- Hello World براساس سن و شغل! | پویا | zombie-geek.net
- بهبود رتبه سایت - جدول تناوبی سئو | (مجتبی بنائی) | www.banaie.ir
- راهنمای تنظیم فایرفاکس ۷ برای نشان دادن http:// در آدرس صفحات | مدیریت مجله نودایران | nodiran.com
- مدیر پروژه باید منبع آرامش باشد، مثل خولیو بلاسکو | مهدی عرب عامری | pmplus.ir
- Babel Obfuscator 4.3.0.0 منتشر شد | babelobfuscator.blogspot.com
- Lambdas در C++11 | geekswithblogs.net
- Visual Studio 2010 Feature Pack 2 منتشر شد | geekswithblogs.net
- Windows Phone SDK 7.1 منتشر شد | windowsteamblog.com
- Windows Simulator جهت توسعه برنامههای مخصوص ویندوز 8 | blogs.msdn.com
- Windows Simulator و دیباگ برنامههای لمسی | blogs.msdn.com
- به روز رسانی اول RAD Studio XE2 و یک سری مشکلات کپی رایت | www.itwriting.com
- پشتیبانی از ایجاد سایههای متنی در IE10 | blogs.msdn.com
- توابع جدید کار با رشتهها در نسخهی بعدی SQL Server | beyondrelational.com
- خلاصهای از مواردی که در نگارش بعدی سی شارپ شاهد خواهیم بود | weblogs.thinktecture.com
- مروری بر قابلیت آنالیز کدهای سی++ در نگارش بعدی ویژوال استودیو | channel9.msdn.com
یکی از مواردی که ممکن است در محیط کاری با آن برخورد داشت، تقاضای تولید فایل word یک گزارش با فرمتی مشخص از یک برنامه ASP.Net است. برای مثال یک قالب درست کردهاند که header و footer و کلا یک فرمت رسمی دارد. الان برنامه شما باید این فایل word رسمی را با گزارشی که تولید میکند پر کند. حالا اینجاست که گرفتاری برنامه نویس شروع میشود! روی سرور باید word نصب باشد تا توسط اشیاء COM آن بتوان یک چنین کارهایی را آنهم با ASP.Net که به صورت پیش فرض کمترین سطح دسترسی را روی سیستم دارد انجام داد. یا اینکه باید به سراغ کامپوننتهای تجاری رفت و حالا اینجا با این وضع تحریم و غیره چگونه بتوان آنها را خریداری کرد یا شاید احتمالا در سایتهای وارز بتوان نسخه تکه پاره شده آنها را یافت. مشکلی هم که این نوع کامپوننتها دارند این است که ممکن است سال دیگر اصلا ساپورت نشوند. محصولات مایکروسافت هم که مرتبا در حال به روز رسانی هستند. در این حالت برنامه متکی به این نوع کامپوننتهای تجاری سورس بسته در همان نگارش قبلی خود مجبور است باقی بماند.
خوشبختانه با ارائه آفیس 2007 و فرمت OpenXML فایلهای آن، این مشکل تقریبا مرتفع شده است. مایکروسافت نیز برای سهولت تولید این نوع اسناد، OpenXML SDK را ارائه داده است که از آدرس زیر قابل دریافت است:
Open XML Format SDK 1.0
البته پیش نمایش نگارش دو SDK آن نیز موجود است که در مطلب جاری به آن پرداخته نخواهد شد.
فایلهای office 2007 از یک فایلzip تشکیل شده از چند فایل xml داخل آن، ایجاد شدهاند. برای مثال یک فایل docx را با winrar یا امثال آن باز کنید (تصویر زیر):
برای کار با اینگونه اسناد باید با اصطلاحات زیر آشنا شد:
Package : فایل zip شما (همان فایل برای مثال docx) اینجا یک بسته نام دارد.
Parts : اجزای این بسته که همان فایلهای آن هستند، parts نامیده شده اند.
Relations : اگر به فایلهای موجود در یک بسته دقت کنید، فایلهایی با پسوند rels را خواهید دید که بیانگر نحوه ارتباط Parts با یکدیگر هستند.
Relations Ids: هر ارتباط با یک ID منحصربفرد تعریف میگردد.
اگر علاقمند باشید که پوستری را در این رابطه مشاهده نمائید میتوان به آدرس زیر مراجعه نمود.
Open XML Developer Map
نحوه استفاده از OpenXML SDK در دات نت:
ابتدا باید ارجاعی را به فایل DocumentFormat.OpenXml.dll که پس از نصب در مسیر OpenXMLSDK\1.0.1825\lib قرار گرفته است به پروژه افزود. سپس نیاز است تا ارجاعی به کتابخانه WindowsBase نیز به برنامه افزوده شود (تصویر زیر). افزودن ارجاعی به این کتابخانه جهت کامپایل برنامه ضروری است (شکل زیر).
تا اینجا ارجاعات برنامه به صورت زیر خواهند بود:
یک مثال ساده:
قصد داریم یک فایل docx ساده را با استفاده از OpenXML SDK ایجاد کنیم. در مثال زیر فرمت متغیر docXml را میتوان با ایجاد یک فایل docx ساده در word و سپس باز کردن بسته فشرده شده آن و مشاهده محتوای فایل word\document.xml بدست آورد.
using System.IO;
using System.Text;
using DocumentFormat.OpenXml;
using DocumentFormat.OpenXml.Packaging;
namespace OpenXMLTestApp
{
class CWord
{
public static void CreateDocument(string documentFileName, string text)
{
using (WordprocessingDocument wordDoc =
WordprocessingDocument.Create(documentFileName, WordprocessingDocumentType.Document))
{
MainDocumentPart mainPart = wordDoc.AddMainDocumentPart();
string docXml =
@"<?xml version=""1.0"" encoding=""UTF-8"" standalone=""yes""?>
<w:document xmlns:w=""http://schemas.openxmlformats.org/wordprocessingml/2006/main"">
<w:body><w:p><w:r><w:t>#REPLACE#</w:t></w:r></w:p></w:body>
</w:document>";
docXml = docXml.Replace("#REPLACE#", text);
using (Stream stream = mainPart.GetStream())
{
byte[] buf = (new UTF8Encoding()).GetBytes(docXml);
stream.Write(buf, 0, buf.Length);
}
}
}
}
}
CWord.CreateDocument("test.docx", "سلام دنیا");
برای مطالعه بیشتر میتوان به منابع زیر مراجعه نمود:
یک ویدیوی آموزشی رایگان از مایکروسافت
دریافت
سؤالات متداول در MSDN
http://msdn.microsoft.com/en-us/library/bb491088.aspx
البته اگر پس از نصب SDK به پوشه doc آن مراجعه نمائید، این سؤال و جوابها را در فایل راهنمای chm آن نیز میتوان پیدا کرد.
