سورس پروژه را از نظر قبلی میتونید دریافت کنید
بعد از اینکه برنامه الکترون آماده شد، لازم است آن را به فایلهای اجرایی پلتفرمهای مختلف تبدیل کنیم. برای اینکار بسته معروف Electron-packager را مورد استفاده قرار میدهیم. برای نصب آن به شکل زیر اقدام کنید:
بعد از اینکه نصب شد، در فایل package.json در قسمت scripts، خصوصیت جدیدتری را وارد میکنیم:
این دستور شامل حداقلهای آرگومانها میباشد. در تشریح این دستور باید گفت اولین آرگومان، نام دایرکتوری است که برنامه شما در آن نوشته شده است و حاوی فایل package.json است و با قرار دادن علامت "." دایرکتوری جاری را معرفی کردهایم. بعد از آن نام برنامه و فایل اجرایی برنامه است. بعد از آن فلگها آغاز میشوند که اولین فلگ مشخص میکند خروجی خود را برای چه پلتفرمی نیاز دارید و شامل مقادیر زیر میشود؛ یا اینکه عبارت all را برای در نظر گرفتن همه مقادیر وارد کنید.
بعد از اجرای این دستور برای اولین بار، ممکن است برای هر پلتفرم، کتابخانههای مربوطه را دانلود کند تا بر اساس آن، عمل بسته بندی را انجام دهد. سپس در دایرکتوری پروژه، دایرکتوریهای جدیدی را با نامهای مشخصی خواهید یافت.
یکی از دیگر فلگها که کاربردی میباشد، برای نادیده گرفتن ورورد یک سری پکیجها به بسته نهایی است که به طور پیش فرض جلوی ورود بستههای eletron-prebuilt و electron-packager را میگیرد. ولی اگر دوست دارید تا بستههای دیگری را نیز به این لیست اضافه کنید، دستو زیر را به کار ببرید:
فلگهای پر استفاده دیگر این بسته:
این دستور با در نظر گرفتن همه پلتفرمها و معماری آنها، برای دایرکتوری جاری اجرا شده و نام برنامه و دیگر اطلاعات را از طریق فایل package.json به دست میآورد.
npm install electron-packager --save-dev
"build":"electron-packager . myapp --platform=all --arch=all --overwrite"
darwin | سیستم عامل مکینتاش |
linux | سیستم عامل لینوکس |
win32 | سیستم عامل ویندوز |
فلگ بعدی معماری سیستم عامل را نشان میدهد که برای سیستمهای 32 بیتی مقدار ia32 و برای سیستمهای 64 بیتی مقدار x64 میباشد. ولی در صورتیکه همه مقادیر را در نظر دارید، میتوانید همانند خط بالا از مقدار all استفاده کنید.
در همه حالات بالا اگر فقط تعدادی از آنها را بخواهید وارد کنید، میتوانید هر عبارت را با , از هم جدا سازید؛ مانند darwin,linux که برای این دو پلتفرم تنها نسخه اجرایی تولید میشود.
فلگ آخر اجباری نیست، ولی برای دفعات بعدی بسیار مناسب است. اگر از قبل یک بسته بندی وجود دارد، بسته بندی جدید بر روی قبلیها رونویسی خواهد شد.
حال با دستور زیر در nodejs، عملیات بسته بندی را آغاز میکنیم:
npm run build
یکی از دیگر فلگها که کاربردی میباشد، برای نادیده گرفتن ورورد یک سری پکیجها به بسته نهایی است که به طور پیش فرض جلوی ورود بستههای eletron-prebuilt و electron-packager را میگیرد. ولی اگر دوست دارید تا بستههای دیگری را نیز به این لیست اضافه کنید، دستو زیر را به کار ببرید:
--ignore=node_modules/<package_name> یا --ignore=node_modules/electron_[0-9]*
فلگهای پر استفاده دیگر این بسته:
aap-version | نسخه برنامه |
app-copyright | متنی برای قانون کپی رایت |
asar | موقعی که برنامهای را بسته بندی میکنید، در دایرکتوری Resources/App، هنوز سورس برنامه وجود دارد که فایل اجرایی شما بدون آن قادر به ادامه فعالیت نیست. ولی اگر بخواهیم این سورس را در اختیار شخصی قرار ندهیم، باید از ویژگی asar استفاده کنیم. با استفاده از این فلگ، فایلی با نام app.asar جای این دایرکتوری ایجاد خواهد شد و دیگر نیازی نیست تا سورس برنامه همراه آن باشد. |
icon | در صورتیکه قصد استفاده از آیکنی بجز آیکون الکترون را دارید. |
out | به طور پیش فرض برنامه نهایی در دایرکتوری کاری پروژه اضافه میشود. در صورتیکه قصد دارید آنرا در دایرکتوری بجز دایرکتوری کاری قرار دهید، از این ویژگی استفاده کنید. |
version-string | این خصوصیت برای نسخه بندی برنامه است که فقط برای ویندوز کاربرد دارد و شامل خصوصیاتی چون نام محصول، نام سازنده، توصیف برنامه و ... میباشد:--version-string.ProductName="Product" Properties supported: - CompanyName - FileDescription - OriginalFilename - ProductName - InternalName |
prune | استفاده از این فلگ باعث میشود کلیه بستههای معرفی شده در dev-dependency به بسته نهایی اضافه نشوند |
دستور بسته بندی بالا را نیز میتوان به طور خلاصهتر نیز نوشت :
electron-packager . --all
مطالب دورهها
نحوه برقراری ارتباطات بین صفحات، سیستم راهبری و ViewModelها در قالب پروژه WPF Framework
هدف از قالب پروژه WPF Framework ایجاد یک پایه، برای شروع سریع یک برنامه تجاری WPF جدید است. بنابراین فرض کنید که این قالب، هم اکنون در اختیار شما است و قصد دارید یک صفحه جدید، مثلا تغییر مشخصات کاربری را به آن اضافه کنید. کدهای کامل این قابلیت هم اکنون در قالب پروژه موجود است و به این ترتیب توضیح جزئیات روابط آن در اینجا سادهتر خواهد بود.
1) ایجاد صفحه تغییر مشخصات کاربر
کلیه Viewهای برنامه، در پروژه ریشه، ذیل پوشه Views اضافه خواهند شد. همچنین چون در آینده تعداد این فایلها افزایش خواهند یافت، بهتر است جهت مدیریت آنها، به ازای هر گروه از قابلیتها، یک پوشه جدید را ذیل پوشه Views اضافه کرد.
همانطور که ملاحظه میکنید در اینجا پوشه UserInfo به همراه یک فایل جدید XAML به نام ChangeProfile.xaml، ذیل پوشه Views پروژه ریشه اصلی اضافه شدهاند.
ChangeProfile.xaml از نوع Page است؛ از این جهت که اگر به فایل MainWindow.xaml که سیستم راهبری برنامه در آن تعبیه شده است مراجعه کنید، یک چنین تعریفی را ملاحظه خواهید نمود:
سورس کامل کنترل سفارشی FrameFactory.cs را در پروژه Infrastructure برنامه میتوانید مشاهده کنید. FrameFactory در حقیقت یک کنترل Frame استاندارد است که مباحث تزریق وابستگیها و همچنین راهبری خودکار سیستم در آن تعریف شدهاند.
مرحله بعد، تعریف محتویات فایل ChangeProfile.xaml است. در این فایل اطلاعات انقیاد دادهها از ViewModel مرتبط که در ادامه توضیح داده خواهد شد دریافت میگردد. مثلا مقدار خاصیت ChangeProfileData.Password، از ViewModel به صورت خودکار تغذیه خواهد شد.
در این فایل یک سری DynamicResource را هم برای تعریف دکمههای سبک مترو ملاحظه میکنید. کلیدهای متناظر با آن در فایل Icons.xaml که در فایل App.xaml برای کل برنامه ثبت شده است، تامین میگردد.
2) تنظیم اعتبارسنجی صفحه اضافه شده
پس از اینکه صفحه جدید اضافه شد، نیاز است وضعیت دسترسی به آن مشخص شود:
برای این منظور به فایل code behind این صفحه یعنی ChangeProfile.xaml.cs مراجعه و تنها، ویژگی فوق را به آن اضافه خواهیم کرد. ویژگی PageAuthorization به صورت خودکار توسط فریم ورک تهیه شده خوانده و اعمال خواهد شد. برای نمونه در اینجا کلیه کاربران اعتبارسنجی شده در سیستم میتوانند مشخصات کاربری خود را تغییر دهند.
در مورد نحوه تعیین نقشهای متفاوت در صورت نیاز، در قسمت قبل بحث گردید.
3) تغییر منوی برنامه جهت اشاره به صفحه جدید
خوب، ما تا اینجا یک صفحه جدید را تهیه کردهایم. در مرحله بعد باید مدخلی را در منوی برنامه جهت اشاره به آن تهیه کنیم.
منوی برنامه در فایل MainMenu.xaml قرار دارد. اطلاعات متناظر با دکمه ورود به صفحه تغییر مشخصات کاربری نیز به شکل ذیل تعریف شده است:
به ازای هر صفحه جدیدی که تعریف میشود تنها کافی است CommandParameter ایی مساوی مسیر فایل XAML مورد نظر، در فایل منوی برنامه قید شود. منوی اصلی دارای ViewModel ایی است به نام MainMenuViewModel.cs که در پروژه Infrastructure پیشتر تهیه شده است.
در این ViewModel تعاریف DoNavigate و پردازش پارامتر دریافتی به صورت خودکار صورت خواهد گرفت و سورس کامل آن در اختیار شما است. بنابراین تنها کافی است CommandParameter را مشخص کنید، DoNavigate کار هدایت به آنرا انجام خواهد داد.
4) ایجاد ViewModel متناظر با صفحه
مرحله آخر افزودن یک صفحه، تعیین ViewModel متناظر با آن است. عنوان شد که اطلاعات مورد نیاز جهت عملیات Binding در این فایل قرار میگیرند و اگر به فایل ChangeProfileViewModel.cs مراجعه کنید (نام آن مطابق قرارداد، یک کلمه ViewModel را نسبت به نام View متناظر بیشتر دارد)، چنین خاصیت عمومی را در آن خواهید یافت.
مطابق قراردادهای توکار قالب تهیه شده:
- نیاز است ViewModel تعریف شده از کلاس پایه BaseViewModel مشتق شود تا علاوه بر تامین یک سری کدهای تکراری مانند:
سبب شناسایی این کلاس به عنوان ViewModel و برقرار تزریق وابستگیهای خودکار در سازنده آن نیز گردد.
- پس از اضافه شدن کلاس پایه BaseViewModel نیاز است تکلیف خاصیت public override bool ViewModelContextHasChanges را نیز مشخص کنید. در اینجا به سیستم راهبری اعلام میکنید که آیا در ViewModel جاری تغییرات ذخیره نشدهای وجود دارند؟ فقط باید true یا false را بازگردانید. برای مثال خاصیت uow.ContextHasChanges برای این منظور بسیار مناسب است و از طریق پیاده سازی الگوی واحد کار به صورت خودکار چنین اطلاعاتی را در اختیار برنامه قرار میدهد.
در ViewModelها هرجایی که نیاز به اطلاعات کاربر وارد شده به سیستم داشتید، از اینترفیس IAppContextService در سازنده کلاس ViewModel جاری استفاده کنید. اینترفیس IUnitOfWork امکانات ذخیره سازی اطلاعات و همچنین مشخص سازی وضعیت Context جاری را در اختیار شما قرار میدهد.
کلیه کدهای کار کردن با یک موجودیت باید در کلاس سرویس متناظر با آن قرار گیرند و این کلاس سرویس توسط اینترفیس آن مانند IUsersService در اینجا باید توسط سازنده کلاس در اختیار ViewModel قرار گیرد.
تزریق وابستگیها در اینجا خودکار بوده و تنظیمات آن در فایل IocConfig.cs پروژه Infrastructure قرار دارد. این کلاس آنچنان نیازی به تغییر ندارد؛ اگر پیش فرضهای نامگذاری آنرا مانند کلاسهای Test و اینترفیسهای ITest، در لایه سرویس برنامه رعایت شوند.
1) ایجاد صفحه تغییر مشخصات کاربر
کلیه Viewهای برنامه، در پروژه ریشه، ذیل پوشه Views اضافه خواهند شد. همچنین چون در آینده تعداد این فایلها افزایش خواهند یافت، بهتر است جهت مدیریت آنها، به ازای هر گروه از قابلیتها، یک پوشه جدید را ذیل پوشه Views اضافه کرد.
همانطور که ملاحظه میکنید در اینجا پوشه UserInfo به همراه یک فایل جدید XAML به نام ChangeProfile.xaml، ذیل پوشه Views پروژه ریشه اصلی اضافه شدهاند.
ChangeProfile.xaml از نوع Page است؛ از این جهت که اگر به فایل MainWindow.xaml که سیستم راهبری برنامه در آن تعبیه شده است مراجعه کنید، یک چنین تعریفی را ملاحظه خواهید نمود:
<CustomControls:FrameFactory x:Name="ActiveScreen" HorizontalContentAlignment="Stretch" VerticalContentAlignment="Stretch" NavigationUIVisibility="Hidden" Grid.Column="1" Margin="0" />
مرحله بعد، تعریف محتویات فایل ChangeProfile.xaml است. در این فایل اطلاعات انقیاد دادهها از ViewModel مرتبط که در ادامه توضیح داده خواهد شد دریافت میگردد. مثلا مقدار خاصیت ChangeProfileData.Password، از ViewModel به صورت خودکار تغذیه خواهد شد.
در این فایل یک سری DynamicResource را هم برای تعریف دکمههای سبک مترو ملاحظه میکنید. کلیدهای متناظر با آن در فایل Icons.xaml که در فایل App.xaml برای کل برنامه ثبت شده است، تامین میگردد.
2) تنظیم اعتبارسنجی صفحه اضافه شده
پس از اینکه صفحه جدید اضافه شد، نیاز است وضعیت دسترسی به آن مشخص شود:
/// <summary> /// تغییر مشخصات کاربر جاری /// </summary> [PageAuthorization(AuthorizationType.FreeForAuthenticatedUsers)] public partial class ChangeProfile
در مورد نحوه تعیین نقشهای متفاوت در صورت نیاز، در قسمت قبل بحث گردید.
3) تغییر منوی برنامه جهت اشاره به صفحه جدید
خوب، ما تا اینجا یک صفحه جدید را تهیه کردهایم. در مرحله بعد باید مدخلی را در منوی برنامه جهت اشاره به آن تهیه کنیم.
منوی برنامه در فایل MainMenu.xaml قرار دارد. اطلاعات متناظر با دکمه ورود به صفحه تغییر مشخصات کاربری نیز به شکل ذیل تعریف شده است:
<Button Style="{DynamicResource MetroCircleButtonStyle}" Height="55" Width="55" Command="{Binding DoNavigate}" CommandParameter="\Views\UserInfo\ChangeProfile.xaml" Margin="2"> <Rectangle Width="28" Height="17.25"> <Rectangle.Fill> <VisualBrush Stretch="Fill" Visual="{StaticResource appbar_user_tie}" /> </Rectangle.Fill> </Rectangle> </Button>
در این ViewModel تعاریف DoNavigate و پردازش پارامتر دریافتی به صورت خودکار صورت خواهد گرفت و سورس کامل آن در اختیار شما است. بنابراین تنها کافی است CommandParameter را مشخص کنید، DoNavigate کار هدایت به آنرا انجام خواهد داد.
4) ایجاد ViewModel متناظر با صفحه
مرحله آخر افزودن یک صفحه، تعیین ViewModel متناظر با آن است. عنوان شد که اطلاعات مورد نیاز جهت عملیات Binding در این فایل قرار میگیرند و اگر به فایل ChangeProfileViewModel.cs مراجعه کنید (نام آن مطابق قرارداد، یک کلمه ViewModel را نسبت به نام View متناظر بیشتر دارد)، چنین خاصیت عمومی را در آن خواهید یافت.
مطابق قراردادهای توکار قالب تهیه شده:
- نیاز است ViewModel تعریف شده از کلاس پایه BaseViewModel مشتق شود تا علاوه بر تامین یک سری کدهای تکراری مانند:
public abstract class BaseViewModel : DataErrorInfoBase, INotifyPropertyChanged, IViewModel
- پس از اضافه شدن کلاس پایه BaseViewModel نیاز است تکلیف خاصیت public override bool ViewModelContextHasChanges را نیز مشخص کنید. در اینجا به سیستم راهبری اعلام میکنید که آیا در ViewModel جاری تغییرات ذخیره نشدهای وجود دارند؟ فقط باید true یا false را بازگردانید. برای مثال خاصیت uow.ContextHasChanges برای این منظور بسیار مناسب است و از طریق پیاده سازی الگوی واحد کار به صورت خودکار چنین اطلاعاتی را در اختیار برنامه قرار میدهد.
در ViewModelها هرجایی که نیاز به اطلاعات کاربر وارد شده به سیستم داشتید، از اینترفیس IAppContextService در سازنده کلاس ViewModel جاری استفاده کنید. اینترفیس IUnitOfWork امکانات ذخیره سازی اطلاعات و همچنین مشخص سازی وضعیت Context جاری را در اختیار شما قرار میدهد.
کلیه کدهای کار کردن با یک موجودیت باید در کلاس سرویس متناظر با آن قرار گیرند و این کلاس سرویس توسط اینترفیس آن مانند IUsersService در اینجا باید توسط سازنده کلاس در اختیار ViewModel قرار گیرد.
تزریق وابستگیها در اینجا خودکار بوده و تنظیمات آن در فایل IocConfig.cs پروژه Infrastructure قرار دارد. این کلاس آنچنان نیازی به تغییر ندارد؛ اگر پیش فرضهای نامگذاری آنرا مانند کلاسهای Test و اینترفیسهای ITest، در لایه سرویس برنامه رعایت شوند.
برای استفاده لوکال در شبکه داخلی، امکان تهیه یک NuGet Server لوکال وجود داره: «Hosting Your Own NuGet Feeds». حتی شبیه به سایت گالری NuGet رو هم میشه لوکال نصب کرد؛ سورس باز است.
یک نکتهی تکمیلی
NET Core CLI. هم امکان تولید فایلهای gitignore. را دارد:
dotnet new gitignore
مطالب
کتابخانه GMap.Net
نقشه گوگل در حال حاضر یکی از محبوبترین و کاملترین نقشههای جهان است و امکانات خوبی هم دارد. در این راستا بسیاری از مردم سعی در استفاده از این نقشهها و امکانات آنها دارند. به همین دلیل گوگل در بستههای api خود نیز این مورد را گنجانده است. ولی استفاده از این api مستلزم نوشتن کدهای جاوا اسکرپیتی و شناخت توابع و ثابتهای api گوگل است. اما در هر صورت این مستندات مورد مطالعه قرار میگیرند.
سال گذشته بود که به بررسی کتابخانههای موجود برای دات نت که به ساخت نقشههای گوگل (+ ) میپردازند پرداختم. ولی مشکلی که وجود داشت، همه آنها در نهایت یک تصویر jpeg تحویل میدادند. ولی من میخواستم نقشهی من زنده و واکنشگرا باشد تا کاربر بتواند روی آن حرکت کند، زوم کند، مارکرها را جابجا کند و امکانات دیگری که در این نقشه در دسترس است را داشته باشد. برای همین شروع به ساخت یک class library کردم تا کاربر بتواند در محیط سی شارپ، تنظیمات را با اسامی قابل شناخت و یک intellisense قدرتمند بنویسد و در نهایت بر اساس اطلاعات کاربر، این کدها به صورت جاوا اسکریپت تولید شود. میتوانید سورس نهایی کتابخانهی GMap.Net را در گیت هاب، به همراه یک پروژهی نمونه ببینید.
پروژهی وابسته این کتابخانه، MS Ajax Minifier جهت کم حجم کردن کدهای جاوا اسکریپت است. در مورد این کتابخانه در سایت جاری بحث شده است.
برای نصب این کتابخانه میتوانید از طریق دستور زیر در Nuget عمل کنید:
در این کتابخانه مواردی که مورد توجه قرار گرفته است، تنظیمات نقشه و بعد از آن overlayها هستند که شامل مارکرها و اشکال مختلف میباشند. این اشکال شامل رسم مستطیل بر روی نقشه، چند ضلعیها و ... نیز میشوند.
برای شروع نیاز است که یک نمونه از کلاس GoogleMapApi را ایجاد کنید. بعد از آن با استفاده از خصوصیت SetLocation، مختصات مرکز نقشه را تنظیم نمایید. سپس با استفاده از خصوصیات دیگر نیز میتوانید نقشه را تنظیم نمایید. تعدادی از این خصوصیات مثل SetZoomVisibility هستند که با استفاده از آن میتوانید تنظیمات زوم را روی نقشه پیاده سازی کنید. البته فعال کردن این گزینه به تنهایی کافی نیست و باید از طریق خصوصیت ZoomControlOption پیکربندی کنترل زوم را نیز اینجام دهید که این پیکربندی شامل موقعیت قرارگیری کنترلهای زوم و اندازهی دکمهها میباشد و مابقی تنظیمات هم بدین شکل هستند:
به غیر از تنظیمات نقشه، Overlayهای زیر در این کلاس پشتیبانی میشوند:
کد زیر و تصویر زیر نمونهای از کاربرد این کلاس است:
بعد از ایجاد چنین کلاسی نیاز است تا آن را در ویوو ترسیم کنیم. ابتدا یک div برای ناحیهی نقشه ایجاد میکنیم و سپس خروجی متد ShowMapForMVC را در ناحیهی Head صفحه چاپ میکنیم. این خروجی به طور خودکار یک MVCHTMLString را بر میگرداند. در صورتیکه از وب فرم استفاده میکنید، میتوانید از گزینهی ShowMap استفاده کنید.
در نهایت نقشهی زیر نمایش داده میشود:
کم حجم کردن کدها
در صورتیکه به سورس صفحه نگاهی بیندازید، میبینید که کدهای جاوا اسکریپت، داخل صفحه نوشته شدهاند. اگر بخواهید برای کم حجمتر شدن کد، عملیات minify را انجام دهید، با true شدن خصوصیت minified با استفاده از کتابخانهی وابستهاش (MS Ajax Minifier) اینکار را انجام میدهد.
انتقال کدها به یک فایل خارجی
بسیاری از ما برای نوشتن کدهای جاوا اسکریپت، از یک فایل خارجی استفاده میکنیم. برای داشتن این قابلیت میتوانید به جای ShowMapForMVC متد CallJs را صدا بزنید تا کتابخانه api گوگل را صدا بزند و سپس در یک اکشن متد، متد GiveJustJS را صدا بزنید و طبق مقالهی موجود در سایت جاری محتوای آن را برگردانید و به عنوان یک فایل JS به این اکشن متد لینک بدهید. کدهای زیر به شما نحوهی این کار را نشان میدهند:
ابتدا در یک اکشن متد، کد زیر را وارد میکنیم:
بعد از آن در ویووی مربوطه کد زیر را داریم:
بدین ترتیب کدهای شما داخل یک فایل خارجی قرار میگیرند.
نحوهی کارکرد این کتابخانه
برای آشنایی با نحوهی کارکرد آن باید بدانید که اساس کار این کتابخانه string interpolation است. این کتابخانه کلاسی را به صورت Partial دارد که بین چندین فایل تقسیم شده است و هر یک از فایلها، با نام محتوای آن نامگذاری شدهاند. Public methods متدهای عمومی، private methods متدهای خصوصی، Constants یا ثابتها که حاوی تمام دستورات جاوا اسکریپتی هستند و در نهایت خود کلاس اصلی GoogleMapApi که حاوی کدهای اجرایی و تشکیل کد جاوا اسکریپت میباشد. در کنار کلاس اصلی، کلاسهای Overlay هم قرار دارند که شامل اطلاعات اشیاء روی نقشهها هستند؛ مثل مارکرها و چندضلعیها و ... و در نهایت یک سری کلاس و نوع شمارشی Enum شامل خصوصیتهایی که برای تنظیمات و پیکربندی نقشه به کار میروند.
کلاس GoogleMapApi برای ایجاد کدها، دادههایی را که برای هر کلاس در نظر گرفتهاید، با استفاده از interpolation و ثابتهای حاوی کد جاوا اسکریپت، در یک رشتهی جدید قرار میدهند و این رشتهها با اتصال درست در موقعیت خود، کد نهایی جاوا اسکریپت را تولید میکنند.
سال گذشته بود که به بررسی کتابخانههای موجود برای دات نت که به ساخت نقشههای گوگل (+ ) میپردازند پرداختم. ولی مشکلی که وجود داشت، همه آنها در نهایت یک تصویر jpeg تحویل میدادند. ولی من میخواستم نقشهی من زنده و واکنشگرا باشد تا کاربر بتواند روی آن حرکت کند، زوم کند، مارکرها را جابجا کند و امکانات دیگری که در این نقشه در دسترس است را داشته باشد. برای همین شروع به ساخت یک class library کردم تا کاربر بتواند در محیط سی شارپ، تنظیمات را با اسامی قابل شناخت و یک intellisense قدرتمند بنویسد و در نهایت بر اساس اطلاعات کاربر، این کدها به صورت جاوا اسکریپت تولید شود. میتوانید سورس نهایی کتابخانهی GMap.Net را در گیت هاب، به همراه یک پروژهی نمونه ببینید.
پروژهی وابسته این کتابخانه، MS Ajax Minifier جهت کم حجم کردن کدهای جاوا اسکریپت است. در مورد این کتابخانه در سایت جاری بحث شده است.
برای نصب این کتابخانه میتوانید از طریق دستور زیر در Nuget عمل کنید:
Install-Package GMap.Net
در این کتابخانه مواردی که مورد توجه قرار گرفته است، تنظیمات نقشه و بعد از آن overlayها هستند که شامل مارکرها و اشکال مختلف میباشند. این اشکال شامل رسم مستطیل بر روی نقشه، چند ضلعیها و ... نیز میشوند.
برای شروع نیاز است که یک نمونه از کلاس GoogleMapApi را ایجاد کنید. بعد از آن با استفاده از خصوصیت SetLocation، مختصات مرکز نقشه را تنظیم نمایید. سپس با استفاده از خصوصیات دیگر نیز میتوانید نقشه را تنظیم نمایید. تعدادی از این خصوصیات مثل SetZoomVisibility هستند که با استفاده از آن میتوانید تنظیمات زوم را روی نقشه پیاده سازی کنید. البته فعال کردن این گزینه به تنهایی کافی نیست و باید از طریق خصوصیت ZoomControlOption پیکربندی کنترل زوم را نیز اینجام دهید که این پیکربندی شامل موقعیت قرارگیری کنترلهای زوم و اندازهی دکمهها میباشد و مابقی تنظیمات هم بدین شکل هستند:
به غیر از تنظیمات نقشه، Overlayهای زیر در این کلاس پشتیبانی میشوند:
عنوان | توضیحات |
Marker | یک نشانه گذار که برای مشخص کردن یک محل بر روی نقشه به کار میرود. این علامت گذار شامل خصوصیتهایی چون نقطهی قرارگیری، آیکن، عنوان و انیمیشنی برای نحوهی نمایش آن میباشد. همچنین شامل یک خصوصیت دیگر از نوع InfoWindow است که به شما امکان نمایش یک پنجرهی توضیحات را نیز بر روی مارکر میدهد. این محتوا میتواند به صورت HTML نمایش یابد. |
Circle | در صورتیکه بخواهید ناحیهای دایرهای شکل را بر روی نقشه مشخص کنید، کاربرد دارد. با دادن نقطهی مرکزی و شعاع میتوانید دایره را ترسیم کنید. همچنین شامل خصوصیات ظاهری چون رنگ داخل و حاشیهها و میزان شفافیت نیز میباشد. |
Rectangle | به رسم یک مستطیل میپردازد و تنها لازم است دو مختصات را به آن بدهید و بر اساس این دو نقطه، ناحیهی مستطیلی شکل ترسیم میگردد. در صورتیکه نقاط بیشتری را به آن اضافه کنید، فقط دوتای اولی در نظر گرفته میشوند. این گزینه شامل خصوصیات ظاهری نیز میگردد. |
Polyline | برای ترسیم مسیرها به صورت چند ضلعی به کار میرود و الزامی به بستن مسیرها نیست. دارای خصوصیات ظاهری نیز میباشد. |
polygon | کاملا شبیه Ployline است؛ با این تفاوت که یک چند ضلعی بسته است و میتواند داخل آن با رنگ پر باشد. برای بستن این چند ضلعی لازم نیست تا کاری انجام دهید. خود کلاس، نقطهی اول و آخر را به هم وصل میکند. |
خصوصیات آیتمهای بالا، شامل موارد زیر میشود:
نام خصوصیت | توضیحات |
Id | در سازندهی هر کدام به طور اجباری قرار گرفته است. این id برای زمانی است که بخواهید با استفاده از جاوااسکرپیت با آن ارتباط برقرار کنید. |
Editable | با فعال کردن این خاصیت، به کاربر این اجازه را میدهید که بتواند روی Overlay ویرایش انجام دهد. |
StrokeWeight | ضخامت لبهها را مشخص میکند. |
StrokeColor | رنگ لبه را مشخص میکند. |
StrokeOpacity | میزان شفافیت لبه را بین 0 تا 1 مشخص میکند. |
FillColor | بعضی از المانها مانند چند ضلعیهای بسته و مستطیل که ناحیهی داخلی دارند، شامل این گزینه هستند و رنگ داخل این ناحیه را مشخص میکنند. |
FillOpacity | میزان شفافیت خصوصیت بالا را از 0 تا 1 مشخص میکند. |
Points | با استفاده از این خاصیت میتوانید مختصات را با استفاده از کلاس Location به آن اضافه کنید. برای دایره خصوصیت Point وجود دارد. |
Radius | برای دایره کاربرد دارد. با مقدار نوع Int میتوانید شعاع آن را مقدار دهی کنید. |
public class MiladTower { public GoogleMapApi TestMarker() { var map=new GoogleMapApi(true); var location = new Location(35.7448416, 51.3753212); map.SetLocation(location); map.SetZoom(17); map.SetMapType(MapTypes.ROADMAP); map.SetBackgroundColor(Color.Aqua); map.ZoomControlVisibilty(true); map.ZoomOptions = new zoomControlOptions() { Position = Position.TOP_LEFT, ZoomStyle = ZoomStyle.SMALL }; Marker marker=new Marker("mymarker1"); marker.InfoWindow=new InfoWindow("iw1") { Content = "<b>Milad Tower</b><i>in Tehran</i><br/>Milad Tower is the highest tower in iran,many people and tourists visit it each year, but it's so expensive that i cant afford it as iranian citizen<br/>please see more info at <a href=\"https://en.wikipedia.org/wiki/Milad_Tower\"><img width='16px' height='16px' src='https://en.wikipedia.org/favicon.ico'/>wikipedia</a>" }; marker.MarkerPoint = location; map.Markers.Add(marker); var circle=new CircleMarker("mymarker2"); circle.FillColor = Color.Green; circle.FillOpacity = 0.6f; circle.StrokeColor = Color.Red; circle.StrokeOpacity = 0.8f; circle.Point = location; circle.Radius = 30; circle.Editable = true; circle.StrokeWeight = 3; map.Circles.Add(circle); Rectangle rect=new Rectangle("rect1"); rect.FillColor = Color.Black; rect.FillOpacity = 0.4f; rect.Points.Add(new Location(35.74728723483808, 51.37550354003906)); rect.Points.Add(new Location(35.74668641224311, 51.376715898513794)); map.Rectangles.Add(rect); Polyline polyline=new Polyline("poly1"); polyline.Points.Add(new Location(35.74457043569041, 51.373915672302246)); polyline.Points.Add(new Location(35.74470976097927, 51.37359380722046)); polyline.Points.Add(new Location(35.744378863020074, 51.37337923049927)); polyline.StrokeColor = Color.Blue; polyline.StrokeWeight = 2; map.Polylines.Add(polyline); Polygon polygon=new Polygon("poly2"); polygon.Points.Add(new Location(35.746494844665094, 51.374655961990356)); polygon.Points.Add(new Location(35.74635552250061, 51.37283205986023)); polygon.Points.Add(new Location(35.74598109297522, 51.372681856155396)); polygon.Points.Add(new Location(35.7454934611854, 51.37361526489258)); polygon.FillColor = Color.Black; polygon.FillOpacity = 0.5f; polygon.StrokeColor = Color.Gray; polygon.StrokeWeight = 1; map.Polygons.Add(polygon); return map; } }
@section javascript { @{ var map = new MiladTower().TestMarker(); @map.ShowMapForMvc("mapdiv") } } <br/><br/> <div id="mapdiv" style="width:600px;height:600px;"></div>
در نهایت نقشهی زیر نمایش داده میشود:
کم حجم کردن کدها
در صورتیکه به سورس صفحه نگاهی بیندازید، میبینید که کدهای جاوا اسکریپت، داخل صفحه نوشته شدهاند. اگر بخواهید برای کم حجمتر شدن کد، عملیات minify را انجام دهید، با true شدن خصوصیت minified با استفاده از کتابخانهی وابستهاش (MS Ajax Minifier) اینکار را انجام میدهد.
انتقال کدها به یک فایل خارجی
بسیاری از ما برای نوشتن کدهای جاوا اسکریپت، از یک فایل خارجی استفاده میکنیم. برای داشتن این قابلیت میتوانید به جای ShowMapForMVC متد CallJs را صدا بزنید تا کتابخانه api گوگل را صدا بزند و سپس در یک اکشن متد، متد GiveJustJS را صدا بزنید و طبق مقالهی موجود در سایت جاری محتوای آن را برگردانید و به عنوان یک فایل JS به این اکشن متد لینک بدهید. کدهای زیر به شما نحوهی این کار را نشان میدهند:
ابتدا در یک اکشن متد، کد زیر را وارد میکنیم:
public ActionResult MiladJs() { var output = new MiladTower().TestMarker().GiveJustJs("mapdiv"); Response.ContentType = "text/javascript"; return Content(output); }
بعد از آن در ویووی مربوطه کد زیر را داریم:
@section javascript { @{ var map = new MiladTower().TestMarker(); @map.CallJs() <script type="text/javascript" src="@Url.Action("MiladJs","Home")"></script> } } <br/><br/> <div id="mapdiv" style="width:600px;height:600px;"></div>
نحوهی کارکرد این کتابخانه
برای آشنایی با نحوهی کارکرد آن باید بدانید که اساس کار این کتابخانه string interpolation است. این کتابخانه کلاسی را به صورت Partial دارد که بین چندین فایل تقسیم شده است و هر یک از فایلها، با نام محتوای آن نامگذاری شدهاند. Public methods متدهای عمومی، private methods متدهای خصوصی، Constants یا ثابتها که حاوی تمام دستورات جاوا اسکریپتی هستند و در نهایت خود کلاس اصلی GoogleMapApi که حاوی کدهای اجرایی و تشکیل کد جاوا اسکریپت میباشد. در کنار کلاس اصلی، کلاسهای Overlay هم قرار دارند که شامل اطلاعات اشیاء روی نقشهها هستند؛ مثل مارکرها و چندضلعیها و ... و در نهایت یک سری کلاس و نوع شمارشی Enum شامل خصوصیتهایی که برای تنظیمات و پیکربندی نقشه به کار میروند.
کلاس GoogleMapApi برای ایجاد کدها، دادههایی را که برای هر کلاس در نظر گرفتهاید، با استفاده از interpolation و ثابتهای حاوی کد جاوا اسکریپت، در یک رشتهی جدید قرار میدهند و این رشتهها با اتصال درست در موقعیت خود، کد نهایی جاوا اسکریپت را تولید میکنند.
آشنایی با NUnit
NUnit یکی از فریم ورکهای آزمایش واحد سورس باز مخصوص دات نت فریم ورک است. (کلا در دات نت هرجایی دیدید که N ، به ابتدای برنامهای یا کتابخانهای اضافه شده یعنی نمونه منتقل شده از محیط جاوا به دات نت است. برای مثال NHibernate از Hibernate جاوا گرفته شده است و الی آخر)
این برنامه با سی شارپ نوشته شده است اما تمامی زبانهای دات نتی را پشتیبانی میکند (اساسا با زبان نوشته شده کاری ندارد و فایل اسمبلی برنامه را آنالیز میکند. بنابراین فرقی نمیکند که در اینجا چه زبانی بکار گرفته شده است).
ابتدا NUnit را دریافت نمائید:
http://nunit.org/index.php?p=download
یک برنامه ساده از نوع console را در VS.net آغاز کنید.
کلاس MyList را با محتوای زیر به پروژه اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;
namespace sample
{
public class MyList
{
public static List<int> GetListOfIntItems(int numberOfItems)
{
List<int> res = new List<int>();
for (int i = 0; i < numberOfItems; i++)
res.Add(i);
return res;
}
}
}
اکنون بر روی نام پروژه در قسمت solution explorer کلیک راست کرده و گزینه add->new project را انتخاب کنید. نوع این پروژه را که متدهای آزمایش واحد ما را تشکیل خواهد داد، class library انتخاب کنید. با نام مثلا TestLibrary (شکل زیر).
با توجه به اینکه NUnit ، اسمبلی برنامه (فایل exe یا dll آنرا) آنالیز میکند، بنابراین میتوان پروژه تست را جدای از پروژه اصلی ایجاد نمود و مورد استفاده قرار داد.
پس از ایجاد پروژه class library ، باید ارجاعی از NUnit framework را به آن اضافه کنیم. به محل نصب NUnit مراجعه کرده (پوشه bin آن) و ارجاعی به فایل nunit.framework.dll را به پروژه اضافه نمائید (شکل زیر).
سپس فضاهای نام مربوطه را به کلاس آزمایش واحد خود اضافه خواهیم کرد:
using NUnit.Framework;
using NUnit.Framework.SyntaxHelpers;
سپس باید ویژگی جدیدی به نام TestFixture را به این کلاس اضافه کرد.
[TestFixture]
public class TestClass
سپس هر متدی که به عنوان متد آزمایش واحد نوشته میشود، باید دارای ویژگی Test باشد تا توسط NUnit بررسی گردد:
[Test]
public void TestGetListOfIntItems()
اکنون برای اینکه بتوانیم متد GetListOfIntItems برنامه خود را در پروژه دیگری تست کنیم، باید ارجاعی را به اسمبلی آن اضافه کنیم. همانند قبل، از منوی project گزینه add reference ، فایل exe برنامه کنسول خود را انتخاب کرده و ارجاعی از آنرا به پروژه class library اضافه میکنیم. بدیهی است امکان اینکه کلاس تست در همان پروژه هم قرار میگرفت وجود داشت و صرفا جهت جداسازی آزمایش از برنامه اصلی اینکار صورت گرفت.
پس از این مقدمات، اکنون متد آزمایش واحد ساده زیر را در نظر بگیرید:
[Test]
public void TestGetListOfIntItems()
{
const int count = 5;
List<int> items = sample.MyList.GetListOfIntItems(count);
Assert.That(items.Count,Is.EqualTo(5));
}
اگر آن را (سطر مربوط به Assert را) کلمه به کلمه بخواهیم به فارسی ترجمه کنیم به صورت زیر خواهد بود:
میخواهیم اثبات کنیم که count مربوط به شیء items مساوی 5 است.
پس از اضافه کردن متد فوق، پروژه را کامپایل نمائید.
اکنون برنامه nunit.exe را اجرا کنید تا NUnit IDE ظاهر شود (در همان دایرکتوری bin مسیر نصب NUnit قرار دارد).
از منوی File آن یک پروژه جدید را آغاز نموده و آنرا ذخیره کنید.
سپس از منوی project آن، با استفاده از گزینه add assembly ، فایل dll کتابخانه تست خود را اضافه نمائید.
احتمالا پس از انجام این عملیات بلافاصله با خطای زیر مواجه خواهید شد:
---------------------------
Assembly Not Loaded
---------------------------
System.ApplicationException : Unable to load TestLibrary because it is not located under
the AppBase
----> System.IO.FileNotFoundException : Could not load file or assembly
'TestLibrary' or one of its dependencies. The system cannot find the file specified.
For further information, use the Exception Details menu item.
همانطور که ملاحظه میکنید، NUnit با استفاده از قابلیتهای reflection در دات نت، اسمبلی را بارگذاری میکند و تمامی کلاسهایی که دارای ویژگی TestFixture باشند در آن لیست خواهد شد.
اکنون بر روی دکمه run کلیک کنید تا اولین آزمایش ما انجام شود. (شکل زیر)
رنگ سبز در اینجا به معنای با موفقیت انجام شدن آزمایش است.
ادامه دارد...
مطالب
EF Code First #4
آشنایی با Code first migrations
ویژگی Code first migrations برای اولین بار در EF 4.3 ارائه شد و هدف آن سهولت هماهنگ سازی کلاسهای مدل برنامه با بانک اطلاعاتی است؛ به صورت خودکار یا با تنظیمات دقیق دستی.
همانطور که در قسمتهای قبل نیز به آن اشاره شد، تا پیش از EF 4.3، پنج روال جهت آغاز به کار با بانک اطلاعاتی در EF code first وجود داشت و دارد:
1) در اولین بار اجرای برنامه، در صورتیکه بانک اطلاعاتی اشاره شده در رشته اتصالی وجود خارجی نداشته باشد، نسبت به ایجاد خودکار آن اقدام میگردد. اینکار پس از وهله سازی اولین DbContext و همچنین صدور یک کوئری به بانک اطلاعاتی انجام خواهد شد.
2) DropCreateDatabaseAlways : همواره پس از شروع برنامه، ابتدا بانک اطلاعاتی را drop کرده و سپس نمونه جدیدی را ایجاد میکند.
3) DropCreateDatabaseIfModelChanges : اگر EF Code first تشخیص دهد که تعاریف مدلهای شما با بانک اطلاعاتی مشخص شده توسط رشته اتصالی، هماهنگ نیست، آنرا drop کرده و نمونه جدیدی را تولید میکند.
4) با مقدار دهی پارامتر متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer به نال، میتوان فرآیند آغاز خودکار بانک اطلاعاتی را غیرفعال کرد. در این حالت شخص میتواند تغییرات انجام شده در کلاسهای مدل برنامه را به صورت دستی به بانک اطلاعاتی اعمال کند.
5) میتوان با پیاده سازی اینترفیس IDatabaseInitializer، یک آغاز کننده بانک اطلاعاتی سفارشی را نیز تولید کرد.
اکثر این روشها در حین توسعه یک برنامه یا خصوصا جهت سهولت انجام آزمونهای خودکار بسیار مناسب هستند، اما به درد محیط کاری نمیخورند؛ زیرا drop یک بانک اطلاعاتی به معنای از دست دادن تمام اطلاعات ثبت شده در آن است. برای رفع این مشکل مهم، مفهومی به نام «Migrations» در EF 4.3 ارائه شده است تا بتوان بانک اطلاعاتی را بدون تخریب آن، بر اساس اطلاعات تغییر کردهی کلاسهای مدل برنامه، تغییر داد. البته بدیهی است زمانیکه توسط NuGet نسبت به دریافت و نصب EF اقدام میشود، همواره آخرین نگارش پایدار که حاوی اطلاعات و فایلهای مورد نیاز جهت کار با «Migrations» است را نیز دریافت خواهیم کرد.
تنظیمات ابتدایی Code first migrations
در اینجا قصد داریم همان مثال قسمت قبل را ادامه دهیم. در آن مثال از یک نمونه سفارشی سازی شده DropCreateDatabaseAlways استفاده شد.
نیاز است از منوی Tools در ویژوال استودیو، گزینه Library package manager آن، گزینه package manager console را انتخاب کرد تا کنسول پاورشل NuGet ظاهر شود.
اطلاعات مرتبط با پاورشل EF، به صورت خودکار توسط NuGet نصب میشود. برای مثال جهت مشاهده آنها به مسیر packages\EntityFramework.4.3.1\tools در کنار پوشه پروژه خود مراجعه نمائید.
در ادامه در پایین صفحه، زمانیکه کنسول پاورشل NuGet ظاهر میشود، ابتدا باید دقت داشت که قرار است فرامین را بر روی چه پروژهای اجرا کنیم. برای مثال اگر تعاریف DbContext را به یک اسمبلی و پروژه class library مجزا انتقال دادهاید، گزینه Default project را در این قسمت باید به این پروژه مجزا، تغییر دهید.
سپس در خط فرمان پاور شل، دستور enable-migrations را وارد کرده و دکمه enter را فشار دهید.
پس از اجرای این دستور، یک سری اتفاقات رخ خواهد داد:
الف) پوشهای به نام Migrations به پروژه پیش فرض مشخص شده در کنسول پاورشل، اضافه میشود.
ب) دو کلاس جدید نیز در آن پوشه تعریف خواهند شد به نامهای Configuration.cs و یک نام خودکار مانند number_InitialCreate.cs
ج) در کنسول پاور شل، پیغام زیر ظاهر میگردد:
Detected database created with a database initializer. Scaffolded migration '201205050805256_InitialCreate'
corresponding to current database schema. To use an automatic migration instead, delete the Migrations
folder and re-run Enable-Migrations specifying the -EnableAutomaticMigrations parameter.
با توجه به اینکه در مثال قسمت سوم، از آغاز کننده سفارشی سازی شده DropCreateDatabaseAlways استفاده شده بود، اطلاعات آن در جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory در بانک اطلاعاتی برنامه موجود است (تصویری از آنرا در قسمت اول این سری مشاهده کردید). سپس با توجه به ساختار بانک اطلاعاتی جاری، دو کلاس خودکار زیر را ایجاد کرده است:
namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Linq;
internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = false;
}
protected override void Seed(EF_Sample02.Sample2Context context)
{
// This method will be called after migrating to the latest version.
// You can use the DbSet<T>.AddOrUpdate() helper extension method
// to avoid creating duplicate seed data. E.g.
//
// context.People.AddOrUpdate(
// p => p.FullName,
// new Person { FullName = "Andrew Peters" },
// new Person { FullName = "Brice Lambson" },
// new Person { FullName = "Rowan Miller" }
// );
//
}
}
}
namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;
public partial class InitialCreate : DbMigration
{
public override void Up()
{
CreateTable(
"Users",
c => new
{
Id = c.Int(nullable: false, identity: true),
Name = c.String(),
LastName = c.String(),
Email = c.String(),
Description = c.String(),
Photo = c.Binary(),
RowVersion = c.Binary(nullable: false, fixedLength: true, timestamp: true, storeType: "rowversion"),
Interests_Interest1 = c.String(maxLength: 450),
Interests_Interest2 = c.String(maxLength: 450),
AddDate = c.DateTime(nullable: false),
})
.PrimaryKey(t => t.Id);
CreateTable(
"Projects",
c => new
{
Id = c.Int(nullable: false, identity: true),
Title = c.String(maxLength: 50),
Description = c.String(),
RowVesrion = c.Binary(nullable: false, fixedLength: true, timestamp: true, storeType: "rowversion"),
AddDate = c.DateTime(nullable: false),
AdminUser_Id = c.Int(),
})
.PrimaryKey(t => t.Id)
.ForeignKey("Users", t => t.AdminUser_Id)
.Index(t => t.AdminUser_Id);
}
public override void Down()
{
DropIndex("Projects", new[] { "AdminUser_Id" });
DropForeignKey("Projects", "AdminUser_Id", "Users");
DropTable("Projects");
DropTable("Users");
}
}
}
در این کلاس خودکار، نحوه ایجاد جداول بانک اطلاعاتی تعریف شدهاند. در متد تحریف شده Up، کار ایجاد بانک اطلاعاتی و در متد تحریف شده Down، دستورات حذف جداول و قیود ذکر شدهاند.
به علاوه اینبار متد Seed را در کلاس مشتق شده از DbMigrationsConfiguration، میتوان تحریف و مقدار دهی کرد.
علاوه بر اینها جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory نیز با اطلاعات جاری مقدار دهی میگردد.
فعال سازی گزینههای مهاجرت خودکار
برای استفاده از این کلاسها، ابتدا به فایل Configuration.cs مراجعه کرده و خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را true کنید:
internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
}
پس از آن EF به صورت خودکار کار استفاده و مدیریت «Migrations» را عهدهدار خواهد شد. البته برای این منظور باید نوع آغاز کننده بانک اطلاعاتی را از DropCreateDatabaseAlways قبلی به نمونه جدید MigrateDatabaseToLatestVersion نیز تغییر دهیم:
//Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample2Context, Migrations.Configuration>());
یک نکته:
کلاس Migrations.Configuration که باید در حین وهله سازی از MigrateDatabaseToLatestVersion قید شود (همانند کدهای فوق)، از نوع internal sealed معرفی شده است. بنابراین اگر این کلاس را در یک اسمبلی جداگانه قرار دادهاید، نیاز است فایل را ویرایش کرده و internal sealed آنرا به public تغییر دهید.
روش دیگر معرفی کلاسهای Context و Migrations.Configuration، حذف متد Database.SetInitializer و استفاده از فایل app.config یا web.config است به نحو زیر ( در اینجا حرف ` اصطلاحا back tick نام دارد. فشردن دکمه ~ در حین تایپ انگلیسی):
<entityFramework>
<contexts>
<context type="EF_Sample02.Sample2Context, EF_Sample02">
<databaseInitializer
type="System.Data.Entity.MigrateDatabaseToLatestVersion`2[[EF_Sample02.Sample2Context, EF_Sample02],
[EF_Sample02.Migrations.Configuration, EF_Sample02]], EntityFramework"
/>
</context>
</contexts>
</entityFramework>
آزمودن ویژگی مهاجرت خودکار
اکنون برای آزمایش این موارد، یک خاصیت دلخواه را به کلاس Project به نام public string SomeProp اضافه کنید. سپس برنامه را اجرا نمائید.
در ادامه به بانک اطلاعاتی مراجعه کرده و فیلدهای جدول Projects را بررسی کنید:
CREATE TABLE [dbo].[Projects](
---...
[SomeProp] [nvarchar](max) NULL,
---...
بله. اینبار فیلد SomeProp بدون از دست رفتن اطلاعات و drop بانک اطلاعاتی، به جدول پروژهها اضافه شده است.
عکس العمل ویژگی مهاجرت خودکار در مقابل از دست رفتن اطلاعات
در ادامه، خاصیت public string SomeProp را که در قسمت قبل به کلاس پروژه اضافه کردیم، حذف کنید. اکنون مجددا برنامه را اجرا نمائید. برنامه بلافاصله با استثنای زیر متوقف خواهد شد:
Automatic migration was not applied because it would result in data loss.
از آنجائیکه حذف یک خاصیت مساوی است با حذف یک ستون در جدول بانک اطلاعاتی، امکان از دست رفتن اطلاعات در این بین بسیار زیاد است. بنابراین ویژگی مهاجرت خودکار دیگر اعمال نخواهد شد و این مورد به نوعی یک محافظت خودکار است که درنظر گرفته شده است.
البته در EF Code first این مساله را نیز میتوان کنترل نمود. به کلاس Configuration اضافه شده توسط پاورشل مراجعه کرده و خاصیت AutomaticMigrationDataLossAllowed را به true تنظیم کنید:
internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
this.AutomaticMigrationsEnabled = true;
this.AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}
این تغییر به این معنا است که خودمان صریحا مجوز حذف یک ستون و اطلاعات مرتبط به آنرا صادر کردهایم.
پس از این تغییر، مجددا برنامه را اجرا کنید. ستون SomeProp به صورت خودکار حذف خواهد شد، اما اطلاعات رکوردهای موجود تغییری نخواهند کرد.
استفاده از Code first migrations بر روی یک بانک اطلاعاتی موجود
تفاوت یک دیتابیس موجود با بانک اطلاعاتی تولید شده توسط EF Code first در نبود جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory است.
به این ترتیب زمانیکه فرمان enable-migrations را در یک پروژه EF code first متصل به بانک اطلاعاتی قدیمی موجود اجرا میکنیم، پوشه Migration در آن ایجاد خواهد شد اما تنها حاوی فایل Configuration.cs است و نه فایلی شبیه به number_InitialCreate.cs .
بنابراین نیاز است به صورت صریح به EF اعلام کنیم که نیاز است تا جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory و فایل number_InitialCreate.cs را نیز تولید کند. برای این منظور کافی است دستور زیر را در خط فرمان پاورشل NuGet پس از فراخوانی enable-migrations اولیه، اجرا کنیم:
add-migration Initial -IgnoreChanges
با بکارگیری پارامتر IgnoreChanges، متد Up در فایل number_InitialCreate.cs تولید نخواهد شد. به این ترتیب نگران نخواهیم بود که در اولین بار اجرای برنامه، تعاریف دیتابیس موجود ممکن است اندکی تغییر کند.
سپس دستور زیر را جهت به روز رسانی جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory اجرا کنید:
update-database
پس از آن جهت سوئیچ به مهاجرت خودکار، خاصیت AutomaticMigrationsEnabled = true را در فایل Configuration.cs همانند قبل مقدار دهی کنید.
مشاهده دستوارت SQL به روز رسانی بانک اطلاعاتی
اگر علاقمند هستید که دستورات T-SQL به روز رسانی بانک اطلاعاتی را نیز مشاهده کنید، دستور Update-Database را با پارامتر Verbose آغاز نمائید:
Update-Database -Verbose
و اگر تنها نیاز به مشاهده اسکریپت تولیدی بدون اجرای آنها بر روی بانک اطلاعاتی مدنظر است، از پارامتر Script باید استفاده کرد:
update-database -Script
نکتهای در مورد جدول سیستمی dbo.__MigrationHistory
تنها دلیلی که این جدول در SQL Server البته (ونه برای مثال در SQL Server CE) به صورت سیستمی معرفی میشود این است که «جلوی چشم نباشد»! به این ترتیب در SQL Server management studio در بین سایر جداول معمولی بانک اطلاعاتی قرار نمیگیرد. اما برای EF تفاوتی نمیکند که این جدول سیستمی است یا خیر.
همین سیستمی بودن آن ممکن است بر اساس سطح دسترسی کاربر اتصالی به بانک اطلاعاتی مساله ساز شود. برای نمونه ممکن است schema کاربر متصل dbo نباشد. همینجا است که کار به روز رسانی این جدول متوقف خواهد شد.
بنابراین اگر قصد داشتید خواص سیستمی آنرا لغو کنید، تنها کافی است دستورات T-SQL زیر را در SQL Server اجرا نمائید:
SELECT * INTO [TempMigrationHistory]
FROM [__MigrationHistory]
DROP TABLE [__MigrationHistory]
EXEC sp_rename [TempMigrationHistory], [__MigrationHistory]
ساده سازی پروسه مهاجرت خودکار
کل پروسهای را که در این قسمت مشاهده کردید، به صورت ذیل نیز میتوان خلاصه کرد:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Data.Entity.Migrations.Infrastructure;
using System.IO;
namespace EF_Sample02
{
public class Configuration<T> : DbMigrationsConfiguration<T> where T : DbContext
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}
}
public class SimpleDbMigrations
{
public static void UpdateDatabaseSchema<T>(string SQLScriptPath = "script.sql") where T : DbContext
{
var configuration = new Configuration<T>();
var dbMigrator = new DbMigrator(configuration);
saveToFile(SQLScriptPath, dbMigrator);
dbMigrator.Update();
}
private static void saveToFile(string SQLScriptPath, DbMigrator dbMigrator)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(SQLScriptPath)) return;
var scriptor = new MigratorScriptingDecorator(dbMigrator);
var script = scriptor.ScriptUpdate(sourceMigration: null, targetMigration: null);
File.WriteAllText(SQLScriptPath, script);
Console.WriteLine(script);
}
}
}
سپس برای استفاده از آن خواهیم داشت:
SimpleDbMigrations.UpdateDatabaseSchema<Sample2Context>();
در این کلاس ذخیره سازی اسکریپت تولیدی جهت به روز رسانی بانک اطلاعاتی جاری در یک فایل نیز درنظر گرفته شده است.
تا اینجا مهاجرت خودکار را بررسی کردیم. در قسمت بعدی Code-Based Migrations را ادامه خواهیم داد.
یکی از روشهایی که امروزه مورد استقبال برنامه نویسان اندروید و جاوا قرار گرفتهاست، استفاده از یک سیستم DSL به نام Gradle (+) است. ابتدا در سیستمهای Apache Ant (+) و Maven (+) مورد استفاده قرار میگرفت، ولی با جمع کردن نقاط ضعف آن دو سیستم، و رفع عیوب آنها و افزودن مزیتهای جدید، Gradle ایجاد شد. یکی از استفادههایی که به شدت مورد استفادهی برنامه نویسان اندروید قرار میگیرد، استفاده از یک سیستم توزیع برای کلاسهای اندرویدی است. اگر امروزه به خیلی از سورسهای قرار گرفته بر روی گیت هاب، نگاه کنید، به غیر از روش افزودن آن سورس به پروژه به عنوان ماژول، روش دیگری نیز وجود دارد که آن، استفاده از سیستم توزیع Gradle است. استفاده از این روش محبوبیت زیادی دارد و بسیار هم راحتتر است از افزودن یک سورس به پروژه.
برای افزودن یک ماژول به پروژه از طریق گریدل، به صورت زیر اقدام میکنیم:
هر ماژول شامل یک فایل به نام build.gradle است که تنظیمات سطح آن ماژول را به عهده دارد و پروژه نیز یک build.gradle دارد که تنظیمات آن در سطح پروژه صورت میگیرد. برای اقزودن سورس در سطح یک ماژول لازم است که تعدادی خط کد را که معرف و آدرس آن سورس را دارد، به فایل build.gradle اضافه کنیم. به عنوان مثال برای سورس Active Android را که یک ORM عالی در سطح اندروید به شمار میآید، به ماژولمان اضافه میکنیم:
برای افزودن یک ماژول به پروژه از طریق گریدل، به صورت زیر اقدام میکنیم:
هر ماژول شامل یک فایل به نام build.gradle است که تنظیمات سطح آن ماژول را به عهده دارد و پروژه نیز یک build.gradle دارد که تنظیمات آن در سطح پروژه صورت میگیرد. برای اقزودن سورس در سطح یک ماژول لازم است که تعدادی خط کد را که معرف و آدرس آن سورس را دارد، به فایل build.gradle اضافه کنیم. به عنوان مثال برای سورس Active Android را که یک ORM عالی در سطح اندروید به شمار میآید، به ماژولمان اضافه میکنیم:
dependencies { compile 'com.michaelpardo:activeandroid:3.1.0-SNAPSHOT' }
سوال : اندروید استودیو، کتابخانههای اندرویدی را از کجا دانلود میکند؟
Apache Maven یک سیستم آزاد است که برای توزیع کتابخانهها مورد استفاده قرار میگیرد. سرورهای این سیستم شامل یک مخزن maven هستند که کتابخانهها در آن قرار میگیرند و شناسهی دسترسی به آن کتابخانه از طریق همان شناسهای است که شما در build.gradle تعریف میکنید. به طور عادی دو سرور استاندارد برای اینکار وجود دارند که یکی از آنها jcenter و دیگری mavenCnteral است. البته سرورهای دیگری نیز وجود دارند، یا اینکه حتی خودتان هم میتوانید میزبانی را به عهده بگیرید و یا بعضی از شرکتها برای خود مخزنی جداگانه دارند.
JCenter
این سرور که یک مخزن maven است، توسط Bintray میزبانی میشود که میتوانید آن را در این آدرس بیابید. برای اینکه شناسههای gradle مربوط به این سرور در اندروید استودیو دانلود شود، نیاز است خط زیر را به build.gradle سطح پروژه اضافه کنید:
allprojects { repositories { jcenter() } }
MavenCentral
این مخزن توسط Sonatype.org میزبانی میشود که کل مخزن آن را میتوانید در این آدرس بیابید. برای دسترسی به مخازن این سرور نیاز است خطوط زیر را به gradle سطح پروژه اضافه کنید:
allprojects { repositories { mavenCentral() } }
موقعی که شما شناسهی گریدل را اضافه میکنید، حتما باید دقت کنید مخزن آن کجا قرار گرفته است؟ آیا در یکی از آدرسهای بالاست یا حتی میتواند در هر دو آدرس بالا قرار گرفته باشد؛ یا مخزنی غیر از مخازن بالاست.
به عنوان مثال Twitter's Fabric.io خودش کتابخانهی خودش را میزبانی میکند و مخزن آن در این آدرس https://maven.fabric.io/public قرار گرفته است و برای افزودن این کتابخانه به پروژه نیاز است مسیر زیر طی شود:
به عنوان مثال Twitter's Fabric.io خودش کتابخانهی خودش را میزبانی میکند و مخزن آن در این آدرس https://maven.fabric.io/public قرار گرفته است و برای افزودن این کتابخانه به پروژه نیاز است مسیر زیر طی شود:
//project build.gradle repositories { maven { url 'https://maven.fabric.io/public' } } //module build.gradle dependencies { compile 'com.crashlytics.sdk.android:crashlytics:2.2.4@aar' }
سوال : کدامیک از مخازن بالا را انتخاب کنیم؟
اینکه کدامیک را انتخاب کنیم مساله ای است که به خودتان مرتبط است و هر دو برای یک هدف ایجاد شدهاند و آن میزبانی کتابخانههای جاوا و اندرویدی است. بسیاری از توسعه دهندگان از هر دو استفاده میکنند؛ ولی بعضیها هم تنها یکی از آن دو را بر میگزینند. اندروید استودیو در نسخههای اولیهی خود به طور پیش فرض mavencenteral را صدا میزد و به طور پیش فرض در buil.gradle پروژه، آن را معرفی کرده بود. ولی مساله ای که در این بین بود، این بود که این مخزن چندان به مذاق توسعه دهندگان خوش نمیآمد و کمی کار با آن دشوار و سخت بود. لذا تیم اندروید بنا به دلایلی مثل آن و موارد امنیتی و ... و اینکه توسعه دهندگان بیرونی بیشتر از jcenter استفاده میکردند، آن هم به سمت jcenter رفتند که در ورژنهای فعلی اندروید استودیو میتوانید ببینید که کتابخانهی پیش فرض تغییر یافته است و ()jcenter به جای ()mavencentral صدا زده میشود.
دلایل مهاجرت از mavencentral به jcenter:
- سیستم jcenter از طریق یک CDN عمل میکند که در این صورت میتواند تجربهی خوبی از سرعت بهتر را برای توسعه دهندگان به همراه داشته باشد.
- کتابخانههای jcenter بسیار بیشتر از mavencentral هستند؛ تا جایی که میتوان گفت اکثر کتابخانههایی که روی mavencenteral پیدا میشوند، روی jcenter هم هست و jcenter بزرگترین مخزن به شمار میآید.
- آپلود کتابخانه بر روی jcenter بسیار راحتتر است و نیاز به کار پیچیدهای ندارد.
بررسی قسمتهای یک شناسه Gradle
هر شناسه شامل سه قسمت میشود:
GROUP_ID:ARTIFACT_ID:VERSION
کتابخانههای زیر، از یک خانواده هستند که به راحتی میتوانید آنها را از هم تشخیص دهید:
dependencies { compile 'com.squareup:otto:1.3.7' compile 'com.squareup.picasso:picasso:2.5.2' compile 'com.squareup.okhttp:okhttp:2.4.0' compile 'com.squareup.retrofit:retrofit:1.9.0' }
شناخت فایلهای AAR
همانطور که میدانید فرمت فایلهای بایت کدی جاوا JAR میباشد که هم توسط جاوا و هم اندروید پشتیبانی میشود. ولی در صورتیکه کلاس شما یک پروژهی اندرویدی باشد، نمیتوانید آن را در قالب یک فایل JAR منتشر کنید. چرا که که کلاس اندرویدی میتواند شامل فایل مانیفست، منابع و ... باشد که در فایل JAR جایی برای آنها مهیا نشده است. به همین علت فایلهای نوع AAR برای اینکار مهیا شدهاند که این فایل در واقع یک فایل زیپ است که محتویات مورد نظر داخل آن قرار گرفته است و یکی از آن فایل Classes.jar برای کدهاست و مابقی آن به شرح زیر است:
- /AndroidManifest.xml (الزامی) - /classes.jar (الزامی ) - /res/ (الزامی ) - /R.txt (الزامی ) - /assets/ (اختیاری) - /libs/*.jar (اختیاری ) - /jni/<abi>/*.so (اختیاری ) - /proguard.txt (اختیاری ) - /lint.jar (اختیاری )
در مقالهی بعدی کار را با jcenter آغاز میکنیم.
امروز داشتم یک سری از پلاگینهای jQuery را مرور میکردم، مورد زیر به نظرم واقعا حرفهای اومد و کمبود آن هم در بین کنترلهای استاندارد ASP.Net محسوس است:
Masked Input Plugin
استفاده از آن به صورت معمولی بسیار ساده است. فقط کافی است اسکریپتهای jQuery و سپس این افزونه به هدر صفحه اضافه شوند و بعد هم مطابق صفحه usage آن عمل کرد.
خیلی هم عالی! ولی این شیوهی متداول کار در ASP.Net نیست. آیا بهتر نیست این مجموعه را تبدیل به یک کنترل کنیم و از این پس به سادگی با استفاده از Toolbox ویژوال استودیو آنرا به صفحات اضافه کرده و بدون درگیر شدن با دستکاری سورس html صفحه، از آن استفاده کنیم؟ بهعبارتی دیگر یکبار باید با جزئیات درگیر شد، آنرا بسته بندی کرد و سپس بارها از آن استفاده نمود. (مفاهیم شیءگرایی)
برای اینکار، یک پروژه جدید ایجاد ASP.Net server control را آغاز نمائید (به نام MaskedEditCtrl).
به صورت پیش فرض یک قالب استاندارد ایجاد خواهد شد که کمی نیاز به اصلاح دارد. نام کلاس را به MaskedEdit تغییر خواهیم داد و همچنین در قسمت ToolboxData نیز نام کنترل را به MaskedEdit ویرایش میکنیم.
برای اینکه مجبور نشویم یک کنترل کاملا جدید را از صفر ایجاد کنیم، خواص و تواناییهای اصلی این کنترل را از TextBox استاندارد به ارث خواهیم برد. بنابراین تا اینجای کار داریم:
namespace MaskedEditCtrl
{
[DefaultProperty("MaskFormula")]
[ToolboxData("<{0}:MaskedEdit runat=server></{0}:MaskedEdit>")]
[Description("MaskedEdit Control")]
public class MaskedEdit : TextBox
{
از ASP.Net 2.0 به بعد، امکان قرار دادن فایلهای اسکریپت و یا تصاویر همراه یک کنترل، درون فایل dll آن بدون نیاز به توزیع مجزای آنها به صورت WebResource مهیا شده است. برای این منظور اسکریپتهای jQuery و افزونه mask edit را به پروژه اضافه نمائید. سپس به قسمت خواص آنها (هر دو اسکریپت) مراجعه کرده و build action آنها را به Embedded Resource تغییر دهید (شکل زیر):
از این پس با کامپایل پروژه، این فایلها به صورت resource به dll ما اضافه خواهند شد. برای تست این مورد میتوان به برنامه reflector مراجعه کرد (تصویر زیر):
پس از افزودن مقدماتی اسکریپتها و تعریف آنها به صورت resource ، باید آنها را در فایل AssemblyInfo.cs پروژه نیز تعریف کرد (به صورت زیر).
[assembly: WebResource("MaskedEditCtrl.jquery.min.js", "text/javascript")]
[assembly: WebResource("MaskedEditCtrl.jquery.maskedinput-1.1.4.pack.js", "text/javascript")]
پس از آن نوبت به افزودن این اسکریپتها به صورت خودکار در هنگام نمایش کنترل است. برای این منظور داریم:
protected override void OnPreRender(EventArgs e)
{
base.OnPreRender(e);
//adding .js files
if (!Page.ClientScript.IsClientScriptIncludeRegistered("jquery_base"))
{
string scriptUrl = Page.ClientScript.GetWebResourceUrl(this.GetType(),
"MaskedEditCtrl.jquery.min.js");
Page.ClientScript.RegisterClientScriptInclude("jquery_base", scriptUrl);
}
if (!Page.ClientScript.IsClientScriptIncludeRegistered("edit_ctrl"))
{
string scriptUrl = Page.ClientScript.GetWebResourceUrl(this.GetType(),
"MaskedEditCtrl.jquery.maskedinput-1.1.4.pack.js");
Page.ClientScript.RegisterClientScriptInclude("edit_ctrl", scriptUrl);
}
if (!Page.ClientScript.IsStartupScriptRegistered("MaskStartup" + this.ID))
{
// Form the script to be registered at client side.
StringBuilder sbStartupScript = new StringBuilder();
sbStartupScript.AppendLine("jQuery(function($){");
sbStartupScript.AppendLine("$(\"#" + this.ClientID + "\").mask(\"" + MaskFormula + "\");");
sbStartupScript.AppendLine("});");
Page.ClientScript.RegisterStartupScript(typeof(Page),
"MaskStartup" + this.ID, sbStartupScript.ToString(), true);
}
}
نکته جاوا اسکریپتی: علت استفاده از this.ClientID جهت معرفی نام کنترل جاری این است که هنگامیکه کنترل توسط یک master page رندر شود، ID آن توسط موتور ASP.Net کمی تغییر خواهد کرد. برای مثال myTextBox به ctl00_ContentPlaceHolder1_myTextBox تبدیل خواهد شد و اگر صرفا this.ID ذکر شده باشد دیگر دسترسی به آن توسط کدهای جاوا اسکریپت مقدور نخواهد بود. بنابراین از ClientID جهت دریافت ID نهایی رندر شده توسط ASP.Net کمک میگیریم.
در اینجا MaskFormula مقداری است که هنگام افزودن کنترل به صفحه میتوان تعریف کرد.
[Description("MaskedEdit Formula such as 99/99/9999")]
[Bindable(true), Category("MaskedEdit"), DefaultValue(0)]
public string MaskFormula
{
get
{
if (ViewState["MaskFormula"] == null) ViewState["MaskFormula"] = "99/99/9999";
return (string)ViewState["MaskFormula"];
}
set { ViewState["MaskFormula"] = value; }
}
نکته مهم: در اینجا حتما باید از view state جهت نگهداری مقدار این خاصیت استفاده کرد تا در حین post back ها مقادیر انتساب داده شده حفظ شوند.
اکنون پروژه را کامپایل کنید. برای افزودن کنترل ایجاد شده به toolbox میتوان مطابق تصویر عمل کرد:
نکته: برای افزودن آیکون به کنترل (جهت نمایش در نوار ابزار) باید: الف) تصویر مورد نظر از نوع bmp باشد با اندازه 16 در16 pixel . ب) باید آنرا به پروژه افزود و build action آن را به Embedded Resource تغییر داد. سپس آنرا در فایل AssemblyInfo.cs پروژه نیز تعریف کرد (به صورت زیر).
[assembly: System.Web.UI.WebResource("MaskedEditCtrl.MaskedEdit.bmp", "img/bmp")]
جهت دریافت سورس کامل و فایل بایناری این کنترل، اینجا کلیک کنید.