بازخوردهای پروژه‌ها
انتقال یک سری از کلاس‌ها به لایه Common
سلام؛ تعدادی از کلاس‌هایی که الان در پروژه وب قرار دارن مثل HtmlCleaner ، HttpCompress، RSS و امثال این‌ها بهتره از پروژه وب خارج بشن و به پروژه Common منتقل شوند.
مطالب
آموزش Prism #3
در پست‌های قبلی با Prism و روش استفاده از آن آشنا شدیم (قسمت اول) و (قسمت دوم). در این پست با استفاده از Mef قصد ایجاد یک پروژه Silverlight رو به صورت ماژولار داریم. مثال پیاده سازی شده در پست قبلی را در این پست به صورت دیگر پیاده سازی خواهیم کرد.
تفاوت‌های پیاده سازی مثال پست قبلی با این پست:
  • در مثال قبل پروژه به صورت Desktop و با WPF پیاده سازی شده بود ولی در این مثال با Silverlight می‌باشد؛
  • در مثال قبل از UnityBootstrapper استفاده شده بود ولی در این مثال از MefBootstrapper؛
  • در مثال قبل هر View در یک ماژول قرار داشت ولی در این مثال هر دو View را در یک ماژول قرار دادم؛
  • در مثال قبل از Prism Libary 2.x استفاده شده بود ولی در این مثال از PrismLibrary 4.x؛
  • و...

نکته : برای فهم بهتر مفاهیم، آشنایی اولیه با MEF و مفاهیمی نظیر Export و Import و AggregateCatalog و AssemblyCatalog نیاز است. در صورتی که با این مطالب آشنایی ندارید می‌توانید از (^) شروع کنید.


برای شروع یک پروژه Silverlight ایجاد کنید. بعد از اضافه شدن دو پروژه Silverlight و Web، یک Silverlight Class Library جدید بسازید.
ابتدا یک Page ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl 
             x:Class="Module1.Module1View1"
             xmlns:sdk="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation/sdk" 
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">
    <StackPanel>
        <sdk:DataGrid Height="100">
            <sdk:DataGrid.Columns>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="کد" Width="50"  />
                <sdk:DataGridTextColumn Header="عنوان" Width="200" />
                <sdk:DataGridTextColumn Header="نویسنده" Width="150"  />
            </sdk:DataGrid.Columns>
        </sdk:DataGrid>
        <Button x:Name="NextViewButton"
                Width="150"
                Height="25"
                Foreground="Red"
                Background="Blue"
                Content="لیست طبقه بندی ها" />
    </StackPanel>
</UserControl>
بر روی Page مربوطه راست کلیک کنید و گزینه ViewCode را انتخاب کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
 [Export(typeof(Module1View1))]
    public partial class Module1View1 : UserControl
    {
        [Import]
        public IRegionManager TheRegionManager { private get; set; }

        public Module1View1()
        {
            InitializeComponent();

            NextViewButton.Click += NextViewButton_Click;
        }

        void NextViewButton_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            TheRegionManager.RequestNavigate
            (
                "MyRegion1",
                new Uri("Module1View2", UriKind.Relative),
                a => { }
            );
        }
    }
ابتدا خود این View باید حتما Export شود. در رویداد کلیک با استفاده از متد RequestNavigate می‌توانیم به View مورد نظر برای نمایش در Shell اشاره کنیم و این View در Region نمایش داده می‌شود. به دلیل اینکه در این کلاس به RegionManager نیاز داریم از ImportAttribute استفاده کردیم. این بدین معنی است که کلاس Module1View1 وابستگی مستقیم به IRegionManager دارد.

حال یک Page دیگر برای طبقه بندی کتاب‌ها ایجاد کنید و کدهای زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl 
             xmlns:sdk="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation/sdk"  x:Class="Module1.Module1View2"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">
    <StackPanel>
        <sdk:DataGrid Height="100">
            <sdk:DataGrid.Columns>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="کد" Width="150"/>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="عنوان" Width="150"/>                
            </sdk:DataGrid.Columns>
        </sdk:DataGrid>
        <Button x:Name="NextViewButton"
                Width="150"
                Height="25"
                Foreground="Green"
                Background="Yellow"
                Content="لیست کتاب ها" />
    </StackPanel>
</UserControl>
در Code Behind این Page نیز کد‌های زیر را قرار دهید.
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;
using System;
using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;
using System.Windows.Controls;

namespace Module1
{
    [Export]
    public partial class Module1View2 : UserControl
    {
        IRegion _region1;

        [ImportingConstructor]
        public Module1View2( [Import] IRegionManager regionManager )
        {
            InitializeComponent();
         
            ViewModel viewModel = new ViewModel();
            DataContext = viewModel;

            viewModel.ShouldNavigateFromCurrentViewEvent += () => { return true; };

            _region1 = regionManager.Regions["MyRegion1"];

            NextViewButton.Click += NextViewButton_Click;
        }

        void NextViewButton_Click( object sender, RoutedEventArgs e )
        {
            _region1.RequestNavigate
            (
                new Uri( "Module1View1", UriKind.Relative ),
                a => { }
            );
        }
    }
}
در این ماژول برای اینکه بتوانیم حالت گردشی در فراخوانی ماژول‌ها را داشته باشیم ابتدا DataContext این کلاس را برابر با ViewModel ساخته شده قرار دادیم. با استفاده از رویداد ShoudlNavigateFromCurrentViewEvent که در کلاس ViewModel وجود دارد تعیین می‌کنیم که آیا باید از این View به View قبلی برگشت داشته باشیم یا نه. در صورتی که مقدار false برگشت داده شود خواهید دید که امکان فراخوانی View1 از View2 امکان پذیر نیست. در رویداد کلیک نیز همانند Page قبلی با استفاده از RegionManager و متد RequestNavigate به View مورد نظر راهبری کرده ایم.
نکته: اگر یک کلاس، سازنده با پارامتر داشته باشد باید با استفاده از ImportingConstructor حتما سازنده مورد نظر را هنگام وهله سازی مشخص کنیم در غیر این صورت با Exception مواجه خواهید شد.
حال قصد ایجاد کلاس ViewModel بالا را داریم:
using System;
using System.Net;
using System.Windows;
using System.Windows.Controls;
using System.Windows.Documents;
using System.Windows.Ink;
using System.Windows.Input;
using System.Windows.Media;
using System.Windows.Media.Animation;
using System.Windows.Shapes;
using System.ComponentModel.Composition;
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;

namespace Module1
{
    public class ViewModel : IConfirmNavigationRequest
    {       
        public event Func<bool> ShouldNavigateFromCurrentViewEvent;      

        public bool IsNavigationTarget( NavigationContext navigationContext )
        {
            return true;
        }

        public void OnNavigatedTo( NavigationContext navigationContext )
        {

        }

        public void OnNavigatedFrom( NavigationContext navigationContext )
        {

        }         

        public void ConfirmNavigationRequest( NavigationContext navigationContext, Action<bool> continuationCallback )
        {
            bool shouldNavigateFromCurrentViewFlag = false;

            if ( ShouldNavigateFromCurrentViewEvent != null )
                shouldNavigateFromCurrentViewFlag = ShouldNavigateFromCurrentViewEvent();

            continuationCallback( shouldNavigateFromCurrentViewFlag );
        }    
    }
}
توضیح متد‌های بالا:
  • IsNavigateTarget : برای تعیین اینکه آیا کلاس پیاده سازی کننده اینترفیس، می‌تواند عملیات راهبری را مدیریت کند یا نه.
  • OnNavigateTo : زمانی عملیات راهبری وارد View شود(بهتره بگم View مورد نظر در Region صفحه لود شود) این متد فراخوانی می‌شود.
  • OnNavigateFrom : زمانی که راهبری از این View خارج می‌شود (View از حالت لود خارج می‌شود) این متد فراخوانی خواهد شد.
  • ConfirmNavigationRequest : برای تایید عملیات راهبری توسط کلاس پیاده سازی کننده اینترفیس استفاده می‌شود. 
حال یک کلاس برای پیاده سازی و مدیریت ماژول می‌سازیم.
using Microsoft.Practices.Prism.MefExtensions.Modularity;
using Microsoft.Practices.Prism.Modularity;
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;
using System.ComponentModel.Composition;

namespace Module1
{
    [ModuleExport(typeof(Module1Impl))]
    public class Module1Impl : IModule
    {       
        [Import]
        public IRegionManager TheRegionManager { private get; set; }     

        public void Initialize()
        {
            TheRegionManager.RegisterViewWithRegion("MyRegion1", typeof(Module1View1));

            TheRegionManager.RegisterViewWithRegion("MyRegion1", typeof(Module1View2));
        }
    }
}
همان طور که مشاهده می‌کنید از ModuleExportAttribute برای شناسایی ماژول توسط MefBootstrapper استفاده کردیم و نوع آن را Module1Imp1 قرار دادیم.  ImportAttribute استفاده شده در این کلاس و خاصیت TheRegionManager برای این است که در هنگام ساخت Instance از این کلاس IRegionManager موجود در Container باید در اختیار این کلاس قرار گیرد(نشان دهنده وابستگی مستقیم این کلاس با IRegionManager است). روش دیگر این است که در سازنده این کلاس هم این اینترفیس را تزریق کنیم.
در متد Initialize برای RegionManager دو View ساخته شده را رجیستر کردیم. این کار باید به تعداد View‌های موجود در ماژول انجام شود.
Shell
در پروژه اصلی بک Page به نام Shell ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl x:Class="NavigationViaViewModel.Shell"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             xmlns:prism="http://www.codeplex.com/prism" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">

