسی پیدا میکنیم.
راه حل دیگری نیز برای اینکار وجود دارد که الگویی است بنام Parasitic Combination :
در این الگو براحتی و با استفاده از متد Object.create که در بالا توضیح داده شد، هر کلاسی که ایجاد میکنیم، با انتساب آن به یک شیء جدید، کلیه خواص و متدهای آن نیز توسط شیء جدید قابل استفاده میشود.
 <script language="javascript" type="text/javascript">
if (typeof Object.create !== 'function') {
Object.create = function (o) {
ایجاد یک کلاس خالی که قرار است خواص کلاس دریافتی توسط آرگومان کلاس پایه را به ارث ببرد//
  function F() {
}
با ارث برده شود F  باعث میشویم کلیه خواص و متدهای دریافتی توسط Prototype  توسط خصوصیت  F با انتساب آرگومان دریافتی که یک شی است به کلاس
  F.prototype = o;
   return new F(); 
  };
}

var cars = {
type: "sedan",
wheels: 4
  };
  // We want to inherit from the cars object, so we do:
  var toyota = Object.create(cars);
// now toyota inherits the properties from cars
  document.write(toyota.type);
</script>
output :sedan
در قسمتهای دیگر به مباحثی همچون Override و CallBaseMethod‌ها خواهیم پرداخت.

برای مطالعه بیشتر :
http://eloquentjavascript.net/chapter8.html
http://phrogz.net/JS/classes/OOPinJS2.html
نظرات اشتراک‌ها
تبدیل فید RSS به ایمیل
feedburner.google.com هم یک چنین قابلیتی را دارد.
- برای نمونه فید کلی سایت جاری در feed burner در آدرس http://feeds.feedburner.com/dot-net-tips قرار دارد.
- اگر علاقمند به دریافت ایمیل‌های روزانه‌ی این فید از طرف گوگل هستید، در اینجا ثبت‌نام کنید.
- هرچند اعضای سایت، ایمیل‌های خلاصه روزانه‌ای را از طرف خود سایت نیز دریافت می‌کنند.
مطالب
Vue.js - نحوه‌ی ایجاد یک Vue جدید و استفاده از معماری MVVM - قسمت دوم
در قسمت قبلی توضیحاتی جهت معرفی و نصب فریم‌ورک داده شد. در این قسمت قصد داریم کمی بیشتر با ساختار آن آشنا شویم و یک vue جدید را ایجاد کنیم. پس لازم است تا ابتدا درون تگ اسکریپتی که فراخوانی کردیم و آدرس فریم‌ورک در آن قرار داده شده‌است، به صورت زیر یک ویو جدید را ایجاد کنیم:
<html>
    <body>
       <script src="https://cdnjs.cloudflare.com/ajax/libs/vue/1.0.27/vue.min.js">  
 new Vue({ 
               
            }); 
       </script>
    </body>
</html>
ساختار vue.js بدین صورت است که از شما می‌خواهد تعیین کنید این کدها محدود و مربوط به کدام صفحه می‌شوند.
اگر قصد داشته باشید تا درون تگی با یک مشخصه‌ی خاص، دستوری را اجرا کنید، باید تعیین کنید که آن تگ چه خواصی دارد. فرض می‌کنیم که تگ body درون پروژه لازم است مقداری را فراخوانی و اجرا کند. پس لازم است تا یک id، به تگ بادی اختصاص یابد. 
<html>
    <body id="dotnettips">
       <script src="https://cdnjs.cloudflare.com/ajax/libs/vue/1.0.27/vue.min.js">  
 new Vue({ 
               
            }); 
       </script>
    </body>
</html>
در کد بالا یک آیدی با نام dotnettips، به تگ بادی داده شد. حال قصد داریم تا با استفاده از دستور new Vue، رشته یا مقداری مشخص را در خروجی قرار دهیم. پس باید یک مشخصه را برای آن تعریف کرد که ما طبق مستندات فریم‌ورک، مشخصه‌ای را با نام el فراخوانی می‌کنیم:
<html>
    <body id="dotnettips">
       <script src="https://cdnjs.cloudflare.com/ajax/libs/vue/1.0.27/vue.min.js">  
       new Vue({ 
           el: '#dotnettips',
           data: {
                name: 'dotnettips'
               }
            });
       </script>
    </body>
</html>
با استفاده از مشخصه el تعیین کردیم که کدهای برنامه برای کدام id در نظر گرفته شده‌اند. حال با استفاده از مقدار خاصیت name، مقادیر ما در خروجی چاپ خواهند شد.


استفاده از MVVM درون پروژه
به زبان ساده در معماری MVVM، یک مدل، یک view و یک viewmodel داریم که در مدل، کدهای JS و اطلاعاتی که قصد نمایش آن را داریم، قرار می‌دهیم. در واقع viewmodel نقش data building را خواهد داشت.

برای شروع، یک مدل جدید را نیاز داریم که بدین شکل باید فراخوانی کنیم.
 //new model 
var SampleData =( 
        name: 'dotnettips' 
)
در کد بالا ما یک مدل جدید ساخته‌ایم و یک ویژگی را به آن نسبت دادیم. حال لازم است تا ویوی جدیدی را برای نمایش آن ایجاد کنیم.
  • برای نمایش اطلاعات درون ویو جی اس باید از {{ }} استفاده کنید، تا ویژگی ساخته و فراخوانی شده را نمایش دهد.
<div id="dotnettips"> 
 Hello  {{ name }} 
</div>
مثال بالا، ویوی ما خواهد بود که ویژگی مورد نظر را در خروجی نمایش می‌دهد. حال، باید هردو را با viewmodel بهم متصل کنیم.
یک ویوی جدید را ایجاد می‌کنیم و با مشخصه el، ویژگی تعیین شده را به مدل خود متصل می‌کنیم.
new Vue({
  el:'#dotnettips',
  data: SampleData
})
 .یک نمونه از این مثال را از اینجا می‌توانید مشاهده کنید  
.به نمونه کد کامل زیر دقت بفرمائید
<html>  
    <body id="dotnettips">  
          
        <h3 id="dotnettips"> 
            Hello  {{ name }} 
        </h3>  
      
        <script src="https://cdnjs.cloudflare.com/ajax/libs/vue/1.0.27/vue.min.js">
            
        </script>  
        <script type="text/javascript"> 
            new Vue({  
            el: '#dotnettips',  
                data:{  
                    name: 'dotnettips'  
                }  
            });  
        </script>  
        </body>  
</html>

مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دوازدهم - توزیع برنامه
یکی از مشکلاتی را که حین کار با AngularJS 2.0 به کرات شاهدش خواهید بود، کش شدن تک اسکریپت‌های ماژول‌های آن است. برای مثال فایل ts ایی را تغییر می‌دهید؛ به فایل js معادل آن کامپایل می‌شود. چون برنامه ماژولار است و این ماژول پیشتر توسط مرورگر بارگذاری شده‌است، بار دیگر نسبت به دریافت مجدد آن اقدام نمی‌کند. همچنین با ارائه‌ی نگارش RC، دیگر خبری از فایل‌های bundle این مجموعه نیست و اینبار اگر تبادلات شبکه‌ی بین سرور و برنامه را مرور کنید، به چند صد رفت و برگشت، برای دریافت فایل‌های JS کتابخانه‌های مرتبط خواهید رسید که اصلا بهینه نیست. در این قسمت قصد داریم، یک Gulp Task را ایجاد کنیم تا تمام اسکریپت‌های موجود را با هم یکی کرده و توزیع برنامه را ساده‌تر کند؛ به همراه بالا رفتن سرعت کار با این سیستم، بدون نیازی به توزیع تک تک فایل‌های js نهایی، که شاید صدها فایل باشند.


نصب پیشنیازهای کار با Gulp و TypeScript

فایل package.json در قسمت اول این سری معرفی شد. دراینجا قسمت devDependencies آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید:
"devDependencies": {
        "typescript": "^1.8.10",
        "gulp": "^3.9.1",
        "path": "^0.12.7",
        "gulp-clean": "^0.3.2",
        "fs": "^0.0.2",
        "gulp-concat": "^2.6.0",
        "gulp-typescript": "^2.13.1",
        "gulp-tsc": "^1.1.5",
        "del": "^2.2.0",
        "gulp-autoprefixer": "^3.1.0",
        "gulp-cssnano": "^2.0.0",
        "gulp-html-replace": "^1.5.4",
        "gulp-htmlmin": "^1.0.5",
        "gulp-uglify": "^1.5.3",
        "merge-stream": "^1.0.0",
        "systemjs-builder": "^0.15.16",
        "typings": "^0.8.1"
    },
به این ترتیب، پس از ذخیره‌ی فایل و یا کلیک راست بر روی نام فایل و انتخاب گزینه‌ی restore packages، وابستگی‌هایی مانند gulp، gulp-typescript و یک سری فشرده ساز CSS و HTML دریافت خواهند شد.
نکته‌ی مهم آن systemjs-builder است. این کتابخانه کار کامپایل systemjs.config.js را به یک تک اسکریپت انجام می‌دهد. به این ترتیب مشکل صدها بار رفت و برگشت به سرور، برای دریافت وابستگی‌های AngularJS 2.0، به طور کامل برطرف می‌شود.


افزودن فایل gulpfile.js به پروژه

یا یک فایل جدید جاوا اسکریپتی را به نام gulpfile.js به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید و یا از منوی project -> add new item نیز می‌توانید گزینه‌ی gulp configuration file را در VS 2015 انتخاب نمائید. محتوای این فایل را به نحو ذیل تغییر دهید:
var gulp = require("gulp"),
    concat = require("gulp-concat"),
    tsc = require("gulp-typescript"),
    jsMinify = require("gulp-uglify"),
    cssPrefixer = require("gulp-autoprefixer"),
    cssMinify = require("gulp-cssnano"),
    del = require("del"),
    merge = require("merge-stream"),
    minifyHTML = require('gulp-htmlmin'),
    SystemBuilder = require("systemjs-builder");
 
var appFolder = "./app";
var outFolder = "wwwroot";
 
gulp.task("clean", () => {
    return del(outFolder);
});
 
gulp.task("shims", () => {
    return gulp.src([
            "node_modules/es6-shim/es6-shim.js",
            "node_modules/zone.js/dist/zone.js",
            "node_modules/reflect-metadata/Reflect.js"
    ])
    .pipe(concat("shims.js"))
    .pipe(jsMinify())
    .pipe(gulp.dest(outFolder + "/js/"));
});
 
gulp.task("tsc", () => {
    var tsProject = tsc.createProject("./tsconfig.json");
    var tsResult = gulp.src([
         appFolder + "/**/*.ts"
    ])
    .pipe(tsc(tsProject), undefined, tsc.reporter.fullReporter());
 
    return tsResult.js.pipe(gulp.dest("build/"));
});
 
gulp.task("system-build", ["tsc"], () => {
    var builder = new SystemBuilder();
 
    return builder.loadConfig("systemjs.config.js")
        .then(() => builder.buildStatic(appFolder, outFolder + "/js/bundle.js"))
        .then(() => del("build"));
});
 
 
gulp.task("buildAndMinify", ["system-build"], () => {
    var bundle = gulp.src(outFolder + "/js/bundle.js")
        .pipe(jsMinify())
        .pipe(gulp.dest(outFolder + "/js/"));
 
    var css = gulp.src(outFolder + "/css/styles.css")
        .pipe(cssMinify())
        .pipe(gulp.dest(outFolder + "/css/"));
 
    return merge(bundle, css);
}); 
 
gulp.task("favicon", function () {
    return gulp.src("./app/favicon.ico")
      .pipe(gulp.dest(outFolder));
});
 
gulp.task("css", function () {
    return gulp.src(appFolder + "/**/*.css")
      .pipe(cssPrefixer())
      .pipe(cssMinify())
      .pipe(gulp.dest(outFolder));
});
 
gulp.task("templates", function () {
    return gulp.src(appFolder + "/**/*.html")
        .pipe(minifyHTML())
        .pipe(gulp.dest(outFolder));
});
 
gulp.task("assets", ["templates", "css", "favicon"], function () {
    return gulp.src(appFolder + "/**/*.png")
      .pipe(gulp.dest(outFolder));
}); 
 
gulp.task("otherScriptsAndStyles", () => {
    gulp.src([
            "jquery/dist/jquery.*js",
            "bootstrap/dist/js/bootstrap*.js"
    ], {
        cwd: "node_modules/**"
    })
    .pipe(gulp.dest(outFolder + "/js/"));
 
    gulp.src([
        "node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.css"
    ]).pipe(cssMinify()).pipe(gulp.dest(outFolder + "/css/"));
 
    gulp.src([
        "node_modules/bootstrap/fonts/*.*"
    ]).pipe(gulp.dest(outFolder + "/fonts/"));
}); 
 
//gulp.task("watch.tsc", ["tsc"], function () {
//    return gulp.watch(appFolder + "/**/*.ts", ["tsc"]);
//});
 
//gulp.task("watch", ["watch.tsc"]); 
 
gulp.task("default", [
    "shims",
    "buildAndMinify",
    "assets",
    "otherScriptsAndStyles"
    //,"watch"
]);
توضیحات

در این فایل فرض شده‌است که خروجی نهایی برنامه قرار است در پوشه‌ای به نام wwwroot کپی شود و پوشه‌ی اصلی برنامه، همان پوشه‌ای به نام app، در ریشه‌ی پروژه است.
 var appFolder = "./app";
var outFolder = "wwwroot";
سپس در اینجا یک سری task کامپایل و کپی کردن فایل‌ها تهیه شده‌اند:
 1) وظیفه‌ی clean، کار تمیز کردن پوشه‌ی نهایی خروجی برنامه را انجام می‌دهد (حذف تمام فایل‌های آن).
 2) وظیفه‌ی shims، کار بسته بندی، یکی کردن و فشرده کردن سه اسکریپت es6-shim.js، zone.js و Reflect.js را انجام می‌دهد. سپس تک فایل حاصل را به نام shims.js، در پوشه‌ی wwwroot/js کپی می‌کند.
 3) وظیفه‌ی tsc، یکبار دیگر کامپایلر TypeScript را اجرا می‌کند تا مطمئن شویم با آخرین نگارش فایل‌های js برنامه کار می‌کنیم.
 4) وظیفه‌ی system-build، کار پردازش خودکار مداخل فایل systemjs.config.js را انجام می‌دهد. در آخرین نگارش ارائه شده‌ی AngularJS 2.0، بجای ذکر مداخل مورد نیاز آن، این  تک فایل systemjs.config.js را به صفحه پیوست می‌کنیم تا اسکریپت‌های لازم را (چند صد عدد)، به صورت خودکار بارگذاری کند. برای یکی کردن این چند صد عدد اسکریپت، از کتابخانه‌ی SystemBuilder  آن کمک گرفته و کار کامپایل نهایی را انجام می‌دهیم. خروجی تمام این فایل‌ها، به همراه کلیه فایل‌های js حاصل از کامپایل فایل‌های TypeScript برنامه، در فایلی به نام bundle.js کپی شده‌ی در پوشه‌ی wwwroot/js نوشته می‌شود. بنابراین دیگر نیازی نیست تا فایل‌های js پوشه‌ی app و همچنین فایل‌های js وابستگی‌های AngularJS 2.0 را توزیع کنیم. تک فایل bundle.js، حاوی تمام این‌ها است.
 5) وظیفه‌ی buildAndMinify کار اجرای وظیفه‌ی system-bulder را به همراه فشرده سازی تک فایل bundle.js، به عهده دارد. به علاوه اگر در پوشه‌ی css آن نیز فایل styles.css موجود باشد، آن را فشرده می‌کند.
 6) در ادامه یک سری وظیفه‌ی کپی کردن منابع برنامه را مشاهده می‌کنید. مانند favicon که کار کپی کردن این آیکن را به پوشه‌ی wwwroot انجام می‌دهد. وظیفه‌ی css، فایل‌های css موجود در پوشه‌های برنامه را به wwwroot و زیر پوشه‌های آن کپی می‌کند. وظیفه‌ی templates، کار کپی کردن فایل‌های html قالب‌های کامپوننت‌ها را بر عهده دارد. وظیفه‌ی assets، کار کپی کردن فایل‌های png را انجام می‌دهد.
 7) وظیفه‌ی otherScriptsAndStyles یک سری css و js ثالث را به پوشه‌ی wwwroot کپی می‌کند؛ مانند فایل‌های بوت استرپ و جی‌کوئری.
 8) وظیفه‌ی default، کار اجرای تمام این وظایف را با هم به عهده دارد.

اکنون اگر بر روی gulpfile.js کلیک راست کنید، گزینه‌ی task runner explorer ظاهر خواهد شد. آن‌را انتخاب کنید:


بر روی وظیفه‌ی default کلیک راست کرده و آن‌را اجرا کنید. پس از مدتی پوشه‌ی جدید wwwroot ساخته شده و فایل‌های نهایی برنامه به آن کپی می‌شوند.
 

اصلاح فایل index.html و یا Views\Shared\_Layout.cshtml

اکنون که تمام فایل‌های مورد نیاز پروژه در پوشه‌ی wwwroot کپی شده‌اند، نیاز است فایل index.html را به نحو ذیل تغییر داد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <base href="/">
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
 
    <link href="~/wwwroot/css/bootstrap.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/wwwroot/app.component.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
 
    <script src="~/wwwroot/js/shims.js"></script>
</head>
 
<body>
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>
 
    <script src="~/wwwroot/js/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
    <script src="~/wwwroot/js/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js"></script>
    <script src="~/wwwroot/js/bundle.js"></script>
 
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
همانطور که مشاهده می‌کنید، اینبار دیگر خبری از systemjs.config.js و وابستگی‌های آن نیست.
اسکریپت‌های shims که برای مرورگرهای قدیمی‌تر درنظر گرفته شده‌اند، به تک فایل wwwroot/js/shims.js منتقل شده‌اند.
تمام اسکریپت‌های AngularJS 2.0 و وابستگی‌های آن به همراه تمام اسکریپت‌های برنامه‌ی خودمان، به تک فایل wwwroot/js/bundle.js منتقل شده‌اند.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، سرعت آن با قبل قابل مقایسه نیست! اینبار دیگر نه نیازی به بارگذاری تمام وابستگی‌های AngularJS 2.0 به صورت مجزا توسط systemjs.config.js وجود دارد و نه به ازای مشاهده‌ی هر صفحه‌ای، یکبار قرار است فایل js کامپوننت آن بارگذاری شود. تمام این‌ها داخل فایل wwwroot/js/bundle.js قرار گرفته‌اند و تنها یکبار بارگذاری می‌شوند.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part12.zip


خلاصه‌ی بحث

با نوشتن یک Gulp Task جدید می‌توان بر اساس فایل systemjs.config.js، تمام اسکریپت‌های دخیل در اجرای برنامه را به صورت خودکار یافته و به صورت یک تک فایل نهایی، بسته بندی و توزیع کرد.
مطالب
نمایش خودکار آیکون لینک‌های سایت‌های خارجی با استفاده از jQuery

اگر دقت کرده باشید در کنار هر لینک خارجی (هر لینک ختم شده به خارج از سایت) در این وبلاگ، آیکون آن سایت هم به صورت خودکار نمایش داده می‌شود. از نظر من جالب بوده (خصوصا جهت مشخص کردن وجود یک لینک در میان انبوهی متن، یا برای نمایش لیستی از لینک‌ها)، نظر شما رو نمی‌دونم!
این‌کار در ادامه‌ی مطلبی است که در مورد نوشتن اسکریپت‌های گریس مانکی چندی قبل منتشر کردم. البته بهبود یافته‌ی آن است. برای ایجاد یک چنین قابلیتی در سایت فقط کافی است چند سطر اسکریپت زیر را به هدر سایت خود اضافه کنید.

<script src='http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/jquery/1.2.6/jquery.min.js' type='text/javascript' />
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function(){
$("a").each(function(){
var $a = $(this);
var href = $a.attr("href");
// see if the link is external
if (href && href.match(/^http/))
if (!href.match(document.domain)) {
var domain = href.replace(/<\S[^><]*>/g, "").split('/')[2];
var image = '<img src="http://' + domain +
'/favicon.ico" width="0" ' +
' onload="this.width=16;this.height=16;this.style.paddingLeft=\'3px\';this.style.paddingRight=\'1px\';" ' +
' style="border:0" ' +
' onerror="this.src=\'http://vahid.nasiri.googlepages.com/weblink.gif\';" />';
$(this).prepend(image);
}
});
});
</script>

توضیحاتی در مورد جزئیات برنامه نویسی آن:
با استفاده از jQuery ، زمانیکه document ما ready شد ( document.ready )، تمام لینک‌های موجود در صفحه را پیدا می‌کنیم (یک به یک). سپس مقدار href آن‌ها را می‌خوانیم (ببینید با jQuery انجام این نوع کارها چقدر ساده شده است). اکنون روی لینک دریافت شده باید پردازش صورت گیرد و نام دومین آن جدا شود (اگر ختم به خارج از سایت بود). سپس بر اساس این دومین ، یک تگ img منتهی به آیکون آن سایت طراحی و نمایش داده خواهد شد (به قبل از لینک اضافه می‌شود).
عموما هر پروژه‌ای هر چند کوچک و به ظاهر کم اهمیت، نکات خاصی را به همراه دارد.
برای مثال، در ابتدای کار width=0 در نظر گرفته نشد. مشکلی را که ایجاد کرد این بود که یک سایت ممکن است اصلا favicon.ico نداشته باشد. فایرفاکس محترم اصلا به روی مبارک هم نخواهد آورد و شما متوجه نخواهید شد که در صفحه کمبود تصویری وجود دارد. اما در IE حتما جای خالی آیکون و تصویر به نحوه واضحی گوشزد می‌شود. بنابراین در ابتدای کار قرار نیست چیزی را نمایش دهیم (width=0). سپس در رخ‌داد onload تگ img، اگر تصویر واقعا وجود داشت و بارگذاری شد، طول و عرض آن‌را 16 در 16 قرار خواهیم داد (این مورد هم لازم است. چون بعضی از سایت‌ها اندازه‌های بسیار بزرگی را برای آیکون خود در نظر می‌گیرند که اصلا مقصود ما را برآورده نخواهند کرد).
این مورد (عدم نمایش تصاویری که وجود ندارند) مشکلی را که در ادامه ایجاد خواهد کرد، عدم یکنواختی در سایت است. یک سری از لینک‌های خارجی آیکون دارند و یک سری خیر. نکته جالبی که در مورد تگ img وجود دارد رخ‌داد onerror آن است. اگر مرورگر نتواند تصویر مورد نظر را پیدا یا بارگذاری کند، این روال رخ‌داد‌ گردان فراخوانی می‌شود. همینجا از موقعیت استفاده شده و src تصویر جاری به یک آیکون مشخص و از قبل تعیین شده تنظیم می‌شود.

مطالب
برنامه نویسی پیشرفته JavaScript - قسمت 4 - عناصر داخلی و ویژگی‌های تابع

عناصر داخلی تابع

در داخل هر تابع دو شیء خاص به نامهای arguments و this وجود دارند. شیء arguments ، که قبلا در مورد آن صحبت کردیم، دارای یک ویژگی به نام callee می‌باشد که به تابعی اشاره می‌کند که arguments متعلق به آن است. به مثال زیر توجه کنید که تابع فاکتوریل را به صورت بازگشتی پیاده سازی نموده است:

function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * factorial(num - 1);
}
این تابع به درستی کار خواهد کرد تا زمانیکه نام تابع تغییر نکند. این نوع کد نویسی یک وابستگی شدید (Tightly Coupled) به نام تابع دارد. این وابستگی می‌تواند با arguments.callee از بین برود:
function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * arguments.callee(num - 1);
}
در مثال فوق به جای نام تابع factorial در مقابل return از arguments.callee استفاده شده است. حال به مثال زیر توجه کنید:
function factorial(num) {
    if (num <= 1)
        return 1;
    else
        return num * arguments.callee(num - 1);
}

var anotherFactorial = factorial;

factorial = function() {
    return 0;
}

alert(anotherFactorial(5));
alert(factorial(5));

خروجی :

     120

     0


در مثال فوق، ابتدا تابع factorial تعریف شده و سپس به متغیر anotherFactorial نسبت داده شده‌است. سپس تابع factorial با تعریف جدیدی جایگزین شده که مقدار 0 بر می‌گرداند. همانطور که مشاهده می‌کنید، تابع بازگشتی از طریق arguments.callee فراخوانی گردیده است. اما اگر به جای arguments.callee از نام تابع، یعنی factorial استفاده کرده بودیم، خروجی در هر دو مرحله 0 می‌بود. زیرا anotherFactorial نیز، در داخل خود، تابع factorial جایگزین شده با خروجی 0 را فراخوانی می‌نمود.

شیء دیگری که در توابع وجود دارد، شی this می‌باشد. این شیء به شیء ای اشاره می‌کند که تابع، متعلق به آن است یا برای آن فعالیت می‌کند. اگر تابعی به صورت عمومی تعریف شود، متعلق به شیء window می‌باشد. بنابراین this در این توابع به شیء window اشاره می‌کند. به مثال زیر توجه کنید:

window.color = "red";

var o = { color: "blue" };
o.showColor = sayColor;

function sayColor() {
    alert(this.color);
}

sayColor();
o.showColor();

خروجی :

     "red"

     "blue"


ابتدا ویژگی color را برای شیء window تعریف کردیم. سپس شیء ای به نام o ایجاد نمودیم که دارای ویژگی color می‌باشد. همچنین تابعی به نام showColor را برای آن تعریف نمودیم که تابع sayColor به آن نسبت داده شده است. در تابع sayColor نیز مقدار ویژگی color را به صورت پیغامی نمایش می‌دهیم. زمانی که این تابع را فراخوانی می‌نماییم، شیء this موجود در آن به شیء window اشاره می‌کند؛ بنابراین مقدار "red" را نمایش می‌دهد. سپس تابع showColor از شیء o را فراخوانی نمودیم که شیء this در آن به شیء o اشاره می‌کند. زیرا تابع showColor که به تابع sayColor اشاره می‌کند، متعلق به شیء o می‌باشد.


ویژگی‌ها و توابع اشیاء ایجاد شده از Function

ویژگی caller

یکی از ویژگی‌های توابع که می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد، ویژگی caller می‌باشد. این ویژگی مشخص می‌کند که چه تابعی، تابع جاری را فراخوانی نموده است. اگر فراخوانی تابع جاری در حوزه‌ی عمومی (Global Scope) صورت گرفته باشد، این ویژگی مقدار null بر می‌گرداند؛ در غیر اینصورت محتوای تابع فراخواننده برگردانده خواهد شد.

function outer() {
    inner();
}

function inner() {
    alert(inner.caller);
}

inner();
outer();

خروجی :

    null

     function outer() {
        inner();
      }
از آنجایی که inner در حوزه‌ی عمومی فراخوانی شده است، inner.caller مقدار null را بر می‌گرداند. در خط بعدی تابع outer فراخوانی شده است که در داخل خود تابع inner را فراخوانی می‌نماید. در این شرایط inner.caller سورس کد تابع outer را برمی گرداند که موجب فراخوانی تابع inner شده است. جهت کاهش وابستگی، همانطور که در مبحث قبلی گفته شد، می‌توانید بجای inner.caller از arguments.callee.caller استفاده کنید.

ویژگی length

ویژگی دیگری که برای توابع مورد استفاده قرار می‌گیرد، ویژگی length می‌باشد. این ویژگی تعداد Named Arguments (پارامترهای نامی) تابع را بر می‌گرداند.

function sayName(name) {
    alert(name);
}

function sum(num1,num2) {
    return num1 + num2;
}

function sayHi() {
    alert("Hi");
}

alert(sayName.length);
alert(sum.length);
alert(sayHi.length);

خروجی :

     1

     2

     0


همانطور که در خروجی نیز مشاهده می‌کنید، تعداد آرگومانهای هر یک از توابع تعریف شده نمایش یافته است. به عنوان مثال تابع sayName دارای یک آرگومان ورودی است و خروجی نیز عدد 1 را نمایش داده است.


توابع apply() و call()

این دو تابع، جهت فراخوانی توابع، با یک مقدار خاص برای شیء this استفاده می‌شوند؛ در واقع مقدار شیء this را در بدنه‌ی توابع تنظیم می‌کنند. همانطور که قبلا اشاره شد، شیء this ، به شیء ای اشاره میکند که تابع متعلق به آن است. با توابع فوق می‌توانیم اشاره‌گر this را با مقدار یا شیء دیگری تنظیم کنیم. آرگومان اول هر دوی این توابع، مقداری است که باید به شیء this اختصاص یابد. آرگومان بعدی تابع apply آرایه‌ای است که آرگومان‌های ورودی را برای تابع فراخوانی شده فراهم می‌کند. آرگومانهای بعدی تابع call ، همان آرگومان هایی هستند که به صورت مجزا به تابع فراخوانی شده ارسال می‌گردند.

var color = "red";

var obj = { color: "blue" };

function sayColor(a, b) {
    alert(a + " said " + b + ": " + this.color);
}

sayColor("Sohrab", "Mitra");
sayColor.apply(this, ["Sohrab", "Mitra"]);
sayColor.call(this, "Sohrab", "Mitra");

sayColor.apply(obj, ["Sohrab", "Mitra"]);
sayColor.call(obj, "Sohrab", "Mitra");

خروجی :

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: red"

     "Sohrab told Mitra: blue"

     "Sohrab told Mitra: blue"


همانطور که می‌دانید یک تابع به صورت پیش فرض متعلق به شیء window می‌باشد. در سه فراخوانی اول، تابع sayColor ، شیء this ، به شیء window اشاره می‌کند. بنابراین مقدار red را برای متغیر یا ویژگی color نمایش میدهد. دو فراخوانی آخر که obj را به عنوان آرگومان اول ارسال می‌نمایند، یعنی شیء this باید با مقدار obj جایگزین شود. بنابراین مقدار blue را برای ویژگی color ، که متعلق به شی obj می‌باشد، نمایش می‌دهند.

تنها تفاوت call() و apply() ، شیوه‌ی ارسال آرگومانها به تابع مقصد می‌باشد. مزیت استفاده از توابع call() یا apply() این است که می‌توان یک شیء را به یک تابع تزریق نمود به گونه‌ای که شیء، هیچ اطلاعی از تابع مورد نظر نداشته باشد. این مزیت مورد استفاده‌ی برخی الگوها و معماری‌ها می‌باشد که در مباحث مربوطه در مورد آن بحث خواهد شد.


تابع bind()

این تابع نمونه‌ای از یک تابع را ایجاد می‌کند و شیء this آن تابع را، با آرگومان ارسالی به تابع bind ، مقداردهی می‌نماید.

var color = "red";

var obj = { color: "blue" };

function sayColor() {
    alert(this.color);
}

var bindSayColor = sayColor.bind(obj);
bindSayColor();

خروجی :

     "blue"


در مثال فوق، نمونه‌ای از تابع sayColor ایجاد شده است که شیء obj به عنوان آرگومان ورودی تابع bind ارسال شده است. یعنی مقدار this در تابع bindSayColor به شیء obj اشاره میکند و مقدار ویژگی color شیء obj به عنوان خروجی نمایش می‌یابد. 

مطالب
خروجی Excel با حجم بالا در برنامه‌های ‌ASP.NET Core با استفاده از MiniExcel

امکان خروجی اکسل از گزارشات سیستم، یکی از بایدهای بیشتر سیستم‌های اطلاعاتی می‌باشد؛ یکی از چالش‌های اصلی در تولید این نوع خروجی، افزایش مصرف حافظه متناسب با افزایش حجم دیتا می‌باشد. از آنجایی‌که بیشتر راهکارهای موجود از جمله ClosedXml یا Epplus کل ساختار را ابتدا تولید کرده و اصطلاحا خروجی مورد نظر را بافر می‌کنند، برای حجم بالای اطلاعات مناسب نخواهند بود. راهکار برای خروجی CSV به عنوان مثال خیلی سرراست می‌باشد و می‌توان با چند خط کد، به نتیجه دلخواه از طریق مکانیزم Streaming رسید؛ ولی ساختار Excel به سادگی فرمت CSV نیست و برای مثال فرمت Excel Workbook با پسوند xlsx یک بسته Zip شده‌ای از فایل‌های XML می‌باشد.

معرفی MiniExcel

MiniExcel یک کتابخانه سورس باز با هدف به حداقل رساندن مصرف حافظه در زمان پردازش فایل‌های Excel در دات نت می‌باشد. در مقایسه با Aspose از منظر امکانات شاید حرفی برای گفتن نداشته باشد، ولی از جهت خواندن اطلاعات فایل‌های Excel با قابلیت پشتیبانی از ‌LINQ و Deferred Execution در کنار مصرف کم حافظه و جلوگیری از مشکل OOM خیلی خوب عمل می‌کند. در تصویر زیر مشخص است که برای عمده عملیات پیاده‌سازی شده، از استریم‌ها بهره برده شده است.

همچنین در زیر مقایسه‌ای روی خروجی ۱ میلیون رکورد با تعداد ۱۰ ستون در هر ردیف انجام شده‌است که قابل توجه می‌باشد:

Logic : create a total of 10,000,000 "HelloWorld" excel
LibraryMethodMax Memory UsageMean
MiniExcel'MiniExcel Create Xlsx'15 MB11.53181 sec
Epplus'Epplus Create Xlsx'1,204 MB22.50971 sec
OpenXmlSdk'OpenXmlSdk Create Xlsx'2,621 MB42.47399 sec
ClosedXml'ClosedXml Create Xlsx'7,141 MB140.93992 sec

به شدت API خوش دستی برای استفاده دارد و شاید مطالعه سورس کد آن از جهت طراحی نیز درس آموزی داشته باشد. در ادامه چند مثال از مستندات آن را می‌توانید ملاحظه کنید:

var path = Path.Combine(Path.GetTempPath(), $"{Guid.NewGuid()}.xlsx");
MiniExcel.SaveAs(path, new[] {
    new { Column1 = "MiniExcel", Column2 = 1 },
    new { Column1 = "Github", Column2 = 2}
});

// DataReader export multiple sheets (recommand by Dapper ExecuteReader)

using (var cnn = Connection)
{
    cnn.Open();
    var sheets = new Dictionary<string,object>();
    sheets.Add("sheet1", cnn.ExecuteReader("select 1 id"));
    sheets.Add("sheet2", cnn.ExecuteReader("select 2 id"));
    MiniExcel.SaveAs("Demo.xlsx", sheets);
}

طراحی یک ActionResult سفارشی برای استفاده از MiniExcel

برای این منظور نیاز است تا Stream مربوط به Response درخواست جاری را در اختیار این کتابخانه قرار دهیم و از سمت دیگر دیتای مورد نیاز را به نحوی که بافر نشود و از طریق مکانیزم Streaming در EF (استفاده از Deferred Execution و Enumerableها) مهیا کنیم. برای امکان تعویض پذیری (این سناریو در پروژه واقعی و باتوجه به جهت وابستگی‌ها می‌تواند ضروری باشد) از دو واسط زیر استفاده خواهیم کرد:

public interface IExcelDocumentFactory
{
    ILargeExcelDocument CreateLargeDocument(IEnumerable<ExcelColumn> headers, Stream stream);
}


public interface ILargeExcelDocument : IAsyncDisposable, IDisposable
{
    Task Write<T>(
        PaginatedEnumerable<T> items,
        int count,
        int sizeLimit,
        CancellationToken cancellationToken = default) where T : notnull;
}

متد CreateLargeDocument یک وهله از ILargeExcelDocument را در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد که قابلیت نوشتن روی آن از طریق متد Write را خواهد داشت. روش واکشی دیتا از طریق Delegate تعریف شده با نام PaginatedEnumerable به مصرف کننده محول شده‌است که در ادامه امضای آن را می‌توانید مشاهده کنید:

public delegate IEnumerable<T> PaginatedEnumerable<out T>(int page, int pageSize);

در ادامه پیاده‌سازی واسط ILargeExcelDocument برای MiniExcel به شکل زیر خواهد بود:

internal sealed class MiniExcelDocument(Stream stream, IEnumerable<ExcelColumn> columns) : ILargeExcelDocument
{
    private const int SheetLimit = 1_048_576;
    private bool _disposedValue;

    public async Task Write<T>(
        PaginatedEnumerable<T> items,
        int count,
        int sizeLimit,
        CancellationToken cancellationToken = default)
        where T : notnull
    {
        ThrowIfDisposed();
        
        // TODO: apply sizeLimit
        var properties = FastReflection.Instance.GetProperties(typeof(T))
            .ToDictionary(p => p.Name, StringComparer.OrdinalIgnoreCase);

        var sheets = new Dictionary<string, object>();
        var index = 1;
        while (count > 0)
        {
            cancellationToken.ThrowIfCancellationRequested();

            IEnumerable<Dictionary<string, object>> reader = items(index, SheetLimit)
                .Select(item =>
                {
                    cancellationToken.ThrowIfCancellationRequested();
                    return columns.ToDictionary(h => h.Title, h => ValueOf(item, h.Name, properties));
                });

            sheets.Add($"sheet_{index}", reader);
            count -= SheetLimit;
            index++;
        }

        // This part is forward-only, and we are pretty sure that streaming will happen without buffering.
        await stream.SaveAsAsync(sheets, cancellationToken: cancellationToken);
    }

    private void Dispose(bool disposing)
    {
        if (!_disposedValue)
        {
            if (disposing)
            {
                // TODO: dispose managed state (managed objects)
            }

            // TODO: free unmanaged resources (unmanaged objects) and override finalizer
            // TODO: set large fields to null
            _disposedValue = true;
        }
    }

    ~MiniExcelDocument()
    {
        Dispose(disposing: false);
    }

    public void Dispose()
    {
        // Do not change this code. Put cleanup code in 'Dispose(bool disposing)' method
        Dispose(disposing: true);
        GC.SuppressFinalize(this);
    }

    public async ValueTask DisposeAsync()
    {
        Dispose();
        await ValueTask.CompletedTask;
    }

    private void ThrowIfDisposed()
    {
        if (!_disposedValue) return;
        
        throw new ObjectDisposedException(nameof(MiniExcelDocument));
    }
    private static object ValueOf<T>(T record, string prop, IDictionary<string, FastPropertyInfo> properties)
        where T : notnull
    {
        var property = properties[prop] ??
                       throw new InvalidOperationException($"There is no property with given name [{prop}]");

        return NormalizeValue(property.GetValue?.Invoke(record));
    }

    private static object NormalizeValue(object? value)
    {
        if (value == null) return null!;

        return value switch
        {
            DateTime dateTime => dateTime.ToShortPersianDateTimeString(),
            TimeSpan time => time.ToString(@"hh\:mm\:ss"),
            DateOnly dateTime => dateTime.ToShortPersianDateString(false),
            TimeOnly time => time.ToString(@"hh\:mm\:ss"),
            bool boolean => boolean ? "بلی" : "خیر",
            IEnumerable<object> values => string.Join(',', values.Select(NormalizeValue).ToList()),
            Enum enumField => enumField.GetEnumStringValue(),
            _ => value
        };
    }
}

در بدنه متد Write باتوجه به تعداد کل رکوردها، یک کوئری برای هر شیت از طریق فراخوانی متد منتسب به پارامتر items اجرا خواهد شد؛ توجه کنید که اجرای این کوئری مشخصا به تعویق افتاده و تا زمان اولین MoveNext، اجرایی صورت نخواهد گرفت (مفهوم Deferred Execution). به این ترتیب باقی کارها از جمله فرمت کردن مقادیر در سمت برنامه و از طریق Linq To Object انجام خواهد شد. همچنین پیاده‌سازی Factory مرتبط با آن به شکل زیر خواهد بود:

internal sealed class ExcelDocumentFactory : IExcelDocumentFactory
{
    public ILargeExcelDocument CreateLargeDocument(IEnumerable<ExcelColumn> columns, Stream stream)
    {
        return new MiniExcelDocument(stream, columns);
    }
}

در ادامه ActionResult سفارشی برای گرفتن خروجی اکسل را به شکل زیر می توان پیاده‌سازی کرد:

public class ExcelExportResult<T>(PaginatedEnumerable<T> items, int count, ExportMetadata metadata) : ActionResult
    where T : notnull
{
    private const string ContentType = "application/vnd.openxmlformats-officedocument.spreadsheetml.sheet";
    private const string Extension = ".xlsx";
    private const int SizeLimit = int.MaxValue;

    private readonly IReadOnlyList<FastPropertyInfo> _properties = FastReflection.Instance.GetProperties(typeof(T));

    public override async Task ExecuteResultAsync(ActionContext context)
    {
        var sp = context.HttpContext.RequestServices;
        var factory = sp.GetRequiredService<IExcelDocumentFactory>();

        var disposition = new ContentDispositionHeaderValue(DispositionTypeNames.Attachment);
        disposition.SetHttpFileName(MakeFilename());

        context.HttpContext.Response.Headers[HeaderNames.ContentDisposition] = disposition.ToString();
        context.HttpContext.Response.Headers.Append(HeaderNames.ContentType, ContentType);
        context.HttpContext.Response.StatusCode = StatusCodes.Status200OK;

        //TODO: deal with exception, because our global exception handling cannot take into account while the response is started.

        await using var bodyStream = context.HttpContext.Response.BodyWriter.AsStream();
        await context.HttpContext.Response.StartAsync(context.HttpContext.RequestAborted);
        await using (var document = factory.CreateLargeDocument(MakeColumns(), bodyStream))
        {
            await document.Write(items, count, SizeLimit, context.HttpContext.RequestAborted);
        }

        await context.HttpContext.Response.CompleteAsync();
    }

    private string MakeFilename()
    {
        return
            $"{metadata.Title} - {DateTime.UtcNow.ToEpochSeconds()}{Extension}";
    }

    private IEnumerable<ExcelColumn> MakeColumns()
    {
        var types = _properties.ToDictionary(p => p.Name, p => p.PropertyType, StringComparer.OrdinalIgnoreCase);
        return metadata.Fields.Select(f =>
        {
            var type = types[f.Name];

            type = Nullable.GetUnderlyingType(type) ?? type;

            if (type.IsEnum ||
                type == typeof(DateOnly) ||
                type == typeof(TimeOnly) ||
                type == typeof(bool) ||
                type == typeof(TimeSpan) ||
                type == typeof(DateTime))
            {
                type = typeof(string);
            }

            return new ExcelColumn(f.Name, f.Title, type);
        });
    }
}

در اینجا از طریق ExportMetadata که از سمت کاربر تعیین می‌شود، مشخص خواهد شد که کدام فیلدها در فایل نهایی حضور داشته باشند. در بدنه متد ExecuteResultAsync یکسری هدر مرتبط با کار با فایل‌ها تنظیم شده‌است و سپس از طریق BodyWriter و متد AsStream به استریم مورد نظر دست یافته و در اختیار متد Write مربوط به document ایجاد شده، قرار داده‌ایم. یک نمونه استفاده از آن برای موجودیت فرضی مشتری می تواند به شکل زیر باشد:

[ApiController, Route("api/customers")]
public class CustomersController(IDbContext dbContext) : ControllerBase
{
    [HttpGet("export")]
    public async Task<ActionResult> ExportCustomers([FromQuery] ExportMetadata metadata,
        CancellationToken cancellationToken)
    {
        var count = await dbContext.Set<Customer>().CountAsync(cancellationToken);
        return this.Export(
            (page, pageSize) => dbContext.Set<Customer>()
                .OrderBy(c => c.Id)
                .Skip((page - 1) * pageSize)
                .Take(pageSize)
                .AsNoTracking()
                .AsEnumerable(), // Enable streaming instead of buffering through deferred execution
            count,
            metadata);
    }
}

در اینجا از طریق Extension Method مهیا شده روش کوئری کردن برای هر شیت را مشخص کرده‌ایم؛ نکته مهم در ایجاد استفاده از ‌متد AsEnumerable می باشد که در عمل یک Type Casting انجام می دهد که باقی متدهای استفاده شده روی خروجی، از طریق Linq To Object اعمال شود و همچنین نیاز به استفاده از ToList و یا موارد مشابه را نخواهیم داشت. نمونه درخواست GET برای این API می تواند به شکل زیر باشد:

http://localhost:5118/api/customers/export?Title=Test&Fields[0].Name=FirstName&Fields[0].Title=First name&Fields[1].Name=LastName&Fields[1].Title=Last name&Fields[2].Name=BirthDate&Fields[2].Title=BirthDate

سورس کد مثال قابل اجرا از طریق مخزن زیر قابل دسترس می باشد:

https://github.com/rabbal/large-excel-streaming

در این مثال در زمان آغاز برنامه، ۱۰ میلیون رکورد در جدول Customer ثبت خواهد شد که در ادامه می توان از آن خروجی Excel تهیه کرد.

نکته مهم: توجه داشته باشید که استفاده از این روش قابلیت از سرگیری مجدد برای دانلود را نخواهد داشت و شاید بهتر است این فرآیند را از طریق یک Job انجام داده و با استفاده از قابلیت‌های Multipart Upload مربوط به یک BlobStroage مانند Minio، خروجی مورد نظر از قبل ذخیره کرده و لینک دانلودی را در اختیار کاربر قرار دهید.