پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
توضیح گام های اجرا شده در پروژه
سلام؛
هدف از انجام این پروژه برای من چسباندن قطعات مختلف یک پازل به هم بودند تا بتوان به یک تصویر خوب رسید.منظور من این است که entity framework و ASP.NET MVC و bootstrap و best practice‌های آن‌ها به تنهایی و جدا از هم به نظر ساده و راحت و خوب بیایند، اما درگیر شدن همه‌ی آن‌ها در یک پروژه‌ی واقعی، واقعا چالش بر انگیز است.
من دانشجو هستم و تقریبا استارت این پروژه را از آبان ماه زدم، اما به دلیل یک سری مشکلات از جمله همین دانشجو بودن، کار به کندی پیش رفت و حتی وقفه‌های چند ماهه در آن پیش اومد. هدف من این بود که اساسا یک سیستم با کیفیت بنویسم و در ابتدای کار هم، کار به خوبی پیش می‌رفت، اما با توجه به مشکلات ذکر شده، عمده کار کدنویسی در تعطیلات عید نوروز صورت گرفت، و کاملا از کدنویسی انجام شده مشهود است ک ههمان قسمت هایی که در عید نوروز کدنویسی شده اند، اصطلاحا سرهم بندی شده اند( به خصوص در کدهای سمت کلاینت)
در مورد گام‌های انجام شده؛ پروژه به این منوال انجام شد:
- تحلیل ساختار بانک اطلاعاتی مورد نیاز
- شروع به تحقیق در مورد امکانات مورد نیاز 
- دعوت همکای برای کار گروهی توسط دوستان ( کسی قبول نکرد البته دی:)
- با توجه به محدودیت‌های یافت شده در تحقیقات، ساختار بانک اطلاعاتی نهایی می‌شود.
- انتخاب فریم ورک‌های مناسب( که در اینجا Entity Framework برای orm و ASP.NET MVC برای کدنویسی سمت سرور و bootstrap برای css و jquery هم برای جاوا اسکریپت)
- تحقیق در مورد best practice‌های موجود در مورد هر یک از فریم ورک‌های فوق
-شروع کدنویسی
در مورد قسمت مدیریت کاربران، هدف طراحی یک سیستم خیلی منعطف بود که قطعا با memebrship خود دات نت امکان پذیر نبود. متاسفانه به دلیل مشکلات پیش اومده این قسمت از پروژه هم سرهم بندی کردم و به یک سیستم ساده اکتفا کردم.
برای پیاده سازی آن هم شما کافیست در گوگل عبارت implement custom membership in asp.net mvc را سرچ کنید. مطمئن باشید کلی مطلب پیدا خوهید کرد که با جمع بندی آن یک سیستم خوب می‌توانید پیاده سازی کنید.
الان همین سیستم پیاده سازی شده در سایت یک باگ دارد که بعد از مدتی remember me آ از کار می‌افتد.کوکی کاربر اعتبار دارد، اما رویداد متناظر آن برای اعتبار سنجی اتفاق نمی‌افتد!
الان هم در حال تحقیق برای پیاده سازی یک سیستم اعتبارسنجی  کامل‌تر و اصولی‌تر و یک پارچه‌تر با ASP.NET MVC  هستم که مقاله‌ی زیر خیلی به من کمک کرد.(امیدوارم برای شما هم مفید باشد)
الان هم برنامه ای برای ارتقا این سیستم دارم و مهمترین تغییر آن را می‌توان به استفاده از angularjs برای نوشتن بخش مدیریتی و پیاده سازی آن به صورت single page دانست.( البته اگر این کمردرد بزاره دی:)
امیدوارم دوستان با بازخوردهای خوب خودشون، در ارتقای سطح کیفی کار کمک کنند.
مطالب
خلاصه‌ای از روش‌های ارسال داده‌های سمت سرور به کدهای جاوا اسکریپتی در ASP.NET MVC
روش‌های زیادی برای ارسال داده‌های سمت سرور تهیه شده در یک برنامه‌ی ASP.NET به کدهای سمت کاربر JavaScript ایی وجود دارند که تعدادی از مهم‌ترین‌های آن‌ها را در این مطلب بررسی خواهیم کرد.

روش اول: دریافت اطلاعات سمت سرور به کمک درخواست‌های Ajax

استفاده از Ajax یکی از روش‌های کلاسیک دریافت اطلاعات سمت سرور در کدهای جاوا اسکریپتی است.
<script type="text/javascript">
var products = [];
$(function() {
    $.getJSON("/home/products", function(response) {
        products = response.products;
    });
});
</script>
برای نمونه در اینجا با استفاده از امکانات jQuery، درخواست Ajax ایی به سرور ارسال شده و سپس نتیجه‌ی دریافتی، به آرایه‌ی جاوا اسکریپتی products نسبت داده شده‌است.
- مزایا: استفاده از Ajax، روشی بسیار متداول و شناخته شده‌است و به کمک انواع و اقسام روش‌های بازگشت JSON از سرور، می‌توان با آن کار کرد.
- معایب: درخواست Ajax، صرفا پس از بارگذاری اولیه‌ی صفحه به سمت سرور ارسال خواهد شد و در این بین، کاربر وقفه‌ای را مشاهده خواهد کرد. همچنین در اینجا بجای یک درخواست از سرور، حداقل دو درخواست باید ارسال شوند؛ یکی برای بارگذاری صفحه‌ی اصلی و دیگری برای دریافت اطلاعات Ajax ایی از سرور به صورت غیرهمزمان.


روش دوم: دریافت اطلاعات از یک فایل جاوا اسکریپتی خارجی

اطلاعات سمت کاربر را از یک فایل جاوا اسکریپتی خارجی الحاق شده‌ی به صفحه‌ی جاری نیز می‌توان تهیه کرد:
 <script src="/file.js"></script>
یک چنین فایلی را می‌توان توسط کدهای سمت سرور نیز بازگشت داد و اطلاعات آن‌را تهیه و پر کرد. در این حالت فقط کافی است که ContentType شیء Response را از نوع application/javascript مشخص کنیم و سپس یک خروجی متنی جاوا اسکریپتی را از سمت سرور بازگشت دهیم.
این روش نیز تقریبا مانند حالت یک درخواست Ajax ایی کار می‌کند و اطلاعات مورد نیاز را در طی یک درخواست جداگانه، پس از بارگذاری صفحه‌ی اصلی، از سرور دریافت خواهد کرد. البته در حالت کار با Ajax، می‌توان در طی یک callback، نتیجه را دریافت کرد و سپس عکس العمل نشان داد؛ اما در اینجا callback ایی وجود ندارد.


روش سوم: استفاده از SignalR

در SignalR ابتدا سعی می‌شود تا با استفاده از Web Sockets ارتباطی ماندگار بین کلاینت و سرور برقرار شود و سپس در این حالت، سرور می‌تواند مدام اطلاعاتی، مانند تغییرات داده‌های خود را به سمت کاربر، جهت نمایش و یا محاسبات خاص خود ارسال کند. اگر حالت Web Socket میسر نباشد (توسط سرور یا کلاینت پشتیبانی نشود)، به حالت‌های دیگری مانند server events, forever frames, long polling سوئیچ خواهد کرد. اطلاعات بیشتر


روش چهارم: قرار دادن اطلاعات سمت سرور در کدهای HTML صفحه

روش متداول دیگری جهت تامین اطلاعات جاوا اسکریپتی سمت کاربر، قرار دادن آن‌ها در ویژگی‌های data-* ارائه شده در HTML5 است.
<ul>
@foreach (var product in products)
{
  <li id="product@product.Id" data-rank="@product.Rank">@product.Name</li>
}
</ul>
در اینجا لیستی از محصولات، به صورت متداولی از کنترلر دریافت گردیده و سپس ویژگی data-rank هر ردیف نمایش داده شده نیز توسط این اطلاعات سمت سرور مقدار دهی شده‌اند.
اکنون برای دسترسی به مقدار data-rank سطری مانند product1، در کدهای جاوا اسکریپتی صفحه می‌توان نوشت:
<script type="text/javascript">
var product1Rank = $("#product1").data("rank");
</script>
این روش برای قرار دادن اطلاعات ثابت اشیاء، روش مرسومی است.


روش پنجم: قرار دادن اطلاعات سمت سرور در کدهای جاوا اسکریپتی صفحه

این روش همانند روش چهارم است، با این تفاوت که اینبار اطلاعات مورد نیاز، مستقیما به یک متغیر جاوا اسکریپتی انتساب داده شده‌است:
 <script type="text/javascript">
var product1Name = "@product1.Name";
</script>
مزیت این روش، عدم ارسال درخواست اضافه‌تری به سرور برای دریافت اطلاعات مورد نیاز است. مقدار product1Name در همان بار اول رندر صفحه از سمت سرور، مشخص می‌گردد.


روش ششم: انتساب یک شیء دات نتی به یک متغیر جاوا اسکریپتی

این روش همانند روش پنجم است، با این تفاوت که اینبار قصد داریم بجای یک مقدار ثابت رشته‌ای یا عددی، برای مثال، آرایه‌ای از اشیاء را به یک متغیر جاوا اسکریپتی انتساب دهیم. در اینجا ابتدا اطلاعات مورد نظر را به فرمت JSON تبدیل می‌کنیم:
//سمت سرور
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
    var array = new[]
    {
        "Afghanistan",
        "Albania",
        "Algeria",
        "American Samoa",
        "Andorra",
        "Angola",
        "Anguilla",
        "Antarctica",
        "Antigua and/or Barbuda"
     };
     ViewBag.JsonString = new JavaScriptSerializer().Serialize(array);
     return View();
}
سپس توسط متد Html.Raw می‌توان این رشته‌ی JSON را که اکنون حاوی آرایه جاوا اسکریپتی سمت سرور است، به یک متغیر جاوا اسکریپتی نسبت داد:
 //سمت کلاینت
<script type="text/javascript">
var jsonArray = @Html.Raw(@ViewBag.JsonString);
</script>
استفاده از Html.Raw در این حالت از این جهت ضروری است که اطلاعاتی مانند [] به صورت encode شده در سمت کاربر نمایش داده نشوند؛ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را Encode می‌کند.
و یا اینکار را به صورت خلاصه به شکل زیر نیز می‌توان در سمت کاربر انجام داد:
 <script type="text/javascript">
  var model = @Html.Raw(Json.Encode(Model));
  // your js code here
</script>
در اینجا کار تبدیل اطلاعات مدل به JSON، در همان سمت RazorView انجام شده‌است.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 13 - کار با فرم‌ها - بخش 1 - کار با EF Core در برنامه‌های Blazor Server
در ادامه قصد داریم یک پروژه‌ی مدیریت هتل را پیاده سازی کنیم. این پروژه، دو قسمتی است. قسمت اول آن یک پروژه‌ی Blazor Server، برای مدیریت هتل مانند تعاریف اتاق‌ها است و پروژه‌ی دوم آن از نوع Blazor WASM، برای مراجعه‌ی کاربران عمومی و رزرو اتاق‌ها است. هدف، بررسی نحوه‌ی کار با هر دو نوع فناوری است. وگرنه می‌توان کل پروژه را با Blazor Server و یا کل آن‌را با Blazor WASM هم پیاده سازی کرد. در مورد نحوه‌ی انتخاب و مزایا و معایب هرکدام از این فناوری‌ها، در قسمت‌های اول و دوم این سری بیشتر بحث شده‌است.


ساختار پوشه‌ها و پروژه‌های قسمت Blazor Server


قسمت Blazor Server مدیریت هتل ما از 7 پروژه و پوشه‌ی زیر تشکیل می‌شود:
- BlazorServer.App: پروژه‌ی اصلی Blazor Server است که با اجرای دستور dotnet new blazorserver در پوشه‌ی خالی آن آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Common: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت قرارگیری کدهای مشترک بین پروژه‌ها است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.DataAccess: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف DbContext برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Entities: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت تعریف کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Models: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف کلاس‌های data transfer objects برنامه (DTO's) است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Models.Mappings: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف نگاشت‌های بین DTO's و مجودیت‌های برنامه و برعکس است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Services: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت تعریف کدهایی که منطق تجاری تعامل با بانک اطلاعاتی را از طریق BlazorServer.DataAccess میسر می‌کند که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.


اصلاح پروژه‌ی BlazorServer.App جهت استفاده از LibMan

قالب پیش‌فرض BlazorServer.App، به همراه پوشه‌ی wwwroot\css است که در آن بوت استرپ و open-iconic به همراه فایل site.css قرار دارند. چون این پروژه به همراه هیچ نوع روشی برای مدیریت نگهداری بسته‌های سمت کلاینت خود نیست، دو پوشه‌ی بوت استرپ و open-iconic آن‌را حذف کرده و از روش مطرح شده‌ی در مطلب «Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت» استفاده خواهیم کرد:
dotnet tool update -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install open-iconic --provider unpkg --destination wwwroot/lib/open-iconic
در پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه‌ی BlazorServer.App، دستورات فوق را اجرا می‌کنیم تا بسته‌های bootstrap و open-iconic را در پوشه‌ی wwwroot/lib نصب کند و همچنین فایل libman.json متناظری را نیز جهت اجرای دستور libman restore برای دفعات آتی، تولید کند.

بعد از نصب بسته‌های ذکر شده، ابتدا سطر زیر را از ابتدای فایل پیش‌فرض wwwroot\css\site.css حذف می‌کنیم:
@import url('open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css');
سپس فایل Pages\_Host.cshtml را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا به مسیرهای جدید بسته‌های CSS، اشاره کند:
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <title>BlazorServer.App</title>
    <base href="~/" />
    <link href="lib/open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="BlazorServer.App.styles.css" rel="stylesheet" />
</head>

برای bundling & minification این فایل‌ها می‌توان از «Bundler Minifier» استفاده کرد.


پروژه‌ی موجودیت‌های مدیریت هتل

فایل BlazorServer.Entities.csproj وابستگی خاصی را نداشته و به صورت زیر تعریف شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
</Project>
در این پروژه، کلاس جدید HotelRoom را که بیانگر ساختار جدول متناظری در بانک اطلاعاتی است، به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class HotelRoom
    {
        [Key]
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public int Occupancy { get; set; }

        [Required]
        public decimal RegularRate { get; set; }

        public string Details { get; set; }

        public string SqFt { get; set; }

        public string CreatedBy { get; set; }

        public DateTime CreatedDate { get; set; } = DateTime.Now;

        public string UpdatedBy { get; set; }

        public DateTime UpdatedDate { get; set; }
    }
}
که شامل فیلدهایی مانند نام، ظرفیت، مساحت و ... یک اتاق هتل است.


پروژه‌ی تعریف DbContext برنامه‌ی مدیریت هتل

فایل BlazorServer.DataAccess.csproj به این صورت تعریف شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools" Version="5.0.3">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>
</Project>
- در اینجا چون نیاز است موجودیت HotelRoom را به صورت یک DbSet معرفی کنیم، ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Entities.csproj تعریف کرده‌ایم.
- همچنین دو وابستگی مورد نیاز جهت کار با EntityFrameworkCore و اجرای مهاجرت‌ها را نیز به آن افزوده‌ایم.

پس از تامین این وابستگی‌ها، اکنون می‌توان DbContext ابتدایی برنامه را به صورت زیر تعریف کرد که کار آن، در معرض دید قرار دادن HotelRoom به صورت یک DbSet است:
using BlazorServer.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.DataAccess
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public DbSet<HotelRoom> HotelRooms { get; set; }

        public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
        { }
    }
}
پس از این مرحله، نیاز است این DbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی اصلی معرفی کرد. بنابراین فایل BlazorServer.App.csproj پروژه‌ی اصلی Blazor Server را گشوده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.DataAccess\BlazorServer.DataAccess.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Design" Version="5.0.3">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>
</Project>
- چون می‌خواهیم ApplicationDbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کنیم، بنابراین باید بتوان به کلاس آن نیز دسترسی داشت که اینکار، با تعریف ارجاعی به BlazorServer.DataAccess.csproj میسر شده‌است.
- سپس چون می‌خواهیم از تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی SQL Server نیز استفاده کنیم، وابستگی‌های آن‌را نیز افزوده‌ایم.

با این تنظیمات، به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و کار افزودن AddDbContext و UseSqlServer را انجام می‌دهیم تا DbContext برنامه از طریق تزریق وابستگی‌ها قابل دسترسی شود و همچنین رشته‌ی اتصالی مشخص شده نیز به تامین کننده‌ی SQL Server ارسال شود:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...
 
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");
            services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));

            // ...
این رشته‌ی اتصالی را به صورت زیر در فایل BlazorServer\BlazorServer.App\appsettings.json تعریف کرده‌ایم:
{
  "ConnectionStrings": {
    "DefaultConnection": "Server=(localdb)\\mssqllocaldb;Database=HotelManagement;Trusted_Connection=True;MultipleActiveResultSets=true"
  }
}
که در حقیقت یک رشته‌ی اتصالی جهت کار با LocalDB است.


اجرای مهاجرت‌ها و تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی

پس از این تنظیمات، اکنون می‌توانیم به پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess مراجعه کرده و از طریق خط فرمان، دستورات زیر را صادر کنیم:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.3
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../BlazorServer.App/ add Init --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../BlazorServer.App/ database update --context ApplicationDbContext
- در ابتدا نیاز است ابزارهای مهاجرت EF-Core را نصب کنیم که سطر اول، اینکار را انجام می‌دهد.
- همیشه بهتر است پیش از اجرای عملیات Migration، یکبار dotnet build را اجرا کرد؛ تا اگر خطایی وجود دارد، بتوان جزئیات دقیق آن‌را مشاهده کرد. چون عموما این جزئیات در حین اجرای دستورات بعدی، با پیام مختصر «عملیات شکست خورد»، نمایش داده نمی‌شوند.
- دستور سوم، کار تشکیل پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations و تولید خودکار دستورات تشکیل بانک اطلاعاتی را بر اساس ساختار DbContext برنامه انجام می‌دهد.
- دستور چهارم، بر اساس اطلاعات موجود در پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations، بانک اطلاعاتی واقعی را تولید می‌کند.
در این دستورات ذکر پروژه‌ی آغازین برنامه جهت یافتن وابستگی‌های پروژه ضروری است.



تکمیل پروژه‌ی DTO‌های برنامه

همواره توصیه شده‌است که موجودیت‌های برنامه را مستقیما در معرض دید UI قرار ندهید. حداقل مشکلی را که در اینجا ممکن است مشاهده کنید، حملات از نوع mass assignment هستند. برای مثال قرار است از کاربر، کلمه‌ی عبور جدید آن‌را دریافت کنید، ولی چون اطلاعات دریافتی، به اصل موجودیت متناظر با بانک اطلاعاتی نگاشت می‌شود، کاربر می‌تواند فیلد IsAdmin را هم خودش مقدار دهی کند! و چون سیستم Binding بسیار پیشرفته عمل می‌کند، این ورودی را معتبر یافته و در اینجا علاوه بر به روز رسانی کلمه‌ی عبور، خواص دیگری را هم که نباید به روز رسانی شوند، به روز رسانی می‌کند و یا در بسیاری از موارد نیاز است data annotations خاصی را برای فیلدها تعریف کرد که ربطی به موجودیت اصلی ندارند و یا نیاز است فیلدهایی را در UI قرار داد که باز هم تناظر یک به یکی با موجودیت اصلی ندارند (گاهی کمتر و گاهی بیشتر هستند و باید بر روی آن‌ها محاسباتی صورت گیرد تا قابلیت ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی را پیدا کنند). به همین جهت کار مدل سازی UI و یا بازگشت اطلاعات نهایی از سرویس‌ها را توسط DTO‌ها که یک سری کلاس ساده‌ی C# 9.0 از نوع record هستند، انجام می‌دهیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public record HotelRoomDTO
    {
        public int Id { get; init; }

        [Required(ErrorMessage = "Please enter the room's name")]
        public string Name { get; init; }

        [Required(ErrorMessage = "Please enter the occupancy")]
        public int Occupancy { get; init; }

        [Range(1, 3000, ErrorMessage = "Regular rate must be between 1 and 3000")]
        public decimal RegularRate { get; init; }

        public string Details { get; init; }

        public string SqFt { get; init; }
    }
}
Record‌های C# 9.0، انتخاب بسیار مناسبی برای تعریف DTO‌ها هستند. از این لحاظ که قرار نیست اطلاعات دریافتی از کاربر، در این بین و پس از مقدار دهی اولیه، تغییر کنند.
در اینجا فیلدهای UI برنامه را که در قسمت بعد تکمیل خواهیم کرد، مشاهده می‌کنید؛ به همراه یک سری data annotation برای تعریف اجباری و یا بازه‌ی مورد قبول، به همراه پیام‌های خطای مرتبط.


نگاشت DTO‌های برنامه به موجودیت‌ها و بر عکس

یا می‌توان خواص DTO تعریف شده را یکی یکی به موجودیتی متناظر با آن انتساب داد و یا می‌توان از AutoMapper برای اینکار استفاده کرد. به همین جهت به BlazorServer.Models.Mappings.csproj مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" />
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Models\BlazorServer.Models.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="8.1.1" />
  </ItemGroup>
</Project>
- پروژه‌ای که کار تعریف نگاشت‌ها را انجام می‌دهد، نیاز به اطلاعات موجودیت‌ها و مدل‌ها (DTO ها)ی متناظر را دارد. به همین جهت ارجاعاتی را به این دو پروژه، تعریف کرده‌ایم.
- همچنین بسته‌ی مخصوص AutoMapper را که به همراه امکانات تزریق وابستگی‌های آن نیز هست، در اینجا افزوده‌ایم.

پس از افزودن این ارجاعات، نگاشت دو طرفه‌ی بین مدل و موجودیت تعریف شده را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using AutoMapper;
using BlazorServer.Entities;

namespace BlazorServer.Models.Mappings
{
    public class MappingProfile : Profile
    {
        public MappingProfile()
        {
            CreateMap<HotelRoomDTO, HotelRoom>().ReverseMap(); // two-way mapping
        }
    }
}
اکنون برای شناسایی پروفایل فوق و معرفی آن به AutoMapper، به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و تزریق وابستگی و ردیابی خودکار آن‌را اضافه می‌کنیم که شامل اسکن تمام اسمبلی‌های موجود، جهت یافتن Profile‌های AutoMapper است:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAutoMapper(AppDomain.CurrentDomain.GetAssemblies());

            // ...


تعریف سرویس مدیریت اتاق‌های هتل

پس از راه اندازی برنامه و تعریف موجودیت‌ها، DbContext و غیره، اکنون می‌توانیم از آن‌ها جهت ارائه‌ی منطق مدیریتی برنامه استفاده کنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Models;

namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService
    {
        Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO);

        Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId);

        IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync();

        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId);

        Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name);

        Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO);
    }
}

که پیاده سازی ابتدایی آن به صورت زیر است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;
using AutoMapper;
using AutoMapper.QueryableExtensions;
using BlazorServer.DataAccess;
using BlazorServer.Entities;
using BlazorServer.Models;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.Services
{
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;
        private readonly IMapper _mapper;
        private readonly IConfigurationProvider _mapperConfiguration;

        public HotelRoomService(ApplicationDbContext dbContext, IMapper mapper)
        {
            _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext));
            _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper));
            _mapperConfiguration = mapper.ConfigurationProvider;
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO)
        {
            var hotelRoom = _mapper.Map<HotelRoom>(hotelRoomDTO);
            hotelRoom.CreatedDate = DateTime.Now;
            hotelRoom.CreatedBy = "";
            var addedHotelRoom = await _dbContext.HotelRooms.AddAsync(hotelRoom);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(addedHotelRoom.Entity);
        }

        public async Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId)
        {
            var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId);
            if (roomDetails == null)
            {
                return 0;
            }

            _dbContext.HotelRooms.Remove(roomDetails);
            return await _dbContext.SaveChangesAsync();
        }

        public IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync()
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                        .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                        .AsAsyncEnumerable();
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId)
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Id == roomId);
        }

        public Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name)
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Name == name);
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO)
        {
            if (roomId != hotelRoomDTO.Id)
            {
                return null;
            }

            var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId);
            var room = _mapper.Map(hotelRoomDTO, roomDetails);
            room.UpdatedBy = "";
            room.UpdatedDate = DateTime.Now;
            var updatedRoom = _dbContext.HotelRooms.Update(room);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(updatedRoom.Entity);
        }
    }
}
- در اینجا DbContext برنامه و همچنین نگاشت‌گر AutoMapper، به سازنده‌ی سرویس، تزریق شده و توسط آن‌ها، ابتدا اطلاعات DTOها به موجودیت‌ها تبدیل شده‌اند (و یا برعکس) و سپس با استفاده از dbContext برنامه، کوئری‌هایی را بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کرده‌ایم.
- در این کدها استفاده از متد ProjectTo را هم مشاهده می‌کنید. استفاده از این متد، بسیار بهینه‌تر از کار با متد Map درون حافظه‌ای است. از این جهت که بر روی SQL نهایی ارسالی به سمت سرور تاثیرگذار است و تعداد فیلدهای بازگشت داده شده را بر اساس DTO تعیین شده، کاهش می‌دهد. درغیراینصورت باید تمام ستون‌های جدول را بازگشت داد و سپس با استفاده از متد Map درون حافظه‌‌ای، کار نگاشت نهایی را انجام داد که آنچنان بهینه نیست.

در آخر نیاز است این سرویس را نیز به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کنیم. به همین جهت در فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs، تغییر زیر را اعمال خواهیم کرد:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IHotelRoomService, HotelRoomService>();

         // ...


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-13.zip
مطالب
استفاده از pjax بجای ajax در ASP.NET MVC
عموما از ajax برای ارائه سایت‌هایی سریع، با حداقل ریفرش و حداقل مصرف پهنای باند سرور، استفاده می‌شود. اما این روش، مشکلات خاص خود را نیز دارا است. عموما محتوای پویای بارگذاری شده، سبب تغییر آدرس صفحه‌ی جاری در مرورگر نمی‌شود. برای مثال اگر قرار است چندین برگه در صفحه به صورت ajax ایی بارگذاری شوند، تغییر سریع محتوا را مشاهده می‌کنید، اما خبری از تغییر آدرس جاری صفحه در مرورگر نیست. همچنین روش‌های ajax ایی عموما SEO friendly نیستند. زیرا اکثر موتورهای جستجو فاقد پردازشگرهای جاوا اسکریپت می‌باشند و محتوای پویای ajax ایی را مشاهده نمی‌کنند. برای آدرس دهی این مشکلات مهم، افزونه‌ای به نام pjax طراحی شده‌است که کار آن دریافت محتوای HTML ایی از سرور و قرار دادن آن در یک جایگاه خاص مانند یک div است. در پشت صحنه‌ی آن از jQuery ajax استفاده شده، به همراه push state

pjax = pushState + AJAX
Push state API همان HTML5 History API است؛ به این معنا که هرچند محتوای صفحه‌ی جاری به صورت پویا بارگذاری می‌شود، اما آدرس مرورگر نیز به صورت خودکار تنظیم خواهد شد؛ به همراه عنوان صفحه. به علاوه تاریخچه‌ی مرور صفحات نیز در مرورگر به روز رسانی شده و امکان حرکت بین صفحات توسط دکمه‌های back و forward همانند قبل وجود خواهد داشت. همچنین اگر مرورگر جاری سایت، امکان استفاده از جاوا اسکریپت را نداشته باشد، به صورت خودکار به حالت بارگذاری کامل صفحه سوئیچ خواهد کرد.
سایت‌های بسیاری خودشان را با این الگو وفق داده‌اند. برای نمونه Twitter و Github از مفهوم pjax استفاده‌ی وسیعی دارند. برای نمونه، layout یا master page یک سایت را درنظر بگیرید. به ازای مرور هر صفحه، یکبار باید تمام قسمت‌های تکراری layout از سرور بارگذاری شوند. توسط pjax به سرور اعلام می‌کنیم، ما تنها نیاز به body صفحات را داریم و نه کل صفحه را. همچنین اگر مرورگر از جاوا اسکریپت استفاده نمی‌کند، لطفا کل صفحه را همانند گذشته بازگشت بده. به علاوه مسایل سمت کلاینت مانند تغییر آدرس مرورگر و تغییر عنوان صفحه نیز به صورت خودکار مدیریت شوند. این تکنیک را دقیقا در حین مرور مخزن‌های کد Github می‌توانید مشاهده کنید. فقط قسمتی که لیست فایل‌ها را ارائه می‌دهد، از سرور دریافت می‌گردد و نه کل صفحه.


بکارگیری pjax در ASP.NET MVC

مطابق توضیحاتی که ارائه شد، برای پیاده سازی سازی pjax نیاز به دو فایل layout داریم. یکی برای حالت ajax ایی و دیگری برای حالت بارگذاری کامل صفحه. حالت ajax ایی آن تنها از رندرکردن body پشتیبانی می‌کند؛ و نه ارائه تمام قسمت‌های صفحه مانند هدر، فوتر، منوها و غیره. بنابراین خواهیم داشت:

الف) تعریف فایل‌های layout سازگار با pjax
ابتدا یک فایل جدید را به نام _PjaxLayout.cshtml به پوشه‌ی Shared اضافه کنید؛ با این محتوا:
 <title>@ViewBag.Title</title>
@RenderBody()
سپس layout اصلی سایت را به نحو ذیل تغییر دهید
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" />
    <script src="~/Scripts/jquery-1.8.2.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.pjax.js"></script>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $(document).pjax('a[withpjax]', '#pjaxContainer', { timeout: 5000 });
        });
    </script>
</head>
    <body>
        <div>Main layout ...</div>
        <div id="pjaxContainer">
            @RenderBody()
        </div>
    </body>
</html>
در فایل PjaxLayout خبری از هدر و فوتر نیست و فقط یک عنوان و نمایش body را به همراه دارد.
فایل layout اصلی سایت همانند قبل است. فقط RenderBody آن داخل یک div با id مساوی pjaxContainer قرار گرفته و از آن در فراخوانی افزونه‌ی pjax استفاده شده‌است. همانطور که ملاحظه می‌کنید، مطابق تنظیمات ابتدای هدر layout، فقط لینک‌هایی که دارای ویژگی withpjax باشند، توسط pjax پردازش خواهند شد.

ب) تغییر فایل ViewStart برنامه
در فایل ViewStart، کار مقدار دهی layout پیش فرض صورت گرفته‌است. اکنون نیاز است این فایل را جهت معرفی layout دوم تعریف شده مخصوص pjax، اندکی ویرایش کنیم:
@{
    if (Request.Headers["X-PJAX"] != null)
    {
        Layout = "~/Views/Shared/_PjaxLayout.cshtml";
    }
    else
    {
        Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
    }
}
افزونه‌ی pjax، هدری را به نام X-PJAX به سرور ارسال می‌کند. بر این اساس می‌توان تصمیم گرفت که آیا از layout اصلی (در صورتیکه مرورگر از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی‌کند و این هدر را ارسال نکرده‌است) یا از layout سبک‌تر pjax استفاده شود.

ج) آزمایش برنامه
using System.Web.Mvc;

namespace PajxMvcApp.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult About()
        {
            return View();
        }
    }
}
یک کنترلر ساده را به نحو فوق با دو اکشن متد و دو View متناظر با آن ایجاد کنید.
سپس View متد Index را به نحو ذیل تغییر دهید:
 @{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@Html.ActionLink(linkText: "About", actionName:"About", routeValues: null,
                         controllerName:"Home", htmlAttributes: new { withpjax = "with-pjax"})
در این View یک لینک معمولی به اکشن متد About اضافه شده‌است. فقط در ویژگی‌های html آن، یک ویژگی جدید به نام withpjax را نیز اضافه کرده‌ایم تا در صورت امکان و پشتیبانی مرورگر، از pjax استفاده شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، چنین خروجی را در برگه‌ی network آن مشاهده خواهید کرد:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، با کلیک بر روی لینک About، یک درخواست pjax ایی به سرور ارسال شده‌است؛ به همراه هدرهای ویژه آن. هنوز قسمت‌های اصلی layout سایت مشخص هستند (و مجددا از سرور درخواست نشده‌اند). آدرس صفحه عوض شده‌است. به علاوه قسمت body آن تنها تغییر کرده‌است.



این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید
PajxMvcApp.zip


برای مطالعه بیشتر

A Faster Web With PJAX
Favour PJAX over dynamically loaded partial views
What is PJAX and why
Pjax.Mvc
Using pjax with ASP.Net MVC3
Getting started with PJAX with ASP.NET MVC
ASP.NET MVC with PAjax or PushState/ReplaceState and Ajax
مطالب
ساخت تم سفارشی در انگیولار متریال ۲ - بخش دوم

در قسمت قبل با نحوه ساخت تم سفارشی در انگیولار متریال ۲، آشنا شدیم. در این قسمت نحوه ساخت چند تم دیگر در کنار تم اصلی، ساخت تم به ازای هر کامپوننت و نحوه تعویض تم از طریق کد را دنبال خواهیم کرد.

ساخت تم اضافی در کنار تم اصلی

ساخت تم اضافی در انگیولار متریال ۲ بسیار ساده است. شما می‌توانید با استفاده مجدد از تابع angular-material-theme داخل یک کلاس CSS، صاحب یک تم اضافی دیگر شوید. برای نمونه در اینجا فایل my-custom-theme.scss را باز کرده و به شکل زیر تغییر می‌دهیم.

@import '~@angular/material/theming';
@include mat-core();
$my-app-primary: mat-palette($mat-teal);
$my-app-accent: mat-palette($mat-amber, 500, A100, A400);
$my-app-warn: mat-palette($mat-deep-orange);

$my-app-theme: mat-light-theme($my-app-primary, $my-app-accent, $my-app-warn);

@include angular-material-theme($my-app-theme);

/*تعریف تم اضافی در کنار تم اصلی*/
$alternate-primary: mat-palette($mat-light-blue);
$alternate-accent: mat-palette($mat-yellow, 500);
$alternate-warn: mat-palette($mat-red, 500);
$alternate-theme: mat-dark-theme($alternate-primary, $alternate-accent);
.alternate-theme {
  @include angular-material-theme($alternate-theme);
}

با این‌کار در کنار تم روشن اصلی، یک تم مشکی به صورت اضافی داخل کلاس CSS به نام alternate-theme تعریف کرده‌ایم. در این حالت تمامی کامپوننتهایی که داخل المنت با کلاس alternate-theme قرار گرفته‌اند، از تم مشکی تعریف شده استفاده خواهند کرد.

با تغییر فایل app.component.html به شکل زیر: 

<md-card>
  <md-card-header>
    <md-card-title>تم اصلی</md-card-title>
  </md-card-header>
  <button md-raised-button color="primary">
    Primary
  </button>
  <button md-raised-button color="accent">
    Accent
  </button>
  <button md-raised-button color="warn">
    Warning
  </button>
</md-card>

<div>
  <md-card>
    <md-card-header>
      <md-card-title>تم اضافی</md-card-title>
    </md-card-header>
    <md-card-content>
      <button md-raised-button color="primary">
        Primary
      </button>
      <button md-raised-button color="accent">
        Accent
      </button>
      <button md-raised-button color="warn">
        Warning
      </button>
    </md-card-content>
  </md-card>
</div>

تصویر زیر را در خروجی خواهید داشت.

 

به همین روش می‌توانید تعداد دلخواهی از تم‌ها را بسازید. همچنین می‌توانید هر تم اضافی را در یک فایل Sass تعریف کنید و از این طریق تم‌های مختلف را از هم جدا کنید. در این حالت به این نکته توجه داشته باشید که نباید mat-core@ در سرتاسر برنامه بیش از یکبار بارگذاری شده باشد. 

ساخت تم به ازای هر کامپوننت

با استفاده از mixin به نام angular-material-theme خروجی تولید شده بر روی تمامی کامپوننت‌های انگیولار متریال ۲ اعمال خواهد شد. اگر از تمامی کامپوننت‌های انگیولار متریال ۲ استفاده نمی‌کنید، می‌توانید برای کاهش حجم فایل CSS تولید شده از mixin مخصوص به هر کامپوننت استفاده کنید. همچنین برای ساخت تم‌های متفاوت به ازای هر کامپوننت نیز می‌توانید از این روش استفاده کنید. 

برای این کار تمامی مراحلی که برای ساخت تم مورد نیاز بود، باید طی شود. فقط به جای استفاده از mixin به نام angular-material-theme بایستی به طریق زیر عمل شود. 

اول: بارگذاری mixin با نام mat-core-them. این mixin تمامی استایل‌های مشترک رفتاری (مانند موج (ripple) در هنگام کلیک) برای کامپوننت‌ها را در بر دارد. این mixin خروجی تابع mat-light-theme یا mat-dark-theme را به عنوان ورودی دریافت می‌کند.

دوم: بارگذاری mixin مربوط به هر کامپوننت. برای مثال برای دکمه از mixin به نام mat-button-theme و برای checkbox از mixin به نام mat-checkbox-theme می‌توانید استفاده کنید. در زیر لیست mixin‌ها به ازای کامپوننت‌های مختلف ذکر شده است. 

mat-autocomplete-theme
mat-button-theme
mat-button-toggle-theme
mat-card-theme
mat-checkbox-theme
mat-chips-theme
mat-datepicker-theme
mat-dialog-theme
mat-grid-list-theme
mat-icon-theme
mat-input-theme
mat-list-theme
mat-menu-theme
mat-progress-bar-theme
mat-progress-spinner-theme
mat-radio-theme
mat-select-theme
mat-sidenav-theme
mat-slide-toggle-theme
mat-slider-theme
mat-tabs-theme
mat-toolbar-theme
mat-tooltip-theme

در مثال زیر می‌خواهیم تمامی کامپوننت‌ها به جز کامپوننت دکمه، تم سبز(در گروه Primary) و دکمه‌ها نیز تم آبی داشته باشند. کافی است کدهای زیر را در فایل Sass خود وارد کنید. 

@import '~@angular/material/theming';
@include mat-core();
$my-app-primary: mat-palette($mat-teal);
$my-app-accent: mat-palette($mat-amber, 500, A100, A400);
$my-app-warn: mat-palette($mat-deep-orange);
$my-app-theme: mat-light-theme($my-app-primary, $my-app-accent, $my-app-warn);
@include mat-material-theme($my-app-theme);

/* تعریف تم برای دکمه */
$button-primary: mat-palette($mat-light-blue);
$button-accent: mat-palette($mat-yellow, 500);
$button-warn: mat-palette($mat-red, 500);
$button-theme: mat-light-theme($button-primary, $button-accent);
@include mat-button-theme($button-theme);

با توجه به اینکه mat-material-theme در داخل خود mat-button-theme را بارگذاری می‌کند دو نتیجه زیر را می‌توان گرفت.

اول: اگر mat-material-theme بعد از هر کدام از mixinهای مربوط به کامپوننت‌ها نوشته شود، تمامی Cssهای تولید شده به ازای کامپوننت را دوباره نویسی کرده و عملا هیچ کدام کارایی نخواهند داشت. برای مثال کافی است فایل Sass خود را به شکل زیر تغییر دهید. در این صورت تم مربوط به دکمه کاریی نخواهد داشت. 

@import '~@angular/material/theming';
@include mat-core();

/* تعریف تم برای دکمه */
$button-primary: mat-palette($mat-light-blue);
$button-accent: mat-palette($mat-yellow, 500);
$button-warn: mat-palette($mat-red, 500);
$button-theme: mat-ligth-theme($button-primary, $button-accent);
@include mat-button-theme($button-theme);

$my-app-primary: mat-palette($mat-teal);
$my-app-accent: mat-palette($mat-amber, 500, A100, A400);
$my-app-warn: mat-palette($mat-deep-orange);
$my-app-theme: mat-light-theme($my-app-primary, $my-app-accent, $my-app-warn);
@include mat-material-theme($my-app-theme);

دوم: همانطور که گفتیم mat-button-theme در mat-material-theme قبلا بارگذاری شده است. با بارگذاری دوباره توسط mat-button-theme کدهای CSS که قبلا برای دکمه تولید شده‌اند را از نو دوباره می‌نویسد و این باعث بزرگ شدن حجم فایل Css تولید شده خواهد شد. پس بهتر است هنگام استفاده از mixinهای مختص کامپوننت‌ها از mat-material-theme استفاده نکنیم. 

  جهت بهبود کدهای قبلی بهتر است از کدهای زیر استفاده کنیم. 
@import '~@angular/material/theming';
@include mat-core();
$my-app-primary: mat-palette($mat-teal);
$my-app-accent: mat-palette($mat-amber, 500, A100, A400);
$my-app-warn: mat-palette($mat-deep-orange);
$my-app-theme: mat-light-theme($my-app-primary, $my-app-accent, $my-app-warn);

$button-primary: mat-palette($mat-light-blue);
$button-accent: mat-palette($mat-yellow, 500);
$button-warn: mat-palette($mat-red, 500);
$button-theme: mat-light-theme($button-primary, $button-accent);

@include mat-core-theme($my-app-theme);
@include mat-autocomplete-theme($my-app-theme);

@include mat-button-theme($button-theme);

@include mat-button-toggle-theme($my-app-theme);
@include mat-card-theme($my-app-theme);
@include mat-checkbox-theme($my-app-theme);
@include mat-chips-theme($my-app-theme);
@include mat-datepicker-theme($my-app-theme);
@include mat-dialog-theme($my-app-theme);
@include mat-grid-list-theme($my-app-theme);
@include mat-icon-theme($my-app-theme);
@include mat-input-theme($my-app-theme);
@include mat-list-theme($my-app-theme);
@include mat-menu-theme($my-app-theme);
@include mat-progress-bar-theme($my-app-theme);
@include mat-progress-spinner-theme($my-app-theme);
@include mat-radio-theme($my-app-theme);
@include mat-select-theme($my-app-theme);
@include mat-sidenav-theme($my-app-theme);
@include mat-slide-toggle-theme($my-app-theme);
@include mat-slider-theme($my-app-theme);
@include mat-tabs-theme($my-app-theme);
@include mat-toolbar-theme($my-app-theme);
@include mat-tooltip-theme($my-app-theme);

تعویض تم از طریق کد

فرض کنید یک تم پیش فرض و یک تم اضافی به نام alternate-theme دارید. برای تعویض تم از طریق کد کافی است کلاس المنت پدر در صفحه html خود را از طریق [ngClass] با نام تم، مقدار دهی کنید. کدهای داخل app.component.ts را به شکل زیر تغییر می‌دهیم. 

import { Component } from '@angular/core';

@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent {
  themes = [
    {value: 'alternate-theme', text: 'تم مشکی'},
    {value: '', text: 'تم سفید'},
  ];
  activeTheme = '';
}

آرایه‌ای جهت نمایش در کامپوننت md-select با دو مقدار تم پیش فرض و تم با نام 'alternate-theme تعریف می‌کنیم. همچنین متغیری با نام activeTheme را تعریف می‌کنیم. این متغیر در هر لحظه نام تم اعمال شده را در خود نگهداری می‌کند. مقدار اولیه این متغیر تم اصلی است.

کامپوننت md-select را به شکل زیر به فایل app.component.html به تگ main اضافه می‌کنیم. 

<md-select dir="rtl" [(ngModel)]="activeTheme" placeholder="تعویض تم">
    <md-option *ngFor="let theme of themes" [value]="theme.value">
            {{ theme.text }}
    </md-option>
</md-select>
حالا کافی است کل تگهای موجود در app.component.html را داخل یک تگ div به شکل زیر قرار دهیم. 
<div [ngClass]="activeTheme">
بعد از اجرای برنامه می‌توانید با تعویض تم از طریق کامپوننت md-select، تم صفحه را تعویض کنید. 

کدهای این قسمت را، از اینجا دریافت کنید: ساخت تم سفارشی در انگولار متریال ۲ - بخش دوم
مطالب
معرفی افزونه‌های مفید VSCode جهت کار با Angular
VSCode یکی از بهترین ادیتورهایی است که از آن می‌توان برای توسعه‌ی برنامه‌های Angular استفاده کرد و در این بین افزونه‌های ویژه‌ای جهت کار با Angular برای آن تدارک دیده شده‌اند که در ادامه تعدادی از مهم‌ترین‌های آن‌ها را بررسی می‌کنیم.


Angular Essentials

این افزونه گروهی از مهم‌ترین افزونه‌های موجود را به صورت بسته بندی شده ارائه می‌دهد و با نصب آن، تعدادی از افزونه‌هایی را که در ادامه نامبرده خواهند شد، به صورت یکجا و خودکار دریافت خواهید کرد.


Angular Language Service

نگارش‌های اخیر Angular به همراه یک سرویس زبان نیز می‌باشند که به ادیتورهای مختلف این امکان را می‌دهد تا توسط این ویژگی بتوانند قابلیت‌های ویرایشی بهتری را جهت برنامه‌های Angular ارائه کنند. برای مثال ویرایش مطلوب قالب‌های کامپوننت‌های Angular و استفاده‌ی از Syntax خاص آن، موردی است که توسط هیچکدام از HTML ادیتورهای موجود پشتیبانی نمی‌شود. اکنون به کمک سرویس زبان Angular و افزونه‌ی ویژه‌ی آن برای VSCode که توسط تیم اصلی Angular توسعه یافته‌است، امکان ویرایش غنی قالب‌های HTML ایی آن فراهم شده‌است. این افزونه یک چنین قابلیت‌هایی را فراهم می‌کند:
الف) AOT Diagnostic messages
اگر قالب HTML ایی مورد استفاده (چه به صورت inline و چه در یک فایل html مجزا) به خاصیتی تعریف نشده اشاره کند، بلافاصله خطای مرتبطی ظاهر خواهد شد:


ب) Completions lists یا همان Intellisense
ج) امکان Go to definition با کلیک راست بر روی خواص و متدهای ذکر شده‌ی در قالب.
د) Quick info که با نزدیک کردن اشاره‌گر ماوس به خاصیت یا متدی در صفحه، اطلاعات بیشتری را در مورد آن نمایش می‌دهد.


angular2-inline

علاوه بر افزونه‌ی سرویس زبان‌های Angular، این افزونه نیز قابلیت درک قالب‌های inline کامپوننت‌ها را داشته و به همراه syntax highlighting و همچنین Intellisense است.


Auto Import

حین کار با TypeScript، هر ماژولی که در صفحه ارجاعی داشته باشد، باید در ابتدای فایل جاری import شود. افزونه‌ی Auto Import با بررسی ماژول‌های موجود و فراهم آوردن Intellisense ایی بر اساس آن‌ها، این‌کار را ساده‌تر می‌کند:


بنابراین این افزونه صرفا مختص به Angular نیست و برای کارهای متداول TypeScript نیز بسیار مفید است.


TSLint

این افزونه ابزار TSLint را با VSCode یکپارچه می‌کند. بنابراین نیاز است پیش از نصب این افزونه، وابستگی‌های ذیل را نیز به صورت سراسری نصب کرد:
 > npm install -g tslint typescript
کار TSLint انجام static code analysis است؛ چیزی شبیه به افزونه‌هایی مانند ری‌شارپر در ویژوال استودیو که راهنماهایی را در مورد بهتر کردن کیفیت کدهای نوشته شده ارائه می‌دهد.
تعدادی از امکانات آن‌را پس از نصب، با فشردن دکمه‌ی F1 می‌توان مشاهده کرد:


برای مثال تولید فایل tslint.json، امکان سفارشی سازی موارد بررسی شونده‌ی توسط این افزونه را فراهم می‌کند و اگر برنامه‌ی خود را توسط Angular CLI ایجاد کرده‌اید، این فایل هم اکنون در ریشه‌ی پروژه قرار دارد.
در مورد TSLint در مطلب «Angular CLI - قسمت دوم - ایجاد یک برنامه‌ی جدید» بیشتر توضیح داده شده‌است و اینبار به کمک این افزونه، خطاهای یاد شده را دقیقا درون محیط ادیتور و به صورت خودکار و یکپارچه‌ای مشاهده خواهید کرد.



Angular v4 TypeScript Snippets

سیستم کار VSCode مبتنی بر ایجاد فایل‌های خالی است و مفهوم قالب‌های از پیش آماده‌ی فایل‌ها در آن وجود ندارد. اما با کمک Code Snippets می‌توان این خلاء را پر کرد. افزونه‌ی Angular v4 TypeScript Snippets دقیقا به همین منظور طراحی شده‌است و زمانیکه حروف -a یا -rx را در صفحه تایپ می‌کنید، منویی ظاهر خواهد شد که توسط آن می‌توان قالب ابتدایی شروع به کار با انواع و اقسام جزئیات پروژه‌های Angular را تهیه کرد.



Path Intellisense

این افزونه مسیر فایل‌های موجود را به صورت یک Intellisense ارائه می‌کند و به این صورت به سادگی می‌توان مسیرهای اسکریپت‌ها و یا شیوه‌نامه‌ها را در ادیتور انتخاب و وارد کرد.

مطالب
آشنایی با ساختار یک Pull Request خوب
در مطلب «نحوه‌ی مشارکت در پروژه‌های GitHub به کمک Visual Studio» با مفهوم pull request آشنا شدیم. اما ... یک pull request خوب چه خصوصیاتی دارد و فرهنگ ارسال یک PR خوب چیست؟

اخلاق مشارکت در یک پروژه‌ی سورس باز

بعضی از توسعه دهنده‌ها در حین مشارکت در یک پروژه‌ی سورس باز، برای مثال جهت افزودن قابلیتی جدید و یا رفع مشکلی، ابتدا سعی می‌کنند تا کدهای فعلی را برای خودشان «قابل فهم‌تر» کنند. این قابل فهم‌تر کردن پروژه، شامل تغییر نام متغیرها و متدهای فعلی، انتقال کدهای موجود به فایل‌هایی دیگر یا حتی یکی کردن چندین فایل با هم، مرتب سازی متدهای یک کلاس بر اساس حروف الفباء و امثال آن می‌شود.
این کارها را نباید در حین مشارکت و توسعه‌ی پروژه‌های سورس باز دیگران انجام دهید! اگر هدفتان رفع مشکلی است یا افزودن قابلیتی جدید، باید نحوه‌ی کدنویسی فعلی را حفظ کنید. از این جهت که نگهدارنده‌ی اصلی پروژه، پیش از شما این‌کار را شروع کرده‌است و زمانیکه شما به پروژه‌ای دیگر رجوع خواهید کرد، باز نیز باید همین کار را ادامه دهد.
اگر refactoring گسترده‌ی شما به هر نحوی سبب بهبود پروژه‌ی اصلی می‌شود، ابتدا این مورد را با مسئول اصلی پروژه مطرح کنید. اگر او قبول کرد، سپس اقدام به چنین کاری نمائید.


بحث در مورد تغییرات پیش از ارسال PR

قبل از اینکه PR ایی را ارسال کنید، بهتر است یک issue یا ticket جدید را باز کرده و در مورد آن بحث کنید یا توضیح دهید. در این حالت ممکن است توضیحات بهتری را در مورد سازگار سازی تغییرات خود با کدهای فعلی دریافت کنید.


Pull requestها را کوچک نگه‌دارید

برای اینکه شانس قبول شدن PR خود را بالا ببرید، حجم و تمرکز آن‌را کوچک نگه دارید. بسیاری از توسعه دهنده‌های سورس باز اگر با یک PR حجیم روبرو شوند، آن‌را رد می‌کنند چون مشکل اصلی، مدت زمان بالایی است که باید جهت بررسی این PR اختصاص داد. هرچقدر حجم آن بیشتر باشد، زمان بیشتری را خواهد برد.


فقط یک کار را انجام دهید

شبیه به اصل تک مسئولیتی کلاس‌ها، یک PR نیز باید تنها یک کار را انجام دهد و بر روی یک موضوع خاص تمرکز داشته باشد. فرض کنید PR ایی را ارسال کرده‌اید که سه مشکل A، B و C را برطرف می‌کند. از دیدگاه مسئول اصلی پروژه، موارد A و C قابل قبول هستند؛ اما نه مورد C مطرح شده. در این حالت کل PR شما برگشت خواهد خورد. به همین جهت بهتر است بجای یک PR، سه PR مختلف و مجزا را جهت رفع مشکلات A، B و C ارسال کنید.


سازگاری تغییرات ارسالی را بررسی کنید

حداقل کاری را که پیش از ارسال PR باید انجام دهید این است که بررسی کنید آیا این تغییرات قابل Build هستند یا خیر. همچنین اگر پروژه دارای یک سری Unit tests است، حتما آن‌ها را یکبار بررسی کنید تا مطمئن شوید جای دیگری را به هم نریخته‌اید. ضمنا وجود این تست‌ها به صورت ضمنی به این معنا است که تغییرات جدید شما نیز باید به همراه تست‌های مرتبطی باشند تا پذیرفته شوند.


PR ایی را بر روی شاخه‌ی master ارسال نکنید

پس از اینکه یک fork از پروژه‌ای سورس باز را ایجاد کردید و سپس آن‌را clone نمودید تا به صورت Local بتوانید با آن کار کنید، فراموش نکنید که در همینجا باید یک branch و انشعاب جدید را جهت کار بر روی ویژگی مدنظر خود ایجاد کنید (برای مثال feature-X, fix-Y). بسیاری از پروژه‌های سورس باز به هیچ عنوان PRهای کار شده‌ی بر روی انشعاب master را قبول نمی‌کنند.


برای مطالعه بیشتر
Open Source Contribution Etiquette  
ten tips for better Pull Requests 
Getting a Pull Request Accepted 
Optimize Your Pull-request 

مطالب
استفاده از عبارات Cron در Quartz.NET
Cron چیست؟
قابلیتی است در سیستم عامل‌های مبتنی بر یونیکس که وظیفه اجرای وظایف در زمانبندی‌های خاص را بر عهده دارد، و به کاربران این امکان را می‌دهد که وظایف را زمانبندی کرده و در دوره‌های مشخص اجرا کنند.
اطلاعات بیشتر

در حقیقت رشته هایی هستند که از هفت قسمت تشکیل شده اند که هر قسمت مشخص کننده اعمال مربوط به زمانبندی می‌باشد مثلا انجام اعمالی :

  1. اجرای وظیفه ایی خاص هر روز ساعت 8 صبح
  2. اجرای وظیفه ایی خاص هر جمعه آخر ماه
  3. و...

این هفت قسمت توسط فاصله از همدیگر جدا می‌شوند :

عبارات cron خیلی قدرتمتد هستند و در عین حال مقداری پیچیده، هدف از ارائه این مطلب آشنایی با این نوع از عبارات و استفاده از آنها در Quartz.NET می‌باشد.

قبل از هر چیز ایتدا باید با فرمت این عبارات آشنا شویم :


پس عبارات cron در ساده‌ترین حالت می‌توانند به صورت :
* * * * ? *
و در حالت پیچیده‌تر می‌توانند به صورت زیر باشند :
0/5 14,18,3-39,52 * ? JAN,MAR,SEP MON-FRI 2002-2010
کارکترهای خاص :
  • * به معنی "تمام حالات" می‌باشد به عنوان مثال در فیلد "دقیقه" به معنی هر دقیقه می‌باشد.
  • ؟ به معنی "نگذاشتن مقداری خاص" می‌باشد، به عنوان مثال می‌خواهیم کار ما در یک روز خاص از ماه اتفاق بیفتد اما مهم نیست چه روزی از هفته باشد.
  • - جهت تعیین یک رنج خاص (محدوده ایی خاص) به عنوان مثال "12-10" در فیلد ساعت به معنی "ساعت هایی 10، 11 و 12" می‌باشد.
  • , جهت تعیین مقادیر اضافی برای مثال "MON,WED,FRI" در فیلد  day-of-week به معنای "روزه‌های دوشنبه، چهارشنبه و جمعه" می‌باشد.
  • / جهت اعمالی increment(کاهشی) استفاده می‌شود به طور مثال "0/15" در فیلد seconds به معنای "ثانیه‌های 0 ، 15 ، 30 ، 45" می‌باشد، "5/15" نیز به معنای "ثانیه‌های 5 ، 20 ، 35 ، 50" می‌باشد، به صورت ساده‌تر به طور مثال اگر مقدار "0/15" را در فیلد "minutes" قرار دهیم به معنی "هر 15 دقیقه است و از دقیقه 0 آغاز میشود" با مثلا "3/20"به معنی "هر 20 دقیقه می‌باشد و از دقیقه سوم آغاز میشود".
  • L "آخرین (Last)" همانطور که از شکل بالا مشخص است تنها در فیلدهایی Day of month و Day of week قابل استفاده می‌باشد به طور مثال اگر در فیلد Day of month استفاده شود به معنای "آخرین روز ماه" می‌باشد.
  • W "روز هفته(Weekday)" 
  • # جهت تعیین Xامین روز ماه به طور مثال مقدار "3#6" به "معنای سومین جمعه ماه" می‌باشد، در واقع مقدار 6 روز و مقدار 3# سومین در ماه می‌باشد.

تعدای مثال :

تولید عبارات cron گاهی اوقات به نظر پیچیده می‌آید(به نظر من که اینطور نیست!) اما برای تولید آسان این عبارات می‌توانید از این سرویس آنلاین استفاده نمائید.

حال یک مثال در این رابطه :

می خواهیم یک کار را هر شب ساعت 11 شب برای انجام زمانبندی کنیم:

public class HelloSchedule : ISchedule
    {
        public void Run()
        {

            IJobDetail job = JobBuilder.Create<HelloJob>()
                                       .WithIdentity("job1")
                                       .Build();

            ITrigger trigger = TriggerBuilder.Create()
                                             .ForJob(job)
                                             .WithIdentity("trigger1")
                                             .StartNow()
                                             .WithCronSchedule("0 0 23 ? * MON-FRI *")
                                             .Build();

            ISchedulerFactory sf = new StdSchedulerFactory();
            IScheduler sc = sf.GetScheduler();
            sc.ScheduleJob(job, trigger);

            sc.Start();
        }
کدهای فوق دقیقا همانند مثالهایی هستند که پیشتر در سایت مشاهده کرده اید با این تفاوت به جای استفاده از متد WithSimpleScheduleاز متد WithCronSchedule استفاده می‌کنیم که پارامتر ورودی آن عبارت cron ما می‌باشد.
مطالب
هدایت خودکار کاربر به صفحه لاگین در حین اعمال Ajax ایی
در ASP.NET MVC به کمک فیلتر Authorize می‌توان کاربران را در صورت درخواست دسترسی به کنترلر و یا اکشن متد خاصی در صورت لزوم و عدم اعتبارسنجی کامل، به صفحه لاگین هدایت کرد. این مساله در حین postback کامل به سرور به صورت خودکار رخ داده و کاربر به Login Url ذکر شده در web.config هدایت می‌شود. اما در مورد اعمال Ajax ایی چطور؟ در این حالت خاص، فیلتر Authorize قابلیت هدایت خودکار کاربران را به صفحه لاگین، ندارد. در ادامه نحوه رفع این نقیصه را بررسی خواهیم کرد.

تهیه فیلتر سفارشی SiteAuthorize

برای بررسی اعمال Ajaxایی، نیاز است فیلتر پیش فرض Authorize سفارشی شود:
using System;
using System.Net;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication28.Helpers
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class | AttributeTargets.Method, Inherited = true, AllowMultiple = true)]
    public sealed class SiteAuthorizeAttribute : AuthorizeAttribute
    {
        protected override void HandleUnauthorizedRequest(AuthorizationContext filterContext)
        {
            if (filterContext.HttpContext.Request.IsAuthenticated)
            {
                throw new UnauthorizedAccessException(); //to avoid multiple redirects
            }
            else
            {
                handleAjaxRequest(filterContext);
                base.HandleUnauthorizedRequest(filterContext);
            }
        }

        private static void handleAjaxRequest(AuthorizationContext filterContext)
        {
            var ctx = filterContext.HttpContext;
            if (!ctx.Request.IsAjaxRequest())
                return;

            ctx.Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.Forbidden;
            ctx.Response.End();
        }
    }
}
در فیلتر فوق بررسی handleAjaxRequest اضافه شده است. در اینجا درخواست‌های اعتبار سنجی نشده از نوع Ajax ایی خاتمه داده شده و سپس StatusCode ممنوع (403) به کلاینت بازگشت داده می‌شود. در این حالت کلاینت تنها کافی است StatusCode یاده شده را مدیریت کند:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication28.Helpers;

namespace MvcApplication28.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [SiteAuthorize]
        [HttpPost]        
        public ActionResult SaveData(string data)
        {
            if(string.IsNullOrWhiteSpace(data))
                return Content("NOk!");

            return Content("Ok!");
        }
    }
}
در کد فوق نحوه استفاده از فیلتر جدید SiteAuthorize را ملاحظه می‌کنید. View ارسال کننده اطلاعات به اکشن متد SaveData، در ادامه بررسی می‌شود:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var postUrl = this.Url.Action(actionName: "SaveData", controllerName: "Home");
}
<h2>
    Index</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "SaveData", controllerName: "Home",
                method: FormMethod.Post, htmlAttributes: new { id = "form1" }))
{
    @Html.TextBox(name: "data")
    <br />
    <span id="btnSave">Save Data</span>
}
@section Scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("#btnSave").click(function (event) {
                $.ajax({
                    type: "POST",
                    url: "@postUrl",
                    data: $("#form1").serialize(),
                    // controller is returning a simple text, not json  
                    complete: function (xhr, status) {
                        var data = xhr.responseText;
                        if (xhr.status == 403) {
                            window.location = "/login";
                        }
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
تنها نکته جدید کدهای فوق، بررسی xhr.status == 403 است. اگر فیلتر SiteAuthorize کد وضعیت 403 را بازگشت دهد، به کمک مقدار دهی window.location، مرورگر را وادار خواهیم کرد تا صفحه کنترلر login را نمایش دهد. این کد جاوا اسکریپتی، با تمام مرورگرها سازگار است.


نکته تکمیلی:
در متد handleAjaxRequest، می‌توان یک JavaScriptResult را نیز بازگشت داد تا همان کدهای مرتبط با window.location را به صورت خودکار به صفحه تزریق کند:
filterContext.Result =  new JavaScriptResult { Script="window.location = '" + redirectToUrl + "'"};
البته این روش بسته به نحوه استفاده از jQuery Ajax ممکن است نتایج دلخواهی را حاصل نکند. برای مثال اگر قسمتی از صفحه جاری را پس از دریافت نتایج Ajax ایی از سرور، تغییر می‌دهید، صفحه لاگین در همین قسمت در بین کدهای صفحه درج خواهد شد. اما روش یاد شده در مثال فوق در تمام حالت‌ها کار می‌کند.
بازخوردهای دوره
طراحی روابط و ارجاعات در RavenDB
Timeline یک جدول نیست؛ یک گزارش هست از اطلاعات موجود (گزارش از اینکه یک کاربر به چه بلاگ‌هایی علاقمند است). به ازای هر View جدید مورد نیاز از بانک اطلاعاتی، یک جدول جدید ایجاد نمی‌کنند. همچنین در اینجا چیزی به نام جدول نداریم. این بانک اطلاعاتی، سندگرا است. هر رکورد آن یک سند JSON است و مجموعه‌ای از آن‌ها تا حدودی شبیه به یک جدول بانک اطلاعاتی رابطه‌ای است (تا حدودی از این جهت که هر سند JSON آن می‌تواند ساختار متفاوتی با قبلی داشته باشد، یا نداشته باشد؛ بسته به انتخاب و طراحی). در مورد «denormalized references» در متن بحث شده: «... بنابراین بهترین حالت استفاده از روش denormalized references محدود خواهد شد به موارد ذیل ... ». یعنی همه جا قرار نیست کار رفع نرمال سازی در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL سندگرا انجام شود. سه مورد مهم دارد که در بحث ذکر شده‌است.
در اینجا برای طراحی حالت بلاگ‌های مورد علاقه یک شخص در RavenDB فقط کافی است از مفهوم Includes آن استفاده کنید (نمونه آن «Includeهای یک به چند» در بحث). داخل کلاس User، یک آرایه شبیه به SupplierIds (مثال زده شده) به نام FavoriteBlogIds خواهید داشت. بارگذاری و گزارشگیری از آن برای نمایش لیست این بلاگ‌ها و سپس مطالب آن‌ها، مانند مثال‌های Include و Load ایی است که ارائه شد.
بنابراین در اینجا به چیزی مانند دو جدول مجزای کاربران و جدول ذخیره سازی لیست بلاگ‌های محبوب آن‌ها نیازی نیست. لیست و آرایه Idهای بلاگ‌های مورد علاقه‌ی یک کاربر، داخل سند JSON همان کاربر قرار می‌گیرد.