1) پروژه ریشه که بسته به نامی که در ابتدای کار انتخاب میکنید، تغییر نام خواهد یافت.
برای مثال اگر نام وارد شده در ابتدای کار MyWpfFramework باشد، این پروژه ریشه نیز، MyWpfFramework نام خواهد داشت. از آن صرفا جهت افزودن Viewهای برنامه استفاده میکنیم. کلیه Viewها در پوشه View قرار خواهند گرفت و با توجه به ساختار خاصی که در اینجا انتخاب شده، این Viewها باید از نوع Page انتخاب شوند تا با سیستم راهبری فریم ورک هماهنگ کار کنند.
در داخل پوشه Views، هر بخش از برنامه را میتوان داخل یک زیر پوشه قرار داد. برای مثال قسمت Login سیستم، دارای سه صفحه ورود، نمایش پیام خوش آمد و نمایش صفحه عدم دسترسی است.
متناظر با هر Page اضافه شده، در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure یک ViewModel در صورت نیاز اضافه خواهد شد. قرار داد ما در اینجا ترکیب نام View به علاوه کلمه ViewModel است. برای مثال اگر نام View اضافه شده به پروژه ریشه برنامه، LoginPage است، نام ViewModel متناظر با آن باید LoginPageViewModel باشد تا به صورت خودکار توسط برنامه ردیابی و وهله سازی گردد.
این پروژه از کتابخانه MahApps.Metro استفاده میکند و اگر به فایل MainWindow.xaml.cs آن مراجعه کنید، ارث بری پنجره اصلی برنامه را از کلاس MetroWindow مشاهده خواهید نمود. این فایلها نیازی به تغییر خاصی نداشته و به همین نحو در این قالب قابل استفاده هستند.
و در پوشه Resources آن یک سری قلم و آیکون را میتوانید مشاهده نمائید.
2) پروژه MyWpfFramework.Common
در این پروژه کلاسهایی قرار میگیرند که قابلیت استفاده در انواع و اقسام پروژههای WPF را دارند و الزاما وابسته به پروژه جاری نیستند. یک سری کلاسهای کمکی در این پروژه Common قرار گرفتهاند و قسمتهای مختلف سیستم را تغذیه میکنند؛ مانند خواندن اطلاعات از فایل کانفیگ، هش کردن کلمه عبور، یک سری متد عمومی برای کار با EF، کلاسهای عمومی مورد نیاز در حین استفاده از الگوی MVVM، اعتبارسنجی و امثال آن.
در این پروژه از کلاس PageAuthorizationAttribute آن جهت مشخص سازی وضعیت دسترسی به صفحات تعریف شده در پروژه ریشه استفاده خواهد شد.
نمونهای از آنرا برای مثال با مراجعه به سورس صفحه About.xaml.cs میتوانید مشاهده کنید که در آن AuthorizationType.AllowAnonymous تنظیم شده و به این ترتیب تمام کاربران اعتبارسنجی نشده میتوانند این صفحه را مشاهده کنند.
همچنین در این پروژه کلاس BaseViewModel قرار دارد که جهت مشخص سازی کلیه کلاسهای ViewModel برنامه باید مورد استفاده قرار گیرد. سیستم طراحی شده، به کمک این کلاس پایه است که میتواند به صورت خودکار ViewModelهای متناظر با Viewها را یافته و وهله سازی کند (به همراه تمام وابستگیهای تزریق شده به آنها).
به علاوه کلاس DataErrorInfoBase آن برای یکپارچه سازی اعتبارسنجی با EF طراحی شده است. اگر به کلاس BaseEntity.cs مراجعه کنید که در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار دارد، نحوه استفاده آنرا ملاحظه خواهید نمود. به این ترتیب حجم بالایی از کدهای تکرای، کپسوله شده و قابلیت استفاده مجدد را پیدا میکنند.
قسمتهای دیگر پروژه Common، برای ثبت وقایع برنامه مورد استفاده قرار میگیرند. استفاده از آنها را در فایل App.xaml.cs پروژه ریشه برنامه ملاحظه میکنید و نیاز به تنظیم خاص دیگری در اینجا وجود ندارد.
3) پروژه MyWpfFramework.DataLayer
کار تنظیمات EF در اینجا انجام میشود (و قسمت عمدهای از آن انجام شده است). تنها کاری که در آینده برای استفاده از آن نیاز است انجام شود، مراجعه به کلاس MyWpfFrameworkContext.cs و افزودن DbSetهای لازم است. همچنین اگر نیاز به تعریف نگاشتهای اضافهتری وجود داشت، میتوان از پوشه Mappings آن استفاده کرد.
در این پروژه الگوی واحد کار پیاده سازی شده است و همچنین سعی شده تمام کلاسهای آن دارای کامنتهای کافی جهت توضیح قسمتهای مختلف باشند.
کلاس MyDbContextBase به اندازه کافی غنی سازی شدهاست، تا در وقت شما، در زمینه تنظیم مباحثی مانند اعتبارسنجی و نمایش پیغامهای لازم به کاربر، یک دست سازی ی و ک ورودی در برنامه و بسیاری از نکات ریز دیگر صرفه جویی شود.
در اینجا از خاصیت ContextHasChanges جهت بررسی وضعیت Context جاری و نمایش پیغامی به کاربر در مورد اینکه آیا مایل هستید تغییرات را ذخیره کنید یا خیر استفاده میشود.
در متد auditFields آن یک سری خاصیت کلاس BaseEntity که پایه تمامی کلاسهای Domain model برنامه خواهد بود به صورت خودکار مقدار دهی میشوند. مثلا این رکورد را چه کسی ثبت کرده یا چه کسی ویرایش و در چه زمانی. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا در برنامه نگران تنظیم و مقدار دهی آنها بود.
کلاس MyWpfFrameworkMigrations به حالت AutomaticMigrationsEnabled تنظیم شده است و ... برای یک برنامه دسکتاپ WPF کافی و مطلوب است و ما را از عذاب به روز رسانی دستی ساختار بانک اطلاعاتی برنامه با تغییرات مدلها، رها خواهد ساخت. عموما برنامههای دسکتاپ پس از طراحی، آنچنان تغییرات گستردهای ندارند و انتخاب حالت Automatic در اینجا میتواند کار توزیع آنرا نیز بسیار ساده کند. از این جهت که بانک اطلاعاتی انتخابی از نوع SQL Server CE نیز عمدا این هدف را دنبال میکند: عدم نیاز به نگهداری و وارد شدن به جزئیات نصب یک بانک اطلاعاتی بسیار پیشرفته مانند نگارشهای کامل SQL Server. هرچند زمانیکه با EF کار میکنیم، سوئیچ به بانکهای اطلاعاتی صرفا با تغییر رشته اتصالی فایل app.config برنامه اصلی و مشخص سازی پروایدر مناسب قابل انجام خواهد بود.
در فایل MyWpfFrameworkMigrations، توسط متد addRolesAndAdmin کاربر مدیر سیستم در آغاز کار ساخت بانک اطلاعاتی به صورت خودکار افزوده خواهد شد.
4) پروژه MyWpfFramework.DomainClasses
کلیه کلاسهای متناظر با جداول بانک اطلاعاتی در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار خواهند گرفت. نکته مهمی که در اینجا باید رعایت شود، مزین کردن این کلاسها به کلاس پایه BaseEntity میباشد که نمونهای از آنرا در کلاس User پروژه میتوانید ملاحظه کنید.
BaseEntity چند کار را با هم انجام میدهد:
- اعمال خودکار DataErrorInfoBase جهت یکپارچه سازی سیستم اعتبارسنجی EF با WPF (برای مثال به این ترتیب خطاهای ذکر شده در ویژگیهای خواص کلاسها توسط WPF نیز خوانده خواهند شد)
- اعمال ImplementPropertyChanged به کلاسهای دومین برنامه. به این ترتیب برنامه کمکی Fody که کار Aspect oriented programming را انجام میدهد، اسمبلی برنامه را ویرایش کرده و متدها و تغییرات لازم جهت پیاده سازی INotifyPropertyChanged را اضافه میکند. به این ترتیب به کلاسهای دومین بسیار تمیزی خواهیم رسید با حداقل نیاز به تغییرات و نگهداری ثانویه.
- فراهم آوردن فیلدهای مورد نیاز جهت بازرسی سیستم؛ مانند اینکه چه کسی یک رکورد را ثبت کرده یا ویرایش و در چه زمانی
نقشهای سیستم در کلاس SystemRole تعریف میشوند. به ازای هر نقش جدیدی که نیاز بود، تنها کافی است یک خاصیت bool را در اینجا اضافه کنید. سپس نام این خاصیت در ویژگی PageAuthorizationAttribute به صورت خودکار قابل استفاده خواهد بود. برای مثال به پروژه ریشه مراجعه و به فایل AddNewUser.xaml.cs دقت کنید؛ چنین تعریفی را در بالای کلاس مرتبط مشاهده خواهید کرد:
[PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
/// <summary> /// وضعیت اعتبار سنجی صفحه را مشخص میکند /// </summary> public enum AuthorizationType { /// <summary> /// همه میتوانند بدون اعتبار سنجی، دسترسی به این صفحات داشته باشند /// </summary> AllowAnonymous, /// <summary> /// کاربران وارد شده به سیستم بدون محدودیت به این صفحات دسترسی خواهند داشت /// </summary> FreeForAuthenticatedUsers, /// <summary> /// بر اساس نام نقشهایی که مشخص میشوند تصمیم گیری خواهد شد /// </summary> ApplyRequiredRoles }
5) پروژه MyWpfFramework.Models
در پروژه MyWpfFramework.Models کلیه Modelهای مورد استفاده در UI که الزاما قرار نیست در بانک اطلاعاتی قرارگیرند، تعریف خواهند شد. برای نمونه مدل صفحه لاگین در آن قرار دارد و ذکر دو نکته در آن حائز اهمیت است:
[ImplementPropertyChanged] // AOP public class LoginPageModel : DataErrorInfoBase
- کلاس پایه DataErrorInfoBase سبب میشود تا مثلا در اینجا اگر از ویژگی Required استفاده کردید، اطلاعات آن توسط برنامه خوانده شود و با WPF یکپارچه گردد.
6) پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj
در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj تعاریف ViewModelهای برنامه اضافه خواهند شد.
این پروژه دارای یک سری کلاس پایه است که تنظیمات IoC برنامه را انجام میدهد. برای مثال FrameFactory.cs آن یک کنترل Frame جدید را ایجاد کرده است که کار تزریق وابستگیها را به صورت خودکار انجام خواهد داد. فایل IocConfig آن جایی است که کار سیم کشی کلاسهای لایه سرویس و اینترفیسهای متناظر با آنها انجام میشود. البته پیش فرضهای آن را اگر رعایت کنید، نیازی به تغییری در آن نخواهید داشت. برای مثال در آن scan.TheCallingAssembly قید شده است. در این حالت اگر نام کلاس لایه سرویس شما Test و نام اینترفیس متناظر با آن ITest باشد، به صورت خودکار به هم متصل خواهند شد.
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در پوشه ViewModels آن، به ازای هر View یک ViewModel خواهیم داشت که نام آن مطابق قرار داد، نام View مدنظر به همراه کلمه ViewModel باید درنظر گرفته شود تا توسط برنامه شناخته شده و مورد استفاده قرار گیرد. همچنین هر ViewModel نیز باید دارای کلاس پایه BaseViewModel باشد تا توسط IoC Container برنامه جهت تزریق وابستگیهای خودکار در سازندههای کلاسها شناسایی شده و وهله سازی گردد.
7) پروژه MyWpfFramework.ServiceLayer
کلیه کلاسهای لایه سرویس که منطق تجاری برنامه را پیاده سازی میکنند (خصوصا توسط EF) در این لایه قرار خواهند گرفت. در اینجا دو نمونه سرویس کاربران و سرویس عمومی AppContextService را ملاحظه میکنید.
سرویس AppContextService قلب سیستم اعتبارسنجی سیستم است و در IocConfig برنامه به صورت سینگلتون تعریف شده است. چون در برنامههای دسکتاپ در هر لحظه فقط یک نفر وارد سیستم میشود و نیاز است تا پایان طول عمر برنامه، اطلاعات لاگین و نقشهای او را در حافظه نگه داری کرد.
8) پروژه MyWpfFramework.Tests
یک پروژه خالی Class library هم در اینجا جهت تعریف آزمونهای واحد سیستم درنظر گرفته شده است.
تست واحد ابزاری است برای مشاهده چگونگی عملکرد یک متد که توسط خود برنامه نویس نوشته میشود. به این صورت که پارامترهای ورودی، برای یک متد ساخته شده و آن متد فراخوانی و خروجی متد بسته به حالت مطلوب بررسی میشود. چنانچه خروجی مورد نظر مطلوب باشد تست واحد با موفقیت انجام میشود.
اهمیت انجام تست واحد چیست؟
درستی یک متد، مهمترین مسئله برای بررسی است و بارها مشاهده شده، استثناهایی رخ میدهند که توان تولید را به دلیل فرسایش تکراری رخداد میکاهند. نوشتن تست واحد منجر به این میشود چناچه بعدها تغییری در بیزنس متد ایجاد شود و ورودی و خروجیها تغییر نکند، صحت این تغییر بیزنس، توسط تست بررسی مشود؛ حتی میتوان این تستها را در build پروژه قرار داد و در ابتدای اجرای یک Solution تمامی تستها اجرا و درستی بخش به بخش اعضا چک شوند.
شروع تست واحد:
یک پروژهی ساده را داریم برای تعریف حسابهای بانکی شامل نام مشتری، مبلغ سپرده، وضعیت و 3 متد واریز به حساب و برداشت از حساب و تغییر وضعیت حساب که به صورت زیر است:
/// <summary> /// حساب بانکی /// </summary> public class Account { /// <summary> /// مشتری /// </summary> public string Customer { get; set; } /// <summary> /// موجودی حساب /// </summary> public float Balance { get; set; } /// <summary> /// وضعیت /// </summary> public bool Active { get; set; } public Account(string customer, float balance) { Customer = customer; Balance = balance; Active = true; } /// <summary> /// افزایش موجودی / واریز به حساب /// </summary> /// <param name="amount">مبلغ واریز</param> public void Credit(float amount) { if (!Active) throw new Exception("این حساب مسدود است."); if (amount < 0) throw new ArgumentOutOfRangeException("amount"); Balance += amount; } /// <summary> /// کاهش موجودی / برداشت از حساب /// </summary> /// <param name="amount">مبلغ برداشت</param> public void Debit(float amount) { if (!Active) throw new Exception("این حساب مسدود است."); if (amount < 0) throw new ArgumentOutOfRangeException("amount"); if (Balance < amount) throw new ArgumentOutOfRangeException("amount"); Balance -= amount; } /// <summary> /// انسداد / رفع انسداد /// </summary> public void ChangeStateAccount() { Active = !Active; } }
class Program { static void Main(string[] args) { var account = new Account("Ali",1000); account.Credit(4000); account.Debit(2000); Console.WriteLine("Current balance is ${0}", account.Balance); Console.ReadKey(); } }
در این پروژه ابتدا Reference ایی از پروژهای که مورد تست هست میگیریم. سپس در کلاس تست مربوطه شروع به نوشتن متدی برای انواع تست متدهای پروژه اصلی میکنیم.
توجه داشته باشید که Data Annotationهای بالای کلاس تست و متدهای تست، در تعیین نوع نگاه کامپایلر به این بلوکها موثر است و باید این مسئله به درستی رعایت شود. همچنین در صورت نیاز میتوان از کلاس StartUp برای شروع تست استفاده کرد که عمدتا برای تعریف آن از نام ClassInit استفاده میشود و در بالای آن از [ClassInitialize] استفاده میشود.
در Library تست واحد میتوان به دو صورت چگونگی صحت عملکرد یک تست را بررسی کرد: با استفاده از Assert و با استفاده از ExpectedException، که در زیر به هر دو صورت آن میپردازیم.
[TestClass] public class UnitTest { /// <summary> /// تعریف حساب جدید و بررسی تمامی فرآیندهای معمول روی حساب /// </summary> [TestMethod] public void Create_New_Account_And_Check_The_Process() { //Arrange var account = new Account("Hassan", 4000); var account2 = new Account("Ali", 10000); //Act account.Credit(5000); account2.Debit(3000); account.ChangeStateAccount(); account2.Active = false; account2.ChangeStateAccount(); //Assert Assert.AreEqual(account.Balance,9000); Assert.AreEqual(account2.Balance,7000); Assert.IsTrue(account2.Active); Assert.AreEqual(account.Active,false); }
برای بررسی خطاهای تعیین شده هنگام نوشتن یک متد نیز میتوان به صورت زیر عمل کرد:
/// <summary> /// زمانی که کاربر بخواهد به یک حساب مسدود واریز کند باید جلوی آن گرفته شود. /// </summary> [TestMethod] [ExpectedException(typeof (Exception))] public void When_Deactive_Account_Wants_To_add_Credit_Should_Throw_Exception() { //Arrange var account = new Account("Hassan", 4000) {Active = false}; //Act account.Credit(4000); //Assert //Assert is handled with ExpectedException } [TestMethod] [ExpectedException(typeof (ArgumentOutOfRangeException))] public void When_Customer_Wants_To_Debit_More_Than_Balance_Should_Throw_ArgumentOutOfRangeException() { //Arrange var account = new Account("Hassan", 4000); //Act account.Debit(5000); //Assert //Assert is handled with ArgumentOutOfRangeException }
استفاده از Library Moq در تست واحد
ابتدا باید به این توضیح بپردازیم که این کتابخانه چه کاری میکند و چه امکانی را برای انجام تست واحد فراهم میکند.
در پروژههای بزرگ و زمانی که ارتباطات بین لایهای زیادی موجود است و اصول SOLID رعایت میشود، شما در یک لایه برای ارایه فعالیتها و خدمات متدهایتان با Interfaceهای لایههای دیگر در ارتباط هستید و برای نوشتن تست واحد متدهایتان، مشکلی بزرگ دارید که نمیتوانید به این لایهها دسترسی داشته باشید و ماهیت تست واحد را زیر سوال میبرید. Library Moq این امکان را به شما میدهد که از این Interfaceها یک تصویر مجازی بسازید و همانند Snap Shot با آن کار کنید؛ بدون اینکه در لایههای دیگر بروید و ماهیت تست واحد را زیر سوال ببرید.
برای استفاده از متدهایی که در این Interfaceها موجود است شما باید یک شیء از نوع Mock<> از آنها بسازید و سپس با استفاده از متد Setup به صورت مجازی متد مورد نظر را فراخوانی کنید و مقدار بازگشتی مورد انتظار را با Return معرفی کنید، سپس از آن استفاده کنید.
همچنین برای دسترسی به خود شیء از Property ایی با نام Objet از موجودیت mock شده استفاده میکنیم.
