مطالب
نمایش علایم مختلف در گزارشات و تهیه لیست قلم‌های نصب شده در سیستم توسط PdfReport
دو مثال جدید به سورس‌های PdfReport اضافه شده است:
الف) Samples\PdfReportSamples\ZapfDingbatsSymbols
تعاریف قلم توکاری به نام Adobe Zapf Dingbats در iTextSharp وجود دارد که جهت نمایش انواع و اقسام علایم در فایل‌های PDF می‌تواند بکارگرفته شود. این قلم توکار توسط قالبی به نام Symbol در PdfReport قابل استفاده است:
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.Symbol(data =>
                        {
                            if (Enum.IsDefined(typeof(AdobeZapfDingbats), data))
                            {
                                return (AdobeZapfDingbats)data;
                            }
                            return AdobeZapfDingbats.BallotX;
                        });
                    });
در اینجا data مقدار سلول جاری پیش از رندر شدن است. بر این اساس تنها کافی است انتخابی را انجام داده و یکی از مقادیر enum ایی به نام AdobeZapfDingbats را بازگردانیم.

دریافت فایل PDF خروجی حاصل:
ZapfDingbatsSymbols.pdf

ب) Samples\PdfReportSamples\PersianFontsListToPdf
در این مثال لیست تمام فونت‌های شروع شده با b که در سیستم نصب شده‌اند، تهیه می‌شود. برای اینکار یک قالب سفارشی سلول به نام FontsListCellTemplate تهیه شده است. ساختار آن هم بسیار ساده است. بر اساس اطلاعات ردیف جاری، متن و نام قلم مورد نظر را دریافت کرده و اطلاعات نهایی را نمایش می‌دهد.

دریافت فایل PDF خروجی حاصل:
  FontsListToPdfSample.pdf
مطالب
پنج دلیل برای توسعه‌ی وب با ASP.NET Core

یک:  ASP.NET Core مستقل از Platform است

آینده‌ی محتوم نرم‌افزار، توسعه به شیوه‌های مستقل از Platform است. شاید این دلیل به تنهایی برای مهاجرت به ASP.NET Core کافی باشد. امروزه نرم‌افزارهایی که مبتنی بر یک Platform خاص نیستند، نسبت به سایر نرم‌افزارها مزیت رقابتی‌تری دارند. نرم‌افزارهای Cross Platform یا مستقل از Platform، بر روی هر سیستم عاملی اجرا می‌شوند. برای اجرای آنها در کامپیوترهای شخصی یا Server کافیست معماری پردازنده‌ی مرکزی x86 باشد و سیستم عامل نیز یکی از انواع ویندوز، لینوکس یا مک.
دلیل مستقل بودن ASP.NET Core از Platform، مبتنی بودن آن بر NET Core. است. این نسخه از دات‌نت را می‌توان برای سیستم‌‌عامل‌های مختلف از http://dot.net دانلود و نصب کرد.
برای اجرای نرم‌افزارهایی که مبتنی بر NET Core. هستند نیاز به بازنویسی کدها یا استفاده از زبان‌های برنامه‌نویسی جداگانه‌ای نیست. این خاصیت همچنین برای libraryهای استانداردی که از این نسخه از دات‌نت استفاده می‌کنند نیز صادق است.

دو:  Open Source است

یکی از انتقادهایی که سال‌ها به مایکروسافت می‌شد، ناشناخته بودن سورس نرم‌افزارهای این شرکت و انحصار طلبی‌هایش بود. اما در سال‌های اخیر مایکروسافت نشان داده‌است که این جنبه از کاراکترش را به تدریج اصلاح کرده‌است. به طوری که اسکات هانسلمن، یکی از کارمندان این شرکت و وبلاگ‌نویس مشهور در این مورد گفته است:
دلیل آمدن من به مایکروسافت این بود که می‌خواستیم هر چقدر می‌توانیم کارها را Open Source کنیم و یک جامعه‌ی کاربری برای دات‌نت و اوپن سورس بسازیم و حالا به NET Core 1.0. رسیده‌ایم.
زمانی شایعه‌ی لو رفتن بخشی از سورس کد ویندوز ۹۵، در صدر اخبار تکنولوژی بود و این یک شکست برای مایکروسافت محسوب می‌شد. اما امروزه ASP.NET Core با لایسنس MIT عرضه شده است که یکی از آزادترین مجوزهای اوپن سورس است. نرم‌افزارهایی که با این مجوز عرضه می‌شوند، آزادی تغییر کد، ادغام با مجوزهای دیگر، عرضه به عنوان محصول دیگر، استفاده تجاری و ... را به همه‌ی توسعه‌دهندگان می‌دهد.

سه: جدا بودن از Web Server

این نسخه‌ی از APS.NET، کاملاً از وب‌سرور که نرم‌افزارها را هاست می‌کند، جدا (decouple) شده است. اگرچه همچنان استفاده از IIS بر روی ویندوز منطقی به نظر می‌رسد اما مایکروسافت یک پروژه‌ی اوپن سورس دیگری را به نام Kestrel نیز منتشر کرده است.
وب‌سرور Kestrel مبتنی بر پروژه libuv است و libuv در اصل برای هاست کردن Node.js تولید شده بود و تأکید آن بر روی انجام عملیات I/O به صورت asynchronous است.
نکته جالب این است که یک برنامه‌ی مبتنی بر ASP.NET Core، در واقع یک Console Application است که در متد Main آن وب‌سرور فراخوانی می‌شود:
using System;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
namespace aspnetcoreapp
{
public class Program
{
  public static void Main(string[] args)
  {
   var host = new WebHostBuilder()
                  .UseKestrel()
                  .UseStartup<Startup>()
                  .Build();
   host.Run();
  }
}
}

چهار: تزریق وابستگی (Dependency Injection) تو کار

تزریق وابستگی‌ها برای ایجاد وابستگی سست (loosely coupling) بین اشیاء مرتبط و وابسته به یکدیگر است. به جای نمونه‌سازی مستقیم اشیاء مرتبط، یا استفاده از ارجاع‌های ایستا به آن اشیاء، زمانی که یک کلاس به آنها احتیاج داشته باشد، با روش‌های خاصی از طریق DI به اشیاء مورد نیاز دسترسی پیدا می‌کند. در این استراتژی، ماژول‌های سطح بالا نباید به ماژول‌های سطح پایین وابسته باشند، بلکه هر دو باید به abstraction (معمولا Interface ها) وابسته باشند.
وقتی یک سیستم برای استفاده‌ی از DI طراحی شده‌است و کلاس‌های زیادی دارد که وابستگی‌هایش را از طریق constructor یا property‌ها درخواست می‌کند، بهتر است یک کلاس مخصوص ایجاد آن کلاس‌ها و وابستگی‌هایشان داشته باشد. به این کلاس‌ها container، یا Inversion of Control (IoC) container یا Dependency Injection (DI) container گفته می‌شود.
با این روش، بدون نیاز به hard code کردن instance سازی از کلاس‌ها، می‌توان گراف‌های پیچیده وابستگی را در اختیار یک کلاس قرار داد.
طراحی ASP.NET Core از پایه طوری است که حداکثر استفاده را از Dependency Injection می‌کند. یک container ساده توکار با نام IServiceProvider وجود دارد که به صورت پیش‌فرض constructor injection را پشتیبانی می‌کند.
در ASP.NET Core با مفهومی به نام service سر و کار خواهید داشت که در واقع به type هایی گفته می‌شود که از طریق DI در اختیار شما قرار می‌گیرند. سرویس‌ها در متد ConfigureServices کلاس Startup برنامه شما تعریف می‌شوند. این service‌ها می‌توانند Entity Framework Core یا ASP.NET Core MVC باشند یا سرویس‌هایی که توسط شما تعریف شده‌اند. مثال:
// This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
public void ConfigureServices (IServiceCollection services)
{
// Add framework services.
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
  options.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection")));
services.AddIdentity<ApplicationUser, IdentityRole>()
  .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
  .AddDefaultTokenProviders();
services.AddMvc();
// Add application services.
services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>();
services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>();
}


