نظرات مطالب
ASP.NET MVC #21
با تشکر از آموزش خوبتون،
امکان ویرایش Confirm در Ajax.BeginForm یا Ajax.ActionLink وجود داره؟
مثلا میخوایم از  jQuery Impromptu استفاده کنیم .
@using(Ajax.BeginForm(MVC.Post.ActionNames.New ,
 MVC.Post.Name,
 new AjaxOptions(){ 
   HttpMethod = "Post" , 
   Confirm ="$.prompt('درخواست تایید - موافقید ؟',{prefix: 'dnt',buttons: { 'تایید': true, 'انصراف': false }});" }))
ولی کار نمیکنه.
یا تنها راهش استفاده از id دکمه‌ی Submit و Confirm دادن با کمک Jquery هستش؟
و یه موضوع دیگه . انجام اینکار درسته؟
@using(Ajax.BeginForm(MVC.Post.ActionNames.New , 
MVC.Post.Name, 
new AjaxOptions(){ 
   HttpMethod = "Post" , 
   OnSuccess = "var noty = window.noty({ text: 'نظر شما ثبت شد بعد از تایید نمایش داده میشود', type: 'success', layout: 'center', timeout: 4000 });"  
}))
منظورم نمایش پیغام به کاربر که عملیات موفق آمیز بوده ، یعنی وقتی متد OnSuccess اجرا میشود اطمینان داشته باشیم که Action مربوطه کاملا اجرا شده و اگه مشکلی در حین اجرای Action پیش بیاد این متد فراخونی نمیشه؟
مطالب
HTML5 Offline Web Applications
وب به سمتی پیش رفته که کاربران زیادی از تلفن همراه ، تبلت‌ها و دیگر عامل ها(Agent) جهت مرور صفحات وب استفاده می‌کنند. در نتیجه تعداد کاربرانی که مدام در حال حرکت به مرور صفحات وب و استفاده از سرویس‌های برخط می‌پردازند رو به افزایش است. برنامه‌های خارج از شبکه‌ی HTML 5 یا به عبارتی HTML5 Offline Web Applications توسعه دهنگان را قادر می‌سازد تا نرم افزار‌های تحت وبی ارائه دهند که در حالت قطع بودن اینترنت و یا شبکه همچنان به سرویس دادن به کاربران ادامه دهد. دیگر اینگونه نیست که وب تنها در حالت برخط بودن معنی پیدا کند. یک نرم افزار مدیریت هزینه‌ی تحت وب را بررسی کنید که روی تلفن همراه شما اجرا شده ، در محلی که دسترسی به اینترنت نیست قصد استفاده از آن را دارید. چه قدر خوب می‌شود که این نرم افزار به گونه ای پیاده سازی شده باشد که بتواند در حالت برون خطی (Offline) به سرویس دهی ادامه دهد به طور مثال قادر به ذخیره‌ی داده‌های شما به صورت برون خط و همزمان سازی آنها پس از اتصال به اینترنت باشد.
برنامه‌های تحت وب برون خط با کمک قابلیتی به نام نهانگاه برنامه (Application Cache) کار می‌کنند. این قابلیت می‌تواند تمامی بخش‌های سایت را به شکل برون خط و خارج از شبکه، ذخیره کند. با به کار گیری این ویژگی می‌توان تمامی فایل‌های ایستا (JavaScript , HTML , CSS , Image) بر روی ابزار کاربر ذخیره نمود.

 نهانگاه برنامه چه تفاوتی با نهانگاه مرورگر (Browser cache) دارد ؟

مرورگر‌ها برای افزایش سرعت بارگذاری سایت از نهانگاه مخصوص به خود استفاده می‌کنند. مرورگر اگر فایلی را در اختیار داشته باشد دیگر برای دفعات بعدی آن فایل را از سرور درخواست نمی‌کند. این قابلیت اگر دسترسی به شبکه قطع باشد کاربردی ندارد ، همچنین به عنوان توسعه دهنده کنترلی بر روی این قابلیت نداریم اما زمانی که از تکنولوژی برنامه‌های آفلاین استفاده می‌شود این توانایی در اختیار توسعه دهنده است که به مرورگر بگوید کدام فایل‌ها در نهانگاه نگهداری شود ، کدام فایل‌ها  در هر بار اتصال از سرور درخواست شود و حتی اگر دریافت فایل‌ها از مخزن با مشکل مواجه شد چه اقدامی صورت پذیرد.

برای استفاده از این ویژگی اولین باید فایلی به نام cache.manifest ایجاد کرد. این فایل باید با نوع محتوای (Mime type) مناسب برای کاربر ارسال شود. این فایل یک فایل متنی می‌باشد که لیست فایل‌های مورد نظر ما با قواعد خاصی در آن قرار می‌گیرد.
همیشه اولین خط این فایل عبارت CACHE MANIFEST قرار دارد ، پس از این خط عبارت CACHE: وارد می‌شود و فایل‌های مد نظر ما لیست می‌شود.
CACHE MANIFEST
 
#Cache Section
CACHE:
/Content/Images/icons-18-white.png
/Content/Images/icons-36-white.png
/Content/Images/ajax-loader.png
/Content/css
/Scripts/js
ذخیره‌ی برخی فایل‌ها روی سیستم کاربر ضرورتی ندارد ، برای مثال اسکریپتی که از یک وب سرویس برخط اطلاعات آب و هوا را دریافت می‌کند در حالت Offline کاربردی ندارد. برای مشخص کردن این فایل‌ها یک لیست سفید آماده می‌کنیم.
NETWORK
webService.Js
در بخش معرفی فایل‌های آفلاین بازید همه‌ی فایل‌های مد نظر ما معرفی شوند اما در لیست سفید با گذاشتن ستاره به مرورگر اعلام می‌کنیم که هر فایل و مسیری که در بخش قبلی (CACHE) نیامده را همواره از سرور درخواست کن. درج ستاره در بخش NETWORK ضروری است زیرا همه‌ی آدرس‌های سایت باید در یکی از بخش‌های cache.manifest قرار بگیرد ، اگر آدرسی در cache.manifest قرار نگیرد هیچگاه بارگذاری نخواهد شد.
در فایل cache.manifest می‌توان یادداشت هم اضافه کرد ، تمامی کاراکتر هایی که بعد از # قرار گیرند پردازش نمی‌شوند. یادداشت‌ها مفید هستند ، می‌تونید اطلاعات نسخه‌ی فعلی فایل cache.manifest را در آنها قرار دهید.
مثال :
CACHE MANIFEST
# 2010-06-18:v2

# Explicitly cached 'master entries'.
CACHE:
/favicon.ico
index.html
css
images/
stylesheet
.logo.png
scripts/main.js

# Resources that require the user to be online.
NETWORK:
login.php
/myapi
http://api.twitter.com
گفته شد فایل Cache.manifest باید با نوع محتوای مناسب ارسال شود ، برای تعیین نوع محتوا در وب سرور apache باید خط زیر به فایل .htaaccess اضافه شود :
AddType text/cache-manifest .appcache
در ASP.NET Web Forms می‌توان از یک Generic Handler برای ارسال فایل با نوع محتوای مناسب استفاده کرد : 
using System.Web;
 
namespace JavaScriptReference {
 
    public class Manifest : IHttpHandler {
 
        public void ProcessRequest(HttpContext context) {
            context.Response.ContentType = "text/cache-manifest";
            context.Response.WriteFile(context.Server.MapPath("Manifest.txt"));
        }
 
        public bool IsReusable {
            get {
                return false;
            }
        }
    }
}
یا می‌توان در یک فایل ASPX به صورتی دستی نوع محتوا را مشخص کرد : 
CACHE MANIFEST

# Version Jesus 3!

CACHE:

index.html
js/Custom.js
js/Utility.js
styles/index.css
styles/kendo.common.min.css
styles/BlueOpal/loading.gif
styles/BlueOpal/slider-h.gif
styles/BlueOpal/slider-v.gif

NETWORK:
*

<%@ Page Language="VB" ContentType="text/cache-manifest"  ResponseEncoding="utf-8" AutoEventWireup="true" CodeFile="manifest.aspx.vb" Inherits="Configuration_manifest" %>
در ASP.NET MVC علاوه بر اینکه می‌توان دستی نوع محتوای Response را مشخص کرد، می‌توان یک ActionResult منحصر به فرد ایجاد کرد. یک نمونه پیاده سازی شده را اینجا مشاهده کنید.
پس از انجام همه‌ی این پیش نیاز‌ها باید فایل cache manifest را به خصیصه‌ی manifest برچسب html ارجاع دهیم. 
<!DOCTYPE html>
<html manifest="/manifest.aspx">
اکنون قسمت‌های مد نظر سایت ما در حالت عدم دسترسی به شبکه نیز قابل استفاده می‌باشد. حتی این ویژگی در حالت برخط صفحات ما با سرعت بالاتری بارگذاری شوند.
خصیصه‌ی manifest تمامی فایل‌های HTML باید مقدار گیرد در غیر این صورت ممکن است صفحات درون نهانگاه قرار نگیرند.  
برای بررسی مرورگرهایی که این ویژگی را پشتیبانی می‌کنند این لینک  را مشاهده کنید.
مطالب
الگوهای طراحی API - مکانیزم جلوگیری از پردازش تکراری درخواست ها - Request Deduplication

در فضایی که همواره هیچ تضمینی وجود ندارد که درخواست ارسال شده‌ی به یک API، همواره مسیر خود را همانطور که انتظار می‌رود طی کرده و پاسخ مورد نظر را در اختیار ما قرار می‌دهد، بی‌شک تلاش مجدد برای پردازش درخواست مورد نظر، به دلیل خطاهای گذرا، یکی از راهکارهای مورد استفاده خواهد بود. تصور کنید قصد طراحی یک مجموعه API عمومی را دارید، به‌نحوی که مصرف کنندگان بدون نگرانی از ایجاد خرابی یا تغییرات ناخواسته، امکان تلاش مجدد در سناریوهای مختلف مشکل در ارتباط با سرور را داشته باشند. حتما توجه کنید که برخی از متدهای HTTP مانند GET، به اصطلاح Idempotent هستند و در طراحی آنها همواره باید این موضوع مدنظر قرار بگیرد و خروجی مشابهی برای درخواست‌های تکراری همانند، مهیا کنید.

در تصویر بالا، حالتی که درخواست، توسط کلاینت ارسال شده و در آن لحظه ارتباط قطع شده‌است یا با یک خطای گذرا در سرور مواجه شده‌است و همچنین سناریویی که درخواست توسط سرور دریافت و پردازش شده‌است ولی کلاینت پاسخی را دریافت نکرده‌است، قابل مشاهده‌است.

نکته: Idempotence یکی از ویژگی های پایه‌ای عملیاتی در ریاضیات و علوم کامپیوتر است و فارغ از اینکه چندین بار اجرا شوند، نتیجه یکسانی را برای آرگومان‌های همسان، خروجی خواهند داد. این خصوصیت در کانتکست‌های مختلفی از جمله سیستم‌های پایگاه داده و وب سرویس‌ها قابل توجه می‌باشد.

Idempotent and Safe HTTP Methods

طبق HTTP RFC، متدهایی که پاسخ یکسانی را برای درخواست‌های همسان مهیا می‌کنند، به اصطلاح Idempotent هستند. همچنین متدهایی که باعث نشوند تغییری در وضعیت سیستم در سمت سرور ایجاد شود، به اصطلاح Safe در نظر گرفته خواهند شد. برای هر دو خصوصیت عنوان شده، سناریوهای استثناء و قابل بحثی وجود دارند؛ به‌عنوان مثال در مورد خصوصیت Safe بودن، درخواست GET ای را تصور کنید که یکسری لاگ آماری هم ثبت می‌کند یا عملیات بازنشانی کش را نیز انجام می‌دهد که در خیلی از موارد به عنوان یک قابلیت شناسایی خواهد شد. در این سناریوها و طبق RFC، باتوجه به اینکه هدف مصرف کننده، ایجاد Side-effect نبوده‌است، هیچ مسئولیتی در قبال این تغییرات نخواهد داشت. لیست زیر شامل متدهای مختلف HTTP به همراه دو خصوصیت ذکر شده می باشد:

HTTP MethodSafeIdempotent
GETYesYes
HEADYesYes
OPTIONSYesYes
TRACEYesYes
PUTNoYes
DELETENoYes
POSTNoNo
PATCHNoNo

Request Identifier as a Solution

راهکاری که عموما مورد استفاده قرار می‌گیرد، استفاده از یک شناسه‌ی یکتا برای درخواست ارسالی و ارسال آن به سرور از طریق هدر HTTP می باشد. تصویر زیر از کتاب API Design Patterns، روش استفاده و مراحل جلوگیری از پردازش درخواست تکراری با شناسه‌ای همسان را نشان می‌دهد:

در اینجا ابتدا مصرف کننده درخواستی با شناسه «۱» را برای پردازش به سرور ارسال می‌کند. سپس سرور که لیستی از شناسه‌های پردازش شده‌ی قبلی را نگهداری کرده‌است، تشخیص می‌دهد که این درخواست قبلا دریافت شده‌است یا خیر. پس از آن، عملیات درخواستی انجام شده و شناسه‌ی درخواست، به همراه پاسخ ارسالی به کلاینت، در فضایی ذخیره سازی می‌شود. در ادامه اگر همان درخواست مجددا به سمت سرور ارسال شود، بدون پردازش مجدد، پاسخ پردازش شده‌ی قبلی، به کلاینت تحویل داده می شود.

Implementation in .NET

ممکن است پیاده‌سازی‌های مختلفی را از این الگوی طراحی در اینترنت مشاهده کنید که به پیاده سازی یک Middleware بسنده کرده‌اند و صرفا بررسی این مورد که درخواست جاری قبلا دریافت شده‌است یا خیر را جواب می دهند که ناقص است. برای اینکه اطمینان حاصل کنیم درخواست مورد نظر دریافت و پردازش شده‌است، باید در منطق عملیات مورد نظر دست برده و تغییراتی را اعمال کنیم. برای این منظور فرض کنید در بستری هستیم که می توانیم از مزایای خصوصیات ACID دیتابیس رابطه‌ای مانند SQLite استفاده کنیم. ایده به این شکل است که شناسه درخواست دریافتی را در تراکنش مشترک با عملیات اصلی ذخیره کنیم و در صورت بروز هر گونه خطا در اصل عملیات، کل تغییرات برگشت خورده و کلاینت امکان تلاش مجدد با شناسه‌ی مورد نظر را داشته باشد. برای این منظور مدل زیر را در نظر بگیرید:

public class IdempotentId(string id, DateTime time)
{
    public string Id { get; private init; } = id;
    public DateTime Time { get; private init; } = time;
}

هدف از این موجودیت ثبت و نگهداری شناسه‌های درخواست‌های دریافتی می‌باشد. در ادامه واسط IIdempotencyStorage را برای مدیریت نحوه ذخیره سازی و پاکسازی شناسه‌های دریافتی خواهیم داشت:

public interface IIdempotencyStorage
{
    Task<bool> TryPersist(string idempotentId, CancellationToken cancellationToken);
    Task CleanupOutdated(CancellationToken cancellationToken);
    bool IsKnownException(Exception ex);
}

در اینجا متد TryPersist سعی می‌کند با شناسه دریافتی یک رکورد را ثبت کند و اگر تکراری باشد، خروجی false خواهد داشت. متد CleanupOutdated برای پاکسازی شناسه‌هایی که زمان مشخصی (مثلا ۱۲ ساعت) از دریافت آنها گذشته است، استفاده خواهد شد که توسط یک وظیفه‌ی زمان‌بندی شده می تواند اجرا شود؛ به این صورت، امکان استفاده‌ی مجدد از آن شناسه‌ها برای کلاینت‌ها مهیا خواهد شد. پیاده سازی واسط تعریف شده، به شکل زیر خواهد بود:

/// <summary>
/// To prevent from race-condition, this default implementation relies on primary key constraints.
/// </summary>
file sealed class IdempotencyStorage(
    AppDbContext dbContext,
    TimeProvider dateTime,
    ILogger<IdempotencyStorage> logger) : IIdempotencyStorage
{
    private const string ConstraintName = "PK_IdempotentId";

    public Task CleanupOutdated(CancellationToken cancellationToken)
    {
        throw new NotImplementedException(); //TODO: cleanup the outdated ids based on configurable duration
    }

    public bool IsKnownException(Exception ex)
    {
        return ex is UniqueConstraintException e && e.ConstraintName.Contains(ConstraintName);
    }

    // To tackle race-condition issue, the implementation relies on storage capabilities, such as primary constraint for given IdempotentId.
    public async Task<bool> TryPersist(string idempotentId, CancellationToken cancellationToken)
    {
        try
        {
            dbContext.Add(new IdempotentId(idempotentId, dateTime.GetUtcNow().UtcDateTime));
            await dbContext.SaveChangesAsync(cancellationToken);

            return true;
        }
        catch (UniqueConstraintException e) when (e.ConstraintName.Contains(ConstraintName))
        {
            logger.LogInformation(e, "The given idempotentId [{IdempotentId}] already exists in the storage.", idempotentId);
            return false;
        }
    }
}

همانطور که مشخص است در اینجا سعی شده‌است تا با شناسه‌ی دریافتی، یک رکورد جدید ثبت شود که در صورت بروز خطای UniqueConstraint، خروجی با مقدار false را خروجی خواهد داد که می توان از آن نتیجه گرفت که این درخواست قبلا دریافت و پردازش شده‌است (در ادامه نحوه‌ی استفاده از آن را خواهیم دید).

در این پیاده سازی از کتابخانه MediatR استفاده می کنیم؛ در همین راستا برای مدیریت تراکنش ها به صورت زیر می توان TransactionBehavior را پیاده سازی کرد:

internal sealed class TransactionBehavior<TRequest, TResponse>(
    AppDbContext dbContext,
    ILogger<TransactionBehavior<TRequest, TResponse>> logger) :
    IPipelineBehavior<TRequest, TResponse>
    where TRequest : IBaseCommand
    where TResponse : IErrorOr
{
    public async Task<TResponse> Handle(
        TRequest command,
        RequestHandlerDelegate<TResponse> next,
        CancellationToken cancellationToken)
    {
        string commandName = typeof(TRequest).Name;
        await using var transaction = await dbContext.Database.BeginTransactionAsync(IsolationLevel.ReadCommitted, cancellationToken);

        TResponse? result;
        try
        {
            logger.LogInformation("Begin transaction {TransactionId} for handling {CommandName} ({@Command})", transaction.TransactionId, commandName, command);

            result = await next();
            if (result.IsError)
            {
                await transaction.RollbackAsync(cancellationToken);

                logger.LogInformation("Rollback transaction {TransactionId} for handling {CommandName} ({@Command}) due to failure result.", transaction.TransactionId, commandName, command);

                return result;
            }

            await transaction.CommitAsync(cancellationToken);

            logger.LogInformation("Commit transaction {TransactionId} for handling {CommandName} ({@Command})", transaction.TransactionId, commandName, command);
        }
        catch (Exception ex)
        {
            await transaction.RollbackAsync(cancellationToken);

            logger.LogError(ex, "An exception occured within transaction {TransactionId} for handling {CommandName} ({@Command})", transaction.TransactionId, commandName, command);

            throw;
        }

        return result;
    }
}

در اینجا مستقیما AppDbContext تزریق شده و با استفاده از خصوصیت Database آن، کار مدیریت تراکنش انجام شده‌است. همچنین باتوجه به اینکه برای مدیریت خطاها از کتابخانه‌ی ErrorOr استفاده می کنیم و خروجی همه‌ی Command های سیستم، حتما یک وهله از کلاس ErrorOr است که واسط IErrorOr را پیاده سازی کرده‌است، یک محدودیت روی تایپ جنریک اعمال کردیم که این رفتار، فقط برروی IBaseCommand ها اجرا شود. تعریف واسط IBaseCommand به شکل زیر می‌باشد:

 
/// <summary>
/// This is marker interface which is used as a constraint of behaviors.
/// </summary>
public interface IBaseCommand
{
}

public interface ICommand : IBaseCommand, IRequest<ErrorOr<Unit>>
{
}

public interface ICommand<T> : IBaseCommand, IRequest<ErrorOr<T>>
{
}

public interface ICommandHandler<in TCommand> : IRequestHandler<TCommand, ErrorOr<Unit>>
    where TCommand : ICommand
{
    Task<ErrorOr<Unit>> IRequestHandler<TCommand, ErrorOr<Unit>>.Handle(TCommand request, CancellationToken cancellationToken)
    {
        return Handle(request, cancellationToken);
    }

    new Task<ErrorOr<Unit>> Handle(TCommand command, CancellationToken cancellationToken);
}

public interface ICommandHandler<in TCommand, T> : IRequestHandler<TCommand, ErrorOr<T>>
    where TCommand : ICommand<T>
{
    Task<ErrorOr<T>> IRequestHandler<TCommand, ErrorOr<T>>.Handle(TCommand request, CancellationToken cancellationToken)
    {
        return Handle(request, cancellationToken);
    }

    new Task<ErrorOr<T>> Handle(TCommand command, CancellationToken cancellationToken);
}

در ادامه برای پیاده‌سازی IdempotencyBehavior و محدود کردن آن، واسط IIdempotentCommand را به شکل زیر خواهیم داشت:

/// <summary>
/// This is marker interface which is used as a constraint of behaviors.
/// </summary>
public interface IIdempotentCommand
{
    string IdempotentId { get; }
}

public abstract class IdempotentCommand : ICommand, IIdempotentCommand
{
    public string IdempotentId { get; init; } = string.Empty;
}

public abstract class IdempotentCommand<T> : ICommand<T>, IIdempotentCommand
{
    public string IdempotentId { get; init; } = string.Empty;
}

در اینجا یک پراپرتی، برای نگهداری شناسه‌ی درخواست دریافتی با نام IdempotentId در نظر گرفته شده‌است. این پراپرتی باید از طریق مقداری که از هدر درخواست HTTP دریافت می‌کنیم مقداردهی شود. به عنوان مثال برای ثبت کاربر جدید، به شکل زیر باید عمل کرد:

[HttpPost]
public async Task<ActionResult<long>> Register(
     [FromBody] RegisterUserCommand command,
     [FromIdempotencyToken] string idempotentId,
     CancellationToken cancellationToken)
{
     command.IdempotentId = idempotentId;
     var result = await sender.Send(command, cancellationToken);

     return result.ToActionResult();
}

در اینجا از همان Command به عنوان DTO ورودی استفاده شده‌است که وابسته به سطح Backward compatibility مورد نیاز، می توان از DTO مجزایی هم استفاده کرد. سپس از طریق FromIdempotencyToken سفارشی، شناسه‌ی درخواست، دریافت شده و بر روی command مورد نظر، تنظیم شده‌است.

رفتار سفارشی IdempotencyBehavior از ۲ بخش تشکیل شده‌است؛ در قسمت اول سعی می شود، قبل از اجرای هندلر مربوط به command مورد نظر، شناسه‌ی دریافتی را در storage تعبیه شده ثبت کند:

internal sealed class IdempotencyBehavior<TRequest, TResponse>(
    IIdempotencyStorage storage,
    ILogger<IdempotencyBehavior<TRequest, TResponse>> logger) :
    IPipelineBehavior<TRequest, TResponse>
    where TRequest : IIdempotentCommand
    where TResponse : IErrorOr
{
    public async Task<TResponse> Handle(
        TRequest command,
        RequestHandlerDelegate<TResponse> next,
        CancellationToken cancellationToken)
    {
        string commandName = typeof(TRequest).Name;

        if (string.IsNullOrWhiteSpace(command.IdempotentId))
        {
            logger.LogWarning(
                "The given command [{CommandName}] ({@Command}) marked as idempotent but has empty IdempotentId",
                commandName, command);
            return await next();
        }

        if (await storage.TryPersist(command.IdempotentId, cancellationToken) == false)
        {
            return (dynamic)Error.Conflict(
                $"The given command [{commandName}] with idempotent-id [{command.IdempotentId}] has already been received and processed.");
        }

        return await next();
    }
}

در اینجا IIdempotencyStorage تزریق شده و در صورتی که امکان ذخیره سازی وجود نداشته باشد، خطای Confilict که به‌خطای 409 ترجمه خواهد شد، برگشت داده می‌شود. در غیر این صورت ادامه‌ی عملیات اصلی باید اجرا شود. پس از آن اگر به هر دلیلی در زمان پردازش عملیات اصلی،‌ درخواست همزمانی با همان شناسه، توسط سرور دریافت شده و پردازش شود، عملیات جاری با خطای UniqueConstaint برروی PK_IdempotentId در زمان نهایی سازی تراکنش جاری، مواجه خواهد شد. برای این منظور بخش دوم این رفتار به شکل زیر خواهد بود:

internal sealed class IdempotencyExceptionBehavior<TRequest, TResponse>(IIdempotencyStorage storage) :
    IPipelineBehavior<TRequest, TResponse>
    where TRequest : IIdempotentCommand
    where TResponse : IErrorOr
{
    public async Task<TResponse> Handle(
        TRequest command,
        RequestHandlerDelegate<TResponse> next,
        CancellationToken cancellationToken)
    {
        if (string.IsNullOrWhiteSpace(command.IdempotentId)) return await next();

        string commandName = typeof(TRequest).Name;
        try
        {
            return await next();
        }
        catch (Exception ex) when (storage.IsKnownException(ex))
        {
            return (dynamic)Error.Conflict(
                $"The given command [{commandName}] with idempotent-id [{command.IdempotentId}] has already been received and processed.");
        }
    }
}

در اینجا عملیات اصلی در بدنه try اجرا شده و در صورت بروز خطایی مرتبط با Idempotency، خروجی Confilict برگشت داده خواهد شد. باید توجه داشت که نحوه ثبت رفتارهای تعریف شده تا اینجا باید به ترتیب زیر انجام شود:

services.AddMediatR(config =>
{
   config.RegisterServicesFromAssemblyContaining(typeof(DependencyInjection));

   // maintaining the order of below behaviors is crucial.
   config.AddOpenBehavior(typeof(LoggingBehavior<,>));
   config.AddOpenBehavior(typeof(IdempotencyExceptionBehavior<,>));
   config.AddOpenBehavior(typeof(TransactionBehavior<,>));
   config.AddOpenBehavior(typeof(IdempotencyBehavior<,>));
});

به این ترتیب بدنه اصلی هندلرهای موجود در سیستم هیچ تغییری نخواهند داشت و به صورت ضمنی و انتخابی، امکان تعیین command هایی که نیاز است به صورت Idempotent اجرا شوند را خواهیم داشت.

References

https://www.mscharhag.com/p/rest-api-design

https://www.manning.com/books/api-design-patterns

https://codeopinion.com/idempotent-commands/

مطالب
Blazor 5x - قسمت 23 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor Server - بخش 3 - کار با نقش‌های کاربران
در قسمت قبل، روش یکپارچه سازی context مربوط به ASP.NET Core Identity را با یک برنامه‌ی Blazor Server، بررسی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم محدود کردن دسترسی‌ها را بر اساس نقش‌های کاربران و همچنین کدنویسی مستقیم، بررسی کنیم.


کار با Authentication State از طریق کدنویسی

فرض کنید در کامپوننت HotelRoomUpsert.razor نمی‌خواهیم دسترسی‌ها را به کمک اعمال ویژگی attribute [Authorize]@ محدود کنیم؛ می‌خواهیم اینکار را از طریق کدنویسی مستقیم انجام دهیم:
// ...

@*@attribute [Authorize]*@


@code
{
    [CascadingParameter] public Task<AuthenticationState> AuthenticationState { get; set; }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        var authenticationState = await AuthenticationState;
        if (!authenticationState.User.Identity.IsAuthenticated)
        {
            var uri = new Uri(NavigationManager.Uri);
            NavigationManager.NavigateTo($"/identity/account/login?returnUrl={uri.LocalPath}");
        }
        // ...
- در اینجا در ابتدا اعمال ویژگی Authorize را کامنت کردیم.
- سپس یک پارامتر ویژه را از نوع CascadingParameter، به نام AuthenticationState تعریف کردیم. این خاصیت از طریق کامپوننت CascadingAuthenticationState که در قسمت قبل به فایل BlazorServer.App\App.razor اضافه کردیم، تامین می‌شود.
- در آخر در روال رویدادگردان OnInitializedAsync، بر اساس آن می‌توان به اطلاعات User جاری وارد شده‌ی به سیستم دسترسی یافت و برای مثال اگر اعتبارسنجی نشده بود، با استفاده از NavigationManager، او را به صفحه‌ی لاگین هدایت می‌کنیم.
- در اینجا روش ارسال آدرس صفحه‌ی فعلی را نیز مشاهده می‌کنید. این امر سبب می‌شود تا پس از لاگین، کاربر مجددا به همین صفحه هدایت شود.

authenticationState، امکانات بیشتری را نیز در اختیار ما قرار می‌دهد؛ برای مثال با استفاده از متد ()authenticationState.User.IsInRole آن می‌توان دسترسی به قسمتی را بر اساس نقش‌های خاصی محدود کرد.


ثبت کاربر ادمین Identity

در ادامه می‌خواهیم دسترسی به کامپوننت‌های مختلف را بر اساس نقش‌ها، محدود کنیم. به همین جهت نیاز است تعدادی نقش و یک کاربر ادمین را به بانک اطلاعاتی برنامه اضافه کنیم. برای اینکار به پروژه‌ی BlazorServer.Common مراجعه کرده و تعدادی نقش ثابت را تعریف می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Common
{
    public static class ConstantRoles
    {
        public const string Admin = nameof(Admin);
        public const string Customer = nameof(Customer);
        public const string Employee = nameof(Employee);
    }
}
علت قرار دادن این کلاس در پروژه‌ی Common، نیاز به دسترسی به آن در پروژه‌ی اصلی Blazor Server و همچنین در پروژه‌ی سرویس‌های برنامه‌است. فضای نام این کلاس را نیز در فایل imports.razor_ قرار می‌دهیم.

سپس در فایل BlazorServer.App\appsettings.json، مشخصات ابتدایی کاربر ادمین را ثبت می‌کنیم:
{
  "AdminUserSeed": {
    "UserName": "vahid@dntips.ir",
    "Password": "123@456#Pass",
    "Email": "vahid@dntips.ir"
  }
}
جهت دریافت strongly typed این تنظیمات در برنامه، کلاس معادل AdminUserSeed را به پروژه‌ی Models اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Models
{
    public class AdminUserSeed
    {
        public string UserName { get; set; }
        public string Password { get; set; }
        public string Email { get; set; }
    }
}
که به صورت زیر در فایل BlazorServer.App\Startup.cs به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی می‌شود:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {

        public IConfiguration Configuration { get; }

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddOptions<AdminUserSeed>().Bind(Configuration.GetSection("AdminUserSeed"));
            // ...
اکنون می‌توان سرویس افزودن نقش‌ها و کاربر ادمین را در پروژه‌ی BlazorServer.Services تکمیل کرد:
using System;
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Common;
using BlazorServer.DataAccess;
using BlazorServer.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Identity;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.Options;

namespace BlazorServer.Services
{
    public class IdentityDbInitializer : IIdentityDbInitializer
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;
        private readonly UserManager<IdentityUser> _userManager;
        private readonly RoleManager<IdentityRole> _roleManager;
        private readonly IOptions<AdminUserSeed> _adminUserSeedOptions;

        public IdentityDbInitializer(
            ApplicationDbContext dbContext,
            UserManager<IdentityUser> userManager,
            RoleManager<IdentityRole> roleManager,
            IOptions<AdminUserSeed> adminUserSeedOptions)
        {
            _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext));
            _roleManager = roleManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(roleManager));
            _userManager = userManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(userManager));
            _adminUserSeedOptions = adminUserSeedOptions ?? throw new ArgumentNullException(nameof(adminUserSeedOptions));
        }

        public async Task SeedDatabaseWithAdminUserAsync()
        {
            if (_dbContext.Roles.Any(role => role.Name == ConstantRoles.Admin))
            {
                return;
            }

            await _roleManager.CreateAsync(new IdentityRole(ConstantRoles.Admin));
            await _roleManager.CreateAsync(new IdentityRole(ConstantRoles.Customer));
            await _roleManager.CreateAsync(new IdentityRole(ConstantRoles.Employee));

            await _userManager.CreateAsync(
                new IdentityUser
                {
                    UserName = _adminUserSeedOptions.Value.UserName,
                    Email = _adminUserSeedOptions.Value.Email,
                    EmailConfirmed = true
                },
                _adminUserSeedOptions.Value.Password);

            var user = await _dbContext.Users.FirstAsync(u => u.Email == _adminUserSeedOptions.Value.Email);
            await _userManager.AddToRoleAsync(user, ConstantRoles.Admin);
        }
    }
}
این سرویس، با استفاده از دو سرویس توکار UserManager و RoleManager کتابخانه‌ی Identity، ابتدا سه نقش ادمین، مشتری و کارمند را ثبت می‌کند. سپس بر اساس اطلاعات AdminUserSeed تعریف شده، کاربر ادمین را ثبت می‌کند. البته این کاربر در این مرحله، یک کاربر معمولی بیشتر نیست. در مرحله‌ی بعد است که با انتساب نقش ادمین به او، می‌توان کاربر او را بر اساس این نقش ویژه، شناسایی کرد. کلاس‌های IdentityRole و IdentityUser، کلاس‌های پایه‌ی نقش‌ها و کاربران کتابخانه‌ی Identity هستند.

پس از تعریف این سرویس، نیاز است آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه اضافه کرد:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IIdentityDbInitializer, IdentityDbInitializer>();
            // ...
مرحله‌ی آخر، اعمال و اجرای سرویس IIdentityDbInitializer، در زمان آغاز برنامه‌است و محل توصیه شده‌ی آن، در متد Main برنامه‌ی اصلی، پیش از اجرای برنامه‌است. به همین جهت، نیاز است BlazorServer.DataAccess\Utils\MigrationHelpers.cs را به صورت زیر ایجاد کرد:
using System;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Polly;

namespace BlazorServer.DataAccess.Utils
{
    public static class MigrationHelpers
    {
        public static void MigrateDbContext<TContext>(
                this IServiceProvider serviceProvider,
                Action<IServiceProvider> postMigrationAction
                ) where TContext : DbContext
        {
            using var scope = serviceProvider.CreateScope();
            var scopedServiceProvider = scope.ServiceProvider;
            var logger = scopedServiceProvider.GetRequiredService<ILogger<TContext>>();
            using var context = scopedServiceProvider.GetService<TContext>();

            logger.LogInformation($"Migrating the DB associated with the context {typeof(TContext).Name}");

            var retry = Policy.Handle<Exception>().WaitAndRetry(new[]
                {
                    TimeSpan.FromSeconds(5), TimeSpan.FromSeconds(10), TimeSpan.FromSeconds(15)
                });

            retry.Execute(() =>
                {
                    context.Database.Migrate();
                    postMigrationAction(scopedServiceProvider);
                });

            logger.LogInformation($"Migrated the DB associated with the context {typeof(TContext).Name}");
        }
    }
}
در مورد این متد و استفاده از Polly جهت تکرار عملیات شکست خورده پیشتر در مطلب «اضافه کردن سعی مجدد به اجرای عملیات Migration در EF Core» بحث شده‌است.
کار متد الحاقی فوق، دریافت یک IServiceProvider است که به سرویس‌های اصلی برنامه اشاره می‌کند. سپس بر اساس آن، یک Scoped ServiceProvider را ایجاد می‌کند تا درون آن بتوان با Context برنامه در طی مدت کوتاهی کار کرد و در پایان آن، سرویس‌های ایجاد شده را Dispose کرد.
در این متد ابتدا Database.Migrate فراخوانی می‌شود تا اگر مرحله‌ای از Migrations برنامه هنوز به بانک اطلاعاتی اعمال نشده، کار اجرا و اعمال آن انجام شود. سپس یک متد سفارشی را از فراخوان دریافت کرده و اجرا می‌کند. برای مثال توسط آن می‌توان IIdentityDbInitializer در فایل BlazorServer.App\Program.cs به صوت زیر فراخوانی کرد:
public static void Main(string[] args)
{
    var host = CreateHostBuilder(args).Build();
    host.Services.MigrateDbContext<ApplicationDbContext>(
     scopedServiceProvider =>
            scopedServiceProvider.GetRequiredService<IIdentityDbInitializer>()
                                 .SeedDatabaseWithAdminUserAsync()
                                 .GetAwaiter()
                                 .GetResult()
    );
    host.Run();
}
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، سه نقش پیش‌فرض، به بانک اطلاعاتی برنامه اضافه شده‌اند:


و همچنین کاربر پیش‌فرض سیستم را نیز می‌توان مشاهده کرد:


که نقش ادمین و کاربر پیش‌فرض، به این صورت به هم مرتبط شده‌اند (یک رابطه‌ی many-to-many برقرار است):



محدود کردن دسترسی کاربران بر اساس نقش‌ها

پس از ایجاد کاربر ادمین و تعریف نقش‌های پیش‌فرض، اکنون محدود کردن دسترسی به کامپوننت‌های برنامه بر اساس نقش‌ها، ساده‌است. برای این منظور فقط کافی است لیست نقش‌های مدنظر را که می‌توانند توسط کاما از هم جدا شوند، به ویژگی Authorize کامپوننت‌ها معرفی کرد:
@attribute [Authorize(Roles = ConstantRoles.Admin)]
و یا از طریق کدنویسی به صورت زیر نیز قابل اعمال است:
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        var authenticationState = await AuthenticationState;
        if (!authenticationState.User.Identity.IsAuthenticated ||
            !authenticationState.User.IsInRole(ConstantRoles.Admin))
        {
            var uri = new Uri(NavigationManager.Uri);
            NavigationManager.NavigateTo($"/identity/account/login?returnUrl={uri.LocalPath}");
        }


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-23.zip
مطالب
استفاده از چندین بانک اطلاعاتی به صورت همزمان در EF Code First
یکی از روش‌های تهیه‌ی برنامه‌های چند مستاجری، ایجاد بانک‌های اطلاعاتی مستقلی به ازای هر مشتری است؛ یا نمونه‌ی دیگر آن، برنامه‌هایی هستند که اطلاعات هر سال را در یک بانک اطلاعاتی جداگانه نگه‌داری می‌کنند. در ادامه قصد داریم، نحوه‌ی کار با این بانک‌های اطلاعاتی را به صورت همزمان، توسط EF Code first و در حالت استفاده از الگوی واحد کار و تزریق وابستگی‌ها، به همراه فعال سازی خودکار مباحث migrations و به روز رسانی ساختار تمام بانک‌های اطلاعاتی مورد استفاده، بررسی کنیم.


مشخص سازی رشته‌های متفاوت اتصالی

فرض کنید برنامه‌ی جاری شما قرار است از دو بانک اطلاعاتی مشخص استفاده کند که تعاریف رشته‌های اتصالی آن‌ها در وب کانفیگ به صورت ذیل مشخص شده‌اند:
  <connectionStrings>
    <clear />
    <add name="Sample07Context" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=TestDbIoC;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient" />
    <add name="Database2012" connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
البته، ذکر این مورد کاملا اختیاری است و می‌توان رشته‌های اتصالی را به صورت پویا نیز در زمان اجرا مشخص و مقدار دهی کرد.


تغییر Context برنامه جهت پذیرش رشته‌های اتصالی پویای قابل تغییر در زمان اجرا

اکنون که قرار است کاربران در حین ورود به برنامه، بانک اطلاعاتی مدنظر خود را انتخاب کنند و یا سیستم قرار است به ازای کاربری خاص، رشته‌ی اتصالی خاص او را به Context ارسال کند، نیاز است Context برنامه را به صورت ذیل تغییر دهیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample07.DomainClasses;
 
namespace EF_Sample07.DataLayer.Context
{
    public class Sample07Context : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public DbSet<Category> Categories { set; get; }
        public DbSet<Product> Products { set; get; }
 
        /// <summary>
        /// It looks for a connection string named Sample07Context in the web.config file.
        /// </summary>
        public Sample07Context()
            : base("Sample07Context")
        {
        }
 
        /// <summary>
        /// To change the connection string at runtime. See the SmObjectFactory class for more info.
        /// </summary>
        public Sample07Context(string connectionString)
            : base(connectionString)
        {
            //Note: defaultConnectionFactory in the web.config file should be set.
        }
 
 
        public void SetConnectionString(string connectionString)
        {
            this.Database.Connection.ConnectionString = connectionString;
        }
    }
}
در اینجا دو متد سازنده را مشاهده می‌کنید. سازنده‌ی پیش فرض، از رشته‌ای اتصالی با نامی مساوی Sample07Context استفاده می‌کند و سازنده‌ی دوم، امکان پذیرش یک رشته‌ی اتصالی پویا را دارد. مقدار پارامتر ورودی آن می‌تواند نام رشته‌ی اتصالی و یا حتی مقدار کامل رشته‌ی اتصالی باشد. حالت پذیرش نام رشته‌ی اتصالی زمانی مفید است که همانند مثال ابتدای بحث، این نام‌ها را پیشتر در فایل کانفیگ برنامه ثبت کرده باشید و حالت پذیرش مقدار کامل رشته‌ی اتصالی، جهت مقدار دهی پویای آن بدون نیاز به ثبت اطلاعاتی در فایل کانفیگ برنامه مفید است.

یک متد دیگر هم در اینجا در انتهای کلاس به نام SetConnectionString تعریف شده‌است. از این متد در حین ورود کاربر به سایت می‌توان استفاده کرد. برای مثال حداقل دو نوع طراحی را می‌توان درنظر گرفت:
الف) کاربر با برنامه‌ای کار می‌کند که به ازای سال‌های مختلف، بانک‌های اطلاعاتی مختلفی دارد و در ابتدای ورود، یک drop down انتخاب سال کاری برای او درنظر گرفته شده‌است (علاوه بر سایر ورودی‌های استانداردی مانند نام کاربری و کلمه‌ی عبور). در این حالت بهتر است متد SetConnectionString نام رشته‌ی اتصالی را بر اساس سال انتخابی، در حین لاگین دریافت کند که اطلاعات آن در فایل کانفیگ سایت پیشتر مشخص شده‌است.
ب) کاربر یا مشتری پس از ورود به سایت، نیاز است صرفا از بانک اطلاعاتی خاص خودش استفاده کند. بنابراین اطلاعات تعریف کاربران و مشتری‌ها در یک بانک اطلاعاتی مجزا قرار دارند و پس از لاگین، نیاز است رشته‌ی اتصالی او به صورت پویا از بانک اطلاعاتی خوانده شده و سپس توسط متد SetConnectionString تنظیم گردد.


مدیریت سشن‌های رشته‌ی اتصالی جاری

پس از اینکه کاربر، در حین ورود مشخص کرد که از چه بانک اطلاعاتی قرار است استفاده کند و یا اینکه برنامه بر اساس اطلاعات ثبت شده‌ی او تصمیم‌گیری کرد که باید از کدام رشته‌ی اتصالی استفاده کند، نگهداری این رشته‌ی اتصالی نیاز به سشن دارد تا به ازای هر کاربر متصل به سایت منحصربفرد باشد. در مورد مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب، از نکات مطرح شده‌ی در مطلب «مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب به کمک تزریق وابستگی‌ها» استفاده خواهیم کرد:
using System;
using System.Threading;
using System.Web;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.ServiceLayer;
using StructureMap;
using StructureMap.Web;
using StructureMap.Web.Pipeline;
 
namespace EF_Sample07.IoCConfig
{
    public static class SmObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }
 
        public static void HttpContextDisposeAndClearAll()
        {
            HttpContextLifecycle.DisposeAndClearAll();
        }
 
        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(ioc =>
            {
                // session manager setup
                ioc.For<ISessionProvider>().Use<DefaultWebSessionProvider>();
                ioc.For<HttpSessionStateBase>()
                   .Use(ctx => new HttpSessionStateWrapper(HttpContext.Current.Session));
 
                ioc.For<IUnitOfWork>()
                   .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use<Sample07Context>()
                    // Remove these 2 lines if you want to use a connection string named Sample07Context, defined in the web.config file.
                   .Ctor<string>("connectionString")
                   .Is(ctx => getCurrentConnectionString(ctx));
 
                ioc.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>();
                ioc.For<IProductService>().Use<EfProductService>();
 
                ioc.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>();
                ioc.For<IProductService>().Use<EfProductService>();
 
                ioc.Policies.SetAllProperties(properties =>
                {
                    properties.OfType<IUnitOfWork>();
                    properties.OfType<ICategoryService>();
                    properties.OfType<IProductService>();
                    properties.OfType<ISessionProvider>();
                });
            });
        }
 
        private static string getCurrentConnectionString(IContext ctx)
        {
            if (HttpContext.Current != null)
            {
                // this is a web application
                var sessionProvider = ctx.GetInstance<ISessionProvider>();
                var connectionString = sessionProvider.Get<string>("CurrentConnectionString");
                if (string.IsNullOrWhiteSpace(connectionString))
                {
                    // It's a default connectionString.
                    connectionString = "Database2012";
                    // this session value should be set during the login phase
                    sessionProvider.Store("CurrentConnectionStringName", connectionString);
                }
 
                return connectionString;
            }
            else
            {
                // this is a desktop application, so you can store this value in a global static variable.
                return "Database2012";
            }
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی پویا سازی تامین رشته‌ی اتصالی را مشاهده می‌کنید. در مورد اینترفیس ISessionProvider و کلاس پایه HttpSessionStateBase پیشتر در مطلب «مدیریت سشن‌ها در برنامه‌های وب به کمک تزریق وابستگی‌ها» بحث شد.
نکته‌ی مهم این تنظیمات، قسمت مقدار دهی سازنده‌ی کلاس Context برنامه به صورت پویا توسط IoC Container جاری است. در اینجا هر زمانیکه قرار است وهله‌ای از Sample07Context ساخته شود، از سازنده‌ی دوم آن که دارای پارامتری به نام connectionString است، استفاده خواهد شد. همچنین مقدار آن به صورت پویا از متد getCurrentConnectionString که در انتهای کلاس تعریف شده‌است، دریافت می‌گردد.
در این متد ابتدا مقدار HttpContext.Current بررسی شده‌است. این مقدار اگر نال باشد، یعنی برنامه‌ی جاری یک برنامه‌ی دسکتاپ است و مدیریت رشته‌ی اتصالی جاری آن‌را توسط یک خاصیت Static یا Singleton تعریف شده‌ی در برنامه نیز می‌توان تامین کرد. از این جهت که در هر زمان، تنها یک کاربر در App Domain جاری برنامه‌ی دسکتاپ می‌تواند وجود داشته باشد و Singleton یا Static تعریف شدن اطلاعات رشته‌ی اتصالی، مشکلی را ایجاد نمی‌کند. اما در برنامه‌های وب، چندین کاربر در یک App Domain به سیستم وارد می‌شوند. به همین جهت است که مشاهده می‌کنید در اینجا از تامین کننده‌ی سشن، برای نگهداری اطلاعات رشته‌ی اتصالی جاری کمک گرفته شده‌است.

کلید این سشن نیز در این مثال مساوی CurrentConnectionStringName تعریف شده‌است. بنابراین در حین لاگین موفقیت آمیز کاربر، دو مرحله‌ی زیر باید طی شوند:
 sessionProvider.Store("CurrentConnectionString", "Sample07Context");
uow.SetConnectionString(WebConfigurationManager.ConnectionStrings[_sessionProvider.Get<string>("CurrentConnectionString")].ConnectionString);
ابتدا باید سشن CurrentConnectionStringName به بانک اطلاعاتی انتخابی کاربر تنظیم شود. برای نمونه در این مثال خاص، از نام رشته‌ی اتصالی مشخص شده‌ی در وب کانفیگ برنامه (مثال ابتدای بحث) به نام Sample07Context استفاده شده‌است.
سپس از متد SetConnectionString برای خواندن مقدار نام مشخص شده در سشن CurrentConnectionStringName کمک گرفته‌ایم. هرچند سازنده‌ی کلاس Context برنامه، هر دو حالت استفاده از نام رشته‌ی اتصالی و یا مقدار کامل رشته‌ی اتصالی را پشتیبانی می‌کند، اما خاصیت this.Database.Connection.ConnectionString تنها رشته‌ی کامل اتصالی را می‌پذیرد (بکار رفته در متد SetConnectionString).

تا اینجا کار پویا سازی انتخاب و استفاده از رشته‌ی اتصالی برنامه به پایان می‌رسد. هر زمانیکه قرار است Context برنامه توسط IoC Container نمونه سازی شود، به متد getCurrentConnectionString رجوع کرده و مقدار رشته‌ی اتصالی را از سشن تنظیم شده‌‌ای به نام CurrentConnectionStringName دریافت می‌کند. سپس از مقدار آن جهت مقدار دهی سازنده‌ی دوم کلاس Context استفاده خواهد کرد.


مدیریت migrations خودکار برنامه در حالت استفاده از چندین بانک اطلاعاتی

یکی از مشکلات کار با برنامه‌های چند دیتابیسی، به روز رسانی ساختار تمام بانک‌های اطلاعاتی مورد استفاده، پس از تغییری در ساختار مدل‌های برنامه است. از این جهت که اگر تمام بانک‌های اطلاعاتی به روز نشوند، کوئری‌های جدید برنامه که از خواص و فیلدهای جدید استفاده می‌کنند، دیگر کار نخواهند کرد. پویا سازی اعمال این تغییرات را می‌توان به صورت ذیل انجام داد:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Web;
using EF_Sample07.DataLayer.Context;
using EF_Sample07.IoCConfig;
 
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample
{
    public class Global : HttpApplication
    {
        void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            initDatabases();
        }
 
        private static void initDatabases()
        {
            // defined in web.config
            string[] connectionStringNames =
            {
                "Sample07Context",
                "Database2012"
            };
 
            foreach (var connectionStringName in connectionStringNames)
            {
                Database.SetInitializer(
                    new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>(connectionStringName));
 
                using (var ctx = new Sample07Context(connectionStringName))
                {
                    ctx.Database.Initialize(force: true);
                }
            }
        }
 
        void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            SmObjectFactory.HttpContextDisposeAndClearAll();
        } 
    }
}
نکته‌ی مهمی که در اینجا بکار گرفته شده‌است، مشخص سازی صریح سازنده‌ی شیء MigrateDatabaseToLatestVersion است. به صورت معمول در اکثر برنامه‌های تک دیتابیسی، نیازی به مشخص سازی پارامتر سازنده‌ی این کلاس نیست و در این حالت از سازنده‌ی بدون پارامتر کلاس Context برنامه استفاده خواهد شد. اما اگر سازنده‌ی آن‌را مشخص کنیم، به صورت خودکار از متد سازنده‌ای در کلاس Context استفاده می‌کند که پارامتر رشته‌ی اتصالی را به صورت پویا می‌پذیرد.
در این مثال خاص، متد initDatabases در حین آغاز برنامه فراخوانی شده‌است. منظور این است که اینکار در طول عمر برنامه تنها کافی است یکبار انجام شود و پس از آن است که EF Code first می‌تواند از رشته‌های اتصالی متفاوتی که به آن ارسال می‌شود، بدون مشکل استفاده کند. زیرا اطلاعات نگاشت کلاس‌های مدل برنامه به جداول بانک اطلاعاتی به این ترتیب است که کش می‌شوند و یا بر اساس کلاس Configuration به صورت خودکار به بانک اطلاعاتی اعمال می‌گردند.


کدهای کامل این مثال را که در حقیقت نمونه‌ی بهبود یافته‌ی مطلب «EF Code First #12» است، از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
UoW-Sample
نظرات مطالب
Url Routing در ASP.Net WebForms
- این نوع تصاویر را بجای آدرس نسبی، با آدرس مطلق ذخیره کنید.
- از HTML Agility pack برای ویرایش و اصلاح src در حین رندر نهایی استفاده کنید.
- امکان خارج کردن منابع از سیستم URL rewrite وجود دارد:
<rule name="RewriteUserFriendlyURL1" stopProcessing="true">
  <match url="^([^/]+)/?$" />
  <conditions>
     <add input="{URL}" negate="true" pattern="\.png$" />
  </conditions>
</rule>
مطالب
مدیریت هماهنگ شماره نگارش اسمبلی در چندین پروژه‌ی ویژوال استودیو
عموما برای نگهداری ساده‌تر قسمت‌های مختلف یک پروژه، اجزای آن به اسمبلی‌های مختلفی تقسیم می‌شوند که هر کدام در یک پروژه‌ی مجزای ویژوال استودیو قرار خواهند گرفت. یکی از نیازهای مهم این نوع پروژه‌ها، داشتن شماره نگارش یکسانی بین اسمبلی‌های آن است. به این ترتیب توزیع نهایی ساده‌تر شده و همچنین پشتیبانی از آن‌ها در دراز مدت، بر اساس این شماره نگارش بهتر صورت خواهد گرفت. برای مثال در لاگ‌های خطای برنامه با بررسی شماره نگارش اسمبلی مرتبط، حداقل می‌توان متوجه شد که آیا کاربر از آخرین نسخه‌ی برنامه استفاده می‌کند یا خیر.
روش معمول انجام این‌کار، به روز رسانی دستی تمام فایل‌های AssemblyInfo.cs یک Solution است و همچنین اطمینان حاصل کردن از همگام بودن آن‌ها. در ادامه قصد داریم با استفاده از فایل‌های T4، یک فایل SharedAssemblyInfo.tt را جهت تولید اطلاعات مشترک Build بین اسمبلی‌های مختلف یک پروژه، تولید کنیم.


ایجاد پروژه‌ی SharedMetaData

برای نگهداری فایل مشترک SharedAssemblyInfo.cs نهایی و همچنین اطمینان از تولید مجدد آن به ازای هر Build، یک پروژه‌ی class library جدید را به نام SharedMetaData به Solution جاری اضافه کنید.



سپس نیاز است یک فایل text template جدید را به نام SharedAssemblyInfo.tt، به این پروژه اضافه کنید.


به خواص فایل SharedAssemblyInfo.tt مراجعه کرده و Transform on build آن‌را true کنید. به این ترتیب مطمئن خواهیم شد این فایل به ازای هر build جدید، مجددا تولید می‌گردد.



اکنون محتوای این فایل را به نحو ذیل تغییر دهید:
 <#@ template debug="false" hostspecific="false" language="C#" #>
//
// This code was generated by a tool. Any changes made manually will be lost
// the next time this code is regenerated.
//
using System.Reflection;
using System.Resources;
using System.Runtime.CompilerServices;
using System.Runtime.InteropServices;

[assembly: AssemblyCompany("some name")]
[assembly: AssemblyCulture("")]
[assembly: NeutralResourcesLanguageAttribute("en")]

[assembly: AssemblyProduct("product name")]
[assembly: AssemblyCopyright("Copyright VahidN 2014")]
[assembly: AssemblyTrademark("some name")]

#if DEBUG
[assembly: AssemblyConfiguration("Debug")]
#else
[assembly: AssemblyConfiguration("Release")]
#endif

// Assembly Versions are incremented manually when branching the code for a release.
[assembly: AssemblyVersion("<#= this.MajorVersion #>.<#= this.MinorVersion #>.<#= this.BuildNumber #>.<#= this.RevisionNumber #>")]
// Assembly File Version should be incremented automatically as part of the build process.
[assembly: AssemblyFileVersion("<#= this.MajorVersion #>.<#= this.MinorVersion #>.<#= this.BuildNumber #>.<#= this.RevisionNumber #>")]

<#+
// Manually incremented for major releases, such as adding many new features to the solution or introducing breaking changes.
int MajorVersion = 1;
// Manually incremented for minor releases, such as introducing small changes to existing features or adding new features.
int MinorVersion = 0;
// Typically incremented automatically as part of every build performed on the Build Server.
int BuildNumber = (int)(DateTime.UtcNow - new DateTime(2013,1,1)).TotalDays;
// Incremented for QFEs (a.k.a. “hotfixes” or patches) to builds released into the Production environment.
// This is set to zero for the initial release of any major/minor version of the solution.
int RevisionNumber = 0;
#>
در این فایل اجزای شماره نگارش برنامه به صورت متغیر تعریف شده‌اند. هر بار که نیاز است یک نگارش جدید ارائه شود، می‌توان این اعداد را تغییر داد.
MajorVersion با افزودن تعداد زیادی قابلیت به برنامه، به صورت دستی تغییر می‌کند. همچنین اگر یک breaking change در برنامه یا کتابخانه وجود داشته باشد نیز این شماره باید تغییر نماید.
MinorVersion با افزودن ویژگی‌های کوچکی به نگارش فعلی برنامه تغییر می‌کند.
BuildNumber به صورت خودکار بر اساس هر Build انجام شده باید تغییر یابد. در اینجا این عدد به صورت خودکار به ازای هر روز، یک واحد افزایش پیدا می‌کند. ابتدای مبداء آن در این مثال، 2013 قرار گرفته‌است.
RevisionNumber با ارائه یک وصله جدید برای نگارش فعلی برنامه، به صورت دستی باید تغییر کند. اگر اعداد شماره نگارش major یا minor تغییر کنند، این عدد باید به صفر تنظیم شود.

اکنون اگر این محتوای جدید را ذخیره کنید، فایل SharedAssemblyInfo.cs به صورت خودکار تولید خواهد شد.


افزودن فایل SharedAssemblyInfo.cs به صورت لینک به تمام پروژه‌ها

نحوه‌ی افزودن فایل جدید SharedAssemblyInfo.cs به پروژه‌های موجود، اندکی متفاوت است با روش معمول افزودن فایل‌های cs هر پروژه. ابتدا از منوی پروژه گزینه‌ی add existing item را انتخاب کنید. سپس فایل  SharedAssemblyInfo.cs را یافته و به صورت add as link، به تمام پروژه‌های موجود اضافه کنید.


اینکار باید در مورد تمام پروژه‌ها صورت گیرد. به این ترتیب چون فایل SharedAssemblyInfo.cs به این پروژه‌ها صرفا لینک شده‌است، اگر محتوای آن در پروژه‌ی metadata تغییر کند، به صورت خودکار و یک دست، در تمام پروژه‌های دیگر نیز منعکس خواهد شد.

در ادامه اگر بخواهید Solution را Build کنید، پیام تکراری بودن یک سری از ویژگی‌ها را یافت خواهید کرد. این مورد از این جهت رخ می‌دهد که هنوز فایل‌های AssemblyInfo.cs اصلی، در پروژه‌های برنامه موجود هستند.
این فایل‌ها را یافته و صرفا چند سطر همیشه ثابت ذیل را در آن‌ها باقی بگذارید:
 using System.Reflection;
using System.Runtime.InteropServices;

[assembly: AssemblyTitle("title")]
[assembly: AssemblyDescription("")]
[assembly: ComVisible(false)]
[assembly: Guid("9cde6054-dd73-42d5-a859-7d4b6dc9b596")]


اضافه کردن build dependency  به پروژه  MetaData

در پایان کار نیاز است اطمینان حاصل کنیم، فایل SharedAssemblyInfo.cs به صورت خودکار پیش از Build هر پروژه، تولید می‌شود. برای این منظور، از منوی Project، گزینه‌ی Project dependencies را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی dependencies آن، به ازای تمام پروژه‌های موجود، گزینه‌ی SharedMetadata را انتخاب نمائید.


این مساله سبب اجرای خودکار فایل SharedAssemblyInfo.tt پیش از هر Build می‌شود و به این ترتیب می‌توان از تازه بودن اطلاعات SharedAssemblyInfo.cs اطمینان حاصل کرد.
اکنون اگر پروژه را Build کنید، تمام اجزای آن شماره نگارش یکسانی را خواهند داشت:

و در دفعات آتی، تنها نیاز است تک فایل SharedAssemblyInfo.tt را برای تغییر شماره نگارش‌های اصلی، ویرایش کرد.
مطالب
استفاده از LocalDb در IIS، قسمت اول: پروفایل کاربر
این مقاله قسمت اول یک سری دو قسمتی است، که در آن به نحوه استفاده از LocalDB در IIS می‌پردازیم.

LocalDb دیتابیس توصیه شده برای ویژوال استودیو است و برای انواع پروژه‌ها مانند اپلیکیشن‌های وب می‌تواند استفاده شود. هنگام استفاده از این دیتابیس در IIS Express یا Cassini همه چیز طبق انتظار کار میکند. اما به محض آنکه بخواهید از آن در Full IIS استفاده کنید با خطاهایی مواجه می‌شوید. مقصود از Full IIS همان نسخه ای است که بهمراه ویندوز عرضه می‌شود و در قالب یک Windows Service اجرا می‌گردد.

هنگام استفاده از Full IIS دو خاصیت از LocalDb باعث بروز مشکل می‌شوند:

  • LocalDb نیاز دارد پروفایل کاربر بارگذاری شده باشد
  • بصورت پیش فرض، وهله LocalDb متعلق به یک کاربر بوده و خصوصی است

در ادامه این مقاله روی بارگذاری پروفایل کاربر تمرکز می‌کنیم، و در قسمت بعدی به مالکیت وهله LocalDb می‌پردازیم.


بارگذاری پروفایل کاربر

بگذارید دوباره به خطای موجود نگاهی بیاندازیم:

System.Data.SqlClient.SqlException: A network-related or instance-specific error occurred while establishing a connection to SQL Server. The server was not found or was not accessible. Verify that the instance name is correct and that SQL Server is configured to allow remote connections. (provider: SQL Network Interfaces, error: 0 - [x89C50120]) 

این پیغام خطا زیاد مفید نیست، اما LocalDb اطلاعات بیشتری در Event Log ویندوز ذخیره می‌کند. اگر Windows Logs را باز کنید و به قسمت Application بروید پیغام زیر را مشاهده خواهید کرد.

Windows API call SHGetKnownFolderPath returned error code: 5. Windows system error message is: Access is denied
Reported at line: 400

بعلاوه این پیام خطا:

Cannot get a local application data path. Most probably a user profile is not loaded. If LocalDB is executed under IIS, make sure that profile loading is enabled for the current user. 


به احتمال زیاد تعداد بیشتری از این دو خطا در تاریخچه وقایع وجود خواهد داشت، چرا که منطق کانکشن ADO.NET چند بار سعی می‌کند در بازه‌های مختلف به دیتابیس وصل شود.

پیغام خطای دوم واضح است، نیاز است پروفایل کاربر را بارگذاری کنیم. انجام اینکار زیاد مشکل نیست، هر Application Pool در IIS تنظیماتی برای بارگذاری پروفایل کاربر دارد که از قسمت Advanced Settings قابل دسترسی است. متاسفانه پس از انتشار سرویس پک 1 برای Windows 7 مسائل کمی پیچیده‌تر شد. در حال حاظر فعال کردن loadUserProfile برای بارگذاری کامل پروفایل کاربر به تنهایی کافی نیست، و باید setProfileEnvironment را هم فعال کنیم. برای اطلاعات بیشتر در این باره به مستندات KB 2547655 مراجعه کنید. بدین منظور باید فایل applicationHost.config را ویرایش کنید. فایل مذکور در مسیر C:\Windows\System32\inetsrv\config قرار دارد. همانطور که در مستندات KB 2547655 توضیح داده شده، باید پرچم هر دو تنظیمات را برای ASP.NET 4.0 فعال کنیم:

 <add name="ASP.NET v4.0" autoStart="true" managedRuntimeVersion="v4.0" managedPipelineMode="Integrated">
    <processModel identityType="ApplicationPoolIdentity" loadUserProfile="true" setProfileEnvironment="true" />
</add>
پس از بروز رسانی این تنظیمات، Application Pool را Restart کنید و اپلیکیشن را مجددا اجرا نمایید. اگر همه چیز طبق انتظار پیش برود، با خطای جدیدی مواجه خواهیم شد:

جای هیچ نگرانی نیست، چرا که این پیغام خطا انتظار می‌رود. همانطور که در ابتدا گفته شد، دو خاصیت LocalDb باعث بروز این خطاها می‌شوند و ما هنوز به خاصیت دوم نپرداخته ایم. بصورت پیش فرض وهله‌های LocalDb خصوصی (private) هستند و در Windows account جاری اجرا می‌شوند. بنابراین ApplicationPoolIdentity در IIS به وهله‌های دیتابیس دسترسی نخواهد داشت. در قسمت دوم این مقاله، راه‌های مختلفی را برای رفع این مشکل بررسی می‌کنیم.

بازخوردهای دوره
حذف یک ردیف از اطلاعات به همراه پویانمایی محو شدن اطلاعات آن توسط jQuery در ASP.NET MVC
سلام. ابتدا از مطلب خوبتون تشکر میکنم . واقعا بسیار جالب و کاربردیه .
من از این مثال استفاده کردم و درست کار میکنه ولی وقتی میخوام  از کاربر تایید برای حذف بگیرم ( با استفاده از  jquery-impromptu ) یه مشکلی پیش میاد .
حالت عادی که Id مربوط به پیغاممون درست انتخاب میشه.


ولی وقتی تایید میگیرم

موس روی messageid هستش و نوشته‌ی قرمز مقدار id هستش که قطعا درست نیست.

مسلما مشکل از این خطه که id رو انتخاب میکنه

var span = $(this);
var messageid = span.attr('id').replace('row-', '');

ولی نمیدونم چجوری id رو انتخاب کنم!

اینم کدها که تایید کاربرو بهش اضافه کردم

<script type="text/javascript">
        $(function() {
            $('span[id^="row"]').click(function() {
                $.prompt("آیا برای حذف اطلاعات موجود اطمینان دارید ؟",
                    {
                        title: 'Title',
                        buttons: { "بله": true, "خیر": false },
                        focus: 2,
                        submit: function(e, v, m, f) {
                            if (!v) {
                                return;// وقتی کاربر تایید نکرد
                            } else {// وقتی کاربر تایید کرد
                                var span = $(this); 
                                var messageid = span.attr('id').replace('row-', '');
                                var tableRow = span.parent().parent();
                                $.ajax({
                                    type: "POST",
                                    url: '@postUrl',
                                    data: JSON.stringify({ id: messageid }),
                                    contentType: "application/json; charset=utf-8",
                                    dataType: "json",
                                    complete: function(xhr, status) {
                                        var data = xhr.responseText;
                                        if (xhr.status == 403) {
                                            window.location = "/login";
                                        } else if (status === 'error' || !data || data == "nok") {
                                            var noty = window.noty({ text: "خطایی رخ داده", type: 'error', layout: 'center', timeout: 2500 });
                                        } else {
                                            $(tableRow).fadeTo(600, 0, function() {
                                                $(tableRow).remove();
                                            });
                                            var noty = window.noty({ text: "پیغام حذف شد", type: 'information', layout: 'center', timeout: 2500 });
                                        }
                                    }                            
                                });

                            }

                        }                
                    });
            
        });
        });
    </script>