مثال دیگری در مورد ایجاد یک گزارش از بانک اطلاعاتی و گرفتن خروجی docx از آن
http://openxmldeveloper.org/articles/GenerateWordTable.aspx
البته این مثال خیلی قدیمی است و قسمتهای کار با پکیج را با SDK ارائه شده میتوان به صورت خودکار انجام داد. اما حداقل نحوه تولید جداول استاندارد OpenXML را میتوان از آن ایده گرفت.
مثالی در مورد نحوه قرار دادن عکس در فایل docx تولیدی
همچنین مثالهای بیشتری را در وبلاگهای مربوطه میتوان یافت:
http://blogs.msdn.com/brian_jones/
http://blogs.msdn.com/ericwhite/default.aspx
از ویندوز ویستا به بعد، ویندوز به صورت توکار دارای یک موتور تشخیص صدا شده است که در این مسیر قابل مشاهده میباشد:
این سرویس از طریق اسمبلی استاندارد System.Speech در دات نت فریم ورک قابل استفاده است که اکنون با برنامهی Subtitle tools یکپارچه شده است.
یکی از خصوصیات مفید این موتور تشخیص صدا، امکان دریافت فایلهای صوتی نیز میباشد. فایل صوتی دریافتی باید مطابق یکی از فرمتهای پشتیبانی شده توسط آن، تهیه شود؛ که این مورد را ذیل قسمت Supported audio formats شکل فوق میتوانید مشاهده کنید.
برای نمونه توسط برنامه AoA Audio Extractor Basic، میتوان این تبدیلات را انجام داد و یکی از تنظیمات قابل قبول توسط موتور Speech Recognition ویندوز 7 را در تصویر ذیل میتوانید مشاهده کنید: (و در غیراینصورت هیچ خروجی را نخواهید گرفت؛ خیلی مهم!)
پس از انتخاب و گشودن فایل صوتی در برنامه Subtitle tools (کلیک بر روی دکمه Open WAV در اینجا) و سپس کلیک بر روی دکمهی Recognize یا Start ، کار موتور Speech Recognition ویندوز شروع شده و برنامه هم در اینجا از فرصت استفاده کرده و دریافتی نهایی را تبدیل به رکوردهای فایل زیرنویس میکند که نمونهای از آنرا در شکل فوق میتوانید ملاحظه کنید.
نکاتی در مورد استفاده بهینه از موتور تشخیص صدای ویندوز:
الف) برای آزمایش برنامه، یک فایل voice را از اینجا دریافت کنید. این فایل voice از همان سری مترو PluralSight تهیه شده است.
ابتدا موتور تشخیص صدای انتخابی را بر روی حالت US قرار داده و تست کنید. در ادامه یکبار هم برروی حالت UK قرار دهید و کار تشخیص صدا را آغاز نمائید.
نتایج کاملا متفاوت خواهند بود و با توجه به لهجه انگلیسی گوینده، تشخیصهای حالت UK، به واقعیت نزدیکتر هستند. این مورد را در گزینهی Average confidence هم میتوانید مشاهده نمائید. مثلا در اینجا موتور تشخیص صدا در کل به 60 درصد خروجی تولیدیاش اطمینان دارد و مابقی ... آنچنان اعتباری ندارند.
مثلا متن صحیح سطر چهارم در تصویر فوق باید «when they are not in the foreground» باشد!
ب) تنظیمات Timeouts
اگر به فایل voice فوق دقت کنید، گوینده یک نفس از ابتدا تا انتها صحبت میکند. اینجا است که به کمک مقادیر Silence timeout ، میتوان تعداد رکوردها را بر اساس فواصل تنفس کوتاهتری، بیشتر کرد. مثلا با اعداد پیش فرض سیستم، با فایل صوتی فوق به 5 خروجی خواهید رسید؛ اما با توجه به تنظیماتی که در تصویر مشاهده میکنید، به 8 خروجی متعادلتر میرسیم.
مزایا:
- کار زمانبندی زیر نویس خودکار میشود.
- تا حدود 60 درصد، خروجی متنی مطمئنی را میتوان شاهد بود.
در مورد ویندوز XP :
ویندوز XP به صورت پیش فرض دارای موتور Speech Recognition نیست. دو راه برای نصب آن در این سیستم وجود دارد:
الف) استفاده از بسته نرم افزاری آفیس XP
به کنترل پنل مراجعه کرده، گزینهی Add/remove programs را انتخاب نمائید. در اینجا Microsoft Office XP را انتخاب و بر روی دکمه Change کلیک کنید. نیاز است تا یکی از ویژگیهای نصب نشده آنرا نصب کنیم. به همین جهت در صفحه ظاهر شده، Add or Remove Features را انتخاب و در ادامه در قسمت Features to install ، گزینهی Office Shared Features را انتخاب کنید. ذیل مدخل Alternative User Input، امکان انتخاب و نصب Speech مهیا است.
ب) استفاده از Microsoft Speech SDK Setup 5.1
بر روی ویندوز 7، نگارش 8 این برنامه نصب است؛ اما برای ویندوز XP تا نگارش 5.1 بیشتر ارائه نشده است. فایلهای آنرا از اینجا میتوانید دریافت کنید. نصب آن هم در اینجا توضیح داده شده.