پنج: یکپارچگی با framework‌های مدرن سمت کلاینت

فرآیند build در برنامه‌های تحت وب مدرن معمولاً این وظایف را انجام می‌دهد:
  • bundle و minify کردن فایل‌های جاوا اسکریپت و همینطور CSS
  • اجرای ابزارهایی برای bundle و minify کردن قبل از هر build
  • کامپایل کردن فایل‌های LESS و SASS در CSS
  • کامپیال کردن فایل‌های CoffeeScript و TypeScript در JavaScript
برای اجرای چنین فرآیندهایی از ابزاری به نام task runner استفاده می‌شود که Visual Studio از دو ابزار task runner مبتنی برا جاوا اسکریپت به نام‌های Gulp و Grunt بهره می‌برد. از این ابزارها با استفاده از ASP.NET Core Web Application template می‌توان در ASP.NET Core استفاده کرد.
همچنین امکان استفاده از Bower که یک package manager (مانند NuGet) برای وب است، وجود دارد. معمولاً از Bower برای نصب فایل‌های CSS ، فونت‌ها، framework‌های سمت کلاینت و کتابخانه‌های جاوا اسکریپت استفاده می‌شود. اگرچه بسیاری از package‌ها در NuGet هم وجود دارند، اما تمرکز بیشتر NuGet بر روی کتابخانه‌های دات‌نتی است.
نصب و استفاده‌ی سایر library‌های سمت کلاینت مانند Bootstrap ، Knockout.js ، Angular JS  و زبان TypeScript نیز در Visual Studio و هماهنگی آن با ASP.NET Core نیز بسیار ساده است.
پس همین حالا دست به کار شوید و با نصب -حداقل - Microsoft Visual Studio 2015 Update 3 بر روی ویندوز یا Visual Studio Code  بر روی هر سیستم عاملی از برنامه‌نویسی با ASP.NET Core لذت ببرید!
منابع :
نظرات مطالب
پر کردن مقادیر Enum در کلاینت
به نظر من موضوع رو خیلی پیچیده کردی. برای تولید json لازم نیست که از کتابخانه خاصی استفاده کنی با همون استرینگ منیوپولیشن ساده هم میشه این کار را کرد:
public static class EnumHelper
{
    public static Dictionary<string,EnumValueType> ToDictionary<EnumType,EnumValueType>()
    {
        return Enum.GetValues(typeof(EnumType)).Cast<EnumValueType>().ToDictionary(i=>Enum.GetName(typeof(EnumType),i),i=>i);
    }
    public static string ToJson<EnumType>()
    {        
        return "{" + string.Join(",", ToDictionary<EnumType,int>().Select(i=>string.Format(@"{{""{0}"":{1}}}",i.Key,i.Value)).ToArray())+ "}" ;                           
    }
}
کلاس ساده بالا به سادگی json مورد نیاز را تولید میکند.
در ضمن برای اینجکت کردنش به صفحه هم لازم نیست که از فیلد مخفی استفاده کنی. به جاش json را مستقیم در محل مورد نظر رندر کن:
در Asp.Net MVC Razor:
var x = @EnumHelper.ToJson<MyEnum()
در Asp.Net Web Forms :
var x = <%=EnumHelper.ToJson<MyEnum>()%>
همچنین همانطور که در مثالهای فوق نشان داده ام حتی لازم نیست از JSON.Parse استفاده کنی.
البته من اینها را بر اساس ذهنیاتم خیلی سریع نوشتم و کدهای فوق را تست نکرده ام که ببینم درست کار میکنند یا نه. اما منظورم این بود که بپرسم چرا از فیلد مخفی استفاده کردی و چرا از JSON.Parse استفاده کردی و اینکه چرا از JavaScriptSerializer استفاده کردی؟
مطالب
تفاوت Desktop Application با Web Application
در هنگام گفتگو با افراد مختلفی که در پروژه‌های توسعه نرم افزار، نقش‌های مختلفی را دارا می‌باشند، یکی از جالب‌ترین و اساسی‌ترین بحث‌ها تفاوت بین Desktop App و Web App می‌باشد، و این که پروژه بر اساس کدام مدل باید نوشته شود.

در اینترنت و در منابع معتبر، تفسیر‌های متفاوتی از این دو وجود دارد، که گاه دقیقا با نظر من یکی بوده و گاه تا 180 درجه بر عکس هستند، آنچه که در ادامه می‌خوانید می‌تواند لزوما نظر شما نباشد.
گروهی از افراد بر این باور هستند که اجرای برنامه در محیط مرورگر (ظاهر مرورگر و نه Sandbox آن)، یکی از ملاک‌های ما بین Desktop App  و Web App است، گروهی دیگر نیز اجرا شدن برنامه بر روی بستر اینترنت و یا شبکه‌ی محلی را جزو ملاک‌ها می‌دانند، و گروهی دیگر نیز زبان برنامه نویسی برنامه را ملاک می‌دانند، برای مثال اگر با HTML/JS باشد Web App است، اگر نه Desktop App است.
اما آنچه که در عمل می‌تواند تفاوت بین یک Desktop App را با یک Web App مشخص کند، رفتار و عملکرد خود آن برنامه است، نه بستر اجرای آن و این که آن رفتار منتج شده از چه کدی و چه زبان برنامه نویسی ای است.
اگر کمی دقیق به مطلب نگاه کنیم، می‌بینیم این که یک برنامه در چارچوب ظاهری یک مرورگر (نه Sandbox آن) اجرا شود، اصلا مقوله ای اهمیت دار نیست، کما این که برای مثال Silverlight اجازه می‌دهد، برنامه هم در داخل مرورگر و هم در بیرون از آن اجرا شود، و این کار با یک کلیک امکانپذیر است، آیا با همین یک کلیک برنامه از Web App به Desktop App تبدیل می‌شود یا بالعکس ؟
آیا یک برنامه مبتنی بر دلفی که تا همین یک ساعت پیش بر روی شبکه محلی در حال اجرا بوده، با انتقال پیدا کردن آن بر روی شبکه‌ی اینترنت، تبدیل به یک Web App می‌شود؟
آیا اگر ما با HTML/JS یک برنامه Native برای ویندوز فون بنویسیم که تک کاربره آفلاین باشد و اصلا سروری هم نداشته باشد، آیا Web App نوشته ایم ؟
اصلی‌ترین تفاوت مابین Web App و Desktop App که به تفاوت در عملکرد آنها و مزایا و معایب آنها منجر می‌شود، این است که انجام کارهایی که اپراتور با آنها در سمت کلاینت و سیستم مشتری سر و کار دارد، در کجا صورت می‌پذیرد؟
برای مثال در نظر بگیرید که یک دیتاگرید داریم که دارای Paging است، و ما از Page اول به Page بعدی می‌رویم، در یک Desktop App تنها اطلاعات از سرور گرفته می‌شود، و ترسیم خطوط و ستون‌ها و ردیف‌ها و ظاهر نمایشی دیتاگرید بر عهده کلاینت است، برای مثال اگر ستون قیمت داشته باشیم، و بخواهیم برای ردیف هایی که قیمت آنها زیر 10000 ریال است، قیمت به شکل سبز رنگ نمایش داده شود و برای بقیه ردیف‌ها به رنگ قرمز باشد، پردازش این مسئله و این if به عهده کلاینت است، اما در یک Web App، علاوه بر اطلاعات، تعداد زیادی tag‌های مختلف، مانند table - tr - td و ... نیز به همراه اطلاعات آورده می‌شوند، که وظیفه نمایش ظاهری اطلاعات را بر عهده دارند، و آن if مثال ما یعنی رنگ سبز و قرمز در سمت سرور مدیریت شده است، و کلاینت در اینجا نمایش دهنده‌ی آن چیزی است که به صورت آماده از سرور آورده شده است.
در برنامه‌های Desktop آنچه که در سمت سرور وجود دارد، برای مثال یک WCF Service یا ASP.NET Web API است که فقط به رد و بدل کردن اطلاعات می‌پردازد، اما در Web App‌ها در سمت سرور ASP.NET Web Forms، ASP.NET MVC و PHP وجود دارند که علاوه بر اطلاعات برای کلاینت شما ظاهر صفحات را نیز آماده می‌کنند، و ظاهر اصلی صفحات از سمت سرور به سیستم مشتری ارسال می‌شوند، اگر چه که ممکن است در سمت کلاینت تغییراتی را داشته باشند.
به هر میزان رفتار برنامه ما شبیه به حالت اول باشد، برنامه ما Desktop App بوده و به هر میزان برنامه ما به حالت دوم نزدیک‌تر باشد، برنامه ما Web App است.
مزیت اصلی Web App‌ها در عدم انداختن بار زیاد بر روی دوش کلاینت‌های بعضا نحیف بوده، و عملا کلاینت به علت این که کار خاصی را انجام نمی‌دهد، پیش نیاز نرم افزاری و یا سخت افزاری خاصی احتیاج ندارد، و این مورد Web App‌ها را به یک گزینه ایده آل برای وب سایت هایی تبدیل کرده است که با عموم مردم در ارتباطند، زیرا که امکان ارائه آسان برنامه وجود دارد و تقریبا همه می‌توانند از آن استفاده کنند.
با توجه به شناخت عموم از برنامه‌های Web App به توضیح بیشتر برنامه‌های Desktop App می‌پردازم.
مزیت اصلی Desktop App‌ها در سرعت عمل بالاتر(به علت این که فقط دیتا را رد و بدل می‌کند)، توانایی بیشتر در استفاده از منابع سیستمی مانند سرویس نوشتن، و امکانات محلی مانند ارائه Notification و ... است، و در کنار آن برای مثال یک Desktop App می‌تواند به نحوی طراحی شود که به صورت Offline نیز کار کند.
این مزیت‌ها باعث می‌شود که Desktop App‌ها گزینه ای مناسب برای برنامه‌های سازمانی باشند.
ضعفی که از گذشته در Desktop App‌ها وجود داشته است، که البته به معماری Desktop App بر نمی‌گردد، بلکه متاثر از امکانات است، عدم Cross Platform بودن آنها بوده است، تا آنجا که Desktop App در نظر خیلی از افراد همان نوشتن برنامه برای سیستم عامل ویندوز است.
با توجه به رویکرد جدی ای که در طول دو سال اخیر برای نوشتن برنامه Desktop App به شکل Cross Platform رخ داده است، خوشبختانه این مشکل حل شده است و اکنون لااقل دو راهکار جدی برای نوشتن یک برنامه Cross Platform با ویژگی‌های Desktop وجود دارد، که یکی از آنها راه حل‌های مبتنی بر HTML/JS است و دیگری راه حل‌های مبتنی بر C#/XAML
در راه حل‌های مبتنی بر HTML/JS در صورتی که شما برنامه را به شکل Web App طراحی نکرده باشید، و برای مثال در آن از ASP.NET Web Forms و ASP.NET MVC، PHP و ... استفاده نکرده باشید، می‌توانید یک خروجی کاملا Native با تمامی ویژگی‌های Desktop App برای انواع پلتفرم‌ها بگیرید.
استفاده از فریم ورک هایی که با طراحی Desktop App سازگار هستند، مانند Angular JS، Kendo UI و Ext JS، Jay-data و ... و استفاده از مدل طراحی Single Page Application می‌تواند سیستم کدنویسی ای ساده را فراهم آورد، که در آن شما با یک بار نوشتن برنامه می‌توانید خروجی اکثر پلتفرم‌های مطرح را داشته باشید، اعم از ویندوز فون، اندروید، iOS و ویندوز
امروزه حتی مرورگر‌ها با فراهم آوردن امکاناتی مانند Client side databases و Manifest based deployment اجازه نوشتن برنامه Desktop با HTML/JS را که حتی می‌تواند Offline کار کند را به شما ارائه می‌کنند.
در کنار این راهکار، استفاده از C#/XAML برای نوشتن برنامه برای اکثر پلتفرم‌های مطرح بازار اعم از اندروید، iOS و Windows Phone و ویندوز، نیز به عنوان راهکاری دیگر قابلیت استفاده را دارا است.
حرکت پر شتاب و پر انرژی جهانی برای توسعه Cross Platform Desktop Development، خوشبختانه توانسته است تا حد زیادی امتیاز نوشتن برنامه‌های Desktop را در سیستم‌های Enterprise بالا ببرد.
مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت دوم - سرویس اعتبارسنجی
در قسمت قبل، ساختار ابتدایی کلاینت Angular را تدارک دیدیم. در این قسمت قصد داریم سرویسی که زیر ساخت کامپوننت لاگین و عملیات ورود به سیستم را تامین می‌کند، تکمیل کنیم.


تعریف تزریق وابستگی تنظیمات برنامه

در مطلب «تزریق وابستگی‌ها فراتر از کلاس‌ها در برنامه‌های Angular» با روش تزریق ثوابت برنامه آشنا شدیم. در این مثال، برنامه‌ی کلاینت بر روی پورت 4200 اجرا می‌شود و برنامه‌ی سمت سرور وب، بر روی پورت 5000. به همین جهت نیاز است این آدرس پایه سمت سرور را در تمام قسمت‌های برنامه که با سرور کار می‌کنند، در دسترس داشته باشیم و روش مناسب برای پیاده سازی آن همان قسمت «تزریق تنظیمات برنامه توسط تامین کننده‌ی مقادیر» مطلب یاد شده‌است. به همین جهت فایل جدید src\app\core\services\app.config.ts را در پوشه‌ی core\services برنامه ایجاد می‌کنیم:
import { InjectionToken } from "@angular/core";

export let APP_CONFIG = new InjectionToken<string>("app.config");

export interface IAppConfig {
  apiEndpoint: string;
  loginPath: string;
  logoutPath: string;
  refreshTokenPath: string;
  accessTokenObjectKey: string;
  refreshTokenObjectKey: string;
}

export const AppConfig: IAppConfig = {
  apiEndpoint: "http://localhost:5000/api",
  loginPath: "account/login",
  logoutPath: "account/logout",
  refreshTokenPath: "account/RefreshToken",
  accessTokenObjectKey: "access_token",
  refreshTokenObjectKey: "refresh_token"
};
در اینجا APP_CONFIG یک توکن منحصربفرد است که از آن جهت یافتن مقدار AppConfig که از نوع اینترفیس IAppConfig تعریف شده‌است، در سراسر برنامه استفاده خواهیم کرد.
سپس تنظیمات ابتدایی تزریق وابستگی‌های IAppConfig را در فایل src\app\core\core.module.ts به صورت ذیل انجام می‌دهیم:
import { AppConfig, APP_CONFIG } from "./app.config";

@NgModule({
  providers: [
    { provide: APP_CONFIG, useValue: AppConfig }
  ]
})
export class CoreModule {}
اکنون هر سرویس و یا کامپوننتی در سراسر برنامه که نیاز به تنظیمات AppConfig را داشته باشد، کافی است با استفاده از ویژگی Inject(APP_CONFIG)@ آن‌را درخواست کند.


طراحی سرویس Auth

پس از لاگین باید بتوان به اطلاعات اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم، در تمام قسمت‌های برنامه دسترسی پیدا کرد. به همین جهت نیاز است این اطلاعات را در یک سرویس سراسری singleton قرار داد تا همواره یک وهله‌ی از آن در کل برنامه قابل استفاده باشد. مرسوم است این سرویس را AuthService بنامند. بنابراین محل قرارگیری این سرویس سراسری در پوشه‌ی Core\services و محل تعریف آن در قسمت providers آن خواهد بود. به همین جهت ابتدا ساختار این سرویس را با دستور ذیل ایجاد می‌کنیم:
 ng g s Core/services/Auth
با این خروجی:
   create src/app/Core/services/auth.service.ts (110 bytes)
و سپس تعریف آن‌را به مدخل providers ماژول Core اضافه می‌کنیم:
import { AuthService } from "./services/auth.service";

@NgModule({
  providers: [
    // global singleton services of the whole app will be listed here.
    BrowserStorageService,
    AuthService,
    { provide: APP_CONFIG, useValue: AppConfig }
  ]
})
export class CoreModule {}

در ادامه به تکمیل AuthService خواهیم پرداخت و قسمت‌های مختلف آن‌را مرور می‌کنیم.


اطلاع رسانی به کامپوننت Header در مورد وضعیت لاگین

در مطلب «صدور رخدادها از سرویس‌ها به کامپوننت‌ها در برنامه‌های Angular» با نحوه‌ی کار با BehaviorSubject آشنا شدیم. در اینجا می‌خواهیم توسط آن، پس از لاگین موفق، وضعیت لاگین را به کامپوننت هدر صادر کنیم، تا لینک لاگین را مخفی کرده و لینک خروج از سیستم را نمایش دهد:
import { BehaviorSubject } from "rxjs/BehaviorSubject";

@Injectable()
export class AuthService {

  private authStatusSource = new BehaviorSubject<boolean>(false);
  authStatus$ = this.authStatusSource.asObservable();

  constructor() {
    this.updateStatusOnPageRefresh();
  }

  private updateStatusOnPageRefresh(): void {
    this.authStatusSource.next(this.isLoggedIn());
  }
اکنون تمام کامپوننت‌های برنامه می‌توانند مشترک $authStatus شده و همواره آخرین وضعیت لاگین را دریافت کنند و نسبت به تغییرات آن عکس العمل نشان دهند (برای مثال قسمتی را نمایش دهند و یا قسمتی را مخفی کنند).
در اینجا در سازنده‌ی کلاس، بر اساس خروجی متد وضعیت لاگین شخص، برای اولین بار، متد next این BehaviorSubject فراخوانی می‌شود. علت قرار دادن این متد در سازنده‌ی کلاس سرویس، عکس العمل نشان دادن به refresh کامل صفحه، توسط کاربر است و یا عکس العمل نشان دادن به وضعیت به‌خاطر سپاری کلمه‌ی عبور، در اولین بار مشاهده‌ی سایت و برنامه. در این حالت متد isLoggedIn، کش مرورگر را بررسی کرده و با واکشی توکن‌ها و اعتبارسنجی آن‌ها، گزارش وضعیت لاگین را ارائه می‌دهد. پس از آن، خروجی آن (true/false) به مشترکین اطلاع رسانی می‌شود.
در ادامه، متد next این  BehaviorSubject را در متدهای login و logout نیز فراخوانی خواهیم کرد.


تدارک ذخیره سازی توکن‌ها در کش مرورگر

از طرف سرور، دو نوع توکن access_token و refresh_token را دریافت می‌کنیم. به همین جهت یک enum را جهت مشخص سازی آن‌ها تعریف خواهیم کرد:
export enum AuthTokenType {
   AccessToken,
   RefreshToken
}
سپس باید این توکن‌ها را پس از لاگین موفق در کش مرورگر ذخیره کنیم که با مقدمات آن در مطلب «ذخیره سازی اطلاعات در مرورگر توسط برنامه‌های Angular» پیشتر آشنا شدیم. از همان سرویس BrowserStorageService مطلب یاد شده، در اینجا نیز استفاده خواهیم کرد:
import { BrowserStorageService } from "./browser-storage.service";

export enum AuthTokenType {
  AccessToken,
  RefreshToken
}

@Injectable()
export class AuthService {

  private rememberMeToken = "rememberMe_token";

  constructor(private browserStorageService: BrowserStorageService) {  }

  rememberMe(): boolean {
    return this.browserStorageService.getLocal(this.rememberMeToken) === true;
  }

  getRawAuthToken(tokenType: AuthTokenType): string {
    if (this.rememberMe()) {
      return this.browserStorageService.getLocal(AuthTokenType[tokenType]);
    } else {
      return this.browserStorageService.getSession(AuthTokenType[tokenType]);
    }
  }

  deleteAuthTokens() {
    if (this.rememberMe()) {
      this.browserStorageService.removeLocal(AuthTokenType[AuthTokenType.AccessToken]);
      this.browserStorageService.removeLocal(AuthTokenType[AuthTokenType.RefreshToken]);
    } else {
      this.browserStorageService.removeSession(AuthTokenType[AuthTokenType.AccessToken]);
      this.browserStorageService.removeSession(AuthTokenType[AuthTokenType.RefreshToken]);
    }
    this.browserStorageService.removeLocal(this.rememberMeToken);
  }

  private setLoginSession(response: any): void {
    this.setToken(AuthTokenType.AccessToken, response[this.appConfig.accessTokenObjectKey]);
    this.setToken(AuthTokenType.RefreshToken, response[this.appConfig.refreshTokenObjectKey]);
  }

  private setToken(tokenType: AuthTokenType, tokenValue: string): void {
    if (this.rememberMe()) {
      this.browserStorageService.setLocal(AuthTokenType[tokenType], tokenValue);
    } else {
      this.browserStorageService.setSession(AuthTokenType[tokenType], tokenValue);
    }
  }
}
ابتدا سرویس BrowserStorageService به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس نیاز است بر اساس گزینه‌ی «به‌خاطر سپاری کلمه‌ی عبور»، نسبت به انتخاب محل ذخیره سازی توکن‌ها اقدام کنیم. اگر گزینه‌ی rememberMe توسط کاربر در حین لاگین انتخاب شود، از local storage ماندگار و اگر خیر، از session storage فرار مرورگر برای ذخیره سازی توکن‌ها و سایر اطلاعات مرتبط استفاده خواهیم کرد.


- متد rememberMe مشخص می‌کند که آیا وضعیت به‌خاطر سپاری کلمه‌ی عبور توسط کاربر انتخاب شده‌است یا خیر؟ این مقدار را نیز در local storage ماندگار ذخیره می‌کنیم تا در صورت بستن مرورگر و مراجعه‌ی مجدد به آن، در دسترس باشد و به صورت خودکار پاک نشود.
- متد setToken، بر اساس وضعیت rememberMe، مقادیر توکن‌های دریافتی از سرور را در local storage و یا session storage ذخیره می‌کند.
- متد getRawAuthToken بر اساس یکی از مقادیر enum ارسالی به آن، مقدار خام access_token و یا refresh_token ذخیره شده را بازگشت می‌دهد.
- متد deleteAuthTokens جهت حذف تمام توکن‌های ذخیره شده‌ی توسط برنامه استفاده خواهد شد. نمونه‌ی کاربرد آن در متد logout است.
- متد setLoginSession پس از لاگین موفق فراخوانی می‌شود. کار آن ذخیره سازی توکن‌های دریافتی از سرور است. فرض آن نیز بر این است که خروجی json از طرف سرور، توکن‌ها را با کلیدهایی دقیقا مساوی access_token و refresh_token بازگشت می‌دهد:
 {"access_token":"...","refresh_token":"..."}
اگر این کلیدها در برنامه‌ی شما نام دیگری را دارند، محل تغییر آن‌ها در فایل app.config.ts است.


تکمیل متد ورود به سیستم

در صفحه‌ی لاگین، کاربر نام کاربری، کلمه‌ی عبور و همچنین گزینه‌ی «به‌خاطر سپاری ورود» را باید تکمیل کند. به همین جهت اینترفیسی را برای این کار به نام Credentials در محل src\app\core\models\credentials.ts ایجاد می‌کنیم:
export interface Credentials {
   username: string;
   password: string;
   rememberMe: boolean;
}
پس از آن در متد لاگین از این اطلاعات جهت دریافت توکن‌های دسترسی و به روز رسانی، استفاده خواهیم کرد:
@Injectable()
export class AuthService {
  constructor(
    @Inject(APP_CONFIG) private appConfig: IAppConfig,
    private http: HttpClient,
    private browserStorageService: BrowserStorageService   
  ) {
    this.updateStatusOnPageRefresh();
  }

  login(credentials: Credentials): Observable<boolean> {
    const headers = new HttpHeaders({ "Content-Type": "application/json" });
    return this.http
      .post(`${this.appConfig.apiEndpoint}/${this.appConfig.loginPath}`, credentials, { headers: headers })
      .map((response: any) => {
        this.browserStorageService.setLocal(this.rememberMeToken, credentials.rememberMe);
        if (!response) {
          this.authStatusSource.next(false);
          return false;
        }
        this.setLoginSession(response);
        this.authStatusSource.next(true);
        return true;
      })
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error));
  }
}
متد login یک Observable از نوع boolean را بازگشت می‌دهد. به این ترتیب می‌توان مشترک آن شد و در صورت دریافت true یا اعلام لاگین موفق، کاربر را به صفحه‌ای مشخص هدایت کرد.
در اینجا نیاز است اطلاعات شیء Credentials را به مسیر http://localhost:5000/api/account/login ارسال کنیم. به همین جهت نیاز به سرویس IAppConfig تزریق شده‌ی در سازنده‌ی کلاس وجود دارد تا با دسترسی به this.appConfig.apiEndpoint، مسیر تنظیم شده‌ی در فایل src\app\core\services\app.config.ts را دریافت کنیم.
پس از لاگین موفق:
- ابتدا وضعیت rememberMe انتخاب شده‌ی توسط کاربر را در local storage مرورگر جهت مراجعات آتی ذخیره می‌کنیم.
- سپس متد setLoginSession، توکن‌های دریافتی از شیء response را بر اساس وضعیت rememberMe در local storage ماندگار و یا session storage فرار، ذخیره می‌کند.
- در آخر با فراخوانی متد next مربوط به authStatusSource با پارامتر true، به تمام کامپوننت‌های مشترک به این سرویس اعلام می‌کنیم که وضعیت لاگین موفق بوده‌است و اکنون می‌توانید نسبت به آن عکس العمل نشان دهید.


تکمیل متد خروج از سیستم

کار خروج، با فراخوانی متد logout صورت می‌گیرد:
@Injectable()
export class AuthService {

  constructor(
    @Inject(APP_CONFIG) private appConfig: IAppConfig,
    private http: HttpClient,
    private router: Router
  ) {
    this.updateStatusOnPageRefresh();
  }

  logout(navigateToHome: boolean): void {
    this.http
      .get(`${this.appConfig.apiEndpoint}/${this.appConfig.logoutPath}`)
      .finally(() => {
        this.deleteAuthTokens();
        this.unscheduleRefreshToken();
        this.authStatusSource.next(false);
        if (navigateToHome) {
          this.router.navigate(["/"]);
        }
      })
      .map(response => response || {})
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error))
      .subscribe(result => {
        console.log("logout", result);
      });
  }
}
در اینجا در ابتدا متد logout سمت سرور که در مسیر http://localhost:5000/api/account/logout قرار دارد فراخوانی می‌شود. پس از آن در پایان کار در متد finally (چه عملیات فراخوانی logout سمت سرور موفق باشد یا خیر)، ابتدا توسط متد deleteAuthTokens تمام توکن‌ها و اطلاعات ذخیره شده‌ی در مرورگر حذف می‌شوند. در ادامه با فراخوانی متد next مربوط به authStatusSource با مقدار false، به تمام مشترکین سرویس جاری اعلام می‌کنیم که اکنون وقت عکس العمل نشان دادن به خروجی سیستم و به روز رسانی رابط کاربری است. همچنین اگر پارامتر navigateToHome نیز مقدار دهی شده بود، کاربر را به صفحه‌ی اصلی برنامه هدایت می‌کنیم.


اعتبارسنجی وضعیت لاگین و توکن‌های ذخیره شده‌ی در مرورگر

برای اعتبارسنجی access token دریافتی از طرف سرور، نیاز به بسته‌ی jwt-decode است. به همین جهت دستور ذیل را در خط فرمان صادر کنید تا بسته‌ی آن به پروژه اضافه شود:
 > npm install jwt-decode --save
در ادامه برای استفاده‌ی از آن، ابتدا بسته‌ی آن‌را import می‌کنیم:
 import * as jwt_decode from "jwt-decode";
و سپس توسط متد jwt_decode آن می‌توان به اصل اطلاعات توکن دریافتی از طرف سرور، دسترسی یافت:
  getDecodedAccessToken(): any {
    return jwt_decode(this.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken));
  }
این توکن خام، پس از decode، یک چنین فرمت نمونه‌ای را دارد که در آن، شماره‌ی کاربری (nameidentifier)، نام کاربری (name)، نام نمایشی کاربر (DisplayName)، نقش‌های او (قسمت role) و اطلاعات تاریخ انقضای توکن (خاصیت exp)، مشخص هستند:
{
  "jti": "d1272eb5-1061-45bd-9209-3ccbc6ddcf0a",
  "iss": "http://localhost/",
  "iat": 1513070340,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier": "1",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "Vahid",
  "DisplayName": "وحید",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/serialnumber": "709b64868a1d4d108ee58369f5c3c1f3",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/userdata": "1",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": [
    "Admin",
    "User"
  ],
  "nbf": 1513070340,
  "exp": 1513070460,
  "aud": "Any"
}
برای مثال اگر خواستیم به خاصیت DisplayName این شیء decode شده دسترسی پیدا کنیم، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
  getDisplayName(): string {
    return this.getDecodedAccessToken().DisplayName;
  }
و یا خاصیت exp آن، بیانگر تاریخ انقضای توکن است. برای تبدیل آن به نوع Date، ابتدا باید به این خاصیت در توکن decode شده دسترسی یافت و سپس توسط متد setUTCSeconds آن‌را تبدیل به نوع Date کرد:
  getAccessTokenExpirationDateUtc(): Date {
    const decoded = this.getDecodedAccessToken();
    if (decoded.exp === undefined) {
      return null;
    }
    const date = new Date(0); // The 0 sets the date to the epoch
    date.setUTCSeconds(decoded.exp);
    return date;
  }
اکنون که به این تاریخ انقضای توکن دسترسی یافتیم، می‌توان از آن جهت تعیین اعتبار توکن ذخیره شده‌ی در مرورگر، استفاده کرد:
  isAccessTokenTokenExpired(): boolean {
    const expirationDateUtc = this.getAccessTokenExpirationDateUtc();
    if (!expirationDateUtc) {
      return true;
    }
    return !(expirationDateUtc.valueOf() > new Date().valueOf());
  }
و در آخر متد isLoggedIn که وضعیت لاگین بودن کاربر جاری را مشخص می‌کند، به صورت ذیل تعریف می‌شود:
  isLoggedIn(): boolean {
    const accessToken = this.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken);
    const refreshToken = this.getRawAuthToken(AuthTokenType.RefreshToken);
    const hasTokens = !this.isEmptyString(accessToken) && !this.isEmptyString(refreshToken);
    return hasTokens && !this.isAccessTokenTokenExpired();
  }

  private isEmptyString(value: string): boolean {
    return !value || 0 === value.length;
  }
ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا توکن‌های درخواست شده‌ی از کش مرورگر، وجود خارجی دارند یا خیر؟ پس از آن تاریخ انقضای access token را نیز بررسی می‌کنیم. تا همین اندازه جهت تعیین اعتبار این توکن‌ها در سمت کاربر کفایت می‌کنند. در سمت سرور نیز این توکن‌ها به صورت خودکار توسط برنامه تعیین اعتبار شده و امضای دیجیتال آن‌ها بررسی می‌شوند.

در قسمت بعد، از این سرویس اعتبارسنجی تکمیل شده جهت ورود به سیستم و تکمیل کامپوننت header استفاده خواهیم کرد.


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o، برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد (و یا همان اجرای فایل ng-serve.bat). همچنین باید به پوشه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp نیز مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید، تا توکن سرور برنامه نیز فعال شود.
مطالب
چرخه‌ی حیات یک درخواست در ASP.NET MVC

در Asp.net دو چرخه‌ی حیات مهم وجود دارند که اساس چارچوب MVC را تشکیل می‌دهند :

  1. چرخه‌ی حیات برنامه (Application)؛ از لحظه‌ای که برنامه برای اولین بار اجرا می‌شود و تا لحظه‌ی خاتمه‌ی آن را شامل می‌شود.
  2. چرخه‌ی حیات یک درخواست ( Request مسیری که یک درخواست طی می‌کند، اصطلاحا PipeLine نامیده می‌شود که همان چرخه‌ی حیات یک درخواست نیز هست و از لحظه‌ای که درخواست تحویل asp.net شده، تا زمانیکه درخواست ارسال می‌شود را شامل می‌شود.

تمرکز بنده بیشتر بر روی روند و مسیری است که یک درخواست طی می‌کند و قصد دارم با بهره گیری از کتاب Pro Asp.net Mvc 5 و دیگر منابع، چرخه‌ی حیات درخواست را در برنامه‌های Mvc بررسی کرده و در مقالات آتی ماژولها و هندلرها را بررسی کنم.

در asp.net ، برنامه global فایلهای شامل دو فایل Global.asax , Global.asax.cs است.

فایل Global.asax که هیچ گاه نیاز به ویرایش آن نداریم محتویاتی مانند زیر دارد:

<%@ Application Codebehind="Global.asax.cs" Inherits="YourAppName.MvcApplication" Language="C#" %>
و صرفا فایل code behind   مرتبط را برای asp.net مشخص می‌کند. این نوع مشخص سازی را از وب فرمها به یاد داریم.

در این مقاله منظور از فایل global فایل  Global.asax.cs است که مشتق شده از کلاس System.Web.HttpApplication است:

public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        {
            ...//
        }
    }
به صورت پیش فرض کدهای بالا ایجاد شده و کلاس MvcApplication شامل متد Application_Start است که نقطه‌ی شروع چرخه‌ی حیات برنامه را مشخص می‌کند. اما متد دیگری به نام Application_End() نیز وج ود دارد که در زمان خاتمه‌ی برنامه فراخوانی خواهد شد و فرصتی را برای آزاد سازی منابع اشغال شده توسط برنامه فراهم می‌آورد .

Asp.net برای پاسخگویی به درخواست‌های واصله، وهله‌هایی از کلاس MvcApplication را می‌سازد ولی این دو متد صرفا در نقاط شروع و پایان برنامه فراخوانی شده و عملا در وهله‌های یاد شده صدا زده نخواهند شد و به جای آنها رویدادهایی را که در ذیل آنها را معرفی می‌کنیم، فراخوانی شده و چرخه‌ی حیات درخواست را برای ما مشخص می‌سازند .

  BeginRequest : به عنوان اولین رویداد، به محض وصول یک درخواست جدید رخ خواهد داد. 

  AuthenticateRequest ,PostAuthenticateRequest : رویداد AuthenticateRequest برای شناسایی کاربر ارسال کننده درخواست، کاربرد دارد و پس از پردازش کلیه‌ی توابع، رویداد PostAuthenticateRequest صدا زده می‌شود.

  AuthorizeRequest :به‌هنگام صدور مجوزهای یک درخواست رخ می‌دهد و مشابه رویداد بالا پس از پردازش کلیه‌ی توابع، رویداد PostAuthorizeRequest صدا زده خواهد شد.  

ResolveRequestCache : پس از صدور مجوزهای یک درخواست در رویداد authorization  زمانیکه ماژولهای کش می‌خواهند اطلاعاتی را از کش سرور مطالبه کنند، رخ می‌دهد و به مانند دو رخداد قبلی، PostResolveRequestCache نیز پس از اتمام پردازش توابع رویداد رخ می‌دهد.

  MapRequestHandler : زمانی که Asp.net می‌خواهد هندلری را برای پاسخگویی به درخواست واصله انتخاب کند رخ می‌دهد و PostMapRequestHandler نیز پس از این انتخاب، تریگر می‌شود.  

AcquireRequestState : جهت بدست آوردن داده‌هایی نظیر سشن و ... مرتبط با درخواست جاری کاربرد داشته و PostAcquireRequestState نیز پس از پردازش توابع رویداد رخ خواهد داد.

  PreRequestHandlerExecute : بالافاصله قبل و همچنین بلافاصله بعد از این که یک هندلر بخواهد درخواستی را پردازش کند، رخ می‌دهد. PostRequestHandlerExecute نیز همانند دیگر رویدادهای گذشته، پس از اتمام پردازش توابع، این رویداد رخ خواهد داد. 

ReleaseRequestState : زمانی رخ می‌دهد که داده‌های مرتبط با درخواست جاری، در ادامه‌ی روند پردازش درخواست مورد نیاز نباشند و پس از پردازش توابع رویداد، PostReleaseRequestState رخ خواهد داد .

UpdateRequestCache : به جهت اینکه ماژولهای مسئول کش، توانایی به روز رسانی داده‌های خود، برای پاسخگویی به درخواستهای بعدی را داشته باشند، این رویداد رخ می‌دهد.

  LogRequest : قبل از انجام عملیات لاگین برای درخواست جاری رخ می‌دهد و پس از پردازش توابع رویداد نیز PostLogRequest تریگر می‌شود.  

  EndRequest : پس از پایان کار پردازش درخواست جاری و مهیا شدن پاسخ مرتبط جهت ارسال به مرورگر تریگر خواهد شد. 

PreSendRequestHeaders : قبل از ارسال HTTP headers به مرورگر این رویداد رخ خواهد داد.

  PreSendRequestContent : بعد از ارسال شدن هدرها و قبل از ارسال محتوای صفحه به مرورگر رخ می‌دهد. 

Error : هر زمان و در هر مرحله از پردازش درخواست، چنانچه خطایی صورت پذیرد این رویداد رخ خواهد داد.

فریم ورک Asp.net   جهت مدیریت بهتر یک درخواست، در تمام مسیر پردازش، رویدادهای بالا را مهیا کرده است. در ادامه نحوه‌ی هندل کردن رویدادهای چرخه‌ی حیات درخواست را در فایل global توضیح می‌دهم. هر چند که استفاده از این فایل بدین منظور، صرفا برای مدیریت مسائل ابتدایی مناسب بوده و در یک پروژه‌ی بزرگ موجب به هم ریختگی فایل global با کدهای زیاد و خوانایی پایین بوده که قابلیت استفاده مجدد در دیگر پروژه‌ها را نیز ندارد.

Asp.net این مشکل را با معرفی ماژولها که در مقالات آتی توضیح خواهم داد، مرتفع کرده است.

در فایل global هر گاه متدی را با پیشوند Application_ و نام یکی از رویدادهای بالا بنویسید Asp.net آن را به عنوان هندلری برای رویداد مذکور می‌شناسد. به عنوان مثال متدی با نام Application_BeginRequest  متد رویداد BeginRequest می‌باشد.

ابتدا یک پروژه‌ی MVC جدید را به نام SimpleApp ایجاد کرده و فایل global آن را مطابق ذیل تغییر می‌دهیم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
namespace SimpleApp
{
    public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        { 
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
        }
        protected void Application_BeginRequest() 
        {
            RecordEvent("BeginRequest");
        }
        protected void Application_AuthenticateRequest() 
        {
            RecordEvent("AuthenticateRequest");
        }
        protected void Application_PostAuthenticateRequest()
        { 
            RecordEvent("PostAuthenticateRequest");
        }
        private void RecordEvent(string name)
        {
            List<string> eventList = Application["events"] as List<string>;
            if (eventList == null) 
            { 
                Application["events"] = eventList = new List<string>(); 
            } 
            eventList.Add(name);
        }
    }
}

در اینجا متدی به نام RecordEvent را در کدهای ذکر شده مشاهده می‌کنید که نام یک رویداد را دریافت و جهت در دسترس قرار دادن در کل برنامه به خاصیت Application از کلاس HttpApplication نسبت داده و متد مذکور را از سه متد دیگر فراخوانی کرده‌ایم. این متدها در زمان رخ دادن رویدادهای BeginRequest, AuthenticateRequest, PostAuthenticateRequest صدا زده خواهند شد.

حال جهت نمایش اطلاعات رویداد نیاز است تغییراتی مشابه ذیل در کنترلر Home ایجاد نماییم.

using System.Web.Mvc;
namespace SimpleApp.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View(HttpContext.Application["events"]);
        }

    }
}

ویوی مرتبط با اکشن متد index را مطابق کدهای ذیل بازنویسی می‌کنیم:

@model List<string>
@{
    ViewBag.Title = "Events List";
 
}
<h5>Events</h5>
<table>
    @foreach (string eventName in Model)
    {    
        <tr>
            <td>@eventName</td>
        </tr>      
    }

</table>
خروجی آن مطابق ذیل خواهد بود :

در این مقاله سعی کردیم ابتدا چرخه‌ی حیات یک Request را فرا گرفته و سپس از طریق فایل global و توسط متدهایی با پیشوند Application_ +نام رویداد (اصطلاحا متدهای ویژه نامیده می‌شوند) چرخه حیات یک درخواست را مدیریت کنیم.
نظرات مطالب
متغیرهای استاتیک و برنامه‌های ASP.NET
آیا این امکان وجود دارد که یک متغییر که دارای ویژگی ThreadStatic است توسط دو Thread همزمان مورد استفاده قرار بگیرد؟ جواب Microsoft خیر است. پس اینچنین متغییری نیاز به ThreadSafe بودن و حتی lock (فارق از محیط اجرا) ندارد. مگر اینکه راه دیگری برای اجرای چند کد به صورت موازی در یک AppDomain علاوه بر Thread وجود داشته باشد. به عبارت دیگر من Thread را Atomic ترین شی موازی‌سازی می‌دانم. اشتباه می‌کنم؟

البته اینکه یک Thread لزوماً برای درخواستی بعدی استفاده نشود نیز مشکلی ایجاد نمی‌کند.

لینک‌ها را مطالعه کردم. ولی بازهم فکر می‌کنم مشکلی در استفاده از این روش نیست! با توجه به جمله‌ای که در بالا گفتم نمی‌دانم چه مشکلی می‌تواند از نظر Concurrency اتفاق بیفتد؟

در مورد تست، من هم با شما موافقم و تست کردن فقط با یک کاربر در یک مرورگر را مطمئناً تست کاملی نمی‌دانم. درواقع فقط با بررسی نقاط بحرانی و حالت‌های بحرانی در ذهنم موارد Concurrent را چک کرده‌ام. که البته حتماً سعی می‌کنم با استفاده از یک نرم‌افزار خوب یک محیط چند کاربره را شبیه‌سازی کنم.

راستی یک نکته خیلی مهم. در این روش هر شیی که DataContext را برای اولین بار به وجود آورده باید بعد از اتمام کارش خودش آنرا Dispose کند. تمامی عملیات کار با داده در یک بلاک using صورت می‌گیرد اما شیی که در using استفاده شده مانند یک شی Repository است که مدیریت DataContext را برعهده دارد اما در داخل تفاوت‌هایی برای بالابردن کارایی دارد.

البته اسرار من بر این روش به جای استفاده از HttpContext این است که: لایه دسترسی به داده به صورت BlackBox کاملا از لایه Presentaion جدا باشد. درواقع بدون پیاده‌سازی یک Interface یا چیزی شبیه آن بتوان از یک لایه داده «همزمان» توسط چند لایه دیگر (در یک پروژه) استفاده شود و البته برنامه‌نویس به دردسر نیفتد.
اشتراک‌ها
نرم افزار نمونه سازی رابط کاربری Pencil
بزارید مطلب رو خیلی ساده بیان کنیم، فرض کنید که یک سفارش طراحی و برنامه نویسی یک نرم افزار به شما داده شده؛ حالا بعد از بستن قرارداد چیکار میکنید؟ آیا به سرعت بدون اینکه مشتری تصوری از برنامه ای که قراره به دستش برسه داشته باشه کار رو شروع می‌کنید؟! خب البته مسلما بهتره که مشتری قبل از طراحی کامل نرم افزار، نمایی از بخش‌های مختلف نرم افزار رو ببینه؛ مشتری با دیدن این بخش‌ها میتونه نیازهایی رو که داره بهتر به شما منتقل کنه.
برای ساخت نمونه‌های رابط کاربری (GUI Prototyping) راه‌ها و نرم افزار‌های مختلفی وجود داره. نرم افزار Pencil یکی از اون راه‌ها است؛ که تونسته با مجتمع سازی یک محیط خوش دست و کارا ساخت نمونه‌های رابط کاربری رو لذت بخش‌تر از قبل بکنه. توسط این نرم افزار میشه نمونه‌های رابط کاربری رو برای نرم افزارهای سیستمی، سایت‌ها و نرم افزار‌های موبایل ایجاد کرد. این نرم افزار رایگان به دو صورت به کاربران ارائه شده: 1- به صورت یک افزونه برای مرورگر محبوب فایرفاکس که آخرین نسخه اون حجمی معادل 5 مگابایت داره. 2- به صورت یک نرم افزار مستقل که فارغ از مرورگر میتونه اجرا بشه البته در این حالت حجمی حدود 22 مگابایت رو به خودش اختصاص داده.

تصویری از محیط برنامه

Pencil


تصویر یه نمونه رابط کاربری ساخته شده توسط این برنامه (خودم ساختمه اش ها!)

Website GUI Prototyping

نرم افزار نمونه سازی رابط کاربری Pencil
نظرات مطالب
نمایش رکوردها به ترتیب اولویت به کمک jQuery UI sortable در ASP.NET MVC
<iframe src="/twitter" frameborder="0" height="400" width="270" scrolling="no"></iframe>

فلسفه و کاربرد web pages متفاوت است. در مورد وب فرم‌ها هم نمی‌تونید از razor استفاده کنید چون در یک فایل نمی‌شود از دو موتور view استفاده کرد. موتور view وب فرم‌ها، نامش همین web forms view engine است و قابل تعویض هم نیست (برخلاف MVC). در مقاله‌ای که لینک دادید، داره از یک iframe استفاده می‌کنه برای الحاق razor.

به علاوه در مورد Web API که کلا مطلب جدیدی نیست. نسخه ساده شده WCF است.

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
شماره صفحه در هدر سفارشی و خروجی اکسل
1- ابتدا کش شدن هدر را غیرفعال کنید:
.PagesHeader(header =>
{
    header.CacheHeader(cache: false)
سپس callback مربوط به ایجاد هدر (RenderingReportHeader)، به ازای هر بار رندر شدن، یکبار فراخوانی می‌شود (اگر کش شدن هدر فعال باشد، فقط یکبار فراخوانی می‌شود). در اینجا یک متغیر به نام pageNumber تعریف کنید و مقدار آن‌را هر بار یک واحد افزایش دهید (یک فیلد خصوصی در سطح کلاس) . سپس این مقدار را در هدر سفارشی که طراحی می‌کنید، قرار دهید (به هر نحو و شکلی که صلاح می‌دانید؛ خروجی PdfGrid هر شکل دلخواهی را می‌تواند داشته باشد).
2- چنین امکانی وجود ندارد. این خروجی فقط در خود فایل قرار می‌گیرد و نحوه‌ی تشکیل آن هم دقیقا در حین تشکیل فایل PDF انجام می‌شود.