مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 10 - بررسی تغییرات Viewها
تا اینجا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 را به مرحله‌ی فعال سازی ASP.NET MVC و تنظیمات مسیریابی‌های اولیه‌ی آن رسانده‌ایم. مرحله‌ی بعد، افزودن Viewها، نمایش اطلاعاتی به کاربران و دریافت اطلاعات از آن‌ها است و همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، برای «ارتقاء» نیاز است «15 مورد» ابتدایی مطالب ASP.NET MVC سایت را پیش از ادامه‌ی این سری مطالعه کنید.

معرفی فایل جدید ViewImports

پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 فاقد پوشه‌ی Views به همراه فایل‌های آغازین آن است. بنابراین ابتدا در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدید Views را ایجاد کنید.
فایل‌های آغازین این پوشه هم در مقایسه‌ی با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC اندکی تغییر کرده‌اند. برای مثال در نگارش قبلی، فایل web.config ایی در ریشه‌ی پوشه‌ی Views قرار داشت و چندین مقصود را فراهم می‌کرد:
الف) در آن تنظیم شده بود که هر نوع درخواستی به فایل‌های موجود در پوشه‌ی Views، برگشت خورده و قابل پردازش نباشند. این مورد هم از لحاظ مسایل امنیتی اضافه شده بود و هم اینکه در ASP.NET MVC، برخلاف وب فرم‌ها، شروع پردازش یک درخواست، از فایل‌های View شروع نمی‌شود. به همین جهت است که درخواست مستقیم آن‌ها بی‌معنا است.
در ASP.NET Core، فایل web.config از این پوشه حذف شده‌است؛ چون دیگر نیازی به آن نیست. اگر مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» را به خاطر داشته باشید، هر پوشه‌ای که توسط میان افزار Static Files عمومی نشود، توسط کاربران برنامه قابل دسترسی نخواهد بود و چون پوشه‌ی Views هم به صورت پیش فرض توسط این میان افزار عمومی نمی‌شود، نیازی به فایل web.config، جهت قطع دسترسی به فایل‌های موجود در آن وجود ندارد.

ب) کاربرد دیگر این فایل web.config، تعریف فضاهای نام پیش فرضی بود که در فایل‌های View مورد استفاده قرار می‌گرفتند. برای مثال چون فضای نام HTML Helperهای استاندارد ASP.NET MVC در این فایل web.config قید شده بود، دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های View برنامه وجود نداشت. در ASP.NET Core، برای جایگزین کردن این قابلیت، فایل جدیدی را به نام ViewImports.cshtml_ معرفی کرده‌اند، تا دیگر نیازی به ارث بری از فایل web.config وجود نداشته باشد.


برای مثال اگر می‌خواهید بالای Viewهای خود، مدام ذکر using مربوط به فضای نام مدل‌ها برنامه را انجام ندهید، این سطر تکراری را به فایل جدید view imports منتقل کنید:
 @using MyProject.Models

و این فضاهای نام به صورت پیش فرض برای تمام viewها مهیا هستند و نیازی به تعریف مجدد، ندارند:
• System
• System.Linq
• System.Collections.Generic
• Microsoft.AspNetCore.Mvc
• Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering


افزودن یک View جدید

در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، اگر بر روی نام یک اکشن متد کلیک راست می‌کردیم، در منوی ظاهر شده، گزینه‌ی Add view وجود داشت. چنین گزینه‌ای در نگارش RTM اول ASP.NET Core وجود ندارد و مراحل ایجاد یک View جدید را باید دستی طی کنید. برای مثال اگر نام کلاس کنترلر شما PersonController است، پوشه‌ی Person را به عنوان زیر پوشه‌ی Views ایجاد کرده و سپس بر روی این پوشه کلیک راست کنید، گزینه‌ی add new item را انتخاب و سپس واژه‌ی view را جستجو کنید:


البته یک دلیل این مساله می‌تواند امکان سفارشی سازی محل قرارگیری این پوشه‌ها در ASP.NET Core نیز باشد که در ادامه آن‌را بررسی خواهیم کرد (و ابزارهای از پیش تعریف شده عموما با مکان‌های از پیش تعریف شده کار می‌کنند).


امکان پوشه بندی بهتر فایل‌های یک پروژه‌ی ASP.NET Core نسبت به مفهوم Areas در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC

حالت پیش فرض پوشه بندی فایل‌های اصلی برنامه‌های ASP.NET MVC، مبتنی بر فناوری‌ها است؛ برای مثال پوشه‌های views و Controllers و امثال آن تعریف شده‌اند.
Project   
- Controllers
- Models
- Services
- ViewModels
- Views
روش دیگری را که برای پوشه بندی پروژه‌های ASP.NET MVC پیشنهاد می‌کنند (که Area توکار آن نیز زیر مجموعه‌ی آن محسوب می‌شود)، اصطلاحا Feature Folder Structure نام دارد. در این حالت برنامه بر اساس ویژگی‌ها و قابلیت‌های مختلف آن پوشه بندی می‌شود؛ بجای اینکه یک پوشه‌ی کلی کنترلرها را داشته باشیم و یک پوشه‌ی کلی views را که پس از مدتی، ارتباط دادن بین این‌ها واقعا مشکل می‌شود.
هرکسی که مدتی با ASP.NET MVC کار کرده باشد حتما به این مشکل برخورده‌است. درحال پیاده سازی قابلیتی هستید و برای اینکار نیاز خواهید داشت مدام بین پوشه‌های مختلف برنامه سوئیچ کنید؛ از پوشه‌ی کنترلرها به پوشه‌ی ویووها، به پوشه‌ی اسکریپت‌ها، پوشه‌ی اشتراکی ویووها و غیره. پس از رشد برنامه به جایی خواهید رسید که دیگر نمی‌توانید تشخیص دهید این فایلی که اضافه شده‌است ارتباطش با سایر قسمت‌ها چیست؟
ایده‌ی «پوشه بندی بر اساس ویژگی‌ها»، بر مبنای قرار دادن تمام نیازهای یک ویژگی، درون یک پوشه‌ی خاص آن است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در این حالت تمام اجزای یک ویژگی، داخل یک پوشه قرار گرفته‌اند؛ از کنترلر مرتبط با Viewهای آن تا فایل‌های css و js خاص آن.
برای پیاده سازی آن:
1) نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر دهید.
2) پوشه‌ای را به نام StartupCustomizations به برنامه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
  public class FeatureLocationExpander : IViewLocationExpander
  {
   public void PopulateValues(ViewLocationExpanderContext context)
   {
    context.Values["customviewlocation"] = nameof(FeatureLocationExpander);
   }
 
   public IEnumerable<string> ExpandViewLocations(
    ViewLocationExpanderContext context, IEnumerable<string> viewLocations)
   {
    return new[]
    {
      "/Features/{1}/{0}.cshtml",
      "/Features/Shared/{0}.cshtml"
    };
   }
  }
}
حالت پیش فرض ASP.NET MVC، یافتن فایل‌ها در مسیرهای Views/{1}/{0}.cshtml و Views/Shared/{0}.cshtml است؛ که در اینجا {0} نام view است و {1} نام کنترلر. این ساختار هم در اینجا حفظ شده‌است؛ اما اینبار به پوشه‌ی جدید Features اشاره می‌کند.
RazorViewEngine برنامه، بر اساس وهله‌ی پیش فرضی از اینترفیس IViewLocationExpander، محل یافتن Viewها را دریافت می‌کند. با استفاده از پیاه سازی فوق، این پیش فرض‌ها را به پوشه‌ی features هدایت کرده‌ایم.
3) در ادامه به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و پس از فعال سازی ASP.NET MVC، این قابلیت را فعال سازی می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddMvc();
  services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
  {
   options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
  });
4) اکنون تمام فایل‌های مرتبط با یک ویژگی را به پوشه‌ی خاص آن انتقال دهید. منظور از این فایل‌ها، کنترلر، فایل‌های مدل و ویوومدل، فایل‌های ویوو و فایل‌های js و css هستند و نه مورد دیگری.
5) اکنون باید پوشه‌ی Controllers خالی شده باشد. این پوشه را کلا حذف کنید. از این جهت که کنترلرها بر اساس پیش فرض‌های ASP.NET MVC (کلاس ختم شده‌ی به کلمه‌ی Controller واقع در اسمبلی که از وابستگی‌های ASP.NET MVC استفاده می‌کند) در هر مکانی که تعریف شده باشند، یافت خواهند شد و پوشه‌ی واقع شدن آن‌ها مهم نیست.
6) در آخر به فایل project.json مراجعه کرده و قسمت publish آن‌را جهت درج نام پوشه‌ی Features اصلاح کنید (تا در حین توزیع نهایی استفاده شود):
"publishOptions": {
 "include": [
  "wwwroot",
  "Features",
  "appsettings.json",
  "web.config"
 ]
},


در اینجا نیز یک نمونه‌ی دیگر استفاده‌ی از این روش بسیار معروف را مشاهده می‌کنید.


امکان ارائه‌ی برنامه بدون ارائه‌ی فایل‌های View آن

ASP.NET Core به همراه یک EmbeddedFileProvider نیز هست. حالت پیش فرض آن PhysicalFileProvider است که بر اساس تنظیمات IViewLocationExpander توکار (و یا نمونه‌ی سفارشی فوق در مبحث پوشه‌ی ویژگی‌ها) کار می‌کند.
برای راه اندازی آن ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت ذیل را به فایل project.json اضافه کرد:
{
  "dependencies": {
        //same as before
   "Microsoft.Extensions.FileProviders.Embedded": "1.0.0"
  },
سپس تنظیمات متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه را به صورت ذیل جهت معرفی EmbeddedFileProvider تغییر می‌دهیم:
services.AddMvc();
services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
{
  options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
 
  var thisAssembly = typeof(Startup).GetTypeInfo().Assembly; 
  options.FileProviders.Clear();
  options.FileProviders.Add(new EmbeddedFileProvider(thisAssembly, baseNamespace: "Core1RtmEmptyTest"));
});
و در آخر در فایل project.json، در قسمت build options، گزینه‌ی embed را مقدار دهی می‌کنیم:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true,
  "embed": "Features/**/*.cshtml"
},
در اینجا چند نکته را باید مدنظر داشت:
1) اگر نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر داده‌اید، نیاز به ثبت ViewLocationExpanders آن‌را دارید (وگرنه، خیر).
2) در اینجا جهت مثال و بررسی اینکه واقعا این فایل‌ها از اسمبلی برنامه خوانده می‌شوند، متد options.FileProviders.Clear فراخوانی شده‌است. این متد PhysicalFileProvider  پیش فرض را حذف می‌کند. کار PhysicalFileProvider  خواندن فایل‌های ویووها از فایل سیستم به صورت متداول است.
3) کار قسمت embed در تنظیمات build، افزودن فایل‌های cshtml به قسمت منابع اسمبلی است (به همین جهت دیگر نیازی به توزیع آن‌ها نخواهد بود). اگر صرفا **/Features را ذکر کنید، تمام فایل‌های موجود را پیوست می‌کند. همچنین اگر نام پوشه‌ی Views را تغییر نداده‌اید، این مقدار همان Views/**/*.cshtml خواهد بود و یا **/Views


4) در EmbeddedFileProvider می‌توان هر نوع اسمبلی را ذکر کرد. یعنی می‌توان برنامه را به صورت چندین و چند ماژول تهیه و سپس سرهم و یکپارچه کرد (options.FileProviders یک لیست قابل تکمیل است). در اینجا ذکر baseNamespace نیز مهم است. در غیر اینصورت منبع مورد نظر از اسمبلی یاد شده، قابل استخراج نخواهد بود (چون نام اسمبلی، قسمت اول نام هر منبعی است).


فعال سازی کامپایل خودکار فایل‌های View در ASP.NET Core 1.0

این قابلیت به زودی جهت یافتن مشکلات موجود در فایل‌های razor پیش از اجرای آن‌ها، اضافه خواهد شد. اطلاعات بیشتر
مطالب
روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core
یک روش کار کردن با پروژه‌های SPA، توسعه‌ی مجزای قسمت‌های front-end و back-end است. برای مثال پروژه‌ی React را به صورت جداگانه‌ای توسعه می‌دهیم، پروژه‌ی ASP.NET Core را نیز به همین صورت. هنگام آزمایش برنامه، در یکی دستور npm start را اجرا می‌کنیم تا وب سرور آزمایشی React، آن‌را در آدرس http://localhost:3000 قابل دسترسی کند و در دیگری دستور dotnet watch run را صادر می‌کنیم تا برنامه‌ی وب ASP.NET Core را بر روی آدرس https://localhost:5001 مهیا کند. سپس برای اینکه از پورت 3000 بتوان با پورت 5001 کار کرد، نیاز خواهد بود تا CORS را در برنامه‌ی ASP.NET Core فعالسازی کنیم. در حین ارائه‌ی نهایی برنامه نیز هر کدام را به صورت مجزا publish کرده و بعد هم خروجی نهایی پروژه‌ی SPA را در پوشه‌ی wwwroot برنامه‌ی وب کپی می‌کنیم تا قابل دسترسی و استفاده شود. روش دیگری نیز برای یکی/ساده سازی این تجربه وجود دارد که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت.


پیشنیاز: ایجاد یک برنامه‌ی خالی React و ASP.NET Core

یک پوشه‌ی خالی را ایجاد کرده و در آن دستور dotnet new react را صادر کنید، تا قالب خاص پروژه‌های React یکی سازی شده‌ی با پروژه‌های ASP.NET Core، یک پروژه‌ی جدید را ایجاد کند.


همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده می‌کنید، این پروژه از دو برنامه تشکیل شده‌است:
الف) برنامه‌ی SPA که در پوشه‌ی ClientApp قرار گرفته‌است و شامل کدهای کامل یک برنامه‌ی React است.
ب) برنامه‌ی سمت سرور ASP.NET Core که یک برنامه‌ی متداول وب، به همراه فایل Startup.cs و سایر فایل‌های مورد نیاز آن است.

در ادامه نکات ویژه‌ی ساختار این پروژه را بررسی خواهیم کرد.


تجربه‌ی توسعه‌ی برنامه‌ها توسط این قالب ویژه

اکنون اگر این پروژه‌ی وب را برای مثال با فشردن دکمه‌ی F5 و یا اجرای دستور dotnet run، اجرا کنیم، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
- به صورت خلاصه برنامه‌ی ASP.NET Core شروع به کار کرده و سبب ارائه همزمان برنامه‌ی SPA نیز خواهد شد.
- پورتی که برنامه‌ی وب بر روی آن قرار دارد، با پورتی که برنامه‌ی React بر روی روی آن ارائه می‌شود، یکی است. یعنی نیازی به تنظیمات CORS را ندارد.
- در این حالت اگر در برنامه‌ی React تغییری را ایجاد کنیم (در هر قسمتی از آن)، hot reloading آن هنوز هم برقرار است و سبب بارگذاری مجدد برنامه‌ی SPA در مرورگر خواهد شد و برای اینکار نیازی به توقف و راه اندازی مجدد برنامه‌ی ASP.NET Core نیست.

اما این تجربه‌ی روان کاربری و توسعه، چگونه حاصل شده‌است؟


بررسی ساختار فایل Startup.cs یک پروژه‌ی مبتنی بر dotnet new react

برای درک نحوه‌ی عملکرد این قالب ویژه، نیاز است از فایل Startup.cs آن شروع کرد.
// ...
using Microsoft.AspNetCore.SpaServices.ReactDevelopmentServer;

namespace dotnet_template_sample
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {

            services.AddControllersWithViews();

            // In production, the React files will be served from this directory
            services.AddSpaStaticFiles(configuration =>
            {
                configuration.RootPath = "ClientApp/build";
            });
        }
در ابتدا تعریف فضای نام SpaServices را مشاهده می‌کنید. بسته‌ی متناظر با آن در فایل csproj برنامه به صورت زیر ثبت شده‌است:
<ItemGroup>
   <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.SpaServices.Extensions" Version="3.1.2" />
</ItemGroup>
این بسته، همان بسته‌ی جدید SpaServices است و در NET 5x. نیز پشتیبانی خواهد شد .

در متد ConfigureServices، ثبت سرویس‌های مرتبط با فایل‌های استاتیک پروژه‌ی SPA، توسط متد AddSpaStaticFiles صورت گرفته‌است. در اینجا RootPath آن، به پوشه‌ی ClientApp/build اشاره می‌کند. البته این پوشه هنوز در این ساختار، قابل مشاهده نیست؛ اما زمانیکه پروژه‌ی ASP.NET Core را برای ارائه‌ی نهایی، publish کردیم، به صورت خودکار ایجاد شده و حاوی فایل‌های قابل ارائه‌ی برنامه‌ی React نیز خواهد بود.

قسمت مهم دیگر کلاس آغازین برنامه، متد Configure آن است:
// ...
using Microsoft.AspNetCore.SpaServices.ReactDevelopmentServer;

namespace dotnet_template_sample
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            // ...
            app.UseStaticFiles();
            app.UseSpaStaticFiles();

            app.UseRouting();

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapControllerRoute(
                    name: "default",
                    pattern: "{controller}/{action=Index}/{id?}");
            });

            app.UseSpa(spa =>
            {
                spa.Options.SourcePath = "ClientApp";

                if (env.IsDevelopment())
                {
                    spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
                }
            });
        }
    }
}
در اینجا ثبت سه میان افزار جدید را مشاهده می‌کنید:
- متد UseSpaStaticFiles، سبب ثبت میان‌افزاری می‌شود که امکان دسترسی به فایل‌های استاتیک پوشه‌ی ClientApp حاوی برنامه‌ی React را میسر می‌کند؛ مسیر این پوشه را در متد ConfigureServices تنظیم کردیم.
- متد UseSpa، سبب ثبت میان‌افزاری می‌شود که دو کار مهم را انجام می‌دهد:
1- کار اصلی آن، ثبت مسیریابی معروف catch all است تا مسیریابی‌هایی را که توسط کنترلرهای برنامه‌ی ASP.NET Core مدیریت نمی‌شوند، به سمت برنامه‌ی React هدایت کند. برای مثال مسیر https://localhost:5001/api/users به یک کنترلر API برنامه‌ی سمت سرور ختم می‌شود، اما سایر مسیرها مانند https://localhost:5001/login قرار است صفحه‌ی login برنامه‌ی سمت کلاینت SPA را نمایش دهند و متناظر با اکشن متد خاصی در کنترلرهای برنامه‌ی وب ما نیستند. در این حالت، کار این مسیریابی catch all، نمایش صفحه‌ی پیش‌فرض برنامه‌ی SPA است.
2- بررسی می‌کند که آیا شرایط IsDevelopment برقرار است؟ آیا در حال توسعه‌ی برنامه هستیم؟ اگر بله، میان‌افزار دیگری را به نام UseReactDevelopmentServer، اجرا و ثبت می‌کند.

برای درک عملکرد میان‌افزار ReactDevelopmentServer نیاز است به سورس آن مراجعه کرد. این میان‌افزار بر اساس پارامتر start ای که دریافت می‌کند، سبب اجرای npm run start خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی به اجرای جداگانه‌ی این دستور نخواهد بود و همچنین این اجرا، به همراه تنظیمات proxy مخصوصی نیز هست تا پورت اجرایی برنامه‌ی React و برنامه‌ی ASP.NET Core یکی شده و دیگر نیازی به تنظیمات CORS مخصوص برنامه‌های React نباشد. بنابراین hot reloading ای که از آن صحبت شد، توسط ASP.NET Core مدیریت نمی‌شود. در پشت صحنه همان npm run start اصلی برنامه‌های React، در حال اجرای وب سرور آزمایشی React است که از hot reloading پشتیبانی می‌کند.

یک مشکل: با این تنظیم، هربار که برنامه‌ی ASP.NET Core اجرا می‌شود (به علت تغییرات در کدها و فایل‌های پروژه)، سبب اجرای مجدد و پشت صحنه‌ی react development server نیز خواهد شد که ... آغاز برنامه را در حالت توسعه، کند می‌کند. برای رفع این مشکل می‌توان این وب سرور توسعه‌ی برنامه‌های React را به صورت جداگانه‌ای اجرا کرد و فقط تنظیمات پروکسی آن‌را در اینجا ذکر نمود:
// replace
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
// with
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
در اینجا فقط کافی است سطر UseReactDevelopmentServer را با تنظیم UseProxyToSpaDevelopmentServer که به آدرس وب سرور توسعه‌ی برنامه‌های React اشاره می‌کند، تنظیم کنیم. بدیهی است در اینجا حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور، راه اندازی شود.


تغییرات ویژه‌ی فایل csproj برنامه

اگر به فایل csproj برنامه دقت کنیم، دو تغییر جدید نیز در آن قابل مشاهده هستند:
الف) نصب خودکار وابستگی‌های برنامه‌ی client
  <Target Name="DebugEnsureNodeEnv"
     BeforeTargets="Build" 
     Condition=" '$(Configuration)' == 'Debug' And !Exists('$(SpaRoot)node_modules') ">
    <!-- Ensure Node.js is installed -->
    <Exec Command="node --version" ContinueOnError="true">
      <Output TaskParameter="ExitCode" PropertyName="ErrorCode" />
    </Exec>
    <Error Condition="'$(ErrorCode)' != '0'" Text="Node.js is required to build and run this project. To continue, please install Node.js from https://nodejs.org/, and then restart your command prompt or IDE." />
    <Message Importance="high" Text="Restoring dependencies using 'npm'. This may take several minutes..." />
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm install" />
  </Target>
در این تنظیم، در حالت build و debug، ابتدا بررسی می‌کند که آیا پوشه‌ی node_modules برنامه‌ی SPA وجود دارد؟ اگر خیر، ابتدا مطمئن می‌شود که node.js بر روی سیستم نصب است و سپس دستور npm install را صادر می‌کند تا تمام وابستگی‌های برنامه‌ی client، دریافت و نصب شوند.

ب) یکی کردن تجربه‌ی publish برنامه‌ی ASP.NET Core با publish پروژه‌های React
  <Target Name="PublishRunWebpack" AfterTargets="ComputeFilesToPublish">
    <!-- As part of publishing, ensure the JS resources are freshly built in production mode -->
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm install" />
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm run build" />

    <!-- Include the newly-built files in the publish output -->
    <ItemGroup>
      <DistFiles Include="$(SpaRoot)build\**" />
      <ResolvedFileToPublish Include="@(DistFiles->'%(FullPath)')" Exclude="@(ResolvedFileToPublish)">
        <RelativePath>%(DistFiles.Identity)</RelativePath>
        <CopyToPublishDirectory>PreserveNewest</CopyToPublishDirectory>
        <ExcludeFromSingleFile>true</ExcludeFromSingleFile>
      </ResolvedFileToPublish>
    </ItemGroup>
  </Target>
میان‌افزار ReactDevelopmentServer کار اجرا و پروکسی دستور npm run start را در حالت توسعه انجام می‌دهد. اما در حالت ارائه‌ی نهایی چطور؟ در اینجا نیاز است دستور npm run build اجرا شده و فایل‌های مخصوص ارائه‌ی نهایی برنامه‌ی React تولید و سپس به پوشه‌ی wwwroot، کپی شوند. تنظیم فوق، دقیقا همین کار را در حین publish برنامه‌ی ASP.NET Core، به صورت خودکار انجام می‌دهد و شامل این مراحل است:
-  ابتدا npm install را جهت اطمینان از به روز بودن وابستگی‌های برنامه مجددا اجرا می‌کند.
- سپس npm run build را برای تولید فایل‌های قابل ارائه‌ی برنامه‌ی React اجرا می‌کند.
- در آخر تمام فایل‌های پوشه‌ی ClientApp/build تولیدی را به بسته‌ی نهایی توزیعی برنامه‌ی ASP.NET Core، اضافه می‌کند.
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت دوازدهم- یکپارچه سازی با اکانت گوگل
در مطلب قبلی «استفاده از تامین کننده‌های هویت خارجی»، نحوه‌ی استفاده از اکانت‌های ویندوزی کاربران یک شبکه، به عنوان یک تامین کننده‌ی هویت خارجی بررسی شد. در ادامه می‌خواهیم از اطلاعات اکانت گوگل و IDP مبتنی بر OAuth 2.0 آن به عنوان یک تامین کننده‌ی هویت خارجی دیگر استفاده کنیم.


ثبت یک برنامه‌ی جدید در گوگل

اگر بخواهیم از گوگل به عنوان یک IDP ثالث در IdentityServer استفاده کنیم، نیاز است در ابتدا برنامه‌ی IDP خود را به آن معرفی و در آنجا ثبت کنیم. برای این منظور مراحل زیر را طی خواهیم کرد:

1- مراجعه به developer console گوگل و ایجاد یک پروژه‌ی جدید
https://console.developers.google.com
در صفحه‌ی باز شده، بر روی دکمه‌ی select project در صفحه و یا لینک select a project در نوار ابزار آن کلیک کنید. در اینجا دکمه‌ی new project و یا create را مشاهده خواهید کرد. هر دوی این مفاهیم به صفحه‌ی زیر ختم می‌شوند:


در اینجا نامی دلخواه را وارد کرده و بر روی دکمه‌ی create کلیک کنید.

2- فعالسازی API بر روی این پروژه‌ی جدید


در ادامه بر روی لینک Enable APIs And Services کلیک کنید و سپس google+ api را جستجو نمائید.
پس از ظاهر شدن آن، این گزینه را انتخاب و در صفحه‌ی بعدی، آن‌را با کلیک بر روی دکمه‌ی enable، فعال کنید.

3- ایجاد credentials


در اینجا بر روی دکمه‌ی create credentials کلیک کرده و در صفحه‌ی بعدی، این سه گزینه را با مقادیر مشخص شده، تکمیل کنید:
• Which API are you using? – Google+ API
• Where will you be calling the API from? – Web server (e.g. node.js, Tomcat)
• What data will you be accessing? – User data
سپس در ذیل این صفحه بر روی دکمه‌ی «What credentials do I need» کلیک کنید تا به صفحه‌ی پس از آن هدایت شوید. اینجا است که مشخصات کلاینت OAuth 2.0 تکمیل می‌شوند. در این صفحه، سه گزینه‌ی آن‌را به صورت زیر تکمیل کنید:
• نام: همان مقدار پیش‌فرض آن
• Authorized JavaScript origins: آن‌را خالی بگذارید.
• Authorized redirect URIs: این مورد همان callback address مربوط به IDP ما است که در اینجا آن‌را با آدرس زیر مقدار دهی خواهیم کرد.
https://localhost:6001/signin-google
این آدرس، به آدرس IDP لوکال ما اشاره می‌کند و مسیر signin-google/ آن باید به همین نحو تنظیم شود تا توسط برنامه شناسایی شود.
سپس در ذیل این صفحه بر روی دکمه‌ی «Create OAuth 2.0 Client ID» کلیک کنید تا به صفحه‌ی «Set up the OAuth 2.0 consent screen» بعدی هدایت شوید. در اینجا دو گزینه‌ی آن‌را به صورت زیر تکمیل کنید:
- Email address: همان آدرس ایمیل واقعی شما است.
- Product name shown to users: یک نام دلخواه است. نام برنامه‌ی خود را برای نمونه ImageGallery وارد کنید.
برای ادامه بر روی دکمه‌ی Continue کلیک نمائید.

4- دریافت credentials
در پایان این گردش کاری، به صفحه‌ی نهایی «Download credentials» می‌رسیم. در اینجا بر روی دکمه‌ی download کلیک کنید تا ClientId  و ClientSecret خود را توسط فایلی به نام client_id.json دریافت نمائید.
سپس بر روی دکمه‌ی Done در ذیل صفحه کلیک کنید تا این پروسه خاتمه یابد.


تنظیم برنامه‌ی IDP برای استفاده‌ی از محتویات فایل client_id.json

پس از پایان عملیات ایجاد یک برنامه‌ی جدید در گوگل و فعالسازی Google+ API در آن، یک فایل client_id.json را دریافت می‌کنیم که اطلاعات آن باید به صورت زیر به فایل آغازین برنامه‌ی IDP اضافه شود:
الف) تکمیل فایل src\IDP\DNT.IDP\appsettings.json
{
  "Authentication": {
    "Google": {
      "ClientId": "xxxx",
      "ClientSecret": "xxxx"
    }
  }
}
در اینجا مقادیر خواص client_secret و client_id موجود در فایل client_id.json دریافت شده‌ی از گوگل را به صورت فوق به فایل appsettings.json اضافه می‌کنیم.
ب) تکمیل اطلاعات گوگل در کلاس آغازین برنامه
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
   // ... 

            services.AddAuthentication()
                .AddGoogle(authenticationScheme: "Google", configureOptions: options =>
                {
                    options.SignInScheme = IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme;
                    options.ClientId = Configuration["Authentication:Google:ClientId"];
                    options.ClientSecret = Configuration["Authentication:Google:ClientSecret"];
                });
        }
خود ASP.NET Core از تعریف اطلاعات اکانت‌های Google, Facebook, Twitter, Microsoft Account و  OpenID Connect پشتیبانی می‌کند که در اینجا نحوه‌ی تنظیم اکانت گوگل آن‌را مشاهده می‌کنید.
- authenticationScheme تنظیم شده باید یک عبارت منحصربفرد باشد.
- همچنین SignInScheme یک چنین مقداری را در اصل دارد:
 public const string ExternalCookieAuthenticationScheme = "idsrv.external";
از این نام برای تشکیل قسمتی از نام کوکی که اطلاعات اعتبارسنجی گوگل در آن ذخیره می‌شود، کمک گرفته خواهد شد.


آزمایش اعتبارسنجی کاربران توسط اکانت گوگل آن‌ها

اکنون که تنظیمات اکانت گوگل به پایان رسید و همچنین به برنامه نیز معرفی شد، برنامه‌ها را اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که امکان لاگین توسط اکانت گوگل نیز به صورت خودکار به صفحه‌ی لاگین IDP ما اضافه شده‌است:


در اینجا با کلیک بر روی دکمه‌ی گوگل، به صفحه‌ی لاگین آن که به همراه نام برنامه‌ی ما است و انتخاب اکانتی از آن هدایت می‌شویم:


پس از آن، از طرف گوگل به صورت خودکار به IDP (همان آدرسی که در فیلد Authorized redirect URIs وارد کردیم)، هدایت شده و callback رخ‌داده، ما را به سمت صفحه‌ی ثبت اطلاعات کاربر جدید هدایت می‌کند. این تنظیمات را در قسمت قبل ایجاد کردیم:
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    [SecurityHeaders]
    [AllowAnonymous]
    public class ExternalController : Controller
    {
        public async Task<IActionResult> Callback()
        {
            var result = await HttpContext.AuthenticateAsync(IdentityServer4.IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme);
            var returnUrl = result.Properties.Items["returnUrl"] ?? "~/";

            var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);
            if (user == null)
            {
                // user = AutoProvisionUser(provider, providerUserId, claims);
                
                var returnUrlAfterRegistration = Url.Action("Callback", new { returnUrl = returnUrl });
                var continueWithUrl = Url.Action("RegisterUser", "UserRegistration" ,
                    new { returnUrl = returnUrlAfterRegistration, provider = provider, providerUserId = providerUserId });
                return Redirect(continueWithUrl);
            }
اگر خروجی متد FindUserFromExternalProvider آن null باشد، یعنی کاربری که از سمت تامین کننده‌ی هویت خارجی/گوگل به برنامه‌ی ما وارد شده‌است، دارای اکانتی در سمت IDP نیست. به همین جهت او را به سمت صفحه‌ی ثبت نام کاربر هدایت می‌کنیم.
در اینجا نحوه‌ی اصلاح اکشن متد Callback را جهت هدایت یک کاربر جدید به صفحه‌ی ثبت نام و تکمیل اطلاعات مورد نیاز IDP را مشاهده می‌کنید.
returnUrl ارسالی به اکشن متد RegisterUser، به همین اکشن متد جاری اشاره می‌کند. یعنی کاربر پس از تکمیل اطلاعات و اینبار نال نبودن user او، گردش کاری جاری را ادامه خواهد داد و به برنامه با این هویت جدید وارد می‌شود.


اتصال کاربر وارد شده‌ی از طریق یک IDP خارجی به اکانتی که هم اکنون در سطح IDP ما موجود است

تا اینجا اگر کاربری از طریق یک IDP خارجی به برنامه وارد شود، او را به صفحه‌ی ثبت نام کاربر هدایت کرده و پس از دریافت اطلاعات او، اکانت خارجی او را به اکانتی جدید که در IDP خود ایجاد می‌کنیم، متصل خواهیم کرد. به همین جهت بار دومی که این کاربر به همین ترتیب وارد سایت می‌شود، دیگر صفحه‌ی ثبت نام و تکمیل اطلاعات را مشاهده نمی‌کند. اما ممکن است کاربری که برای اولین بار از طریق یک IDP خارجی به سایت ما وارد شده‌است، هم اکنون دارای یک اکانت دیگری در سطح IDP ما باشد؛ در اینجا فقط اتصالی بین این دو صورت نگرفته‌است. بنابراین در این حالت بجای ایجاد یک اکانت جدید، بهتر است از همین اکانت موجود استفاده کرد و صرفا اتصال UserLogins او را تکمیل نمود.
به همین جهت ابتدا نیاز است لیست Claims بازگشتی از گوگل را بررسی کنیم:
var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);  
foreach (var claim in claims)
{
   _logger.LogInformation($"External provider[{provider}] info-> claim:{claim.Type}, value:{claim.Value}");
}
در اینجا پس از فراخوانی FindUserFromExternalProvider، لیست Claims بازگشت داده شده‌ی توسط IDP خارجی را لاگ می‌کنیم که در حالت استفاده‌ی از گوگل چنین خروجی را دارد:
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name, value:Vahid N.
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/givenname, value:Vahid
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/surname, value:N.
External provider[Google] info-> claim:urn:google:profile, value:https://plus.google.com/105013528531611201860
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress, value:my.name@gmail.com
بنابراین اگر بخواهیم بر اساس این claims بازگشتی از گوگل، کاربر جاری در بانک اطلاعاتی خود را بیابیم، فقط کافی است اطلاعات claim مخصوص emailaddress آن‌را مورد استفاده قرار دهیم:
        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> Callback()
        {
            // ...

            var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);
            if (user == null)
            {
                // user wasn't found by provider, but maybe one exists with the same email address?  
                if (provider == "Google")
                {
                    // email claim from Google
                    var email = claims.FirstOrDefault(c =>
                        c.Type == "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress");
                    if (email != null)
                    {
                        var userByEmail = await _usersService.GetUserByEmailAsync(email.Value);
                        if (userByEmail != null)
                        {
                            // add Google as a provider for this user
                            await _usersService.AddUserLoginAsync(userByEmail.SubjectId, provider, providerUserId);

                            // redirect to ExternalLoginCallback
                            var continueWithUrlAfterAddingUserLogin =
                                Url.Action("Callback", new {returnUrl = returnUrl});
                            return Redirect(continueWithUrlAfterAddingUserLogin);
                        }
                    }
                }


                var returnUrlAfterRegistration = Url.Action("Callback", new {returnUrl = returnUrl});
                var continueWithUrl = Url.Action("RegisterUser", "UserRegistration",
                    new {returnUrl = returnUrlAfterRegistration, provider = provider, providerUserId = providerUserId});
                return Redirect(continueWithUrl);
            }
در اینجا ابتدا بررسی شده‌است که آیا کاربر جاری واکشی شده‌ی از بانک اطلاعاتی نال است؟ اگر بله، اینبار بجای هدایت مستقیم او به صفحه‌ی ثبت کاربر و تکمیل مشخصات او، مقدار email این کاربر را از لیست claims بازگشتی او از طرف گوگل، استخراج می‌کنیم. سپس بر این اساس اگر کاربری در بانک اطلاعاتی وجود داشت، تنها اطلاعات تکمیلی UserLogin او را که در اینجا خالی است، به اکانت گوگل او متصل می‌کنیم. به این ترتیب دیگر کاربر نیازی نخواهد داشت تا به صفحه‌ی ثبت اطلاعات تکمیلی هدایت شود و یا اینکه بی‌جهت رکورد User جدیدی را مخصوص او به بانک اطلاعاتی اضافه کنیم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
نمایش فرم‌های مودال Ajax ایی در ASP.NET MVC به کمک Twitter Bootstrap
اصول نمایش اطلاعات مودال به کمک bootstrap در مطلب «استفاده از modal dialogs مجموعه Twitter Bootstrap برای گرفتن تائید از کاربر» بررسی شدند.
در این قسمت قصد داریم یک فرم Ajaxایی را در ASP.NET MVC به همراه تمام مسایل اعتبارسنجی، پردازش اطلاعات و غیره را به کمک Twitter Bootstrap و jQuery Ajax پیاده سازی کنیم.


تهیه افزونه jquery.bootstrap-modal-ajax-form.js

از این جهت که مباحث مرتبط با نمایش و پردازش فرم‌های مودال Ajaxایی به کمک Twitter Bootstrap اندکی نکته دار و طولانی هستند، بهتر است این موارد را به شکل یک افزونه، کپسوله کنیم. کدهای کامل افزونه jquery.bootstrap-modal-ajax-form.js را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
// <![CDATA[
(function ($) {
    $.bootstrapModalAjaxForm = function (options) {
        var defaults = {
            renderModalPartialViewUrl: null,
            renderModalPartialViewData: null,
            postUrl: '/',
            loginUrl: '/login',
            beforePostHandler: null,
            completeHandler: null,
            errorHandler: null
        };
        var options = $.extend(defaults, options);

        var validateForm = function (form) {
            //فعال سازی دستی اعتبار سنجی جی‌کوئری
            var val = form.validate();
            val.form();
            return val.valid();
        };

        var enableBootstrapStyleValidation = function () {
            $.validator.setDefaults({
                highlight: function (element, errorClass, validClass) {
                    if (element.type === 'radio') {
                        this.findByName(element.name).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                    } else {
                        $(element).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                        $(element).closest('.control-group').removeClass('success').addClass('error');
                    }
                    $(element).trigger('highlited');
                },
                unhighlight: function (element, errorClass, validClass) {
                    if (element.type === 'radio') {
                        this.findByName(element.name).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                    } else {
                        $(element).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                        $(element).closest('.control-group').removeClass('error').addClass('success');
                    }
                    $(element).trigger('unhighlited');
                }
            });
        }

        var enablePostbackValidation = function () {
            $('form').each(function () {
                $(this).find('div.control-group').each(function () {
                    if ($(this).find('span.field-validation-error').length > 0) {
                        $(this).addClass('error');
                    }
                });
            });
        }

        var processAjaxForm = function (dialog) {
            $('form', dialog).submit(function (e) {
                e.preventDefault();

                if (!validateForm($(this))) {
                    //اگر فرم اعتبار سنجی نشده، اطلاعات آن ارسال نشود
                    return false;
                }

                //در اینجا می‌توان مثلا دکمه‌ای را غیرفعال کرد
                if (options.beforePostHandler)
                    options.beforePostHandler();

                //اطلاعات نباید کش شوند
                $.ajaxSetup({ cache: false });
                $.ajax({
                    url: options.postUrl,
                    type: "POST",
                    data: $(this).serialize(),
                    success: function (result) {
                        if (result.success) {
                            $('#dialogDiv').modal('hide');
                            if (options.completeHandler)
                                options.completeHandler();
                        } else {
                            $('#dialogContent').html(result);
                            if (options.errorHandler)
                                options.errorHandler();
                        }
                    }
                });
                return false;
            });
        };

        var mainContainer = "<div id='dialogDiv' class='modal hide fade in'><div id='dialogContent'></div></div>";
        enableBootstrapStyleValidation(); //اعمال نکات خاص بوت استرپ جهت اعتبارسنجی یکپارچه با آن
        $.ajaxSetup({ cache: false });
        $.ajax({
            type: "POST",
            url: options.renderModalPartialViewUrl,
            data: options.renderModalPartialViewData,
            contentType: "application/json; charset=utf-8",
            dataType: "json",
            complete: function (xhr, status) {
                var data = xhr.responseText;
                var data = xhr.responseText;
                if (xhr.status == 403) {
                    window.location = options.loginUrl; //در حالت لاگین نبودن شخص اجرا می‌شود
                }
                else if (status === 'error' || !data) {
                    if (options.errorHandler)
                        options.errorHandler();
                }
                else {
                    var dialogContainer = "#dialogDiv";
                    $(dialogContainer).remove();
                    $(mainContainer).appendTo('body');

                    $('#dialogContent').html(data); // دریافت پویای اطلاعات مودال دیالوگ
                    $.validator.unobtrusive.parse("#dialogContent"); // فعال سازی اعتبارسنجی فرمی که با ایجکس بارگذاری شده                            
                    enablePostbackValidation();
                    // و سپس نمایش آن به صورت مودال
                    $('#dialogDiv').modal({
                        backdrop: 'static', //با کلیک کاربر روی صفحه، صفحه مودال بسته نمی‌شود
                        keyboard: true
                    }, 'show');
                    // تحت نظر قرار دادن این فرم اضافه شده
                    processAjaxForm('#dialogContent');
                }
            }
        });
    };
})(jQuery);
// ]]>
توضیحات:
- توابع enableBootstrapStyleValidation و enablePostbackValidation در مطلب «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» بررسی شدند.
- این افزونه با توجه به مقدار renderModalPartialViewUrl، یک partial view را از برنامه ASP.NET MVC درخواست می‌کند.
- سپس این partial view را به صورت خودکار به صفحه اضافه کرده و آن‌را به صورت modal نمایش می‌دهد.
- پس از افزودن فرم Ajaxایی دریافتی، مسایل اعتبارسنجی را به آن اعمال کرده و سپس دکمه submit آن‌را تحت کنترل قرار می‌دهد.
- در زمان submit، ابتدا بررسی می‌کند که آیا فرم معتبر است و اعتبارسنجی آن بدون مشکل است؟ اگر اینچنین است، اطلاعات فرم را به آدرس postUrl به صورت Ajaxایی ارسال می‌کند.


کدهای مدل برنامه
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }

        [DisplayName("نام")]
        [Required(ErrorMessage="لطفا نام را تکمیل کنید")]
        public string Name { set; get; }

        [DisplayName("نام خانوادگی")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا نام خانوادگی را تکمیل کنید")]
        public string LastName { set; get; }
    }
}
در اینجا یک مدل ساده‌را به همراه ویژگی‌های اعتبارسنجی و نام‌های نمایشی خواص ملاحظه می‌کنید.


کدهای کنترلر برنامه

using System.Web.Mvc;
using Mvc4TwitterBootStrapTest.Models;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Controllers
{
    public class ModalFormAjaxController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); //نمایش صفحه اولیه
        }

        [HttpPost] //برای این حالت امن‌تر است
        //[AjaxOnly]
        public ActionResult RenderModalPartialView()
        {
            //رندر پارشال ویوو صفحه مودال به همراه اطلاعات مورد نیاز آن
            return PartialView(viewName: "_ModalPartialView", model: new User { Name = "", LastName = "" });
        }

        [HttpPost]
        //[AjaxOnly]
        public ActionResult Index(User user) //ذخیره سازی اطلاعات
        {
            if (this.ModelState.IsValid)
            {
                //todo: SaveChanges;
                return Json(new { success = true });
            }

            this.ModelState.AddModelError("", "خطایی رخ داده است");
            return PartialView("_ModalPartialView", user);
        }
    }
}
کدهای کنترلر برنامه در این حالت از سه قسمت تشکیل می‌شود:
الف) متد Index حالت HttpGet که صفحه ابتدایی را نمایش خواهد داد.
ب) متد RenderModalPartialView یک partial view اضافه شده به برنامه به نام _ModalPartialView.cshtml را بازگشت می‌دهد. این partial view در حقیقت همان فرمی است که قرار است به صورت مودال نمایش داده شود و پردازش آن نیز Ajaxایی باشد.
ج) متد Index حالت HttpPost که نهایتا اطلاعات فرم مودال را دریافت خواهد کرد. اگر پردازش موفقیت آمیز بود، نیاز است همانند کدهای فوق return Json صورت گیرد. در غیراینصورت مجددا همان partial view را بازگشت دهید.


کدهای Index.cshtml

@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var renderModalPartialViewUrl = Url.Action("RenderModalPartialView", "ModalFormAjax");
    var postDataUrl = Url.Action("Index", "ModalFormAjax");
}
<h2>
    Index</h2>
<a href="#" class="btn btn-primary" id="btnCreate">ثبت اطلاعات</a>

@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {           
            $('#btnCreate').click(function (e) {
                e.preventDefault(); //می‌خواهیم لینک به صورت معمول عمل نکند

                $.bootstrapModalAjaxForm({
                    postUrl: '@postDataUrl',
                    renderModalPartialViewUrl: '@renderModalPartialViewUrl',
                    renderModalPartialViewData: {},
                    loginUrl: '/login',
                    beforePostHandler: function () {                       
                    },
                    completeHandler: function () {
                        // Refresh: برای حالتیکه نیاز به به روز رسانی کامل صفحه زیرین باشد
                        // location.reload();
                    },
                    errorHandler: function () {
                    }
                });
            });
        });             
    </script>
}
این کدها متناظر هستند با کدهای view اکشن متد Index در حالت Get.
- در اینجا یک لینک ساده در صفحه قرار گرفته و به کمک کلاس btn مجموعه bootstrap به شکل یک دکمه مزین شده است.
- در ادامه نحوه استفاده از افزونه‌ای را که در ابتدای بحث طراحی کردیم، ملاحظه می‌کنید. کار با آن بسیار ساده است و تنها باید مسیرهای ارسال اطلاعات نهایی به سرور یا postDataUrl و مسیر دریافت partial view رندر شده یا renderModalPartialViewUrl به آن معرفی شود. سایر مسایل آن خودکار است.


کدهای _ModalPartialView.cshtml یا همان فرم مودال برنامه

@model Mvc4TwitterBootStrapTest.Models.User
<div class="modal-header">
    <button type="button" class="close" data-dismiss="modal" aria-hidden="true">
        &times;</button>
    <h5>
        افزودن کاربر جدید</h5>
</div>
@using (Html.BeginForm("Index", " ModalFormAjax", FormMethod.Post, new { @class = "modal-form" }))
{
    <div class="modal-body">
        @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })
        <fieldset class="form-horizontal">
            <legend>مشخصات کاربر</legend>
            <div class="control-group">
                @Html.LabelFor(model => model.Name, new { @class = "control-label" })
                <div class="controls">
                    @Html.EditorFor(model => model.Name)
                    @Html.ValidationMessageFor(model => model.Name, null, new { @class = "help-inline" })
                </div>
            </div>
            <div class="control-group">
                @Html.LabelFor(model => model.LastName, new { @class = "control-label" })
                <div class="controls">
                    @Html.EditorFor(model => model.LastName)
                    @Html.ValidationMessageFor(model => model.LastName, null, new { @class = "help-inline" })
                </div>
            </div>
        </fieldset>
    </div>
        
    <div class="modal-footer">
        <button class="btn btn-primary" type="submit">
            ارسال</button>
        <button class="btn" data-dismiss="modal" aria-hidden="true">
            انصراف</button>
    </div>
}
در اینجا اطلاعات فرمی را ملاحظه می‌کنید که قرار است به صورت مودال نمایش داده شود. نحوه طراحی آن بر اساس نکات form-horizontal است. همچنین divهای modal-header، modal-body و modal-footer نیز به این فرم ویژه اضافه شده‌اند تا به خوبی توسط bootstrap پردازش گردد.
حاصل نهایی این مبحث را در دو شکل ذیل ملاحظه می‌کنید. صفحه index نمایش دهنده یک دکمه و در ادامه باز شدن یک فرم مودال، پس از کلیک بر روی دکمه ثبت اطلاعات.


 
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت نهم
net framework. شامل Framework Class Library یا به اختصار FCL است. FCL مجموعه‌ای از dll اسمبلی‌هایی است که صدها و هزاران نوع در آن تعریف شده‌اند و هر نوع تعدادی کار انجام می‌دهد. همچنین مایکروسافت کتابخانه‌های اضافه‌تری را چون azure و Directx نیز ارائه کرده است که باز هر کدام شامل نوع‌های زیادی می‌شوند. این کتابخانه به طور شگفت آوری باعث سرعت و راحتی توسعه دهندگان در زمینه فناوری‌های مایکروسافت گشته است.

تعدادی از فناوری‌هایی که توسط این کتابخانه پشتیبانی می‌شوند در زیر آمده است:

Web Service: این فناوری اجازه‌ی ارسال و دریافت پیام‌های تحت شبکه را به خصوص بر روی اینترنت، فراهم می‌کند و باعث ارتباط جامع‌تر بین برنامه‌ها و فناوری‌های مختلف می‌گردد. در انواع جدیدتر WCF و Web Api نیز به بازار ارائه شده‌اند.

webform و MVC : فناوری‌های تحت وب که باعث سهولت در ساخت وب سایت‌ها می‌شوند که وب فرم رفته رفته به سمت منسوخ شدن پیش می‌رود و در صورتی که قصد دارید طراحی وب را آغاز کنید توصیه میکنم از همان اول به سمت MVC بروید.

Rich Windows GUI Application : برای سهولت در ایجاد برنامه‌های تحت وب حالا چه با فناوری WPF یا فناوری قدیمی و البته منسوخ شده Windows Form.
Windows Console Application: برای ایجاد برنامه‌های ساده و بدون رابط گرافیکی.
Windows Services: شما می‌توانید یک یا چند سرویس تحت ویندوز را که توسط Service Control Manager یا به اختصار SCM کنترل می‌شوند، تولید کنید.
Database stored Procedure: نوشتن stored procedure بر روی دیتابیس‌هایی چون sql server و اوراکل و ... توسط فریم ورک دات نت مهیاست.
Component Libraray: ساخت اسمبلی‌های واحدی که می‌توانند با انواع مختلفی از موارد بالا ارتباط برقرار کنند.
Portable Class Libary : این نوع پروژه‌ها شما را قادر می‌سازد تا کلاس‌هایی با قابلیت انتقال پذیری برای استفاده در سیلور لایت، ویندوز فون و ایکس باکس و فروشگاه ویندوز و ... تولید کنید.

ازآنجا که یک کتابخانه شامل زیادی نوع می‌گردد سعی شده است گروه بندی‌های مختلفی از آن در قالبی به اسم فضای نام namespace تقسیم بندی گردند که شما آشنایی با آن‌ها دارید. به همین جهت فقط تصویر زیر را که نمایشی از فضای نام‌های اساسی و مشترک و پرکاربرد هستند، قرار می‌دهم.

در CLR مفهومی به نام Common Type System یا CTS وجود دارد که توضیح می‌دهد نوع‌ها باید چگونه تعریف شوند و چگونه باید رفتار کنند که این قوانین از آنجایی که در ریشه‌ی CLR نهفته است، بین تمامی زبان‌های دات نت مشترک می‌باشد. تعدادی از مشخصات این CTS در زیر آورده شده است ولی در آینده بررسی بیشتری روی آنان خواهیم داشت:

  • فیلد
  • متد
  • پراپرتی
  • رویدادها

CTS همچنین شامل قوانین زیادی در مورد وضعیت کپسوله سازی برای اعضای یک نوع دارد:

  • private
  • public
  • Family یا در زبان‌هایی مثل سی ++ و سی شارپ با نام protected شناخته می‌شود.
  • family and assembly: این هم مثل بالایی است ولی کلاس مشتق شده باید در همان اسمبلی باشد. در زبا‌ن‌هایی چون سی شارپ و ویژوال بیسیک، چنین امکانی پیاده سازی نشده‌است و دسترسی به آن ممکن نیست ولی در IL Assembly چنین قابلیتی وجود دارد.
  • Assembly یا در بعضی زبان‌ها به نام internal شناخته می‌شود.
  • Family Or Assembly: که در سی شارپ با نوع Protected internal شناخته می‌شود. در این وضعیت هر عضوی در هر اسمبلی قابل ارث بری است و یک عضو فقط می‌تواند در همان اسمبلی مورد استفاده قرار بگیرد.

موارد دیگری که تحت قوانین CTS هستند مفاهیم ارث بری، متدهای مجازی، عمر اشیاء و .. است.

یکی دیگر از ویژگی‌های CTS این است که همه‌ی نوع‌ها از نوع شیء Object که در فضای نام system قرار دارد ارث بری کرده‌اند. به همین دلیل همه‌ی نوع‌ها حداقل قابلیت‌هایی را که یک نوع object ارئه میدهد، دارند که به شرح زیر هستند:

  • مقایسه‌ی دو شیء از لحاظ برابری.
  • به دست آوردن هش کد برای هر نمونه از یک شیء
  • ارائه‌ای از وضعیت شیء به صورت رشته ای
  • دریافت نوع شیء جاری
CLS
وجود COM‌ها به دلیل ایجاد اشیاء در یک زبان متفاوت بود تا با زبان دیگر ارتباط برقرار کنند. در طرف دیگر CLR هم بین زبان‌های برنامه نویسی یکپارچگی ایجاد کرده است. یکپارچگی زبان‌های برنامه نویسی علل زیادی دارند. اول اینکه رسیدن به هدف یا یک الگوریتم خاص در زبان دیگر راحت‌تر از زبان پایه پروژه است. دوم در یک کار تیمی که افراد مختلف با دانش متفاوتی حضور دارند و ممکن است زیان هر یک متفاوت باشند.
برای ایجاد این یکپارچگی، مایکروسافت سیستم CLS یا Common Language Specification را راه اندازی کرد. این سیستم برای تولیدکنندگان کامپایلرها جزئیاتی را تعریف می‌کند که کامپایلر آن‌ها را باید با حداقل ویژگی‌های تعریف شده‌ی CLR، پشتیبانی کند.


CLR/CTS مجموعه‌ای از ویژگی‌ها را شامل می‌شود و گفتیم که هر زبانی بسیاری از این ویژگی‌ها را پشتیبانی می‌کند ولی نه کامل. به عنوان مثال برنامه نویسی که قصد کرده از IL Assembly استفاده کند، قادر است از تمامی این ویژگی‌هایی که CLR/CTS ارائه می‌دهند، استفاده کند ولی تعدادی دیگر از زبان‌ها مثل سی شارپ و فورترن و ویژوال بیسیک تنها بخشی از آن را استفاده می‌کنند و CLS حداقل ویژگی که بین همه این زبان‌ها مشترک است را ارائه می‌کند.
شکل زیر را نگاه کنید:

یعنی اگر شما دارید نوع جدیدی را در یک زبان ایجاد می‌کنید که قصد دارید در یک زبان دیگر استفاده شود، نباید از امتیازات ویژه‌ای که آن زبان در اختیار شما می‌گذارد و به بیان بهتر CLS آن‌ها را پشتیبانی نمی‌کند، استفاده کنید؛ چرا که کد شما ممکن است در زبان دیگر مورد استفاده قرار نگیرد.

به کد زیر دقت کنید. تعدادی از کدها سازگاری کامل با CLS دارند که به آن‌ها CLS Compliant گویند و تعدادی از آن‌ها non-CLS-Compliant هستند یعنی با CLS سازگاری ندارند ولی استفاده از خاصیت [(assembly: CLSCompliant(true]  باعث می‌شود که تا کامپایلر از پشتیبانی و سازگاری این کدها اطمینان کسب کند و در صورت وجود، از اجرای آن جلوگیری کند. با کمپایل کد زیر دو اخطار به ما میرسد.
using System;

// Tell compiler to check for CLS compliance
[assembly: CLSCompliant(true)]

namespace SomeLibrary {

// Warnings appear because the class is public
public sealed class SomeLibraryType {

// Warning: Return type of 'SomeLibrary.SomeLibraryType.Abc()'
// is not CLS­compliant
public UInt32 Abc() { return 0; }

// Warning: Identifier 'SomeLibrary.SomeLibraryType.abc()'
// differing only in case is not CLS­compliant
public void abc() { }

// No warning: this method is private
private UInt32 ABC() { return 0; }
}
}

اولین اخطار اینکه یکی از متدها یک عدد صحیح بدون علامت unsigned integer را بر می‌گرداند که همه‌ی زبان‌ها آن را پشتیبانی نمی‌کنند و خاص بعضی از زبان هاست.
دومین اخطار اینکه دو متد یکسان وجود دارند که در حروف بزرگ و کوچک تفاوت دارند. ولی زبان هایی چون ویژوال بیسیک نمی‌توانند تفاوتی بین دو متد abc و ABC بیابند.

نکته‌ی جالب اینکه اگر شما کلمه public را از جلوی نام کلاس بردارید تمامی این اخطارها لغو می‌شود. به این خاطر که این‌ها اشیای داخلی آن اسمبلی شناخته شده و قرار نیست از بیرون به آن دسترسی صورت بگیرد. عضو خصوصی کد بالا را ببینید؛ کامنت بالای آن می‌گوید که چون خصوصی است هشداری نمی‌گیرد، چون قرار نیست در زبان مقصد از آن به طور مستقیم استفاده کند.
برای دیدن قوانین CLS به این صفحه مراجعه فرمایید.

سازگاری با کدهای مدیریت نشده
در بالا در مورد یکپارچگی و سازگاری کدهای مدیریت شده توسط CLS صحبت کردیم ولی در مورد ارتباط با کدهای مدیریت نشده چطور؟
مایکروسافت موقعیکه CLR را ارئه کرد، متوجه این قضیه بود که بسیاری از شرکت‌ها توانایی اینکه کدهای خودشون را مجددا طراحی و پیاده سازی کنند، ندارند و خوب، سورس‌های مدیریت نشده‌ی زیادی هم موجود هست که توسعه دهندگان علاقه زیادی به استفاده از آن‌ها دارند. در نتیجه مایکروسافت طرحی را ریخت که CLR هر دو قسمت کدهای مدیریت شده و نشده را پشتیبانی کند. دو نمونه از این پشتیبانی را در زیر بیان می‌کنیم:
یک. کدهای مدیریت شده می‌توانند توابع مدیریت شده را در قالب یک dll صدا زده و از آن‌ها استفاده کنند.
دو. کدهای مدیریت شده می‌توانند از کامپوننت‌های COM استفاده کنند: بسیاری از شرکت‌ها از قبل بسیاری از کامپوننت‌های COM را ایجاد کرده بودند که کدهای مدیریت شده با راحتی با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند. ولی اگر دوست دارید روی آن‌ها کنترل بیشتری داشته باشید و آن کدها را به معادل CLR تبدیل کنید؛ میتوانید از ابزار کمکی که مایکروسافت همراه فریم ورک دات نت ارائه کرده است استفاده کنید. نام این ابزار TLBIMP.exe می‌باشد که از Type Library Importer گرفته شده است.

سه. اگر کدهای مدیریت نشده‌ی زیادتری دارید شاید راحت‌تر باشد که برعکس کار کنید و کدهای مدیریت شده را در در یک برنامه‌ی مدیریت نشده اجرا کنید. این کدها می‌توانند برای مثال به یک Activex یا shell Extension تبدیل شده و مورد استفاده قرار گیرند. ابزارهای TLBEXP .exe و RegAsm .exe برای این منظور به همراه فریم ورک دات نت عرضه شده اند.
سورس کد Type Library Importer را میتوانید در کدپلکس بیابید.
در ویندوز 8 به بعد مایکروسافت API جدید را تحت عنوان WinsowsRuntime یا winRT ارائه کرده است . این api یک سیستم داخلی را  از طریق کامپوننت‌های com ایجاد کرده و به جای استفاده از فایل‌های کتابخانه‌ای، کامپوننت‌ها api هایشان را از طریق متادیتاهایی بر اساس استاندارد ECMA که توسط تیم دات نت طراحی شده است معرفی می‌کنند.
زیبایی این روش اینست که کد نوشته شده در زبان‌های دات نت  می‌تواند به طور مداوم با api‌های winrt ارتباط برقرار کند. یعنی همه‌ی کارها توسط CLR انجام می‌گیرد بدون اینکه لازم باشد از ابزار اضافی استفاده کنید. در آینده در مورد winRT بیشتر صحبت می‌کنیم.
 
سخن پایانی: ممنون از دوستان عزیز بابت پیگیری مطالب تا بدینجا. تا این قسمت فصل اول کتاب با عنوان اصول اولیه CLR بخش اول مدل اجرای CLR به پایان رسید.
ادامه‌ی مطالب بعد از تکمیل هر بخش در دسترس دوستان قرار خواهد گرفت.
مطالب
تفاوت سیستم‌های یکپارچه با میکروسرویس‌ها (Monolithic vs Microservices architecture)

 معماری میکرو سرویس یا یکپارچه؟

برای درک میکروسرویس‌ها، باید بدانیم کاربرد سیستم‌های یکپارچه چیست و چه چیزی باعث شد در زمان‌های اخیر از برنامه‌های یکپارچه به میکروسرویس‌ها حرکت کنیم.


 سیستم‌های یکپارچه ( Monolithic applications  )

اگر تمام عملکردهای یک پروژه در یک بخش واحد وجود داشته باشند، آن برنامه به عنوان یک برنامه‌ی یکپارچه شناخته می‌شود. ما برنامه‌ی خود را در لایه‌های مختلفی مانند Presentation ، Service ، UI  طراحی می‌کنیم و سپس آن بخش از کدهای نوشته شده را به عنوان یک فایل خروجی به کار می‌گیریم. این چیزی نیست جز یک برنامه‌ی یکپارچه، که در آن " mono " یک پایگاه کد منفرد حاوی تمام عملکردهای مورد نیاز را نشان می‌دهد.


چرا اصلا به سمت میکروسرویس‌ها برویم؟

خب برای جواب به این سوال بهتر است معایب سیستم‌های یکپارچه را مرور کنیم:

  1. مدیریت دشوار بخاطر گسترش برنامه در گذشت زمان
  2. برای تغییری کوچک، کل برنامه را دوباره باید منتشر ( publish ) کنیم
  3. با تغییر و آپدیت برنامه، زمان انتشار افزایش می‌یابد.
  4. درک دشوار برای توسعه دهنده‌های جدید هر پروژه
  5. برای تقسیم ترافیک روی قسمت‌های مختلف برنامه، باید نمونه‌های کل برنامه را در چندین سرور منتشر کنیم که بسیار ناکارآمد و باعث استفاده‌ی بیهوده از منابع میشود
  6. اگر از فناوری یا تکنولوژی‌های جدید استفاده کنیم، برای عملکردی خاص، چه از نظر هزینه و چه از نظر زمان، بر کل برنامه تاثیر گذار است
  7. و در نهایت وجود یک باگ در هر ماژول میتواند کل برنامه را مختل کند.

و اما مزایای سیستم‌های یکپارچه:

  1. توسعه‌ی آن نسبت به میکروسرویس‌ها ساده است.
  2. انتشار آن آسان‌تر است؛ زیرا فقط یک خروجی، مستقر شده‌است.
  3. در مقایسه با معماری میکروسرویس‌ها، توسعه‌ی آن نسبتا آسان‌تر و ساده‌تر است.
  4. مشکلات تأخیر و امنیت شبکه در مقایسه با معماری میکروسرویس‌ها نسبتاً کمتر است.
  5. توسعه دهندگان نیازی به یادگیری برنامه‌های مختلف ندارند؛ آنها می‌توانند تمرکز خود را بر روی یک برنامه حفظ کنند.


میکروسرویس ها

این یک سبک توسعه معماری است که در آن برنامه از سرویس‌های کوچکتری تشکیل شده‌است که بخش کوچکی از عملکرد و داده‌ها را با برقراری ارتباط مستقیم با یکدیگر، با استفاده از پروتکلی مانند HTTP مدیریت می‌کند. به عبارتی دیگر خدمات یا سرویس‌های کوچکی هستند که با هم کار می‌کنند.

معماری میکروسرویس تأثیر بسزایی در رابطه‌ی بین برنامه و پایگاه داده دارد. بجای اشتراک گذاری یک پایگاه داده با سایر میکروسرویس‌ها، هر میکروسرویس، پایگاه داده خاص خود را دارد که اغلب منجر به تکثیر برخی از داده‌ها می‌شود، اما اگر می‌خواهید از این معماری بهره مند شوید، داشتن یک پایگاه داده در هر میکروسرویس، ضروری است؛ زیرا اتصال ضعیف را تضمین می‌کند. مزیت دیگر داشتن یک پایگاه داده‌ی مجزا برای هر میکروسرویس این است که هر میکروسرویس می‌تواند از نوع پایگاه داده‌ای که برای نیازهای خود مناسب‌تر است، استفاده کند. هر سرویس یک ماژول را ارائه می‌دهد، به طوری که خدمات مختلف را می‌توان به زبان‌های برنامه نویسی مختلف نوشت. الگوهای زیادی در معماری میکروسرویس دخیل هستند مانند discovery و registry service ، Caching ، ارتباط API ، امنیت و غیره.



اصول میکروسرویس‌ها:

تک مسئولیتی: یکی از اصولی است که به عنوان بخشی از الگوی طراحی SOLID تعریف شده است. بیان می‌کند که یک Unit ، یا یک کلاس، یک متد یا یک میکروسرویس باید تنها یک مسئولیت را داشته باشد. هر میکروسرویس باید یک مسئولیت داشته باشد و یک عملکرد واحد را ارائه دهد. شما همچنین می‌توانید بگویید تعداد میکروسرویس‌هایی که باید توسعه دهید، برابر با تعداد عملکردهای مورد نیاز شما است. پایگاه داده نیز غیرمتمرکز است و به طور کلی، هر میکروسرویس، پایگاه داده خاص خود را دارد.

بر اساس قابلیت‌های تجاری ساخته شده است: در دنیای امروزی که فناوری‌های زیادی وجود دارند، همیشه فناوری‌ای وجود دارد که برای اجرای یک عملکرد خاص مناسب‌تر است. اما در برنامه‌های یکپارچه، این یک اشکال بزرگ بود؛ زیرا ما نمی‌توانیم از فناوری‌های مختلف برای هر عملکرد استفاده کنیم و از این رو، نیاز به مصالحه در زمینه‌های خاص داریم. یک میکروسرویس هرگز نباید خود را از پذیرش پشته فناوری مناسب یا ذخیره‌سازی پایگاه داده پشتیبان که برای حل هدف تجاری مناسب‌تر است، محدود کند؛ به‌عنوان مثال، هر میکروسرویس می‌تواند بر اساس نیازهای تجاری از فناوری‌های متفاوتی استفاده کند.

طراحی برای مدیریت خطاها: میکروسرویس‌ها باید با در نظر گرفتن مدیریت خطاها طراحی شوند. میکروسرویس‌ها باید از مزیت این معماری استفاده کنند و پایین آمدن یک میکروسرویس نباید بر کل سیستم تأثیر بگذارد و سایر عملکردها باید در دسترس کاربر باقی بمانند. اما در برنامه‌های کاربردی سیستم‌های یکپارچه که خطای یک ماژول منجر به سقوط کل برنامه می‌شود، اینگونه نبود.

مزایای میکروسرویس ها:

  1. مدیریت آن آسان است زیرا نسبتا کوچکتر است.
  2. اگر در یکی از میکروسرویس‌ها، بروزرسانی وجود داشته باشد، باید فقط آن میکروسرویس را مجدداً منتشر کنیم.
  3. میکروسرویس‌ها مستقل هستند و از این رو به طور مستقل منتشر می‌شوند. زمان راه اندازی و انتشار آنها نسبتاً کمتر است.
  4. برای یک توسعه‌دهنده جدید بسیار آسان است که وارد پروژه شود، زیرا او باید فقط یک میکروسرویس خاص را که عملکردی را که روی آن کار می‌کند، درک کند و نه کل سیستم را.
  5. اگر یک میکروسرویس خاص به دلیل استفاده بیش از حد کاربران از آن عملکرد، با بار زیادی مواجه است، ما باید فقط آن میکروسرویس را تنظیم کنیم. از این رو، معماری میکروسرویس از مقیاس بندی افقی پشتیبانی می‌کند.
  6. هر میکروسرویس بر اساس نیازهای تجاری می‌تواند از فناوری‌های مختلفی استفاده کند.
  7. اگر یک میکروسرویس خاص به دلیل برخی باگ‌ها از کار بیفتد، بر روی سایر میکروسرویس‌ها تأثیر نمی‌گذارد و کل سیستم دست نخورده باقی می‌ماند و به ارائه سایر عملکردها به کاربران ادامه می‌دهد.

معایب میکروسرویس ها:

  1. پیچیده است و پیچیدگی آن با افزایش تعداد ریز سرویس‌ها افزایش می‌یابد.
  2. نیاز به نیروهای متخصص
  3. استقرار مستقل میکروسرویس‌ها پیچیده‌است.
  4. میکروسرویس‌ها از نظر استفاده از شبکه پرهزینه هستند؛ زیرا نیاز به تعامل با یکدیگر دارند و همه این تماس‌های راه دور منجر به تأخیر شبکه می‌شود.
  5. امنیت کمتر به دلیل ارتباط بین سرویس‌ها
  6. اشکال زدایی دشوار است