من در کل ویندوز XP را برای اینکار توصیه نمیکنم چون هم موتور تشخیص صدای آن قدیمی است و هم حالت Asynchronous آن درست کار نمیکند. برای مثال این یک خروجی تهیه شده از همان فایل voice فوق، توسط موتور تشخیص صدای مخصوص ویندوز XP است که بیشباهت به طنز نیست!
تفاوت بین Interface و کلاس Abstract در چیست؟
1- یک کلاس معمولی تنها میتواند از یک کلاس Abstract ارث بری کند ولی همان کلاس میتواند از چندین Interface ارث ببرد.وضعیت فعلی: هنوز هم برقرار است. اما چون اینبار اینترفیسها هم میتوانند به همراه کد باشند، میتوان به multiple inheritance از طریق اینترفیسها نیز رسید. هنگامیکه پیاده سازیهای پیشفرض اینترفیسها فراخوانی میشوند، فراخوان باید نوع اینترفیس متناظر را هم دقیقا مشخص کند. این ویژگی، مشکل معروفی را به نام «diamond problem»، که در ارث بری چندگانهی از کلاسهای پایه در زبانهای دیگر وجود دارد، حل میکند: زمانیکه دو یا چند کلاس پایه، متد هم نامی را داشته باشند.
2- یک Interface فقط میتواند اعلان متدها و خصوصیتها را داشته باشد؛ اما یک کلاس Abstract علاوه بر آنها میتوانید متدها و خصوصیتهایی با کدهای کامل داشته باشد.وضعیت فعلی: دیگر اینطور نیست. اینترفیسها در C# 8.0 میتوانند به همراه «default implementation» هم باشند.
3- عناصر موجود در کلاس Abstract میتوانند مانند یک کلاس معمولی دارای سطح دسترسی باشند؛ ولی Interfaceها فاقد این امکان هستند.وضعیت فعلی: دیگر اینطور نیست. از زمان C# 8.0 به بعد، اعضای یک اینترفیس هم میتوانند دارای access modifiers باشند. حالت پیشفرض، public است. اما اکنون اینترفیسها میتوانند دارای اعضای private هم باشند که فقط داخل همان اینترفیس قابل دسترسی هستند. این مورد برای خواناتر کردن پیاده سازیهای پیشفرض متدها در اینترفیسها میتواند مفید باشد. در اینجا امکان تعریف اعضای protected نیز میسر است.
4- وقتی شما متدی را به کلاس Abstract اضافه میکنید، به طور خودکار به همه زیر کلاسها اعمال میشود؛ اما در Interface اگر متدی اضافه کنید باید در تمام زیر کلاسها آن را اعمال کنید .
5- کلاسهای Abstract مانند کلاسهای معمولی میتوانند دارای فیلد و عناصر دیگری (مثل ثابتها) باشند؛ در حالیکه یک Interface فاقد این امکان میباشد. همچنین کلاس abstract میتواند شامل سازنده باشد، اما اینترفیس نمیتواند.وضعیت فعلی: هنوز هم تا حدودی برقرار است. با تغییرات زبان #C، اکنون اینترفیسها میتوانند دارای فیلدها، سازندهها و تخریبگرهای استاتیک هم باشند. یک فیلد استاتیک، فیلدی است که مقدار آن متعلق به یک وهلهی خاص نیست (هنوز هم نمیتوان instance filed در اینجا داشت) و به اشتراک گذاشته میشود (دقیقا مانند فیلدهای استاتیک کلاسها عمل میکند).
بررسی سیستم جدید گرید بوت استرپ 3
چهار اندازه متفاوت سیستم گرید بوت استرپ 3
الف) صفحات نمایش بسیار کوچک یا xs، مانند موبایلها (کمتر از 768 پیکسل)
ب) صفحات نمایش کوچک یا sm مانند تبلتها (بیشتر از 768 پیکسل و کمتر از 992 پیکسل)
ج) صفحات نمایش با اندازه متوسط یا md مانند سیستمهای دسکتاپ (بیشتر از 992 پیکسل و کمتر از 1200 پیکسل)
د) صفحات نمایش با اندازه بزرگ یا lg مانند سیستمهای خاص دسکتاپ (بیشتر از 1200 پیکسل)
نحوه تنظیم این چهار اندازه را در تصویر ذیل مشاهده میکنید:
با کدهای کامل زیر:
<!doctype html> <html> <head> <meta charset="utf-8"> <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0"> <title>My Website</title> <link href="Content/css/bootstrap-rtl.css" rel="stylesheet"> <link href="Content/css/custom.css" rel="stylesheet"> <style> body { padding: 0 16px; } .container { padding: 0 1em; } h4 { margin-top: 1.5em; } .row { margin-bottom: 1.5em; } .row .row { margin-top: 0.8em; margin-bottom: 0; } [class*="col-"] { padding: 1em 0; background-color: rgba(255,195,13,.3); border: 1px solid rgba(255,195,13,.4); } </style> <!--[if lt IE 9]> <script src="Scripts/respond.min.js"></script> <![endif]--> </head> <body> <div class="container"> <h1>master example grid</h1> <div class="row"> <div class="col-lg-4 col-md-1 col-sm-5 col-xs-5"> <span class="visible-lg">.col-lg-4</span> <span class="visible-md">.col-md-1</span> <span class="visible-sm">.col-sm-5</span> <span class="visible-xs">.col-xs-5</span> </div> <div class="col-lg-4 col-md-5 col-sm-1 col-xs-6"> <span class="visible-lg">.col-lg-4</span> <span class="visible-md">.col-md-5</span> <span class="visible-sm">.col-sm-1</span> <span class="visible-xs">.col-xs-6</span> </div> <div class="col-lg-4 col-md-6 col-sm-6 col-xs-1"> <span class="visible-lg">.col-lg-4</span> <span class="visible-md">.col-md-6</span> <span class="visible-sm">.col-sm-6</span> <span class="visible-xs">.col-xs-1</span> </div> </div> <!-- end row --> <h2>xs Grid</h2> <div class="row"> <div class="col-xs-5"> <p>.col-xs-5</p> </div> <div class="col-xs-6"> <p>.col-xs-6</p> </div> <div class="col-xs-1"> <p>.col-xs-1</p> </div> </div> <!-- end row --> <h2>sm Grid</h2> <div class="row"> <div class="col-sm-5"> <p>.col-sm-5</p> </div> <div class="col-sm-1"> <p>.col-sm-1</p> </div> <div class="col-sm-6"> <p>.col-sm-6</p> </div> </div> <!-- end row --> <h2>md Grid</h2> <div class="row"> <div class="col-md-1"> <p>.col-md-1</p> </div> <div class="col-md-5"> <p>.col-md-5</p> </div> <div class="col-md-6"> <p>.col-md-6</p> </div> </div> <!-- end row --> <h2>lg Grid</h2> <div class="row"> <div class="col-lg-4"> <p>.col-lg-4</p> </div> <div class="col-lg-4"> <p>.col-lg-4</p> </div> <div class="col-lg-4"> <p>.col-lg-4</p> </div> </div> <!-- end row --> </div> <!-- /container --> <script src="Scripts/jquery-1.10.2.min.js"></script> <script src="Scripts/bootstrap-rtl.js"></script> </body> </html>
در این حین که عرض مرورگر را تغییر میدهید، به سطر اول، بیش از بقیه توجه کنید. این سطر طوری طراحی شده است که در اندازههای مختلف صفحه، اطلاعات متفاوتی را نمایش میدهد. همچنین سلولهای گریدهای پایین صفحه به صورت عمودی بر روی هم قرار خواهند گرفت.
- در این مثال هر ردیف 12 ستونی، با یک div دارای کلاس row شروع میشود.
- اکنون بر اساس اندازه دستگاهی که قرار است سیستم را مطابق آن طراحی یا بهینه سازی کنیم، میتوان از چهار اندازه یاد شده استفاده کرد. ستونهای col-xs به معنای extra small یا بسیار کوچک هستند. ستونهای دارای کلاس col-sm دارای اندازه کوچک یا small میباشند. ستونهای col-md برای حالت medium devices طراحی شدهاند و col-lg برای حالت large devices و صفحات عریض کاربرد دارند.
بنابراین در بوت استرپ 3 بر اساس اندازه غالب صفحه مرورگر کاربران برنامه میتوان سیستم گرید را بهینه سازی کرد.
- اعدادی که پس از نامهای یاد شده میآیند، جمعشان باید 12 بشود. برای مثال در سطر آخر، سه col-lg-4 داریم و در سطرهای دیگر نیز به همین ترتیب، جمع اعداد ستونها، عدد 12 را تشکیل میدهند.
- اگر نیاز است اطلاعاتی جهت اندازه خاصی نمایش داده شود، مانند سطر اول، از کلاسهایی مانند visible-lg میتوان استفاده کرد.
- style ابتدای مثال نیز صرفا برای رنگی نمایش دادن این سیستم گرید و ارائه توضیحات واضحتری در مورد آن تعریف شدهاند.
نکات تکمیلی سیستم گریدهای بوت استرپ 3
1) ترکیب اندازههای مختلف گریدها با هم
فرض کنید یک ردیف را با چهار ستون col-md-3 طراحی کردهاید. اندازهی صفحه که اندکی کوچکتر شود، تمام این ستونها تبدیل به 4 ردیف خواهند شد و شاید در این حالت بجای داشتن یک سیستم تک ستونی چهار ردیفه، سیستمی 2 ردیفه با 2 ستون، مطلوب کار ما باشد و به این ترتیب قسمت عمدهای از صفحه خالی باقی نماند.
<div class="row"> <div class="col-md-3 col-xs-6"> </div> <div class="col-md-3 col-xs-6"> </div> <div class="col-md-3 col-xs-6"> </div> <div class="col-md-3 col-xs-6"> </div> </div>
در مثال فوق، اگر اندازه صفحه برای حالت md مناسب باشد، 4 ستونه نمایش داده میشود. اگر اندازه اندکی کوچکتر گردد، 2 ستونه میشود؛ بجای تک ستونه صرف حالت col-md.
2) استفاده از div محصور کننده container
<div class="container"> </div>
3) ایجاد فاصله بین ستونها
اگر علاقمند باشید تا بین ستونهای یک گرید فاصله ایجاد کنید، باید از offset استفاده کرد. یک مثال:
<div class="container"> <h4 class="alert alert-info">ایجاد فاصله بین ستونها</h4> <div class="row"> <div class="col-lg-3 col-sm-4"> col-lg-3 col-sm-4 </div> <div class="col-lg-8 col-lg-offset-1 col-sm-7 col-sm-offset-1"> col-lg-8 col-lg-offset-1 col-sm-7 col-sm-offset-1 </div> </div> <!-- end row --> </div> <!-- /container -->
اگر در حالت معمولی، دو ستون با تعاریف col-lg-3 و col-lg-9 تعریف شدهاند، میتوان از ستون دوم یک واحد کم کرد و یک واحد به آفست آن افزود تا از ستون کناری فاصله بگیرد. آفست از سمت چپ ستون عمل میکند و اگر از نسخه RTL استفاده میکنید، از سمت راست.
علت اینکه در اینجا هم از col-lg استفاده شده و هم از col-sm، در قسمت 1 توضیح داده شد. میخواهیم این ردیف حتی در بازه sm نیز دو ستونی نمایش داده شود.
