تا قسمت سوم توانستیم Xamarin را نصب و پروژهی اولیه آن را بیلد کنیم. سپس کد مشترک بین سه پلتفرم را بر روی Windows اجرا و Edit & continue آن را هم تست کردیم که هم برای UI ای که با Xaml نوشته میشود و هم برای منطقی که با CSharp نوشته میشود، کار میکند.
همانطور که گفتیم، کد UI و Logic برای هر سه پلتفرم مشترک است؛ منتهی به علت امکانات دیباگ فوق العاده و سرعت بیشتر ویندوز، ابتدا آن را بر روی ویندوز تست کردیم و بعد برای تکمیل UI، آن را بر روی Android اجرا میکنیم. این بار میتوانید دو پروژه UWP و iOS را Unload کنید و سپس پروژه Android ای را در صورت Unload بودن Load کنید. (با راست کلیک نمودن روی پروژه). این کار باعث میشود Visual Studio بیهوده کند نشود؛ مخصوصا اگر سیستم شما ضعیف است.
ابتدا با موبایل یا تبلت اندرویدی شروع میکنیم. اگر چه Xamarin از نسخهی 4.0.3 اندروید به بالا را پشتیبانی میکند، ولی توصیه میکنم وقتتان را بر روی گوشیهای اندرویدی کمتر از 4.4 تلف نکنید. دستگاه را میتوانید، هم به صورت USB و هم به صورت Wifi استفاده کنید. ابتدا باید دستگاه اندرویدی خود را آمادهی برای دیباگ کنید. برای این منظور مقالههای فارسی و انگلیسی زیادی وجود دارند که میتوانید از آنها استفاده کنید. من عبارت "اندروید debug" را جستجو کردم و به این مقاله رسیدم. همچنین Android SDK شما باید USB debugging اش نصب شده باشد که البته حجم زیادی ندارد. برای بررسی این مورد ابتدا از وجود فولدر extras\google\usb\_driver درAndroid SDK خود مطمئن شوید. حال سؤال این است که ویژوال استودیو، Android SDK را کجا نصب کردهاست که خیلی ساده در این لینک توضیح داده شدهاست.
اگر فولدر extras\google\usb\_driver وجود نداشت، باید آن را نصب کنید که خیلی ساده توسط Android SDK Manager امکان پذیر است؛ ولی نه! امکان پذیر نیست!
دلیل: در Xamarin شما همیشه بر روی آخرین SDKها حرکت میکنید. این شامل Windows SDK 17134 و Android SDK 27 و iOS SDK 11 است. وقتی از نسخهی فعلی ویژوال استودیو، یعنی 15.8 به نسخهی بعدی ویژوال استودیو که الان Preview است بروید، یعنی 15.9، عملا به این معنا است که به Windows SDK 17763 و Android SDK 28 و iOS SDK 12 میروید. این بزرگترین مزیت Xamarin است و این یعنی شما همیشه به صد در صد امکانات هر پلتفرم در زبان CSharp دسترسی دارید و همیشه آخرین SDK هر سیستم عامل در اختیار شماست و اگر دوستی از طریق Swift توانست مثالی از ARKit 2.0 را در iOS 12 پیاده سازی کند، قطعا شما هم میتوانید. همچنین تیم Xamarin نه تنها این امکانات را بلکه Documentation لازم را نیز در اختیار شما قرار میدهد. چون در همین مثال، مستندات Apple به زبان Swift / Objective-C بوده و مستندات Xamarin به زبان CSharp.
حال اگر سری به فولدر Android SDK نصب شدهی توسط Visual Studio بزنید، مشاهده میکنید که خبری از Android SDK Manager نیست! به صورت رسمی، مدتی است که گوگل در نسخههای اخیر Android SDK، دیگر Android SDK Manager را ارائه نمیکند و همانطور که گفتم شما الان بر روی آخرین نسخهی Android SDK هستید. هر چند ترفندهایی وجود دارد که این Manager را باز میگردانند، ولی لزومی به انجام این کار در Xamarin نیست و شما میتوانید از Android SDK Manager ای که تیم Xamarin ارائه دادهاست، استفاده کنید. همین مسئله در مورد Android Virtual Device Manager که برای مدیریت Emulatorها بود نیز صدق میکند.
برای استفاده از این دو، ضمن استفاده از ابزارهای دور زدن تحریم، در ویژوال استودیو، در منوی Tools، به قسمت Android رفته و Android SDK Manager را باز کنید. Android Emulator Manager نیز جایگزین Android Virtual Device Manager ای است که قبلا توسط گوگل ارائه میشد. حال بعد از باز کردن Android SDK Manager ارائه شده توسط Xamarin، به برگهی Tools آن بروید و از قسمت extras مطمئن شوید که Google USB driver تیک خورده باشد.
حال پس از وصل کردن گوشی یا تبلت اندرویدی به سیستم توسط کابل USB و Set as startup project نمودن پروژهی XamApp.Android که در قسمت قبل آن را Clone کرده بودید، میتوانید پروژه را بر روی گوشی خود اجرا کنید. اگر نام گوشی خود را در کنار دکمهی سبز اجرای پروژه (F5) نمیبینید، بستن و باز کردن Visual Studio را امتحان کنید.
پروژه را که اجرا کنید، اولین بیلد کمی طول میکشد (اولین بار دو برنامه بر روی گوشی شما نصب میشوند که برای کار دیباگ در Xamarin لازم هستند) و اساسا بیلد یک پروژهی اندرویدی کند است. خوشبختانه به واسطه وجود Xaml edit and continue احتیاجی به Stop - Start کردن پروژه و بیلد کردن برای اعمال تغییرات UI نیست و به محض تغییر Xaml، میتوانید تاثیر آن را در گوشی خود ببینید. ولی برای هر تغییر CSharp باید Stop - Start و Build کنید که زمان بر است و به همین علت تست بر روی پروژه ویندوزی را برای پیاده سازی منطق برنامه پیشنهاد میکنیم. البته در نسخهی 15.9 ویژوال استودیو، سرعت بیلد تا 40% بهبود یافته است.
ممکن است شما گوشی اندرویدی یا تبلت نداشته باشید که بخواهید بر روی آن تست کنید و یا مثلا گوشی شما Android 7 هست و میخواهید بر روی Android 8 تست بگیرید. در این جا شما احتیاج به استفاده از Emulator را خواهید داشت.
توجه داشته باشید که Emulator شما ترجیحا نباید ARM باشد و بهتر است یا X86 یا X64 باشد، وگرنه ممکن است خیلی کند شود. همچنین بهتر است Google Play Services داشته باشد. همچنین ترجیحا دنبال گزینهی اجرا کردن Emulator نروید؛ اگر خود ویندوز شما درون یک Virtual Machine در حال اجراست.
ابتدا ضمن جستجو کردن "فعال سازی intel virtualization"، اقدام به فعال سازی این امکان در سیستم خود کنید. این آموزش را مناسب دیدم.
گزینههای مطرح: [Google Android Emulator] - [Genymotion] - [Microsoft Hyper-V Android Emulator] که فقط یکی از آنها را لازم دارید.
Google Android Emulator توسط خود Google ارائه میشود و دارای Google Play Services نیز هست. بر اساس این آموزش به صفحه Workloads در Visual Studio Installer بروید و از قسمت Xamarin دو مورد "Google Android Emulator API Level 27" و "Intel Hardware Accelerated Execution Manager (HAXM) global install" را نصب کنید. توجه داشته باشید که بدین منظور احتیاج به ابزارهای دور زدن تحریم دارید؛ زیرا نیاز به دسترسی به سرورهای گوگل هست. این Emulator آماده برای دیباگ هست و نیازی به اقدام خاصی نیست.
Genymotion حجم کمتری دارد و برای دانلود احتیاج به ابزارهای دور زدن تحریم را ندارد و اساسا نسبت به بقیه بر روی سیستمهای ضعیفتر، بهتر کار میکند. فقط Emulator ای که با آن میسازید، به صورت پیش فرض Google Play Services را ندارد که در آخرین نسخههای آن گزینه Open GApps به toolbar اضافه شده که Google Play Services را اضافه میکند. (از انجام هر گونه عملیات پیچیده بر اساس آموزشهایی که برای نسخههای قدیمیتر Genymotion هستند، پرهیز کنید). مطابق با ابتدای همین آموزش برای دستگاههای اندرویدی، Emulator خود را آماده برای دیباگ کنید.
Microsoft Hyper-V android emulators. مایکروسافت قبلا اقدام به ارائه یک Android Emulator کرده بود که برای نسخه 4 و 5 اندروید بودند و بزرگترین ضعف آنها عدم پشتیبانی از Google Play Services بود که ادامه داده نشدند. ولی سری جدید ارائه شده توسط مایکروسافت چنین مشکلی را ندارد. اگر CPU شما AMD بوده و روشهای قبلی برای شما کند هستند یا اساسا کار نمیکنند، یا در حال حاضر در حال استفاده از Docker for Windows هستید که از Hyper-V استفاده میکنید و قصد استفاده مجدد از منابع موجود را دارید، این نیز گزینه خوبی است که جزئیات آن را میتوانید در اینجا دنبال کنید. این Emulator آماده برای دیباگ هست و نیازی به اقدام خاصی نیست.
پس از اینکه Emulator خود را ساختید، آن را اجرا کنید. سپس برنامه را از درون ویژوال استدیو اجرا کنید. مطابق نسخه ویندوزی، دوباره یک دکمه دارید و یک Label، عدد بر روی Label، با هر بار کلیک کردن بر روی دکمه، افزایش مییابد.
سرعت اجرای این برنامه در Emulator یا گوشی شما برای دیباگ است و در حالت Release، سرعت چندین برابر بهتر خواهد شد و به هیچ وجه تستهای Performance را بر روی Debug mode انجام ندهید.
حال نوبت به پابلیش پروژه میرسد. در این قسمت باید توجه کنید که حجم Apk شما برای پروژهی XamApp مثال ما به 7 مگ میرسد که برای یک فرم ساده خیلی زیاد به نظر میرسد. ولی اگر شما بجای یک فرم ساده، صد فرم پیچیده نیز داشته باشید، باز هم این حجم به 8 مگ نخواهد رسید. حجم Apk خیلی متاثر از کدهای شما نیست، بلکه شامل موارد زیر است:
1- NET. که خود شامل CLR & BCL است. (BCL (Base Class Library مثل کلاسهای string - Stream - List - File و (CLR (Common language runtime که شامل موارد لازم برای اجرای کدها است. این پیاده سازی بر اساس NET Standard 2.0. بوده که عملا اجازه استفاده از تعداد خیلی زیادی از کتابخانههای موجود را میدهد، حتی Entity framework core! البته هر کتابخانه حجم DLLهای خودش را اضافه میکند.
2- Android Support libraries که به شما اجازه میدهد از تعداد زیادی (و البته نه همه) امکانات نسخههای جدید اندروید در پروژهتان استفاده کنید که بر روی نسخ قدیمیتر Android نیز کار کنند. همچنین با یکپارچگی با Google Play Services عملا خیلی از کارها سادهتر و با Performance بهتری انجام میشود، مانند گرفتن موقعیت کاربر جاری.
3- Xamarin essentials . اگر چه در CSharp شما به صد در صد امکانات هر سیستم عامل دسترسی دارید و میتوانید مثلا مقدار درصد شارژ باطری را بخوانید، ولی اینکار مستلزم نوشتن سه کد CSharp ای برای Android - iOS - Windows است که طبیعتا کار را سخت میکند. اما Xamarin Essentials به شما اجازه میدهد با یک کد CSharp واحد برای هر سه پلتفرم، با باطری، کلیپبورد، قطب نما و خیلی موارد دیگر کار کنید.
4- Xamarin.Forms. اگر Button و Label ای که در مثال برنامه داشتیم، با یکبار نوشتن بر روی هر سه پلتفرم دارند کار میکنند، در حالی که هر پلتفرم، Button مخصوص به خود را دارد؛ این را Xamarin Forms مدیریت میکند. علاوه بر این، Binding نیز به عهدهی Xamarin Forms است.
5- Prism - Autofac - Bit Framework: درک آنها نیاز به دنبال کردن آموزشهای این دوره را دارد؛ ولی به صورت کلی معماری پروژه شما بسیار کارآمد و حرفهای خواهد شد و به کدی با قابلیت نگهداری بالا خواهید رسید.
6- Rg Plugins Popup و Xamanimation نیز دو کتابخانهی UI بسیار کاربردی و جالب هستند که در طول این آموزش از آنها استفاده خواهد شد.
حجم 7 مگ برای این تعداد کتابخانه و امکان، خیلی زیاد نیست و شما عملا تعداد زیادی از پروژههای خود را میتوانید با همین حجم ببندید و اگر مثلا به پروژهی Humanizer خیلی علاقه داشته باشید (که در این صورت حق هم دارید!) میتوانید با اضافه شدن چند کیلوبایت (!) به پروژه آن را داشته باشید. اکثر کتابخانههای NET. ای سبک هستند. همچنین موقع قرار گرفتن در پروژه، فشرده سازی نیز میشوند و قسمتهای استفاده نشدهی آنها نیز توسط Linker حذف میشوند.
علاوه بر این، اجرای برنامه بر روی گوشیهای ضعیف و قدیمی کمی طول میکشد. این مربوط به اجرای برنامه است؛ نه باز شدن فرم مثال ما که دارای Button و Label بود و اگر مثال ما دو فرم داشته باشد (که در آموزشهای بعدی به آن میرسیم) میبینید که چرخش بین فرمها بسیار سریع است.
مواردی مهم در زمینهی بهبود عملکرد پروژههای Xamarin در Android
در ابتدا باید بدانید Apk شما شامل دو قسمت است؛ یکی کدهای CSharp ای شما که DotNet ای بوده و در کنار کدهای کتابخانههایی چون Json.NET بر روی DotNet اجرا میشوند. دیگری کتابخانهای است که مثلا با Java نوشته شده و بعد برای استفاده در CSharp بر روی آن یک Wrapper یا پوشاننده توسعه داده شدهاست. عموما توسعه دهندگان چنین پروژههایی، ابتدا پروژه را به Java مینویسند و بعد برای JavaScript - CSharp و ... Wrapper ارائه میدهند.
برای بهبود اینها ابزارهایی چون AOT-NDK-LLVM-ProGurad-Linker و ... وجود دارند که سعی میکنم به صورت ساده آنها را توضیح دهم.
وظیفه ProGurad این است که از قسمتی از پروژهی شما که بخاطر کتابخانههای Java ای، عملا DotNet ای نیست، کدهای اضافه و استفاده نشده را حذف کند.
ممکن است استفاده از ProGurad باعث شود کلاسی که داینامیک استفاده شده است، به اشتباه حذف شود. پروژه XamApp دارای یک ProGuard configuration file است که جلوی چنین اشتباهاتی را حتی الامکان میگیرد.
همچنین ProGurad که در داخل Android SDK قرار دارد، به Space در طول مسیر حساس است (!) و با توجه به اینکه مسیر پیش فرض Android SDK نصب شدهی توسط ویژوال استودیو دارای Space است (C:\Program Files (x86)\Android\android-sdk) شما در همان ابتدا دچار مشکل میشوید! برای حل این مشکل ابدا فولدر Android SDK را جا به جا نکنید؛ بلکه از امکانی در ویندوز به نام Junction folder یا فولدر جانشین استفاده کنید. بدین منظور دستور زیر را وارد کنید:
mklink /j C:\android-sdk "C:\Program Files (x86)\Android\android-sdk"
این مورد باعث میشود که مسیر C:\android-sdk نیز به همان مسیر پیش فرض اشاره کند و این دو مسیر در واقع یکی هستند. امیدوارم این امکان را با قابلیت Shortcut سازی در ویندوز اشتباه نگیرید! حال از منوی Tools > Options > Xamarin > Android Settings مسیر Android SDK را به C:\android-sdk تغییر دهید که فاقد Space است و ویژوال استودیو را ببندید و باز کنید.
NDK که در ادامه SDK برای Android قرار میگیرد، Native Development Kit است و باعث میشود هم DLLهای DotNet ای و هم Jarهای Java ای به فایلهای so تبدیل شوند. so همان DLL ویندوز است، البته برای Linux و همانطور که احتمالا میدانید، پایه Android بر روی Linux است. طبیعتا کامپایل شدن کدها به so، بر روی بهبود سرعت برنامه تاثیر گذار است.
Linker نیز مشابه با ProGuard کمک میکند، ولی اینبار حجم DLLهای DotNet ای مانند Json.NET را کم میکند. بالاخره شما از صد در صد کلاسهای یک DLL استفاده نمیکنید و موارد اضافی نیز باید حذف شوند. البته این وسط، امکان حذف اشتباه کلاسهایی که به صورت داینامیک فراخوانی شده باشند وجود دارد که LinkerConfig موجود در پروژه XamApp حتی الامکان جلوی این مشکل را میگیرد.
Release mode مثل هر پروژه CSharp ای دیگری، بهتر است پروژه در حالت Release mode پابلیش شود. در پروژه XamApp در حالت Release mode، موارد بالا یعنی Linker-NDK-ProGuard نیز درخواست میشوند.
جزئیات این موارد در مستندات Xamarin وجود دارد و در پایان این دوره یک Project Builder سورس باز نیز به شما ارائه میشود که ساختار اولیه پروژهها را بر اساس نیازهای شما و با بهترین تنظیمات ممکن میسازد.
در پروژه XamApp علاوه بر موارد فوق، دو مورد دیگر نیز آماده به استفاده هستند، ولی غیر فعال شده اند؛ AOT و LLVM. اگر به تازگی برنامه نویس شدهاید، موارد زیر ممکن است خیلی برایتان پیچیده باشند، از آنها عبور کنید و به عنوان "نحوه انجام دادن پابلیش" بروید.
کدهایهای DotNet ای به سه شکل میتوانند اجرا شوند:
JIT - AOT - Interpreter
یک برنامه DotNet ای برای اجرا میتواند از ترکیب اینها استفاده کند. حالت Interpreter که خیلی جدید معرفی شده و الآن موضوع بحث نیست؛ میماند JIT و AOT
کد CSharp در هنگام کامپایل به IL تبدیل و سپس در زمان اجرا توسط Just in time compiler به زبان ماشین تبدیل میشود. اگر قبلا پروژهی ASP.NET یا ASP.NET Core نوشته باشید، چنین رفتاری را در پشت صحنه خواهد داشت. خود JIT که در هر بار اجرای برنامه انجام میشود، عملا زمان بر هست. ولی کد زبان ماشین حاصل از آن خیلی Optimize شده برای دقیقا همان ماشین هست؛ با در نظر گرفتن خیلی فاکتورها. در پروژههای سمت سرور مثل ASP.NET که پروژه وقتی یک بار اجرا میشود، مثلا روی IIS، ممکن است صدها هزار دستور را اجرا کند، در طول چندین روز یا ماه، این عمل JIT خیلی مفید هست. البته همان سربار اولیهی JIT هم توسط چیزی به عنوان Tiered JIT میتواند کمتر شود.
اما در پروژهی موبایل که برنامه ممکن است بعد از باز شدن، مثلا ده دقیقه باز باشد و بعد بسته شود، انجام شدن JIT با هر بار باز شدن برنامه خیلی مفید به فایده نیست. بنا به برخی مسائل که واقعا سطح این آموزش را خیلی پیچیده میکند، نتیجه کار JIT قابلیت Cache شدن آن چنانی ندارد و عملا باید هر بار اجرا شود.
در پروژههای موبایل، گزینه دیگری بر روی میز هست به نام Ahead of time یا AOT که کار تبدیل IL به زبان ماشین را در زمان کامپایل و پابلیش پروژه انجام دهد. طبیعتا این باعث میشود سرعت برنامه موبایل در عمل خیلی بالاتر رود، چون سربار JIT در هر بار اجرای برنامه حذف میشود. همچنین روال AOT میتواند از LLVM یا Low level virtual machine استفاده کند که منجر به تبدیل شدن کد زبان ماشینی میشود که بر روی LLVM کار میکند. LLVM خودش یک Runtime با سرعت خیلی بالاست که بر روی تمامی سیستم عاملها کار میکند.
بر روی Android - iOS - Windows میشود از AOT استفاده کرد. در iOS و ویندوز، استفادهی از AOT منجر به افزایش سایز برنامه نمیشود، چون قبلا برنامه یک سری کد IL بوده که زمان اجرا توسط JIT به کد ماشین تبدیل میشده و الان بجای آن IL، یک سری کد زبان ماشین مبتنی بر LLVM هست. اما بر روی Android، پیاده سازی AOT ناقص هست و البته که با فعال کردناش، سرعت برنامه بسیار بیشتر میشود، ولی کماکان نیاز به JIT و IL هم برای برخی از سناریوها هست. این مورد یعنی اینکه فعال سازی AOT+LLVM بر روی اندروید تا مادامی که AOT در Android به صورت آزمایشی هست، باعث افزایش حجم Apk ما از 7 به 13 مگ میشود. البته این مورد در نسخههای بعدی رفع خواهد شد و رفتار Android مشابه با iOS-Windows خواهد بود؛ یعنی حجم نسبتا کم و سرعت خیلی بالا.
برای فعال سازی AOT+LLVM در csproj پروژه اندرویدی، دو مقدار AotAssemblies و EnableLLVM را از false به true تغییر دهید:
<AotAssemblies>true</AotAssemblies> <EnableLLVM>true</EnableLLVM>
با این تنظیمات، بیلد شما طولانیتر و در عوض سرعت اجرای برنامه بیشتر خواهد شد.
نحوه انجام دادن پابلیش
برای انجام دادن پابلیش، بر روی پروژه XamApp.Android در هنگامیکه بر روی Release mode هستید، راست کلیک کنید و Archive را بزنید. سپس فایل Archive شده را انتخاب و Distribute را بزنید که به شما Apk مناسب برای انتشار توسط خودتان یا Google Play میدهد.
نکات مهم:
1- فایل Apk حاصل از Archive را بدون Distribute کردن، در اختیار کسی قرار ندهید. فقط پیام Corrupt و خراب بودن فایل، حاصل کارتان خواهد بود!
2- اولین باری که Distribute میکنید، Wizard مربوطه کمک میکند تا یک فایل Certificate را برای Apk اتان بسازید. آن فایل را گم نکنید! در پابلیشهای بعدی دیگر نباید Certificate جدیدی بسازید؛ بلکه فایل قبلی را باید به آن معرفی کنید و فقط رمز آن Certificate را دوباره بزنید.
3- به برنامه آیکون بدهید. برای آن Splash Screen خوبی بگذارید. در هر بار پابلیش، ورژن برنامه را افزایش دهید. اینها همگی توضیحات اش بر روی بستر وب موجود است. سؤالی بود، همینجا هم میتوانید بپرسید.
فایلهای Apk این مثال را میتوانید از اینجا دانلود کنید.
در قسمت بعدی آموزش، دیباگ و پابلیش گرفتن پروژه بر روی iOS را خواهیم داشت که البته مقداری از مطالب اش با مطالب این آموزش مشترک هست. بعد دست به کد شده و آموزش CSharp و Xaml را خواهیم داشت تا پروژهای با کیفیت، کارآمد و عالی از هر جهت بنویسید.
همچنین تعدادی از نکات مربوط به Performance که مربوط به ظاهر برنامه و نحوه چیدمان صفحات و کنترلها هستند و بر روی Performance هر سه پلتفرم تاثیر گذار هستند (و نه فقط Android) نیز در ادامه بحث خواهند شد.
اشتراکها
Webly,کانال طراحی و توسعه وب
بله، ممکن است. ولی به دو دلیل من ترجیح میدم به این سمت نروم:
- این مقدار پهنای باند آپلود در اختیار ندارم. (اینترنت حجمی ...)
- خیلی از این مباحث کپی رایت دارند و نمیشود به همین سادگی اینها را عمومی کرد، تست کرد و غیره.
- این مقدار پهنای باند آپلود در اختیار ندارم. (اینترنت حجمی ...)
- خیلی از این مباحث کپی رایت دارند و نمیشود به همین سادگی اینها را عمومی کرد، تست کرد و غیره.
بعد از مدتی سروکار داشتن با مفاهیم WCF ،Web API ،WCF REST و Web Service برای تهیه یک فریم ورک قوی، به این نتیجه رسیدم که اکثر برنامه نویسان در مقایسه بین مفاهیم یاد شده به مشکل میخورند. در این مطلب سعی بر این است که تفاوتهای اساسی آنها را بهصورت کلی بیان کنم.
دانت فریم ورک با بهرهگیری از این تکنولوژیها، امکاناتی را برای ایجاد HTTP سرویسها، به ما میدهد و قبل از بکارگیری لازم است انتخاب کنیم که از کدام تکنولوژی باید استفاده کنیم.
Web Service
1. پایهی آن براساس SOAP است و دادهها را در قالب XML به ما میدهد.
2. فقط از HTTP پروتکل پشتیبانی میکند.
3. متن باز نیست اما میتوان از آن در هر کلاینتی که از XML پشتیبانی میکند، استفاده کرد.
4. فقط بر روی IIS میتوان آنرا هاست کرد.
WCF
1. پایهی پیش فرض آن براساس SOAP است و دادهها را در قالب XML به ما میدهد.
2. تکامل یافتهی وب سرویسها است (ASMX) و از پروتکلهای مختلفی همچون TCP, HTTP, HTTPS, Named Pipes, MSMQ پشتیبانی میکند.
3. مشکل اصلی WCF در بد قلقی و گسترده بودن تنظیمات آن میباشد.
4. متن باز نیست، اما میتوان از آن در هر کلاینتی که از XML پشتیبانی میکند، استفاده کرد.
5. بر روی IIS یا برنامهها و یا ویندوز سرویسها، میتوان آنرا هاست کرد.
WCF REST
1. برای استفاده از WCF و WCF REST باید حتما webHttpBindings را فعال کرده باشید.
2. از دستور العملهای HTTP Get و HTTP POST با استفاده از ترکیب خصیصههای [WebGet] و [WebInvoke] ، پشتیبانی میکند.
3. برای فعال کردن سایر دستور العملهای HTTP باید تنظیماتی را در IIS انجام دهید، تا درخواستهایی که بر اساس دستورالعملهای ویژهی در فایل svc. میباشند را قبول کند.
4. ارسال دیتا به آن از طریق پارامتر، با استفاده از WebGet احتیاج به تنظیماتی دارد و یا UriTemplate باید مشخص شود.
5. از XML, JSON and ATOM پشتیبانی میکند.
Web API
1. یک فریم ورک جدید برای ساختن HTTP سرویس، یک راه ساده و آسان.
2. متن باز است و یک راه ایده آل برای ساخت REST-ful سرویسها بر روی دات نت فریم ورک.
3. برخلاف WCF Rest، سرویسهای آن از ویژگیهای کامل HTTP مانند ( URIs, request/response headers, caching, versioning various content formats) پشتیبانی میکنند.
4. همچنین از ویژگیهای کامل MVC از قبیل routing, controllers, action results, filter, model binders, IOC container or dependency injection, unit testing بهسادگی و قوی پشتیبانی میکند.
5. بر روی IIS و یا برنامهها، میتوان آنرا هاست کرد.
6. یک معماری سبک و مناسب برای دستگاههایی که پهنای باند محدودی دارند، مانند گوشیهای هوشمند.
7. پاسخها بوسیله Web API’s MediaTypeFormatter به صورت JSON, XML فرمت میشوند؛ و یا هر فرمتی را که شما میخواهید، بهعنوان MediaTypeFormatter اضافه کنید .
انتخاب بین WCF یا WEB API
1.انتخاب WCF زمانی مناسب است که شما میخواهید یک سرویس را ایجاد کنید که باید از سناریوهای مختلفی از قبیل پیغامهای یکطرفه و صف پیغامها و ارتباطات دو طرفه پشتیبانی کند و یا میخواهید یک سرویس را ایجاد کنید که از کانالهای انتقال سریع استفاده کند؛ از قبیل TCP و Named Pipes و یا شاید گاهی UDP در WCF 4.5 و همچنین میخواهید از HTTP پشتیبانی کند؛ وقتی که همهی کانالهای دیگر انتقال در دسترس نیستند.
2. انتخاب Web API زمانی مناسب است که شما میخواهید یک resource-oriented سرویس را بر روی HTTP ایجاد کنید. در اینجا میتوان از ویژگیهای کامل HTTP مانند URIs, request/response headers, caching, versioning, various content formats استفاده کرد و یا میخواهید سرویس را در معرض طیف گستردهای از کلاینتها شامل مرورگرها، موبایلها، iphone و تبلت قرار دهید.
دانت فریم ورک با بهرهگیری از این تکنولوژیها، امکاناتی را برای ایجاد HTTP سرویسها، به ما میدهد و قبل از بکارگیری لازم است انتخاب کنیم که از کدام تکنولوژی باید استفاده کنیم.
Web Service
1. پایهی آن براساس SOAP است و دادهها را در قالب XML به ما میدهد.
2. فقط از HTTP پروتکل پشتیبانی میکند.
3. متن باز نیست اما میتوان از آن در هر کلاینتی که از XML پشتیبانی میکند، استفاده کرد.
4. فقط بر روی IIS میتوان آنرا هاست کرد.
WCF
1. پایهی پیش فرض آن براساس SOAP است و دادهها را در قالب XML به ما میدهد.
2. تکامل یافتهی وب سرویسها است (ASMX) و از پروتکلهای مختلفی همچون TCP, HTTP, HTTPS, Named Pipes, MSMQ پشتیبانی میکند.
3. مشکل اصلی WCF در بد قلقی و گسترده بودن تنظیمات آن میباشد.
4. متن باز نیست، اما میتوان از آن در هر کلاینتی که از XML پشتیبانی میکند، استفاده کرد.
5. بر روی IIS یا برنامهها و یا ویندوز سرویسها، میتوان آنرا هاست کرد.
WCF REST
1. برای استفاده از WCF و WCF REST باید حتما webHttpBindings را فعال کرده باشید.
2. از دستور العملهای HTTP Get و HTTP POST با استفاده از ترکیب خصیصههای [WebGet] و [WebInvoke] ، پشتیبانی میکند.
3. برای فعال کردن سایر دستور العملهای HTTP باید تنظیماتی را در IIS انجام دهید، تا درخواستهایی که بر اساس دستورالعملهای ویژهی در فایل svc. میباشند را قبول کند.
4. ارسال دیتا به آن از طریق پارامتر، با استفاده از WebGet احتیاج به تنظیماتی دارد و یا UriTemplate باید مشخص شود.
5. از XML, JSON and ATOM پشتیبانی میکند.
Web API
1. یک فریم ورک جدید برای ساختن HTTP سرویس، یک راه ساده و آسان.
2. متن باز است و یک راه ایده آل برای ساخت REST-ful سرویسها بر روی دات نت فریم ورک.
3. برخلاف WCF Rest، سرویسهای آن از ویژگیهای کامل HTTP مانند ( URIs, request/response headers, caching, versioning various content formats) پشتیبانی میکنند.
4. همچنین از ویژگیهای کامل MVC از قبیل routing, controllers, action results, filter, model binders, IOC container or dependency injection, unit testing بهسادگی و قوی پشتیبانی میکند.
5. بر روی IIS و یا برنامهها، میتوان آنرا هاست کرد.
6. یک معماری سبک و مناسب برای دستگاههایی که پهنای باند محدودی دارند، مانند گوشیهای هوشمند.
7. پاسخها بوسیله Web API’s MediaTypeFormatter به صورت JSON, XML فرمت میشوند؛ و یا هر فرمتی را که شما میخواهید، بهعنوان MediaTypeFormatter اضافه کنید .
انتخاب بین WCF یا WEB API
1.انتخاب WCF زمانی مناسب است که شما میخواهید یک سرویس را ایجاد کنید که باید از سناریوهای مختلفی از قبیل پیغامهای یکطرفه و صف پیغامها و ارتباطات دو طرفه پشتیبانی کند و یا میخواهید یک سرویس را ایجاد کنید که از کانالهای انتقال سریع استفاده کند؛ از قبیل TCP و Named Pipes و یا شاید گاهی UDP در WCF 4.5 و همچنین میخواهید از HTTP پشتیبانی کند؛ وقتی که همهی کانالهای دیگر انتقال در دسترس نیستند.
2. انتخاب Web API زمانی مناسب است که شما میخواهید یک resource-oriented سرویس را بر روی HTTP ایجاد کنید. در اینجا میتوان از ویژگیهای کامل HTTP مانند URIs, request/response headers, caching, versioning, various content formats استفاده کرد و یا میخواهید سرویس را در معرض طیف گستردهای از کلاینتها شامل مرورگرها، موبایلها، iphone و تبلت قرار دهید.
نظرات اشتراکها
سرویس دهی رایگان Google Maps از فردا خاتمه مییابد
برنامه هایی مثل اسنپ و تپسی و کلا این شکل برنامهها که روی گوگل مپ بصورت کاربردی کار میکنن و نیاز دارند. کلا از کار میوفتن ؟
مطالب
داستانی از Unicode
یکی از مباحثی که به نظرم هر دانشجوی رشته کامپیوتر، فناوری اطلاعات و علاقمند به این حوزه باید بداند بحث کاراکترهاست؛ جدا از اینکه همه ما در مورد وجود ascii یا UTF-8 و ... و توضیحات مختصر آن اطلاع داریم ولی عدهای از دوستان مثل من هنوز اطلاعات پایهایتر و جامعتری در این باره نداریم؛ در این مقاله که برداشتی از وب سایت smashing magazine و W3 است به این مبحث میپردازیم.
کامپیوترها تنها با اعداد سر و کار دارند نه با حروف؛ پس این بسیار مهم هست که همه کامپیوترها بر روی یک سری اعداد مشخص به عنوان نمایندهای از حروف به توافق برسند. این توافق یکسان بین همه کامپیوترها بسیار مهم هست و باید طبق یک استاندارد مشترک استفاده شود تا در همه سیستمها قابل استفاده و انتقال باشد؛ برای همین در سال 1960 اتحادیه استاندارهای آمریکا، یک سیستم رمزگذاری 7 بیتی را ایجاد کرد؛ به نام American Standard Code for Information Interchange یا کد استاندارد سازی شده آمریکایی برای تبادل اطلاعات یا همان ASCII. این هفت بیت به ما اجازه میداد تا 128 حرف را کدگذاری کنیم. این مقدار برای حروف کوچک و بزرگ انگلیسی و هم چنین حروف لاتین، همراه با کدگذاری ارقام و یک سری علائم نگارشی و کاراکترهایی از قبیل space ، tab و موارد مشابه و نهایتا کلیدهای کنترلی کافی بود. در سال 1968 این استاندارد توسط رییس جمهور وقت آمریکا لیندون جانسون به رسمیت شناخته شده و همه سیستمهای کامپیوتری ملزم به رعایت و استفاده از این استاندارد شدند.
برای لیست کردن و دیدن این کدها و نمادهای حرفیشان میتوان با یک زبان برنامه نویسی یا اسکریپتی آنها را لیست کرد. کد زیر نمونهای از کد نوشته شده در جاوااسکریپت است.
<html> <body> <style type="text/css">p {float: left; padding: 0 15px; margin: 0;}</style> <script type="text/javascript"> for (var i=0; i<128; i++) document.writeln ((i%32?'':'<p>') + i + ': ' + String.fromCharCode (i) + '<br>'); </script> </body> </html>
بیایید با یک برنامه علائم را در این 15 استاندارد بررسی کنیم. تکه کدی که من در اینجا نوشتم یک لیست را که در آن اعداد یک تا 16 لیست شده است، نشان میدهد که با انتخاب هر کدام، کدها را از 0 تا 255 بر اساس هر استاندارد به ترتیب نمایش میدهد. این کار توسط تعیین استاندارد در تگ متا رخ میدهد.
در زمان بارگذاری، استانداردها با کد زیر به لیست اضافه میشوند.در مرحله بعد لیستی که postback را در آن فعال کردهایم، کد زیر را اجرا میکند. در این کد ابتدا charset انتخاب شده ایجاد شده و سپس یکی یکی کدها را به کاراکتر تبدیل میکنیم و رشته نهایی را درج میکنیم: ( دانلود فایلهای زیر )
private String ISO = "ISO-8859-"; protected void Page_Load(object sender, EventArgs e) { if (!IsPostBack) { for (int i = 1; i < 16; i++) { ListItem item = new ListItem(); item.Text = ISO + i.ToString(); item.Value = i.ToString(); DropDownList1.Items.Add(item); } ShowCodes(1); } } protected void DropDownList1_SelectedIndexChanged(object sender, EventArgs e) { if (DropDownList1.SelectedItem != null) { int value = int.Parse(DropDownList1.SelectedValue); ShowCodes(value); } } private void ShowCodes(int value) { Response.Charset = ISO + value; string s = ""; for (int i = 0; i < 256; i++) { char ch = (char)i; s += i + "-" + ch; s += "<br/>";//br tag } Label1.Text = s; }
تقریبا سال 1990 بود که بسیاری از اسناد به همین شیوهها نوشته و ذخیره شد. ولی باز برای بسیاری از زبانها، حتی داشتن یکی دو حرف بیشتر مشکلاتی را به همراه داشت. مثلا حروف بعضی زبانها مثل چینی و ژاپنی که 256 عدد، پاسخگو نبود و با آمدن شبکهای چون اینترنت و بحث بین المللی شدن و انتقال اطلاعات، این مشکل بزرگتر از آنچه بود، شد.
یونیکد نجات بخش
اواخر سال 1980 بود که پیشنهاد یک استاندارد جدید داده شد و در آن به هر حرف و یا نماد در هر زبانی یک عدد یکتا نسبت داده میشد و باید بیشتر از 256 عدد میبود که آن را یونیکد نامیدند. در حال حاضر یونیکد نسخه 601 شامل 110 هزار کد می شود. 128 تای آن همانند اسکی است. از 128 تا 255 مربوط به علائم و علامتهاست که بیشتر آنها از استاندارد ISO-8859-1 وام گرفته شدهاند. از 256 به بعد هم بسیاری از علائم تلفظی و ... وجود دارد و از کد 880 زبان یونایی آغاز شده و پس از آن زبانهای سیریلیک، عبری، عربی و الی آخر ادامه مییابند. برای نشان دادن یک کد یونیکد به شکل هگزادسیمال U+0048 نوشته میشود و برای تبدیل آن به دسیمال 4*16+8=72 استفاده میشود. به هر کد یونیکد، کد پوینت code point گفته میشود.
در ویکی پدیای فارسی، یونیکد اینگونه توضیح داده شده است: "نقش یونیکد در پردازش متن این است که به جای یک تصویر برای هر نویسه یک کد منحصر به فرد ارایه میکند. به عبارت دیگر، یونیکد یک نویسه را به صورت مجازی ارایه میکند و کار ساخت تصویر (شامل اندازه، شکل، قلم، یا سبک) نویسه را به عهده نرمافزار دیگری مانند مرورگر وب یا واژهپرداز میگذارد. "
یونیکد از 8 بیت یا 16 بیت استفاده نمیکند و با توجه به اینکه دقیقا 110 ،116 کد را حمایت میکند به 21 بیت نیاز دارد. هر چند که کامپیوترها امروزه از معمارهای 32 بیتی و 64 بیتی استفاده میکنند، این سوال پیش میآید که ما چرا نمیتوانیم کاراکترها را بر اساس این 32 بیت و 64 بیت قرار بدهیم؟ پاسخ این سوال ایناست که چنین کاری امکان پذیر است و بسیاری از نرم افزارهای نوشته شده در زبان سی و سی ++ از wide character حمایت میکنند. این مورد یک کاراکتر 32 بیتی به نام wchar_t است که نوعی داده char توسعه یافته هشت بیتی است و بسیاری از مرورگرهای امروزی از آن بهره مند هستند و تا 4 بیلیون کاراکتر را حمایت میکنند.
شکل زیر دسته بندی از انواع زبانهای تحت حمایت خود را در نسخه 5.1 یونیکد نشان میدهد:
کد زیر در جاوااسکریپت کاراکترهای یونیکد را در مرز معینی که برایش مشخص کردهایم نشان میدهد:
<html> <body> <style type="text/css">p {float: left; padding: 0 15px; margin: 0;}</style> <script type="text/javascript"> for (var i=0; i<2096; i++) document.writeln ((i%256?'':'<p>') + i + ': ' + String.fromCharCode (i) + '<br>'); </script> </body> </html>
CSS & Unicode
یکی از جذابترین خصوصیات در css، خصوصیت Unicode-range است. شما میتوانید برای هر کاراکتر یا حتی رنج خاصی از کاراکترها، فونت خاصی را اعمال کنید. به دو نمونه زیر دقت کنید:
/* cyrillic */ @font-face { font-style: normal; src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/mErvLBYg_cXG3rLvUsKT_fesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2'); unicode-range: U+0400-045F, U+0490-0491, U+04B0-04B1, U+2116; } /* greek-ext */ @font-face { font-style: normal; src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/-2n2p-_Y08sg57CNWQfKNvesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2'); unicode-range: U+1F00-1FFF; } /* greek */ @font-face { font-style: normal; src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/u0TOpm082MNkS5K0Q4rhqvesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2'); unicode-range: U+0370-03FF; } /* vietnamese */ @font-face { font-style: normal; src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/NdF9MtnOpLzo-noMoG0miPesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2'); unicode-range: U+0102-0103, U+1EA0-1EF1, U+20AB; } /* latin-ext */ @font-face { font-style: normal; src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/Fcx7Wwv8OzT71A3E1XOAjvesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2'); unicode-range: U+0100-024F, U+1E00-1EFF, U+20A0-20AB, U+20AD-20CF, U+2C60-2C7F, U+A720-A7FF; }
به 65536 کد اول یونیکد Basic Multilingual Plan یا به اختصار BMP میگویند و شامل همه کاراکترهای رایجی است که مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین یونیکد شامل یک فضای بسیار بزرگ خالی است که به شما اجازه توسعه دادن آن را تا میلیونها کد میدهد. به کاراکترهایی که در این موقعیت قرار میگیرند supplementary characters یا کاراکترهای مکمل گویند. برای اطلاعات بیشتر میتوانید به سایت رسمی یونیکد مراجعه کنید. در اینجا هم مباحث آموزشی خوبی برای یونیکد دارد، هر چند کاملتر آن در سایت رسمی برای نسخههای مختلف یونیکد وجود دارد.
UTF-8 نجات بخش میشود
بسیاری از مشکلات ما حل شد. همه حروف را داریم و مرورگرها نیز همه حروف را میشناسند؛ ولی برای ما دو مشکل ایجاد کرده است:
- بسیاری از نرم افزارها و پروتکلها هنوز 8 بیتی کار میکنند.
- اگر یک متن انگلیسی ارسال کنید، 8 بیت هم کافی است ولی در این حالت 32 بیت جابجا میشود؛ یعنی 4 برابر و در ارسال و دریافت و پهنای باند برایمان مشکل ایجاد میکند.
برای حل این مشکل استاندارهای زیادی چون USC-2 یا UTF-16 ایجاد شدند ولی در سالهای اخیر برنده رقابت، UTF-8 بود که مخفف عبارت Universal Character Set Transformation Format 8 bit میباشد. این کدگذاری بسیار هوشمندانه عمل میکند. موقعی که شما کاراکتری را وارد میکنید که کدش بین 0 تا 255 است، 8 بیت به آن اختصاص میدهد و اگر در محدودهای است که بتوان دو بایت را به آن اختصاص داد، دوبایت و اگر بیشتر بود، سه بایت و اگر باز بیشتر بود 4 بایت به آن اختصاص میدهد. پس با توجه به محدوده کد، تعداد بایتها مشخص میشوند. بنابراین یک متن نوشته شده انگلیسی که مثلا از کدهای بین 0تا 128 استفاده میکند و فرمت ذخیره آن UTF-8 باشد به ازای هر کارکتر یک بایت ذخیره میکند.
مقایسهای بین نسخههای مختلف :
همانطور که میبینید UTF-8 برای کاراکترهای اسکی، از یک بایت و برای دیگر حروف از دوبایت و برای بقیه BMPها از سه بایت استفاده میکند و در صورتی که کاراکتری در ناحیه مکمل supplementary باشد، از چهار بایت استفاده خواهد کرد. UTF-16 از دو بایت برای نمایش کاراکترهای BMP و از 4 بایت برای نمایش کاراکترهای مکمل استفاده میکند و در UTF-32 از 4 بایت برای همه کاراکترها یا کد پوینتها استفاده میشود.
در بخش پیشین به بررسی جزئیتر ایجاد پایگاه داده و همچنین توسعه Custom Filter Attribute پرداختیم که وظیفه تایید صلاحیت کاربر جاری و بررسی دسترسی وی به API Method مورد نظر را بررسی میکرد. در این مقاله به این بحث میپردازیم که در Filter Attribute توسعه داده شده، قصد داریم یک سرویس Access Control ایجاد نماییم.
همانطور که ملاحظه میکنید، ما سه متد GetUserPermissions، GetUserRoles و HasPermission را توسعه دادهایم. حال اینکه بر حسب نیاز، میتوانید متدهای بیشتری را نیز به این سرویس اضافه نمایید. متد اول، وظیفهی واکشی تمامی permissionهای کاربر را عهده دار میباشد. متد GetUserRoles نیز تمامی نقشهای کاربر را در سیستم، بازمیگرداند و در نهایت متد سوم، همان متدی است که ما در Filterattribute از آن استفاده کردهایم. این متد با دریافت پارامترها و بازگردانی یک مقدار درست یا نادرست، تعیین میکند که کاربر جاری به آن محدوده دسترسی دارد یا خیر.
در متد فوق ما از متد سرویس Access Control که لیست تمامی permissionهای کاربر را باز میگرداند، کمک گرفتیم. متد GetUserPermissions پس از ورود کاربر توسط کلاینت فراخوانی میگردد و لیست تمامی دسترسیها در سمت کلاینت، در rootScope انگیولار ذخیره سازی میگردد. حال نوبت به آن رسیده که به بررسی عملیات سمت کلاینت بپردازیم.
اگر بخواهیم مختصری دربارهی این سرویس صحبت کنیم، متد اول که یک دستور GET ساده است و لیست دسترسیها را از PermissionController دریافت میکند. متد بعدی که در آینده بیشتر با آن آشنا میشویم، عملیات تایید صلاحیت کاربر را به ناحیه مورد نظر، انجام میدهد (همان مثال دسترسی به دکمه ویرایش مطلب در یک صفحه). در این متد برای جستجوی لیست permissions از کتابخانهای با نام Lodash کمک گرفتهایم. این کتابخانه کاری شبیه به دستورات Linq را در کالکشنها و آرایههای جاوااسکریپتی، انجام میدهد. متد some یک مقدار درست یا نادرست را بازمیگرداند. بازگردانی مقدار درست، به این معنی است که کاربر به ناحیهی مورد نظر اجازهی دسترسی را خواهد داشت.
حال تمامی اطلاعات دسترسی، در سمت کلاینت نیز قابل دسترسی میباشد. تنها کاری که نیاز است، broadCast کردن متد isAuthorize است که آن هم باید در rootScope قرار بگیرد. ما برای این انتساب یک راهکار را ارائه کردهایم. معماری سیستم کلاینت به این صورت است که تمامی کنترلرها درون یک parentController قرار گرفتهاند. از این رو میتوان در parentController این انتساب (ایجاد دسترسی عمومی برایisAuthorize) صورت گیرد. برای این کار در parentController تغییرات زیر صورت میگیرد:
در کد فوق ما isAuthorize را درون scope قرار دادهایم. دلیل آن هم این است که هر چه که در scope قرار بگیرد، تمامی کنترلرهای child نیز به آن دسترسی خواهند داشت. البته ممکن است که این بهترین نوع پیاده سازی برای به اشتراک گذاری یک منبع نباشد.
همانطور که مشاهده میکنید، تمامی المانها را میتوان با دستور ساده ng-if، از دید کاربران بدون صلاحیت، پنهان نمود. البته توجه داشته باشید که شما نمیتوانید تنها به پنهان کردن این اطلاعات اکتفا کنید. بلکه باید تمامی متدهای کنترلرهای سمت سرور را هم با همین روش (فیلتر کردن با Filter Attribute) بررسی نمایید. به ازای هر درخواست کاربر باید بررسی شود که او به منبع مورد نظر دسترسی دارد یا خیر.
این سرویس وظیفه تمامی اعمال مربوط به نقشها و دسترسیهای کاربر را بر عهده خواهد داشت. این سرویس به صورت زیر تعریف میگردد:
public class AccessControlService { private DbContext db; public AccessControlService() { db = new DbContext(); } public IEnumerable<Permission> GetUserPermissions(string userId) { var userRoles = this.GetUserRoles(userId); var userPermissions = new List<Permission>(); foreach (var userRole in userRoles) { foreach (var permission in userRole.Permissions) { // prevent duplicates if (!userPermissions.Contains(permission)) userPermissions.Add(permission); } } return userPermissions; } public IEnumerable<Role> GetUserRoles(string userId) { return db.Users.FirstOrDefault(x => x.UserId == userId).Roles.ToList(); } public bool HasPermission(string userId, string area, string control) { var found = false; var userPermissions = this.GetUserPermissions(userId); var permission = userPermissions.FirstOrDefault(x => x.Area == area && x.Control == control); if (permission != null) found = true; return found; } {
تمامی حداقلهایی که برای نگارش سمت سرور نیاز بود، به پایان رسید. حال به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه این سطوح دسترسی را با سمت کاربر همگام نماییم. به طوری که به عنوان مثال اگر کاربری حق دسترسی به ویرایش مطالب یک سایت را ندارد، دکمه مورد نظر که او را به آن صفحه هدایت میکند نیز نباید به وی نشان داده شود. سناریویی که ما برای این کار در نظر گرفتهایم، به این گونه میباشد که در هنگام ورود کاربر، لیستی از تمامی دسترسیهای او به صورت JSON به سمت کلاینت ارسال میگردد. حال وظیفه مدیریت نمایش یا عدم نمایش المانهای صفحه، بر عهده زبان سمت کلاینت، یعنی AngularJs خواهد بود. بنابراین در ابتداییترین حالت، ما نیاز به یک کنترلر و متد Web API داریم تا لیست دسترسیهای کاربر را بازگرداند. این کنترلر در حال حاضر شامل یک متد است. اما بر حسب نیاز، میتوانید متدهای بیشتری را به کنترلر اضافه نمایید.
[RoutePrefix("َAuth/permissions")] public class PermissionsController : ApiController { private AccessControlService _AccessControlService = null; public PermissionsController() { _AccessControlService = new AccessControlService(); } [Route("GetUserPermissions")] public async Task<IHttpActionResult> GetUserPermissions() { if (!User.Identity.IsAuthenticated) { return Unauthorized(); } return Ok(_AccessControlService.GetPermissions(User.Identity.GetCurrentUserId())); } }
توسعه سرویسها و فرآیندهای سمت وب کلاینت AngularJS
در ابتدا در سمت کلاینت نیاز به سرویسی داریم که دسترسیهای سمت سرور را دریافت نماید. از این رو ما نام این سرویس را permissionService مینامیم.
'use strict'; angular.module('App').factory('permissionService', ['$http', '$q', function ($http, $q) { var _getUserPermissions = function () { return $http.get(serviceBaseUrl + '/api/permissions/GetUserPermissions/'); } var _isAuthorize = function (area, control) { return _.some($scope.permissions, { 'area': area, 'control': control }); } return { getUserPermissions: _getUserPermissions, isAuthorize: _isAuthorize }; }]);
حال باید متدهای این سرویس را در کنترلر لاگین فراخوانی نماییم. در این مرحله ما از rootScope dependency استفاده میکنیم. برای نحوهی عملکرد rootScope میتوانید به مقالهای در این زمینه در وب سایت toddomotto مراجعه کنید. در این مقاله ویژگیها و اختلافهای scope و rootScope به تفصیل بیان شده است. مقالهای دیگر در همین زمینه نوشته شده است که در انتهای مقاله به بررسی چند نکته در مورد کدهای مشترک پرداخته شدهاست. تکه کد زیر، متد login را نمایش میدهد که در loginController قرار گرفته است و ما در آن از نوشتن کل بلاک loginController چشم پوشی کردهایم. متد savePermissions تنها یک کار را انجام میدهد و آن هم این است که در ابتدا، به سرویس permissionService متصل شده و تمامی دسترسیها را واکشی مینماید و پس از آن، آنها را درون rootScope قرار میدهد تا در تمامی کنترلرها قابل دسترسی باشد.
$scope.login = function () { authService.login($scope.loginData).then(function (response) { savePermissions(); $location.path('/userPanel'); }, function (err) { $scope.message = err.error_description; }); }; var savePermissions = function () { permissionService.getUserPermissions().then(function (response) { $rootScope.permissions = response.data; }, function (err) { }); } }
App.controller('parentController', ['$rootScope', '$scope', 'authService', 'permissionService', function ($rootScope, $scope, authService, permissionService) { $scope.authentication = authService.authentication; // isAuthorize Method $scope.isAuthorize = permissionService.isAuthorize(); // rest of codes }]);
در گام بعدی کافیست المانهای صفحه را بر اساس همین دسترسیها فعال یا غیر فعال کنیم. برای این کار از دستور ng-if میتوان استفاده کرد. برای این کار به مثال زیر توجه کنید:
<div ng-controller="childController"> <div ng-if="isAuthorize('articles', 'edit')" > <!-- the block that we want to not see unauthorize person --> </div> </div>
تنها نکتهای که باقی میماند این است که طول عمر scope و rootScope چقدر است؟! برای پاسخ به این سوال باید بگوییم هر بار که صفحه refresh میشود، تمامی مقادیر scope و rootScope خالی میشوند. برای این کار هم یک راهکار خیلی ساده (و شاید کمی ناشیانه) در نظر گرفته شدهاست. میتوان بلاک مربوط به پر کردن rootScope.permissions را که در loginController نوشته شده بود، به درون parentController انتقال داد و آن را با استفاده از emit اجرا کرد و در حالت عادی، در هنگام refresh شدن صفحه نیز چون parentController در اولین لحظه اجرا میشود، میتوان تمامی مقادیر rootScope.permissions را دوباره از سمت سرور دریافت کرد.
همه ما میدانیم برای اینکه محتوای ما به وسیله Google و سایر موتورهای جستجو index شود باید این محتوا در سمت سرور ایجاد و به کلاینت ارسال شود. مدتی بود با مقالاتی مواجه میشدم که نیازی به این کار نیست و گوگل این قابلیت را دارد تا اطلاعاتی را که سمت کلاینت پردازش و Render میشوند نیز index کند. تا این که خودم تصمیم گرفتم این مورد را تست کنم.
چند روز پیش شروع به بررسی SEO در AngularJS 1.x کردم. صورت مسئلهی من به این صورت بود که نام تعدادی شهر را با AngularJS در صفحه Render کنم، طوریکه در DOM اولیه که از سرور هدایت میشود، نام شهرها موجود نباشند. کد زیر را مشاهده کنید.<html dir="rtl"> <head> <title>وب سایت</title> <script src="angular.min.js"> </script> </head> <body ng-app="app"> <ul ng-controller="ctrl"> <li ng-repeat="item in list">{{item}}</li> </ul> </body> <script> var app=angular.module('app',[]); app.controller('ctrl',function($scope,$timeout){ $scope.list=[ 'اردبیل', 'تهران', 'شیراز', 'قزوین', ] }); </script> </html>
سپس در وب مستر گوگل، مسیر را تعریف کردم و به crawl گوگل اعلام کردم که این مسیر را index کند. بعد از مدتی متوجه شدم این صفحه با تمام نامهای شهرها index شدهاند!
مسئله را سختتر کردم و این بار به صورت مسئله اولیه این مورد را هم اضافه کردم که بعد از اینکه صفحه بارگذاری شد، بعد از 5 ثانیه، نام شهر مشهد هم به لیست DOMها اضافه شود و به کد بالا این کد را هم اضافه کردم (این کار را برای شبیه سازی درخواست AJAX انجام دادم):
$timeout(function(){ $scope.list.push('مشهد') },5000);
البته نیاز به بررسی دقیقتر این مسئله هست و باید در پروژههای واقعی این مورد را بررسی کرد تا safe بودن این قابلیت گوگل مورد تایید قرار بگیرد. در حال حاضر برای SEO در ReactJS و AngualrJS و VueJS از Render سمت Server استفاده میکنم. اگر این قابلیت به طور 100% جوابگوی SEO باشد، دیگر نیازی نیست Developerها سمت سرور و کلاینت، کارهای تکراری برای SEO انجام دهند.
مطالب
آشنایی با فرمت OPML
OPML یا Outline Processor Markup Language اساسا فایلی است مبتنی بر XML که امروزه بیشتر جهت توزیع لینکهای تغذیه خبری سایتها (RSS/Atom و امثال آن) مورد استفاده قرار میگیرد.
به بیانی سادهتر، بجای اینکه بگویند ما به این 100 وبلاگ علاقمند هستیم و لینک تک تک آنها را به شما ارائه بدهند، یک فایل OPML استاندارد از آنها درست کرده و در اختیار شما قرار میدهند. به این صورت با چند کلیک ساده، این فایل در نرم افزار فیدخوان شما import شده و آدرسها بلافاصله قابل استفاده خواهند بود.
نمونهای از این فرمت:
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?> <opml version="1.0"> <head> <title>Subscriptions in Google Reader</title> </head> <body> <outline title="Programming"> <outline text="Vahid's Blog" title="Vahid's Blog" type="atom" xmlUrl="http://feeds.feedburner.com/vahidnasiri" htmlUrl="https://www.dntips.ir/"/>
نحوه استفاده از آنها در Google reader
بعد از ورود به قسمت تنظیمات Google reader ، با استفاده از قسمت import/export میتوان یک فایل OPML را به آن معرفی کرد (شکل زیر):
و یا با استفاده از برنامه باکیفیت و رایگان FeedDemon و قسمت import feeds آن میتوان یک فایل OPML را به برنامه وارد کرد. البته اینجا امکانات بیشتری را نسبت به Google reader دراختیار شما قرار میدهد و میتوانید از لیست دریافتی، موارد مورد نظر را انتخاب کنید و نه تمامی آنها را.
اگر علاقمند بودید که این فایلها را در برنامههای دات نت خود import کنید، کتابخانه سورس باز Argotic Syndication Framework این امکان را در اختیار شما قرار میدهد.
به روز رسانی
- «از کدام فیدخوان تحت وب استفاده میکنید؟»
- «به روز رسانی فایل OPML وبلاگهای IT ایرانی؛ شهریور 94»