بالاخره تحریمهای ظالمانه گوگل در ارائهی سرویس های Android Developers ، Google Developers و Google Analytics برای ایرانیان برداشته شد.
سرویس دهی رایگان Google Maps از فردا خاتمه مییابد
- برنامههای وب نیازی به نصب بر روی تک تک کلاینتها و همچنین به روز رسانی مداوم کلاینتها را ندارند. به این صورت مدیریت چند صد کاربر در یک سازمان سادهتر از قبل خواهد بود. دیگر نگران این نخواهید بود که آیا فلان کاربر آخرین به روز رسانیها را نصب کرده (دریافت کرده) یا خیر.
- امکان دسترسی از راه دور، برای مثال از طریق اینترنت یا VPN یا RRAS و خطوط دایال آپ (برای مثال دسترسی سادهتر دفاتر مختلف یک سازمان به اطلاعات یکدیگر یا امکان داشتن کارکنانی که از راه دور برای شما کار میکنند).
- امکان ذخیره سازی دادهها در سازمانی دیگر (هاست کردن این برنامهها در محیطهای ابری(!) (cloud computing) هزینههای تهیه و نگهداری سخت افزارهای یک سازمان را نیز کاهش میدهند).
- کاهش هزینههای سازمان با توجه به اینکه اگر از سرورهای قدرتمندی استفاده شود؛ از یک برنامهی وب چندین هزار یا چند میلیون کاربر میتوانند استفاده کنند بدون اینکه نگران تامین هزینه مجوز استفاده از برنامهی تهیه شده به ازای هر کاربر باشید.
- امکان دسترسی به برنامهی وب تهیه شده در انواع و اقسام سیستم عاملهایی که تنها مجهز به یک مرورگر وب هستند (نتیجه نهایی قابل استفاده مستقل از سکو است). برای مثال این روزها به کمک Adobe AIR ، Silverlight و یا کتابخانههای اسکریپتی مانند jQuery و ASP.Net Ajax، بسیاری از تواناییهای نمایشی برنامههای دسکتاپ را در وب نیز میتوان شاهد بود با این خصوصیت که نتیجهی نهایی مستقل از سکو است.
- در این حالت کلاینتها نیازی به داشتن سخت افزارهای قوی ندارند (که در کاهش هزینههای یک سازمان مؤثر است). همچنین این برنامهها مشکلات ناسازگاری با سخت افزارها و نگارشهای مختلف سیستم عاملها را نیز ندارند. بنابراین یک سازمان میتواند بودجهی خود را صرف تهیهی سرورهای بهتری کند.
- کلاینتها با توجه به محدود بودن دسترسیهای امنیتی اعمالی توسط مرورگرها، امنیت بیشتری خواهند داشت. به همین ترتیب کاربران برای استفاده از این برنامهها نیز نیازی به دسترسی بالا در یک سازمان برای اجرای مرورگر خود نخواهند داشت (کمتر جملهی "من دسترسی ادمین میخواهم" را خواهید شنید).
- امکان مونیتور کردن سادهتر فعالیت کاربران در برنامه.
- در صورت محافظت از سرور، کدهای شما از خطر دزدیده شدن مصون(تر) هستند.
- مدیریت سادهتر و مجتمع اطلاعات تولیدی با توجه به اینکه همه چیز باید بر روی سرور ذخیره شود. به این صورت مدیریت نقل مکان کاربران از یک کامپیوتر به کامپیوتری دیگر نیز سادهتر می شود؛ زیرا چیزی را قرار نیست جابجا کنند (نه اطلاعات و نه برنامه را). اگر یکی از کامپیوترهای کلاینتها قابل استفاده نباشد، به سادگی میتواند از کامپیوتری دیگر در شبکه استفاده کند، بدون اینکه معطل تیم فنی شود تا برنامهای را برای او نصب و راه اندازی کنند. به علاوه تهیه پشتیبان از اطلاعات سرورها نیز همیشه سادهتر است از تهیه پشتیبان از 100 ها کامپیوتر موجود در شبکه.
- اگر خروجی برنامهی وب شما تنها از صفحات وب و جاوا اسکریپت تشکیل شده باشد، امکان دسترسی آن در دستگاههای موبایل به سادگی میسر است.
قبل از استفاده از بلاگر، در سایت wordpress وبلاگ داشتم، که بهدلایلی کنسل شد. تفاوت محسوسی را که اینجا مشاهده میکنم، نبود قسمت آمار سایت است. در سایت wordpress آمار مبسوطی را از بازدید کنندگان سایت میتوانید در کنترل پنل مدیریتی وبلاگ مشاهده کنید، اما در اینجا خیر.
به همین جهت اولین کاری را که انجام دادم استفاده از سرویس رایگان persianstat بود که انصافا هم با کیفیت است و قابل مقایسه با آماری که wordpress ارائه میدهد، میباشد.
جالب اینجا است که هر چند هاست اینجا، گوگل است اما استفادهی خودکار از ابزار Google analytics در آن مهیا نیست. احتمالا علت آن آماده نبودن API آن است که قرار است به زودی ارائه شود، بنابراین ارزش وقت گذاشتن را دارد.
برای استفاده از Google analytics ، پس از ثبت نام و ورود به آن، سایت مورد نظر را معرفی کرده (در قسمت Add Website Profile) و نهایتا یک کد جاوا اسکریپتی به شما خواهد داد که میتوانید آنرا به صفحات مورد نظر خود در سایت اضافه نمائید تا تحت کنترل آماری قرار گیرد. محدودیتی هم در مورد تعداد سایت وجود ندارد و با یک اکانت میتوانید چندین سایت را معرفی کرده و تحت کنترل قرار دهید.
اگر از ASP.Net استفاده میکنید، تنها کافی است به master page سایت مراجعه کنید و پیش از بسته شدن تگ body ، اسکریپت مربوط به Google analytics را اضافه کنید تا تمام سایت را تحت کنترل قرار دهید.
یا اگر علاقمند بودید که اینکار را به صورت "شیکتری" انجام دهید، میتوان از این http module استفاده کرد. به این صورت ابتدا تگ بسته شدن body به صورت خودکار پیدا شده و سپس اسکریپت به پیش از آن اضافه میشود.
این روش بار بزرگ تهیه آمار سایت را حذف خواهد کرد. عموما دیتابیس جمع آوری آمار سایت خیلی زود (برای مثال پس از گذشت 6 ماه) حجیم میشود و تاثیر مشهودی را بر روی کارآیی سایت خواهد گذاشت. بنابراین، این سؤال مطرح میشود که چرا گوگل اینکار را برای ما انجام ندهد؟! هزینه بانک اس کیوال سرور بر روی هاستهای اینترنتی بالا بوده و حجمی را هم که در اختیار قرار میدهند محدود است. در صورت نیاز به حجمهای بالاتر باید هزینه بیشتری را پرداخت کرد. بنابراین هم از لحاظ قیمت و هچنین کارآیی سایت، استفاده از این سرویس واقعا مقرون به صرفه است. بعلاوه از تنوع آماری که ارائه میدهد نیز نمیتوان چشم پوشی کرد. برای مثال کاربران چه واژههای کلیدی را در موتورهای جستجو وارد کردهاند تا به سایت شما رسیدهاند؟ چند درصد کاربر وفادار دارید؟! (کاربرهای وفادار، منظور افرادی هستند که به صورت منظم به سایت سر میزنند) و امثال این. انصافا تهیه چنین ماژولی برای یک سایت از لحاظ برنامه نویسی شاید با برنامه نویسی کل یک سایت برابری کند.
اگر هم نیاز به یک برنامه سورس باز داشتید که هر روز به اکانت Google analytics شما سر بزند و اطلاعات آنرا استخراج کرده و در یک بانک SQL server ذخیره کند، میتوانید به پروژه سی شارپ زیر مراجعه نمائید:
Google Analytics Data Extractor
البته باید دقت داشت که پس از ارائه API کامل Google analytics ، دیگر نیازی به این نوع روشهای ابتکاری وجود نداشته و استخراج داده از آن بسیار سادهتر خواهد شد.
خیلی از ما با کابوس پروژه ای که هیچ تجربه ای در انجام آن نداریم روبرو شده ایم. نبودن تجربه موثر منجر به خطاهای تکراری و غیر قابل پیش بینی شده و تلاش و وقت ما را به هدر میدهد. مشتریان از کیفیت پایین، هزینه بالا و تحویل دیر هنگام محصول ناراضی هستند و توسعه دهندگان از اضافه کارهای بیشتر که منجر به نرم افزار ضعیتتر میگردد، ناخشنود.
همین که با شکستی مواجه میشویم از تکرار چنین پروژه هایی اجتناب میکنیم. ترس ما باعث میشود تا فرآیندی بسازیم که فعالیتهای ما را محدود نموده و ایجاد آرتیفکتها[۱] را الزامی کند. در پروژه جدید از چیزهایی که در پروژههای قبلی به خوبی کار کردهاند، استفاده میکنیم. انتظار ما این است که آنها برای پروژه جدید نیز به همان خوبی کار کند.
اما پروژهها آنقدر ساده نیستند که تعدادی محدودیت و آرتیفکت ما را از خطاها ایمن سازند. با بروز خطاهای جدید ما آنها را شناسایی و رفع میکنیم. برای اینکه در آینده با این خطاها روبرو نشویم آنها را در محدودیتها و آرتیفکتهای جدیدی قرار میدهیم. بعد از انجام پروژههای زیاد با فرآیندهای حجیم و پر زحمتی روبرو هستیم که توانایی تیم را کم کرده و باعث کاهش کیفیت تولید میشوند.
فرآیندهای بزرگ و حجیم میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. متاسفانه این مشکلات باعث میشود که خیلی از افراد فکر کنند که علت مشکلات، نبود فرآیندهای کافی است. بنابراین فرآیندها را حجیمتر و پیچیدهتر میکنند. این مسئله منجر به تورم فرآیندها میگردد که در محدوده سال ۲۰۰۰ گریبان بسیاری از شرکتهای نرم افزاری را گرفت.
اتحاد چابک
در وضعیتی که تیمهای نرم افزاری در بسیاری از شرکتها خود را در مردابی از فرآیندهای زیاد شونده میدیدند، تعدادی از خبرههای این صنعت که خود را اتحاد چابک[۲] نامیدند در اویل سال ۲۰۰۱ یکدیگر را ملاقات کرده و ارزش هایی را معرفی کردند تا تیمهای نرم افزاری سریعتر نرم افزار را توسعه داده و زودتر به تغییرات پاسخ دهند. چند ماه بعد، این گروه ارزشهایی تعریف شده را تحت مانیفست اتحاد چابک در سایت http://agilemanifesto.org منتشر کردند.
مانیفست اتحاد چابک
ما با توسعه نرم افزار و کمک به دیگران در انجام آن، در حال کشف راههای بهتری برای توسعه نرم افزار هستیم. از این کار به ارزشهای زیر میرسیم :
۱- افراد و تعاملات بالاتر از فرآیندها و ابزارها
۲- نرم افزار کار کننده بالاتر از مستندات جامع
۳- مشارکت مشتری بالاتر از قرارداد کاری
۴- پاسخگویی به تغییرات بالاتر از پیروی از یک برنامه
با آنکه موارد سمت چپ ارزشمند هستند ولی ما برای موارد سمت راست ارزش بیشتری قائل هستیم.
افراد و تعاملات بالاتر از فرآیندها و ابزارها
افراد مهمترین نقش را در پیروزی یک پروژه دارند. یک فرآیند عالی بدون نیروی مناسب منجر به شکست میگردد و بر عکس افراد قوی تحت فرآیند ضعیت ناکارآمد خواهند بود.
یک نیروی قوی لازم نیست که برنامه نویسی عالی باشد، بلکه کافیست که یک برنامه نویسی معمولی با قابلیت همکاری مناسب با سایر اعضای تیم باشد. کار کردن با دیگران، تعامل درست و سازنده با سایر اعضای تیم خیلی مهمتر از این که یک برنامه نویس با هوش باشد. برنامه نویسان معمولی که تعامل درستی با یکدیگر دارند به مراتب موفقتر هستند از تعداد برنامه نویسی عالی که قدرت تعامل مناسب با یکدیگر را ندارند.
در انتخاب ابزارها آنقدر وقت نگذارید که کار اصلی و تیم را فراموش کنید. به عنوان مثال میتوانید در شروع به جای بانک اطلاعاتی از فایل استفاده کنید، به جای ابزار کنترل کد گرانقیمت از برنامه رایگان کد باز استفاده کنید. باید به هیچ ابزاری عادت نکنید و صرفا به آنها به عنوان امکانی جهت تسهیل فرآیندها نگاه کنید.
نرم افزار کار کننده بالاتر از مستندات جامع
نرم افزار بدون مستندات، فاجعه است. کد برنامه ابزار مناسبی برای تشریح سیستم نرم افزاری نیست. تیم باید مستندات قابل فهم مشتری بسازد تا ابعاد سیستم از تجزیه تحلیل تا طراحی و پیاده سازی آن را تشریح نماید.
با این حال، مستندات زیاد از مستندات کم بدتر است. ساخت مستندات زیاد نیاز به وقت زیادی دارد و وقت بیشتری را میگیرد تا آن را با کد برنامه به روز نمایید. اگر آنها با یکدیگر به روز نباشند باعث درک اشتباه از سیستم میشوند.
بهتر است که همیشه مستندات کم حجمی از منطق و ساختار برنامه داشته باشید و آن را به روز نماید. البته آنها باید کوتاه و برجسته باشند. کوتاه به این معنی که ۱۰ تا ۲۰ صفحه بیشتر نباشد و برجسته به این معنی که طراحی کلی و ساختار سطح بالای سیستم را بیان نماید.
اگر فقط مستندات کوتاه از ساختار و منطق سیستم داشته باشیم چگونه میتوانیم اعضای جدید تیم را آموزش دهیم؟ پاسخ کار نزدیک شدن به آنها است. ما دانش خود را با نشستن در کنار آنها و کمک کردن به آنها انتقال میدهیم. ما آنها را بخشی از تیم میکنیم و با تعامل نزدیک و رو در رو به آنها آموزش میدهیم.
مشارکت مشتری بالاتر از قرارداد کاری
نرم افزار نمیتواند مثل یک جنس سفارش داده شود. شما نمیتوانید یک توصیف از نرم افزاری که میخواهید را بنویسید و آنگاه فردی آن را بسازد و در یک زمان معین با قیمت مشخص به شما تحویل دهد. بارها و بارها این شیوه با شکست مواجه شده است.
این قابل تصور است که مدیران شرکت به اعضای تیم توسعه بگویند که نیازهای آنها چیست، سپس اعضای تیم بروند و بعد از مدتی برگردند و یک سیستمی که نیازهای آنها را برآورده میکند، بسازند. اما این تعامل به کیفیت پایین نرم افزار و در نهایت شکست آن میانجامد. پروژههای موفق بر اساس دریافت بازخورد مشتری در بازههای زمانی کوتاه و مداوم است. به جای وابستگی به قرارداد یا دستور کار، مشتری به طور تنگاتنگ با تیم توسعه کار کرده و مرتبا اعمال نظر میکند.
قراردادی که مشخص کننده نیازمندیها، زمانبندی و قیمت پروژه است، اساسا نقص دارد. بهترین قرارداد این است که تیم توسعه و مشتری با یکدیگر کار کنند.
پاسخگویی به تغییرات بالاتر از پیروی از یک برنامه
توانایی پاسخ به تغییرات اغلب تعیین کننده موفقیت یا شکست یک پروژه نرم افزاری است. وقتی که طرحی را میریزیم باید مطمئن شویم که به اندازه کافی انعطاف پذیر است و آمادگی پذیرش تغییرات در سطح بیزنس و تکنولوژی را دارد.
مسیر یک پروژه نرم افزاری نمیتواند برای بازه زمانی طولانی برنامه ریزی شود. اولا احتمالا محیط تغییر میکند و باعث تغییر در نیازمندیها میشود. ثانیا همین که سیستم شروع به کار کند مشتریان نیازمندیهای خود را تغییر میدهند. بنابراین اگر بدانیم که نیازها چیست و مطمئن شویم که تغییر نمیکنند، قادر به برآورد مناسب خواهیم بود، که این شرایط بعید است.
یک استراتژی خوب برای برنامه ریزی این است که یک برنامه ریزی دقیق برای یک هفته بعد داشته باشیم و یک برنامه ریزی کلی برای سه ماه بعد.
اصول چابک
۱- بالاترین اولویت ما عبارت است از راضی کردن مشتری با تحویل سریع و مداوم نرم افزار با ارزش. تحویل نرم افزار با کارکردهای کم در زود هنگام بسیار مهم است چون هم مشتری چشم اندازی از محصول نهایی خواهد داشت و هم مسیر کمتر به بیراهه میرود.
۲- خوش آمدگویی به تغییرات حتی در انتهای توسعه. اعضای تیم چابک، تغییرات را چیز خوبی میبینند زیرا تغییرات به این معنی است که تیم بیشتر یاد گرفته است که چه چیزی مشتری را راضی میکند.
۳- تحویل نرم افزار قابل استفاده از چند هفته تا چند ماه با تقدم بر تحویل در دوره زمانی کوتاهتر. ما مجموعه از مستندات و طرحها را به مشتری نمیدهیم.
۴- افراد مسلط به بیزنس و توسعه دهندگان باید روزانه با یکدیگر روی پروژه کار کنند. یک پروژه نرم افزاری نیاز به هدایت مداوم دارد.
۵- ساخت پروژه را بر توان افراد با انگیزه بگذارید و به آنها محیط و ابزار را داده و اعتماد کنید. مهمترین فاکتور موفقیت افراد هستند، هر چیز دیگر مانند فرآیند، محیط و مدیریت فاکتورهای بعدی محسوب میشوند که اگر تاثیر بدی روی افراد میگذارند، باید تغییر کنند.
۶- بهترین و موثرترین روش کسب اطلاعات در تیم توسعه، ارتباط چهره به چهره است. در تیم چابک افراد با یکدیگر صحبت میکنند. نامه نگاری و مستند سازی فقط زمانی که نیاز است باید صورت گیرد.
۷- نرم افزار کار کننده معیار اصلی پیشرفت است. پروژههای چابک با نرم افزاری که در حال حاضر نیازهای مشتری را پاسخ میدهد، سنجیده میشوند. میزان مستندات، حجم کدهای زیر ساخت و هر چیز دیگری غیره از نرم افزار کار کننده معیار پیشرفت نرم افزار نیستند.
۸- فرآیندهای چابک توسعه با آهنگ ثابت را ترویج میدهد. حامیان، توسعه دهندگان و کاربران باید یک آهنگ توسعه ثابت را حفظ کنند که بیشتر شبیه به دو ماراتون است یا دوی ۱۰۰ متر. آنها با سرعتی کار میکنند که بالاترین کیفیت را ارائه دهند.
۹- توجه مداوم به برتری تکنیکی و طراحی خوب منجر به چابکی میگردد. کیفیت بالاتر کلیدی برای سرعت بالا است. راه سریعتر رفتن این است که نرم افزار تا جایی که ممکن است پاک و قوی نگهداریم. بنابراین همه اعضای تیم چابک تلاش میکنند که با کیفیتترین کار ممکن را انجام دهند. آنها هر آشفتگی را به محض ایجاد برطرف میکنند.
۱۰- سادگی هنر بیشینه کردن مقدار کاری که لازم نیست انجام شود، است. تیم چابک همیشه سادهترین مسیر که با هدف آنها سازگار است را در پیش میگیرند. آنها وقت زیادی روی مشکلاتی که ممکن است فردا رخ دهد، نمیگذارند. آنها کار امروز را با کیفیت انجام داده و مطمئن میشوند که تغییر آن در صورت بروز مشکلات در فردا، آسان خواهد بود.
۱۱- بهترین معماری و طراحی از تیمهای خود سازمان ده بیرون میآید. مدیران، مسئولیتها را به یک فردی خاصی در تیم نمیدهند بلکه بر عکس با تیم به صورت یک نیروی واحد برخورد میکنند. خود تیم تصمیم میگیرد که هر مسئولیت را چه کسی انجام دهد. تیم چابک با هم روی کل جنبههای پروژه کار میکنند. یعنی یک فرد خاص مسئول معماری، برنامه نویسی، تست و غیره نیستند. تیم، مسئولیتها را به اشتراک گذاشته و هر فرد بر کل کار تاثیر دارد.
۱۲- در بازهای زمانی مناسب تیم در مییابد که چگونه میتواند کاراتر باشد و رفتار خود را متناسب با آن تغییر دهد. تیم میداند که محیط دائما در حال تغییر است، بنابراین خود را با محیط تغییر میدهد تا چابک بماند.
ضرورت توسعه چابک
امروزه صنعت نرم افزار دارای سابقه بدی در تحویل به موقع و با کیفیت نرم افزار است. گزارشات بسیاری تایید میکنند که بیش از ۸۰ درصد از پروژههای نرم افزاری با شکست مواجه میشوند؛ در سال ۲۰۰۵ موسسه IEEE برآورد زده است که بیش از ۶۰ بیلیون دلار صرف پروژههای نرم افزاری شکست خورده شده است. عجب فاجعهای؟
شش دلیل اصلی شکست پروژههای نرم افزاری
وقتی که از مدیران و کارکنان سوال میشود که چرا پروژههای نرم افزاری با شکست مواجه میشوند، آنها به موضوعات گسترده ای اشاره میکنند. اما شش دلیل زیر بارها و بارها تکرار شده است که به عنوان دلایل اصلی شکست نرم افزار معرفی میشوند:
۱- درگیر نشدن مشتری
۲- عدم درک درست نیازمندها
۳- زمان بندی غیر واقعی
۴- عدم پذیریش و مدیریت تغییرات
۵- کمبود تست نرم افزار
۶- فرآیندهای غیر منعطف و باد دار
چگونه چابکی این مشکلات را رفع میکند؟
با آنکه Agile برای هر مشکلی راه حل ندارد ولی برای مسائل فوق بدین صورت کمک میکند:
مشتری پادشاه است!
برای رفع مشکل عدم همکاری کاربر نهایی یا مشتری، Agile مشتری را عضوی از تیم توسعه میکند. به عنوان عضوی از تیم، مشتری با تیم توسعه کار میکند تا مطمئن شود که نیازمندها به درستی برآورده میشوند. مشتری همکاری میکند در شناسایی نیازمندیها، تایید میکند نتیجه نهایی را و حرف آخر را در اینکه کدام ویژگی به نرم افزار اضافه شود، حذف شود و یا تغییر کند، را میزند.
نیازمندیها به صورت تستهای پذیرش[۳] نوشته میشوند
برای مقابله با مشکل عدم درک درست نیازمندیها، Agile تاکید دارد که نیازمندیهای کسب شده باید به صورت ویژگیهایی تعریف شوند که بر اساس معیارهای مشخصی قابل پذیرش باشند. این معیارهای پذیرش برای نوشتن تستهای پذیرش به کار میروند. به این ترتیب قبل از اینکه کدی نوشته شود، ابتدا تست پذیرش نوشته میشود. این بدین معنی است که هر کسی باید اول فکر کند که چه میخواهد، قبل از اینکه از کسی بخواهد آن را انجام دهد. این راهکار فرایند کسب نیازمندیها را از بنیاد تغییر میدهد و به صورت چشم گیری کیفیت برآورد و زمان بندی را بهبود میدهد.
زمانبندی با مذاکره بین تیم توسعه و سفارش دهنده تنظیم میشود
برای حل مشکل زمان بندی غیر واقعی، Agile زمان بندی را به صورت یک فرآیند مشترک بین تیم توسعه و سفارش دهنده تعریف میکند. در شروع هر نسخه از نرم افزار، سفارش دهنده ویژگیهای مورد انتظار را به تیم توسعه میگوید. تیم توسعه تاریخ تحویل را بر اساس ویژگیها برآورد میزد و در اختیار سفارش دهنده قرار میدهد. این تعامل تا رسیدن به یک دیدگاه مشترک ادامه مییابد.
هیچ چیزی روی سنگ حک نشده است، مگر تاریخ تحویل
برای رفع مشکل ضعف در مدیریت تغییرات، Agile اصرار دارد که هر کسی باید تغییرات را بپذیرد و نسبت به آنها واقع بین باشد. یک اصل مهم Agile میگوید که هر چیزی میتواند تغییر کند مگر تاریخ تحویل! به عبارت دیگر همین که محصول به سمت تولید شدن حرکت میکند، مشتری (در تیم محصول) میتواند بر اساس اولویتها و ارزشهای خود ویژگیهای محصول را کم یا زیاد کرده و یا تغییر دهد. به هر حال او باید واقع بین باشد. اگر او یک ویژگی جدید اضافه کنید، باید تاریخ تحویل را تغییر دهد. به این ترتیب همیشه تاریخ تحویل رعایت میگردد.
تستها قبل از کد نوشته میشوند و کاملا خودکار هستند
برای رفع مشکل کمبود تست، Agile تاکید میکند که ابتدا باید تستها نوشته شوند و همواره ارزیابی گردند. هر برنامه نویس باید اول تست را بنویسد، سپس کد لازم برای پاس شدن آن را. همین که کد تغییر میکند باید تستها دوباره اجرا شوند. در این راهکار، هر برنامه نویس مسئول تستهای خود است تا درستی برنامه از ابتدا تضمین گردد.
مدیریت پروژه یک فعالیت جداگانه نیست
برای رفع مشکل فرآیندهای غیر منعطف و باددار، Agile مدیریت پروژه را درون فرآیند توسعه میگنجاند. وظایف مدیریت پروژه بین اعضای تیم توسعه تقسیم میشود. برای مثال هر ۷ نفر در تیم توسعه نرم افزار (متدلوژی اسکرام) زمان تحویل را با مذاکره تعیین میکنند. همچنین کد برنامه به صورت خودکار اطلاعات وضعیت پروژه را تولید میکند. به عنوان مثال نمودار burndown ، تستهای انجام نشده، پاس شده و رد شده به صورت خودکار تولید میشوند.
به کار گیری توسعه چابک
یکی از مشکلات توسعه چابک این است که شما اول باید به خوبی آن را درک کنید تا قادر به پیاده سازی درست آن باشید. این درک هم باید کلی باشد (مانند Scrum و XP) و هم جزئی (مانند TDD و جلسات روازنه). اما چگونه باید به این درک برسیم؟ کتابها و مقالات انگلیسی زیادی برای یادگیری توسعه چابک و پیاده سازی آن در سازمان وجود دارند، ولی متاسفانه منابع فارسی کمی در این زمینه است. هدف این کتاب رفع این کمبود و آموزش عملی توسعه چابک و ابزارهای پیاده سازی آن است.
برای این یک توسعه دهنده چابک شوید، باید به مهارتهای فردی و تیمی چابک برسید. در ادامه این مهارتها معرفی میشوند.
مهارتهای فردی
قبل از هر چیز شما باید یک برنامه نویس باشید و مقدمات برنامه نویسی مانند الگوریتم و فلوچارت، دستورات برنامه نویسی، کار با متغیرها، توابع و آرایهها را بلد باشید. پس از تسلط به مقدمات برنامه نویسی میتوانید مهارتهای برنامه نویسی چابک را فرا بگیرید که عبارتند از:
- برنامه نویسی شیءگرا
- توسعه تست محور
- الگوهای طراحی
در ادامه نحوه کسب این مهارتها بیان میشوند.
برنامه نویسی شیءگرا
اساس طراحی چابک بر تفکر شیءگرا استوار است. بنابراین تسلط به مفاهیم و طراحی شیءگرا ضروری است.
توسعه تست محور
مهمترین و انقلابیترین سبک برنامه نویسی از دهه گذشته تا به امروز، توسعه یا برنامه نویسی تست محور است. این سبک بسیاری از ارزشهای توسعه چابک را فراهم میکند و یادگیری آن برای هر توسعه دهنده چابک ضروری است.
الگوهای طراحی
الگوهای طراحی راه حلهای انتزاعی سطح بالا هستند. این الگوها بهترین تکنیکهای[۴] طراحی نرم افزار هستند و بسیاری از مشکلاتی که در طراحی نرم افزار رخ میدهند با استفاده از این الگوها قابل حل هستند.
مهارتهای تیمی
انجام پروژه نرم افزاری یک کار تیمی است. شما پس از یادگیری مهارتهای فردی باید خود را آماده حضور در تیم توسعه چابک کنید. برای این منظور باید با مهارت تیمی مانند آشنایی با گردشکار تولید نرم افزار، حضور موثر در جلسات، قبول مسئولیتها و غیره آشنا شوید.
اسکرام
تمامی مهارتهای تیمی توسعه چابک توسط اسکرام آموزش داده میشوند. اسکرام فریم ورکی برای توسعه چابک است که با تعریف فرآیندها، نقشها و آرتیفکتهای مشخص به تیمهای نرم افزاری کمک میکند تا چابک شوند.
[۱] Artifact : خروجی یک فرآیند است. مثلا خروجی طراحی شیءگرا، نمودارهای UML است.
[۲] Agile Alliance
[3] Acceptance Tests
وبلاگها و سایتهای ایرانی
- میز کاری مجازی در ویندوز ویستا (البته روی XP هم کار کرد)
ASP. Net
طراحی وب
به روز رسانیها
ابزارها
سیشارپ
عمومی دات نت
دلفی
ویندوز
متفرقه
- کدام سایتها مطالب شما را کپی کردهاند؟! (البته شبیه به این کار را با Google alerts هم میشود انجام داد. فقط کافی است آدرس سایت خودتان را در گوگل alert اضافه کنید. هر جایی لینکی به شما داده شود یا امثال آن، یک ایمیل آنی یا روزانه بسته به تنظیمات برای شما ارسال خواهد کرد.)
ثبت برنامهی خود در گوگل و انجام تنظیمات آن
اولین کاری که برای استفاده از نگارش سوم Google Analytics API باید صورت گیرد، ثبت برنامهی خود در Google Developer Console است. برای این منظور ابتدا به آدرس ذیل وارد شوید:
سپس بر روی دکمهی Create project کلیک کنید. نام دلخواهی را وارد کرده و در ادامه بر روی دکمهی Create کلیک نمائید تا پروفایل این پروژه ایجاد شود.
تنها نکتهی مهم این قسمت، بخاطر سپردن نام پروژه است. زیرا از آن جهت اتصال به API گوگل استفاده خواهد شد.
پس از ایجاد پروژه، به صفحهی آن وارد شوید و از منوی سمت چپ صفحه، گزینهی Credentials را انتخاب کنید. در ادامه در صفحهی باز شده، بر روی دکمهی Create new client id کلیک نمائید.
در صفحهی باز شده، گزینهی Service account را انتخاب کنید. اگر سایر گزینهها را انتخاب نمائید، کاربری که قرار است از API استفاده کند، باید بتواند توسط مرورگر نصب شدهی بر روی کامپیوتر اجرا کنندهی برنامه، یکبار به گوگل لاگین نماید که این مورد مطلوب برنامههای وب و همچنین سرویسها نیست.
در اینجا ابتدا یک فایل مجوز p12 را به صورت خودکار دریافت خواهید کرد و همچنین پس از ایجاد client id، نیاز است، ایمیل آنرا جایی یادداشت نمائید:
از این ایمیل و همچنین فایل p12 ارائه شده، جهت لاگین به سرور استفاده خواهد شد.
همچنین نیاز است تا به برگهی APIs پروژهی ایجاد شده رجوع کرد و گزینهی Analytics API آنرا فعال نمود:
تا اینجا کار ثبت و فعال سازی برنامهی خود در گوگل به پایان میرسد.
دادن دسترسی به Client ID ثبت شده در برنامهی Google Analytics
پس از اینکه Client ID سرویس خود را ثبت کردید، نیاز است به اکانت Google Analytics خود وارد شوید. سپس در منوی آن، گزینهی Admin را پیدا کرده و به آن قسمت، وارد شوید:
در ادامه به گزینهی User management آن وارد شده و به ایمیل Client ID ایجاد شده در قسمت قبل، دسترسی خواندن و آنالیز را اعطاء کنید:
در صورت عدم رعایت این مساله، کلاینت API، قادر به دسترسی به Google Analytics نخواهد بود.
استفاده از نگارش سوم Google Analytics API در دات نت
قسمت مهم کار، تنظیمات فوق است که در صورت عدم رعایت آنها، شاید نصف روزی را مشغول به دیباگ برنامه شوید. در ادامه نیاز است پیشنیازهای دسترسی به نگارش سوم Google Analytics API را نصب کنیم. برای این منظور، سه بستهی نیوگت ذیل را توسط کنسول پاورشل نیوگت، به برنامه اضافه کنید:
PM> Install-Package Google.Apis PM> Install-Package Google.Apis.auth PM> Install-Package Google.Apis.Analytics.v3
using System; using System.Linq; using System.Security.Cryptography.X509Certificates; using Google.Apis.Analytics.v3; using Google.Apis.Analytics.v3.Data; using Google.Apis.Auth.OAuth2; using Google.Apis.Services; namespace GoogleAnalyticsAPIv3Tests { public class AnalyticsQueryParameters { public DateTime Start { set; get; } public DateTime End { set; get; } public string Dimensions { set; get; } public string Filters { set; get; } public string Metrics { set; get; } } public class AnalyticsAuthentication { public Uri SiteUrl { set; get; } public string ApplicationName { set; get; } public string ServiceAccountEmail { set; get; } public string KeyFilePath { set; get; } public string KeyFilePassword { set; get; } public AnalyticsAuthentication() { KeyFilePassword = "notasecret"; } } public class GoogleAnalyticsApiV3 { public AnalyticsAuthentication Authentication { set; get; } public AnalyticsQueryParameters QueryParameters { set; get; } public GaData GetData() { var service = createAnalyticsService(); var profile = getProfile(service); var query = service.Data.Ga.Get("ga:" + profile.Id, QueryParameters.Start.ToString("yyyy-MM-dd"), QueryParameters.End.ToString("yyyy-MM-dd"), QueryParameters.Metrics); query.Dimensions = QueryParameters.Dimensions; query.Filters = QueryParameters.Filters; query.SamplingLevel = DataResource.GaResource.GetRequest.SamplingLevelEnum.HIGHERPRECISION; return query.Execute(); } private AnalyticsService createAnalyticsService() { var certificate = new X509Certificate2(Authentication.KeyFilePath, Authentication.KeyFilePassword, X509KeyStorageFlags.Exportable); var credential = new ServiceAccountCredential( new ServiceAccountCredential.Initializer(Authentication.ServiceAccountEmail) { Scopes = new[] { AnalyticsService.Scope.AnalyticsReadonly } }.FromCertificate(certificate)); return new AnalyticsService(new BaseClientService.Initializer { HttpClientInitializer = credential, ApplicationName = Authentication.ApplicationName }); } private Profile getProfile(AnalyticsService service) { var accountListRequest = service.Management.Accounts.List(); var accountList = accountListRequest.Execute(); var site = Authentication.SiteUrl.Host.ToLowerInvariant(); var account = accountList.Items.FirstOrDefault(x => x.Name.ToLowerInvariant().Contains(site)); var webPropertyListRequest = service.Management.Webproperties.List(account.Id); var webPropertyList = webPropertyListRequest.Execute(); var sitePropertyList = webPropertyList.Items.FirstOrDefault(a => a.Name.ToLowerInvariant().Contains(site)); var profileListRequest = service.Management.Profiles.List(account.Id, sitePropertyList.Id); var profileList = profileListRequest.Execute(); return profileList.Items.FirstOrDefault(a => a.Name.ToLowerInvariant().Contains(site)); } } }
مثالی از نحوه استفاده از کلاس GoogleAnalyticsApiV3
در ادامه یک برنامهی کنسول را ملاحظه میکنید که از کلاس GoogleAnalyticsApiV3 استفاده میکند:
using System; using System.Collections.Generic; using System.Linq; namespace GoogleAnalyticsAPIv3Tests { class Program { static void Main(string[] args) { var statistics = new GoogleAnalyticsApiV3 { Authentication = new AnalyticsAuthentication { ApplicationName = "My Project", KeyFilePath = "811e1d9976cd516b55-privatekey.p12", ServiceAccountEmail = "10152bng4j3mq@developer.gserviceaccount.com", SiteUrl = new Uri("https://www.dntips.ir/") }, QueryParameters = new AnalyticsQueryParameters { Start = DateTime.Now.AddDays(-7), End = DateTime.Now, Dimensions = "ga:date", Filters = null, Metrics = "ga:users,ga:sessions,ga:pageviews" } }.GetData(); foreach (var result in statistics.TotalsForAllResults) { Console.WriteLine(result.Key + " -> total:" + result.Value); } Console.WriteLine(); foreach (var row in statistics.ColumnHeaders) { Console.Write(row.Name + "\t"); } Console.WriteLine(); foreach (var row in statistics.Rows) { var rowItems = (List<string>)row; Console.WriteLine(rowItems.Aggregate((s1, s2) => s1 + "\t" + s2)); } Console.ReadLine(); } } }
چند نکته
ApplicationName همان نام پروژهای است که ابتدای کار، در گوگل ایجاد کردیم.
KeyFilePath مسیر فایل مجوز p12 ایی است که گوگل در حین ایجاد اکانت سرویس، در اختیار ما قرار میدهد.
ServiceAccountEmail آدرس ایمیل اکانت سرویس است که در قسمت ادمین Google Analytics به آن دسترسی دادیم.
SiteUrl آدرس سایت شما است که هم اکنون در Google Analytics دارای یک اکانت و پروفایل ثبت شدهاست.
توسط AnalyticsQueryParameters میتوان نحوهی کوئری گرفتن از Google Analytics را مشخص کرد. تاریخ شروع و پایان گزارش گیری در آن مشخص هستند. در مورد پارامترهایی مانند Dimensions و Metrics بهتر است به مرجع کامل آن در گوگل مراجعه نمائید:
Dimensions & Metrics Reference
برای نمونه در مثال فوق، تعداد کاربران، سشنهای آن و همچنین تعداد بار مشاهدهی صفحات، گزارشگیری میشود.
برای مطالعه بیشتر
Using Google APIs in Windows Store Apps
How To Use Google Analytics From C# With OAuth
Google Analytic’s API v3 with C#
.NET Library for Accessing and Querying Google Analytics V3 via Service Account
Google OAuth2 C#
فرض کنید میخواهید یک فایل ویدیویی با قالب m4v را بر روی تلویزیون خود نمایش دهید؛ اما تلویزیون شما تنها از فایلهای mp4، پشتیبانی میکند. برای رفع این مشکل نیاز به یک نرم افزار تبدیل کنندهی فرمتهای ویدیویی را داریم و یکی از قویترینهای آنها، FFmpeg است. اگر به سایت آن مراجعه کنید، لینک دانلود آن به یک فایل tar.bz2 ختم میشود که حاوی سورس آن است! هرچند در قسمتی از آن، فایلهای نهایی کامپایل شدهی مخصوص سیستم عاملهای مختلف را نیز میتوانید پیدا کنید، اما باز هم با انبوهی از لینکها مواجه خواهید شد که دقیقا مشخص نیست کدام را باید دریافت کرد و آیا نگارش دریافت شده، با سیستم عامل فعلی سازگار است یا خیر.
همانطور که مشاهده میکنید، هنوز هم شروع به کار با نرم افزارهای مختلف برای بسیاری از کاربران، کاری مشکل و طاقتفرسا است. در اینجا شاید این سؤال مطرح شود که این موضوع چه ربطی به Docker (Docker) و کانتینرها (Containers) دارد؟ تمام هیاهویی که پیرامون Docker ایجاد شدهاست، در اصل جهت ساده سازی نصب، راه اندازی و تعامل با نرم افزارهای مختلف است.
چالشهای پیش روی یافتن نرم افزارهای مناسب
این روزها بیشتر نرم افزارهای مورد نیاز خود را از اینترنت تهیه میکنیم. اولین مرحلهی آن و اولین چالشی که در اینجا وجود دارد، یافتن نرم افزاری با مشخصات مدنظر است. برای نمونه حتی اگر با FFmpeg آشنا نیز باشید، به سادگی مشخص نیست که برای سیستم عامل و معماری خاص پردازندهی آن، دقیقا کدام نگارش آنرا از چه آدرسی میتوان دریافت کرد. پس از یافتن نرم افزار و نگارش مدنظر، مرحلهی بعد، استخراج محتویات آن از یک فایل zip و یا اجرای برنامهی نصاب آن است و مرحلهی آخر، اجرای این برنامه میباشد.
بنابراین اولین چالش، یافتن محلی برای دریافت نرم افزار است:
- این روزها برای بعضی از سکوهای کاری، App Storeهایی وجود دارند که میتوان از آنجا شروع کرد؛ اما چنین قابلیتی برای تمام سکوهای کاری پیش بینی نشدهاست.
- در لینوکس قابلیت دیگری به نام Package manager وجود دارد که کار یافتن و نصب نرم افزارها را ساده میکند؛ اما گاهی از اوقات اطلاعات آن، آنچنان به روز نیست. همچنین اگر بستهای برای توزیع خاصی از لینوکس وجود داشته باشد، الزاما به این معنا نیست که این بسته، قابلیت استفادهی در سایر توزیعهای لینوکس را نیز به همراه دارد. در ویندوز نیز وضعیت مشخص است! فاقد یک Package manager توکار و استاندارد است. هرچند یک App Store برای آن از طرف مایکروسافت ارائه شدهاست، اما آنچنان محبوبیتی پیدا نکردهاست.
- و روش متداول دیگری که وجود دارد، مراجعهی مستقیم به سایت اصلی سازندهی نرم افزار است.
- علاوه بر اینها داشتن یک سری متادیتا و آمار نیز در مورد نرم افزارها بسیار مفید هستند تا بتوانند در مورد تصمیم به استفاده، یا عدم استفادهی از نرم افزار، راهنمای کاربران باشند؛ مانند میزان محبوبیت، تعداد بار دریافت، تعداد مشکلاتی که کاربران با آن داشتهاند و آخرین باری که نرم افزار به روز شدهاست. اما با توجه به پراکندگی روشهای دریافت نرم افزار که ذکر شدند، عموما یک چنین آمارهایی را مشاهده نمیکنیم.
- چالش دیگر، مشکل سخت اطمینان کردن به روشهای مختلف توزیع نرم افزارها است. آیا سایتی که این نرم افزار را ارائه میدهد، واقعا مرتبط با نویسندهی اصلی آن است؟ همچنین آیا خود نرم افزار مشکلات امنیتی را به همراه ندارد؟ چه کاری را انجام میدهد؟
- مشکل بعدی، در دسترس بودن سایت توزیع کنندهی نرم افزار است. آیا زمانیکه به برنامهای نیاز داریم، پهنای باند سایت توزیع کنندهی آن تمام نشدهاست و میتوان به آن دسترسی داشت؟
- چالش دیگر، چگونگی پرداخت مبلغی برای دسترسی به نرم افزار است. به نظر تا به اینجا تنها App Storeها موفق شدهاند روشی یک دست را برای خرید برنامهها و همچنین ارائهی مجوزی برای استفادهی از آنها، ارائه دهند.
چالشهای پیش روی نصب نرم افزارها
زمانیکه به مرحلهی نصب نرم افزار میرسیم، هر نرم افزار، روش نصب و تنظیمات آغازین خاص خودش را دارد.
- اولین چالش پس از دریافت نرم افزار، بررسی سازگاری آن با سیستم عامل و پردازندهی فعلی است. شاید این مسایل برای توسعه دهندگان نرم افزارها پیشپا افتاده به نظر برسند، اما برای عموم کاربران، چالشی جدی به شما میروند.
- پس از مشخص شدن سازگاری یک نرم افزار با سیستم فعلی، قالب ارائهی آن نرم افزار نیز میتوان مشکلزا باشد. بعضی از برنامهها صرفا از طریق سورس کد منتشر میشوند. بعضی از آنها توسط یک فایل exe متکی به خود ارائه میشوند و بعضی دیگر به همراه یک فایل exe و تعدادی dll به همراه آنها. گاهی از اوقات این برنامهها نیاز به نصب جداگانهی NET Runtime. و یا Java Runtime را برای اجرا دارند و یا وابستگی آنها صرفا به نگارش خاصی از این کتابخانهها و فریم ورکهای ثالث است. هرچند اگر برنامهای به همراه بستهی نصاب آن باشد، به احتمال زیاد این وابستگیها را نیز نصب میکند؛ اما تمام برنامهها اینگونه ارائه نمیشوند. به علاوه خیلیها علاقهای به کار با برنامههای نصاب ندارند و از ایجاد تغییرات بسیاری که آنها در سیستم ایجاد میکنند، خشنود نیستند.
- پس از نصب نرم افزار، مشکل بعدی، نحوهی به روز رسانی آنها است. چگونه باید اینکار انجام شود؟ (تمام مراحل و چالشهایی را که تاکنون بررسی کردیم، یکبار دیگر از ابتدا مرور کنید!)
بنابراین همانطور که مشاهده میکنید، نصب، راه اندازی و به روز رسانی نرم افزارها این روزها بسیار پیچیده شدهاند و بسیاری از کاربران به سادگی از عهدهی آنها بر نمیآیند.
چالشهای پیش روی کار با نرم افزارها
مرحلهی بعد، نیاز به مستندات کافی برای کار با برنامه است. این مستندات را از کجا میتوان تهیه کرد؟ آخرین باری که به روز شده، چه زمانی بودهاست؟ بسیاری از اوقات بین مستندات تهیه شده و آخرین نگارش نرم افزار، ناسازگاری وجود دارد و به سختی قابل استفادهاست. آیا نیاز است برنامه را به PATH اضافه کرد؟ آیا نیاز است به صورت سرویس نصب شود؟ اگر بله، چگونه باید این مراحل را انجام داد؟ مجوز کار کردن با آنها چگونه است؟
مشکل مهم دیگری که حین کار با نرم افزارها، در حالت متداول آنها وجود دارد، دسترسی کامل آنها به تمام اجزای سیستم و شبکه است و درون یک sandbox (قرنطینه) امنیتی اجرا نمیشوند.
مشکل بعدی، به روز رسانی اجزای ثالث سیستم و یا حتی خود سیستم عامل، مانند به روز رسانی OpenSSL نصب شده و پس از آن، از کار افتادن برنامهای خاص است که وابستگی به نگارشی خاص از این کتابخانه را دارد.
کانتینرها در مورد برنامهها هستند و نه مجازی سازی
خوب، تا اینجا دریافتیم که مدیریت توزیع، نصب و استفادهی از برنامهها، کار سادهای نیست. اما اینها چه ارتباطی با Docker دارند؟ در بسیاری از اوقات، زمانیکه صحبت از Docker میشود، تصور بسیاری از آن، ارائهی جایگزینی برای ماشینهای مجازی است. اما ... اینگونه نیست. کانتینرها در مورد نرم افزارها هستند. برای مثال در آینده در مورد ایمیجهای (Images) کانتینرها بیشتر بحث خواهیم کرد. این ایمیجها در اصل یک بستهی حاوی برنامهها هستند. بنابراین بیشتر شبیه به فایل zip ای است که از یک وب سایت دریافت میکنیم (در قسمت یافتن نرم افزار).
یک کانتینر (Container) چیست؟
برای درک بهتر مواردی که تاکنون بحث شدند و همچنین بررسی مفهوم Containers، ابتدا MonogoDB را به صورت معمول نصب میکنیم. سپس نحوهی نصب آنرا درون یک Container بررسی خواهیم کرد. البته هدف اصلی در اینجا، بررسی مفهومی این مراحل و مقایسهی آنها با هم هستند و در قسمتهای بعدی کار نصب و استفادهی از Docker را قدم به قدم بررسی خواهیم کرد.
مراحل نصب محلی MongoDB به صورت متداول:
- ابتدا برای مثال به سایت گوگل مراجعه کرده و mongodb را جستجو میکنیم تا بتوانیم به سایت اصلی و محل دریافت بستهی آن، هدایت شویم.
- پس از ورود به سایت mongodb، در بالای صفحه اصلی آن، لینک به صفحهی دریافت بستهی mongodb را میتوان مشاهده کرد.
- با انتخاب آن، به صفحهی دریافت بستهی mongodb بر اساس سیستم عاملهای مختلفی هدایت میشویم. برای مثال در ویندوز، بستهی msi آنرا دریافت میکنیم.
- به نظر میرسد که بستهی نصاب msi آن تمام کارهای لازم برای راه اندازی اولیهی mongodb را انجام میدهد. به همین جهت آنرا اجرا کرده و پس از چندبار انتخاب گزینهی next، نصب آن به پایان میرسد.
- پس از پایان نصب، ابتدا به کنسول service.msc ویندوز مراجعه میکنیم تا مطمئن شویم که سرویس آن، توسط نصاب msi نصب شدهاست یا خیر؟ و ... خیر! این نصاب، سرویس آنرا نصب نکردهاست.
- به همین جهت به مستندات نصب آن در سایت mongodb مراجعه میکنیم (لینک Installation instructions در همان صفحهی دریافت بستهی msi وجود دارد). پس از پایان مراحل نصب، عنوان کردهاست که باید دستور md \data\db را اجرا کنید تا مسیر پیش فرض اطلاعات آن به صورت دستی ایجاد شود. اما ... این مسیر دقیقا به کجا اشاره میکند؟ چون شبیه به مسیرهای ویندوزی نیست.
- در ادامه برای آزمایش، به پوشهی program files ویندوز رفته، monogodb نصب شده را یافته و سپس فایل mongod.exe را از طریق خط فرمان اجرا میکنیم (برنامهی سرور). اگر این کار را انجام دهیم، این پروسه با نمایش خطای یافت نشدن مسیر c:\data\db، بلافاصله خاتمه پیدا میکند. به همین جهت در همین مسیری که در خط فرمان قرار داریم (جائیکه فایل mongod.exe قرار دارد)، دستور md \data\db را اجرا میکنیم. اجرای این دستور در این حالت، همان پوشهی c:\data\db را ایجاد میکند. نکتهای که شاید خیلیها با آن آشنایی نداشته باشند.
- اکنون اگر مجددا فایل mongod.exe را اجرا کنیم، اجرای آن موفقیت آمیز خواهد بود و پیام منتظر دریافت اتصالات بودن از طریق پورت 27017 را نمایش میدهد.
- مرحلهی بعد، اجرای فایل mongo.exe است تا به این دیتابیس سرور در حال اجرا متصل شویم (برنامهی کلاینت). در اینجا برای مثال میتوان دستور show dbs را اجرا کرد تا لیست بانکهای اطلاعاتی آنرا نمایش دهد.
مراحل نصب MongoDB به صورت Container توسط Docker:
- ابتدا برای مثال به سایت گوگل مراجعه کرده و اینبار mongodb docker را جستجو میکنیم تا بتوانیم به محل دریافت image آن هدایت شویم. با ورود به آن، در بالای صفحه عنوان شدهاست که official repository است که سبب اطمینان از بستهی ارائه شدهی توسط آن میشود. بنابراین در اینجا بجای مراجعه به سایت متکی به خود mongodb، به docker hub برای دریافت آن مراجعه کردهایم. در اینجا با جستجوی یک برنامه، متادیتا و اطلاعات آماری بسیاری را نیز میتوان در مورد برنامههای مختلف، مشاهده کرد که در سایت متکی به خود نرم افزارهای مختلف، در دسترس نیستند. همچنین در اینجا اگر بر روی برگهی Tags یک مخزن کلیک کنید، مشاهده میکنید که تمام فایلهای موجود در آن توسط docker hub از لحاظ مشکلات امنیتی پیشتر اسکن شدهاند و گزارش آنها قابل مشاهدهاست. علاوه بر اینها docker hub به همراه یک docker store برای برنامههای غیر رایگان نیز هست و این مورد فرآیند کار با نرم افزارهای تجاری را یک دست میکند.
- مرحلهی بعد، دریافت یک کپی از mongodb از docker hub است. اینبار بجای دریافت مستقیم یک فایل zip یا msi، از دستور docker pull mongo استفاده میشود که یک image را در نهایت دریافت میکند. این image، حاوی برنامهی مدنظر و تمام وابستگیهای آن است.
- پس از دریافت image، مرحلهی بعد، اجرای mongodb به همراه آن است. در حالت متداول، ابتدا نرم افزار داخل فایل zip یا msi استخراج شده و سپس بر روی سیستم اجرا میشوند، اما در اینجا مفهوم معادل نصب نرم افزار دریافت شدهی از بستهی zip همراه آن، یک container است. یک container دقیقا مانند یک نرم افزار از پیش نصب شده، عمل میکند و معادل اجرای فایل exe مانگو دی بی در اینجا، اجرای container آن است. بنابراین docker، از image دریافت شده، یک container را ایجاد میکند که دقیقا معادل یک نرم افزار از پیش نصب شده، رفتار خواهد کرد.
- پس از دریافت image، جهت اجرای آن به عنوان یک container، برای استفاده از نرم افزاری که دریافت کردهایم، تنها یک دستور است که باید با آن آشنا باشیم: docker run mongo. این دستور را در همان صفحهی docker hub مربوطه نیز میتوانید مشاهده کنید. پس از اجرای این دستور، دقیقا همان خروجی و پیام منتظر دریافت اتصالات بودن از طریق پورت 27017 را مشاهده خواهیم کرد. برای اجرای کلاینت آن نیز دستور docker exec -it 27 mongo را میتوان اجرا کرد. docker exec کار اجرای چندبارهی یک نرم افزار نصب شده را انجام میدهد.
این فرآیند در مورد تمام containerها یکی است و به این ترتیب به ازای هر نرم افزار مختلف، شاهد روش نصب متفاوتی نخواهیم بود.
- اجرای دستور docker stop نیز سبب خاتمهی تمام اینها میشود.
در این تصویر مقایسهای را بین مراحل متداول یافتن، دریافت، نصب و اجرای برنامهها را در دو حالت متداول و همچنین استفادهی از docker، مشاهده میکنید.
همچنین نکتهی جالبی که در مورد docker وجود دارد این است که اگر به task manager ویندوز مراجعه کنیم:
تمام پروسههایی که با job id مساوی 172 در اینجا اجرا شدهاند، متعلق به docker بوده و آنها دقیقا مانند یک پروسهی معمولی سیستم عامل جاری، در کنار سایر پروسههای موجود، اجرا میشوند. بنابراین برنامهای که از طریق docker اجرا میشود، هیچ تفاوتی با اجرای متداول آن بر روی سیستم عامل، از طریق روش مراجعهی مستقیم به فایل exe مرتبط و اجرای مستقیم آن ندارد. همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، containerها در مورد نرم افزارها هستند و نه مجازی سازی و یک container در حال اجرا، حاوی تعدادی برنامهی در حال اجرای بر روی سیستم عامل جاری، در کنار سایر برنامههای آن میباشد.
البته containers به همراه ایزوله سازیهای بسیاری اجرا میشوند. برای مثال به روز رسانی یک کتابخانهی ثالث بر روی سیستم عامل، سبب از کار افتادن برنامهی اجرای شدهی توسط یک container نمیشود.
در قسمت بعد، نحوهی نصب Docker را بر روی ویندوز، بررسی میکنیم.
اوراکل به عنوان دومین شرکت بزرگ تولیدکننده نرمافزار اعلام کرد تا دو ماه آینده اولین محصول زنجیرهبلوکی خود را ارائه میدهد
- شناسایی منابع
- بکارگیری منابع از طریق نمایش آنها (منابع وب)
- پیامهای خودتوصیفی
- ابررسانه بعنوان قلب تپنده موقعیت برنامه
- درگیر نکردن برنامه “
- توزیع (HTTP , Feeds)
- ترکیب (Hypermedia , Mashups)
- امنیت (Open ID, SSL)
- قابلیت انتقال داده (XML,RDF)
- قابلیت نمایش داده (ATOM, JSON)
- متدهای انتقال (REST, HTTP, Bit Torrent)
- هر چیزی یک منبع است.
- هر منبعی یک تمثیل دارد.
- هر منبعی یک نام بخصوص دارد.
- انتقال موقعیت نیازمند کشف و شهود (Discovery) است.
- پروتکل شبکه پایه WOA میباشد
- اطلاعات در قالب منابع (Resources) نمایش مییابند.
- منابع توسط URIها شناخته میشوند.
- منابع از طریق HTTP اداره میشوند.
- معاهدات به صورت ضمنی در نمایش منابع میباشند.
- رابطها بطور کلی عام هستند.
- ساده سازی توسعه پذیری، مقیاس پذیری
- کاهش زمان توسعه ویژگیهای جدید
- کاهش زمان مهندسی مورد نیاز برای یکپارچه سازی
- سازنده فرصتهایی جدید برای mash-ups و دیگر داستانهای غیرقابل پیش بینی کاربری
- اما وضعیت ارتباطی کلاینتها و سرورها در WOA چگونه است ؟
- سرویسها وابسته به دیگر سرویسها هستند.
- ارتباطات از طریق HTTP صورت میگیرد.
- کلاینتها حکم منبع و سرویس دهی به دیگر کلاینتها را دارند.
- مقیاس پذیری ، توسعه پذیری == اتصالات داخی
بعنوان مثال میتوان با ترکیب تصاویر و آدرسهای مختلف دانشگاههای تهران، یک map Mashup درست کرد.
برای Photo Mashup ابزار Color Picker هم هست که امکان جستجوی تصاویر را بر اساس رنگ فراهم میکند و از سرویس اشتراک گذاری عکس Flickr استفاده میکند که در این آدرس قابل استفاده است.
معماری Mashup هم مثل معماری MVC (البته با تفاوتهای فاحش) سه لایهای است :
لایه نمایش / تعامل کاربر (همان رابط کاربری است)
تکنولوژیها : HTML/XHTML, CSS, Javascript, Asynchronous JS and Xml (Ajax).
وب سرویسها : عملکرد محصول از طریق سرویسهای API هم قابل دسترسی است
تکنولوژیها : XMLHTTPRequest, XML-RPC, JSON-RPC, SOAP, REST
داده : فراهم آوردن امکان ارسال ، مرتب سازی و دریافت داده
تکنولوژیها : XML , JSON , KML
از نظر معماری Mashup دارای 2 سبک است : الف) مبتنی بر وب – ب) مبتنی بر سرور
در ادامه با هم نمونه ای از استقرار معماری وب گرا WOA را در سازمان، بصورت شماتیک میبینیم. با هم مشاهده میکنیم با این پیاده سازی، موانع سر راه ما کاهش پیدا میکنند و سرعت یکپارچگی افزایش پیدا میکند. بدین صورت که میتوان از قدرت شبکه جهانی وب در جهت انتقال محتوای مورد نیازمان به هر جا و در هر زمانی بهره جست.
شاید برای شما سوال پیش بیاید که ما در معماری وب گرا بحث میکردیم، اصلا چرا وارد مفهوم Mashup شدیم؟
بهعبارت فنیتر چرا معماری وب گرا (WOA) برای Mashups اهمیت دارد ؟
پاسخ یک کلمه است : REST . همانطور که بالاتر نیز اشاره کردم، Mashup از REST بهره میبرد. به منظور افزایش اطلاعات در رابطه با REST باید گفت Roy Fielding آنرا بنیان نهادهاست. میخواهید او را بهتر معرفی کنم؟ وی یکی از خالقان HTTP است و مگر میتوان وب را بدون HTTP فرض کرد که مهمترین پروتکل انتقال ابر متن در جهان و پروتکل زیربنایی وب است؟!
REST به خوبی با معماری اینترنت عجین شده است! بپرسید چرا؟ چون پروتکل اصلی اینترنت HTTP است و هر دوی اینها از یک ذهن نشات گرفته و او کسی نیست جز Roy Fielding. اما باید بگویم REST یک استاندارد نیست؛ با وجود سادگی بسیار زیاد، تنها یک سبک استفاده از HTTP است.
REST همچنین از متدهای اختصاصی HTTP نظیر GET, PUT , POST , DELETE در بالای یک URL استفاده میکند تا نشان دهد چه رویدادی رخ میدهد.
در پایان گفتهها در رابطه با REST باید بگویم ATOM همان REST است. منظورم از ATOM ویرایشگر معروف متنی نیست که برای نوشتن کدهای برنامه نویسی استفاده قرار میگیرد؛ آنرا غالبا به شکل Atom مینویسند چرا که مخفف چند کلمه نیست و یک کلمه خاص است اما ATOM یک استاندارد وب به زبان XML است که برای خوراک وب بعنوان جایگزینی برای RSS استفاده میشود. ATOM را با AtomPub یا APP اشتباه نگیرید؛ چرا که APP پروتکل انتشاری است مبتنی بر پروتکل انتقال ابرمتن (HTTP) و برای به روزرسانی محتوی وب مورد استفاده قرار میگیرد.
در ادامه مباحث دررابطه با معماری وب گرا باید گفت WOA امروزه بعنوان مدل حاکم برنامههای تحت شبکه مطرح است. اما متاسفانه فروشندگان بزرگی در پشت آن حضور ندارند به همین دلیل آنچنان که باید عمومیت نیافته است. WOA همچنان میتواند بیشترین سود حاصل را از طریق شبکه فراهم کند. شاید بتوان گفت کوتاهترین مسیر برای رسیدن به چنین نتیجهای همین معماری وب گرا است.
فرمول جالبی هم برای تعریف وب ارائه شدهاست که با هم میبینیم :
HTTP + URIs = Web
ظرافت فرمول بالا به اهمیت پروتکل زیربنایی وب یعنی HTTP اشاره دارد. URI هم مجموعهای از رشتههاست که برای شناسایی یک منبع خاص تحت وب به کار میروند. در شکل زیر رابطه بین URI , URN , URL را بررسی میکنیم. URI تشکیل شدهاست از URL و URN .URL متد دسترسی به منبع را مشخص میکند، در حالیکه URN تنها مشخص کننده نام منبع میباشد و هیچگونه روشی را برای دسترسی به ما ارائه نمیدهد. بعنوان مثال یک شماره ISBN کتاب، یک نوع URN است.