نظرات مطالب
EF Code First #11
- همانطور که عرض کردم ما به هیچ عنوان وابستگی Contract ی به IQueryable نداریم. دقت بفرمایید که برای چیزی مثل NH ما اصلاً از IQueryable استفاده نخواهیم کرد. صحبت بنده Abstract تر بود. "لایه Data Access دارای یک Infrastructure است که فقط اینترفیس‌های UnitOfWork و Repository در آن تعریف شده و هیچ خبری از IQueryable نیست".

- طراحی Repository اصلی خروجی و ورودی IQueryable ندارد با این صحبت کاملاً موافق هستم و غیر از این هم نیست.

- همانطور که عرض کردم این موضوع کاملاً قابل اجراست. شما به ازاء هر ORM یک DataAccess خواهید داشت و امکانات قوی هر ORM را در داخل DataAccess خودش به راحتی استفاده می‌کنید به لایه بندی و ارجاعاتی که عرض کردم دقت بفرمایید. مصرف کننده Data به جای استفاده از DataAccess های Concrete از سطوح بالاتری استفاده می‌کنند و DI این موضوع را حل کرده است. شما می‌توانید از هر امکانی که دوست دارید و مخصوص ORM خودتان است در آن استفاده کنید.

- لایه سرویس با لایه Data متفاوت است. با چیزی که شما فرمودید اگر ORM تغییر کند باید کدهای لایه سرویس را دستی تغییر دهید و با Breaking Change روبرو می‌شویم. اما همانطور که قبلاً هم گفتم، با وجود این Abstraction که گفتم، فقط با یک Config ساده در DI این موضوع به طور کامل حل می‌شود. کلاً فلسفه وجودی Repository همین ورود و خروج داده (ذخیره و بازیابی) و Abstract بودن آنهاست. کدهای ORM نه تنها نباید در Code Behinde ها دیده شود بلکه نباید در Service یا Business سیستم هم باشند. به همان دلیلی که عرض کردم. و البته مثال رمزنگاری مثال خوبی است (Service چرا باید درگیر رمزنکاری شود؟ این وظیفه لایه ذخیره و بازیابی است که همان Repository خواهد بود).

- http://martinfowler.com/eaaCatalog/repository.html Repository همانطور که از نامش پیداست یک مخزن است که ما نمی‌دانید اطلاعات را در کجا نگهداری خواهد کرد (حافظه، بانک و ...) حال در یک پروژه این محل نگهداری باید امن باشد همین! به جای حافظه و بانک و ... تصور کنید یک جای امن را. آیا برای این نمی‌توان (نباید) یک Repository ساخت؟ مورد بعدی اینکه رمزنگاری به لایه دیگری منتقل شده و Repository که گفتم از همان استفاده می‌کند. نکته بعدی اینکه با چیزی که شما فرمودید، باید مراقبت از اینکه همه چیز رمزنگاری شود را به برنامه نویس محول کرد و حتماً حواسش باشد که فراموش نکند قبل از ذخیره یا بازیابی یک Entity متدهای لازم برای رمزنگاری را فراخوانی کند. در صورتی که لایه سرویس باید متمرکز بر روی Business کار باشد نه فراخوانی متدهای رمزنگاری برای ذخیره سازی و ...
مطالب
چرا در سازمان‌ها برنامه‌های وب جایگزین برنامه‌های دسکتاپ شده‌اند (یا می‌شوند)؟

- برنامه‌های وب نیازی به نصب بر روی تک تک کلاینت‌ها و همچنین به روز رسانی مداوم کلاینت‌ها را ندارند. به این صورت مدیریت چند صد کاربر در یک سازمان ساده‌تر از قبل خواهد بود. دیگر نگران این نخواهید بود که آیا فلان کاربر آخرین به روز رسانی‌ها را نصب کرده (دریافت کرده) یا خیر.
- امکان دسترسی از راه دور، برای مثال از طریق اینترنت یا VPN یا RRAS و خطوط دایال آپ (برای مثال دسترسی ساده‌تر دفاتر مختلف یک سازمان به اطلاعات یکدیگر یا امکان داشتن کارکنانی که از راه دور برای شما کار می‌کنند).
- امکان ذخیره سازی داده‌ها در سازمانی دیگر (هاست کردن این برنامه‌ها در محیط‌های ابری(!) (cloud computing) هزینه‌های تهیه و نگهداری سخت افزارهای یک سازمان را نیز کاهش می‌دهند).
- کاهش هزینه‌های سازمان با توجه به اینکه اگر از سرورهای قدرتمندی استفاده شود؛ از یک برنامه‌ی وب چندین هزار یا چند میلیون کاربر می‌توانند استفاده کنند بدون اینکه نگران تامین هزینه مجوز استفاده از برنامه‌ی تهیه شده به ازای هر کاربر باشید.
- امکان دسترسی به برنامه‌ی وب تهیه شده در انواع و اقسام سیستم عامل‌هایی که تنها مجهز به یک مرورگر وب هستند (نتیجه نهایی قابل استفاده مستقل از سکو است). برای مثال این‌ روزها به کمک Adobe AIR ، Silverlight و یا کتابخانه‌های اسکریپتی مانند jQuery و ASP.Net Ajax، بسیاری از توانایی‌های نمایشی برنامه‌های دسکتاپ را در وب نیز می‌توان شاهد بود با این خصوصیت که نتیجه‌ی نهایی مستقل از سکو است.
- در این حالت کلاینت‌ها نیازی به داشتن سخت افزارهای قوی ندارند (که در کاهش هزینه‌های یک سازمان مؤثر است). همچنین این برنامه‌ها مشکلات ناسازگاری با سخت افزارها و نگارش‌های مختلف سیستم عامل‌ها را نیز ندارند. بنابراین یک سازمان می‌تواند بودجه‌ی خود را صرف تهیه‌ی سرورهای بهتری کند.
- کلاینت‌ها با توجه به محدود بودن دسترسی‌های امنیتی اعمالی توسط مرورگرها، امنیت بیشتری خواهند داشت. به همین ترتیب کاربران برای استفاده از این برنامه‌ها نیز نیازی به دسترسی بالا در یک سازمان برای اجرای مرورگر خود نخواهند داشت (کمتر جمله‌ی "من دسترسی ادمین می‌خواهم" را خواهید شنید).
- امکان مونیتور کردن ساده‌تر فعالیت کاربران در برنامه.
- در صورت محافظت از سرور، کدهای شما از خطر دزدیده شدن مصون‌(تر) هستند.
- مدیریت ساده‌تر و مجتمع اطلاعات تولیدی با توجه به اینکه همه چیز باید بر روی سرور ذخیره شود. به این صورت مدیریت نقل مکان کاربران از یک کامپیوتر به کامپیوتری دیگر نیز ساده‌تر می شود؛ زیرا چیزی را قرار نیست جابجا کنند (نه اطلاعات و نه برنامه ‌را). اگر یکی از کامپیوترهای کلاینت‌ها قابل استفاده نباشد، به سادگی می‌تواند از کامپیوتری دیگر در شبکه استفاده کند، بدون اینکه معطل تیم فنی شود تا برنامه‌ای را برای او نصب و راه اندازی کنند. به علاوه تهیه پشتیبان از اطلاعات سرورها نیز همیشه ساده‌تر است از تهیه پشتیبان از 100 ها کامپیوتر موجود در شبکه.
- اگر خروجی برنامه‌ی وب شما تنها از صفحات وب و جاوا اسکریپت تشکیل شده باشد، امکان دسترسی آن در دستگاه‌های موبایل به سادگی میسر است.

مطالب
روش کار با فایل‌های پویای ارائه شده‌ی توسط یک برنامه‌ی ASP.NET Core در برنامه‌های React
پس از آشنایی با «روش کار با فایل‌های ایستا در برنامه‌های React»، اکنون اگر این فایل‌ها ایستا نباشند و توسط یک برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشت داده شوند، چطور می‌توان از آن‌ها در برنامه‌های React استفاده کرد؟

برپایی پروژه‌های مورد نیاز

ابتدا یک پوشه‌ی جدید را مانند DownloadFilesSample، ایجاد کرده و در داخل آن دستور زیر را اجرا می‌کنیم:
> dotnet new react
در مورد این قالب که امکان تجربه‌ی توسعه‌ی یکپارچه‌ی ASP.NET Core و React را میسر می‌کند، در مطلب «روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core» بیشتر بحث کردیم.
سپس در این پوشه، پوشه‌ی ClientApp پیش‌فرض آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون کمی قدیمی است. همچنین فایل‌های کنترلر و سرویس آب و هوای پیش‌فرض آن‌را به همراه پوشه‌ی صفحات Razor آن، حذف می‌کنیم.
به علاوه بجای تنظیم پیش فرض زیر در فایل کلاس آغازین برنامه:
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
از تنظیم زیر استفاده کرده‌ایم تا با هر بار تغییری در کدهای پروژه‌ی ASP.NET، یکبار دیگر از صفر npm start اجرا نشود:
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
بدیهی است در این حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور بر روی پورت 3000، راه اندازی شود.

اکنون در ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core ایجاد شده، دستور زیر را صادر می‌کنیم تا پروژه‌ی کلاینت React را با فرمت جدید آن ایجاد کند:
> create-react-app clientapp
سپس وارد این پوشه‌ی جدید شده و بسته‌های زیر را نصب می‌کنیم:
> cd clientapp
> npm install --save bootstrap axios
توضیحات:
- برای استفاده از شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، بسته‌ی bootstrap نیز در اینجا نصب می‌شود که برای افزودن فایل bootstrap.css آن به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل clientapp\src\index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
 import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- برای دریافت فایل‌ها از سمت سرور، از کتابخانه‌ی معروف axios استفاده خواهیم کرد.


کدهای سمت سرور دریافت فایل‌های پویا

در اینجا کدهای سمت سرور برنامه، یک فایل PDF ساده را بازگشت می‌دهند. این محتوای باینری می‌تواند حاصل اجرای یک گزارش اکسل، PDF و یا کلا هر نوع فایلی باشد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace DownloadFilesSample.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class ReportsController : Controller
    {
        [HttpGet("[action]")]
        public IActionResult GetPdfReport()
        {
            return File(virtualPath: "~/app_data/sample.pdf",
                        contentType: "application/pdf",
                        fileDownloadName: "sample.pdf");
        }
    }
}
فایل بازگشتی فوق که در این مثال در مسیر wwwroot\app_data\sample.pdf برنامه‌ی وب کپی شده‌است، در نهایت با آدرس api/Reports/GetPdfReport در سمت کلاینت قابل دسترسی خواهد بود.


روش دریافت محتوای باینری در برنامه‌های React

برای دریافت یک محتوای باینری از سرور توسط axios مانند تصاویر، فایل‌های PDF و اکسل و غیره، مهم‌ترین نکته، تنظیم ویژگی responseType آن به blob است:
  const getResults = async () => {
      const { headers, data } = await axios.get(apiUrl, {
        responseType: "blob"
      });
  }


ساخت URL برای دسترسی به اطلاعات باینری

تمام مرورگرهای جدید از ایجاد URL برای اشیاء Blob دریافتی از سمت سرور، توسط متد توکار URL.createObjectURL پشتیبانی می‌کنند. این متد، شیء URL را از شیء window جاری دریافت می‌کند و سپس اطلاعات باینری را دریافت کرده و آدرسی را جهت دسترسی موقت به آن تولید می‌کند. حاصل آن، یک URL ویژه‌است مانند blob:https://localhost:5001/03edcadf-89fd-48b9-8a4a-e9acf09afd67 که گشودن آن در مرورگر، یا سبب نمایش آن تصویر و یا دریافت مستقیم فایل خواهد شد.
در ادامه کدهای تبدیل blob دریافت شده‌ی از سرور را به این URL ویژه، مشاهده می‌کنید:
import axios from "axios";
import React, { useEffect, useState } from "react";

export default function DisplayPdf() {
  const apiUrl = "https://localhost:5001/api/Reports/GetPdfReport";

  const [blobInfo, setBlobInfo] = useState({
    blobUrl: "",
    fileName: ""
  });

  useEffect(() => {
    getResults();
  }, []);

  const getResults = async () => {
    try {
      const { headers, data } = await axios.get(apiUrl, {
        responseType: "blob"
      });
      console.log("headers", headers);

      const pdfBlobUrl = window.URL.createObjectURL(data);
      console.log("pdfBlobUrl", pdfBlobUrl);

      const fileName = headers["content-disposition"]
        .split(";")
        .find(n => n.includes("filename="))
        .replace("filename=", "")
        .trim();
      console.log("filename", fileName);

      setBlobInfo({
        blobUrl: pdfBlobUrl,
        fileName: fileName
      });
    } catch (error) {
      console.log(error);
    }
  };
توضیحات:
- توسط useEffect Hook و بدون ذکر وابستگی خاصی در آن، سبب شبیه سازی رویداد componentDidUpdate شده‌ایم. به این معنا که متد getResults فراخوانی شده‌ی در آن، پس از رندر کامپوننت در DOM فراخوانی می‌شود و بهترین محلی است که از آن می‌توان برای ارسال درخواست‌های Ajaxای به سمت سرور و دریافت اطلاعات از backend، استفاده کرد و سپس setState را با اطلاعات جدید فراخوانی نمود. معادل setState در اینجا نیز، همان شیء حالتی است که توسط useState Hook و متد setBlobInfo آن تعریف کرده‌ایم.
- پس از دریافت headers و data از سرور، با استفاده از متد createObjectURL، آن‌را تبدیل به یک blob URL کرده‌ایم.
- همچنین در سمت سرور، پارامتر fileDownloadName را نیز تنظیم کرده‌ایم. این نام در سمت کلاینت، توسط هدری با کلید content-disposition ظاهر می‌شود:
ontent-disposition: "attachment; filename=sample.pdf; filename*=UTF-8''sample.pdf"
 بنابراین می‌توان آن‌را تجزیه کرد و سپس filename را از آن استخراج نمود.
- اکنون که نام فایل و URL دسترسی به داده‌ی فایل باینری دریافتی از سرور را استخراج و ایجاد کرده‌ایم. با فراخوانی متد setBlobInfo، سبب تنظیم متغیر حالت blobInfo خواهیم شد. این مورد، رندر مجدد UI را سبب شده و توسط آن می‌توان برای مثال فایل PDF دریافتی را نمایش داد.


نمایش فایل PDF دریافتی از سرور، به همراه دکمه‌های دریافت، چاپ و بازکردن آن در برگه‌ای جدید

در ادامه کدهای کامل قسمت رندر این کامپوننت را مشاهده می‌کنید:
import axios from "axios";
import React, { useEffect, useState } from "react";

export default function DisplayPdf() {

  // ...

  const { blobUrl } = blobInfo;

  return (
    <>
      <h1>Display PDF Files</h1>
      <button className="btn btn-info" onClick={handlePrintPdf}>
        Print PDF
      </button>
      <button className="btn btn-primary ml-2" onClick={handleShowPdfInNewTab}>
        Show PDF in a new tab
      </button>
      <button className="btn btn-success ml-2" onClick={handleDownloadPdf}>
        Download PDF
      </button>

      <section className="card mb-5 mt-3">
        <div className="card-header">
          <h4>using iframe</h4>
        </div>
        <div className="card-body">
          <iframe
            title="PDF Report"
            width="100%"
            height="600"
            src={blobUrl}
            type="application/pdf"
          ></iframe>
        </div>
      </section>

      <section className="card mb-5">
        <div className="card-header">
          <h4>using object</h4>
        </div>
        <div className="card-body">
          <object
            data={blobUrl}
            aria-label="PDF Report"
            type="application/pdf"
            width="100%"
            height="100%"
          ></object>
        </div>
      </section>

      <section className="card mb-5">
        <div className="card-header">
          <h4>using embed</h4>
        </div>
        <div className="card-body">
          <embed
            aria-label="PDF Report"
            src={blobUrl}
            type="application/pdf"
            width="100%"
            height="100%"
          ></embed>
        </div>
      </section>
    </>
  );
}
که چنین خروجی را ایجاد می‌کند:


در اینجا با انتساب مستقیم blob URL ایجاد شده، به خواص src و یا data اشیائی مانند iframe ،object و یا embed، می‌توان سبب نمایش فایل pdf دریافتی از سرور شد. این نمایش نیز توسط قابلیت‌های توکار مرورگر صورت می‌گیرد و نیاز به نصب افزونه‌ی خاصی را ندارد.

در ادامه کدهای مرتبط با سه دکمه‌ی چاپ، دریافت و بازکردن فایل دریافتی از سرور را مشاهده می‌کنید.


مدیریت دکمه‌ی چاپ PDF

پس از اینکه به blobUrl دسترسی یافتیم، اکنون می‌توان یک iframe مخفی را ایجاد کرد، سپس src آن‌را به این آدرس ویژه تنظیم نمود و در آخر متد print آن‌را فراخوانی کرد که سبب نمایش خودکار دیالوگ چاپ مرورگر می‌شود:
  const handlePrintPdf = () => {
    const { blobUrl } = blobInfo;
    if (!blobUrl) {
      throw new Error("pdfBlobUrl is null");
    }

    const iframe = document.createElement("iframe");
    iframe.style.display = "none";
    iframe.src = blobUrl;
    document.body.appendChild(iframe);
    if (iframe.contentWindow) {
      iframe.contentWindow.print();
    }
  };


مدیریت دکمه‌ی نمایش فایل PDF در یک برگه‌ی جدید

اگر علاقمند بودید تا این فایل PDF را به صورت تمام صفحه و در برگه‌ای جدید نمایش دهید، می‌توان از متد window.open استفاده کرد:
const handleShowPdfInNewTab = () => {
    const { blobUrl } = blobInfo;
    if (!blobUrl) {
      throw new Error("pdfBlobUrl is null");
    }

    window.open(blobUrl);
  };

مدیریت دکمه‌ی دریافت فایل PDF

بجای نمایش فایل PDF می‌توان دکمه‌ای را بر روی صفحه قرار داد که با کلیک بر روی آن، این فایل توسط مرورگر به صورت متداولی جهت دریافت به کاربر ارائه شود:
  const handleDownloadPdf = () => {
    const { blobUrl, fileName } = blobInfo;
    if (!blobUrl) {
      throw new Error("pdfBlobUrl is null");
    }

    const anchor = document.createElement("a");
    anchor.style.display = "none";
    anchor.href = blobUrl;
    anchor.download = fileName;
    document.body.appendChild(anchor);
    anchor.click();
  };
در اینجا یک anchor جدید به صورت مخفی به صفحه اضافه می‌شود که href آن به blobUrl تنظیم شده‌است و همچنین از فایل fileName استخراجی نیز در اینجا جهت ارائه‌ی نام اصلی فایل دریافتی از سرور، کمک گرفته شده‌است. سپس متد click آن فراخوانی خواهد شد. این روش در مورد تدارک دکمه‌ی دریافت تمام blobهای دریافتی از سرور کاربرد دارد و منحصر به فایل‌های PDF نیست.
اگر خواستید عملیات axios.get و دریافت فایل، با هم یکی شوند، می‌توان متد handleDownloadPdf را پس از پایان کار await axios.get، فراخوانی کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: DownloadFilesSample.zip
برای اجرای آن، پس از صدور فرمان dotnet restore که سبب بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت نیز می‌شود، ابتدا به پوشه‌ی clientapp مراجعه کرده و فایل run.cmd را اجرا کنید. با اینکار react development server بر روی پورت 3000 شروع به کار می‌کند. سپس به پوشه‌ی اصلی برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشته و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید. این اجرا سبب راه اندازی وب سرور برنامه و همچنین ارائه‌ی برنامه‌ی React بر روی پورت 5001 می‌شود.
مطالب
مسیریابی در AngularJs #بخش سوم
در بخش‌های پیشین ( بخش اول و بخش دوم) به خوبی با اصول و روش مسیریابی (Routing) در AngularJS آشناشدیم. در این بخش می‌خواهم به برخی جزئیات درباره مسیریابی بپردازم.
اولین موضوع، تغییراتی است که از نسخه 1.2 به بعد در روش استفاده از سرویس مسیریابی در AngularJS بوجود آمده است. از نسخه 1.2 سرویس مسیریابی از هسته اصلی AngularJS خارج شد و برای استفاده از امکانات این سرویس باید  فایل angular-route.js و یا angular-route.min.js را به صفحه خود بیفزاییم:  
<script src="~/Scripts/angular.min.js"></script>
<script src="~/Scripts/angular-route.min.js"></script>
سپس باید هنگام تعریف ماژول، ngRoute را به عنوان وابستگی تزریق کنیم: 
var app = angular.module("mainApp", ['ngRoute']);
روش Controller as در AngularJS که از نسخه 1.2 به بعد امکان استفاده از آن وجود دارد قبلا معرفی شده است. با پاس کردن خصوصیت controllerAs به متد when می‌توان از viewای استفاده کرد که در آن از این روش استفاده شده است.
.when('/controllerAS', {
    controller:      'testController',
    controllerAs:    'tCtrl',
    template:        '<div>{{tCtrl.Title}}</div>'
})
 باقی ماجرا مانند گذشته است. 
موضوع دیگری که پرداختن به آن می‌تواند مفید باشد، بررسی بیشتر متد when است. وقتی در متد config ماژول از routeProvider$ استفاده می‌کنیم، داریم سرویس route$ را تنظیم، مقداردهی اولیه، و نمونه گیری می‌کنیم. درواقع با استفاده از متدهای when و otherwise داریم سرویس route$ را مقداردهی اولیه می‌کنیم (برای آشنایی با تقاوت factory، service و provider کلیک کنید ). خوب! جریان این مقادیری که به عنوان پارامتر به این متدها پاس می‌کنیم چیست؟
متد when به این صورت تعریف شده است:
when(string path, object route)

 پارامتر path در بخش‌های قبل به اندازه کافی معرفی شده است. پارامتر route یک شی است شامل اطلاعاتی که با تطبیق آدرس صفحه با پارامتر path، به  route.current$  مقداردهی می‌شود (حالا باید متوجه شده باشید که روال افزودن داده‌های سفارشی به سیستم مسیریابی و دسترسی به آن‌ها که در بخش دوم مطرح شد به چه شکل کار می‌کند). این شی می‌تواند خصوصیات از قبل تعریف شده‌ای داشده باشد که در ادامه آن‌ها را مرور می‌کنیم:
controller: می‌تواند یک رشته شامل نام کنترلر از قبل تعریف شده، یا یک تابع به عنوان تابع کنترلر باشد.
controllerAs: رشته‌ای شامل نام مستعار کنترلر.
template: رشته‌ای شامل قالب html، و یا تابعی که قالب html را بازمی‌گرداند. این خصوصیت بر templateUrl اولویت دارد. اگر مقدار این خصوصیت یک تابع باشد، routeParams$ به عنوان پارامتر ورودی به آن پاس می‌شود.
templateUrl: رشته‌ای شامل مسیر فایل قالب html، و یا تابعی که این رشته را بازمی‌گرداند. اگر مقدار این خصوصیت یک تابع باشد، routeParams$ به عنوان پارامتر ورودی به آن پاس می‌شود.
redirectTo: مقداری برای به روز رسانی  location$، و فراخوانی روال مسیر یابی. این مقدار می‌تواند یک رشته، و یا تابعی که یک رشته را بازمی‌گرداند باشد. اگر مقدار این خصوصیت یک تابع باشد، این پارامترها به آن پاس می‌شود:
  •  routeParams$ برای دسترسی به پارامترهای آمده در آدرس صفحه جاری.
  • ()location.path$ جاری به صورت یک رشته.
  • ()location.search$ جاری به صورت یک شی.
caseInsensitiveMatch: یک مقدار منطقی است که مشخص می‌کند بزرگ و کوچک بودن حروف در تطبیق آدرس صفحه با پارامتر route در نظر گرفته بشود یا نه. مقدار پیشفرض این خصوصیت false است. یعنی در همه مثالهایی که تا کنون زده شده، اگر بزرگ و کوچه بودن حروف آدرس صفحه با مقدار مشخص شده برای پارامتر route متفاوت باشد، روال مسیریابی انجام نخواهد شد. برای رفع این مشکل کافی است مقدار این خصوصیت را true قرار دهیم. برای مثال، مسیر 'controllerAS/' که بالاتر تعریف کرده‌ایم را درنظر بگیرید. اگر www.mySite.com/#/ControllerAS را وارد کنیم، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و در واقع این آدرس با route مشخص شده تطبیق پیدا نمی‌کند. اگر بخواهیم کوچک و بزرگ بودن حروف در نظر گرفته نشود، کافیست به این ترتیب عمل کنیم:
.when('/controllerAS', {
    controller:      'testController',
    controllerAs:    'tCtrl',
    template:        '<div>{{tCtrl.Title}}</div>',
    caseInsensitiveMatch: true
})
resolve: نگاشتی از وابستگی‌هایی که می‌خواهیم به کنترلر تزریق شود. قبلا مفهوم promise توضیح داده شده است . اگر هر یک از این وابستگی‌ها یک promise باشد، مسیریاب تا resolve شدن همه آن‌ها یا reject شدن یکی از آن‌ها منتظر می‌ماند. در صورتی که همه promiseها resolve شوند، رخداد routeChangeSuccess$، و در صورتی که یکی از آن‌ها reject شود رخداد routeChangeError$ اجرا می‌شود. یکی از کاربردهای resolve زمانیست که بخواهید جلوی تغییر محتویات صفحه، پیش از بارگذاری داده‌ای که از سمت سرور درخواست کرده‌اید را بگیرید. 
$routeProvider
    .when('/resolveTest',
        {
            resolve: {
                // این وابستگی بلافاصله بازمی‌گردد
                person: function () {
                    return {
                        name: "Hamid Saberi",
                        email: "Hamid.Saberi@Gmail.com"
                    }
                },
                // بازمی‌گرداند promise این وابستگی یک
                // شدن آن به تاخیر می‌افتد resolve پس تغییر مسیر تا 
                currentDetails: function ($http) {
                    return $http({
                        method: 'Get',
                        url: '/current_details'
                    });
                },
                //می‌توانیم از یک وابستگی در وابستگی دیگر استفاده کنیم
                facebookId: function ($http, currentDetails) {
                    $http({
                        method: 'GET',
                        url: 'http://facebook.com/api/current_user',
                        params: {
                            email: currentDetails.data.emails[0]
                        }
                    })
                },
                // بارگذاری فایل‌های اسکریپت مورد نیاز
                fileDeps:function($q, $rootScope){
                    var deferred = $q.defer();
                    var dependencies =
                    [
                        'controllers/AboutViewController.js',
                        'directives/some-directive.js'
                    ];
 
                    //$Script.js بارگذاری وابستگی‌ها با استفاده از 
                    $script(dependencies, function(){
                        // همه وابستگی‌ها بارگذاری شده اند
                        $rootScope.$apply(function(){
                            deferred.resolve();
                        });
                    });
 
                    return deferred.promise;
                }
            },
            controller: function ($scope, person, currentDetails, facebookId) {
                this.Person = person;
            },
            controllerAs: 'rtCtrl',
            template: '<div>{{rtCtrl.Person.name}}</div>',
            caseInsensitiveMatch: true
        })

مطالب
مبانی TypeScript؛ Mixins
یکی از راه‌های محبوب دیگر برای ساخت کلاس‌ها با استفاده از اجزایی با قابلیت استفاده مجدد، ساخت آنها با ترکیب partial class‌های ساده، می‌باشد. mixins در زبان‌های برنامه نویسی مانند ++C و Lisp، کلاس‌هایی هستند که یکسری توابع را از طریق ارث بری در اختیار SubClass‌ها قرار می‌دهند. شاید با ایده استفاده از mixins، یا traits در زبانی مانند Scala و الگوی mixins که بین جامعه جاوااسکریپت هم تا حدودی محبوب شده است، آشنا هستید.
در جاوااسکریپت، ارث بری کردن از mixins، شبیه به افزایش عملکرد خود از طریق extension‌ها می‌باشد؛ چرا که این mixin‌ها این امکان را در اختیار اشیاء می‌گذارند که با کمترین پیچیدگی، بتوانند عملکردی (functionality) را از آنها به امانت بگیرند. Mixins در جاوااسکریپت به عنوان الگویی است که با object prototype‌ها کار می‌کند و امکان ارث بری چندگانه را هم به ما خواهد داد.

یک مثال از استفاده از Mixins در جاوااسکریپت
var myMixins = {
 
  moveUp: function(){
    console.log( "move up" );
  },
 
  moveDown: function(){
    console.log( "move down" );
  },
 
  stop: function(){
    console.log( "stop! in the name of love!" );
  }
 
};
کد بالا نشان دهنده یک object literal با 3 متد می‌باشد و نشان دهنده mixins ما نیز هست.
برای توسعه prototype مربوط به اشیاء، به منظور استفاده از رفتارهای تعریف شده در mixins بالا، می‌توان از هلپرهایی به مانند ()extend._ موجود در Underscore.js استفاده کرد.
// A skeleton carAnimator constructor
function CarAnimator(){
  this.moveLeft = function(){
    console.log( "move left" );
  };
}
 
// A skeleton personAnimator constructor
function PersonAnimator(){
  this.moveRandomly = function(){ /*..*/ };
}
 
// Extend both constructors with our Mixin
_.extend( CarAnimator.prototype, myMixins );
_.extend( PersonAnimator.prototype, myMixins );
 
// Create a new instance of carAnimator
var myAnimator = new CarAnimator();
myAnimator.moveLeft();
myAnimator.moveDown();
myAnimator.stop();
 
// Outputs:
// move left
// move down
// stop! in the name of love!
در کد بالا دو شیء جدید را تعریف کرده‌ایم که برای prototype هر کدام از آنها هم یک متد در نظر گرفته‌ایم. با استفاده از هلپر مذکور توانستیم عملیات مربوط به myMixins را به prototype هرکدام از اشیاء تعریف شده‌ی در بالا نسبت دهیم. استفاده‌ی از متدهای stop یا moveDown بر روی نمونه‌ای از CarAnimator نشان دهنده‌ی این ادعا می‌باشد.

پیاده سازی این الگو در TypeScript
// Disposable Mixin
class Disposable {
    isDisposed: boolean;
    dispose() {
        this.isDisposed = true;
    }

}

// Activatable Mixin
class Activatable {
    isActive: boolean;
    activate() {
        this.isActive = true;
    }
    deactivate() {
        this.isActive = false;
    }
}
از دو  کلاس  بالا به عنوان mixin‌های خودمان استفاده خواهیم کردم. همانطور که مشخص است هر کدام از آنها بر روی فعالیت خاصی متمرکز شده‌اند.
class SmartObject implements Disposable, Activatable {
    constructor() {
        setInterval(() => console.log(this.isActive + " : " + this.isDisposed), 500);
    }

    interact() {
        this.activate();
    }

    // Disposable
    isDisposed: boolean = false;
    dispose: () => void;
    // Activatable
    isActive: boolean = false;
    activate: () => void;
    deactivate: () => void;
}
گام بعدی تعریف کلاسی برای ترکیب شدن با دو mixins تعریف شده، میباشد. اگر توجه کنید در کد بالا به جای استفاده از کلمه کلیدی extend، از implements استفاده شده است. در واقع mixin‌ها شبیه به اینترفیس هایی  با امکان پیاده سازی درون خود، هستند. کلاس‌های استفاده کننده فقط باید تعریف این متدها و خصوصیت‌ها را به منظور تشخیص این خصوصیات در زمان اجرا، در خود تعریف کرده باشند.
applyMixins(SmartObject, [Disposable, Activatable]);
در نهایت با استفاده از هلپر applyMixins که در ادامه کد آن را مشاهده خواهید کرد، عملیات میکس را انجام دادیم.
در مثال زیر یک نمونه از کلاس SmartObject تهیه کرده‌ایم که به راحتی به دلیل پیاده سازی Activatable، دسترسی به استفاده از متد activate را داشته و آن را درون متد interact خود فراخوانی کرده است. اجرای خط دوم کد زیر، مبنی بر درستی ادعای ما میباشد.
let smartObj = new SmartObject();
setTimeout(() => smartObj.interact(), 1000);

پیاده سازی هلپر applyMixins
function applyMixins(derivedCtor: any, baseCtors: any[]) {
    baseCtors.forEach(baseCtor => {
        Object.getOwnPropertyNames(baseCtor.prototype).forEach(name => {
            derivedCtor.prototype[name] = baseCtor.prototype[name];
        });
    });
}
کد بالا تمام خصوصیات موجود در baseCtors‌ها را که همان mixin‌های ما هستند، واکشی کرده و در خصوصیات موجود در کلاس پیاده سازی کننده‌ی آن Mixin، پر میکند. 
اشتراک‌ها
تولید رنگ به صورت تصادفی

با استفاده از این کتابخانه به راحتی میتونید رنگ‌های تصادفی ایجاد کنید.

تولید رنگ به صورت تصادفی
نظرات مطالب
WF:Windows Workflow #1
سلام
شما گردش کاری را به راحتی می‌توانید با WF انجام دهید .
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت دوم - بررسی حالت رندر سمت سرور
در قسمت قبل، حالت‌های مختلف رندر کامپوننت‌ها را در Blazor 8x معرفی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم نحوه‌ی کارکرد دو حالت InteractiveServer و StreamRendering را به همراه چند مثال بررسی کنیم.


معرفی قالب‌های جدید شروع پروژه‌های Blazor در دات نت 8

پس از نصب SDK دات نت 8، دیگر خبری از قالب‌های قدیمی پروژه‌های blazor server و blazor wasm نیست! در اینجا در ابتدا باید مشخص کرد که سطح تعاملی برنامه در چه حدی است. در ادامه 4 روش شروع پروژه‌های Blazor 8x را مشاهده می‌کنید که توسط پرچم interactivity--، نوع رندر برنامه در آن‌ها مشخص شده‌است:

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه بر روی سرور:
dotnet new blazor --interactivity Server

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه در مرورگر، توسط فناوری وب‌اسمبلی:
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly

برای اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه، ابتدا حالت Server فعالسازی می‌شود تا فایل‌های WebAssembly دریافت شوند، سپس فقط از WebAssembly استفاده می‌کند:
dotnet new blazor --interactivity Auto

فقط از حالت SSR یا همان static server rendering استفاده می‌شود (این نوع برنامه‌ها تعاملی نیستند):
dotnet new blazor --interactivity None

سایر گزینه‌ها را با اجرای دستور dotnet new blazor --help می‌توانید مشاهده کنید.


نکته‌ی مهم! در قالب‌های آماده‌ی Blazor 8x، حالت SSR، پیش‌فرض است.

هرچند در تمام پروژه‌های فوق، انتخاب حالت‌های مختلف رندر را مشاهده می‌کنید، اما این انتخاب‌ها صرفا دو مقصود مهم را دنبال می‌کنند:
الف) تنظیم فایل Program.cs برنامه جهت افزودن وابستگی‌های مورد نیاز، به صورت خودکار.
ب) ایجاد پروژه‌ی کلاینت (علاوه بر پروژه‌ی سرور)، در صورت نیاز. برای مثال حالت‌های وب‌اسمبلی و Auto، هر دو به همراه یک پروژه‌ی کلاینت وب‌اسمبلی هم هستند؛ اما حالت‌های Server و None، خیر.

در تمام این پروژه‌ها هر صفحه و یا کامپوننتی که ایجاد می‌شود، به صورت پیش‌فرض بر اساس SSR رندر و نمایش داده خواهد شد؛ مگر اینکه به صورت صریحی این نحوه‌ی رندر را بازنویسی کنیم. برای مثال مشخص کنیم که قرار است بر اساس Blazor Server اجرا شود و یا وب‌اسمبلی و یا حالت Auto.

اما ... اگر علاقمند بودیم تا به حالت‌های پیش‌از دات نت 8 رجوع کنیم و تمام برنامه را به صورت یک‌دست تعاملی کنیم و حالت SSR پیش‌فرض نباشد، می‌توان از پرچم all-interactive-- که به انتهای دستورات فوق قابل افزوده شدن است، کمک گرفت. این پرچم، فایل App.Razor را جهت تنظیم سراسری حالت‌های رندر، ویرایش می‌کند. این مورد را در ادامه‌ی این مطلب، در قسمت «روشی ساده برای تعاملی کردن کل برنامه» بیشتر بررسی می‌کنیم.


بررسی حالت Server side rendering

برای بررسی این حالت یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرده و توسط خط فرمان، دستور dotnet new blazor --interactivity Server را در ریشه‌ی آن اجرا می‌کنیم. پس از ایجاد ساختار ابتدایی پروژه بر اساس این قالب انتخابی، فایل Program.cs جدید آن، چنین شکلی را دارد:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddRazorComponents().AddInteractiveServerComponents();

var app = builder.Build();

if (!app.Environment.IsDevelopment())
{
    app.UseExceptionHandler("/Error", createScopeForErrors: true);
    app.UseHsts();
}

app.UseHttpsRedirection();

app.UseStaticFiles();
app.UseAntiforgery();

app.MapRazorComponents<App>().AddInteractiveServerRenderMode();

app.Run();
مهم‌ترین قسمت‌های آن، متدهای AddInteractiveServerComponents و AddInteractiveServerRenderMode هستند که server-side rendering را به همراه امکان داشتن کامپوننت‌های تعاملی، میسر می‌کنند.
server-side rendering به این معنا است که برنامه‌ی سمت سرور، کل DOM و HTML نهایی را تولید کرده و به مرورگر کاربر ارائه می‌کند. مرورگر هم این DOM را نمایش می‌دهد. فقط همین! در اینجا هیچ خبری از اتصال دائم SignalR نیست و محتوای ارائه شده، یک محتوای استاتیک است. این حالت رندر، برای ارائه‌ی محتواهای فقط خواندنی غیرتعاملی، فوق العاده‌است؛ امکان از لحظه‌ای که نیاز به کلیک بر روی دکمه‌ای باشد، دیگر پاسخگو نیست. به همین جهت در اینجا امکان تعاملی کردن تعدادی از کامپوننت‌های ویژه و مدنظر نیز پیش‌بینی شده‌اند تا بتوان به ترکیبی از server-side rendering و client-side rendering رسید.
حالت پیش‌فرض در اینجا، ارائه‌ی محتوای استاتیک است. بنابراین هر کامپوننتی در اینجا ابتدا بر روی سرور رندر شده (HTML ابتدایی آن آماده شده) و به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌شود. اگر کامپوننتی نیاز به امکانات تعاملی داشت باید آن‌را دقیقا توسط ویژگی InteractiveXYZ مشخص کند؛ مانند مثال زیر:
@page "/counter"
@rendermode InteractiveServer

<PageTitle>Counter</PageTitle>

<h1>Counter</h1>

<p role="status">Current count: @currentCount</p>
<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int currentCount = 0;

    private void IncrementCount()
    {
        currentCount++;
    }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، این کامپوننت از روش رندر InteractiveServer استفاده می‌کند. برای درک نحوه‌ی کارکرد آن، همین سطر را حذف، یا کامنت کنید و سپس برنامه را اجرا کنید. در حین مشاهده‌ی این صفحه، همه چیز به خوبی نمایش داده می‌شود و حتی دکمه‌ی Click me هم مشخص است. اما ... با کلیک بر روی آن اتفاقی رخ نمی‌دهد! علت اینجا است که اکنون این صفحه، یک صفحه‌ی کاملا استاتیک است و دیگر تعاملی نیست.
در ادامه، مجددا سطر کامنت شده را به حالت عادی برگردانید و سپس برنامه را اجرا کنید. پیش از باز کردن صفحه‌ی Counter، ابتدا developer tools مرورگر خود را گشوده و برگه‌ی network آن‌را انتخاب و سپس صفحه‌ی Counter را باز کنید. در این لحظه‌است که مشاهده می‌کنید یک اتصال وب‌سوکت برقرار شد. این اتصال است که قابلیت‌های تعاملی صفحه را برقرار کرده و مدیریت می‌کند (این اتصال دائم SignalR است که این صفحه را همانند برنامه‌های Blazor Web Server پیشین مدیریت می‌کند).

یک نکته: در برنامه‌های Blazor Server سنتی، امکان فعالسازی قابلیتی به نام prerender نیز وجود دارد. یعنی سرور، ابتدا صفحه را رندر کرده و محتوای استاتیک آن‌را به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌کند و سپس اتصال SignalR برقرار می‌شود. در دات نت 8، این حالت، حالت پیش‌فرض است. اگر آن‌را نمی‌خواهید باید به نحو زیر غیرفعالش کنید:
@rendermode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering

@code{
  static readonly IComponentRenderMode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering = 
        new InteractiveServerRenderMode(false);
}


روشی ساده برای تعاملی کردن کل برنامه

اگر می‌خواهید رفتار برنامه را همانند Blazor Server سابق کنید و نمی‌خواهید به ازای هر کامپوننت، نحوه‌ی رندر آن‌را به صورت سفارشی انتخاب کنید، فقط کافی است فایل App.razor را باز کرده:
<!DOCTYPE html>
<html lang="en">

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <base href="/" />
    <link rel="stylesheet" href="bootstrap/bootstrap.min.css" />
    <link rel="stylesheet" href="app.css" />
    <link rel="stylesheet" href="MyApp.styles.css" />
    <link rel="icon" type="image/png" href="favicon.png" />
    <HeadOutlet />
</head>

<body>
    <Routes />
    <script src="_framework/blazor.web.js"></script>
</body>

</html>
و قسمت‌های HeadOutlet و مسیریابی آن‌را به صورت زیر تغییر دهید تا به کل برنامه اعمال شود:
<HeadOutlet @rendermode="@InteractiveServer" />
...
<Routes @rendermode="@InteractiveServer" />
این مورد دقیقا همان کاری است که پرچم all-interactive-- در هنگام ایجاد پروژه‌های جدید Blazor 8x به کمک NET CLI.، انجام می‌دهد. یک چنین گزینه‌ای در ویژوال استودیو نیز هنگام ایجاد پروژه‌ها‌ی جدید Blazor وجود دارد و به شما این امکان را می‌دهد که بین حالت‌های تعاملی Per page/component و Global، یکی را انتخاب کنید. در حین استفاده‌ی از CLI، نیازی به ذکر حالت تعاملی Per page/component نیست؛ چون حالت پیش‌فرض، یا همان SSR است. حالت Global هم فقط فایل App.Razor را به صورت فوق، ویرایش و تنظیم می‌کند.


در این حالت دیگر نیازی نیست تا به ازای هر کامپوننت و صفحه، نحوه‌ی رندر را مشخص کنیم؛ چون این نحوه، از بالاترین سطح، به تمام زیرکامپوننت‌ها به ارث می‌رسد (درباره‌ی این نکته در قسمت قبل، توضیحاتی ارائه شد).


بررسی حالت Streaming Rendering

در اینجا مثال پیش‌فرض Weather.razor قالب پیش‌فرض مورد استفاده‌ی جاری را کمی تغییر داده‌ایم که کدهای نهایی آن به صورت زیر است (2 قسمت forecasts.AddRange_ را اضافه‌تر دارد):

@page "/weather"
@attribute [StreamRendering(prerender: true)]

<PageTitle>Weather</PageTitle>

<h1>Weather</h1>

<p>This component demonstrates showing data.</p>

@if (_forecasts == null)
{
    <p>
        <em>Loading...</em>
    </p>
}
else
{
    <table class="table">
        <thead>
        <tr>
            <th>Date</th>
            <th>Temp. (C)</th>
            <th>Temp. (F)</th>
            <th>Summary</th>
        </tr>
        </thead>
        <tbody>
        @foreach (var forecast in _forecasts)
        {
            <tr>
                <td>@forecast.Date.ToShortDateString()</td>
                <td>@forecast.TemperatureC</td>
                <td>@forecast.TemperatureF</td>
                <td>@forecast.Summary</td>
            </tr>
        }
        </tbody>
    </table>
}

@code {
    private List<WeatherForecast>? _forecasts;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
    // Simulate asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        await Task.Delay(500);

        var startDate = DateOnly.FromDateTime(DateTime.Now);
        var summaries = new[]
                        {
                            "Freezing",
                            "Bracing",
                            "Chilly",
                            "Cool",
                            "Mild",
                            "Warm",
                            "Balmy",
                            "Hot",
                            "Sweltering",
                            "Scorching",
                        };
        _forecasts = GetWeatherForecasts(startDate, summaries).ToList();
        StateHasChanged();

    // Simulate asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        await Task.Delay(1000);
        _forecasts.AddRange(GetWeatherForecasts(startDate, summaries));
        StateHasChanged();

        await Task.Delay(1000);
        _forecasts.AddRange(GetWeatherForecasts(startDate, summaries));
    }

    private static IEnumerable<WeatherForecast> GetWeatherForecasts(DateOnly startDate, string[] summaries)
    {
        return Enumerable.Range(1, 5)
                         .Select(index => new WeatherForecast
                                          {
                                              Date = startDate.AddDays(index),
                                              TemperatureC = Random.Shared.Next(-20, 55),
                                              Summary = summaries[Random.Shared.Next(summaries.Length)],
                                          });
    }

    private class WeatherForecast
    {
        public DateOnly Date { get; set; }
        public int TemperatureC { get; set; }
        public string? Summary { get; set; }
        public int TemperatureF => 32 + (int)(TemperatureC / 0.5556);
    }

}
برای بررسی این مثال، ابتدا سطر ویژگی StreamRendering را حذف و یا کامنت کرده و سپس برنامه را اجرا کنید. پس از اجرای برنامه، با انتخاب مشاهده‌ی صفحه‌ی Weather، هیچگاه قسمت loading که در حالت forecasts == null_ قرار است ظاهر شود، نمایش داده نمی‌شود؛ چون در این حالت (حذف نوع رندر)، صفحه‌ی نهایی که به کاربر ارائه خواهد شد، یک صفحه‌ی استاتیک کاملا رندر شده‌ی در سمت سرور است و کاربر باید تا زمان پایان این رندر در سمت سرور، منتظر بماند و سپس صفحه‌ی نهایی را دریافت و مشاهده کند. در این حالت امکانات تعاملی Blazor server وجود خارجی ندارند.
در ادامه مجددا سطر ویژگی StreamRendering را به حالت قبلی برگردانید و برنامه را اجرا کنید. در این حالت ابتدا قسمت loading ظاهر می‌شود و سپس در طی چند مرحله با توجه به Task.Delay‌های قرار داده شده، صفحه رندر شده و تکمیل می‌شود.
اتفاقی که در اینجا رخ می‌دهد، استفاده از فناوری  HTML Streaming است که مختص به مایکروسافت هم نیست. در حالت Streaming، هربار قطعه‌ای از HTML ای که قرار است به کاربر ارائه شود، به صورت جریانی به سمت مرورگر ارسال می‌شود و مرورگر این قطعه‌ی جدید را بلافاصله نمایش می‌دهد. نکته‌ی جالب این روش، عدم نیاز به اتصال SignalR و یا اجرای WASM درون مرورگر است.

Streaming rendering حالت بینابین رندر کامل در سمت سرور و رندر کامل در سمت کلاینت است. در حالت رندر سمت سرور، کل HTML صفحه ابتدا توسط سرور تهیه و بازگشت داده می‌شود و کاربر باید تا پایان عملیات تهیه‌ی این HTML نهایی، منتظر باقی بماند و در این بین چیزی را مشاهده نخواهد کرد. در حالت Streaming rendering، هنوز هم همان حالت تهیه‌ی HTML استاتیک سمت سرور برقرار است؛ به همراه تعدادی محل جایگذاری اطلاعات جدید. به محض پایان یک عمل async سمت سرور که سه نمونه‌ی آن را در مثال فوق مشاهده می‌کنید، برنامه، جریان قطعه‌ای از اطلاعات استاتیک را به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌کند تا در مکان‌هایی از پیش تعیین شده، درج شوند.
در حالت SSR، فقط یکبار شانس ارسال کل اطلاعات به سمت مرورگر کاربر وجود دارد؛ اما در حالت Streaming rendering، ابتدا می‌توان یک قالب HTML ای را بازگشت داد و سپس مابقی محتوای آن‌را به محض آماده شدن در طی چند مرحله بازگشت داد. در این حالت نمایش گزارشی از اطلاعاتی که ممکن است با تاخیر در سمت سرور تهیه شوند، ساده‌تر می‌شود. یعنی می‌توان هربار قسمتی را که تهیه شده، برای نمایش بازگشت داد و کاربر تا مدت زیادی منتظر نمایش کل صفحه باقی نخواهد ماند.


روش نهایی معرفی نحوه‌ی رندر صفحات

بجای استفاده از ویژگی‌های RenderModeXyz جهت معرفی نحوه‌ی رندر کامپوننت‌ها و صفحات (که تا پیش از نگارش RTM معرفی شده بودند و چندبار هم تغییر کردند)، می‌توان از دایرکتیو جدیدی به نام rendermode@ با سه مقدار InteractiveServer، InteractiveWebAssembly و InteractiveAuto استفاده کرد. برای سهولت تعریف این موارد باید سطر ذیل را به فایل Imports.razor_ اضافه نمود:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode
در این حالت تعریف قدیمی سطر ذیل:
@attribute [RenderModeInteractiveServer]
به صورت زیر:
@rendermode InteractiveServer
تبدیل می‌شود.

اگر هم قصد سفارشی سازی آن‌ها را دارید، برای مثال می‌خواهید prerender را در آن‌ها false کنید، روش کار به صورت زیر است:
@rendermode renderMode

@code {
    static IComponentRenderMode renderMode = new InteractiveWebAssemblyRenderMode(prerender: false);
}
مطالب
HTML5 Web Component - قسمت اول - معرفی و مفاهیم اولیه
Web Components مجموعه‌ای از تکنولوژی‌هایی می‌باشند که امکان ساخت المان‌های سفارشی با قابلیت استفاده‌ی مجدد و به همراه کپسوله‌سازی ساختار، استایل و عاملیت (Functionality) متناظر با المان ایجاد شده را در اختیار شما قرار می‌دهد. 

A Path to Standard Components

در این سری چند قسمتی، ابتدا روش ساخت Web Components را بدون استفاده از ابزار خاصی بررسی کرده و در ادامه با معرفی Stenciljs، چند کامپوننت سفارشی را طراحی خواهیم کرد.

سه تکنولوژی اصلی مورد استفاده برای ساخت Web Components عبارتند از:

  • Custom Elements
  • Shadow DOM
  • HTML Templates


Custom Elements

مجموعه‌ای از API‌های جاوااسکریپتی هستند که امکان تعریف یکسری المان معتبر HTML را با قالب‌، رفتار و نام سفارشی، فراهم می‌کنند. علاوه بر اینکه می‌توان یک المان سفارشی مستقل (Autonomous custom elements) را تعریف کرد، امکان سفارشی‌سازی و گسترش المان‌های موجود (Customized built-in elements) را نیز خواهیم داشت. 
المان‌های سفارشی تعریف شده را مانند کامپوننت‌های Angular و یا React تصور کنید؛ با این تفاوت که هیچ وابستگی به Angular و یا React ندارند. همچنین امکان استفاده از آنها در انوع و اقسام فریمورک‌های فرانت-اند وجود دارد.
شکل ساده‌ی یک Custom Element، متشکل است از کلاسی که کلاس HTMLElement را گسترش می‌دهد و یک نام یکتا که باید حتما دارای یک «-» باشد (kebab-case). برای مثال:
//app.component.js
class AppComponent extends HTMLElement {
  static is = 'app-root'
  connectedCallback(){
    this.innerHTML=`<h1>Hello World!</h1>`
  }
}

customElements.define(AppComponent.is, AppComponent)

//index.html
<app-root></app-root>



در تکه کد بالا، از متد connectedCallback به عنوان یکی از متدهای چرخه‌ی حیات یک المان سفارشی، برای تنظیم innerHTML آن استفاده شده است. سپس با استفاده متد define مربوط به CustomElementRegistry که از طریق window.customeElements قابل دسترسی می‌باشد و با مشخص کردن نام و کلاس مرتبط، المان مورد نظر را ثبت و معرفی کردیم.

برای سفارشی‌سازی یک المان موجود، کار با ارث‌بری از کلاس متناظر با آن المان شروع می‌شود. به عنوان مثال در اینجا قصد داریم با کلیک بر روی لینک‌های موجود در صفحه و قبل از هدایت به آدرس مقصد، یک تأییدیه را از کاربر بگیریم:
//confirm-link.component.js
class ConfirmLinkComponent extends HTMLAnchorElement {
  static is = "confim-link";
  connectedCallback() {
    this.addEventListener("click", e => {
      if (!confirm("Are you sure?")) {
        e.preventDefault();
      }
    });
  }
}
customElements.define(ConfirmLinkComponent.is, ConfirmLinkComponent, {
  extends: "a"
});
<a href="http://google.com" is='confirm-link'>
google.com
</a>
در اینجا در بدنه‌ی متد connectedCallback، مشترک رخداد کلیک المان جاری شده و براساس نتیجه‌ی تأییدیه، تصمیم به ادامه یا لغو رفتار پیش‌فرض آن گرفته‌ایم. برای معرفی این المان جدید، کافی است از طریق آرگومان سوم متد define، مشخص کنیم که قصد گسترش چه المانی را داریم. از این پس اگر لینک‌های موجود را از طریق ویژگی is با "confirm-link" تزئین کرده باشید، شاهد رفتار سفارشی جدید خواهیم بود.

Shadow DOM

جنبه‌ی بسیار مهم Web Components، کپسوله‌سازی می‌باشد که امکان مخفی کردن ساختار، استایل و رفتار متناظر با المان سفارشی را مهیا می‌کند تا با سایر قسمت‌های کد تداخلی نداشته باشد. در این میان Shadow DOM نقش اصلی را برای رسیدن به این سطح از کپسوله‌سازی ایفا خواهد کرد. Shadow DOM به عنوان یک نسخه‌ی کپسوله شده‌ی DOM می‌باشد که امکان کپسوله‌سازی Markup & Styling و همچنین کاهش پیچیدگی استایل‌دهی را مهیا خواهد کرد. می‌توان Shadow DOM را همانند iframe تصور کرد که امکان نشتی استایل‌ها و سلکتورها از Light DOM (همان DOM اصلی) به داخل و از داخل به Light DOM وجود ندارد؛ ولی برخلاف iframe همچنان Shadow Rootهای (المان ریشه Shadow DOM) متناظر، در همان کانتکست DOM اصلی قرار دارند و همچنین در اینجا برای دسترسی به مقادیر المان‌های موجود در Shadow DOM، می‌توان یک API مناسب را در سطح المان سفارشی در نظر گرفت، ولی در مقابل برای همین کار در یک iframe نیاز است تا DOM متناظر با آن را Traverse کنیم که البته به عمد به این صورت طراحی شده است؛ چرا که اهداف دیگری را نیز دنبال می‌کند.

به تصویر زیر توجه نمائید:

برای مشاهده‌ی Shadow DOM متناظر با یکسری المان توکار مانند input.range یا input.date در مرورگر کروم، لازم است به قسمت Developer tools آن مراجعه کرده و سپس با فشردن دکمه‌ی F1 به قسمت تنظیمات آن مراجعه کرده و در قسمت Preferences آن و بخش Elements گزینه "Show user agent shadow DOM" را انتخاب کنید. در اینجا input به عنوان المانی که Shadow DOM به آن متصل شده (attach) نقش Shadow Host را ایفا می‌کند.
برای اتصال یک Shadow DOM به یک المان، به شکل زیر می‌توان عمل کرد:
var div = document.createElement('div');
var shadowRoot = div.attachShadow({mode: 'open'}); //or mode: 'closed'
shadowRoot.innerHTML = '<h1>Hello Shadow DOM</h1>';

متد attachShadow یک Shadow DOM Tree جدید را به div متصل کرده و ارجاعی به shadowRoot آن را برمی‌گرداند. این shadowRoot از طریق خصوصیت host نیز ارجاعی را به میزبان خود دارد. از این پس نیز از طریق خصوصیت div.shadowRoot امکان دسترسی به Shadow DOM ایجاد شده خواهیم داشت. البته به دلیل اینکه در اینجا با حالت 'open' استفاده شده است، این دسترسی به shadowRoot از طریق المان وجود دارد، در غیر این صورت اگر با 'closed' مقداردهی شود، خصوصیت div.shadowRoot مقدار نال خواهد داشت و امکان دسترسی به المان‌های داخلی از طریق جاوااسکریپت ممکن نخواهد بود. 
نکته: 'user-agent' نیز حالتی است که برای المان‌های توکار مانند input.range و ... مورد استفاده قرار می‌گیرد و رفتاری شبیه به حالت 'closed' را دارد.
نکته: امکان اتصال Shadow DOM به المان‌های خاصی از جمله div و یا المان‌های سفارشی که کلاس HTMLElement را گسترش می‌دهند (این اتصال در زمان پیاده‌سازی آنها انجام خواهد شد)، وجود دارد.
در زمان استفاده از متد attachShadow، علاوه بر امکان تعیین حالت آن، امکان تنظیم delegatesFocus برای برطرف کردن موضوعات مرتبط با focus در زمان توسعه‌ی المان‌های سفارشی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به این صورت که اگر در قسمتی از المان سفارشی که خاصیت و قابلیت focus را ندارد، کلیک شود، focus به اولین المان با قابلیت focus داخل المان سفارشی خواهد رسید و از این پس امکان استایل‌دهی با استفاده از سلکتور custom-element:focus را خواهیم داشت.

مفهوم دیگری وجود دارد تحت عنوان Shadow Boundary که تعیین کننده‌ی مرز بین Light DOM و Shadow DOM و همان لایه‌ی مهیا کننده‌ی کپسوله‌سازی Styling و Markup می‌باشد. در مطالب آتی خواهیم دید که به چه شکلی رخدادهای سفارشی ما قابلیت عبور از این لایه را خواهند داشت.


HTML Templates 

تا قبل از اینکه المان template معرفی شود، از یکی از روش‌های زیر برای استفاده‌ی مجدد از یک قالب HTML عمل می‌کردیم:
1- استفاده از یک المان خاص با ویژگی hidden یا استایل display:none 
  • استفاده از DOM و آگاه بودن مرورگر از وجود آن، عملیات clone را ساده خواهد کرد.
  • محتوای داخل آن رندر نخواهد شد.
  • اگرچه محتوای آن مخفی می‌باشد، با این حال درخواست‌های مرتبط با تصاویر یا اسکریپت‌ها انجام خواهد شد.
<div id="template" hidden>
  <img src="logo.png">
  <div class="comment"></div>
</div>

2- استفاده از تگ script با یک type سفارشی
<script id="template" type="text/x-template">
  <img src="logo.png">
  <div class="comment"></div>
</script>

<script id="template" type="text/x-kendo-template">
        <ul>
            # for (var i = 0; i < data.length; i++) { #
            <li>#= data[i] #</li>
            # } #
        </ul>
</script>
  • از آنجا که تگ script به صورت پیش‌فرض دارای استایل display:none می‌باشد، محتوای داخل آن رندر نخواهد شد.
  • به دلیل عدم مقداردهی ویژگی type آن با "text/javascript"، مرورگر محتوای آن را به عنوان کد جاوااسکریپت parse نخواهد کرد.
  • استفاده از خصوصیت innerHTML مشکل امنیتی XSS را بدنبال خواهد داشت .
HTML Template ویژگی‌های مثبت هر دو روش قبل را دارد. از طریق کد امکان clone و رندر کردن آن وجود دارد و همچنین کوئری المان‌های داخل آن نیز ممکن نیست:
<template id="template">
  <img src="logo.png">
  <div class="comment"></div>
</template>
و برای فعال‌سازی آن از طریق متد cloneNode متناظر با خصوصیت content به شکل زیر عمل خواهیم کرد:
  var template = document.querySelector("template");
  var clonedNode = template.content.cloneNode(true); //deep:true
  document.body.appendChild(clonedNode);
نکته: امکان تعریف قالب‌های تودرتو نیز وجود دارد که در این صورت به شکل جداگانه‌ای باید عملیات فعال‌سازی هر کدام از آنها انجام گیرد.