    <Grid x:Name="LayoutRoot"
          Background="White">
        <TextBlock Text="لیست کتاب‌ها به همراه طبقه بندی آن ها"
                   FontSize="19"
                   Foreground="Black"
                   HorizontalAlignment="Center"
                   VerticalAlignment="Top" />
        <ContentControl HorizontalAlignment="Center"
                        VerticalAlignment="Center"
                        prism:RegionManager.RegionName="MyRegion1" />
    </Grid>
</UserControl>
همانند مثال قبلی یک ContentControl داریم و به وسیله RegionName که یک AttachedProperty است یک Region به نام MyRegion1 ایجاد کردیم. تمام ماژول‌های این مثال در این محدوده نمایش داده خواهند شد.
Bootstrapper
حال نیاز به یک Bootstrapper داریم. برای این کار یک کلاس به نام TheBootstrapper بسازید:
using Microsoft.Practices.Prism.MefExtensions;
using Microsoft.Practices.Prism.Modularity;
using System.ComponentModel.Composition.Hosting;
using System.Windows;

namespace NavigationViaViewModel
{
    public class TheBootstrapper : MefBootstrapper
    {
        protected override void InitializeShell()
        {
            base.InitializeShell();

            Application.Current.RootVisual = (UIElement)Shell;
        }

        protected override DependencyObject CreateShell()
        {
            return Container.GetExportedValue<Shell>();
        }

        protected override void ConfigureAggregateCatalog()
        {
            base.ConfigureAggregateCatalog();        
            AggregateCatalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(this.GetType().Assembly));
        }

        protected override IModuleCatalog CreateModuleCatalog()
        {
            ModuleCatalog moduleCatalog = new ModuleCatalog();
    
            moduleCatalog.AddModule
            (
                new ModuleInfo
                {
                    InitializationMode = InitializationMode.WhenAvailable,
                    Ref = "Module1.xap",
                    ModuleName = "Module1Impl",
                    ModuleType = "Module1.Module1Impl, Module1, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null"
                }
            );

            return moduleCatalog;
        }
    }
}
متد CreateShell اولین متد در این کلاس است که اجرا خواهد شد. بعد از متد CreateShell، متد InitializeShell اجرا خواهد شد. خاصیت Shell دقیقا به مقدار برگشتی متد CreateShell اشاره خواهد کرد. در متد InitializeShell  مقدار خاصیت Shell به RootVisual این پروژه اشاره می‌کند(مانند MainWindow در کلاس Application پروژه‌های WPF).
متد ConfigureAggregateCatalog برای مدیریت کاتالوگ‌ها و ماژول‌ها که هر کدام در یک اسمبلی جدا وجود خواهند شد استفاده می‌شود. در این متد من از AssemblyCatalog استفاده کردم. AssemblyCatalog  تمام کلاس هایی که ExportAttribute را به همراه دارند شناسایی می‌کند و آن‌ها را در Container نگهداری خواهد کرد(^). مانند یک ServiceLocator در Microsoft unity Service Locator(^) .
متد آخر به نام CreateModuleCatalog است و باید در آن تمام ماژول‌های برنامه را به کلاس ModuleCatalog اضافه کنیم. در مثال پست قبلی به دلیل استفاده از UnityBootstrapper باید این کار را از طریق BuildEvent ‌ها مدیریت می‌کردیم ولی در این جا Mef به راحتی این کار را انجام خواهد داد.
تغییرات زیر را در فایل App.Xaml قرار دهید و پروژه را اجرا کنید.
public partial class App : Application
 {
        public App()
        {
            this.Startup += this.Application_Startup;                 
            InitializeComponent();
        }

        private void Application_Startup(object sender, StartupEventArgs e)
        {
           var bootstrapper = new TheBootstrapper();
            bootstrapper.Run(); 
        }
}
با کلیک بر روی ماژول عملیات راهبری برای ماژول انجام خواهد شد.

دریافت سورس پروژه
ادامه دارد..
نظرات مطالب
تعامل MATLAB (متلب) با دات نت - قسمت اول
در این مورد در قسمت بعد توضیح خواهم داد. بله احتیاج است. اگر تصمیم به نوشتن کدها و کامپایل کردن اونها دارید. خیر، اگر نویسنده کدها یک پکیج از پروژه متلب در اختیار شما قرار بدهد.
مطالب
روش بهینه نمایش عکس در Xamarin Forms
پیشاپیش از شما دعوت می‌کنم اگر از سایر روش‌های توسعه برنامه‌های موبایل چون Flutter ،React native و ... استفاده می‌کنید نیز این مقاله را مطالعه کنید؛ چرا که ایده کلی و نکات مهم آن می‌تواند برای شما نیز مفید باشد.

