نظرات مطالب
برش تصاویر قبل از آپلود (Crop)
پیرو مطلب بالا، در صورتی که تصویر شما ابعادی بزرگتر از اندازه صفحه داشته باشد باعث میشود که عکس به درستی در صفحه جا نشود، به همین دلیل ممکن است تگ img را با تگ Div با مشخصات زیر بپوشانید:
 
  <div style="overflow: auto">
            <img  id="preview" />
        </div>
این کد باعث میشود که عکس به صورت تمام در صفحه نمایش داده شود و قسمت‌های نهان آن با اسکرول جابجا شوند. در اینجا چند مشکل ایجاد می‌شود اول اینکه زیبایی صفحه زیاد نیست، دوم اینکه در حین کراپ چندان خوشاید نیست و سوم اینکه در صفحه موبایل عکس بزرگ و اسکرول چندان کارایی ندارد.

در این بین من با استفاده از فریمورک بوت استراپ کلاس img-responsive را به تگ image می‌دهم تا تصویر در هر صفحه نمایشی متناسب با اندازه آن نمایش داده شود. مشکل زیبایی تصویر در صفحه و نحوه کراپ کردن آن حل میشود ولی مشکل جدیدتر این است که تصویری که کراپ می‌شود آن ناحیه ای نیست که شما قبلا انتخاب کرده بودید؛ دلیل آن هم این است که تصویری که responsive شده است اندازه جدیدی برای خود دارد و برش ناحیه در سمت کلاینت و مختصاتی که به شما داده میشود بر اساس اندازه تغییر یافته است ولی در سمت سرور شما با اندازه واقعی تصویر سر و کار دارید و به همین دلیل مختصات ناحیه برش داده شده اشتباه بوده و قسمت‌های دیگری از تصویر برش میخورند.
برای حل این مشکل ابتدا دو المان مخفی زیر را به صفحه اضافه میکنیم:
<input type="hidden" id="RealW" name="RealW" />
<input type="hidden" id="RealH" name="RealH" />
این دو المان برای نگهداری اندازه تگ img است که ممکن است در هر صفحه نمایشی متفاوت باشد و کراپ کردن بر اساس آن انجام میشود.
سپس کدهای زیر را به فایل js به شکل زیر ویرایش می‌کنیم:
$('#preview').Jcrop({

                    aspectRatio: 2, 
                    bgFade: true, 
                    bgOpacity: .3,
                    onChange: updateInfo,
                    onSelect: updateInfo
                }, function () {
                    // use the Jcrop API to get the real image size

//============== خطوط جدید
                    $("#RealW").val($('#preview').css("width").replace("px", ""));
                    $("#RealH").val($('#preview').css("height").replace("px", ""));
//==============

                    jcrop_api = this;
                });
دو خط جدید اضافه شده به این کد اندازه تگ img را درخواست کرده و داخل المان‌های مخفی جای میدهد تا در هنگام پست شدن صفحه ارسال شوند و از آنجا که اندازه‌های دریافتی به همراه نام واحد  میباشند (که در اینجا px است) آن‌ها را از انتهای رشته حذف کرده ام.
سپس در سمت کلاینت با محاسبه فرمول‌های تناسب این مشکل را رفع میکنیم تا مختصات‌های دریافت شده را به مختصات‌های واقعی تبدیل کنیم:
 public static byte[] Resize(this byte[] byteImageIn, int x1,int y1,int x2,int y2,int realW,int realH)
        {

            //convert to full size image
            ImageConverter ic = new ImageConverter();
            Image src = (Image)(ic.ConvertFrom(byteImageIn)); //original size

            if (src == null)
                return null;

// چهار خط زیر فرمول تناسب را اجرا می‌کند
            x1 = src.Width * x1 / realW;
            x2 = src.Width * x2 / realW;

            y1 = src.Height * y1 / realH;
            y2 = src.Height * y2 / realH;

            Bitmap target = new Bitmap(x2 - x1, y2 - y1);
            using (Graphics graphics = Graphics.FromImage(target))
                graphics.DrawImage(src, new Rectangle(0, 0, target.Width, target.Height),
                    new Rectangle(x1,y1,x2-x1,y2-y1), 
                    GraphicsUnit.Pixel);
            src = target;
            using (var ms = new MemoryStream())
            {
                src.Save(ms, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                return ms.ToArray();
            }

        }
نظرات مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها از طریق یک برنامه‌ی Angular به یک برنامه‌ی ASP.NET Core
چطور میشود در بخش بک اند متد saveTicket، بجای ذخیره فایل روی فایل سیستم این فایل را روی دیتابیس ذخیره کرد؟ منظورم این است که آیا میشود این فایل را بدون اینکه روی سیستم ذخیره کنیم به آرایه ای از بایت‌ها تبدیلش کرد؟
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت چهارم
پردازش درخواست‌های HTTP در IIS
بگذارید در این قسمت خلاصه‌ای از درخواست‌های نوع HTTP را که تا به الان گفته‌ایم، به همراه شکل بیان کنیم:
  1. موقعی که کلاینت درخواست خود را مبنی بر یکی از منابع سرور ارسال می‌کند، Http.sys این درخواست را می‌گیرد.
  2. http.sys با WAS تماس گرفته و درخواست می‌کند تا اطلاعات پیکربندی یا تنظیمات IIS را برای نحوه‌ی برخورد با درخواست، برایش بفرستد.
  3. WAS هم اطلاعات پیکربندی شده را از محل ذخیره داده‌ها که applicationHost.config هست، می‌خواند.
  4. WWW Service که یک آداپتور برای Http.sys هست، اطلاعات را از WAS دریافت می‌کند. این اطلاعات شامل پیکربندی application pool و سایت می‌باشد.
  5. WWW Service اطلاعات را برای Http.sys میفرستد.
  6. WAS یک پروسه کارگر را در application pool ایجاد می‌کند تا درخواست رسیده مورد پردازش قرار بگیرد.
  7. پروسه‌های کارگر درخواست را پردازش کرده و خروجی یا response مورد نظر را تولید می‌کنند.
  8. Http.sys نتیجه را دریافت و برای کلاینت می‌فرستد.


حال بیایید ببینیم موقعی که درخواست وارد پروسه‌ی کارگر میشود چه اتفاقی می‌افتد؟

در پروسه‌های کارگر، یک درخواست از مراحل لیست شده ای به ترتیب عبور می‌کند. در هسته وب سرور، رویدادهایی را فراخوانی می‌کند که در هر رویداد چندین ماژول native برای کارهایی چون authentication یا events logs دارد و در صورتیکه درخواستی نیاز به یک ماژول مدیریت شده CLR داشته باشد، از ماژول native managedEngine  کمک گرفته و یک app domain را ایجاد می‌کند تا ماژول‌های مدیریت شده، عملیات لازم خودشان را انجام دهند. مثل authentication form و ...

موقعی هم که درخواست، از تمامی این رویدادها عبور کند، response برای http.sys ارسال می‌شود تا به کلاینت بازگشت داده شود. شکل زیر نحوه ورود یک درخواست به پروسه کارگر را نشان می‌دهد.


از نسخه 7 به بعد، IIS از یک معماری ماژولار استفاده می‌کند و این ویژگی، سه فایده دارد:
  • Componentization یا کامپوننت سازی
  • Extensibility یا توسعه پذیری یا قابل گشترش
  • ASP.NET Integration 

Componentization 

همه خصوصیات و ویژگی‌های این وب سرور، توسط کامپوننت‌ها مدیریت می‌شوند که باعث می‌شود شما به راحتی بتوانید کامپوننتی را اضافه، حذف یا جایگزین کنید و این باعث می‌شود که چندین امتیاز از IIS قبلی جلوتر باشد:
  • باعث کاهش attack surface  می‌شود که در نتیجه امنیت سیستم را بالا میبرد. با ویژگی حذف کامپوننت‌ها شما می‌توانید ویژگی‌های غیرقابل استفاده IIS را حذف کنید تا وروردی‌های سیستم کاهش یابد. پس با کاهش ویژگی‌هایی که از آن هرگز استفاده نخواهید کرد، مدخل ورود هکر را از بین برده تا امنیت سرور بالاتر برود.
  • افزایش کارآیی و کاهش مصرف حافظه. با حذف ویژگی‌هایی که هرگز استفاده نمی‌کنید، در مصرف حافظه و بهینه استفاده شدن منابع سرور صرفه جویی کنید.
  • با وجود ویژگی افزودن و جایگزینی کامپوننت‌ها، ناخودآگاه ذهن ما به سمت کاستوم سازی یا خصوصی سازی کشیده می‌شود. با این کار شما به راحتی یک custom server ایجاد می‌کنید که این سرور بر اساس علایق شما کارش را انجام می‌دهد و به راحتی امکاناتی چون افزودن third party‌ها را به توسعه دهنده می‌دهد.

Extensibility

با توجه به موارد بالا، خصوصی سازی باعث گسترش امکانات IIS می‌شود که می‌تواند به دلایل زیر اتفاق بیفتد:
  • قدرت بخشی به برنامه‌های وب. امکانات و قدرتی که می‌تواند در این حالت به برنامه‌های در حال اجرا داد به مراتب بیشتر از استفاده از لایه‌های داخلی خود برنامه هست. برای اینکار شما می‌توانید کدهای خود را با ASP.Net نوشته یا از کدهای native چون ++C استفاده کنید.
  • تجربه‌ای از توسعه پذیری ساده‌تر و راحت تر
  • استفاده از قدرت و تمامی امکانات را به شما می‌دهد و  می‌توانید تمام دستورات را برای همه منابع حتی فایل‌های ایستا، CGI ، ASP و دیگر منابع اجرا کنید.

ASP.NET Integration

تمامی موارد گفته شده بالا در این گزینه خلاصه می‌شود : محیط ASP.Net Integration به شما امکان استفاده از تمامی امکانات و منابع را به طور کامل می‌دهد.
مطالب
توسعه یک Web API با استفاده از ASP.NET Core و MongoDb (قسمت اول)

در این مقاله قصد داریم یک Api تحت وب را با استفاده از فریم‌ورک ASP.NET Core توسعه دهیم تا عملیات CRUD را بر روی دیتابیس MongoDb که یکی از محبوب‌ترین دیتابیس‌های NoSql است، انجام دهد. قبل از شروع کار باید ویژوال استودیو نسخه‌ی 2019 را نصب داشته باشید؛ به‌طوریکه ورک لود ASP.NET and web development را  هم حتما همراه آن نصب کرده باشید. علاوه بر آن باید .Net Core SDK 3.0+ و دیتابیس MongoDb را هم نصب کنید که می‌توانید آنها را از آدرس‌های زیر دانلود کنید. نگران نصب MongoDb هم نباشید چون نکته خاصی ندارد. 

https://docs.mongodb.com/manual/tutorial/install-mongodb-on-windows/

https://dotnet.microsoft.com/download/dotnet-core

نسخه‌ی جاری MongoDb، 4.4 است که پس از نصب، به صورت پیشفرض در آدرس C:\Program Files\MongoDB قرار می‌گیرد. در مسیر C:\Program Files\MongoDB\Server\4.4\bin فایل‌های اصلی MongoDb قرار دارند و برای تعامل با MongoDb، به این فایل‌ها نیاز خواهیم داشت. پس برای اینکه به راحتی بتوان در هر جای سیستم از طریق پاورشل به این فایل‌ها دسترسی داشته باشید، این مسیر را به Path environment variable ویندوز اضافه کنید.

MongoDb دارای یک بخش اصلی یا اصطلاحا یکdaemon  است که وظیفه‌ی آن، پردازش درخواست‌هایی است که برای کار با داده‌ها صادر می‌شود. در حقیقت همه کارهایی که ما با داده‌ها انجام می‌دهیم مثلا دسترسی به داده‌ها و دستکاری آن‌ها، از طریق این daemon انجام می‌گیرد و پشت صحنه‌ی این daemon، با Storage Engine کار خواهد کرد.  برای اجرای daemon، پاور شل را باز کنید و دستور mongod را وارد کنید. اگر با تنظیمات پیشفرض اجرا کنید، بر روی پورت 27017 بالا آمده و فایل‌های دیتابیس را هم در مسیر C:\data\db قرار می‌دهد. اگر این مسیر را نداشته باشید، با خطا مواجه می‌شوید. یا باید این مسیر را تعریف کنید و یا از سوئیچ dbpath -- استفاده کنید تا مسیر فایل دیتابیس را تغییر دهید. پس پاور شل را باز کنید و دستور زیر را وارد کنید.

>> mongod --dbpath C:\BooksData
پس از اجرا شدن daemon ، باید از طریق شل mongo که یک شل جاوااسکریپتی است، به آن متصل شویم. از طریق این شل می‌توان کوئری‌ها و دستورات دستکاری داده‌ها را بر روی دیتابیس MongoDb اجرا کنیم. پس یک کنسول پاورشل جدید را باز کرده و دستور زیر را در آن وارد کنید.
>> mongo
پس از متصل شدن به شل، از طریق دستورuse ، یک دیتابیس را به نام BookstoreDb بسازید. بنابراین دستور زیر را وارد کنید.

>> use BookstoreDb
توجه کنید اگر از قبل این دیتابیس وجود داشته باشد، از آن استفاده می‌کند و گرنه آن را خواهد ساخت. بعد از اینکه پیغام switched to db BookstoreDb را مشاهده کردید، می‌توانید هر جا که به این دیتابیس نیاز داشته باشید، از دستور db استفاده نمایید که اشاره به دیتابیسی دارد که آن را use کرده‌ایم.

بعد از ساختن دیتابیس، باید یک کالکشن بسازید. کالکشن‌ها را می‌توان معادل جداول، در دیتابیس‌های رابطه‌ای تصور کرد. با دستور createCollection می توان اینکار را انجام داد. برای اینکار دستور زیر را وارد کنید.

>> db.createCollection('Books')
با این دستور، یک کالکشن با نام Books ساخته می‌شود. اگر پیغام { ok" : 1" } را دیدید، مطمئن باشید که کالکشن Books به درستی ساخته شده‌است. در واقع بعد از ساختن اولین کالکشن، دیتابیس ساخته می‌شود. با دستور show dbs می‌توانید دیتابیس‌های ساخته شده را ببینید.

بعد از ساختن کالکشن، می‌خواهیم مقداری دیتا را در آن قرار دهیم. معادل رکورد در دیتابیس‌های رابطه‌ای، در دیتابیس مونگو دی‌بی، Document نام دارد که مانند رکوردهای دیتابیس‌های رابطه‌ای نیست و ساختار و اسکیمای خاصی ندارد؛ یعنی می‌توان هر دیتایی را با هر ساختاری در آن ذخیره کرد. می‌خواهیم دو Document را به کالکشن Books اضافه کنیم. پس دستور زیر را وارد می‌کنیم. توجه کنید داده‌ها با ساختار json وارد می‌شوند.

>> db.Books.insertMany([{'Name':'Design Patterns','Price':54.93,'Category':'Computers','Author':'Ralph Johnson'}, {'Name':'Clean Code','Price':43.15,'Category':'Computers','Author':'Robert C. Martin'}])
بعد از اجرای دستور بالا، نتایج زیر را در خروجی می‌بینید که گویای این مطلب است که دو Document جدید اضافه شده‌است و خود سرور، به هر یک از داکیومنت‌ها، یک شناسه یا آی دی اختصاص داده‌است و Ack درست هم برگشت داده شده‌است که به معنای انجام درست کار است. اگر می‌خواهید خودتان به داکیومنت‌هایی که می‌سازید آی دی بدهید، باید از پراپرتی id_ استفاده نمایید.
 {
      "acknowledged" : true,
      "insertedIds" : [
         ObjectId("5bfd996f7b8e48dc15ff215d"),
         ObjectId("5bfd996f7b8e48dc15ff215e")
      ]
}
برای اینکه محتویات کالکشنی را مشاهده کنید، دستور زیر را وارد کنید. همانطور که اشاره شد، db، به دیتابیس ساخته شده اشاره دارد؛ Books همان کالکشن‌مان است و با استفاده از متد find می‌توان داده‌های کالکشن را جستجو کرد که در این مثال ما، هیچ فیلتری به آن نداده‌ایم. پس در نتیجه تمام دیتاها را بر می‌گرداند. متد pretty هم داده‌های برگشتی را در یک ساختار مرتب نمایش می‌دهد.
>> db.Books.find().pretty()
و خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد
 {
      "_id" : ObjectId("5bfd996f7b8e48dc15ff215d"),
      "Name" : "Design Patterns",
      "Price" : 54.93,
      "Category" : "Computers",
      "Author" : "Ralph Johnson"
},
{
      "_id" : ObjectId("5bfd996f7b8e48dc15ff215e"),
      "Name" : "Clean Code",
      "Price" : 43.15,
      "Category" : "Computers",
      "Author" : "Robert C. Martin"
}
حالا دیتابیس ما آماده شده‌است. در بخش‌های بعدی با استفاده از فریم ورک   ASP.NET Core Web Api  ، Api هایی خواهیم نوشت که داده‌های این دیتابیس را به بیرون ارائه خواهد داد. 

مطالب
آغاز کار با WPF
من خودم به شخصه هنوز تا به حال با WPF کار نکرده‌ام؛ اما قصد دارم از امروز در هر فرصتی که پیش می‌آید به یادگیری این فناوری پر سر و صدا بپردازم. از آنجا که مجموعه‌ی مرتب و به ترتیبی مثل MVC و EF در این زمینه در سایت موجود نبود، تصمیم گرفتم که خودم استارت این کار را بزنم که باعث میشه هم خودم بهتر یاد بگیرم و هم این سری برای افراد تازه کار موجود باشه.

آشنایی اولیه
WPF مخفف عبارات Windows Presentation Foundation است که ویکی پدیا این گونه ترجمه می‌کند : بنیاد نمایش ویندوزی. در برنامه نویسی «ویندوز فرم» ما تمرکز دقیقی بر ساخت رابط کاربری برنامه به خصوص در رزولوشن‌های مختلف نداریم و در بسیاری از اوقات کد با رابط کاربری به شدت وابسته میشد که با ارائه WPF از نسخه‌ی سوم دات نت فریم ورک به بعد، این مشکل حل شد و همچنین عملیات refactoring  را بسیار ساده‌تر کرد. در حالت ویندوز فرم به خاطر وابستگی شدید کد و UI، عملیات بهینه سازی کد اصلا موفق نبود.
 WPF از ترکیب عناصر دو بعدی و سه بعدی، اسناد، موارد چند رسانه‌ای و رابط کاربری تشکیل شده‌است و موتور رندر آن بر اساس اطلاعات برداری از کارت گرافیک جهت نمایش ظاهر برنامه کمک می‌گیرد که باعث تهیه برنامه‌ای با رابط کاربری سریعتر، مقیاس پذیرتر و بدون وابستگی به رزولوشن می‌شود.

جداسازی رفتارها و ظاهر برنامه

همانطور که گفتیم بخش رابط کاربری دیگر مستقل از کد برنامه شده است و ظاهر برنامه توسط زبان نشانه گذاری XAML ایجاد می‌شود و بخش کد هم با یکی از زبان‌های موجود در مجموعه دات نت نوشته خواهد شد. نهایتا این دو بخش توسط رویدادها، فرامین و DataBinding با یکدیگر متصل می‌شوند. از مزایای جدا بودن این ویژگی:

  • عدم وابستگی این دو بخش
  • طراح و کدنویس می‌توانند هر کدام به طور جداگانه کار کنند.
  • ابزارهای طراحی میتوانند به طور جداگانه‌ای بر روی اسناد XML کار کنند بدون اینکه نیاز به درگیری با کدنویسی داشته باشند.
یکی از برنامه هایی که به طراحی رابط کاربری با پشتیبانی از XAML می‌پردازد برنامه Microsoft Experssion Blend از مجموعه Blend است


Rich Composition
یکی از ویژگی‌های XAML، ساخت اشیاء ترکیبی هست که به راحتی با ترکیب تگ‌ها با یکدیگر و قرار دادن هر شیء داخل یک شیء دیگر می‌توان به یک شیء جدید دست یافت؛ مثل قرار دادن مجموعه ویدیوها در یک لیست. شیء زیر از ترکیب سه شیء تصویر و متن و دکمه ایجاد شده است:
<Button Margin="148,123,126,130">
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <Image Source="speaker.png" Stretch="Uniform"/>
                <TextBlock Text="Play Sound" VerticalAlignment="Center" Margin="10" />
            </StackPanel>
        </Button>


Highly Customizable
با استفاده از مفهوم Style همانند آنچه که در Html و CSS دارید می‌توانید اشیاء خود را خصوصی سازی کنید و ظاهر آن شیء را به طور کل تغییر دهید.



Resolution Independence
عدم وابستگی به رزولوشن یا وضوح تصویر دارد و به جای واحد پیکسل، از یک واحد منطقی که یک نود و ششم اینچ است، بهره می‌برد. از آنجا که این سیستم بر اساس وکتور ایجاد شده است، مقیاس پذیری آن در تغییر اندازه یا وضوح تصویر به شدت بالا رفته است.

به زودی در قسمت اول این سری کار را با XAML آغاز خواهیم کرد.
نظرات مطالب
EF Code First #13
با سلام
یک SP داریم که محتویات یک جدول را از دیتابیس موجود در سرور 1 به دیتابیس موجود در سرور 2 انتقال می‌دهد. بین دو سرور از لینک سرور استفاده کرده ایم و وقتی  SP را از محیط دیتابیس که در سرور 2 قرار دارد مستقیما اجرا می  کنیم بدرستی کار می‌کند ولی وقتی از دستور db.Database.SqlQuery برای اجرای SP استفاده می‌کنیم برنامه ساعتها در  حالت اجرا می‌ماند و کاری نمی‌کند و خطایی هم نمی‌دهد و داده ای هم منتقل نمی‌کند حتی timeout را هم افزایش داده ام. آیا این نوع SP‌ها در CodeFirst قابل اجرا هستند؟
 با تشکر فراوان
نظرات مطالب
تفاوت بین IQueryable و IEnumerable در حین کار با ORMs
بستگی به مکان استفاده داره. اگر قرار است دو یا چند جستجو را انجام دهید، اینکارها باید با IQueryable داخل یک متد انجام شود، اما خروجی متد فقط باید لیست حاصل باشد؛ نه IQueryable ایی که انتهای آن باز است و سبب نشتی لایه سرویس شما در لایه‌های دیگر خواهد شد. IQueryable فقط یک expression است. هنوز اجرا نشده. زمانیکه ToList، First و امثال آن روی این عبارت فراخوانی شود تبدیل به SQL شده و سپس بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شود. به این deferred execution یا اجرای به تعویق افتاده گفته می‌شود.
اگر این عبارت را در اختیار لایه‌های دیگر قرار دهید، یعنی انتهای کار را بازگذاشته‌اید و حد و حدود سیستم شما مشخص نیست. شما اگر IQueryable بازگشت دهید، در لایه‌ای دیگر می‌شود یک join روی آن نوشت و اطلاعات چندین جدول دیگر را استخراج کرد؛ درحالیکه نام متد شما GetUsers بوده. بنابراین بهتر است به صورت صریح اطلاعات را به شکل List بازگشت دهید، تا انتهای کار باز نمانده و طراحی شما نشتی نداشته باشد.
طراحی یک لایه سرویس که خروجی IQueryable دارد نشتی دار درنظر گرفته شده و توصیه نمی‌شود. اصطلاحا leaky abstraction هم به آن گفته می‌شود؛ چون طراح نتوانسته حد و مرز سیستم خودش را مشخص کند و همچنین نتوانسته سازوکار درونی آن‌را به خوبی کپسوله سازی و مخفی نماید. 
مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core
مدیریت پردازش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core نسبت به ASP.NET MVC 5.x به طور کامل تغییر کرده‌است و اینبار بجای ذکر نوع System.Web.HttpPostedFileBase باید از اینترفیس جدید IFormFile واقع در فضای نام Microsoft.AspNetCore.Http کمک گرفت.


مراحل فعال سازی آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core

مرحله‌ی اول فعال سازی آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core، شامل افزودن ویژگی "enctype="multipart/form-data به یک فرم تعریف شده‌است:
<form method="post"
      asp-action="Index"
      asp-controller="TestFileUpload"
      enctype="multipart/form-data">
    <input type="file" name="files" multiple />
    <input type="submit" value="Upload" />
</form>
در اینجا همچنین ذکر ویژگی multiple در input از نوع file، امکان ارسال چندین فایل با هم را نیز میسر می‌کند.
در سمت سرور، امضای اکشن متد دریافت کننده‌ی این فایل‌ها به صورت ذیل خواهد بود:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> Index(IList<IFormFile> files)
در اینجا نام پارامتر تعریف شده، باید دقیقا مساوی نام input از نوع file باشد. همچنین از آنجائیکه ویژگی multiple را نیز در سمت کلاینت قید کرده‌ایم، این پارامتر سمت سرور از نوع یک لیست، تعریف شده‌است. اگر ویژگی multiple را حذف کنیم می‌توان آن‌را به صورت ساده‌ی IFormFile files نیز تعریف کرد.


یافتن جایگزینی برای Server.MapPath در ASP.NET Core

زمانیکه فایل ارسالی، در سمت سرور دریافت شد، مرحله‌ی بعد، ذخیره سازی آن بر روی سرور است و از آنجائیکه ما دقیقا نمی‌دانیم ریشه‌ی سایت در کدام پوشه‌ی سرور واقع شده‌است، می‌شد از متد Server.MapPath برای یافتن دقیق آن کمک گرفت. با حذف این متد در ASP.NET Core، روش یافتن ریشه‌ی سایت یا همان پوشه‌ی wwwroot در اینجا شامل مراحل ذیل است:
public class TestFileUploadController : Controller
{
    private readonly IHostingEnvironment _environment;
    public TestFileUploadController(IHostingEnvironment environment)
    {
        _environment = environment;
    }
ابتدا اینترفیس توکار IHostingEnvironment را در سازنده‌ی کلاس تزریق می‌کنیم. سرویس HostingEnvironment جزو سرویس‌های از پیش تعریف شده‌ی ASP.NET Core است و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارد. همینقدر که ذکر شود، به صورت خودکار توسط ASP.NET Core مقدار دهی و تامین می‌گردد.
پس از آن خاصیت environment.WebRootPath_ به ریشه‌ی پوشه‌ی wwwroot برنامه، بر روی سرور اشاره می‌کند. به این ترتیب می‌توان مسیر دقیقی را جهت ذخیره سازی فایل‌های رسیده، مشخص کرد.


امکان ذخیره سازی async فایل‌ها در ASP.NET Core

عملیات کار با فایل‌ها، عملیاتی است که از مرزهای IO سیستم عبور می‌کند. به همین جهت یکی از بهترین مثال‌های پیاده سازی async، جهت رها سازی تردهای برنامه و بالا بردن میزان پاسخ‌دهی آن با بالا بردن تعداد تردهای آزاد بیشتر است. در ASP.NET Core، نوشتن async محتوای فایل رسیده در یک stream پشتیبانی می‌شود و این stream می‌تواند یک FileStream و یا MemoryStream باشد. در ذیل نحوه‌ی کار async با یک FileStream را مشاهده می‌کنید:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> Index(IList<IFormFile> files)
{
    var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
    if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
    {
        Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
    }
 
    foreach (var file in files)
    {
        if (file == null || file.Length == 0)
        {
            continue;
        }
 
        var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
        using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
        {
            await file.CopyToAsync(fileStream).ConfigureAwait(false);
        }
    }
    return View();
}
در اینجا کدهای کامل متد دریافت فایل‌ها را در سمت سرور مشاهده می‌کنید. ابتدا با استفاده از خاصیت environment.WebRootPath_، به مسیر ریشه‌ی wwwroot دسترسی و سپس پوشه‌ی uploads را در آن جهت ذخیره سازی فایل‌های دریافتی، تعیین کرده‌ایم.
چون برنامه‌های ASP.NET Core قابلیت اجرای بر روی لینوکس را نیز دارند، تا حد امکان باید از Path.Combine جهت جمع زدن اجزای مختلف یک میسر، استفاده کرد. از این جهت که در لینوکس، جداکننده‌ی اجزای مسیرها، / است بجای \ در ویندوز و متد Path.Combine به صورت خودکار این مسایل را لحاظ خواهد کرد.
در آخر با استفاده از متد file.CopyToAsync کار نوشتن غیرهمزمان محتوای فایل دریافتی در یک FileStream انجام می‌شود؛ به همین جهت در امضای متد فوق، <async Task<IActionResult را نیز ملاحظه می‌کنید.


پشتیبانی کامل از Model Binding آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core

در ASP.NET MVC 5.x اگر ویژگی Required را بر روی یک خاصیت از نوع HttpPostedFileBase قرار دهید ... کار نمی‌کند و در سمت کلاینت تاثیری را به همراه نخواهد داشت؛ مگر اینکه تنظیمات سمت کلاینت آن‌را به صورت دستی انجام دهیم. این مشکلات در ASP.NET Core، کاملا برطرف شده‌اند:
public class UserViewModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Please select a file.")]
    [DataType(DataType.Upload)]
    public IFormFile Photo { get; set; }
}
در اینجا یک خاصیت از نوع IFormFile، با دو ویژگی Required و DataType خاص آن در یک ViewModel تعریف شده‌اند. فرم معادل آن در ASP.NET Core به صورت ذیل خواهد بود:
@model UserViewModel
 
<form method="post"
      asp-action="UploadPhoto"
      asp-controller="TestFileUpload"
      enctype="multipart/form-data">
    <div asp-validation-summary="ModelOnly" class="text-danger"></div>
 
    <input asp-for="Photo" />
    <span asp-validation-for="Photo" class="text-danger"></span>
    <input type="submit" value="Upload"/>
</form>
در اینجا ابتدا نوع مدل View تعیین شده‌است و سپس با استفاده از Tag Helpers، صرفا یک input را به خاصیت Photo مدل View جاری متصل کرده‌ایم. همین اتصال سبب فعال سازی مباحث اعتبارسنجی سمت سرور و کاربر نیز می‌شود.
اینبار جهت فعال سازی و استفاده‌ی از قابلیت‌های Model Binding می‌توان از ModelState نیز بهره گرفت:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> UploadPhoto(UserViewModel userViewModel)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var formFile = userViewModel.Photo;
        if (formFile == null || formFile.Length == 0)
        {
            ModelState.AddModelError("", "Uploaded file is empty or null.");
            return View(viewName: "Index");
        }
 
        var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
        if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
        {
            Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
        }
 
        var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, formFile.FileName);
        using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
        {
            await formFile.CopyToAsync(fileStream).ConfigureAwait(false);
        }
 
        RedirectToAction("Index");
    }
    return View(viewName: "Index");
}
اگر ModelState معتبر باشد، کار ذخیره سازی تک فایل رسیده را انجام می‌دهیم. سایر نکات این متد، با اکشن متد Index که پیشتر بررسی شد، یکی هستند.


بررسی پسوند فایل‌های رسیده‌ی به سرور

ASP.NET Core دارای ویژگی است به نام FileExtensions که ... هیچ ارتباطی به خاصیت‌هایی از نوع IFormFile ندارد:
 [FileExtensions(Extensions = ".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
ویژگی FileExtensions صرفا جهت درج بر روی خواصی از نوع string طراحی شده‌است. بنابراین قرار دادن این ویژگی بر روی خاصیت‌هایی از نوع IFormFile، سبب فعال سازی اعتبارسنجی سمت سرور پسوندهای فایل‌های رسیده، نخواهد شد.
در ادامه جهت بررسی پسوندهای فایل‌های رسیده، می‌توان یک ویژگی اعتبارسنجی سمت سرور جدید را طراحی کرد:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Field | AttributeTargets.Property)]
public class UploadFileExtensionsAttribute : ValidationAttribute
{
    private readonly IList<string> _allowedExtensions;
    public UploadFileExtensionsAttribute(string fileExtensions)
    {
        _allowedExtensions = fileExtensions.Split(new[] { ',' }, StringSplitOptions.RemoveEmptyEntries).ToList();
    }
 
    public override bool IsValid(object value)
    {
        var file = value as IFormFile;
        if (file != null)
        {
            return isValidFile(file);
        }
 
        var files = value as IList<IFormFile>;
        if (files == null)
        {
            return false;
        }
 
        foreach (var postedFile in files)
        {
            if (!isValidFile(postedFile)) return false;
        }
 
        return true;
    }
 
    private bool isValidFile(IFormFile file)
    {
        if (file == null || file.Length == 0)
        {
            return false;
        }
 
        var fileExtension = Path.GetExtension(file.FileName);
        return !string.IsNullOrWhiteSpace(fileExtension) &&
               _allowedExtensions.Any(ext => fileExtension.Equals(ext, StringComparison.OrdinalIgnoreCase));
    }
}
در اینجا با ارث بری از کلاس پایه ValidationAttribute و بازنویسی متد IsValid آن، کار اعتبارسنجی پسوند فایل‌ها و یا فایل رسیده را انجام داده‌ایم. این ویژگی جدید اگر بر روی خاصیتی از نوع IFormFile قرار بگیرد، پارامتر object value متد IsValid آن حاوی اطلاعات فایل و یا فایل‌های رسیده، خواهد بود. بر این اساس می‌توان تصمیم گیری کرد که آیا پسوند این فایل، مجاز است یا خیر.
public class UserViewModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Please select a file.")]
    //`FileExtensions` needs to be applied to a string property. It doesn't work on IFormFile properties, and definitely not on IEnumerable<IFormFile> properties.
    //[FileExtensions(Extensions = ".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
    [UploadFileExtensions(".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
    [DataType(DataType.Upload)]
    public IFormFile Photo { get; set; }
}
در اینجا روش استفاده‌ی از این ویژگی اعتبارسنجی جدید را نیز با تکمیل ViewModel کاربر، مشاهده می‌کنید. پس از آن تنها بررسی if (ModelState.IsValid) در یک اکشن متد، نتیجه‌ی دریافتی از اعتبارسنج جدید UploadFileExtensions را در اختیار ما قرار می‌دهد و بر این اساس می‌توان تصمیم‌گیری کرد که آیا باید فایل رسیده را ذخیره کرد یا خیر.
مطالب
پیش‌نیازهای نصب SharePoint 2010

نسخه‌ی بتای شیرپوینت 2010 که با نام رمز Fourteen تهیه شده، مدتی است که در دسترس عموم می‌باشد. همانطور که مطلع هستید، از نام این محصول کلمه آفیس حذف و تبدیل به Microsoft SharePoint Server شده است (البته در نگارش نهایی آن).
پس از دریافت این محصول که فقط به صورت 64 بیتی ارائه خواهد شد، بر روی ویندوز سرور 2003 نگارش 64 بیتی نصب نشد.







برای نصب آن نیاز به پیش نیازهای زیر است:
  • ویندوز سرور 2008 نگارش 64 بیتی (معمولی یا R2)
  • نسخه‌های 64 بیتی اس کیوال سرور 2008 یا 2005
  • IIS7 و دات نت فریم ورک 3 و نیم
ظاهر آن‌را می‌شود نسخه‌ی Ajax ایی شیرپوینت 2007 به همراه ریبون‌های جدید آفیس به شماره آورد، به همین منظور نیاز است تا کلاینت‌های شما IE خود را حتما از نگارش 6 به نگارش‌های بالاتر ارتقاء بدهند. (اگر تابحال اینکار را نکرده‌اند و با IE6 سازگار نیست)


سایر موارد مورد نیاز را به صورت خودکار از اینترنت دریافت کرده و نصب می‌کند. کلا پروسه نصب مشابهی با شیرپوینت 2007 دارد.
و به صورت خلاصه اگر قصد استفاده از اکثر محصولات جدید مایکروسافت را دارید، باید سخت افزار و سیستم عامل 64 بیتی را تهیه نمائید.

مطالب
انتخاب layoutهای متفاوت در برنامه‌های Angular
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در یک برنامه‌ی Angular بخواهید layoutهای مختلفی داشته باشید؛ مثلا هنگام لاگین، طبق عرف کار باید هدر و فوتر صفحه از بین بروند و فقط فرم لاگین نمایش داده شود و یا بخواهید هنگام لاگین، یک layout مخصوص پنل مدیریتی داشته باشید و یا …

قبل از شروع، فرض را بر آن می‌گیریم که حداقل نیاز‌های یک پروژه‌ی Angular را آماده کرده اید. سپس یک پوشه‌ی جدید را به نام layout می‌سازیم و layout‌های مربوطه را در آن ایجاد میکنیم. با دستور زیر یک کامپوننت جدید را که layout ما خواهد شد، با نام دلخواهی ایجاد می‌کنیم:
ng g c Loginlayout
 و همچنین یک کامپوننت دیگر را برای صفحه‌ی اصلی به نام homelayout می‌سازیم:
ng g c homelayout

در ادامه Loginlayout را باز کرده و تنظیمات زیر را لحاظ کنید:
<div style="width: 100%;height: 250px;background-color: aquamarine">
   <h1>Header</h1>
</div>

<router-outlet></router-outlet>

<div style="width: 100%;height: 250px;background-color: brown">
  <h1>Foother</h1>
</div>
در اینجا یک هدر و یک فوتر را ساخته و <router-outlet></router-outlet> را در آن قرار می‌دهیم که قسمت پویای ما خواهد شد.

اکنون وارد کامپوننت home layout شوید و دقیقا مانند قبل، تنظیمات دلخواه خود را انجام داده و همچنین <router-outlet></router-outlet> راهم درون جائیکه می‌خواهید به صورت پویا باشد بگذارید.
تا اینجا ما فقط layoutها را طراحی کردیم. در ادامه در ریشه‌ی پروژه، سه کامپوننت را به نام‌های Home , Login, About میسازیم. Home و About دارای یک قالب و Login هم داری قالب مخصوص به خود میباشد.

سپس وارد کامپوننت آغازین برنامه (app.component.html) شوید و در آن <router-outlet></router-outlet> را وارد کنید. در اینجا دیگر نیازی به نوشتن تگ‌های خاص دیگری نیست.

در ادامه به اصلی‌ترین قسمت، یعنی مسیریابی می‌رسیم. وارد app.module.ts شوید و آن را به صورت زیر تنظیم کنید:
export const routes: Routes = [    
           { 
                path: 'Loginlayout', 
                component: LoginlayoutComponent ,
                children: [
                  { path: 'Login', component: LoginComponent, pathMatch: 'full'}                 
                ]
            },
            { 
                path: 'Homelayout', 
                component: HomelayoutComponent,
                children: [
                  { path: 'About', component: AbouComponent, pathMatch: 'full'},
                  { path: 'Home', component: HomeComponent, pathMatch: 'full'}
                ]
            }          
];
همانطورکه ملاحظه می‌کنید، مسیریابی بالا شامل مسیریابی‌های تو در تویی است. در اینجا کامپوننت‌های Home و About درون HomelayoutComponent بارگذاری می‌شوند و خود HomelayoutComponent  نیز درون app.component.
همچنین برای اینکه مشخص شود کدام کامپوننت به عنوان کامپوننت پیشفرض نمایش داده شود، به صورت زیر عمل میکنیم:
path: '', 
component: HomelayoutComponent,
children: [
  { path: '', component:HomeComponent, pathMatch: 'full'}         
]
به  این روش میتوانید هر تعداد layout ایی را که میخواهید، ایجاد کنید.

کدهای کامل این مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت و یا به صورت آنی آزمایش کنید.