مطالب
یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017
در این مطلب مثالی را در مورد نحوه‌ی تنظیمات یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core، جهت استفاده‌ی از یک پروژه‌ی Angular CLI قرار گرفته‌ی در پوشه‌ی آن‌را بررسی خواهیم کرد.

پیشنیازها

 - مطالعه‌ی سری کار با Angular CLI خصوصا قسمت نصب و قسمت ساخت برنامه‌های آن، پیش از مطالعه‌ی این مطلب ضروری است.
 - همچنین فرض بر این است که سری ASP.NET Core را نیز یکبار مرور کرده‌اید و با نحوه‌ی برپایی یک برنامه‌ی MVC آن و ارائه‌ی فایل‌های استاتیک توسط یک پروژه‌ی ASP.NET Core آشنایی دارید.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core در VS 2017

در ابتدا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core را در VS 2017 ایجاد خواهیم کرد. برای این منظور:
 - ابتدا از طریق منوی File -> New -> Project (Ctrl+Shift+N) گزینه‌ی ایجاد یک ASP.NET Core Web application را انتخاب کنید.
 - در صفحه‌ی بعدی آن هم گزینه‌ی «empty template» را انتخاب نمائید.


تنظیمات یک برنامه‌ی ASP.NET Core خالی برای اجرای یک برنامه‌ی Angular CLI

برای اجرای یک برنامه‌ی مبتنی بر Angular CLI، نیاز است بر روی فایل csproj برنامه‌ی ASP.NET Core کلیک راست کرده و گزینه‌ی Edit آن‌را انتخاب کنید.
سپس محتوای این فایل را به نحو ذیل تکمیل نمائید:

الف) درخواست عدم کامپایل فایل‌های TypeScript
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp1.1</TargetFramework>
    <TypeScriptCompileBlocked>true</TypeScriptCompileBlocked>
  </PropertyGroup>
چون نحوه‌ی کامپایل پروژه‌های Angular CLI صرفا مبتنی بر کامپایل مستقیم فایل‌های TypeScript آن نیست و در اینجا از یک گردش کاری توکار مبتنی بر webpack، به صورت خودکار استفاده می‌کند، کامپایل فایل‌های TypeScript توسط ویژوال استودیو، مفید نبوده و صرفا سبب دریافت گزارش‌های خطای بیشماری به همراه کند کردن پروسه‌ی Build آن خواهد شد. بنابراین با افزودن تنظیم TypeScriptCompileBlocked به true، از VS 2017 خواهیم خواست تا در این زمینه دخالت نکند.

ب) مشخص کردن پوشه‌هایی که باید الحاق و یا حذف شوند
  <ItemGroup>
    <Folder Include="Controllers\" />
    <Folder Include="wwwroot\" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <Compile Remove="node_modules\**" />
    <Content Remove="node_modules\**" />
    <EmbeddedResource Remove="node_modules\**" />
    <None Remove="node_modules\**" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <Compile Remove="src\**" />
    <Content Remove="src\**" />
    <EmbeddedResource Remove="src\**" />    
  </ItemGroup>
در اینجا پوشه‌های کنترلرها و wwwroot به پروژه الحاق شده‌اند. پوشه‌ی wwwroot جایی است که فایل‌هایی خروجی را Angular CLI ارائه خواهد کرد.
سپس دو پوشه‌ی node_modules و src واقع در ریشه‌ی پروژه را نیز به طور کامل از سیستم ساخت و توزیع VS 2017 حذف کرده‌ایم. پوشه‌ی node_modules وابستگی‌های Angular را به همراه دارد و src همان پوشه‌ی برنامه‌ی Angular ما خواهد بود.

ج) افزودن وابستگی‌های سمت سرور مورد نیاز
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore" Version="1.1.1" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc" Version="1.1.2" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.StaticFiles" Version="1.1.1" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="1.0.0" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <!-- extends watching group to include *.js files -->
    <Watch Include="**\*.js" Exclude="node_modules\**\*;**\*.js.map;obj\**\*;bin\**\*" />
  </ItemGroup>
برای اجرای یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب Angular، صرفا به وابستگی MVC و StaticFiles آن نیاز است.
در اینجا Watcher.Tools هم به همراه تنظیمات آن اضافه شده‌اند که در ادامه‌ی بحث به آن اشاره خواهد شد.


افزودن یک کنترلر Web API جدید

با توجه به اینکه دیگر در اینجا قرار نیست با فایل‌های cshtml و razor کار کنیم، کنترلرهای ما نیز از نوع Web API خواهند بود. البته در ASP.NET Core، کنترلرهای معمولی آن، توانایی ارائه‌ی Web API و همچنین فایل‌های Razor را دارند و از این لحاظ تفاوتی بین این دو نیست و یکپارچگی کاملی صورت گرفته‌است.
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI.Controllers
{
  [Route("api/[controller]")]
  public class ValuesController : Controller
  {
    // GET: api/values
    [HttpGet]
    [ResponseCache(NoStore = true, Location = ResponseCacheLocation.None)]
    public IEnumerable<string> Get()
    {
      return new string[] { "Hello", "DNT" };
    }
  }
}
در اینجا کدهای یک کنترلر نمونه را جهت بازگشت یک خروجی JSON ساده مشاهده می‌کنید که در ادامه، در برنامه‌ی Angular CLI تهیه شده از آن استفاده خواهیم کرد.


تنظیمات فایل آغازین یک برنامه‌ی ASP.NET Core جهت ارائه‌ی برنامه‌های Angular

در ادامه به فایل Startup.cs برنامه‌ی خالی جاری، مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.IO;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;
 
namespace ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }
 
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
        {
            loggerFactory.AddConsole();
 
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }
 
            app.Use(async (context, next) => {
                await next();
                if (context.Response.StatusCode == 404 &&
                    !Path.HasExtension(context.Request.Path.Value) &&
                    !context.Request.Path.Value.StartsWith("/api/", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
                {
                    context.Request.Path = "/index.html";
                    await next();
                }
            });
 
            app.UseMvcWithDefaultRoute();
            app.UseDefaultFiles();
            app.UseStaticFiles();
        }
    }
}
در اینجا برای ارائه‌ی کنترلر Web API، نیاز به ثبت سرویس‌های MVC است. همچنین ارائه‌ی فایل‌های پیش فرض و فایل‌های استاتیک (همان پوشه‌ی wwwroot برنامه) نیز فعال شده‌اند.
در قسمت app.Use آن، تنظیمات URL Rewriting مورد نیاز جهت کار با مسیریابی برنامه‌های Angular را مشاهده می‌کنید. برای نمونه اگر کاربری در ابتدای کار آدرس /products را درخواست کند، این درخواست به سمت سرور ارسال می‌شود و چون چنین صفحه‌ای در سمت سرور وجود ندارد، خطای 404 بازگشت داده می‌شود و کار به پردازش برنامه‌ی Angular نخواهد رسید. اینجا است که تنظیم میان‌افزار فوق، کار مدیریت خروجی‌های 404 را بر عهده گرفته و کاربر را به فایل index.html برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب، هدایت می‌کند. به علاوه در اینجا اگر درخواست وارد شده، دارای پسوند باشد (یک فایل باشد) و یا با api/ شروع شود (اشاره کننده‌ی به کنترلرهای Web API برنامه)، از این پردازش و هدایت به صفحه‌ی index.html معاف خواهد شد.


ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌ی Angular CLI در داخل پروژه‌ی جاری

اکنون از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه‌ی ASP.NET Core‌، جائیکه فایل Startup.cs قرار دارد، وارد شده و دستور ذیل را اجرا کنید:
 >ng new ClientApp --routing --skip-install --skip-git --skip-commit
به این ترتیب پوشه‌ی جدید ClientApp، در داخل پوشه‌ی برنامه اضافه خواهد شد که در آن تنظیمات اولیه‌ی مسیریابی Angular نیز انجام شده‌است؛ از دریافت وابستگی‌های npm آن صرفنظر شده و همچنین کار تنظیمات git آن نیز صورت نگرفته‌است (تا از تنظیمات git پروژه‌ی اصلی استفاده شود).
پس از تولید ساختار برنامه‌ی Angular CLI، به پوشه‌ی آن وارد شده و تمام فایل‌های آن را Cut کنید. سپس به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه‌ی ASP.NET Core جاری، وارد شده و این فایل‌ها را در آنجا paste نمائید. به این ترتیب به حداکثر سازگاری ساختار پروژه‌های Angular CLI و VS 2017 خواهیم رسید. زیرا اکثر فایل‌های تنظیمات آن‌را می‌شناسد و قابلیت پردازش آن‌ها را دارد.
پس از این cut/paste، پوشه‌ی خالی ClientApp را نیز حذف کنید.


تنظیم محل خروجی نهایی Angular CLI به پوشه‌ی wwwroot

برای اینکه سیستم Build پروژه‌ی Angular CLI جاری، خروجی خود را در پوشه‌ی wwwroot قرار دهد، تنها کافی است فایل .angular-cli.json را گشوده و outDir آن‌را به wwwroot تنظیم کنیم:
"apps": [
    {
      "root": "src",
      "outDir": "wwwroot",
به این ترتیب پس از هر بار build آن، فایل‌های index.html و تمام فایل‌های js نهایی، در پوشه‌ی wwwroot که در فایل Startup.cs‌، کار عمومی کردن آن انجام شد، تولید می‌شوند.


فراخوانی کنترلر Web API برنامه در برنامه‌ی Angular CLI

در ادامه صرفا جهت آزمایش برنامه، فایل src\app\app.component.ts را گشوده و به نحو ذیل تکمیل کنید:
import { Component, OnInit } from '@angular/core';
import { Http } from '@angular/http'; 
 
@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent implements OnInit {
  constructor(private _httpService: Http) { }
 
  apiValues: string[] = [];
 
  ngOnInit() {
    this._httpService.get('/api/values').subscribe(values => {
      this.apiValues = values.json() as string[];
    });
  }
}
در اینجا خروجی JSON کنترلر Web API برنامه دریافت شده و به آرایه‌ی apiValues انتساب داده می‌شود.

سپس این آرایه را در فایل قالب این کامپوننت (src\app\app.component.html) استفاده خواهیم کرد:
<h1>Application says:</h1>
<ul *ngFor="let value of apiValues">
  <li>{{value}}</li>
</ul>
<router-outlet></router-outlet>
در اینجا یک حلقه ایجاد شده و عناصر آرایه‌ی apiValues به صورت یک لیست نمایش داده می‌شوند.


نصب وابستگی‌های برنامه‌ی Angular CLI

در ابتدای ایجاد پوشه‌ی ClientApp، از پرچم skip-install استفاده شد، تا صرفا ساختار پروژه، جهت cut/paste آن با سرعت هر چه تمام‌تر، ایجاد شود. اکنون برای نصب وابستگی‌های آن یا می‌توان در solution explorer به گره dependencies مراجعه کرده و npm را انتخاب کرد. در ادامه با کلیک راست بر روی آن، گزینه‌ی restore packages ظاهر می‌شود. و یا می‌توان به روش متداول این نوع پروژه‌ها، از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شد و دستور npm install را صادر کرد. بهتر است اینکار را از طریق خط فرمان انجام دهید تا مطمئن شوید که از آخرین نگارش‌های این ابزار که بر روی سیستم نصب شده‌است، استفاده می‌کنید.


روش اول اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

تا اینجا اگر برنامه را از طریق VS 2017 اجرا کنید، خروجی را مشاهده نخواهید کرد. چون هنوز فایل index.html آن تولید نشده‌است.
بنابراین روش اول اجرای این نوع برنامه‌ها، شامل مراحل ذیل است:
الف) ساخت پروژه‌ی Angular CLI در حالت watch
 > ng build --watch
برای اجرای آن از طریق خط فرمان، به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور فوق را وارد کنید. به این ترتیب کار build پروژه انجام شده و همچنین فایل‌های نهایی آن در پوشه‌ی wwwroot قرار می‌گیرند. به علاوه چون از پرچم watch استفاده شده‌است، با هر تغییری در پوشه‌ی src برنامه، این فایل‌ها به صورت خودکار به روز رسانی می‌شوند. بنابراین این پنجره‌ی خط فرمان را باید باز نگه داشت تا watcher آن بتواند کارش را به صورت مداوم انجام دهد.

ب) اجرای برنامه از طریق ویژوال استودیو
اکنون که کار ایجاد محتوای پوشه‌ی wwwroot برنامه انجام شده‌است، می‌توان برنامه را از طریق VS 2017 به روش متداولی اجرا کرد:


یک نکته: می‌توان قسمت الف را تبدیل به یک Post Build Event هم کرد. برای این منظور باید فایل csproj را به نحو ذیل تکمیل کرد:
<Target Name="AngularBuild" AfterTargets="Build">
    <Exec Command="ng build" />
</Target>
به این ترتیب با هربار Build پروژه در VS 2017، کار تولید مجدد محتوای پوشه‌ی wwwroot نیز انجام خواهد شد.
تنها مشکل روش Post Build Event، کند بودن آن است. زمانیکه از روش ng build --watch به صورت مستقل استفاده می‌شود، برای بار اول اجرا، اندکی زمان خواهد برد؛ اما اعمال تغییرات بعدی به آن بسیار سریع هستند. چون صرفا نیاز دارد این تغییرات اندک و تدریجی را کامپایل کند و نه کامپایل کل پروژه را از ابتدا.


روش دوم اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

روش دومی که در اینجا بررسی خواهد شد، مستقل است از قسمت «ب» روش اول که توضیح داده شد. برنامه‌های NET Core. نیز به همراه CLI خاص خودشان هستند و نیازی نیست تا حتما از VS 2017 برای اجرای آن‌ها استفاده کرد. به همین جهت وابستگی Microsoft.DotNet.Watcher.Tools را نیز در ابتدای کار به وابستگی‌های برنامه اضافه کردیم.

الف) در ادامه، VS 2017 را به طور کامل ببندید؛ چون نیازی به آن نیست. سپس دستور ذیل را در خط فرمان، در ریشه‌ی پروژه‌، صادر کنید:
> dotnet watch run
این دستور پروژه‌ی ASP.NET Core را کامپایل کرده و بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد:
>dotnet watch run
[90mwatch : [39mStarted
Hosting environment: Production
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
به علاوه پارامتر watch آن سبب خواهد شد تا هر تغییری که در کدهای پروژه‌ی ASP.NET Core صورت گیرند، بلافاصله کامپایل شده و قابل استفاده شوند.

ب) در اینجا چون برنامه بر روی پورت 5000 ارائه شده‌است، بهتر است دستور ng serve -o را صادر کرد تا بتوان به نحو ساده‌تری از سرور وب ASP.NET Core استفاده نمود. در این حالت برنامه‌ی Angular CLI بر روی پورت 4200 ارائه شده و بلافاصله در مرورگر نیز نمایش داده می‌شود.
مشکل! سرور وب ما بر روی پورت 5000 است و سرور آزمایشی Angular CLI بر روی پورت 4200. اکنون برنامه‌ی Angular ما، یک چنین درخواست‌هایی را به سمت سرور، جهت دریافت اطلاعات ارسال می‌کند: localhost:4200/api
برای رفع این مشکل می‌توان فایلی را به نام proxy.config.json با محتویات ذیل ایجاد کرد:
{
  "/api": {
    "target": "http://localhost:5000",
    "secure": false
  }
}
سپس دستور ng server صادر شده، اندکی متفاوت خواهد شد:
 >ng serve --proxy-config proxy.config.json -o
در اینجا به ng serve اعلام کرده‌ایم که تمامی درخواست‌های ارسالی به مسیر api/  (و یا همان localhost:4200/api جاری) را به سرور وب ASP.NET Core، بر روی پورت 5000 ارسال کن و نتیجه را در همینجا بازگشت بده. به این ترتیب مشکل عدم دسترسی به سرور وب، جهت تامین اطلاعات برطرف خواهد شد.
مزیت این روش، به روز رسانی خودکار مرورگر با انجام هر تغییری در کدهای قسمت Angular برنامه است.

نکته 1: بدیهی است می‌توان قسمت «ب» روش دوم را با قسمت «الف» روش اول نیز جایگزین کرد (ساخت پروژه‌ی Angular CLI در حالت watch). اینبار گشودن مرورگر بر روی پورت 5000 (و یا آدرس http://localhost:5000) را باید به صورت دستی انجام دهید. همچنین هربار تغییر در کدهای Angular، سبب refresh خودکار مرورگر نیز نمی‌شود که آن‌را نیز باید خودتان به صورت دستی انجام دهید (کلیک بر روی دکمه‌ی refresh پس از هر بار پایان کار ng build).
نکته 2: می‌توان قسمت «الف» روش دوم را حذف کرد (حذف dotnet run در حالت watch). یعنی می‌خواهیم هنوز هم ویژوال استودیو کار آغاز IIS Express را انجام دهد. به علاوه می‌خواهیم برنامه را توسط ng serve مشاهده کنیم (با همان پارامترهای قسمت «ب» روش دوم). در این حالت تنها موردی را که باید تغییر دهید، پورتی است که برای IIS Express تنظیم شده‌است. عدد این پورت را می‌توان در فایل Properties\launchSettings.json مشاهده کرد و سپس به تنظیمات فایل proxy.config.json اعمال نمود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI.zip
به همراه این کدها تعدادی فایل bat نیز وجود دارند که جهت ساده سازی عملیات یاد شده‌ی در این مطلب، می‌توان از آن‌ها استفاده کرد:
 - فایل restore.bat کار بازیابی و نصب وابستگی‌های پروژه‌ی دات نتی و همچنین Angular CLI را انجام می‌دهد.
 - دو فایل ng-build-dev.bat و ng-build-prod.bat بیانگر قسمت «الف» روش اول هستند. فایل dev مخصوص حالت توسعه است و فایل prod مخصوص ارائه‌ی نهایی.
 - دو فایل dotnet_run.bat و ng-serve-proxy.bat خلاصه کننده‌ی قسمت‌های «الف» و «ب» روش دوم هستند.
مطالب
چرا TypeScript؟
زبان TypeScript به عنوان superset زبان JavaScript ارائه شده‌است و هدف آن، strong typing و ارائه‌ی قابلیت‌های پیشرفته‌ی زبان‌های شیءگرا، جهت نوشتن برنامه‌های کلاینت و سرور، با کمترین میزان خطاها است. زبان TypeScript چندسکویی و سورس باز است و در نهایت به نگارشی از JavaScript کامپایل می‌شود که با تمام مرورگرهای فعلی سازگاری دارد و یا در سمت سرور بدون مشکلی توسط NodeJS قابل درک است.
- TypeScript زبان توصیه شده‌ی توسعه‌ی برنامه‌های AngularJS 2 است و همچنین با سایر کتابخانه‌های معروف جاوا اسکریپتی مانند ReactJS و jQuery نیز سازگاری دارد. بنابراین اگر قصد دارید به AngularJS 2 مهاجرت کنید، اکنون فرصت خوبی است تا زبان TypeScript را نیز بیاموزید. همچنین WinJS نیز با TypeScript نوشته شده‌است.
- superset زبان JavaScript بودن به این معنا است که تمام کدهای جاوا اسکریپتی موجود، به عنوان کد معتبر TypeScript نیز شناخته می‌شوند و همین مساله مهاجرت به آن‌را ساده‌تر می‌کند. زبان‌های دیگری مانند Dart و یا CoffeeScript ، نسبت به JavaScript بسیار متفاوت به نظر می‌رسند؛ اما Syntax زبان TypeScript شباهت بسیار زیادی به جاوا اسکریپت و خصوصا ES 6 دارد. در اینجا تنها کافی است پسوند فایل‌های js را به ts تغییر دهید و از آن‌ها به عنوان کدهای معتبر TypeScript استفاده کنید.
- strong typing و معرفی نوع‌ها، کدهای نهایی نوشته شده را امن‌تر می‌کنند. به این ترتیب کامپایلر، پیش از اینکه کدهای شما در زمان اجرا به خطا بر بخورند، در زمان کامپایل، مشکلات موجود را گوشزد می‌کند. همچنین وجود نوع‌ها، سرعت توسعه را با بهبود ابزارهای مرتبط با برنامه نویسی، افزایش می‌دهند؛ از این جهت که مفهوم مهمی مانند Intellisense، با وجود نوع‌ها، پیشنهادهای بهتر و دقیق‌تری را ارائه می‌دهد. همچنین ابزارهای Refactoring نیز در صورت وجود نوع‌ها بهتر و دقیق‌تر عمل می‌کنند. این موارد مهم‌ترین دلایل طراحی TypeScript جهت توسعه و نگهداری برنامه‌های بزرگ نوشته شده‌ی با JavaScript هستند.
- Syntax زبان TypeScript به شدت الهام گرفته شده از زبان سی‌شارپ است. به همین جهت اگر با این زبان آشنایی دارید، درک مفاهیم TypeScript برایتان بسیار ساده خواهد بود.
- بهترین قسمت TypeScript، کامپایل شدن آن به ES 5 است (به این عملیات Transpile هم می‌گویند). در زبان TypeScript به تمام امکانات پیشرفته‌ی ES 6 مانند کلاس‌ها و ماژول‌ها دسترسی دارید، اما کد نهایی را که تولید می‌کند، می‌تواند ES 5 ایی باشد که هم اکنون تمام مرورگرهای عمده آن‌را پشتیبانی می‌کنند. با تنظیمات کامپایلر TypeScript، امکان تولید کدهای ES 3 تا ES 5 و همچنین ES 6 نیز وجود دارد. نمونه‌ی آنلاین این ترجمه را در TypeScript playground می‌توانید مشاهده کنید.
- TypeScript چندسکویی است. امکانات و کامپایلر این زبان، برای ویندوز، مک و لینوکس طراحی شده‌اند.
- TypeScript سورس باز است. طراحان اصلی آن، همان طراحان زبان سی‌شارپ در مایکروسافت هستند و هم اکنون این زبان به صورت سورس باز توسط این شرکت توسعه داده شده و در GitHub نگهداری می‌شود.


آماده سازی محیط‌های کار با TypeScript

برای کار با TypeScript، یک ادیتور متنی ساده، به همراه کامپایلر آن کفایت می‌کند. اما همانطور که عنوان شد، یکی از مهم‌ترین دلایل وجودی TypeScript، بهبود ابزارهای برنامه نویسی مرتبط با JavaScript است و اگر قرار باشد صرفا از یک ادیتور متنی ساده استفاده شود، فلسفه‌ی وجودی آن زیر سؤال می‌رود.

نصب TypeScript در ویژوال استودیو

در نگارش‌های جدید ویژوال استودیو، از VS 2013 Update 2 به بعد، قسمت ویژه‌ی TypeScript نیز قابل مشاهده‌است. البته این قسمت با به روز رسانی‌های TypeScript، نیاز به به روز رسانی دارد. به همین جهت به سایت رسمی آن مراجعه کرده و بسته‌های جدید مخصوص VS 2013 و یا 2015 آن‌را دریافت و نصب کنید.


همچنین افزونه‌ی Web Essentials نیز امکانات بیشتری را جهت کار با TypeScript به همراه دارد و امکان مشاهده‌ی خروجی جاوا اسکریپت تولیدی را در حین کار با فایل TypeScript فعلی میسر می‌کند. در سمت چپ صفحه TypeScript را خواهید نوشت و در سمت راست، خروجی JavaScript نهایی را بلافاصله مشاهده می‌کنید.


تصویر فوق مربوط به VS 2015 است. همچنین گزینه‌ی افزودن یک فایل و آیتم جدید نیز امکان افزودن فایل‌های TS را به همراه دارد.


نصب و تنظیم TypeScript در ویژوال استودیو کد

ویژوال استودیو کد، نگارش رایگان، سورس باز و چندسکویی ویژوال استودیو است که بر روی ویندوز، مک و لینوکس قابل اجرا است. ویژوال استودیو کد نیز به همراه پشتیبانی بسیار خوبی از TypeScript است، تا حدی که تمام ارائه‌های معرفی Anugular 2 توسط تیم مربوطه‌ی آن از گوگل، توسط ویژوال استودیو کد و یکپارچگی آن با TypeScript انجام شدند.


ویژوال استودیو کد بر مبنای فولدرها کار می‌کند و با گشودن یک پوشه در آن (با کلیک بر روی دکمه‌ی open folder آن)، امکان کار کردن با آن پوشه و فایل‌های موجود در آن را خواهیم یافت.
نکته‌ی مهم اینجا است که پس از نصب VS Code، برای فایل‌های با پسوند ts بلافاصله Intellisense مرتبط نیز مهیا است و نیاز به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری ندارد. همچنین قابلیت‌های type safety این زبان نیز در این ادیتور به نحو واضحی مشخص هستند:


در ادامه ابتدا یک پوشه‌ی جدید خالی را ایجاد کنید و سپس این پوشه را در VS Code باز نمائید (از طریق منوی فایل، گزینه‌ی گشودن پوشه). سپس ماوس را بر روی نام این پوشه حرکت دهید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، دکمه‌ی new file ظاهر می‌شود. در اینجا می‌توانید فایل جدیدی را به نام test.ts اضافه کنید.
در ادامه با فشردن دکمه‌های ctrl+shift+p، امکان انتخاب یک task runner را جهت کامپایل فایل‌های ts خواهیم داشت:


در اینجا ابتدا عبارت task< را وارد کنید و سپس از منوی باز شده، گزینه‌ی rub build task را انتخاب کنید:


پس از آن، در بالای صفحه مشاهده خواهید کرد که عنوان شده: «هنوز هیچ task runner ایی برای اینکار تنظیم نشده‌است»


برای این منظور بر روی دکمه‌ی configure task runner تصویر فوق که با رنگ آبی مشخص شده‌است، کلیک کنید. به این ترتیب یک فایل جدید به نام task.json ایجاد می‌شود که در پوشه‌ای به نام vscode. در ریشه‌ی پروژه (یا همان پوشه‌ی جاری) قرار می‌گیرد:


فایل task.json دارای تعاریفی است که کامپایلر TypeScript یا همان tsc را فعال می‌کند:
{
"version": "0.1.0",

// The command is tsc. Assumes that tsc has been installed using npm install -g typescript
"command": "tsc",

// The command is a shell script
"isShellCommand": true,

// Show the output window only if unrecognized errors occur.
"showOutput": "silent",

// args is the HelloWorld program to compile.
"args": ["HelloWorld.ts"],

// use the standard tsc problem matcher to find compile problems
// in the output.
"problemMatcher": "$tsc"
}
محتوای پیش فرض و ابتدایی این فایل را در قطعه کد فوق مشاهده می‌کنید. این فایل json را جهت تنظیمات کامپایلر TypeScript پروژه‌ی جاری، ویرایش خواهیم کرد. در این فایل دکمه‌ی ctrl+space را بفشارید. بلافاصله منوی تکمیل کننده‌ی این فایل ظاهر می‌شود. از ترکیب ctrl+space در قسمت‌های مختلف این فایل جهت دریافت توصیه‌های بیشتری نیز می‌توان استفاده کرد.
در اینجا قسمتی که نیاز به تنظیم دارد، خاصیت args است. مقادیر آن، پارامترهایی هستند که به کامپایلر typescript ارسال می‌شوند. برای نمونه آن‌را به صورت ذیل تغییر دهید:
"args": [
         "--target", "ES5",
         "--outdir", "js",
         "--sourceMap",
         "--watch",
         "test.ts"
    ],
پارامتر و سوئیچ target مشخص می‌کند که خروجی تولیدی باید با فرمت ES 5 باشد. همچنین فایل‌های js تولیدی را در پوشه‌ی js در ریشه‌ی پروژه یا پوشه‌ی جاری قرار دهد. پارامتر sourceMap مشخص می‌کند که علاوه بر فایل‌های js، فایل‌های map که بیانگر نگاشت بین فایل‌های ts و js هستند نیز تولید شوند. این فایل‌ها برای دیباگ برنامه بسیار مفید هستند. پارامتر watch، کلیه‌ی تغییرات پوشه‌ی جاری را تحت نظر قرار داده و به صورت خودکار کار کامپایل را انجام می‌دهد. در آخر نیز فایل و یا فایل‌های ts مدنظر ذکر می‌شوند.
برای اجرای کامپایلر، ابتدا از منوی view گزینه‌ی toggle output را انتخاب کنید تا بتوان خروجی نهایی کامپایلر را مشاهده کرد. سپس گزینه‌ی view->command pallet و اجرا tasks< را انتخاب کنید. در ادامه همانند مرحله‌ی قبل، یعنی گزینه‌ی run build task را اجرا کنید (که خلاصه‌ی این عملیات ctrl+shift+B است).

به این ترتیب پوشه‌ی js که در خاصیت args مشخص کردیم، تولید می‌شود:


البته این خطا هم در قسمت output نمایش داده می‌شود:
 error TS5023: Unknown option 'watch'
Use the '--help' flag to see options.

علت اینجا است که در تنظیمات فوق، خاصیت command به tsc تنظیم شده‌است و همانطور که در کامنت آن عنوان شده‌است، کامپایلر typescript را از طریق دستور npm install -g typescript دریافت می‌کند و نیازی به ذکر مسیر آن در اینجا نیست. بنابراین لازم است تا با npm و نصب typescript از طریق آن آشنا شد و به این ترتیب کامپایلر آن‌را به روز کرد تا دستور watch را شناسایی کند.


نصب TypeScript از طریق npm

همانطور که عنوان شد، TypeScript چندسکویی است و این مورد را از طریق npm یا NodeJS package manager انجام می‌دهد. برای این منظور به آدرس https://nodejs.org/en   مراجعه کرده و فایل نصاب آن‌را مخصوص سیستم عامل خود دریافت و سپس نصب کنید. Node.js یک runtime سمت سرور اجرای برنامه‌های جاوا اسکریپتی است. از آنجائیکه TypeScript در نهایت به JavaScript تبدیل می‌شود، استفاده از node.js انتخاب مناسبی جهت اجرا و توزیع آن در تمام سیستم عامل‌ها بوده‌است.
پس از نصب node.js، از package manager آن که npm نام دارد، جهت نصب TypeScript استفاده می‌شود. چون node.js به Path و مسیرهای اصلی ویندوز اضافه می‌شود، تنها کافی است دستور npm install -g typescript را در خط فرمان صادر کنید. در اینجا سوئیچ g به معنای global و دسترسی عمومی است.


همانطور که در این تصویر مشخص است، پس از صدور دستور نصب TypeScript، نگارش 1.8.9 آن نصب شده‌است. اما زمانیکه کامپایلر tsc را با پارامتر version اجرا می‌کنیم، شماره نگارش قدیمی 1.0.3.0 را نمایش می‌دهد. برای رفع این مشکل به مسیر C:\Program Files (x86)\Microsoft SDKs\TypeScript مراجعه کرده و پوشه‌ی 1.0 را به 1.0-old تغییر نام دهید.


اکنون اگر مجددا بررسی کنیم، نگارش صحیح قابل مشاهده است:


پس از این تغییرات اگر مجددا به VS Code باز گردیم و ctrl+shift+B را صادر کنیم (جهت اجرای مجدد task runner و اجرای tsc تنظیم شده) ، پیام ذیل مشاهده می‌شود:
 15:33:52 - Compilation complete. Watching for file changes.
به این معنا که اینبار پارامتر watch را شناسایی کرده‌است و دیگر از کامپایلر قدیمی tsc استفاده نمی‌کند. برای آزمایش آن، از منوی view گزینه‌ی split editor را انتخاب کنید و سپس در سمت چپ فایل test.ts و در سمت راست، فایل test.js کامپایل شده را باز کنید:


در اینجا چون پارامتر watch فعال شده‌است، هر تغییری که در فایل ts داده شود، بلافاصله کامپایل شده و در فایل js منعکس خواهد شد.


تنظیم VS Code جهت دیباگ کدهای TypeScript

در نوار ابزار کنار صفحه‌ی VS Code، بر روی دکمه‌ی دیباگ کلیک کنید:


سپس بر روی دکمه‌ی چرخ‌دنده‌ی موجود که کار انجام تنظیمات را توسط آن می‌توان ادامه داد، کلیک کنید. بلافاصله منویی ظاهر می‌شود که درخواست انتخاب محیط دیباگ را دارد:


در اینجا node.js را انتخاب کنید. با اینکار فایل جدیدی دیگری به نام launch.json به پوشه‌ی vscode. اضافه می‌شود. اگر به این فایل دقت کنید دو خاصیت name به نام‌های Launch و Attach در آن موجود هستند. این نام‌ها در یک دراپ داون، در کنار دکمه‌ی start دیباگ نیز ظاهر می‌شوند:


- در فایل launch.json، باید خاصیت "program": "${workspaceRoot}/app.js" را ویرایش کرد و app.js آن‌را به test.ts مثال جاری تغییر داد.
- سپس خاصیت "sourceMaps" آن نیز باید تغییر کرده و جهت استفاده‌ی از source mapهای تولیدی به true تنظیم شود.
- در آخر باید مسیر پوشه‌ی خروجی js را نیز تنظیم کرد: "outDir": "${workspaceRoot}/js"
همچنین باید دقت داشت چون externalConsole به false تنظیم شده‌است، خروجی این کنسول به output ویژوال استودیوکد منتقل می‌شود.

اکنون اگر بر روی دکمه‌ی سبز رنگ start کلیک کنید (دکمه‌ی F5)، امکان دیباگ سطر به سطر کد TypeScript را خواهید یافت:



فایل‌های نهایی json یاد شده‌ی در متن را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
 VSCodeTypeScript.zip
نظرات مطالب
تبدیل بلوک‌های یونیکد در زیرنویس برای نمایش در تلویزیون‌ها و پلیرها
- در فایل‌های PDF هم این چرخاندن حروف برای نمایش صحیح متون فارسی باید انجام شود. در مطلب «استخراج متن از فایل‌های PDF توسط iTextSharp» در انتهای بحث آن، کلاسی بر اساس API ویندوز البته، برای اصلاح این جایگذاری ارائه شده‌است. شاید در این پروژه هم کاربرد داشته باشد. البته در این حالت پروژه تنها در ویندوز قابل اجرا خواهد بود. یا نمونه‌ی دیگر آن فایل bidi.js موزیلا است که در پروژه‌ی PDF آن استفاده شده‌است. 
- در یک سری پلیرها به نظر وجود BOM برای خواندن زیرنویس فارسی اجباری است؛ وگرنه فایل را یونیکد تشخیص نمی‌دهند.
- در حین ذخیره سازی از Encoding.Unicode استفاده کرده‌اید (UTF 16 هست در دات نت). شاید Encoding.UTF8 را هم آزمایش کنید، مفید باشد. حجم UTF 16 نسبت به UTF 8 نزدیک به دو برابر است و شاید بعضی پخش کننده‌ها با آن مشکل داشته باشند.
- به روز رسانی نرم افزار و firmware دستگاه هم در بسیاری از اوقات مفید است؛ خصوصا برای رفع مشکلات یونیکد آن‌ها.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
نسخه net core
بله قطعا ارائه میشه.
البته زمان مشخص برای ارائه نمیتونم بدم.
مطالب
امکان معرفی نوع‌های محدود به یک فایل در C# 11
در C# 11 ارائه‌ی شده‌ی به همراه NET 7.0.، واژه‌ی کلیدی جدید file، جهت تعریف نوع‌های محدود به یک فایل «File Scoped Types» ارائه شده‌است. این واژه‌ی کلیدی را می‌توان به تعریف هر نوع دلخواهی مانند class, interface, record, struct, enum, delegate اضافه کرد (منهای خواص، فیلدها و رخدادها؛ البته تا C# 11)، تا آن نوع، دیگر در سایر کلاس‌های فایل‌های برنامه، قابل دسترسی نباشد و سطح دید استفاده‌ی از آن، تنها محدود به فایل جاری محل قرار گیری آن شود. به این ترتیب می‌توان در یک فضای نام مشخص، چندین کلاس هم‌نام را تعریف کرد؛ کاری که در نگارش‌های پیشین #C، میسر نبود. بدیهی دیگر نمی‌توان یک چنین نوع‌هایی را با سطوح دسترسی متداول internal و یا  public، تعریف و ترکیب کرد.


یک مثال: نمونه‌ای از نحوه‌ی تعریف و استفاده‌ی از File Scoped Types

فرض کنید دو فایل جدید را به نام‌های File1.cs و File2.cs به پروژه‌ی جاری اضافه کرده‌ایم.
محتوای فایل File1.cs به صورت زیر است:
namespace CS11Tests;

file static class Post
{
    public static string GetTitle() => "Title from File1.cs";
}

internal static class InternalClassFromFile1
{
    public static string GetTitle() => Post.GetTitle();
}
و محتوای فایل File2.cs به نحو زیر تعریف شده‌است:
namespace CS11Tests;

file static class Post
{
    public static string GetTitle() => "Title from File2.cs";
}

internal static class InternalClassFromFile2
{
    public static string GetTitle() => Post.GetTitle();
}
اگر دقت کنید، ذیل فضای نام مشخص و ثابت CS11Tests، دو کلاس هم نام Post را داریم که اینبار با واژه‌ی کلیدی file، شروع شده‌اند و میدان دید دسترسی به آن‌ها، محدود به همان فایل دربرگیرنده‌ی آن‌ها است و در سایر قسمت‌های برنامه قابل دسترسی نیستند. اگر خواستیم به‌نحوی از آن‌ها در سایر قسمت‌های برنامه نیز استفاده کنیم، مانند فایل Program.cs، می‌توان یک تعریف متداول internal/public را مانند کلاس‌های internal تعریف شده، ایجاد کرد و سپس به صورت «غیرمستقیمی» به آن‌ها دسترسی یافت:
using System.Security.AccessControl;
using CS11Tests;
using static System.Console;

WriteLine(InternalClassFromFile1.GetTitle());
WriteLine(InternalClassFromFile2.GetTitle());

امکان partial تعریف کردن نوع‌های محدود به یک فایل در C# 11

در اینجا می‌توان نوع‌های محدود به یک فایل را partial نیز تعریف کرد؛ به شرطی که تمام تعاریف آن‌ها داخل همان فایل قرار گیرند:
namespace CS11Tests;

file static partial class Post
{
    internal static string GetFileScopeTitle() => "Title from File3.cs";
}

file static partial class Post
{
    internal static string AnotherGetFileScopeTitle() => "Another Title from File3.cs";
}

یک سؤال: اگر در یک فایل، file class Post و در فایلی دیگر، کلاس هم نام داخلی internal class Post را تعریف کردیم، آیا می‌توان از نمونه‌ی هم‌نام internal، در کلاس file دار استفاده کرد؟
پاسخ:
خیر!
فرض کنید در File4.cs چنین تعریفی را داریم:
namespace CS11Tests;

internal static class Post
{
    public static string GetTitle() => "Title from File4.cs";
}
در اینجا در فضای نام مشخصی، کلاس Post، به صورت internal تعریف شده‌است. اکنون در File3.cs، مجدد تعریف کلاس هم‌نام Post را اینبار به صورت file داریم:
namespace CS11Tests;

file static class Post
{
    internal static string GetFileScopeTitle() => CS11Tests.Post.GetTitle() + "Title from File3.cs";
}
این قطعه کد کامپایل نمی‌شود. چون Post ای که در اینجا قابل استفاده‌است، دقیقا همان کلاس Post جاری این فایل است و نه نمونه‌ی هم‌نام internal در فایلی دیگر.


خروجی کامپایلر C# 11 در مورد سطح دسترسی file

کامپایلر C# 11 جهت جلوگیری از تداخل نام‌های حاصل از تعریف کلاس‌های با سطح دسترسی file، از قالب زیر:
<SourceFileNameWithoutExtension>F$index$_TypeName
برای نامگذاری نهایی اینگونه نوع‌ها استفاده می‌کند؛ مانند مثال زیر که مرتبط با کلاس Post تعریف شده‌ی در فایل File1.cs است:
internal static class <File1>F3A5590C89B71B2DB20A548228781187A11D076C0CC91E851A4EE796FFE808F8F__Post
{
    public static string GetTitle()
    {
        return "Title from File1.cs";
    }
}
Index منحصربفرد استفاده شده، مشکل تداخل نام‌ها را برطرف می‌کند و به علت وجود <> در تعریف این نام‌های ویژه، امکان استفاده‌ی از آن‌ها در سایر قسمت‌ها و فایل‌های برنامه وجود ندارد.
تاکنون از این روش نامگذاری ویژه، در موارد دیگری مانند async/await , lambda, anonymous method, anonymous types نیز استفاده شده‌است.

چرا قابلیت «File Scoped Types» به زبان C# 11 اضافه شده‌است؟

- جهت کدهای تولیدی توسط ابزارها: گاهی از اوقات، تولید کننده‌های کد، از یک نام مشخص مانند DataSet، بارها و بارها استفاده می‌کنند. برای جلوگیری از تداخل این‌ها، عموما از تعریف تو در توی کلاس‌ها استفاده می‌شود و یا نام آن‌ها را با ایندکس‌هایی مانند DateSet1، DateSet2 و امثال آن‌ها مشخص می‌کنند. وجود واژه‌ی کلیدی file، کار ابزارهای تولید کننده‌ی کد را ساده‌تر می‌کند.
- برای ساده سازی تعریف متدهای الحاقی: با استفاده از سطح دسترسی فایل می‌توان از تداخل متدهای الحاقی هم نام و همچنین شلوغ شدن intellisense جلوگیری کرد. به این ترتیب می‌توان کلاس‌های حاوی Extension method مختص به یک فایل را ایجاد کرد که در سایر قسمت‌های برنامه قابل دسترسی نباشند.
- کاهش تعریف کلاس‌های تو در تو: همانطور که عنوان شد، یکی از روش‌های مقابله‌ی با مشکل تعریف کلاس‌های هم نام در یک فضای نام مشخص، تعریف nested classes است. با ارائه‌ی واژه‌ی کلیدی file، می‌توان یک سطح فرو رفتگی تعریف کلاس‌ها را کاهش داد و به کدهای تمیزتری رسید.
- امکان کپسوله سازی‌های بهتر: عموما کامپوننت‌ها و ماژول‌ها، از چند کلاس تشکیل می‌شوند. با وجود واژه‌ی کلیدی file، می‌توان به سطح بالاتری از خصوصی سازی نوع‌ها، بدون نیاز به تعریف نوع‌های private و یا nested private رسید.
- سهولت نوشتن کلاس‌های آزمون‌های واحد: عموما هر کلاس آزمون، از نوع‌ها و داده‌های خاص خودش استفاده می‌کنند و در اینجا می‌توان سطح دسترسی این تعاریف را بسیار محدود و مختص به همان فایل Test کرد.
مطالب
ASP.NET MVC #3

تهیه پیش‌نیازهای شروع به کار با ASP.NET MVC

در زمان نگارش این مطلب، نگارش نهایی ASP.NET MVC 3 در دسترس است و همچنین نگارش بتای 4 آن نیز قابل دریافت و نصب می‌باشد. بنابراین فعلا اساس را بر مبنای نگارشی قرار خواهیم داد که در محیط کاری قابل استفاده باشد.
ASP.NET MVC 3 پس از ارائه Visual Studio 2010، منتشر شد و VS.NET به صورت پیش فرض به همراه ASP.NET MVC 2 است. ساده‌ترین روش نصب ASP.NET MVC 3 بر روی VS 2010 استفاده از برنامه رایگانی است به نام Web Platform Installer. این برنامه را از این آدرس می‌توان دریافت کرد: http://microsoft.com/web/downloads
پس از دریافت آن حداقل دو راه برای نصب ASP.NET MVC 3 وجود دارد. یا گزینه‌ی نصب ASP.NET MVC 3 Tools Update را انتخاب کنید و یا سرویس پک یک VS 2010 را از طریق این برنامه یا جداگانه (بسته کامل و مستقل) دریافت و نصب نمائید. VS 2010 SP1 نیز به همراه ASP.NET MVC 3 است؛ همچنین IIS Express را که نسخه ساده شده IIS 7.5 مخصوص توسعه دهنده‌ها است، می‌توان با این نگارش یکپارچه کرد.


بنابراین به صورت خلاصه بهترین کار این است که سرویس پک یک VS 2010 را یکبار نصب نمائید. اگر این نصب از طریق برنامه Web Platform Installer باشد، به صورت خودکار IIS Express را هم انتخاب و نصب خواهد کرد. اگر فقط SP1 را به صورت مستقل دریافت کرده‌اید، حاوی IIS Express نیست و باید جداگانه آن‌را دریافت و نصب نمائید (^). البته نصب IIS Express در اینجا یک گزینه اختیاری است و الزامی نیست.



مروری بر ساختار یک پروژه ASP.NET MVC

پس از نصب پیش نیازها، امکان انتخاب یک پروژه وب ASP.NET MVC 3 در VS 2010 میسر خواهد شد:


در اینجا گزینه‌ی ASP.NET MVC 3 Web Application را انتخاب می‌کنیم. در صفحه بعدی که ظاهر می‌شود:


حالت Internet Application به همراه یک سری مدل و کنترلر از پیش نوشته شده جهت مدیریت ورود به سایت و ثبت نام در سایت است و حالت Empty تنها به همراه ساختار پیش فرض پوشه‌های یک پروژه ASP.NET MVC است.
فعلا جهت توضیحات اولیه بیشتر، گزینه‌ی Internet Application و نوع View Engine را هم ASPX انتخاب می‌کنیم. کار View Engine، رندر یک View به شکل HTML و ارائه نهایی اطلاعات آن به کاربر است. این نوع‌های متفاوت هم فقط در Syntax تفاوت دارند (به آن templating language هم گفته می‌شود). نوع ASPX همان Syntax متداول قدیمی ASP.NET را تداعی می‌کند و نوع Razor به صورت اختصاصی برای ASP.NET MVC تهیه شده است.
باید در نظر داشت که گزینه مرجح از نگارش 3 به بعد، Razor است (البته این هم سلیقه‌ای است. اگر هیچکدام از این دو را هم نخواهید استفاده کنید مشکلی نیست! می‌شود کلا آن را عوض کرد). هدفم هم از انتخاب ASPX نمایش یک سری ریزه کاری است که شاید برای برنامه نویس‌های ASP.NET Web forms جالب باشد. این موارد را در حالت انتخاب Razor به این وضوح مشاهده نخواهید کرد و محیط خیلی ساده شده است.


همانطور که ملاحظه می‌کنید این فریم ورک یک سری پوشه پیش فرض را توصیه می‌کند. بدیهی است که ضرورتی ندارد تا پوشه Models یا پوشه Controllers حتما در همین پروژه قرار داشته باشند؛ چون زمانیکه پروژه کامپایل شد، محل این پوشه بندی‌ها آنچنان اهمیتی ندارد.
نکته جالب در این تصویر، فایل Site.Master است. بله، این فایل شبیه به همان فایل master page موجود در ASP.NET Web form است که قالب کلی سایت را به همراه داشته و سایر صفحات، قالب خود را از آن به ارث می‌برند. حتی تگ runat=server هم به وضوح در این فایل، در چندین جای آن قابل مشاهده است. تنها تفاوت آن نداشتن فایل code behind است. asp:ContentPlaceHolder نیز در آن تعریف شده است. خلاصه این محیط جدید به معنای دور ریختن تمام آنچیزی که در Web forms وجود دارد نیست. برای نمونه اگر فایل ChangePassword.aspx موجود در پوشه Account را باز کنید، باز هم همان asp:Content معروف به همراه تگ runat=server قابل مشاهده است. برای مثال این محتوای صفحه Error.aspx پیش فرض آن است:

<%@ Page Language="C#" MasterPageFile="~/Views/Shared/Site.Master"
Inherits="System.Web.Mvc.ViewPage<System.Web.Mvc.HandleErrorInfo>" %>

<asp:Content ID="errorTitle" ContentPlaceHolderID="TitleContent" runat="server">
Error
</asp:Content>

<asp:Content ID="errorContent" ContentPlaceHolderID="MainContent" runat="server">
<h2>
Sorry, an error occurred while processing your request.
</h2>
</asp:Content>

اگر از قسمت Inherits آن صرفنظر کنیم، «هیچ» تفاوتی با ASP.NET Web forms ندارد؛ علت هم به این بر می‌گردد که موتوری که Web forms و MVC از آن استفاده می‌کنند، یکی است. هر دو بر فراز موتور ASP.NET معنا پیدا خواهند کرد.


قرار دادهای پوشه‌های پیش فرض یک پروژه ASP.NET MVC

  • پوشه Controllers حاوی کلاس‌های کنترلری است که درخواست‌های رسیده را مدیریت می‌کنند.
  • پوشه Models حاوی کلاس‌هایی است که اشیاء تجاری و همچنین کار با اطلاعات را تعریف و مدیریت می‌کنند.
  • در پوشه Views، فایل‌های قالب‌های رابط کاربری که مسئول ارائه خروجی به کاربر هستند قرار می‌گیرند. همچنین مطابق قرارداد دیگری، اگر نام کنترلر ما مثلا ProductController باشد (با توجه به اینکه نام کلاس آن هم مطابق قرارداد، مختوم به کلمه Controller است)، فایل‌های Viewهای مرتبط با آن در پوشه Views/Product قرار خواهند گرفت.
  • در پوشه Scripts،‌ فایل‌های جاوا اسکریپت مورد استفاده در سایت قرار خواهند گرفت.
  • پوشه Content محل قرارگیری فایل‌های CSS و تصاویر است.
  • پوشه App_Data جایی است که فایل‌هایی با قابلیت read/write در آن قرار می‌گیرند (و باید دقت داشت که فقط همینجا هم باید قرار گیرند و گرنه این نوشتن‌ها در مکان‌های متفرقه، ممکن است سبب ری استارت شدن برنامه شوند:(^)).

مطالب
خلاصه‌ای کوتاه در مورد WinRT

WinRT چیست؟

مایکروسافت جهت سهولت تولید برنامه‌های جدید Metro-style ، لمسی (touch-centric) و tablets ویندوز 8 ، اقدام به بازنویسی مجدد Windows-API کرده و نام آن‌را WinRT گذاشته است. بنابراین همانند آنچه که در مورد API‌ ویندوز از روز اول پیدایش آن مرسوم بوده، این API جدید، از نوع native (نوشته شده با CPP) می‌باشد و با کمک دات نت فریم ورک تهیه نشده است. این API جدید مبتنی بر فناوری قدیمی COM است، بنابراین مطابق معمول توسط هر نوع برنامه‌ و سیستمی در ویندوز قابل دسترسی است. تفاوتی نمی‌کند که CPP یا دلفی باشد یا دات نت. به صورت خلاصه ویندوز 8 دو طراحی جدید (WinRT) و قدیم (Win32 API) را با هم پشتیبانی می‌کند. اگر آن‌را صحیح‌تر بخواهیم معرفی کنیم، WinRT درحقیقت محصور کننده‌ی (Wrapper) همان Win32 API سابق است (در پشت صحنه همان dll های سابق ویندوز را بارگذاری و استفاده می‌کند) جهت تطابق با نیازهای دهه اخیر و سال‌های پیش رو.


سازگاری دات نت فریم ورک با WinRT چگونه است؟

اینبار WinRT برخلاف Win32 API (که در زمان ارائه آن اصلا دات نتی در کار نبود)، جهت سازگاری با دات نت طراحی شده است. این طراحی جدید ILDasm metadata را در اختیار برنامه نویس‌های دات نت قرار می‌دهد و به این ترتیب IntelliSense و قابلیت‌های Debugging ویژوال استودیو همانند کدهای مدیریت شده‌ی دات نت جهت برنامه نویسی مبتنی بر WinRT در اختیار برنامه نویس‌ها خواهد بود (فرمت ارائه شده، ECMA 335 metadata format می‌باشد). همچنین اشیاء COM متعلق به WinRT به خوبی توسط GC (آشغال جمع کن) دات نت جهت مدیریت بهتر حافظه، تحت نظر می‌باشند.
بنابراین از دیدگاه یک برنامه نویس دات نت، کل WinRT به صورت managed assemblies مشاهده می‌شود، اینترفیس‌های آن همان اینترفیس‌های دات نتی خواهند بود و کلاس‌های آن نیز به همین ترتیب. این مشکلی بود/هست که با Win32 API در دات نت وجود دارد و دسترسی به آن به این سادگی و یکپارچگی میسر نیست (هر چند تا الان کل اینترفیس آن جهت استفاده در دات نت نیز ترجمه شده است). در اینجا شما ارجاعاتی را به فایل‌هایی با پسوند winmd یا windows metadata، به پروژه‌ی دات نتی خود اضافه می‌کنید و سپس CLR قادر خواهد بود تا کلیه اطلاعات لازم جهت کار با WinRT را از آن‌ها استخراج کند (این فایل‌ها در پوشه C:\Program Files (x86)\Windows Kits\8.0\Windows Metadata و C:\Windows\system32\winmetadat ویندوز 8 قابل مشاهده و دسترسی هستند).


تفاوت‌های مهم امکانات نمایشی WinRT با Win32 API کدامند؟

تفاوت مهم WinRT با Win32 API از دیدگاه برنامه نویس‌ها، امکان دسترسی بیشتر به آن از طریق زبان‌های مختلف می‌باشد. WinRT همانند Win32 API توسط CPP ، دات نت و سایر روش‌های مرسوم دیگر قابل دسترسی و توسعه است. اما اینبار WinRT برخلاف Win32 API ، از طریق HTML و جاوا اسکریپت هم قابل توسعه است. در این حالت کدهای شما توسط Chakra JavaScript engine که از اینترنت اکسپلورر 9 به بعد ارائه شده، اجرا خواهد شد. بنابراین «برفراز» WinRT دو لایه نمایشی (presentation layer) قابل طراحی و دسترسی است. XAML و زبان‌های متداول برنامه نویسی موجود مانند سی شارپ و وی بی دات نت و غیره. همچنین HTML/CSS هم مجال ابراز وجود یافته است. البته XAML تنها لایه نمایشی کلیه زبان‌های قدیمی موجود مانند سی شارپ، وی بی دات نت، CPP و غیره خواهد بود. به همین جهت Expression Blend جدید نیز از HTML 5 پشتیبانی می‌کند.
همچنین در WinRT ، قسمت‌های GDI و Message loop متداول Win32 API حذف شده است و از DirectX استفاده می‌کند. برای نمونه کدهای XAML شما توسط DirectX رندر می‌شود. البته این مطلب جدیدی نیست و از زمان ارائه WPF شاهد این مساله بوده‌ایم.


وضعیت توسعه پذیری WinRT  چگونه است؟

علاوه بر این‌ها، برخلاف Win32 API ، اینبار WinRT قابل توسعه است و Extensions SDK برای آن ارائه شده است.


آیا WinRT شاهد تغییرات امنیتی خاصی هم بوده است؟

نکته‌ی مهمی که در طراحی WinRT به آن توجه شده است، امنیت می‌باشد. برنامه‌های WinRT شبیه به برنامه‌های سیلورلایت در یک Sandbox اجرا می‌شوند. به این معنا که جهت ذخیره سازی اطلاعات خود از یک isolated storage استفاده می‌کنند. برای کار با file system نیاز به تائید کاربر دارند و خلاصه دیگر به سادگی نمی‌توان از مرزهای این نوع برنامه‌ها رد شد و سیستم عاملی را root کرد. برای نمونه برنامه نویس‌های دات نت دسترسی به فضای نام System.IO.FileStream را دیگر نخواهند داشت و تنها قسمتی از دات نت «برفراز» WinRT و مدل امنیتی جدید آن معنا پیدا می‌کند. همچنین برفراز این API جدید، تولید مثلا Device drivers هم دیگر معنا پیدا نمی‌کند. این محدودیت‌های امنیتی برای برنامه‌ نویس‌های native هم وجود دارد و تفاوتی نمی‌کند. کلا برنامه‌های جدید Metro-style در یک قرنطینه‌ی کامل امنیتی اجرا می‌شوند. برای مثال اگر برنامه‌ای نیاز به دسترسی به یک WebCam را داشته باشد، همانند برنامه‌های سیلورلایت ابتدا باید کاربر تائید کرده و سپس برنامه مجوز امنیتی کار با مثلا یک WebCam را خواهد یافت. همچنین تمام برنامه‌های جدید Metro-style باید جهت ارائه در فروشگاه جدید ویندوز 8، دارای امضای دیجیتال معتبر نیز باشند.


آیا جهت توسعه‌ی برنامه‌های چندریسمانی و غیرهمزمان تمهیدات خاصی در WinRT پیش‌بینی شده است؟

در طراحی جدید WinRT به اعمال asynchronous به شدت توجه شده است. هر عملی که بیش از 50 میلی ثانیه طول بکشد به صورت خودکار تبدیل به یک عمل asynchronous خواهد شد تا برنامه‌ها مرتبا در حین اجرای اعمال زمانبر هنگ نکرده و ترد اصلی برنامه را بلاک نکنند. علاوه بر این‌ها WinRT از طریق IAsyncOperation interface خود، امکان استفاده از واژه‌های جدید کلیدی async/await سی شارپ 5 را نیز مهیا می‌سازد.


آیا WinRT آمده است تا جایگزینی برای دات نت و سیلورلایت و امثال آن باشد؟

خیر. WinRT نگارش دوم Win32 API است با هدف توسعه پذیری، استفاده از دایرکت ایکس و فناوری‌های جدید که عموما از شتاب دهنده‌های سخت افزاری هم بهره‌مند هستند بجای GDI سابق، استفاده ساده‌تر در زبان‌های دیگر به کمک فایل‌های استاندارد Windows Meta data آن می‌باشد. همچنین این API جدید دسترسی به امکانات ویندوز را هم توسط HTML و جاوا اسکریپت، علاوه بر امکانات مهیای سابق میسر ساخته است. هم اکنون نگارش 4 و نیم دات نت در ویندوز 8 ارائه شده است و توسط هر دو سیستم سابق و جدید قابل استفاده می‌باشد. البته باید در نظر داشت که جهت استفاده از WinRT به دلایل محدودیت‌های امنیتی اعمال شده به آن و همچنین استفاده از XAML به تنها عنوان لایه نمایشی سیستم‌های متداول غیر HTML ایی، دات نت فریم ورک به امکانات و کلاس‌های کمتری نسبت به حالت متداول کار با آن، دسترسی دارد (جهت درک بهتر این محدودیت‌ها می‌توان به طراحی سیلورلایت مراجعه کرد). این را هم باید اضافه کرد که ویندوز 8 توانایی اجرای هر دو نوع برنامه‌های سبک جدید مترو و متداول دسکتاپ قدیمی را دارا است.


جهت آشنایی بیشتر با WinRT می‌توان به مجموعه‌ای از ویدیوهای مرتبط آن مراجعه کرد:
http://channel9.msdn.com/Events/BUILD/BUILD2011?t=windows%2Bruntime


مطالب دوره‌ها
استفاده از async و await در برنامه‌های ASP.NET Web forms 4.5
سؤال: چه زمانی از متدهای async و چه زمانی از متدهای همزمان بهتر است استفاده شود؟

از متدهای همزمان متداول برای انجام امور ذیل استفاده نمائید:
- جهت پردازش اعمالی ساده و سریع
- اعمال مدنظر بیشتر قرار است بر روی CPU اجرا شوند و از مرزهای IO سیستم عبور نمی‌کنند.

و از متدهای غیرهمزمان برای پردازش موارد زیر کمک بگیرید:
- از وب سرویس‌هایی استفاده می‌کنید که متدهای نگارش async را نیز ارائه داده‌اند.
- عمل مدنظر network-bound و یا I/O-bound است بجای CPU-bound. یعنی از مرزهای IO سیستم عبور می‌کند.
- نیاز است چندین عملیات را به موازات هم اجرا کرد.
- نیاز است مکانیزمی را جهت لغو یک عملیات طولانی ارائه دهید.


مزایای استفاده از متدهای async در ASP.NET

استفاده از await در ASP.NET، ساختار ذاتی پروتکل HTTP را که اساسا یک synchronous protocol، تغییر نمی‌دهد. کلاینت، درخواستی را ارسال می‌کند و باید تا زمان آماده شدن نتیجه و بازگشت آن از طرف سرور، صبر کند. نحوه‌ی تهیه‌ی این نتیجه، خواه async باشد و یا حتی همزمان، از دید مصرف کننده کاملا مخفی است. اکنون سؤال اینجا است که چرا باید از متدهای async استفاده کرد؟
- پردازش موازی: می‌توان چند Task را مثلا توسط Task.WhenAll به صورت موازی با هم پردازش کرده و در نهایت نتیجه را سریعتر به مصرف کننده بازگشت داد. اما باید دقت داشت که این Taskها اگر I/O bound باشند، ارزش پردازش موازی را دارند و اگر compute bound باشند (اعمال محاسباتی)، صرفا یک سری ترد را ایجاد و مصرف کرده‌اید که می‌توانسته‌اند به سایر درخواست‌های رسیده پاسخ دهند.
- خالی کردن تردهای در حال انتظار: در اعمالی که disk I/O و یا network I/O دارند، پردازش موازی و اعمال async به شدت مقیاس پذیری سیستم را بالا می‌برند. به این ترتیب worker thread جاری (که تعداد آن‌ها محدود است)، سریعتر آزاد شده و به worker pool بازگشت داده می‌شود تا بتواند به یک درخواست دیگر رسیده سرویس دهد. در این حالت می‌توان با منابع کمتری، درخواست‌های بیشتری را پردازش کرد.


ایجاد Asynchronous HTTP Handlers در ASP.Net 4.5

در نگارش‌های پیش از دات نت 4.5، برای نوشتن فایل‌های ashx غیرهمزمان می‌بایستی اینترفیس IHttpAsynchHandler پیاده سازی می‌شد که نحوه‌ی کار با آن از مدل APM پیروی می‌کرد؛ نیاز به استفاده از یک سری callback داشت و این عملیات باید طی دو متد پردازش می‌شد. اما در دات نت 4.5 و با معرفی امکانات async و await، نگارش سازگاری با پیاده سازی کلاس پایه HttpTaskAsyncHandler فراهم شده است.
برای آزمایش آن، یک برنامه‌ی جدید ASP.NET Web forms نگارش 4.5 یا بالاتر را ایجاد کنید. سپس از منوی پروژه، گزینه‌ی Add new item یک Generic handler به نام LogRequestHandler.ashx را به پروژه اضافه نمائید.
زمانیکه این فایل به پروژه اضافه می‌شود، یک چنین امضایی را دارد:
 public class LogRequestHandler : IHttpHandler
IHttpHandler آن‌را اکنون به HttpTaskAsyncHandler تغییر دهید. سپس پیاده سازی ابتدایی آن به شکل زیر خواهد بود:
using System;
using System.Net;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web;

namespace Async14
{
    public class LogRequestHandler : HttpTaskAsyncHandler
    {
        public override async Task ProcessRequestAsync(HttpContext context)
        {
            string url = context.Request.QueryString["rssfeedURL"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(url))
            {
                context.Response.Write("Rss feed URL is not provided");
            }

            using (var webClient = new WebClient {Encoding = Encoding.UTF8})
            {
                webClient.Headers.Add("User-Agent", "LogRequestHandler 1.0");
                var rssfeed = await webClient.DownloadStringTaskAsync(url);
                context.Response.Write(rssfeed);
            }
        }

        public override bool IsReusable
        {
            get { return true; }
        }

        public override void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            throw new Exception("The ProcessRequest method has no implementation.");
        }
    }
}
واژه‌ی کلیدی async را نیز جهت استفاده از await به نسخه‌ی غیرهمزمان آن اضافه کرده‌ایم.
در این مثال آدرس یک فید RSS از طریق کوئری استرینگ rssfeedURL دریافت شده و سپس محتوای آن به کمک متد DownloadStringTaskAsync دریافت و بازگشت داده می‌شود.
برای آزمایش آن، مسیر ذیل را درخواست دهید:
 http://localhost:4207/LogRequestHandler.ashx?rssfeedURL=https://www.dntips.ir/feed/latestchanges
کاربردهای فایل‌های ashx برای مثال ارائه فید‌های XML ایی یک سایت، ارائه منبع نمایش تصاویر پویا از بانک اطلاعاتی، ارائه JSON برای افزونه‌های auto complete جی‌کوئری و امثال آن است. مزیت آن‌ها سربار بسیار کم است؛ زیرا وارد چرخه‌ی طول عمر یک صفحه‌ی aspx معمولی نمی‌شوند.


صفحات async در ASP.NET 4.5

در قسمت‌های قبل مشاهده کردیم که در برنامه‌های دسکتاپ، به سادگی می‌توان امضای روال‌های رخداد گردان را به async تغییر داد و ... برنامه کار می‌کند. به علاوه از مزیت استفاده از واژه کلیدی await نیز در آن‌ها برخوردار خواهیم شد. اما ... هرچند این روش در وب فرم‌ها نیز صادق است (مثلا public void Page_Load را به  public async void Page_Load می‌توان تبدیل کرد) اما اعضای تیم ASP.NET آن‌را در مورد برنامه‌های وب فرم توصیه نمی‌کنند:
Async void event handlers تنها در مورد تعداد کمی از روال‌های رخدادگردان ASP.NET Web forms کار می‌کنند و از آن‌ها تنها برای تدارک پردازش‌های ساده می‌توان استفاده کرد. اگر کار در حال انجام اندکی پیچیدگی دارد، «باید» از PageAsyncTask استفاده نمائید. علت اینجا است که Async void یعنی fire and forget (کاری را شروع کرده و فراموشش کنید). این روش در برنامه‌های دسکتاپ کار می‌کند، زیرا این برنامه‌ها مدل طول عمر متفاوتی داشته و تا زمانیکه برنامه از طرف OS خاتمه نیابد، مشکلی نخواهند داشت. اما برنامه‌های بدون حالت وب متفاوتند. اگر عملیات async پس از خاتمه‌ی طول عمر صفحه پایان یابد، دیگر نمی‌توان اطلاعات صحیحی را به کاربر ارائه داد. بنابراین تا حد ممکن از تعاریف async void در برنامه‌های وب خودداری کنید.

تبدیل روال‌های رخدادگردان متداول وب فرم‌ها به نسخه‌ی async شامل دو مرحله است:
الف) از متد جدید RegisterAsyncTask که در کلاس پایه Page قرار دارد برای تعریف یک PageAsyncTask استفاده کنید:
using System;
using System.Net;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.UI;

namespace Async14
{
    public partial class _default : Page
    {
        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            RegisterAsyncTask(new PageAsyncTask(LoadSomeData));
        }

        public async Task LoadSomeData()
        {
            using (var webClient = new WebClient { Encoding = Encoding.UTF8 })
            {
                webClient.Headers.Add("User-Agent", "LogRequest 1.0");
                var rssfeed = await webClient.DownloadStringTaskAsync("url");

                //listcontacts.DataSource = rssfeed;
            }
        }
    }
}
با استفاده از System.Web.UI.PageAsyncTask می‌توان یک async Task را در روال‌های رخدادگردان ASP.NET مورد استفاده قرار داد.

ب) سپس در کدهای فایل aspx، نیاز است خاصیت async را نیز true نمائید:
 <%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true"
Async="true"
  CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="Async14._default" %>


تغییر تنظیمات IIS برای بهره بردن از پردازش‌های Async

اگر از ویندوزهای 7، ویستا و یا 8 استفاده می‌کنید، IIS آن‌ها به صورت پیش فرض به 10 درخواست همزمان محدود است.
بنابراین تنظیمات ذیل مرتبط است به یک ویندوز سرور و نه یک work station :
به IIS manager مراجعه کنید. سپس برگه‌ی Application Pools آن‌را باز کرده و بر روی Application pool برنامه خود کلیک راست نمائید. در اینجا گزینه‌ی Advanced Settings را انتخاب کنید. در آن Queue Length را به مثلا عدد 5000 تغییر دهید. همچنین در دات نت 4.5 عدد 5000 برای MaxConcurrentRequestsPerCPU نیز مناسب است. به علاوه عدد connectionManagement/maxconnection را نیز به 12 برابر تعداد هسته‌های موجود تغییر دهید.
مطالب
خلاصه‌ی سرفصل‌های مورد نیاز جهت ارتقاء به ASP.NET Core 3.0
در طی چند ماه گذشته، ریز نکاتی که برای ارتقاء به ASP.NET Core 3.0 مورد نیاز هستند، در ذیل مطالب مرتبط با هر کدام، جهت برقراری ارتباط منطقی و امکان مشاهده‌ی روند تغییرات هرکدام، به صورت مجزا و در طی نظراتی تکمیلی، به آن مطالب اضافه شده‌اند. در ادامه برای داشتن یک دید کلی و سهولت دسترسی به آن‌ها، لیست این موارد را نیز مشاهده می‌کنید:

پیشنیاز‌های کار با ASP.NET Core 3.0


خلاصه شدن ساختار فایل‌های csproj


ارائه‌ی یک Generic Host در نگارش سوم


تغییرات مسیریابی با معرفی endpoint routing
بالا رفتن کارآیی پردازش JSON


نکته‌ی مهمی در مورد توزیع برنامه‌های وب در IIS


تغییرات SignalR


تغییرات امنیتی نگارش سوم


تغییرات تنظیمات تعدادی از میان‌افزارها


تغییر مهم ابزارهای مرتبط با EF Core 3.0
مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 10

یکی دیگر از روش‌هایی که جهت بهبود کیفیت کدها مورد استفاده قرار می‌گیرد، «طراحی با قراردادها» است؛ به این معنا که «بهتر است» متدهای تعریف شده پیش از استفاده از آرگومان‌های خود، آن‌ها را دقیقا بررسی کنند و به این نوع پیش شرط‌ها، قرارداد هم گفته می‌شود.
نمونه‌ای از آن‌را در قسمت 9 مشاهده کردید که در آن اگر آرگومان‌های متد AddRole، خالی یا نال باشند، یک استثناء صادر می‌شود. این نوع پیغام‌های واضح و دقیق در مورد عدم اعتبار ورودی‌های دریافتی، بهتر است از پیغام‌های کلی و نامفهوم null reference exception که بدون بررسی stack trace و سایر ملاحظات، علت بروز آن‌ها مشخص نمی‌شوند.
در دات نت 4، جهت سهولت این نوع بررسی‌ها، مفهوم Code Contracts ارائه شده است. (این نام هم از این جهت بکارگرفته شده که Design by Contract نام تجاری شرکت ثبت شده‌ای در آمریکا است!)


یک مثال:
متد زیر را در نظر بگیرید. اگر divisor مساوی صفر باشد، استثنای کلی DivideByZeroException صادر می‌شود:

namespace Refactoring.Day10.DesignByContract.Before
{
public class MathMehods
{
public double Divide(int dividend, int divisor)
{
return dividend / divisor;
}
}
}

روش متداول «طراحی با قراردادها» جهت بهبود کیفیت کد فوق پیش از دات نت 4 به صورت زیر است:

using System;

namespace Refactoring.Day10.DesignByContract.After
{
public class MathMehods
{
public double Divide(int dividend, int divisor)
{
if (divisor == 0)
throw new ArgumentException("divisor cannot be zero", "divisor");

return dividend / divisor;
}
}
}

در اینجا پس از بررسی آرگومان divisor، قرارداد خود را به آن اعمال خواهیم کرد. همچنین در استثنای تعریف شده، پیغام واضح‌تری به همراه نام آرگومان مورد نظر، ذکر شده است که از هر لحاظ نسبت به استثنای استاندارد و کلی DivideByZeroException مفهوم‌تر است.

در دات نت 4 ، به کمک امکانات مهیای در فضای نام System.Diagnostics.Contracts، این نوع بررسی‌ها نام و امکانات درخور خود را یافته‌اند:

using System.Diagnostics.Contracts;

namespace Refactoring.Day10.DesignByContract.After
{
public class MathMehods
{
public double Divide(int dividend, int divisor)
{
Contract.Requires(divisor != 0, "divisor cannot be zero");

return dividend / divisor;
}
}
}

البته اگر قطعه کد فوق را به همراه divisor=0 اجرا کنید، هیچ پیغام خاصی را مشاهده نخواهید کرد؛ از این لحاظ که نیاز است تا فایل‌های مرتبط با آن‌را از این آدرس دریافت و نصب کنید. این کتابخانه با VS2008 و VS2010 سازگار است. پس از آن، برگه‌ی Code contracts به عنوان یکی از برگه‌های خواص پروژه در دسترس خواهد بود و به کمک آن می‌توان مشخص کرد که برنامه حین رسیدن به این نوع بررسی‌ها چه عکس العملی را باید بروز دهد.

برای مطالعه بیشتر: