مطالب دوره‌ها
تغییر ترتیب آیتم‌های یک لیست به کمک افزونه jquery.sortable در ASP.NET MVC
در این مطلب قصد داریم ترتیب عناصر نمایش داده شده توسط یک لیست را به کمک افزونه بسیار سبک وزن jquery.sortable تغییر داده و نتایج را در سمت سرور مدیریت کنیم. این افزونه بر اساس امکانات کشیدن و رها ساختن HTML5 کار می‌کند و با مرورگرهای IE8 به بعد سازگار است.

مدل‌های برنامه

using System.Collections.Generic;

namespace jQueryMvcSample05.Models
{
    public class Survey
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }

        public virtual ICollection<SurveyItem> SurveyItems { set; get; }
    }
}

namespace jQueryMvcSample05.Models
{
    public class SurveyItem
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public int Order { set; get; }

        //[ForeignKey("SurveyId")]
        public virtual Survey Survey { set; get; }
        public int SurveyId { set; get; }
    }
}
به کمک این ساختار قصد داریم اطلاعات یک سیستم نظر سنجی را نمایش دهیم.
تعدادی نظر سنجی به همراه گزینه‌های آن‌ها تعریف خواهند شد (یک رابطه one-to-many است). سپس توسط افزونه sortable می‌خواهیم ترتیب قرارگیری گزینه‌های آن‌را مشخص کنیم یا تغییر دهیم.


منبع داده فرضی برنامه


using System.Collections.Generic;
using jQueryMvcSample05.Models;

namespace jQueryMvcSample05.DataSource
{
    /// <summary>
    /// یک منبع داده فرضی جهت دموی ساده‌تر برنامه
    /// </summary>
    public static class SurveysDataSource
    {
        private static IList<Survey> _surveysCache;
        static SurveysDataSource()
        {
            _surveysCache = createSurveys();
        }

        public static IList<Survey> SystemSurveys
        {
            get { return _surveysCache; }
        }

        private static IList<Survey> createSurveys()
        {
            var results = new List<Survey>();
            for (int i = 1; i < 6; i++)
            {
                results.Add(new Survey
                {
                    Id = i,
                    Title = "نظر سنجی " + i,
                    SurveyItems = new List<SurveyItem>
                    {
                       new SurveyItem{ Id = 1, SurveyId = i, Title = "گزینه 1", Order = 1 },
                       new SurveyItem{ Id = 2, SurveyId = i, Title = "گزینه 2", Order = 2 },
                       new SurveyItem{ Id = 3, SurveyId = i, Title = "گزینه 3", Order = 3 },
                       new SurveyItem{ Id = 4, SurveyId = i, Title = "گزینه 4", Order = 4 }
                    }
                });
            }
            return results;
        }
    }
}
در اینجا نیز از یک منبع داده فرضی تشکیل شده در حافظه جهت سهولت دموی برنامه استفاده خواهد شد.


کدهای کنترلر برنامه

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.UI;
using jQueryMvcSample05.DataSource;
using jQueryMvcSample05.Security;

namespace jQueryMvcSample05.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            var surveysList = SurveysDataSource.SystemSurveys;
            return View(surveysList);
        }

        [HttpPost]
        [AjaxOnly]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult SortItems(int? surveyId, string[] items)
        {
            if (items == null || items.Length == 0 || surveyId == null)
                return Content("nok");

            updateSurvey(surveyId, items);

            return Content("ok");
        }

        /// <summary>
        /// این متد جهت آشنایی با پروسه به روز رسانی ترتیب گزینه‌ها در اینجا قرار گرفته است
        /// بدیهی است محل قرارگیری آن باید در لایه سرویس برنامه اصلی باشد
        /// </summary>
        private static void updateSurvey(int? surveyId, string[] items)
        {
            var itemIds = new List<int>();
            foreach (var item in items)
            {
                itemIds.Add(int.Parse(item.Replace("item-row-", string.Empty)));
            }

            var survey = SurveysDataSource.SystemSurveys.FirstOrDefault(x => x.Id == surveyId.Value);
            if (survey == null)
                return;

            int order = 0;
            foreach (var itemId in itemIds)
            {
                order++;
                var surveyItem = survey.SurveyItems.FirstOrDefault(x => x.Id == itemId);
                if (surveyItem == null) continue;
                surveyItem.Order = order;
            }

            //todo: call save changes ....
        }
    }
}

و کدهای View متناظر

@model IList<jQueryMvcSample05.Models.Survey>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var sortUrl = Url.Action(actionName: "SortItems", controllerName: "Home");
}
<h2>
    نظر سنجی‌ها</h2>
@foreach (var survey in Model)
{
    <fieldset>
        <legend>@survey.Title</legend>
        <div id="sortable-@survey.Id">
            @foreach (var surveyItem in survey.SurveyItems.OrderBy(x => x.Order))
            {            
                <div id="item-row-@surveyItem.Id">
                    <span class="handles">::</span>
                    @surveyItem.Title
                </div>
            }
        </div>
    </fieldset>
}
<div>
    لطفا برای تغییر ترتیب آیتم‌های تعریف شده، از امکان کشیدن و رها کردن تعریف شده بر
    روی آیکون‌های :: در کنار هر آیتم استفاده نمائید.
</div>
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $('div[id^="sortable"]').sortable({ handle: 'span' }).bind('sortupdate', function (e, ui) {
                var sortableItemId = $(ui.item).parent().attr('id');
                var surveyId = sortableItemId.replace('sortable-', '');
                var items = [];
                $('#' + sortableItemId + ' div').each(function () {
                    items.push($(this).attr('id'));
                });
                //alert(items.join('&'));                
                $.ajax({
                    type: "POST",
                    url: "@sortUrl",
                    data: JSON.stringify({ items: items, surveyId: surveyId }),
                    contentType: "application/json; charset=utf-8",
                    dataType: "json",
                    complete: function (xhr, status) {
                        var data = xhr.responseText;
                        if (xhr.status == 403) {
                            window.location = "/login";
                        } else if (status === 'error' || !data || data == "nok") {
                            alert('خطایی رخ داده است');
                        }
                        else {
                            alert('انجام شد');
                        }
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
توضیحات

در اینجا نیاز بود تا ابتدا کدهای کنترلر و View ارائه شوند، تا بتوان در مورد ارتباطات بین آن‌ها بهتر بحث کرد.
در ابتدای نمایش صفحه Home، رکوردهای نظرسنجی‌ها از منبع داده دریافت شده و به View ارسال می‌شوند. در View برنامه یک حلقه تشکیل گردیده و این موارد رندر خواهند شد.
هر نظر سنجی با یک div بیرونی که با id مساوی sortable شروع می‌شود، آغاز گردیده و گزینه‌های آن نظر سنجی نیز توسط divهایی با id مساوی item-row شروع خواهند گردید. هر کدام از این idها حاوی id رکوردهای متناظر هستند. از این id‌ها در کدهای برنامه جهت یافتن یک نظر سنجی یا یک ردیف مشخص برای به روز رسانی ترتیب آن‌ها استفاده خواهیم کرد.
ادامه کار، به تنظیمات و اعمال افزونه sortable مرتبط می‌شود. توسط تنظیم ذیل به jQuery اعلام خواهیم کرد، هرجایی یک div با id شروع شده با sortable یافتی، افزونه sortable را به آن متصل کن:
 $('div[id^="sortable"]').sortable
در ادامه در ناحیه و  div ایی که عمل کشیدن و رها شدن رخ داده، id این div را بدست آورده و سپس کلیه row-itemهای آن را در آرایه‌ای به نام items قرار می‌دهیم:
 var sortableItemId = $(ui.item).parent().attr('id');
var surveyId = sortableItemId.replace('sortable-', '');
var items = [];
$('#' + sortableItemId + ' div').each(function () {
  items.push($(this).attr('id'));
});
اکنون که به id یک نظر سنجی و همچنین idهای ردیف‌های مرتب شده حاصل دسترسی داریم، آن‌ها را توسط jQuery Ajax به کنترلر برنامه ارسال می‌کنیم:
 data: JSON.stringify({ items: items, surveyId: surveyId })
امضای اکشن متد SortItems نیز دقیقا بر همین مبنا تنظیم شده است:
 public ActionResult SortItems(int? surveyId, string[] items)

اطلاعاتی که در اینجا دریافت می‌شوند در متد updateSurvey مورد استفاده قرار خواهند گرفت. بر اساس surveyId دریافتی، نظرسنجی مرتبط را یافته و سپس به گزینه‌های آن دست خواهیم یافت. اکنون نوبت به پردازش آرایه items دریافت شده است. این آرایه بر اساس انتخاب کاربر مرتب شده است.


دریافت کدها و پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample05.zip
 
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت پنجم - امکان تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor Server
در Blazor 8x می‌توان صفحات SSR ای را به همراه Blazor server islands و یا Blazor WASM islands داشت؛ یعنی یک کامپوننت Blazor Server که داخل یک صفحه‌ی معمولی SSR قرار گرفته و با سرور، ارتباط SiganlR برقرار می‌کند و یا یک کامپوننت Blazor WASM که در قسمتی از صفحه‌ی SSR درج شده و درون مرورگر کاربر اجرا می‌شود. به هر کدام از این‌ها یک «جزیره‌ی تعاملی» گفته می‌شود (interactive island). در این قسمت، نکات مرتبط با جزایر تعاملی Blazor Server را بررسی می‌کنیم.


بررسی یک مثال: تهیه یک برنامه‌ی Blazor 8x برای نمایش لیست محصولات، به همراه جزئیات آن‌ها

به لطف وجود SSR در Blazor 8x، می‌توان HTML نهایی کامپوننت‌ها و صفحات Blazor را همانند صفحات MVC و یا Razor pages، در سمت سرور تهیه و بازگشت داد. این خروجی در نهایت یک static HTML بیشتر نیست و گاهی از اوقات ما به بیش از یک خروجی ساده HTML ای نیاز داریم.
در این مثال که بر اساس قالب dotnet new blazor --interactivity Server تهیه می‌شود، قصد داریم موارد زیر را پیاده سازی کنیم:
- صفحه‌ای که یک لیست محصولات فرضی را نمایش می‌دهد : بر اساس SSR
- صفحه‌ای که جزئیات یک محصول را نمایش می‌دهد: بر اساس SSR
- دکمه‌ای در ذیل قسمت نمایش جزئیات یک محصول، برای دریافت و نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط: بر اساس Blazor server islands

یعنی تا جائیکه ممکن است قصد نداریم تمام صفحات و تمام قسمت‌های برنامه را با فعالسازی سراسری حالت تعاملی Blazor server که در قسمت‌های قبل در مورد آن توضیح داده شد، پیاده سازی کنیم. می‌خواهیم فقط قسمت کوچکی از این سناریو را که واقعا نیاز به یک چنین قابلیتی را دارد، توسط یک جزیره‌ی تعاملی Blazor server واقع شده‌ی در قسمتی از یک صفحه‌ی استاتیک SSR، مدیریت کنیم.


مدل برنامه: رکوردی برای ذخیره سازی اطلاعات یک محصول

namespace BlazorDemoApp.Models;

public record Product
{
    public int Id { get; set; }
    public required string Title { get; set; }
    public required string Description { get; set; }
    public decimal Price { get; set; }

    public List<int> Related { get; set; } = new();
}
در اینجا، هدف تعریف لیستی از محصولات فرضی است؛ به همراه خاصیتی که Id محصولات مشابه را نگهداری می‌کند (خاصیت Related).


سرویس برنامه: سرویسی برای بازگشت لیست محصولات

چون Blazor Server و SSR هر دو بر روی سرور اجرا می‌شوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویس‌ها، هماهنگی کاملی وجود داشته و می‌توان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت.
در ادامه کدهای کامل سرویس Services\ProductStore.cs را مشاهده می‌کنید:
using BlazorDemoApp.Models;

namespace BlazorDemoApp.Services;

public interface IProductStore
{
    IList<Product> GetAllProducts();
    Product GetProduct(int id);
    IList<Product> GetRelatedProducts(int productId);
}

public class ProductStore : IProductStore
{
    private static readonly List<Product> ProductsDataSource =
        new()
        {
            new Product
            {
                Id = 1, Title = "Smart speaker", Price = 22m,
                Description =
                    "This smart speaker delivers excellent sound quality and comes with built-in voice control, offering an impressive music listening experience.",
                Related = new List<int> { 2, 3 },
            },
            new Product
            {
                Id = 2, Title = "Regular speaker", Price = 89m,
                Description =
                    "Enjoy room-filling sound with this regular speaker. With its slick design, it perfectly fits into any room in your house.",
                Related = new List<int> { 1, 3 },
            },
            new Product
            {
                Id = 3, Title = "Speaker cable", Price = 12m,
                Description =
                    "This high-quality speaker cable ensures a reliable and clear audio connection for your sound system.",
            },
        };

    public IList<Product> GetAllProducts() => ProductsDataSource;

    public Product GetProduct(int id) => ProductsDataSource.Single(p => p.Id == id);

    public IList<Product> GetRelatedProducts(int productId)
    {
        var product = ProductsDataSource.Single(x => x.Id == productId);
        return ProductsDataSource.Where(p => product.Related.Contains(p.Id)).ToList();
    }
}
هدف از این سرویس، ارائه‌ی لیست تمام محصولات، دریافت اطلاعات یک محصول و همچنین یافتن لیست محصولات مشابه یک محصول خاص است.
این سرویس را باید در فایل Program.cs برنامه به صورت زیر معرفی کرد تا در فایل‌های razor برنامه‌ی جاری قابل دسترسی شود:
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ProductStore>();


تکمیل صفحه‌ی نمایش لیست محصولات

قصد داریم زمانیکه کاربر برای مثال به آدرس فرضی http://localhost:5136/products مراجعه کرد، با تصویر لیستی از محصولات مواجه شود:


کدهای این صفحه را که در فایل Components\Pages\Store\ProductsList.razor قرار می‌گیرند، در ادامه مشاهده می‌کنید:

@page "/Products"
@using BlazorDemoApp.Models
@using BlazorDemoApp.Services

@inject IProductStore Store

@attribute [StreamRendering]

<h3>Products</h3>

@if (_products == null)
{
    <p>Loading...</p>
}
else
{
    @foreach (var item in _products)
    {
        <a href="/ProductDetails/@item.Id">
            <div>
                <div>
                    <h5>@item.Title</h5>
                </div>
                <div>
                    <h5>@item.Price.ToString("c")</h5>
                </div>
            </div>
        </a>
    }
}

@code {
    private IList<Product>? _products;

    protected override Task OnInitializedAsync() => GetProductsAsync();

    private async Task GetProductsAsync()
    {
        await Task.Delay(1000); // Simulates asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        _products = Store.GetAllProducts();
    }

}
توضیحات:
- جهت دسترسی به سرویس لیست محصولات، ابتدا سرویس IProductStore به این صفحه تزریق شده‌است.
- سپس در روال رویدادگردان آغازین OnInitializedAsync، کار دریافت اطلاعات و انتساب آن به لیستی، صورت گرفته‌است.
- در این متد جهت شبیه سازی یک عملیات async از یک Task.Delay استفاده شده‌است.
- چون این صفحه، یک صفحه‌ی SSR عادی است، بدون تعریف ویژگی StreamRendering در آن، پس از اجرای برنامه، هیچگاه قسمت loading که در حالت products == null_ قرار است ظاهر شود، نمایش داده نمی‌شود؛ چون در این حالت (حذف نوع رندر)، صفحه‌ی نهایی که به کاربر ارائه خواهد شد، یک صفحه‌ی استاتیک کاملا رندر شده‌ی در سمت سرور است و کاربر باید تا زمان پایان این رندر در سمت سرور، منتظر بماند و سپس صفحه‌ی نهایی را دریافت و مشاهده کند. در حالت Streaming rendering، ابتدا می‌توان یک قالب HTML ای را بازگشت داد و سپس مابقی محتوای آن‌را به محض آماده شدن در طی چند مرحله بازگشت داد.
- لینک‌های نمایش داده شده‌ی در اینجا، به صفحه‌ی ProductDetails اشاره می‌کنند که در آن، جزئیات محصول انتخابی نمایش داده می‌شوند.


تکمیل صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول


در صفحه‌ی کامپوننت Components\Pages\Store\ProductDetails.razor، کار نمایش جزئیات محصول انتخابی صورت می‌گیرد:

@page "/ProductDetails/{ProductId}"
@using BlazorDemoApp.Models
@using BlazorDemoApp.Services

@inject IProductStore Store

@attribute [StreamRendering]

@if (_product == null)
{
    <p>Loading...</p>
}
else
{
    <div>
        <div>
            <h5>
                @_product.Title (@_product.Price.ToString("C"))
            </h5>
            <p>
                @_product.Description
            </p>
        </div>
        @if (_product.Related.Count > 0)
        {
            <div>
                <RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" />
            </div>
        }
    </div>
    <NavLink href="/Products">Back</NavLink>
}

@code {
    private Product? _product;

    [Parameter]
    public string? ProductId { get; set; }

    protected override Task OnInitializedAsync() => GetProductAsync();

    private async Task GetProductAsync()
    {
        await Task.Delay(1000); // Simulates asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        _product = Store.GetProduct(Convert.ToInt32(ProductId));
    }

}
توضیحات:
- باتوجه به نحوه‌ی تعریف مسیریابی این صفحه، پارامتر ProductId از طریق آدرسی مانند http://localhost:5136/ProductDetails/1 دریافت می‌شود.
- سپس این ProductId را در روال رخ‌دادگردان OnInitializedAsync، برای یافتن جزئیات محصول انتخابی از سرویس تزریقی IProductStore، بکار می‌گیریم.
- در اینجا نیز از Task.Delay برای شبیه سازی یک عملیات طولانی async مانند دریافت اطلاعات از یک بانک اطلاعاتی، کمک گرفته شده‌است.
- همچنین برای نمایش قسمت loading صفحه در حالت SSR، بازهم از StreamRendering استفاده کرده‌ایم.
- اگر دقت کرده باشید، ذیل تصویر اطلاعات محصول، دکمه‌ای نیز جهت بارگذاری اطلاعات محصولات مشابه، قرار دارد که ProductId محصول انتخابی را دریافت می‌کند:
<RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" />
بنابراین در ادامه کامپوننت RelatedProducts فوق را تکمیل می‌کنیم.


تکمیل کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط

در فایل Components\Pages\Store\RelatedProducts.razor، کار نمایش یک دکمه و سپس نمایش لیستی از محصولات مشابه، صورت می‌گیرد:
@using BlazorDemoApp.Models
@using BlazorDemoApp.Services
@inject IProductStore Store

<button @onclick="LoadRelatedProducts">Related products</button>

@if (_loadRelatedProducts)
{
    @if (_relatedProducts == null)
    {
        <p>Loading...</p>
    }
    else
    {
        <div>
            @foreach (var item in _relatedProducts)
            {
                <a href="/ProductDetails/@item.Id">
                    <div>
                        <h5>@item.Title (@item.Price.ToString("C"))</h5>
                    </div>
                </a>
            }
        </div>
    }
}

@code{

    private IList<Product>? _relatedProducts;
    private bool _loadRelatedProducts;

    [Parameter]
    public int ProductId { get; set; }

    private async Task LoadRelatedProducts()
    {
        _loadRelatedProducts = true;
        await Task.Delay(1000); // Simulates asynchronous loading to demonstrate InteractiveServer mode
        _relatedProducts = Store.GetRelatedProducts(ProductId);
    }

}

تعاملی کردن کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه

مشکل! اگر در این حالت برنامه را اجرا کرده و بر روی دکمه‌ی related products کلیک کنیم، هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد! یعنی روال رویدادگران LoadRelatedProducts اصلا اجرا نمی‌شود. علت اینجا است که صفحات SSR، در نهایت یک static HTML بیشتر نیستند و فاقد قابلیت‌های تعاملی، مانند واکنش نشان دادن به کلیک بر روی یک دکمه هستند.
محدودیتی که به همراه صفحات SSR وجود دارد این است: این نوع کامپوننت‌ها و صفحات فقط یکبار رندر می‌شوند و نه بیشتر. بله می‌توان بر روی آن‌ها ده‌ها دکمه، نوارهای لغزان، دراپ‌داون و غیره را قرار داد، اما ... نمی‌توان هیچگونه تعاملی را با آن‌ها داشت. کامپوننت نهایی رندر شده و نمایش داده شده، دیگر در هیچ‌جائی اجرا نمی‌شود. در این حالت است که می‌توان تصمیم گرفت که نیاز است قسمتی از این صفحه، تعاملی شود.
به همین جهت باید نحوه‌ی رندر کامپوننت RelatedProducts را به صورت یک جزیره‌ی تعاملی Blazor server درآورد تا رویداد منتسب به دکمه‌ی related products موجود در آن، پردازش شود. بنابراین به صفحه‌ی ProductDetails.razor مراجعه کرده و rendermode@ این کامپوننت را به صورت زیر به حالت InteractiveServer تغییر می‌دهیم:
<RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" @rendermode="@InteractiveServer"/>
اکنون اگر برنامه را مجددا اجرا کرده و بر روی دکمه‌ی نمایش محصولات مشابه قرار گرفته در ذیل جزئیات یک محصول کلیک کنیم، بدون مشکل کار می‌کند:


نحوه‌ی پردازش پشت صحنه‌ی این نوع صفحات هم جالب است. برای اینکار به برگه‌ی network مخصوص developer tools مرورگر مراجعه کرده و مراحل رسیدن به صفحه‌ی نمایش جزئیات محصول را طی می‌کنیم:


- اگر دقت کنید، جابجایی بین صفحات، با استفاده از fetch انجام شده؛ یعنی با اینکه این صفحات در اصل static HTML خالص هستند، اما ... کار full reload صفحه مانند ASP.NET Web forms قدیمی انجام نمی‌شود (و یا حتی برنامه‌های MVC و Razor pages) و نمایش صفحات، Ajax ای است و با fetch استاندارد آن صورت می‌گیرد تا هنوز هم حس و حال SPA بودن برنامه حفظ شود. همچنین اطلاعات DOM کل صفحه را هم به‌روز رسانی نمی‌کند؛ فقط موارد تغییر یافته در اینجا به روز رسانی خواهند شد.
این موارد توسط فایل blazor.web.js درج شده‌ی در کامپوننت آغازین App.razor، به صورت خودکار مدیریت می‌شوند:
<script src="_framework/blazor.web.js"></script>

به علاوه در این حالت ای‌جکسی fetch، کار دریافت مجدد فایل‌های استاتیک مرتبط یک صفحه، مانند فایل‌های js.، css.، تصاویر و غیره، مجددا انجام نمی‌شود که این مورد خود مزیتی است نسبت به حالت متداول برنامه‌های ASP.NET Core MVC و یا Razor pages. در حالت Blazor 8x SSR، فقط یک partial update از نوع Ajax ای انجام می‌شود.
به این قابلیت، enhanced navigation هم گفته می‌شود. برای مثال زمانیکه یک فرم SSR را در Blazor 8x به سمت سرور ارسال می‌کنیم، موقعیت scroll به صورت خودکار ذخیره و بازیابی می‌شود تا کاربر با یک full post back مواجه نشده و موقعیت جاری خود را در صفحه از دست ندهد (چنین ایده‌ای، یک زمانی در برنامه‌های ASP.NET Web forms هم برقرار بود و هست! به نظر مایکروسافت هنوز دلتنگ طراحی قدیمی ASP.NET Web forms است!).

- همچنین به محض نمایش صفحه‌ی جزئیات محصول، پس از پایان کار نمایش آن، یک اتصال وب‌سوکت هم برقرار شده که مرتبط با جزیره‌ی تعاملی Blazor server تعریف شده، یا همان کامپوننت RelatedProducts است.

- یک disconnect را هم در اینجا مشاهده می‌کنید. اگر به یک صفحه‌ی تعاملی مراجعه کنیم، همانطور که مشخص است، یک اتصال SignalR برقرار می‌شود (که به آن در اینجا circuit هم می‌گویند). اما اگر از این صفحه به سمت یک صفحه‌ی SSR حرکت کنیم، پس از نمایش آن صفحه، اتصال SignalR قبلی که دیگر نیازی به آن نیست، بسته خواهد شد تا منابع سمت سرور، رها شوند.


در حین disconnect، شماره ID اتصال SignalR ای که دیگر به آن نیازی نیست، به برنامه ارسال می‌شود تا به صورت خودکار در سمت سرور بسته شود. تمام این موارد توسط blazor.web.js فریم‌ورک، مدیریت می‌شوند.
در این تصویر ابتدا به آدرس http://localhost:5136/ProductDetails/1 مراجعه کرده‌ایم که سبب برقراری اتصال یک وب‌سوکت شده‌است. سپس با کلیک بر روی دکمه‌ی back، به صفحه‌ی SSR مشاهده‌ی لیست محصولات برگشته‌ایم. در این حالت، دستور قطع اتصال SignalR قبلی صادر شده‌است.


نحوه‌ی مدیریت Pre-rendering در جزایر تعاملی Blazor 8x

به صورت پیش‌فرض زمانیکه از حالت رندر InteractiveServer استفاده می‌کنیم، قابلیت pre-rendering آن نیز فعال است. یعنی ابتدا حداقل قالب و قسمت‌های ثابت کامپوننت، در سمت سرور پردازش و رندر شده و سپس به سمت کلاینت ارسال می‌شوند. در این حالت کاربر، تجربه‌ی کاربری روان‌تری را شاهد خواهد بود؛ چون برای مدتی نباید منتظر آماده شدن کل UI مرتبط باشد و حداقل، قسمت‌هایی از صفحه که تعاملی نیستند، قابل دسترسی و مشاهده هستند.
اگر به هر دلیلی نیاز به غیرفعال کردن این قابلیت را دارید، باید به صورت زیر عمل کرد:
<RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" @rendermode="@(new InteractiveServerRenderMode(false))"/>
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، در حین نمایش صفحه‌ی اصلی در برگیرنده‌ی از نوع SSR، فقط جای این کامپوننت در صفحه مشخص می‌شود و پس از برقراری اتصال با سرور از طریق اتصال SignalR، شاهد UI کامپوننت RelatedProducts خواهیم بود، که نسبت به قبل، وقفه‌ای را سبب خواهد شد.

نحوه‌ی تعریف خواص استاتیک InteractiveServer بکار گرفته شده و یا کلاس InteractiveServerRenderMode را در ادامه مشاهده می‌کنید. جهت سهولت تعریف این موارد، سطر زیر که یک using static است، به فایل Imports.razor_ اضافه شده‌است:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode

public static class RenderMode
  {
    public static InteractiveServerRenderMode InteractiveServer { get; } = new InteractiveServerRenderMode();

    public static InteractiveWebAssemblyRenderMode InteractiveWebAssembly { get; } = new InteractiveWebAssemblyRenderMode();

    public static InteractiveAutoRenderMode InteractiveAuto { get; } = new InteractiveAutoRenderMode();
  }


public class InteractiveServerRenderMode : IComponentRenderMode
  {
    public InteractiveServerRenderMode()
      : this(true)
    {
    }

    public InteractiveServerRenderMode(bool prerender) => this.Prerender = prerender;

    public bool Prerender { get; }
  }


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor8x-Server-Normal.zip  
نظرات مطالب
ایجاد alert,confirm,prompt هایی متفاوت با jQuery Impromptu
سلام
با تشکر از راهنمایی شما برای کنترل‌ها من از این کنترل می‌خواستم استفاده کنم ولی اجرا نشد اگه راهنماییم کنید ممنون میشم .
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Strict//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-strict.dtd">
<html lang="en" xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">

<head>
<meta content="text/html; charset=UTF-8" http-equiv="Content-Type" />
<title></title>

<link href="jquery-impromptu.css" media="all" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="jquery-1.8.3.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="jquery-impromptu.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">

$(function(){
$show.click(function(e){
$.prompt("Hello World!");
});
});
});

</script>
</head>

<body>
<button class="show">ShowPrompt</button>
</body>
</html>
ممنون
مطالب
افزونه نویسی برای مرورگرها : قسمت دوم : فایرفاکس
در مقاله پیشین، افزونه نویسی برای فایرفاکس را آغاز و مسائل مربوط به رابط‌های کاربری را بررسی کردیم. در این قسمت که قسمت پایانی افزونه نویسی برای فایرفاکس است، به مباحث پردازشی و دیگر خصوصیت‌ها می‌پردازیم.
اولین موردی که باید برای برنامه‌ی ما در نظر گرفت، ذخیره و بازیابی مقادیر است که باید روی پنجره‌ی popup.html اعمال گردد و همچنین مقداردهی مقادیر پیش فرض برنامه بعد از نصب افزونه اعمال شود. برای ذخیره‌ی مقادیر، طبق نوشته موجود در راهنمای موزیلا، از روش زیر بهره برده و می‌توان مقادیر زیر را به راحتی در آن‌ها ذخیره کرد:
var ss = require("sdk/simple-storage");
ss.storage.myArray = [1, 1, 2, 3, 5, 8, 13];
ss.storage.myBoolean = true;
ss.storage.myNull = null;
ss.storage.myNumber = 3.1337;
ss.storage.myObject = { a: "foo", b: { c: true }, d: null };
ss.storage.myString = "O frabjous day!";
برای خواندن موارد ذخیره شده هم که مشخصا نوشتن اسم property کفایت می‌کند و برای حذف مقادیر نیز به راحتی از عبارت delete در جلوی پراپرتی استفاده کنید:
delete ss.storage.value;
برای ذخیره مقادیر پیش فرض اولین، کاری که می‌کنیم اسم متغیرها را چک می‌کنیم. اگر مخالف null بود، یعنی قبلا ست شده‌اند؛ ولی اگر null شد، عمل ذخیره سازی اولیه را انجام می‌دهیم:
if (!ss.storage.Variables)
 {
 ss.storage.Variables=[];
 ss.storage.Variables.push(true);
 ss.storage.Variables.push(false);
 ss.storage.Variables.push(false);
 ss.storage.Variables.push(false);
 }

if (!ss.storage.interval)
ss.storage.interval=1;

 if (!ss.storage.DateVariables)
 {
 var now=String(new Date());
 ss.storage.DateVariables=[];
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 }

برای ذخیره مقادیر popup.html، به طور مستقیم نمی‌توانیم از کدهای بالا در جاوااسکریپت استفاده کنیم. مجبور هستیم که یک پل ارتباطی بین فایل main.js و فایل جاوااسکریپت داشته باشیم. در مقاله پیشین در مورد postmessage که ارتباطی از/به محتوا یا فایل جاوااسکریپت به/از main.js برقرار می‌کرد، صحبت کردیم و در این قسمت راه حل بهتری را مورد استفاده قرار می‌دهیم. برای ایجاد چنین ارتباطی، آن هم به صورت دو طرفه از port استفاده می‌کنیم. دستور پورت در اکثر اشیایی که ایجاد می‌کنید وجود دارد ولی باز هم همیشه قبل از استفاده، از مستندات موزیلا حتما استفاده کنید تا مطمئن شوید دسترسی به شیء پورت در همه‌ی اشیا وجود دارد. ولی به صورت کلی تا آنجایی که من دیدم، در همه‌ی اشیا قرار دارد. از کد port.emit برای ارسال مقادیر به سمت فایل اسکریپت یا حتی بالعکس مورد استفاده قرار می‌گیرد و port.on هم یک شنونده برای آن است. شکل زیر به خوبی این مبحث را نشان می‌دهد.
addon process در شکل بالا همان فایل main.js هست که کد اصلی addon داخل آن است و content process نیز محتوای اسکریپت است و حالا میتواند با استفاده از خاصیت contentscrip که به صورت رشته ای اعمال شده باشد یا اینکه با استفاده از خاصیت contentscriptfile، در یک یا چند فایل js استفاده نماید:
contentScriptFile: self.data.url("jquery.min.js")
contentScriptFile: [self.data.url("jquery.min.js"),self.data.url("const.js"),self.data.url("popup.js")]

از شیء port به صورت عملی استفاده می‌کنیم. کد  main.js را به صورت زیر تغییر دادیم:
function handleChange(state) {
  if (state.checked) {
    panel.show({
      position: button
    });

 var v1=[],v2;
 if (ss.storage.Variables)
v1=ss.storage.Variables;

if (ss.storage.interval)
v2=ss.storage.interval;

panel.port.emit("vars",v1,v2);
  }
}
panel.port.on("vars", function (vars,interval) {
  ss.storage.Variables=vars;
  ss.storage.interval=interval;
});
در شماره پیشین گفتیم که رویداد handlechange وظیفه نمایش پنل را دارد، ولی الان به غیر آن چند سطر، کد دیگری را هم اضافه کردیم تا موقعی که پنل باز می‌شود، تنظیمات قبلی را که ذخیره کرده‌ایم روی صفحه نمایش داده شوند. با استفاده از شیء port.emit محتواهای دریافت شده را به سمت فایل اسکریپت ارسال می‌کنیم تا تنظیمات ذخیره شده را برای نمایش اعمال کند. پارامتر اول رشته vars نام پیام رسان شما خواهد بود و در فایل مقصد هم تنها به پیامی با این نام گوش داده خواهد شد. این خصوصیت زمانی سودمندی خود را نشان می‌دهد که بخواهید در زمینه‌های مختلف، از چندین پیام رسان به سمت یک مقصد استفاده کنید. شیء panel.port.on هم برای گوش دادن به متغیرهایی است که از آن سمت برای ما ارسال می‌شود و از آن برای ذخیره‌ی مواردی استفاده میگردد که کاربر از آن سمت برای ما ارسال می‌کند. پس ما در این مرحله، یک ارتباطه کاملا دو طرفه داریم.
کد  فایل popup.js که به صورت تگ script در popup.html معرفی شده است:
$(document).ready(function () {
addon.port.on("vars",  function(vars,interval) {
 if (vars)
{
 $("#chkarticles").attr("checked", vars[0]);
$("#chkarticlescomments").attr("checked", vars[1]);
$("#chkshares").attr("checked", vars[2]);
$("#chksharescomments").attr("checked", vars[3]);
}

$("#interval").val(interval);
});   

    $("#btnsave").click(function() {

         var Vposts = $("#chkarticles").is(':checked');
         var VpostsComments = $("#chkarticlescomments").is(':checked');
         var  Vshares = $("#chkshares").is(':checked');
         var VsharesComments = $("#chksharescomments").is(':checked');
 var Vinterval = $("#interval").val() ;
 var Variables=[];
 Variables[0]=Vposts;
 Variables[1]=VpostsComments;
 Variables[2]=Vshares;
 Variables[3]=VsharesComments;
 interval=Vinterval;
 
 addon.port.emit("vars", Variables,Vinterval);
$("#messageboard").text( Messages.SettingsSaved);

    });
});
در همان ابتدای امر با استفاده از addon.port.on منتظر یک پیام رسان، به اسم vars می‌شود تا اطلاعات آن را دریافت کند که در اینجا بلافاصله بعد از نمایش پنل، اطلاعات برای آن ارسال شده و در صفحه، جایگذاری می‌کند. در قسمت رویداد کلیک دکمه ذخیره هم با استفاده از addon.port.emit اطلاعاتی را که کاربر به روز کرده است، به یک پیام رسان میدهیم تا برای آن سمت نیز ارسال کند تا در آن سمت، تنظیمات جدید ذخیره و جایگزین شوند.
نکته بسیار مهم: در کد بالا ما فایل جاوااسکریت را از طریق فایل popup.html معرفی کردیم، نه از طریق خصوصیت contentscriptfile. این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید. فایل‌های js خود را تنها در دو حالت استفاده کنید:
  1. از طریق دادن رشته به خصوصیت contentScript و استفاده از self به جای addon
  2. معرفی فایل js داخل خود فایل html با تگ script که به درد اسکریپت‌های با کد زیاد می‌خورد.
اگر فایل شما شامل استفاده از کلمه‌ی کلیدی addon نمی‌شود، می‌توانید فایل js خود را از طریق contentScriptFile هم اعمال کنید.
فایل popup.html
<script src="jquery.min.js"></script> <!-- Including jQuery -->
<script type="text/javascript" src="const.js"></script> 
<script type="text/javascript" src="popup.js"></script>


خواندن فید RSS سایت
خواندن فید سایت توسط فایل Rssreader.js انجام می‌شود که تمام اسکریپت‌های مورد نیاز برای اجرای آن، توسط background.htm صدا زده شده است:
<script type="text/javascript" src="const.js"></script>
<script type="text/javascript" src="jquery.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="https://www.google.com/jsapi"></script>
<script type="text/javascript" src="rssreader.js"></script>
تنها کاری که باید انجام دهیم اجرای این فایل به عنوان یک فرآیند پس زمینه است. در کروم ما عادت داشتیم برای این کار در فایل manifest.json از خصوصیت background استفاده کنیم، ولی از آنجا که خود فایل main.js یک فایل اسکریپتی است که در پس زمینه اجرا می‌شود، طبق منابع موجود در نت چنین چیزی وجود ندارد و این فرآیند را به خود فایل main.js مربوط می‌دانستند. ولی من با استفاده از page worker چنین خصوصیتی را پیاده سازی کردم. page worker وظیفه دارد تا یک آدرس یا فایلی را در یک تب پنهان و در پشت صحنه اجرا کرده و به شما اجازه‌ی استفاده از DOM آن بدهد. نحوه‌ی دسترسی به فایل background.htm توسط page worker به صورت زیر تعریف می‌شود:
pageWorker = require("sdk/page-worker");
  page= pageWorker.Page({
  contentScriptWhen: "ready",
  contentURL: self.data.url("./background.htm")
});
page.port.emit("vars",ss.storage.Variables,ss.storage.DateVariables,ss.storage.interval);
در فایل بالا شیء pageworker ساخته شد و درخواست یک پیج نهان را برای فایل background.htm در دایرکتوری data می‌کند. استفاده از گزینه‌ی contentScriptWhen  برای دسترسی به شیء addon در فایل‌های جاوااسکریپتی که استفاده می‌کنید ضروری است. در صورتی که حذف شود و نوشته نشود با خطای addon is not defined روبرو خواهید شد، چرا که هنوز این شیء شناسایی نشده است. در خط نهایی هم برای آن سمت یک پیام ارسال شده که حاوی مقادیر ذخیره شده می‌باشد.

فایل RSSReader.js
در اینجا هم مانند مطلبی که برای کروم گذاشتیم، خواندن فید، در یک دوره‌ی زمانی اتفاق می‌افتد. در کروم ما از chrome.alarm استفاده می‌کردیم، ولی در فایرفاکس از همان تایمرهای جاوااسکریپتی بهره میبریم. کد زیر را به فایلی به اسم rssreader.js اضافه می‌کنیم:
var variables=[];
var datevariables=[];
var period_time=60000;
var timer;
google.load("feeds", "1");

$(document).ready(function () {
 addon.port.on("vars",  function(vars,datevars,interval) {
 if (vars)
{
Variables=vars;
}
if (datevars)
{
datevariables=datevars;
}
if(interval)
period_time=interval*60000;
alarmManager();
});
});

function alarmManager()
{
timer = setInterval(Run,period_time);
}

function Run() {
if(Variables[0]){RssReader(Links.postUrl,0, Messages.PostsUpdated);}
if(Variables[1]){RssReader(Links.posts_commentsUrl,1,Messages.CommentsUpdated); }
if(Variables[2]){RssReader(Links.sharesUrl,2,Messages.SharesUpdated);}
if(Variables[3]){RssReader(Links.shares_CommentsUrl,3,Messages.SharesCommentsUpdated);}
}

function RssReader(URL,index,Message) {


            var feed = new google.feeds.Feed(URL);
            feed.setResultFormat(google.feeds.Feed.XML_FORMAT);
                    feed.load(function (result) {
if(result!=null)
{
var strRssUpdate = result.xmlDocument.firstChild.firstChild.childNodes[5].textContent;
var RssUpdate=new Date(strRssUpdate);
var lastupdate=new Date(datevariables[index]);
if(RssUpdate>lastupdate)
{
datevariables[index]=strRssUpdate;
addon.port.emit("notification",datevariables,Message);
}

}
                      });
        }
در خطوط بالا متغیرها تعریف و توابع گوگل بارگزاری می‌شوند. سپس توسط addon.port یک شنونده ایجاد شده، تا بتواند مقادیر ذخیره شده را بازیابی کند. این مقادیر شامل موارد زیر است:
  • چه بخش‌هایی از سایت باید بررسی شوند.
  • آخرین تاریخ تغییر هر کدام که در زمان نصب افزونه، تاریخ نصب افزونه می‌شود و با اولین به روز رسانی، تاریخ جدیدی جای آن را می‌گیرد.
  • دوره‌ی سیکل زمانی یا همان interval بر اساس دقیقه
پس از اینکه شنونده مقادیر را دریافت کرد، تابع alarmManager اجرا شده و یک تایمر ایجاد می‌کند. بر خلاف کروم که برای این کار api تدارک دیده بود، اینجا شما باید از تایمرهای خود جاوااسکریپت مانند SetTimeout یا SetInterval استفاده کنید. موقع دریافت interval یا period_time ما آن را در 60000 ضرب کردیم تا دقیقه تبدیل به میلی ثانیه شود؛ چرا که تایمر، زمان را بر حسب میلی ثانیه دریافت می‌کند. وظیفه تایمر این هست که در هر دوره‌ی زمانی تابع Run را اجرا کند.

Run
این تابع بررسی می‌کند کاربر درخواست بررسی چه قسمت هایی از سایت را دارد و به ازای هر کدام، اطلاعات آن را از طریق پارامترها به تابع rssreader داده تا هر قسمت جداگانه بررسی شود. این اطلاعات به ترتیب: لینک فید مورد نظر، اندیس آخرین تاریخ به روزرسانی آن قسمت، پیامی که باید در وقت به روزرسانی به کار نمایش داده شود.

RSSReader
این تابع را قبلا در این مقاله  توضیح دادیم. تنها تغییری که کرده است، بدنه‌ی شرط بررسی تاریخ است که در صورت موفقیت، تاریخ جدید، جایگزین تاریخ قبلی شده و یک پیام به فایل main.js ارسال می‌کند تا از آن درخواست ذخیره‌ی تاریخی جدید و هچنین ایجاد یک notification برای آگاه سازی کاربر کند. پس باز به فایل main.js رفته و شنونده آن را تعریف می‌کنیم:
page.port.on("notification",function(lastupdate,Message)
{
ss.storage.DateVariables=lastupdate;
Make_a_Notification(Message);
})
function Make_a_Notification(Message)
{
var notifications = require("sdk/notifications");
notifications.notify({
  title: "سایت به روز شد",
  text: Message,
  iconURL:self.data.url("./icon-64.png"),
  data:"https://www.dntips.ir",
  onClick: function (data) {
tabs.open(data);
  }
});
}
شنونده مورد نظر دو پارامتر تاریخ آخرین به روزرسانی را دریافت کرده و آن را جایگزین قبلی می‌کند و پیام را به تایع Make_a_Notification پاس میکند. پارامترهای ساخت نوتیفیکیشن به ترتیب شامل عنوان، متن پیام، آیکن و نهایتا data است. دیتا شامل آدرس سایت است. زمانیکه کاربر روی نوتیفیکیشن کلیک می‌کند، استفاده شده و یک تب جدید را با آدرس سایت باز می‌کنیم. به این ترتیب افزونه‌ی ما تکمیل می‌شود. برای اجرا و تست افزونه بر روی مرورگر فایرفاکس از دستور cfx run استفاده کنید.


البته این نکته قابل ذکر است که اگر کاربر طلاعات پنل را به روزرسانی کند، تا وقتی که مرورگر بسته نشده و دوباره باز نشود تغییری نمی‌کند؛ چرا که ما تنها در ابتدای امر مقادیر ذخیره شده را به RSSReader فرستاده و اگر کاربر آن‌ها را به روز کند، ارسال پیام دیگری توسط page worker صورت نمی‌گیرد. پس کد موجود در main.js را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
  pageWorker = require("sdk/page-worker");
  page= pageWorker.Page({
  contentScriptWhen: "ready",
  contentURL: self.data.url("./background.htm")
});

function SendData()
{
page.port.emit("vars",ss.storage.Variables,ss.storage.DateVariables,ss.storage.interval);
}
SendData();
panel.port.on("vars", function (vars,interval) {
  ss.storage.Variables=vars;
  ss.storage.interval=interval;
  SendData();
});
در کد بالا ما خطی که به سمت rssreader.js پیام ارسال می‌کند را داخل یک تابع به اسم SendDate قرار دادیم و بعد از تشکیل page worker آن را صدا زدیم و کد آن دقیقا مانند قبل است؛ با این تفاوت که اینبار این تابع را در جای دیگری هم صدا میزنیم و آن زمانی است که برای پنل، پیام مقادیر جدید ارسال می‌شود که در آن پس از ذخیره موارد جدید تابع SendData را صدا می‌زنیم. پس موقع به روزرسانی هم مقادیر ارسال خواهند شد. مقادیر جدید به سمت rssreader.js رفته و تشکیل یک تایمر جدید را می‌دهند و البته چون قبلا تایمر ایجاد شده است، پس باید چند خطی را هم به فایل rssreader.js اضافه کنیم تا تایمر قبلی را نابود کرده و تایمر جدیدی را ایجاد کند:
var timer;

function alarmManager()
{
timer = setInterval(Run,period_time);
}

 addon.port.on("vars",  function(vars,datevars,interval) {
 if (vars)
{
Variables=vars;

}
if (datevars)
{
datevariables=datevars;
}
if(interval)
period_time=interval*60000;

if(timer!=null)
{
clearInterval(timer);
}

alarmManager();
});
در خط بالا متغیری به اسم timer ایجاد شده است که کد timer را در خود ذخیره می‌کند. پس موقع دریافت مقادیر بررسی میکنیم که اگر مقدار timer مخالف نال بود تایمر قبلی را با clearInterval از بین برده و تایمر جدیدی ایجاد کند. پس مشکل تایمری که از قبل موجود است نیز حل می‌گردد.
افزونه‌ی ما تکمیل شد. اجازه بدهید قبل از بستن بحث چندتا از موارد مهم موجود در sdk را نام ببریم:

Page Mod
page mod موقعی که کاربر آدرسی را مطابق با الگویی (pattern) که ما دادیم، باز کند یک اسکریپت را اجرا خواهد کرد:
var pageMod = require("sdk/page-mod");

pageMod.PageMod({
  include: "*.mozilla.org",
  contentScript: 'window.alert("Page matches ruleset");'
});
var data = require("sdk/self").data;
var pageMod = require("sdk/page-mod");

pageMod.PageMod({
  include: "*.mozilla.org",
  contentScriptFile: [data.url("jquery-1.7.min.js"),
                      data.url("my-script.js")]
});

پنل تنظیمات
موقعی که شما افزونه‌ای را در فایرفاکس اضافه می‌کنید، در پنلی که مدیریت افزونه‌ها قرار دارد می‌توانید در تنظیمات هر افزونه، تغییری ایجاد کنید. برای ساخت چنین صفحه‌ای از خصوصیت preferences در فایل package.json کمک می‌گیریم که مقادیر به صورت آرایه ای داخل آن قرار می‌گیرند. مثال زیر پنج کنترل را به بخش تنظیمات افزونه اضافه می‌کند که چهار کنترل اول چک باکس Checkbox هستند؛ چرا که خصوصیت type آنها به bool ست شده است و شامل یک نام و عنوان یا برچسب label و یک توضیح کوتاه است و مقدار پیش فرض آن با خصوصیت value مشخص شده است. آخرین کنترل هم یک کادر عددی است؛ چرا که خاصیت type آن با integer مقداردهی شده و مقدار پیش فرض آن 10 می‌باشد.
  "preferences": [{
    "description": "مطالب سایت",
    "type": "bool",
    "name": "post",
    "value": true,
    "title": "مطالب سایت"
},
{
    "description": "نظرات مطالب سایت",
    "type": "bool",
    "name": "postcomments",
    "value": false,
    "title": "نظرات مطالب سایت"
},
{
    "description": "اشتراک ها",
    "type": "bool",
    "name": "shares",
    "value": false,
    "title": "اشتراک ها"
},
{
    "description": "نظرات اشتراک ها",
    "type": "bool",
    "name": "sharescomments",
    "value": false,
    "title": "نظرات اشتراک ها"
},
    {
        "description": "دوره زمان برای بررسی سایت",
        "name": "interval",
        "type": "integer",
        "value": 10,
        "title": "دوره زمانی"
    }]

از آنجا که مقادیر بالا تنها مقادیر پیش فرض خودمان هست و اگر کاربر آن‌ها را تغییر دهد، در این صفحه هم باید اطلاعات تصحیح شوند، برای همین از کد زیر برای دسترسی به پنل تنظیمات و کنترل‌های موجود آن استفاده می‌کنیم. همانطور که می‌بینید کد مورد نظر را در یک تابع به نام Perf_Default_Value قرار دادیم و آن را در بدو اجرا صدا زدیم. پس کاربر اگر به پنل تنظمیات رجوع کند، می‌تواند تغییراتی را که قبلا داده است، ببیند. بنابراین اگر الان تغییری را ایجاد کند، تا باز شدن مجدد مرورگر چیزی نمایش داده نمیشود. برای همین دقیقا مانند تابع SendData این تابع را هم در کد شنود پنل panel اضافه میکنیم؛ تا اگر کاربر اطلاعات را از طریق روش قبلی تغییر داد، اطلاعات هم اینک به روز شوند.

function Perf_Default_Value()
{
var preferences = require("sdk/simple-prefs").prefs;

preferences.post = ss.storage.Variables[0];
preferences.postcomments = ss.storage.Variables[1];
preferences.shares = ss.storage.Variables[2];
preferences.sharescomments = ss.storage.Variables[3];
preferences["myinterval"] =parseInt(ss.storage.interval);

}
Perf_Default_Value();

panel.port.on("vars", function (vars,interval) {
  ss.storage.Variables=vars;
  ss.storage.interval=interval;
  SendData();
  Perf_Default_Value();
});
البته کاربر فقط برای دیدن اطلاعات بالا به این صفحه‌ی تنظیمات نمی‌آید؛ بلکه بیشتر برای تغییر آن‌ها می‌آید. پس باید به تغییر مقدار کنترل‌ها گوش فرا دهیم. برای گوش دادن به تغییر تنظیمات، برای موقعی که کاربر قسمتی از تنظیمات را ذخیره کرد، از کدهای زیر بهره می‌بریم: 
perf=require("sdk/simple-prefs");
var preferences = perf.prefs;
function onPrefChange(prefName) {

  switch(prefName)
  {
    case "post":
ss.storage.Variables[0]=preferences[prefName];
break;
case "postcomments":
ss.storage.Variables[1]=preferences[prefName];
break;
case "shares":
ss.storage.Variables[2]=preferences[prefName];
break;
case "sharescomments":
ss.storage.Variables[3]=preferences[prefName];
break;
case "myinterval":
ss.storage.interval=preferences[prefName];
break;
  }
}
//perf.on("post", onPrefChange);
//perf.on("postcomments", onPrefChange);

perf.on("", onPrefChange);
متد on دو پارامتر دارد: اولی، نام کنترل مورد نظر که با خصوصیت name تعریف کردیم و دومی هم تابع callback آن می‌باشد و در صورتی که پارامتر اول با "" مقداردهی شود، هر تغییری که در هر کنترلی رخ بدهد، تابع callback صدا زده می‌شود. از آنجا که نام کنترل‌ها به صورت string برگشت داده می‌شوند، برای دسترسی به مقادیر موجود در تنظیمات از همان روش داخل [""] بهره می‌گیریم. مقادیر را گرفته و داخل storage ذخیره می‌کنیم.

  اشکال زدایی Debug

یکی از روش‌های اشکال زدایی، استفاده از console.log هست که میتونید برای بازبینی مقادیر و وضعیت‌ها، از آن استفاده کنید که نتیجه‌ی آن داخل کنسول نمایش داده می‌شود و اگر هم دربرنامه خطایی رخ دهد، داخل کنسول به شما نمایش خواهد داد.
مطالب
گوگل ریدر و افزودن توضیحات

اگر به گوگل ریدر دقت کرده باشید، دو گزینه‌ی به اشتراک گذاری دارد: share و share with note .


اگر گزینه‌ی share with note را انتخاب کرده و توضیحی را ارسال یا اضافه کنیم، این توضیحات، به فید از نوع Atom اشتراک‌ها هم اضافه می‌شود. مثلا:

<?xml version="1.0"?>
<feed xmlns:media="http://search.yahoo.com/mrss/"
xmlns:gr="http://www.google.com/schemas/reader/atom/"
xmlns:idx="urn:atom-extension:indexing"
xmlns="http://www.w3.org/2005/Atom"
idx:index="no"
gr:dir="ltr">

...

<entry gr:crawl-timestamp-msec="1316627782108">
...
<gr:annotation>
<content type="html">text-text-text</content>
<author>
<name>Vahid</name>
</author>
</gr:annotation>
...
</entry>

...

</feed>



این افزونه استاندارد نیست و همانطور که در قسمت xmlns:gr اطلاعات فوق مشخص است، در فضای نام http://www.google.com/schemas/reader/atom/ معنا پیدا می‌کند. از دات نت سه و نیم به بعد هم کلاسی جهت خواندن فیدهای استاندارد وجود دارد (تعریف شده در فضای نام System.ServiceModel.Syndication). اما چگونه می‌توان این افزونه‌ی غیر استاندارد را با کمک امکانات توکار دات نت خواند؟
روش کار با استفاده از ElementExtensions هر آیتم یک فید است؛ به صورت زیر :

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.ServiceModel.Syndication;
using System.Xml;
using System.Xml.Linq;

namespace Linq2Rss
{
public class RssEntry
{
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public string Link { set; get; }
public DateTime PublicationDate { set; get; }
public string Author { set; get; }
public string BlogName { set; get; }
public string BlogAddress { set; get; }
public string Annotation { set; get; }
}

public static class AtomReader
{
private static string getAtomAnnotation(this SyndicationElementExtensionCollection items)
{
if (!items.Any()) return string.Empty;
var item = items.Where(x => x.OuterName.ToLowerInvariant() == "annotation").FirstOrDefault();
if (item == null) return string.Empty;

var element = item.GetObject<XElement>();
var content = element.Element("{http://www.w3.org/2005/Atom}content");
return content == null ? string.Empty : content.Value;
}

public static IList<RssEntry> GetEntries(string feedUrl)
{
using (var reader = XmlReader.Create(feedUrl))
{
var feed = SyndicationFeed.Load(reader);
if (feed == null) return null;

return feed.Items.Select(x =>
new RssEntry
{
Title = x.Title.Text,
Author = x.Authors.Any() ? x.Authors.First().Name : string.Empty,
Description = x.Content == null ? string.Empty : ((TextSyndicationContent)x.Content).Text,
Link = x.Links.Any() ? x.Links.First().Uri.AbsoluteUri : string.Empty,
PublicationDate = x.PublishDate.UtcDateTime,
BlogName = x.SourceFeed.Title.Text,
BlogAddress = x.SourceFeed.Links.Any() ? x.SourceFeed.Links.First().Uri.AbsoluteUri : string.Empty,
Annotation = x.ElementExtensions.getAtomAnnotation()

}).ToList();
}
}
}
}

در این مثال به کمک متد الحاقی getAtomAnnotation، مجموعه‌ی SyndicationElementExtensionCollection هر آیتم یک فید بررسی شده، در بین این‌ها، موردی که از نوع annotation باشد انتخاب و سپس content آن استخراج می‌گردد.


نکته‌ای دیگر:
اکثر کلاس‌های موجود در فضاهای نام مرتبط با XML در دات نت امکان خواندن اطلاعات را از یک Uri هم دارند؛ مانند مثال فوق و متد XmlReader.Create بکارگرفته شده در آن. اما اگر بخواهیم حین خواندن اطلاعات، یک پروکسی را نیز به پروسه جاری اضافه کنیم، به نظر خاصیت یا متدی جهت انجام اینکار وجود ندارد. برای رفع این مشکل می‌توان یک پروکسی سراسری را تعریف کرد. تنها کافی است خاصیت System.Net.WebRequest.DefaultWebProxy مقدار دهی شود. پس از آن به صورت خودکار بر روی کل برنامه تاثیر خواهد گذاشت.


مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هفتم

مدیریت بهینه‌ی سشن فکتوری

ساخت یک شیء SessionFactory بسیار پر هزینه و زمانبر است. به همین جهت لازم است که این شیء یکبار حین آغاز برنامه ایجاد شده و سپس در پایان کار برنامه تخریب شود. انجام اینکار در برنامه‌های معمولی ویندوزی (WinForms ،WPF و ...)، ساده است اما در محیط Stateless وب و برنامه‌های ASP.Net ، نیاز به راه حلی ویژه وجود خواهد داشت و تمرکز اصلی این مقاله حول مدیریت صحیح سشن فکتوری در برنامه‌های ASP.Net است.

برای پیاده سازی شیء سشن فکتوری به صورتی که یکبار در طول برنامه ایجاد شود و بارها مورد استفاده قرار گیرد باید از یکی از الگوهای معروف طراحی برنامه نویسی شیء گرا به نام Singleton Pattern استفاده کرد. پیاده سازی نمونه‌ی thread safe آن که در برنامه‌های ذاتا چند ریسمانی وب و همچنین برنامه‌های معمولی ویندوزی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، در آدرس ذیل قابل مشاهده است:



از پنجمین روش ذکر شده در این مقاله جهت ایجاد یک lazy, lock-free, thread-safe singleton استفاده خواهیم کرد.

بررسی مدل برنامه

در این مدل ساده ما یک یا چند پارکینگ داریم که در هر پارکینگ یک یا چند خودرو می‌توانند پارک شوند.


یک برنامه ASP.Net را آغاز کرده و ارجاعاتی را به اسمبلی‌های زیر به آن اضافه نمائید:
FluentNHibernate.dll
NHibernate.dll
NHibernate.ByteCode.Castle.dll
NHibernate.Linq.dll
و همچنین ارجاعی به اسمبلی استاندارد System.Data.Services.dll دات نت فریم ورک سه و نیم

تصویر نهایی پروژه ما به شکل زیر خواهد بود:



پروژه ما دارای یک پوشه domain ، تعریف کننده موجودیت‌های برنامه جهت تهیه نگاشت‌های لازم از روی ‌آن‌ها است. سپس یک پوشه جدید را به نام NHSessionManager به آن جهت ایجاد یک Http module مدیریت کننده سشن‌های NHibernate در برنامه اضافه خواهیم کرد.

ساختار دومین برنامه (مطابق کلاس دیاگرام فوق):

namespace NHSample3.Domain
{
public class Car
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual string Color { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace NHSample3.Domain
{
public class Parking
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual string Location { get; set; }
public virtual IList<Car> Cars { get; set; }

public Parking()
{
Cars = new List<Car>();
}
}
}
مدیریت سشن فکتوری در برنامه‌های وب

در این قسمت قصد داریم Http Module ایی را جهت مدیریت سشن‌های NHibernate ایجاد نمائیم.

در ابتدا کلاس Config را در پوشه مدیریت سشن NHibernate با محتویات زیر ایجاد کنید:

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSessionManager
{
public class Config
{
public static FluentConfiguration GetConfig()
{
return
Fluently.Configure()
.Database(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey("DbConnectionString"))
)
.ExposeConfiguration(
x => x.SetProperty("current_session_context_class", "managed_web")
)
.Mappings(
m => m.AutoMappings.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample3.Domain.Car).Assembly))
);
}

public static void CreateDb()
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool dropTables = false;//آیا جداول موجود دراپ شوند
new SchemaExport(GetConfig().BuildConfiguration()).Execute(script, export, dropTables);
}
}
}
با این کلاس در قسمت‌های قبل آشنا شده‌اید. در این کلاس با کمک امکانات Auto mapping موجود در Fluent Nhibernate (مطلب قسمت قبلی این سری آموزشی) اقدام به تهیه نگاشت‌های خودکار از کلاس‌های قرار گرفته در پوشه دومین خود خواهیم کرد (فضای نام این پوشه به دومین ختم می‌شود که در متد GetConfig مشخص است).
دو نکته جدید در متد GetConfig وجود دارد:
الف) استفاده از متد FromConnectionStringWithKey ، بجای تعریف مستقیم کانکشن استرینگ در متد مذکور که روشی است توصیه شده. به این صورت فایل وب کانفیگ ما باید دارای تعریف کلید مشخص شده در متد GetConfig به نام DbConnectionString باشد:

<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true" />
</connectionStrings>
ب) قسمت ExposeConfiguration آن نیز جدید است.
در اینجا به AutoMapper خواهیم گفت که قصد داریم از امکانات مدیریت سشن مخصوص وب فریم ورک NHibernate استفاده کنیم. فریم ورک NHibernate دارای کلاسی است به نام NHibernate.Context.ManagedWebSessionContext که جهت مدیریت سشن‌های خود در پروژه‌های وب ASP.Net پیش بینی کرده است و از این متد در Http module ایی که ایجاد خواهیم کرد جهت ردگیری سشن جاری آن کمک خواهیم گرفت.

اگر متد CreateDb را فراخوانی کنیم، جداول نگاشت شده به کلاس‌های پوشه دومین برنامه، به صورت خودکار ایجاد خواهند شد که دیتابیس دیاگرام آن به صورت زیر می‌باشد:



سپس کلاس SingletonCore را جهت تهیه تنها و تنها یک وهله از شیء سشن فکتوری در کل برنامه ایجاد خواهیم کرد (همانطور که عنوان شده، ایده پیاده سازی این کلاس thread safe ، از مقاله معرفی شده در ابتدای بحث گرفته شده است):

using NHibernate;

namespace NHSessionManager
{
/// <summary>
/// lazy, lock-free, thread-safe singleton
/// </summary>
public class SingletonCore
{
private readonly ISessionFactory _sessionFactory;

SingletonCore()
{
_sessionFactory = Config.GetConfig().BuildSessionFactory();
}

public static SingletonCore Instance
{
get
{
return Nested.instance;
}
}

public static ISession GetCurrentSession()
{
return Instance._sessionFactory.GetCurrentSession();
}

public static ISessionFactory SessionFactory
{
get { return Instance._sessionFactory; }
}

class Nested
{
// Explicit static constructor to tell C# compiler
// not to mark type as beforefieldinit
static Nested()
{
}

internal static readonly SingletonCore instance = new SingletonCore();
}
}
}
اکنون می‌توان از این Singleton object جهت تهیه یک Http Module کمک گرفت. برای این منظور کلاس SessionModule را به برنامه اضافه کنید:

using System;
using System.Web;
using NHibernate;
using NHibernate.Context;

namespace NHSessionManager
{
public class SessionModule : IHttpModule
{
public void Dispose()
{ }

public void Init(HttpApplication context)
{
if (context == null)
throw new ArgumentNullException("context");

context.BeginRequest += Application_BeginRequest;
context.EndRequest += Application_EndRequest;
}

private void Application_BeginRequest(object sender, EventArgs e)
{
ISession session = SingletonCore.SessionFactory.OpenSession();
ManagedWebSessionContext.Bind(HttpContext.Current, session);
session.BeginTransaction();
}

private void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)
{
ISession session = ManagedWebSessionContext.Unbind(
HttpContext.Current, SingletonCore.SessionFactory);
if (session == null) return;

try
{
if (session.Transaction != null &&
!session.Transaction.WasCommitted &&
!session.Transaction.WasRolledBack)
{
session.Transaction.Commit();
}
else
{
session.Flush();
}
}
catch (Exception)
{
session.Transaction.Rollback();
}
finally
{
if (session != null && session.IsOpen)
{
session.Close();
session.Dispose();
}
}
}
}
}
کلاس فوق کار پیاده سازی اینترفیس IHttpModule را جهت دخالت صریح در request handling pipeline برنامه ASP.Net جاری انجام می‌دهد. در این کلاس مدیریت متدهای استاندارد Application_BeginRequest و Application_EndRequest به صورت خودکار صورت می‌گیرد.
در متد Application_BeginRequest ، در ابتدای هر درخواست یک سشن جدید ایجاد و به مدیریت سشن وب NHibernate بایند می‌شود، همچنین یک تراکنش نیز آغاز می‌گردد. سپس در پایان درخواست، این انقیاد فسخ شده و تراکنش کامل می‌شود، همچنین کار پاکسازی اشیاء نیز صورت خواهد گرفت.

با توجه به این موارد، دیگر نیازی به ذکر using جهت dispose کردن سشن جاری در کدهای ما نخواهد بود، زیرا در پایان هر درخواست اینکار به صورت خودکار صورت می‌گیرد. همچنین نیازی به ذکر تراکنش نیز نمی‌باشد، چون مدیریت آن‌را خودکار کرده‌ایم.

جهت استفاده از این Http module تهیه شده باید چند سطر زیر را به وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<httpModules>
<!--NHSessionManager-->
<add name="SessionModule" type="NHSessionManager.SessionModule"/>
</httpModules>
بدیهی است اگر نخواهید از Http module استفاده کنید باید این کدها را در فایل Global.asax برنامه قرار دهید.

اکنون مثالی از نحوه‌ی استفاده از امکانات فراهم شده فوق به صورت زیر می‌تواند باشد:
ابتدا کلاس ParkingContext را جهت مدیریت مطلوب‌تر LINQ to NHibernate تشکیل می‌دهیم.

using System.Linq;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;
using NHSample3.Domain;

namespace NHSample3
{
public class ParkingContext : NHibernateContext
{
public ParkingContext(ISession session)
: base(session)
{ }

public IOrderedQueryable<Car> Cars
{
get { return Session.Linq<Car>(); }
}

public IOrderedQueryable<Parking> Parkings
{
get { return Session.Linq<Parking>(); }
}
}
}
سپس در فایل Default.aspx.cs برنامه ، برای نمونه تعدادی رکورد را افزوده و نتیجه را در یک گرید ویوو نمایش خواهیم داد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using NHibernate;
using NHSample3.Domain;
using NHSessionManager;

namespace NHSample3
{
public partial class _Default : System.Web.UI.Page
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
//ایجاد دیتابیس در صورت نیاز
//Config.CreateDb();

//ثبت یک سری رکورد در دیتابیس
ISession session = SingletonCore.GetCurrentSession();

Car car1 = new Car() { Name = "رنو", Color = "مشکلی" };
session.Save(car1);
Car car2 = new Car() { Name = "پژو", Color = "سفید" };
session.Save(car2);

Parking parking1 = new Parking()
{
Location = "آدرس پارکینگ مورد نظر",
Name = "پارکینگ یک",
Cars = new List<Car> { car1, car2 }
};

session.Save(parking1);

//نمایش حاصل در یک گرید ویوو
ParkingContext db = new ParkingContext(session);
var query = from x in db.Cars select new { CarName = x.Name, CarColor = x.Color };
GridView1.DataSource = query.ToList();
GridView1.DataBind();
}
}
}
مدیریت سشن فکتوری در برنامه‌های غیر وب

در برنامه‌های ویندوزی مانند WinForms ، WPF و غیره، تا زمانیکه یک فرم باز باشد، کل فرم و اشیاء مرتبط با آن به یکباره تخریب نخواهند شد، اما در یک برنامه ASP.Net جهت حفظ منابع سرور در یک محیط چند کاربره، پس از پایان نمایش یک صفحه وب، اثری از آثار اشیاء تعریف شده در کدهای آن صفحه در سرور وجود نداشته و همگی بلافاصله تخریب می‌شوند. به همین جهت بحث‌های ویژه state management در ASP.Net در اینباره مطرح است و مدیریت ویژه‌ای باید روی آن صورت گیرد که در قسمت قبل مطرح شد.
از بحث فوق، تنها استفاده از کلاس‌های Config و SingletonCore ، جهت استفاده و مدیریت بهینه‌ی سشن فکتوری در برنامه‌های ویندوزی کفایت می‌کنند.

دریافت سورس برنامه قسمت هفتم

ادامه دارد ....

مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 11 - بررسی رابطه‌ی Self Referencing
پیشنیازها
- بررسی نحوه تعریف نگاشت جداول خود ارجاع دهنده (Self Referencing Entity)
- مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first
- آشنایی با SQL Server Common Table Expressions - CTE
- بدست آوردن برگهای یک درخت توسط Recursive CTE


در پیشنیازهای بحث، روش تعریف روابط خود ارجاع دهنده و یا Self Referencing را تا EF 6.x می‌توانید مطالعه کنید. در این قسمت قصد داریم معادل این روش‌ها را در EF Core بررسی کنیم.


روش تعریف روابط خود ارجاع دهنده توسط Fluent API در EF Core

اگر همان مدل کامنت‌های چندسطحی یک بلاگ را درنظر بگیریم:
    public class BlogComment
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Body { get; set; }

        public DateTime Date1 { get; set; }


        public virtual BlogComment Reply { get; set; }
        public int? ReplyId { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }
    }
اینبار تنظیمات Fluent API معادل EF Core آن به صورت ذیل خواهد بود:
    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<BlogComment>(entity =>
            {
                entity.HasIndex(e => e.ReplyId);

                entity.HasOne(d => d.Reply)
                    .WithMany(p => p.Children)
                    .HasForeignKey(d => d.ReplyId);
            });
        }

        public virtual DbSet<BlogComment> BlogComments { get; set; }
    }
هدف از مدل‌های خود ارجاع دهنده، مدلسازی اطلاعات چند سطحی است؛ مانند منوهای چندسطحی یک سایت، کامنت‌های چند سطحی یک مطلب، سلسله مراتب کارمندان یک شرکت و امثال آن.
نکته‌ها‌ی مهم مدلسازی این نوع روابط، موارد ذیل هستند:
الف) وجود خاصیتی از جنس کلاس اصلی در همان کلاس
   public virtual BlogComment Reply { get; set; }
ب) که در حقیقت مشخص می‌کند، والد رکورد جاری کدام رکورد قبلی است:
   public int? ReplyId { get; set; }
برای اینکه چنین رابطه‌ای تشکیل شود، باید این فیلد، مقدارش را از کلید اصلی جدول تامین کند (تشکیل یک کلید خارجی که به کلید اصلی جدول اشاره می‌کند).
علت نال پذیر بودن این خاصیت، نیاز به ثبت ریشه‌ای است که خودش والد است و فرزند رکوردی پیشین، نیست.


ج) همچنین برای سهولت دریافت فرزندان یک ریشه، مجموعه‌ای از جنس همان کلاس نیز تشکیل می‌شود.
 public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }


روش تعریف روابط خود ارجاع دهنده توسط Data Annotations در EF Core

در ادامه معادل تنظیمات فوق را توسط ویژگی‌ها ملاحظه می‌کنید که در اینجا توسط ویژگی‌های InverseProperty و ForeignKey، کار تشکیل روابط صورت گرفته‌است:
    public class BlogComment
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Body { get; set; }
        public DateTime Date1 { get; set; }

        [ForeignKey("ReplyId")]
        [InverseProperty("Children")]
        public virtual BlogComment Reply { get; set; }
        public int? ReplyId { get; set; }

        [InverseProperty("Reply")]
        public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }
    }
البته قسمت تشکیل ایندکس بر روی ReplyId را فقط توسط Fluent API می‌توان انجام داد:
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<BlogComment>(entity =>
            {
                entity.HasIndex(e => e.ReplyId);
            });
        }


ثبت اطلاعات و کوئری گرفتن از روابط خود ارجاع دهنده در EF Core

در اینجا نحوه‌ی ثبت دو سری نظر و زیر نظر را مشاهده می‌کنید:
var comment1 = new BlogComment { Body = "نظر من این است که" };
var comment12 = new BlogComment { Body = "پاسخی به نظر اول", Reply = comment1 };
var comment121 = new BlogComment { Body = "پاسخی به پاسخ به نظر اول", Reply = comment12 };

context.BlogComments.Add(comment121);

var comment2 = new BlogComment { Body = "نظر من این بود که" };
var comment22 = new BlogComment { Body = "پاسخی به نظر قبلی", Reply = comment2 };
var comment221 = new BlogComment { Body = "پاسخی به پاسخ به نظر من اول", Reply = comment22 };
context.BlogComments.Add(comment221);

context.SaveChanges();


نظرات اصلی، با ReplyId مساوی نال قابل تشخیص هستند. سایر نظرات، توسط همین ReplyId به یکی از Idهای موجود، متصل شده‌اند.

در تصویر فوق و با توجه به اطلاعات ثبت شده، فرض کنید می‌خواهیم ریشه‌ی با id مساوی 1 و تمام زیر ریشه‌های آن‌را بیابیم. انجام یک چنین کاری نه در EF Core و نه در EF 6.x، پشتیبانی نمی‌شود. بدیهی است در اینجا هنوز روش‌های Include و ThenInclue هم جواب می‌دهند؛ اما چون Lazy loading فعال نیست، عملا نمی‌توان تمام زیر ریشه‌ها را یافت و همچنین به چندین و چند رفت و برگشت به ازای هر زیر ریشه خواهیم رسید که اصلا بهینه نیست.
برای اینکار نیاز است مستقیما کوئری نویسی کرد که در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 10 - استفاده از امکانات بومی بانک‌های اطلاعاتی» زیر ساخت آن‌را بررسی کردیم:
var id = 1;
var childIds = new List<int>();
 
var connection = context.Database.GetDbConnection();
connection.Open();
var command = connection.CreateCommand();
command.CommandText =
    @"WITH Hierachy(ChildId, ParentId) AS (
                SELECT Id, ReplyId
                    FROM BlogComments
                UNION ALL
                SELECT h.ChildId, bc.ReplyId
                    FROM BlogComments bc
                    INNER JOIN Hierachy h ON bc.Id = h.ParentId
            )
 
            SELECT h.ChildId
                FROM Hierachy h
                WHERE h.ParentId = @Id";
command.Parameters.Add(new SqlParameter("id", id));
 
var reader = command.ExecuteReader();
while (reader.Read())
{
    var childId = (int)reader[0];
    childIds.Add(childId);
}
reader.Dispose();

 
var list = context.BlogComments
                .Where(blogComment => blogComment.Id == id ||
                                      childIds.Contains(blogComment.Id))
                .ToList();
زمانیکه کدهای فوق اجرا می‌شوند، تنها دو کوئری ذیل به بانک اطلاعاتی ارسال خواهند شد:
exec sp_executesql N'WITH Hierachy(ChildId, ParentId) AS (
                            SELECT Id, ReplyId
                                FROM BlogComments
                            UNION ALL
                            SELECT h.ChildId, bc.ReplyId
                                FROM BlogComments bc
                                INNER JOIN Hierachy h ON bc.Id = h.ParentId
                        )

                        SELECT h.ChildId
                            FROM Hierachy h
                            WHERE h.ParentId = @Id',N'@id int',@id=1
که لیست Idهای تمام زیر ریشه‌های مربوط به id مساوی یک را بر می‌گرداند:


و پس از آن:
 exec sp_executesql N'SELECT [blogComment].[Id], [blogComment].[Body], [blogComment].[Date1], [blogComment].[ReplyId]
FROM [BlogComments] AS [blogComment]
WHERE [blogComment].[Id] IN (@__id_0, 3, 5)',N'@__id_0 int',@__id_0=1
اکنون که Idهای مساوی 3 و 5 را یافتیم، با استفاده از متد Contains آن‌ها را تبدیل به where in کرده و لیست نهایی گزارش را تهیه می‌کنیم:


یافتن Idهای زیر ریشه‌ها توسط روش CTE (پیشنیازهای ابتدای بحث) و سپس کوئری گرفتن بر روی این Idها، بهینه‌ترین روشی‌است که در EF می‌توان جهت کار با مدل‌های خود ارجاع دهنده بکار گرفت.
مطالب
شروع کار با Angular Material ۲
Angular Material ۲، کامپوننت‌های طراحی متریال (Material Design) را برای برنامه‌های انگیولار ۲ فراهم می‌آورد. هدف Angular Material ۲ ارائه مجموعه‌ای از کامپوننت‌های واسط کاربری با طراحی متریال (Material Design)، برای ساخت برنامه‌هایی توسط انگیولار ۲ و تایپ اسکریپت است. در این مقاله مراحل پیاده سازی یک پروژه انگیولار ۲ را که واسط کاربری آن از طراحی متریال بهره می‌برد، دنبال خواهیم کرد. 

نکته: پروژه انگیولار متریال ۲ در زمان نوشتن این مقاله به تازگی نسخه بتا ۵ را ارائه داده و همچنان در حال توسعه است. این بدان معنی است که ممکن است همه چیز به سرعت تغییر یابد. 


مقدمه

انگیولار متریال ۲ همانند انگیولار متریال یک، تمامی المانهای مورد نیاز برای طراحی یک برنامه تک صفحه‌ای را به راحتی فراهم می‌کند (هرچند تمامی المانهای آن در نسخه بتا پیاده سازی نشده‌اند). خبر خوب اینکه، اکثر کامپوننتهای ارائه شده در انگیولار متریال ۲ از قالب راست به چپ پشتیبانی می‌کنند و اعمال این قالب به سادگی اضافه کردن خصوصیت dir یک المان به rtl است.

در صفحه گیت‌هاب انگیولار متریال ۲ آمده‌است که انگیولار متریال ۲، واسط‌های کاربری با کیفیت بالا را ارائه می‌دهد و در ادامه منظورش را از «کیفیت بالا»، اینگونه بیان می‌کند:

  1. بین‌المللی و قابل دسترس برای همه به نحوی که تمامی کاربران می‌توانند از آنها استفاده کنند (عدم مشکل در چند زبانه بودن و پشتیبانی از قالب راست به چپ و چپ به راست) .
  2. دارای APIهای ساده برای توسعه دهندگان. 
  3. رفتار مورد انتظار و بدون خطا در تمامی موردهای کاری
  4. تست تمامی رفتارها توسط تست یکپارچگی (unit test ) و تست واحد ( integration test

  5. قابلیت سفارشی سازی در چارچوب طراحی متریال 

  6. بهره‌وری بالا 

  7. کد تمیز و مستندات خوب 


شروع کار با انگیولار متریال ۲ 

قدم اول: نصب angular-material و hammerjs

برای شروع بایستی Angular Material و angular animations و hammer.js را توسط npm به صورت زیر نصب کنید.

npm install --save @angular/material @angular/animations
npm install --save hammerjs

angular/material@: بسته مربوط به انگیولار متریال دو را نصب خواهد کرد.

angular/animations@: این بسته امکاناتی جهت ساخت افکت‌های ویژه هنگام تغییر صفحات، یا بارگذاری المنت‌ها را از طریق کدهای css نوشته شده، به راحتی امکان‌پذیر می‌کند.

Hammerjs: برخی از کامپوننتهای موجود در انگیولار متریال ۲ وابسته به کتابخانه Hammerjs هستند. (از جمله md-slide-toggle و md-slider, mdTooltip)


  قدم دوم: معرفی کتابخانه‌های خارجی به  angular-cli.json 
اگر تصمیم به استفاده از کتابخانه Hammerjs گرفتید بایستی آدرس فایل hammer.js را به قسمت script در فایل angular-cli.json اضافه کنید. 
"scripts": [
  "../node_modules/hammerjs/hammer.min.js"
],

قدم سوم: افزودن Angular Material به ماوژل اصلی برنامه انگیولار
حالا نوبت اضافه کردن ماژول متریال به ماژول اصلی برنامه است. پس از معرفی ماژول MaterialModule و BrowserAnimationsModule در فایل app.module.ts این دو ماژول را به قسمت imports نیز اضافه می‌کنیم. فایل app.module.ts ما تقریبا به شکل زیر خواهد بود. 
import { BrowserModule } from '@angular/platform-browser';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { FormsModule } from '@angular/forms';
import { HttpModule } from '@angular/http';

import { MaterialModule } from '@angular/material';
import { BrowserAnimationsModule } from '@angular/platform-browser/animations';

import { AppComponent } from './app.component';

@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent
  ],
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpModule,

    MaterialModule,
    BrowserAnimationsModule
  ],
  providers: [],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule { }


قدم چهارم: افزودن تم و آیکون  

همراه با نصب Angular Material تعدادی تم از قبل ساخته شده نیز نصب خواهند شد که شامل یکسری استایل با رنگهای مشخصی هستند. از جمله این تم‌ها عبارتند از:

  • indigo-pink
  • deeppurple-amber
  • purple-green
  • pink-bluegrey 

همچنین با استفاده از Material Design icons نیز با استفاده از تگ <md-icon> به آیکونهای متریال نیز می‌توان دسترسی داشت.

برای افزودن آیکونهای متریال و همچنین انتخاب یک تم از قبل ساخته شده دو خط زیر را به فایل style.css اصلی برنامه اضافه کنید. 

@import '~https://fonts.googleapis.com/icon?family=Material+Icons';
@import '~@angular/material/prebuilt-themes/deeppurple-amber.css';

نکته‌ای که در تگ <md-icon> وجود دارد این است که این تگ انواع فونت‌ها و آیکونهای svg را نیز پشتیبانی می‌کند. استفاده از آیکونهای متریال یکی از قابلیت‌های این تگ محسوب می‌شود.

برای اطلاعات بیشتر از نحوه ساخت تم سفارشی می‌توانید این  لینک را دنبال کنید. 


قدم آخر: انگیولار متریال آماده است! 

با انجام مراحل بالا اکنون می‌توانید به راحتی از کامپوننت‌های متریال استفاده کنید. کافی است کدهای زیر را به فایل app.component.html اضافه کنید و یک قالب ساده برای برنامه خود بسازید. 

<md-sidenav-container>
  
  <md-sidenav #end align="end" opened="true" mode="side">
    
    <md-toolbar color="accent">
      <div>
        <md-toolbar-row>
          <img src="https://material.angular.io/favicon.ico" style="height:50px;margin-top: 2px; margin-bottom: 2px;">
          <span>
            برنامه من
          </span>
        </md-toolbar-row>
      </div>
    </md-toolbar>
    
    <md-nav-list>
      <md-list-item [routerLink]="['/']">
        <div>
          <div></div>
          <md-icon role="img" aria-label="home">home</md-icon>
          <span>خانه</span>
        </div>
      </md-list-item>
    </md-nav-list>

    <md-nav-list>
      <md-list-item [routerLink]="['/registries']">
        <div>
          <div></div>
          <md-icon role="img" aria-label="forms">content_paste</md-icon>
          <span>فرم</span>
        </div>
      </md-list-item>
    </md-nav-list>

    <md-nav-list>
      <md-list-item href="/charts">
        <div>
          <div></div>
          <md-icon role="img" aria-label="charts">show_chart</md-icon>
          <span>نمودارها</span>
        </div>
      </md-list-item>
    </md-nav-list>
  </md-sidenav>

  <header>
    <md-toolbar color="primary">
      <button md-icon-button (click)="end.toggle()">
        <md-icon>menu</md-icon>
      </button>
      <span>داشبورد</span>
      
      <button md-icon-button [md-menu-trigger-for]="menu">
        <md-icon>person</md-icon>
      </button>

    </md-toolbar>

    <md-menu x-position="before" #menu="mdMenu">
      <button md-menu-item>تنظیمات</button>
      <button md-menu-item>خروج</button>
    </md-menu>

  </header>

  <main>
    <router-outlet></router-outlet>
  </main>

</md-sidenav-container>

<span>
  <button md-fab>
    <md-icon>check circle</md-icon>
  </button>
</span>

همچنین کدهای css زیر را به فایل اصلی style.css اضافه کنید.

html, body, material-app, md-sidenav-container, .my-content {
  margin: 0;
  direction: rtl;
  width: 100%;
  height: 100%;
}

.mat-button-toggle,
.mat-button-base,
.mat-button,
.mat-raised-button,
.mat-fab,
.mat-icon-button,
.mat-mini-fab,
.mat-card,
.mat-checkbox,
.mat-input-container,
.mat-list,
.mat-menu-item,
.mat-radio-button,
.mat-select,
.mat-list .mat-list-item .mat-list-item-content,
.mat-nav-list .mat-list-item .mat-list-item-content,
.mat-simple-snackbar,
.mat-tab-label,
.mat-slide-toggle-content,
.mat-toolbar,
.mat-tooltip { font-family: 'Iranian Sans', Tahoma !important; 
}

md-sidenav {
  width: 225px;
  max-width: 70%;
}

  md-sidenav md-nav-list {
    display: block;
  }

    md-sidenav md-nav-list :hover {
      background-color: rgb(250, 250, 250);
    }



    md-sidenav md-nav-list .md-list-item {
      cursor: pointer;
    }

.side-navigation {
  padding-top: 0;
}

md-nav-list.side-navigation a[md-list-item] > .md-list-item > span.title {
  margin-right: 10px;
}

md-nav-list.side-navigation a[md-list-item] > .md-list-item {
  -webkit-font-smoothing: antialiased;
  letter-spacing: .14px;
}

md-list a[md-list-item] .md-list-item, md-list md-list-item .md-list-item, md-nav-list a[md-list-item] .md-list-item, md-nav-list md-list-item .md-list-item {
  display: flex;
  flex-direction: row;
  align-items: center;
  box-sizing: border-box;
  height: 48px;
  padding: 0 16px;
}

button.my-fab {
  position: absolute;
  right: 20px;
  bottom: 10px;
}

md-card {
  margin: 1em;
}

md-toolbar-row {
  justify-content: space-between;
}

.done {
  position: fixed;
  bottom: 20px;
  left: 20px;
  color: white;
}

md-nav-list.side-navigation a[md-list-item] {
  position: relative;
}

md-list a[md-list-item], md-list md-list-item, md-nav-list a[md-list-item], md-nav-list md-list-item {
  display: block;
}

md-list a[md-list-item], md-list md-list-item, md-nav-list a[md-list-item], md-nav-list md-list-item {
  color: #000;
}

md-nav-list a {
  text-decoration: none;
  color: inherit;
}

a {
  color: #039be5;
  text-decoration: none;
  -webkit-tap-highlight-color: transparent;
}

.no-padding {
  padding: 0 !important;
}

به همین راحتی برنامه نمونه با طراحی متریال آماده است. 

مطالب
Http Batch Processing در Asp.Net Web Api
بعد از معرفی نسخه‌ی 2 از Asp.Net Web Api و  پشتیبانی رسمی آن از OData بسیاری از توسعه دهندگان سیستم نفس راحتی کشیدند؛ زیرا از آن پس می‌توانستند علاوه بر امکانات جالب و مهمی که تحت پروتکل OData میسر بود، از سایر امکانات تعبیه شده در نسخه‌ی دوم web Api نیز استفاده نمایند. یکی از این قابلیت‌ها، مبحث مهم Batching Processing است که در طی این پست با آن آشنا خواهیم شد.
منظور از Batch Request این است که درخواست دهنده بتواند چندین درخواست (Multiple Http Request) را به صورت یک Pack جامع، در قالب فقط یک درخواست (Single Http Request) ارسال نماید و به همین روال تمام پاسخ‌های معادل درخواست ارسال شده را به صورت یک Pack دیگر دریافت کرده و آن را پردازش نماید. نوع درخواست نیز مهم نیست یعنی می‌توان در قالب یک Pack چندین درخواست از نوع Post و Get یا حتی Put و ... نیز داشته باشید.  بدیهی است که پیاده سازی این قابلیت در جای مناسب و در پروژه‌هایی با تعداد کاربران زیاد می‌تواند باعث بهبود چشمگیر کارآیی پروژه شود.

برای شروع همانند سایر مطالب می‌توانید از این پست جهت راه اندازی هاست سرویس‌های Web Api استفاده نمایید. برای فعال سازی قابلیت batching Request نیاز به یک MessageHandler داریم تا بتوانند درخواست‌هایی از این نوع را پردازش نمایند. خوشبختانه به صورت پیش فرض این Handler پیاده سازی شده‌است و ما فقط باید آن را با استفاده از متد MapHttpBatchRoute به بخش مسیر یابی (Route Handler) پروژه معرفی نماییم.
public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder appBuilder)
        {
            var config = new HttpConfiguration();           
          
            config.Routes.MapHttpBatchRoute(
                routeName: "Batch",
                routeTemplate: "api/$batch",
                batchHandler: new DefaultHttpBatchHandler(GlobalConfiguration.DefaultServer));

            config.MapHttpAttributeRoutes();

            config.Routes.MapHttpRoute(
                name: "Default",
                routeTemplate: "{controller}/{action}/{name}",
                defaults: new { name = RouteParameter.Optional }
            );

            config.Formatters.Clear();
            config.Formatters.Add(new JsonMediaTypeFormatter());
            config.Formatters.JsonFormatter.SerializerSettings.Formatting = Newtonsoft.Json.Formatting.Indented;
            config.Formatters.JsonFormatter.SerializerSettings.ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver();

            config.EnsureInitialized();          
            appBuilder.UseWebApi(config);
        }
    }

مهم‌ترین نکته‌ی آن استفاده از DefaultHttpBatchHandler و معرفی آن به بخش batchHandler مسیریابی است. کلاس DefaultHttpBatchHandler  برای وهله سازی نیاز به آبجکت سروری که سرویس‌های WebApi در آن هاست شده‌اند دارد که با دستور GlobalConfiguration.DefaultServer به آن دسترسی خواهید داشت. در صورتی که HttpServer خاص خود را دارید به صورت زیر عمل نمایید:
 var config = new HttpConfiguration();
 HttpServer server = new HttpServer(config);
تنظیمات بخش سرور به اتمام رسید. حال نیاز داریم بخش کلاینت را طوری طراحی نماییم که بتواند درخواست را به صورت دسته‌ای ارسال نماید. در زیر یک مثال قرار داده شده است:
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Formatting;

public class Program
    {
        private static void Main(string[] args)
        {
            string baseAddress = "http://localhost:8080";
            var client = new HttpClient();
            var batchRequest = new HttpRequestMessage(HttpMethod.Post, baseAddress + "/api/$batch")
            {
                Content = new MultipartContent("mixed")
                {                   
                    new HttpMessageContent(new HttpRequestMessage(HttpMethod.Post, baseAddress + "/api/Book/Add")
                    {
                        Content = new ObjectContent<string>("myBook", new JsonMediaTypeFormatter())
                    }),                   
                    new HttpMessageContent(new HttpRequestMessage(HttpMethod.Get, baseAddress + "/api/Book/GetAll"))
                }
            };

            var batchResponse = client.SendAsync(batchRequest).Result;

            MultipartStreamProvider streamProvider = batchResponse.Content.ReadAsMultipartAsync().Result;
            foreach (var content in streamProvider.Contents)
            {
                var response = content.ReadAsHttpResponseMessageAsync().Result;                
            }
        }
    }
همان طور که می‌دانیم برای ارسال درخواست به سرویس Web Api باید یک نمونه از کلاس HttpRequestMessage وهله سازی شود سازنده‌ی آن به نوع HttpMethod اکشن نظیر (POST یا GET) و آدرس سرویس مورد نظر نیاز دارد. نکته‌ی مهم آن این است که خاصیت Content این درخواست باید از نوع MultipartContent و subType آن نیز باید mixed باشد. در بدنه‌ی آن نیز می‌توان تمام درخواست‌ها را به ترتیب و با استفاده از وهله سازی از کلاس HttpMessageContent تعریف کرد.
برای دریافت پاسخ این گونه درخواست‌ها نیز از متد الحاقی ReadAsMultipartAsync استفاده می‌شود که امکان پیمایش بر بدنه‌ی پیام دریافتی را می‌دهد.


مدیریت ترتیب درخواست ها

شاید این سوال به ذهن شما نیز خطور کرده باشد که ترتیب پردازش این گونه پیام‌ها چگونه خواهد بود؟ به صورت پیش فرض ترتیب اجرای درخواست‌ها حائز اهمیت است. بعنی تا زمانیکه پردازش درخواست اول به اتمام نرسد، کنترل اجرای برنامه، به درخواست بعدی نخواهد رسید که این مورد بیشتر زمانی رخ می‌دهد که قصد دریافت اطلاعاتی را داشته باشید که قبل از آن باید عمل Persist در پایگاه داده اتفاق بیافتد. اما در حالاتی غیر از این می‌توانید این گزینه را غیر فعال کرده تا تمام درخواست‌ها به صورت موازی پردازش شوند که به طور قطع کارایی آن نسبت به حالت قبلی بهینه‌تر است.
برای غیر فعال کردن گزینه‌ی ترتیب اجرای درخواست‌ها، به صورت زیر عمل نمایید:
 config.Routes.MapHttpBatchRoute(
                routeName: "WebApiBatch",
                routeTemplate: "api/$batch",
                batchHandler: new DefaultHttpBatchHandler(GlobalConfiguration.DefaultServer)
                {
                    ExecutionOrder = BatchExecutionOrder.NonSequential
                });
تفاوت آن فقط در مقدار دهی خاصیت ExecutionOrder به صورت NonSequential است.
مطالب
PowerShell 7.x - قسمت پنجم - اسکریپت بلاک و توابع
همانطور که در قسمت قبل اشاره شد، توابع نیز یکی از ویژگی‌های اصلی PowerShell هستند. قبل از بررسی بیشتر توابع بهتر است ابتدا با مفهوم script block آشنا شویم. script blocks به مجموعه‌ایی از دستورات گفته میشود که داخل یک بلاک قرار میگیرند. در واقع هر چیزی داخل {} یک script block محسوب میشود (البته به جز hash tables). به عنوان مثال در کد زیر از یک script block مخصوص، با نام فیلتر استفاده شده است که یک ورودی برای پارامتر FilterScript مربوط به دستور Where-Object میباشد. چیزی که این script block را متمایز میکند، خروجی آن است. به این معنا که خروجی آن باید یک مقدار بولین باشد: 
Get-Process | Where-Object { $_.Name -eq 'Dropbox' }
script blocks را به صورت مستقیم درون command line هم میتوانیم استفاده کنیم. به محض تایپ کردن } و زدن کلید enter، امکان نوشتن اسکریپت‌های چندخطی را درون ترمینال خواهیم داشت. در نهایت با بستن script block و زدن کلید enter، از بلاک خارج خواهیم شد: 
PS /Users/sirwanafifi/Desktop> $block = {
>> $newVar = 10
>> Write-Host $newVar
>> }
با اینکار یک بلاک از کد را داخل متغیری با اسم block ذخیره کرده‌ایم. برای فراخوانی این قطعه کد میتوانیم از یک عملگر مخصوص با نام invocation operator یا call operator استفاده کنیم: 
PS /Users/sirwanafifi/Desktop> & $block
یا حتی میتوانیم از Invoke-Command نیز برای اجرای بلاک استفاده کنیم. همچنین از عملگر & برای فراخوانی یک expression رشته‌ایی نیز میتوان استفاده کرد: 
PS /Users/sirwanafifi/Desktop> & "Get-Process"
البته این نکته را در نظر داشته باشید که & قادر به پارز کردن (parse) یک expression نیست. به عنوان مثال اجرای کد زیر با خطا مواجه خواهد شد (برای حل این مشکل میتوانید بجای آن از Invoke-Expression استفاده کنید که امکان پارز کردن پارامترها را نیز دارد):
PS /Users/sirwanafifi/Desktop> & "1 + 1"
or
PS /Users/sirwanafifi/Desktop> & "Get-Process -Name Slack"

توابع
در قسمت قبل با نحوه ایجاد توابع آشنا شدیم. به این نوع توابع، basic functions گفته میشود و ساده‌ترین نوع توابع در PowerShell هستند. همچنین خیلی محدود نیز میباشند؛ یکسری ورودی/خروجی دارند. برای کنترل بیشتر روی نحوه فراخوانی توابع (به عنوان مثال دریافت ورودی از pipeline و…) باید از advanced functions یا توابع پیشرفته استفاده کنیم. در واقع به محض استفاده از اتریبیوتی با نام [()CmdletBinding] تابع ما تبدیل به یک advanced function خواهد شد. منظور از دریافت ورودی از pipeline این است که بتوانیم خروجی دستورات را به تابع‌مان pipe کنیم اینکار در basic function امکانپذیر نیست: 
Function Add-Something {
    Write-Host "$_ World"
}

"Hello" | Add-Something
اما با کمک advanced functions میتوانیم چنین قابلیتی را داشته باشیم: 
Function Add-Something {
    [CmdletBinding()]
    Param(
        [Parameter(ValueFromPipeline = $true)]
        [string]$Name
    )

    Write-Host "$Name World"
}

"Hello" | Add-Something
یکی دیگر از ویژگی‌های advanced functions امکان استفاده فلگ Verbose حین فراخوانی دستورات میباشد. به عنوان مثال قطعه کد زیر را در نظر بگیرید: 
$API_KEY = "...."

Function Read-WeatherData {
    [CmdletBinding()]
    Param(
        [Parameter(ValueFromPipeline = $true)]
        [string]$CityName
    )

    $Url = "https://api.openweathermap.org/data/2.5/forecast?q=$CityName&cnt=40&appid=$API_KEY&units=metric"
    Try {
        Write-Verbose "Reading weather data for $CityName"
        $Response = Invoke-RestMethod -Uri $Url
        $Response.list | ForEach-Object {
            Write-Verbose "Processing $($_.dt_txt)"
            [PSCustomObject]@{
                City               = $Response.city.name
                DateTime           = [DateTime]::Parse($_.dt_txt)
                Temperature        = $_.main.temp
                Humidity           = $_.main.humidity
                Pressure           = $_.main.pressure
                WindSpeed          = $_.wind.speed
                WindDirection      = $_.wind.deg
                Cloudiness         = $_.clouds.all
                Weather            = $_.weather.main
                WeatherDescription = $_.weather.description
            }
        } | Where-Object { $_.DateTime.Date -eq (Get-Date).Date }
        Write-Verbose "Done processing $CityName"
    }
    Catch {
        Write-Error $_.Exception.Message
    }
}
کاری که تابع فوق انجام میدهد، دریافت دیتای پیش‌بینی وضعیت آب‌وهوای یک شهر است. در حالت عادی فراخوانی تابع فوق پیام‌های Verbose را نمایش نمیدهد. از آنجائیکه تابع فوق یک advanced function است، میتوانیم فلگ Verbose را نیز وارد کنیم. با اینکار به صورت صریح گفته‌ایم که پیام‌های از نوع Verbose را نیز نمایش دهد: 
Read-WeatherData -CityName "London" -Verbose
هر چند این مقدار را همانطور که در قسمت‌های قبلی عنوان شد میتوانیم تغییر دهیم که دیگر مجبور نباشیم با فراخوانی هر تابع، این فلگ را نیز ارسال کنیم. بیشتر دستورات native نیز قابلیت نمایش پیام‌های Verbose را با ارسال همین فلگ در اختیارمان قرار میدهند. بنابراین بهتر است برای امکان مشاهده جزئیات بیشتر حین فراخوانی توابع‌مان از Write-Verbose استفاده کنیم. در ادامه اجزای دیگر توابع را بررسی خواهیم کرد (بیشتر این اجزا درون یک script block نیز قابل استفاده هستند)

کنترل کامل بر روی ورودی‌های توابع
بر روی ورودی‌های یک تابع میتوانیم کنترل نسبتاً کاملی داشتیم باشیم. PowerShell یک مجموعه وسیع از قابلیت‌ها را برای هندل کردن پارامترها و همچنین اعتبارسنجی ورودی‌ها ارائه میدهد. به عنوان مثال میتوانیم یک پارامتر را mandatory کنیم یا اینکه امکان positional binding و غیره را تعیین کنیم. اتریبیوت Parameter در واقع یک وهله از System.Management.Automation.ParameterAttribute میباشد. میتوانید با نوشتن دستور زیر لیستی از خواصی را که میتوانید همراه با این اتریبیوت تعیین کنید، مشاهده کنید: 
PS /> [Parameter]::new()

ExperimentName                  :
ExperimentAction                : None
Position                        : -2147483648
ParameterSetName                : __AllParameterSets
Mandatory                       : False
ValueFromPipeline               : False
ValueFromPipelineByPropertyName : False
ValueFromRemainingArguments     : False
HelpMessage                     :
HelpMessageBaseName             :
HelpMessageResourceId           :
DontShow                        : False
TypeId                          : System.Management.Automation.ParameterAttribute
در ادامه یک مثال از نحوه هندل کردن ورودی‌های یک تابع را بررسی خواهیم کرد. تابع زیر یک لیست از URLها را از کاربر دریافت کرده و یک health check توسط دستور Test-Connection انجام میدهد. در کد زیر پارامتر Websites را با تعدادی اتریبیوت مزین کرده‌ایم. توسط اتریبیوت Parameter تعیین کرده‌ایم که ورودی الزامی است و همچنین مقدار آن میتواند از pipeline نیز دریافت شود. در ادامه توسط ValidatePattern یک عبارت باقاعده را برای بررسی صحیح بودن URL دریافتی نوشته‌ایم. از آنجائیکه ورودی از نوع آرایه‌ایی از string تعریف شده است، این تست برای هر آیتم از آرایه بررسی خواهد شد. برای پارامتر دوم یعنی Count نیز رنج مقداری را که کاربر وارد میکند، حداقل ۳ و حداکثر ۳ انتخاب کرده‌ایم: 
Function Ping-Website {
    [CmdletBinding()]
    Param(
        [Parameter(Mandatory = $true, ValueFromPipeline = $true)]
        [ValidatePattern('^www\..*')]
        [string[]]$Websites,
        [ValidateRange(1, 3)]
        [int]$Count = 3
    )
    $Results = @()
    $Websites | ForEach-Object {
        $Website = $_
        $Result = Test-Connection -ComputerName $Website -Count $Count -Quiet
        $ResultText = $Result ? 'Success' : 'Failed'
        $Results += @{
            Website = $Website
            Result  = $ResultText
        }
        Write-Verbose "The result of pinging $Website is $ResultText"
    }
    $Results | ForEach-Object { 
        $_ | Select-Object @{ Name = "Website"; Expression = { $_.Website }; }, @{ Name = "Result"; Expression = { $_.Result }; }, @{ Name = "Number Of Attempts"; Expression = { $Count }; } 
    }
}
یکی دیگر از اعتبارسنجی‌هایی که میتوانیم برای پارامترهای یک تابع انتخاب کنیم، ValidateScript است. توسط این اتریبیوت میتوانیم یک منطق سفارشی برای اعتبارسنجی مقادیر پارامترها بنویسیم. به عنوان مثال تابع فوق را به گونه‌ایی تغییر خواهیم داد که لیست وب‌سایت‌ها را از طریق یک فایل JSON دریافت کند. میخواهیم قبل از دریافت فایل مطمئن شویم که فایل، به صورت فیزیکی روی دیسک وجود دارد، در غیراینصورت باید یک خطا را به کاربر نمایش دهیم: 
Function Ping-Website {
    [CmdletBinding()]
    Param(
        [Parameter(Mandatory = $true, ValueFromPipeline = $true)]
        [ValidateScript({
                If (-Not ($_ | Test-Path) ) {
                    Throw "File or folder does not exist" 
                }
                If (-Not ($_ | Test-Path -PathType Leaf) ) {
                    Throw "The Path argument must be a file. Folder paths are not allowed."
                }
                If ($_ -NotMatch "(\.json)$") {
                    throw "The file specified in the path argument must be either of type json"
                }
                Return $true
            })]
        [Alias("src", "source", "file")]
        [System.IO.FileInfo]$Path,
        [int]$Count = 1
    )
    $Results = [System.Collections.ArrayList]@()
    $Urls = Get-Content -Path $Path | ConvertFrom-Json
    $Urls | ForEach-Object -Parallel {
        $Website = $_.url
        $Result = Test-Connection -ComputerName $Website -Count $using:Count -Quiet
        $ResultText = $Result ? 'Success' : 'Failed'
        $Item = @{
            Website = $Website
            Result  = $ResultText
        }
        $null = ($using:Results).Add($Item)
    }
    
    $Results | ForEach-Object -Parallel { 
        $_ | Select-Object @{ Name = "Website"; Expression = { $_.Website }; }, @{ Name = "Result"; Expression = { $_.Result }; }, @{ Name = "Number Of Attempts"; Expression = { $using:Count }; } 
    }
}
تابع Ping-Website را جهت بررسی فیچر جدیدی که همراه با دستور ForEach-Object استفاده میشود، تغییر داده‌ایم تا به صورت Parallel عمل کند؛ این قابلیت از نسخه ۷ به بعد به PowerShell اضافه شده است. از آنجائیکه این قابلیت باعث میشود script block مربوط به ForEach-Object درون یک context دیگر با نام runspace اجرا شود. در نتیجه برای دسترسی به متغیرهای بیرون از script block نیاز خواهیم داشت از یک متغیر خودکار تحت‌عنوان using قبل از نام متغیر و بعد از علامت $ استفاده کنیم. همچنین آرایه مثال قبل را نیز به ArrayList تغییر داده‌ایم. زیرا در حالت قبلی امکان تغییر سایز یک آرایه با سایز ثابت را نخواهیم داشت. نکته دیگری که در مورد کد فوق میتوان به آن توجه کرد، نال کردن خروجی متد Add مربوط به آرایه‌ی Results است. همانطور که در قسمت قبل توضیح دادیم، از این تکنیک برای suppress کردن خروجی استفاده میکنیم و چون در اینجا خروجی متد Add یک عدد میباشد، با تکنیک فوق، خروجی را دیگر درون کنسول مشاهده نخواهیم کرد. توسط اتریبیوت Alias نیز نام‌های دیگری را که میتوان برای پارامتر Path حین فراخوانی تابع استفاده کرد، تعیین کرده‌ایم. لیست کامل اتریبیوت‌هایی را که میتوان برای پارامترهای یک تابع تعیین کرد، میتوانید در مستندات PowerShell ببینید. 
نکته: اگر تابع فوق را همراه با فلگ Verbose فراخوانی کنیم، لاگ‌های موردنظر را درون کنسول مشاهده نخواهیم کرد؛ زیرا همانطور که اشاره شد script block درون یک context جدا اجرا میشود و باید متغیرهای خودکار مربوط به Output را مجدداً مقداردهی کنیم:
Function Ping-Website {
    [CmdletBinding()]
    Param(
        # As before
    )
    # As before
    $Urls | ForEach-Object -Parallel {
        $DebugPreference = $using:DebugPreference 
        $VerbosePreference = $using:VerbosePreference 
        $InformationPreference = $using:InformationPreference 
        
        # As before
    }
    
    # As before
}

قابلیت تعریف بلاک‌ها/توابع، به صورت تودرتو  
درون توابع و script block امکان نوشتن بلاک‌های تودرتو را نیز داریم:
$scriptBlock = {
    $logOutput = {
        param($message)
        Write-Host $message
    }

    [int]$someVariable = 10
    $doSomeWork = {
        & $logOutput -message "Some variable value: $someVariable"
    }
    $someVariable = 20

    & $doSomeWork
}
خروجی بلاک فوق  Some variable value: 20 خواهد بود؛ زیرا قبل از فراخوانی doSomeWork مقدار متغیر عددی someVariable را به ۲۰ تغییر داده‌ایم. برای script blocks این امکان را داریم که دقیقاً در همان جایی که بلاک را تعریف میکنیم، یک snapshot تهیه کنیم. در اینحالت خروجی، مقدار Some variable value: 10 خواهد شد: 
$scriptBlock = {
    $logOutput = {
        param($message)
        Write-Host $message
    }

    [int]$someVariable = 10
    $doSomeWork = {
        & $logOutput -message "Some variable value: $someVariable"
    }.GetNewClosure()
    $someVariable = 20

    & $doSomeWork
}
یکسری بلاک‌های ویژه نیز درون توابع و script blockها میتوانیم بنویسیم که اصطلاحاً به name blocks معروف هستند:
begin
process
end
dynamicparam
درون یک تابع اگر هیچکدام از بلاک‌های فوق استفاده نشود، به صورت پیش‌فرض بدنه تابع، درون بلاک end قرار خواهد گرفت. بلاک begin قبل از شروع pipeline اجرا میشود. process به ازای هر آیتم pipe شده اجرا خواهد شد. end نیز در پایان اجرا میشود. به عنوان مثال تابع زیر را در نظر بگیرید:
function Show-Pipeline {
    begin { 
        Write-Host "Pipeline start" 
    }
    process { 
        Write-Host  "Pipeline process $_" 
    }
    end { 
        Write-Host  "Pipeline end $_" 
    }
}
در ادامه یکسری آیتم را به ورودی این تابع pipe خواهیم کرد:
PS /> 1..2 | Show-Pipeline                                   
Pipeline start 
Pipeline process 1
Pipeline process 2
Pipeline end 2
همانطور که مشاهده میکنید، به ازای هر آیتم pipe شده، یکبار بلاک process اجرا شده است. همچنین برای دسترسی به مقدار آیتم pipe شده نیز از متغیر خودکار _$ استفاده کرده‌ایم (PSItem$ نیز به همین متغیر اشاره دارد).

با توجه به توضیحات named blockهای فوق، اکنون اگر بخواهیم نسخه اول تابع Ping-Website را با pipe کردن یک آرایه فراخوانی کنیم، خروجی که در کنسول نمایش داده خواهد شد، تنها آیتم آخر از آرایه خواهد بود:
PS /> "www.google.com", "www.yahoo.com" | Ping-Website                 

Website       Result  Number Of Attempts
-------       ------  ------------------
www.yahoo.com Success                  3
دلیل آن نیز این است که به صورت صریح کدها را درون بلاک process ننوشته بودیم. همانطور که عنوان شد، در حالت پیش‌فرض، بدنه توابع درون بلاک end قرار خواهند گرفت و تنها یکبار اجرا خواهند شد. بنابراین:
Function Ping-Website {
    [CmdletBinding()]
    Param(
        # As before
    )
    process {
        # As before
    }
}
اینبار اگر تابع را مجدداً فراخوانی کنیم، خروجی مطلوب را نمایش خواهد داد:
PS /> "www.google.com", "www.yahoo.com" | Ping-Website

Website        Result  Number Of Attempts
-------        ------  ------------------
www.google.com Success                  3
www.yahoo.com  Success                  3

بلاک dynamicparam
از این بلاک برای تعریف پارامترهای داینامیک که به صورت on the fly نیاز هست ایجاد شوند، استفاده میشود. برای درک بهتر آن فرض کنید میخواهیم تابعی را بنویسیم که امکان خواندن یک فایل CSV را به ما میدهد. تا اینجای کار توسط Import-CSV به یک خط دستور قابل انجام است. اما فرض کنید میخواهیم به کاربر این امکان را بدهیم که یک ستون موردنظر از فایل را مشاهده کند. همچنین میخواهیم یک اعتبارسنجی هم روی نام ستونی که کاربر قرار است وارد کند نیز داشته باشیم. به عنوان مثال یک فایل CSV با ستون‌های name, lname, age داریم و کاربر میخواهد تنها ستون اول یک name را واکشی کند:
PS /> Read-Csv ./users.csv -Columns name
برای اینکار میتوانیم با کمک dynamic param یک پارامتر را در زمان اجرا ایجاده کرده و مقادیری را که کاربر برای ستون‌ها مجاز است وارد کند، براساس هدر فایل CSV تنظیم کنیم:
using namespace System.Management.Automation
Function Read-Csv {
    Param (
        [Parameter(Mandatory = $true, Position = 0)]
        [string]$Path
    )
    DynamicParam {
        $firstLine = Get-Content $Path | Select-Object -First 1
        [String[]]$headers = $firstLine -split ', '
        $parameters = [RuntimeDefinedParameterDictionary]::new()
        $parameter = [RuntimeDefinedParameter]::new(
            'Columns', [String[]], [Attribute[]]@(
                [Parameter]@{ Mandatory = $false; Position = 1 }
                [ValidateSet]::new($headers)
            )
        )
        $parameters.Add($parameter.Name, $parameter) 
        Return $parameters
    }
    Begin {
        $csvContent = Import-Csv $Path
        If ($PSBoundParameters.ContainsKey('Columns')) {
            $columns = $PSBoundParameters['Columns']
            $csvContent | Select-Object -Property $columns
        }
        Else {
            $csvContent
        }
    }
}
درون کنسول PowerShell هم یک IntelliSense برای مقادیر مجاز نمایش داده خواهد شد: