نکاتی در باب T-SQL
در این مجموعه مقالات، به بررسی و آموزش برنامه نویسی شیء گرا در جاوا اسکریپت میپردازیم. در طول آموزش، فرض را بر این قرار دادیم که شما به عنوان خوانندهی این مقاله، با مبانی جاوا اسکریپت آشنا میباشید و حداقل چند قطعه کد مفید را با جاوا اسکریپت نوشتهاید. همچنین کمی هم با مباحث شیء گرایی آشنا میباشید.
روال آموزش در این مجموعه به گونه است که در ابتدا به معرفی مباحث پیش نیاز جهت ورود به دنیای شیء گرایی در جاوا اسکریپت، پرداخته خواهد شد. سپس مباحث شیء گرایی را آغاز خواهیم نمود و تمامی نکات ریز و درشت آن را بررسی خواهیم کرد. پس از پایان این مقالات قادر خواهید بود تا تمامی کتابخانهها و Frameworkهای جاوا اسکریپتی را مطالعه نموده و به راحتی تکنیکهای کد نویسی آن را درک کنید. همچنین خود شما نیز برای نوشتن یک کتابخانه یا Framework جاوا اسکریپتی استاندارد و حرفهای، دست به کار شوید و یک کتابخانه سودمند را ارائه نمایید.
با چند مثال ساده و بصورت تقریبا مبتدی مسائل پایه را تشریح نموده و آرام آرام مباحث حرفه ای را آغاز خواهیم کرد. قرار است در پایان این آموزشها به بررسی الگوهای موجود در جاوا اسکریپت نیز بپردازم که مجموعه مقالات مربوط به الگوها را در قالب مجموعه مقالاتی مجزا ارائه مینمایم.
در تهیهی این مجموعه مقالات از منابع زیر استفاده شده است:
1. Pro JavaScript Techniques (John Resig ، خالق JQuery – فصول 2 و 3)
2. Professional JavaScript for Web Developers (Third Edition) (Nicholas C. Zakas – فصول 3، 4، 5، 6 و 7)
3. Object-Oriented JavaScript (Stoyan Stefanov – فصول 3، 4، 5، 6 و 8)
4. و تجربهی ناچیز اینجانب
توابع (Functions)
همیشه در برنامه، مجموعه دستوراتی وجود دارند که عمل خاصی را انجام میدهند و به دفعات نیز مورد استفاده قرار میگیرند. جهت جلوگیری از تکرار این دستورات، افزایش خوانایی و کاهش پیچیدگی برنامه، این دستورات را در بستهای به نام تابع قرار میدهیم تا در زمان نیاز، آن را فراخوانی یا اجرا نماییم. جهت تعریف تابع در جاوا اسکریپت به صورت زیر عمل مینماییم:
function <functionName> ([arg0, arg1, …, argN]) { <statements> }
به عنوان مثال:
function sayHello(name, message) { alert("Hello " + name + ", " + message); }
این تابع شامل دو آرگومان ورودی است که میتواند به صورت زیر فراخوانی شود:
sayHello("Meysam", "welcome to site");
خروجی این تابع “Hello Meysam, welcome to site” می باشد که به صورت یک پنجرهی پیغام، نمایش مییابد. تابع فوق هیچ مقداری را به عنوان خروجی به برنامهی اصلی یا محل فراخوانی خود بر نمیگرداند. اگر بخواهیم توسط تابع مقداری را برگردانیم میتوانیم از دستور return برای این منظور استفاده نماییم. به مثال زیر توجه کنید:
function sum(num1, num2) { return num1 + num2; }
تابع sum دو عدد را به عنوان آرگومان ورودی دریافت نموده و حاصل جمع آنها را توسط دستور return به عنوان خروجی بر میگرداند. تابع فوق را میتوان به صورت زیر فراخوانی نمود:
alert(sum(10, 20));
خروجی :
30
اینک به بررسی چند نکته در مورد دستور return میپردازیم. دستور return فقط میتواند یک مقدار را برگرداند و نمیتوان، چند مقدار را مقابل این دستور نوشت. همچنین روال اجرای تابع با رسیدن به دستور return خاتمه مییابد و دستورات بعد از آن اجرا نخواهند شد. به مثال زیر توجه کنید:
function sum(num1, num2) { return num1 + num2; alert("Hello"); }
در مثال فوق دستور alert به هیچ عنوان اجرا نخواهد شد؛ زیرا تابع با رسیدن به دستور return خاتمه مییابد. یک تابع میتواند شامل بیش از یک دستور return باشد.
function diff(num1,num2) { if (num1 > num2) return num1 - num2; else return num2 - num1; }
تابع فوق اختلاف دو عدد را بدست میآورد و اگر عدد اول بزرگتر باشد، عدد دوم را از عدد اول تفریق میکند؛ در غیر اینصورت عدد اول را از عدد دوم تفریق میکند و به عنوان خروجی بر میگرداند. نکتهی دیگری که لازم است بدانید این است که دستور return می تواند هیچ مقداری را بر نگرداند و به تنهایی بکار گرفته شود. در این صورت دقیقا بعد از دستور return سمی کالن (;) قرار میدهیم.
function checkNumber(num) { if (isNaN(num)) { alert("Not a number"); return; } alert(num+" is a number"); }
تابع فوق یک ورودی را دریافت مینماید و در صورتی که آرگومان ورودی عدد نباشد پیغام “Not a number” را نمایش میدهد و از تابع خارج میشود. در صورتی که آرگومان ورودی یک عدد باشد، پیغام دوم را نمایش میدهد.
توجه:
یک تابع بهتر است همیشه یک مقداری را به عنوان خروجی برگرداند و یا کلا هیچ مقداری را بر نگرداند. نوشتن توابعی که در برخی شرایط مقداری را به عنوان خروجی بر میگردانند و در برخی شرایط مقداری را برنمی گردانند موجب ایجاد پیچیدگی در اشکال زدایی میگردند. نوشتن تابعی به صورت زیر کمی گیج کننده و نامتعارف میباشد:
function sum(num1, num2) { if (isNaN(num1) || isNaN(num2)) return; // بهتر است حداقل مقدار 0 برگردانده شود return num1 + num2; }
کار با آرگومان ها
رفتار آرگومانها در جاوا اسکریپت نسبت به سایر زبانهای برنامه نویسی کاملا متفاوت میباشد. در جاوا اسکریپت تعداد و نوع آرگومانهای ارسالی بررسی نمیشوند و خطایی هم رخ نخواهد داد. به عنوان مثال اگر تابعی با 3 آرگومان ورودی دارید، میتوانید با 0 تا 3 آرگومان ورودی، آن تابع را فراخوانی نمایید. زیرا آرگومانها در سیستم داخلی جاوا اسکریپت به صورت یک آرایه ارسال میگردند و تابع توجه نمیکند که کدام آرگومانها به این آرایه ارسال شدهاند.
با توجه به قابلیتی که در مورد آرگومانها ذکر شد و به دلیل عدم مدیریت نوع و تعداد آرگومانهای ارسالی، مطمئنا جهت جلوگیری از بروز خطا در توابع، باید تعداد و نوع آرگومانهای ارسالی بررسی و مدیریت شوند. همچنین در هر تابع، آرایهای به نام arguments به صورت توکار تعبیه شده است که مدیریت آرگومانها را تسهیل میبخشد. به مثال زیر توجه کنید:
function sayHello() { alert("Hello " + arguments[0] + ", " + arguments[1]); } sayHello("Meysam", "welcome to site");
خروجی :
"Hello Meysam, welcome to site"
تابع فوق هیچ آرگومان ورودی ندارد ولی با دو آرگومان ورودی فراخوانی شده است. در داخل تابع توسط آرایه arguments به آرگومانهای ارسالی دسترسی پیدا کردیم. حال به مثال زیر توجه کنید:
function sum() { var s = 0; for (var i = 0; i < arguments.length; i++) s += arguments[i]; return s; } alert(sum()); alert(sum(10, 20, 30, 40, 50)); alert(sum(10));
خروجی :
0
150
10
در تابع فوق هیچ آرگومان ورودی وجود ندارد ولی این تابع را با 0، 5 و 1 آرگومان ورودی فراخوانی نمودیم. این تابع مجموع چند عدد را محاسبه و بر میگرداند و میتواند به تعداد نامحدودی عدد دریافت نماید. البته بهتر است نوع آرگومانهای ارسالی نیز بررسی شوند تا خطایی در محاسبات رخ ندهد. همچنین بجای حلقه for از حلقه for…in استفاده خواهم کرد.
function sum() { var s = 0; for (var i in arguments) { if (isNaN(arguments[i])) continue; s += arguments[i]; } return s; } alert(sum()); alert(sum(10, 20, "a", 40, 50)); alert(sum(10));
خروجی :
0
120
10
اگر دقت کرده باشید در فراخوانی دوم، رشته “a” به تابع ارسال شده است و چون آرگومانهای نامعتبر را مدیریت نمودهایم، خطایی در خروجی رخ نمیدهد. به مثال زیر نیز توجه نمایید:
function sum(a,b,c) { return a + b + c; } alert(sum(10, 20, 30)); alert(sum(10, 20)); alert(sum());
خروجی :
60
NaN
NaN
تابع فوق دارای 3 آرگومان ورودی میباشد؛ ولی ما این تابع را با 2 و 0 آرگومان ورودی فراخوانی نمودیم که خروجی نامناسبی را تولید نموده است. برای رفع این مشکل و معتبر سازی آرگومانهای ارسالی میتوانیم به صورت زیر عمل نماییم:
function sum(a, b, c) { if (isNaN(a)) a = 0; if (isNaN(b)) b = 0; if (isNaN(c)) c = 0; return a + b + c; } alert(sum(10, 20, 30)); alert(sum(10, 20)); alert(sum());
خروجی :
60
30
0
در تابع، قبل از انجام عمل محاسبه، بررسی کردیم که آرگومانهای ارسالی مقدار دهی شده باشند. در صورت عدم مقداردهی و یا مقداردهی نامناسب، آرگومان ارسالی را با صفر مقداردهی مینماید. اگر آرگومان مورد نظر به تابع ارسال نشود، مقدار پیش فرض آن undefined میباشد.
با توجه به مسائل مطرح شده در مورد توابع، این روش استفاده و کاربرد توابع، جزء معایب توابع در جاوا اسکریپت محسوب نمیشود. این تکنیک استفاده از توابع، موجب افزایش انعطاف پذیری توابع و آزادی عمل برنامه نویس میگردد که لذت بیشتری را به برنامه نویسی میدهد.
توجه:
به آرگومانهایی که در تابع دارای نام میباشند و یا به عبارتی، آرگومانهایی که نام آنها در تابع ذکر میشود، Named Arguments یا آرگومانهای نامی (اسمی و یا نامدار) میگویند. مثل آرگومان های a ، b وc در تابع sum .
عدم پشتیبانی از سربارگذاری یا Overloading
در زبانهای برنامه نویسی شیء گرا، امکان تعریف توابع هم نام وجود دارد؛ به شرطی که امضای این توابع با هم متفاوت باشند. منظور از امضاء، تعداد و نوع آرگومانهای ورودی میباشد. از آنجاییکه در سیستم داخلی جاوا اسکریپت، آرگومانها بصورت یک آرایه ارسال میشوند، بنابراین امضاء برای توابع مفهومی ندارد؛ پس نمیتوانیم توابع هم نام یا overloading داشته باشیم.
اگر دو تابع هم نام داشته باشیم، تابعی که دیرتر تعریف میشود، جایگزین تابع قبلی میگردد. به مثال زیر توجه کنید:
function calc(num1,num2) { return num1 + num2; } function calc(num1,num2) { return num1 - num2; } alert(calc(200,100));
خروجی :
100
همانطور که در مثال فوق مشاهده مینمایید، تابع دوم فراخوانی شدهاست و حاصل تفریق به عنوان خروجی نمایش یافته است.
var state = Battery.State; // Charging, Full, Discharging, ...
var sqlDatabasePassword = pulumiConfig.RequireSecret("sql-server-nikola-dev-password"); var sqlDatabaseUserId = pulumiConfig.RequireSecret("sql-server-nikola-dev-user-id"); var resourceGroup = new ResourceGroup("rg-dds-nikola-dev", new ResourceGroupArgs { Name = "rg-dds-nikola-dev", Location = "WestUS" }); var storageAccount = new Account("storagenikoladev", new AccountArgs { Name = "storagenikoladev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, AccountKind = "StorageV2", AccountReplicationType = "LRS", AccountTier = "Standard", }); var container = new Container("container-nikola-dev", new ContainerArgs { Name = "container-nikola-dev", ContainerAccessType = "blob", StorageAccountName = storageAccount.Name }); var blobStorage = new Blob("blob-nikola-dev", new BlobArgs { Name = "blob-nikola-dev", StorageAccountName = storageAccount.Name, StorageContainerName = container.Name, Type = "Block" }); var appInsights = new Insights("app-insights-nikola-dev", new InsightsArgs { Name = "app-insights-nikola-dev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, ApplicationType = "web" // also general for mobile apps }); var sqlServer = new SqlServer("sql-server-nikola-dev", new SqlServerArgs { Name = "sql-server-nikola-dev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, AdministratorLogin = sqlDatabaseUserId, AdministratorLoginPassword = sqlDatabasePassword, Version = "12.0" }); var sqlDatabase = new Database("sql-database-nikola-dev", new DatabaseArgs { Name = "sql-database-nikola-dev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, ServerName = sqlServer.Name, RequestedServiceObjectiveName = "Basic" }); var appServicePlan = new Plan("app-plan-nikola-dev", new PlanArgs { Name = "app-plan-nikola-dev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, Sku = new PlanSkuArgs { Tier = "Shared", Size = "D1" } }); var appService = new AppService("app-service-nikola-dev", new AppServiceArgs { Name = "app-service-nikola-dev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, AppServicePlanId = appServicePlan.Id, SiteConfig = new AppServiceSiteConfigArgs { Use32BitWorkerProcess = true, // X64 not allowed in shared plan! AlwaysOn = false, // not allowed in shared plan! Http2Enabled = true }, AppSettings = { { "ApplicationInsights:InstrumentationKey", appInsights.InstrumentationKey }, { "APPINSIGHTS_INSTRUMENTATIONKEY", appInsights.InstrumentationKey } }, ConnectionStrings = new InputList<AppServiceConnectionStringArgs>() { new AppServiceConnectionStringArgs { Name = "AppDbConnectionString", Type = "SQLAzure", Value = Output.Tuple(sqlServer.Name, sqlDatabase.Name, sqlDatabaseUserId, sqlDatabasePassword).Apply(t => { (string _sqlServer, string _sqlDatabase, string _sqlDatabaseUserId, string _sqlDatabasePassword) = t; return $"Data Source=tcp:{_sqlServer}.database.windows.net;Initial Catalog={_sqlDatabase};User ID={_sqlDatabaseUserId};Password={_sqlDatabasePassword};Max Pool Size=1024;Persist Security Info=true;Application Name=Nikola"; }) }, new AppServiceConnectionStringArgs { Name = "AzureBlobStorageConnectionString", Type = "Custom", Value = Output.Tuple(storageAccount.PrimaryAccessKey, storageAccount.Name).Apply(t => { (string _primaryAccess, string _storageAccountName) = t; return $"DefaultEndpointsProtocol=https;AccountName={_storageAccountName};AccountKey={_primaryAccess};EndpointSuffix=core.windows.net"; }) } } }); appService.OutboundIpAddresses.Apply(ips => { foreach (string ip in ips.Split(',')) { new FirewallRule($"app-srv-{ip}", new FirewallRuleArgs { Name = $"app-srv-{ip}", EndIpAddress = ip, ResourceGroupName = resourceGroup.Name, ServerName = sqlServer.Name, StartIpAddress = ip }); } return (string?)null; });
در قسمتهای قبلی (^ و ^) راهکارهایی جهت بالا بردن کارآیی، ارائه شد. در ادامه، به آخرین قسمت این سری اشاره خواهم کرد.
فراخوانی متد شناسایی تغییرات
یادآوری: قبل از هر چیز با توجه به این مقاله دانستن این نکته الزامی است که فراخوانی برخی متدها مانند DbSet.Add سبب فراخوانی DataContext.ChangeTracker.DetectChanges خواهند شد.
فرض کنید قصد افزودن 2000 موجودیت دانش آموز را دارید:
for (int i = 0; i < 2000; i++) { Pupil pupil = GetNewPupil(); db.Pupils.Add(pupil); } db.SaveChanges();
اگر به تصویر بالا دقت کنید بیش از 34 ثانیه (خط 193 قسمت سوم شکل) جهت افزودن 2000 موجودیت به کانتکست سپری شده است. در حالی که درج این 2000 موجودیت کمی بیش از 1 ثانیه (خط 195 قسمت سوم شکل) که 379 میلی ثانیه (قسمت دوم شکل) آن مربوط به اجرای کوئری اختصاص یافته طول کشیده است.
بیشترین زمان صرف شدهی برای درج 2000 موجودیت، در کد برنامه سپری شده است که با بررسی بیشتر در پروفایلر، متوجه زمان بر بودن فراخوانی متد ()DetectChanges که در فضای نام Data.Entity.Core وجود دارد خواهید شد. این متد 2000 بار به تعداد موجودیت هایی که قصد داریم به بانک اطلاعاتی اضافه نماییم، فراخوانی شده است.
همانطور که در شکل بالا مشخص است همان 34 ثانیه جهت ردیابی تغییرات صرف شده است. EF ردیابی تغییرات را بصورت پیش فرض هر زمانی که قصد افزودن یا ویرایش موجودیتی را داشته باشید، انجام خواهد داد و هر چه موجودیتهای بیشتری را بخواهید ویرایش یا اضافه نمایید، این زمان نیز بیشتر خواهد شد. در حقیقت زمان لازم برای الگوریتم ردیابی تغییرات بصورت نمایی با رشد موجودیتها افزوده میشود. به عبارت دیگر اگر این تعداد موجودیتها را به 4000 عدد برسانید، مدت زمان لازم بیش از 2 برابر افزوده خواهد شد.
راه حل اول:
استفاده از متد ()AddRange ارائه شده در EF6 که جهت درج دستهای (Bulk Insert) ارائه شده است:
var list = new List<Pupil>(); for (int i = 0; i < 2000; i++) { Pupil pupil = GetNewPupil(); list.Add(pupil); } db.Pupils.AddRange(list); db.SaveChanges();
راه حل دوم:
در سناریوهای پیچیده، مانند درج دستهای چندین موجودیت، شاید مجبور به خاموش نمودن این قابلیت شوید:
db.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
ردیابی تغییرات
هنگامی که موجودیتی را از بانک اطلاعاتی دریافت نمایید، میتوانید آن را ویرایش نمایید و مجددا به بانک اطلاعاتی اعمال نمایید. چون EF اطلاعی از قصد شما برای موجودیت نمیداند، مجبور است تغییرات شما را زیر نظر بگیرد که این زیر نظر گرفتن، هزینه و سربار دارد و این سربار و هزینه برای دادههای زیاد، بیشتر خواهد شد. بنابراین اگر قصد دارید اطلاعاتی فقط خواندنی را از بانک اطلاعاتی دریافت نمایید، بهتر است صراحتا به EF بگویید این موجودیت را تحت ردیابی قرار ندهد.string city = "New York"; List<School> schools = db.Schools .AsNoTracking() .Where(s => s.City == city) .Take(100) .ToList();
استفاده از متد AsNoTracking در کد بالا سبب خواهد شد 100 مدرسه که در شهر نیویورک وجود دارد توسط EF، بدون تحت نظر گرفتن آنها از بانک اطلاعاتی دریافت شوند و سرباری نیز تحمیل نشود.
ویوهای از قبل کامپایل شده
معمولا، هنگامی که از EF برای اولین بار استفاده مینمایید، ویوهایی ایجاد میگردد که برای ایجاد کوئریها مورد استفاده قرار میگیرند. این ویوها در طول حیات برنامه فقط یکبار ایجاد میشوند. ولی همین یکبار هم زمانبر هستند. خوشبختانه راههایی وجود دارد که ایجاد این ویوها را در زمان runtime انجام نداد و آن راه، استفاده از ویوهای از پیش کامپایل شده است. یکی از راههای ایجاد این ویوها استفاده از Entity Framework Power Tools است. بعد از نصب اکستنشن، بر روی فایل کانتکست راست کلیک کرده و سپس گزینهی Generate Views را از منوی Entity Framework انتخاب کنید.
توجه داشته باشید که هر تغییری را بعد از ایجاد این ویوها بر روی کانتکست اعمال نمایید، باید آنها را مجددا تولید کنید. برای آشنایی بیشتر با این ویوها به این لینک مراجعه کنید. هم چنین پکیج نیوگتی بنام EFInteractiveViews نیز برای این منظور تهیه و توزیع شده است.
حذف کوئریهای ابتدایی غیر ضروری
در هنگام شروع به کار با EF، چندین کوئری آغازین بر روی دیتابیس اجرا میشوند. یکی از کوئریهای آغازین جهت تشخیص نسخهی دیتابیس است که همانطور در تصویر زیر مشاهده میکنید، در حدود چند میلی ثانیه میباشد.
با توجه به توضیحات، در صورتیکه اطلاعی از نسخهی دیتابیس دارید، میتوانید این کوئری ابتدایی را تحریف نمایید. برای اینکار میتوان توسط متد ()ResolveManifestToken کلاسی که اینترفیس IManifestTokenResolver را پیاده سازی کرده است، نسخهی دیتابیس را برگردانیم و از یک رفت و برگشت به دیتابیس جلوگیری نماییم.
public class CustomManifestTokenResolver : IManifestTokenResolver { public string ResolveManifestToken(DbConnection connection) { return "2014"; } }
public class CustomDbConfiguration : DbConfiguration { public CustomDbConfiguration() { SetManifestTokenResolver(new CustomManifestTokenResolver()); } }
تخریب کانتکست
تخریب و از بین بردن کانتکست هنگامی که به آن نیاز نداریم بسیار ضروری است. یکی از روشهای اصولی برای Disposing کانتکست، محصور کردن آن بوسیله دستور Using است (البته فرض بر این است که قرار نیست از الگوهای اشاره شده استفاده نماییم). در صورت عدم تخریب صحیح کانتکست باید منتظر آسیب جدی به کارایی Garbage Collector جهت آزاد سازی منابع مورد استفاده کانتکست و هم چنین باز نمودن اتصالات جدید به دیتابیس باشید.
پاسخگویی به چندین درخواست بر روی یک کانکشن
EF از قابلیتی بنام Multiple Result Sets میتواند بهره ببرد که این قابلیت باعث میشود بر روی یک کانکشن ایجاد شده، یک یا چند درخواست از دیتابیس ارسال و یا دریافت شود که سبب کاهش تعداد رفت و برگشت به دیتابیس میشود. کاربرد دیگر این قابلیت، زمانی است که تاخیر زیادی (latency) بین اپلیکیشن و دیتابیس وجود دارد.
برای فعالسازی کافی است مقدار زیر را در کانکشن استرینگ اضافه نمایید:
MultipleActiveResultSets=True;
استفاده از متدهای ناهمگام
در C#5 و EF6 پشتیبانی خوبی از متدهای ناهمگام فراهم شده است و اکثر متدهایی مانند ToListAsync, CountAsync, FirstAsync, SaveChangesAsync و غیره که باعث رفت و برگشت به دیتابیس میشوند امکان پشتیبانی ناهمگام را نیز دارند. البته این قابلیت برای برنامههای یک درخواست در یک زمان شاید مفید نباشد؛ ولی برای برنامههای وبی برعکس. در برنامه وب جهت پشتیبانی از بارگذاری همزمان (concurrent) قابلیت ناهمگام (Async) سبب خواهد شد منابع تا زمان اجرای کوئری به ThreadPool بازگردانده شود و برای سرویس دهی مهیا باشند که باعث افزایش scalability خواهد شد.
بررسی و آزمایش با دادههای واقعی
در اکثر مواقع کارآیی با حجیم شدن دادهها کاهش پیدا میکند (البته در صورت عدم رعایت اصول استاندارد). بنابراین بررسی کارآیی در محیط هایی با حجم دادههای بالا ضروری است. هیچ چیز بدتر از آن نیست که همه چیز در محیط توسعه خوب و بی نقص باشد ولی در محیط عملیاتی به شکست بیانجامد. به همین جهت سعی کنید از ابزارهای تولید داده (^ و ^ و ^) برای ایجاد دادههای آزمایشی استفاده نمایید. سپس کارآیی کوئری خود را مورد بررسی و آزمایش قرار دهید.
enable-migrations add-migration Initial -IgnoreChanges update-database
سؤال: چگونه میتوان همین عملیات را با کدنویسی انجام داد؟
متد UpdateDatabase کلاس ذیل، دقیقا معادل است با اجرای سه دستور فوق :
using System.Data.Entity.Migrations; using System.Data.Entity.Migrations.Design; namespace EFTests { /// <summary> /// Using Entity Framework Code First with an existing database. /// </summary> public static class CreateMigrationHistory { /// <summary> /// Creates a new '__MigrationHistory' table. /// Enables migrations using Entity Framework Code First on an existing database. /// </summary> public static void UpdateDatabase(DbMigrationsConfiguration configuration) { var scaffolder = new MigrationScaffolder(configuration); // Creates an empty migration, so that the future migrations will start from the current state of your database. var scaffoldedMigration = scaffolder.Scaffold("IgnoreChanges", ignoreChanges: true); // enable-migrations // add-migration Initial -IgnoreChanges configuration.MigrationsAssembly = new MigrationCompiler(ProgrammingLanguage.CSharp.ToString()) .Compile(configuration.MigrationsNamespace, scaffoldedMigration); // update-database var dbMigrator = new DbMigrator(configuration); dbMigrator.Update(); } } }
MigrationScaffolder کار تولید خودکار کلاسهای cs مهاجرتهای EF را انجام میدهد. زمانیکه به متد Scaffold آن پارامتر ignoreChanges: true ارسال شود، کلاس مهاجرتی را ایجاد میکند که خالی است (متدهای up و down آن خالی تشکیل میشوند). سپس این کلاسها کامپایل شده و در حین اجرای برنامه مورد استفاده قرار میگیرند.
برای استفاده از آن، نیاز به کلاس MigrationCompiler خواهید داشت. این کلاس در مجموعه آزمونهای واحد EF به عنوان یک کلاس کمکی وجود دارد: MigrationCompiler.cs
صرفا جهت تکمیل بحث و همچنین سهولت ارجاعات آتی، کدهای آن در ذیل نیز ذکر خواهد شد:
using System; using System.CodeDom.Compiler; using System.Collections.Generic; using System.ComponentModel; using System.Data.Common; using System.Data.Entity; using System.Data.Entity.Migrations; using System.Data.Entity.Migrations.Design; using System.Data.Entity.Spatial; using System.IO; using System.Linq; using System.Linq.Expressions; using System.Reflection; using System.Resources; using System.Text; namespace EF_General.Models.Ex22 { public enum ProgrammingLanguage { CSharp, VB } public class MigrationCompiler { private readonly CodeDomProvider _codeProvider; public MigrationCompiler(string language) { _codeProvider = CodeDomProvider.CreateProvider(language); } public Assembly Compile(string @namespace, params ScaffoldedMigration[] scaffoldedMigrations) { var options = new CompilerParameters { GenerateExecutable = false, GenerateInMemory = true }; options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(string).Assembly.Location); options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(Expression).Assembly.Location); options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbMigrator).Assembly.Location); options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbContext).Assembly.Location); options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbConnection).Assembly.Location); options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(Component).Assembly.Location); options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(MigrationCompiler).Assembly.Location); options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbGeography).Assembly.Location); var embededResources = GenerateEmbeddedResources(scaffoldedMigrations, @namespace); foreach (var resource in embededResources) options.EmbeddedResources.Add(resource); var sources = scaffoldedMigrations.SelectMany(g => new[] { g.UserCode, g.DesignerCode }); var compilerResults = _codeProvider.CompileAssemblyFromSource(options, sources.ToArray()); foreach (var resource in embededResources) File.Delete(resource); if (compilerResults.Errors.Count > 0) { throw new InvalidOperationException(BuildCompileErrorMessage(compilerResults.Errors)); } return compilerResults.CompiledAssembly; } private static string BuildCompileErrorMessage(CompilerErrorCollection errors) { var stringBuilder = new StringBuilder(); foreach (CompilerError error in errors) { stringBuilder.AppendLine(error.ToString()); } return stringBuilder.ToString(); } private static IEnumerable<string> GenerateEmbeddedResources(IEnumerable<ScaffoldedMigration> scaffoldedMigrations, string @namespace) { foreach (var scaffoldedMigration in scaffoldedMigrations) { var className = GetClassName(scaffoldedMigration.MigrationId); var embededResource = Path.Combine( Path.GetTempPath(), @namespace + "." + className + ".resources"); using (var writer = new ResourceWriter(embededResource)) { foreach (var resource in scaffoldedMigration.Resources) writer.AddResource(resource.Key, resource.Value); } yield return embededResource; } } private static string GetClassName(string migrationId) { return migrationId .Split(new[] { '_' }, 2) .Last() .Replace(" ", string.Empty); } } }
استفاده از این کلاسها نیز بسیار ساده است. یکبار دستور ذیل را در ابتدای کار برنامه فراخوانی کنید تا جدول MigrationHistory دوباره ساخته شود:
CreateMigrationHistory.UpdateDatabase(new Configuration());
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext> { public Configuration() { AutomaticMigrationsEnabled = true; AutomaticMigrationDataLossAllowed = true; } }