مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 1

Dart کتابخانه ای است که توسط شرکت گوگل ارائه شده است و گفته می‌شود، قرار است جایگزین جاوا اسکریپت گردد و از آدرس https://www.dartlang.org قابل دسترسی می‌باشد. این کتابخانه، دارای انعطاف پذیری فوق العاده بالایی است و کد نویسی Java Script را راحت‌تر می‌کند. در حال حاضر هیچ مرورگری به غیر از Chromium از این تکنولوژی پشتیبانی نمی‌کند و جهت تسهیل در کدنویسی، باید از ویرایشگر Dart Editor استفاده کنید. این ویرایشگر کدهای نوشته شده را به دو صورت Native و JavaScript Compiled در اختیار مرورگر قرار می‌دهد. در ادامه با نحوه‌ی کار و راه اندازی Dart آشنا خواهید شد.

ابتدا Dart و ویرایشگر مربوط به آن را توسط لینک‌های زیر دانلود کنید:

دانلود نسخه 64 بیتی دارت + ویرایشگر

دانلود نسخه 32 بیتی دارت + ویرایشگر

بعد از اینکه فایلهای فوق را از حالت فشرده خارج کردید، پوشه ای با نام dart ایجاد می‌نماید. وارد پوشه dart شده و DartEditor را اجرا کنید.

توجه: جهت اجرای dart به JDK 6.0 یا بالاتر نیاز دارید

در مرحله بعد نمونه کدهای Dart را از لینک زیر دانلود نمایید و از حالت فشرده خارج کنید. پوشه ای با نام one-hour-codelab ایجاد می‌گردد.

دانلود نمونه کدهای دارت

از منوی File > Open Existing Folder… پوشه one-hour-codelab را باز کنید .

توضیحات

- پوشه packages و همچنین فایلهای pubspec.yaml و pubspec.lock شامل پیش نیازها و Package هایی هستند که جهت اجرای برنامه‌های تحت Dart مورد نیاز هستند. Dart Editor این نیازمندی‌ها را به صورت خودکار نصب و تنظیم می‌کند.

توجه: اگر پوشه Packages را مشاهده نکردید و یا در سمت چپ فایلها علامت X قرمز رنگ وجود داشت، بدین معنی است که package ‌ها به درستی نصب نشده اند. برای این منظور بر روی pubspec.yaml کلیک راست نموده و گزینه Get Pub را انتخاب کنید. توجه داشته باید که بدلیل تحریم ایران توسط گوگل باید از ابزارهای عبور از تحریم استفاده کنید.

- 6 پوشه را نیز در تصویر فوق مشاهده می‌کنید که نمونه کد piratebadge را بصورت مرحله به مرحله انجام داده و به پایان می‌رساند.

- Dart SDK شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس هایی است که توسط کیت توسعه نرم افزاری Dart ارائه شده است.

- Installed Packages شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس‌های کتابخانه‌های اضافه‌تری است که Application به آنها وابسته است.


گام اول: اجرای یک برنامه کوچک

در این مرحله سورس کدهای آماده را مشاهده می‌کنید و با ساختار کدهای Dart و HTML آشنا می‌شوید و برنامه کوچکی را اجرا می‌نمایید.

در Dart Editor پوشه 1-blankbadge را باز کنید و فایلهای piratebadge.html و piratebadge.dart را مشاهده نمایید.

کد موجود در فایل piratebadge.html

<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title>Pirate badge</title>
    <meta name="viewport"
          content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <link rel="stylesheet" href="piratebadge.css">
  </head>
  <body>
    <h1>Pirate badge</h1>
    
    <div>
      TO DO: Put the UI widgets here.
    </div>
    <div>
      <div>
        Arrr! Me name is
      </div>
      <div>
        <span id="badgeName"> </span>
      </div>
    </div>

    <script type="application/dart" src="piratebadge.dart"></script>
    <script src="packages/browser/dart.js"></script>
  </body>
</html>

توضیحات

- در کد HTML ، اولین تگ <script> ، فایل piratebadge.dart را جهت پیاده سازی دستورات dart به صفحه ضمیمه می‌نماید

- Dart Virtual Machine (Dart VM) کدهای Dart را بصورت Native یا بومی ماشین اجرا می‌کند. Dart VM کدهای خود را در Dartium که یک ویرایش ویژه از مرورگر Chromium می‌باشد اجرا می‌کند که می‌تواند برنامه‌های تحت Dart را بصورت Native اجرا کند.

- فایل packages/browser/dart.js پشتیبانی مرورگر از کد Native دارت را بررسی می‌کند و در صورت پشتیبانی، Dart VM را راه اندازی می‌کند و در غیر این صورت JavaScript کامپایل شده را بارگزاری می‌نماید.


کد موجود در piratebadge.dart

void main() {
  // Your app starts here.
}

- این فایل شامل تابع main می‌باشد که تنها نقطه ورود به application است. تگ <script> موجود در piratebadge.html برنامه را با فراخوانی این تابع راه اندازی می‌کند.

- تابع main() یک تابع سطح بالا یا top-level می‌باشد.

- متغیرها و توابع top-level عناصری هستند که خارج از ساختار تعریف کلاس ایجاد می‌شوند.

جهت اجرای برنامه در Dart Editor بر روی piratebadge.html کلیک راست نمایید و گزینه Run in Dartium را اجرا کنید. این فایل توسط Dartium اجرا می‌شود و تابع main() را فراخوانی می‌کند و صفحه ای همانند شکل زیر را نمایش می‌دهد.


گام دوم: افزودن فیلد input

توجه داشته باشید که در این مرحله یا می‌توانید تغییرات مورد نظر خود را در طی آموزش بر روی پوشه‌ی 1-blankbadge اعمال کنید و یا به پوشه‌های تهیه شده در نمونه کد موجود در همین پروژه مراجعه نمایید.

در این مرحله یک تگ <input> به تگ <div class=”widgets”> اضافه کنید.

...
<div>
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15">
  </div>
</div>
...

سپس کتابخانه dart:html را به ابتدای فایل piratebadge.dart اضافه کنید.

import 'dart:html';

توضیحات

- دستور فوق کلاس‌ها و Resource ‌های موجود در کتابخانه dart:html را اضافه می‌کند.

- از حجیم شدن کدهای خود نگران نباشید، زیرا فرایند کامپایل کدهای اضافی را حذف خواهد کرد.

- کتابخانه dart:html شامل کلاسهایی جهت کار با عناصر DOM و توابعی جهت دسترسی به این عناصر می‌باشد.

- در مباحث بعدی یاد می‌گیرید که با استفاده از کلمه کلیدی show فقط کلاسهایی را import کنید که به آن نیاز دارید.

- اگر کتابخانه ای در هیچ بخش کد استفاده نشود، خود Dart Editor به صورت warning اخطار می‌دهد و می‌توانید آن را حذف کنید.


دستور زیر را در تابع main بنویسید تا رویداد مربوط به ورود اطلاعات  در فیلد input را مدیریت نمایید.

void main() {
  querySelector('#inputName').onInput.listen(updateBadge);
}

توضیحات

- تابع querySelector() در کتابخانه dart:html تعریف شده است و یک المنت DOM را جستجو می‌نماید. پارامتر ورودی آن یک selector می‌باشد که در اینجا فیلد input را توسط #inputName جستجو نمودیم که یک ID Selector می‌باشد.

- نوع خروجی این متد یک شی از نوع DOM می‌باشد.

- تابع onInput.Listen() رویدادی را برای پاسخگویی به ورود اطلاعات در فیلد input تعریف می‌کند. زمانی که کاربر اطلاعاتی را وارد نماید، تابع updateBadge فراخوانی می‌گردد.

- رویداد input زمانی رخ می‌دهد که کاربر کلیدی را از صفحه کلید فشار دهد.

- رشته‌ها همانند جاوا اسکریپت می‌توانند در " یا '  قرار بگیرند.


تابع زیر را به صورت top-level یعنی خارج از تابع main تعریف کنید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = e.target.value;
}

توضیحات

- این تابع محتوای المنت badgeName را به محتوای وارد شده در فیلد input تغییر می‌دهد.

- پارامتر ورودی این تابع شی e از نوع Event می‌باشد و به همین دلیل می‌توانیم این تابع را یک Event Handler بنامیم.

- e.target به شی ای اشاره می‌کند که موجب رخداد رویداد شده است و در اینجا همان فیلد input می‌باشد

- با نوشتن کد فوق یک warning را مشاهده می‌کنید که بیان می‌کند ممکن است خصوصیت value برای e.target وجود نداشته باشد. برای حل این مسئله کد را بصورت زیر تغییر دهید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = (e.target as InputElement).value;
}

توضیحات

- کلمه کلیدی as به منظور تبدیل نوع استفاده می‌شود که e.target را به یک InputElement تبدیل می‌کند.

همانند گام اول برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید. با تایپ کردن در فیلد input به صورت همزمان در کادر قرمز رنگ نیز نتیجه تایپ را مشاهده می‌نمایید. 

اشتراک‌ها
ویندوز سرور 2012 چهارم سپتامبر منتشر می‌شود!
ویندوز سرور 2012 آخرین پلتفرم ابری غول نرم افزاری مایکروسافت که نسخه‌ی RTM آن چندی پیش منتشر شد، در تاریخ چهارم سپتامبر 2012 به صورت عمومی عرضه خواهد شد.
ویندوز سرور 2012 چهارم سپتامبر منتشر می‌شود!
مطالب
لینک‌های هفته‌ی سوم بهمن

وبلاگ‌ها ، سایت‌ها و مقالات ایرانی (داخل و خارج از ایران)

Visual Studio

ASP. Net


طراحی و توسعه وب

PHP

اس‌کیوال سرور

سی شارپ

عمومی دات نت

ویندوز

مسایل اجتماعی و انسانی برنامه نویسی

متفرقه
مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت دوم - سرویس‌های پایه
در قسمت قبل کلاس‌های متناظر با جداول پایه‌ی ASP.NET Core Identity را تغییر دادیم. اما هنوز سرویس‌های پایه‌ی این فریم ورک مانند مدیریت و ذخیره‌ی کاربران و مدیریت و ذخیره‌ی نقش‌ها، اطلاعی از وجود آن‌ها ندارند. در ادامه این سرویس‌ها را نیز سفارشی سازی کرده و سپس به ASP.NET Core Identity معرفی می‌کنیم.

سفارشی سازی RoleStore

ASP.NET Core Identity دو سرویس را جهت کار با نقش‌های کاربران پیاده سازی کرده‌است:
- سرویس RoleStore: کار آن دسترسی به ApplicationDbContext ایی است که در قسمت قبل سفارشی سازی کردیم و سپس ارائه‌ی زیر ساختی به سرویس RoleManager جهت استفاده‌ی از آن برای ذخیره سازی و یا تغییر و حذف نقش‌های سیستم.
وجود Storeها از این جهت است که اگر علاقمند بودید، بتوانید از سایر ORMها و یا زیرساخت‌های ذخیره سازی اطلاعات برای کار با بانک‌های اطلاعاتی استفاده کنید. در اینجا از همان پیاده سازی پیش‌فرض آن که مبتنی بر EF Core است استفاده می‌کنیم. به همین جهت است که وابستگی ذیل را در فایل project.json مشاهده می‌کنید:
   "Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore": "1.1.0",
- سرویس RoleManager: این سرویس از سرویس RoleStore و تعدادی سرویس دیگر مانند اعتبارسنج نام نقش‌ها و نرمال ساز نام نقش‌ها، جهت ارائه‌ی متدهایی برای یافتن، افزودن و هر نوع عملیاتی بر روی نقش‌ها استفاده می‌کند.
برای سفارشی سازی سرویس‌های پایه‌ی ASP.NET Core Identity‌، ابتدا باید سورس این مجموعه را جهت یافتن نگارشی از سرویس مدنظر که کلاس‌های موجودیت را به صورت آرگومان‌های جنریک دریافت می‌کند، پیدا کرده و سپس از آن ارث بری کنیم:
public class ApplicationRoleStore :
     RoleStore<Role, ApplicationDbContext, int, UserRole, RoleClaim>,
     IApplicationRoleStore
تا اینجا مرحله‌ی اول تشکیل کلاس ApplicationRoleStore سفارشی به پایان می‌رسد. نگارش جنریک RoleStore پایه را یافته و سپس موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود را به آن معرفی می‌کنیم.
این ارث بری جهت تکمیل، نیاز به بازنویسی سازنده‌ی RoleStore پایه را نیز دارد:
public ApplicationRoleStore(
   IUnitOfWork uow,
   IdentityErrorDescriber describer = null)
   : base((ApplicationDbContext)uow, describer)
در اینجا پارامتر اول آن‌را به IUnitOfWork بجای DbContext متداول تغییر داده‌ایم؛ چون IUnitOfWork دقیقا از همین نوع است و همچنین امکان دسترسی به متدهای ویژه‌ی آن‌را نیز فراهم می‌کند.
در نگارش 1.1 این کتابخانه، بازنویسی متد CreateRoleClaim نیز اجباری است تا در آن مشخص کنیم، نحوه‌ی تشکیل کلید خارجی و اجزای یک RoleClaim به چه نحوی است:
        protected override RoleClaim CreateRoleClaim(Role role, Claim claim)
        {
            return new RoleClaim
            {
                RoleId = role.Id,
                ClaimType = claim.Type,
                ClaimValue = claim.Value
            };
        }
در نگارش 2.0 آن، این new RoleClaim به صورت خودکار توسط کتابخانه صورت خواهد گرفت و سفارشی کردن آن ساده‌تر می‌شود.

در ادامه اگر به انتهای تعریف امضای کلاس دقت کنید، یک اینترفیس IApplicationRoleStore را نیز مشاهده می‌کنید. برای تشکیل آن بر روی نام کلاس سفارشی خود کلیک راست کرده و با استفاده از ابزارهای Refactoring کار Extract interface را انجام می‌دهیم؛ از این جهت که در سایر لایه‌های برنامه نمی‌خواهیم از تزریق مستقیم کلاس ApplicationRoleStore استفاده کنیم. بلکه می‌خواهیم اینترفیس IApplicationRoleStore را در موارد ضروری، به سازنده‌های کلاس‌های تزریق نمائیم.
پس از تشکیل این اینترفیس، مرحله‌ی بعد، معرفی آن‌ها به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core است. چون تعداد تنظیمات مورد نیاز ما زیاد هستند، یک کلاس ویژه به نام IdentityServicesRegistry تشکیل شده‌است تا به عنوان رجیستری تمام سرویس‌های سفارشی سازی شده‌ی ما عمل کند و تنها با فراخوانی متد AddCustomIdentityServices آن در کلاس آغازین برنامه، کار ثبت یکجای تمام سرویس‌های ASP.NET Core Identity انجام شود و بی‌جهت کلاس آغازین برنامه شلوغ نگردد.
ثبت ApplicationDbContext طبق روش متداول آن در کلاس آغازین برنامه انجام شده‌است. سپس معرفی سرویس IUnitOfWork را که از ApplicationDbContext تامین می‌شود، در کلاس IdentityServicesRegistry مشاهده می‌کنید.
 services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
در ادامه RoleStore سفارشی ما نیاز به دو تنظیم جدید را خواهد داشت:
services.AddScoped<IApplicationRoleStore, ApplicationRoleStore>();
services.AddScoped<RoleStore<Role, ApplicationDbContext, int, UserRole, RoleClaim>, ApplicationRoleStore>();
ابتدا مشخص کرده‌ایم که اینترفیس IApplicationRoleStore، از طریق کلاس سفارشی ApplicationRoleStore تامین می‌شود.
سپس RoleStore توکار ASP.NET Core Identity را نیز به ApplicationRoleStore خود هدایت کرده‌ایم. به این ترتیب هر زمانیکه در کدهای داخلی این فریم ورک وهله‌ای از RoleStore جنریک آن درخواست می‌شود، دیگر از همان پیاده سازی پیش‌فرض خود استفاده نخواهد کرد و به پیاده سازی ما هدایت می‌شود.

این روشی است که جهت سفارشی سازی تمام سرویس‌های پایه‌ی ASP.NET Core Identity بکار می‌گیریم:
1) ارث بری از نگارش جنریک سرویس پایه‌ی موجود و معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود به آن
2) سفارشی سازی سازنده‌ی این کلاس‌ها با سرویس‌هایی که تهیه کرده‌ایم (بجای سرویس‌های پیش فرض).
3) تکمیل متدهایی که باید به اجبار پس از این ارث بری پیاده سازی شوند.
4) استخراج یک اینترفیس از کلاس نهایی تشکیل شده (توسط ابزارهای Refactoring).
5) معرفی اینترفیس و همچنین نمونه‌ی توکار این سرویس به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core جهت استفاده‌ی از این سرویس جدید سفارشی سازی شده.


سفارشی سازی RoleManager

در اینجا نیز همان 5 مرحله‌ای را که عنوان کردیم باید جهت تشکیل کلاس جدید ApplicationRoleManager پیگیری کنیم.
1) ارث بری از نگارش جنریک سرویس پایه‌ی موجود و معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود به آن
public class ApplicationRoleManager :
    RoleManager<Role>,
    IApplicationRoleManager
در اینجا نگارشی از RoleManager را انتخاب کرده‌ایم که بتواند Role سفارشی خود را به سیستم معرفی کند.

2) سفارشی سازی سازنده‌ی این کلاس با سرویسی که تهیه کرده‌ایم (بجای سرویس پیش فرض).
public ApplicationRoleManager(
            IApplicationRoleStore store,
            IEnumerable<IRoleValidator<Role>> roleValidators,
            ILookupNormalizer keyNormalizer,
            IdentityErrorDescriber errors,
            ILogger<ApplicationRoleManager> logger,
            IHttpContextAccessor contextAccessor,
            IUnitOfWork uow) :
            base((RoleStore<Role, ApplicationDbContext, int, UserRole, RoleClaim>)store, roleValidators, keyNormalizer, errors, logger, contextAccessor)
در این سفارشی سازی دو مورد را تغییر داده‌ایم:
الف) ذکر IApplicationRoleStore بجای RoleStore آن
ب) ذکر IUnitOfWork بجای ApplicationDbContext

3) تکمیل متدهایی که باید به اجبار پس از این ارث بری پیاده سازی شوند.
RoleManager پایه نیازی به پیاده سازی اجباری متدی ندارد.

4) استخراج یک اینترفیس از کلاس نهایی تشکیل شده (توسط ابزارهای Refactoring).
محتوای این اینترفیس را در IApplicationRoleManager‌ مشاهده می‌کنید.

5) معرفی اینترفیس و همچنین نمونه‌ی توکار این سرویس به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core جهت استفاده‌ی از این سرویس جدید سفارشی سازی شده.
services.AddScoped<IApplicationRoleManager, ApplicationRoleManager>();
services.AddScoped<RoleManager<Role>, ApplicationRoleManager>();
در کلاس IdentityServicesRegistry، یکبار اینترفیس و یکبار اصل سرویس توکار RoleManager را به سرویس جدید و سفارشی سازی شده‌ی ApplicationRoleManager خود هدایت کرده‌ایم.


سفارشی سازی UserStore

در مورد مدیریت کاربران نیز دو سرویس Store و Manager را مشاهده می‌کنید. کار کلاس Store، کپسوله سازی لایه‌ی دسترسی به داده‌ها است تا کتابخانه‌های ثالث، مانند وابستگی Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore بتوانند آن‌را پیاده سازی کنند و کار کلاس Manager، استفاده‌ی از این Store است جهت کار با بانک اطلاعاتی.

5 مرحله‌ای را که باید جهت تشکیل کلاس جدید ApplicationUserStore پیگیری کنیم، به شرح زیر هستند:
1) ارث بری از نگارش جنریک سرویس پایه‌ی موجود و معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود به آن
public class ApplicationUserStore :
   UserStore<User, Role, ApplicationDbContext, int, UserClaim, UserRole, UserLogin, UserToken, RoleClaim>,
   IApplicationUserStore
از بین نگارش‌های مختلف UserStore، نگارشی را انتخاب کرده‌ایم که بتوان در آن موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود را معرفی کنیم.

2) سفارشی سازی سازنده‌ی این کلاس با سرویسی که تهیه کرده‌ایم (بجای سرویس پیش فرض).
public ApplicationUserStore(
   IUnitOfWork uow,
   IdentityErrorDescriber describer = null)
   : base((ApplicationDbContext)uow, describer)
در این سفارشی سازی یک مورد را تغییر داده‌ایم:
الف) ذکر IUnitOfWork بجای ApplicationDbContext

3) تکمیل متدهایی که باید به اجبار پس از این ارث بری پیاده سازی شوند.
در اینجا نیز تکمیل 4 متد از کلاس پایه UserStore جنریک انتخاب شده، جهت مشخص سازی نحوه‌ی انتخاب کلیدهای خارجی جداول سفارشی سازی شده‌ی مرتبط با جدول کاربران ضروری است:
        protected override UserClaim CreateUserClaim(User user, Claim claim)
        {
            var userClaim = new UserClaim { UserId = user.Id };
            userClaim.InitializeFromClaim(claim);
            return userClaim;
        }

        protected override UserLogin CreateUserLogin(User user, UserLoginInfo login)
        {
            return new UserLogin
            {
                UserId = user.Id,
                ProviderKey = login.ProviderKey,
                LoginProvider = login.LoginProvider,
                ProviderDisplayName = login.ProviderDisplayName
            };
        }

        protected override UserRole CreateUserRole(User user, Role role)
        {
            return new UserRole
            {
                UserId = user.Id,
                RoleId = role.Id
            };
        }

        protected override UserToken CreateUserToken(User user, string loginProvider, string name, string value)
        {
            return new UserToken
            {
                UserId = user.Id,
                LoginProvider = loginProvider,
                Name = name,
                Value = value
            };
        }
در نگارش 2.0 آن، این new‌ها به صورت خودکار توسط خود فریم ورک صورت خواهد گرفت و سفارشی کردن آن ساده‌تر می‌شود.

4) استخراج یک اینترفیس از کلاس نهایی تشکیل شده (توسط ابزارهای Refactoring).
محتوای این اینترفیس را در IApplicationUserStore‌ مشاهده می‌کنید.

5) معرفی اینترفیس و همچنین نمونه‌ی توکار این سرویس به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core جهت استفاده‌ی از این سرویس جدید سفارشی سازی شده.
services.AddScoped<IApplicationUserStore, ApplicationUserStore>();
services.AddScoped<UserStore<User, Role, ApplicationDbContext, int, UserClaim, UserRole, UserLogin, UserToken, RoleClaim>, ApplicationUserStore>();
در کلاس IdentityServicesRegistry، یکبار اینترفیس و یکبار اصل سرویس توکار UserStore را به سرویس جدید و سفارشی سازی شده‌ی ApplicationUserStore خود هدایت کرده‌ایم.


سفارشی سازی UserManager

5 مرحله‌ای را که باید جهت تشکیل کلاس جدید ApplicationUserManager پیگیری کنیم، به شرح زیر هستند:
1) ارث بری از نگارش جنریک سرویس پایه‌ی موجود و معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود به آن
public class ApplicationUserManager :
   UserManager<User>,
   IApplicationUserManager
از بین نگارش‌های مختلف UserManager، نگارشی را انتخاب کرده‌ایم که بتوان در آن موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود را معرفی کنیم.

2) سفارشی سازی سازنده‌ی این کلاس با سرویسی که تهیه کرده‌ایم (بجای سرویس پیش فرض).
public ApplicationUserManager(
            IApplicationUserStore store,
            IOptions<IdentityOptions> optionsAccessor,
            IPasswordHasher<User> passwordHasher,
            IEnumerable<IUserValidator<User>> userValidators,
            IEnumerable<IPasswordValidator<User>> passwordValidators,
            ILookupNormalizer keyNormalizer,
            IdentityErrorDescriber errors,
            IServiceProvider services,
            ILogger<ApplicationUserManager> logger,
            IHttpContextAccessor contextAccessor,
            IUnitOfWork uow,
            IUsedPasswordsService usedPasswordsService)
            : base((UserStore<User, Role, ApplicationDbContext, int, UserClaim, UserRole, UserLogin, UserToken, RoleClaim>)store, optionsAccessor, passwordHasher, userValidators, passwordValidators, keyNormalizer, errors, services, logger)
در این سفارشی سازی چند مورد را تغییر داده‌ایم:
الف) ذکر IUnitOfWork بجای ApplicationDbContext (البته این مورد، یک پارامتر اضافی است که بر اساس نیاز این سرویس سفارشی، اضافه شده‌است)
تمام پارامترهای پس از logger به دلیل نیاز این سرویس اضافه شده‌اند و جزو پارامترهای سازنده‌ی کلاس پایه نیستند.
ب) استفاده‌ی از IApplicationUserStore بجای UserStore پیش‌فرض

3) تکمیل متدهایی که باید به اجبار پس از این ارث بری پیاده سازی شوند.
UserManager پایه نیازی به پیاده سازی اجباری متدی ندارد.

4) استخراج یک اینترفیس از کلاس نهایی تشکیل شده (توسط ابزارهای Refactoring).
محتوای این اینترفیس را در IApplicationUserManager‌ مشاهده می‌کنید.

5) معرفی اینترفیس و همچنین نمونه‌ی توکار این سرویس به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core جهت استفاده‌ی از این سرویس جدید سفارشی سازی شده.
services.AddScoped<IApplicationUserManager, ApplicationUserManager>();
services.AddScoped<UserManager<User>, ApplicationUserManager>();
در کلاس IdentityServicesRegistry، یکبار اینترفیس و یکبار اصل سرویس توکار UserManager را به سرویس جدید و سفارشی سازی شده‌ی ApplicationUserManager خود هدایت کرده‌ایم.


سفارشی سازی SignInManager

سرویس پایه SignInManager از سرویس UserManager جهت فراهم آوردن زیرساخت لاگین کاربران استفاده می‌کند.
5 مرحله‌ای را که باید جهت تشکیل کلاس جدید ApplicationSignInManager پیگیری کنیم، به شرح زیر هستند:
1) ارث بری از نگارش جنریک سرویس پایه‌ی موجود و معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود به آن
public class ApplicationSignInManager :
    SignInManager<User>,
    IApplicationSignInManager
از بین نگارش‌های مختلف SignInManager، نگارشی را انتخاب کرده‌ایم که بتوان در آن موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود را معرفی کنیم.

2) سفارشی سازی سازنده‌ی این کلاس با سرویسی که تهیه کرده‌ایم (بجای سرویس پیش فرض).
public ApplicationSignInManager(
            IApplicationUserManager userManager,
            IHttpContextAccessor contextAccessor,
            IUserClaimsPrincipalFactory<User> claimsFactory,
            IOptions<IdentityOptions> optionsAccessor,
            ILogger<ApplicationSignInManager> logger)
            : base((UserManager<User>)userManager, contextAccessor, claimsFactory, optionsAccessor, logger)
در این سفارشی سازی یک مورد را تغییر داده‌ایم:
الف) استفاده‌ی از IApplicationUserManager بجای UserManager پیش‌فرض

3) تکمیل متدهایی که باید به اجبار پس از این ارث بری پیاده سازی شوند.
SignInManager پایه نیازی به پیاده سازی اجباری متدی ندارد.

4) استخراج یک اینترفیس از کلاس نهایی تشکیل شده (توسط ابزارهای Refactoring).
محتوای این اینترفیس را در IApplicationSignInManager‌ مشاهده می‌کنید.

5) معرفی اینترفیس و همچنین نمونه‌ی توکار این سرویس به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core جهت استفاده‌ی از این سرویس جدید سفارشی سازی شده.
services.AddScoped<IApplicationSignInManager, ApplicationSignInManager>();
services.AddScoped<SignInManager<User>, ApplicationSignInManager>();
در کلاس IdentityServicesRegistry، یکبار اینترفیس و یکبار اصل سرویس توکار مدیریت لاگین را به سرویس جدید و سفارشی سازی شده‌ی ApplicationSignInManager خود هدایت کرده‌ایم.


معرفی نهایی سرویس‌های سفارشی سازی شده به ASP.NET Identity Core

تا اینجا سرویس‌های پایه‌ی این فریم ورک را جهت معرفی موجودیت‌های سفارشی سازی شده‌ی خود سفارشی سازی کردیم و همچنین آن‌ها را به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core نیز معرفی نمودیم. مرحله‌ی آخر، ثبت این سرویس‌ها در رجیستری ASP.NET Core Identity است:
 services.AddIdentity<User, Role>(identityOptions =>
{
}).AddUserStore<ApplicationUserStore>()
  .AddUserManager<ApplicationUserManager>()
  .AddRoleStore<ApplicationRoleStore>()
  .AddRoleManager<ApplicationRoleManager>()
  .AddSignInManager<ApplicationSignInManager>()
  // You **cannot** use .AddEntityFrameworkStores() when you customize everything
  //.AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext, int>()
  .AddDefaultTokenProviders();
اگر منابع را مطالعه کنید، تمام آن‌ها از AddEntityFrameworkStores و سپس معرفی ApplicationDbContext به آن استفاده می‌کنند. با توجه به اینکه ما همه چیز را در اینجا سفارشی سازی کرده‌ایم، فراخوانی متد افزودن سرویس‌های EF این فریم ورک، تمام آن‌ها را بازنویسی کرده و به حالت اول و پیش فرض آن بر می‌گرداند. بنابراین نباید از آن استفاده شود.
در اینجا متد AddIdentity یک سری  تنظیم‌های پیش فرض‌ها این فریم ورک مانند اندازه‌ی طول کلمه‌ی عبور، نام کوکی و غیره را در اختیار ما قرار می‌دهد به همراه ثبت تعدادی سرویس پایه مانند نرمال ساز نام‌ها و ایمیل‌ها. سپس توسط متدهای AddUserStore، AddUserManager و ... ایی که مشاهده می‌کنید، سبب بازنویسی سرویس‌های پیش فرض این فریم ورک به سرویس‌های سفارشی خود خواهیم شد.

در این مرحله‌است که اگر Migration را اجرا کنید، کار می‌کند و خطای تبدیل نشدن کلاس‌ها به یکدیگر را دریافت نخواهید کرد.


تشکیل مرحله استفاده‌ی از ASP.NET Core Identity و ثبت اولین کاربر در بانک اطلاعاتی به صورت خودکار

روال متداول کار با امکانات کتابخانه‌های نوشته شده‌ی برای ASP.NET Core، ثبت سرویس‌های پایه‌ی آن‌ها توسط متدهای Add است که نمونه‌ی services.AddIdentity فوق دقیقا همین کار را انجام می‌دهد. مرحله‌ی بعد به app.UseIdentity می‌رسیم که کار ثبت میان‌افزارهای این فریم ورک را انجام می‌دهد. متد UseCustomIdentityServices کلاس IdentityServicesRegistry این‌کار را انجام می‌دهد که از آن در کلاس آغازین برنامه استفاده شده‌است.
        public static void UseCustomIdentityServices(this IApplicationBuilder app)
        {
            app.UseIdentity();

            var identityDbInitialize = app.ApplicationServices.GetService<IIdentityDbInitializer>();
            identityDbInitialize.Initialize();
            identityDbInitialize.SeedData();
        }
در اینجا یک مرحله‌ی استفاده‌ی از سرویس IIdentityDbInitializer را نیز مشاهده می‌کنید. کلاس IdentityDbInitializer‌ این اهداف را برآورده می‌کند:
الف) متد Initialize آن، متد context.Database.Migrate را فراخوانی می‌کند. به همین جهت دیگر نیاز به اعمال دستی حاصل Migrations، به بانک اطلاعاتی نخواهد بود. متد Database.Migrate هر مرحله‌ی اعمال نشده‌ای را که باقی مانده باشد، به صورت خودکار اعمال می‌کند.
ب) متد SeedData آن، به نحو صحیحی یک Scope جدید را ایجاد کرده و توسط آن به ApplicationDbContext دسترسی پیدا می‌کند تا نقش Admin و کاربر Admin را به سیستم اضافه کند. همچنین به کاربر Admin، نقش Admin را نیز انتساب می‌دهد. تنظیمات این کاربران را نیز از فایل appsettings.json و مدخل AdminUserSeed آن دریافت می‌کند.


کدهای کامل این سری را در مخزن کد DNT Identity می‌توانید ملاحظه کنید.
بازخوردهای پروژه‌ها
چگونه لایه سرویس را طراحی بکنیم؟
با سلام و تشکر از پروژه خوبتون
من چند تا سوال دارم 
1- متدهای یک سرویس بر چه اساسی ایجاد می‌شوند آیا فقط عملیات CRUD را پشتیبانی می‌کنند
2- یک سرویس فقط بایستی با یک موجودیت در گیر باشد یا اینکه چندین دومین مدل را همزمان در یک سرویس می‌توان استفاده کرد ( شیوه صحیح و حرفه ای به چه شکلی است )
3- اگر در لایه سرویس  نمی توان با چندین مدل کار کرد پس بایستی کنترولرها توانایی دستکاری چندین مدل را داشته باشند ( در صورتی که کنترولرها نیز فقط با یک دومین مدل یا ویو مدلهای آن در گیرند)
4- برای گرفتن ورودی‌های کاربر از یک ویو به چه شکلی اطلاعات چند مدل را به کنترولر پاس دهیم .آیا چندین ویو مدل به ازای هر موجودیت باید ایجاد شود.
 ممنون و مچکرم
مطالب
مایکرو سرویس‌ها - قسمت 2 - بررسی ویژگی‌ها
در قسمت قبل با مفهوم مایکرو سرویس‌ها آشنا شدیم. سرویس‌های کوچک و مجزایی که بصورت مستقل، قابلیت توسعه و استقرار دارند و در راستای انجام یک قابلیت کسب و کار در اختیار دیگران قرار می‌گیرند.

ویژگی‌های یک مایکرو سرویس چیست؟

بعد از آشنایی با معماری مایکرو سرویس‌ها می‌خواهیم با ویژگی‌های آن آشنا شویم. البته باید به این نکته توجه داشت که همه‌ی معماری‌های مایکروسرویس‌ها این ویژگی‌ها را ندارند؛ ولی میتوان انتظار داشت اکثر آن‌ها این ویژگی‌ها را از خود به نمایش بگذارند.

Componentization via Services 

تعریف ما از component، واحدی از نرم افزار می‌باشد که به تنهایی قابل جایگزینی و به‌روز رسانی می‌باشد.
همانطور که گفته شد، مایکرو سرویس‌ها یک نرم افزار را به سرویس‌های (business component) کوچکتری تقسیم میکنند که به تنهایی قابل توسعه و استقرار می‌باشند. ما کتابخانه‌ها را به عنوان component در نظر میگیریم که به نرم افزار ما پیوند خورده‌اند و به وسیله فراخوانی توابع در پروسه نرم افزار قابل استفاده می‌باشند. در حالیکه سرویس‌ها componentهایی هستند که خارج از پروسه نرم افزار ما می‌باشند و به وسیله مکانیزم‌های ارتباطی مانند Web Service Request و Remote Procedure Call قابل دسترسی هستند.
در سیستم های یکپارچه که از چندین  component تشکیل شده‌اند و این componentها در جریان یک پروسه با هم در ارتباط هستند، اگر بخواهیم در یک component تغییر ایجاد کنیم، این تغییر نیازمند استقرار مجدد کل سیستم می‌باشد. در حالیکه در معماری مایکرسرویس، کافی است شما  component (سرویس) ای را که تغییر کرده‌است، دوباره مستقر کنید و سایر بخشهای سیستم از این تغییر تاثیر نمی‌پذیرند.

Technology Heterogeneity 

یک سیستم را در نظر بگیرید که از همکاری  چندین سرویس تشکیل شده‌است. ما میتوانیم تصمیم بگیریم که برای هر کدام از سرویسها از تکنولوژی متفاوتی استفاده کنیم. این امر به ما اجازه می‌دهد برای حل هر مشکل، از بهترین ابزار و تکنولوژی استفاده کنیم. این امر بر خلاف سیستم‌هایی که تنها باید از تکنولوژی بکار رفته در سیستم استفاده کنند، انعطاف پذیری سیستم را بسیار بالا می‌برد.
برای روشن شدن موضوع فرض کنید می‌خواهیم در بخشی از سیستم، performance را افزایش دهیم. برای این امر میتوانیم از هر تکنولوژی که به ما کمک میکند، استفاده کنیم. برای نمونه در یک سیستم شبکه اجتماعی، می‌توانیم اطلاعات مربوط به کاربران و ارتباطات آن‌ها را در یک دیتابیس مبتنی بر گراف و اطلاعات مربوط به پست‌ها و نظرات کاربران را در یک دیتابیس سندگرا ذخیره کنیم. به این ترتیب مشاهده میکنیم که وابسته‌ی به تکنولوژی خاصی نمی‌باشیم و می‌توانیم بر اساس نیاز خود، از تکنولوژی مورد نظر بهره ببریم.


مایکرو سرویسها به ما این اجازه را میدهند تا در انتخاب تکنولوژی‌ها نهایت دقت را انجام دهیم و متوجه شویم که تکنولوژی‌های جدید چگونه میتوانند به ما کمک کنند.
یکی از بزرگترین موانع در استفاده و انتخاب یک تکنولوژی جدید، ایجاد وابستگی سیستم به آن می‌باشد. در یک سیستم یکپارچه چنانچه قصد تغییر زبان مورد استفاده یا دیتابیس یا فریمورک مورد استفاده را داشته باشیم، سیستم هزینه‌ی سنگینی را متحمل می‌شود. در حالیکه در مایکرو سرویسها می‌توانیم این تغییرات را با کمترین هزینه انجام دهیم. البته باید توجه داشت که استفاده از تکنولوژی جدید چالش‌ها و سربار‌های خودش را دارد و انتخاب یک تکنولوژی جدید نیازمند بررسی کارشناسانه و دقیق می‌باشد.

Resilience 

چنانچه یکی ازسرویسها دچار اشکال شود و این مسئله بصورت زنجیروار برای تمام سرویس‌ها رخ ندهد، با جدا شدن آن سرویس، درروند کار سیستم خللی بوجود نمی‌آید و سیستم بدون کمترین مشکلی به ادامه کار خود می‌پردازد. یعنی محدوده یک سرویس، دیوار حائلی می‌شود تا سایر بخشها تاثیر نپذیرند. در سیستم‌های یکپارچه چنانچه یک سرویس دچار اشکال شود، سایر بخش‌های سیستم نیز غیر قابل استفاده می‌شوند. البته می‌توان با نصب نسخه‌های متفاوتی بر روی ماشین‌های متفاوت (Scale out)، تاثیر اینگونه اختلالات را تا حدودی کاهش داد. اما بوسیله مایکرو سرویسها می‌توانیم سیستم‌هایی را بسازیم که قادرند با خطاهای بوجود آمده در سرویس‌ها به‌درستی رفتار کنند؛ تا خللی در کار سیستم ایجاد نشود.

Scaling

فرض کنید در بخشی ازیک سیستم، دغدغه Performance بوجود می‌آید. چنانچه ما یک معماری یکپارچه را داشته باشیم، مجبوریم کل آن را scale کنیم. درحالیکه این مشکل تنها در بخش کوچکی از نرم افزار ایجاد شده‌است. اما اگرمعماری ما مایکرو سرویس باشد، فقط همان سرویس مربوطه را که بر روی آن دغدغه داریم، scale می‌کنیم و سایر بخش‌های نرم افزار بدون نیاز به تغییر و بزرگ شدن، به کار خود ادامه می‌دهند.


Gilt  یک خرده فروش آنلاین در صنعت مد می‌باشد که  بخاطر مسائل Performance به معماری مایکروسرویس‌ها روی آورد. آنها در سال 2007 با یک نرم افزار یکپارچه شروع به کار کردند. اما بعد از دوسال سیستم آنها قادر به مقابله با ترافیک سایت نبود. آنها با تقسیم بندی قسمت‌های اصلی سیستم خود به مایکرو سرویسها، توانستند خیلی بهتر و موثرتر با ترافیک رسیده مقابله کنند و قابلیت دسترسی پذیری سیستم را افزایش دهند. در حال حاضر سیستم  آنها از حدود 450 مایکرو سرویس تشکیل شده که هر کدام روی چندین ماشین مختلف در حال اجرا می‌باشند.


Ease of Deployment 

تغییر حتی یک خط کد، در برنامه‌ای که از چندین میلیون خط تشکیل شده است، ما را ملزم به استقرار مجدد کل سیستم  و انتشار نسخه جدید می‌کند. این استقرار می‌تواند تاثیر و ریسک بالایی را داشته باشد و ما را مجبور به تغییرات بیشتر و انتشار نسخه‌های دیگر کند که این حجم زیاد تغییرات ممکن است به محصول ما ضربه بزند.
اما در مایکرو سرویس‌ها یک تغییر کوچک، تمام سیستم را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. بلکه تنها تغییرات مربوط به سرویس مورد نظر می‌باشد که به صورت مستقل قابلیت استقرار را دارد و چنانچه سیستم دچار مشکل شود، منشاء تغییرات کاملا مشخصی می‌باشد و می‌توان سریعتر سیستم را به وضعیت قابل اطمینان بازگرداند. این ویژگی یکی از مهمترین دلایلی می‌باشد که شرکت‌هایی مانند Netflix و Amazon  به پیاده سازی این معماری روی آورده‌اند.

Organizational Alignment 

بسیاری از ما مشکلات مربوط به پروژه‌های بزرگ و تیم‌های بزرگ را تجربه کرده‌ایم و این مشکلات زمانیکه اعضای تیم به‌صورت متمرکز در کنار هم نباشند، افزایش پیدا می‌کند. ما میدانیم که اگر یک تیم کوچک، بر روی قطعه کد کوچکتری کار کند، می‌تواند بسیار موثرتر باشد تا زمانیکه یک تیم بزرگ، درگیر یک کد بزرگ شود.
مایکرو سرویس‌ها این امکان را به ما می‌دهند تا معماری خود را با ساختار سازمانی خود هم راستا کنیم  و به ما کمک میکنند تا با تقسیم ساختار نرم افزار به بخش‌های کوچکتر وایجاد تیم‌های کوچکتر مختص هر بخش، بازدهی و تاثیر تیم‌ها را در سازمان، افزایش دهیم.

Composability

یکی از ویژگی‌های کلیدی که در سیستم‌های توزیع شده و سرویس گرا به آن وعده داده می‌شود، قابلیت استفاده مجدد از functionality‌های سیستم می‌باشد. مایکرو سرویس‌ها این امکان را برای ما فراهم می‌کنند تا functionality ‌های سیستم، به روش‌های مختلف و با اهداف گوناگونی مورد استفاده قرار گیرند. اینکه استفاده کنندگان نرم‌افزار ما چگونه از آن استفاده می‌کنند، برای ما مهم است. در حال حاضر ما باید درباره راه‌های مختلفی که می‌توانند قابلیت‌های سیستم را باهم ترکیب کنند تا در برنامه‌های وب، موبایل و یا ابزار‌های پوشیدنی مورد استفاده قرار گیرند، فکر کنیم. در مایکرو سرویس تفکر ما این است که بخش‌های مختلف سیستم خود را از هم جدا کنیم و این بخشها توسط استفاده کننده‌های بیرونی قابل دسترسی باشند و با تغییر شرایط بتوانیم  بخش‌های گوناگونی را بسازیم.


Optimizing for Replaceability

اگر شما در یک سازمان متوسط و یا بزرگ، مشغول به کار باشید، ممکن است با یک سیستم بزرگ و قدیمی مواجه شده باشید که در گوشه‌ای از سازمان در حال استفاده می‌باشد و هیچ کسی رغبت نزدیک شدن به آن و دست بردن در آن را ندارد و اگر کسی از شما بپرسد «چرا نمی‌توان آن را تغییر داد؟» خواهید گفت این کار، بسیار پرریسک و پردردسر است.
با استفاده از معماری مایکروسرویس، هزینه این تغییرات به مراتب کمتر و تغییرات با ضریب اطمینان بالاتری انجام می‌شوند.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 30 - برنامه‌ی Blazor WASM - افزودن پرداخت آنلاین توسط درگاه مجازی پرباد
در ادامه‌ی تمرین قسمت قبل که مقدمات ثبت درخواست رزرو یک اتاق را فراهم کردیم، اکنون می‌خواهیم اگر کاربری بر روی دکمه‌ی checkout now یک اتاق کلیک کرد، به درگاه مجازی پرباد منتقل شده، پرداخت را تکمیل کند، به برنامه هدایت شود و در آخر درخواست او در سیستم ثبت گردد. مزیت کار کردن با درگاه مجازی پرباد، امکان آزمایش محلی برنامه، بدون نیاز به یک درگاه بانکی واقعی است و زمانیکه قرار است با یک درگاه بانکی واقعی کار شود، فقط قسمت معرفی و تنظیمات ابتدایی مشخصات درگاه بانکی آن باید تغییر کند و نه هیچ قسمت دیگری از کدهای برنامه.


نصب پرباد و انجام تنظیمات اولیه‌ی آن

بسته‌های نیوگت پرباد را در دو پروژه‌ی زیر نصب خواهیم کرد:
الف) پروژه‌ی Web API (و یا همان BlazorWasm.WebApi در مثال این سری):
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Parbad.AspNetCore" Version="1.1.0" />
    <PackageReference Include="Parbad.Storage.EntityFrameworkCore" Version="1.2.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
که شامل بسته‌ها‌ی ASP.NET Core آن و همچنین محل ذخیره سازی مبتنی بر EF-Core آن است.

ب) پروژه‌ای که محل قرارگیری فایل‌های Migration است (و یا همان BlazorServer.DataAccess) در این مثال:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Parbad.Storage.EntityFrameworkCore" Version="1.2.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
که در اینجا فقط نیاز به بسته‌ی EF-Core آن است تا بتوان Context مخصوص پرباد را در حین اعمال مهاجرت‌ها شناسایی کرد.

پس از نصب این بسته‌ها، به کلاس آغازین پروژه‌ی Web API مراجعه کرده و تنظیمات سرویس‌ها و همچنین میان‌افزار پرباد را انجام می‌دهیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
           // ...

            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");

            services.AddParbad()
                    .ConfigureHttpContext(httpContextBuilder => httpContextBuilder.UseDefaultAspNetCore())
                    .ConfigureGateways(gatewayBuilder =>
                    {
                        gatewayBuilder
                            .AddParbadVirtual()
                            .WithOptions(gatewayOptions => gatewayOptions.GatewayPath = "/MyVirtualGateway");
                    })
                    .ConfigureStorage(storageBuilder =>
                    {
                        storageBuilder.UseEfCore(efCoreOptions =>
                            {
                                var assemblyName = typeof(ApplicationDbContext).Assembly.GetName().Name;
                                efCoreOptions.ConfigureDbContext = db =>
                                    db.UseSqlServer(
                                        connectionString,
                                        sqlServerOptionsAction: sqlOptions => sqlOptions.MigrationsAssembly(assemblyName)
                                    );
                            });
                    })
                    .ConfigureAutoTrackingNumber(opt => opt.MinimumValue = 1)
                    .ConfigureOptions(parbadOptions =>
                    {
                        // parbadOptions.Messages.PaymentSucceed = "YOUR MESSAGE";
                    });

           // ...
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
           // ...

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapControllers();
            });

            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseParbadVirtualGatewayWhenDeveloping();
            }
            else
            {
                app.UseParbadVirtualGateway();
            }
        }
    }
}
چند نکته:
- در متد ConfigureGateways می‌توان چندین درگاه را معرفی کرد که برای مثال در اینجا از درگاه مجازی و محلی آن استفاده شده‌است.
- در متد ConfigureStorage، تنظیمات EF-Core آن‌را مشاهده می‌کنید. پرباد به همراه DbContext خاص خودش است. یعنی در این حالت برنامه‌ی شما حداقل دو DbContext خواهد داشت؛ یکی ApplicationDbContext و دیگری ParbadDataContext.
- می‌خواهیم شماره‌ی تراکنش‌ها را به صورت خودکار توسط پرباد مدیریت کنیم. به همین جهت می‌توان عدد ابتدای آن‌را توسط متد ConfigureAutoTrackingNumber مشخص کرد.
- در پایان هم تعاریف مسیریابی میان‌افزار آن‌را مشاهده می‌کنید که می‌تواند برای حالت توسعه و ارائه‌ی نهایی متفاوت باشد.


تکمیل خواص موجودیت RoomOrderDetail جهت کار با پرباد

موجودیت RoomOrderDetail را در قسمت قبل معرفی کردیم. پرباد به ازای هر تراکنش بانکی که صورت می‌گیرد، یا نیاز به یک TrackingNumber خودکار را دارد و یا دستی. یعنی یا می‌توانیم شماره تراکنش خاص خودمان را تولید کنیم و در اختیار آن قرار دهیم و یا از آن درخواست کنیم تا این شماره را مدیریت کرده و به صورت خودکار تولید کند. در هر دو حالت نیاز است این شماره را به ردیف‌های جدول جزئیات سفارشات اتاق‌های هتل اضافه کرد که در این مثال ParbadTrackingNumber نام دارد:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class RoomOrderDetail
    {
        // ...

        [Required]
        public long ParbadTrackingNumber { get; set; }

        public bool IsPaymentSuccessful { get; set; }

        public string Status { get; set; }
    }
}
همچنین در پایان عملیات هم فیلدهای IsPaymentSuccessful و وضعیت اتاق را تکمیل می‌کنیم.


ایجاد جداول متناظر با ParbadDataContext

همانطور که عنوان شد، اکنون برنامه به همراه دو DbContext است. بنابراین در این حالت در حین اجرای مهاجرت‌ها، ذکر نام Context مدنظر اجباری است.
برای ایجاد مهاجرت‌های متناظر با ParbadDataContext، از طریق خط فرمان به پوشه‌ی BlazorServer.DataAccess وارد شده و دستورات زیر را اجرا می‌کنیم:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.4
dotnet build

dotnet ef migrations --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ add AddParbadFields --context ApplicationDbContext
dotnet ef migrations --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ add AddParbad --context Parbad.Storage.EntityFrameworkCore.Context.ParbadDataContext

dotnet ef --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ database update --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ database update --context Parbad.Storage.EntityFrameworkCore.Context.ParbadDataContext
چون برنامه دو Context ای است، نیاز است دوبار دستور تولید مهاجرت‌ها و دوبار دستور اعمال آن‌ها را به بانک اطلاعاتی صادر کرد که روش آن‌را در دستورات فوق مشاهده می‌کنید. پس از این دستورات، بانک اطلاعاتی برنامه شامل دو جدول جدید مخصوص پرباد خواهد بود:



روش یکپارچه سازی پرباد با یک برنامه‌ی SPA

روش متداول کار با پرباد، بر اساس طراحی مخصوص ASP.NET Core آن است. ابتدا درخواستی را به آن ارسال می‌کنید. سپس پرباد شماره تراکنشی را تولید کرده و شروع تراکنش را در بانک اطلاعاتی ثبت می‌کند. در ادامه به صورت خودکار، کار ارسال اطلاعات به درگاه بانکی (برای مثال ارسال تمام فیلدهای یک فرم ویژه‌ی آن بانک، بر اساس مستندات آن) و هدایت به درگاه بانکی را انجام می‌دهد. پس از پایان کار پرداخت، کار هدایت به اکشن متد دریافت تائیدیه‌ی نهایی صورت می‌گیرد و همینجا کار به پایان می‌رسد. این روش هرچند برای برنامه‌های سمت سرور ASP.NET Core کار می‌کند، اما ... به همین نحو با برنامه‌های تک صفحه‌ای وب مانند Blazor WASM قابل استفاده نیست. در اینجا روش تبادل اطلاعات با اکشن متدهای وب سرویس‌های برنامه از طریق یک HttpClient است و در این حالت دیگر نمی‌توان از مزایای Post و Redirect خودکار پرباد که در سمت سرور صورت می‌گیرد استفاده کرد. با استفاده از HttpClient، یک شیء را به سمت Web API ارسال می‌کنیم و در پاسخ، فقط یک شیء را دریافت می‌کنیم. در اینجا دیگر خبری از Redirect به درگاه اصلی بانکی و Post اطلاعات به آن نیست. بنابراین روش کار با پرباد در اینجا به صورت زیر خواهد بود:
الف) شماره Id سفارش و مبلغ نهایی آن‌را از طریق یک درخواست Get معمولی به اکشن متدی در سمت سرور ارسال می‌کنیم. یعنی نیاز است ابتدا Url زیر را تشکیل داد که شماره سفارش و مبلغ آن، به صورت کوئری استرینگ‌هایی به اکشن متد PayRoomOrder ارسال می‌شوند:
https://localhost:5001/api/ParbadPayment/PayRoomOrder?orderId=1&amount=1000
برنامه‌ی کلاینت برای اینکه بتواند این هدایت را انجام دهد، نیاز به نکته‌ی خاصی را دارد که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
ب) اکنون چون یک redirect سمت سرور صورت گرفته، به صورت معمولی در اکشن متد PayRoomOrder با پرباد پردازش صورت گرفته و به سمت درگاه هدایت می‌شویم. پس از پرداخت نهایی، باز هم به صورت خودکار به اکشن متد دیگری جهت تائید عملیات هدایت خواهیم شد.
ج) در پایان کار، اکشن متد سمت سرور، ما را به سمت کامپوننتی در برنامه‌ی کلاینت Redirect خواهد کرد:
https://localhost:5002/payment-result/OrderId/TrackingNumber/Message
در اینجا شماره سفارش ابتدایی که مشخص است. همان شماره‌ای است که کار را با آن از سمت کلاینت آغاز کردیم. نکته‌ی مهم، TrackingNumber تراکنش است که بر اساس آن رکورد متناظری یافت شده و وضعیت نهایی آن‌را به کاربر نمایش می‌دهیم.

بنابراین روش یکپارچه سازی پربابد با برنامه‌های SPA، بر اساس Redirect‌های کامل است که سبب بارگذاری مجدد کل صفحه و آدرس‌ها می‌شوند و در اینجا از HttpClient برای کار با پرباد استفاده نخواهیم کرد؛ چون تمام اعمال خودکار آن‌را از دست خواهیم داد و مجبور به بازنویسی آن‌ها خواهیم شد که در دراز مدت با تغییرات این کتابخانه، قابل نگهداری نخواهند بود. بنابراین بهتر است خود پرباد کار Redirect‌ها و ارسال اطلاعات به درگاه‌های بانکی را مدیریت کند و نه ما از طریق کار با یک HttpClient.


آشنایی با گردش کار برنامه

در این مثال، مراحل زیر را طی خواهیم کرد:

1- شروع به انتخاب یک بازه‌ی زمانی و تعداد شب اقامت


2- انتخاب یک اتاق از لیست اتاق‌ها با کلیک بر روی دکمه‌ی Book آن


3- کلیک بر روی دکمه‌ی checkout، در صفحه‌ی مشاهده‌ی جزئیات اتاق و شروع به پرداخت


4- هدایت به درگاه مجازی پرباد در سمت برنامه‌ی Web API


5- پرداخت و هدایت خودکار به سمت برنامه‌ی Web API، جهت تائید نهایی


6- هدایت نهایی به سمت برنامه‌ی کلاینت، جهت نمایش اطلاعات پرداخت



ایجاد کنترلر پرداخت، توسط درگاه مجازی پرباد

پس از آشنایی با گردش کاری اطلاعات در اینجا، نیاز است بتوان لینک زیر را در برنامه‌ی کلاینت تولید کرد و سپس کاربر را به سمت اکشن متد PayRoomOrder هدایت نمود:
https://localhost:5001/api/ParbadPayment/PayRoomOrder?orderId=1&amount=1000
این اکشن متد و کنترلر آن به صورت زیر تهیه می‌شود:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    [ApiController]
    public class ParbadPaymentController : Controller
    {
        private readonly IConfiguration _configuration;
        private readonly IOnlinePayment _onlinePayment;
        private readonly IRoomOrderDetailsService _roomOrderService;

        public ParbadPaymentController(
            IConfiguration configuration,
            IOnlinePayment onlinePayment,
            IRoomOrderDetailsService roomOrderService)
        {
            _configuration = configuration;
            _onlinePayment = onlinePayment ?? throw new ArgumentNullException(nameof(onlinePayment));
            _roomOrderService = roomOrderService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(roomOrderService));
        }

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> PayRoomOrder(int orderId, long amount)
        {
            var verifyUrl = Url.Action(
                    action: nameof(ParbadPaymentController.VerifyRoomOrderPayment),
                    controller: nameof(ParbadPaymentController).Replace("Controller", string.Empty),
                    values: null, protocol: Request.Scheme);

            var result = await _onlinePayment.RequestAsync(invoiceBuilder =>
                invoiceBuilder.UseAutoIncrementTrackingNumber()
                            .SetAmount(amount)
                            .SetCallbackUrl(verifyUrl)
                            .UseParbadVirtual()
            );

            if (result.IsSucceed)
            {
                await _roomOrderService.UpdateRoomOrderTrackingNumberAsync(orderId, result.TrackingNumber);

                // It will redirect the client to the gateway.
                return result.GatewayTransporter.TransportToGateway();
            }
            else
            {
                return Redirect(getClientReturnUrl(orderId, result.TrackingNumber, result.Message));
            }
        }

        [HttpGet, HttpPost]
        public async Task<IActionResult> VerifyRoomOrderPayment()
        {
            var invoice = await _onlinePayment.FetchAsync();
            var orderDetail = await _roomOrderService.GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(invoice.TrackingNumber);
            if (invoice.Status == PaymentFetchResultStatus.AlreadyProcessed)
            {
                return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, invoice.TrackingNumber, "The payment is already processed."));
            }

            var verifyResult = await _onlinePayment.VerifyAsync(invoice);
            if (verifyResult.Status == PaymentVerifyResultStatus.Succeed)
            {
                var result = await _roomOrderService.MarkPaymentSuccessfulAsync(verifyResult.TrackingNumber, verifyResult.Amount);
                if (result == null)
                {
                    return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, verifyResult.TrackingNumber, "Can not mark payment as successful"));
                }
                return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, verifyResult.TrackingNumber, verifyResult.Message));
            }
            return Redirect(getClientReturnUrl(orderDetail.Id, verifyResult.TrackingNumber, verifyResult.Message));
        }

        private string getClientReturnUrl(int orderId, long trackingNumber, string errorMessage)
        {
            var clientBaseUrl = _configuration.GetValue<string>("Client_URL");
            return new Uri(new Uri(clientBaseUrl),
                $"/payment-result/{orderId}/{trackingNumber}/{WebUtility.UrlEncode(errorMessage)}").ToString();
        }
    }
}
توضیحات:
در اینجا کدهای کامل ParbadPaymentController مشاهده می‌کنید.

- گردش کاری پرداخت، با فراخوانی اکشن متد PayRoomOrder شروع می‌شود که دو پارامتر شماره سفارش و مبلغ آن‌را دریافت می‌کند.
[HttpGet]
public async Task<IActionResult> PayRoomOrder(int orderId, long amount)
نوع آن هم عمدا، HttpGet درنظر گرفته شده‌است تا دقیقا مشخص باشد که فقط با Redirect کامل به آن (هدایت کامل از سمت کلاینت به سمت سرور)، کار خواهد کرد و هدف دیگری را دنبال نمی‌کند.

- در اکشن متد PayRoomOrder، نیاز است لینک بازگشت از درگاه بانکی را مشخص کنیم. پس از اینکه کاربر پرداختی را انجام داد، مجددا به صورت خودکار، به سمت آدرسی در همین Web API و نه برنامه‌ی سمت کلاینت هدایت می‌شود؛ چون هنوز کار پرباد به پایان نرسیده و باید عملیات انجام شده را تصدیق کند. به همین جهت ابتدا آدرس اکشن متدی که کار تائید نهایی را انجام می‌دهد، تولید کرده و به متد RequestAsync آن به همراه مبلغ نهایی و نوع درگاه، ارسال می‌کنیم.

- استفاده از UseAutoIncrementTrackingNumber سبب می‌شود تا پرباد خودش مدیریت TrackingNumber را انجام دهد که پس از پایان عملیات، توسط خاصیت result.TrackingNumber در دسترس خواهد بود.

- پس از پایان عملیات ابتدایی RequestAsync که سشن پرباد را ایجاد کرده و همچنین رکوردی را در بانک اطلاعاتی نیز ثبت می‌کند (در جداول درونی خود پرباد)، نیاز است رکورد سفارشی را که با آن کار را شروع کردیم یافته و TrackingNumber آن‌را با مقدار واقعی دریافتی از پرباد، به روز رسانی کنیم. اینکار توسط متد UpdateRoomOrderTrackingNumberAsync انجام می‌شود:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task UpdateRoomOrderTrackingNumberAsync(int roomOrderId, long trackingNumber)
        {
            var order = await _dbContext.RoomOrderDetails.FindAsync(roomOrderId);
            if (order == null)
            {
                return;
            }

            order.ParbadTrackingNumber = trackingNumber;
            _dbContext.RoomOrderDetails.Update(order);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
        }
    }
}
بر اساس شماره سفارشی که داریم، رکورد متناظر با آن‌را یافته و سپس trackingNumber تولیدی را در آن به روز رسانی می‌کنیم.

- اکنون با فراخوانی متد ()result.GatewayTransporter.TransportToGateway، دو کار مهم رخ می‌دهند:
الف) ارسال خودکار اطلاعات به سمت درگاه بانکی
ب) Redirect خودکار به سمت درگاه بانگی
به همین جهت است که علاقمند نبودیم تا این مراحل را توسط HttpClient برنامه‌ی Blazor WASM مدیریت و بازنویسی کنیم.

- پس از هدایت به سمت درگاه بانکی و تکمیل پرداخت، اکنون مجددا به همان verifyUrl هدایت می‌شویم. یعنی اکنون به مرحله‌ی پردازش اکشن متد VerifyRoomOrderPayment در سمت Web API رسیده‌ایم.
[HttpGet, HttpPost]
public async Task<IActionResult> VerifyRoomOrderPayment()
در اینجا ابتدا invoice.TrackingNumber در حال پردازش را دریافت می‌کنیم. به کمک این عدد می‌توان رکورد سفارش متناظر با آن‌را یافت. به همین جهت است که آن‌را به لیست فیلدهای جدول سفارشات اضافه کردیم. اینکار هم توسط متد GetOrderDetailByTrackingNumberAsync صورت می‌گیرد:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(long trackingNumber)
        {
            var roomOrderDetailsDTO = await _dbContext.RoomOrderDetails
                                            .Include(u => u.HotelRoom)
                                                .ThenInclude(x => x.HotelRoomImages)
                                            .ProjectTo<RoomOrderDetailsDTO>(_mapperConfiguration)
                                            .FirstOrDefaultAsync(u => u.ParbadTrackingNumber == trackingNumber);

            roomOrderDetailsDTO.HotelRoomDTO.TotalDays =
                roomOrderDetailsDTO.CheckOutDate.Subtract(roomOrderDetailsDTO.CheckInDate).Days;
            return roomOrderDetailsDTO;
        }
    }
}
- در ادامه پرباد کار تصدیق اطلاعات دریافتی از درگاه بانکی را انجام می‌دهد. دراینجا اگر عملیات با موفقیت مواجه شود، سه فیلدی را که در ابتدای بحث در مورد ثبت اطلاعات تراکنش اضافه کردیم، به روز رسانی می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> MarkPaymentSuccessfulAsync(long trackingNumber, long amount)
        {
            var order = await _dbContext.RoomOrderDetails.FirstOrDefaultAsync(x => x.ParbadTrackingNumber == trackingNumber);
            if (order?.IsPaymentSuccessful != false || order.TotalCost != amount)
            {
                return null;
            }

            order.IsPaymentSuccessful = true;
            order.Status = BookingStatus.Booked;
            var markPaymentSuccessful = _dbContext.RoomOrderDetails.Update(order);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<RoomOrderDetailsDTO>(markPaymentSuccessful.Entity);
        }
    }
}
- در اینجا بر اساس trackingNumber، سند متناظری را یافته و سپس بررسی می‌کنیم که آیا مبلغ سند، با مبلغ تائید شده، یکی هست یا خیر؟ اگر خیر، نیاز هست پرداخت را برگشت بزنیم که اینکار توسط متد کنسل پرباد قابل انجام است.

- در تمام این مراحل، کار Redirect به سمت کلاینت و کامپوننت payment-result آن، با فراخوانی متد return Redirect اکشن متدها صورت می‌گیرد که Url آن به صورت زیر تامین می‌شود:
        private string getClientReturnUrl(int orderId, long trackingNumber, string errorMessage)
        {
            var clientBaseUrl = _configuration.GetValue<string>("Client_URL");
            return new Uri(new Uri(clientBaseUrl),
                $"/payment-result/{orderId}/{trackingNumber}/{WebUtility.UrlEncode(errorMessage)}").ToString();
        }
در این متد Client_URL را از فایل appsettings.json برنامه‌ی Web API دریافت می‌کنیم که به آدرس ریشه‌ی برنامه‌ی کلاینت اشاره می‌کند:
{
   "Client_URL": "https://localhost:5002/"
}


تکمیل قسمت سمت کلاینت عملیات پرداخت بانکی، توسط درگاه مجازی پرباد

تا اینجا کنترلری که کار پرداخت آنلاین را مدیریت می‌کند، پیاده سازی کردیم. قسمت آخر این بحث به تکمیل جزئیات این گردش کاری که شامل شروع عملیات سفارش و پرداخت از سمت کلاینت و نمایش پیام خطا یا موفقیت پرداخت به کاربر است، اختصاص دارد.

الف) تکمیل کامپوننت RoomDetails.razor جهت شروع به پرداخت آنلاین
کامپوننت RoomDetails.razor را در قسمت قبل آغاز کردیم و توسعه‌ی آن‌را تا جائی پیش بردیم که اعتبارسنجی‌های آن‌را به علت استفاده‌ی از خواص تو در تو، به صورت دستی انجام دادیم. پس از مرحله‌ی اعتبارسنجی، اکنون می‌خواهیم کاربر را به سمت درگاه بانکی جهت پرداخت، هدایت کنیم:
@page "/hotel-room-details/{Id:int}"

@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IClientHotelRoomService HotelRoomService
@inject IClientRoomOrderDetailsService RoomOrderDetailsService
@inject NavigationManager NavigationManager
@inject HttpClient HttpClient

// ...

@code {

    // ...

    private async Task HandleCheckout()
    {
        if (!await HandleValidation())
        {
            return;
        }

        try
        {
            HotelBooking.OrderDetails.ParbadTrackingNumber = -1;
            HotelBooking.OrderDetails.RoomId = HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.Id;
            HotelBooking.OrderDetails.TotalCost = HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalAmount;
            var roomOrderDetailsSaved = await RoomOrderDetailsService.SaveRoomOrderDetailsAsync(HotelBooking.OrderDetails);

            await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalRoomOrderDetails, roomOrderDetailsSaved);

            var paymentUri = new UriBuilderExt(new Uri(HttpClient.BaseAddress, $"/api/ParbadPayment/PayRoomOrder"))
                            .AddParameter("orderId", roomOrderDetailsSaved.Id.ToString())
                            .AddParameter("amount", roomOrderDetailsSaved.TotalCost.ToString())
                            .Uri;
            NavigationManager.NavigateTo(paymentUri.ToString(), forceLoad: true);
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }

    // ...
}
متد HandleValidation را در انتهای قسمت قبل تکمیل کردیم. اکنون OrderDetails را بر اساس اطلاعات فرم و انتخاب‌های کاربر، تکمیل کرده و به متد SaveRoomOrderDetailsAsync ارسال می‌کنیم تا Id سفارش را تولید کنیم. این همان Id ای است که قرار است به سمت سرور و Web API ارسال کنیم تا بر اساس آن تراکنش و Tracking Number ای را بتوان به رکورد جاری انتساب داد. بنابراین نیاز به کنترلر سمت Web API ای را داریم که بتواند این‌کار را انجام دهد:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    public class RoomOrderController : Controller
    {
        private readonly IRoomOrderDetailsService _roomOrderService;

        public RoomOrderController(IRoomOrderDetailsService roomOrderService)
        {
            _roomOrderService = roomOrderService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(roomOrderService));
        }

        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> Create([FromBody] RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            var result = await _roomOrderService.CreateAsync(details);
            return Ok(result);
        }

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> GetOrderDetail(int trackingNumber)
        {
            var result = await _roomOrderService.GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(trackingNumber);
            return Ok(result);
        }
    }
}
- متد Create، بر اساس اطلاعات وارد شده‌ی توسط کاربر، آن‌ها را تبدیل به یک رکورد سفارش جدید می‌کند و به سمت کلاینت بازگشت می‌دهد.
- متد GetOrderDetail، بر اساس trackingNumber دریافتی از پرباد، کار بازگشت رکورد متناظری را انجام می‌دهد. از آن در پایان کار، جهت نمایش وضعیت پرداخت، استفاده می‌کنیم.
این دو متد در سرویس سمت سرور RoomOrderDetailsService، به صورت زیر تامین شده‌اند:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        // ...

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> CreateAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            var roomOrder = _mapper.Map<RoomOrderDetail>(details);
            roomOrder.Status = BookingStatus.Pending;
            var result = await _dbContext.RoomOrderDetails.AddAsync(roomOrder);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<RoomOrderDetailsDTO>(result.Entity);
        }


        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailByTrackingNumberAsync(long trackingNumber)
        {
            var roomOrderDetailsDTO = await _dbContext.RoomOrderDetails
                                            .Include(u => u.HotelRoom)
                                                .ThenInclude(x => x.HotelRoomImages)
                                            .ProjectTo<RoomOrderDetailsDTO>(_mapperConfiguration)
                                            .FirstOrDefaultAsync(u => u.ParbadTrackingNumber == trackingNumber);

            roomOrderDetailsDTO.HotelRoomDTO.TotalDays =
                roomOrderDetailsDTO.CheckOutDate.Subtract(roomOrderDetailsDTO.CheckInDate).Days;
            return roomOrderDetailsDTO;
        }

       // ...
    }
}
اکنون که Web API Endpoint مدنظر را ایجاد کردیم، نیاز است سرویس سمت کلاینتی را نیز جهت تعامل با آن تهیه کنیم:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientRoomOrderDetailsService
    {
        Task<RoomOrderDetailsDTO> SaveRoomOrderDetailsAsync(RoomOrderDetailsDTO details);
        Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailAsync(long trackingNumber);
    }
}

namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientRoomOrderDetailsService : IClientRoomOrderDetailsService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientRoomOrderDetailsService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<RoomOrderDetailsDTO> GetOrderDetailAsync(long trackingNumber)
        {
            // How to url-encode query-string parameters properly
            var uri = new UriBuilderExt(new Uri(_httpClient.BaseAddress, $"/api/roomorder/GetOrderDetail"))
                            .AddParameter("trackingNumber", trackingNumber.ToString())
                            .Uri;
            return _httpClient.GetFromJsonAsync<RoomOrderDetailsDTO>(uri);

        }

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> SaveRoomOrderDetailsAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            details.UserId = "unknown user!";
            var response = await _httpClient.PostAsJsonAsync("api/roomorder/create", details);
            var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            if (response.IsSuccessStatusCode)
            {
                return JsonSerializer.Deserialize<RoomOrderDetailsDTO>(responseContent);
            }
            else
            {
                //var errorModel = JsonSerializer.Deserialize<ErrorModel>(responseContent);
                throw new InvalidOperationException(responseContent);
            }
        }
    }
}
- متد GetOrderDetailAsync بر اساس trackingNumber دریافتی پس از عملیات تصدیق پرداخت، کار بازگشت جزئیات رکورد متناظری را انجام می‌دهد.
- متد SaveRoomOrderDetailsAsync، یک رکورد سفارش جدید را ایجاد می‌کند. در اینجا با روش مشاهده‌ی خطای کامل بازگشتی از سمت سرور (در صورت وجود) هم آشنا شده‌ایم که در مواقع لزوم می‌تواند راه‌گشا باشد.
- در متد SaveRoomOrderDetailsAsync فعلا مقدار UserId اجباری را به عبارتی دلخواه، تنظیم کرده‌ایم. این مورد را در قسمت‌های بعدی با معرفی اعتبارسنجی و احراز هویت سمت کلاینت، تکمیل خواهیم کرد.

این سرویس جدید را هم باید به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی کلاینت معرفی کرد تا قابل استفاده شود:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            // ...
            builder.Services.AddScoped<IClientRoomOrderDetailsService, ClientRoomOrderDetailsService>();
بنابراین در متد HandleCheckout ای که در حال بررسی آن هستیم، ابتدا متد SaveRoomOrderDetailsAsync فوق فراخوانی می‌شود تا توسط Web API Endpoint متناظری، یک رکورد سفارش ابتدایی را ایجاد کرده و Id آن‌را در اختیار ما قرار دهد.
سپس به قطعه کد مهم زیر می‌رسیم:
var paymentUri = new UriBuilderExt(new Uri(HttpClient.BaseAddress, $"/api/ParbadPayment/PayRoomOrder"))
    .AddParameter("orderId", roomOrderDetailsSaved.Id.ToString())
    .AddParameter("amount", roomOrderDetailsSaved.TotalCost.ToString())
    .Uri;
NavigationManager.NavigateTo(paymentUri.ToString(), forceLoad: true);
اینجا است که برای نمونه آدرس https://localhost:5001/api/ParbadPayment/PayRoomOrder?orderId=1&amount=1000 ساخته شده و توسط متد NavigateTo فراخوانی می‌شود. فراخوانی متداول متد NavigateTo در اینجا کارساز نیست؛ چون سبب reload آدرس درخواستی نمی‌شود. یعنی هدایت‌های صورت گرفته‌ی توسط آن، در همان داخل مرورگر رخ می‌دهند و سبب ارسال درخواستی به سمت سرور نخواهند شد. می‌توان این رفتار را با ذکر پارامتر دوم آن تغییر داد. در اینجا اگر پارامتر forceLoad را به true تنظیم کنیم، ابتدا سبب هدایت به آدرس درخواستی و سپس reload کامل صفحه می‌شود (دقیقا مثل اینکه شخصی، آدرسی را در نوار آدرس مرورگر وارد کند و سپس دکمه‌ی enter را بفشارد). این reload است که برنامه‌ی کلاینت را اکنون به سمت برنامه‌ی Web API هدایت می‌کند.


نمایش وضعیت پرداخت، به کاربر در پایان گردش کاری آن

پس از این مراحل، مرحله‌ی آخر کار باقی مانده‌است؛ یعنی بازگشت از اکشن متد VerifyRoomOrderPayment سمت سرور، به کامپوننت PaymentResult سمت کلاینت، برای نمایش نتیجه‌ی عملیات. به همین جهت کامپوننت جدید Pages\HotelRooms\PaymentResult.razor را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
@page "/payment-result/{OrderId:int}/{TrackingNumber:long}/{Message}"
@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IClientRoomOrderDetailsService RoomOrderDetailService
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject NavigationManager NavigationManager

@if (IsLoading)
{
    <div style="position:fixed;top:50%;left:50%;margin-top:-50px;margin-left:-100px;">
        <img src="images/ajax-loader.gif" />
    </div>
}
else
{
    <div class="container">
        <div class="row mt-4 pt-4">
            <div class="col-10 offset-1 text-center">
            @if(IsPaymentSuccessful)
            {
                <h2 class="text-success">Booking Confirmed!</h2>
                <p>Your room has been booked successfully with order id @OrderId & tracking number @TrackingNumber .</p>
            }
            else
            {
                <h2 class="text-warning">Booking Failed!</h2>
                <p>@Message</p>
            }
            <a class="btn btn-primary" href="hotel-rooms">Back to rooms</a>
            </div>
        </div>
    </div>
}

@code
{
    private bool IsLoading;
    private bool IsPaymentSuccessful;

    [Parameter] public int OrderId { set; get; }
    [Parameter] public long TrackingNumber { set; get; }
    [Parameter] public string Message { set; get; }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        IsLoading = true;
        try
        {
            var finalOrderDetail = await RoomOrderDetailService.GetOrderDetailAsync(TrackingNumber);
            var localOrderDetail = await LocalStorage.GetItemAsync<RoomOrderDetailsDTO>(ConstantKeys.LocalRoomOrderDetails);
            if(finalOrderDetail is not null &&
                finalOrderDetail.IsPaymentSuccessful &&
                finalOrderDetail.Status == BookingStatus.Booked &&
                localOrderDetail is not null &&
                localOrderDetail.TotalCost == finalOrderDetail.TotalCost)
            {
                IsPaymentSuccessful = true;
                await LocalStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalRoomOrderDetails);
                await LocalStorage.RemoveItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking);
            }
            else
            {
                IsPaymentSuccessful = false;
            }
        }
        catch(Exception ex)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(ex.Message);
        }
        finally
        {
            IsLoading = false;
        }
    }
}
این کامپوننت بر اساس مسیریابی که دارد:
@page "/payment-result/{OrderId:int}/{TrackingNumber:long}/{Message}"
سه پارامتر شماره سفارش، شماره تراکنش و پیامی را پس از پایان عملیات تصدیق پرداخت، از Web API، در طی یک redirect کامل دریافت می‌کند. در ادامه به کمک متد RoomOrderDetailService.GetOrderDetailAsync که آن‌را پیشتر توسعه دادیم، اصل رکورد متناظر با این سفارش را بازیابی کرده و فیلدهای IsPaymentSuccessful و Status آن‌را بررسی می‌کنیم (این فیلدها در زمان تصدیق پرداخت، در همان سمت سرور مقدار دهی می‌شوند). همچنین جهت محکم‌کاری، قسمتی از این اطلاعات را با Local Storage نیز انطباق داده‌ایم. اگر پرداخت، موفقیت آمیز باشد، شماره سفارش و همچنین شماره تراکنش را به کاربر نمایش می‌دهیم و یا پیام دریافتی از سرور را در صفحه درج می‌کنیم.


جلوگیری از ثبت سفارش اتاقی که رزرو شده‌است


پس از پایان عملیات سفارش یک اتاق، بهتر است امکان سفارش اتاقی را که دیگر در دسترس نیست، غیرفعال کنیم (تصویر فوق) که اینکار را می‌توان توسط خاصیت IsBooked مدل UI کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها انجام داد:
    public class HotelRoomDTO
    {
        public bool IsBooked { get; set; }

        // ...
    }
این خاصیت را در متدهای بازگشت لیست تمام اتاق‌ها و یا بازگشت اطلاعات یک اتاق، به صورت زیر محاسبه و مقدار دهی می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
       // ...

        public async Task<List<HotelRoomDTO>> GetAllHotelRoomsAsync(DateTime? checkInDateStr, DateTime? checkOutDatestr)
        {
            var hotelRooms = await _dbContext.HotelRooms
                        .Include(x => x.HotelRoomImages)
                        .Include(x => x.RoomOrderDetails)
                        .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                        .ToListAsync();

            foreach (var hotelRoom in hotelRooms)
            {
                hotelRoom.IsBooked = isRoomBooked(hotelRoom, checkInDateStr, checkOutDatestr);
            }

            return hotelRooms;
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
            var hotelRoom = await _dbContext.HotelRooms
                            .Include(x => x.HotelRoomImages)
                            .Include(x => x.RoomOrderDetails)
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Id == roomId);
            hotelRoom.IsBooked = isRoomBooked(hotelRoom, checkInDate, checkOutDate);
            return hotelRoom;
        }

        private bool isRoomBooked(HotelRoomDTO hotelRoom, DateTime? checkInDate, DateTime? checkOutDate)
        {
            if (checkInDate == null || checkOutDate == null)
            {
                return false;
            }

            return hotelRoom.RoomOrderDetails.Any(x => x.IsPaymentSuccessful &&
                        //check if checkin date that user wants does not fall in between any dates for room that is booked
                        ((checkInDate < x.CheckOutDate && checkInDate.Value.Date >= x.CheckInDate)
                        //check if checkout date that user wants does not fall in between any dates for room that is booked
                        || (checkOutDate.Value.Date > x.CheckInDate.Date && checkInDate.Value.Date <= x.CheckInDate.Date))
                    );
        }
    }
}
متد isRoomBooked، یک محاسبه‌ی سمت سرور محسوب نمی‌شود؛ چون با استفاده از Include‌های نوشته شده، اطلاعات کامل اتاق و وابستگی‌های آن (سرهای دیگر رابطه‌ی تشکیل شده) را داریم و این محاسبات سبب رفت و برگشتی به سمت سرور نمی‌شوند.

اکنون که خاصیت IsBooked مقدار دهی شده‌است، در دو قسمت از آن استفاده خواهیم کرد:
الف) در کامپوننت نمایش لیست اتاق‌ها
@if (room.IsBooked)
{
    <button disabled class="btn btn-secondary btn-block">Sold Out</button>
}
else
{
    <a href="@($"hotel-room-details/{room.Id}")" class="btn btn-success btn-block">Book</a>
}
ب) در کامپوننت نمایش جزئیات یک اتاق
@if (HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.IsBooked)
{
    <button disabled class="btn btn-secondary btn-block">Sold Out</button>
}
else
{
    <button type="submit" class="btn btn-success form-control">Checkout Now</button>
}


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-30.zip
مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت دوم - سرویس اعتبارسنجی
در قسمت قبل، ساختار ابتدایی کلاینت Angular را تدارک دیدیم. در این قسمت قصد داریم سرویسی که زیر ساخت کامپوننت لاگین و عملیات ورود به سیستم را تامین می‌کند، تکمیل کنیم.


تعریف تزریق وابستگی تنظیمات برنامه

در مطلب «تزریق وابستگی‌ها فراتر از کلاس‌ها در برنامه‌های Angular» با روش تزریق ثوابت برنامه آشنا شدیم. در این مثال، برنامه‌ی کلاینت بر روی پورت 4200 اجرا می‌شود و برنامه‌ی سمت سرور وب، بر روی پورت 5000. به همین جهت نیاز است این آدرس پایه سمت سرور را در تمام قسمت‌های برنامه که با سرور کار می‌کنند، در دسترس داشته باشیم و روش مناسب برای پیاده سازی آن همان قسمت «تزریق تنظیمات برنامه توسط تامین کننده‌ی مقادیر» مطلب یاد شده‌است. به همین جهت فایل جدید src\app\core\services\app.config.ts را در پوشه‌ی core\services برنامه ایجاد می‌کنیم:
import { InjectionToken } from "@angular/core";

export let APP_CONFIG = new InjectionToken<string>("app.config");

export interface IAppConfig {
  apiEndpoint: string;
  loginPath: string;
  logoutPath: string;
  refreshTokenPath: string;
  accessTokenObjectKey: string;
  refreshTokenObjectKey: string;
}

export const AppConfig: IAppConfig = {
  apiEndpoint: "http://localhost:5000/api",
  loginPath: "account/login",
  logoutPath: "account/logout",
  refreshTokenPath: "account/RefreshToken",
  accessTokenObjectKey: "access_token",
  refreshTokenObjectKey: "refresh_token"
};
در اینجا APP_CONFIG یک توکن منحصربفرد است که از آن جهت یافتن مقدار AppConfig که از نوع اینترفیس IAppConfig تعریف شده‌است، در سراسر برنامه استفاده خواهیم کرد.
سپس تنظیمات ابتدایی تزریق وابستگی‌های IAppConfig را در فایل src\app\core\core.module.ts به صورت ذیل انجام می‌دهیم:
import { AppConfig, APP_CONFIG } from "./app.config";

@NgModule({
  providers: [
    { provide: APP_CONFIG, useValue: AppConfig }
  ]
})
export class CoreModule {}
اکنون هر سرویس و یا کامپوننتی در سراسر برنامه که نیاز به تنظیمات AppConfig را داشته باشد، کافی است با استفاده از ویژگی Inject(APP_CONFIG)@ آن‌را درخواست کند.


طراحی سرویس Auth

پس از لاگین باید بتوان به اطلاعات اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم، در تمام قسمت‌های برنامه دسترسی پیدا کرد. به همین جهت نیاز است این اطلاعات را در یک سرویس سراسری singleton قرار داد تا همواره یک وهله‌ی از آن در کل برنامه قابل استفاده باشد. مرسوم است این سرویس را AuthService بنامند. بنابراین محل قرارگیری این سرویس سراسری در پوشه‌ی Core\services و محل تعریف آن در قسمت providers آن خواهد بود. به همین جهت ابتدا ساختار این سرویس را با دستور ذیل ایجاد می‌کنیم:
 ng g s Core/services/Auth
با این خروجی:
   create src/app/Core/services/auth.service.ts (110 bytes)
و سپس تعریف آن‌را به مدخل providers ماژول Core اضافه می‌کنیم:
import { AuthService } from "./services/auth.service";

@NgModule({
  providers: [
    // global singleton services of the whole app will be listed here.
    BrowserStorageService,
    AuthService,
    { provide: APP_CONFIG, useValue: AppConfig }
  ]
})
export class CoreModule {}

در ادامه به تکمیل AuthService خواهیم پرداخت و قسمت‌های مختلف آن‌را مرور می‌کنیم.


اطلاع رسانی به کامپوننت Header در مورد وضعیت لاگین

در مطلب «صدور رخدادها از سرویس‌ها به کامپوننت‌ها در برنامه‌های Angular» با نحوه‌ی کار با BehaviorSubject آشنا شدیم. در اینجا می‌خواهیم توسط آن، پس از لاگین موفق، وضعیت لاگین را به کامپوننت هدر صادر کنیم، تا لینک لاگین را مخفی کرده و لینک خروج از سیستم را نمایش دهد:
import { BehaviorSubject } from "rxjs/BehaviorSubject";

@Injectable()
export class AuthService {

  private authStatusSource = new BehaviorSubject<boolean>(false);
  authStatus$ = this.authStatusSource.asObservable();

  constructor() {
    this.updateStatusOnPageRefresh();
  }

  private updateStatusOnPageRefresh(): void {
    this.authStatusSource.next(this.isLoggedIn());
  }
اکنون تمام کامپوننت‌های برنامه می‌توانند مشترک $authStatus شده و همواره آخرین وضعیت لاگین را دریافت کنند و نسبت به تغییرات آن عکس العمل نشان دهند (برای مثال قسمتی را نمایش دهند و یا قسمتی را مخفی کنند).
در اینجا در سازنده‌ی کلاس، بر اساس خروجی متد وضعیت لاگین شخص، برای اولین بار، متد next این BehaviorSubject فراخوانی می‌شود. علت قرار دادن این متد در سازنده‌ی کلاس سرویس، عکس العمل نشان دادن به refresh کامل صفحه، توسط کاربر است و یا عکس العمل نشان دادن به وضعیت به‌خاطر سپاری کلمه‌ی عبور، در اولین بار مشاهده‌ی سایت و برنامه. در این حالت متد isLoggedIn، کش مرورگر را بررسی کرده و با واکشی توکن‌ها و اعتبارسنجی آن‌ها، گزارش وضعیت لاگین را ارائه می‌دهد. پس از آن، خروجی آن (true/false) به مشترکین اطلاع رسانی می‌شود.
در ادامه، متد next این  BehaviorSubject را در متدهای login و logout نیز فراخوانی خواهیم کرد.


تدارک ذخیره سازی توکن‌ها در کش مرورگر

از طرف سرور، دو نوع توکن access_token و refresh_token را دریافت می‌کنیم. به همین جهت یک enum را جهت مشخص سازی آن‌ها تعریف خواهیم کرد:
export enum AuthTokenType {
   AccessToken,
   RefreshToken
}
سپس باید این توکن‌ها را پس از لاگین موفق در کش مرورگر ذخیره کنیم که با مقدمات آن در مطلب «ذخیره سازی اطلاعات در مرورگر توسط برنامه‌های Angular» پیشتر آشنا شدیم. از همان سرویس BrowserStorageService مطلب یاد شده، در اینجا نیز استفاده خواهیم کرد:
import { BrowserStorageService } from "./browser-storage.service";

export enum AuthTokenType {
  AccessToken,
  RefreshToken
}

@Injectable()
export class AuthService {

  private rememberMeToken = "rememberMe_token";

  constructor(private browserStorageService: BrowserStorageService) {  }

  rememberMe(): boolean {
    return this.browserStorageService.getLocal(this.rememberMeToken) === true;
  }

  getRawAuthToken(tokenType: AuthTokenType): string {
    if (this.rememberMe()) {
      return this.browserStorageService.getLocal(AuthTokenType[tokenType]);
    } else {
      return this.browserStorageService.getSession(AuthTokenType[tokenType]);
    }
  }

  deleteAuthTokens() {
    if (this.rememberMe()) {
      this.browserStorageService.removeLocal(AuthTokenType[AuthTokenType.AccessToken]);
      this.browserStorageService.removeLocal(AuthTokenType[AuthTokenType.RefreshToken]);
    } else {
      this.browserStorageService.removeSession(AuthTokenType[AuthTokenType.AccessToken]);
      this.browserStorageService.removeSession(AuthTokenType[AuthTokenType.RefreshToken]);
    }
    this.browserStorageService.removeLocal(this.rememberMeToken);
  }

  private setLoginSession(response: any): void {
    this.setToken(AuthTokenType.AccessToken, response[this.appConfig.accessTokenObjectKey]);
    this.setToken(AuthTokenType.RefreshToken, response[this.appConfig.refreshTokenObjectKey]);
  }

  private setToken(tokenType: AuthTokenType, tokenValue: string): void {
    if (this.rememberMe()) {
      this.browserStorageService.setLocal(AuthTokenType[tokenType], tokenValue);
    } else {
      this.browserStorageService.setSession(AuthTokenType[tokenType], tokenValue);
    }
  }
}
ابتدا سرویس BrowserStorageService به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس نیاز است بر اساس گزینه‌ی «به‌خاطر سپاری کلمه‌ی عبور»، نسبت به انتخاب محل ذخیره سازی توکن‌ها اقدام کنیم. اگر گزینه‌ی rememberMe توسط کاربر در حین لاگین انتخاب شود، از local storage ماندگار و اگر خیر، از session storage فرار مرورگر برای ذخیره سازی توکن‌ها و سایر اطلاعات مرتبط استفاده خواهیم کرد.


- متد rememberMe مشخص می‌کند که آیا وضعیت به‌خاطر سپاری کلمه‌ی عبور توسط کاربر انتخاب شده‌است یا خیر؟ این مقدار را نیز در local storage ماندگار ذخیره می‌کنیم تا در صورت بستن مرورگر و مراجعه‌ی مجدد به آن، در دسترس باشد و به صورت خودکار پاک نشود.
- متد setToken، بر اساس وضعیت rememberMe، مقادیر توکن‌های دریافتی از سرور را در local storage و یا session storage ذخیره می‌کند.
- متد getRawAuthToken بر اساس یکی از مقادیر enum ارسالی به آن، مقدار خام access_token و یا refresh_token ذخیره شده را بازگشت می‌دهد.
- متد deleteAuthTokens جهت حذف تمام توکن‌های ذخیره شده‌ی توسط برنامه استفاده خواهد شد. نمونه‌ی کاربرد آن در متد logout است.
- متد setLoginSession پس از لاگین موفق فراخوانی می‌شود. کار آن ذخیره سازی توکن‌های دریافتی از سرور است. فرض آن نیز بر این است که خروجی json از طرف سرور، توکن‌ها را با کلیدهایی دقیقا مساوی access_token و refresh_token بازگشت می‌دهد:
 {"access_token":"...","refresh_token":"..."}
اگر این کلیدها در برنامه‌ی شما نام دیگری را دارند، محل تغییر آن‌ها در فایل app.config.ts است.


تکمیل متد ورود به سیستم

در صفحه‌ی لاگین، کاربر نام کاربری، کلمه‌ی عبور و همچنین گزینه‌ی «به‌خاطر سپاری ورود» را باید تکمیل کند. به همین جهت اینترفیسی را برای این کار به نام Credentials در محل src\app\core\models\credentials.ts ایجاد می‌کنیم:
export interface Credentials {
   username: string;
   password: string;
   rememberMe: boolean;
}
پس از آن در متد لاگین از این اطلاعات جهت دریافت توکن‌های دسترسی و به روز رسانی، استفاده خواهیم کرد:
@Injectable()
export class AuthService {
  constructor(
    @Inject(APP_CONFIG) private appConfig: IAppConfig,
    private http: HttpClient,
    private browserStorageService: BrowserStorageService   
  ) {
    this.updateStatusOnPageRefresh();
  }

  login(credentials: Credentials): Observable<boolean> {
    const headers = new HttpHeaders({ "Content-Type": "application/json" });
    return this.http
      .post(`${this.appConfig.apiEndpoint}/${this.appConfig.loginPath}`, credentials, { headers: headers })
      .map((response: any) => {
        this.browserStorageService.setLocal(this.rememberMeToken, credentials.rememberMe);
        if (!response) {
          this.authStatusSource.next(false);
          return false;
        }
        this.setLoginSession(response);
        this.authStatusSource.next(true);
        return true;
      })
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error));
  }
}
متد login یک Observable از نوع boolean را بازگشت می‌دهد. به این ترتیب می‌توان مشترک آن شد و در صورت دریافت true یا اعلام لاگین موفق، کاربر را به صفحه‌ای مشخص هدایت کرد.
در اینجا نیاز است اطلاعات شیء Credentials را به مسیر http://localhost:5000/api/account/login ارسال کنیم. به همین جهت نیاز به سرویس IAppConfig تزریق شده‌ی در سازنده‌ی کلاس وجود دارد تا با دسترسی به this.appConfig.apiEndpoint، مسیر تنظیم شده‌ی در فایل src\app\core\services\app.config.ts را دریافت کنیم.
پس از لاگین موفق:
- ابتدا وضعیت rememberMe انتخاب شده‌ی توسط کاربر را در local storage مرورگر جهت مراجعات آتی ذخیره می‌کنیم.
- سپس متد setLoginSession، توکن‌های دریافتی از شیء response را بر اساس وضعیت rememberMe در local storage ماندگار و یا session storage فرار، ذخیره می‌کند.
- در آخر با فراخوانی متد next مربوط به authStatusSource با پارامتر true، به تمام کامپوننت‌های مشترک به این سرویس اعلام می‌کنیم که وضعیت لاگین موفق بوده‌است و اکنون می‌توانید نسبت به آن عکس العمل نشان دهید.


تکمیل متد خروج از سیستم

کار خروج، با فراخوانی متد logout صورت می‌گیرد:
@Injectable()
export class AuthService {

  constructor(
    @Inject(APP_CONFIG) private appConfig: IAppConfig,
    private http: HttpClient,
    private router: Router
  ) {
    this.updateStatusOnPageRefresh();
  }

  logout(navigateToHome: boolean): void {
    this.http
      .get(`${this.appConfig.apiEndpoint}/${this.appConfig.logoutPath}`)
      .finally(() => {
        this.deleteAuthTokens();
        this.unscheduleRefreshToken();
        this.authStatusSource.next(false);
        if (navigateToHome) {
          this.router.navigate(["/"]);
        }
      })
      .map(response => response || {})
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error))
      .subscribe(result => {
        console.log("logout", result);
      });
  }
}
در اینجا در ابتدا متد logout سمت سرور که در مسیر http://localhost:5000/api/account/logout قرار دارد فراخوانی می‌شود. پس از آن در پایان کار در متد finally (چه عملیات فراخوانی logout سمت سرور موفق باشد یا خیر)، ابتدا توسط متد deleteAuthTokens تمام توکن‌ها و اطلاعات ذخیره شده‌ی در مرورگر حذف می‌شوند. در ادامه با فراخوانی متد next مربوط به authStatusSource با مقدار false، به تمام مشترکین سرویس جاری اعلام می‌کنیم که اکنون وقت عکس العمل نشان دادن به خروجی سیستم و به روز رسانی رابط کاربری است. همچنین اگر پارامتر navigateToHome نیز مقدار دهی شده بود، کاربر را به صفحه‌ی اصلی برنامه هدایت می‌کنیم.


اعتبارسنجی وضعیت لاگین و توکن‌های ذخیره شده‌ی در مرورگر

برای اعتبارسنجی access token دریافتی از طرف سرور، نیاز به بسته‌ی jwt-decode است. به همین جهت دستور ذیل را در خط فرمان صادر کنید تا بسته‌ی آن به پروژه اضافه شود:
 > npm install jwt-decode --save
در ادامه برای استفاده‌ی از آن، ابتدا بسته‌ی آن‌را import می‌کنیم:
 import * as jwt_decode from "jwt-decode";
و سپس توسط متد jwt_decode آن می‌توان به اصل اطلاعات توکن دریافتی از طرف سرور، دسترسی یافت:
  getDecodedAccessToken(): any {
    return jwt_decode(this.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken));
  }
این توکن خام، پس از decode، یک چنین فرمت نمونه‌ای را دارد که در آن، شماره‌ی کاربری (nameidentifier)، نام کاربری (name)، نام نمایشی کاربر (DisplayName)، نقش‌های او (قسمت role) و اطلاعات تاریخ انقضای توکن (خاصیت exp)، مشخص هستند:
{
  "jti": "d1272eb5-1061-45bd-9209-3ccbc6ddcf0a",
  "iss": "http://localhost/",
  "iat": 1513070340,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier": "1",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "Vahid",
  "DisplayName": "وحید",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/serialnumber": "709b64868a1d4d108ee58369f5c3c1f3",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/userdata": "1",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": [
    "Admin",
    "User"
  ],
  "nbf": 1513070340,
  "exp": 1513070460,
  "aud": "Any"
}
برای مثال اگر خواستیم به خاصیت DisplayName این شیء decode شده دسترسی پیدا کنیم، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
  getDisplayName(): string {
    return this.getDecodedAccessToken().DisplayName;
  }
و یا خاصیت exp آن، بیانگر تاریخ انقضای توکن است. برای تبدیل آن به نوع Date، ابتدا باید به این خاصیت در توکن decode شده دسترسی یافت و سپس توسط متد setUTCSeconds آن‌را تبدیل به نوع Date کرد:
  getAccessTokenExpirationDateUtc(): Date {
    const decoded = this.getDecodedAccessToken();
    if (decoded.exp === undefined) {
      return null;
    }
    const date = new Date(0); // The 0 sets the date to the epoch
    date.setUTCSeconds(decoded.exp);
    return date;
  }
اکنون که به این تاریخ انقضای توکن دسترسی یافتیم، می‌توان از آن جهت تعیین اعتبار توکن ذخیره شده‌ی در مرورگر، استفاده کرد:
  isAccessTokenTokenExpired(): boolean {
    const expirationDateUtc = this.getAccessTokenExpirationDateUtc();
    if (!expirationDateUtc) {
      return true;
    }
    return !(expirationDateUtc.valueOf() > new Date().valueOf());
  }
و در آخر متد isLoggedIn که وضعیت لاگین بودن کاربر جاری را مشخص می‌کند، به صورت ذیل تعریف می‌شود:
  isLoggedIn(): boolean {
    const accessToken = this.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken);
    const refreshToken = this.getRawAuthToken(AuthTokenType.RefreshToken);
    const hasTokens = !this.isEmptyString(accessToken) && !this.isEmptyString(refreshToken);
    return hasTokens && !this.isAccessTokenTokenExpired();
  }

  private isEmptyString(value: string): boolean {
    return !value || 0 === value.length;
  }
ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا توکن‌های درخواست شده‌ی از کش مرورگر، وجود خارجی دارند یا خیر؟ پس از آن تاریخ انقضای access token را نیز بررسی می‌کنیم. تا همین اندازه جهت تعیین اعتبار این توکن‌ها در سمت کاربر کفایت می‌کنند. در سمت سرور نیز این توکن‌ها به صورت خودکار توسط برنامه تعیین اعتبار شده و امضای دیجیتال آن‌ها بررسی می‌شوند.

در قسمت بعد، از این سرویس اعتبارسنجی تکمیل شده جهت ورود به سیستم و تکمیل کامپوننت header استفاده خواهیم کرد.


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o، برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد (و یا همان اجرای فایل ng-serve.bat). همچنین باید به پوشه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp نیز مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید، تا توکن سرور برنامه نیز فعال شود.
مطالب
معرفی OLTP درون حافظه‌ای در SQL Server 2014
OLTP درون حافظه‌ای، مهم‌ترین ویژگی جدید SQL Server 2014 است. موتور بانک اطلاعاتی disk based اس کیوال سرور، حدود 15 تا 20 سال قبل تهیه شد‌ه‌است و موتور جدید درون حافظه‌ای OLTP آن، بزرگترین بازنویسی این سیستم از زمان ارائه‌ی آن می‌باشد و شروع این پروژه به 5 سال قبل بر می‌گردد. علت تهیه‌ی آن نیز به نیازهای بالای پردازش‌های همزمان مصرف کنندگان این محصول در سال‌های اخیر، نسبت به 15 سال قبل مرتبط است. با استفاده از امکانات OLTP درون حافظه‌ای، امکان داشتن جداول معمولی disk based و جداول جدید memory optimized با هم در یک بانک اطلاعاتی میسر است؛ به همراه مهیا بودن تمام زیرساخت‌هایی مانند تهیه بک آپ، بازیابی آن‌ها، امنیت و غیره برای آن‌ها.



آیا جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه، همان DBCC PINTABLE منسوخ شده هستند؟

در نگارش‌های قدیمی‌تر اس کیوال سرور، دستوری وجود داشت به نام DBCC PINTABLE که سبب ثابت نگه داشتن صفحات جداول مبتنی بر دیسک یک دیتابیس، در حافظه می‌شد. به این ترتیب تمام خواندن‌های مرتبط با آن جدول، از حافظه صورت می‌گرفت. مشکل این روش که سبب منسوخ شدن آن گردید، اثرات جانبی آن بود؛ مانند خوانده شدن صفحات جدیدتر (با توجه به اینکه ساختار پردازشی و موتور بانک اطلاعاتی تغییری نکرده بود) و نیاز به حافظه‌ی بیشتر تا حدی که کل کش بافر سیستم را پر می‌کرد و امکان انجام سایر امور آن مختل می‌شدند. همچنین اولین ارجاعی به یک جدول، سبب قرار گرفتن کل آن در حافظه می‌گشت. به علاوه ساختار این سیستم نیز همانند روش مبتنی بر دیسک، بر اساس همان روش‌های قفل گذاری، ذخیره سازی اطلاعات و تهیه ایندکس‌های متداول بود.
اما جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه، از یک موتور کاملا جدید استفاده می‌کنند؛ با ساختار جدیدی برای ذخیره سازی اطلاعات و تهیه ایندکس‌ها. دسترسی به اطلاعات آن‌ها شامل قفل گذاری‌های متداول نیست و در آن حداقل زمان دسترسی به اطلاعات درنظر گرفته شده‌است. همچنین در آن‌ها data pages یا index pages و کش بافر نیز وجود ندارد.


نحوه‌ی ذخیره سازی و مدیریت اطلاعات جداول بهینه سازی شده برای حافظه

جداول بهینه سازی شده برای حافظه، فرمت ردیف‌های کاملا جدیدی را نیز به همراه دارند و جهت قرارگرفتن در حافظه ودسترسی سریع به آن‌ها بهینه سازی شده‌اند. برخلاف جداول مبتنی بر دیسک سخت که اطلاعات آن‌ها در یک سری صفحات خاص به نام‌های data or index pages ذخیره می‌شوند، اینگونه جداول، دارای ظروف مبتنی بر صفحه نیستند و از مفهوم چند نگارشی برای ذخیره سازی اطلاعات استفاده می‌کنند؛ به این معنا که ردیف‌ها به ازای هر تغییری، دارای یک نگارش جدید خواهند بود و بلافاصله در همان نگارش اصلی به روز رسانی نمی‌شوند.
در اینجا هر ردیف دارای یک timestamp شروع و یک timestamp پایان است. timestamp شروع بیانگر تراکنشی است که ردیف را ثبت کرده و timestamp پایان برای مشخص سازی تراکنشی بکار می‌رود که ردیف را حذف کرده است. اگر timestamp پایان، دارای مقدار بی‌نهایت باشد، به این معنا است که ردیف متناظر با آن هنوز حذف نشده‌است. به روز رسانی یک ردیف در اینجا، ترکیبی است از حذف یک ردیف موجود و ثبت ردیفی جدید. برای یک عملیات فقط خواندنی، تنها نگارش‌هایی که timestamp معتبری داشته باشند، قابل مشاهده خواهند بود و از مابقی صرفنظر می‌گردد.
در OLTP درون حافظه‌ای که از روش چندنگارشی همزمانی استفاده می‌کند، برای یک ردیف مشخص، ممکن است چندین نگارش وجود داشته باشند؛ بسته به تعداد باری که یک رکورد به روز رسانی شده‌است. در اینجا یک سیستم garbage collection همیشه فعال، نگارش‌هایی را که توسط هیچ تراکنشی مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، به صورت خودکار حذف می‌کند؛ تا مشکل کمبود حافظه رخ ندهد.


آیا می‌توان به کارآیی جداول بهینه سازی شده برای حافظه با همان روش متداول مبتنی بر دیسک اما با بکارگیری حافظه‌ی بیشتر و استفاده از یک SSD RAID رسید؟
خیر! حتی اگر کل بانک اطلاعاتی مبتنی بر دیسک را در حافظه قرار دهید به کارآیی روش جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه نخواهید رسید. زیرا در آن هنوز مفاهیمی مانند data pages و index pages به همراه یک buffer pool پیچیده وجود دارند. در روش‌های مبتنی بر دیسک، ردیف‌ها از طریق page id و row offset آن‌ها قابل دسترسی می‌شوند. اما در جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه، ردیف‌های جداول با یک B-tree خاص به نام Bw-Tree در دسترس هستند.


میزان حافظه‌ی مورد نیاز برای جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه

باید درنظر داشت که تمام جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه، به صورت کامل در حافظه ذخیره خواهند شد. بنابراین بدیهی است که نیاز به مقدار کافی حافظه در اینجا ضروری است. توصیه صورت گرفته، داشتن حافظه‌ای به میزان دو برابر اندازه‌ی اطلاعات است. البته در اینجا چون با یک سیستم هیبرید سر و کار داریم، حافظه‌ی کافی جهت کار buffer pool مختص به جداول  مبتنی بر دیسک را نیز باید درنظر داشت.
همچنین اگر به اندازه‌ی کافی حافظه در سیستم تعبیه نشود، شاهد شکست مداوم تراکنش‌ها خواهید بود. به علاوه امکان بازیابی و restore جداول را نیز از دست خواهید داد.
البته لازم به ذکر است که اگر کل بانک اطلاعاتی شما چند ترابایت است، نیازی نیست به همین اندازه یا بیشتر حافظه تهیه کنید. فقط باید به اندازه‌ی جداولی که قرار است جهت قرار گرفتن در حافظه بهینه سازی شوند، حافظه تهیه کنید که حداکثر آن 256 گیگابایت است.


چه برنامه‌هایی بهتر است از امکانات OLTP درون حافظه‌ای SQL Server 2014 استفاده کنند؟

- برنامه‌هایی که در آن‌ها تعداد زیادی تراکنش کوتاه مدت وجود دارد به همراه درجه‌ی بالایی از تراکنش‌های همزمان توسط تعداد زیادی کاربر.
- اطلاعاتی که توسط برنامه زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرند را نیز می‌توان در جداول بهینه سازی شده جهت حافظه قرار داد.
- زمانیکه نیاز به اعمال دارای write بسیار سریع و با تعداد زیاد است. چون در جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه، صفحات داده‌ها و ایندکس‌ها وجود ندارند، نسبت به حالت مبتنی بر دیسک، بسیار سریعتر هستند. در روش‌های متداول، برای نوشتن اطلاعات در یک صفحه، مباحث همزمانی و قفل‌گذاری آن‌را باید در نظر داشت. در صورتیکه در روش بهینه سازی شده‌ی برای حافظه، به صورت پیش فرض از حالتی همانند snapshot isolation و همزمانی مبتنی بر نگارش‌های مختلف رکورد استفاده می‌شود.
- تنظیم و بهینه سازی جداولی با تعداد Read بالا. برای مثال، جداول پایه سیستم که اطلاعات تعاریف محصولات در آن قرار دارند. این نوع جداول عموما با تعداد Readهای بالا و تعداد Write کم شناخته می‌شوند. چون طراحی جداول مبتنی بر حافظه از hash tables و اشاره‌گرهایی برای دسترسی به رکوردهای موجود استفاده می‌کند، اعمال Read آن نیز بسیار سریعتر از حالت معمول هستند.
- مناسب جهت کارهای data warehouse و ETL Staging Table. در جداول مبتنی بر حافظه امکان عدم ذخیره سازی اطلاعات بر روی دیسک سخت نیز پیش بینی شده‌است. در این حالت فقط اطلاعات ساختار جدول، ذخیره‌ی نهایی می‌گردد و اگر سرور نیز ری استارت گردد، مجددا می‌تواند اطلاعات خود را از منابع اصلی data warehouse تامین کند.


محدودیت‌های جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه در SQL Server 2014

- تغیر اسکیما و ساختار جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه مجاز نیست. به بیان دیگر دستور ALTER TABLE برای اینگونه جداول کاربردی ندارد. این مورد جهت ایندکس‌ها نیز صادق است. همان زمانیکه جدول ایجاد می‌شود، باید ایندکس آن نیز تعریف گردد و پس از آن این امکان وجود ندارد.
تنها راه تغییر اسکیمای اینگونه جداول، Drop و سپس ایجاد مجدد آن‌ها است.
البته باید درنظر داشت که SQL Server 2014، اولین نگارش این فناوری را ارائه داده‌است و در نگارش‌های بعدی آن، بسیاری از این محدودیت‌ها قرار است که برطرف شوند.
- جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه حتما باید دارای یک ایندکس باشند. البته اگر یک primary key را برای آن‌ها تعریف نمائید، کفایت می‌کند.
- از unique index‌ها پشتیبانی نمی‌کند، مگر اینکه از نوع primary key باشد.
- حداکثر 8 ایندکس را می‌توان بر روی اینگونه جداول تعریف کرد.
- امکان تعریف ستون identity در آن وجود ندارد. اما می‌توان از قابلیت sequence برای رسیدن به آن استفاده کرد.
- DML triggers را پشتیبانی نمی‌کند.
- کلیدهای خارجی و قیود را پشتیبانی نمی‌کند.
- حداکثر اندازه‌ی یک ردیف آن 8060 بایت است. بنابراین از نوع‌های داده‌‌ای max دار و XML پشتیبانی نمی‌کند.
این مورد در حین ایجاد جدول بررسی شده و اگر اندازه‌ی ردیف محاسبه‌ی شده‌ی آن توسط SQL Server 2014 بیش از 8060 بایت باشد، جدول را ایجاد نخواهد کرد.


اگر سرور را ری استارت کنیم، چه اتفاقی برای اطلاعات جداول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه رخ می‌دهد؟

حالت DURABILTY انتخاب شده‌ی در حین ایجاد جدول بهینه سازی شده‌ی برای حافظه، تعیین کننده‌ای این مساله است. اگر SCHEMA_ONLY انتخاب شده باشد، کل اطلاعات شما با ری استارت سرور از دست خواهد رفت؛ البته اطلاعات ساختار جدول حفظ خواهد گردید. اگر حالت SCHEMA_AND_DATA انتخاب شود، اطلاعات شما پس از ری‌استارت سرور نیز در دسترس خواهد بود. این اطلاعات به صورت خودکار از لاگ تراکنش‌ها بازیابی شده و مجددا در حافظه قرار می‌گیرند.
حالت SCHEMA_ONLY برای مصارف برنامه‌های data warehouse بیشتر کاربرد دارد. جایی که اطلاعات قرار است از منابع داده‌ی مختلفی تامین شوند.



برای مطالعه بیشتر
SQL Server 2014: NoSQL Speeds with Relational Capabilities  
SQL Server 2014 In-Memory OLTP Architecture and Data Storage
Overview of Applications, Indexes and Limitations for SQL Server 2014 In-Memory OLTP Tables
Microsoft SQL Server 2014: In-Memory OLTP Overview
SQL Server in Memory OLTP for Database Developers
Exploring In-memory OLTP Engine (Hekaton) in SQL Server 2014 CTP1