مطالب
ASP.NET MVC #19

مروری بر امکانات Caching اطلاعات در ASP.NET MVC

در برنامه‌های وب، بالاترین حد کارآیی برنامه‌ها از طریق بهینه سازی الگوریتم‌ها حاصل نمی‌شود، بلکه با بکارگیری امکانات Caching سبب خواهیم شد تا اصلا کدی اجرا نشود. در ASP.NET MVC این هدف از طریق بکارگیری فیلتری به نام OutputCache میسر می‌گردد:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، OutputCache را به یک اکشن متد یا حتی به یک کنترلر نیز می‌توان اعمال کرد. به این ترتیب HTML نهایی حاصل از View متناظر با اکشن متد جاری فراخوانی شده، Cache خواهد شد. سپس زمانیکه درخواست بعدی به سرور ارسال می‌شود، نتیجه دریافت شده، همان اطلاعات Cache شده قبلی است و عملا در سمت سرور کدی اجرا نخواهد شد. در اینجا توسط پارامتر Duration، مدت زمان معتبر بودن کش حاصل، برحسب ثانیه مشخص می‌شود. VaryByParam مشخص می‌کند که اگر متدی پارامتری را دریافت می‌کند، آیا باید به ازای هر مقدار دریافتی، مقادیر کش شده متفاوتی ذخیره شوند یا خیر. در اینجا چون متد Index پارامتری ندارد، از مقدار none استفاده شده است.


مثال یک
یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس کنترلر جدید Home را نیز به آن اضافه نمائید:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index()
{
ViewBag.ControllerTime = DateTime.Now;
return View();
}
}
}

همچنین کدهای View متد Index را نیز به نحو زیر تغییر دهید:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>
<p>@ViewBag.ControllerTime</p>
<p>@DateTime.Now</p>

در اینجا نمایش دو زمان دریافتی از کنترلر و زمان محاسبه شده در View را مشاهده می‌کنید. هدف این است که بررسی کنیم آیا فیلتر OutputCache بر روی این دو مقدار تاثیری دارد یا خیر.
برنامه را اجرا نمائید. سپس چند بار صفحه را Refresh کنید. مشاهده خواهید کرد که هر دو زمان یاد شده تا 60 ثانیه، تغییری نخواهند کرد و حاصل نهایی از Cache خواهنده می‌شود.
کاربرد یک چنین حالتی برای مثال نمایش اطلاعات بازدیدهای یک سایت است. نباید به ازای هر کاربر وارد شده به سایت، یکبار به بانک اطلاعاتی مراجعه کرد و آمار جدیدی را تهیه نمود. یا برای نمونه اگر جایی قرار است اطلاعات وضعیت آب و هوا نمایش داده شود، بهتر است این اطلاعات، مثلا هر نیم ساعت یکبار به روز شود و نه به ازای هر بازدید جدید از سایت، توسط صدها بازدید کننده همزمان. یا برای مثال کش کردن خروجی فید RSS یک بلاگ به مدت چند ساعت نیز ایده خوبی است. از این لحاظ که اگر اطلاعات بلاگ شما روزی یکبار به روز می‌شود، نیازی نیست تا به ازای هر برنامه فیدخوان، یکبار اطلاعات از بانک اطلاعاتی دریافت شده و پروسه رندر نهایی فید صورت گیرد. منوهای پویای یک سایت نیز در همین رده قرار می‌گیرند. دریافت اطلاعات منوهای پویای سایت به ازای هر درخواست رسیده کاربری جدید، کار اشتباهی است. این اطلاعات نیز باید کش شوند تا بار سرور کاهش یابد. البته تمام این‌ها زمانی میسر خواهند شد که اطلاعات سمت سرور کش شوند.


مثال دو
همان مثال قبلی را در اینجا جهت بررسی پارامتر VaryByParam به نحو زیر تغییر می‌دهیم:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "none")]
public ActionResult Index(string parameter)
{
ViewBag.Msg = parameter ?? string.Empty;
ViewBag.ControllerTime = DateTime.Now;
return View();
}
}
}


در اینجا یک پارامتر به متد Index اضافه شده است. مقدار آن به ViewBag.Msg انتساب داده شده و سپس در View ، در بین تگ‌های h2 نمایش داده خواهد شد. همچنین یک فرم ساده هم جهت ارسال parameter به متد Index اضافه شده است:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>@ViewBag.Msg</h2>

<p>@ViewBag.ControllerTime</p>
<p>@DateTime.Now</p>

@using (Html.BeginForm())
{
@Html.TextBox("parameter")
<input type="submit" />
}

اکنون برنامه را اجرا کنید. در TextBox نمایش داده شده یکبار مثلا بنویسید Test1 و فرم را به سرور ارسال نمائید. سپس مقدار Test2 را وارد کرده و ارسال نمائید. در بار دوم، خروجی صفحه همانند زمانی است که مقدار Test1 ارسال شده است. علت این است که مقدار VaryByParam به none تنظیم شده است و صرفنظر از ورودی کاربر، همان اطلاعات کش شده قبلی بازگشت داده خواهد شد. برای رفع این مشکل، متد Index را به نحو زیر تغییر دهید، به طوریکه مقدار VaryByParam به نام پارامتر متد جاری اشاره کند:

[OutputCache(Duration = 60, VaryByParam = "parameter")]
public ActionResult Index(string parameter)

در ادامه مجددا برنامه را اجرا کنید. اکنون یکبار مقدار Test1 را به سرور ارسال کنید. سپس مقدار Test2 را ارسال نمائید. مجددا همین دو مرحله را با مقادیر Test1 و Test2 تکرار کنید. مشاهده خواهید کرد که اینبار اطلاعات بر اساس مقدار پارامتر ارسالی کش شده است.



تنظیمات متفاوت OutputCache

الف) VaryByParam : اگر مساوی none قرار گیرد، همواره همان مقدار کش شده قبلی نمایش داده می‌شود. اگر مقدار آن به نام پارامتر خاصی تنظیم شود، اطلاعات کش شده بر اساس مقادیر متفاوت پارامتر دریافتی، متفاوت خواهند بود. در اینجا پارامترهای متفاوت را با یک «,» می‌توان از هم جدا ساخت. اگر تعداد پارامترها زیاد است می‌توان مقدار VaryByParam را مساوی با * قرار داد. در این حالت به ازای مقادیر متفاوت دریافتی پارامترهای مختلف، اطلاعات مجزایی در کش قرار خواهد گرفت. این روش آخر آنچنان توصیه نمی‌شود چون سربار بالایی دارد و حجم بالایی از اطلاعات بر اساس پارامترهای مختلف، باید در کش قرار گیرند.
ب) Location : مکان قرارگیری اطلاعات کش شده را مشخص می‌کند. مقدار آن نیز بر اساس یک enum به نام OutputCacheLocation مشخص می‌گردد. در این حالت برای مثال می‌توان مکان‌های Server، Client و ServerAndClient را مقدار دهی نمود. مقدار Downstream به معنای کش شدن اطلاعات بر روی پروکسی سرورهای بین راه و یا مرورگرها است. پیش فرض آن Any است که ترکیبی از Server و Downstream می‌باشد.
اگر قرار است اطلاعات یکسانی به تمام کاربران نمایش داده شود، مثلا محتوای لیست یک منوی پویا،‌ محل قرارگیری اطلاعات کش باید سمت سرور باشد. اگر نیاز است به ازای هر کاربر محتوای اطلاعات کش شده متفاوت باشد، بهتر است محل سمت کلاینت را مقدار دهی نمود.
ج) VaryByHeader : اطلاعات، بر اساس هدرهای مشخص شده، کش می‌شوند. برای مثال مرسوم است که از Accept-Language در اینجا استفاده شود تا اطلاعات مثلا فرانسوی کش شده، به کاربر آلمانی تحویل داده نشود.
د) VaryByCustom :‌ در این حالت نام یک متد استاتیک تعریف شده در فایل global.asax.cs باید مشخص گردد. توسط این متد کلید رشته‌ای اطلاعاتی که قرار است کش شود، بازگشت داده خواهد شد.
ه) SqlDependency : در این حالت اطلاعات تا زمانیکه تغییری در جداول بانک اطلاعاتی SQL Server صورت نگیرد، کش خواهد شد.
و) Nostore : به پروکسی سرورهای بین راه و همچنین مرورگرها اطلاع می‌دهد که اطلاعات را نباید کش کنند. اگر قسمت اعتبار سنجی این سری را به خاطر داشته باشید، چنین تعریفی در قسمت Remote validation بکارگرفته شد:

[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]  

و یا می‌توان برای اینکار یک فیلتر سفارشی را نیز تهیه کرد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication16.Helper
{
/// <summary>
/// Adds "Cache-Control: private, max-age=0" header,
/// ensuring that the responses are not cached by the user's browser.
/// </summary>
public class NoCachingAttribute : ActionFilterAttribute
{
public override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)
{
base.OnActionExecuted(filterContext);
filterContext.HttpContext.Response.CacheControl = "private";
filterContext.HttpContext.Response.Cache.SetMaxAge(TimeSpan.FromSeconds(0));
}
}
}

کار این فیلتر اضافه کردن هدر «Cache-Control: private, max-age=0» به Response است.


استفاده از فایل Web.Config برای معرفی تنظیمات Caching

یکی دیگر از تنظیمات ویژگی OutputCache، پارامتر CacheProfile است که امکان تنظیم آن در فایل web.config نیز وجود دارد. برای نمونه تنظیمات زیر را به قسمت system.web فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کنید:


<system.web>
<caching>
<outputCacheSettings>
<outputCacheProfiles>
<add name="Aggressive" location="ServerAndClient" duration="300"/>
<add name="Mild" duration="100" location="Server" />
</outputCacheProfiles>
</outputCacheSettings>
</caching>

سپس مثلا برای استفاده از پروفایلی به نام Aggressive، خواهیم داشت:

[OutputCache(CacheProfile = "Aggressive", VaryByParam = "parameter")]
public ActionResult Index(string parameter)


استفاده از ویژگی به نام donut caching

تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که OutputCache، کل خروجی یک View را بر اساس پارامترهای مختلفی که دریافت می‌کند، کش خواهد کرد. در این بین اگر بخواهیم تنها قسمت کوچکی از صفحه کش نشود چه باید کرد؟ برای حل این مشکل قابلیتی به نام cache substitution که به donut caching هم معروف است (چون آن‌را می‌توان به شکل یک donut تصور کرد!) در ASP.NET MVC قابل استفاده است.

@{ Response.WriteSubstitution(ctx => DateTime.Now.ToShortTimeString()); }

همانطور که ملاحظه می‌کنید برای تعریف یک چنین اطلاعاتی باید از متد Response.WriteSubstitution در یک view استفاده کرد. در این مثال، نمایش زمان جاری معرفی شده، صرف نظر از وضعیت کش صفحه جاری، کش نخواهد شد.

عکس آن هم ممکن است. فرض کنید که صفحه جاری شما از سه partial view تشکیل شده است. هر کدام از این partial viewها نیز مزین به OutpuCache هستند. اما صفحه اصلی درج کننده اطلاعات این سه partial view فاقد ویژگی Output کش است. در این حالت تنها اطلاعات این partial viewها کش خواهند شد و سایر قسمت‌های صفحه با هر بار درخواست از سرور، مجددا بر اساس اطلاعات جدید به روز خواهند شد. حالت توصیه شده نیز همین مورد است و متد Response.WriteSubstitution را صرفا جهت اطلاعات عمومی درنظر داشته باشید.


استفاده از امکانات Data Caching به صورت مستقیم

مطالبی که تا اینجا عنوان شدند به کش کردن اطلاعات Response اختصاص داشتند. اما امکانات Caching موجود، به این مورد خلاصه نشده و می‌توان اطلاعات و اشیاء را نیز کش کرد. برای مثال اطلاعات «با سطح دسترسی عمومی» دریافتی از بانک اطلاعاتی توسط یک کوئری را نیز می‌توان کش کرد. جهت انجام اینکار می‌توان از متدهای HttpRuntime.Cache.Insert و یا HttpContext.Cache.Insert استفاده کرد. استفاده از HttpContext.Cache.Insert حین نوشتن Unit tests دردسر کمتری دارد و mocking آن ساده است؛ از این جهت که بر اساس HttpContextBase تعریف شده‌است.
در ادامه یک کلاس کمکی نوشتن اطلاعات در cache و سپس بازیابی آن‌را ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;

namespace MvcApplication16.Helper
{
public static class CacheManager
{
public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
{
if (data == null) return;
httpContext.Cache.Add(
key,
data,
null,
DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
TimeSpan.Zero,
CacheItemPriority.AboveNormal,
null);
}

public static T CacheRead<T>(this HttpContextBase httpContext, string key)
{
var data = httpContext.Cache[key];
if (data != null)
return (T)data;
return default(T);
}

public static void InvalidateCache(this HttpContextBase httpContext, string key)
{
httpContext.Cache.Remove(key);
}
}
}

و برای استفاده از آن در یک اکشن متد، ابتدا نیاز است فضای نام این کلاس تعریف شود و سپس برای نمونه متد HttpContext.CacheInsert در دسترس خواهد بود. HttpContext یکی از خواص تعریف شده در شیء کنترلر است که با ارث بری کنترلرها از آن، همواره در دسترس می‌باشد.
در اینجا برای نمونه اطلاعات یک لیست جنریک دریافتی از بانک اطلاعاتی را مثلا 10 دقیقه (بسته به پارامتر durationMinutes آن) می‌توان کش کرد و سپس توسط متد CacheRead آن‌را دریافت نمود. اگر متد CacheRead نال برگرداند به معنای خالی بودن کش است. بنابراین یکبار اطلاعات را از بانک اطلاعاتی دریافت نموده و سپس آن‌را کش خواهیم کردیم.
البته هستند ORMهایی که یک چنین کارهایی را به صورت توکار پشتیبانی کنند. به مکانیزم آن، Second level cache هم گفته می‌شود؛ به علاوه امکان استفاده از پروایدرهای دیگری را بجز کش IIS برای ذخیره سازی موقتی اطلاعات نیز فراهم می‌کنند.
همچنین باید دقت داشت این اعداد مدت زمان، هیچگونه ضمانتی ندارند. اگر IIS احساس کند که با کمبود منابع مواجه شده است، به سادگی شروع به حذف اطلاعات موجود در کش خواهد کرد.


نکته امنیتی مهم!
به هیچ عنوان از OutputCache در صفحاتی که نیاز به اعتبار سنجی دارند، استفاده نکنید و به همین جهت در قسمت کش کردن اطلاعات، بر روی «اطلاعاتی با سطح دسترسی عمومی» تاکید شد.
فرض کنید کارمندی به صفحه مشاهده فیش حقوقی خودش مراجعه کرده است. این ماه هم اضافه حقوق آنچنانی داشته است. شما هم این صفحه را به مدت سه ساعت کش کرده‌اید. آیا می‌توانید تصور کنید اگر همین گزارش کش شده با این اطلاعات، به سایر کارمندان نمایش داده شود چه قشقرقی به پا خواهد شد؟!
بنابراین هیچگاه اطلاعات مخصوص به یک کاربر اعتبار سنجی شده را کش نکنید و «تنها» اطلاعاتی نیاز به کش شدن دارند که عمومی باشند. برای مثال لیست آخرین اخبار سایت؛ لیست آخرین مدخل‌های فید RSS سایت؛ لیست اطلاعات منوی عمومی سایت؛ لیست تعداد کاربران مراجعه کننده به سایت در طول یک روز؛ گزارش آب و هوا و کلیه اطلاعاتی با سطح دسترسی عمومی که کش شدن آن‌ها مشکل ساز نباشد.
به صورت خلاصه هیچگاه در کدهای شما چنین تعریفی نباید مشاهده شود:
[Authorize]
[OutputCache(Duration = 60)]
public ActionResult Index()




مطالب
دانلود مجوز SSL یک سایت HTTPS
اگر به مرورگرها دقت کرده باشید، امکان نمایش SSL Server Certificate یک سایت استفاده کننده از پروتکل HTTPS را دارند. برای مثال در فایرفاکس اگر به خواص یک صفحه مراجعه کنیم، در برگه امنیت آن، امکان مشاهده جزئیات مجوز SSL سایت جاری فراهم است:



سؤال: چگونه می‌توان این مجوزها را با کدنویسی دریافت یا تعیین اعتبار کرد؟

قطعه کد زیر، نحوه دریافت مجوز SSL یک سایت را نمایش می‌دهد:
using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using System.Net;
using System.Security.Cryptography.X509Certificates;

namespace DownloadCerts
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            // صرفنظر از خطاهای احتمالی مجوز
            ServicePointManager.ServerCertificateValidationCallback = delegate { return true; };

            var url = "https://pdfreport.codeplex.com";
            var request = WebRequest.Create(url) as HttpWebRequest;
            request.Method = WebRequestMethods.Http.Head;
            using (var response = request.GetResponse())
            { /* در اینجا مجوز، در صورت وجود دریافت شده */  }

            if (request.ServicePoint.Certificate == null)
                return;

            // ذخیره سازی مجوز در فایل
            var cert = new X509Certificate2(request.ServicePoint.Certificate);
            Console.WriteLine("Expiration Date: {0}", cert.GetExpirationDateString());
            var data = cert.Export(X509ContentType.Cert);
            File.WriteAllBytes("site.cer", data);

            Process.Start(Environment.CurrentDirectory);
        }
    }
}
ممکن است مجوز یک سایت معتبر نباشد. کلاس WebRequest در حین مواجه شدن با یک چنین سایت‌هایی، یک WebException را صادر می‌کند. از این جهت که می‌خواهیم حتما این مجوز را دریافت کنیم، بنابراین در ابتدای کار، ServerCertificateValidation را غیرفعال می‌کنیم.
سپس یک درخواست ساده را به آدرس سرور مورد نظر ارسال می‌کنیم. پس از پایان درخواست، خاصیت request.ServicePoint.Certificate با مجوز SSL یک سایت مقدار دهی شده است. در ادامه نحوه ذخیره سازی این مجوز را با فرمت cer مشاهده می‌کنید.


مطالب
مدیریت محل اعمال Google analytics در ASP.NET MVC
ذخیره سازی اطلاعات بازدیدهای کاربران، در طول زمان حجم بالایی از بانک اطلاعاتی را به خود اختصاص خواهد داد؛ به علاوه کند شدن کوئری‌های مرتبط با آن، به همراه مصرف بالای منابع سیستم. به همین جهت اکثر سایت‌ها از Google analytics برای مدیریت جمع آوری بازدیدهای کاربران خود استفاده می‌کنند و این ابزار واقعا عالی و حرفه‌ای طراحی شده و پیاده سازی همانند آن شاید در حد یک پروژه‌ی‌ چندساله باشد.
اضافه کردن Google analytics به یک سایت، بسیار ساده است. در آن ثبت نام می‌کنید؛ سپس آدرس دومین خود را وارد کرده و یک قطعه کد جاوا اسکریپتی را دریافت خواهید کرد که باید به انتهای تمام صفحات سایت خود اضافه نمائید و ... همین.
اضافه کردن این کد در ASP.NET MVC می‌تواند در فایل layout یا همان master page سایت انجام شود تا به صورت خودکار به تمام صفحات اعمال گردد.

مشکل!
من نمی‌خواهم که صفحات غیرعمومی سایت نیز دارای کدهای Google analytics باشند و بی‌جهت Google به این‌جاها نیز سرکشی زاید کند! چکار باید کرد؟
احتمالا عنوان می‌کنید که باید یک if و else به همراه آرایه‌ای از نام‌ها و آدرس‌های صفحات غیرعمومی سایت تهیه کرد و بر این اساس کدهای Google analytics را در master page درج کرد یا خیر.
بله. این روش کار می‌کنه ولی بهینه نیست و همچنین نگهداری آن در طول زمان مشکل است. سایت توسعه خواهد یافت، صفحات غیرعمومی بیشتر خواهند شد و ممکن است در این بین فراموش شود که کدهای مرتبط به روز شوند.

روش بهتر:
آیا می‌توان در یک View مشخص کرد که فیلتر Authorize در اکشن متد متناظری که آن‌را رندر کرده است بکار گرفته شده است یا خیر؟
صفحات غیرعمومی سایت در ASP.NET MVC با فیلتر Authorize محافظت می‌شوند. این فیلتر را می‌توان به کل یک کنترلر اعمال کرد تا به تمام اکشن متدهای آن اعمال شود؛ یا فقط به یک اکشن متد خاص که Viewایی خاص را رندر می‌کند.

نحوه پیاده سازی تشخیص وجود فیلتر Authorize را در یک View رندر شده، در متد کمکی زیر می‌توان مشاهده کرد:
@helper IncludeGoogleAnalytics(WebViewPage page)
    {
        var controller = page.ViewContext.Controller;
        var controllerHasAuthorizeAttribute = controller.GetType().GetCustomAttributes(typeof(AuthorizeAttribute), true).Any();
        var currentActionName = page.ViewContext.Controller.ValueProvider.GetValue("action").RawValue.ToString();
        var actionHasAuthorizeAttribute = controller.GetType().GetMethods()
                                                    .Where(x => x.Name == currentActionName &&
                                                                x.GetCustomAttributes(typeof(AuthorizeAttribute), true).Any())                                                    
                                                    .Any();
        if (!controllerHasAuthorizeAttribute && !actionHasAuthorizeAttribute)
        {
            string trackingId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleAnalyticsID"];
    <script type="text/javascript">
        var _gaq = _gaq || [];
        _gaq.push(['_setAccount', '@trackingId']);
        _gaq.push(['_trackPageview']);
        (function () {
            var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true;
            ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js';
            var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s);
        })();    
    </script>
        }

  توضیحات:
این متد در فایلی به نام HtmlUtils قرار گرفته در پوشه app_code تعریف شده است و بکارگیری آن در یک فایل master page به نحو زیر خواهد بود:
@HtmlUtils.IncludeGoogleAnalytics(this)

در این متد به کمک خاصیت page.ViewContext.Controller می‌توان به کنترلری که در حال رندر کردن View جاری است دسترسی یافت. اکنون که به کنترلر دسترسی داریم، به کمک Reflection، ویژگی‌ها یا Attributes آن‌را یافته و بررسی می‌کنیم که آیا دارای AuthorizeAttribute است یا خیر. بر این اساس می‌توان تصمیم گرفت که آیا View در حال نمایش عمومی است یا خصوصی. اگر عمومی بود، کدهای اسکریپتی Google analytics به صورت خودکار به صفحه تزریق می‌شوند.
همچنین در اینجا فرض بر این است که Id منتسب به دومین جاری در کلیدی به نام GoogleAnalyticsID در فایل کانفیگ برنامه در قسمت app settings آن تعریف شده است.
 
مطالب
غیرمعتبر کردن توکن و یا کوکی سرقت شده در برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core
چند روز قبل، یکی از کانال‌های فنی معروف یوتیوب با بیش از 15 میلیون مشترک، هک و پاک شد! که داستان آن‌را در اینجا می‌توانید پیگیری کنید. در این هک، مهاجم در سعی اول، پیشنهاد پشتیبانی مالی از شبکه را داده و در ایمیل دوم، پس از جلب اعتماد اولیه، یک فایل به ظاهر PDF مفاد قرارداد را ارسال کرده که با کلیک بر روی آن، تمام کوکی‌های یوتیوب مالک کانال، سرقت و مورد سوء استفاده قرار گرفته! در یک چنین حالتی، مهم نیست که شما اعتبارسنجی دو مرحله‌ای را فعال کرده‌اید و یا از بهترین روش‌های رمزنگاری برای امن کردن اطلاعات کوکی و یا توکن خود استفاده کرده‌اید، همینقدر که اصل محتوای کوکی و یا توکن شما در اختیار شخص دیگری قرار گیرد، می‌تواند بدون نیاز به لاگین و دانستن کلمه‌ی عبور شما، بجای شما وارد سیستم شده و تغییرات دلخواهی را اعمال کند!
بنابراین سؤال اینجاست که ما (توسعه دهندگان) چگونه می‌توانیم یک چنین حملاتی را مشکل‌تر کنیم؟ در این مطلب روشی را در جهت سعی در غیرمعتبر کردن توکن‌ها و یا کوکی‌های سرقت شده، در برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core بررسی خواهیم کرد.


توسعه‌ی یک سرویس تشخیص مرورگر و سیستم عامل شخص وارد شده‌ی به سیستم

یکی از روش‌های غیرممکن کردن یک چنین حملاتی، درج مشخصات سیستم عامل و مرورگر شخص وارد شده‌ی به سیستم، در کوکی و همچنین توکن صادر شده‌ی حاصل از اعتبارسنجی موفق است. سپس زمانیکه قرار است از اطلاعات این کوکی و یا توکن در برنامه استفاده شود، این اطلاعات را با اطلاعات درخواست جاری کاربر مقایسه کرده و در صورت عدم تطابق، درخواست او را برگشت می‌زنیم. برای مثال اگر عملیات لاگین، در ویندوز انجام شده و اکنون توکن و یا کوکی حاصل، در سیستم عامل اندروید در حاصل استفاده‌است، یعنی ... این عملیات مشکوک است و باید خاتمه یابد و کاربر باید مجبور به لاگین مجدد شود و نه اعتبارسنجی خودکار بدون زحمت!
برای این منظور می‌توان از کتابخانه‌ی UA-Parser استفاده کرد و توسط آن سرویس زیر را توسعه داد:
using System.Security.Claims;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Net.Http.Headers;
using UAParser;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.Services;

/// <summary>
///     To invalidate an old user's token from a new device
/// </summary>
public class DeviceDetectionService : IDeviceDetectionService
{
    private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
    private readonly ISecurityService _securityService;

    public DeviceDetectionService(ISecurityService securityService, IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
    {
        _securityService = securityService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(securityService));
        _httpContextAccessor = httpContextAccessor ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpContextAccessor));
    }

    public string GetCurrentRequestDeviceDetails() => GetDeviceDetails(_httpContextAccessor.HttpContext);

    public string GetDeviceDetails(HttpContext context)
    {
        var ua = GetUserAgent(context);
        if (ua is null)
        {
            return "unknown";
        }

        var client = Parser.GetDefault().Parse(ua);
        var deviceInfo = client.Device.Family;
        var browserInfo = $"{client.UA.Family}, {client.UA.Major}.{client.UA.Minor}";
        var osInfo = $"{client.OS.Family}, {client.OS.Major}.{client.OS.Minor}";
        //TODO: Add the user's IP address here, if it's a banking system.
        return $"{deviceInfo}, {browserInfo}, {osInfo}";
    }

    public string GetDeviceDetailsHash(HttpContext context) =>
        _securityService.GetSha256Hash(GetDeviceDetails(context));

    public string GetCurrentRequestDeviceDetailsHash() => GetDeviceDetailsHash(_httpContextAccessor.HttpContext);

    public string GetCurrentUserTokenDeviceDetailsHash() =>
        GetUserTokenDeviceDetailsHash(_httpContextAccessor.HttpContext?.User.Identity as ClaimsIdentity);

    public string GetUserTokenDeviceDetailsHash(ClaimsIdentity claimsIdentity)
    {
        if (claimsIdentity?.Claims == null || !claimsIdentity.Claims.Any())
        {
            return null;
        }

        return claimsIdentity.FindFirst(ClaimTypes.System)?.Value;
    }

    public bool HasCurrentUserTokenValidDeviceDetails() =>
        HasUserTokenValidDeviceDetails(_httpContextAccessor.HttpContext?.User.Identity as ClaimsIdentity);

    public bool HasUserTokenValidDeviceDetails(ClaimsIdentity claimsIdentity) =>
        string.Equals(GetCurrentRequestDeviceDetailsHash(), GetUserTokenDeviceDetailsHash(claimsIdentity),
                      StringComparison.Ordinal);

    private static string GetUserAgent(HttpContext context)
    {
        if (context is null)
        {
            return null;
        }

        return context.Request.Headers.TryGetValue(HeaderNames.UserAgent, out var userAgent)
                   ? userAgent.ToString()
                   : null;
    }
}
توضیحات:
اصل کار این سرویس در متد زیر رخ می‌دهد:
    public string GetDeviceDetails(HttpContext context)
    {
        var ua = GetUserAgent(context);
        if (ua is null)
        {
            return "unknown";
        }

        var client = Parser.GetDefault().Parse(ua);
        var deviceInfo = client.Device.Family;
        var browserInfo = $"{client.UA.Family}, {client.UA.Major}.{client.UA.Minor}";
        var osInfo = $"{client.OS.Family}, {client.OS.Major}.{client.OS.Minor}";
        //TODO: Add the user's IP address here, if it's a banking system.
        return $"{deviceInfo}, {browserInfo}, {osInfo}";
    }
در اینجا با استفاده از کتابخانه‌ی UA-Parser، سعی می‌کنیم تا جزئیات مرورگر و سیستم عامل شخص را تهیه کنیم. سپس در قسمت دیگری از این سرویس، این اطلاعات را هش می‌کنیم. از این جهت که هم حجم آن کاهش یابد و بی‌جهت کوکی و یا توکن ما را حجیم نکند و هم بررسی محتوای آن جهت شبیه سازی آن، غیرممکن شود. هر مشخصات دریافتی در حین لاگین، همواره یک هش مشخص و یکتا را دارد. به همین جهت متدهای هش کردن اطلاعات را هم در اینجا مشاهده می‌کنید. به علاوه‌ی متد HasUserTokenValidDeviceDetails که کار آن، دریافت Claim مرتبط با این اطلاعات، از کوکی و یا توکن جاری و مقایسه‌ی آن با اطلاعات Http Request جاری است. اگر این دو یکی نبودند، یعنی احتمال سوء استفاده‌ی از اطلاعات شخص، وجود دارد.


اضافه کردن اطلاعات مشخصات دستگاه کاربر به کوکی و یا توکن او

همانطور که عنوان شد، در متد HasUserTokenValidDeviceDetails، ابتدا مشخصات دستگاه موجود در کوکی و یا توکن دریافتی، استخراج می‌شود. به همین جهت نیاز است این مشخصات را دقیقا در حین لاگین موفق، به صورت یک Claim جدید، برای مثال از نوع ClaimTypes.System به مجموعه‌ی Claims کاربر اضافه کرد:
new(ClaimTypes.System, _deviceDetectionService.GetCurrentRequestDeviceDetailsHash(),
ClaimValueTypes.String, _configuration.Value.Issuer),


یکپارچه کردن DeviceDetectionService با اعتبارسنج‌های کوکی‌ها و توکن‌ها

پس از افزودن مشخصات سیستم کاربر وارد شده‌ی به سیستم، به صورت یک Claim جدید به توکن‌ها، روش اعتبارسنجی اطلاعات موجود در توکن رسیده، در رخ‌داد گردان OnTokenValidated است که امکان دسترسی به HttpContext و محتوای توکن را میسر می‌کند:
.AddJwtBearer(cfg =>
{
      cfg.Events = new JwtBearerEvents
      {
           OnTokenValidated = context =>
           {
               var tokenValidatorService = context.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<ITokenValidatorService>();
              return tokenValidatorService.ValidateAsync(context);
           },
       };
  });
و یا اگر از کوکی‌ها استفاده می‌کنید، معادل آن به صورت زیر است:
.AddCookie(options =>
{
    options.Events = new CookieAuthenticationEvents
    {
       OnValidatePrincipal = context =>
       {
         var cookieValidatorService = context.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<ICookieValidatorService>();
         return cookieValidatorService.ValidateAsync(context);
       }
    };
});

در کل تمام تغییرات مورد نیاز مرتبط را جهت یک برنامه‌ی تولید کننده‌ی JWT در اینجا و برای یک برنامه‌ی مبتنی بر کوکی‌ها در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
Globalization در ASP.NET MVC - قسمت دوم

به‌روزرسانی فایلهای Resource در زمان اجرا

یکی از ویژگیهای مهمی که در پیاده سازی محصول با استفاده از فایلهای Resource باید به آن توجه داشت، امکان بروز رسانی محتوای این فایلها در زمان اجراست. از آنجاکه احتمال اینکه کاربران سیستم خواهان تغییر این مقادیر باشند بسیار زیاد است، بنابراین درنظر گرفتن چنین ویژگی‌ای برای محصول نهایی میتواند بسیار تعیین کننده باشد. متاسفانه پیاده سازی چنین امکانی درباره فایلهای Resource چندان آسان نیست. زیرا این فایلها همانطور که در قسمت قبل توضیح داده شد پس از کامپایل به صورت اسمبلی‌های ستلایت (Satellite Assembly) درآمده و دیگر امکان تغییر محتوای آنها بصورت مستقیم و به آسانی وجود ندارد.

نکته: البته نحوه پیاده سازی این فایلها در اسمبلی نهایی (و در حالت کلی نحوه استفاده از هر فایلی در اسمبلی نهایی) در ویژوال استودیو توسط خاصیت Build Action تعیین میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به این خاصیت به اینجا رجوع کنید.

یکی از روشهای نسبتا من‌درآوردی که برای ویرایش و به روزرسانی کلیدهای Resource وجود دارد بدین صورت است:
- ابتدا باید اصل فایلهای Resource به همراه پروژه پابلیش شود. بهترین مکان برای نگهداری این فایلها فولدر App_Data است. زیرا محتویات این فولدر توسط سیستم FCN (همان File Change Notification) در ASP.NET رصد نمیشود.
نکته: علت این حساسیت این است که FCN در ASP.NET تقریبا تمام محتویات فولدر سایت در سرور (فولدر App_Data یکی از معدود استثناهاست) را تحت نظر دارد و رفتار پیشفرض این است که با هر تغییری در این محتویات، AppDomain سایت Unload میشود که پس از اولین درخواست دوباره Load میشود. این اتفاق موجب از دست دادن تمام سشن‌ها و محتوای کش‌ها و ... میشود (اطلاعات بیشتر و کاملتر درباره نحوه رفتار FCN در اینجا).
- سپس با استفاده یک مقدار کدنویسی امکاناتی برای ویرایش محتوای این فایلها فراهم شود. ازآنجا که محتوای این فایلها به صورت XML ذخیره میشود بنابراین براحتی میتوان با امکانات موجود این ویژگی را پیاده سازی کرد. اما در فضای نام System.Windows.Forms کلاسهایی وجود دارد که مخصوص کار با این فایلها طراحی شده اند که کار نمایش و ویرایش محتوای فایلهای Resource را ساده‌تر میکند. به این کلاسها در قسمت قبلی اشاره کوتاهی شده بود.
- پس از ویرایش و به روزرسانی محتوای این فایلها باید کاری کنیم تا برنامه از این محتوای تغییر یافته به عنوان منبع جدید بهره بگیرد. اگر از این فایلهای Rsource به صورت embed استفاده شده باشد در هنگام build پروژه محتوای این فایلها به صورت Satellite Assembly در کنار کتابخانه‌های دیگر تولید میشود. اسمبلی مربوط به هر زبان هم در فولدری با عنوان زبان مربوطه ذخیره میشود. مسیر و نام فایل این اسمبلی‌ها مثلا به صورت زیر است:
bin\fa\Resources.resources.dll
بنابراین در این روش برای استفاده از محتوای به روز رسانی شده باید عملیات Build این کتابخانه دوباره انجام شود و کتابخانه‌های جدیدی تولید شود. راه حل اولی که به ذهن میرسد این است که از ابزارهای پایه و اصلی برای تولید این کتابخانه‌ها استفاده شود. این ابزارها (همانطور که در قسمت قبل نیز توضیح داده شد) عبارتند از Resource Generator و Assembly Linker. اما استفاده از این ابزارها و پیاده سازی روش مربوطه سختتر از آن است که به نظر می‌آید. خوشبختانه درون مجموعه عظیم دات نت ابزار مناسبتری برای این کار نیز وجود دارد که کار تولید کتابخانه‌های موردنظر را به سادگی انجام میدهد. این ابزار با عنوان Microsoft Build شناخته میشود که در اینجا توضیح داده شده است. 

خواندن محتویات یک فایل resx.
همانطور که در بالا توضیح داده شد برای راحتی کار میتوان از کلاس زیر که در فایل System.Windows.Forms.dll قرار دارد استفاده کرد:
System.Resources.ResXResourceReader
این کلاس چندین کانستراکتور دارد که مسیر فایل resx. یا استریم مربوطه به همراه چند گزینه دیگر را به عنوان ورودی میگیرد. این کلاس یک Enumator دارد که یک شی از نوع IDictionaryEnumerator برمیگرداند. هر عضو این enumerator از نوع object است. برای استفاده از این اعضا ابتدا باید آنرا به نوع DictionaryEntry تبدیل کرد. مثلا بصورت زیر:
private void TestResXResourceReader()
{
  using (var reader = new ResXResourceReader("Resource1.fa.resx"))
  {
    foreach (var item in reader)
    {
      var resource = (DictionaryEntry)item;
      Console.WriteLine("{0}: {1}", resource.Key, resource.Value);
    }
  }
}
همانطور که ملاحظه میکنید استفاده از این کلاس بسیار ساده است. ازآنجاکه DictionaryEntry یک struct است، به عنوان یک راه حل مناسبتر بهتر است ابتدا کلاسی به صورت زیر تعریف شود:
public class ResXResourceEntry
{
  public string Key { get; set; }
  public string Value { get; set; }
  public ResXResourceEntry() { }
  public ResXResourceEntry(object key, object value)
  {
    Key = key.ToString();
    Value = value.ToString();
  }
  public ResXResourceEntry(DictionaryEntry dictionaryEntry)
  {
    Key = dictionaryEntry.Key.ToString();
    Value = dictionaryEntry.Value != null ? dictionaryEntry.Value.ToString() : string.Empty;
  }
  public DictionaryEntry ToDictionaryEntry()
  {
    return new DictionaryEntry(Key, Value);
  }
}
سپس با استفاده از این کلاس خواهیم داشت:
private static List<ResXResourceEntry> Read(string filePath)
{
  using (var reader = new ResXResourceReader(filePath))
  {
    return reader.Cast<object>().Cast<DictionaryEntry>().Select(de => new ResXResourceEntry(de)).ToList();
  }
}
حال این متد برای استفاده‌های آتی آماده است.

نوشتن در فایل resx.
برای نوشتن در یک فایل resx. میتوان از کلاس ResXResourceWriter استفاده کرد. این کلاس نیز در کتابخانه System.Windows.Forms در فایل System.Windows.Forms.dll قرار دارد:
System.Resources.ResXResourceWriter
متاسفانه در این کلاس امکان افزودن یا ویرایش یک کلید به تنهایی وجود ندارد. بنابراین برای ویرایش یا اضافه کردن حتی یک کلید کل فایل باید دوباره تولید شود. برای استفاده از این کلاس نیز میتوان به شکل زیر عمل کرد:
private static void Write(IEnumerable<ResXResourceEntry> resources, string filePath)
{
  using (var writer = new ResXResourceWriter(filePath))
  {
    foreach (var resource in resources)
    {
      writer.AddResource(resource.Key, resource.Value);
    }
  }
}
در متد فوق از همان کلاس ResXResourceEntry که در قسمت قبل معرفی شد، استفاده شده است. از متد زیر نیز میتوان برای حالت کلی حذف یا ویرایش استفاده کرد:
private static void AddOrUpdate(ResXResourceEntry resource, string filePath)
{
  var list = Read(filePath);
  var entry = list.SingleOrDefault(l => l.Key == resource.Key);
  if (entry == null)
  {
    list.Add(resource);
  }
  else
  {
    entry.Value = resource.Value;
  }
  Write(list, filePath);
}
در این متد از متدهای Read و Write که در بالا نشان داده شده‌اند استفاده شده است.

حذف یک کلید در فایل resx.
برای اینکار میتوان از متد زیر استفاده کرد:
private static void Remove(string key, string filePath)
{
  var list = Read(filePath);
  list.RemoveAll(l => l.Key == key); 
  Write(list, filePath);
}
در این متد، از متد Write که در قسمت معرفی شد، استفاده شده است.

راه حل نهایی
قبل از بکارگیری روشهای معرفی شده در این مطلب بهتر است ابتدا یکسری قرارداد بصورت زیر تعریف شوند:
- طبق راهنماییهای موجود در قسمت قبل یک پروژه جداگانه با عنوان Resources برای نگهداری فایلهای resx. ایجاد شود.
- همواره آخرین نسخه از محتویات موردنیاز از پروژه Resources باید درون فولدری با عنوان Resources در پوشه App_Data قرار داشته باشد.
- آخرین نسخه تولیدی از محتویات موردنیاز پروژه Resource در فولدری با عنوان Defaults در مسیر App_Data\Resources برای فراهم کردن امکان "بازگرداندن به تنظیمات اولیه" وجود داشته باشد.
برای فراهم کردن این موارد بهترین راه حل استفاده از تنظیمات Post-build event command line است. اطلاعات بیشتر درباره Build Eventها در اینجا.

برای اینکار من از دستور xcopy استفاده کردم که نسخه توسعه یافته دستور copy است. دستورات استفاده شده در این قسمت عبارتند از:
xcopy $(ProjectDir)*.* $(SolutionDir)MvcApplication1\App_Data\Resources /e /y /i /exclude:$(ProjectDir)excludes.txt
xcopy $(ProjectDir)*.* $(SolutionDir)MvcApplication1\App_Data\Resources\Defaults /e /y /i /exclude:$(ProjectDir)excludes.txt
xcopy $(ProjectDir)$(OutDir)*.* $(SolutionDir)MvcApplication1\App_Data\Resources\Defaults\bin /e /y /i 
در دستورات فوق آرگومان e/ برای کپی تمام فولدرها و زیرفولدرها، y/ برای تایید تمام کانفیرم ها، و i/ برای ایجاد خودکار فولدرهای موردنیاز استفاده میشود. آرگومان exclude/ نیز همانطور که از نامش پیداست برای خارج کردن فایلها و فولدرهای موردنظر از لیست کپی استفاده میشود. این آرگومان مسیر یک فایل متنی حاوی لیست این فایلها را دریافت میکند. در تصویر زیر یک نمونه از این فایل و مسیر و محتوای مناسب آن را مشاهده میکنید:

با استفاده از این فایل excludes.txt فولدرهای bin و obj و نیز فایلهای با پسوند user. و vspscc. (مربوط به TFS) و نیز خود فایل excludes.txt از لیست کپی دستور xcopy حذف میشوند و بنابراین کپی نمیشوند. درصورت نیاز میتوانید گزینه‌های دیگری نیز به این فایل اضافه کنید.
همانطور که در اینجا اشاره شده است، در تنظیمات Post-build event command line یکسری متغیرهای ازپیش تعریف شده (Macro) وجود دارند که از برخی از آنها در دستوارت فوق استفاده شده است:
(ProjectDir)$ : مسیر کامل و مطلق پروژه جاری به همراه یک کاراکتر \ در انتها
(SolutionDir)$ : مسیر کامل و مطلق سولوشن به همراه یک کاراکتر \ در انتها
(OutDir)$ : مسیر نسبی فولدر Output پروژه جاری به همراه یک کاراکتر \ در انتها

نکته: این دستورات باید در Post-Build Event پروژه Resources افزوده شوند.

با استفاده از این تنظیمات مطمئن میشویم که پس از هر Build آخرین نسخه از فایلهای موردنیاز در مسیرهای تعیین شده کپی میشوند. درنهایت با استفاده از کلاس ResXResourceManager که در زیر آورده شده است، کل عملیات را ساماندهی میکنیم:
public class ResXResourceManager
{
  private static readonly object Lock = new object();
  public string ResourcesPath { get; private set; }
  public ResXResourceManager(string resourcesPath)
  {
    ResourcesPath = resourcesPath;
  }
  public IEnumerable<ResXResourceEntry> GetAllResources(string resourceCategory)
  {
    var resourceFilePath = GetResourceFilePath(resourceCategory);
    return Read(resourceFilePath);
  }
  public void AddOrUpdateResource(ResXResourceEntry resource, string resourceCategory)
  {
    var resourceFilePath = GetResourceFilePath(resourceCategory);
    AddOrUpdate(resource, resourceFilePath);
  }
  public void DeleteResource(string key, string resourceCategory)
  {
    var resourceFilePath = GetResourceFilePath(resourceCategory);
    Remove(key, resourceFilePath);
  }
  private string GetResourceFilePath(string resourceCategory)
  {
    var extension = Thread.CurrentThread.CurrentUICulture.TwoLetterISOLanguageName == "en" ? ".resx" : ".fa.resx";
    var resourceFilePath = Path.Combine(ResourcesPath, resourceCategory.Replace(".", "\\") + extension);
    return resourceFilePath;
  }
  private static void AddOrUpdate(ResXResourceEntry resource, string filePath)
  {
    var list = Read(filePath);
    var entry = list.SingleOrDefault(l => l.Key == resource.Key);
    if (entry == null)
    {
      list.Add(resource);
    }
    else
    {
      entry.Value = resource.Value;
    }
    Write(list, filePath);
  }
  private static void Remove(string key, string filePath)
  {
    var list = Read(filePath);
    list.RemoveAll(l => l.Key == key); 
    Write(list, filePath);
  }
  private static List<ResXResourceEntry> Read(string filePath)
  {
    lock (Lock)
    {
      using (var reader = new ResXResourceReader(filePath))
      {
        var list = reader.Cast<object>().Cast<DictionaryEntry>().ToList();
        return list.Select(l => new ResXResourceEntry(l)).ToList();
      }
    }
  }
  private static void Write(IEnumerable<ResXResourceEntry> resources, string filePath)
  {
    lock (Lock)
    {
      using (var writer = new ResXResourceWriter(filePath))
      {
        foreach (var resource in resources)
        {
          writer.AddResource(resource.Key, resource.Value);
        }
      }
    }
  }
}
در این کلاس تغییراتی در متدهای معرفی شده در قسمتهای بالا برای مدیریت دسترسی همزمان با استفاده از بلاک lock ایجاد شده است.
با استفاده از کلاس BuildManager عملیات تولید کتابخانه‌ها مدیریت میشود. (در مورد نحوه استفاده از MSBuild در اینجا توضیحات کافی آورده شده است):
public class BuildManager
{
  public string ProjectPath { get; private set; }
  public BuildManager(string projectPath)
  {
    ProjectPath = projectPath;
  }
  public void Build()
  {
    var regKey = Registry.LocalMachine.OpenSubKey(@"SOFTWARE\Microsoft\MSBuild\ToolsVersions\4.0");
    if (regKey == null) return;
    var msBuildExeFilePath = Path.Combine(regKey.GetValue("MSBuildToolsPath").ToString(), "MSBuild.exe");
    var startInfo = new ProcessStartInfo
    {
      FileName = msBuildExeFilePath,
      Arguments = ProjectPath,
      WindowStyle = ProcessWindowStyle.Hidden
    };
    var process = Process.Start(startInfo);
    process.WaitForExit();
  }
}
درنهایت مثلا با استفاده از کلاس ResXResourceFileManager مدیریت فایلهای این کتابخانه‌ها صورت میپذیرد:
public class ResXResourceFileManager
{
  public static readonly string BinPath = Path.GetDirectoryName(Assembly.GetExecutingAssembly().GetName().CodeBase.Replace("file:///", ""));
  public static readonly string ResourcesPath = Path.Combine(BinPath, @"..\App_Data\Resources");
  public static readonly string ResourceProjectPath = Path.Combine(ResourcesPath, "Resources.csproj");
  public static readonly string DefaultsPath = Path.Combine(ResourcesPath, "Defaults");
  public static void CopyDlls()
  {
    File.Copy(Path.Combine(ResourcesPath, @"bin\debug\Resources.dll"), Path.Combine(BinPath, "Resources.dll"), true);
    File.Copy(Path.Combine(ResourcesPath, @"bin\debug\fa\Resources.resources.dll"), Path.Combine(BinPath, @"fa\Resources.resources.dll"), true);
    Directory.Delete(Path.Combine(ResourcesPath, "bin"), true);
    Directory.Delete(Path.Combine(ResourcesPath, "obj"), true);
  }
  public static void RestoreAll()
  {
    RestoreDlls();
    RestoreResourceFiles();
  }
  public static void RestoreDlls()
  {
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, @"bin\Resources.dll"), Path.Combine(BinPath, "Resources.dll"), true);
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, @"bin\fa\Resources.resources.dll"), Path.Combine(BinPath, @"fa\Resources.resources.dll"), true);
  }
  public static void RestoreResourceFiles(string resourceCategory)
  {
    RestoreFile(resourceCategory.Replace(".", "\\"));
  }
  public static void RestoreResourceFiles()
  {
    RestoreFile(@"Global\Configs");
    RestoreFile(@"Global\Exceptions");
    RestoreFile(@"Global\Paths");
    RestoreFile(@"Global\Texts");

    RestoreFile(@"ViewModels\Employees");
    RestoreFile(@"ViewModels\LogOn");
    RestoreFile(@"ViewModels\Settings");

    RestoreFile(@"Views\Employees");
    RestoreFile(@"Views\LogOn");
    RestoreFile(@"Views\Settings");
  }

  private static void RestoreFile(string subPath)
  {
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, subPath + ".resx"), Path.Combine(ResourcesPath, subPath + ".resx"), true);
    File.Copy(Path.Combine(DefaultsPath, subPath + ".fa.resx"), Path.Combine(ResourcesPath, subPath + ".fa.resx"), true);
  }
}
در این کلاس از مفهومی با عنوان resourceCategory برای استفاده راحتتر در ویوها استفاده شده است که بیانگر فضای نام نسبی فایلهای Resource و کلاسهای متناظر با آنهاست که براساس استانداردها باید برطبق مسیر فیزیکی آنها در پروژه باشد مثل Global.Texts یا Views.LogOn. همچنین در متد RestoreResourceFiles نمونه هایی از مسیرهای این فایلها آورده شده است.
پس از اجرای متد Build از کلاس BuildManager، یعنی پس از build پروژه Resource در زمان اجرا، باید ابتدا فایلهای تولیدی به مسیرهای مربوطه در فولدر bin برنامه کپی شده سپس فولدرهای تولیدشده توسط msbuild، حذف شوند. این کار در متد CopyDlls از کلاسResXResourceFileManager انجام میشود. هرچند در این قسمت فرض شده است که فایل csprj. موجود برای حالت debug تنظیم شده است.
نکته: دقت کنید که در این قسمت بلافاصله پس از کپی فایلها در مقصد با توجه به توضیحات ابتدای این مطلب سایت Restart خواهد شد که یکی از ضعفهای عمده این روش به شمار میرود.
سایر متدهای موجود نیز برای برگرداندن تنظیمات اولیه بکار میروند. در این متدها از محتویات فولدر Defaults استفاده میشود.
نکته: درصورت ساخت دوباره اسمبلی و یا بازگرداندن اسمبلی‌های اولیه، از آنجاکه وب‌سایت Restart خواهد شد، بنابراین بهتر است تا صفحه جاری بلافاصله پس از اتمام عملیات،دوباره بارگذاری شود. مثلا اگر از ajax برای اعمال این دستورات استفاده شده باشد میتوان با استفاده از کدی مشابه زیر در پایان فرایند صفحه را دوباره بارگذاری کرد:
window.location.reload();

در قسمت بعدی راه حل بهتری با استفاده از فراهم کردن پرووایدر سفارشی برای مدیریت فایلهای Resource ارائه میشود.
مطالب
بررسی چک لیست امنیتی web.config
در مقاله چک لیست امنیتی web.config متوجه شدیم که تنظیم یک سری مقادیر، باعث افزایش ضریب ایمنی وب سایت می‌شود. در این نوشتار قصد داریم به بررسی این چک لیست امنیتی بپردازیم.
اولین مورد لیست در رابطه با وضعیت session هاست؛ هر چند که توصیه میشود تا جای ممکن استفاده از session‌ها کنار گذاشته شود یا اینکه محدود شود .
  
SessionState
تگ sessionstate حاوی خصوصیتی به نام cookieless میباشد که در نسخه‌ی یک دات نت به صورت دو ارزشی پیاده سازی شده بود و با دادن مقدار false باعث میشد که سشن‌ها از طریق کوکی‌ها شناسایی شوند و در صورت true شدن، استفاده کوکی مسدود و از طریق url کنترل میشد. در نسخه دو دات نت، گزینه‌های این خصوصیت گسترده‌تر شد و مقادیر مختلفی اضافه شدند؛ مانند: شناسایی خودکار (در صورت عدم پشتیبانی مرورگر از کوکی) ، استفاده از کوکی و استفاده از URL.
استفاده در حالت url باعث میشود تا عبارات نامفومی که ما به آن sessionId می‌گوییم در بخشی از url به شکل زیر گنجانده شود:
https://www.dntips.ir/(xxxxxx)/page.aspx
استفاده از این حالت باعث مشکلات متعددی است؛ چه از لحاظ امنیتی و سایر موارد.
1- به دلیل تنوع لینکی که توسط این sessionID‌ها به ازای هر کاربر ایجاد میشوند، در نظر موتورهای جست و جو لینک‌هایی متفاوت محسوب شده و باعث کاهش جایگاه میگردد.
2- در صورتیکه آدرس دهی‌های شما بدون ذکر sessionID باشند، سرور کاربر مورد نظر را شناسایی نکرده و برای او session جدید صادر خواهد کرد. برای افزودن sessionID به لینک‌ها و اصلاح آن‌ها میتوان از متد زیر استفاده کرد:
Response.ApplyAppPathModifier
3- در صورت embed کردن sessionID در آدرس فایل‌های استاتیک، عملیات کش کردن نیز با مشکل مواجه خواهد شد.
4- در صورتی که session  معتبر باشد و لینکی از آن ارسال شود، کاربری دیگر، همان کاربر مبداء در نظر گرفته خواهد شد. نمونه این مسئله برای من اتفاق افتاده بود که در آن یکی از دوستان، لینکی از یکی از سازمان‌های دولتی را برای من ارسال کرده بود که حاوی sessionId بود تا قادر باشم وجه مورد نظر را به صورت آنلاین پرداخت کنم. بعد از اینکه من لاگین کردم، session او با کد کاربری من پر شد و در همان حین دوست من با یک refresh به جای اطلاعات خودش ، اطلاعات پرداختی‌های من را مشاهده میکرد.
در صورتی که از session استفاده نمیکنید، بهترین حالت غیرفعال کردن این گزینه میباشد.
  
HttpOnly Cookie
httpOnly برای کوکی‌ها، در واقع یک فلگ است که از سوی مایکروسافت معرفی شده و در حال حاضر اکثر مرورگرها از این گزینه پشتیبانی میکنند. این فلگ باعث میشود که کوکی در مرورگر دیگر از طریق اسکریپت‌های سمت کلاینت در دسترس نبوده و تنها از طریق ارتباط با سرور در دسترس قرار گیرد. نحوه افزودن این فلگ را در دستور زیر مشاهده میکنید:
Set-Cookie: <name>=<value>[; <Max-Age>=<age>]
[; expires=<date>][; domain=<domain_name>]
[; path=<some_path>][; secure][; HttpOnly]
با افزودن این فلگ، دامنه حملات سمت کلاینت به خصوص XSS کاهش پیدا کرده و امکان جابجایی کوکی بین مرورگرها از بین خواهد رفت. طبق گفته‌ی مایکل هوارد، یکی از مدیران امنیتی خانواده ویندوز، بیشتر این نوع حملات، صرف کوکی‌های سشن میباشد. در صورتیکه کوکی به فلگ httponly مزین شده باشد، حمله کننده قادر نخواهد بود از طریق کلاینت، دیتای داخل کوکی را بخواند و بجای آن، یک رشته‌ی خالی را تحویل گرفته و به سمت حمله کننده ارسال خواهد کرد.
در دات نت دو، این امکان برای forms Authentication  و همچنین session Id به طور خودکار لحاظ میگردد و این امکان از طریق وب کانفیگ در دسترس است:
<httpCookies httpOnlyCookies="true" …>
همچنین به شکل زیر از طریق کدنویسی امکان اعمال این فلگ بر روی کوکی‌ها امکان پذیر میباشد:
HttpCookie myCookie = new HttpCookie("myCookie");
myCookie.HttpOnly = true;
Response.AppendCookie(myCookie);
در نگارش‌های ماقبل دات نت دو باید این مورد را دستی به کوکی اضافه کرد که آقای هانسلمن در  وبلاگش این مورد را به طور کامل ذکر کرده است.
  
Custom Errors Mode
این مورد برای مشخص شدن وضعیت نمایش خطاها ایجاد شده است. در صورت خاموش کردن (Off) این گزینه، چه بر روی لوکال و چه بر روی سرور میزبان، خطاهای صفحه زرد رنگ به کاربران نمایش داده خواهد شد و از آنجا که این صفحه اطلاعات حیاتی و مهمی برای نمایش دارند، بهتر است که این صفحه از دید کابران نهایی مخفی شده و با ست کردن این گزینه روی On، صفحات خاصی که برای خطا مشخص کرده‌ایم نمایش پیدا می‌کنند و در صورتی که remoteOnly باشد، باعث می‌شود صفحه زرد رنگ تنها در حالت لوکال به نمایش در بیاید؛ ولی بر روی سرور تنها صفحات نهایی خطا نمایش داده میشوند که برای پروژه‌های در حالت توسعه بسیار مفید میباشد.
در نسخه IIS7 تگ دیگری به نام httperrors هم نیز اضافه شده است؛ ولی برای استفاده در نسخه‌های پیشین و همچنین IIS express موجود در ویژوال استودیو از همان Custom error استفاده نمایید.
  
Trace
trace کردن در دات نت یکی از قابلیت‌های مهم در سیستم دیباگینگ به شمار میرود که در دو حالت (در سطح اپلیکیشن) و همچنین (در سطح صفحه) اجرا میشود. این اطلاعات شامل اطلاعات مهمی چون درخواست‌ها و پارامترها، توکن سشن‌ها و... میباشد که در انتهای صفحه یا در پنجره مخصوص به خود به کاربر نمایش میدهد. بدیهی است که برای انتشار نهایی برنامه، این گزینه باید غیرفعال باشد تا این اطلاعات دیده نشوند.
  
compilation debug 
با true شدن این گزینه در محیط اجرایی، مشکلات زیادی برای سیستم ASP.Net رخ میدهد که در زیر آن‌ها را بررسی میکنیم:
1- باعث افزایش حجم شاخه temp خواهد شد.
2- timeout شدن صفحات با مشکل مواجه خواهند شد و ممکن است این timeout شدن اصلا رخ ندهد.
3- Batch Compilation که در همین تگ قابلیت true و false شدن را دارد، به کل نادیده گرفته شده و طوری با آن رفتار خواهد شد همانند حالتیکه مقدارش به false تنظیم شده‌است. این گزینه این امکان را به ما میدهد در صورتیکه درخواست صفحه‌ای در یک پوشه‌ی خاص داده شد، بقیه صفحات در آن محل نیز پردازش شوند تا در صورت درخواست صفحات همسایه، سرعت بالاتری در لود آن داشته باشیم. البته ناگفته نماند در صورتیکه در همان لحظه زمانی، سرور بار سنگینی را داشته باشد، این فرایند کنسل خواهد شد.
4- همه کتابخانه‌های جاوااسکرپیتی و فایلهای استاتیکی که از طریق فایل  axd قابل دسترس هستند، قابلیت کش شدن را از دست داده و سرعت کندی خواهند داشت. همچنین در صورتیکه این گزینه با false مقداردهی شود، امکان فشرده سازی نیز اضافه خواهد شد.
5- واضح است که با فعال سازی این گزینه، امکان دیباگینگ فعال شده و همه موارد را برای دیباگر مهیا میکند تا بتواند تا حد ممکن، همه مباحث مانیتور شوند و این مورد بر کارآیی نهایی تاثیرگذار خواهد بود.
نظرات مطالب
وادار کردن EF Code first به ساخت بانک اطلاعاتی پیش از شروع به کار برنامه
یکی از روش‌های تعریف رشته اتصالی است:
public class CustomContext : DbContext
{
     public CustomContext() :  base("AppConfigConnectionStringName") { }

// or
public class CustomContext : DbContext
{
    public CustomContext() :
            base(@"Data Source=(local);Initial Catalog=MyDBName;Integrated Security=True;Pooling=False") { }
روش دیگر :
var ctx = new MyContext();
ctx.Database.Connection.ConnectionString = "...";
و یا
Database.DefaultConnectionFactory = 
new SqlConnectionFactory(@"Data Source=(local);Initial Catalog=MyDBName;Integrated Security=True;Pooling=False");
و ...
مطالب
آشنایی با مفاهیم نوع داده Enum و توسعه آن - قسمت دوم
اگر با نوع داده Enum آشنایی ندارید قسمت یکم این مطلب را بخوانید.
public enum Grade
{
    Failing = 5,
    BelowAverage = 10,
    Average = BelowAverage + 5, // = 15
    VeryGood = 18,
    Excellent = 20
}
 
بازنویسی متد ()ToString:
امکان بازنویسی متد ()ToString در نوع Enum وجود ندارد. بنابراین برای چاپ عبارت Very Good به جای VeryGood تکنیک زیر جالب به نظر می‌رسد. هر چند استفاده از آرایه و ترکیب اندیس آن با Enum و یا استفاده از HashTable راه هایی است که در ابتدا به ذهن ما خطور می‌کند اما لطفاً به ادامه مطلب توجه فرمایید!
با در نظر گرفتن مثال قبل، یک Custom Attribute به نوع داده شمارشی اضافه می‌کنیم. برای این منظور بصورت زیر عمل می‌کنیم.  
1. ایجاد کلاس Description که از کلاس Attribute مشتق شده است و تعریف خصوصیت Text:
class Description : Attribute
{
    public string Text;
    public Description(string text)
    {
        Text = text;
    }
}
2. به سراغ نوع Enum تعریف شده رفته و جهت استفاده از صفت جدید که در مرحله قبل پیاده سازی کردیم، تغییرات را به شکل زیر اعمال می‌کنیم:
public enum Grade
{
    [Description("Mardood")]
    Failing = 5,

    [Description("Ajab Shansi")]
    BelowAverage = 10,

    [Description("Bad Nabood")]
    Average = BelowAverage + 5,

    [Description("Khoob Bood")]
    VeryGood = 18,

    [Description("Gol Kashti")]
    Excellent = 20
}
تنها کاری که باقی مانده یاری گرفتن از متدهای الحاقی (Extension Methods) جهت خواندن مقدار Description است:
public static class ExtensionMethodCls
{
    public static string GetDescription(this Enum enu)
    {

        Type type = enu.GetType();

        MemberInfo[] memInfo = type.GetMember(enu.ToString());

        if (memInfo != null && memInfo.Length > 0)
        {

            object[] attrs = memInfo[0].GetCustomAttributes(typeof(Description), false);

            if (attrs != null && attrs.Length > 0)
                return ((Description)attrs[0]).Text;
        }

        return enu.ToString();
    }
}
حال نوع Enum ما کمی توسعه یافته است و توسط متد GetDescription می توان متن دلخواه و متناسب با مقدار را نمایش داد:
Console.WriteLine(grade.GetDescription());  // Print Bad Nabood
کد کامل مثال بررسی شده نیز بصورت زیر خواهد بود:
using System;
using System.Reflection;

namespace CSharpEnum
{

    class Description : Attribute
    {
        public string Text;
        public Description(string text)
        {
            Text = text;
        }
    }

    public enum Grade
    {
        [Description("Mardood")]
        Failing = 5,

        [Description("Ajab Shansi")]
        BelowAverage = 10,

        [Description("Bad Nabood")]
        Average = BelowAverage + 5,

        [Description("Khoob Bood")]
        VeryGood = 18,

        [Description("Gol Kashti")]
        Excellent = 20
    }

    public static class ExtensionMethodCls
    {
        public static string GetDescription(this Enum enu)
        {

            Type type = enu.GetType();

            MemberInfo[] memInfo = type.GetMember(enu.ToString());

            if (memInfo != null && memInfo.Length > 0)
            {

                object[] attrs = memInfo[0].GetCustomAttributes(typeof(Description), false);

                if (attrs != null && attrs.Length > 0)
                    return ((Description)attrs[0]).Text;
            }

            return enu.ToString();
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            const Grade grade = Grade.Average;
            Console.WriteLine("Underlying type: {0}", Enum.GetUnderlyingType(grade.GetType()));
            Console.WriteLine("Type Code      : {0}", grade.GetTypeCode());
            Console.WriteLine("Value          : {0}", (int)grade);
            Console.WriteLine("--------------------------------------");
            Console.WriteLine(grade.ToString()); // name of the constant
            Console.WriteLine(grade.ToString("G")); // name of the constant
            Console.WriteLine(grade.ToString("F")); // name of the constant
            Console.WriteLine(grade.ToString("x")); // value is hex
            Console.WriteLine(grade.ToString("D")); // value in decimal
            Console.WriteLine("--------------------------------------");
            Console.WriteLine(grade.GetDescription());  // Print Bad Nabood
            Console.ReadKey();
        }
    }
}
با استفاده از این تکنیک (مخصوصاً ما فارسی زبان ها) به راحتی می‌توانیم از مقادیر Enum استفاده بهتری ببریم. برای مثال اگر بخواهیم یک مقدار Enum را بصورت فارسی در یک Drop Down List نمایش دهیم این تکنیک بسیار مفید خواهد بود.
مطالب
واکشی اطلاعات سرویس Web Api با استفاده از TypeScript و AngularJs
در پست‌های قبلی با TypeScript، AngularJs و Web Api آشنا شدید. در این پست قصد دارم از ترکیب این موارد برای پیاده سازی عملیات واکشی اطلاعات سرویس Web Api در قالب یک پروژه استفاده نمایم. برای شروع ابتدا یک پروژه Asp.Net MVC ایجاد کنید.
در قسمت مدل ابتدا یک کلاس پایه برای مدل ایجاد خواهیم کرد:
public abstract class Entity
    {
        public Guid Id { get; set; }
    }
حال کلاسی به نام Book ایجاد می‌کنیم:
public class Book : EntityBase
    {
        public string Name { get; set; }
        public decimal Author { get; set; }
    }
در پوشه مدل یک کلاسی به نام BookRepository ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید(به جای پیاده سازی بر روی بانک اطلاعاتی، عملیات بر روی لیست درون حافظه انجام می‌گیرد):
 public class BookRepository
    {
        private readonly ConcurrentDictionary<Guid, Book> result = new ConcurrentDictionary<Guid, Book>();

        public IQueryable<Book> GetAll()
        {
            return result.Values.AsQueryable();
        }        

        public Book Add(Book entity)
        {
            if (entity.Id == Guid.Empty) entity.Id = Guid.NewGuid();

            if (result.ContainsKey(entity.Id)) return null;

            if (!result.TryAdd(entity.Id, entity)) return null;

            return entity;
        }     
    }

نوبت به کلاس کنترلر می‌رسد. یک کنترلر Api به نام BooksController ایجاد کنید و سپس کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
 public class BooksController : ApiController
    {
        public static BookRepository repository = new BookRepository();       

public BooksController()
        {
            repository.Add(new Book 
            {
                Id=Guid.NewGuid(),
                Name="C#",
                Author="Masoud Pakdel"
            });

            repository.Add(new Book
            {
                Id = Guid.NewGuid(),
                Name = "F#",
                Author = "Masoud Pakdel"
            });

            repository.Add(new Book
            {
                Id = Guid.NewGuid(),
                Name = "TypeScript",
                Author = "Masoud Pakdel"
            });
        }

        public IEnumerable<Book> Get()
        {
            return repository.GetAll().ToArray();
        }          
    }

در این کنترلر، اکشنی به نام Get داریم که در آن اطلاعات کتاب‌ها از Repository مربوطه برگشت داده خواهد شد. در سازنده این کنترلر ابتدا سه کتاب به صورت پیش فرض اضافه می‌شود و انتظار داریم که بعد از اجرای برنامه، لیست مورد نظر را مشاهده نماییم.

حال نویت به عملیات سمت کلاینت میرسد. برای استفاده از قابلیت‌های TypeScript و AngularJs در Vs.Net از این مقاله کمک بگیرید. بعد از آماده سازی در فولدر script، پوشه ای به نام app می‌سازیم و یک فایل TypeScript به نام  BookModel  در آن ایجاد می‌کنیم:
module Model {
    export class Book{
        Id: string;
        Name: string;
        Author: string;
    }
}
واضح است که ماژولی به نام Model داریم که در آن کلاسی به نام Book ایجاد شده است. برای انتقال اطلاعات از طریق سرویس http$ در Angular نیاز به سریالایز کردن این کلاس به فرمت Json خواهیم داشت. قصد داریم View مورد نظر را به صورت زیر ایجاد نماییم:
 <div ng-controller="Books.Controller">       
        <table class="table table-striped table-hover" style="width: 500px;">
            <thead>
                <tr>
                    <th>Name</th>
                    <th>Author</th>              
                </tr>
            </thead>
            <tbody>
                <tr ng-repeat="book in books">
                    <td>{{book.Name}}</td>
                    <td>{{book.Author}}</td>                                     
                </tr>
            </tbody>
        </table>
    </div>

توضیح کد‌های بالا:
ابتدا یک کنترلری که به نام Controller که در ماژولی به نام Book تعریف شده است باید ایجاد شود. اطلاعات تمام کتب ثبت شده باید از سرویس مورد نظر دریافت و با یک ng-repeat در جدول نمایش داده خواهند شود.
در پوشه app یک فایل TypeScript دیگر برای تعریف برخی نیازمندی‌ها به نام  AngularModule ایجاد می‌کنیم که کد آن به صورت زیر خواهد بود:
declare module AngularModule {
    export interface HttpPromise {
        success(callback: Function) : HttpPromise;       
    }
    export interface Http {
        get(url: string): HttpPromise;   
    }
}
در این ماژول دو اینترفیس تعریف شده است. اولی به نام HttpPromise است که تابعی به نام success  دارد. این تابع باید بعد از موفقیت آمیز بودن  عملیات فراخوانی شود. ورودی آن از نوع Function است. بعنی اجازه تعریف یک تابع را به عنوان ورودی برای این توابع دارید.
در اینترفیس Http نیز تابعی به نام get تعریف شده  است که  برای دریافت اطلاعات از سرویس api، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. از آن جا که تعریف توابع در اینترفیس فاقد بدنه است در نتیجه این جا فقط امضای توابع مشخص خواهد شد. پیاده سازی توابع به عهده کنترلر‌ها خواهد بود:
مرحله بعد مربوط است به تعریف کنترلری  به نام BookController تا اینترفیس بالا را پیاده سازی نماید. کد‌های آن به صورت زیر خواهد بود:
/// <reference path='AngularModule.ts' />
/// <reference path='BookModel.ts' />

module Books {
    export interface Scope {        
        books: Model.Book[];
    }

    export class Controller {
        private httpService: any;

        constructor($scope: Scope, $http: any) {
            this.httpService = $http;

            this.getAllBooks(function (data) {
                $scope.books = data;
            });
            var controller = this;
    }

        getAllBooks(successCallback: Function): void {
            this.httpService.get('/api/books').success(function (data, status) {
                successCallback(data);
            });
        }
    }
}


توضیح کد‌های بالا:
برای دسترسی به تعاریف انجام شده در سایر ماژول‌ها باید ارجاعی به فایل تعاریف ماژول‌های مورد نظر داشته باشیم. در غیر این صورت هنگام استفاده از این ماژول‌ها با خطای کامپایلری روبرو خواهیم شد. عملیات ارجاع به صورت زیر است:
/// <reference path='AngularModule.ts' />
/// <reference path='BookModel.ts' />
در پست قبلی توضیح داده شد که برای مقید سازی عناصر بهتر است یک اینترفیس به نام Scope تعریف کنیم تا بتوانیم متغیر‌های مورد نظر برای مقید سازی را در آن تعریف نماییم در این جا تعریف آن به صورت زیر است:
export interface Scope {  
        books: Model.Book[];      
    }
در این جا فقط نیاز به لیستی از کتاب‌ها داریم تا بتوان در جدول مورد نظر در View آنرا پیمایش کرد. تابعی به نام getAllBooks در کنترلر مورد نظر نوشته شده است که ورودی آن یک تابع خواهد بود که باید بعد از واکشی اطلاعات از سرویس، فراخوانی شود. اگر به کد‌های بالا دقت کنید می‌بینید که در ابتدا سازنده کنترلر،سرویس http$ موجود در Angular به متغیری به نام httpService نسبت داده می‌شود. با فراخوانی تابع get و ارسال آدرس سرویس که با توجه به مقدار مسیر یابی پیش فرض کلاس WebApiConfig باید با api شروع شود به راحتی اطلاعات مورد نظر به دست خواهد آمد. بعد از واکشی در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات تابع success اجرا می‌شود که نتیجه آن انتساب مقدار به دست آمده به متغیر books تعریف شده در scope$ می‌باشد.

در نهایت خروجی به صورت زیر خواهد بود:


سورس پیاده سازی مثال بالا در Visual Studio 2013
نظرات مطالب
C# 12.0 - Primary Constructors
یک نکته‌ی تکمیلی: backing fields تولید شده‌ی در حالت سازنده‌های اولیه، readonly نیستند.

اگر به کدهای #Low-Level C مطلب فوق دقت کنید، به یک چنین تعاریفی می‌رسیم:
private string <FirstName>k__BackingField;
یعنی فیلدهای خصوصی متناظر با پارامترهای سازنده‌ی تعریف شده‌ی توسط کامپایلر در C# 12.0 از نوع readonly نیستند. بنابراین باید دقت داشت که این فیلدها قابل تغییر هستند و برخلاف رویه‌ی متداول تعریف فیلدهای متناظر با پارامترهای تزریق وابستگی‌ها (مانند مثال زیر)، readonly تعریف نشده‌اند:
public class AbcController : Controller
{
   private readonly IMyService _myService;

   public AbcController(IMyService myService) {
     _myService = myService;
   }
}
یعنی در حالت استفاده‌ی از سازنده‌های اولیه‌ی C# 12 می‌توان این فیلدها را تغییر داد که باید به این مورد دقت کافی را داشت. برای نمونه اگر مانند مثال زیر این فیلد را نال کنیم و تغییر دهیم، ممکن است در سایر قسمت‌های استفاده کننده‌ی از آن مشکل درست شود:
public class MyController(IMyService _myService) : ControllerBase
{
   [HttpGet]
   public IActionResult RandomNumber()
   {
     var number = _myService.RandomNumber();

     _myService = null;

     var number2 = MyRandom();
     return Ok(number + number2);            
   }

   public int MyRandom()
   {
     return _myService.RandomNumber();
   }
}
در این مثال ابتدا از myService_ استفاده شده، سپس نال شده (و با خطایی هم مواجه نمی‌شویم چون readonly نیست) و مجددا از آن استفاده شده که به علت نال بودن، دیگر چنین چیزی میسر نیست.