نظرات مطالب
Url Routing در ASP.Net WebForms
پارامترهای صفحات من از نوع رشته هستند نه عدد بطور مثال :
localhost:56254/type/Brand/سمپلر/متغیر/5 میکرولیتر با سرنگ اضافه

برای کلیک روی لینک تگ A در قیمت href با استفاده از strinf.Format() خط را جایگزین فاصله کردم اما اطلاعاتم را نمیخواند چون در دیتابیس فاصله جای خط وجود دارد. من برای خواندن اطلاعات از دیتالیست به همراه EntityDataSource استفاده کرده ام مانند :
<asp:EntityDataSource ID="EntityDataSource1" runat="server" 
            ConnectionString="name=mainfardbEntities" 
            DefaultContainerName="mainfardbEntities" EnableFlattening="False" 
            EntitySetName="T_Product"  Where="it.[CoName]=@category and it.[CatName]=@sub and it.[SubCatName]=@thi and it.[ProdName]=@det">
            <WhereParameters>
                <asp:QueryStringParameter DbType="String" Name="category" QueryStringField="category" />
                <asp:QueryStringParameter DbType="String" Name="sub" QueryStringField="sub" />
                <asp:QueryStringParameter DbType="String" Name="thi" QueryStringField="thi" />
                <asp:QueryStringParameter DbType="String" Name="det" QueryStringField="det" />
            </WhereParameters>
        </asp:EntityDataSource>

چگونه میتوانم برای خواندن اطلاعات پارامتر خود را بصورت اولیه یعنی با فاصله بخوانم؟
ممنون از همه عزیزان
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers
یکی دیگر از تغییرات مهم Razor در ASP.NET Core، معرفی Tag Helpers است که همانند HTML Helpers نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، کار رندر کردن HTML را انجام می‌دهند و در اغلب موارد می‌توان آن‌ها را جایگزین HTML Helpers کرد. مزیت استفاده‌ی از Tag helpers، شبیه بودن آن‌ها به المان‌ها و ویژگی‌های HTML است. در کل اینکه باید از HTML Helpers استفاده کرد و یا از Tag Helpers، بیشتر یک انتخاب شخصی و سلیقه‌ای است.


فعال سازی استفاده‌ی از Tag Helpers برای تمام Viewهای برنامه

برای اینکه تمام Viewهای سایت بتوانند به امکانات Tag Helpers دسترسی پیدا کنند، باید یک سطر ذیل را به فایل ViewImports.cshtml_ اضافه کرد:
 @addTagHelper *, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers
در اینجا * به معنای استفاده‌ی از تمام Tag Helpers موجود در اسمبلی ذکر شده‌است.

Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers به همراه افزودن وابستگی Microsoft.AspNetCore.Mvc در حین فعال سازی ASP.NET MVC، به پروژه اضافه می‌شود:



فعال سازی Intellisense مربوط به Tag Helpers در ویژوال استودیو

هرچند فعال سازی ASP.NET MVC، تنها وابستگی است که برای کار با Tag Helpers نیاز است، اما برای فعال سازی Intellisense آن‌ها باید بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools را نیز به فایل prject.json برنامه، جهت نصب معرفی کرد:
{
    "dependencies": {
         //same as before
         "Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers": "1.0.0",
         "Microsoft.AspNetCore.Razor.Runtime": "1.0.0",
         "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": {
            "version": "1.0.0-preview2-final",
            "type": "build"
        }
    },
 
    "tools": {
         //same as before
        "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": "1.0.0-preview2-final"
    } 
}
ضمنا اگر از ReSharper استفاده می‌کنید (تا نگارش resharper-2016.1)، فعلا مجبور هستید که آن‌را غیرفعال کنید. اطلاعات بیشتر


یک مثال: ایجاد لینکی به یک اکشن متد
 <a asp-controller="Home" asp-action="Index" asp-route-id="123">Home</a>
در اینجا نحوه‌ی ایجاد لینکی را مشاهده می‌کنید که به کنترلر Home و اکشن متد Index آن اشاره می‌کند. این syntax جدید، جایگزین ActionLink مربوط به HTML Helperها است. در اینجا asp-route-id را نیز مشاهده می‌کنید. قسمت asp-route آن جهت مقدار دهی پارامترهای مسیریابی است و قسمت id- بنابر نام پارامتری که قرار است مقدار دهی شود، متغیر خواهد بود.
اگر نیاز به اشاره‌ی به مسیریابی خاصی از طریق نام آن وجود دارد (همان نام‌هایی که در حین تعریف یک مسیریابی ذکر می‌شوند) می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 <a asp-route="login">Login</a>
و یا برای مشخص سازی پروتکل خاصی و یا ذکر دقیق نام هاست، می‌توان از روش زیر استفاده کرد:
 <a asp-controller="Account"
   asp-action="Register"
   asp-protocol="https"
   asp-host="asepecificdomain.com"
   asp-fragment="fragment">Register</a>


راهنمای تبدیل HTML Helpers به Tag Helpers

در جدول ذیل، مثال‌هایی را از HTML Helpers متداول و معادل‌های Tag Helper آن‌ها مشاهده می‌کنید:

Tag Helper
HTML Helper
<label asp-for="Email" class="col-md-2 control-label"></label>
@Html.LabelFor(m => m.Email, new { @class = "col-md-2 control-label" })
<a asp-controller="MyController" asp-action="MyAction" 
class="my-css-classname" my-attr="my-attribute">Click me</a>
@Html.ActionLink("Click me", "MyController", "MyAction", 
{ @class="my-css-classname", data_my_attr="my-attribute"})
<input asp-for="FirstName" style="width:100px;"/>
@Html.TextBox("FirstName", Model.FirstName, new { style = "width: 100px;" })
<input asp-for="Email" class="form-control" />
@Html.TextBoxFor(m => m.Email, new { @class = "form-control" })
<input asp-for="Password" class="form-control" />
@Html.PasswordFor(m => m.Password, new { @class = "form-control" })
<input asp-for="UserName" class="form-control" />
@Html.EditorFor(l => l.UserName,
 new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
<form asp-controller="Account" asp-action="Register" 
method="post" class="form-horizontal" role="form">
@using (Html.BeginForm("Register", "Account",
 FormMethod.Post, new { @class = "form-horizontal", role = "form" }))
{
    @Html.AntiForgeryToken()
<span asp-validation-for="UserName" class="text-danger"></span>
@Html.ValidationMessageFor(m => m.UserName, "",
 new { @class = "text-danger" })
<div asp-validation-summary="ValidationSummary.All" class="text-danger"></div>
@Html.ValidationSummary("", new { @class = "text-danger" })


نکات تکمیلی کار با فرم‌ها توسط Tag Helpers

نمونه‌ای از مثال Tag helper کار با فرم‌ها را در جدول فوق ملاحظه می‌کنید. چند نکته‌ی تکمیلی ذیل را می‌توان به آن اضافه کرد:
- در حین کار با Tag Helpers، درج anti forgery token به صورت خودکار صورت می‌گیرد. اگر می‌خواهید که این توکن ذکر نشود، آن‌را توسط ویژگی "asp-anti-forgery="false خاموش کنید.
- برای درج پارامترهای مسیریابی خاص، از asp-route به همراه نام پارامتر مدنظر استفاده کنید:
 <form asp-controller="Account"
      asp-action="Login"
      asp-route-returnurl="@ViewBag.ReturnUrl"
      method="post" >
</form>
که در نهایت به یک چنین حالتی رندر می‌شود
 <form action="/Account/Login?returnurl=%2FHome%2FAbout" method="post">
- همانند action linkها در اینجا نیز برای اشاره‌ی به یک مسیریابی از طریق نام آن می‌توان از ویژگی asp-route استفاده کرد
 <form asp-route="login"
      asp-route-returnurl="@ViewBag.ReturnUrl"
      method="post" >
</form>


Tag helpers مخصوص تعریف اسکریپت‌ها و CSSها

 در اینجا Tag Helpers صرفا به عنوان جایگزین‌های HTML Helpers مطرح نیستند. توسط آن‌ها قابلیت‌های جدیدی نیز ارائه شده‌است. برای مثال اگر تگ اسکریپت را به صورت ذیل تعریف کنیم:
 <script asp-src-include="~/app/**/*.js"></script>
یک چنین خروجی فرضی را تولید می‌کند:
 <script src="/app/app.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller1.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller2.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller3.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller4.js"></script>
<script src="/app/services/service1.js"></script>
<script src="/app/services/service2.js"></script>
به این معنا که یک سطر asp-src-include، بر اساس الگویی که دریافت می‌کند، تمام فایل‌های اسکریپت موجود در یک پوشه را یافته و برای آن‌ها، تگ اسکریپت تولید می‌کند. دراینجا ذکر ** به معنای بررسی تمام زیرپوشه‌های app است. اگر تنها پوشه‌ی خاصی مدنظر است، باید ** را حذف کرد.
در این بین اگر می‌خواهید از پوشه‌ی خاصی صرفنظر کنید، از asp-src-exclude استفاده کنید:
 <script asp-src-include="~/app/**/*.js"
        asp-src-exclude="~/app/services/**/*.js">
</script>
همچنین در اینجا امکان تعریف CDN و fallback هم وجود دارد. استفاده‌ی از CDNها جهت کاهش ترافیک سرور و بهبود کارآیی برنامه با ارائه‌ی نمونه‌های کش شده‌ی فریم ورک‌های معروف، متداول هستند که در اینجا نمونه‌ای از نحوه‌ی تعریف آن‌ها را مشاهده می‌کنید. همچنین تعریف fallback در اینجا به این معنا است که اگر CDN در دسترس نبود، به نمونه‌ی محلی موجود بر روی سرور مراجعه شود.
 <link rel="stylesheet" href="//ajax.aspnetcdn.com/ajax/bootstrap/3.0.0/css/bootstrap.min.css"
      asp-fallback-href="~/lib/bootstrap/css/bootstrap.min.css"
      asp-fallback-test-class="hidden"
      asp-fallback-test-property="visibility"
      asp-fallback-test-value="hidden" />
 
<script src="//ajax.aspnetcdn.com/ajax/bootstrap/3.0.0/bootstrap.min.js"
        asp-fallback-src="~/lib/bootstrap/js/bootstrap.min.js"
        asp-fallback-test="window.jQuery">
</script>

به علاوه اگر ویژگی asp-file-version را نیز ذکر کنید:
 <link rel="stylesheet" href="~/css/site.min.css" asp-file-version="true"/>
یک چنین لینکی تولید می‌شود:
 <link rel="stylesheet" href="/css/site.min.css?v=UdxKHVNJA5vb1EsG9O9uURFDfEE3j1E3DgwL6NiDGMc" />
هدف آن نیز اصطلاحا cache busting است. به این معنا که با تغییر محتوای این فایل‌ها، کوئری استرینگ تولید شده، مجددا محاسبه شده و مرورگر همواره آخرین نگارش موجود را دریافت خواهد کرد و دیگر از نمونه‌ی کش شده‌ی قدیمی استفاده نمی‌کند.

یک نکته: ویژگی asp-file-version را برای تصاویر هم می‌توان بکار برد:
 <img src="~/images/logo.png"
     alt="company logo"
     asp-file-version="true" />
که یک چنین خروجی را تولید می‌کند و هدف آن نیز جلوگیری از کش شدن تصویر، با تغییر محتوای آن است:
 <img src="/images/logo.png?v=W2F5D366_nQ2fQqUk3URdgWy2ZekXjHzHJaY5yaiOOk"
     alt="company logo"/>


بررسی Environment Tag Helper

با متغیرهای محیطی و نحوه‌ی تعریف آن‌ها در قسمت‌های قبل آشنا شدیم. در اینجا tag helper سفارشی خاصی برای کار با آن‌ها ارائه شده‌است که شیبه به if/else عمل می‌کنند:
<environment names="Development">    
   <link rel="stylesheet" href="~/css/site1.css" />
   <link rel="stylesheet" href="~/css/site2.css" />
</environment>

<environment names="Staging,Production">
   <link rel="stylesheet" href="~/css/site.min.css" asp-file-version="true"/>
</environment>
هدف این است که اگر متغیر محیطی به Development تنظیم شده بود، لینک‌های ساده و اصلی فایل‌های css یا اسکریپت در HTML نهایی درج شوند و اگر حالت توسعه تنظیم شده بود، لینک‌های min یا فشرده شده‌ی آن‌ها ارائه شوند؛ به همراه asp-file-version که cache busting را فعال می‌کند.


کار با دراپ داون‌ها توسط Tag helpers

فرض کنید ViewModel یک view جهت نمایش یک دراپ داون به این صورت تنظیم شده‌است:
public class CustomerViewModel
{
   public string Vehicle { get; set; }  
   public List<SelectListItem> Vehicles { get; set; }
برای نمایش SelectListItem توسط tag helpers می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 <select asp-for="Vehicle" asp-items="Model.Vehicles">
</select>
asp-for به نام خاصیتی اشاره می‌کند که در نهایت مقدار انتخاب شده را دریافت می‌کند و asp-items لیست آیتم‌های دراپ داون را رندر می‌کند.
مطالب
استفاده از Kendo UI TreeView به همراه یک منبع داده راه دور
یکی دیگر از ویجت‌های Kendo UI، ویجت نمایش ساختارهای درختی است به نام TreeView. در ادامه قصد داریم با نحوه‌ی نمایش آن، به کمک اطلاعات JSON دریافتی از سرور آشنا شویم.



ساختار مورد نیاز یک Kendo UI Tree View

فرض کنید قصد دارید نظرات تو در توی مطلبی را توسط Kendo UI Tree View نمایش دهید. مدل خود ارجاع دهنده‌ی آن می‌تواند چنین شکلی را داشته باشد:
namespace KendoUI11.Models
{
    public class BlogComment
    {
        public int Id { set; get; }
 
        public string Body { set; get; }
 
        public int? ParentId { get; set; }
 
        // مخصوص کندو یو آی هستند
        public bool HasChildren { get; set; }
        public string imageUrl { get; set; }
    }
}
سه خاصیت اول این کلاس همواره در تمام کلاس‌های خود ارجاع دهنده حضور دارند؛ شماره ردیف، متن و شماره Id والد احتمالی.
چند خاصیت بعدی مانند HasChildren و imageUrl مخصوص Kendo UI هستند. از imageUrl اختیاری می‌توان جهت نمایش آیکنی در کنار یک آیتم استفاده کرد و HasChildren به این معنا است که آیا گره جاری دارای عناصر فرزندی می‌باشد یا خیر.


تهیه یک منبع داده نمونه

شکل ابتدای مطلب، از طریق منبع داده ذیل تهیه شده‌است:
using System.Collections.Generic;
 
namespace KendoUI11.Models
{
    /// <summary>
    /// منبع داده فرضی جهت سهولت دموی برنامه
    /// </summary>
    public static class BlogCommentsDataSource
    {
        private static readonly IList<BlogComment> _cachedItems;
        static BlogCommentsDataSource()
        {
            _cachedItems = createBlogCommentsDataSource();
        }
 
        public static IList<BlogComment> LatestComments
        {
            get { return _cachedItems; }
        }
 
        /// <summary>
        /// هدف صرفا تهیه یک منبع داده آزمایشی ساده تشکیل شده در حافظه است
        /// </summary>
        private static IList<BlogComment> createBlogCommentsDataSource()
        {
            var list = new List<BlogComment>();
 
            var comment1 = new BlogComment
            {
                Id = 1, Body = "نظر من این است که", HasChildren = true, ParentId = null
            };
            list.Add(comment1);
 
            var comment12 = new BlogComment
            {
                Id = 2, Body = "پاسخی به نظر اول", HasChildren = true, ParentId = 1
            };
            list.Add(comment12);
 
            var comment12A = new BlogComment
            {
                Id = 3, Body = "پاسخی دیگری به نظر اول", HasChildren = false, ParentId = 1
            };
            list.Add(comment12A);
 
            var comment121 = new BlogComment
            {
                Id = 4, Body = "پاسخی به پاسخ به نظر اول", HasChildren = false, ParentId = 2
            };
            list.Add(comment121);
 
            var comment2 = new BlogComment
            {
                Id = 5, Body = "نظر 2", HasChildren = true, ParentId = null, imageUrl= "images/search.png"
            };
            list.Add(comment2);
 
            var comment21 = new BlogComment
            {
                Id = 6, Body = "پاسخ به نظر 2", HasChildren = false, ParentId = 5
            };
            list.Add(comment21);
 
            return list;
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی مقدار دهی ParentId و HasChildren را جهت تو در تو سازی اطلاعات، مشاهده می‌کنید.
در این لیست دو رکورد، دارای ParentId مساوی null هستند. از این null بودن‌ها جهت کوئری گرفتن و نمایش ریشه‌های TreeView در ادامه استفاده خواهیم کرد.


بازگشت نظرات با فرمت JSON به سمت کلاینت

در ادامه یک کنترلر ASP.NET MVC را مشاهده می‌کنید که توسط اکشن متد GetBlogComments، رکوردهای مورد نظر را با فرمت JSON به سمت کلاینت ارسال می‌کند:
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using KendoUI11.Models;
 
namespace KendoUI11.Controllers
{
 
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); // shows the page.
        }
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetBlogComments(int? id)
        {
            if (id == null)
            {
                //دریافت ریشه‌ها
                return Json(
                    BlogCommentsDataSource.LatestComments
                        .Where(x => x.ParentId == null) // ریشه‌ها
                        .ToList(),
                    JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }
            else
            {
                //دریافت فرزندهای یک ریشه
                return Json(
                    BlogCommentsDataSource.LatestComments
                              .Where(x => x.ParentId == id)
                              .ToList(),
                              JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }
        }
    }
}
اگر از سمت Kendo UI، مقدار id تنظیم نشود، به معنای درخواست نمایش ریشه‌ها است. در این حالت رکوردها را بر اساس مواردی که دارای ParentId مساوی null هستند، فیلتر خواهیم کرد.
اگر مقدار id به سمت سرور ارسال شود، یعنی کاربر گره و نودی را گشوده‌است. بر این اساس، تمامی فرزندان این گره را یافته و بازگشت می‌دهیم.


کدهای سمت کاربر نمایش Kendo UI Tree View

برای کار با Kendo UI TreeView نیاز است از منبع داده خاصی به نام HierarchicalDataSource به نحو ذیل استفاده کنیم. در قسمت transport آن مشخص می‌کنیم که اطلاعات باید از چه آدرسی خوانده شوند که در اینجا به آدرس اکشن متد  GetBlogComments اشاره می‌کند.
همچنین نیاز است مشخص کنیم کدامیک از خواص مدل بازگردانده شده، همان hasChildren است که در مثال فوق دقیقا به همین نام نیز تنظیم شده‌است.
<!--نحوه‌ی راست به چپ سازی -->
<div class="k-rtl k-header demo-section">
    <div id="my-treeview"></div>
</div>
 
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var dataSource = new kendo.data.HierarchicalDataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: "@Url.Action("GetBlogComments", "Home")",
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    }
                },
                schema: {
                    model: {
                        id: "Id",
                        hasChildren: "HasChildren"
                    }
                }
            });
 
            $("#my-treeview").kendoTreeView({
                //استفاده از قالب در صورت نیاز
                template: kendo.template($("#treeview-template").html()),
                checkboxes: {
                    checkChildren: false
                },
                dataSource: dataSource,
                dataTextField: "Body",
                //رخدادها
                select: function (e) { console.log("Selecting: " + this.text(e.node)); },
                check: function (e) { console.log("Checkbox changed :: " + this.text(e.node)); },
                change: function (e) { console.log("Selection changed"); },
                collapse: function (e) { console.log("Collapsing " + this.text(e.node)); },
                expand: function (e) { console.log("Expanding " + this.text(e.node)); }
            });
        });
    </script>
 
    <script id="treeview-template" type="text/kendo-ui-template">
        <strong> #: item.Body # </strong>
    </script>
 
    <style scoped>
        .demo-section {
            width: 100%;
            height: 300px;
        }
    </style>
}
 پس از تنظیم remote data source، اکنون نوبت به تعریف و تنظیم kendoTreeView است.
- در ابتدا به ازای هر ردیف این TreeView، از یک قالب استفاده شده‌است. تعریف این مورد اختیاری است. اگر نیاز به سفارشی سازی نحوه‌ی نمایش هر آیتم را داشتید، می‌توان از قالب‌ها استفاده کرد.
- قسمت checkboxes مشخص می‌کند که آیا نیاز است در کنار هر آیتم یک checkbox نیز نمایش داده شود یا خیر.
- dataSource را به HierarchicalDataSource تنظیم کرده‌ایم.
- dataTextField مشخص می‌کند که کدام فیلد دربرگیرنده‌ی متن هر آیتم TreeView است.
- تعدادی رخداد منتسب به TreeView نیز تنظیم شده‌اند که خروجی آن‌ها را در console تصویر ابتدای بحث مشاهده می‌کنید.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
نمایش اخطارها و پیام‌های بوت استرپ به کمک TempData در ASP.NET MVC
بله؛ می‌توانید به عنوان مثال در viewی createتان از ای جکس استفاده کنید:
<div id="result"></div>

@using (Ajax.BeginForm(new AjaxOptions
{
    HttpMethod = "POST",
    InsertionMode = InsertionMode.Replace,
    UpdateTargetId = "result"
}))

مطالب
بارگزاری PartialView با استفاده از jQuery در زمان اجرا
مزیت استفاده از PartialViewها، ماژولار کردن برنامه است. برای مثال اگر صفحه جاری شما قرار است از چهار قسمت اخبار، منوی پویا، سخن روز و آمار کاربران تشکیل شود، می‌توان هر کدام را توسط یک PartialView پیاده سازی کرد و سپس صفحه اصلی را از کنار هم قرار دادن این PartialViewها تهیه نمود.(منبع).
در این پست قصد دارم به نحوه بارگزاری یک PartialView  با استفاده از ASP.NET MVC بپردازم.
ابتدا یک پروژه جدید ایجاد کنید. حال می‌خواهیم زمانیکه صفحه اصلی سایت بارگزاری می‌شود، لیست تمام محصولات را نمایش دهد. برای نمایش محصولات یک PartialView جدید را ایجاد می‌کنیم؛ همانند شکل ذیل:

حال برای ساده کردن مثال، متن ثابتی را درون این PartialView می‌نویسیم:

product  List Partial
در ادامه قصد داریم که درIndex، این View را بارگزاری کنیم. برای این کار از متد ajax مربوط به کتابخانه jQuery به صورت زیر استفاده می‌کنیم:
 $(function () {
        $.ajax({
            //مشخص کردن  اکشنی که باید فراخوانی شود
            url: '/Home/Details',
            contentType: 'application/html; charset=utf-8',
            type: 'GET',
            //نوع نتیجه بازگشتی
            dataType: 'html'
           
        })
.success(function (result) {
    //زمانی که کدهای سمت سرور بدون خطا اجرا شده اند
    //این قسمت فراخوانی می‌شود و نتیجه اکشن درون متغیر 
    //result 
    //قرار می‌گیرد
    $('#sectionContents').html(result);
})
.error(function (xhr, status) {
    alert(xhr.responseText);
});
    });
و پس از آن محلی را که قرار است PartialView در آن بارگزاری شود، ایجاد می‌کنیم:
<div id="sectionContents"></div>
حال فقط باید اکشن مورد نظر را در HomeController پیاده سازی کنیم:
 public ActionResult Details()
        {
           return PartialView("partial/_ProductList");
        }
 با استفاده از این کد مشخص کردیم که این اکشن، یک PartialView را با نام ProductList_ برگشت می‌دهد. البته در یک مثال واقعی باید لیست محصولات را هم به این PartialView پاس دهیم.
نتیجه اجرا به صورت زیر است:

مطالب
کار با Kendo UI DataSource
Kendo UI DataSource جهت تامین داده‌های سمت کلاینت ویجت‌های مختلف KendoUI طراحی شده‌است و به عنوان یک اینترفیس استاندارد قابل استفاده توسط تمام کنترل‌های داده‌ای Kendo UI کاربرد دارد. Kendo UI DataSource امکان کار با منابع داده محلی، مانند اشیاء و آرایه‌های جاوا اسکریپتی و همچنین منابع تامین شده از راه دور، مانند JSON، JSONP و XML را دارد. به علاوه توسط آن می‌توان اعمال ثبت، ویرایش و حذف اطلاعات، به همراه صفحه بندی، گروه بندی و مرتب سازی داده‌ها را کنترل کرد.


استفاده از منابع داده محلی
در ادامه مثالی را از نحوه‌ی استفاده از یک منبع داده محلی جاوا اسکریپتی، مشاهده می‌کنید:
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var cars = [
                { "Year": 2000, "Make": "Hyundai", "Model": "Elantra" },
                { "Year": 2001, "Make": "Hyundai", "Model": "Sonata" },
                { "Year": 2002, "Make": "Toyota", "Model": "Corolla" },
                { "Year": 2003, "Make": "Toyota", "Model": "Yaris" },
                { "Year": 2004, "Make": "Honda", "Model": "CRV" },
                { "Year": 2005, "Make": "Honda", "Model": "Accord" },
                { "Year": 2000, "Make": "Honda", "Model": "Accord" },
                { "Year": 2002, "Make": "Kia", "Model": "Sedona" },
                { "Year": 2004, "Make": "Fiat", "Model": "One" },
                { "Year": 2005, "Make": "BMW", "Model": "M3" },
                { "Year": 2008, "Make": "BMW", "Model": "X5" }
            ];

            var carsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                data: cars
            });

            carsDataSource.read();
            alert(carsDataSource.total());
        });
    </script>
در اینجا cars آرایه‌ای از اشیاء جاوا اسکریپتی بیانگر ساختار یک خودرو است. سپس برای معرفی آن به Kendo UI، کار با مقدار دهی خاصیت data مربوط به new kendo.data.DataSource شروع می‌شود.
ذکر new kendo.data.DataSource به تنهایی به معنای مقدار دهی اولیه است و در این حالت منبع داده مورد نظر، استفاده نخواهد شد. برای مثال اگر متد total آن‌را جهت یافتن تعداد عناصر موجود در آن فراخوانی کنید، صفر را بازگشت می‌دهد. برای شروع به کار با آن، نیاز است ابتدا متد read را بر روی این منبع داده مقدار دهی شده، فراخوانی کرد.


استفاده از منابع داده راه دور

در برنامه‌های کاربردی، عموما نیاز است تا منبع داده را از یک وب سرور تامین کرد. در اینجا نحوه‌ی خواندن اطلاعات JSON بازگشت داده شده از جستجوی توئیتر را مشاهده می‌کنید:
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var twitterDataSource = new kendo.data.DataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: "http://search.twitter.com/search.json",
                        dataType: "jsonp",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET',
                        data: { q: "#kendoui" }
                    },
                    schema: { data: "results" }
                },
                error: function (e) {
                    alert(e.errorThrown.stack);
                }
            });
        });
    </script>
در قسمت transport، جزئیات تبادل اطلاعات با سرور راه دور مشخص می‌شود؛ برای مثال url ارائه دهنده‌ی سرویس، dataType بیانگر نوع داده مورد انتظار و data کار مقدار دهی پارامتر مورد انتظار توسط سرویس توئیتر را انجام می‌دهد. در اینجا چون صرفا عملیات خواندن اطلاعات صورت می‌گیرد، خاصیت read مقدار دهی شده‌است.
در قسمت schema مشخص می‌کنیم که اطلاعات JSON بازگشت داده شده توسط توئیتر، در فیلد results آن قرار دارد.


کار با منابع داده OData

علاوه بر فرمت‌های یاد شده، Kendo UI DataSource امکان کار با اطلاعاتی از نوع OData را نیز دارا است که تنظیمات ابتدایی آن به صورت ذیل است:
    <script type="text/javascript">
            var moviesDataSource = new kendo.data.DataSource({
                type: "odata",
                transport: {
                    read: "http://demos.kendoui.com/service/Northwind.svc/Orders"
                },
                error: function (e) {
                    alert(e.errorThrown.stack);
                }
            });
        });
    </script>
همانطور که ملاحظه می‌کنید، تنظیمات ابتدایی آن اندکی با حالت remote data پیشین متفاوت است. در اینجا ابتدا نوع داده‌ی بازگشتی مشخص می‌شود و در قسمت transport، خاصیت read آن، آدرس سرویس را دریافت می‌کند.


یک مثال: دریافت اطلاعات از ASP.NET Web API

یک پروژه‌ی جدید ASP.NET را آغاز کنید. تفاوتی نمی‌کند که Web forms باشد یا MVC؛ از این جهت که مباحث Web API در هر دو یکسان است.
سپس یک کنترلر جدید Web API را به نام ProductsController با محتوای زیر ایجاد کنید:
using System.Collections.Generic;
using System.Web.Http;

namespace KendoUI02
{
    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
    }

    public class ProductsController : ApiController
    {
        public IEnumerable<Product> Get()
        {
            var products = new List<Product>();
            for (var i = 1; i <= 100; i++)
            {
                products.Add(new Product { Id = i, Name = "Product " + i });
            }
            return products;
        }
    }
}
در این مثال، هدف صرفا ارائه یک خروجی ساده JSON از طرف سرور است.
در ادامه نیاز است تعریف مسیریابی ذیل نیز به فایل Global.asax.cs برنامه اضافه شود تا بتوان به آدرس api/products در سایت، دسترسی یافت:
using System;
using System.Web.Http;
using System.Web.Routing;

namespace KendoUI02
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            RouteTable.Routes.MapHttpRoute(
               name: "DefaultApi",
               routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
               defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
               );
        }
    }
}

در ادامه فایلی را به نام Index.html (یا در یک View و یا یک فایل aspx دلخواه)، محتوای ذیل را اضافه کنید:
<!DOCTYPE html>
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <title>Kendo UI: Implemeting the Grid</title>

    <link href="styles/kendo.common.min.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <link href="styles/kendo.default.min.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="js/jquery.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="js/kendo.all.min.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>

    <div id="report-grid"></div>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: "api/products",
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    }
                },
                error: function (e) {
                    alert(e.errorThrown.stack);
                },
                pageSize: 5,
                sort: { field: "Id", dir: "desc" }
            });

            $("#report-grid").kendoGrid({
                dataSource: productsDataSource,
                autoBind: true,
                scrollable: false,
                pageable: true,
                sortable: true,
                columns: [
                    { field: "Id", title: "#" },
                    { field: "Name", title: "Product" }
                ]
            });
        });
    </script>
</body>
</html>
- ابتدا فایل‌های اسکریپت و CSS مورد نیاز Kendo UI اضافه شده‌اند.
- گرید صفحه، در محل div ایی با id مساوی report-grid تشکیل خواهد شد.
- سپس DataSource ایی که به آدرس api/products اشاره می‌کند، تعریف شده و در آخر productsDataSource را توسط یک kendoGrid نمایش داده‌ایم.
- نحوه‌ی تعریف productsDataSource، در قسمت استفاده از منابع داده راه دور ابتدای بحث توضیح داده شد. در اینجا فقط دو خاصیت pageSize و sort نیز به آن اضافه شده‌اند. این دو خاصیت بر روی نحوه‌ی نمایش گرید نهایی تاثیر گذار هستند. pageSize تعداد رکورد هر صفحه را مشخص می‌کند و sort نحوه‌ی مرتب سازی را بر اساس فیلد Id و در حالت نزولی قرار می‌دهد.
- در ادامه، ابتدایی‌ترین حالت کار با kendoGrid را ملاحظه می‌کنید.
- تنظیم dataSource و autoBind: true (حالت پیش فرض)، سبب خواهند شد تا به صورت خودکار، اطلاعات JSON از مسیر api/products خوانده شوند.
- سه خاصیت بعدی صفحه بندی و مرتب سازی خودکار ستون‌ها را فعال می‌کنند.
- در آخر هم دو ستون گرید، بر اساس نام‌های خواص کلاس Product تعریف شده‌اند.


سورس کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
KendoUI02.zip
 
مطالب
الگوهای طراحی API - مکانیزم جلوگیری از پردازش تکراری درخواست ها - Request Deduplication

در فضایی که همواره هیچ تضمینی وجود ندارد که درخواست ارسال شده‌ی به یک API، همواره مسیر خود را همانطور که انتظار می‌رود طی کرده و پاسخ مورد نظر را در اختیار ما قرار می‌دهد، بی‌شک تلاش مجدد برای پردازش درخواست مورد نظر، به دلیل خطاهای گذرا، یکی از راهکارهای مورد استفاده خواهد بود. تصور کنید قصد طراحی یک مجموعه API عمومی را دارید، به‌نحوی که مصرف کنندگان بدون نگرانی از ایجاد خرابی یا تغییرات ناخواسته، امکان تلاش مجدد در سناریوهای مختلف مشکل در ارتباط با سرور را داشته باشند. حتما توجه کنید که برخی از متدهای HTTP مانند GET، به اصطلاح Idempotent هستند و در طراحی آنها همواره باید این موضوع مدنظر قرار بگیرد و خروجی مشابهی برای درخواست‌های تکراری همانند، مهیا کنید.

در تصویر بالا، حالتی که درخواست، توسط کلاینت ارسال شده و در آن لحظه ارتباط قطع شده‌است یا با یک خطای گذرا در سرور مواجه شده‌است و همچنین سناریویی که درخواست توسط سرور دریافت و پردازش شده‌است ولی کلاینت پاسخی را دریافت نکرده‌است، قابل مشاهده‌است.

نکته: Idempotence یکی از ویژگی های پایه‌ای عملیاتی در ریاضیات و علوم کامپیوتر است و فارغ از اینکه چندین بار اجرا شوند، نتیجه یکسانی را برای آرگومان‌های همسان، خروجی خواهند داد. این خصوصیت در کانتکست‌های مختلفی از جمله سیستم‌های پایگاه داده و وب سرویس‌ها قابل توجه می‌باشد.

Idempotent and Safe HTTP Methods

طبق HTTP RFC، متدهایی که پاسخ یکسانی را برای درخواست‌های همسان مهیا می‌کنند، به اصطلاح Idempotent هستند. همچنین متدهایی که باعث نشوند تغییری در وضعیت سیستم در سمت سرور ایجاد شود، به اصطلاح Safe در نظر گرفته خواهند شد. برای هر دو خصوصیت عنوان شده، سناریوهای استثناء و قابل بحثی وجود دارند؛ به‌عنوان مثال در مورد خصوصیت Safe بودن، درخواست GET ای را تصور کنید که یکسری لاگ آماری هم ثبت می‌کند یا عملیات بازنشانی کش را نیز انجام می‌دهد که در خیلی از موارد به عنوان یک قابلیت شناسایی خواهد شد. در این سناریوها و طبق RFC، باتوجه به اینکه هدف مصرف کننده، ایجاد Side-effect نبوده‌است، هیچ مسئولیتی در قبال این تغییرات نخواهد داشت. لیست زیر شامل متدهای مختلف HTTP به همراه دو خصوصیت ذکر شده می باشد:

HTTP MethodSafeIdempotent
GETYesYes
HEADYesYes
OPTIONSYesYes
TRACEYesYes
PUTNoYes
DELETENoYes
POSTNoNo
PATCHNoNo

Request Identifier as a Solution

راهکاری که عموما مورد استفاده قرار می‌گیرد، استفاده از یک شناسه‌ی یکتا برای درخواست ارسالی و ارسال آن به سرور از طریق هدر HTTP می باشد. تصویر زیر از کتاب API Design Patterns، روش استفاده و مراحل جلوگیری از پردازش درخواست تکراری با شناسه‌ای همسان را نشان می‌دهد:

در اینجا ابتدا مصرف کننده درخواستی با شناسه «۱» را برای پردازش به سرور ارسال می‌کند. سپس سرور که لیستی از شناسه‌های پردازش شده‌ی قبلی را نگهداری کرده‌است، تشخیص می‌دهد که این درخواست قبلا دریافت شده‌است یا خیر. پس از آن، عملیات درخواستی انجام شده و شناسه‌ی درخواست، به همراه پاسخ ارسالی به کلاینت، در فضایی ذخیره سازی می‌شود. در ادامه اگر همان درخواست مجددا به سمت سرور ارسال شود، بدون پردازش مجدد، پاسخ پردازش شده‌ی قبلی، به کلاینت تحویل داده می شود.

Implementation in .NET

ممکن است پیاده‌سازی‌های مختلفی را از این الگوی طراحی در اینترنت مشاهده کنید که به پیاده سازی یک Middleware بسنده کرده‌اند و صرفا بررسی این مورد که درخواست جاری قبلا دریافت شده‌است یا خیر را جواب می دهند که ناقص است. برای اینکه اطمینان حاصل کنیم درخواست مورد نظر دریافت و پردازش شده‌است، باید در منطق عملیات مورد نظر دست برده و تغییراتی را اعمال کنیم. برای این منظور فرض کنید در بستری هستیم که می توانیم از مزایای خصوصیات ACID دیتابیس رابطه‌ای مانند SQLite استفاده کنیم. ایده به این شکل است که شناسه درخواست دریافتی را در تراکنش مشترک با عملیات اصلی ذخیره کنیم و در صورت بروز هر گونه خطا در اصل عملیات، کل تغییرات برگشت خورده و کلاینت امکان تلاش مجدد با شناسه‌ی مورد نظر را داشته باشد. برای این منظور مدل زیر را در نظر بگیرید:

public class IdempotentId(string id, DateTime time)
{
    public string Id { get; private init; } = id;
    public DateTime Time { get; private init; } = time;
}

هدف از این موجودیت ثبت و نگهداری شناسه‌های درخواست‌های دریافتی می‌باشد. در ادامه واسط IIdempotencyStorage را برای مدیریت نحوه ذخیره سازی و پاکسازی شناسه‌های دریافتی خواهیم داشت:

public interface IIdempotencyStorage
{
    Task<bool> TryPersist(string idempotentId, CancellationToken cancellationToken);
    Task CleanupOutdated(CancellationToken cancellationToken);
    bool IsKnownException(Exception ex);
}

در اینجا متد TryPersist سعی می‌کند با شناسه دریافتی یک رکورد را ثبت کند و اگر تکراری باشد، خروجی false خواهد داشت. متد CleanupOutdated برای پاکسازی شناسه‌هایی که زمان مشخصی (مثلا ۱۲ ساعت) از دریافت آنها گذشته است، استفاده خواهد شد که توسط یک وظیفه‌ی زمان‌بندی شده می تواند اجرا شود؛ به این صورت، امکان استفاده‌ی مجدد از آن شناسه‌ها برای کلاینت‌ها مهیا خواهد شد. پیاده سازی واسط تعریف شده، به شکل زیر خواهد بود:

/// <summary>
/// To prevent from race-condition, this default implementation relies on primary key constraints.
/// </summary>
file sealed class IdempotencyStorage(
    AppDbContext dbContext,
    TimeProvider dateTime,
    ILogger<IdempotencyStorage> logger) : IIdempotencyStorage
{
    private const string ConstraintName = "PK_IdempotentId";

    public Task CleanupOutdated(CancellationToken cancellationToken)
    {
        throw new NotImplementedException(); //TODO: cleanup the outdated ids based on configurable duration
    }

    public bool IsKnownException(Exception ex)
    {
        return ex is UniqueConstraintException e && e.ConstraintName.Contains(ConstraintName);
    }

    // To tackle race-condition issue, the implementation relies on storage capabilities, such as primary constraint for given IdempotentId.
    public async Task<bool> TryPersist(string idempotentId, CancellationToken cancellationToken)
    {
        try
        {
            dbContext.Add(new IdempotentId(idempotentId, dateTime.GetUtcNow().UtcDateTime));
            await dbContext.SaveChangesAsync(cancellationToken);

            return true;
        }
        catch (UniqueConstraintException e) when (e.ConstraintName.Contains(ConstraintName))
        {
            logger.LogInformation(e, "The given idempotentId [{IdempotentId}] already exists in the storage.", idempotentId);
            return false;
        }
    }
}

همانطور که مشخص است در اینجا سعی شده‌است تا با شناسه‌ی دریافتی، یک رکورد جدید ثبت شود که در صورت بروز خطای UniqueConstraint، خروجی با مقدار false را خروجی خواهد داد که می توان از آن نتیجه گرفت که این درخواست قبلا دریافت و پردازش شده‌است (در ادامه نحوه‌ی استفاده از آن را خواهیم دید).

در این پیاده سازی از کتابخانه MediatR استفاده می کنیم؛ در همین راستا برای مدیریت تراکنش ها به صورت زیر می توان TransactionBehavior را پیاده سازی کرد:

internal sealed class TransactionBehavior<TRequest, TResponse>(
    AppDbContext dbContext,
    ILogger<TransactionBehavior<TRequest, TResponse>> logger) :
    IPipelineBehavior<TRequest, TResponse>
    where TRequest : IBaseCommand
    where TResponse : IErrorOr
{
    public async Task<TResponse> Handle(
        TRequest command,
        RequestHandlerDelegate<TResponse> next,
        CancellationToken cancellationToken)
    {
        string commandName = typeof(TRequest).Name;
        await using var transaction = await dbContext.Database.BeginTransactionAsync(IsolationLevel.ReadCommitted, cancellationToken);

        TResponse? result;
        try
        {
            logger.LogInformation("Begin transaction {TransactionId} for handling {CommandName} ({@Command})", transaction.TransactionId, commandName, command);

            result = await next();
            if (result.IsError)
            {
                await transaction.RollbackAsync(cancellationToken);

                logger.LogInformation("Rollback transaction {TransactionId} for handling {CommandName} ({@Command}) due to failure result.", transaction.TransactionId, commandName, command);

                return result;
            }

            await transaction.CommitAsync(cancellationToken);

            logger.LogInformation("Commit transaction {TransactionId} for handling {CommandName} ({@Command})", transaction.TransactionId, commandName, command);
        }
        catch (Exception ex)
        {
            await transaction.RollbackAsync(cancellationToken);

            logger.LogError(ex, "An exception occured within transaction {TransactionId} for handling {CommandName} ({@Command})", transaction.TransactionId, commandName, command);

            throw;
        }

        return result;
    }
}

در اینجا مستقیما AppDbContext تزریق شده و با استفاده از خصوصیت Database آن، کار مدیریت تراکنش انجام شده‌است. همچنین باتوجه به اینکه برای مدیریت خطاها از کتابخانه‌ی ErrorOr استفاده می کنیم و خروجی همه‌ی Command های سیستم، حتما یک وهله از کلاس ErrorOr است که واسط IErrorOr را پیاده سازی کرده‌است، یک محدودیت روی تایپ جنریک اعمال کردیم که این رفتار، فقط برروی IBaseCommand ها اجرا شود. تعریف واسط IBaseCommand به شکل زیر می‌باشد:

 
/// <summary>
/// This is marker interface which is used as a constraint of behaviors.
/// </summary>
public interface IBaseCommand
{
}

public interface ICommand : IBaseCommand, IRequest<ErrorOr<Unit>>
{
}

public interface ICommand<T> : IBaseCommand, IRequest<ErrorOr<T>>
{
}

public interface ICommandHandler<in TCommand> : IRequestHandler<TCommand, ErrorOr<Unit>>
    where TCommand : ICommand
{
    Task<ErrorOr<Unit>> IRequestHandler<TCommand, ErrorOr<Unit>>.Handle(TCommand request, CancellationToken cancellationToken)
    {
        return Handle(request, cancellationToken);
    }

    new Task<ErrorOr<Unit>> Handle(TCommand command, CancellationToken cancellationToken);
}

public interface ICommandHandler<in TCommand, T> : IRequestHandler<TCommand, ErrorOr<T>>
    where TCommand : ICommand<T>
{
    Task<ErrorOr<T>> IRequestHandler<TCommand, ErrorOr<T>>.Handle(TCommand request, CancellationToken cancellationToken)
    {
        return Handle(request, cancellationToken);
    }

    new Task<ErrorOr<T>> Handle(TCommand command, CancellationToken cancellationToken);
}

در ادامه برای پیاده‌سازی IdempotencyBehavior و محدود کردن آن، واسط IIdempotentCommand را به شکل زیر خواهیم داشت:

/// <summary>
/// This is marker interface which is used as a constraint of behaviors.
/// </summary>
public interface IIdempotentCommand
{
    string IdempotentId { get; }
}

public abstract class IdempotentCommand : ICommand, IIdempotentCommand
{
    public string IdempotentId { get; init; } = string.Empty;
}

public abstract class IdempotentCommand<T> : ICommand<T>, IIdempotentCommand
{
    public string IdempotentId { get; init; } = string.Empty;
}

در اینجا یک پراپرتی، برای نگهداری شناسه‌ی درخواست دریافتی با نام IdempotentId در نظر گرفته شده‌است. این پراپرتی باید از طریق مقداری که از هدر درخواست HTTP دریافت می‌کنیم مقداردهی شود. به عنوان مثال برای ثبت کاربر جدید، به شکل زیر باید عمل کرد:

[HttpPost]
public async Task<ActionResult<long>> Register(
     [FromBody] RegisterUserCommand command,
     [FromIdempotencyToken] string idempotentId,
     CancellationToken cancellationToken)
{
     command.IdempotentId = idempotentId;
     var result = await sender.Send(command, cancellationToken);

     return result.ToActionResult();
}

در اینجا از همان Command به عنوان DTO ورودی استفاده شده‌است که وابسته به سطح Backward compatibility مورد نیاز، می توان از DTO مجزایی هم استفاده کرد. سپس از طریق FromIdempotencyToken سفارشی، شناسه‌ی درخواست، دریافت شده و بر روی command مورد نظر، تنظیم شده‌است.

رفتار سفارشی IdempotencyBehavior از ۲ بخش تشکیل شده‌است؛ در قسمت اول سعی می شود، قبل از اجرای هندلر مربوط به command مورد نظر، شناسه‌ی دریافتی را در storage تعبیه شده ثبت کند:

internal sealed class IdempotencyBehavior<TRequest, TResponse>(
    IIdempotencyStorage storage,
    ILogger<IdempotencyBehavior<TRequest, TResponse>> logger) :
    IPipelineBehavior<TRequest, TResponse>
    where TRequest : IIdempotentCommand
    where TResponse : IErrorOr
{
    public async Task<TResponse> Handle(
        TRequest command,
        RequestHandlerDelegate<TResponse> next,
        CancellationToken cancellationToken)
    {
        string commandName = typeof(TRequest).Name;

        if (string.IsNullOrWhiteSpace(command.IdempotentId))
        {
            logger.LogWarning(
                "The given command [{CommandName}] ({@Command}) marked as idempotent but has empty IdempotentId",
                commandName, command);
            return await next();
        }

        if (await storage.TryPersist(command.IdempotentId, cancellationToken) == false)
        {
            return (dynamic)Error.Conflict(
                $"The given command [{commandName}] with idempotent-id [{command.IdempotentId}] has already been received and processed.");
        }

        return await next();
    }
}

در اینجا IIdempotencyStorage تزریق شده و در صورتی که امکان ذخیره سازی وجود نداشته باشد، خطای Confilict که به‌خطای 409 ترجمه خواهد شد، برگشت داده می‌شود. در غیر این صورت ادامه‌ی عملیات اصلی باید اجرا شود. پس از آن اگر به هر دلیلی در زمان پردازش عملیات اصلی،‌ درخواست همزمانی با همان شناسه، توسط سرور دریافت شده و پردازش شود، عملیات جاری با خطای UniqueConstaint برروی PK_IdempotentId در زمان نهایی سازی تراکنش جاری، مواجه خواهد شد. برای این منظور بخش دوم این رفتار به شکل زیر خواهد بود:

internal sealed class IdempotencyExceptionBehavior<TRequest, TResponse>(IIdempotencyStorage storage) :
    IPipelineBehavior<TRequest, TResponse>
    where TRequest : IIdempotentCommand
    where TResponse : IErrorOr
{
    public async Task<TResponse> Handle(
        TRequest command,
        RequestHandlerDelegate<TResponse> next,
        CancellationToken cancellationToken)
    {
        if (string.IsNullOrWhiteSpace(command.IdempotentId)) return await next();

        string commandName = typeof(TRequest).Name;
        try
        {
            return await next();
        }
        catch (Exception ex) when (storage.IsKnownException(ex))
        {
            return (dynamic)Error.Conflict(
                $"The given command [{commandName}] with idempotent-id [{command.IdempotentId}] has already been received and processed.");
        }
    }
}

در اینجا عملیات اصلی در بدنه try اجرا شده و در صورت بروز خطایی مرتبط با Idempotency، خروجی Confilict برگشت داده خواهد شد. باید توجه داشت که نحوه ثبت رفتارهای تعریف شده تا اینجا باید به ترتیب زیر انجام شود:

services.AddMediatR(config =>
{
   config.RegisterServicesFromAssemblyContaining(typeof(DependencyInjection));

   // maintaining the order of below behaviors is crucial.
   config.AddOpenBehavior(typeof(LoggingBehavior<,>));
   config.AddOpenBehavior(typeof(IdempotencyExceptionBehavior<,>));
   config.AddOpenBehavior(typeof(TransactionBehavior<,>));
   config.AddOpenBehavior(typeof(IdempotencyBehavior<,>));
});

به این ترتیب بدنه اصلی هندلرهای موجود در سیستم هیچ تغییری نخواهند داشت و به صورت ضمنی و انتخابی، امکان تعیین command هایی که نیاز است به صورت Idempotent اجرا شوند را خواهیم داشت.

References

https://www.mscharhag.com/p/rest-api-design

https://www.manning.com/books/api-design-patterns

https://codeopinion.com/idempotent-commands/

مطالب
مسیریابی در AngularJs #بخش دوم
در قسمت قبل با نحوه پیاده سازی مسیریابی در AngularJs آشنا شدیم و در این پست میخواهیم نحوه تعریف و ارسال پارامترها به سیستم مسیریاب را فرا بگیریم.
فرض کنید که میخواهیم در لیست سفارشات قسمتی داشته باشیم برای مشاهده‌ی جزئیات هر سفارش. پس در صفحه نمایش جزئیات کالا نیاز به کد محصول برای واکشی آن داریم. در Angular زمانی که داریم مسیر‌ها را تعریف میکنیم این امکان را هم داریم که پارامترهایی را هم برای هر مسیر مشخص کنیم. برای این کار فایل app.js مثال قبل را باز کنید و مسیر ذیل را به آن اضافه کنید :
when('/showOrderDetails/:orderId', {
     templateUrl: 'templates/show_order.html',
     controller: 'ShowOrderController'
});
در بالا ما پارامتری به نام orderId وارد کرده ایم که میتوانیم توسط routeParams$ در کنترلر به آن دست پیدا کنیم :
myFirstRoute .controller('ShowOrderController', function($scope, $routeParams) {
    $scope.order_id = $routeParams.orderId;
});
فراموش نکنید که باید پارامتر routeParams$ را به کنترلر خود تزریق کنید.
محتوای فایل index.html را نیز به صورت زیر تغییر دهید :
<body ng-app="myFirstRoute" style="
 
    <div>
<div>
<div>
<table dir="rtl">
<thead>
  <tr>
<th>#</th><th>˜کد</th><th>نام محصول</th><th></th>
  </tr>
</thead>
<tbody>
  <tr>
<td>1</td><td>1234</td><td>15" Samsung Laptop</td>
<td><a href="#showOrderDetails/1234">جزئیات محصول</a></td>
  </tr>
  <tr>
<td>2</td><td>5412</td><td>2TB Seagate Hard drive</td>
<td><a href="#showOrderDetails/5412">جزئیات محصول</a></td>
  </tr>
  <tr>
<td>3</td><td>9874</td><td>D-link router</td>
<td><a href="#showOrderDetails/9874">جزئیات محصول</a></td>
  </tr>
</tbody>
  </table>
 
<div ng-view></div>
</div>
</div>
    </div>

<script src="js/bootstrap.js"></script>
    <script src="http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.0.7/angular.min.js"></script>
    <script src="app.js"></script>
  
</body>
نکته‌ی مهم در کد بالا قرار دادن کد کالا بعد از مسیر است،  مانند : showOrderDetails/5412 #  
و محتویات فایل templates/show_order.html :
<h2>سفارش شماره #{{order_id}}</h2>
 
محل قرار گیری جزئیات سفارش شماره : <b>#{{order_id}}</b>.
برنامه را اجرا کنید تا نتیجه را ببینید.

بارگزاری View‌های محلی توسط تگ <script> :
در بعضی موارد لزومی ندارد که اطلاعات View را از یک فایل دیگر بخوانید و یا حتی اینقدر View شما کوچک است که تمایل دارید آن را به همراه فایل اصلی index.html حمل کنید به جای اینکه آن را در یک فایل جدا نگهداری کنید.
دایرکتیوی به نام ng-template وجود دارد که این امکان را به ما میدهد تا بتوانیم View template‌های کوچکمان را در داخل فایل اصلی قرار دهیم. با استفاده از تگ <script> به شکل زیر میشود این کار را انجام داد :
<script type="text/ng-template" id="add_order.html">
    <h2> ثبت سفارش </h2>
    {{message}}
</script>
برای درک بهتر مثالی را تهیه میکنیم .
فایل app.js مثال قبل را باز کنید و مسیر‌های زیر را نیز به آن اضافه کنید :
when('/AddNewOrder', {
    templateUrl: 'add_order.html',
    controller: 'AddOrderController'
}).
when('/ShowOrders', {
    templateUrl: 'show_orders.html',
    controller: 'ShowOrdersController'
});
سپس دو کنترلر زیر را نیز به آن اضافه کنید :
myFirstRoute.controller('AddOrderController', function($scope) {
$scope.message = 'صفحه نمایش ثبت سفارش جدید';
});


myFirstRoute.controller('ShowOrdersController', function($scope) {
$scope.message = 'صفحه نمایش لیست سفارشات';
});
فایلی به نام index2.html برای صفحه اصلی برنامه با محتوای زیر تعریف کنید :
<body ng-app="myFirstRoute" style="
 
    <div>
        <div>
        <div>
           <ul>
            <li><a href="#AddNewOrder"> ثبت سفارش جدید </a></li>
            <li><a href="#ShowOrders"> نمایش شفارشات </a></li>
            </ul>
        </div>
        <div>
            <div ng-view></div>
        </div>
        </div>
    </div>
    
    <script type="text/ng-template" id="add_order.html">
 
        <h2> ثبت سفارش </h2>
        {{message}}
 
    </script>
 
    <script type="text/ng-template" id="show_orders.html">
 
        <h2> نمایش سفارشات </h2>
        {{message}}
 
    </script>

<script src="js/bootstrap.js"></script>
    <script src="http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.0.7/angular.min.js"></script>
    <script src="app.js"></script>
  
</body>
همانطور که مشاهده میکنید در کد بالا از 2 تگ اسکریپت برای قرار دادن محتوای View استفاده کرده ایم که خاصیت type آن برابر با text/ng-template و خاصیت id آن نام View template است و دیگر فایل مجزایی برای View‌ها ایجاد نکردیم. Angular به صورت خودکار محتوای داخل تگ‌های Script را به محض فراخوانی آدرس‌های موجود در ویژگی id هر تگ به وسیله‌ی سیستم مسیر یابی، در داخل دایرکتیو ng-view قرار میدهد.
پروژه را اجرا کنید تا نتیجه را مشاهده کنید.

افزودن داده‌های سفارشی به سیستم مسیریابی : 

بیشتر اوقات ممکن است نیاز داشته باشید تا داده‌های خاصی را در مسیر‌های معینی ارسال کنید. برای مثال ممکن است شما بخواهید از یک کنترلر در مسیرهای مختلف استفاده کنید و برای هر مسیر یک داده‌ی خاص را نیز ارسال میکنید. به مثال زیر توجه کنید :
when('/AddNewOrder', {
    templateUrl: 'templates/add_order.html',
    controller: 'CommonController',
    foodata: 'addorder'
}).
when('/ShowOrders', {
    templateUrl: 'templates/show_orders.html',
    controller: 'CommonController',
    foodata: 'showorders'
});
 
sampleApp.controller('CommonController', function($scope, $route) {
    //access the foodata property using $route.current
    var foo = $route.current.foodata;
     
    alert(foo);
     
});
در هر دو مسیر از کنترلر CommonController استفاده کرده ایم با این تفاوت که در مسیر اول یعنی AddNewOrder/ یک خاصیت با نام foodata با مقدار addorder تعریف شده است و در مسیر دوم با مقدار showorder.
ما میتوانیم با تزریق route$ به کنترلرمان، توسط دستور :
$route.current.foodata
مقدار موجود در آن را بخوانیم.
مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core
مدیریت پردازش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core نسبت به ASP.NET MVC 5.x به طور کامل تغییر کرده‌است و اینبار بجای ذکر نوع System.Web.HttpPostedFileBase باید از اینترفیس جدید IFormFile واقع در فضای نام Microsoft.AspNetCore.Http کمک گرفت.


مراحل فعال سازی آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core

مرحله‌ی اول فعال سازی آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core، شامل افزودن ویژگی "enctype="multipart/form-data به یک فرم تعریف شده‌است:
<form method="post"
      asp-action="Index"
      asp-controller="TestFileUpload"
      enctype="multipart/form-data">
    <input type="file" name="files" multiple />
    <input type="submit" value="Upload" />
</form>
در اینجا همچنین ذکر ویژگی multiple در input از نوع file، امکان ارسال چندین فایل با هم را نیز میسر می‌کند.
در سمت سرور، امضای اکشن متد دریافت کننده‌ی این فایل‌ها به صورت ذیل خواهد بود:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> Index(IList<IFormFile> files)
در اینجا نام پارامتر تعریف شده، باید دقیقا مساوی نام input از نوع file باشد. همچنین از آنجائیکه ویژگی multiple را نیز در سمت کلاینت قید کرده‌ایم، این پارامتر سمت سرور از نوع یک لیست، تعریف شده‌است. اگر ویژگی multiple را حذف کنیم می‌توان آن‌را به صورت ساده‌ی IFormFile files نیز تعریف کرد.


یافتن جایگزینی برای Server.MapPath در ASP.NET Core

زمانیکه فایل ارسالی، در سمت سرور دریافت شد، مرحله‌ی بعد، ذخیره سازی آن بر روی سرور است و از آنجائیکه ما دقیقا نمی‌دانیم ریشه‌ی سایت در کدام پوشه‌ی سرور واقع شده‌است، می‌شد از متد Server.MapPath برای یافتن دقیق آن کمک گرفت. با حذف این متد در ASP.NET Core، روش یافتن ریشه‌ی سایت یا همان پوشه‌ی wwwroot در اینجا شامل مراحل ذیل است:
public class TestFileUploadController : Controller
{
    private readonly IHostingEnvironment _environment;
    public TestFileUploadController(IHostingEnvironment environment)
    {
        _environment = environment;
    }
ابتدا اینترفیس توکار IHostingEnvironment را در سازنده‌ی کلاس تزریق می‌کنیم. سرویس HostingEnvironment جزو سرویس‌های از پیش تعریف شده‌ی ASP.NET Core است و نیازی به تنظیمات اضافه‌تری ندارد. همینقدر که ذکر شود، به صورت خودکار توسط ASP.NET Core مقدار دهی و تامین می‌گردد.
پس از آن خاصیت environment.WebRootPath_ به ریشه‌ی پوشه‌ی wwwroot برنامه، بر روی سرور اشاره می‌کند. به این ترتیب می‌توان مسیر دقیقی را جهت ذخیره سازی فایل‌های رسیده، مشخص کرد.


امکان ذخیره سازی async فایل‌ها در ASP.NET Core

عملیات کار با فایل‌ها، عملیاتی است که از مرزهای IO سیستم عبور می‌کند. به همین جهت یکی از بهترین مثال‌های پیاده سازی async، جهت رها سازی تردهای برنامه و بالا بردن میزان پاسخ‌دهی آن با بالا بردن تعداد تردهای آزاد بیشتر است. در ASP.NET Core، نوشتن async محتوای فایل رسیده در یک stream پشتیبانی می‌شود و این stream می‌تواند یک FileStream و یا MemoryStream باشد. در ذیل نحوه‌ی کار async با یک FileStream را مشاهده می‌کنید:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> Index(IList<IFormFile> files)
{
    var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
    if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
    {
        Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
    }
 
    foreach (var file in files)
    {
        if (file == null || file.Length == 0)
        {
            continue;
        }
 
        var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
        using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
        {
            await file.CopyToAsync(fileStream).ConfigureAwait(false);
        }
    }
    return View();
}
در اینجا کدهای کامل متد دریافت فایل‌ها را در سمت سرور مشاهده می‌کنید. ابتدا با استفاده از خاصیت environment.WebRootPath_، به مسیر ریشه‌ی wwwroot دسترسی و سپس پوشه‌ی uploads را در آن جهت ذخیره سازی فایل‌های دریافتی، تعیین کرده‌ایم.
چون برنامه‌های ASP.NET Core قابلیت اجرای بر روی لینوکس را نیز دارند، تا حد امکان باید از Path.Combine جهت جمع زدن اجزای مختلف یک میسر، استفاده کرد. از این جهت که در لینوکس، جداکننده‌ی اجزای مسیرها، / است بجای \ در ویندوز و متد Path.Combine به صورت خودکار این مسایل را لحاظ خواهد کرد.
در آخر با استفاده از متد file.CopyToAsync کار نوشتن غیرهمزمان محتوای فایل دریافتی در یک FileStream انجام می‌شود؛ به همین جهت در امضای متد فوق، <async Task<IActionResult را نیز ملاحظه می‌کنید.


پشتیبانی کامل از Model Binding آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core

در ASP.NET MVC 5.x اگر ویژگی Required را بر روی یک خاصیت از نوع HttpPostedFileBase قرار دهید ... کار نمی‌کند و در سمت کلاینت تاثیری را به همراه نخواهد داشت؛ مگر اینکه تنظیمات سمت کلاینت آن‌را به صورت دستی انجام دهیم. این مشکلات در ASP.NET Core، کاملا برطرف شده‌اند:
public class UserViewModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Please select a file.")]
    [DataType(DataType.Upload)]
    public IFormFile Photo { get; set; }
}
در اینجا یک خاصیت از نوع IFormFile، با دو ویژگی Required و DataType خاص آن در یک ViewModel تعریف شده‌اند. فرم معادل آن در ASP.NET Core به صورت ذیل خواهد بود:
@model UserViewModel
 
<form method="post"
      asp-action="UploadPhoto"
      asp-controller="TestFileUpload"
      enctype="multipart/form-data">
    <div asp-validation-summary="ModelOnly" class="text-danger"></div>
 
    <input asp-for="Photo" />
    <span asp-validation-for="Photo" class="text-danger"></span>
    <input type="submit" value="Upload"/>
</form>
در اینجا ابتدا نوع مدل View تعیین شده‌است و سپس با استفاده از Tag Helpers، صرفا یک input را به خاصیت Photo مدل View جاری متصل کرده‌ایم. همین اتصال سبب فعال سازی مباحث اعتبارسنجی سمت سرور و کاربر نیز می‌شود.
اینبار جهت فعال سازی و استفاده‌ی از قابلیت‌های Model Binding می‌توان از ModelState نیز بهره گرفت:
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> UploadPhoto(UserViewModel userViewModel)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var formFile = userViewModel.Photo;
        if (formFile == null || formFile.Length == 0)
        {
            ModelState.AddModelError("", "Uploaded file is empty or null.");
            return View(viewName: "Index");
        }
 
        var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
        if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
        {
            Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
        }
 
        var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, formFile.FileName);
        using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
        {
            await formFile.CopyToAsync(fileStream).ConfigureAwait(false);
        }
 
        RedirectToAction("Index");
    }
    return View(viewName: "Index");
}
اگر ModelState معتبر باشد، کار ذخیره سازی تک فایل رسیده را انجام می‌دهیم. سایر نکات این متد، با اکشن متد Index که پیشتر بررسی شد، یکی هستند.


بررسی پسوند فایل‌های رسیده‌ی به سرور

ASP.NET Core دارای ویژگی است به نام FileExtensions که ... هیچ ارتباطی به خاصیت‌هایی از نوع IFormFile ندارد:
 [FileExtensions(Extensions = ".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
ویژگی FileExtensions صرفا جهت درج بر روی خواصی از نوع string طراحی شده‌است. بنابراین قرار دادن این ویژگی بر روی خاصیت‌هایی از نوع IFormFile، سبب فعال سازی اعتبارسنجی سمت سرور پسوندهای فایل‌های رسیده، نخواهد شد.
در ادامه جهت بررسی پسوندهای فایل‌های رسیده، می‌توان یک ویژگی اعتبارسنجی سمت سرور جدید را طراحی کرد:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Field | AttributeTargets.Property)]
public class UploadFileExtensionsAttribute : ValidationAttribute
{
    private readonly IList<string> _allowedExtensions;
    public UploadFileExtensionsAttribute(string fileExtensions)
    {
        _allowedExtensions = fileExtensions.Split(new[] { ',' }, StringSplitOptions.RemoveEmptyEntries).ToList();
    }
 
    public override bool IsValid(object value)
    {
        var file = value as IFormFile;
        if (file != null)
        {
            return isValidFile(file);
        }
 
        var files = value as IList<IFormFile>;
        if (files == null)
        {
            return false;
        }
 
        foreach (var postedFile in files)
        {
            if (!isValidFile(postedFile)) return false;
        }
 
        return true;
    }
 
    private bool isValidFile(IFormFile file)
    {
        if (file == null || file.Length == 0)
        {
            return false;
        }
 
        var fileExtension = Path.GetExtension(file.FileName);
        return !string.IsNullOrWhiteSpace(fileExtension) &&
               _allowedExtensions.Any(ext => fileExtension.Equals(ext, StringComparison.OrdinalIgnoreCase));
    }
}
در اینجا با ارث بری از کلاس پایه ValidationAttribute و بازنویسی متد IsValid آن، کار اعتبارسنجی پسوند فایل‌ها و یا فایل رسیده را انجام داده‌ایم. این ویژگی جدید اگر بر روی خاصیتی از نوع IFormFile قرار بگیرد، پارامتر object value متد IsValid آن حاوی اطلاعات فایل و یا فایل‌های رسیده، خواهد بود. بر این اساس می‌توان تصمیم گیری کرد که آیا پسوند این فایل، مجاز است یا خیر.
public class UserViewModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Please select a file.")]
    //`FileExtensions` needs to be applied to a string property. It doesn't work on IFormFile properties, and definitely not on IEnumerable<IFormFile> properties.
    //[FileExtensions(Extensions = ".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
    [UploadFileExtensions(".png,.jpg,.jpeg,.gif", ErrorMessage = "Please upload an image file.")]
    [DataType(DataType.Upload)]
    public IFormFile Photo { get; set; }
}
در اینجا روش استفاده‌ی از این ویژگی اعتبارسنجی جدید را نیز با تکمیل ViewModel کاربر، مشاهده می‌کنید. پس از آن تنها بررسی if (ModelState.IsValid) در یک اکشن متد، نتیجه‌ی دریافتی از اعتبارسنج جدید UploadFileExtensions را در اختیار ما قرار می‌دهد و بر این اساس می‌توان تصمیم‌گیری کرد که آیا باید فایل رسیده را ذخیره کرد یا خیر.
مطالب
اعتبارسنجی در فرم‌های ASP.NET MVC با Remote Validation

بعد از آمدن نسخه‌ی سوم ASP.NET MVC مکانیسمی به نام Remote Validation به آن اضافه شد که کارش اعتبارسنجی از راه دور بود. فرض کنید نیاز است در یک فرم، قبل از اینکه کل فرم به سمت سرور ارسال شود، مقداری بررسی شده و اعتبارسنجی آن انجام گیرد و این اعتبارسنجی چیزی نیست که بتوان سمت کاربر و بدون فرستاده شدن مقداری به سمت سرور صورت گیرد. نمونه بارز این مسئله صفحه عضویت اکثر سایت‌هایی هست که روزانه داریم با آن‌ها کار می‌کنیم. فیلد نام کاربری توسط شما پر شده و بعد از بیرون آمدن از آن فیلد، سریعا مشخص می‌شود که آیا این نام کاربری قابل استفاده برای شما هست یا خیر. به‌صورت معمول برای انجام این کار باید با جاوا اسکریپت، مدیریتی روی فیلد مربوطه انجام دهیم. مثلا با بیرون آمدن فوکوس از روی فیلد، با Ajax نام کاربری وارد شده را به سمت سرور بفرستیم، چک کنیم و بعد از اینکه جواب برگشت بررسی کنیم که الان آیا این نام کاربری قبلا گرفته شده یا نه.
انجام این کار به‌راحتی با مزین‌کردن خصوصیت (Property) مربوطه موجود در مدل برنامه به Attribute یا ویژگی Remote و داشتن یک Action در Controller مربوطه که کارش بررسی وجود یوزرنیم هست امکان پذیر است. ادامه بحث را با مثال همراه می‌کنم.
به عنوان مثال در سیستمی که قرار هست محصولات ما را ثبت کند، باید بیایم و قبل از اینکه محصول جدید به ثبت برسد این عملیات چک‌کردن را انجام دهیم تا کالای تکراری وارد سیستم نشود. شناسه اصلی که برای هر محصول وجود دارد بارکد هست و ما آن را میخواهیم مورد بررسی قرار دهیم.


مدل برنامه

    public class ProductModel
    {
        public int Id { get; set; }

        [Display(Name = "نام کالا")]
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [StringLength(50, ErrorMessage = "طول {0} باید کمتر از {1} کاراکتر باشد.")]
        public string Name { get; set; }

        [Display(Name = "قیمت")]
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [DataType(DataType.Currency)]
        public double Price { get; set; }

        [Display(Name = "بارکد")]
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [StringLength(50, ErrorMessage = "طول {0} باید کمتر از {1} کاراکتر باشد.")]
        [Remote("IsProductExist", "Product", HttpMethod = "POST", ErrorMessage = "این بارکد از قبل در سیستم وجود دارد.")]
        public string Barcode { get; set; }
    }

همونطور که می‌بینید خصوصیت Barcode را مزین کردیم به ویژگی Remote. این ویژگی دارای ورودی‌های خاص خودش هست. وارد کردن نام اکشن و کنترلر مربوطه برای انجام این چک‌کردن از مهم‌ترین قسمت‌های اصلی هست. چیزهایی دیگه‌ای هم هست که می‌توانیم آن‌ها را مقداردهی کنیم. مثل HttpMethod، ErrorMessage و یا AdditionFields. HttpMethod که همان طریقه‌ی ارسال درخواست به سرور هست. ErrorMessage هم همان خطایی هست که در زمان رخ‌داد قرار است نشان داده شود. AdditionFields هم خصوصیتی را مشخص می‌کند که ما می‌خوایم به‌همراه فیلد مربوطه به سمت سرور بفرستیم. مثلا می‌تونیم به‌همراه بارکد، نام کالا را هم برای بررسی‌های مورد نیازمان بفرستیم.


کنترلر برنامه

        [HttpPost]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult IsProductExist(string barcode)
        {
            if (barcode == "123456789") return Json(false); // اگر محصول وجود داشت
            return Json(true);
        }

در اینجا به نمایش قسمتی از کنترلر برنامه می‌پردازیم. اکشنی که مربوط می‌شود به چک‌کردن مقدارهای لازم و در پایان آن یک خروجی Json را برمی‌گردانیم که مقدار true یا false دارد. در حقیقت مقدار را به این صورت برمی‌گردانیم که اگر مقدار ورودی در پایگاه داده وجود دارد، false را برمی‌گرداند و اگر وجود نداشت true. همین‌طور آمدیم از کش شدن درخواست‌هایی که با Ajax آمده با ویژگی OutputCache جلوگیری کردیم.