اشتراک‌ها
یک پروژه .Net core اجرا شده با سه تکنولوژی MVC و Razor Page و Blazor در کنار هم

توسعه دهنده آن هر 3 تکنولوژی را به صورت موازی در این برنامه جلو برده است به طوری که می‌توانید عملکرد مشابهی را در همه آنها مشاهده کنید و در صورت نیاز تفاوت توسعه هر یک را ملاحظه نمایید.

 
یک پروژه .Net core اجرا شده با سه تکنولوژی MVC و Razor Page و Blazor در کنار هم
مطالب
مونیتور کردن میزان فضای خالی باقیمانده در سرور توسط اس کیوال سرور

با توجه به در حال اجرا بودن 24 ساعته‌ی سرویس SQL server agent، استفاده‌های ارزنده‌ای از آن می‌توان کرد. برای مثال هر از گاهی بررسی کند که آیا هارد سرور پر شده یا نه؟ و اگر بله (کمبود میزان فضای خالی به حد خطرناکی رسیده)، یک ایمیل خودکار به مسؤول مربوطه ارسال کند.
عمده‌ی مطالبی که در این مقاله بررسی خواهند شد همانند مطلب مونیتور کردن میزان مصرف CPU توسط اس کیوال سرور است و از تکرار آن‌ها در این‌جا صرفنظر خواهد شد (راه اندازی دیتابیس میل و همچنین تعریف یک job جدید که در مورد آن‌ها صحبت شد، همانند قبل است). تنها مطلب جدیدی که به آن اشاره خواهد شد، اسکریپت بررسی میزان فضای خالی و سپس ارسال ایمیل است که در یک job جدید همانند مقاله‌ی قبل باید به سرور اضافه شود. این اسکریپت به شرح زیر است:

DECLARE @DriveBenchmark INT
DECLARE @MachineName NVARCHAR(1000)
DECLARE @DiskFreeSpace INT
DECLARE @DriveLetter CHAR(1)
DECLARE @AlertMessage NVARCHAR(MAX)
DECLARE @MailSubject NVARCHAR(MAX)
DECLARE @NewLine CHAR(2)

SET @NewLine = CHAR(13) + CHAR(10)

SET @DriveBenchmark = 2048 -- 2GB
SET @MailSubject = 'Free space is low on ' + @@SERVERNAME
SET @AlertMessage = ''

IF EXISTS (
SELECT *
FROM tempdb..sysobjects
WHERE id = OBJECT_ID(N'[tempdb]..[#disk_free_space]')
)
DROP TABLE #disk_free_space

CREATE TABLE #disk_free_space
(
DriveLetter CHAR(1) NOT NULL,
FreeMB INTEGER NOT NULL
)

/* Populate #disk_free_space with data */
INSERT INTO #disk_free_space
EXEC MASTER..xp_fixeddrives


DECLARE DriveSpace CURSOR FAST_FORWARD
FOR
SELECT DriveLetter,
FreeMB
FROM #disk_free_space

OPEN DriveSpace
FETCH NEXT FROM DriveSpace INTO @DriveLetter, @DiskFreeSpace

WHILE (@@FETCH_STATUS = 0)
BEGIN
IF @DiskFreeSpace < @DriveBenchmark
BEGIN
SET @AlertMessage = @AlertMessage + 'Drive ' + @DriveLetter + ' on ' + @@SERVERNAME
+ ' has only ' + CAST(@DiskFreeSpace AS VARCHAR) + ' MB left.' + @NewLine
END

FETCH NEXT FROM DriveSpace INTO @DriveLetter, @DiskFreeSpace
END
CLOSE DriveSpace
DEALLOCATE DriveSpace

DROP TABLE #disk_free_space

IF @AlertMessage <> ''
BEGIN
EXECUTE msdb.dbo.sp_send_dbmail
@recipients = 'nasiri@site.net', -- Change This
@copy_recipients = 'Administrator@site.net', -- Change This
@Subject = @MailSubject,
@Body = @AlertMessage
,@importance = 'High'
END

بررسی اسکریپت فوق:

همه چیز از رویه‌ی سیستمی xp_fixeddrives شروع می‌شود. حاصل اجرای این رویه، دریافت میزان فضای خالی هر درایو موجود در سرور خواهد بود. همانطور که در اسکریپت نیز مشخص است، برای ذخیره سازی خروجی این رویه، یک جدول موقتی (disk_free_space) ایجاد شده و خروجی آن به درون این جدول اضافه خواهد شد. سپس یک cursor ایجاد شده و تک تک رکوردهای حاصل با مقدار متغیر DriveBenchmark که در اینجا 2 گیگابایت در نظر گرفته شده است، مقایسه می‌گردند. سپس هر کدام از رکوردها که کمتر از 2 گیگابایت بود، متغیر AlertMessage ما را مقدار دهی خواهد کرد. در پایان اگر این متغیر مقدار دهی شده بود، یعنی مشکل حاصل شده و نتیجه‌ی بررسی به صورت یک ایمیل ارسال می‌گردد. بدیهی است که در صورت نیاز مقدار متغیر DriveBenchmark و آرگومان‌های recipients و copy_recipients کد فوق باید اصلاح شوند.

برای استفاده از آن یک job جدید تعریف کنید که مثلا هر سه ساعت یکبار اجرا شده و این اسکریپت را فراخوانی نماید.


مطالب
دریافت خروجی Curl از HttpClient در دات‌نت (NET.)
در این مقاله قصد دارم راجع‌به یک Extension در دات نت صحبت کنم که خیلی وقت‌ها می‌تواند بسیار مفید و نجات بخش و همینطور در زمان کارتان تاثیر زیادی بگذارد. خیلی وقت‌ها پیش آمده که داریم با یک سرویس بیرونی ارتباط برقرار میکنیم، اما هنگام فراخوانی کردن، با خطا مواجه می‌شویم و ما متوجه دلیل خطای رخ داده در آن لحظه نمی‌شویم. برای خود من بار‌ها پیش آمده که Property‌های اطلاعات ورودی برای وب سرویس را بصورت Pascal Case داده باشم، ولی سرویس بیرونی فقط بصورت Camel Case برای آن قابل قبول بوده‌است و من بعد از ساعت‌ها بررسی متوجه این موضوع می‌شدم و یا ممکن بود یک Property با مقدار نادرست ارسال می‌کردم و یا ممکن بود یک Property را اصلا ارسال نمی‌کردم و یا حتی اینکه یک Header را درست نمی‌فرستادم و کلی از این موضوعات که با آن‌ها برخورد کردیم و با صرف زمان، مشکل را حل کردیم. این Extension کار ما را برای حل این مسائل خیلی راحت می‌کند.

حالا چطور و چگونه ازش استفاده کنیم؟!

این Extension کارش این است، وقتی HttpClient ما مقدار دهی شده و آماده‌ی برای ارسال درخواست به سرویس بیرونی است، می‌توانیم قبل ارسال، آن را فراخوانی کنیم و یک خروجی Curl از درخواستی را که داریم می‌فرستیم، ببینیم. سپس خروجی Curl را در ترمینال صدا بزنیم و نتیجه را ببینیم. همینطور می‌توانیم به Postman خود Import کنیم و با داکیومنتی که داده شده، بررسی کنیم و مشکل را دقیق‌تر بررسی کنیم.

نحوه Import کردن Curl در Postman
 open the Postman -> click on the Import button -> 
select the Raw text tab -> paste the curl script here -> 
then press the Continue button -> at the end press the button import.
جای دیگری که نقش این Extension می‌تواند تاثیر گذار باشد، زمانی است که ما از نحوه‌ی فراخوانی سرویس‌های بیرونی خود که در سیستم نوشته شده، هیچ داکیومنت یا Postman Collection ای نداریم. ما با این Extension با خروجی Curl که در اختیارمان می‌گذارد، می‌توانیم Collection خود را ایجاد کنیم و در اختیار هم تیمی‌های خود قرار دهیم. می‌بینید که چقدر کارها را ساده و راحت می‌کند!

استفاده از این Extension بسیار ساده و سریع است و شما با نوشتن یک خط می‌توانید آن را فراخوانی کنید: 
آدرس Nuget Package


این Extension سه(۳) راه برای نمایش Curl دارد:

۱- چاپ در Console
httpClient.GenerateCurlInConsole(httpRequestMessage, null);
پارامتر دوم، کانفیگ هست که شما می‌توانید بنا به نیاز، آنها را تغییر دهید (پیش فرض آن null است). مثال و توضیحات کانفیگ به شرح زیر است:
httpClient.GenerateCurlInConsole(
   httpRequestMessage,
   configs =>
   {
     configs.TurnOn = true;
     configs.NeedAddDefaultHeaders = true;
     configs.EnableCodeBeautification = false;
   });
- مقدارTurnOn پیش فرض فعال است؛ درصورت غیرفعال کردن جنریتور، غیر فعال می‌شود و عمل ایجاد اسکریپت را انجام نمی‌دهد.
- با مقدارNeedAddDefaultHeaders می‌توانید مشخص کنید در صورت داشتن هدر‌های پیش فرض، در خروجی Curl اضافه شود یا خیر. پیش فرض آن فعال هست.
- مقدارEnableCodeBeautification اگر فعال باشد اسکریپت‌های چاپ شده در Console را به ازای هر HttpMethod، با رنگ متفاوتی نشان می‌دهد؛ برای خوانایی بهتر اسکریپت. بصورت پیش فرض غیر فعال است.

۲- ذخیره در فایل

httpClient.GenerateCurlInFile(httpRequestMessage, null);
پارامتر دوم کانفیگ هست که شما می‌توانید بنا به نیاز، آنها را تغییر دهید (پیش فرض آن null است).
مثال و توضیحات کانفیگ به شرح زیر است:
httpClient.GenerateCurlInFile(
   httpRequestMessage,
   configs =>
   {
    configs.Filename = "your filename";
    configs.Path = "your path";
    configs.TurnOn = true;
    configs.NeedAddDefaultHeaders = true;
   });
- مقدارFilename را اگر وارد کنید، می‌توانید نام فایلی را که ایجاد می‌شود، مشخص کنید. در صورت مقدار ندادن، پیش فرض تاریخ روز جاری را اعمال میکند. مثال: 20220910.curl
- مقدارPath را می‌توانید در صورت داشتن مسیری خاص، مشخص کنید. در غیر این صورت بصورت پیش فرض اطلاعات را در مسیر ProjectDirectory\bin\Debug\netX ذخیره می‌کند.
- مقدارTurnOn پیش فرض آن فعال است. درصورت غیرفعال کردن جنریتور غیر فعال می‌شود و عمل ایجاد اسکریپت را انجام نمی‌دهد.
- با مقدار NeedAddDefaultHeaders می‌توانید مشخص کنید در صورت داشتن هدر‌های پیش فرض، در خروجی Curl اضافه شود یا خیر. پیش فرض آن فعال هست.

۳- ذخیره در متغیر

httpClient.GenerateCurlInString(httpRequestMessage);

لینک آدرس GitHub پروژه جهت دیدن سورس پروژه و دیدن مثال‌های بیشتر و همینطور برای دیدن قابلیت‌های بیشتر این extension.

خوشحال می‌شوم اگه نظری دارید راجع به پروژه و یا مشکلی دیدید در سورس کد به من اطلاع بدهید و خیلی خوشحال می‌شوم اگر در تکمیل و پیاده سازی این پروژه مشارکت کنید و اگر این پروژه براتون جذاب و یا مفید بود استار بدهید.

نظرات مطالب
ارسال ویدیو بصورت Async توسط Web Api
بسیار عالی بود،  شما میدونید چجوری میشود بجای یک فایل ویدویی از یک منبع مثلا وب کم استفاده کرد؟
مطالب
استفاده از IIS Express 7.5 در VS.NET

استفاده از IIS در VS.NET و پروژه‌های ASP.NET داستان خودش را دارد. در نگارش‌های 2002 و 2003 آن، تنها وب سرور قابل استفاده جهت کار با VS.NET همان IIS اصلی بود. مهم‌ترین مشکل این روش، نیاز به داشتن دسترسی مدیریتی بر روی سیستم بود (که در بعضی از شرکت‌ها، این مورد برای عموم کاربران ممنوع است) به همراه نصب جداگانه‌ و تنظیمات مخصوص IIS ، صرفا جهت آزمایش یک برنامه‌ی ساده؛ همچنین با توجه به اینکه IIS جزو کامپوننت‌ها ویندوز بوده و هر نگارشی، IIS خاص خودش را دار است، این مورد هم مشکلات ویژه‌ای را به همراه دارد (برای مثال IIS5 ویندوز XP را با IIS7 ویندوز سرور 2008 در نظر بگیرید؛ یکی برای توسعه یکی جهت محیط کاری). این روش در VS.Net 2005 کنار گذاشته شد و از وب سرور توکاری به نام Cassini یا ASP.NET Development Server استفاده گردید. به این صورت دیگر نیازی به نصب مجزای IIS کامل جهت آزمایش‌ برنامه‌های ASP.NET نبود و همچنین نیاز به داشتن دسترسی مدیریتی الزامی نیز منتفی گردید. این روش هنوز هم تا نگارش 2010 ویژوال استودیو مرسوم است؛ اما ... اما کسانی که با Cassini کار کرده باشند می‌دانند که یک سری از رفتار‌های آن با IIS واقعی تطابق ندارد و اگر برنامه‌ی ASP.NET شما با Cassini خوب نمایش داده می‌شود الزامی ندارد که با IIS واقعی هم به همان نحو رفتار کند، برای نمونه رفتار مسیریابی آدرس‌های نسبی در IIS واقعی و Cassini یکی نیست. علاوه بر آن IIS های 7 و 7.5 هم امکانات و ویژگی‌های خاص خود را دارند که Cassini آن‌ها را پوشش نمی‌دهد؛ به علاوه این دو فقط در ویندوزهای جدید مانند ویندوز سرور 2008 یا ویندوز 7 قابل دسترسی هستند. به همین جهت اخیرا یک نسخه‌ی سبک و express از IIS 7.5 به صورت جداگانه برای برنامه نویس‌ها فقط جهت آزمودن برنامه‌های خود تهیه شده‌ است و البته هدفگیری اصلی آن پروژه‌ی WebMatrix است؛ به همراه ویژگی‌های جدید IIS7 مانند امکان آزمودن تنظیمات ویژه IIS7 در وب کانفیگ برنامه، پشتیبانی کامل از SSL ، Url Rewrite و سایر ماژول‌های IIS7، عدم نیاز به دسترسی مدیریتی برای اجرای آن، امکان اجرای آن بر روی پورت‌های مختلف بدون تداخل با وب سرور(های) موجود بر روی سیستم و همچنین برخلاف IIS7 اصلی، بر روی ویندوز XP نیز قابل اجرا است. حجم نگارش IIS Express 7.5 تنها 3.9 مگابایت است:


سرویس پک یک ویژوال استودیوی 2010 (که در زمان نگارش این مطلب نسخه‌ی بتای آن ارائه شده)، یک گزینه‌ی جدید را به منوی کلیک راست بر روی نام پروژه در VS.NET به نام Use IIS Express ، اضافه کرده است تا به سادگی بتوان از این امکان جدید استفاده کرد (یا به عبارتی با IIS Express یکپارچه است و نیاز به تنظیم خاصی ندارد).
در سایر حالات (و نسخه‌هایی که این یکپارچگی وجود ندارد و نخواهد داشت) به صورت زیر می‌توان عمل کرد:
روش اول:
دستور زیر را در خط فرمان وارد نمائید:
"C:\Program Files\IIS Express\iisexpress.exe" /path:D:\Prog\1389\MySite\ /port:4326 /clr:v4.0
به این صورت وب سروری جهت ارائه‌ی سایتی با مسیر ذکر شده بر روی پورت 4326 (http://localhost:4326/) بر اساس دات نت 4 تشکیل خواهد شد (برای نمونه جهت دات نت سه و نیم مقدار v3.5 را وارد نمائید).

روش دوم (که در حقیقت همان روش اول با ارائه‌ی پشت صحنه‌ی موقت آن است):
الف) ابتدا به مسیر My Documents\IISExpress\config مراجعه کرده و فایل applicationhost.config را باز کنید. سپس گره مربوط به site را یافته (حدود سطر 153) و گزینه‌ی serverAutoStart را حذف کنید:
<site name="WebSite1" id="1">
<application path="/">
<virtualDirectory path="/" physicalPath="%IIS_SITES_HOME%\WebSite1" />
</application>
<bindings>
<binding protocol="http" bindingInformation=":8080:localhost" />
</bindings>
</site>
ب) سپس تنظیمات سایت مورد نظر خود را به صورت دستی به این فایل اضافه کنید. برای مثال:
<site name="WebSite2" id="2">
<application path="/" applicationPool="Clr4IntegratedAppPool">
<virtualDirectory path="/" physicalPath="D:\Prog\1389\MyTestSite\" />
</application>
<bindings>
<binding protocol="http" bindingInformation=":1389:localhost" />
</bindings>
</site>
توضیحات:
Name در اینجا نامی دلخواه است که وارد خواهید نمود.
Id شماره سایتی است که ثبت خواهد شد.
applicationPool در اینجا بسیار مهم است. اگر سایت شما مبتنی بر دات نت 4 است، Clr4IntegratedAppPool را وارد نمائید و اگر غیر از این است، Clr2IntegratedAppPool باید تنظیم شود.
physicalPath همان مسیر پروژه شما است.
در قسمت bindingInformation هم می‌توان شماره پورت مورد نظر را وارد کرد.

اکنون فایل applicationhost.config را ذخیره کرده و ببندید.
سپس دستور زیر را در خط فرمان ویندوز وارد نمائید:
"C:\Program Files\IIS Express\iisexpress.exe" /site:WebSite2
که در اینجا WebSite2 همان مدخل جدیدی است که به فایل applicationhost.config اضافه شده است. به این صورت آدرس http://localhost:1389/ جهت دسترسی به سایت شما آماده استفاده خواهد بود.

تنظیمات دیباگر VS.NET :
تا اینجا تنها موفق شده‌ایم که این وب سرور آزمایشی را راه اندازی کنیم. اما نکته‌ی مهم امکان دیباگ کردن برنامه توسط آن‌را از دست داده‌ایم. برای این منظور در VS.NET به خواص پروژه، برگه‌ی Web آن مراجعه کنید. در قسمت Servers گزینه‌ی use custom web server را انتخاب کرده و آدرسی را که در یکی از دو روش فوق ساخته‌اید وارد نمایید. برای مثال http://localhost:4326/
همچنین باید دقت داشت که در همین قسمت هیچکدام از debuggers ذیل گزینه‌ی use custom web server نباید تیک خورده باشند (چون VS.NET دقیقا نمی‌داند که باید به کدام پروسه در ویندوز attach شود).
اکنون برنامه را در حالت دیباگ در VS.NET آغاز کنید (بدیهی است فرض بر این است که iisexpress.exe با تنظیمات ذکر شده باید در حال اجرا باشد).
و ... حداقل مزیت آن بسیار سریع‌تر بودن این روش نسبت به Cassini یا ASP.NET Development Server است.
تا اینجا فقط VS.NET به صورت خودکار مرورگر را باز کرده و سایت نمایش داده می‌شود؛ اما اگر در قسمتی از کدهای خود breakpoint قرار دهیم کار نمی‌کند. برای این منظور باید در حین اجرای برنامه، از منوی debug ، گزینه‌ی attach to process را انتخاب کرده و به iisexpress متصل شوید.

اشتراک‌ها
معرفی پروژه DNTFrameworkCore

پروژه DNTFrameworkCore  که قصد پشتیبانی از آن را دارم، یک زیرساخت سبک وزن و توسعه پذیر با پشتیبانی از طراحی چند مستاجری با کمترین وابستگی به کتابخانه‌های ثالث می‌باشد که با تمرکز بر کاهش زمان و افزایش کیفیت توسعه بخش منطق تجاری پروژه‌های تحت وب، توسعه داده شده است. به مرور زمان مطالب و مستندات آن نیز کامل خواهد شد. برای برخی از امکانات از جمله اعتبارسنجی خودکار، مدیریت تراکنش ها، شماره گذاری خودکار و ... آزمون واحد نیز در نظر گرفته شده است  که در آینده نزدیک با تکمیل آزمون واحد بخش‌های دیگر، انتشار آنها نیز انجام خواهد شد.  

برای نصب و استفاده از بسته‌های نیوگت آن، دستورات زیر را اجرا کنید:

PM>Install-Package DNTFrameworkCore
PM>Install-Package DNTFrameworkCore.EntityFramework
PM>Install-Package DNTFrameworkCore.Web
PM>Install-Package DNTFrameworkCore.Web.EntityFramework

به منظور بررسی دقیق‌تر امکانات آن می‌توانید پروژه TestAPI موجود در مخزن گیت هاب را بررسی کنید.

نمونه API پیاده سازی شده:

[Route("api/[controller]")]
public class
    TasksController : CrudController<ITaskService, int, TaskReadModel, TaskModel, TaskFilteredPagedQueryModel>
{
    public TasksController(ITaskService service) : base(service)
    {
    }

    protected override string CreatePermissionName => PermissionNames.Tasks_Create;
    protected override string EditPermissionName => PermissionNames.Tasks_Edit;
    protected override string ViewPermissionName => PermissionNames.Tasks_View;
    protected override string DeletePermissionName => PermissionNames.Tasks_Delete;
}
معرفی پروژه DNTFrameworkCore
مطالب دوره‌ها
بررسی قسمت‌های مختلف قالب پروژه WPF Framework تهیه شده
پس از ایجاد یک Solution جدید توسط قالب WPF Framework، هشت پروژه به صورت خودکار اضافه خواهند شد:



1) پروژه ریشه که بسته به نامی که در ابتدای کار انتخاب می‌کنید، تغییر نام خواهد یافت.
برای مثال اگر نام وارد شده در ابتدای کار MyWpfFramework باشد، این پروژه ریشه نیز، MyWpfFramework نام خواهد داشت. از آن صرفا جهت افزودن Viewهای برنامه استفاده می‌کنیم. کلیه Viewها در پوشه View قرار خواهند گرفت و با توجه به ساختار خاصی که در اینجا انتخاب شده، این Viewها باید از نوع Page انتخاب شوند تا با سیستم راهبری فریم ورک هماهنگ کار کنند.
در داخل پوشه Views، هر بخش از برنامه را می‌توان داخل یک زیر پوشه قرار داد. برای مثال قسمت Login سیستم، دارای سه صفحه ورود، نمایش پیام خوش آمد و نمایش صفحه عدم دسترسی است.
متناظر با هر Page اضافه شده، در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure یک ViewModel در صورت نیاز اضافه خواهد شد. قرار داد ما در اینجا ترکیب نام View به علاوه کلمه ViewModel است. برای مثال اگر نام View اضافه شده به پروژه ریشه برنامه، LoginPage است، نام ViewModel متناظر با آن باید LoginPageViewModel باشد تا به صورت خودکار توسط برنامه ردیابی و وهله سازی گردد.
این پروژه از کتابخانه MahApps.Metro استفاده می‌کند و اگر به فایل MainWindow.xaml.cs آن مراجعه کنید، ارث بری پنجره اصلی برنامه را از کلاس MetroWindow مشاهده خواهید نمود. این فایل‌ها نیازی به تغییر خاصی نداشته و به همین نحو در این قالب قابل استفاده هستند.
و در پوشه Resources آن یک سری قلم و آیکون را می‌توانید مشاهده نمائید.

2) پروژه MyWpfFramework.Common
در این پروژه کلاس‌هایی قرار می‌گیرند که قابلیت استفاده در انواع و اقسام پروژه‌های WPF را دارند و الزاما وابسته به پروژه جاری نیستند. یک سری کلاس‌های کمکی در این پروژه Common قرار گرفته‌اند و قسمت‌های مختلف سیستم را تغذیه می‌کنند؛ مانند خواندن اطلاعات از فایل کانفیگ، هش کردن کلمه عبور، یک سری متد عمومی برای کار با EF، کلاس‌های عمومی مورد نیاز در حین استفاده از الگوی MVVM، اعتبارسنجی و امثال آن.
در این پروژه از کلاس PageAuthorizationAttribute آن جهت مشخص سازی وضعیت دسترسی به صفحات تعریف شده در پروژه ریشه استفاده خواهد شد.
نمونه‌ای از آن‌را برای مثال با مراجعه به سورس صفحه About.xaml.cs می‌توانید مشاهده کنید که در آن AuthorizationType.AllowAnonymous تنظیم شده و به این ترتیب تمام کاربران اعتبارسنجی نشده می‌توانند این صفحه را مشاهده کنند.
همچنین در این پروژه کلاس BaseViewModel قرار دارد که جهت مشخص سازی کلیه کلاس‌های ViewModel برنامه باید مورد استفاده قرار گیرد. سیستم طراحی شده، به کمک این کلاس پایه است که می‌تواند به صورت خودکار ViewModelهای متناظر با Viewها را یافته و وهله سازی کند (به همراه تمام وابستگی‌های تزریق شده به آن‌ها).
به علاوه کلاس DataErrorInfoBase آن برای یکپارچه سازی اعتبارسنجی با EF طراحی شده است. اگر به کلاس BaseEntity.cs مراجعه کنید که در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار دارد، نحوه استفاده آن‌را ملاحظه خواهید نمود. به این ترتیب حجم بالایی از کدهای تکرای، کپسوله شده و قابلیت استفاده مجدد را پیدا می‌کنند.
قسمت‌های دیگر پروژه Common، برای ثبت وقایع برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند. استفاده از آن‌ها را در فایل App.xaml.cs پروژه ریشه برنامه ملاحظه می‌کنید و نیاز به تنظیم خاص دیگری در اینجا وجود ندارد.

3) پروژه MyWpfFramework.DataLayer
کار تنظیمات EF در اینجا انجام می‌شود (و قسمت عمده‌ای از آن انجام شده است). تنها کاری که در آینده برای استفاده از آن نیاز است انجام شود، مراجعه به کلاس MyWpfFrameworkContext.cs و افزودن DbSetهای لازم است. همچنین اگر نیاز به تعریف نگاشت‌های اضافه‌تری وجود داشت، می‌توان از پوشه Mappings آن استفاده کرد.
در این پروژه الگوی واحد کار پیاده سازی شده است و همچنین سعی شده تمام کلاس‌های آن دارای کامنت‌های کافی جهت توضیح قسمت‌های مختلف باشند.
کلاس MyDbContextBase به اندازه کافی غنی سازی شده‌است، تا در وقت شما، در زمینه تنظیم مباحثی مانند اعتبارسنجی و نمایش پیغام‌های لازم به کاربر، یک دست سازی ی و ک ورودی در برنامه و بسیاری از نکات ریز دیگر صرفه جویی شود.
در اینجا از خاصیت ContextHasChanges جهت بررسی وضعیت Context جاری و نمایش پیغامی به کاربر در مورد اینکه آیا مایل هستید تغییرات را ذخیره کنید یا خیر استفاده می‌شود.
در متد auditFields آن یک سری خاصیت کلاس BaseEntity که پایه تمامی کلاس‌های Domain model برنامه خواهد بود به صورت خودکار مقدار دهی می‌شوند. مثلا این رکورد را چه کسی ثبت کرده یا چه کسی ویرایش و در چه زمانی. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا در برنامه نگران تنظیم و مقدار دهی آن‌ها بود.
کلاس MyWpfFrameworkMigrations به حالت AutomaticMigrationsEnabled تنظیم شده است و ... برای یک برنامه دسکتاپ WPF کافی و مطلوب است و ما را از عذاب به روز رسانی دستی ساختار بانک اطلاعاتی برنامه با تغییرات مدل‌ها، رها خواهد ساخت. عموما برنامه‌های دسکتاپ پس از طراحی، آنچنان تغییرات گسترده‌ای ندارند و انتخاب حالت Automatic در اینجا می‌تواند کار توزیع آن‌را نیز بسیار ساده کند. از این جهت که بانک اطلاعاتی انتخابی از نوع SQL Server CE نیز عمدا این هدف را دنبال می‌کند: عدم نیاز به نگهداری و وارد شدن به جزئیات نصب یک بانک اطلاعاتی بسیار پیشرفته مانند نگارش‌های کامل SQL Server. هرچند زمانیکه با EF کار می‌کنیم، سوئیچ به بانک‌های اطلاعاتی صرفا با تغییر رشته اتصالی فایل app.config برنامه اصلی و مشخص سازی پروایدر مناسب قابل انجام خواهد بود.
در فایل MyWpfFrameworkMigrations، توسط متد addRolesAndAdmin کاربر مدیر سیستم در آغاز کار ساخت بانک اطلاعاتی به صورت خودکار افزوده خواهد شد.


4) پروژه MyWpfFramework.DomainClasses
کلیه کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار خواهند گرفت. نکته مهمی که در اینجا باید رعایت شود، مزین کردن این کلاس‌ها به کلاس پایه BaseEntity می‌باشد که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس User پروژه می‌توانید ملاحظه کنید.
BaseEntity چند کار را با هم انجام می‌دهد:
- اعمال خودکار DataErrorInfoBase جهت یکپارچه سازی سیستم اعتبارسنجی EF با WPF (برای مثال به این ترتیب خطاهای ذکر شده در ویژگی‌های خواص کلاس‌ها توسط WPF نیز خوانده خواهند شد)
- اعمال ImplementPropertyChanged به کلاس‌های دومین برنامه. به این ترتیب برنامه کمکی Fody که کار Aspect oriented programming را انجام می‌دهد، اسمبلی برنامه را ویرایش کرده و متدها و تغییرات لازم جهت پیاده سازی INotifyPropertyChanged را اضافه می‌کند. به این ترتیب به کلاس‌های دومین بسیار تمیزی خواهیم رسید با حداقل نیاز به تغییرات و نگهداری ثانویه.
- فراهم آوردن فیلدهای مورد نیاز جهت بازرسی سیستم؛ مانند اینکه چه کسی یک رکورد را ثبت کرده یا ویرایش و در چه زمانی

نقش‌های سیستم در کلاس SystemRole تعریف می‌شوند. به ازای هر نقش جدیدی که نیاز بود، تنها کافی است یک خاصیت bool را در اینجا اضافه کنید. سپس نام این خاصیت در ویژگی PageAuthorizationAttribute به صورت خودکار قابل استفاده خواهد بود. برای مثال به پروژه ریشه مراجعه و به فایل AddNewUser.xaml.cs دقت کنید؛ چنین تعریفی را در بالای کلاس مرتبط مشاهده خواهید کرد:
 [PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
در اینجا AuthorizationType سه حالت را می‌تواند داشته باشد:
    /// <summary>
    /// وضعیت اعتبار سنجی صفحه را مشخص می‌کند
    /// </summary>
    public enum AuthorizationType
    {
        /// <summary>
        /// همه می‌توانند بدون اعتبار سنجی، دسترسی به این صفحات داشته باشند
        /// </summary>
        AllowAnonymous,

        /// <summary>
        /// کاربران وارد شده به سیستم بدون محدودیت به این صفحات دسترسی خواهند داشت
        /// </summary>
        FreeForAuthenticatedUsers,

        /// <summary>
        /// بر اساس نام نقش‌هایی که مشخص می‌شوند تصمیم گیری خواهد شد
        /// </summary>
        ApplyRequiredRoles
    }
اگر حالت ApplyRequiredRoles را انتخاب کردید، در پارامتر اختیاری دوم ویژگی PageAuthorization نیاز است نام یک یا چند خاصیت کلاس SystemRole را قید کنید. بدیهی است کاربر متناظر نیز باید دارای این نقش‌ها باشد تا بتواند به این صفحه دسترسی پیدا کند، یا خیر.


5) پروژه MyWpfFramework.Models
در پروژه MyWpfFramework.Models کلیه Modelهای مورد استفاده در UI که الزاما قرار نیست در بانک اطلاعاتی قرارگیرند، تعریف خواهند شد. برای نمونه مدل صفحه لاگین در آن قرار دارد و ذکر دو نکته در آن حائز اهمیت است:
 [ImplementPropertyChanged] // AOP
public class LoginPageModel : DataErrorInfoBase
- ویژگی ImplementPropertyChanged کار پیاده سازی INotifyPropertyChanged را به صورت خودکار سبب خواهد شد.
- کلاس پایه DataErrorInfoBase سبب می‌شود تا مثلا در اینجا اگر از ویژگی Required استفاده کردید، اطلاعات آن توسط برنامه خوانده شود و با WPF یکپارچه گردد.


6) پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj
در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj تعاریف ViewModelهای برنامه اضافه خواهند شد.
این پروژه دارای یک سری کلاس پایه است که تنظیمات IoC برنامه را انجام می‌دهد. برای مثال FrameFactory.cs آن یک کنترل Frame جدید را ایجاد کرده است که کار تزریق وابستگی‌ها را به صورت خودکار انجام خواهد داد. فایل IocConfig آن جایی است که کار سیم کشی کلاس‌های لایه سرویس و اینترفیس‌های متناظر با آن‌ها انجام می‌شود. البته پیش فرض‌های آن را اگر رعایت کنید، نیازی به تغییری در آن نخواهید داشت. برای مثال در آن scan.TheCallingAssembly قید شده است. در این حالت اگر نام کلاس لایه سرویس شما Test و نام اینترفیس متناظر با آن ITest باشد، به صورت خودکار به هم متصل خواهند شد.
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در پوشه ViewModels آن، به ازای هر View یک ViewModel خواهیم داشت که نام آن مطابق قرار داد، نام View مدنظر به همراه کلمه ViewModel باید درنظر گرفته شود تا توسط برنامه شناخته شده و مورد استفاده قرار گیرد. همچنین هر ViewModel نیز باید دارای کلاس پایه BaseViewModel باشد تا توسط IoC Container برنامه جهت تزریق وابستگی‌های خودکار در سازنده‌های کلاس‌ها شناسایی شده و وهله سازی گردد.


7) پروژه MyWpfFramework.ServiceLayer
کلیه کلاس‌های لایه سرویس که منطق تجاری برنامه را پیاده سازی می‌کنند (خصوصا توسط EF) در این لایه قرار خواهند گرفت. در اینجا دو نمونه سرویس کاربران و سرویس عمومی AppContextService را ملاحظه می‌کنید.
سرویس AppContextService قلب سیستم اعتبارسنجی سیستم است و در IocConfig برنامه به صورت سینگلتون تعریف شده است. چون در برنامه‌های دسکتاپ در هر لحظه فقط یک نفر وارد سیستم می‌شود و نیاز است تا پایان طول عمر برنامه، اطلاعات لاگین و نقش‌های او را در حافظه نگه داری کرد.


8) پروژه MyWpfFramework.Tests
یک پروژه خالی Class library هم در اینجا جهت تعریف آزمون‌های واحد سیستم درنظر گرفته شده است.

 
مطالب
Identity 2.0 : تایید حساب های کاربری و احراز هویت دو مرحله ای
در پست قبلی نگاهی اجمالی به انتشار نسخه جدید Identity Framework داشتیم. نسخه جدید تغییرات چشمگیری را در فریم ورک بوجود آورده و قابلیت‌های جدیدی نیز عرضه شده‌اند. دو مورد از این قابلیت‌ها که پیشتر بسیار درخواست شده بود، تایید حساب‌های کاربری (Account Validation) و احراز هویت دو مرحله ای (Two-Factor Authorization) بود. در این پست راه اندازی این دو قابلیت را بررسی می‌کنیم.

تیم ASP.NET Identity پروژه نمونه ای را فراهم کرده است که می‌تواند بعنوان نقطه شروعی برای اپلیکیشن‌های MVC استفاده شود. پیکربندی‌های لازم در این پروژه انجام شده‌اند و برای استفاده از فریم ورک جدید آماده است.


شروع به کار : پروژه نمونه را توسط NuGet ایجاد کنید

برای شروع یک پروژه ASP.NET خالی ایجاد کنید (در دیالوگ قالب‌ها گزینه Empty را انتخاب کنید). سپس کنسول Package Manager را باز کرده و دستور زیر را اجرا کنید.

PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Samples -Pre

پس از اینکه NuGet کارش را به اتمام رساند باید پروژه ای با ساختار متداول پروژه‌های ASP.NET MVC داشته باشید. به تصویر زیر دقت کنید.


همانطور که می‌بینید ساختار پروژه بسیار مشابه پروژه‌های معمول MVC است، اما آیتم‌های جدیدی نیز وجود دارند. فعلا تمرکز اصلی ما روی فایل IdentityConfig.cs است که در پوشه App_Start قرار دارد.

اگر فایل مذکور را باز کنید و کمی اسکرول کنید تعاریف دو کلاس سرویس را مشاهده می‌کنید: EmailService و SmsService.

public class EmailService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Plug in your email service here to send an email.
        return Task.FromResult(0);
    }
}

public class SmsService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Plug in your sms service here to send a text message.
        return Task.FromResult(0);
    }
}

اگر دقت کنید هر دو کلاس قرارداد IIdentityMessageService را پیاده سازی می‌کنند. می‌توانید از این قرارداد برای پیاده سازی سرویس‌های اطلاع رسانی ایمیلی، پیامکی و غیره استفاده کنید. در ادامه خواهیم دید چگونه این دو سرویس را بسط دهیم.


یک حساب کاربری مدیریتی پیش فرض ایجاد کنید

پیش از آنکه بیشتر جلو رویم نیاز به یک حساب کاربری در نقش مدیریتی داریم تا با اجرای اولیه اپلیکیشن در دسترس باشد. کلاسی بنام ApplicationDbInitializer در همین فایل وجود دارد که هنگام اجرای اولیه و یا تشخیص تغییرات در مدل دیتابیس، اطلاعاتی را Seed می‌کند.

public class ApplicationDbInitializer 
    : DropCreateDatabaseIfModelChanges<ApplicationDbContext> 
{
    protected override void Seed(ApplicationDbContext context) {
        InitializeIdentityForEF(context);
        base.Seed(context);
    }

    //Create User=Admin@Admin.com with password=Admin@123456 in the Admin role        
    public static void InitializeIdentityForEF(ApplicationDbContext db) 
    {
        var userManager = 
           HttpContext.Current.GetOwinContext().GetUserManager<ApplicationUserManager>();
        
        var roleManager = 
            HttpContext.Current.GetOwinContext().Get<ApplicationRoleManager>();

        const string name = "admin@admin.com";
        const string password = "Admin@123456";
        const string roleName = "Admin";

        //Create Role Admin if it does not exist
        var role = roleManager.FindByName(roleName);

        if (role == null) {
            role = new IdentityRole(roleName);
            var roleresult = roleManager.Create(role);
        }

        var user = userManager.FindByName(name);

        if (user == null) {
            user = new ApplicationUser { UserName = name, Email = name };
            var result = userManager.Create(user, password);
            result = userManager.SetLockoutEnabled(user.Id, false);
        }

        // Add user admin to Role Admin if not already added
        var rolesForUser = userManager.GetRoles(user.Id);

        if (!rolesForUser.Contains(role.Name)) {
            var result = userManager.AddToRole(user.Id, role.Name);
        }
    }
}
همانطور که می‌بینید این قطعه کد ابتدا نقشی بنام Admin می‌سازد. سپس حساب کاربری ای، با اطلاعاتی پیش فرض ایجاد شده و بدین نقش منتسب می‌گردد. اطلاعات کاربر را به دلخواه تغییر دهید و ترجیحا از یک آدرس ایمیل زنده برای آن استفاده کنید.


تایید حساب‌های کاربری : چگونه کار می‌کند

بدون شک با تایید حساب‌های کاربری توسط ایمیل آشنا هستید. حساب کاربری ای ایجاد می‌کنید و ایمیلی به آدرس شما ارسال می‌شود که حاوی لینک فعالسازی است. با کلیک کردن این لینک حساب کاربری شما تایید شده و می‌توانید به سایت وارد شوید.

اگر به کنترلر AccountController در این پروژه نمونه مراجعه کنید متد Register را مانند لیست زیر می‌یابید.

[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> Register(RegisterViewModel model)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var user = new ApplicationUser { UserName = model.Email, Email = model.Email };
        var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);

        if (result.Succeeded)
        {
            var code = await UserManager.GenerateEmailConfirmationTokenAsync(user.Id);

            var callbackUrl = Url.Action(
                "ConfirmEmail", 
                "Account", 
                new { userId = user.Id, code = code }, 
                protocol: Request.Url.Scheme);

            await UserManager.SendEmailAsync(
                user.Id, 
                "Confirm your account", 
                "Please confirm your account by clicking this link: <a href=\"" 
                + callbackUrl + "\">link</a>");

            ViewBag.Link = callbackUrl;

            return View("DisplayEmail");
        }
        AddErrors(result);
    }

    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}
اگر به قطعه کد بالا دقت کنید فراخوانی متد UserManager.SendEmailAsync را می‌یابید که آرگومانهایی را به آن پاس می‌دهیم. در کنترلر جاری، آبجکت UserManager یک خاصیت (Property) است که وهله ای از نوع ApplicationUserManager را باز می‌گرداند. اگر به فایل IdentityConfig.cs مراجعه کنید تعاریف این کلاس را خواهید یافت. در این کلاس، متد استاتیک ()Create وهله ای از ApplicationUserManager را می‌سازد که در همین مرحله سرویس‌های پیام رسانی پیکربندی می‌شوند.

public static ApplicationUserManager Create(
    IdentityFactoryOptions<ApplicationUserManager> options, 
    IOwinContext context)
{
    var manager = new ApplicationUserManager(
        new UserStore<ApplicationUser>(
            context.Get<ApplicationDbContext>()));

    // Configure validation logic for usernames
    manager.UserValidator = new UserValidator<ApplicationUser>(manager)
    {
        AllowOnlyAlphanumericUserNames = false,
        RequireUniqueEmail = true
    };

    // Configure validation logic for passwords
    manager.PasswordValidator = new PasswordValidator
    {
        RequiredLength = 6, 
        RequireNonLetterOrDigit = true,
        RequireDigit = true,
        RequireLowercase = true,
        RequireUppercase = true,
    };

    // Configure user lockout defaults
    manager.UserLockoutEnabledByDefault = true;
    manager.DefaultAccountLockoutTimeSpan = TimeSpan.FromMinutes(5);
    manager.MaxFailedAccessAttemptsBeforeLockout = 5;

    // Register two factor authentication providers. This application 
    // uses Phone and Emails as a step of receiving a code for verifying the user
    // You can write your own provider and plug in here.
    manager.RegisterTwoFactorProvider(
        "PhoneCode", 
        new PhoneNumberTokenProvider<ApplicationUser>
    {
        MessageFormat = "Your security code is: {0}"
    });

    manager.RegisterTwoFactorProvider(
        "EmailCode", 
        new EmailTokenProvider<ApplicationUser>
    {
        Subject = "SecurityCode",
        BodyFormat = "Your security code is {0}"
    });

    manager.EmailService = new EmailService();
    manager.SmsService = new SmsService();

    var dataProtectionProvider = options.DataProtectionProvider;

    if (dataProtectionProvider != null)
    {
        manager.UserTokenProvider = 
            new DataProtectorTokenProvider<ApplicationUser>(
                dataProtectionProvider.Create("ASP.NET Identity"));
    }

    return manager;
}

در قطعه کد بالا کلاس‌های EmailService و SmsService روی وهله ApplicationUserManager تنظیم می‌شوند.

manager.EmailService = new EmailService();
manager.SmsService = new SmsService();

درست در بالای این کد‌ها می‌بینید که چگونه تامین کنندگان احراز هویت دو مرحله ای (مبتنی بر ایمیل و پیامک) رجیستر می‌شوند.

// Register two factor authentication providers. This application 
// uses Phone and Emails as a step of receiving a code for verifying the user
// You can write your own provider and plug in here.
manager.RegisterTwoFactorProvider(
    "PhoneCode", 
    new PhoneNumberTokenProvider<ApplicationUser>
{
    MessageFormat = "Your security code is: {0}"
});

manager.RegisterTwoFactorProvider(
    "EmailCode", 
    new EmailTokenProvider<ApplicationUser>
    {
        Subject = "SecurityCode",
        BodyFormat = "Your security code is {0}"
    });

تایید حساب‌های کاربری توسط ایمیل و احراز هویت دو مرحله ای توسط ایمیل و/یا پیامک نیاز به پیاده سازی هایی معتبر از قراردارد IIdentityMessageService دارند.

پیاده سازی سرویس ایمیل توسط ایمیل خودتان

پیاده سازی سرویس ایمیل نسبتا کار ساده ای است. برای ارسال ایمیل‌ها می‌توانید از اکانت ایمیل خود و یا سرویس هایی مانند SendGrid استفاده کنید. بعنوان مثال اگر بخواهیم سرویس ایمیل را طوری پیکربندی کنیم که از یک حساب کاربری Outlook استفاده کند، مانند زیر عمل خواهیم کرد.

public class EmailService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Credentials:
        var credentialUserName = "yourAccount@outlook.com";
        var sentFrom = "yourAccount@outlook.com";
        var pwd = "yourApssword";

        // Configure the client:
        System.Net.Mail.SmtpClient client = 
            new System.Net.Mail.SmtpClient("smtp-mail.outlook.com");

        client.Port = 587;
        client.DeliveryMethod = System.Net.Mail.SmtpDeliveryMethod.Network;
        client.UseDefaultCredentials = false;

        // Creatte the credentials:
        System.Net.NetworkCredential credentials = 
            new System.Net.NetworkCredential(credentialUserName, pwd);

        client.EnableSsl = true;
        client.Credentials = credentials;

        // Create the message:
        var mail = 
            new System.Net.Mail.MailMessage(sentFrom, message.Destination);

        mail.Subject = message.Subject;
        mail.Body = message.Body;

        // Send:
        return client.SendMailAsync(mail);
    }
}
تنظیمات SMTP میزبان شما ممکن است متفاوت باشد اما مطمئنا می‌توانید مستندات لازم را پیدا کنید. اما در کل رویکرد مشابهی خواهید داشت.


پیاده سازی سرویس ایمیل با استفاده از SendGrid

سرویس‌های ایمیل متعددی وجود دارند اما یکی از گزینه‌های محبوب در جامعه دات نت SendGrid است. این سرویس API قدرتمندی برای زبان‌های برنامه نویسی مختلف فراهم کرده است. همچنین یک Web API مبتنی بر HTTP نیز در دسترس است. قابلیت دیگر اینکه این سرویس مستقیما با Windows Azure یکپارچه می‌شود.

می توانید در سایت SendGrid یک حساب کاربری رایگان بعنوان توسعه دهنده بسازید. پس از آن پیکربندی سرویس ایمیل با مرحله قبل تفاوت چندانی نخواهد داشت. پس از ایجاد حساب کاربری توسط تیم پشتیبانی SendGrid با شما تماس گرفته خواهد شد تا از صحت اطلاعات شما اطمینان حاصل شود. برای اینکار چند گزینه در اختیار دارید که بهترین آنها ایجاد یک اکانت ایمیل در دامنه وب سایتتان است. مثلا اگر هنگام ثبت نام آدرس وب سایت خود را www.yourwebsite.com وارد کرده باشید، باید ایمیلی مانند info@yourwebsite.com ایجاد کنید و توسط ایمیل فعالسازی آن را تایید کند تا تیم پشتیبانی مطمئن شود صاحب امتیاز این دامنه خودتان هستید.

تنها چیزی که در قطعه کد بالا باید تغییر کند اطلاعات حساب کاربری و تنظیمات SMTP است. توجه داشته باشید که نام کاربری و آدرس فرستنده در اینجا متفاوت هستند. در واقع می‌توانید از هر آدرسی بعنوان آدرس فرستنده استفاده کنید.

public class EmailService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Credentials:
        var sendGridUserName = "yourSendGridUserName";
        var sentFrom = "whateverEmailAdressYouWant";
        var sendGridPassword = "YourSendGridPassword";

        // Configure the client:
        var client = 
            new System.Net.Mail.SmtpClient("smtp.sendgrid.net", Convert.ToInt32(587));

        client.Port = 587;
        client.DeliveryMethod = System.Net.Mail.SmtpDeliveryMethod.Network;
        client.UseDefaultCredentials = false;

        // Creatte the credentials:
        System.Net.NetworkCredential credentials = 
            new System.Net.NetworkCredential(credentialUserName, pwd);

        client.EnableSsl = true;
        client.Credentials = credentials;

        // Create the message:
        var mail = 
            new System.Net.Mail.MailMessage(sentFrom, message.Destination);

        mail.Subject = message.Subject;
        mail.Body = message.Body;

        // Send:
        return client.SendMailAsync(mail);
    }
}
حال می‌توانیم سرویس ایمیل را تست کنیم.


آزمایش تایید حساب‌های کاربری توسط سرویس ایمیل

ابتدا اپلیکیشن را اجرا کنید و سعی کنید یک حساب کاربری جدید ثبت کنید. دقت کنید که از آدرس ایمیلی زنده که به آن دسترسی دارید استفاده کنید. اگر همه چیز بدرستی کار کند باید به صفحه ای مانند تصویر زیر هدایت شوید.

همانطور که مشاهده می‌کنید پاراگرافی در این صفحه وجود دارد که شامل لینک فعالسازی است. این لینک صرفا جهت تسهیل کار توسعه دهندگان درج می‌شود و هنگام توزیع اپلیکیشن باید آن را حذف کنید. در ادامه به این قسمت باز می‌گردیم. در این مرحله ایمیلی حاوی لینک فعالسازی باید برای شما ارسال شده باشد.

پیاده سازی سرویس SMS

برای استفاده از احراز هویت دو مرحله ای پیامکی نیاز به یک فراهم کننده SMS دارید، مانند Twilio . مانند SendGrid این سرویس نیز در جامعه دات نت بسیار محبوب است و یک C# API قدرتمند ارائه می‌کند. می‌توانید حساب کاربری رایگانی بسازید و شروع به کار کنید.

پس از ایجاد حساب کاربری یک شماره SMS، یک شناسه SID و یک شناسه Auth Token به شما داده می‌شود. شماره پیامکی خود را می‌توانید پس از ورود به سایت و پیمایش به صفحه Numbers مشاهده کنید.

شناسه‌های SID و Auth Token نیز در صفحه Dashboard قابل مشاهده هستند.

اگر دقت کنید کنار شناسه Auth Token یک آیکون قفل وجود دارد که با کلیک کردن روی آن شناسه مورد نظر نمایان می‌شود.

حال می‌توانید از سرویس Twilio در اپلیکیشن خود استفاده کنید. ابتدا بسته NuGet مورد نیاز را نصب کنید.

PM> Install-Package Twilio
پس از آن فضای نام Twilio را به بالای فایل IdentityConfig.cs اضافه کنید و سرویس پیامک را پیاده سازی کنید.

public class SmsService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        string AccountSid = "YourTwilioAccountSID";
        string AuthToken = "YourTwilioAuthToken";
        string twilioPhoneNumber = "YourTwilioPhoneNumber";

        var twilio = new TwilioRestClient(AccountSid, AuthToken);

        twilio.SendSmsMessage(twilioPhoneNumber, message.Destination, message.Body); 

        // Twilio does not return an async Task, so we need this:
        return Task.FromResult(0);
    }
}

حال که سرویس‌های ایمیل و پیامک را در اختیار داریم می‌توانیم احراز هویت دو مرحله ای را تست کنیم.


آزمایش احراز هویت دو مرحله ای

پروژه نمونه جاری طوری پیکربندی شده است که احراز هویت دو مرحله ای اختیاری است و در صورت لزوم می‌تواند برای هر کاربر بصورت جداگانه فعال شود. ابتدا توسط حساب کاربری مدیر، یا حساب کاربری ای که در قسمت تست تایید حساب کاربری ایجاد کرده اید وارد سایت شوید. سپس در سمت راست بالای صفحه روی نام کاربری خود کلیک کنید. باید صفحه ای مانند تصویر زیر را مشاهده کنید.

در این قسمت باید احراز هویت دو مرحله ای را فعال کنید و شماره تلفن خود را ثبت نمایید. پس از آن یک پیام SMS برای شما ارسال خواهد شد که توسط آن می‌توانید پروسه را تایید کنید. اگر همه چیز بدرستی کار کند این مراحل چند ثانیه بیشتر نباید زمان بگیرد، اما اگر مثلا بیش از 30 ثانیه زمان برد احتمالا اشکالی در کار است.

حال که احراز هویت دو مرحله ای فعال شده از سایت خارج شوید و مجددا سعی کنید به سایت وارد شوید. در این مرحله یک انتخاب به شما داده می‌شود. می‌توانید کد احراز هویت دو مرحله ای خود را توسط ایمیل یا پیامک دریافت کنید.

پس از اینکه گزینه خود را انتخاب کردید، کد احراز هویت دو مرحله ای برای شما ارسال می‌شود که توسط آن می‌توانید پروسه ورود به سایت را تکمیل کنید.

حذف میانبرهای آزمایشی

همانطور که گفته شد پروژه نمونه شامل میانبرهایی برای تسهیل کار توسعه دهندگان است. در واقع اصلا نیازی به پیاده سازی سرویس‌های ایمیل و پیامک ندارید و می‌توانید با استفاده از این میانبرها حساب‌های کاربری را تایید کنید و کدهای احراز هویت دو مرحله ای را نیز مشاهده کنید. اما قطعا این میانبرها پیش از توزیع اپلیکیشن باید حذف شوند.

بدین منظور باید نماها و کدهای مربوطه را ویرایش کنیم تا اینگونه اطلاعات به کلاینت ارسال نشوند. اگر کنترلر AccountController را باز کنید و به متد ()Register بروید با کد زیر مواجه خواهید شد.

if (result.Succeeded)
{
    var code = await UserManager.GenerateEmailConfirmationTokenAsync(user.Id);
    var callbackUrl = 
        Url.Action("ConfirmEmail", "Account", 
            new { userId = user.Id, code = code }, protocol: Request.Url.Scheme);

    await UserManager.SendEmailAsync(user.Id, "Confirm your account", 
        "Please confirm your account by clicking this link: <a href=\"" + callbackUrl + "\">link</a>");

    // This should not be deployed in production:
    ViewBag.Link = callbackUrl;

    return View("DisplayEmail");
}

AddErrors(result);
همانطور که می‌بینید پیش از بازگشت از این متد، متغیر callbackUrl به ViewBag اضافه می‌شود. این خط را Comment کنید یا به کلی حذف نمایید.

نمایی که این متد باز می‌گرداند یعنی DisplayEmail.cshtml نیز باید ویرایش شود.

@{
    ViewBag.Title = "DEMO purpose Email Link";
}

<h2>@ViewBag.Title.</h2>

<p class="text-info">
    Please check your email and confirm your email address.
</p>

<p class="text-danger">
    For DEMO only: You can click this link to confirm the email: <a href="@ViewBag.Link">link</a>
    Please change this code to register an email service in IdentityConfig to send an email.
</p>

متد دیگری که در این کنترلر باید ویرایش شود ()VerifyCode است که کد احراز هویت دو مرحله ای را به صفحه مربوطه پاس می‌دهد.

[AllowAnonymous]
public async Task<ActionResult> VerifyCode(string provider, string returnUrl)
{
    // Require that the user has already logged in via username/password or external login
    if (!await SignInHelper.HasBeenVerified())
    {
        return View("Error");
    }

    var user = 
        await UserManager.FindByIdAsync(await SignInHelper.GetVerifiedUserIdAsync());

    if (user != null)
    {
        ViewBag.Status = 
            "For DEMO purposes the current " 
            + provider 
            + " code is: " 
            + await UserManager.GenerateTwoFactorTokenAsync(user.Id, provider);
    }

    return View(new VerifyCodeViewModel { Provider = provider, ReturnUrl = returnUrl });
}

همانطور که می‌بینید متغیری بنام Status به ViewBag اضافه می‌شود که باید حذف شود.

نمای این متد یعنی VerifyCode.cshtml نیز باید ویرایش شود.

@model IdentitySample.Models.VerifyCodeViewModel

@{
    ViewBag.Title = "Enter Verification Code";
}

<h2>@ViewBag.Title.</h2>

@using (Html.BeginForm("VerifyCode", "Account", new { ReturnUrl = Model.ReturnUrl }, FormMethod.Post, new { @class = "form-horizontal", role = "form" })) {
    @Html.AntiForgeryToken()
    @Html.ValidationSummary("", new { @class = "text-danger" })
    @Html.Hidden("provider", @Model.Provider)
    <h4>@ViewBag.Status</h4>
    <hr />

    <div class="form-group">
        @Html.LabelFor(m => m.Code, new { @class = "col-md-2 control-label" })
        <div class="col-md-10">
            @Html.TextBoxFor(m => m.Code, new { @class = "form-control" })
        </div>
    </div>

    <div class="form-group">
        <div class="col-md-offset-2 col-md-10">
            <div class="checkbox">
                @Html.CheckBoxFor(m => m.RememberBrowser)
                @Html.LabelFor(m => m.RememberBrowser)
            </div>
        </div>
    </div>

    <div class="form-group">
        <div class="col-md-offset-2 col-md-10">
            <input type="submit" class="btn btn-default" value="Submit" />
        </div>
    </div>
}

در این فایل کافی است ViewBag.Status را حذف کنید.


از تنظیمات ایمیل و SMS محافظت کنید

در مثال جاری اطلاعاتی مانند نام کاربری و کلمه عبور، شناسه‌های SID و Auth Token همگی در کد برنامه نوشته شده اند. بهتر است چنین مقادیری را بیرون از کد اپلیکیشن نگاه دارید، مخصوصا هنگامی که پروژه را به سرویس کنترل ارسال می‌کند (مثلا مخازن عمومی مثل GitHub). بدین منظور می‌توانید یکی از پست‌های اخیر را مطالعه کنید.

مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت اول - نیاز به تامین کننده‌ی هویت مرکزی
عصر Thick Clients

امن سازی برنامه‌های وب همواره چالش برانگیز بوده‌است؛ خصوصا این روزها که نیاز است برنامه‌ها، خارج از دیوارهای یک شرکت نیز در دسترس باشند و توسط انواع و اقسام وسایل ارتباطی مورد استفاده قرار گیرند. در سال‌های قبل، عموما برنامه‌های thick clients مانند WPF و WinForms برای شرکت‌ها توسعه داده می‌شدند و یا برنامه‌های وب مانند ASP.NET Web Forms که مبتنی بر سرویس‌ها نبودند. در برنامه‌های ویندوزی، پس از لاگین شخص به شبکه و دومین داخلی شرکت، عموما از روش Windows Authentication برای مشخص سازی سطوح دسترسی کاربران استفاده می‌شود. در برنامه‌های Web Forms نیز بیشتر روش Forms Authentication برای اعتبارسنجی کاربران مرسوم است. امن سازی این نوع برنامه‌ها ساده‌است. عموما بر روی یک دومین ارائه می‌شوند و کوکی‌های اعتبارسنجی کاربران برای ارائه‌ی مباحثی مانند single sign-on (داشتن تنها یک صفحه‌ی لاگین برای دسترسی به تمام برنامه‌های شرکت)، میسر است.


عصر شروع به‌کارگیری سرویس‌های وب

در سال‌های اخیر این شیوه‌ی کاری تغییر کرده و بیشتر بر اساس بکارگیری برنامه‌های مبتنی بر سرویس‌ها شده‌است. برای مثال برای این مورد استاندارد WS-Security مربوط به WCF ارائه شده‌است که باز هم مرتبط است به برنامه‌های یک دومین و یا یک Application pool. اگر تعداد دومین‌ها بیشتر شوند و نیاز به ارتباط امن بین آن‌ها باشد، استاندارد SAML 2.0 مورد استفاده قرار می‌گرفت که هدف از آن، انتقال امن اعتبارسنجی و سطوح دسترسی کاربران بین دومین‌های مختلف است. همانطور که ملاحظه می‌کنید تمام این برنامه‌ها و استانداردها، داخل دیوارهای یک شرکت و یک دومین زندگی می‌کنند.


عصر شروع به‌کارگیری Restful-API's

پس از آن باز هم شیوه‌ی طراحی برنامه‌های تغییر کرد و شروع به ایجاد Restful-API's و HTTP API's کردیم. این‌ها دیگر الزاما داخل یک دومین ارائه نمی‌شوند و گاهی از اوقات حتی تحت کنترل ما هم نیستند. همچنین برنامه‌های ارائه شده نیز دیگر thick clients نیستند و ممکن است برنامه‌های سمت کلاینت Angular و یا حتی موبایل باشند که مستقیما با سرویس‌های API برنامه‌ها کار می‌کنند. حتی ممکن است یک API را طراحی کنیم که با یک API دیگر کار می‌کند.


در این حالت دیگر نمی‌توان این APIها را با نگهداری آن‌ها داخل دیوارهای یک شرکت محافظت کرد. اگر قرار است با یک HTTP API کار کنیم، این API باید عمومی باشد و در اینجا دیگر نمی‌توان از روش Forms Authentication استفاده کرد. زیرا این روش اعتبارسنجی مختص برنامه‌های سمت سرور قرار گرفته‌ی در یک دومین طراحی شده‌است و آنچنان سازگاری با برنامه‌های سمت کلاینت و موبایل خارج از دیوارهای آن ندارد. همچنین ارسال نام کاربری و کلمه‌ی عبور به ازای هر درخواست نیز روشی بسیار بدوی و نا امن است. اینجا است که عصر امن سازی برنامه‌ها به کمک توکن‌ها شروع می‌شود. با استفاده‌ی از توکن‌ها، بجای هر بار ارسال نام کاربری و کلمه‌ی عبور به ازای هر درخواست از API، صرفا لیست سطوح دسترسی امضا شده‌ی به امکاناتی خاص، ارسال می‌شوند.


عصر شروع به‌کارگیری Security Tokens

بنابراین در اینجا نیاز به برنامه‌ای برای تولید توکن‌ها و ارسال آن‌ها به کلاینت‌ها داریم. روش متداول پیاده سازی آن، ساخت یک برنامه‌ی ابتدایی، برای دریافت نام کاربری و کلمه‌ی عبور از کاربران و سپس بازگشت یک JSON Web Token به آن‌ها است که بیانگر سطوح دسترسی آن‌ها به قسمت‌های مختلف برنامه است و کاربران باید این توکن را به ازای هر درخواستی به سمت سرور (بجای نام کاربری و کلمه‌ی عبور و خود) ارسال کنند.
مشکل این روش در اینجا است که آن برنامه‌ی خاص، باید از نام کاربری و کلمه‌ی عبور کاربران مطلع باشد تا بتواند توکن مناسبی را برای آن کاربر خاص تولید کند. هر چند این روش برای یک تک برنامه‌ی خاص بسیار مناسب به نظر می‌رسد، اما در یک شرکت، ده‌ها برنامه مشغول به کارند و به اشتراک گذاری نام کاربری و کلمه‌ی عبور کاربران، با تک تک آن‌ها ایده‌ی مناسبی نیست و پس از مدتی از کنترل خارج خواهد شد. برای مثال کاربری در یک برنامه، کلمه‌ی عبور خود را تغییر می‌دهد اما در برنامه‌ای دیگر خیر و همین مساله‌ی عدم هماهنگی بین برنامه‌ها و همچنین بخش‌های مختلف یک شرکت، مدیریت یک دست برنامه‌ها را تقریبا غیر ممکن می‌کند. همچنین در اینجا برنامه‌های ثالث را نیز باید در نظر داشت که آیا ضروری است آن‌ها به ریز اطلاعات کاربران شرکت دسترسی پیدا کنند؟
به علاوه مشکل دیگر توسعه‌ی این نوع برنامه‌های صدور توکن خانگی، اختراع مجدد چرخ است. در اینجا برای بهبود امنیت برنامه باید منقضی شدن، تمدید، امضای دیجیتال و اعتبارسنجی توکن‌ها را خودمان پیاده سازی کنیم. توسعه‌ی یک چنین سیستمی اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت و پیچیده است و همچنین باید باگ‌های امنیتی ممکن را نیز مدنظر داشت.


بنابراین تا اینجا به این نتیجه رسیده‌ایم که دیگر نمی‌خواهیم مدیریت نام کاربری و کلمه‌ی عبور کاربران را در سطح هیچکدام از برنامه‌های خود انجام دهیم و هیچکدام از آن‌ها قرار نیست دریافت کننده‌ی این اطلاعات باشند. قرار است این کار، به یک تک برنامه‌ی مرکزی مخصوص اینکار منتقل شود و برای اینکار نیاز به پروتکلی امن است که بتوان این توکن‌های تولیدی را ارسال و پردازش کرد.


حرکت به سمت «تامین کننده‌ی هویت مرکزی»


در گذشته، هر تک برنامه‌ای دارای صفحه‌ی لاگین و امکانات مدیریت کاربران آن، تغییر کلمه‌ی عبور، تنظیم مجدد آن و این‌گونه عملیات بود. این‌روزها دیگر چنین کاری مرسوم نیست. این وظیفه‌ی برنامه‌ی شما نیست که بررسی کند کاربر وارد شده‌ی به سیستم کیست و آیا ادعای او صحیح است یا خیر؟ این نوع عملیات وظیفه‌ی یک Identity provider و یا به اختصار IDP است. کار IDP اعتبارسنجی کاربر و در صورت نیاز، ارائه‌ی اثبات هویت کاربر، به برنامه‌ی درخواست کننده‌است.
در یک IDP عملیاتی مانند ثبت کاربران و مدیریت آن‌ها انجام می‌شود. اینجا است که مفاهیمی مانند قفل کردن اکانت و یا تغییر کلمه‌ی عبور و امثال آن انجام می‌شود و نه اینکه به ازای هر برنامه‌ی تهیه شده‌ی برای یک شرکت، آن برنامه راسا اقدام به انجام چنین عملیاتی کند. به این ترتیب می‌توان به امکان استفاده‌ی مجدد از اطلاعات هویت کاربران و سطوح دسترسی آن‌ها در بین تمام برنامه‌های موجود رسید.
همچنین با داشتن یک برنامه‌ی IDP خوب پیاده سازی شده، از توزیع باگ‌های امنیتی مختلف در بین برنامه‌های گوناگون تهیه شده که هر کدام سیستم امنیتی خاص خودشان را دارند، جلوگیری خواهد شد. برای مثال فرض کنید می‌خواهید الگوریتم هش کردن پسوردهای سیستم را که امروز نا امن اعلام شده‌است، تغییر دهید. با داشتن یک IDP، دیگر نیازی نیست تا تمام برنامه‌های خود را برای رفع یک چنین باگ‌هایی، تک تک تغییر دهید.


به علاوه این روزها روش استفاده‌ی از نام کاربری و کلمه‌ی عبور، تنها راه ورود به یک سیستم نیست و استفاده از کلیدهای دیجیتال و یا روش‌های ویژه‌ی ابزارهای موبایل نیز به این لیست اضافه شده‌اند.


حرکت به سمت استاندارد OAuth 2

OAuth 2.0 پروتکلی است استاندارد، برای Authorization امن کاربران، توسط برنامه‌های وب، موبایل و دسکتاپ. به این ترتیب می‌توان امکان دسترسی یک برنامه را به یک API، به نحوی استاندارد و امن میسر ساخت. OAuth 2.0 یک توکن دسترسی (Access token) را تولید می‌کند و در اختیار کلاینت قرار می‌دهد. سپس آن کلاینت با ارسال این توکن به API مدنظر، امکان دسترسی به امکانات مختلف آن‌را خواهد یافت. به علاوه چون ماهیت برنامه‌های کلاینت وب و غیر وب متفاوت است، این استاندارد نحوه‌ی دریافت چنین توکنی را برای برنامه‌های مختلف نیز تعریف می‌کند. به این ترتیب موارد مشترکی مانند تولید و نحوه‌ی انتقال توکن‌ها به کلاینت‌های مختلف توسط این پروتکل استاندارد بیان می‌شود. در این حالت راه‌حل‌های خانگی ما تبدیل به راه‌حل‌هایی می‌شوند که استاندارد OAuth 2.0 را پیاده سازی کرده باشند. بنابراین IDP ما باید بر مبنای این استاندارد تهیه شده باشد. برای مثال IdentityServer که در این سری بررسی خواهد شد و یا Azure Active Directory، نمونه‌ای از IDPهایی هستند که این استاندارد را کاملا پیاده سازی کرده‌اند.
البته باید دقت داشت که این توکن‌های دسترسی، تنها سطوح دسترسی به منابع API را مشخص می‌کنند و یا به عبارتی عملیات Authorization توسط آن‌ها میسر می‌شود. عملیات ورود به سیستم اصطلاحا Authentication نام دارد و توسط استاندارد دیگری به نام OpenID Connect مدیریت می‌شود.


حرکت به سمت استاندارد OpenID Connect


OpenID Connect یک لایه‌ی امنیتی بر فراز پروتکل OAuth 2.0 است که به اختصار به آن OIDC نیز گفته می‌شود. توسط آن یک کلاینت می‌تواند یک Identity token را علاوه بر Access token درخواست کند. از این Identity token برای ورود به برنامه‌ی کلاینت استفاده می‌شود (Authentication) و پس از آن، برنامه‌ی کلاینت بر اساس سطوح دسترسی تعریف شده‌ی در Access token، امکان دسترسی به امکانات مختلف یک API را خواهد یافت (Authorization). همچنین OpenID Connect امکان دسترسی به اطلاعات بیشتری از یک کاربر را نیز میسر می‌کند.
بنابراین OpenID Connect پروتکلی است که در عمل استفاده می‌شود و توسعه دهنده و جایگزین کننده‌ی پروتکل OAuth 2.0 می‌باشد. هرچند ممکن است در بسیاری از منابع صرفا به OAuth 2.0 بپردازند، اما در پشت صحنه با همان OpenID Connect کار می‌کنند.
مزیت دیگر کار با OpenID Connect، عدم الزام به استفاده‌ی از API، در برنامه‌ای خاص و یا قدیمی است. اگر برنامه‌ی وب شما با هیچ نوع API ایی کار نمی‌کند، باز هم می‌توانید از امکانات OpenID Connect بهره‌مند شوید.