زمانیکه شما از طراح، کاری را می‌گیرید و فرضا می‌خواهید در صفحه‌ای از برنامه موبایل، یک لیوان را نمایش دهید، به شما یک فایل png یا svg تحویل داده می‌شود. اگر چه عموما روش‌هایی وجود دارند تا همان فایل را به صورت مستقیم در صفحه برنامه خود استفاده کنید، ولی این کار به چند دلیل توصیه نمی‌شود:
۱- دستگاه‌های مختلف، Resolution‌های متفاوتی دارند و سخت‌افزار بعضا ضعیف موبایل، باید عکس را برای نمایش بهینه، Scale کند که عملی است هدر دهنده پردازنده و حافظه.
۲- حتی وقتی عمل Scale انجام شد، وقتی صفحه مربوطه بسته شود و به صفحه دیگری برویم، در باز کردن دوباره صفحه مربوطه، این عمل هزینه بر مجددا رخ می‌دهد.

برای حل این مشکل، می‌توان دو قدم برداشت:
قدم اول اینکه عکس svg و یا png آن لیوان را در Scaleهای مختلف، از پیش ذخیره کرد. این کار خود دو اشکال دارد. یک اینکه اگر این عمل به صورت دستی انجام شود، احتمال اشتباه بالا می‌رود و انجام این کار برای Android/iOS/Windows و برای Scaleهای مختلف، برای هر عکس، نیاز به ذخیره لااقل یک دو جین عکس دارد. دوم اینکه با ذخیره‌سازی چند باره یک عکس در Scaleهای مختلف، حجم فایل نهایی پروژه بالا می‌رود.

برای خودکاری سازی این فرآیند دستی، در Xamarin Forms، React native و ... ابزارهایی تعبیه شده است که ResizetizerNT نمونه Xamarin Forms آن است که یک عکس svg یا png را از شما گرفته و در Scaleهای مختلف، برای Android/iOS/Windows ذخیره می‌کند و طبیعتا احتمال اشتباه کم می‌شود و کار بسیار ساده می‌شود.

برای حل مشکل سایز خروجی نهایی، در Android و Google Play Store فرمت جدیدی جایگزین apk شده است به نام aab یا Android App Bundle که با توجه به Resolution دستگاهی که در حال دانلود برنامه است، فایلی را برای وی ساخته و می‌فرستد که فقط عکس‌های با Scale مناسب در آن است؛ پس می‌توانیم لااقل در Android نگران حجم نباشیم.
البته تاثیر این‌کار در Performance آن‌چنان بالاست که بهتر است برای Storeهای متفرقه که از aab پشتیبانی نمی‌کنند و کماکان فقط از apk پشتیبانی می‌کنند نیز کماکان عکس در Scaleهای مختلف ذخیره شود.

در iOS نیز ابزار pngcrunch وجود دارد که عکس‌های png را بهینه و compress می‌کند و در کاهش حجم فایل نهایی مؤثر است. در Xamarin.iOS در قسمت تنظیمات پروژه، در قسمت iOS Build، زدن تیک Checkbox مربوطه با نام Optimize PNG images به معنای درخواست استفاده از این ابزار مفید است.

با این حال، حتی اگر عکس‌ها در Scaleهای مختلفی ذخیره شوند، مرحله‌ای وجود دارد که آن png، به bitmap قابل نمایش تبدیل می‌شود. این عمل نیز هزینه‌بر بوده و زمانیکه شما صفحه ای را بسته و مجددا باز می‌کنید نیز این عمل تکرار می‌شود. همچنین اگر در یک List view پنج آیتم را داشته باشید که یک عکس را دارند، این عمل پنج بار تکرار می‌شود.

در Android ابزاری معرفی شده‌است که Glide نام دارد و این ابزار، مرحله تبدیل png به bitmap قابل نمایش را cache می‌کند و دیگر باز و بسته کردن صفحات، یا استفاده از یک عکس در List view، اشکالی را ایجاد نمی‌کند. در Xamarin Forms با استفاده از GlideX.Forms، می‌توانید کاری کنید که در Android این بهینه سازی بسیار مؤثر صورت پذیرد و به Scroll نرم در List view و باز شدن سریع صفحات برسید. در iOS معادل همین کار را کتابخانه مطرح Nuke انجام می‌دهد که برای استفاده از آن در Xamarin Forms میتوانید از این Package استفاده کنید.
مزیت دیگر استفاده از GlideX.Forms و Nuke در این است که اگر جایی از برنامه، عکس‌هایی را از سرور دریافت و نمایش دهید (مثلا عکس مشتری‌ها در لیست مشتریان)، این دو ابزار عکس مربوطه را پس از Scale شدن و تبدیل شدن به Bitmap برای استفاده‌های بعدی Cache می‌کنند و سری بعد که نیاز به نمایش همان عکس می‌شود، به جای Scale شدن مجدد و تبدیل شدن به Bitmap دوباره، فقط از Cache محتوای آماده به نمایش به کاربر نمایش داده می‌شود.

در نهایت شما با چند خط تنظیمات ساده و نصب کردن چند package می‌توانید با داشتن یک svg یا png، آن‌را به بهینه‌ترین شکل ممکن در Android/iOS/Windows نمایش دهید.
این پروژه در Github تمامی این موارد را در کنار هم گردآوری کرده‌است که می‌توانید از سورس آن نیز برای درک بهتر موارد استفاده کنید.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
نشان دادن گزارش قبل از ذخیره یا چاپ
الان یک ماهی میشه که ویندوز 8 - 64 bit نصب کردم و Adobe Reader هم ندارم ولی وقتی ویندوز سون 64 بیتی داشتم (Adobe Reader هم بود) باز هم همین مشکل رو داشتم.
مطالب
Blazor 5x - قسمت هشتم - مبانی Blazor - بخش 5 - تامین محتوای نمایشی کامپوننت‌های فرزند توسط کامپوننت والد
تا اینجا با نحوه‌ی تعریف کامپوننت‌ها و انتقال اطلاعات به آن‌ها و برعکس، آشنا شدیم. در ادامه علاقمندیم اگر کامپوننتی را به صورت زیر تعریف کردیم:
<Comp1>This is a content coming from the parent</Comp1>
محتوایی را که بین تگ‌های این کامپوننت فرزند، توسط کامپوننت والد تنظیم شده‌است، در قسمت مشخصی از UI کامپوننت فرزند نمایش دهیم.


معرفی مفهوم Render Fragment

برای درج محتوای تامین شده‌ی توسط کامپوننت والد در یک کامپوننت فرزند، از ویژگی به نام Render Fragment استفاده می‌شود. مثالی جهت توضیح جزئیات آن:
در ابتدا یک کامپوننت والد جدید را در مسیر Pages\LearnBlazor\ParentComponent.razor به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
@page "/ParentComponent"

<h1 class="text-danger">Parent Child Component</h1>

<ChildComponent Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    A `Render Fragment` from the parent!
</ChildComponent>

<ChildComponent Title="This is the second child component"></ChildComponent>

@code {

}
- در اینجا یک کامپوننت متداول با مسیریابی منتهی به ParentComponent/ تعریف شده‌است.
- سپس دوبار کامپوننت فرضی ChildComponent به همراه پارامتر Title و یک محتوای جدید قرار گرفته‌ی در بین تگ‌های آن، در صفحه تعریف شده‌اند.
- بار دومی که ChildComponent در صفحه قرار گرفته‌است، به همراه محتوای جدیدی در بین تگ‌های خود نیست.

برای دسترسی به این کامپوننت از طریق منوی برنامه، مدخل منوی آن‌را به کامپوننت Shared\NavMenu.razor اضافه می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="ParentComponent">
       <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Parent/Child Relation
    </NavLink>
</li>
اکنون می‌خواهیم کامپوننت ChildComponent را افزوده و انتظارت یاد شده (دریافت یک پارامتر و نمایش محتوای سفارشی تنظیم شده) را پیاده سازی کنیم. به همین جهت فایل جدید Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\ChildComponent.razor را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
<div>
    <div class="alert alert-info">@Title</div>
    <div class="alert alert-success">
        @if (ChildContent == null)
        {
            <span> Hello, from Empty Render Fragment </span>
        }
        else
        {
            <span>@ChildContent</span>
        }
    </div>
</div>


@code {
    [Parameter]
    public string Title { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment ChildContent { get; set; }
}
توضیحات:

- خاصیت عمومی Title که توسط ویژگی Parameter مزین شده‌است، امکان تنظیم مقدار مشخصی را توسط کامپوننت دربرگیرنده‌ی ChildComponent میسر می‌کند.
- در اینجا پارامتر عمومی دیگری نیز تعریف شده‌است که اینبار از نوع ویژه‌ی RenderFragment است. توسط آن می‌توان به محتوایی که در کامپوننت والد ChildComponent در بین تگ‌های آن تنظیم شده‌است، دسترسی یافت. همچنین اگر این محتوا توسط کامپوننت والد تنظیم نشده باشد، مانند دومین باری که ChildComponent در صفحه قرار گرفته‌است، می‌توان با بررسی نال بودن آن، یک محتوای پیش‌فرض را نمایش داد.


با این خروجی:



روش دیگری برای فراخوانی Event Call Back ها

در قسمت قبل روش انتقال اطلاعات را از کامپوننت‌های فرزند، به والد مشاهده کردیم. فراخوانی آن‌ها در سمت Child Component نیاز به یک متد اضافی داشت و همچنین تنها یک پارامتر را هم ارسال کردیم. برای ساده سازی این عملیات از روش زیر نیز می‌توان استفاده کرد:
<button class="btn btn-danger"
        @onclick="@(() => OnClickBtnMethod.InvokeAsync((1, "A message from child!")))">
   Show a message from the child!
</button>


@code {
    // ...

    [Parameter]
    public EventCallback<(int, string)> OnClickBtnMethod { get; set; }
}
- در اینجا برای تعریف و ارسال بیش از یک پارامتر، از tuples استفاده شده‌است.
- همچنین فراخوانی OnClickBtnMethod.InvokeAsync را نیز در محل تعریف onclick@ بدون نیازی به یک متد اضافی، مشاهده می‌کنید. نکته‌ی مهم آن، قرار دادن این قطعه کد داخل ()@ است تا ابتدا و انتهای کدهای #C مشخص شود؛ وگرنه کامپایل نمی‌شود.

در سمت کامپوننت والد برای دسترسی به OnClickBtnMethod که اینبار یک tuple را ارسال می‌کند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
@page "/ParentComponent"

<h1 class="text-danger">Parent Child Component</h1>

<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    A `Render Fragment` from the parent!
</ChildComponent>

<ChildComponent Title="This is the second child component">
    <p><b>@MessageText</b></p>
</ChildComponent>

@code {
    string MessageText = "";

    private void ShowMessage((int Value, string Message) args)
    {
        MessageText = args.Message;
    }
}
در اینجا OnClickBtnMethod تعریف شده، به متد ShowMessage متصل شده‌است که یک tuple از جنس (int, string) را دریافت می‌کند. سپس با انتساب خاصیت رشته‌ای آن به فیلد جدید MessageText، سبب نمایش آن می‌شویم.


امکان تعریف چندین RenderFragment

تا اینجا یک RenderFragment را در کامپوننت فرزند تعریف کردیم. امکان تعریف چندین RenderFragment در ChildComponent.razor نیز وجود دارند:
@code {
    // ...

    [Parameter]
    public RenderFragment ChildContent { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment DangerChildContent { get; set; }
}
در یک چنین حالتی، روش استفاده‌ی از این پارامترهای RenderFragment در سمت والد (ParentComponent.razor) به صورت زیر خواهد بود:
<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    <ChildContent>
        A `Render Fragment` from the parent!
    </ChildContent>
    <DangerChildContent>
        A danger content from the parent!
    </DangerChildContent>
</ChildComponent>
که به همراه ذکر صریح نام پارامترها به صورت تگ‌هایی جدید، داخل تگ اصلی است.

از آنجائیکه ذکر این تگ‌ها اختیاری است، نیاز است در ChildComponent.razor بر اساس null بودن آن‌ها، تصمیم به رندر محتوایی پیش‌فرض گرفت:
    @if(DangerChildContent == null)
    {
        @if (ChildContent == null)
        {
            <span> Hello, from Empty Render Fragment </span>
        }
        else
        {
            <span>@ChildContent</span>
        }
    }
    else
    {
        <span>@DangerChildContent</span>
    }




کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-08.zip
نظرات مطالب
CSS پویا در ASP.NET MVC
- روش شما برای بازگشت یک رشته متغیر از پیش تعریف شده خوب است.
+ نیازی نیست کل CSS را در اختیار کاربر برای ویرایش قرار داد. قسمت‌هایی را که قرار است تغییر کنند به صورت فیلد دربیارید تا کاربر بتواند مقدار دهی کند. بعد با روش بالا (که model آن به صورت پویا قابل مقدار دهی است) می‌شود در فایل razor نهایی مثل یک view عناصر را مقدار دهی و استفاده کرد.
- ضمنا استفاده از Output cache هم توصیه می‌شود.
مطالب
همه چیز در مورد CLR : قسمت اول
در حال حاضر من کتاب CLR Via Csharp ویرایش چهارم نوشته آقای جفری ریچر را مطالعه می‌کنم و نه قسمت از این مقالات، از بخش اول فصل اول آن به پایان رسیده که همگی آن‌ها را تا 9 روز آینده منتشر خواهم کرد. البته سعی شده که مقالات ترجمه صرف نباشند و منابع دیگری هم در کنار آن استفاده شده است. بعضی موارد را هم لینک کرده‌ام. تمام سعی خود را می‌کنم تا ادامه کتاب هم به مرور به طور مرتب ترجمه شود؛ تا شاید نسخه‌ی تقریبا کاملی از این کتاب را به زبان فارسی در اختیار داشته باشیم.
بعد از اینکه برنامه را تحلیل کردید و نیازمندی‌های یک برنامه را شناسایی کردید، وقت آن است که زبان برنامه نویسی خود را انتخاب کنید. هر زبان ویژگی‌های خاص و منحصر به فرد خود را دارد و این ممکن هست انتخاب شما را سخت کند. برای مثال شما در زبان‌های ++unmanaged C/C، کنترل بسیار زیادی روی امور سیستمی از قبیل حافظه و تردها دارید و به هر روشی که می‌خواهید می‌توانید آن‌ها را پیکربندی کنید. در زبان‌هایی چون Visual basic قدیم و مشابه‌های آن عموما اینگونه بود که طراحی یک اپلیکیشن از رابط کاربری گرفته تا اتصال به دیتابیس و اشیاء COM در آن ساده باشد؛ ولی در زبان‌های CLR چطور؟

در زبان‌های CLR شما دیگر وقت خود را به موضوعاتی چون مدیریت حافظه، هماهنگ سازی تردها و مباحث امنیتی و صدور استثناء در سطوح پایین‌تر نمی‌دهید و فرقی هم نمی‌کند که از چه زبانی استفاده می‌کنید. بلکه CLR هست که این امور را انجام می‌دهد و این مورد بین تمامی زبان‌های CLR مشترک است. برای مثال کاربری که قرار است در زمان اجرا استثنا‌ءها را صادر کند، در واقع مهم نیست که از چه زبانی برای آن استفاده می‌کند. بلکه آن CLR است که مدیریت آن را به عهده دارد و روال کار CLR برای همه زبان‌ها یکی است. پس این سوال پیش می‌آید که وقتی مبنا و زیر پایه‌ی همه زبان‌های CLR یکی است، چرا تعدد زبان دیده می‌شود و مزیت هر کدام بر دیگری چیست؟ اولین مورد syntax آن است. هر کاربر رو به چه زبانی کشیده می‌شود و شاید تجربه‌ی سابق در قدیم با یک برنامه‌ی مشابه بوده است که همچنان همان رویه سابق را ادامه می‌دهد و یا اینکه نحوه‌ی تحلیل و آنالیز کردن کدهای آن زبان است که کاربر را به سمت خود جذب کرده است. گاهی اوقات بعضی از زبان‌ها با تمرکز در انجام بعضی از کارها چون امور مالی یا ریاضیات، موارد فنی و ... باعث جذب کاربران آن گروه کاری به سمت خود می‌شوند. البته بعدا در آینده متوجه می‌شویم که بسیاری از زبان‌ها مثل سی شارپ و ویژوال بیسیک هر کدام قسمتی از امکانات CLR را پوشش می‌دهند نه تمام آن را.

زبان‌های CLR چگونه کار می‌کنند؟
در اولین گام بعد از نوشتن برنامه، کامپایلر آن زبان دست به کار شده و برنامه را برای شما کامپایل می‌کند. ولی اگر تصور می‌کنید که برنامه را به کد ماشین تبدیل می‌کند و از آن یک فایل اجرایی می‌سازد، سخت در اشتباه هستید. کامپایلر هر زبان  CLR، کد‌ها را به یک زبان میانی Intermediate Language به اختصار IL تبدیل می‌کند. فرقی نمی‌کند چه زبانی کار کرده‌اید، کد شما تبدیل شده است به یک زبان میانی مشترک. CLR نمی‌تواند برای تک تک زبان‌های شما یک مفسر داشته باشد. در واقع هر کمپایلر قواعد زبان خود را شناخته و آن را به یک زبان مشترک تبدیل می‌سازد و حالا CLR می‌تواند حرف تمامی زبان‌ها را بفهمد. به فایل ساخته شده  managed module گویند و به زبان‌هایی که از این قواعد پیروی نمی‌کنند unmanaged گفته می‌شود؛ مثل زبان سی ++ که در دات نت هم managed و هم unmanaged داریم که اولی بدون فریم ورک دات نت کار می‌کند و مستقیما به کد ماشین تبدیل می‌شود و دومی نیاز به فریم ورک دات نت داشته و به زبان میانی کامپایل می‌شود. جدول زیر نشان می‌دهد که کد همه‌ی زبان‌ها تبدیل به یک نوع شده است.


 
فایل هایی که ساخته می‌شوند بر دو نوع هستند؛ یا بر اساس استاندارد windows Portable Executable 32bits برای سیستم‌های 32 بیتی و 64 بیتی هستند و یا بر اساس windows Portable Executable 64bits مختص سیستم‌های 64 بیتی هستند که به ترتیب PE32 و +PE32 نامیده می‌شوند که CLR بر اساس این اطلاعات آن‌ها را به کد اجرایی تبدیل می‌کند. زبان‌های CLR همیشه این مزیت را داشته‌اند که اصول امنیتی چون DEP یا Data Execution Prevention و همچنین ASLR یا Address Space Layout Randomization در آن‌ها لحاظ شده باشد.
مطالب
گروه بندی اطلاعات در jqGrid
فرض کنید لیستی از مطالب را به فرمت ذیل در اختیار داریم:
namespace jqGrid10.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string CategoryName { set; get; }
        public int NumberOfViews { set; get; }
    }
}
می‌خواهیم آن‌ها را با شرایط ذیل گروه بندی کنیم:
- گروه بندی بر روی ستون CategoryName انجام شود.
- ستونی که بر روی آن گروه بندی انجام می‌شود، نمایش داده نشود.
- در ابتدای نمایش گروه‌ها، تمام آن‌ها به صورت جمع شده و Collapsed نمایش داده شوند.
- پس از نمایش گروه‌ها، اولین گروه به صورت خودکار باز شود.
- تعداد ردیف هر گروه به عنوان گروه اضافه شود.
- جمع کل ستون تعداد بار مشاهدات هر گروه قابل محاسبه شود.
- جمع کل هر گروه در زمانیکه هر گروه نیز بسته‌است نمایش داده شود.
- رنگ ردیف جمع کل قابل تنظیم باشد.



فعال سازی گروه بندی در jqGrid

فعال سازی گروه بندی در jqGrid به سادگی افزودن تعاریف ذیل است:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش دهم",
                //...
                grouping: true,
                groupingView: {
                    groupField: ['CategoryName'],
                    groupOrder: ['asc'],
                    groupText : ['<b>{0} - {1} ردیف</b>'],
                    groupDataSorted: true,
                    groupColumnShow: false,
                    groupCollapse: true,
                    groupSummary: [true],
                    showSummaryOnHide: true
                }
            });
grouping: true سبب می‌شود تا گروه بندی فعال شود. سپس نیاز است ستون یا ستون‌هایی را که قرار است بر روی آن‌ها گروه بندی صورت گیرد، معرفی کنیم. اینکار توسط خواص شیء groupingView انجام می‌شوند.
groupField بیانگر آرایه‌ای از ستون‌هایی است که قرار است بر روی آن‌ها گروه بندی صورت گیرد.
groupOrder آرایه‌ای اختیاری از مقادیر asc یا desc است که متناظر هستند با نحوه‌ی مرتب سازی پیش فرض ستون‌های معرفی شده در آرایه groupField.
groupText آرایه‌ای اختیاری از عناوین گروه بندی‌های انجام شده‌است. اگر ذکر شود، {0} آن با نام گروه و {1} آن با تعداد عناصر گروه جایگزین می‌شود.
تنظیم groupDataSorted سبب خواهد شد تا نام ستونی که بر روی آن گروه بندی صورت می‌گیرد، به سرور ارسال شود (توسط پارامتر sidx). به این ترتیب در سمت سرور می‌توان اطلاعات را به صورت پویا مرتب سازی کرده و بازگشت داد.
با تنظیم groupColumnShow به false سبب خواهیم شد تا ستون‌های معرفی شده در قسمت groupField نمایش داده نشوند.
با تنظیم groupCollapse به true، در ابتدای نمایش گروه‌ها، ردیف‌های آن‌ها نمایش داده نخواهند شد و در حالت جمع شده قرار می‌گیرند.
groupSummary به معنای فعال سازی نمایش ردیف محاسبه‌ی summary مانند sum، min، max و امثال آن بر روی یک گروه است.
اگر مقدار showSummaryOnHide مساوی true باشد، ردیف محاسبه‌ی summary حتی در حالت groupCollapse: true نمایش داده خواهد شد.


فعال سازی محاسبه‌ی جمع ستون تعداد بار مشاهدات مطالب

برای فعال سازی نهایی محاسبه‌ی جمع ستون تعداد بار مشاهدات، علاوه بر تنظیم groupSummary به true، نیاز است در همان ستون مشخص کنیم که این محاسبات چگونه باید انجام شوند:
                colModel: [
// ........
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.Title))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.Title))',
                        align: 'right',
                        width: 150,
                        summaryTpl: '<div style="text-align: left;">خلاصه </div>',
                        summaryType: function (val, name, record) {
                            return "";
                        }
                    },
// ........
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.NumberOfViews))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.NumberOfViews))',
                        align: 'center',
                        width: 70,
                        summaryType: 'sum', summaryTpl: '<b>جمع مشاهدات: {0}</b>'
                    }
                ],
خاصیت summaryType نوع متد محاسبه‌ی summary مانند sum را مشخص می‌کند. خاصیت summaryTpl اختیاری است. اگر ذکر شود سبب فرمت مقدار محاسبه شده‌ی نهایی می‌گردد. در اینجا {0} به مقدار نهایی که قرار است در این سلول درج شود، اشاره می‌کند.
summaryType مانند ستون عنوان، سفارشی شده نیز می‌توان باشد. در ردیف summary و ستون عنوان تنها می‌خواهیم یک مقدار ثابت را نمایش دهیم، به همین جهت summaryType آن به یک مقدار خالی تنظیم شده‌است.


تغییر رنگ ردیف خلاصه عملیات هر گروه به همراه گشودن خودکار اولین گروه

گروه بندی به همراه یک سری متد توکار نیز هست. برای مثال اگر متد groupingToggle را بر روی Id هر گروه فراخوانی کنیم، می‌توان سبب باز یا بسته شده آن گروه شد. متدهای دیگری مانند groupingGroupBy برای گروه بندی پویا و groupingRemove برای حذف گروه بندی نیز وجود دارند:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش دهم",
                //.........
                loadComplete: function() {
                    //.........
                    $('#list').jqGrid('groupingToggle', 'list' + 'ghead_0_0');
                    $("tr.jqfoot td").css({
                        "background": "#2f4f4f",
                        "color": "#FFF"
                    });
                },
            });
بهترین محل اعمال رنگ به ردیف‌های summary، در روال رویدادگردان loadComplete گرید است.


مثال کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
jqGrid10.zip