مطالب
استفاده از AvalonEdit در WPF
AvalonEdit یکی از زیرساخت‌های برنامه‌ی SharpDevelop است که ویرایشگر متنی به همراه syntax highlighting زبان‌های مختلف را در آن پشتیبانی می‌کند. کیفیت بالایی داشته و بسیاری از برنامه‌های دیگر نیز از آن جهت ارائه ویرایشگر و یا syntax highlighting متون ارائه شده، استفاده می‌کنند. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این ویرایشگر را در برنامه‌های WPF خصوصا با دید MVVM بررسی خواهیم کرد.



دریافت و نصب AvalonEdit

برای نصب AvalonEdit می‌توان دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت صادر کرد:
 PM> install-package AvalonEdit


استفاده‌ی مقدماتی از AvalonEdit

برای استفاده از این ویرایشگر ابتدا نیاز است فضای نام xmlns:avalonEdit تعریف شود. سپس کنترل avalonEdit:TextEditor در دسترس خواهد بود:
<Window x:Class="SyntaxHighlighter.MainWindow"
   xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
   xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
   xmlns:avalonEdit="http://icsharpcode.net/sharpdevelop/avalonedit"
   Title="MainWindow" Height="401" Width="617">
  <Grid>
<avalonEdit:TextEditor  
    Name="txtCode"
    SyntaxHighlighting="C#"
  FontFamily="Consolas"
  FontSize="10pt"/>   
  </Grid>
</Window>
توسط خاصیت SyntaxHighlighting آن می‌توان زبان مشخصی را تعریف کرد. لیست زبان‌های توکار پشتیبانی شده


استفاده از AvalonEdit در برنامه‌های MVVM

خاصیت Text این ویرایشگر به صورت معمولی تعریف شده (DependencyProperty نیست) و امکان binding دو طرفه به آن وجود ندارد. به همین جهت نیاز است یک چنین DependencyProperty را به آن اضافه کرد:
using System;
using System.Collections.Concurrent;
using System.Reflection;
using System.Windows;
using System.Xml;
using ICSharpCode.AvalonEdit;
using ICSharpCode.AvalonEdit.Highlighting;
using ICSharpCode.AvalonEdit.Highlighting.Xshd;

namespace AvalonEditWpfTest.Controls
{
    public class BindableAvalonTextEditor : TextEditor
    {
        public static readonly DependencyProperty BoundTextProperty =
            DependencyProperty.Register("BoundText",
                typeof(string),
                typeof(BindableAvalonTextEditor),
                new FrameworkPropertyMetadata(default(string), propertyChangedCallback));
 
        public static string GetBoundText(DependencyObject obj)
        {
            return (string)obj.GetValue(BoundTextProperty);
        }

        public static void SetBoundText(DependencyObject obj, string value)
        {
            obj.SetValue(BoundTextProperty, value);
        }

        protected override void OnTextChanged(EventArgs e)
        {
            SetCurrentValue(BoundTextProperty, Text);
            base.OnTextChanged(e);
        }

        private static void propertyChangedCallback(DependencyObject obj,
                                    DependencyPropertyChangedEventArgs args)
        {
            var target = (BindableAvalonTextEditor)obj;
            var value = args.NewValue;
            if (value == null)
                return;

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(target.Text) ||
                !target.Text.Equals(args.NewValue.ToString()))
            {
                target.Text = args.NewValue.ToString();
            }
        }
    }
}
کار با ارث بری از TextEditor (ویرایشگر AvalonEdit) شروع می‌شود. سپس یک DependencyProperty به نام BoundText در اینجا اضافه شده‌است. هر زمان که متن داخل آن تغییر کرد، آن‌را به خاصیت متنی Text این ویرایشگر نسبت می‌دهد. به این ترتیب binding یک طرفه (از کدها به کنترل) کار می‌کند. فعال سازی binding دو طرفه با پشتیبانی از انتقال تغییرات از ویرایشگر به خواص ViewModel در متد بازنویسی شده‌ی OnTextChanged انجام می‌شود.

اکنون برای استفاده از این کنترل جدید که BindableAvalonTextEditor نام دارد، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
<Window x:Class="AvalonEditWpfTest.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:viewModels="clr-namespace:AvalonEditTests.ViewModels"
        xmlns:controls="clr-namespace:AvalonEditWpfTest.Controls"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <Window.Resources>
        <viewModels:MainWindowViewModel x:Key="MainWindowViewModel"/>
    </Window.Resources>
    <Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource MainWindowViewModel}}">
        <controls:BindableAvalonTextEditor
                BoundText="{Binding SourceCode, Mode=TwoWay, UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}"
                        WordWrap="True"
                        ShowLineNumbers="True"
                        LineNumbersForeground="MediumSlateBlue"
                        FontFamily="Consolas"
                        VerticalScrollBarVisibility="Auto"
                        Margin="3"          
                        HorizontalScrollBarVisibility="Auto"
                        FontSize="10pt"/>
    </Grid>
</Window>
ابتدا فضای نام جدید کنترل BindableAvalonTextEditor مشخص می‌شود و سپس به controls:BindableAvalonTextEditor دسترسی خواهیم داشت. در اینجا نحوه‌ی استفاده از خاصیت جدید BoundText را نیز مشاهده می‌کنید.


افزودن syntax highlighting زبان‌هایی که به صورت رسمی پشتیبانی نمی‌شوند

به خاصیت SyntaxHighlighting این کنترل صرفا مقادیری را می‌توان نسبت داد که به صورت توکار پشتیبانی می‌شوند. برای مثال#XML، C و امثال آن.
فرض کنید نیاز است SyntaxHighlighting زبان SQL را فعال کنیم. برای اینکار نیاز به فایل‌های ویژه‌ای است، با پسوند xshd. برای نمونه فایل sql-ce.xshd را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید. در آن یک سری واژه‌های کلیدی و حروفی که باید با رنگی متفاوت نمایش داده شوند، مشخص می‌گردند.
برای استفاده از فایل sql-ce.xshd باید به نحو ذیل عمل کرد:
الف) فایل sql-ce.xshd را به پروژه اضافه کرده و سپس در برگه‌ی خواص آن در VS.NET، مقدار build action آن‌را به embedded resource تغییر دهید.



ب) با استفاده از متد ذیل، این فایل مدفون شده در اسمبلی را گشوده و به متد HighlightingLoader.Load ارسال می‌کنیم:
        private static IHighlightingDefinition getHighlightingDefinition(string resourceName)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(resourceName))
                throw new NullReferenceException("Please specify SyntaxHighlightingResourceName.");

            using (var stream = Assembly.GetExecutingAssembly().GetManifestResourceStream(resourceName))
            {
                if (stream == null)
                    throw new NullReferenceException(string.Format("{0} resource is null.", resourceName));

                using (var reader = new XmlTextReader(stream))
                {
                    return HighlightingLoader.Load(reader, HighlightingManager.Instance);
                }
            }
        }
نحوه استفاده از آن نیز به صورت ذیل است:
 txtCode.SyntaxHighlighting = getHighlightingDefinition(resourceName);
به این ترتیب می‌توان یک فایل xhsd را به صورت پویا بارگذاری و به خاصیت SyntaxHighlighting کنترل انتساب داد.

برای سهولت استفاده از این قابلیت شاید بهتر باشد یک DependencyProperty دیگر به نام SyntaxHighlightingResourceName را به کنترل جدید BindableAvalonTextEditor اضافه کنیم:
using System;
using System.Collections.Concurrent;
using System.Reflection;
using System.Windows;
using System.Xml;
using ICSharpCode.AvalonEdit;
using ICSharpCode.AvalonEdit.Highlighting;
using ICSharpCode.AvalonEdit.Highlighting.Xshd;

namespace AvalonEditWpfTest.Controls
{
    public class BindableAvalonTextEditor : TextEditor
    {
         public static readonly DependencyProperty SyntaxHighlightingResourceNameProperty =
           DependencyProperty.Register("SyntaxHighlightingResourceName",
               typeof(string),
               typeof(BindableAvalonTextEditor),
               new FrameworkPropertyMetadata(default(string), resourceNamePropertyChangedCallback));
 
        public static string GetSyntaxHighlightingResourceName(DependencyObject obj)
        {
            return (string)obj.GetValue(SyntaxHighlightingResourceNameProperty);
        }

        public static void SetSyntaxHighlightingResourceName(DependencyObject obj, string value)
        {
            obj.SetValue(SyntaxHighlightingResourceNameProperty, value);
        }

        private static void loadHighlighter(TextEditor @this, string resourceName)
        {
            if (@this.SyntaxHighlighting != null)
                return;

            @this.SyntaxHighlighting = getHighlightingDefinition(resourceName);
        }

        private static void resourceNamePropertyChangedCallback(DependencyObject obj,
                                            DependencyPropertyChangedEventArgs args)
        {
            var target = (BindableAvalonTextEditor)obj;
            var value = args.NewValue;
            if (value == null)
                return;

            loadHighlighter(target, value.ToString());
        }
    }
}
کاری که در اینجا انجام شده، افزودن یک خاصیت جدید به نام SyntaxHighlightingResourceName به کنترل BindableAvalonTextEditor است. هر زمانیکه مقدار آن تغییر کند، متد getHighlightingDefinition بحث شده، فراخوانی گردیده و به صورت پویا مقدار خاصیت SyntaxHighlighting این کنترل، مقدار دهی می‌شود.
استفاده از آن نیز به شکل زیر است:
   <controls:BindableAvalonTextEditor
SyntaxHighlightingResourceName = "AvalonEditWpfTest.Controls.sql-ce.xshd"
/>

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AvalonEditWpfTest.zip 
مطالب
Best Practice هایی برای ASP.NET MVC - قسمت اول
در سایت جاری مطالب زیادی درباره ASP.NET MVC نوشته شده است. این مطلب و قسمت بعدی آن مروری خواهد داشت بر Best Practice‌ها در ASP.NET MVC.

استفاده از NuGet Package Manager برای مدیریت وابستگی‌ها

درباره اهمیت NuGet برای مصرف کنندگان قبلا این مطلب نوشته شده است.
بجای صرف وقت برای اینکه بررسی کنیم آیا این نسخه‌ی جدید کتابخانه‌ی X یا اسکریپت jQuery آمده است یا خیر، می‌توان این وظیفه را به NuGet سپرد. علاوه بر این NuGet مزیت‌های دیگری هم دارد؛ مثلا تیم‌های برنامه نویسی می‌توانند کتاب خانه‌های مشترک خودشان را در مخزن‌های سفارشی NuGet قرار دهند و توزیع و Versioning آن‌را به NuGet بسپارند.


تکیه بر Abstraction (انتزاع)

Abstraction در طراحی سیستم‌ها منجر به تولید نرم افزار هایی Loosely coupled با قابلیت نگهداری بالا و همچنین فراهم شدن زمینه برای نوشتن Unit Test می‌شود.
اگر به مطالب قبلی وب سایت برگردیم در مطلب چرا ASP.NET MVC گفته شد که :
2) دستیابی به کنترل بیشتر بر روی اجزای فریم ورک :
در طراحی ASP.NET MVC همه‌جا interface‌ها قابل مشاهد هستند. همین مساله به معنای افزونه پذیری اکثر قطعات تشکیل دهنده ASP.NET MVC است؛ برخلاف ASP.NET web forms. برای مثال تابحال چندین view engine، routing engine و غیره توسط برنامه نویس‌های مستقل برای ASP.NET MVC طراحی شده‌اند که هیچکدام با ASP.NET web forms میسر نیست. برای مثال از view engine پیش فرض آن خوشتان نمی‌آید؟
عوضش کنید! سیستم اعتبار سنجی توکار آن‌را دوست ندارید؟ آن‌را با یک نمونه بهتر تعویض کنید و الی آخر ...
به علاوه طراحی بر اساس interface‌ها یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد و آن هم ساده سازی
mocking (تقلید) آن‌ها است جهت ساده سازی نوشتن آزمون‌های واحد.


از کلمه‌ی کلیدی New استفاده نکنید

هر جا ممکن است کار وهله سازی اشیاء را به لایه و حتی Framework دیگری بسپارید. هر زمان اشیاء نرم افزار خودتان را با کلمه‌ی new وهله سازی می‌کنید اصل Abstraction را فراموش کرده اید. هر زمان اشیاء نرم افزار را مستقیم وهله سازی می‌کنید در نظر داشته باشید می‌توانید آنها را به صورت وابستگی تزریق کنید.
در همین رابطه مطالب زیر را از دست ندهید :


از HttpContext مستقیما استفاده نکنید (از HttpContextBase استفاده کنید)

از .NET 4 به بعد فضای نامی تعریف شده که در بر دارنده‌ی کلاس‌های انتزاعی (Abstraction) خیلی از قسمت‌های اصلی ASP.NET است.  یکی از مواردی که در توسعه‌ی ASP.NET معمولا زیاد استفاده می‌شود، شیء HttpContext است . استفاده از HttpContextBase را به استفاده از HttpContext ترجیح دهید. اهمیت این موضوع در راستای اهمیت انتزاع (Abstraction) می‌باشد.


از "رشته‌های جادویی" اجتناب کنید

استفاده از رشته‌های جادویی در خیلی از جاها کار را ساده می‌کند؛ بعضی وقت‌ها هم به آنها نیاز است اما مشکلات زیادی دارند :
  1. رشته‌ها معنای باطنی ندارند (مثلا : دشوار است که از روی نام یک ID مشخص کنم این ID چطور به ID دیگری مرتبط است و یا اصلا ربط دارد یا خیر)
  2. با اشتباهات املایی یا عدم رعایت حروف بزرگ و کوچک ایجاد مشکل می‌کنند.
  3. به Refactoring واکنش خوبی نشان نمی‌دهند. (برای درک بهتر این مطلب را بخوانید.)
برای درک بهتر 2، یک مثال بررسی می‌شود؛ اولی از رشته‌های جادویی برای دسترسی به داده در ViewData استفاده می‌کند و دومی refactor شده‌ی مثال اول است که از strongly type مدل برای دسترسی به همان داده استفاده می‌کند.
<p>
    <label for="FirstName">First Name:</label>
    <span id="FirstName">@ViewData["FirstName"]</span>
</p>
مثال دوم :
<p>
    <label for="FirstName">First Name:</label>
    <span id="FirstName">@Model.FirstName</span>
</p>
مثلا مثال دوم مشکلات رشته‌های جادویی را ندارد.
در رابطه با Magic strings این مطلب را مطالعه بفرمایید.


از نوشتن HTML در کدهای "Backend" خودداری کنید

با توجه به اصل جداسازی وابستگی‌ها (Separation of Concerns) وظیفه‌ی کنترلر‌ها و دیگر کدهای backend رندر کردن HTML نیست. (ساده سازی کنترلر ها) البته در نظر داشته باشید که قطعا تولید HTML در متد‌های کمکی کلاس هایی که "تنها" وظیفه‌ی آنها کمک به View‌ها جهت تولید کد هست ایرادی ندارد. این کلاس‌ها بخشی از View در نظر گرفته می‌شوند نه کدهای "backend".


در View‌ها "Business logic" انجام ندهید

معکوس بند قبلی هم کاملا صدق می‌کند ، منظور این است که View‌ها تا جایی که ممکن است باید حاوی کمترین Business logic ممکن باشند. در واقع تمرکز View‌ها باید استفاده و نحوه‌ی نمایش داده ای که برای آن‌ها فراهم شده باشد نه انجام عملیات روی آن.


استفاده از Presentation Model را به استفاده مستقیم از Business Object‌ها ترجیح دهید

در مطالب مختلف وب سایت اشاره به اهمین ViewModel‌ها شده است. برای اطلاعات بیشتر بند ج آموزش 11 از سری آموزش‌های ASP.NET MVC را مطالعه بفرمایید.


If‌های شرطی را در View‌ها را در متد‌های کمکی کپسوله کنید

استفاده از شرط‌ها در View کار توسعه دهنده را برای یک سری اعمال ساده می‌کند اما می‌تواند باعث کمی کثیف کاری هم شود. مثلا:
@if(Model.IsAnonymousUser) {
    <img src="@Url.Content("~/content/images/anonymous.jpg")" />
} else if(Model.IsAdministrator) {
    <img src="@Url.Content("~/content/images/administrator.jpg")" />
} else if(Model.Membership == Membership.Standard) {
    <img src="@Url.Content("~/content/images/member.jpg")" />
} else if(Model.Membership == Membership.Preferred) {
    <img src="@Url.Content("~/content/images/preferred_member.jpg")" />
}
می‌توان این کد که تا حدودی شامل منطق تجاری هم هست را در یک متد کمکی کپسوله کرد :
public static string UserAvatar(this HtmlHelper<User> helper)
{
    var user = helper.ViewData.Model;
    string avatarFilename = "anonymous.jpg";
    if (user.IsAnonymousUser)
    {
        avatarFilename = "anonymous.jpg";
    }
    else if (user.IsAdministrator)
    {
        avatarFilename = "administrator.jpg";
    }
    else if (user.Membership == Membership.Standard)
    {
        avatarFilename = "member.jpg";
    }
    else if (user.Membership == Membership.Preferred)
    {
        avatarFilename = "preferred_member.jpg";
    }
    var urlHelper = new UrlHelper(helper.ViewContext.RequestContext);
    var contentPath = string.Format("~/content/images/{0}", avatarFilename)
    string imageUrl = urlHelper.Content(contentPath);
    return string.Format("<img src='{0}' />", imageUrl);
}
اکنون برای نمایش آواتار کاربر به سادگی می‌توان  نوشت :
@Html.UserAvatar()
به این ترتیب کد ما تمیز‌تر شده ، قابلیت نگهداری آن بالاتر رفته ، منطق تجاری یک بار و در یک قسمت نوشته شده از این کد در جاهای مختلف سایت می‌توان استفاده کرد و اگر لازم به تغییر باشد با تغییر در یک قسمت همه جا اعمال می‌شود.

منتظر قسمت بعدی باشید.
 
مطالب
شروع کار با Angular Material ۲
Angular Material ۲، کامپوننت‌های طراحی متریال (Material Design) را برای برنامه‌های انگیولار ۲ فراهم می‌آورد. هدف Angular Material ۲ ارائه مجموعه‌ای از کامپوننت‌های واسط کاربری با طراحی متریال (Material Design)، برای ساخت برنامه‌هایی توسط انگیولار ۲ و تایپ اسکریپت است. در این مقاله مراحل پیاده سازی یک پروژه انگیولار ۲ را که واسط کاربری آن از طراحی متریال بهره می‌برد، دنبال خواهیم کرد. 

نکته: پروژه انگیولار متریال ۲ در زمان نوشتن این مقاله به تازگی نسخه بتا ۵ را ارائه داده و همچنان در حال توسعه است. این بدان معنی است که ممکن است همه چیز به سرعت تغییر یابد. 


مقدمه

انگیولار متریال ۲ همانند انگیولار متریال یک، تمامی المانهای مورد نیاز برای طراحی یک برنامه تک صفحه‌ای را به راحتی فراهم می‌کند (هرچند تمامی المانهای آن در نسخه بتا پیاده سازی نشده‌اند). خبر خوب اینکه، اکثر کامپوننتهای ارائه شده در انگیولار متریال ۲ از قالب راست به چپ پشتیبانی می‌کنند و اعمال این قالب به سادگی اضافه کردن خصوصیت dir یک المان به rtl است.

در صفحه گیت‌هاب انگیولار متریال ۲ آمده‌است که انگیولار متریال ۲، واسط‌های کاربری با کیفیت بالا را ارائه می‌دهد و در ادامه منظورش را از «کیفیت بالا»، اینگونه بیان می‌کند:

  1. بین‌المللی و قابل دسترس برای همه به نحوی که تمامی کاربران می‌توانند از آنها استفاده کنند (عدم مشکل در چند زبانه بودن و پشتیبانی از قالب راست به چپ و چپ به راست) .
  2. دارای APIهای ساده برای توسعه دهندگان. 
  3. رفتار مورد انتظار و بدون خطا در تمامی موردهای کاری
  4. تست تمامی رفتارها توسط تست یکپارچگی (unit test ) و تست واحد ( integration test

  5. قابلیت سفارشی سازی در چارچوب طراحی متریال 

  6. بهره‌وری بالا 

  7. کد تمیز و مستندات خوب 


شروع کار با انگیولار متریال ۲ 

قدم اول: نصب angular-material و hammerjs

برای شروع بایستی Angular Material و angular animations و hammer.js را توسط npm به صورت زیر نصب کنید.

npm install --save @angular/material @angular/animations
npm install --save hammerjs

angular/material@: بسته مربوط به انگیولار متریال دو را نصب خواهد کرد.

angular/animations@: این بسته امکاناتی جهت ساخت افکت‌های ویژه هنگام تغییر صفحات، یا بارگذاری المنت‌ها را از طریق کدهای css نوشته شده، به راحتی امکان‌پذیر می‌کند.

Hammerjs: برخی از کامپوننتهای موجود در انگیولار متریال ۲ وابسته به کتابخانه Hammerjs هستند. (از جمله md-slide-toggle و md-slider, mdTooltip)


  قدم دوم: معرفی کتابخانه‌های خارجی به  angular-cli.json 
اگر تصمیم به استفاده از کتابخانه Hammerjs گرفتید بایستی آدرس فایل hammer.js را به قسمت script در فایل angular-cli.json اضافه کنید. 
"scripts": [
  "../node_modules/hammerjs/hammer.min.js"
],

قدم سوم: افزودن Angular Material به ماوژل اصلی برنامه انگیولار
حالا نوبت اضافه کردن ماژول متریال به ماژول اصلی برنامه است. پس از معرفی ماژول MaterialModule و BrowserAnimationsModule در فایل app.module.ts این دو ماژول را به قسمت imports نیز اضافه می‌کنیم. فایل app.module.ts ما تقریبا به شکل زیر خواهد بود. 
import { BrowserModule } from '@angular/platform-browser';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { FormsModule } from '@angular/forms';
import { HttpModule } from '@angular/http';

import { MaterialModule } from '@angular/material';
import { BrowserAnimationsModule } from '@angular/platform-browser/animations';

import { AppComponent } from './app.component';

@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent
  ],
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpModule,

    MaterialModule,
    BrowserAnimationsModule
  ],
  providers: [],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule { }


قدم چهارم: افزودن تم و آیکون  

همراه با نصب Angular Material تعدادی تم از قبل ساخته شده نیز نصب خواهند شد که شامل یکسری استایل با رنگهای مشخصی هستند. از جمله این تم‌ها عبارتند از:

  • indigo-pink
  • deeppurple-amber
  • purple-green
  • pink-bluegrey 

همچنین با استفاده از Material Design icons نیز با استفاده از تگ <md-icon> به آیکونهای متریال نیز می‌توان دسترسی داشت.

برای افزودن آیکونهای متریال و همچنین انتخاب یک تم از قبل ساخته شده دو خط زیر را به فایل style.css اصلی برنامه اضافه کنید. 

@import '~https://fonts.googleapis.com/icon?family=Material+Icons';
@import '~@angular/material/prebuilt-themes/deeppurple-amber.css';

نکته‌ای که در تگ <md-icon> وجود دارد این است که این تگ انواع فونت‌ها و آیکونهای svg را نیز پشتیبانی می‌کند. استفاده از آیکونهای متریال یکی از قابلیت‌های این تگ محسوب می‌شود.

برای اطلاعات بیشتر از نحوه ساخت تم سفارشی می‌توانید این  لینک را دنبال کنید. 


قدم آخر: انگیولار متریال آماده است! 

با انجام مراحل بالا اکنون می‌توانید به راحتی از کامپوننت‌های متریال استفاده کنید. کافی است کدهای زیر را به فایل app.component.html اضافه کنید و یک قالب ساده برای برنامه خود بسازید. 

<md-sidenav-container>
  
  <md-sidenav #end align="end" opened="true" mode="side">
    
    <md-toolbar color="accent">
      <div>
        <md-toolbar-row>
          <img src="https://material.angular.io/favicon.ico" style="height:50px;margin-top: 2px; margin-bottom: 2px;">
          <span>
            برنامه من
          </span>
        </md-toolbar-row>
      </div>
    </md-toolbar>
    
    <md-nav-list>
      <md-list-item [routerLink]="['/']">
        <div>
          <div></div>
          <md-icon role="img" aria-label="home">home</md-icon>
          <span>خانه</span>
        </div>
      </md-list-item>
    </md-nav-list>

    <md-nav-list>
      <md-list-item [routerLink]="['/registries']">
        <div>
          <div></div>
          <md-icon role="img" aria-label="forms">content_paste</md-icon>
          <span>فرم</span>
        </div>
      </md-list-item>
    </md-nav-list>

    <md-nav-list>
      <md-list-item href="/charts">
        <div>
          <div></div>
          <md-icon role="img" aria-label="charts">show_chart</md-icon>
          <span>نمودارها</span>
        </div>
      </md-list-item>
    </md-nav-list>
  </md-sidenav>

  <header>
    <md-toolbar color="primary">
      <button md-icon-button (click)="end.toggle()">
        <md-icon>menu</md-icon>
      </button>
      <span>داشبورد</span>
      
      <button md-icon-button [md-menu-trigger-for]="menu">
        <md-icon>person</md-icon>
      </button>

    </md-toolbar>

    <md-menu x-position="before" #menu="mdMenu">
      <button md-menu-item>تنظیمات</button>
      <button md-menu-item>خروج</button>
    </md-menu>

  </header>

  <main>
    <router-outlet></router-outlet>
  </main>

</md-sidenav-container>

<span>
  <button md-fab>
    <md-icon>check circle</md-icon>
  </button>
</span>

همچنین کدهای css زیر را به فایل اصلی style.css اضافه کنید.

html, body, material-app, md-sidenav-container, .my-content {
  margin: 0;
  direction: rtl;
  width: 100%;
  height: 100%;
}

.mat-button-toggle,
.mat-button-base,
.mat-button,
.mat-raised-button,
.mat-fab,
.mat-icon-button,
.mat-mini-fab,
.mat-card,
.mat-checkbox,
.mat-input-container,
.mat-list,
.mat-menu-item,
.mat-radio-button,
.mat-select,
.mat-list .mat-list-item .mat-list-item-content,
.mat-nav-list .mat-list-item .mat-list-item-content,
.mat-simple-snackbar,
.mat-tab-label,
.mat-slide-toggle-content,
.mat-toolbar,
.mat-tooltip { font-family: 'Iranian Sans', Tahoma !important; 
}

md-sidenav {
  width: 225px;
  max-width: 70%;
}

  md-sidenav md-nav-list {
    display: block;
  }

    md-sidenav md-nav-list :hover {
      background-color: rgb(250, 250, 250);
    }



    md-sidenav md-nav-list .md-list-item {
      cursor: pointer;
    }

.side-navigation {
  padding-top: 0;
}

md-nav-list.side-navigation a[md-list-item] > .md-list-item > span.title {
  margin-right: 10px;
}

md-nav-list.side-navigation a[md-list-item] > .md-list-item {
  -webkit-font-smoothing: antialiased;
  letter-spacing: .14px;
}

md-list a[md-list-item] .md-list-item, md-list md-list-item .md-list-item, md-nav-list a[md-list-item] .md-list-item, md-nav-list md-list-item .md-list-item {
  display: flex;
  flex-direction: row;
  align-items: center;
  box-sizing: border-box;
  height: 48px;
  padding: 0 16px;
}

button.my-fab {
  position: absolute;
  right: 20px;
  bottom: 10px;
}

md-card {
  margin: 1em;
}

md-toolbar-row {
  justify-content: space-between;
}

.done {
  position: fixed;
  bottom: 20px;
  left: 20px;
  color: white;
}

md-nav-list.side-navigation a[md-list-item] {
  position: relative;
}

md-list a[md-list-item], md-list md-list-item, md-nav-list a[md-list-item], md-nav-list md-list-item {
  display: block;
}

md-list a[md-list-item], md-list md-list-item, md-nav-list a[md-list-item], md-nav-list md-list-item {
  color: #000;
}

md-nav-list a {
  text-decoration: none;
  color: inherit;
}

a {
  color: #039be5;
  text-decoration: none;
  -webkit-tap-highlight-color: transparent;
}

.no-padding {
  padding: 0 !important;
}

به همین راحتی برنامه نمونه با طراحی متریال آماده است. 

مطالب
تولید برنامه‌های متکی به خود مبتنی بر NET Core.
یکی از مزایای جالب فریم‌ورک NET Core. امکان پابلیش کردن اپلیکیشن‌ها به صورت Self-contained یا متکی به خود است. به این نوع توزیع (Self-Contained Deployment (SCD گفته می‌شود. در واقع منظور این است که بر روی سیستم مقصد، نیازی به نصب runtime خاصی نیست. بلکه کافی است اپلیکیشن‌تان را بر روی سیستم مقصد کپی کرده و آن را اجرا کنید. سیستم‌عامل مقصد نیز می‌تواند Windows, OSX و یا Linux باشد. در واقع در حین پابلیش اپلیکیشن‌های Self-contained، کل ران‌تایم NET. موردنیاز جهت اجرای اپلیکیشن نیز ارائه خواهد شد. نوع دیگر توزیع اپلیکیشن‌های دات‌نتی به صورت (FDD (Framework-Dependent Deployment می‌باشد. در این حالت تنها اپلیکیشن را توزیع خواهیم کرد؛ یعنی نیازی به ارائه ران‌تایم، در سیستم مقصد نیست. زیرا فرض بر این است که بر روی سیستم مقصد ران‌تایم موردنیاز از قبل نصب شده است.

مزایای SCD:
- نیازی به نصب NET Core. بر روی سیستم مقصد نیست
- همزمان بر روی سیستم مقصد می‌توانید اپلیکیشن‌هایی را که از نسخه‌های مختلف NET Core. استفاده می‌کنند، اجرا کنید

معایب SCD:
- حجم زیاد اپلیکیشن (برای یک پروژه خالی نزدیک به 50MB)
- تعداد کم RIDs - از این شناسه جهت تعیین سیستم‌عامل مقصد استفاده خواهد شد. مثلاً برای ابونتو این شناسه به صورت ubuntu.14.04-x86 و یا برای ویندوز این شناسه win7-x64 است. در واقع الگوی این شناسه‌ها به صورت [os].[version].[arch]  می‌باشند. سگمنت اول معرف نام سیستم‌عامل، سگمنت دوم معرف نسخه سیستم‌عامل و سگمنت آخر نوع معماری پردازنده می‌باشد: x86, x64, arm, arm64, … لیست کامل این RIDs را می‌توانید از اینجا مشاهده نمائید.

نکته: روش SCD یکسری از وابستگی‌ها را به همراه خود ارائه نمی‌دهد. در نتیجه باید قبل از توزیع، پیشنیازهای لازم را بر روی سیستم مقصد نصب نمائید.
در ادامه نحوه پابلیش یک اپلیکیشن مبتنی بر NET Core. را بر روی سیستم‌عامل Ubuntu بررسی خواهیم کرد.
برای شروع یک پروژه از نوع (Console Application (.NET Core ایجاد کنید. سپس فایل project.json را به صورت زیر تغییر دهید:
{
  "version": "1.0.0-*",
  "buildOptions": {
    "emitEntryPoint": true
  },

  "runtimes": {
    "ubuntu.16.04-x64": {}
  },

  "dependencies": {
    "Microsoft.NETCore.App": {
      "version": "1.1.0"
    }
  },

  "frameworks": {
    "netcoreapp1.1": {

    }
  }
}

همانطور که مشاهده می‌کنید imports از قسمت netcoreapp1.1 حذف گردیده است. همچنین "type="platform نیز حذف گردیده است؛ زیرا این قسمت تعیین خواهد کرد که نحوه توزیع اپلیکیشن به چه صورتی باشد (FDD, SCD)
همچنین درون قسمت runtime نیز RID مربوط به سیستم‌عامل ابونتو را اضافه کرده‌ایم.

پابلیش اپلیکیشن از طریق CLI
در ادامه دستورات زیر را به ترتیب برای بیلد و سپس پابلیش اپلکیشن برای RID تعیین شده وارد خواهیم کرد:


 اکنون اگر مسیر project}\bin\Release\netcoreapp1.1\ubuntu.16.04-x64}  را مشاهده کنید، خواهید دید که خروجی برای سیستم‌عامل موردنظر تولید شده است:


اکنون می‌توانید پوشه publish را به سیستم مقصد منتقل کرده و برای اجرای آن مراحل زیر را طی نمائید.


اجرای اپلیکیشن در سیستم‌عامل Ubuntu

برای اجرای اپلیکیشنی که در مرحله قبل ایجاد کردیم کافی است درون پوشه‌ایی که پروژه در آن قرار دارد فایل اجرایی اپلیکیشن را اجرا کنید:



در حین اجرای اپلیکیشن ممکن است با خطای bash: ./DntSCD: Permission denied  و یا خطای Failed to initialize CoreCLR, HRESULT: 0x8007001F  مواجه شوید. برای حل این مشکل کافی است مجوز لازم را به فایل اجرایی بدهید، تا مشکلی در اجرا اپلیکیشن نداشته باشد:



بخاطر داشته باشید که بر روی سیستم‌عامل Ubuntu هیچ runtimeی را نصب نکرده‌ایم. زیرا توزیع اپلیکیشن به صورت Self-Contained می‌باشد؛ یعنی تمامی پیش‌نیازهای لازم جهت اجرا اپلیکیشن همراه با خود اپلیکیشن ارائه شده است.


نکته: مراحل فوق تنها مختص به توزیع Console Application نیست، بلکه می‌توانید یک اپلیکیشن تحت وب را نیز به صورت SCD توزیع کنید:


مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
بازخوردهای پروژه‌ها
نکته‌ای برای کامپایل پروژه در VS 2010
این پروژه بدون مشکل در VS 2010 کامپایل می‌شود اگر فایل sln آن اندکی ویرایش شده و Format Version آن 11 شود.
سپس یک نکته: اگر حین کامپایل این پروژه به خطای زیر برخوردید (خصوصا در VS2010 البته):
 Assembly 'Iris.Web, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null'
uses 'System.Web.Mvc, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35' 
which has a higher version than referenced assembly
'System.Web.Mvc, Version=3.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35'
این خطا مربوط است به تنظیم زیر:
 <MvcBuildViews>true</MvcBuildViews>
از این جهت که یک سری از وابستگی‌های این پروژه هنوز از MVC3 استفاده می‌کنند مانند:
 Reference: System.Web.Mvc
 4.0.0.0 by CaptchaMvc
 3.0.0.0 by Elmah.Mvc
 4.0.0.0 by Iris.DomainClasses
 4.0.0.0 by Iris.Model
 4.0.0.0 by Iris.Web
 3.0.0.0 by Iris.Web
 3.0.0.0 by LowercaseRoutesMVC
 3.0.0.0 by LowercaseRoutesMVC4
 3.0.0.0 by MiniProfiler
 3.0.0.0 by MvcSiteMapProvider
 3.0.0.0 by T4MVCExtensions
این لیست توسط برنامه AsmSpy تولید شده. (شماره نگارش‌های این لیست متناظر هستند با شماره نگارش System.Web.Mvc استفاده شده در اسمبلی متناظر)

راه حل:
وب کانفیگ را باز کنید و چند سطر ذیل را به مدخل compilation اضافه نمائید:

    <compilation debug="true" targetFramework="4.0" >
      <assemblies>
        <add assembly="System.Web.Mvc, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35, processorArchitecture=MSIL" />
        <add assembly="System.Web.Abstractions, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31BF3856AD364E35" />
        <add assembly="System.Web.Routing, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31BF3856AD364E35" />
        <add assembly="System.Web.WebPages, Version=2.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35, processorArchitecture=MSIL" />
      </assemblies>
    </compilation>
به علاوه قسمت assemblyBinding آن نیز، به نحو زیر نیاز به اصلاح دارد. فرقی هم نمی‌کند که از چه نگارشی استفاده می‌کنید (باید به MVC4 ارتقاء داده شود):

  <runtime>
    <assemblyBinding xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1">
      <dependentAssembly>
           <assemblyIdentity name="System.Web.Helpers" publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
           <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0" />             
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
           <assemblyIdentity name="System.Web.Mvc" publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
           <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0-3.0.0.0" newVersion="4.0.0.0" />             
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
           <assemblyIdentity name="System.Web.WebPages" publicKeyToken="31bf3856ad364e35" />
           <bindingRedirect oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0" />             
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
           <assemblyIdentity name="EntityFramework" publicKeyToken="b77a5c561934e089" culture="neutral" />
           <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-4.4.0.0" newVersion="4.4.0.0" />
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="Lucene.Net" publicKeyToken="85089178b9ac3181" culture="neutral" />
        <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-3.0.3.0" newVersion="3.0.3.0" />
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="WebGrease" publicKeyToken="31bf3856ad364e35" culture="neutral" />
        <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-1.3.0.0" newVersion="1.3.0.0" />
      </dependentAssembly>
    </assemblyBinding>
  </runtime>

مطالب
MVVM و رویدادگردانی - قسمت دوم

قسمت اول این بحث و همچنین پیشنیاز آن‌را در اینجا و اینجا می‌توانید مطالعه نمائید.
همه‌ی این‌ها بسیار هم نیکو! اما ... آیا واقعا باید به ازای هر روال رویدادگردانی یک Attached property نوشت تا بتوان از آن در الگوی MVVM استفاده کرد؟ برای یکی دو مورد شاید اهمیتی نداشته باشد؛ اما کم کم با بزرگتر شدن برنامه نوشتن این Attached properties تبدیل به یک کار طاقت فرسا می‌شود و اشخاص را از الگوی MVVM فراری خواهد داد.
برای حل این مساله، تیم Expression Blend راه حلی را ارائه داده‌اند به نام Interaction.Triggers که در ادامه به توضیح آن پرداخته خواهد شد.
ابتدا نیاز خواهید داشت تا SDK‌ مرتبط با Expression Blend را دریافت کنید: (^)
سپس با فایل System.Windows.Interactivity.dll موجود در آن کار خواهیم داشت.

یک مثال عملی:
فرض کنید می‌خواهیم رویداد Loaded یک View را در ViewModel دریافت کنیم. زمان وهله سازی یک ViewModel با زمان وهله سازی View یکی است، اما بسته به تعداد عناصر رابط کاربری قرار گرفته در View ، زمان بارگذاری نهایی آن ممکن است متفاوت باشد به همین جهت رویداد Loaded برای آن درنظر گرفته شده است. خوب، ما الان در ViewModel نیاز داریم بدانیم که چه زمانی کار بارگذاری یک View به پایان رسیده.
یک راه حل آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردید؛ باید برای این کار یک Attached property جدید نوشت چون نمی‌توان Command ایی را به رویداد Loaded انتساب داد یا Bind کرد. اما به کمک امکانات تعریف شده در System.Windows.Interactivity.dll به سادگی می‌توان این رویداد را به یک Command استاندارد ترجمه کرد:

<Window x:Class="WpfEventTriggerSample.MainWindow"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:i="http://schemas.microsoft.com/expression/2010/interactivity"
xmlns:vm="clr-namespace:WpfEventTriggerSample.ViewModels"
Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
<Window.Resources>
<vm:MainWindowViewModel x:Key="vmMainWindowViewModel" />
</Window.Resources>
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainWindowViewModel}}">
<i:Interaction.Triggers>
<i:EventTrigger EventName="Loaded">
<i:InvokeCommandAction Command="{Binding DoLoadCommand}"
CommandParameter="I am loaded!" />
</i:EventTrigger>
</i:Interaction.Triggers>

<TextBlock Text="Testing InvokeCommandAction..."
Margin="5" VerticalAlignment="Top" />
</Grid>
</Window>

ابتدا ارجاعی به اسمبلی System.Windows.Interactivity.dll باید به پروژه اضافه شود. سپس فضای نام xmlns:i باید به فایل XAML جاری مطابق کدهای فوق اضافه گردد. در نهایت به کمک Interaction.Triggers آن، ابتدا نام رویداد مورد نظر را مشخص می‌کنیم (EventName) و سپس به کمک InvokeCommandAction، این رویداد به یک Command استاندارد ترجمه می‌شود.
ViewModel این View هم می‌تواند به شکل زیر باشد که با کلاس DelegateCommand آن در پیشنیازهای بحث جاری آشنا شده‌اید.

using WpfEventTriggerSample.Helper;

namespace WpfEventTriggerSample.ViewModels
{
public class MainWindowViewModel
{
public DelegateCommand<string> DoLoadCommand { set; get; }
public MainWindowViewModel()
{
DoLoadCommand = new DelegateCommand<string>(doLoadCommand, canDoLoadCommand);
}

private void doLoadCommand(string param)
{
//do something
}

private bool canDoLoadCommand(string param)
{
return true;
}
}
}

به این ترتیب حجم قابل ملاحظه‌ای از کد نویسی Attached properties مورد نیاز، به ساده‌ترین شکل ممکن، کاهش خواهد یافت.
بدیهی است این Interaction.Triggers را جهت تمام عناصر UI ایی که حداقل یک رویداد منتسب تعریف شده داشته باشند، می‌توان بکار گرفت؛ مثلا تبدیل رویداد Click یک دکمه به یک Command استاندارد:

<Button>
<i:Interaction.Triggers>
<i:EventTrigger EventName="Click">
<i:InvokeCommandAction Command="{Binding DoClick}"
CommandParameter="I am loaded!" />
</i:EventTrigger>
</i:Interaction.Triggers>
</Button>


اشتراک‌ها
تکامل الگوهای معماری لایه ای ، هگزاگنال ، و معماری پیازی

توی این ویدیو در قسمت 5 ام از سری ویدیو‌های معماری سراغ الگوهای معماری لایه ای ، هگزاگنال ، و معماری پیازی رفتیم و سیر تکاملی این معماری هارو بررسی کردیم.

01:45 Layered
06:15 Port and adapter
07:15 Hexagonal Architecture
11:00 Onion Architecture 

تکامل الگوهای معماری لایه ای ، هگزاگنال ، و معماری پیازی
اشتراک‌ها
قسمت سوم از سری مجموعه Concurrency و Asynchrony

تو این ویدیو در مورد استک‌های هر ترد، پروگرم کانتر، و کانتکس سوییچ بین ترد‌ها و همچنین استیت‌های لوکال و گلوبال صحبت کردیم و در انتهای به بررسی اولویت در ترد‌ها پرداختیم 

0.50 New Example of Concurrency 

05:00 Shared / local state 

07:00 stack thread 

11:39 Program Counter 

24:40 Thread Priority 

قسمت سوم از سری مجموعه Concurrency و Asynchrony