4) تعیین ترتیب ستونها
تعیین ترتیب ستونها نیز یکی دیگر از قابلیتهای جدید گرید بوت استرپ 3 است. مثلا در مثال 3 فوق، با کاهش عرض مرورگر، بالاخره زمانی فرا میرسد که تمام ستونها در قالب یک ردیف نمایش داده خواهند شد. در این حالت اگر ستون سمت راست را منو و ستون سمت چپ را محتوای صفحه فرض کنیم، شاید علاقمند باشیم که بجای اینکه ابتدا منو نمایش داده شود و سپس در ردیف زیرین، محتوای صفحه، این ترتیب معکوس گردد. برای این منظور میتوان از push و pull استفاده کرد:
<div class="container"> <h4 class="alert alert-info">تغییر ترتیب ستونها در اندازههای مختلف صفحه</h4> <div class="row"> <div class="col-lg-offset-1 col-sm-offset-1 col-lg-8 col-sm-7 col-lg-push-3 col-sm-push-4"> col-lg-offset-1 col-sm-offset-1 col-lg-8 col-sm-7 col-lg-push-3 col-sm-push-4 </div> <div class="col-lg-3 col-sm-4 col-lg-pull-9 col-sm-pull-8"> col-lg-3 col-sm-4 col-lg-pull-9 col-sm-pull-8 </div> </div> <!-- end row --> </div> <!-- /container -->
در اینجا در div اول به ازای هر کدام از حالتهای sm و lg مدنظر، یک push اضافه شده است و در div دوم یک pull.
push سبب میشود تا div اول به سمت راست صفحه هدایت گردد و pull باعث خواهد شد تا div دوم به سمت چپ رانده شود (برای آزمایش این مساله یکبار push مربوط به div اول را حذف کنید و نتیجه را در مروگر بررسی کنید و سپس یکبار pull اضافه شده به div دوم را به صورت موقت حذف نمائید).
5) ایجاد ردیفهای تو در تو
یکی از امکانات پیش فرض گریدهای بوت استرپ، امکان قرار دادن کل محتوای یک ردیف داخل ردیف یا ستونی دیگر است. برای مثال محتوایی در ستون دوم نمایش داده میشود و قصد داریم دقیقا در ذیل آن یک ردیف 4 ستونه داشته باشیم. در این حالت تنها کافی است این ردیف را داخل ستون دوم ایجاد کنیم.
6) قابلیتی به نام جامبوترون!
حتما بسیاری از سایتها را دیدهاید که در ابتدای صفحه اول خود، قسمت عمدهای را در بالای صفحه به نمایش یک عکس بزرگ با چند سطر متن داخل آن اختصاص دادهاند. به این کار در بوت استرپ، جامبوترون میگویند. برای تدارک آن نیز باید از یک ردیف 12 ستونی کامل بدون ستون استفاده کرد. یعنی فقط یک row باید ذکر شود. اما بجای row میتوان از کلاس مخصوص دیگری استفاده کرد:
<div class="container"> <h4 class="alert alert-info">جامبوترون!</h4> <div class="jumbotron"> jumbotron <br> jumbotron <br> jumbotron <br> </div> <!-- end row --> </div> <!-- /container -->
در اینجا اگر تصویری را نیز قرار دادید، با استفاده از کلاسهای pull-left یا pull-right میتوان موقعیت تصویر را نیز تغییر داد.
فایلهای نهایی این قسمت را از اینجا نیز میتوانید دریافت کنید:
bs3-sample02.zip
EF Code First #10
حین کار با ORMهای پیشرفته، ویژگیهای جالب توجهی در اختیار برنامه نویسها قرار میگیرد که در زمان استفاده از کلاسهای متداول SQLHelper از آنها خبری نیست؛ مانند:
الف) Deferred execution
ب) Lazy loading
ج) Eager loading
نحوه بررسی SQL نهایی تولیدی توسط EF
برای توضیح موارد فوق، نیاز به مشاهده خروجی SQL نهایی حاصل از ORM است و همچنین شمارش تعداد بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی. بهترین ابزاری را که برای این منظور میتوان پیشنهاد داد، برنامه EF Profiler است. برای دریافت آن میتوانید به این آدرس مراجعه کنید: (^) و (^)
پس از وارد کردن نام و آدرس ایمیل، یک مجوز یک ماهه آزمایشی، به آدرس ایمیل شما ارسال خواهد شد.
زمانیکه این فایل را در ابتدای اجرای برنامه به آن معرفی میکنید، محل ذخیره سازی نهایی آن جهت بازبینی بعدی، مسیر MyUserName\Local Settings\Application Data\EntityFramework Profiler خواهد بود.
استفاده از این برنامه هم بسیار ساده است:
الف) در برنامه خود، ارجاعی را به اسمبلی HibernatingRhinos.Profiler.Appender.dll که در پوشه برنامه EFProf موجود است، اضافه کنید.
ب) در نقطه آغاز برنامه، متد زیر را فراخوانی نمائید:
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();
نقطه آغاز برنامه میتواند متد Application_Start برنامههای وب، در متد Program.Main برنامههای ویندوزی کنسول و WinForms و در سازنده کلاس App برنامههای WPF باشد.
ج) برنامه EFProf را اجرا کنید.
مزایای استفاده از این برنامه
1) وابسته به بانک اطلاعاتی مورد استفاده نیست. (برخلاف برای مثال برنامه معروف SQL Server Profiler که فقط به همراه SQL Server ارائه میشود)
2) خروجی SQL نمایش داده شده را فرمت کرده و به همراه Syntax highlighting نیز هست.
3) کار این برنامه صرفا به لاگ کردن SQL تولیدی خلاصه نمیشود. یک سری از Best practices را نیز به شما گوشزد میکند. بنابراین اگر نیاز دارید سیستم خود را بر اساس دیدگاه یک متخصص بررسی کنید (یک Code review ارزشمند)، این ابزار میتواند بسیار مفید باشد.
4) میتواند کوئریهای سنگین و سبک را به خوبی تشخیص داده و گزارشات آماری جالبی را به شما ارائه دهد.
5) میتواند دقیقا مشخص کند، کوئری را که مشاهده میکنید از طریق کدام متد در کدام کلاس صادر شده است و دقیقا از چه سطری.
6) امکان گروه بندی خودکار کوئریهای صادر شده را بر اساس DbContext مورد استفاده به همراه دارد.
و ...
استفاده از این برنامه حین کار با EF «الزامی» است! (البته نسخههای NH و سایر ORMهای دیگر آن نیز موجود است و این مباحث در مورد تمام ORMهای پیشرفته صادق است)
مدام باید بررسی کرد که صفحه جاری چه تعداد کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و به چه نحوی. همچنین آیا میتوان با اعمال اصلاحاتی، این وضع را بهبود بخشید. بنابراین عدم استفاده از این برنامه حین کار با ORMs، همانند راه رفتن در خواب است! ممکن است تصور کنید برنامه دارد به خوبی کار میکند اما ... در پشت صحنه فقط صفحه جاری برنامه، 100 کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده، در حالیکه شما تنها نیاز به یک کوئری داشتهاید.
کلاسهای مدل مثال جاری
کلاسهای مدل مثال جاری از یک دپارتمان که دارای تعدادی کارمند میباشد، تشکیل شده است. ضمنا هر کارمند تنها در یک دپارتمان میتواند مشغول به کار باشد و رابطه many-to-many نیست :
using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample06.Models
{
public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }
//Creates Employee navigation property for Lazy Loading (1:many)
public virtual ICollection<Employee> Employees { get; set; }
}
}
namespace EF_Sample06.Models
{
public class Employee
{
public int EmployeeId { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
//Creates Department navigation property for Lazy Loading
public virtual Department Department { get; set; }
}
}
نگاشت دستی این کلاسها هم ضرورتی ندارد، زیرا قراردادهای توکار EF Code first را رعایت کرده و EF در اینجا به سادگی میتواند primary key و روابط one-to-many را بر اساس navigation properties تعریف شده، تشخیص دهد.
در اینجا کلاس Context برنامه به شرح زیر است:
using System.Data.Entity;
using EF_Sample06.Models;
namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Sample06Context : DbContext
{
public DbSet<Department> Departments { set; get; }
public DbSet<Employee> Employees { set; get; }
}
}
و تنظیمات ابتدایی نحوه به روز رسانی و آغاز بانک اطلاعاتی نیز مطابق کدهای زیر میباشد:
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample06.Models;
namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample06Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}
protected override void Seed(Sample06Context context)
{
var employee1 = new Employee { FirstName = "f name1", LastName = "l name1" };
var employee2 = new Employee { FirstName = "f name2", LastName = "l name2" };
var employee3 = new Employee { FirstName = "f name3", LastName = "l name3" };
var employee4 = new Employee { FirstName = "f name4", LastName = "l name4" };
var dept1 = new Department { Name = "dept 1", Employees = new List<Employee> { employee1, employee2 } };
var dept2 = new Department { Name = "dept 2", Employees = new List<Employee> { employee3 } };
var dept3 = new Department { Name = "dept 3", Employees = new List<Employee> { employee4 } };
context.Departments.Add(dept1);
context.Departments.Add(dept2);
context.Departments.Add(dept3);
base.Seed(context);
}
}
}
نکته: تهیه خروجی XML از نگاشتهای خودکار تهیه شده
اگر علاقمند باشید که پشت صحنه نگاشتهای خودکار EF Code first را در یک فایل XML جهت بررسی بیشتر ذخیره کنید، میتوان از متد کمکی زیر استفاده کرد:
void ExportMappings(DbContext context, string edmxFile)
{
var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
using (XmlWriter writer = XmlWriter.Create(edmxFile, settings))
{
System.Data.Entity.Infrastructure.EdmxWriter.WriteEdmx(context, writer);
}
}
بهتر است پسوند فایل XML تولیدی را edmx قید کنید تا بتوان آنرا با دوبار کلیک بر روی فایل، در ویژوال استودیو نیز مشاهده کرد:
using (var db = new Sample06Context())
{
ExportMappings(db, "mappings.edmx");
}
الف) بررسی Deferred execution یا بارگذاری به تاخیر افتاده
برای توضیح مفهوم Deferred loading/execution بهترین مثالی را که میتوان ارائه داد، صفحات جستجوی ترکیبی در برنامهها است. برای مثال یک صفحه جستجو را طراحی کردهاید که حاوی دو تکست باکس دریافت FirstName و LastName کاربر است. کنار هر کدام از این تکست باکسها نیز یک چکباکس قرار دارد. به عبارتی کاربر میتواند جستجویی ترکیبی را در اینجا انجام دهد. نحوه پیاده سازی صحیح این نوع مثالها در EF Code first به چه نحوی است؟
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample06.DataLayer;
using EF_Sample06.Models;
namespace EF_Sample06
{
class Program
{
static IList<Employee> FindEmployees(string fName, string lName, bool byName, bool byLName)
{
using (var db = new Sample06Context())
{
IQueryable<Employee> query = db.Employees.AsQueryable();
if (byLName)
{
query = query.Where(x => x.LastName == lName);
}
if (byName)
{
query = query.Where(x => x.FirstName == fName);
}
return query.ToList();
}
}
static void Main(string[] args)
{
// note: remove this line if you received : create database is not supported by this provider.
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();
Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample06Context, Configuration>());
var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);
foreach (var item in list)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
}
نحوه صحیح این نوع پیاده سازی ترکیبی را در متد FindEmployees مشاهده میکنید. نکته مهم آن، استفاده از نوع IQueryable و متد AsQueryable است و امکان ترکیب کوئریها با هم.
به نظر شما با فراخوانی متد FindEmployees به نحو زیر که هر دو شرط آن توسط کاربر انتخاب شده است، چه تعداد کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال میشود؟
var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);
شاید پاسخ دهید که سه بار : یکبار در متد db.Employees.AsQueryable و دوبار هم در حین ورود به بدنه شرطهای یاد شده و اینجا است که کسانی که قبلا با رویههای ذخیره شده کار کرده باشند، شروع به فریاد و فغان میکنند که ما قبلا این مسایل رو با یک SP در یک رفت و برگشت مدیریت میکردیم!
پاسخ صحیح: «فقط یکبار»! آنهم تنها در زمان فراخوانی متد ToList و نه قبل از آن.
برای اثبات این مدعا نیاز است به خروجی SQL لاگ شده توسط EF Profiler مراجعه کرد:
SELECT [Extent1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[LastName] = 'l name1' /* @p__linq__0 */)
AND ([Extent1].[FirstName] = 'f name1' /* @p__linq__1 */)
IQueryable قلب LINQ است و تنها بیانگر یک عبارت (expression) از رکوردهایی میباشد که مد نظر شما است و نه بیشتر. برای مثال زمانیکه یک IQueryable را همانند مثال فوق فیلتر میکنید، هنوز چیزی از بانک اطلاعاتی یا منبع دادهای دریافت نشده است. هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است و هنوز رفت و برگشتی به منبع دادهای صورت نگرفته است. به آن باید به شکل یک expression builder نگاه کرد و نه لیستی از اشیاء فیلتر شدهی ما. به این مفهوم، deferred execution (اجرای به تاخیر افتاده) نیز گفته میشود.
کوئری LINQ شما تنها زمانی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا میشود که کاری بر روی آن صورت گیرد مانند فراخوانی متد ToList، فراخوانی متد First یا FirstOrDefault و امثال آن. تا پیش از این فقط به شکل یک عبارت در برنامه وجود دارد و نه بیشتر.
اطلاعات بیشتر: «تفاوت بین IQueryable و IEnumerable در حین کار با ORMs»
ب) بررسی Lazy Loading یا واکشی در صورت نیاز
در مطلب جاری اگر به کلاسهای مدل برنامه دقت کنید، تعدادی از خواص به صورت virtual تعریف شدهاند. چرا؟
تعریف یک خاصیت به صورت virtual، پایه و اساس lazy loading است و به کمک آن، تا به اطلاعات شیءایی نیاز نباشد، وهله سازی نخواهد شد. به این ترتیب میتوان به کارآیی بیشتری در حین کار با ORMs رسید. برای مثال در کلاسهای فوق، اگر تنها نیاز به دریافت نام یک دپارتمان هست، نباید حین وهله سازی از شیء دپارتمان، شیء لیست کارمندان مرتبط با آن نیز وهله سازی شده و از بانک اطلاعاتی دریافت شوند. به این وهله سازی با تاخیر، lazy loading گفته میشود.
Lazy loading پیاده سازی سادهای نداشته و مبتنی است بر بکارگیری AOP frameworks یا کتابخانههایی که امکان تشکیل اشیاء Proxy پویا را در پشت صحنه فراهم میکنند. علت virtual تعریف کردن خواص رابط نیز به همین مساله بر میگردد، تا این نوع کتابخانهها بتوانند در نحوه تعریف اینگونه خواص virtual در زمان اجرا، در پشت صحنه دخل و تصرف کنند. البته حین استفاده از EF یا انواع و اقسام ORMs دیگر با این نوع پیچیدگیها روبرو نخواهیم شد و تشکیل اشیاء Proxy در پشت صحنه انجام میشوند.
یک مثال: قصد داریم اولین دپارتمان ثبت شده در حین آغاز برنامه را یافته و سپس لیست کارمندان آنرا نمایش دهیم:
using (var db = new Sample06Context())
{
var dept1 = db.Departments.Find(1);
if (dept1 != null)
{
Console.WriteLine(dept1.Name);
foreach (var item in dept1.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
رفتار یک ORM جهت تعیین اینکه آیا نیاز است برای دریافت اطلاعات بین جداول Join صورت گیرد یا خیر، واکشی حریصانه و غیرحریصانه را مشخص میسازد.
در حالت واکشی حریصانه به ORM خواهیم گفت که لطفا جهت دریافت اطلاعات فیلدهای جداول مختلف، از همان ابتدای کار در پشت صحنه، Join های لازم را تدارک ببین. در حالت واکشی غیرحریصانه به ORM خواهیم گفت به هیچ عنوان حق نداری Join ایی را تشکیل دهی. هر زمانی که نیاز به اطلاعات فیلدی از جدولی دیگر بود باید به صورت مستقیم به آن مراجعه کرده و آن مقدار را دریافت کنی.
به صورت خلاصه برنامه نویس در حین کار با ORM های پیشرفته نیازی نیست Join بنویسد. تنها باید ORM را طوری تنظیم کند که آیا اینکار را حتما خودش در پشت صحنه انجام دهد (واکشی حریصانه)، یا اینکه خیر، به هیچ عنوان SQL های تولیدی در پشت صحنه نباید حاوی Join باشند (lazy loading).
در مثال فوق به صورت خودکار دو کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال میگردد:
SELECT [Limit1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Limit1].[Name] AS [Name]
FROM (SELECT TOP (2) [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[DepartmentId] = 1 /* @p0 */) AS [Limit1]
SELECT [Extent1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[Department_DepartmentId] IS NOT NULL)
AND ([Extent1].[Department_DepartmentId] = 1 /* @EntityKeyValue1 */)
یکبار زمانیکه قرار است اطلاعات دپارتمان یک (db.Departments.Find) دریافت شود. تا این لحظه خبری از جدول Employees نیست. چون lazy loading فعال است و فقط اطلاعاتی را که نیاز داشتهایم فراهم کرده است.
زمانیکه برنامه به حلقه میرسد، نیاز است اطلاعات dept1.Employees را دریافت کند. در اینجا است که کوئری دوم، به بانک اطلاعاتی صادر خواهد شد (بارگذاری در صورت نیاز).
ج) بررسی Eager Loading یا واکشی حریصانه
حالت lazy loading بسیار جذاب به نظر میرسد؛ برای مثال میتوان خواص حجیم یک جدول را به جدول مرتبط دیگری منتقل کرد. مثلا فیلدهای متنی طولانی یا اطلاعات باینری فایلهای ذخیره شده، تصاویر و امثال آن. به این ترتیب تا زمانیکه نیازی به اینگونه اطلاعات نباشد، lazy loading از بارگذاری آنها جلوگیری کرده و سبب افزایش کارآیی برنامه میشود.
اما ... همین lazy loading در صورت استفاده نا آگاهانه میتواند سرور بانک اطلاعاتی را در یک برنامه چندکاربره از پا درآورد! نیازی هم نیست تا شخصی به سایت شما حمله کند. مهاجم اصلی همان برنامه نویس کم اطلاع است!
اینبار مثال زیر را درنظر بگیرید که بجای دریافت اطلاعات یک شخص، مثلا قصد داریم، اطلاعات کلیه دپارتمانها را توسط یک Grid نمایش دهیم (فرقی نمیکند برنامه وب یا ویندوز باشد؛ اصول یکی است):
using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments)
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
There is already an open DataReader associated with this Command which must be closed first
برای رفع این مشکل نیاز است گزینه MultipleActiveResultSets=True را به کانکشن استرینگ اضافه کرد:
<connectionStrings>
<clear/>
<add
name="Sample06Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true;MultipleActiveResultSets=True;"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
سؤال: به نظر شما در دو حلقه تو در توی فوق چندبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی صورت میگیرد؟ با توجه به اینکه در متد Seed ذکر شده در ابتدای مطلب، تعداد رکوردها مشخص است.
پاسخ: 7 بار!
و اینجا است که عنوان شد استفاده از EF Profiler در حین توسعه برنامههای مبتنی بر ORM «الزامی» است! اگر از این نکته اطلاعی نداشتید، بهتر است یکبار تمام صفحات گزارشگیری برنامههای خود را که حاوی یک Grid هستند، توسط EF Profiler بررسی کنید. اگر در این برنامه پیغام خطای n+1 select را دریافت کردید، یعنی در حال استفاده ناصحیح از امکانات lazy loading میباشید.
آیا میتوان این وضعیت را بهبود بخشید؟ زمانیکه کار ما گزارشگیری از اطلاعات با تعداد رکوردهای بالا است، استفاده ناصحیح از ویژگی Lazy loading میتواند به شدت کارآیی بانک اطلاعاتی را پایین بیاورد. برای حل این مساله در زمانهای قدیم (!) بین جداول join مینوشتند؛ الان چطور؟
در EF متدی به نام Include جهت Eager loading اطلاعات موجودیتهای مرتبط به هم درنظر گرفته شده است که در پشت صحنه همینکار را انجام میدهد:
using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments.Include(x => x.Employees))
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
همانطور که ملاحظه میکنید اینبار به کمک متد Include، نسبت به واکشی حریصانه Employees اقدام کردهایم. اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، فقط یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی انجام خواهد شد و کار Join نویسی به صورت خودکار توسط EF مدیریت میگردد:
SELECT [Project1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Project1].[Name] AS [Name],
[Project1].[C1] AS [C1],
[Project1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Project1].[FirstName] AS [FirstName],
[Project1].[LastName] AS [LastName],
[Project1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM (SELECT [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name],
[Extent2].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent2].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent2].[LastName] AS [LastName],
[Extent2].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId],
CASE
WHEN ([Extent2].[EmployeeId] IS NULL) THEN CAST(NULL AS int)
ELSE 1
END AS [C1]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
LEFT OUTER JOIN [dbo].[Employees] AS [Extent2]
ON [Extent1].[DepartmentId] = [Extent2].[Department_DepartmentId]) AS [Project1]
ORDER BY [Project1].[DepartmentId] ASC,
[Project1].[C1] ASC
متد Include در نگارشهای اخیر EF پیشرفت کرده است و همانند مثال فوق، امکان کار با lambda expressions را جهت تعریف خواص مورد نظر به صورت strongly typed ارائه میدهد. در نگارشهای قبلی این متد، تنها امکان استفاده از رشتهها برای معرفی خواص وجود داشت.
همچنین توسط متد Include امکان eager loading چندین سطح با هم نیز وجود دارد؛ مثلا x.Employees.Kids و همانند آن.
چند نکته در مورد نحوه خاموش کردن Lazy loading
امکان خاموش کردن Lazy loading در تمام کلاسهای برنامه با تنظیم خاصیت Configuration.LazyLoadingEnabled کلاس Context برنامه به نحو زیر میسر است:
public class Sample06Context : DbContext
{
public Sample06Context()
{
this.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
}
یا اگر تنها در مورد یک کلاس نیاز است این خاموش سازی صورت گیرد، کلمه کلیدی virtual را حذف کنید. برای مثال با نوشتن public ICollection<Employee> Employees بجای public virtual ICollection<Employee> Employees در اولین بار وهله سازی کلاس دپارتمان، لیست کارمندان آن به نال تنظیم میشود. البته در این حالت null object pattern را نیز فراموش نکنید (وهله سازی پیش فرض Employees در سازنده کلاس):
public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }
public ICollection<Employee> Employees { get; set; }
public Department()
{
Employees = new HashSet<Employee>();
}
}
به این ترتیب به خطای null reference object بر نخواهیم خورد. همچنین وهله سازی، با مقدار دهی لیست دریافتی از بانک اطلاعاتی متفاوت است. در اینجا نیز باید از متد Include استفاده کرد.
بنابراین در صورت خاموش کردن lazy loading، حتما نیاز است از متد Include استفاده شود. اگرlazy loading فعال است، جهت تبدیل آن به eager loading از متد Include استفاده کنید (اما اجباری نیست).
توسعه سیستم مدیریت محتوای DNTCms - قسمت ششم
[Flags] public enum Roles { User=1, Author=2, Editor=4, Moderator=8, Adminisrator=16, BlogModerator=32, NewsModerator=64, PollModerator=128, AnnouncementModerator=256, ForumModerator=512, PagesModerator=1024, CollectionsModerator=2048 }
هنگام استفاده از Templateها باید نکاتی را مد نظر داشت که در این پست در مورد List Templateها برخی از آنها را بیان میکنم .
1 - List Templateها فقط با همان Site Collection ی آنرا ایجاد کرده است ، کار میکند (البته روش هایی برای استفاده از Template یک سایت در سایت دیگر وجود دارد مثل Exprt / Import)
2 - شما نمیتوانید قالب موجود را به روز رسانی کنید . ( باید آن قالب حذف شود و یکیدیگر ایجاد شود )
3 - هیچ ارتباطی بین قالب و لیست یا کتابخانه وجود ندارد . برای مثال شما میتوانید لیست اصلی را حذف کنید بدون اینکه هیچ تاثیری روی قالبهای متناظر آن داشته باشد .
4 - قالبها وابسته به زبان هسنتد . برای مثال شما نمیتوانید از قالب انگلیسی در سایتی که بر مبنای زبان دیگری مثلا سوئدی است ، استفاده کنید .
منبع: