مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 10

یکی دیگر از روش‌هایی که جهت بهبود کیفیت کدها مورد استفاده قرار می‌گیرد، «طراحی با قراردادها» است؛ به این معنا که «بهتر است» متدهای تعریف شده پیش از استفاده از آرگومان‌های خود، آن‌ها را دقیقا بررسی کنند و به این نوع پیش شرط‌ها، قرارداد هم گفته می‌شود.
نمونه‌ای از آن‌را در قسمت 9 مشاهده کردید که در آن اگر آرگومان‌های متد AddRole، خالی یا نال باشند، یک استثناء صادر می‌شود. این نوع پیغام‌های واضح و دقیق در مورد عدم اعتبار ورودی‌های دریافتی، بهتر است از پیغام‌های کلی و نامفهوم null reference exception که بدون بررسی stack trace و سایر ملاحظات، علت بروز آن‌ها مشخص نمی‌شوند.
در دات نت 4، جهت سهولت این نوع بررسی‌ها، مفهوم Code Contracts ارائه شده است. (این نام هم از این جهت بکارگرفته شده که Design by Contract نام تجاری شرکت ثبت شده‌ای در آمریکا است!)


یک مثال:
متد زیر را در نظر بگیرید. اگر divisor مساوی صفر باشد، استثنای کلی DivideByZeroException صادر می‌شود:

namespace Refactoring.Day10.DesignByContract.Before
{
public class MathMehods
{
public double Divide(int dividend, int divisor)
{
return dividend / divisor;
}
}
}

روش متداول «طراحی با قراردادها» جهت بهبود کیفیت کد فوق پیش از دات نت 4 به صورت زیر است:

using System;

namespace Refactoring.Day10.DesignByContract.After
{
public class MathMehods
{
public double Divide(int dividend, int divisor)
{
if (divisor == 0)
throw new ArgumentException("divisor cannot be zero", "divisor");

return dividend / divisor;
}
}
}

در اینجا پس از بررسی آرگومان divisor، قرارداد خود را به آن اعمال خواهیم کرد. همچنین در استثنای تعریف شده، پیغام واضح‌تری به همراه نام آرگومان مورد نظر، ذکر شده است که از هر لحاظ نسبت به استثنای استاندارد و کلی DivideByZeroException مفهوم‌تر است.

در دات نت 4 ، به کمک امکانات مهیای در فضای نام System.Diagnostics.Contracts، این نوع بررسی‌ها نام و امکانات درخور خود را یافته‌اند:

using System.Diagnostics.Contracts;

namespace Refactoring.Day10.DesignByContract.After
{
public class MathMehods
{
public double Divide(int dividend, int divisor)
{
Contract.Requires(divisor != 0, "divisor cannot be zero");

return dividend / divisor;
}
}
}

البته اگر قطعه کد فوق را به همراه divisor=0 اجرا کنید، هیچ پیغام خاصی را مشاهده نخواهید کرد؛ از این لحاظ که نیاز است تا فایل‌های مرتبط با آن‌را از این آدرس دریافت و نصب کنید. این کتابخانه با VS2008 و VS2010 سازگار است. پس از آن، برگه‌ی Code contracts به عنوان یکی از برگه‌های خواص پروژه در دسترس خواهد بود و به کمک آن می‌توان مشخص کرد که برنامه حین رسیدن به این نوع بررسی‌ها چه عکس العملی را باید بروز دهد.

برای مطالعه بیشتر:
نظرات مطالب
چک لیست تهیه یک برنامه ASP.NET MVC
- حالت پیش فرض Target Framework Versionپروژه‌های دات نت 4 بر مبنای Client profile است. یعنی دسترسی به امکانات وب در آن وجود ندارد. برای اصلاح آن به خواص پروژه مراجعه کرده و Client profile یاد شده را به Full profile تغییر بدید تا بتونید ارجاعات لازم به اسمبلی‌های مرتبط با پروژه‌های وب را اضافه کنید. چیزی شبیه به این در فایل پروژه برنامه (csproj) با تمام مداخل لازم دیگر که بیشتر جهت تعاریف DataAnnotations مورد نیاز هستند تا هر کاربرد دیگری:
<ItemGroup>
    <Reference Include="EntityFramework, Version=4.4.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089, processorArchitecture=MSIL">
      <SpecificVersion>False</SpecificVersion>
      <HintPath>..\packages\EntityFramework.5.0.0\lib\net40\EntityFramework.dll</HintPath>
    </Reference>
    <Reference Include="System" />
    <Reference Include="System.ComponentModel.DataAnnotations" />
    <Reference Include="System.Core" />
    <Reference Include="System.Web" />
    <Reference Include="System.Web.Mvc, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35, processorArchitecture=MSIL">
      <SpecificVersion>False</SpecificVersion>
      <HintPath>C:\Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies\System.Web.Mvc.dll</HintPath>
    </Reference>
    <Reference Include="System.Xml.Linq" />
    <Reference Include="System.Data.DataSetExtensions" />
    <Reference Include="Microsoft.CSharp" />
    <Reference Include="System.Data" />
    <Reference Include="System.Xml" />
</ItemGroup>
- MVC4 برمبنای دات نت 4 تهیه شده و نه دات نت 4 و نیم. به این معنا که به راحتی حتی بر روی ویندوز سرور 2003 سرویس پک 2 (و ویندوزهای بعدی) قابل نصب است.
اشتراک‌ها
آیا می‌توان از قابلیت‌های C#6 در نگارش‌های پایین‌تر دات نت فریم ورک استفاده کرد؟
 پاسخ: بله! فقط async در نگارش‌های قبل از دات نت 4.5 وجود ندارند و متدهای الحاقی از دات نت 3 به بعد اضافه شدند و نیاز به افزودن ارجاعی به System.Runtime.CompilerServices.ExtensionAttribute دارند (برای دات نت 2 البته).
بنابراین اگر از VS 2015 استفاده می‌کنید برای مثال به سادگی می‌توانید از قابلیت‌های C# 6 در برنامه‌های دات نت 4 استفاده کنید. برای نمونه یک چنین کدی در VS 2015 با دات نت 4 هم قابل کامپایل است و بدون مشکل کار می‌کند:
using static System.Console;

namespace VS2015_Net4_Tests
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var test = "Test";
            WriteLine($"{test}");
        }
    }
}
آیا می‌توان از قابلیت‌های C#6 در نگارش‌های پایین‌تر دات نت فریم ورک استفاده کرد؟
مطالب
چک لیست شروع به ساخت یک نرم افزار بزرگ یا متوسط
 کتابها و منابع آموزشی بسیاری در جهت یادگیری برنامه سازی و مهندسی نرم­ افزار وجود دارند که اکثراً هم مطالب مفید و بسیار خوبی را ارائه می­دهند؛ با این‌حال یکی از سؤالات بزرگی که بعد از مطالعه آنها در ذهن افراد ممکن است پیش بیاید این است که با خود می­پرسند حالا چه کنم؟ از کجا شروع کنم؟ در واقع ذهن افراد پر است از اطلاعات تخصصی بسیار مفید ولی نمیدانند آنها را چگونه سرهم بندی کنند تا یک سیستم نرم­ افزاری قابل اتکا تولید کنند. توسعه گران با تجربه با گذشت زمان، مطالعه کد نرم­ افزارهای موجود، مطالعه مضاعف، شرکت در بحثهای تخصصی و ... معمولاً می­دانند که باید از کجا شروع کنند. در اینجا بنده سعی کرد‌ه‌ام مواردی را که توسعه گران باتجربه در شروع ساخت یک نرم ­افزار متوسط یا بزرگ با رویکرد توسعه برای وب در مورد آنها تصمیم می­گیرند، به صورت مختصر توضیح دهم. طبیعی هست که ممکن است این لیست کامل نباشد، نظرات دوستان میتواند آنرا کاملتر کند.

در اینجا غیر از مورد زمانبندی انجام پروژه سعی شده است به دیگر موارد غیره از قبیل شناخت نیازمندیها، نحوه بستن قرارداد، نحوه قیمت دهی و ... اشاره نشود.

 

در ابتدا در مورد موضوعات کلی و عمومی بحث می‌کنیم.

1- انتخاب فریم­ورک، فریمورک‌های فراوان و مختلفی برای کار با زمینه­‌های مختلف نرم ­افزاری در جهان وجود دارند که هرکدام مزایا و معایبی دارند. این روزها استفاده از فریم‌ورکها به قدری جای افتاده است و به اندازه­‌ای امکانات دارند که حتی ممکن است امکانات یک فریم ورک باعث شود از یک زبانی که در تخصصتان نیست استفاده کنید و آنرا یاد بگیرید.

2- زمانبندی انجام پروژه، به نظر خود بنده، سخت‌ترین و اساسی‌ترین مرحله، برای هر پروژه‌­ای، زمانبندی مناسب آن است که نیازمندی اساسی آن، شناخت سایر مواردی است که در این متن بدان‌ها اشاره می­شود. زمانبندی دقیق، قرار ملاقاتها و تحویل به‌موقع پیش نمایشهای نرم­ افزار، ارتباط مستمر با کارفرما و تحویل حتی زودتر از موعد پروژه باعث رضایت بیشتر کارفرما و حس اطمینان بیشتر خواهد شد. اگر در تحویل پروژه دیرکرد وجود داشته باشد، باعث دلسردی کارفرما و نوعی تبلیغ منفی خواهد بود. حتی زمانبندی و تحویل به موقع پروژه برای کارفرما بیشتر از کیفیت اهمیت دارد.

3- انتخاب معماری نرم­ افزار، معماری نرم ­افزار در اصل تعیین کننده نحوه قطعه بندی و توزیع تکه‌های نرم افزار، نحوه ارتباط اجزاء،، قابلیت تست پذیری، قابلیت نگهداری و قابلیت استفاده مجدد از کدهای تولید شده می­باشد. یکی از اهداف اساسی‌ای که باید در معماری نرم­‌افزار بدان توجه کرد، قابلیت استفاده مجدد از کد است. در یک معماری خوب ما قطعاتی درست خواهیم کرد که به‌راحتی می­توانیم از آن در نرم‌افزارهای دیگر نیز استفاده کنیم. البته قابلیت تست پذیری و قابلیت نگهداری نیز حداقل به همان اندازه اهمیت دارند. در این سایت موارد بسیار زیاد و کاملی جهت ساخت معماری مناسب و design patterns وجود دارد که می­توانید در اینجا یا اینجا مشاهده کنید.

 4- قابلیت اجرا بر روی پلتفرمهای مختلف، هرچند این مورد ممکن است بیشتر به نظر کارفرما بستگی داشته باشد، اما در کل اگر کارفرما بتواند سیستم را در پلتفرمهای مختلفی اجرا کند، راضی‌تر خواهد شد. اگر قصد فروش نرم‌­افزار طراحی شده را داشته باشیم، در اینصورت نیز می­توانیم کاربران پلتفرمهای مختلف را مورد هدف قرار دهیم یا سیستم را در سرورهای مختلفی میزبانی کنیم.

5- انتخاب سیستم بانک اطلاعاتی و نحوه ارتباط با آن. باید تصمیم بگیرید که از چند سیستم بانک اطلاعاتی، چگونه و به چه منظوری استفاده خواهید کرد. مواردی وجود دارند که سیستم را طوری طراحی کرد‌ه‌اند تا در زمان بهره برداری امکان انتخاب بانک‌های اطلاعاتی یا نحوه ذخیره اطلاعات برای مدیر سیستم وجود دارد. مثلا در BlogEngine.net میتوان انتخاب کرد که اطلاعات در SQL Server ذخیره شوند یا در سیستم فایل مبتنی بر XML . بحثهای بسیار زیادی در این سایت و کل فضای وب پیرامون نحوه انتخاب و استفاده از ORM ها، چگونگی معماری مناسب آن وجود دارد. بطور مثال همیشه بحث سر اینکه از الگوی Repository استفاده شود یا نشود وجود دارد! باید به خودمان پاسخ دهیم که آیا واقعاً نیاز است که سیستم را برای امکان استفاده از Orm‌های مختلف طراحی کنیم؟

6- نحوه ماژول بندی سیستم و امکان افزودن راحت ماژولهای جدید به آن. امروزه و با افزایش کاربران محصولات انفورماتیک که باعث بیشتر شدن سواد مصرف کننده در این زمینه و بالطبع افزایش نیازهای وی شده، همیشه احتمال اینکه کارفرما موارد جدیدی را بخواهد وجود خواهد داشت. باید سیستم را طوری طراحی کرد که حتی بتوان بدون توقف اجرای آن موارد جدید (پلاگینهای جدید) را بدان افزود و اجرا کرد.

7- میزان مشارکت دیگران در رفع نیازمندیهای کابران. ممکن است این گزینه در درجه اول زیاد با اهمیت جلوه ندهد، اما با تعمق در وبسایت‌ها و نرم‌­افزارهای بزرگ که هم اکنون در دنیا صاحب نامی شده‌اند می‌بینیم همه آنها تمهیداتی اندیشیده‌اند تا با وجود کپسوله کردن موارد پس زمینه، امکاناتی را در جهت مشارکت دیگران فراهم کنند. اکثر شبکه­‌های اجتماعی api هایی را مهیا کرده­ اند که افراد ثالث می­توانند از آنها استفاده کنند. اکثر سیستم‌های مدیریت محتوا و ابزارهای e-commerce تمهیداتی را برای راحتی ساخت plugin و api‌های برای راحتی برقراری ارتباط اشخاص ثالث اندیشیده‌اند. از نظر این جانب موارد 6 و 7 برای ادامه حیات و قابلیت رقابت پذیری پروژه از درجه اهمیت زیادی برخوردار است.

8- معماری Multi tenancy بلی یا خیر؟ Multi tenancy یک از بحثهای مهم رایانش ابری است. در این حالت فقط یک نمونه از نرم­ افزار در سمت سرور در حال اجراست ولی کاربر یا گروهی از کاربران دید یا تنظیمات متفاوتی از آن‌را دارند.

در ادامه به موارد فنی‌تری خواهیم پرداخت:

9- بحث انتخاب ابزار Dependency injection مناسب و مهیا سازی امکاناتی جهت هرچه راحت‌تر کردن امکان تنظیم و register کردن اشیا بدان. نحوه پیکربندی مناسب این مورد می­تواند کد نویسی را برایتان بسیار راحت کند. دات نت تیپس مطالب بسیاری را در این مورد ارائه داده است میتوانید اینجا را ببینید.

10- کشینگ. استفاده از یک سیستم کشینگ مناسب در ارتباط با بانکهای اطلاعاتی و یا سایر سیستمهای ذخیره و بازیابی اطلاعات می­تواند کمک بسیاری در پرفرمنس برنامه داشته باشد. سیستمها و روشهای مختلفی در مورد کشینگ وجود دارند. می‌توانید برای اطلاعات بیشتر اینجا را مطالعه فرمایید.

11- Logging. یک سیستم لاگر مناسب می­تواند وارنینگ‌ها و خطاهای بوجود آمده در سیستم را در یک رسانه ذخیره سازی حفظ کند و شما به عنوان توسعه دهنده می­توانید با مطالعه آن نسبت به رفع خطاهای احتمالی و بهبود در نسخه‌های آتی کمک بگیرید.

12- Audit logging یا Activity logging و Entity History. می­توانید کل یا برخی از فعالیتهای کاربر را در یک رسانه ذخیره سازی، ذخیره کنید، از قبیل زمان ورود و خروج، آی‌پی مورد استفاده، سیستم عامل، مرورگر، بازبینی از صفحه وغیره. همچنین در audit logging میتوانید زمانهای دقیق تغییرات مختلف موجود در موجودیتهای سیستم، فرد انجام دهنده تغییرات، سرویس انجام دهنده تغییرات، مدت زمان سپری شده و ... را ذخیره کرد. Entity History : ممکن است تصمیم بگیرید که کل اتفاقاتی را که برای یک موجودیت در طول زمان حیاتش در سیستم می‌افتد، ذخیره کنید.

13- Eventing ، Background Worker‌ها و Backgroudn jobs ( Scheduled tasks ). باید سیستم را طوری طراحی کرد که بتواند به تغییرات و اتفاقات افتاده در سیستم پاسخ دهد. همچنین این مورد یکی از نیازمندیهای معماری بر اساس پلاگین است. Background Worker‌ها در واقع کارهایی هستند که در پس زمینه انجام میشوند و نیازی نیست که کاربر برای اتمام آن منتظر بماند؛ مثلاً ارسال ایمیل خوش آمدگویی را میتوان با آن انجام داد. Background jobs کمی متفاوت هستند در واقع اینها فعالیتهای پس زمینه­ای هستند که ممکن است در فواصل زمانی مختلف اتفاق بیافتند، مثل پاکسازی کش در فواصل زمانی مناسب. در سیستمهای مختلف تمهیداتی برای ذخیره سازی فعالیتهایی که توسط background jobs انجام میشود اندیشیده می­شود.

14- پیکربندی صحیح نحوه ذخیره و بازیابی تنظیمات سیستم. در یک سیستم ممکن است شما تنظیمات متعددی را در اختیار کاربر و یا حتی خودتان قرار دهید. باید سیستم را طوری طراحی کنید که بتواند با راحت‌ترین و سریعترین روش ممکن به تنظیمات موجود دستیابی داشته باشد.

15- خطاهای کاربر را در نظر بگیریم، باید یادمان باشد کاربر ممکن الخطاست و ما برای رضایت مشتری و قابلیت اتکای هرچه بیشتر برنامه باید سیستم را طوری طراحی کنیم که امکان برگشت از خطا برای کاربر وجود داشته باشد. مثلاً در SoftDelete مواردی که حذف می­شوند در واقع به طور کامل از بانک اطلاعاتی حذف نمیشوند بلکه تیک حذف شده میخورند. پس امکان بازگردانی وجود خواهد داشت.

16- Mapping یا Object to object mapping. در توسعه شی‌‌ءگرا مخصوصاً در معماری‌هایی مثل MVC یا Domain driven در موارد بسیاری نیاز خواهید داشت که مقادیر اشیاء مختلفی را در اشیای دیگری کپی کنید. سیستمهای زیادی برای این کار موجود هستند. باید تلاش کرد ضمن اینکه یک سیستم مناسب انتخاب کنیم، باید تمهیدی بیاندیشیم که تنظیمات آن شامل کد نویسی هرچه کمتری باشد.

17- Authorization یا تعیین هویت. باید با مطالعه و بررسی، سیستم و ابزار مناسبی را برای هویت سنجی اعضاء، تنظیم نقشها و دسترسی‌های کاربران انتخاب کرد. باید امکان عضویت از طریق شبکه‌های اجتماعی مختلف را مورد بررسی قرار داد.

18- سرویس‌های Realtime. کاربری یکی از مطالب شما را می­‌پسندد و شما نوتیفیکشن آنرا سریع در صفحه‌­ای که باز کردید می­بینید. این یک مورد بسیار کوچکی از استفاده از سرویسهای realtime هست. ابزارهای مختلفی برای زبانها و فریم‌ورکهای مختلف وجود دارند؛ مثلاً میتوانید اینجا را مطالعه کنید.

19- هندل کردن خطاهای زمان اجرا، در سیستمهای قدیمی یکی از کابوس‌های کاربران، قطعی سیستم، هنگ کردن با کوچکترین خطا و موارد این چنینی بود. با تنظیم یک سیستم Exception handling مناسب هم میتوانیم گزارشاتی از خطاهای بوجود آمده را تهیه کنیم، هم میتوانیم کاربر را در جهت انجام صحیح کارها هدایت کنیم و هم از کرش بیجای نرم‌افزار جلوگیری کنیم.

20- استفاده از منابع ابری یا توزیع شده، امروزه برای بسیاری از کارها تمهیداتی از طرف شرکتهای بزرگ به صورت رایگان و یا غیر رایگان اندیشیده شده است که به راحتی می­توان از آنها استفاده کرد. برای نمونه میتوان از سرویسهای Email به عنوان ساده‌ترین و معمول‌ترین این سیستمها یاد کرد. اما امروزه شرکتها حتی امکاناتی جهت ذخیره سازی داده‌های blob (مجموعه ای از بایتها با حجم زیاد) را ارائه می­دهند؛ امکانات دیگری نظیر کم کردن حجم تصاویر، تبدیل انواع mime type‌ها و ...

21- امنیت، فریم‌ورکها اغلب موارد امنیتی پایه‌ای را به صورت مطلوب یا نسبتا مطلوبی رعایت می­کنند؛ ولی با این‌حال باید در مورد امنیت سیستمی که توسعه می‌دهیم مطالعه داشته باشیم و موارد امنیتی ضروری را رعایت کنیم و همیشه مواظب باشیم که آنها را رعایت کنیم.
نظرات مطالب
امکان تعریف اعضای static abstract در اینترفیس‌های C# 11
اضافه شدن Generic Parsing به دات نت 7

تا قبل از دات نت 7، متدهای Parse و TryParse جزو استاندارد اغلب نوع‌ها در دات نت بودند؛ اما امکان استفاده‌ی جنریک از آن‌ها وجود نداشت. این مشکل به لطف وجود اعضای استاتیک اینترفیس‌ها در دات نت 7 و C# 11 برطرف شده‌است. برای این منظور دو اینترفیس جدید System.IParsable و System.ISpanParsable به دات نت 7 اضافه شده‌اند که امکان دسترسی به متد T.Parse را میسر می‌کنند.
دو نمونه مثال از نحوه‌ی استفاده‌ی از این API جدید را در ادامه مشاهده می‌کنید:
public static T ParseIt<T>(string content, IFormatProvider? provider) where T : IParsable<T>
{
   return T.Parse(content, provider);
}

public IEnumerable<T> ParseCsvRow<T>(string content, IFormatProvider? provider) where T : IParsable<T>
{
   return content.Split(',').Select(str => T.Parse(str, provider));
}
اگر می‌خواستیم متد ParseIt را به صورت جنریک و بدون استفاده از ویژگی‌های جدید زبان #C و دسترسی مستقیم به T.Parse بنویسیم، یک روش آن، استفاده از Reflection به صورت زیر می‌بود:
public static T ParseIt<T>(string content, IFormatProvider? provider)
{
   var type = typeof(T);
   var method = type.GetMethod("Parse", BindingFlags.Static | BindingFlags.Public,
     new[] { typeof(string), typeof(IFormatProvider) });
   return (T)method!.Invoke(null, new object?[] { content, provider })!;
}
مطالب
Tuple در دات نت 4

نوع جدیدی در دات نت 4 به نام Tuple اضافه شده است که در این مطلب به بررسی آن خواهیم پرداخت.
در ریاضیات، Tuple به معنای لیست مرتبی از اعضاء با تعداد مشخص است. Tuple در زبان‌های برنامه نویسی Dynamic مانند اف شارپ، Perl ، LISP و بسیاری موارد دیگر مطلب جدیدی نیست. در زبان‌های dynamic برنامه نویس‌ها می‌توانند متغیرها را بدون معرفی نوع آن‌ها تعریف کنند. اما در زبان‌های Static مانند سی شارپ، برنامه نویس‌ها موظفند نوع متغیرها را پیش از کامپایل آن‌ها معرفی کنند که هر چند کار کد نویسی را اندکی بیشتر می‌کند اما به این صورت شاهد خطاهای کمتری نیز خواهیم بود (البته سی شارپ 4 این مورد را با معرفی واژه‌ی کلیدی dynamic تغییر داده است).
برای مثال در اف شارپ داریم:
let data = (“John Doe”, 42)

که سبب ایجاد یک tuple که المان اول آن یک رشته و المان دوم آن یک عدد صحیح است می‌شود. اگر data را بخواهیم نمایش دهیم خروجی آن به صورت زیر خواهد بود:
printf “%A” data
// Output: (“John Doe”,42)

در دات نت 4 فضای نام جدیدی به نام System.Tuple معرفی شده است که در حقیقت ارائه دهنده‌ی نوعی جنریک می‌باشد که توانایی در برگیری انواع مختلفی را دارا است :
public class Tuple<T1>
up to:
public class Tuple<T1, T2, T3, T4, T5, T6, T7, TRest>

همانند آرایه‌ها، اندازه‌ی Tuples نیز پس از تعریف قابل تغییر نیستند (immutable). اما تفاوت مهم آن با یک آرایه در این است که اعضای آن می‌توانند نوع‌های کاملا متفاوتی داشته باشند. همچنین تفاوت مهم آن با یک ArrayList یا آرایه‌ای از نوع Object، مشخص بودن نوع هر یک از اعضاء آن است که type safety بیشتری را به همراه خواهد داشت و کامپایلر می‌تواند در حین کامپایل دقیقا مشخص نماید که اطلاعات دریافتی از نوع صحیحی هستند یا خیر.

یک مثال کامل از Tuples را در کلاس زیر ملاحظه خواهید نمود:

using System;
using System.Linq;
using System.Collections.Generic;

namespace TupleTest
{
class TupleCS4
{
#region Methods (4)

// Public Methods (4)

public static Tuple<string, string> GetFNameLName(string name)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
throw new NullReferenceException("name is empty.");

var nameParts = name.Split(',');

if (nameParts.Length != 2)
throw new FormatException("name must contain ','");

return Tuple.Create(nameParts[0], nameParts[1]);
}

public static void PrintSelectedTuple()
{
var list = new List<Tuple<string, int>>
{
new Tuple<string, int>("A", 1),
new Tuple<string, int>("B", 2),
new Tuple<string, int>("C", 3)
};

var item = list.Where(x => x.Item2 == 2).SingleOrDefault();
if (item != null)
Console.WriteLine("Selected Item1: {0}, Item2: {1}",
item.Item1, item.Item2);
}

public static void PrintTuples()
{
var tuple1 = new Tuple<int>(12);
Console.WriteLine("tuple1 contains: item1:{0}", tuple1.Item1);

var tuple2 = Tuple.Create("Item1", 12);
Console.WriteLine("tuple2 contains: item1:{0}, item2:{1}",
tuple2.Item1, tuple2.Item2);

var tuple3 = Tuple.Create(new DateTime(2010, 5, 6), "Item2", 20);
Console.WriteLine("tuple3 contains: item1:{0}, item2:{1}, item3:{2}",
tuple3.Item1, tuple3.Item2, tuple3.Item3);
}

public static void Tuple8()
{
var tup =
new Tuple<int, int, int, int, int, int, int, Tuple<int, int>>
(1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, new Tuple<int, int>(8, 9));

Console.WriteLine("tup.Rest Item1: {0}, Item2: {1}",
tup.Rest.Item1,tup.Rest.Item2);
}

#endregion Methods
}
}

using System;

namespace TupleTest
{
class Program
{
static void Main()
{
var data = TupleCS4.GetFNameLName("Vahid, Nasiri");
Console.WriteLine("Data Item1:{0} & Item2:{1}",
data.Item1, data.Item2);

TupleCS4.PrintTuples();

TupleCS4.PrintSelectedTuple();

TupleCS4.Tuple8();

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

توضیحات :
- روش‌های متفاوت ایجاد Tuples را در متد PrintTuples می‌توانید ملاحظه نمائید. همچنین نحوه‌ی دسترسی به مقادیر هر کدام از اعضاء نیز مشخص شده است.
- کاربرد مهم Tuples در متد GetFNameLName نمایش داده شده است؛ زمانیکه نیاز است تا چندین خروجی از یک تابع داشته باشیم. به این صورت دیگر نیازی به تعریف آرگومان‌هایی به همراه واژه کلیدی out نخواهد بود یا دیگر نیازی نیست تا یک شیء جدید را ایجاد کرده و خروجی را به آن نسبت دهیم. به همان سادگی زبان‌های dynamic در اینجا نیز می‌توان یک tuple را ایجاد و استفاده کرد.
- بدیهی است از Tuples در یک لیست جنریک و یا حالات دیگر نیز می‌توان استفاده کرد. مثالی از این دست را در متد PrintSelectedTuple ملاحظه خواهید نمود. ابتدا یک لیست جنریک از Tuple ایی با دو عضو تشکیل شده است. سپس با استفاده از امکانات LINQ ، عضوی که آیتم دوم آن مساوی 2 است یافت شده و سپس المان‌های آن نمایش داده می‌شود.
- نکته‌ی دیگری را که حین کار با Tuples می‌توان در نظر داشت این است که اعضای آن حداکثر شامل 8 عضو می‌توانند باشند که عضو آخر باید یک Tuple تعریف گردد و بدیهی است این Tuple‌ نیز می‌تواند شامل 8 عضو دیگر باشد و الی آخر که نمونه‌ای از آن را در متد Tuple8 می‌توان مشاهده کرد.

نظرات مطالب
نحوه اجباری کردن استفاده از WWW در ASP.NET MVC
- بله حق با شماست. اگه به نمونه کارهای بنده هم توجه بفرمایید، همه فایل‌های استاتیک رو روی یه زیردامنه ای به اسم cdn.site.com یا static.site.com هاست کردم. سعی میکنم منظورمو توی یه مطلب جداگانه ای واضح شرح بدم. فکر میکنم برای اینکه کامنتو کوتاه کنم، خیلی بد نوشتم و نتونستم منظورمو برسونم.
- باز هم حق با شماست. بنده هم عرض نکردم نمیشه هاست کرد. خود من هم قبلا اینکارو انجام دادم (روی سرور برتینا؛ اردیبهشت 90). ببینید، منظورم اینه که مثلا امروز اکثرمون Win 7 یا 8 رو سیستممون داریم یا بیشترمون مثلا VS 2012 نصب کردیم. کلا دارم عرض میکنم که همیشه گرایشمون به آپدیت بودن هست. با توجه به هزینه هاستینگ که واقعا همینطور داره میاد پایین و شرکتهایی که شدیدا با هم در رقابت هستن و گرایش‌های درونی خود ما برنامه نویس ها، فکر میکنم کمتر کسی پیدا بشه که امروز تمایل داشته باشه کلا هیچ سایتی رو (حالا MVC بودن یا نبودنش یه طرف) روی IIS 6 هاست بکنه. چند وقت پیش یادمه یه مطلبی نوشته بودید درباره چک لیست برنامه‌های MVC و اون تو یه جمله ای که خیلی خوشم اومد و تو ذهنم حک شد این مضمون بود که IE 6 و 7 رو به رحمت ایزدی بپیوندانیم D: من منظورم دقیقا در همین راستاست. بعنوان نمونه من دقیقا 2 روز پیش یه هاستی رو ثبت کردم که روی ویندوز سرور 2012 با SQLServer 2012 و دات نت 4.5 و IIS 8 با 1 گیگ فضا و پهنای باند نامحدود و 300 مگ رم، هزینه یک ساله ـش با یه دامنه com شد فقط 60 دلار. دسترسی ریموت به IIS و SQLServer هم میده و از Web Deploy هم پشتیبانی میکنه. خوب همین پکیج خیلی ارزونتر هم گیر میومد. ولی این شرکت معتبرتر بود، گرونتر میداد که گرونش اینقدر شد. نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه.
- با اجازتون یه مطلب کوتاهی در راستای پست شما و استفاده از UrlRewrite توی این آدرس نوشتم و مثال مورد نظرمو اونجا ذکر کردم. در مورد فایل‌های استاتیک و سایر موارد هم حتما بیشتر توضیح میدم.
با احترام فراوان. پاینده باشید.
نظرات مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت دوم - نصب Docker
سلام، 
من Docker ورژن 2.4 را روی Windows 10 Enterprise LTSC ورژن 1809 نصب کردم، متاسفانه پیش فرض روی Container Linux قرار می‌گیره، هر وقت بخوام Switch کنم روی Container Windows با خطا مواجه می‌شم، خطایی که در Event Viewer ویندوز می‌بینم، به شرح زیر :
failed to start daemon: Error initializing network controller: Error creating default network: failed during hnsCallRawResponse: hnsCall failed in Win32: There are no more endpoints available from the endpoint mapper. (0x6d9) 
مشخصات کامپیوتر من، 
Ram: 32 G
CPU: 7i-8565U
مشخصات داکر:
Client: Docker Engine - Community
 Cloud integration  0.1.18
 Version:           19.03.13
 API version:       1.40
 Go version:        go1.13.15
 Git commit:        4484c46d9d
 Built:             Wed Sep 16 17:00:27 2020
 OS/Arch:           windows/amd64
 Experimental:      true

Server: Docker Engine - Community
 Engine:
  Version:          19.03.13
  API version:      1.40 (minimum version 1.12)
  Go version:       go1.13.15
  Git commit:       4484c46d9d
  Built:            Wed Sep 16 17:07:04 2020
  OS/Arch:          linux/amd64
  Experimental:     false
 containerd:
  Version:          v1.3.7
  GitCommit:        8fba4e9a7d01810a393d5d25a3621dc101981175
 runc:
  Version:          1.0.0-rc10
  GitCommit:        dc9208a3303feef5b3839f4323d9beb36df0a9dd
 docker-init:
  Version:          0.18.0
  GitCommit:        fec3683 
مطالب
Blazor 5x - قسمت دوم - بررسی ساختار اولیه‌ی پروژه‌های Blazor
پس از آشنایی با دو مدل هاستینگ برنامه‌های Blazor در قسمت قبل، اکنون می‌خواهیم ساختار ابتدایی قالب‌های این دو پروژه را بررسی کنیم.


ایجاد پروژه‌های خالی Blazor

در انتهای قسمت قبل، با روش ایجاد پروژه‌های خالی Blazor به کمک NET SDK 5x. آشنا شدیم. به همین جهت دو پوشه‌ی جدید BlazorWasmSample و BlazorServerSample را ایجاد کرده و از طریق خط فرمان و با کمک NET CLI.، در پوشه‌ی اولی دستور dotnet new blazorwasm و در پوشه‌ی دومی دستور dotnet new blazorserver را اجرا می‌کنیم.
البته اجرای این دو دستور، نیاز به اتصال به اینترنت را هم برای بار اول دارند؛ تا فایل‌های مورد نیاز و بسته‌های مرتبط را دریافت و restore کنند. بسته به سرعت اینترنت، حداقل یک ربعی را باید صبر کنید تا دریافت ابتدایی بسته‌های مرتبط به پایان برسد. برای دفعات بعدی، از کش محلی NuGet، برای restore بسته‌های blazor استفاده می‌شود که بسیار سریع است.


بررسی ساختار پروژه‌ی Blazor Server و اجرای آن

پس از اجرای دستور dotnet new blazorserver در یک پوشه‌ی خالی و ایجاد پروژه‌ی ابتدایی آن:


همانطور که مشاهده می‌کنید، ساختار این پروژه، بسیار شبیه به یک پروژه‌ی استاندارد ASP.NET Core از نوع Razor pages است.
- در پوشه‌ی properties آن، فایل launchSettings.json قرار دارد که برای نمونه، شماره پورت اجرایی برنامه را در حالت اجرای توسط دستور dotnet run و یا توسط IIS Express مشخص می‌کند.

- پوشه‌ی wwwroot آن، مخصوص ارائه‌ی فایل‌های ایستا مانند wwwroot\css\bootstrap است. در ابتدای کار، این پوشه به همراه فایل‌های CSS بوت استرپ است. در ادامه اگر نیاز باشد، فایل‌های جاوا اسکریپتی را نیز می‌توان به این قسمت اضافه کرد.

- در پوشه‌ی Data آن، سرویس تامین اطلاعاتی اتفاقی قرار دارد؛ به نام WeatherForecastService که هدف آن، تامین اطلاعات یک جدول نمایشی است که در ادامه در آدرس https://localhost:5001/fetchdata قابل مشاهده است.

- در پوشه‌ی Pages، تمام کامپوننت‌های Razor برنامه قرار می‌گیرند. یکی از مهم‌ترین صفحات آن، فایل Pages\_Host.cshtml است. کار این صفحه‌ی ریشه، افزودن تمام فایل‌های CSS و JS، به برنامه‌است. بنابراین در آینده نیز از همین صفحه برای افزودن فایل‌های CSS و JS استفاده خواهیم کرد. اگر به قسمت body این صفحه دقت کنیم، تگ جدید کامپوننت قابل مشاهده‌است:
<body>
   <component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />
کار آن، رندر کامپوننت App.razor واقع در ریشه‌ی پروژه‌است.
همچنین در همینجا، تگ‌های دیگری نیز قابل مشاهده هستند:
<body>
    <component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />

    <div id="blazor-error-ui">
        <environment include="Staging,Production">
            An error has occurred. This application may no longer respond until reloaded.
        </environment>
        <environment include="Development">
            An unhandled exception has occurred. See browser dev tools for details.
        </environment>
        <a href="" class="reload">Reload</a>
        <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>

    <script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، اتصال برنامه‌ی در حال اجرای در مرورگر blazor server با backend، از طریق یک اتصال دائم SignalR صورت می‌گیرد. اگر در این بین خطای اتصالی رخ دهد، div با id مساوی blazor-error-ui فوق، یکی از پیام‌‌هایی را که مشاهده می‌کنید، بسته به اینکه برنامه در حالت توسعه در حال اجرا است و یا در حالت ارائه‌ی نهایی، نمایش می‌دهد. افزودن مدخل blazor.server.js نیز به همین منظور است. کار آن مدیریت اتصال دائم SignalR، به صورت خودکار است و از این لحاظ نیازی به کدنویسی خاصی از سمت ما ندارد. این اتصال، کار به روز رسانی UI و هدایت رخ‌دادها را به سمت سرور، انجام می‌دهد.

- در پوشه‌ی Shared، یکسری فایل‌های اشتراکی قرار دارند که قرار است در کامپوننت‌های واقع در پوشه‌ی Pages مورد استفاه قرار گیرند. برای نمونه فایل Shared\MainLayout.razor، شبیه به master page برنامه‌های web forms است که قالب کلی سایت را مشخص می‌کند. داخل آن Body@ را مشاهده می‌کنید که به معنای نمایش صفحات دیگر، دقیقا در همین محل است. همچنین در این پوشه فایل Shared\NavMenu.razor نیز قرار دارد که ارجاعی به آن در MainLayout.razor ذکر شده و کار آن نمایش منوی آبی‌رنگ سمت چپ صفحه‌است.

- در پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه، فایل Imports.razor_ قابل مشاهده‌است. مزیت تعریف usingها در اینجا این است که از تکرار آن‌ها در کامپوننت‌های razor ای که در ادامه تهیه خواهیم کرد، جلوگیری می‌کند. هر using تعریف شده‌ی در اینجا، در تمام کامپوننت‌ها، قابل دسترسی است؛ به آن global imports هم گفته می‌شود.

- در پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه، فایل App.razor نیز قابل مشاهده‌است. کار آن تعریف قالب پیش‌فرض برنامه‌است که برای مثال به Shared\MainLayout.razor اشاره می‌کند. همچنین کامپوننت مسیریابی نیز در اینجا ذکر شده‌است:
<Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly" PreferExactMatches="@true">
    <Found Context="routeData">
        <RouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(MainLayout)" />
    </Found>
    <NotFound>
        <LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
            <p>Sorry, there's nothing at this address.</p>
        </LayoutView>
    </NotFound>
</Router>
اگر شخصی مسیر از پیش تعریف شده‌ای را وارد کند، به قسمت Found وارد می‌شود و در غیر اینصورت به قسمت NotFound. در قسمت Found است که از قالب MainLayout برای رندر یک کامپوننت توسط کامپوننت RouteView، استفاده خواهد شد و در قسمت NotFound، فقط پیام «Sorry, there's nothing at this address» به کاربر نمایش داده می‌شود. قالب‌های هر دو نیز قابل تغییر و سفارشی سازی هستند.

- فایل appsettings.json نیز همانند برنامه‌های استاندارد ASP.NET Core در اینجا مشاهده می‌شود.

- فایل Program.cs آن که نقطه‌ی آغازین برنامه‌است و کار فراخوانی Startup.cs را انجام می‌دهد، دقیقا با یک فایل Program.cs برنامه‌ی استاندارد ASP.NET Core یکی است.

- در فایل Startup.cs آن، همانند قبل دو متد تنظیم سرویس‌ها و تنظیم میان‌افزارها قابل مشاهده‌است.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddRazorPages();
    services.AddServerSideBlazor();
    services.AddSingleton<WeatherForecastService>();
}
در ConfigureServices آن، سرویس‌های صفحات razor و ServerSideBlazor اضافه شده‌اند. همچنین سرویس نمونه‌ی WeatherForecastService نیز در اینجا ثبت شده‌است.
قسمت‌های جدید متد Configure آن، ثبت مسیریابی توکار BlazorHub است که مرتبط است با اتصال دائم SignalR برنامه و اگر مسیری پیدا نشد، به Host_ هدایت می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
{
    // ...

    app.UseEndpoints(endpoints =>
    {
       endpoints.MapBlazorHub();
       endpoints.MapFallbackToPage("/_Host");
    });
}
در ادامه در همان پوشه، دستور dotnet run را اجرا می‌کنیم تا پروژه، کامپایل و همچنین وب سرور آن نیز اجرا شده و برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی شود.


که به همراه 13 درخواست و نزدیک به 600 KB دریافت اطلاعات از سمت سرور است.

این برنامه‌ی نمونه، به همراه سه صفحه‌ی نمایش Home، نمایش یک شمارشگر و نمایش اطلاعاتی از پیش آماده شده‌است. اگر صفحه‌ی شمارشگر آن‌را باز کنیم، با کلیک بر روی دکمه‌ی آن، هرچند مقدار current count افزایش می‌یابد، اما شاهد post-back متداولی به سمت سرور نیستیم و این صفحه بسیار شبیه به صفحات برنامه‌های SPA (تک صفحه‌ای وب) به نظر می‌رسد:


همانطور که عنوان شد، مدخل blazor.server.js فایل Pages\_Host.cshtml، کار به روز رسانی UI و هدایت رخ‌دادها را به سمت سرور به صورت خودکار انجام می‌دهد. به همین جهت است که post-back ای را مشاهده نمی‌کنیم و برنامه، شبیه به یک برنامه‌ی SPA به نظر می‌رسد؛ هر چند تمام رندرهای آن سمت سرور انجام می‌شوند و توسط SignalR به سمت کلاینت بازگشت داده خواهند شد.
برای نمونه اگر بر روی دکمه‌ی شمارشگر کلیک کنیم، در برگه‌ی network مرورگر، هیچ اثری از آن مشاهده نمی‌شود (هیچ رفت و برگشتی را مشاهده نمی‌کنیم). علت اینجا است که اطلاعات متناظر با این کلیک، از طریق web socket باز شده‌ی توسط SignalR، به سمت سرور ارسال شده و نتیجه‌ی واکنش به این کلیک‌ها و رندر HTML نهایی سمت سرور آن، از همین طریق به سمت کلاینت بازگشت داده می‌شود.


بررسی ساختار پروژه‌ی Blazor WASM و اجرای آن

پس از اجرای دستور dotnet new blazorwasm در یک پوشه‌ی خالی و ایجاد پروژه‌ی ابتدایی آن:


همان صفحات پروژه‌ی خالی Blazor Server در اینجا نیز قابل مشاهده هستند. این برنامه‌ی نمونه، به همراه سه صفحه‌ی نمایش Home، نمایش یک شمارشگر و نمایش اطلاعاتی از پیش آماده شده‌است. صفحات و کامپوننت‌های پوشه‌های Pages و Shared نیز دقیقا همانند پروژه‌ی Blazor Server قابل مشاهده هستند. مفاهیمی مانند فایل‌های Imports.razor_ و App.razor نیز مانند قبل هستند.

البته در اینجا فایل Startup ای مشاهده نمی‌شود و تمام تنظیمات آغازین برنامه، داخل فایل Program.cs انجام خواهند شد:
namespace BlazorWasmSample
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            builder.RootComponents.Add<App>("#app");

            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });

            await builder.Build().RunAsync();
        }
    }
}
در اینجا ابتدا کامپوننت App.razor را به برنامه معرفی می‌کند که ساختار آن با نمونه‌ی مشابه Blazor Server دقیقا یکی است. سپس سرویسی را برای دسترسی به HttpClient، به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی می‌کند. هدف از آن، دسترسی ساده‌تر به endpoint‌های یک ASP.NET Core Web API است. از این جهت که در یک برنامه‌ی سمت کلاینت، دیگر دسترسی مستقیمی به سرویس‌های سمت سرور را نداریم و برای کار با آن‌ها همانند سایر برنامه‌های SPA که از Ajax استفاده می‌کنند، در اینجا از HttpClient برای کار با Web API‌های مختلف استفاده می‌شود.

تفاوت ساختاری دیگر این پروژه‌ی WASM، با نمونه‌ی Blazor Server، ساختار پوشه‌ی wwwroot آن است:


که به همراه فایل جدید نمونه‌ی wwwroot\sample-data\weather.json است؛ بجای سرویس متناظر سمت سرور آن در برنامه‌ی blazor server. همچنین فایل جدید wwwroot\index.html نیز قابل مشاهده‌است و محتوای تگ body آن به صورت زیر است:
<body>
    <div id="app">Loading...</div>

    <div id="blazor-error-ui">
        An unhandled error has occurred.
        <a href="" class="reload">Reload</a>
        <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>
    <script src="_framework/blazor.webassembly.js"></script>
</body>
- چون این برنامه، یک برنامه‌ی سمت کلاینت است، اینبار بجای فایل Host_ سمت سرور، فایل index.html سمت کلاینت را برای ارائه‌ی آغازین برنامه داریم که وابستگی به دات نت ندارد و توسط مرورگر قابل درک است.
- در ابتدای بارگذاری برنامه، یک loading نمایش داده می‌شود که در اینجا نحوه‌ی تعریف آن مشخص است. همچنین اگر خطایی رخ دهد نیز توسط div ای با id مساوی blazor-error-ui اطلاع رسانی می‌شود.
- مدخل blazor.webassembly.js در اینجا، کار دریافت وب اسمبلی و فایل‌های NET runtime. را انجام می‌دهد؛ برخلاف برنامه‌های Blazor Server که توسط فایل blazor.server.js، یک ارتباط دائم SignalR را با سرور برقرار می‌کردند تا کدهای رندر شده‌ی سمت سرور را دریافت و نمایش دهند و یا اطلاعاتی را به سمت سرور ارسال کنند: برای مثال بر روی دکمه‌ای کلیک شده‌است، اطلاعات مربوطه را در سمت سرور پردازش کن و نتیجه‌ی نهایی رندر شده را بازگشت بده. اما در اینجا همه چیز داخل مرورگر اجرا می‌شود و برای این نوع اعمال، رفت و برگشتی به سمت سرور صورت نمی‌گیرد. به همین جهت تمام کدهای #C ما به سمت کلاینت ارسال شده و داخل مرورگر به کمک فناوری وب اسمبلی، اجرا می‌شوند. در اینجا از لحاظ ارسال تمام کدهای مرتبط با UI برنامه‌ی سمت کلاینت به مرورگر کاربر، تفاوتی با فریم‌ورک‌هایی مانند Angular و یا React نیست و آن‌ها هم تمام کدهای UI برنامه را کامپایل کرده و یکجا ارسال می‌کنند.

در ادامه در همان پوشه، دستور dotnet run را اجرا می‌کنیم تا پروژه کامپایل و همچنین وب سرور آن نیز اجرا شده و برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی شود.


که به همراه 205 درخواست و نزدیک به 9.6 MB دریافت اطلاعات از سمت سرور است. البته اگر همین صفحه را refresh کنیم، دیگر شاهد دریافت مجدد فایل‌های DLL مربوط به NET Runtime. نخواهیم بود و اینبار از کش مرورگر خوانده می‌شوند:


در این برنامه‌ی سمت کلاینت، ابتدا تمام فایل‌های NET Runtime. و وب اسمبلی دریافت شده و سپس اجرای تغییرات UI، در همین سمت و بدون نیاز به اتصال دائم SignalR ای به سمت سرور، پردازش و نمایش داده می‌شوند. به همین جهت زمانیکه بر روی دکمه‌ی شمارشگر آن کلیک می‌کنیم، اتفاقی در برگه‌ی network مرورگر ثبت نمی‌شود و رفت و برگشتی به سمت سرور صورت نمی‌گیرد.

عدم وجود اتصال SignalR، مزیت امکان اجرای آفلاین برنامه‌ی WASM را نیز میسر می‌کند. برای مثال یکبار دیگر همان برنامه‌ی Blazor Server را به کمک دستور dotnet run اجرا کنید. سپس آن‌را در مرورگر در آدرس https://localhost:5001 باز کنید. اکنون پنجره‌ی کنسولی که dotnet run را اجرا کرده، خاتمه دهید (قسمت اجرای سمت سرور آن‌را ببندید).


بلافاصله تصویر «سعی در اتصال مجدد» فوق را مشاهده خواهیم کرد که به دلیل قطع اتصال SignalR رخ داده‌است. یعنی یک برنامه‌ی Blazor Server، بدون این اتصال دائم، قادر به ادامه‌ی فعالیت نیست. اما چنین محدودیتی با برنامه‌های Blazor WASM وجود ندارد.
البته بدیهی است اگر یک Web API سمت سرور برای ارائه‌ی اطلاعاتی به برنامه‌ی WASM نیاز باشد، API سمت سرور برنامه نیز باید جهت کار و نمایش اطلاعات در سمت کلاینت در دسترس باشد؛ وگرنه قسمت‌های متناظر با آن، قادر به نمایش و یا ثبت اطلاعات نخواهند بود.
نظرات مطالب
محاسبه مجدد میزان مصرف حافظه‌ی برنامه‌های دات نت
خیر. چون هر برنامه‌ای تحت ویندوز حتما باید تحت مجوز یک کاربر اجرا شود. برنامه‌های ASP.NET یا سیلورلایت هم از این مطلب مستثنی نیستند. برای نمونه کاربر پیش فرض ASP.NET یا همان Network service (مثلا)، دسترسی مدیریتی ندارد. بنابراین قادر به اجرای کد فوق نیست.