برای شناسایی بهتر اینکه از چه اینترفیس هایی باید Mock<> بسازید، میتوانید به متد سازنده کلاسی که معرف لایه ایست که برای آن تست واحد مینویسید، مراجعه کنید.
نحوه اجرای یک تست واحد با استفاده از Moq با توجه به توضیحات بالا به صورت زیر است:
پروژه مورد بررسی لایه Service برای تعریف واحدهای سازمانی است که با الگوریتم DDD و CQRS پیاده سازی شده است.
ابتدا به Constructor خود لایه سرویس نگاه میکنیم تا بتوانید شناسایی کنید از چه Interface هایی باید Mock<> کنیم.
public class OrganizationalService : ICommandHandler<CreateUnitTypeCommand>, ICommandHandler<DeleteUnitTypeCommand>, { private readonly IUnitOfWork _unitOfWork; private readonly IUnitTypeRepository _unitTypeRepository; private readonly IOrganizationUnitRepository _organizationUnitRepository; private readonly IOrganizationUnitDomainService _organizationUnitDomainService; public OrganizationalService(IUnitOfWork unitOfWork, IUnitTypeRepository unitTypeRepository, IOrganizationUnitRepository organizationUnitRepository, IOrganizationUnitDomainService organizationUnitDomainService) { _unitOfWork = unitOfWork; _unitTypeRepository = unitTypeRepository; _organizationUnitRepository = organizationUnitRepository; _organizationUnitDomainService = organizationUnitDomainService; }
[TestClass] public class OrganizationServiceTest { private static OrganizationalService _organizationalService; private static Mock<IUnitTypeRepository> _mockUnitTypeRepository; private static Mock<IUnitOfWork> _mockUnitOfWork; private static Mock<IOrganizationUnitRepository> _mockOrganizationUnitRepository; private static Mock<IOrganizationUnitDomainService> _mockOrganizationUnitDomainService; [ClassInitialize] public static void ClassInit(TestContext context) { TestBootstrapper.ConfigureDependencies(); _mockUnitOfWork = new Mock<IUnitOfWork>(); _mockUnitTypeRepository = new Mock<IUnitTypeRepository>(); _mockOrganizationUnitRepository = new Mock<IOrganizationUnitRepository>(); _mockOrganizationUnitDomainService=new Mock<IOrganizationUnitDomainService>(); _organizationalService = new OrganizationalService(_mockUnitOfWork.Object, _mockUnitTypeRepository.Object, _mockOrganizationUnitRepository.Object,_mockOrganizationUnitDomainService.Object); }
خود متد اصلی به صورت زیر است:
/// <summary> /// یک نوع واحد سازمانی را حذف مینماید /// </summary> /// <param name="command"></param> public void Handle(DeleteUnitTypeCommand command) { var unitType = _unitTypeRepository.FindBy(command.UnitTypeId); if (unitType == null) throw new DeleteEntityNotFoundException(); ICanDeleteUnitTypeSpecification canDeleteUnitType = new CanDeleteUnitTypeSpecification(_organizationUnitRepository); if (canDeleteUnitType.IsSatisfiedBy(unitType)) throw new UnitTypeIsUnderUsingException(unitType.Title); _unitTypeRepository.Remove(unitType); }
/// <summary> /// کامند حذف نوع واحد سازمانی باید به درستی حذف کند. /// </summary> [TestMethod] public void DeleteUnitTypeCommand_Should_Delete_UnitType() { //Arrange var unitTypeId=new Guid(); var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand { UnitTypeId = unitTypeId }; var unitType = new UnitType("خوشه"); var org = new List<OrganizationUnit>(); _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(deleteUnitTypeCommand.UnitTypeId)).Returns(unitType); _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType)); _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org); try { //Act _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand); } catch (Exception ex) { //Assert Assert.Fail(ex.Message); } }
برای اعمالی که در Handle انجام میشود و متدهایی که از Interfaceها صدا زده میشوند Setup میکنیم و آنهایی را که Return دارند به object هایی که مورد انتظار خودمان هست نسبت میدهیم.
در Setup اول میگوییم که آن Guid مربوط به "خوشه" است. در Setup بعدی برای عمل Remove کدی مینویسیم و چون عمل حذف Return ندارد میتواند، این خط به کل حذف شود! به طور کلی Setup هایی که Return ندارند میتوانند حذف شوند.
در Setup بعدی از Interface دیگر متد FindBy که قرار است چک کند این نوع واحد سازمانی برای تعریف واحد سازمانی استفاده شده است، در Return به آن یک لیست خالی اختصاص میدهیم تا نشان دهیم لیست خالی برگشته است.
عملیات Act را وارد Try میکنیم تا اگر به هر دلیل انجام نشد، Assert ما باشد.
دو حالت رخداد استثناء که در متد اصلی تست شده است در دو متد تست به طور جداگانه تست گردیده است:
/// <summary> /// کامند حذف یک نوع واحد سازمانی باید پیش از حذف بررسی کند که این شناسه داده شده برای حذف موجود باشد. /// </summary> [TestMethod] [ExpectedException(typeof(DeleteEntityNotFoundException))] public void DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitTypeId_NotExist() { //Arrange var unitTypeId = new Guid(); var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand(); var unitType = new UnitType("خوشه"); var org = new List<OrganizationUnit>(); _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(unitTypeId)).Returns(unitType); _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType)); _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org); //Act _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand); } /// <summary> /// کامند حذف یک نوع واحد سازمانی نباید اجرا شود وقتی که نوع واحد برای تعریف واحدهای سازمان استفاده شده است. /// </summary> [TestMethod] [ExpectedException(typeof(UnitTypeIsUnderUsingException))] public void DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitType_Exist_but_UsedForDefineOrganizationUnit() { //Arrange var unitTypeId = new Guid(); var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand { UnitTypeId = unitTypeId }; var unitType = new UnitType("خوشه"); var org = new List<OrganizationUnit>() { new OrganizationUnit("مدیریت یک", unitType, null), new OrganizationUnit("مدیریت دو", unitType, null) }; _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(deleteUnitTypeCommand.UnitTypeId)).Returns(unitType); _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType)); _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org); //Act _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand); }
در متد DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitType_Exist_but_UsedForDefineOrganizationUnit بررسی میشود که از این نوع واحد سازمانی برای تعریف واحد سازمانی استفاده شده است یا نه و صحت این مورد با الگوی Specification صورت گرفته است. استثنای مطلوب ما Assert و شرط درستی این متد تست، میباشد.
ساخت (Build) برنامههای Angular
Angular CLI کار ساخت و کامپایل برنامه را به صورت خودکار انجام داده و خروجی را در مسیری مشخص درج میکند. در اینجا میتوان گزینههایی را بر اساس نوع کامپایل مدنظر مانند کامپایل برای حالت توسعه و یا کامپایل برای حالت توزیع نهایی، انتخاب کرد. همچنین مباحث bundling و یکی کردن تعداد بالای ماژولهای برنامه در آن لحاظ میشوند تا برنامه در حالت توزیع نهایی، سبب 100ها رفت و برگشت به سرور برای دریافت ماژولهای مختلف آن نشود. به علاوه مباحث uglification (به نوعی obfuscation کدهای جاوا اسکریپتی نهایی) و tree-shaking (حذف کدهایی که در برنامه استفاده نشدهاند؛ یا کدهای مرده) نیز پیاده سازی میشوند. با انجام tree-shaking، نه تنها اندازهی توزیع نهایی به کاربر کاهش پیدا میکند، بلکه مرورگر نیز حجم کمتری از کدهای جاوااسکریپتی را باید تفسیر کند.
برای شروع میتوان از دستور ذیل برای مشاهدهی تمام گزینههای مهیای ساخت برنامه استفاده کرد:
> ng build --help
"apps": [ { "outDir": "dist",
فایل | توضیح |
inline.bundle.js | WebPack runtime از آن برای بارگذاری ماژولهای برنامه و چسباندن قسمتهای مختلف به یکدیگر استفاده میشود. |
main.bundle.js | شامل تمام کدهای ما است. |
polyfills.bundle.js | Polyfills - جهت پشتیبانی از مرورگرهای مختلف. |
styles.bundle.js | شامل بسته بندی تمام شیوه نامههای برنامه است |
vendor.bundle.js | کدهای کتابخانههای ثالث مورد استفاده و همچنین خود Angular، در اینجا بسته بندی میشوند. |
روشی برای بررسی محتوای bundleهای تولید شده
تولید bundleها در جهت کاهش رفت و برگشتهای به سرور و بالا بردن کارآیی برنامه ضروری هستند؛ اما دقیقا این بسته بندیها شامل چه اطلاعاتی میشوند؟ این اطلاعات را میتوان از فایلهای source map تولیدی استخراج کرد و برای این منظور میتوان از برنامهی source-map-explorer استفاده کرد.
روش نصب عمومی آن:
> npm install -g source-map-explorer
> source-map-explorer dist/main.bundle.js
یک مثال: ساخت برنامهی مثال قسمت چهارم - تنظیمات مسیریابی در حالت dev
در ادامه، کار Build همان مثالی را که در قسمت قبل توضیح داده شد، بررسی میکنیم. برای این منظور از طریق خط فرمان به ریشهی پوشهی اصلی پروژه وارد شده و دستور ng build را صادر کنید. یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:
D:\Prog\angular-routing>ng build Hash: 123cae8bd8e571f44c31 Time: 33862ms chunk {0} polyfills.bundle.js, polyfills.bundle.js.map (polyfills) 158 kB {4} [initial] [rendered] chunk {1} main.bundle.js, main.bundle.js.map (main) 14.7 kB {3} [initial] [rendered] chunk {2} styles.bundle.js, styles.bundle.js.map (styles) 9.77 kB {4} [initial] [rendered] chunk {3} vendor.bundle.js, vendor.bundle.js.map (vendor) 2.34 MB [initial] [rendered] chunk {4} inline.bundle.js, inline.bundle.js.map (inline) 0 bytes [entry] [rendered]
<!doctype html> <html> <head> <meta charset="utf-8"> <title>AngularRouting</title> <base href="/"> <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1"> <link rel="icon" type="image/x-icon" href="favicon.ico"> </head> <body> <app-root>Loading...</app-root> <script type="text/javascript" src="inline.bundle.js"> </script><script type="text/javascript" src="polyfills.bundle.js"> </script><script type="text/javascript" src="styles.bundle.js"> </script><script type="text/javascript" src="vendor.bundle.js"> </script><script type="text/javascript" src="main.bundle.js"></script> </body> </html>
یک نکته: زمانیکه دستور ng serve -o صادر میشود، در پشت صحنه دقیقا همین دستور ng build صادر شده و اطلاعات را درون حافظه تشکیل میدهد. اما اگر کار ng build را دستی انجام دهیم، اینبار ng serve -o اطلاعات را از پوشهی dist دریافت میکند. بنابراین در حین کار با ng serve -o نیازی به build دستی پروژه نیست.
سؤال: چرا حجم فایل endor.bundle.js اینقدر بالا است و شامل چه اجزایی میشود؟
نکتهای که در اینجا وجود دارد، حجم بالای فایل vendor.bundle.js آن است که 2.34 MB میباشد:
چون دستور ng build بدون پارامتری ذکر شدهاست، برنامه را برای حالت توسعه Build میکند و به همین جهت هیچگونه بهینه سازی در این مرحله صورت نخواهد گرفت. برای بررسی محتوای این فایل میتوان دستور ذیل را در ریشهی اصلی پروژه صادر کرد:
> source-map-explorer dist/vendor.bundle.js
همانطور که مشاهده میکنید، در حالت بهینه سازی نشده و Build برای توسعه، کامپایلر Angular حدود 41 درصد حجم فایل vendor.bundle.js را تشکیل میدهد. به علاوه ماژولها و قسمتهایی را ملاحظه میکنید که اساسا برنامهی فعلی مثال ما از آنها استفاده نمیکند؛ مانند http، فرمها و غیره.
سفارشی سازی Build برای محیطهای مختلف
اگر به پروژهی تولید شدهی توسط Angular CLI دقت کنید، حاوی پوشهای است به نام src\environments
هدف از فایلهای environment برای نمونه تغییر آدرس توزیع برنامه در حالت توسعه و ارائه نهایی است.
همچنین در اینجا میتوان نحوهی بهینه سازی فایلهای تولیدی را توسط Build Targets مشخص کرد و اینکار توسط ذکر پرچم prod-- (مخفف production) صورت میگیرد.
در ادامه، تفاوتهای دستورهای ng build و ng build --prod را ملاحظه میکنید:
- با اجرای ng build، از فایل environment.ts استفاده میشود؛ برخلاف حالت اجرای ng build --prod که از فایل environment.prod.ts استفاده میکند.
- Cache-busting در حالت ارائهی نهایی، به تمام اجزای پروژه اعمال میشود؛ اما در حالت توسعه فقط برای تصاویر قید شدهی در فایلهای css.
- فایلهای source map فقط برای حالت توسعه تولید میشوند.
- در حالت توسعه، cssها داخل فایلهای js تولیدی قرار میگیرند؛ اما در حالت ارائهی نهایی به صورت فایلهای css بسته بندی میشوند.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائهی نهایی، کار uglification انجام نمیشود.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائهی نهایی، کار tree-shaking یا حذف کدهای مرده و بدون ارجاع، انجام نمیشود.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائهی نهایی، کار AOT انجام نمیشود. در اینجا AOT به معنای Ahead of time compilation است.
- در هر دو حالت توسعه و ارائهی نهایی کار bundling و دسته بندی فایلها انجام خواهد شد.
به همین جهت است که ng build سریع است؛ اما حجم بالاتری را هم تولید میکند. چون بسیاری از بهینه سازیهای حالت ارائهی نهایی را به همراه ندارد.
دستورات build برای حالت توسعه و ارائهی نهایی
برای حالت توسعه، هر 4 دستور ذیل یک مفهوم را دارند و به همین جهت مورد ng build متداولتر است:
>ng build --target=development --environment=dev >ng build --dev -e=dev >ng build --dev >ng build
برای حالت ارائهی نهایی، هر 3 دستور ذیل یک مفهوم را دارند و به همین جهت مورد ng build --prod متداولتر است:
>ng build --target=production --environment=prod >ng build --prod -e=prod >ng build --prod
همچنین هر کدام از این دستورات را توسط پرچمهای ذیل نیز میتوان سفارشی سازی کرد:
پرچم | مخفف | توضیح |
sourcemap-- | sm- | تولید سورسمپ |
aot-- | Ahead of Time compilation | |
watch-- | w- | تحت نظر قرار دادن فایلها و ساخت مجدد |
environment-- | e- | محیط ساخت |
target-- | t- | نوع ساخت |
dev-- | مخفف نوع ساخت جهت توسعه | |
prod-- | مخفف نوع ساخت جهت ارائه نهایی |
برای مثال در حالت prod، سورسمپها تولید نخواهند شد. اگر علاقمندید تا این فایلها نیز تولید شوند، پرچم souremap را نیز ذکر کنید.
و یا اگر برای حالت dev میخواهید AOT را فعالسازی کنید، پرچم aot-- را در آنجا قید کنید.
یک مثال: ساخت برنامهی مثال قسمت چهارم - تنظیمات مسیریابی در حالت prod
تا اینجا خروجی حالت dev ساخت برنامهی قسمت چهارم را بررسی کردیم. در ادامه دستور ng build --prod را در ریشهی پروژه صادر میکنیم:
D:\Prog\angular-routing>ng build --prod Hash: f5bd7fd555a85af8a86f Time: 39932ms chunk {0} polyfills.18173234f9641113b9fe.bundle.js (polyfills) 158 kB {4} [initial] [rendered] chunk {1} main.c6958def7c5f51c45261.bundle.js (main) 50.3 kB {3} [initial] [rendered] chunk {2} styles.d41d8cd98f00b204e980.bundle.css (styles) 69 bytes {4} [initial] [rendered] chunk {3} vendor.b426ba6883193375121e.bundle.js (vendor) 1.37 MB [initial] [rendered] chunk {4} inline.8cec210370dd3af5f1a0.bundle.js (inline) 0 bytes [entry] [rendered]
همانطور که ملاحظه میکنید، اینبار نه تنها حجم فایلها به میزان قابل ملاحظهای کاهش پیدا کردهاند، بلکه این نامها به همراه یک سری hash هم هستند که کار cache-busting (منقضی کردن کش مرورگر، با ارائهی نگارشی جدید) را انجام میدهند.
در ادامه اگر بخواهیم مجددا برنامهی source-map-explorer را جهت بررسی محتوای فایلهای js اجرا کنیم، به خطای عدم وجود sourcemapها خواهیم رسید (چون در حالت prod، به صورت پیش فرض غیرفعال هستند). به همینجهت برای این مقصود خاص نیاز است از پرچم فعالسازی موقت آن استفاده کرد:
> ng build --prod --sourcemap > source-map-explorer dist/vendor.b426ba6883193375121e.bundle.js
همانطور که در تصویر نیز مشخص است، اینبار کامپایلر Angular به همراه تمام ماژولهایی که در برنامه ارجاعی به آنها وجود نداشتهاست، حذف شدهاند و کل حجم بستهی Angular به 366 KB کاهش یافتهاست.
بررسی دستور ng serve
تا اینجا برای اجرای برنامه در حالت dev از دستور ng serve -o استفاده کردهایم. کار ارائهی برنامه توسط این دستور، از محتوای کامپایل شدهی درون حافظه با مدیریت webpack انجام میشود. به همین جهت بسیار سریع بوده و قابلیت live reload را ارائه میدهد (نمایش آنی تغییرات در مرورگر، با تغییر فایلها).
همانند تمام دستورات دیگر، اطلاعات بیشتری را در مورد این دستور، از طریق راهنمای آن میتوان به دست آورد:
> ng serve --help
که شامل این موارد هستند (علاوه بر تمام مواردی را که در حالت ng build میتوان مشخص کرد؛ مثلا ng serve --prod -o):
پرچم | مخفف | توضیح |
open-- | o- | بازکردن خودکار مرورگر پیش فرض. حالت پیش فرض آن گشودن مرورگر توسط خودتان است و سپس مراجعهی دستی به آدرس برنامه. |
port-- | p- | تغییر پورت پیش فرض مانند ng server -p 8626 |
live-reload-- | lr- |
فعال است مگر اینکه آنرا با false مقدار دهی کنید. |
ssl-- | ارائه به صورت HTTPS | |
proxy-config-- | pc- | Proxy configuration file |
استخراج فایل تنظیمات webpack از Angular CLI
Angular CLI برای مدیریت build، در پشت صحنه از webpack استفاده میکند. فایل تنظیمات آن نیز جزئی از فایلهای توکار این ابزار است و قرار نیست به صورت پیش فرض و مستقیم توسط پروژهی جاری ویرایش شود. به همین جهت آنرا در ساختار پروژهی تولید شده، مشاهده نمیکنید.
اگر علاقمند به سفارشی سازی بیشتر این تنظیمات پیش فرض باشید، ابتدا باید آنرا اصطلاحا eject کنید و سپس میتوان آنرا ویرایش کرد:
> ng eject Ejection was successful. To run your builds, you now need to do the following commands: - "npm run build" to build. - "npm run test" to run unit tests. - "npm start" to serve the app using webpack-dev-server. - "npm run e2e" to run protractor. Running the equivalent CLI commands will result in an error. ============================================ Some packages were added. Please run "npm install".
در این حالت است که فایل webpack.config.js به ریشهی پروژه جهت سفارشی سازی شما اضافه خواهد شد. همچنین فایلهای .angular-cli.json، package.json نیز جهت درج این تغییرات ویرایش میشوند.
و اگر در این لحظه پشیمان شدهاید (!) فقط کافی است تا این مرحلهی جدید commit شدهی به مخزن کد را لغو کنید و باز هم به همان Angular CLI قبلی میرسید.
استفاده از pjax بجای ajax در ASP.NET MVC
- کار pjax فقط ارائه محتوای صفحات است. اگر فعال هم نباشد، برنامه بدون مشکل کار میکند و صفحات آن نمایش داده خواهند شد.
ایجاد ویژگیهای اعتبارسنجی سفارشی در ASP.NET Core 3.1 به همراه اعتبارسنجی سمت کلاینت آنها
public class NationalCodeClientValidator : ClientValidatorBase { #region Fields private NationalCodeValidator NationalCodeValidator => (NationalCodeValidator)Validator; #endregion Fields #region Methods #region Constructors public NationalCodeClientValidator(PropertyRule rule, IPropertyValidator validator) : base(rule, validator) { } #endregion Constructors #region Override public override void AddValidation(ClientModelValidationContext context) { MergeAttribute(context.Attributes, "data-val", "true"); MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-nationalcode", GetErrorMessage()); } #endregion Override #region Utility private string GetErrorMessage() { var formatter = ValidatorOptions.MessageFormatterFactory().AppendPropertyName(Rule.GetDisplayName()); string messageTemplate; try { messageTemplate = Validator.Options.ErrorMessageSource.GetString(null); } catch (FluentValidationMessageFormatException) { messageTemplate = ValidatorOptions.LanguageManager.GetStringForValidator<NotEmptyValidator>(); } var message = formatter.BuildMessage(messageTemplate); return message; } #endregion Utility #endregion Methods }
سپس کلاسی دیگر تعریف کرده و از PropertyValidator ارث بری میکنید:
public class NationalCodeValidator : PropertyValidator { #region Methods #region Constructors public NationalCodeValidator() : base(new LanguageStringSource(nameof(NationalCodeValidator))) { } #endregion Constructors #region Override protected override bool IsValid(PropertyValidatorContext context) { return true; } #endregion Override #endregion Methods }
سپس باید کلاسهای تعریف شده رو به FluentValidation معرفی کرد:
.AddFluentValidation(option => { option.RegisterValidatorsFromAssemblyContaining<CreateBankValidation>(); option.ConfigureClientsideValidation(AddFluentValidationClientModelValidatorProvider()); })
private static Action<FluentValidationClientModelValidatorProvider> AddFluentValidationClientModelValidatorProvider() { return clientSideValidation => { clientSideValidation.Add(typeof(NationalCodeValidator), (context, rule, validator) => new NationalCodeClientValidator(rule, validator)); }; }
حال فقط مانده استفاده ساختار Validation در سمت کلاینت:
// بررسی تایید کد ملی function setCustomValidator() { $.validator.unobtrusive.adapters.add('nationalcode', [], function (options) { options.rules['nationalcode'] = {}; options.messages['nationalcode'] = options.message; }); $.validator.addMethod('nationalcode', function (value, element, parameters) { if (isValidIranianNationalCode(value)) return true; return false; }); }
EF Code First #8
using System.Collections.Generic; namespace EF_Sample04.Models { public class Employee { public int Id { set; get; } public string FirstName { get; set; } public string LastName { get; set; } public int? ManagerID { get; set; } public virtual Employee Manager { get; set; } } }
using EF_Sample04.Models; using System.Data.Entity.ModelConfiguration; namespace EF_Sample04.Mappings { public class EmployeeConfig : EntityTypeConfiguration<Employee> { public EmployeeConfig() { this.HasOptional(x => x.Manager) .WithMany() .HasForeignKey(x => x.ManagerID) .WillCascadeOnDelete(false); } } }
public class Form { public string Name { get; set; } public string Title { get; set; } public List<BaseElement> Elements { get; set; } } public abstract class BaseElement { public string Name { get; set; } public string Title { get; set; } } public class Section : BaseElement { public List<TextBox> Elements { get; set; } } public class TextBox : BaseElement { public string Value { get; set; } public string CssClass { get; set; } }
public class FormBuilderController : Controller { // // GET: /FormBuilder/ public ActionResult Index() { var form = new Form(); var section = new Section() { Title = "Basic Info", Name = "section01" }; section.Elements.Add(new TextBox() { Name = "txt1", Title = "First Text Box" }); form.Elements.Add(new TextBox() { Name = "txt1", Title = "Second Text Box" }); var formJson=JsonConvert.SerializeObject(form); return View(formJson); } }
<script type="text/ng-template" id="ElementTemplate"> <div ng-if="control.Type == 'JbSection'"> <h2>{{control.Title}}</h2> <ul> <li ng-repeat="control in control.Elements" ng-include="'ElementTemplate'"></li> </ul> </div> </script>
<script type="text/ng-template" id="element.html"> {{data.label}} <ul> <li ng-repeat="element in data.elements" ng-include="'element.html'"></li> </ul> </script> <ul ng-controller="NestedFormCtrl"> <li ng-repeat="field in formData" ng-include="'element.html'"></li> </ul>
در قسمت قبل به معرفی postgresql پرداختیم; در این قسمت قصد ایجاد و راه اندازی یک api با استفاده از دیتابیس postgresql و استفاده از تکنولوژیهای آن را با استفاده از docker داریم.
ابتدا با استفاده از دستور زیر یک پروژهی جدید asp.net core را ایجاد کنید:
dotnet new webapi --minimal -o YourDirectoryPath:\YourFolderName
سپس فایل docker-compose.yaml را به روت پروژه اضافه کنید که شامل کانفیگهای زیر میباشد:
version: '3.1' services: db: image: postgres container_name: db restart: always environment: POSTGRES_PASSWORD: postgres POSTGRES_USERNAME: postgres POSTGRES_DB: BloggingDb ports: - "5432:5432" volumes: - postgres_data:/data/db adminer: image: adminer restart: always ports: - 8080:8080 pgadmin4: image: dpage/pgadmin4 restart: always environment: PGADMIN_DEFAULT_EMAIL: pgadmin4@pgadmin.org PGADMIN_DEFAULT_PASSWORD: admin PGADMIN_CONFIG_SERVER_MODE: 'False' ports: - 5050:80 volumes: - pgadmin:/var/lib/pgadmin depends_on: - db volumes: postgres_data: pgadmin:
سپس با اجرای دستور زیر در روت پروژه، سرویسها را راه اندازی کنید:
docker compose up -d
معرفی سرویسهای استفاده شده در تنظیمات فایل بالا:
سرویس db :
نمونه ایمیج اصلی، volume، تنظیمات connection string در آن استفاده شده است.
سرویس adminer :
https://hub.docker.com/_/adminer /
Adminer - Database management in a single PHP file
یک برنامه تحت وب مدیریت پایگاه داده ساده میباشد که ویژگیها MySql را در کنار سرعت و امنیت ارائه میدهد و در آدرس http://localhost:8080 / اجرا خواهد شد.
سرویس pgadmin4 :
dpage/pgadmin4 - Docker Image | Docker Hub
در حال حاضر این برنامه محبوبترین برنامه مدیریت پایگاه داده میباشد که ویژگیهای پیشرفتهای را نیز پوشش میدهد و در آدرس http://localhost:5050 / اجرا خواهد شد.
اکنون نوبت نوشتن کدها میباشد.
- تنظیم connection string در فایل appsettings.json:
"ConnectionStrings": { "BloggingContext": "Username=postgres;Password=postgres;Server=localhost;Database=BloggingDb” }
- و همینطور پکیجهای زیر را به برنامه خود رفرنس دهید:
dotnet add package Npgsql.EntityFrameworkCore.PostgreSQL dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Design
- مدلهای برنامه را در مسیر /Models ایجاد کنید:
namespace NpgsqlAPI.Models; public class Post { public int PostId { get; set; } public string Title { get; set; } = null!; public string Content { get; set; } = null!; public int BlogId { get; set; } public Blog Blog { get; set; } = null!; } namespace NpgsqlAPI.Models; public class Blog { public int BlogId { get; set; } public string? Url { get; set; } public List<Post>? Posts { get; set; } }
- سپس BloggingContext را در مسیر /Data ایجاد کنید:
using Microsoft.EntityFrameworkCore; using NpgsqlAPI.Models; namespace NpgsqlAPI.Data; public class BloggingContext : DbContext { public BloggingContext(DbContextOptions<BloggingContext> options) : base(options) { } public DbSet<Blog> Blogs => Set<Blog>(); public DbSet<Post
- سپس اینترفیس IBlogServices را در مسیر /Servicec/Blogs ایجاد کنید:
using NpgsqlAPI.Models; namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs; public interface IBlogServices { Task<IEnumerable<Blog>> GetList(); Task<Blog?> Get(uint id); Task<uint> Add(Blog obj); Task AddRange(Blog[] obj); Task Update(Blog obj); Task UpdateRange(Blog[] obj); Task Remove(uint id); }
- و سپس پیاده سازی آن را در فایل BlogEFServices و در کنار اینترفیس آن قرار دهید:
using Microsoft.EntityFrameworkCore; using NpgsqlAPI.Data; using NpgsqlAPI.Models; namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs; public sealed class BlogEFServices : IBlogServices { private readonly BloggingContext _context; public BlogEFServices(BloggingContext context) { _context = context; } public async Task<uint> Add(Blog obj) { await _context.Blogs.AddAsync(obj); return (uint)await SaveChangesAsync(); } public async Task AddRange(Blog[] obj) { await _context.Blogs.AddRangeAsync(obj); await SaveChangesAsync(); } public async Task<Blog?> Get(uint id) { return await _context.Blogs.FirstOrDefaultAsync(x=>x.BlogId == id); } public async Task<IEnumerable<Blog>> GetList() { return await _context.Blogs.ToListAsync(); } public async Task Remove(uint id) { var entity = await Get(id); _context.Blogs.Remove(entity!); await SaveChangesAsync(); } public async Task Update(Blog obj) { _context.Blogs.Update(obj); await SaveChangesAsync(); } public async Task UpdateRange(Blog[] obj) { _context.Blogs.UpdateRange(obj); await SaveChangesAsync(); } private async Task<int> SaveChangesAsync() { return await _context.SaveChangesAsync(); } }
- اکنون endpointهای api را در فایل program.cs ایجاد کنید:
using System.Data; using Microsoft.EntityFrameworkCore; using Npgsql; using NpgsqlAPI.Services.Blogs; using NpgsqlAPI.Data; using NpgsqlAPI.Models; var builder = WebApplication.CreateBuilder(args); builder.Services.AddEndpointsApiExplorer(); builder.Services.AddSwaggerGen(); string connectionString = builder.Configuration.GetConnectionString("BloggingContext")!; builder.Services.AddDbContext<BloggingContext>(options => options.UseNpgsql(connectionString)); builder.Services.AddTransient<IDbConnection>(_ => new NpgsqlConnection(connectionString)); // builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogDapperServices>(); // builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFRawQueryServices>(); builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFServices>(); var app = builder.Build(); if (app.Environment.IsDevelopment()) { app.UseSwagger(); app.UseSwaggerUI(); } app.UseHttpsRedirection(); app.MapGet("/blogs", async (IBlogServices service) => await service.GetList()) .WithName("GetBlogs") .WithOpenApi(); app.MapGet("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Get(id)) .WithName("GetBlog") .WithOpenApi(); app.MapPost("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Add(blog)) .WithName("AddBlog") .WithOpenApi(); app.MapDelete("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Remove(id)) .WithName("RemoveBlog") .WithOpenApi(); app.MapPut("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Update(blog)) .WithName("UpdateBlog") .WithOpenApi(); app.MapPut("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) => await service.UpdateRange(blogs)) .WithName("UpdateBulkBlog") .WithOpenApi(); app.MapPost("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) => await service.AddRange(blogs)) .WithName("AddBulkBlog") .WithOpenApi(); app.Run();
تمامی کدهای برنامه تا به اینجا نوشته شدهاند. اکنون migration را پس از اطمینان از اجرا بودن داکر اجرا کنید
dotnet ef migrations add Init dotnet ef database update
و برنامه را اجرا و تست کنید.