مطالب
پیاده سازی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0
پیاده سازی Unobtrusive Ajax را در ASP.NET MVC 5.x، می‌توانید در مطلب «ASP.NET MVC #21» مطالعه کنید. HTML Helpers مرتبط با Ajax، به طور کامل از ASP.NET Core 1.0 حذف شده‌اند. اما این مورد به این معنا نیست که نمی‌توان Unobtrusive Ajax را در ASP.NET Core که تمرکزش بیشتر بر روی Tag Helpers جدید هست تا HTML Helpers قدیمی، پیاده سازی کرد.


Unobtrusive Ajax چیست؟

در حالت معمولی، با استفاده از متد ajax جی‌کوئری، کار ارسال غیرهمزمان اطلاعات، به سمت سرور صورت می‌گیرد. چون در این روش کدهای جی‌کوئری داخل صفحات برنامه‌های ما قرار می‌گیرند، به این روش، «روش چسبنده» می‌گویند. اما با استفاده از افزونه‌ی «jquery.unobtrusive-ajax.min.js» مایکروسافت، می‌توان این کدهای چسبنده را تبدیل به کدهای غیرچسنبده یا Unobtrusive کرد. در این حالت، پارامترهای متد ajax، به صورت ویژگی‌ها (attributes) به شکل data-ajax به المان‌های مختلف صفحه اضافه می‌شوند و به این ترتیب، افزونه‌ی یاد شده به صورت خودکار با یافتن مقادیر ویژگی‌های data-ajax، این المان‌ها را تبدیل به المان‌های ای‌جکسی می‌کند. در این حالت به کدهایی تمیزتر و عاری از متدهای چسبنده‌ی ajax قرار گرفته‌ی در داخل صفحات وب خواهیم رسید.
روش طراحی Unobtrusive را در کتابخانه‌های معروفی مانند بوت استرپ هم می‌توان مشاهده کرد.


پیشنیازهای فعال سازی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0

توزیع افزونه‌ی «jquery.unobtrusive-ajax.min.js» مایکروسافت، از طریق bower صورت می‌گیرد که پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 14 - فعال سازی اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران» با آن آشنا شدیم. در اینجا نیز برای دریافت آن، تنها کافی است فایل bower.json را به نحو ذیل تکمیل کرد:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
   "bootstrap": "3.3.6",
   "jquery": "2.2.0",
   "jquery-validation": "1.14.0",
   "jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6",
   "jquery-ajax-unobtrusive": "3.2.4"
  }
}
و پس از آن فایل bundleconfig.json مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 21 - بررسی تغییرات Bundling و Minification» یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
[
  {
   "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css",
   "inputFiles": [
    "bower_components/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
    "content/site.css"
   ]
  },
  {
   "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js",
   "inputFiles": [
    "bower_components/jquery/dist/jquery.min.js",
    "bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js",
    "bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
    "bower_components/jquery-ajax-unobtrusive/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
    "bower_components/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js"
   ],
   "minify": {
    "enabled": true,
    "renameLocals": true
   },
   "sourceMap": false
  }
]
در اینجا فایل‌های css و اسکریپت مورد نیاز برنامه، به ترتیب اضافه شده و یکی خواهند شد. خروجی نهایی آن‌ها به شکل زیر در صفحات وب مورد استفاده قرار می‌گیرند:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
    <link href="~/css/site.min.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
    <div>
        <div>
                @RenderBody()
        </div>
    </div>

    <script src="~/js/site.min.js" type="text/javascript" asp-append-version="true"></script>
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
در اینجا تنها دو فایل نهایی این عملیات، یعنی css/site.min.css و js/site.min.js به صفحه الحاق شده‌اند که حاوی تمام پیشنیازهای اسکریپتی و شیوه‌نامه‌های برنامه هستند و در این حالت دیگر نیاز به افزودن آن‌ها به دیگر صفحات سایت نیست.


استفاده از معادل‌های واقعی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0

واقعیت این است که HTML Helper ای‌جکسی حذف شده‌ی از ASP.NET Core 1.0، کاری بجز افزودن ویژگی‌های data-ajax را که توسط افزونه‌ی jquery.unobtrusive-ajax.min.js پردازش می‌شوند، انجام نمی‌دهد و این افزونه مستقل است از مباحث سمت سرور و به نگارش خاصی از ASP.NET گره نخورده است. بنابراین در اینجا تنها کاری را که باید انجام داد، استفاده از همان ویژگی‌های اصلی است که این افزونه قادر به شناسایی آن‌ها است.
خلاصه‌ی آن‌ها را جهت انتقال کدهای قدیمی و یا تهیه‌ی کدهای جدید، در جدول ذیل می‌توانید مشاهده کنید:

 HTML attribute   AjaxOptions 
 data-ajax-confirm   Confirm 
 data-ajax-method   HttpMethod 
 data-ajax-mode   InsertionMode 
 data-ajax-loading-duration   LoadingElementDuration 
 data-ajax-loading   LoadingElementId 
 data-ajax-begin   OnBegin 
 data-ajax-complete   OnComplete 
 data-ajax-failure   OnFailure 
 data-ajax-success   OnSuccess 
 data-ajax-update   UpdateTargetId 
 data-ajax-url   Url 
   
در ASP.NET Core 1.0، به علت حذف متدهای کمکی Ajax دیگر خبری از AjaxOptions نیست. اما اگر علاقمند به انتقال کدهای قدیمی به ASP.NET Core 1.0 هستید، معادل‌های اصلی این پارامترها را می‌توانید در ستون HTML attribute مشاهده کنید.

چند نکته:
- اگر قصد استفاده‌ی از این ویژگی‌ها را دارید، باید ویژگی "data-ajax="true را نیز حتما قید کنید تا سیستم Unobtrusive Ajax فعال شود.
- ویژگی data-ajax-mode تنها با ذکر data-ajax-update (و یا همان UpdateTargetId پیشین) معنا پیدا می‌کند.
- ویژگی data-ajax-loading-duration نیاز به ذکر data-ajax-loading (و یا همان LoadingElementId پیشین) را دارد.
- ویژگی data-ajax-mode مقادیر before، after و replace-with را می‌پذیرد. اگر قید نشود، کل المان با data دریافتی جایگزین می‌شود.
- سه callback قابل تعریف data-ajax-complete، data-ajax-failure و data-ajax-success، یک چنین پارامترهایی را از سمت سرور در اختیار کلاینت قرار می‌دهند:

parameters  
 Callback  
 xhr, status   data-ajax-complete 
 data, status, xhr   data-ajax-success 
 xhr, status, error   data-ajax-failure 

برای مثال می‌توان ویژگی data-ajax-success را به نحو ذیل در سمت کلاینت مقدار دهی کرد:
 data-ajax-success = "myJsMethod"
این متد جاوا اسکریپتی یک چنین امضایی را دارد:
  function myJsMethod(data, status, xhr) {
}
در این حالت در سمت سرور، پارامتر data در یک اکشن متد، به صورت ذیل مقدار دهی می‌شود:
 return Json(new { param1 = 1, param2 = 2, ... });
و در سمت کلاینت در متد myJsMethod این پارامترها را به صورت data.param1 می‌توان دریافت کرد.


مثال‌هایی از افزودن ویژگی‌های data-ajax به المان‌های مختلف

 در حالت استفاده از Form Tag Helpers که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers» بررسی شدند، یک فرم ای‌جکسی، چنین تعاریفی را پیدا خواهد کرد:
با این ViewModel فرضی
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account
{
    public class RegisterViewModel
    {
        [Required]
        [EmailAddress]
        [Display(Name = "Email")]
        public string Email { get; set; }
    }
}
که در View متناظر Ajax ایی ذیل استفاده شده‌است:
@using Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account
@model RegisterViewModel
@{
}
 
<form method="post"
      asp-controller="TestAjax"
      asp-action="Index"
      asp-route-returnurl="@ViewBag.ReturnUrl"
      class="form-horizontal"
      role="form"
      data-ajax="true"
      data-ajax-loading="#Progress"
      data-ajax-success="myJsMethod">
 
    <input asp-for="Email" class="form-control" />
    <span asp-validation-for="Email" class="text-danger"></span>
 
    <button type="submit">ارسال</button>
 
    <div id="Progress" style="display: none">
        <img src="images/loading.gif" alt="loading..." />
    </div>
</form>
 
@section scripts{
    <script type="text/javascript">
        function myJsMethod(data, status, xhr) {
            alert(data.param1);
        }
    </script>
}
در اینجا تمام تعاریف مانند قبل است؛ تنها سه ویژگی data-ajax جهت فعال سازی jquery-ajax-unobtrusive به فرم اضافه شده‌اند. همچنین یک callback دریافت پیام موفقیت آمیز بودن عملیات Ajax ایی نیز تعریف شده‌است.

این View از کنترلر ذیل استفاده می‌کند:
using Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestAjaxController : Controller
    {
 
        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }
 
        [HttpPost]
        public IActionResult Index([FromForm]RegisterViewModel vm)
        {
            var ajax = isAjax();
            if (ajax)
            {
                // it's an ajax post
            }
 
 
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //todo: save data
 
                return Json(new { param1 = 1, param2 = 2 });
            }
            return View();
        }
 
        private bool isAjax()
        {
            return Request?.Headers != null && Request.Headers["X-Requested-With"] == "XMLHttpRequest";
        }
    }
}
به ASP.NET Core 1.0، متد کمکی IsAjax اضافه نشده‌است؛ اما تعریف آن‌را در این کنترلر مشاهده می‌کنید. در مورد قید FromForm در ادامه توضیح داده خواهد شد (هرچند در این مورد خاص، حالت پیش فرض است و الزامی به قید آن نیست).

و یا Action Link ای‌جکسی نیز به صورت خلاصه به این نحو قابل تعریف است:
<div id="EmployeeInfo">
<a 
 asp-controller="MyController" asp-action="MyAction"
 data-ajax="true" 
 data-ajax-loading="#Progress" 
 data-ajax-method="POST" 
 data-ajax-mode="replace" 
 data-ajax-update="#EmployeeInfo">
 Get Employee-1 info
</a>

  <div id="Progress" style="display: none">
    <img src="images/loading.gif" alt="loading..."  />
  </div>
</div>


نکته‌ای در مورد اکشن متدهای ای‌جکسی در ASP.NET Core 1.0

همانطور که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API»، قسمت «تغییرات Model binding پیش فرض، برای پشتیبانی از ASP.NET MVC و ASP.NET Web API» نیز ذکر شد:
public IActionResult Index([FromBody] MyViewModel vm)
{
   return View();
}
ذکر ویژگی FromBody در اینجا الزامی است. از این جهت که اطلاعات با فرمت JSON، از قسمت body درخواست استخراج و به MyViewModel بایند خواهند شد (در حالت dataType: json). و اگر dataType : application/x-www-form-urlencoded; charset=utf-8 بود (مانند حالت پیش فرض Unobtrusive Ajax)، باید از ویژگی FromForm استفاده شود. در غیر اینصورت در سمت سرور نال دریافت خواهیم کرد.
نظرات مطالب
پردازش فایل‌های XML با استفاده از jQuery
function ReadFlagsOnXml(divControlName, XMLFile) {
    var div = $("#" + divControlName);
    console.log($(div).text());

    $.ajax({
        type: "GET",
        url: XMLFile,
        dataType: "xml",
        success: function(xml) {
            var xmlDoc = $.parseXML(xml),
                $xml = $(xmlDoc);
            console.log(xml);

            var countries = $(xml).find('Countries');
            $(countries).find('Country').each(function() {
                var countryName = $(this).find('Name').text();
                var flagImage = $(this).find('Image').text();
                $("<img>", {
                    src: flagImage,
                    title: countryName
                }).appendTo($(div));

            });
        }
    });
}
این کد روی IIS به خوبی اجرا میشه ولی داخل یک دایرکتوری، روی پروتکل file خیر
مطالب
استفاده از GitHub Actions برای Build و توزیع خودکار پروژه‌های NET Core.
پیشتر مطلب « تولید و ارسال خودکار بسته‌های NuGet پروژه‌های NET Core. به کمک AppVeyor » را در این سایت مطالعه کرده‌اید. اخیرا GitHub نیز دقیقا همین امکانات یکپارچگی مداوم یا Continuous Integration را تحت عنوان GitHub Action، به مخازن کد خود اضافه کرده‌است. البته این قابلیت هنوز در مرحله‌ی بتا است و برای فعالسازی آن بر روی مخازن کد خود نیاز است در اینجا ثبت نام کنید. بعد از یکی دو روز صبر کردن، این برگه‌ی جدید، به مخازن کد شما اضافه خواهد شد:



فعالسازی GitHub Action مخصوص NET Core.

در ادامه قصد داریم از این قابلیت جدید، جهت Build خودکار پروژه‌های NET Core. و در آخر ارسال خودکار بسته‌های نیوگت متناظر آن‌ها به سایت nuget.org، استفاده کنیم. برای این منظور به برگه‌ی Actions مخزن کد خود مراجعه کنید (تصویر فوق). سپس در این صفحه، بر روی لینک Work flows for … more کلیک کنید:


تا امکان انتخاب گردش کاری متناظر با NET Core. ظاهر شود:


در اینجا بر روی دکمه‌ی «Set up this workflow» کلیک کنید تا صفحه‌ی ویرایشی این گردش کاری که با فرمت yml است، ظاهر شود.


 محتویات آن‌‌را برای نمونه می‌توانید به صورت زیر تغییر دهید:
name: .NET Core Build

on: [push]

jobs:
  build:

    runs-on: ubuntu-latest
    
    steps:
    - uses: actions/checkout@v1
    - name: Setup .NET Core
      uses: actions/setup-dotnet@v1
      with:
        dotnet-version: 3.0.100-preview9-014004        
    - name: Build DNTCaptcha.Core lib
      run: dotnet build ./src/DNTCaptcha.Core/DNTCaptcha.Core.csproj --configuration Release
در این گردش کاری، ابتدا SDK با شماره 3.0.100-preview9-014004 به صورت خودکار نصب خواهد شد. سپس دستور dotnet build بر روی یک فایل csproj خاص، اجرا می‌گردد. اگر نتیجه‌ی این Build موفقیت آمیز بود، یک علامت چک‌مارک سبز رنگ ظاهر می‌شود و در غیر اینصورت یک ایمیل شکست عملیات را نیز دریافت خواهید کرد.
پس از تکمیل محتوای فایل yml در این مرحله، در کنار صفحه بر روی لینک start commit کلیک کنید، تا این فایل را به صورت خودکار در مسیر github\workflows\aspnetcore.yml ذخیره کند. بدیهی است تغییرات آن‌را در قسمت commits مخزن کد نیز می‌توانید مشاهده کنید.


این فایل on: [push] کار می‌کند. یعنی اگر تغییری را به مخزن کد اعمال کردید، همانند یک تریگر عمل کرده و عملیات Build را به صورت خودکار آغاز می‌کند.



اضافه کردن نماد گردش کاری GitHub به پروژه

هر گردش کاری تعریف شده را می‌توان با یک نماد یا badge در فایل readme.md پروژه نیز نمایش داد:


فرمول آن نیز به صورت زیر است:
https://github.com/<OWNER>/<REPOSITORY>/workflows/<WORKFLOW_NAME>/badge.svg
یک مثال:
 ![Github tags](https://github.com/VahidN/DNTCaptcha.Core/workflows/.NET%20Core%20Build/badge.svg)
در اینجا نام گردش کاری، همان نامی است که داخل فایل yml درج شده‌است و نه نام فایل متناظر. بدیهی است این نام را باید به صورت encoded وارد کنید. برای مثال اگر دارای فاصله است، نیاز است 20%‌های فواصل را به این نام اضافه کنید تا URL نهایی درست کار کند.


تکمیل گردش کاری Build، جهت تولید خودکار و ارسال یک بسته‌ی نیوگت

برای ارسال خودکار حاصل Build به سایت نیوگت، نیاز است یک API Key داشته باشیم. به همین جهت به صفحه‌ی مخصوص آن در سایت nuget پس از ورود به سایت آن، مراجعه کرده و یک کلید API جدید را صرفا برای این پروژه تولید کنید (در قسمت Available Packages بسته‌ی پیشینی را که دستی آپلود کرده بودید انتخاب کنید).


پس از کپی کردن کلید تولید شده‌ی در سایت nuget:


به قسمت settings -> secrets مخزن کد خود مراجعه کرده و این کلید را به صورت زیر وارد کنید:


در ادامه برای دسترسی به این کلید با نام NUGET_API_KEY، می‌توان از روش {{ secrets.NUGET_API_KEY }}$ در اسکریپت گردش کاری استفاده کرد.

اکنون که مخزن کد به همراه کلید API نیوگت است، می‌توان مراحل dotnet pack (برای تولید فایل nupkg) و سپس dotnet nuget push (برای انتشار خودکار فایل nupkg) را به صورت زیر، به گردش کاری خود اضافه نمود:
name: .NET Core Build

on: [push]

jobs:
  build:

    runs-on: ubuntu-latest
    
    steps:
    - uses: actions/checkout@v1
    - name: Setup .NET Core
      uses: actions/setup-dotnet@v1
      with:
        dotnet-version: 3.0.100-preview9-014004        
    - name: Build DNTCaptcha.Core lib
      run: dotnet build ./src/DNTCaptcha.Core/DNTCaptcha.Core.csproj --configuration Release
    - name: Build NuGet Package
      run: dotnet pack ./src/DNTCaptcha.Core/DNTCaptcha.Core.csproj --configuration Release
    - name: Deploy NuGet Package
      run: dotnet nuget push ./src/DNTCaptcha.Core/bin/Release/*.nupkg -k ${{ secrets.NUGET_API_KEY }} -s https://api.nuget.org/v3/index.json
ویرایش یک گردش کاری، همانند ویرایش یک فایل متنی معمولی مخزن کد است. می‌توان آن‌را به صورت محلی در مسیر github\workflows\aspnetcore.yml. ویرایش کرد و سپس commit، تا سبب به روز رسانی گردش کاری پروژه شود.
مطالب
آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت ششم - اعتبارسنجی مبتنی بر JWT
برای مطلب «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» و پروژه‌ی آن، یک چنین رابط کاربری آزمایشی تهیه شده‌است:


اکنون در ادامه قصد داریم این موارد را تبدیل به چندین درخواست به هم مرتبط postman کرده و در نهایت آن‌ها را به صورت یک collection قابل آزمایش مجدد، ذخیره کنیم.

مرحله 1: خاموش کردن بررسی مجوز SSL برنامه

چون مجوز SSL برنامه‌های ASP.NET Core که در حالت local اجرا می‌شوند از نوع self-signed certificate است، توسط postman پردازش نخواهند شد. به همین جهت نیاز است به منوی File -> Settings آن مراجعه کرده و این بررسی را خاموش کنیم:



مرحله 2: ایجاد درخواست login و دریافت توکن‌ها


در اینجا این مراحل طی شده‌اند:
- ابتدا آدرس درخواست به https://localhost:5001/api/account/login تنظیم شده‌است.
- سپس نوع درخواست نیز به Post تغییر کرده‌است.
- چون اکنون نوع درخواست، Post است، می‌توان بدنه‌ی آن‌را مقدار دهی کرد و چون نوع آن JSON است، گزینه‌ی raw و سپس contentType صحیح انتخاب شده‌اند. در ادامه مقدار زیر تنظیم شده‌است:
{
    "username": "Vahid",
    "password": "12345"
}
این مقداری‌است که اکشن متد login می‌پذیرد. البته اگر برنامه را اجرا کنید، کلمه‌ی عبور پیش‌فرض آن 1234 است.
- پس از این تنظیمات اگر بر روی دکمه‌ی send کلیک کنیم، توکن‌های دریافتی را در قسمت response می‌توان مشاهده کرد.


مرحله‌ی 3: ذخیره سازی توکن‌های دریافتی در متغیرهای سراسری

برای دسترسی به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور، نیاز است access_token را به همراه هر درخواست، به سمت سرور ارسال کرد. بنابراین نیاز است در همینجا این دو توکن را در متغیرهایی برای دسترسی بعدی، ذخیره کنیم:

var jsonData = pm.response.json();
pm.globals.set("access_token", jsonData.access_token);
pm.globals.set("refresh_token", jsonData.refresh_token);
محل تعریف این کدها نیز در قسمت Tests درخواست جاری است تا پس از پایان کار درخواست، اطلاعات آن استخراج شده و ذخیره شوند.


مرحله‌ی 3: ذخیره سازی مراحل انجام شده

برای این منظور، بر روی دکمه‌ی Save کنار Send کلیک کرده، نام Login را وارد و سپس یک Collection جدید را با نام دلخواه JWT Sample ایجاد می‌کنیم:


سپس این درخواست را در این مجموعه ذخیره خواهیم کرد.


مرحله‌ی 4: دسترسی به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور

برای این منظور بر روی دکمه‌ی + موجود در کنار اولین برگه‌ای که مشغول به تکمیل آن هستیم، کلیک می‌کنیم تا یک برگه‌ی جدید ایجاد شود. سپس مشخصات آن را به صورت زیر تکمیل خواهیم کرد:


ابتدا آدرس درخواست از نوع Get را به https://localhost:5001/api/MyProtectedApi تنظیم خواهیم کرد.
سپس گزینه‌ی هدرهای این درخواست را انتخاب کرده و key/value جدیدی با مقادیر Authorization و Bearer {{access_token}} ایجاد می‌کنیم. در اینجا {{access_token}} همان متغیر سراسری است که پس از لاگین، تنظیم می‌شود. اکنون از این متغیر جهت تنظیم هدر Authorization استفاده کرده‌ایم.
در آخر اگر بر روی دکمه‌ی Send این درخواست کلیک کنیم، response فوق را می‌توان مشاهده کرد.

فراخوانی مسیر api/MyProtectedAdminApi نیز دقیقا به همین نحو است.

یک نکته: روش دومی نیز برای تنظیم هدر Authorization در postman وجود دارد. برای این منظور، گزینه‌ی Authorization یک درخواست را انتخاب کنید (تصویر زیر). سپس نوع آن‌را به Bearer token تغییر دهید و مقدار آن‌را به همان متغیر سراسری {{access_token}} تنظیم کنید. به این صورت هدر مخصوص JWT را به صورت خودکار ایجاد و ارسال می‌کند و در این حالت دیگر نیازی به تنظیم دستی برگه‌ی هدرها نیست.



مرحله‌ی 5: ارسال Refresh token و دریافت یک سری توکن جدید

این مرحله، نیاز به ارسال anti-forgery token را هم دارد و گرنه از طرف سرور و برنامه، برگشت خواهد خورد. اگر به کوکی‌های تنظیم شده‌ی توسط برگه‌ی لاگین دقت کنیم:


کوکی با نام XSRF-TOKEN نیز تنظیم شده‌است. بنابراین آن‌را توسط متد pm.cookies.get، در قسمت Tests برگه‌ی لاگین خوانده و در یک متغیر سراسری تنظیم می‌کنیم:
var jsonData = pm.response.json();
pm.globals.set("access_token", jsonData.access_token);
pm.globals.set("refresh_token", jsonData.refresh_token);
pm.globals.set('XSRF-TOKEN', pm.cookies.get('XSRF-TOKEN'));
سپس برگه‌ی جدید ایجاد درخواست refresh token به صورت زیر تنظیم می‌شود:
ابتدا در قسمت بدنه‌ی درخواست از نوع post به آدرس https://localhost:5001/api/account/RefreshToken، در قسمت raw آن، با انتخاب نوع json، این refresh token را که در قسمت لاگین خوانده و ذخیره کرده بودیم، به سمت سرور ارسال خواهیم کرد:


همچنین دو هدر زیر را نیز باید ارسال کنیم:


یکی هدر مخصوص Authorization است که در مورد آن بحث شد و دیگر هدر X-XSRF-TOKEN که در سمت سرور بجای anti-forgery token پردازش می‌شود. مقدار آن‌را نیز در برگه‌ی login با خواندن کوکی مرتبطی، پیشتر تنظیم کرده‌ایم که در اینجا از متغیر سراسری آن استفاده شده‌است.

اکنون اگر بر روی دکمه‌ی send این برگه کلیک کنید، دو توکن جدید را دریافت خواهیم کرد:


که نیاز است مجددا در برگه‌ی Tests آن، متغیرهای سراسری پیشین را بازنویسی کنند. به همین جهت دقیقا همان 4 سطری که اکنون در برگه‌ی Tests درخواست لاگین وجود دارند، باید در اینجا نیز تکرار شوند تا عملیات refresh token واقعا به تمام برگه‌های موجود، اعمال شود.


مرحله‌ی آخر: پیاده سازی logout

در اینجا نیاز است refreshToken را به صورت یک کوئری استرینگ به سمت سرور ارسال کرد که به کمک متغیر {{refresh_token}}، در برگه‌ی params تعریف می‌شود:


همچنین هدر Authorization را نیز باید درج کرد:


پس از آن اگر درخواست را رسال کنیم، یک true را باید بتوان در response مشاهده کرد:



ذخیره سازی مجموعه‌ی جاری به صورت یک فایل JSON

برای گرفتن خروجی از این مجموعه و به اشتراک گذاشتن آن‌، اگر اشاره‌گر ماوس را بر روی نام یک مجموعه حرکت دهیم، یک دکمه‌ی جدید با برچسب ... ظاهر می‌شود. با کلیک بر روی آن، یکی از گزینه‌های آن، export نام دارد که جزئیات تمام درخواست‌های یک مجموعه را به صورت یک فایل JSON ذخیره می‌کند. برای نمونه فایل JSON خروجی این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید: JWT-Sample.postman_collection.json
مطالب
تشخیص نوع فایل با استفاده از محتوای فایل
بی‌شک اگر در سایت خود بخشی را برای دریافت فایل‌های کاربر قرار داده باشید یکی از دغدغه‌های شما اعمال فیلتر و محدودیت روی نوع فایل‌های آپلود شده توسط کاربران خواهد بود. ممکن است سیاست شما پذیرای فایل هایی با پسوند خاص (برای مثال فقط عکس) باشد ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که فایلی با پسوند مورد نظر شما محتوایی مشابه با پسوند خود داشته باشد
اگر بخواهیم دقیق‌تر به این موضوع نگاه کنیم فرض می‌کنیم شما در وب سایت خود قسمتی برای آپلود عکس‌های کاربر قرار داده باشید و با مکانیزمی مانند این روش صحت نوع فایل‌های آپلود شده توسط کاربر را بررسی کنید.
اگر شخصی به قصد تخریب و هدر دادن فضای ذخیره سازی شما فایلی با محتوایی غیر از عکس (برای مثال یک فایل اجرایی) را تغییر پسوند داده و به جای عکس آپلود کند چه اتفاقی می‌افتد؟!
دو دلیل مهم برای چک کردن محتوای فایل خواهیم داشت:
1- جلوگیری از اتلاف حافظه ذخیره سازی (ممکن است شخص مهاجم هزاران فایل چند مگابایتی با محتوایی غیر از پسوند فایل بر روی سرور قرار دهد)
2- جلوگیری از اختلال در نمایش فایل‌های آپلود شده (بی شک عدم نمایش عکس در سایت چهره خوبی نخواهد داشت و ممکن است اعتبار سایت را زیر سوال ببرد)

همیشه برای چک کردن نوع فایل باید به دونکته توجه داشت: یکی آنکه پسوند فایل را حتما چک کنیم تا مطابق فیلتر و سیاست مورد انتظار ما باشد ، دوم اینکه به روشی که در ادامه توضیح خواهیم داد، با استفاده از محتوای باینری فایل، MimeType آنرا تشخیص دهیم.
برای اینکار ما از یک تابع API استفاده میکنیم که با استفاده از 255 بایت ابتدایی محتوای فایل، نوع فایل را مشخص می‌کند. این تابع API که FindMimeFromData نام دارد، در فایل urlmon.dll قرار دارد و گویا توسط مرورگر IE برای چک کردن نوع فایل، بر اساس محتوای آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. ما نیز از این تابع در دات نت بهره گرفته و با پاس دادن آرایه‌ای از بایتها به آن نوع فایل خود را مشخص می‌کنیم.
کلاسی برای اینکار تهیه شده که در زیر مشاهده میکنید:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;
using System.Reflection;

namespace Parsnet.Core
{

    public class MimeTypeDetector
    {
        [DllImport(@"urlmon.dll", CharSet = CharSet.Auto)]
        private extern static System.UInt32 FindMimeFromData(
            System.UInt32 pBC,
            [MarshalAs(UnmanagedType.LPStr)] System.String pwzUrl,
            [MarshalAs(UnmanagedType.LPArray)] byte[] pBuffer,
            System.UInt32 cbSize,
            [MarshalAs(UnmanagedType.LPStr)] System.String pwzMimeProposed,
            System.UInt32 dwMimeFlags,
            out System.UInt32 ppwzMimeOut,
            System.UInt32 dwReserverd
        );

        public string GetMimeType(byte[] content)
        {
            var result = "unknown/unknown";

            try
            {
                byte[] buffer = new byte[256];
                var length = (content.Length > 256) ? 256 : content.Length;
                Array.Copy(content, buffer, length);

                System.UInt32 mimetype;
                FindMimeFromData(0, null, buffer, 256, null, 0, out mimetype, 0);
                System.IntPtr mimeTypePtr = new IntPtr(mimetype);
                result = Marshal.PtrToStringUni(mimeTypePtr);
                Marshal.FreeCoTaskMem(mimeTypePtr);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //Log.WriteError(MethodInfo.GetCurrentMethod(), ex);
            }
            

            return result;
        }

    }
}
تنها نکته قابل توجه در این کد این‌است که در بدنه‌ی متد GetMimeType اگر طول آرایه از 256 بایت بیشتر شود، فقط از 256 بایت ابتدایی آن استفاده میکنیم. در غیر اینصورت کل بایت‌های آرایه، برای چک کردن محتوای فایل به کار گرفته میشوند. برای افزایش کارآیی، بهتر است هنگام فراخوانی این تابع، فقط 256 بایت را به آن ارسال کنید. بخصوص اگر حجم فایلی که باید چک شود زیاد باشد.

نحوه‌ی استفاده از کلاس فوق هم بسیار ساده است. برای مثال هنگام آپلود فایل در MVC می‌توانیم از آن استفاده کنیم:
        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Upload(HttpPostedFileBase file)
        {
            //ابتدا با مکانیزم مورد نظر خود پسوند فایل را چک میکنیم اگر پسوند معتبری بود بعد محتوای فایل را چک میکنیم

            var data = new byte[256];
            file.InputStream.Read(data, 0, 256);
            var detector = new Parsnet.Core.MimeTypeDetector();
            var mimeType = detector.GetMimeType(data);
            if (CheckWhiteList(mimeType) == true)
            {
                file.SaveAs("yourpath");
            }
            else
            {
                ModelState.AddModelError("InvalidFileContent", "فایل بارگزاری شده مورد پذیرش نیست.");
            }
            return View();
        }
همیشه از یک مکانیزم دیگر برای اعتبارسنجی پسوند فایل استفاده کنید. برای اینکار می‌توان با تلفیق روش فوق و این روش یک کنترل اعتبارسنجی خوب ایجاد کرد که در مطالب بعدی حتما به آن خواهم پرداخت.
مطالب
معرفی سرویس‌های ارائه شده توسط شرکت‌های گوگل، آمازون و مایکروسافت در قالب رایانش ابری - قسمت اول

رایانش ابری مفهوم نسبتا جدیدی در عرصه‌ی فناوری اطلاعات است و در حال گسترش می­‌باشد. به طور خلاصه رایانش ابری به همه چیز اعم از برنامه کاربردی( Application )، سکو ی ( Platform ) توسعه نرم افزار، سخت افزار و زیرساخت، به عنوان سرویس نگاه می‌کند. زیرساخت های موجود در مراکز داده( Data Center ) به انضمام  نرم‌افزارهایی که در آن قرار دارند، مجموعه‌ه­ایی را تشکیل می­‌دهند که ابر نامیده می­‌شود. به عبارت ساده­‌تر رایانش ابری یعنی استفاده­ اشتراکی از برنامه­‌ها و منابع یک محیط شبکه­‌ای برای انجام یک کار، بدون این که مالکیت، مدیریت منابع شبکه و سخت­ افزار و برنامه­‌ها، برای استفاده کننده مهم باشد. در رایانش ابری منابع کامپیوترها، برای انجام یک کار استفاده می‌شوند و داده­‌های مربوط به پردازش، در هیچ کدام از کامپیوترهای شخصی ذخیره نمی­‌شوند، بلکه در جای دیگری در داخل همان منابع شبکه، ذخیره می­‌شوند تا در زمان و مکان دیگری قابل دسترسی باشند.

بر همین اساس شرکت های پیشرو در زمینه فناوری اطلاعات به ارائه سرویس هایی تحت عنوان خدمات رایانش ابری پرداخته اند و هدف از این سری مطالب ارائه شده، شرح مختصری بر سرویس‌های ارائه شده می باشد. در قسمت اول به معرفی سرویسهای شرکت گوگل پرداخته می شود و در قسمت‌های بعدی، سرویس‌های  شرکت‌های مایکروسافت و آمازون معرفی می‌گردد.

 سرویس­‌های رایانش ابری گوگل، در زیر دو چتر قرار دارند. گروه اول شامل مجموعه گسترده­ای از برنامه­‌های محبوب گوگل مانند Google Doc ،   Google Health ، Google Mail ، Google Earth هستند که با کلیک بر روی گزینه More و Even More که در بالای صفحه اصلی گوگل قرار دارند، می­توان به آن­ها دسترسی پیدا کرد.

دومین محصول مبتنی بر ابر گوگل، ابزار توسعه PaaS گوگل است. این سکو در سال 2008 برای توسعه برنامه‌­های تحت وب، با استفاده از زیرساخت گوگل به نام موتور Google App  معرفی شد. هدف از آن قادر ساختن توسعه دهندگان برای ساخت و استقرار برنامه­‌های وب بدون نگرانی از زیرساختی است که برنامه بر رویش اجرا می­شود. برنامه­‌های این موتور، با زبان­های سطح بالا به ویژه جاوا و پایتون و در چارچوب GAE نوشته می­‌شوند. گوگل به منظور گسترش این نوع برنامه­‌ها یک سطح رایگان مشخص از سرویس را ارائه می­دهد و زمانی که برنامه از سطح مشخصی از بار پردازشی، ذخیره­‌سازی و پهنای باند شبکه فراتر رفت، آنگاه شارژها بر مبنای میزان استفاده محاسبه می­شود.

برنامه­‌های GAE را باید به گونه­‌ای نوشت که با زیرساخت گوگل وفق یابند. این مسئله، باعث محدودیت برنامه­‌های قابل اجرا در GAE  می­گردد و علاوه بر آن، انتقال برنامه‌­ها به سکوی GAE و یا انتقال از این سکو به سایر سکو­های موجود دشوار می­شود.

از میان سرویس های ابری رایگان ارائه شده از سوی گوگل، به معرفی سرویس آنالیز گوگل بسنده کرده و تمرکز اصلی بر روی سکوی توسعه نرم‌افزاری این شرکت ( GAE ) می‌باشد.


Google Analytics

به اختصار GA نامیده می­شود و یک ابزار آماری است که تعداد و انواع بازدیدکنندگان وب­‌سایت و نحوه استفاده از وب­‌سایت را اندازه­‌گیری می­کند. این محصول بر روی بسته تحلیلی Urchin 5 که گوگل در سال 2006 آن را خریداری نمود، ساخته شده است. این سرویس رایگان عرضه می­شود و فرآیند تحلیل را با استفاده از یک قطعه کد جاوا اسکریپت به نام Google Analytics Tracking Code با پیاده‌سازی در تگ صفحه وب انجام می­‌شود.

این کد با اولین بارگذاری صفحه در سیستم­ کاربران، به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پرداخته و برای پردازش به سرورهای GA باز پس می­فرستد. این کد با کمک Cookie مرورگر اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری می­نماید.

سرویس Google Analytics


آشنایی با Google App Engine

GAE یک سکو به عنوان سرویس می­باشد و مبتنی بر ابر گوگل است و بر روی زیر ساخت­ گوگل مستقر شده است. 

این سرویس توسعه دهندگان را قادر می­سازد تا برنامه‌­های وب ایجاد کرده و بر روی سرور­های گوگل مستقر سازند و گوگل مدیریت زیرساخت را بر عهده گیرد و اعمالی مانند نظارت، برطرف کردن اشکالات احتمالی، خوشه بندی، مدیریت وهله‌سازی ماشین‌های مجازی و غیره را انجام دهد. برای اجرای یک برنامه در GAE ابتدا باید استانداردهای سکوی گوگل رعایت شود. این استانداردها دامنه برنامه­‌هایی که قابل اجرا می­باشند را بسیار محدود می‌­نماید و قابلیت حمل آن­ها را کاهش می­دهد.

محدودیت­‌هایی که این سکو ایجاد می­‌کند، با خود مزایایی را به همراه می­‌آورد که در زیر به آن­ها اشاره می­گردد:

  • وب سرویس­های پویا بر مبنای استانداردهای رایج
  • توسعه خودکار و توازن بار بین ماشین‌های وهله‌سازی شده که مورد استفاده وب سرویس است.
  • اعتبارسنجی با استفاده از API موجود در گوگل.
  • فضای ذخیره سازی ماندگار با قابلیت جستجو، مرتب سازی و مدیریت تراکنش.
  • صف کاری و زمان بندی کاری
  • محیط توسعه سمت مشتری( توسعه دهندگان ) برای شبیه سازی GAE در سیستم محلی.
  • پشتیبانی از محیط اجرا جاوا و پایتون.

هنگامی که یک برنامه در GAE مستقر گردید، با استفاده از نام دامنه دلخواه یا با استفاده از آدرس تجاری Google Apps قابل دستیابی است. موتور Google Apps در حال حاضر برنامه­‌هایی که در جاوا و پایتون نوشته شده است را پشتیبانی می­کند و علاوه بر آن از زبان­های ماشین مجازی جاوا و چندین چارچوب تحت وب پایتون که WSGI و CGI را پشتیبانی می­کنند نیز با محیط GAE سازگاری دارند.

برنامه­‌هایی که در GAE اجرا می­شوند از سیستم عامل مستقل هستند یا به گفته گوگل بر روی   Sand Box  اجرا می­شوند. این ویژگی GAE را قادر می­سازد، سیستم را بهینه کند تا تقاضاهای وب، با بار ترافیکی فعلی منطبق شوند. همچنین برنامه­‌ها را قادر می­سازد با امنیت بالاتری کار کنند، زیرا تنها می­توانند به کامپیوترهایی متصل شوند که آدرس‌های مشخصی دارند و سرویس­ها را با استفاده از پروتکل Http و یا Https از پورت­های شناخته شده پاسخ دهند. از طرف دیگر برنامه‌­ها نیز به این میزان محدود شده که تنها فایل­ها را بخوانند. آن‌ها حق نوشتن فایل به صورت مستقیم بر روی سیستم­ها را ندارند و برای دستیابی به داده، باید از ذخیره داده در Cache یا سرویس ماندگار دیگری استفاده نمایند.

GAE یک سیستم انبار داده توزیع شده دارد که از پرس و جوها و تراکنش­ها پشتیبانی می­نماید. این انبار داده غیر رابطه­‌ای است، اما اشیاء داده یا موجودیت­‌هایی که خصوصیات لازم را دارند، ذخیره می­‌نماید. به همین علت در پرس و جوها می­توان از فیلتر نوع موجودیت بهره برد و آن­ها را به ترتیب خصوصیات مرتب نمود.

در نهایت توجه به مدل قیمت‌گذاری گوگل قابل توجه است. گوگل برای تشویق توسعه دهندگان در نوشتن برنامه با استفاده از GAE ، استقرار و توسعه برنامه را تا میزان مشخصی از منابع رایگان کرده است و با عبور از مقدار رایگان باید هزینه را به ازای مصرف پرداخت نمود. بر اساس جدول ارائه شده در سایت شرکت گوگل به ازای تجاوز از میزان مصرف رایگان، سیستم هزینه گذاری بر اساس تعرفه‌های زیر، اقدام به محاسبه حق شارژ می‌نماید و بدیهی است برای آگاهی از آخرین تعرفه‌ها و کسب اطلاعات بیشتر، مراجعه به  صفحه سایت شرکت گوگل  توصیه می‌شود:

  • مبلغ به ازای هر یک ساعت استفاده از CPU معادل 0.08 دلار
  • داده ذخیره شده به ازای هر گیگابایت در ماه معادل 0.18 دلار
  • پهنای باند خروجی به ازای هر گیگابایت معادل 0.12 دلار
  • پهنای باند ورودی رایگان
  • هزینه دریافت هر ایمیل معادل 0.0001 دلار 

به منظور ذخیره اطلاعات در منبع داده پایدار، از API استفاده می­گردد که به ازای تعداد تراکنش­هایی که تبادل می­گردد، هزینه پرداخت می­شود. از آنجایی که بنا به تعداد تبادلات و نوع حافظه پایداری که استفاده می­گردد، هزینه متغیر است، خواننده محترم برای رویت لیست مذکور به منبع ذکر شده، ارجاع داده می­شود.


  منبع سهمیه 
سهمیه پیش فرض رایگان به ازای هر برنامه   
  مصرف  CPU 
  28 ساعت به ازای هر برنامه در روز 
  منبع ذخیره پایدار داده 
1 گیگابایت به ازای هر برنامه در ماه
  پهنای باند ورودی 
  1 گیگابایت به ازای هر برنامه در روز 
  پهنای باند خروجی 
  1 گیگابایت به ازای هر برنامه در روز 
  تراکنش با منبع داده  Datastore 
  50 هزار تراکنش برای خواندن و نوشتن به ازای هر برنامه در ماه 
  تراکنش با منبع داده  Blobstore 
  5 گیگابایت به ازای هر برنامه در روز 
  ایمیل دریافتی 
  100 دریافت به ازای هر برنامه در روز 

مطالب
استفاده از Kendo UI templates
در مطلب «صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid» در انتهای بحث، ستون IsAvailable به صورت زیر تعریف شد:
columns: [
               {
                   field: "IsAvailable", title: "موجود است",
                   template: '<input type="checkbox" #= IsAvailable ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>'
                }
]
Templates، جزو یکی از پایه‌های Kendo UI Framework هستند و توسط آن‌ها می‌توان قطعات با استفاده‌ی مجدد HTML ایی را طراحی کرد که قابلیت یکی شدن با اطلاعات جاوا اسکریپتی را دارند.
همانطور که در این مثال نیز مشاهده می‌کنید، قالب‌های Kendo UI از Hash (#) syntax استفاده می‌کنند. در اینجا قسمت‌هایی از قالب که با علامت # محصور می‌شوند، در حین اجرا، با اطلاعات فراهم شده جایگزین خواهند شد.
برای رندر مقادیر ساده می‌توان از # =# استفاده کرد. از # :# برای رندر اطلاعات HTML-encoded کمک گرفته می‌شود و #  # برای رندر کدهای جاوا اسکریپتی کاربرد دارد. از حالت HTML-encoded برای نمایش امن اطلاعات دریافتی از کاربران و جلوگیری از حملات XSS استفاده می‌شود.
اگر در این بین نیاز است # به صورت معمولی رندر شود، در حالت کدهای جاوا اسکریپتی به صورت #\\ و در HTML ساده به صورت #\ باید مشخص گردد.


مثالی از نحوه‌ی تعریف یک قالب Kendo UI

    <!--دریافت اطلاعات از منبع محلی-->
    <script id="javascriptTemplate" type="text/x-kendo-template">
        <ul>
            # for (var i = 0; i < data.length; i++) { #
            <li>#= data[i] #</li>
            # } #
        </ul>
    </script>

    <div id="container1"></div>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var data = ['User 1', 'User 2', 'User 3'];
            var template = kendo.template($("#javascriptTemplate").html());
            var result = template(data); //Execute the template
            $("#container1").html(result); //Append the result
        });
    </script>
این قالب ابتدا در تگ script محصور می‌شود و سپس نوع آن مساوی text/x-kendo-template قرار می‌گیرد. در ادامه توسط یک حلقه‌ی جاوا اسکریپتی، عناصر آرایه‌ی فرضی data خوانده شده و با کمک Hash syntax در محل‌های مشخص شده قرار می‌گیرند.
در ادامه باید این قالب را رندر کرد. برای این منظور یک div با id مساوی container1 را جهت تعیین محل رندر نهایی اطلاعات مشخص می‌کنیم. سپس متد kendo.template بر اساس id قالب اسکریپتی تعریف شده، یک شیء قالب را تهیه کرده و سپس با ارسال آرایه‌ای به آن، سبب اجرای آن می‌شود. خروجی نهایی، یک قطعه کد HTML است که در محل container1 درج خواهد شد.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، متد kendo.template، نهایتا یک رشته را دریافت می‌کند. بنابراین همینجا و به صورت inline نیز می‌توان یک قالب را تعریف کرد.


کار با منابع داده راه دور

فرض کنید مدل برنامه به صورت ذیل تعریف شده‌است:
namespace KendoUI04.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public decimal Price { set; get; }
        public bool IsAvailable { set; get; }
    }
}
و لیستی از آن توسط یک ASP.NET Web API کنترلر، به سمت کاربر ارسال می‌شود:
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web.Http;
using KendoUI04.Models;

namespace KendoUI04.Controllers
{
    public class ProductsController : ApiController
    {
        public IEnumerable<Product> Get()
        {
            return ProductDataSource.LatestProducts.Take(10);
        }
    }
}
در سمت کاربر و در View برنامه خواهیم داشت:
    <!--دریافت اطلاعات از سرور-->
    <div>
        <div id="container2"><ul></ul></div>
    </div>

    <script id="template1" type="text/x-kendo-template">
        <li> #=Id# - #:Name# - #=kendo.toString(Price, "c")#</li>
    </script>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var producatsTemplate1 = kendo.template($("#template1").html());

            var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: "api/products",
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    }
                },
                error: function (e) {
                    alert(e.errorThrown);
                },
                change: function () {
                    $("#container2 > ul").html(kendo.render(producatsTemplate1, this.view()));
                }
            });
            productsDataSource.read();
        });
    </script>
ابتدا یک div با id مساوی container2 جهت تعیین محل نهایی رندر قالب template1 در صفحه تعریف می‌شود.
هرچند خروجی دریافتی از سرور نهایتا یک آرایه از اشیاء Product است، اما در template1 اثری از حلقه‌ی جاوا اسکریپتی مشاهده نمی‌شود. در اینجا چون از متد kendo.render استفاده می‌شود، نیازی به ذکر حلقه نیست و به صورت خودکار، به تعداد عناصر آرایه دریافتی از سرور، قطعه HTML قالب را تکرار می‌کند.
در ادامه برای کار با سرور از یک Kendo UI DataSource استفاده شده‌است. قسمت transport/read آن، کار تعریف محل دریافت اطلاعات را از سرور مشخص می‌کند. رویدادگران change آن اطلاعات نهایی دریافتی را توسط متد view در اختیار متد kendo.render قرار می‌دهد. در نهایت، قطعه‌ی HTML رندر شده‌ی نهایی حاصل از اجرای قالب، در بین تگ‌های ul مربوط به container2 درج خواهد شد.
رویدادگران change زمانیکه data source، از اطلاعات راه دور و یا یک آرایه‌ی جاوا اسکریپتی پر می‌شود، فراخوانی خواهد شد. همچنین مباحث مرتب سازی اطلاعات، صفحه بندی و تغییر صفحه، افزودن، ویرایش و یا حذف اطلاعات نیز سبب فراخوانی آن می‌گردند. متد view ایی که در این مثال فراخوانی شد، صرفا در روال رویدادگردان change دارای اعتبار است و آخرین تغییرات اطلاعات و آیتم‌های موجود در data source را باز می‌گرداند.


یک نکته‌ی تکمیلی: فعال سازی intellisense کدهای جاوا اسکریپتی Kendo UI

اگر به پوشه‌ی اصلی مجموعه‌ی Kendo UI مراجعه کنید، یکی از آن‌ها vsdoc نام دارد که داخل آن فایل‌های min.intellisense.js و vsdoc.js مشهود هستند.
اگر از ویژوال استودیوهای قبل از 2012 استفاده می‌کنید، نیاز است فایل‌های vsdoc.js متناظری را به پروژه اضافه نمائید؛ دقیقا در کنار فایل‌های اصلی js موجود. اگر از ویژوال استودیوی 2012 و یا بالاتر استفاده می‌کنید باید از فایل‌های intellisense.js متناظر استفاده کنید. برای مثال اگر از kendo.all.min.js کمک می‌گیرید، فایل متناظر با آن kendo.all.min.intellisense.js خواهد بود.
بعد از اینکار نیاز است فایلی به نام references.js_ را به پوشه‌ی اسکریپت‌های خود با این محتوا اضافه کنید (برای VS 2012 به بعد):
/// <reference path="jquery.min.js" />
/// <reference path="kendo.all.min.js" />
نکته‌ی مهم اینجا است که این فایل به صورت پیش فرض از مسیر Scripts/_references.js/~ خوانده می‌شود. برای اضافه کردن مسیر دیگری مانند js/_references.js/~ باید آن‌را به تنظیمات ذیل اضافه کنید:
 Tools menu –> Options -> Text Editor –> JavaScript –> Intellisense –> References
گزینه‌ی Reference Group را به (Implicit (Web تغییر داده و سپس مسیر جدیدی را اضافه نمائید.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
KendoUI04.zip
مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت اول
در طی چند قسمت، نحوه‌ی طراحی یک سیستم افزونه پذیر را با ASP.NET MVC بررسی خواهیم کرد. عناوین مواردی که در این سری پیاده سازی خواهند شد به ترتیب ذیل هستند:
1- چگونه Area‌های استاندارد را تبدیل به یک افزونه‌ی مجزا و منتقل شده‌ی به یک اسمبلی دیگر کنیم.
2- چگونه ساختار پایه‌ای را جهت تامین نیازهای هر افزونه جهت تزریق وابستگی‌ها تا ثبت مسیریابی‌ها و امثال آن تدارک ببینیم.
3- چگونه فایل‌های CSS ، JS و همچنین تصاویر ثابت هر افزونه را داخل اسمبلی آن قرار دهیم تا دیگر نیازی به ارائه‌ی مجزای آ‌ن‌ها نباشد.
4- چگونه Entity Framework Code-First را با این طراحی یکپارچه کرده و از آن جهت یافتن خودکار مدل‌ها و موجودیت‌های خاص هر افزونه استفاده کنیم؛ به همراه مباحث Migrations خودکار و همچنین پیاده سازی الگوی واحد کار.


در مطلب جاری، موارد اول و دوم بررسی خواهند شد. پیشنیازهای آن مطالب ذیل هستند:
الف) منظور از یک Area چیست؟
ب) توزیع پروژه‌های ASP.NET MVC بدون ارائه فایل‌های View آن
ج) آشنایی با تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET MVC و همچنین اصول طراحی یک سیستم افزونه پذیر به کمک StructureMap
د) آشنایی با رخدادهای Build


تبدیل یک Area به یک افزونه‌ی مستقل

روش‌های زیادی برای خارج کردن Areaهای استاندارد ASP.NET MVC از یک پروژه و قرار دادن آن‌ها در اسمبلی‌های دیگر وجود دارند؛ اما در حال حاضر تنها روشی که نگهداری می‌شود و همچنین اعضای آن همان اعضای تیم نیوگت و ASP.NET MVC هستند، همان روش استفاده از Razor Generator است.
بنابراین ساختار ابتدایی پروژه‌ی افزونه پذیر ما به صورت ذیل خواهد بود:
1) ابتدا افزونه‌ی Razor Generator را نصب کنید.
2) سپس یک پروژه‌ی معمولی ASP.NET MVC را آغاز کنید. در این سری نام MvcPluginMasterApp برای آن در نظر گرفته شده‌است.
3) در ادامه یک پروژه‌ی معمولی دیگر ASP.NET MVC را نیز به پروژه‌ی جاری اضافه کنید. برای مثال نام آن در اینجا MvcPluginMasterApp.Plugin1 تنظیم شده‌است.
4) به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.Plugin1 یک Area جدید و معمولی را به نام NewsArea اضافه کنید.
5) از پروژه‌ی افزونه، تمام پوشه‌های غیر Area را حذف کنید. پوشه‌های Controllers و Models و Views حذف خواهند شد. همچنین فایل global.asax آن‌را نیز حذف کنید. هر افزونه، کنترلرها و Viewهای خود را از طریق Area مرتبط دریافت می‌کند و در این حالت دیگر نیازی به پوشه‌های Controllers و Models و Views واقع شده در ریشه‌ی اصلی پروژه‌ی افزونه نیست.
6) در ادامه کنسول پاور شل نیوگت را باز کرده و دستور ذیل را صادر کنید:
  PM> Install-Package RazorGenerator.Mvc
این دستور را باید یکبار بر روی پروژه‌ی اصلی و یکبار بر روی پروژه‌ی افزونه، اجرا کنید.


همانطور که در تصویر نیز مشخص شده‌است، برای اجرای دستور نصب RazorGenerator.Mvc نیاز است هربار پروژه‌ی پیش فرض را تغییر دهید.
7) اکنون پس از نصب RazorGenerator.Mvc، نوبت به اجرای آن بر روی هر دو پروژه‌ی اصلی و افزونه است:
  PM> Enable-RazorGenerator
بدیهی است این دستور را نیز باید همانند تصویر فوق، یکبار بر روی پروژه‌ی اصلی و یکبار بر روی پروژه‌ی افزونه اجرا کنید.
همچنین هربار که View جدیدی اضافه می‌شود نیز باید این‌کار را تکرار کنید یا اینکه مطابق شکل زیر، به خواص View جدید مراجعه کرده و Custom tool آن‌را به صورت دستی به RazorGenerator تنظیم نمائید. دستور Enable-RazorGenerator این‌کار را به صورت خودکار انجام می‌دهد.


تا اینجا موفق شدیم Viewهای افزونه را داخل فایل dll آن مدفون کنیم. به این ترتیب با کپی کردن افزونه به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی، دیگر نیازی به ارائه‌ی فایل‌های View آن نیست و تمام اطلاعات کنترلرها، مدل‌ها و Viewها به صورت یکجا از فایل dll افزونه‌ی ارائه شده خوانده می‌شوند.


کپی کردن خودکار افزونه به پوشه‌ی Bin پروژه‌ی اصلی

پس از اینکه ساختار اصلی کار شکل گرفت، هربار پس از کامپایل افزونه (یا افزونه‌ها)، نیاز است فایل‌های پوشه‌ی bin آن‌را به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی کپی کنیم (پروژه‌ی اصلی در این حالت هیچ ارجاع مستقیمی را به افزونه‌ی جدید نخواهد داشت). برای خودکار سازی این کار، به خواص پروژه‌ی افزونه مراجعه کرده و قسمت Build events آن‌را به نحو ذیل تنظیم کنید:


در اینجا دستور ذیل در قسمت Post-build event نوشته شده است:
 Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)$(TargetName).*" "$(SolutionDir)MvcPluginMasterApp\bin\"
و سبب خواهد شد تا پس از هر کامپایل موفق، فایل‌های اسمبلی افزونه به پوشه‌ی bin پروژه‌ی MvcPluginMasterApp به صورت خودکار کپی شوند.


تنظیم فضاهای نام کلیه مسیریابی‌های پروژه

در همین حالت اگر پروژه را اجرا کنید، موتور ASP.NET MVC به صورت خودکار اطلاعات افزونه‌ی کپی شده به پوشه‌ی bin را دریافت و به Application domain جاری اعمال می‌کند؛ برای اینکار نیازی به کد نویسی اضافه‌تری نیست و خودکار است. برای آزمایش آن فقط کافی است یک break point را داخل کلاس RazorGeneratorMvcStart افزونه قرار دهید.
اما ... پس از اجرا، بلافاصله پیام تداخل فضاهای نام را دریافت می‌کنید. خطاهای حاصل عنوان می‌کند که در App domain جاری، دو کنترلر Home وجود دارند؛ یکی در پروژه‌ی اصلی و دیگری در پروژه‌ی افزونه و مشخص نیست که مسیریابی‌ها باید به کدامیک ختم شوند.
برای رفع این مشکل، به فایل NewsAreaAreaRegistration.cs پروژه‌ی افزونه مراجعه کرده و مسیریابی آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید تا فضای نام اختصاصی این Area صریحا مشخص گردد.
using System.Web.Mvc;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1.Areas.NewsArea
{
    public class NewsAreaAreaRegistration : AreaRegistration
    {
        public override string AreaName
        {
            get
            {
                return "NewsArea";
            }
        }
 
        public override void RegisterArea(AreaRegistrationContext context)
        {
            context.MapRoute(
                "NewsArea_default",
                "NewsArea/{controller}/{action}/{id}",
                // تکمیل نام کنترلر پیش فرض
                new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                // مشخص کردن فضای نام مرتبط جهت جلوگیری از تداخل با سایر قسمت‌های برنامه
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", this.GetType().Namespace) }
            );
        }
    }
}
همینکار را باید در پروژه‌ی اصلی و هر پروژه‌ی افزونه‌ی جدیدی نیز تکرار کرد. برای مثال به فایل RouteConfig.cs پروژه‌ی اصلی مراجعه کرده و تنظیم ذیل را اعمال نمائید:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
 
namespace MvcPluginMasterApp
{
    public class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                // مشخص کردن فضای نام مرتبط جهت جلوگیری از تداخل با سایر قسمت‌های برنامه
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", typeof(RouteConfig).Namespace) }
            );
        }
    }
}
بدون تنظیم فضاهای نام هر مسیریابی، امکان استفاده‌ی بهینه و بدون خطا از Areaها وجود نخواهد داشت.


طراحی قرارداد پایه افزونه‌ها

تا اینجا با نحوه‌ی تشکیل ساختار هر پروژه‌ی افزونه آشنا شدیم. اما هر افزونه در آینده نیاز به مواردی مانند منوی اختصاصی در منوی اصلی سایت، تنظیمات مسیریابی اختصاصی، تنظیمات EF و  امثال آن نیز خواهد داشت. به همین منظور، یک پروژه‌ی class library جدید را به نام MvcPluginMasterApp.PluginsBase آغاز کنید.
سپس قرار داد IPlugin را به نحو ذیل به آن اضافه نمائید:
using System;
using System.Reflection;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using StructureMap;
 
namespace MvcPluginMasterApp.PluginsBase
{
    public interface IPlugin
    {
        EfBootstrapper GetEfBootstrapper();
        MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext);
        void RegisterBundles(BundleCollection bundles);
        void RegisterRoutes(RouteCollection routes);
        void RegisterServices(IContainer container);
    }
 
    public class EfBootstrapper
    {
        /// <summary>
        /// Assemblies containing EntityTypeConfiguration classes.
        /// </summary>
        public Assembly[] ConfigurationsAssemblies { get; set; }
 
        /// <summary>
        /// Domain classes.
        /// </summary>
        public Type[] DomainEntities { get; set; }
 
        /// <summary>
        /// Custom Seed method.
        /// </summary>
        //public Action<IUnitOfWork> DatabaseSeeder { get; set; }
    }
 
    public class MenuItem
    {
        public string Name { set; get; }
        public string Url { set; get; }
    }
}
پروژه‌ی این قرارداد برای کامپایل شدن، نیاز به بسته‌های نیوگت ذیل دارد:
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package Microsoft.AspNet.Web.Optimization
PM> install-package structuremap.web
همچنین باید به صورت دستی، در قسمت ارجاعات پروژه، ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web نیز به آن اضافه نمائید.


توضیحات قرار داد IPlugin

از این پس هر افزونه باید دارای کلاسی باشد که از اینترفیس IPlugin مشتق می‌شود. برای مثال فعلا کلاس ذیل را به افزونه‌ی پروژه اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
using StructureMap;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1
{
    public class Plugin1 : IPlugin
    {
        public EfBootstrapper GetEfBootstrapper()
        {
            return null;
        }
 
        public MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext)
        {
            return new MenuItem
            {
                Name = "Plugin 1",
                Url = new UrlHelper(requestContext).Action("Index", "Home", new { area = "NewsArea" })
            };
        }
 
        public void RegisterBundles(BundleCollection bundles)
        {
            //todo: ...
        }
 
        public void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            //todo: add custom routes.
        }
 
        public void RegisterServices(IContainer container)
        {
            // todo: add custom services.
 
            container.Configure(cfg =>
            {
                //cfg.For<INewsService>().Use<EfNewsService>();
            });
        }
    }
}
در قسمت جاری فقط از متد GetMenuItem آن استفاده خواهیم کرد. در قسمت‌های بعد، تنظیمات EF، تنظیمات مسیریابی‌ها و Bundling و همچنین ثبت سرویس‌های افزونه را نیز بررسی خواهیم کرد.
برای اینکه هر افزونه در منوی اصلی ظاهر شود، نیاز به یک نام، به همراه آدرسی به صفحه‌ی اصلی آن خواهد داشت. به همین جهت در متد GetMenuItem نحوه‌ی ساخت آدرسی را به اکشن متد Index کنترلر Home واقع در Area‌ایی به نام NewsArea، مشاهده می‌کنید.


بارگذاری و تشخیص خودکار افزونه‌ها

پس از اینکه هر افزونه دارای کلاسی مشتق شده از قرارداد IPlugin شد، نیاز است آن‌ها را به صورت خودکار یافته و سپس پردازش کنیم. این‌کار را به کتابخانه‌ی StructureMap واگذار خواهیم کرد. برای این منظور پروژه‌ی جدیدی را به نام MvcPluginMasterApp.IoCConfig آغاز کرده و سپس تنظیمات آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.IO;
using System.Threading;
using System.Web;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
using StructureMap;
using StructureMap.Graph;
 
namespace MvcPluginMasterApp.IoCConfig
{
    public static class SmObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }
 
        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(cfg =>
            {
                cfg.Scan(scanner =>
                {
                    scanner.AssembliesFromPath(
                        path: Path.Combine(HttpRuntime.AppDomainAppPath, "bin"),
                            // یک اسمبلی نباید دوبار بارگذاری شود
                        assemblyFilter: assembly =>
                        {
                            return !assembly.FullName.Equals(typeof(IPlugin).Assembly.FullName);
                        });
 
                    scanner.WithDefaultConventions(); //Connects 'IName' interface to 'Name' class automatically.
                    scanner.AddAllTypesOf<IPlugin>().NameBy(item => item.FullName);
                });
            });
        }
    }
}
این پروژه‌ی class library جدید برای کامپایل شدن نیاز به بسته‌های نیوگت ذیل دارد:
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package structuremap.web
همچنین باید به صورت دستی، در قسمت ارجاعات پروژه، ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web نیز به آن اضافه نمائید.

کاری که در کلاس SmObjectFactory انجام شده، بسیار ساده است. مسیر پوشه‌ی Bin پروژه‌ی اصلی به structuremap معرفی شده‌است. سپس به آن گفته‌ایم که تنها اسمبلی‌هایی را که دارای اینترفیس IPlugin هستند، به صورت خودکار بارگذاری کن. در ادامه تمام نوع‌های IPlugin را نیز به صورت خودکار یافته و در مخزن تنظیمات خود، اضافه کن.


تامین نیازهای مسیریابی و Bundling هر افزونه به صورت خودکار

در ادامه به پروژه‌ی اصلی مراجعه کرده و در پوشه‌ی App_Start آن کلاس ذیل را اضافه کنید:
using System.Linq;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using MvcPluginMasterApp;
using MvcPluginMasterApp.IoCConfig;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
 
[assembly: WebActivatorEx.PostApplicationStartMethod(typeof(PluginsStart), "Start")]
 
namespace MvcPluginMasterApp
{
    public static class PluginsStart
    {
        public static void Start()
        {
            var plugins = SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
            foreach (var plugin in plugins)
            {
                plugin.RegisterServices(SmObjectFactory.Container);
                plugin.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
                plugin.RegisterBundles(BundleTable.Bundles);
            }
        }
    }
}
بدیهی است در این حالت نیاز است ارجاعی را به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.PluginsBase به پروژه‌ی اصلی اضافه کنیم.
دراینجا با استفاده از کتابخانه‌ای به نام WebActivatorEx (که باز هم توسط نویسندگان اصلی Razor Generator تهیه شده‌است)، یک متد PostApplicationStartMethod سفارشی را تعریف کرده‌ایم.
مزیت استفاده از اینکار این است که فایل Global.asax.cs برنامه شلوغ نخواهد شد. در غیر اینصورت باید تمام این کدها را در انتهای متد Application_Start قرار می‌دادیم.
در اینجا با استفاده از structuremap، تمام افزونه‌های موجود به صورت خودکار بررسی شده و سپس پیشنیازهای مسیریابی و Bundling و همچنین تنظیمات IoC Container مورد نیاز آن‌ها به هر افزونه به صورت مستقل، تزریق خواهد شد.


اضافه کردن منو‌های خودکار افزونه‌ها به پروژه‌ی اصلی

پس از اینکه کار پردازش اولیه‌ی IPluginها به پایان رسید، اکنون نوبت به نمایش آدرس اختصاصی هر افزونه در منوی اصلی سایت است. برای این منظور فایل جدیدی را به نام PluginsMenu.cshtml_، در پوشه‌ی shared پروژه‌ی اصلی اضافه کنید؛ با این محتوا:
@using MvcPluginMasterApp.IoCConfig
@using MvcPluginMasterApp.PluginsBase
@{
    var plugins = SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
}
 
@foreach (var plugin in plugins)
{
    var menuItem = plugin.GetMenuItem(this.Request.RequestContext);
    <li>
        <a href="@menuItem.Url">@menuItem.Name</a>
    </li>
}
در اینجا تمام افزونه‌ها به کمک structuremap یافت شده و سپس آیتم‌های منوی آن‌ها به صورت خودکار دریافت و اضافه می‌شوند.
سپس به فایل Layout.cshtml_ پروژه‌ی اصلی مراجعه و توسط فراخوانی Html.RenderPartial، آن‌را در بین سایر آیتم‌های منوی اصلی اضافه می‌کنیم:
<div class="navbar navbar-inverse navbar-fixed-top">
    <div class="container">
        <div class="navbar-header">
            <button type="button" class="navbar-toggle" data-toggle="collapse" data-target=".navbar-collapse">
                <span class="icon-bar"></span>
                <span class="icon-bar"></span>
                <span class="icon-bar"></span>
            </button>
            @Html.ActionLink("MvcPlugin Master App", "Index", "Home", new { area = "" }, new { @class = "navbar-brand" })
        </div>
        <div class="navbar-collapse collapse">
            <ul class="nav navbar-nav">
                <li>@Html.ActionLink("Master App/Home", "Index", "Home", new {area = ""}, null)</li>
                @{ Html.RenderPartial("_PluginsMenu"); }
            </ul>
        </div>
    </div>
</div>
اکنون اگر پروژه را اجرا کنیم، یک چنین شکلی را خواهد داشت:



بنابراین به صورت خلاصه

1) هر افزونه، یک پروژه‌ی کامل ASP.NET MVC است که پوشه‌های ریشه‌ی اصلی آن حذف شده‌اند و اطلاعات آن توسط یک Area جدید تامین می‌شوند.
2) تنظیم فضای نام مسیریابی‌های تمام پروژه‌ها را فراموش نکنید. در غیر اینصورت شاهد تداخل پردازش کنترلرهای هم نام خواهید بود.
3) جهت سهولت کار، می‌توان فایل‌های bin هر افزونه را توسط رخداد post-build، به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی کپی کرد.
4) Viewهای هر افزونه توسط Razor Generator در فایل dll آن مدفون خواهند شد.
5) هر افزونه باید دارای کلاسی باشد که اینترفیس IPlugin را پیاده سازی می‌کند. از این اینترفیس برای ثبت اطلاعات هر افزونه یا دریافت اطلاعات سفارشی از آن کمک می‌گیریم.
6) با استفاده از استراکچرمپ و قرارداد IPlugin، منوهای هر افزونه را به صورت خودکار یافته و سپس به فایل layout اصلی اضافه می‌کنیم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
MvcPluginMasterApp-Part1.zip
مطالب
JQuery Plugins #2
در قسمت اول آموزش 1# jQuery Plugin با نحوه ساخت اولیه پلاگین در جی کوئری آشنا شدید. در ادامه به موارد دیگری خواهم پرداخت.

فضای نام
در پلاگین شما، فضای نام، بخش مهمی از توسعه پلاگین می‌باشد. فضای نام در واقع تضمین می‌کند که پلاگین شما توسط دیگر پلاگین‌ها باز نویسی نشود یا با کد‌های موجود در صفحه تداخل نداشته باشد. همچنین کمک می‌کند که توابع، رویداد‌ها و داده‌های پلاگین خود را بهتر مدیر کنید.

توابع پلاگین
تحت هیچ شرایطی نباید یک پلاگین، در چندین فضای نام، به شی Jquery.fn اضافه گردند. به مثال زیر توجه نمایید:
(function( $ ){

  $.fn.tooltip = function( options ) { 
    // این
  };
  $.fn.tooltipShow = function( ) {
    // تعریف
  };
  $.fn.tooltipHide = function( ) { 
    // بد است
  };
  $.fn.tooltipUpdate = function( content ) { 
    // !  
  };

})( jQuery );
همین طور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، پلاگین به شکل بدی تعریف شده و هر تابع در یک فضای نام جداگانه تعریف گردیده‌است. برای این کار شما باید تمام توابع را در یک  متغیر تعریف و آن را به پلاگین خود پاس دهید و توابع را با نام رشته ای صدا بزنید.
(function( $ ){

  var methods = {
    init : function( options ) { 
      // این 
    },
    show : function( ) {
      // تعریف
    },
    hide : function( ) { 
      // خوب است
    },
    update : function( content ) { 
      // ! 
    }
  };

  $.fn.tooltip = function( method ) {
    
    // منطق تابع را  از اینجا صدا زده ایم
    if ( methods[method] ) {
      return methods[ method ].apply( this, Array.prototype.slice.call( arguments, 1 ));
    } else if ( typeof method === 'object' || ! method ) {
      return methods.init.apply( this, arguments );
    } else {
      $.error( 'Method ' +  method + ' does not exist on jQuery.tooltip' );
    }    
  
  };

})( jQuery );
توضیح: متغیر method اگر در متغیر methods توابع موجود باشد، تابع هم نام آن و در صورت داشتن پارامتر ورودی، به آن تابع پاس داده شده و برگردانده می‌شود (در واقع صدا زده می‌شود). در غیر اینصورت اگر نوع مقدار ورودی، object بود تابع init آن صدا زده می‌شود وگرنه پیام خطا ارسال می‌گردد.
برای استفاده از پلاگین بصورت زیر عمل می‌کنیم:
// تابع init صدا زده می‌شود
$('div').tooltip();
و
// تابع update با پارامتر صدا زده می‌شود
$('div').tooltip('update', 'This is the new tooltip content!');
این معماری به شما امکان کپسوله کردن توابع در پلاگین را می‌دهد.

رویداد ها
 یکی از روش‌های کمتر شناخته شده انقیاد توابع در فضای نام، امکان انقیاد رویداد‌ها است. اگر پلاگین شما یک رویداد را انقیاد نماید، این یک عمل و تمرین خوب استفاده از فضای نام می‌باشد. بدین ترتیب اگر لازم باشد که انقیاد یک رویدا را حذف نمایید، بدون تداخل با دیگر رویداد‌ها و بدون اینکه در یک شی دیگر از این پلاگین، اختلالی ایجاد نماید می‌توان آن را حذف نمود. به مثال زیر توجه نمایید.
(function( $ ){

  var methods = {
     init : function( options ) {

       return this.each(function(){
         $(window).bind('resize.tooltip', methods.reposition);
       });

     },
     destroy : function( ) {

       return this.each(function(){
         $(window).unbind('.tooltip');
       })

     },
     reposition : function( ) { 
       // ... 
     },
     show : function( ) { 
       // ... 
     },
     hide : function( ) {
       // ... 
     },
     update : function( content ) { 
       // ...
     }
  };

  $.fn.tooltip = function( method ) {
    
    if ( methods[method] ) {
      return methods[method].apply( this, Array.prototype.slice.call( arguments, 1 ));
    } else if ( typeof method === 'object' || ! method ) {
      return methods.init.apply( this, arguments );
    } else {
      $.error( 'Method ' +  method + ' does not exist on jQuery.tooltip' );
    }    
  
  };

})( jQuery );
این همان مثال قبل است که وقتی پلاگین با تابع Init مقدار دهی اولیه می‌شود، تابع reposition به رویداد resize پنجره در فضای نام پلاگین tooltip انقیاد می‌شود. پس از آن اگر توسعه دهنده نیاز داشت تا tooltip را از بین ببرد، با صدا زدن تابع destroy می تواند بصورت امن انقیاد ایجاد شده را حذف نماید.
$('#fun').tooltip();
// مدتی بعد...
$('#fun').tooltip('destroy');

ادامه دارد...