مطالب
OpenCVSharp #17
تشخیص اشخاص به کمک OpenCV

فرض کنید قصد دارید یک سیستم حضور غیاب مبتنی بر تشخیص چهره را طراحی کنید. قسمت استخراج چهره، از تصویر کلی رسیده را بررسی کردیم. اما در ادامه چگونه تشخیص دهیم که این چهره متعلق به چه شخصی است؟ با توجه به اینکه تصویر چهره‌ی یک شخص می‌تواند از زوایای مختلفی تهیه شود و یا حتی حالات روحی منعکس شده‌ی در صورت نیز در تغییر بیت و بایت‌های تصویر چهره مؤثر هستند.


بانک اطلاعاتی تصاویر چهره‌های اشخاص

در اینجا از تصاویر «The Database of Faces» استفاده خواهیم کرد. این مجموعه شامل تصاویر 40 شخص، در 10 حالت مختلف است.


برای بارگذاری این تصاویر و استفاده‌ی از آن‌ها در الگوریتم FisherFaceRecognizer نیاز به ساختار ذیل است:
public class ImageInfo
{
    public Mat Image { set; get; }
    public int ImageGroupId { set; get; }
    public int ImageId { set; get; }
}
در اینجا Image، محتوای تصویر انتخابی است. مقدار ImageGroupId مساوی مقدار عددی نام پوشه‌ی تصاویر منهای یک، تنظیم می‌شود. برای مثال پوشه‌ی s1 به گروه صفر تنظیم می‌شود. ImageId نیز به یک مقدار خود افزایش یابنده معادل شماره‌ی جاری تصویر، تنظیم می‌گردد؛ به این صورت:
var images = new List<ImageInfo>();
 
var imageId = 0;
foreach (var dir in new DirectoryInfo(@"..\..\Images").GetDirectories())
{
    var groupId = int.Parse(dir.Name.Replace("s", string.Empty)) - 1;
    foreach (var imageFile in dir.GetFiles("*.pgm"))
    {
        images.Add(new ImageInfo
        {
            Image = new Mat(imageFile.FullName, LoadMode.GrayScale),
            ImageId = imageId++,
            ImageGroupId = groupId
        });
    }
}
ابتدا پوشه‌های دیتابیس تصاویر یافت شده و سپس از نام هر پوشه یک شما‌‌ره‌ی گروه (یا شماره‌ی شخص) استخراج می‌شود. سپس تصاویر این پوشه به لیست تصاویر اصلی اضافه خواهند شد.


تشخیص یک چهره‌ی اتفاقی

پس از تشکیل لیست تصاویر، اکنون کار با الگوریتم FisherFaceRecognizer به نحو ذیل خواهد بود:
var model = FaceRecognizer.CreateFisherFaceRecognizer();
model.Train(images.Select(x => x.Image), images.Select(x => x.ImageGroupId));
 
var rnd = new Random();
var randomImageId = rnd.Next(0, images.Count - 1);
var testSample = images[randomImageId];
 
Console.WriteLine("Actual group: {0}", testSample.ImageGroupId);
Cv2.ImShow("actual", testSample.Image);
 
var predictedGroupId = model.Predict(testSample.Image);
Console.WriteLine("Predicted group: {0}", predictedGroupId);
پارامتر اول متد Train، لیست تصاویر است و پارامتر دوم، لیست شماره گروه‌های متناظر با هر تصویر است که در اینجا به عنوان برچسب نیز نامگذاری شده‌است.
سپس با استفاده از کلاس Random، یک تصویر اتفاقی انتخاب می‌شود.
اکنون این تصویر اتفاقی به متد Predict ارسال شده و نتیجه‌ی آن، شماره گروه چهره‌ی تشخیص داده شده‌است. به این ترتیب می‌توان تشخیص داد که یک تصویر مفروض ورودی، متعلق به چه شخصی (یا در اینجا گروه یا برچسب) است.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
اولویت بندی: رمز موفقیت در برنامه ریزی به روش چابک

در مقاله «برنامه ریزی به روش چابک» به قانون سه تایی اشاره کردیم. در این قانون سه خروجی یا دستاوردی را که مایل هستیم در ماه، هفته و یا یک روز داشته باشیم، به عنوان دیدگاه‌های هفته و خروجی‌های روزانه‌ی خود مشخص می‌کنیم. اما اگر تعداد کارها و دستاوردهای مورد نظرمان از سه مورد برای یک ماه، یک هفته و یا یک روز بیشتر باشد چه باید کرد؟ این مقاله درباره اینکه چطور به صورت بهینه و کارآمد دیدگاه‌های هفتگی و خروجی‌های روزانه را مشخص و برنامه ریزی کنیم می‌پردازد.

رمز موفقیت در روش برنامه ریزی چابک، اولویت بندی مؤثر کارها و خواسته‌هاست. زمانیکه شما احساس کنید دارید بر روی کار و هدفی درست، در زمانی مناسب کار می‌کنید تمرکز بیشتری برروی کارتان خواهید داشت و بنابراین نتایج بهتری از انجام آن کار خواهید گرفت.

همه‌ی ما با اولویت بندی آشنا هستیم و معمولا با اختصاص دادن شماره به هر مورد، آن مورد را اولویت بندی می‌کنیم. به طور مثال، «نوشتن مقاله برنامه ریزی به روش چابک» اولویت 2، «شبیه سازی الگوریتم همزمان سازی» اولویت 1 و «دویدن به مدت 30 دقیقه» اولویت 3، مثال‌هایی از اولویت بندی به روش سنتی است. اما آقای  Meier .J.D  در کتاب خودش روش مؤثرتری را که بر اساس بایدها و نبایدها بنا شده است، پیشنهاد می‌کند که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم.


اولویت‌ها در مدل چابک 

در این روش سه درجه از اولویت وجود دارند. درجه‌ی اول، کارهایی هستند که حتما باید انجام بگیرند. درجه دوم، کارهایی هستند که بهتراست (بایستی) انجام شوند و درجه سوم، کارهایی هستند که می‌شود انجام شوند و یا نشوند. آقای Meier این سه درجه را به ترتیب با سه واژه " Must "، " Should " و " Could " مشخص کرده است.


روش اولویت بندی در مدل چابک

برای تهیه سه دیدگاه هفته و خروجی روزانه، ابتدا لیستی از اهداف و کارهای مورد نظر خود را تهیه کنید. سپس از خود بپرسید: (1) کدامیک از اقلام این لیست را باید انجام دهید؟ (2) کدامیک را بهتر است که انجام دهید؟ (3) کدامیک را می‌توانید انجام دهید؟ پس از مشخص کردن اولویت‌ها، سه خروجی روزانه و یا سه دیدگاه هفتگی خود را از میان اقلامی که در دسته اول، یعنی بایدها قرار می‌گیرند، انتخاب کنید.

مزایای اولویت بندی

1- نتیجه‌ای که از اولویت بندی کارها نصیبتان می‌شود ارزش این را دارد که روی فرآیند اولویت بندی، مدت زمانی را صرف کنید. بدون اولویت بندی شما نگران یک لیست طولانی از کارهای خود هستید؛ در حالیکه  فکر می‌کنید مشغول انجام یک کار مهم هستید. در آخر روز متوجه می‌شوید که کاری که باید انجام می‌گرفته است، انجام نشده است.

2-  با تعیین اولویت‌ها برای هفته و هر روز خود، شما حداقل کارهایی را که باید برای هفته یا هر روز خود انجام دهید، مشخص کرده‌اید. زمانیکه این بایدها را انجام دهید، بقیه هفته و یا روز برای شما خواهد بود و می‌توانید از آن لذت ببرید!

3- اولویت بندی به شما قابلیت انعطاف می‌دهد. اگر یک کار یا فعالیت جدید پیش بیاید مثلا  اگر رییس شما کار جدیدی را به شما محول کند، شما می‌توانید با تعیین درجه اولویت آن کار و مقایسه آن با بایدهای درحال انجام (سه خروجی روزانه یا دیدگاه هفتگی) تصمیم بگیرید که فعالیت محول شده جدید را انجام دهید یا انجام آن را به زمان دیگری موکول کنید.

بدون شک اولویت بندی یک لیست طولانی از کارها و فعالیت‌ها، کار مشکل و زمان بری است. در مقاله‌ی آینده درباره‌ی اینکه چگونه لیست کارها و فعالیت‌های خود را با مهارت، انتخاب و سازماندهی کنیم، خواهیم پرداخت.

مطالب
refactoring کدهای تکراری به کمک Action‌ها

در برخی از مواقع بر روی اشیاء یک لیست، در یک کلاس، با استفاده از حلقه‌های foreach یا for کارهای متفاوتی انجام می‌شود. به عنوان مثال در یک لیست که از سطرهای فاکتور تشکیل شده است، می‌خواهیم جمع مقادیر کلیه سطرهای فاکتور یا جمع مبلغ یا مالیات یا تخفیف آنها را بدست آوریم . با وجود سادگی حلقه‌های foreach و for، ممکن است که در برخی از مواقع از راه متفاوتی استفاده شود. برای مثال اجازه بدهید مثال ذیل را با هم بررسی کنیم:
در کلاس Invoice دو متد وجود دارد با نام های  CalculateTotalTax  و CalculateTotal
متد CalculateTotalTax مجموع مالیات و متد CalculateTotal مجموع مقدار این فاکتور را بدست می‌آورد .

        public float CalculateTotalTax1()
        {
            IList<InvoiceLineItem> invoiceLineItem = new List<InvoiceLineItem>();
            Decimal result = 0M;
            foreach (InvoiceLineItem index in invoiceLineItem)
            {
                result += (Decimal)index.CalculateTax();
            }
            return (float)result;
        }


        public float CalculateTotal()
        {
            IList<InvoiceLineItem> invoiceLineItem = new List<InvoiceLineItem>();
            Decimal result = 0M;
            foreach (InvoiceLineItem index in invoiceLineItem)
            {
                result += (Decimal)index.CalculateSubTotal();
            }
            return (float)result;
        }
این دو متد به طور عمومی یک چیز را دارند: هر دو کارهای متفاوتی را بر روی لیست سطرهای فاکتور انجام می‌دهند.

ما می‌توانیم مسئولیت چرخش در لیست سطرهای فاکتور را از این متدها برداریم و آن را از IEnumerable جدا کنیم؛ به وسیله ایجاد یک متد که پارامتر ورودی  Action<T> delegate را دریافت می‌کند و این delegate را برای هر سطر در هر چرخش اجرا می‌کند.

        public void PerformActionOnAllLineItems(Action<InvoiceLineItem> action)
        {
            IList<InvoiceLineItem> invoiceLineItem = new List<InvoiceLineItem>();

            invoiceLineItem.Add(new InvoiceLineItem { Id = 1, amount = 10, Price = 10000 });
            invoiceLineItem.Add(new InvoiceLineItem { Id = 2, amount = 10, Price = 10000 });
            invoiceLineItem.Add(new InvoiceLineItem { Id = 3, amount = 10, Price = 10000 });
            invoiceLineItem.Add(new InvoiceLineItem { Id = 4, amount = 10, Price = 10000 });

            foreach (InvoiceLineItem index in invoiceLineItem)
            {
                action(index);
            }
        }

و همچنین می‌توانیم دو متد خود را به شکل ذیل تغییر دهیم

        float CalculateTotal()
        {
            Decimal result = 0M;
            PerformActionOnAllLineItems(delegate(InvoiceLineItem ili)
            {
                result += (Decimal)ili.CalculateSubTotal();
            });
            return (float)result;
        }
        float CalculateTotalTax()
        {
            Decimal result = 0M;
            PerformActionOnAllLineItems(delegate(InvoiceLineItem ili)
            {
                result += (Decimal)ili.CalculateTax();
            });
            return (float)result;
        }
 منبع : کتاب  Refactoring with Microsoft Visual Studio 2010
سورس نمونه :Advancedduplicatecoderefactoring.rar  
مطالب
آموزش Knockout.Js #1
اگر از برنامه نویس‌های پروژه‌های WPF درباره ویژگی‌های مهم الگوی MVVM بپرسید به احتمال زیاد اولین مطلبی که عنوان می‌شود این است که هنگام کار با الگوی MVVM در WPF باید از مباحث data-binding استفاده شود. به صورت خلاصه، data-binding مکانیزمی است که عناصر موجود در Xaml را به آبجکت‌های موجود در ViewModel یا سایر عناصر Xaml مقید می‌کند به طوری که با تغییر مقدار در آبجکت‌های ViewModel، عناصر View نیز خود را به روز می‌کنند یا با تغییر در مقادیر عناصر Xaml، آبجکت‌های متناظر در ViewModel نیز تغییر خواهند کرد(در صورت تنظیم Mode = TwoWay).
Knockout.Js  چیست؟
در یک جمله Knockout.Js یک فریم ورک جاوا اسکریپ است که امکان پیاده سازی الگوی MVVM و مکانیزم data-binding را در پروژه‌های تحت وب به راحتی میسر می‌کند. به عبارت دیگر عناصر DOM را به data-model و آبجکت‌های data-model را به عناصر DOM مقید می‌کند، به طوری که با هر تغییر در مقدار یا وضعیت این عناصر یا آبجکت ها، تغییرات به موارد مقید شده نیز اعمال می‌گردد. به تصاویر زیر دقت کنید!
به روز رسانی data-model بدون استفاده از KO

به روز رسانی data-model با استفاده از KO

ویژگی‌های مهم KO
»ارائه یک راه حل بسیار ساده و واضح برای اتصال بخش‌های مختلف UI به data-model
»به روز رسانی خودکار عناصر و بخش‌های مختلف UI بر اساس تغییرات صورت گرفته در data-model
»به صورت کامل با کتابخانه و توابع javascript پیاده سازی شده است.
»حجم بسیار کم(سیزده کیلو بایت) بعد از فشرده سازی
»سازگار با تمام مروگرهای جدید(... ,IE 6+, Firefox 2+, Chrome, Safari )
»امکان استفاده راحت بدون اعمال تغییرات اساسی در معماری پروژه هایی که در فاز توسعه هستند و بخشی از مسیر توسعه را طی کرده اند
»و...
آیا KO برای تکمیل JQuery در نظر گرفته شده است یا جایگزین؟
در اینکه JQuery بسیار محبوب است و در اکثر پروژه‌های تحت وب مورد استفاده است شکی وجود ندارد ولی این بدان معنی نیست که با توجه به وجود JQuery و محبوبیت آن دیگر نیازی به KO احساس نمی‌شود. به عنوان یک مثال ساده : فرض کنید در یک قسمت از پروژه قصد داریم یک لیست از داده‌ها را نمایش دهیم. در پایین لیست تعداد آیتم‌های موجود در لیست مورد نظر نمایش داده میشود. یک دکمه Add داریم که امکان اضافه شدن آیتم جدید را در اختیار ما قرار می‌دهد. بعد از اضافه شدن یک مقدار، باید عددی که تعداد آیتم‌های لیست را نمایش می‌دهد به روز کنیم. خب اگر قصد داشته باشیم این کار را با JQuery انجام دهیم راه حل‌های زیر پیش رو است :
» به دست آوردن تعداد tr‌های جدول موجود؛
»به دست آوردن تعداد div‌های موجود با استفاده از یک کلاس مشخص css؛
» یا حتی به دست آوردن تعداد آیتم‌های نمایشی در  span  هایی مشخص.
و البته سایر راه حل ها...
حال فرض کنید دکمه‌های دیگر نظیر Delete نیز مد نظر باشد که مراحل بالا تکرار خواهند شد. اما با استفاده از KO به راحتی می‌توانیم تعداد آیتم‌های موجود در یک آرایه را به یک عنصر مشخص bind کنیم به طور با هر تغییر در این مقدار، عنصر مورد نظر نیز به روز می‌شود یا به بیانی دیگر همواره تغییرات observe خواهند شد. برای مثال:
 Number of items :<span data-bind="text: myList().count"></span>
در نتیجه برای کار با KO وابستگی مستقیم به استفاده از JQeury وجود ندارد ولی این امکان هست که بتوانیم هم از JQuery و هم از KO در کنار هم به راحتی استفاده کنیم و از قدرت‌های هر دو فریم ورک بهره ببریم و البته KO جایگزینی برای JQuery نخواهد بود.
در پست بعد، شروع به کار با KO آموزش داده خواهد شد.
ادامه دارد...

 
مطالب
آشنایی با Permission Level ها در شیرپوینت 2010
شیرپوینت به شما به عنوان یک Farm Admin امکان مدیریت نقش‌ها و سطوح امنیتی را در سطح بسیار جزء می‌دهد. به این معنا که می‌توانید یک کاربر را در یک سایت در نقش مدیر و مالک آن سایت انتصاب داده و در سایتی دیگر به همان شخص امکان خواندن از فقط یک لیست خاص را بدهید . در این پست با جزییات بیشتری در باب ایجاد و مدیریت افراد در گروه‌ها آشنا می‌شویم

پس از نصب شیرپوینت ، لیستی مانند زیر به عنوان Permission Level‌ها برای شما نمایش داده می‌شود : 

برای مشاهده این سطوح در سایت خود می‌توانید به منوی Site Action رفته و گزینه Site Permission را انتخاب کنید . 

به طور کل ، سه مورد از موارد فوق استفاده بیشتری از بقیه دارند : Full Control ، Contribute و Read .

(برای مثال Design سطحی بین Full Control و Contribute است )

در سطح Read ، کاربر میتواند فقط برای استفاده در حد خواندن از محتوا به آن دسترسی داشته باشد

در سطح Contribute ، کاربر میتواند در حد انجام عملیات CRUD روی یک لیست یا کتابخانه موجود دسترسی داشته باشد (امکان تعریف کتابخانه یا لیست جدیدی را ندارد)

در سطح Full Control ، کاربر امکان انجام هر گونه عملیاتی را دارد . 

اما این موارد خود می‌تواند در حد یک لیست باشد و یا در حد یک Site Collection .
 علاوه بر موارد فوق نقش‌های دیگری هم هستند مانند Farm Administrator که به دلیل استفاده کمتر از آن‌ها در اینجا راجع به آن صحبت نمی‌کنم . چرا که این نقش‌ها تقریبا یکتا و Unique بوده و فقط برای تعدادی محدود از افراد در قالب یک سازمان تعریف می‌شود . 

هنگامی که یک Site Collection ایجاد میشود شیرپوینت 3 گروه امنیتی یا Security Group ایجاد میکند : Owners و Members و Visitors . 
متناسب با 3 سطح تعریف شده در بالا ، Owners دارای سطح Full Control و Members دارای سطح Contribute و Visitors دارای سطح Read هستند . 
( تصویر زیر می‌تواند گویای این مسئله باشد ) 


اگر شما برای سایت خود یک Sub Site تعریف کنید ، دقیقا همان ویژگی‌های امنیتی برای آن نیز نمایش داده می‌شوند و اصطلاحا از والد ارث بری کرده است . البته به شما امکان لغو این ارث بری نیز داده می‌شود در این صورت باید خود مدیریت آنها را به عهده بگیرید . 
برای مثال سایتی مانند زیر را در نظر بگیرید ؛ در سازمان ، دپارتمانی به نام IT در حال فعالیت است که Security Group آن به صورت مجزا تعریف شده اند و از والد ارث بری نکرده اند : 


همانطور که مشاهده می‌کنید ، Unique Permission بودن سایت در بالای سایت نمایش داده شده و دکمه Inherite Permission فعال شده است .

در زیر مجموعه آن یک سایت با عنوان meeting Workspace ایجاد می‌کنیم که Security Group آن از IT ارث بری کرده است : 



و در این قسمت ارث بری سایت از والد نمایش داده شده و دکمه Stop Inheriting Permission فعال شده است . 

همچنین در صورتی که تمایل به ایحاد یک گروه جدید داشته باشید می‌توانید از طریق ریبون بالای صفحه روی Create Group کلیک کرده و گروه خود را ایجاد نمایید 


موفق باشید  


مطالب
Extension Methods
Extension methods شما را قادر می‌سازند تا به type‌های موجود بدون اینکه کلاس جدیدی ایجاد کنید که از آن‌ها به ارث رفته باشند، متد‌های جدیدی اضافه نمائید و بیشترین استفاده آن‌ها در  System.Collections.IEnumerable است.
به طور مثال این امکان وجود ندارد که بتوان بر روی  IEnumerable‌ها از دستور Foreach استفاده کرد.
برای نمونه من برای اینکه foreach داشته باشم، آن‌را به لیست تبدیل می‌کردم و سپس از امکان foreach  بهره‌مند می‌شدم که شاید کار درستی نباشد.
اما با Extension Method افزودن متد foreach به IEnumerable به نحو زیر میسر است:
public static void ForEach<T>(this IEnumerable<T> collection, Action<T> action)
{
   foreach (var item in collection)
           action(item);         
}

 
مطالب
ایجاد لیستی از کلاسی جنریک
کلاس جنریک زیر را در نظر بگیرید:
public class Column<T>

{
public string Name { set; get; }
public T Data { set; get; }
}

مشکلی که با این نوع کلاس‌ها وجود دارد این است که نمی‌توان مثلا لیست زیر را در مورد آن‌ها تعریف کرد:

IList<Column<T>> myList = new List<Column<T>>();



به عبارتی می‌خواهیم یک لیست از کلاسی جنریک داشته باشیم. راه حل انجام آن به صورت زیر است:

using System.Collections;


namespace Tests
{
public interface IColumn
{
string Name { set; get; }
object Data { set; get; }
}

public class Column<T> : IColumn
{
public string Name { set; get; }

public T Data { set; get; }

object IColumn.Data
{
get { return this.Data; }
set { this.Data = (T)value; }
}
}
}

ابتدا یک اینترفیس عمومی را همانند اعضای کلاس Column تعریف می‌کنیم که در آن بجای T از object‌ استفاده شده است. سپس یک پیاده سازی جنریک از این اینترفیس را ارائه خواهیم داد؛ با این تفاوت که اینبار خاصیت Data مربوط به اینترفیس، به صورت خصوصی و صریح با استفاده از IColumn.Data تعریف می‌شود و نمونه‌ی جنریک هم نام آن، عمومی خواهد بود.
اکنون می‌توان نوشت:

var myList = new List<IColumn>();


برای مثال در این حالت تعریف لیست زیر که از تعدادی وهله‌ی کلاسی جنریک ایجاد شده، کاملا مجاز می‌باشد:

var myList = new List<IColumn>

{
new Column<int> { Data = 1, Name = "Col1"},
new Column<double> { Data = 1.2, Name = "Col2"}
};

خوب، تا اینجا یک مرحله پیشرفت است.اکنون اگر بخواهیم در این لیست، Data مثلا عنصری را که نامش Col1 است، دریافت کنیم چه باید کرد؟ آن هم نه به شکل object بلکه از نوع T مشخص:

static T GetColumnData<T>(IList<IColumn> list, string name)

{
var column = (Column<T>)Convert.ChangeType(list.Single(s => s.Name.Equals(name)), typeof(Column<T>), null);
return column.Data;
}

و نمونه‌ای از استفاده آن:

int data = GetColumnData<int>(myList, "Col1");


مطالب
منابع مطالعاتی بیشتر در مورد iTextSharp

  • آشنایی با صفحه بندی در iTextSharp : [+]
  • تعریف هدر و فوتر: [+]
  • افزودن متن ساده در iTextSharp: [+]
  • کار با فونت‌های مختلف در iTextSharp: [+]
  • نحوه‌ی افزودن جدول در iTextSharp: [+]
  • ترسیم اشکال گرافیکی با iTextSharp: [+]
  • کار با تصاویر در iTextSharp: [+] و [+]
  • امکان تبدیل HTML به PDF در iTextSharp: [+]، [+]، [+] و [+]
  • نحوه‌ی تعریف لینک در iTextSharp: [+]
  • نحوه‌ی تعریف لیست در iTextSharp: [+]
  • افزودن نمودار به کمک کنترل‌های چارت مایکروسافت در iTextSharp: [+]
  • امکان تعریف بارکد در iTextSharp: [+]
  • یک سری مثال: [+]
  • یکی کردن چند فایل پی دی اف موجود با هم توسط iTextSharp: [+]

مطالب
آدرس‌ها و ابزارهایی جهت سهولت دریافت ویدیوهای PDC 2010

اخیرا دو برنامه جهت دریافت ساده‌تر فایل‌های PDC 2010 با سیلورلایت تهیه شده‌اند که بر اساس قابلیت اجرای خارج از مرورگر آن (OOB=Out Of Browser) طراحی و پیاده سازی شده‌اند:
برنامه‌ی آقای Mike Taulty سورس باز بوده و بر اساس الگوی MVVM پیاده سازی شده است.


علاوه بر آن یک لیست دیگر نیز در این زمینه وجود دارد: