مطالب
تبدیل پروژه ویراستار به دات نت

پروژه ویراستار را از Ruby به سی شارپ تبدیل کردم. سورس نهایی کامل، فایل‌های باینری، به همراه unit tests و راهنمای کتابخانه، از آدرس زیر قابل دریافت هستند:



خلاصه کارهایی را که انجام می‌دهد:



مطالب
ساخت بسته‌های نیوگت مخصوص NET Core.
فایل‌های nuspec مخصوص سایر نگارش‌های دات نت، در NET Core. ندید گرفته شده و پردازش نمی‌شوند. در اینجا نیز تمام تنظیمات تولید بسته‌های نیوگت، در فایل project.json درج می‌شوند که در ادامه آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


فعالسازی تولید خودکار بسته‌های نیوگت در پروژه‌های NET Core.

پس از تهیه‌ی یک کتابخانه‌ی مبتنی بر NET Core.، تنها کاری که در جهت تولید خودکار بسته‌های نیوگت باید انجام شود، افزودن مدخل postcompile ذیل به فایل project.json است:
    "scripts": {
        "postcompile": [
            "dotnet pack --no-build --configuration %compile:Configuration%"
        ]
    }
پس از آن هربار که پروژه کامپایل شود، به صورت خودکار فایل nupkg نهایی در پوشه‌ی bin\Release تشکیل می‌شود.
در این‌حالت اگر فایل nupkg تولیدی را توسط برنامه‌های zip باز کنید، مشاهده خواهید کرد که فایل nuspec خودکاری نیز در آن درج شده‌است؛ اما ... مشخصات ثبت شده‌ی در آن ناقص هستند و شامل مواردی مانند نام پروژه، نام نویسنده، مجوز استفاده‌ی از پروژه، آدرس پروژه و امثال آن‌ها نیستند. در نگارش‌های دیگر دات نت، این مشخصات از فایل nuspec تهیه شده‌ی توسط ما جمع آوری و درج می‌شود. اما در اینجا خیر.


تکمیل فایل project.json برای درج مشخصات پروژه و تکمیل اطلاعات فایل nuspec

هرچند به ظاهر دیگر فایل nuspec دستی تهیه شده در اینجا پردازش نمی‌شود، اما تمام اطلاعات آن‌را در فایل project.json نیز می‌توان درج کرد:
{
    "version": "1.1.1.0",
    "authors": [ "Vahid Nasiri" ],
    "packOptions": {
        "owners": [ "Vahid Nasiri" ],
        "tags": [ "PdfReport", "Excel", "Export", "iTextSharp", "PDF", "Report", "Reporting", "Persian", ".NET Core" ],
        "licenseUrl": "http://www.gnu.org/licenses/old-licenses/lgpl-2.0-standalone.html",
        "projectUrl": "https://github.com/VahidN/iTextSharp.LGPLv2.Core"
    },
    "description": " iTextSharp.LGPLv2.Core  is an unofficial port of the last LGPL version of the iTextSharp (V4.1.6) to .NET Core.",

    "scripts": {
        "postcompile": [
            "dotnet pack --no-build --configuration %compile:Configuration%"
        ]
    }
}
در اینجا یک نمونه از مشخصات فایل project.json ایی را مشاهده می‌کنید که در آن مواردی مانند نویسندگان، برچسب‌هایی که در سایت نیوگت لیست خواهند شد، آدرس مجوز پروژه، آدرس مخزن کد پروژه و توضیحات آن، تکمیل شده‌اند. قسمت postcompile، دقیقا همین اطلاعات را جهت تولید فایل خودکار nuspec نهایی، استفاده می‌کند.


تکمیل تنظیمات Build پروژه

بهتر است کتابخانه‌های خود را در حالت release و همچنین بهینه سازی شده، توزیع کنید. به همین منظور نیاز است مدخل ذیل را نیز به فایل project.json اضافه کرد:
    "configurations": {
        "Release": {
            "buildOptions": {
                "optimize": true,
                "platform": "anycpu"
            }
        }
    },


افزودن مستندات XML ایی کتابخانه

به احتمال زیاد XML-Docهای هر متد (کامنت‌های مخصوص دات نتی هر متد یا خاصیت عمومی) را نیز به کدهای خود افزوده‌اید. برای اینکه فایل XML نهایی آن به صورت خودکار تولید شده و همچنین در بسته‌ی نیوگت نهایی درج شود، نیاز است مدخل xmlDoc را به buildOptions اضافه کنید:
    "buildOptions": {
        "xmlDoc": true
    },
در این حالت هر عنصری با سطح دسترسی public، باید دارای کامنت باشد. اگر می‌خواهید مجبور به انجام اینکار نشوید و کامپایلر اخطار صادر نکند، می‌توانید از اخطار شماره‌ی 1591 صرفنظر کنید:
    "buildOptions": {
        "xmlDoc": true,
        "nowarn": [ "1591" ] // 1591: missing xml comment for publicly visible type or member
    },


برای مطالعه‌ی بیشتر
project.json reference
مطالب
MVC Scaffolding #3
شاید کیفیت کدهای تولیدی یا کدهای View حاصل از MVC Scaffolding مورد تائید شما نباشد. در این قسمت به نحوه تغییر و سفارشی سازی این موارد خواهیم پرداخت.

آشنایی با ساختار اصلی MVC Scaffolding

پس از نصب MVC Scaffolding از طریق NuGet به پوشه Packages مراجعه نمائید. در اینجا پوشه‌های MvcScaffolding، T4Scaffolding و T4Scaffolding.Core ساختار اصلی این بسته را تشکیل می‌دهند. برای نمونه اگر پوشه T4Scaffolding\tools را باز کنیم، شاهد تعدادی فایل ps1 خواهیم بود که همان فایل‌های پاورشل هستند. مطابق طراحی NuGet، همواره فایلی با نام init.ps1 در ابتدا اجرا خواهد شد. همچنین در  اینجا پوشه‌های T4Scaffolding\tools\EFRepository و T4Scaffolding\tools\EFDbContext نیز قرار دارند که حاوی قالب‌های اولیه کدهای مرتبط با الگوی مخزن و DbContext تولیدی می‌باشند.
در پوشه MvcScaffolding\tools، ساختار قالب‌های پیش فرض تولید Viewها و کنترلرهای تولیدی قرار دارند. در اینجا به ازای هر مورد، دو نگارش vb و cs قابل مشاهده است.


سفارشی سازی قالب‌های پیش فرض Viewهای MVC Scaffolding

برای سفارشی سازی قالب‌های پیش فرض از دستور کلی زیر استفاده می‌شود:
Scaffold CustomTemplate Name Template
مانند دستور زیر:
Scaffold CustomTemplate View Index
در اینجا View نام یک Scaffolder است و Index نام قالبی در آن.
اگر دستور فوق را اجرا کنیم، فایل جدیدی به نام CodeTemplates\Scaffolders\MvcScaffolding.RazorView\Index.cs.t4 به پروژه جاری اضافه می‌شود. از این پس کلیه فرامین اجرایی، از نسخه محلی فوق بجای نمونه‌های پیش فرض استفاده خواهند کرد.
در ادامه قصد داریم اندکی این قالب پیش فرض را جهت اعمال ویژگی DisplayName به هدر جدول تولیدی نمایش اطلاعات Tasks تغییر دهیم. در کلاس Task، خاصیت زمان موعود با ویژگی DisplayName مزین شده است. این نام نمایشی حین تولید فرم‌های ثبت و ویرایش اطلاعات بکار گرفته می‌شود، اما در زمان تولید جدول اطلاعات ثبت شده، به هدر جدول اعمال نمی‌گردد.
[DisplayName("Due Date")]
public DateTime? DueDate { set; get; }
برای تغییر و بهبود این مساله، فایل Index.cs.t4 را که پیشتر به پروژه اضافه کردیم باز کنید. کلاس ModelProperty را یافته و خاصیت جدید DisplayName را به آن اضافه کنید:
// Describes the information about a property on the model
class ModelProperty {
    public string Name { get; set; }
    public string DisplayName { get; set; }
    public string ValueExpression { get; set; }
    public EnvDTE.CodeTypeRef Type { get; set; }
    public bool IsPrimaryKey { get; set; }
    public bool IsForeignKey { get; set; }
    public bool IsReadOnly { get; set; }
}
در حالت پیش فرض فقط از خاصیت Name برای تولید هدر جدول در ابتدای فایل t4 در حال ویرایش استفاده می‌شود. در پایان فایل t4 جاری، متد زیر را اضافه کنید:
static string GetDisplayName(EnvDTE.CodeProperty prop)
{
  var displayAttr = prop.Attributes.OfType<EnvDTE80.CodeAttribute2>().Where(x => x.FullName == typeof(System.ComponentModel.DisplayNameAttribute).FullName).FirstOrDefault();
  if(displayAttr == null)
  {
    return prop.Name;
  }
  return displayAttr.Value.Replace("\"","");
}
در اینجا بررسی می‌شود که آیا ویژگی DisplayNameAttribute بر روی خاصیت در حال بررسی وجود دارد یا خیر. اگر خیر از نام خاصیت استفاده خواهد شد و اگر بلی، مقدار ویژگی نام نمایشی استخراج شده و بازگشت داده می‌شود.
اکنون برای اعمال متد GetDisplayName، متد GetEligibleProperties را یافته و به نحو زیر تغییر دهید:
results.Add(new ModelProperty {
Name = prop.Name,
DisplayName = GetDisplayName(prop), 
ValueExpression = "Model." + prop.Name,
Type = prop.Type,
IsPrimaryKey = Model.PrimaryKeyName == prop.Name,
IsForeignKey = ParentRelations.Any(x => x.RelationProperty == prop),
IsReadOnly = !prop.IsWriteable()
});
در اینجا خاصیت DisplayName به لیست خروجی اضافه شده است.
اکنون قسمت هدر جدول تولیدی را در ابتدای فایل t4 یافته و به نحو زیر تغییر می‌دهیم تا از DisplayName استفاده کند:
<#
List<ModelProperty> properties = GetModelProperties(Model.ViewDataType, true);
foreach (ModelProperty property in properties) {
    if (!property.IsPrimaryKey && !property.IsForeignKey) {
#>
        <th>
            <#= property.DisplayName #>
        </th>
<#
    }
}
#>
در ادامه برای آزمایش تغییرات فوق، دستور ذیل را صادر می‌کنیم:
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
پس از اجرای دستور، به فایل Views\Tasks\Index.cshtml مراجعه نمائید. اینبار هدر خودکار تولیدی از Due Date بجای DueDate استفاده کرده است.


سفارشی سازی قالب‌های پیش فرض کنترلرهای MVC Scaffolding

در ادامه قصد داریم کدهای الگوی مخزن تهیه شده را اندکی تغییر دهیم. برای مثال با توجه به اینکه از تزریق وابستگی‌ها استفاده خواهیم کرد، نیازی به سازنده اولیه پیش فرض کنترلر که در بالای آن ذکر شده «در صورت استفاده از یک DI این مورد را حذف کنید»، نداریم. برای این منظور دستور زیر را اجرا کنید:
 PM> Scaffold CustomTemplate Controller ControllerWithRepository
در اینجا قصد ویرایش قالب پیش فرض کنترلرهای تشکیل شده با استفاده از الگوی مخزن را داریم. نام ControllerWithRepository از فایل ControllerWithRepository.cs.t4 موجود در پوشه packages\MvcScaffolding\tools\Controller گرفته شده است.
به این ترتیب فایل جدید CodeTemplates\Scaffolders\MvcScaffolding.Controller\ControllerWithRepository.cs.t4 به پروژه جاری اضافه خواهد شد. در این فایل چند سطر ذیل را یافته و سپس حذف کنید:
// If you are using Dependency Injection, you can delete the following constructor
        public <#= Model.ControllerName #>() : this(<#= String.Join(", ", Repositories.Values.Select(x => "new " + x.RepositoryTypeName + "()")) #>)
        {
        }
برای آزمایش آن دستور زیر را صادر نمائید:
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force -ForceMode ControllerOnly
چون تنها قصد تغییر کنترلر را داریم از پارامتر ForceMode با مقدار ControllerOnly استفاده شده است.
یا اگر نیاز به تغییر کدهای الگوی مخزن مورد استفاده است می‌توان از دستور ذیل استفاده کرد:
 Scaffold CustomScaffolder EFRepository
به این ترتیب فایل جدید CodeTemplates\Scaffolders\EFRepository\EFRepositoryTemplate.cs.t4 جهت ویرایش به پروژه جاری اضافه خواهد شد.
لیست Scaffolder‌های مهیا با دستور Get-Scaffolder قابل مشاهده است.
مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 1

Dart کتابخانه ای است که توسط شرکت گوگل ارائه شده است و گفته می‌شود، قرار است جایگزین جاوا اسکریپت گردد و از آدرس https://www.dartlang.org قابل دسترسی می‌باشد. این کتابخانه، دارای انعطاف پذیری فوق العاده بالایی است و کد نویسی Java Script را راحت‌تر می‌کند. در حال حاضر هیچ مرورگری به غیر از Chromium از این تکنولوژی پشتیبانی نمی‌کند و جهت تسهیل در کدنویسی، باید از ویرایشگر Dart Editor استفاده کنید. این ویرایشگر کدهای نوشته شده را به دو صورت Native و JavaScript Compiled در اختیار مرورگر قرار می‌دهد. در ادامه با نحوه‌ی کار و راه اندازی Dart آشنا خواهید شد.

ابتدا Dart و ویرایشگر مربوط به آن را توسط لینک‌های زیر دانلود کنید:

دانلود نسخه 64 بیتی دارت + ویرایشگر

دانلود نسخه 32 بیتی دارت + ویرایشگر

بعد از اینکه فایلهای فوق را از حالت فشرده خارج کردید، پوشه ای با نام dart ایجاد می‌نماید. وارد پوشه dart شده و DartEditor را اجرا کنید.

توجه: جهت اجرای dart به JDK 6.0 یا بالاتر نیاز دارید

در مرحله بعد نمونه کدهای Dart را از لینک زیر دانلود نمایید و از حالت فشرده خارج کنید. پوشه ای با نام one-hour-codelab ایجاد می‌گردد.

دانلود نمونه کدهای دارت

از منوی File > Open Existing Folder… پوشه one-hour-codelab را باز کنید .

توضیحات

- پوشه packages و همچنین فایلهای pubspec.yaml و pubspec.lock شامل پیش نیازها و Package هایی هستند که جهت اجرای برنامه‌های تحت Dart مورد نیاز هستند. Dart Editor این نیازمندی‌ها را به صورت خودکار نصب و تنظیم می‌کند.

توجه: اگر پوشه Packages را مشاهده نکردید و یا در سمت چپ فایلها علامت X قرمز رنگ وجود داشت، بدین معنی است که package ‌ها به درستی نصب نشده اند. برای این منظور بر روی pubspec.yaml کلیک راست نموده و گزینه Get Pub را انتخاب کنید. توجه داشته باید که بدلیل تحریم ایران توسط گوگل باید از ابزارهای عبور از تحریم استفاده کنید.

- 6 پوشه را نیز در تصویر فوق مشاهده می‌کنید که نمونه کد piratebadge را بصورت مرحله به مرحله انجام داده و به پایان می‌رساند.

- Dart SDK شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس هایی است که توسط کیت توسعه نرم افزاری Dart ارائه شده است.

- Installed Packages شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس‌های کتابخانه‌های اضافه‌تری است که Application به آنها وابسته است.


گام اول: اجرای یک برنامه کوچک

در این مرحله سورس کدهای آماده را مشاهده می‌کنید و با ساختار کدهای Dart و HTML آشنا می‌شوید و برنامه کوچکی را اجرا می‌نمایید.

در Dart Editor پوشه 1-blankbadge را باز کنید و فایلهای piratebadge.html و piratebadge.dart را مشاهده نمایید.

کد موجود در فایل piratebadge.html

<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title>Pirate badge</title>
    <meta name="viewport"
          content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <link rel="stylesheet" href="piratebadge.css">
  </head>
  <body>
    <h1>Pirate badge</h1>
    
    <div>
      TO DO: Put the UI widgets here.
    </div>
    <div>
      <div>
        Arrr! Me name is
      </div>
      <div>
        <span id="badgeName"> </span>
      </div>
    </div>

    <script type="application/dart" src="piratebadge.dart"></script>
    <script src="packages/browser/dart.js"></script>
  </body>
</html>

توضیحات

- در کد HTML ، اولین تگ <script> ، فایل piratebadge.dart را جهت پیاده سازی دستورات dart به صفحه ضمیمه می‌نماید

- Dart Virtual Machine (Dart VM) کدهای Dart را بصورت Native یا بومی ماشین اجرا می‌کند. Dart VM کدهای خود را در Dartium که یک ویرایش ویژه از مرورگر Chromium می‌باشد اجرا می‌کند که می‌تواند برنامه‌های تحت Dart را بصورت Native اجرا کند.

- فایل packages/browser/dart.js پشتیبانی مرورگر از کد Native دارت را بررسی می‌کند و در صورت پشتیبانی، Dart VM را راه اندازی می‌کند و در غیر این صورت JavaScript کامپایل شده را بارگزاری می‌نماید.


کد موجود در piratebadge.dart

void main() {
  // Your app starts here.
}

- این فایل شامل تابع main می‌باشد که تنها نقطه ورود به application است. تگ <script> موجود در piratebadge.html برنامه را با فراخوانی این تابع راه اندازی می‌کند.

- تابع main() یک تابع سطح بالا یا top-level می‌باشد.

- متغیرها و توابع top-level عناصری هستند که خارج از ساختار تعریف کلاس ایجاد می‌شوند.

جهت اجرای برنامه در Dart Editor بر روی piratebadge.html کلیک راست نمایید و گزینه Run in Dartium را اجرا کنید. این فایل توسط Dartium اجرا می‌شود و تابع main() را فراخوانی می‌کند و صفحه ای همانند شکل زیر را نمایش می‌دهد.


گام دوم: افزودن فیلد input

توجه داشته باشید که در این مرحله یا می‌توانید تغییرات مورد نظر خود را در طی آموزش بر روی پوشه‌ی 1-blankbadge اعمال کنید و یا به پوشه‌های تهیه شده در نمونه کد موجود در همین پروژه مراجعه نمایید.

در این مرحله یک تگ <input> به تگ <div class=”widgets”> اضافه کنید.

...
<div>
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15">
  </div>
</div>
...

سپس کتابخانه dart:html را به ابتدای فایل piratebadge.dart اضافه کنید.

import 'dart:html';

توضیحات

- دستور فوق کلاس‌ها و Resource ‌های موجود در کتابخانه dart:html را اضافه می‌کند.

- از حجیم شدن کدهای خود نگران نباشید، زیرا فرایند کامپایل کدهای اضافی را حذف خواهد کرد.

- کتابخانه dart:html شامل کلاسهایی جهت کار با عناصر DOM و توابعی جهت دسترسی به این عناصر می‌باشد.

- در مباحث بعدی یاد می‌گیرید که با استفاده از کلمه کلیدی show فقط کلاسهایی را import کنید که به آن نیاز دارید.

- اگر کتابخانه ای در هیچ بخش کد استفاده نشود، خود Dart Editor به صورت warning اخطار می‌دهد و می‌توانید آن را حذف کنید.


دستور زیر را در تابع main بنویسید تا رویداد مربوط به ورود اطلاعات  در فیلد input را مدیریت نمایید.

void main() {
  querySelector('#inputName').onInput.listen(updateBadge);
}

توضیحات

- تابع querySelector() در کتابخانه dart:html تعریف شده است و یک المنت DOM را جستجو می‌نماید. پارامتر ورودی آن یک selector می‌باشد که در اینجا فیلد input را توسط #inputName جستجو نمودیم که یک ID Selector می‌باشد.

- نوع خروجی این متد یک شی از نوع DOM می‌باشد.

- تابع onInput.Listen() رویدادی را برای پاسخگویی به ورود اطلاعات در فیلد input تعریف می‌کند. زمانی که کاربر اطلاعاتی را وارد نماید، تابع updateBadge فراخوانی می‌گردد.

- رویداد input زمانی رخ می‌دهد که کاربر کلیدی را از صفحه کلید فشار دهد.

- رشته‌ها همانند جاوا اسکریپت می‌توانند در " یا '  قرار بگیرند.


تابع زیر را به صورت top-level یعنی خارج از تابع main تعریف کنید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = e.target.value;
}

توضیحات

- این تابع محتوای المنت badgeName را به محتوای وارد شده در فیلد input تغییر می‌دهد.

- پارامتر ورودی این تابع شی e از نوع Event می‌باشد و به همین دلیل می‌توانیم این تابع را یک Event Handler بنامیم.

- e.target به شی ای اشاره می‌کند که موجب رخداد رویداد شده است و در اینجا همان فیلد input می‌باشد

- با نوشتن کد فوق یک warning را مشاهده می‌کنید که بیان می‌کند ممکن است خصوصیت value برای e.target وجود نداشته باشد. برای حل این مسئله کد را بصورت زیر تغییر دهید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = (e.target as InputElement).value;
}

توضیحات

- کلمه کلیدی as به منظور تبدیل نوع استفاده می‌شود که e.target را به یک InputElement تبدیل می‌کند.

همانند گام اول برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید. با تایپ کردن در فیلد input به صورت همزمان در کادر قرمز رنگ نیز نتیجه تایپ را مشاهده می‌نمایید. 

مطالب
جزئیات برنامه نویسی افزونه فارسی به پارسی

این افزونه با استفاده از ابزار Visual Studio Tools for Office که به VSTO مشهور شده است، تهیه شد. در بسته به روز رسانی سیستم که در ذیل (معرفی افزونه) نیز معرفی شد نگارش sp1 vsto3.0 آن به صورت خودکار نصب خواهد شد.
برای ایجاد این پروژه در VS.Net 2008 ، تنها کافی است یک پروژه جدید Word add-in را آغاز نمائیم. (شکل زیر)





قبل از ادامه بحث، بهتر است در مورد بانک اطلاعاتی مورد استفاده نیز توضیح داده شود. در اینجا از SQLite استفاده شد. (بسیار سبک، کم حجم و سریع است و اساسا یک کاربر نهایی برای تنظیمات آن نیازی نیست اطلاعاتی داشته باشد). بسته به روز رسانی سیستم (در مطلب قبلی)، این مورد را نیز به صورت خودکار نصب خواهد کرد (در GAC باید نصب شود وگرنه افزونه قادر به یافتن آن نخواهد شد).
برای ایجاد این بانک اطلاعاتی، از افزونه SQLite manager برای فایرفاکس استفاده شد. (این افزونه رایگان شما را از هر ابزار جانبی برای مدیریت یک بانک اطلاعاتی SQLite بی‌نیاز می‌کند)
برای مثال فایل ErrorsBank.sqlite برنامه افزونه فارسی به پارسی را توسط افزونه SQLite manager فایرفاکس باز کنید (این فایل را در محل نصب افزونه می‌توانید پیدا کنید). در اینجا می‌توان جداول جدید را ایجاد کرد، کوئری‌های دلخواه را اجرا نمود و یا اطلاعات را مرور کرده، حذف یا ویرایش کرد (شکل زیر).




و خوشبختانه این بانک اطلاعاتی و محصور کننده‌های آن با اطلاعات یونیکد فارسی هیچ مشکلی ندارند و برای کارهایی با وسعت کم و تعداد رکورد پائین یکی از بهترین انتخاب‌ها به‌شمار می‌روند.
نحوه استفاده از SQLite نیز در دات نت بسیار ساده است. اگر با ADO.Net کار کرده باشید، پس از افزودن ارجاعی از اسمبلی System.Data.SQLite.DLL به پروژه و معرفی فضای نام آن به پروژه، تنها کافی است در کدهای قبلی خود برای مثال SqlConnection را به SQLiteConnectionتغییر دهید و امثال آن. یعنی دانش ADO.Net شما در اینجا نیز کاملا قابل استفاده خواهد بود و نیازی نیست مدتی را صرف آشنا شدن با کلاس‌ها و مفاهیم جدید نمائید (البته این تنها زمانی معنا خواهد داشت که به ویزاردها عادت نکرده باشید و کارهای خود را با کد نویسی انجام داده باشید).
تنها یک نکته را باید به‌خاطر داشت و آن هم مربوط است به ساز و کار درونی SQLite . هنگام انجام عملیات update یا insert حتما از transaction استفاده کنید تا سرعت کوئری‌های شما در SQLite به نحو شگفت انگیزی افزایش یابد. مثالی در این مورد را در فایل chm راهنمای SQLite.NET می‌توانید پیدا کنید.

مطلب دیگری که پیش از پرداختن به کد نویسی افزونه باید با آن آشنا شویم، مفهوم smart tags در مجموعه آفیس است که در این پروژه از آن استفاده گردید.
smart tags در مجموعه آفیس برچسب‌هایی هستند که به صورت خودکار توسط یکی از محصولات آفیس مثلا ورد یا اکسل و امثال آن، پس از تشخیص یک کلمه خاص ایجاد می‌شوند و می‌توان اعمالی را به این برچسب ایجاد شده انتساب داد. برای مثال در اینجا امکان جایگزین کردن کلمه فارسی با معادل پارسی در نظر گرفته شد.
ویدیویی در مورد نحوه ایجاد اسمارت تگ‌ها در VS.Net و یا مثالی پیشرفته‌تر در مورد تشخیص دمای فارنهایت در یک متن و ایجاد smart tag مخصوص به آن برای تبدیل به سلسیوس. (از regular expressions جهت یافتن یک الگو در متن استفاده شده است)

در این پروژه، حدود 3800 واژه فارسی به‌ یک smart tag انتساب داده می‌شود (در روال استاندارد ThisAddIn_Startup). سپس در هنگام نمایش آن، معادل پارسی کلمه نیز به منوی باز شده افزوده گشته و در روال رخداد کلیک آن، تعویض کلمه تشخیص داده شده با واژه پیدا شده صورت خواهد گرفت.

در ادامه فرض بر این است که یک پروژه جدید word add-in را در VS.Net ایجاد کرده‌اید و همچنین ارجاعی را به فایل System.Data.SQLite.DLL افزوده‌اید.

using System;
using System.Diagnostics;
using Microsoft.Office.Tools.Word;
using Action = Microsoft.Office.Tools.Word.Action;

private SmartTag _st;
private void init()
{
try
{
//Enable Smart Tags in Word
if (!Application.Options.LabelSmartTags)
{
//ممکن است اسمارت تگ‌ها در ورد غیرفعال باشند. به این صورت می‌شود آنها را فعال کرد
Application.Options.LabelSmartTags = true;
}

_st = new SmartTag(@"www.microsoft.com/Demo#FarsiSmartTag", @"فارسی به پارسی");

//دریافت واژه‌های فارسی از دیتابیس و افزودن خودکار آنها به اسمارت تگ‌ها
if (!DBhelper.AddSmartTagItems(_st, "select distinct farsi from tblFarsiToParsi")) return;

Action stActions = new Action("تبدیل");//تعریف یک اکشن جدید
stActions.Click += stActions_Click;//انتساب روال‌های رخداد گردان
stActions.BeforeCaptionShow += stActions_BeforeCaptionShow;
_st.Actions = new[] { stActions };
VstoSmartTags.Add(_st);//افزودن اسمارت تگ به مجموعه
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}

private void ThisAddIn_Startup(object sender, EventArgs e)
{
init();
}

دو روال رخداد گردان زیر نیز جهت تغییر عنوان پیش فرض به واژه یافته شده در لحظه نمایش منو و روال کلیک نیز ایجاد خواهد شد:

static void stActions_BeforeCaptionShow(object sender, ActionEventArgs e)
{
try
{
Action clickedAction = sender as Action;
if (clickedAction != null)
{
string parsi = DBhelper.FindParsi(e.Text);//معادل پارسی از دیتابیس دریافت می‌شود
clickedAction.Caption = (parsi == string.Empty ? e.Text : parsi);
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}

static void stActions_Click(object sender, ActionEventArgs e)
{
try
{
Action clickedAction = sender as Action;
if (clickedAction != null)
{
e.Range.Text = clickedAction.Caption;//جایگزینی متن موجود با عنوانی که پیشتر پارسی شده است
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}

نکته‌ای را که در اینجا باید حتما رعایت کرد بحث exception handling‌ است. خصوصا در روال استاندارد ThisAddIn_Startup . اگر در این روال خطایی مدیریت نشده رخ دهد، word افزودنی شما را به صورت غیرفعال به مجموعه اضافه خواهد کرد و فعال سازی بعدی آن پس از اصلاح کد واقعا مشکل خواهد بود. همانطور که ملاحظه می‌کنید تمامی خطاها در event log‌ ویندوز نوشته می‌شوند.
همچنین باید دقت داشت که اگر متغیری در سطح کلاس تعریف نشود به احتمال زیاد تا دقایقی بعد توسط garbage collector به دیار باقی خواهد شتافت (تعریف st_ در اینجا). اینجاست که شاید ساعت‌ها وقت صرف کنید که چرا روال‌های رخ‌داد گردان دیگر اجرا نمی‌شوند. چرا افزونه دیگر کار نمی‌کند.

همین! کل سورس این add-in منهای بحث دریافت اطلاعات از دیتابیس همین بود! وظیفه‌ی تشخیص کلمات معرفی شده به ms-word به‌عهده‌ی خود آن است و این‌کار را نیز به‌خوبی انجام می‌دهد. در گذشته‌های نچندان دور ایجاد یک افزونه برای word واقعا مشکل بود که با این روش بسیاری از موانع برطرف شده است.

کلاس DBHelper که کار دریافت اطلاعات واژه‌ها را از دیتابیس SQLite انجام می‌دهد به شرح زیر است:

using System;
using System.Data.SQLite;
using System.Diagnostics;
using System.Reflection;
using Microsoft.Office.Tools.Word;

namespace Farsi2Parsi
{
class DBhelper
{
#region Methods (2)

// Public Methods (2)

public static bool AddSmartTagItems(SmartTag st, string strSQL)
{
SQLiteDataReader myReader = null;
SQLiteCommand sqlCmd = null;
bool ret = false;
try
{
SQLiteConnection sqlCon = new SQLiteConnection
{
ConnectionString = "Data Source=" + ConStr.ConnectionString
};
sqlCon.Open();
sqlCmd = new SQLiteCommand(strSQL, sqlCon);
myReader = sqlCmd.ExecuteReader();

if (myReader != null)
while (myReader.Read())
{
if (myReader.GetValue(0) != DBNull.Value)
st.Terms.Add(myReader.GetValue(0).ToString());
}

ret = true;
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex + "\n" + Environment.CurrentDirectory + "\n" +
Assembly.GetExecutingAssembly().Location, EventLogEntryType.Error, 7);
}
finally
{
if (myReader != null)
myReader.Close();

if (sqlCmd != null)
sqlCmd.Connection.Close();
}
return ret;
}

public static string FindParsi(string farsi)
{
SQLiteDataReader myReader = null;
SQLiteCommand sqlCmd = null;
string ret = string.Empty;
string strSQL = "select parsi from tblFarsiToParsi where farsi='" + farsi.Replace("'", "''") + "'";
try
{
SQLiteConnection sqlCon = new SQLiteConnection
{
ConnectionString = "Data Source=" + ConStr.ConnectionString
};
sqlCon.Open();
sqlCmd = new SQLiteCommand(strSQL, sqlCon);
myReader = sqlCmd.ExecuteReader();

if (myReader != null)
{
myReader.Read(); //اولین مورد کافی است
if (myReader.GetValue(0) != DBNull.Value)
ret = myReader.GetValue(0).ToString();
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex + "\n" + Environment.CurrentDirectory + "\n" +
Assembly.GetExecutingAssembly().Location, EventLogEntryType.Error, 8);
}
finally
{
if (myReader != null)
myReader.Close();

if (sqlCmd != null)
sqlCmd.Connection.Close();
}
return ret;
}
#endregion Methods
}
}

همانطور که پیشتر نیز عنوان شد اگر با ADO.net آشنایی داشته باشید، هیچ نکته‌ی خاص جدیدی را در اینجا مشاهده نخواهید کرد و تنها یک سری امور روزمره کاری با ADO.net مطرح شده است، باز کردن کانکشن، اجرای کوئری، دریافت اطلاعات و پاکسازی نهایی. (قسمت finally را با استفاده از عبارت using می‌شود حذف کرد)

هنگام نصب برنامه، مسیر پوشه نصب در رجیستری ویندوز توسط نصاب نوشته خواهد شد. از همین مورد برای ایجاد رشته اتصالی به دیتابیس استفاده گردید.

class ConStr
{
public static string ConnectionString
{
get
{
return Microsoft.Win32.Registry.LocalMachine.OpenSubKey("SOFTWARE\\FarsiToParsi").GetValue("folder") + "\\ErrorsBank.sqlite";
}
}
}

سورس کامل این افزونه را به صورت یک پروژه VS.Net 2008 SP1 از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نصاب برنامه با استفاده از NSIS ایجاد شده که در روزی دیگر درباره‌ی آن توضیح خواهم داد.
اگر قصد داشته باشید از روش‌های متداول استفاده کنید، مشاهده ویدیوی زیر توصیه می‌شود:
http://msdn.microsoft.com/en-us/office/bb851702.aspx

برای توزیع این نوع افزونه‌ها علاوه بر دات نت فریم ورک، به چهار به روز رسانی دیگر نیز نیاز خواهد بود:
به روز رسانی نصاب ویندوز (که احتمالا نصب هست)
WindowsInstaller-KB893803-v2-x86.exe
Microsoft Office System Update: Redistributable Primary Interop Assemblies :
o2007pia.msi
نصب vsto و همچنین sp1 آن
vstor30.exe
vstor30sp1-KB949258-x86.exe

این موارد را من در بسته به روز رسانی سیستم قرار داده‌ام که به صورت خودکار و یکی پس از دیگری اجرا و نصب خواهند شد.
پس از آن با کلیک بر روی فایلی با پسوند vsto که در پوشه build برنامه موجود است، می‌توان افزونه را نصب کرد (click once installation).




سایر اطلاعات در مورد پروژه‌های VSTO را می‌توان از طریق وبلاگ رسمی آنها دنبال کرد:
http://blogs.msdn.com/vsto/

ایده‌های دیگری را هم در همین رابطه می‌توان پیاده سازی کرد. برای مثال درست کردن یک افزونه برای بررسی آئین نگارش فارسی در متون word. دقیقا با همین روش قابل پیاده سازی است و یا ایجاد غلط یاب بهتری نسبت به آن‌چه که هم اکنون برای آفیس 2003 توسط مایکروسافت ارائه شده است (این غلط یاب با صفحه کلید استاندارد تایپ ایران همخوانی ندارد، به همین جهت با استقبال نیز مواجه نشد).


مطالب
مقدمه‌ای بر یادگیری ماشین در #C با استفاده از ML.NET

هنگامی که درباره‌ی علم و یادگیری ماشینی فکر می‌کنیم، دو زبان برنامه‌نویسی بلافاصله به ذهن متبادر می‌شوند: پایتون و R. این دو زبان به شکل عمومی از بسیاری از الگوریتم‌های یادگیری ماشین رایج، تکنیکهای پیش‌پردازش داده‌ها و خیلی بیشتر از اینها پشتیبانی می‌کنند؛ بنابراین برای -تقریباً- هر مساله‌ی یادگیری ماشینی مورد استفاده قرار می‌گیرند. 
 با این‌حال، گاهی فرد یا شرکتی نمی‌تواند از پایتون یا R استفاده کند که می‌تواند به یکی از دلایل متعدد، از جمله وجود کد منبع در زبان دیگر یا نداشتن هیچ تجربه‌ای در پایتون یا R باشد. یکی از محبوب‌ترین زبان‌های امروزی، #C است که برای بسیاری از کاربردها مورد استفاده قرار می‌گیرد. مایکروسافت برای استفاده از قدرت یادگیری ماشین در #C، یک بسته را به نام ML.NET ایجاد کرده که همه‌ی قابلیت‌های یادگیری ماشین پایه را فراهم می‌کند. 
در این مقاله، به شما نشان خواهم داد که چگونه از ML.NET برای ایجاد یک مدل دسته‌بندی دوتایی بهره ببرید؛ قابلیت‌های AutoML را مورد استفاده قرار داده و از یک مدل Tensorflow با ML.NET استفاده کنید. کد کامل مخصوص مدل دسته‌بندی دوتایی را می‌توانید در GitHub بیابید.

افزودن ML.NET به پروژه‌ی #C
اضافه کردن ML.NET به یک پروژه‌ی #C یا #F آسان است. تنها کار لازم، اضافه کردن بسته‌ی Microsoft.ML یا در برخی موارد، -بسته به نیازمندی‌های پروژه- بسته‌های اضافی مانند: Microsoft.ML.ImageAnalytics, Microsoft.ML.TensorFlow یا Microsoft.ML.OnnxTransformer است. 


بارگذاری در یک دیتاست و ایجاد pipeline داده‌ها
بارگذاری و پیش‌پردازش یک مجموعه داده در ML.NET کاملا ً متفاوت از زمانی است که با دیگر بسته‌ها / چارچوب‌های یادگیری ماشین کار می‌کنیم. چون ما نیاز داریم به طور واضح، ساختار داده‌ها را بیان کنیم. برای انجام این کار، فایلی به نام ModelInput.cs را درون یک پوشه به نام DataModels ایجاد کرده و داخل این فایل، همه‌ی ستون‌های مجموعه داده‌های خود را ثبت خواهیم کرد. برای این مقاله، ما از مجموعه داده‌های ردیابی کلاه‌برداری کارت اعتباری استفاده می‌کنیم که می‌تواند آزادانه از Kaggle بارگیری شود. این مجموعه‌داده‌ها شامل ۳۱ ستون است. کلاس تراکنش (۰ یا ۱)، مقدار تراکنش، زمان تراکنش و نیز ۲۸ ویژگی بی‌نام (anonymous). 


using Microsoft.ML.Data;

namespace CreditCardFraudDetection.DataModels
{
    public class ModelInput
    {
        [ColumnName("Time"), LoadColumn(0)]
        public float Time { get; set; }

        [ColumnName("V1"), LoadColumn(1)]
        public float V1 { get; set; }

        [ColumnName("V2"), LoadColumn(2)]
        public float V2 { get; set; }

        [ColumnName("V3"), LoadColumn(3)]
        public float V3 { get; set; }

        [ColumnName("V4"), LoadColumn(4)]
        public float V4 { get; set; }

        [ColumnName("V5"), LoadColumn(5)]
        public float V5 { get; set; }

        [ColumnName("V6"), LoadColumn(6)]
        public float V6 { get; set; }

        [ColumnName("V7"), LoadColumn(7)]
        public float V7 { get; set; }

        [ColumnName("V8"), LoadColumn(8)]
        public float V8 { get; set; }

        [ColumnName("V9"), LoadColumn(9)]
        public float V9 { get; set; }

        [ColumnName("V10"), LoadColumn(10)]
        public float V10 { get; set; }

        [ColumnName("V11"), LoadColumn(11)]
        public float V11 { get; set; }

        [ColumnName("V12"), LoadColumn(12)]
        public float V12 { get; set; }

        [ColumnName("V13"), LoadColumn(13)]
        public float V13 { get; set; }

        [ColumnName("V14"), LoadColumn(14)]
        public float V14 { get; set; }

        [ColumnName("V15"), LoadColumn(15)]
        public float V15 { get; set; }

        [ColumnName("V16"), LoadColumn(16)]
        public float V16 { get; set; }

        [ColumnName("V17"), LoadColumn(17)]
        public float V17 { get; set; }

        [ColumnName("V18"), LoadColumn(18)]
        public float V18 { get; set; }

        [ColumnName("V19"), LoadColumn(19)]
        public float V19 { get; set; }

        [ColumnName("V20"), LoadColumn(20)]
        public float V20 { get; set; }

        [ColumnName("V21"), LoadColumn(21)]
        public float V21 { get; set; }

        [ColumnName("V22"), LoadColumn(22)]
        public float V22 { get; set; }

        [ColumnName("V23"), LoadColumn(23)]
        public float V23 { get; set; }

        [ColumnName("V24"), LoadColumn(24)]
        public float V24 { get; set; }

        [ColumnName("V25"), LoadColumn(25)]
        public float V25 { get; set; }

        [ColumnName("V26"), LoadColumn(26)]
        public float V26 { get; set; }

        [ColumnName("V27"), LoadColumn(27)]
        public float V27 { get; set; }

        [ColumnName("V28"), LoadColumn(28)]
        public float V28 { get; set; }

        [ColumnName("Amount"), LoadColumn(29)]
        public float Amount { get; set; }

        [ColumnName("Class"), LoadColumn(30)]
        public bool Class { get; set; }
    }
} 
در اینجا یک فیلد را برای هر یک از ستون‌های داخل مجموعه داده‌مان ایجاد می‌کنیم. نکته‌ی مهم، تعیین شاخص (Index)، نوع و ستون، به شکل صحیح است. حالا که داده‌های ما مدل‌سازی شده‌اند، باید قالب و شکل داده‌های خروجی خود را مدل کنیم. این کار می‌تواند به روشی مشابه با کدهای بالا انجام شود. 
 using Microsoft.ML.Data;

namespace CreditCardFraudDetection.DataModels
{
    public class ModelOutput
    {
        [ColumnName("PredictedLabel")]
        public bool Prediction { get; set; }

        public float Score { get; set; }
    }
}  
ما در این‌جا ۲ فیلد داریم. فیلد score نشان‌دهنده‌ی خروجی به شکل درصد است؛ در حالیکه فیلد prediction از نوع بولی است. اکنون که هر دو داده ورودی و خروجی را مدل‌سازی کرده‌ایم، می‌توانیم داده‌های واقعی خود را با استفاده از روش مونت‌کارلو بارگذاری کنیم.
IDataView trainingDataView = mlContext.Data.LoadFromTextFile<ModelInput>(
                                            path: dataFilePath,
                                            hasHeader: true,
                                            separatorChar: ',',
                                            allowQuoting: true,
                                            allowSparse: false);

ساخت و آموزش مدل
برای ایجاد و آموزش مدل، نیاز به ایجاد یک pipeline داریم که شامل پیش‌پردازش داده‌های مورد نیاز و الگوریتم آموزش است. برای این مجموعه داده‌ی خاص، انجام هر پیش‌پردازش بسیار دشوار است زیرا ۲۸ ویژگی بی‌نام دارد. بنابراین تصمیم گرفتم که آن را ساده نگه دارم و تنها همه‌ی ویژگی‌ها را الحاق کنم (این کار باید در ML.NET انجام شود).
var dataProcessPipeline = mlContext.Transforms.Concatenate("Features", new[] { "Time", "V1", "V2", "V3", "V4", "V5", "V6", "V7", "V8", "V9", "V10", "V11", "V12", "V13", "V14", "V15", "V16", "V17", "V18", "V19", "V20", "V21", "V22", "V23", "V24", "V25", "V26", "V27", "V28", "Amount" });
برای مدل، الگوریتم LightGBM را انتخاب می‌کنم. این الگوریتم در واقع در Microsoft.ML از ابتدا وجود ندارد؛ بنابراین شما باید Microsoft.ML.LightGbm را نصب کنید تا قادر باشید از آن استفاده کنید.
// Choosing algorithm
var trainer = mlContext.BinaryClassification.Trainers.LightGbm(labelColumnName: "Class", featureColumnName: "Features");

// Appending algorithm to pipeline
var trainingPipeline = dataProcessPipeline.Append(trainer);
اکنون می‌توانیم مدل را با متد Fit، آموزش داده سپس با استفاده از mlContext.model.save ذخیره کنیم:
ITransformer model = trainingPipeline.Fit(trainingDataView);
mlContext.Model.Save(model , trainingDataView.Schema, <path>);

ارزیابی مدل
حالا که مدل ما آموزش دیده است، باید عملکرد آن را بررسی کنیم. ساده‌ترین راه برای انجام این کار، استفاده از اعتبارسنجی متقاطع (cross-validation) است. ML.Net به ما روش‌های اعتبارسنجی متقاطع را برای انواع مختلف داده‌های مختلف، ارایه می‌دهد. از آنجا که مجموعه داده‌های ما یک مجموعه داده دسته‌بندی دودویی است، ما از روش mlContext.BinaryClassification.CrossValidateNonCalibrated برای امتیازدهی به مدل خود استفاده خواهیم کرد:
var crossValidationResults = mlContext.BinaryClassification.CrossValidateNonCalibrated(trainingDataView, trainingPipeline, numberOfFolds: 5, labelColumnName: "Class");

انجام پیش‌بینی
پیش بینی داده‌های جدید با استفاده از ML.NET واقعاً سرراست و راحت است. ما فقط باید یک PredictionEngine، نمایشی دیگر را از مدل خود که به طور خاص، برای استنباط ساخته شده است، ایجاد کنیم و متد Predict آن را به عنوان یک شی ModelInput فراخوانی کنیم. 
var predEngine = mlContext.Model.CreatePredictionEngine<ModelInput, ModelOutput>(mlModel);

ModelInput sampleData = new ModelInput() {
    time = 0,
    V1 = -1.3598071336738,
    ...
};

ModelOutput predictionResult = predEngine.Predict(sampleData);

Console.WriteLine($"Actual value: {sampleData.Class} | Predicted value: {predictionResult.Prediction}"); 

Auto-ML 
نکته جالب دیگر در مورد ML.NET اجرای عالی Auto ML است. با استفاده از  Auto ML  فقط با مشخص کردن اینکه روی چه مشکلی کار می‌کنیم و ارائه داده‌های خود، می‌توانیم راه‌حل‌های اساسی و پایه‌ی یادگیری ماشین را بسازیم.
برای شروع کار با ML خودکار در ML.NET، باید  Visual Studio Extension - ML.NET Model Builder (Preview)  را بارگیری کنیم. این کار را می‌توان از طریق تب extensions انجام داد.
پس از نصب موفقیت آمیز افزونه، با کلیک راست روی پروژه‌ی خود در داخل Solution Ex می‌توانیم از Auto ML استفاده کنیم.

با این کار پنجره Model Builder باز می‌شود. سازنده‌ی مدل، ما را در روند ساخت یک مدل یادگیری ماشین راهنمایی می‌کند.
   
برای کسب اطلاعات در مورد چگونگی گذراندن مراحل مختلف، حتماً آموزش رسمی شروع کار را در سایت مایکروسافت، بررسی کنید. بعد از تمام مراحل، Model Builder به طور خودکار کد را تولید می‌کند.
 
استفاده از یک مدل پیش‌آموزش‌داده‌شده‌ی تنسورفلو (pre-trained) 
نکته‌ی جالب دیگر در مورد ML.NET این است که به ما امکان استفاده از مدل‌های Tensorflow و ONNX را برای استنباط ( inference ) می‌دهد. برای استفاده از مدل Tensorflow باید Microsoft.ML.TensorFlow را با استفاده از NuGet نصب کنیم. پس از نصب بسته‌های لازم، می‌توانیم با فراخوانی متد Model.LoadTensorFlowModel، یک مدل Tensorflow را بارگذاری کنیم. پس از آن، باید متد ScoreTensorFlowModel را فراخوانی کرده و نام لایه‌ی ورودی و خروجی را به آن ارسال کنیم.  
private ITransformer SetupMlnetModel(string tensorFlowModelFilePath)
{
    var pipeline = _mlContext.<preprocess-data>
           .Append(_mlContext.Model.LoadTensorFlowModel(tensorFlowModelFilePath)
                                               .ScoreTensorFlowModel(
                                                      outputColumnNames: new[]{TensorFlowModelSettings.outputTensorName },
                                                      inputColumnNames: new[] { TensorFlowModelSettings.inputTensorName },
                                                      addBatchDimensionInput: false));
 
    ITransformer mlModel = pipeline.Fit(CreateEmptyDataView());
 
    return mlModel;
}

اطلاعات بیشتر در مورد نحوه استفاده از مدل Tensorflow در ML.NET:
مطالب دوره‌ها
بررسی قسمت‌های مختلف قالب پروژه WPF Framework تهیه شده
پس از ایجاد یک Solution جدید توسط قالب WPF Framework، هشت پروژه به صورت خودکار اضافه خواهند شد:



1) پروژه ریشه که بسته به نامی که در ابتدای کار انتخاب می‌کنید، تغییر نام خواهد یافت.
برای مثال اگر نام وارد شده در ابتدای کار MyWpfFramework باشد، این پروژه ریشه نیز، MyWpfFramework نام خواهد داشت. از آن صرفا جهت افزودن Viewهای برنامه استفاده می‌کنیم. کلیه Viewها در پوشه View قرار خواهند گرفت و با توجه به ساختار خاصی که در اینجا انتخاب شده، این Viewها باید از نوع Page انتخاب شوند تا با سیستم راهبری فریم ورک هماهنگ کار کنند.
در داخل پوشه Views، هر بخش از برنامه را می‌توان داخل یک زیر پوشه قرار داد. برای مثال قسمت Login سیستم، دارای سه صفحه ورود، نمایش پیام خوش آمد و نمایش صفحه عدم دسترسی است.
متناظر با هر Page اضافه شده، در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure یک ViewModel در صورت نیاز اضافه خواهد شد. قرار داد ما در اینجا ترکیب نام View به علاوه کلمه ViewModel است. برای مثال اگر نام View اضافه شده به پروژه ریشه برنامه، LoginPage است، نام ViewModel متناظر با آن باید LoginPageViewModel باشد تا به صورت خودکار توسط برنامه ردیابی و وهله سازی گردد.
این پروژه از کتابخانه MahApps.Metro استفاده می‌کند و اگر به فایل MainWindow.xaml.cs آن مراجعه کنید، ارث بری پنجره اصلی برنامه را از کلاس MetroWindow مشاهده خواهید نمود. این فایل‌ها نیازی به تغییر خاصی نداشته و به همین نحو در این قالب قابل استفاده هستند.
و در پوشه Resources آن یک سری قلم و آیکون را می‌توانید مشاهده نمائید.

2) پروژه MyWpfFramework.Common
در این پروژه کلاس‌هایی قرار می‌گیرند که قابلیت استفاده در انواع و اقسام پروژه‌های WPF را دارند و الزاما وابسته به پروژه جاری نیستند. یک سری کلاس‌های کمکی در این پروژه Common قرار گرفته‌اند و قسمت‌های مختلف سیستم را تغذیه می‌کنند؛ مانند خواندن اطلاعات از فایل کانفیگ، هش کردن کلمه عبور، یک سری متد عمومی برای کار با EF، کلاس‌های عمومی مورد نیاز در حین استفاده از الگوی MVVM، اعتبارسنجی و امثال آن.
در این پروژه از کلاس PageAuthorizationAttribute آن جهت مشخص سازی وضعیت دسترسی به صفحات تعریف شده در پروژه ریشه استفاده خواهد شد.
نمونه‌ای از آن‌را برای مثال با مراجعه به سورس صفحه About.xaml.cs می‌توانید مشاهده کنید که در آن AuthorizationType.AllowAnonymous تنظیم شده و به این ترتیب تمام کاربران اعتبارسنجی نشده می‌توانند این صفحه را مشاهده کنند.
همچنین در این پروژه کلاس BaseViewModel قرار دارد که جهت مشخص سازی کلیه کلاس‌های ViewModel برنامه باید مورد استفاده قرار گیرد. سیستم طراحی شده، به کمک این کلاس پایه است که می‌تواند به صورت خودکار ViewModelهای متناظر با Viewها را یافته و وهله سازی کند (به همراه تمام وابستگی‌های تزریق شده به آن‌ها).
به علاوه کلاس DataErrorInfoBase آن برای یکپارچه سازی اعتبارسنجی با EF طراحی شده است. اگر به کلاس BaseEntity.cs مراجعه کنید که در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار دارد، نحوه استفاده آن‌را ملاحظه خواهید نمود. به این ترتیب حجم بالایی از کدهای تکرای، کپسوله شده و قابلیت استفاده مجدد را پیدا می‌کنند.
قسمت‌های دیگر پروژه Common، برای ثبت وقایع برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند. استفاده از آن‌ها را در فایل App.xaml.cs پروژه ریشه برنامه ملاحظه می‌کنید و نیاز به تنظیم خاص دیگری در اینجا وجود ندارد.

3) پروژه MyWpfFramework.DataLayer
کار تنظیمات EF در اینجا انجام می‌شود (و قسمت عمده‌ای از آن انجام شده است). تنها کاری که در آینده برای استفاده از آن نیاز است انجام شود، مراجعه به کلاس MyWpfFrameworkContext.cs و افزودن DbSetهای لازم است. همچنین اگر نیاز به تعریف نگاشت‌های اضافه‌تری وجود داشت، می‌توان از پوشه Mappings آن استفاده کرد.
در این پروژه الگوی واحد کار پیاده سازی شده است و همچنین سعی شده تمام کلاس‌های آن دارای کامنت‌های کافی جهت توضیح قسمت‌های مختلف باشند.
کلاس MyDbContextBase به اندازه کافی غنی سازی شده‌است، تا در وقت شما، در زمینه تنظیم مباحثی مانند اعتبارسنجی و نمایش پیغام‌های لازم به کاربر، یک دست سازی ی و ک ورودی در برنامه و بسیاری از نکات ریز دیگر صرفه جویی شود.
در اینجا از خاصیت ContextHasChanges جهت بررسی وضعیت Context جاری و نمایش پیغامی به کاربر در مورد اینکه آیا مایل هستید تغییرات را ذخیره کنید یا خیر استفاده می‌شود.
در متد auditFields آن یک سری خاصیت کلاس BaseEntity که پایه تمامی کلاس‌های Domain model برنامه خواهد بود به صورت خودکار مقدار دهی می‌شوند. مثلا این رکورد را چه کسی ثبت کرده یا چه کسی ویرایش و در چه زمانی. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا در برنامه نگران تنظیم و مقدار دهی آن‌ها بود.
کلاس MyWpfFrameworkMigrations به حالت AutomaticMigrationsEnabled تنظیم شده است و ... برای یک برنامه دسکتاپ WPF کافی و مطلوب است و ما را از عذاب به روز رسانی دستی ساختار بانک اطلاعاتی برنامه با تغییرات مدل‌ها، رها خواهد ساخت. عموما برنامه‌های دسکتاپ پس از طراحی، آنچنان تغییرات گسترده‌ای ندارند و انتخاب حالت Automatic در اینجا می‌تواند کار توزیع آن‌را نیز بسیار ساده کند. از این جهت که بانک اطلاعاتی انتخابی از نوع SQL Server CE نیز عمدا این هدف را دنبال می‌کند: عدم نیاز به نگهداری و وارد شدن به جزئیات نصب یک بانک اطلاعاتی بسیار پیشرفته مانند نگارش‌های کامل SQL Server. هرچند زمانیکه با EF کار می‌کنیم، سوئیچ به بانک‌های اطلاعاتی صرفا با تغییر رشته اتصالی فایل app.config برنامه اصلی و مشخص سازی پروایدر مناسب قابل انجام خواهد بود.
در فایل MyWpfFrameworkMigrations، توسط متد addRolesAndAdmin کاربر مدیر سیستم در آغاز کار ساخت بانک اطلاعاتی به صورت خودکار افزوده خواهد شد.


4) پروژه MyWpfFramework.DomainClasses
کلیه کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار خواهند گرفت. نکته مهمی که در اینجا باید رعایت شود، مزین کردن این کلاس‌ها به کلاس پایه BaseEntity می‌باشد که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس User پروژه می‌توانید ملاحظه کنید.
BaseEntity چند کار را با هم انجام می‌دهد:
- اعمال خودکار DataErrorInfoBase جهت یکپارچه سازی سیستم اعتبارسنجی EF با WPF (برای مثال به این ترتیب خطاهای ذکر شده در ویژگی‌های خواص کلاس‌ها توسط WPF نیز خوانده خواهند شد)
- اعمال ImplementPropertyChanged به کلاس‌های دومین برنامه. به این ترتیب برنامه کمکی Fody که کار Aspect oriented programming را انجام می‌دهد، اسمبلی برنامه را ویرایش کرده و متدها و تغییرات لازم جهت پیاده سازی INotifyPropertyChanged را اضافه می‌کند. به این ترتیب به کلاس‌های دومین بسیار تمیزی خواهیم رسید با حداقل نیاز به تغییرات و نگهداری ثانویه.
- فراهم آوردن فیلدهای مورد نیاز جهت بازرسی سیستم؛ مانند اینکه چه کسی یک رکورد را ثبت کرده یا ویرایش و در چه زمانی

نقش‌های سیستم در کلاس SystemRole تعریف می‌شوند. به ازای هر نقش جدیدی که نیاز بود، تنها کافی است یک خاصیت bool را در اینجا اضافه کنید. سپس نام این خاصیت در ویژگی PageAuthorizationAttribute به صورت خودکار قابل استفاده خواهد بود. برای مثال به پروژه ریشه مراجعه و به فایل AddNewUser.xaml.cs دقت کنید؛ چنین تعریفی را در بالای کلاس مرتبط مشاهده خواهید کرد:
 [PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
در اینجا AuthorizationType سه حالت را می‌تواند داشته باشد:
    /// <summary>
    /// وضعیت اعتبار سنجی صفحه را مشخص می‌کند
    /// </summary>
    public enum AuthorizationType
    {
        /// <summary>
        /// همه می‌توانند بدون اعتبار سنجی، دسترسی به این صفحات داشته باشند
        /// </summary>
        AllowAnonymous,

        /// <summary>
        /// کاربران وارد شده به سیستم بدون محدودیت به این صفحات دسترسی خواهند داشت
        /// </summary>
        FreeForAuthenticatedUsers,

        /// <summary>
        /// بر اساس نام نقش‌هایی که مشخص می‌شوند تصمیم گیری خواهد شد
        /// </summary>
        ApplyRequiredRoles
    }
اگر حالت ApplyRequiredRoles را انتخاب کردید، در پارامتر اختیاری دوم ویژگی PageAuthorization نیاز است نام یک یا چند خاصیت کلاس SystemRole را قید کنید. بدیهی است کاربر متناظر نیز باید دارای این نقش‌ها باشد تا بتواند به این صفحه دسترسی پیدا کند، یا خیر.


5) پروژه MyWpfFramework.Models
در پروژه MyWpfFramework.Models کلیه Modelهای مورد استفاده در UI که الزاما قرار نیست در بانک اطلاعاتی قرارگیرند، تعریف خواهند شد. برای نمونه مدل صفحه لاگین در آن قرار دارد و ذکر دو نکته در آن حائز اهمیت است:
 [ImplementPropertyChanged] // AOP
public class LoginPageModel : DataErrorInfoBase
- ویژگی ImplementPropertyChanged کار پیاده سازی INotifyPropertyChanged را به صورت خودکار سبب خواهد شد.
- کلاس پایه DataErrorInfoBase سبب می‌شود تا مثلا در اینجا اگر از ویژگی Required استفاده کردید، اطلاعات آن توسط برنامه خوانده شود و با WPF یکپارچه گردد.


6) پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj
در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj تعاریف ViewModelهای برنامه اضافه خواهند شد.
این پروژه دارای یک سری کلاس پایه است که تنظیمات IoC برنامه را انجام می‌دهد. برای مثال FrameFactory.cs آن یک کنترل Frame جدید را ایجاد کرده است که کار تزریق وابستگی‌ها را به صورت خودکار انجام خواهد داد. فایل IocConfig آن جایی است که کار سیم کشی کلاس‌های لایه سرویس و اینترفیس‌های متناظر با آن‌ها انجام می‌شود. البته پیش فرض‌های آن را اگر رعایت کنید، نیازی به تغییری در آن نخواهید داشت. برای مثال در آن scan.TheCallingAssembly قید شده است. در این حالت اگر نام کلاس لایه سرویس شما Test و نام اینترفیس متناظر با آن ITest باشد، به صورت خودکار به هم متصل خواهند شد.
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در پوشه ViewModels آن، به ازای هر View یک ViewModel خواهیم داشت که نام آن مطابق قرار داد، نام View مدنظر به همراه کلمه ViewModel باید درنظر گرفته شود تا توسط برنامه شناخته شده و مورد استفاده قرار گیرد. همچنین هر ViewModel نیز باید دارای کلاس پایه BaseViewModel باشد تا توسط IoC Container برنامه جهت تزریق وابستگی‌های خودکار در سازنده‌های کلاس‌ها شناسایی شده و وهله سازی گردد.


7) پروژه MyWpfFramework.ServiceLayer
کلیه کلاس‌های لایه سرویس که منطق تجاری برنامه را پیاده سازی می‌کنند (خصوصا توسط EF) در این لایه قرار خواهند گرفت. در اینجا دو نمونه سرویس کاربران و سرویس عمومی AppContextService را ملاحظه می‌کنید.
سرویس AppContextService قلب سیستم اعتبارسنجی سیستم است و در IocConfig برنامه به صورت سینگلتون تعریف شده است. چون در برنامه‌های دسکتاپ در هر لحظه فقط یک نفر وارد سیستم می‌شود و نیاز است تا پایان طول عمر برنامه، اطلاعات لاگین و نقش‌های او را در حافظه نگه داری کرد.


8) پروژه MyWpfFramework.Tests
یک پروژه خالی Class library هم در اینجا جهت تعریف آزمون‌های واحد سیستم درنظر گرفته شده است.

 
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت بیست و دوم
در ادامه قسمت قبلی، به خصوصیات و ویژگی‌های اسمبلی قوی می‌پردازیم:

اسمبلی‌های نام قوی در برابر دستکاری مقاوم هستند
از آنجائیکه محتویات اسمبلی، هش شده و مقدار هش آن امضا می‌شود، در نتیجه اگر شخصی به دستکاری اسمبلی اقدام کرده باشد یا اینکه فایل مد نظر آسیب دیده باشد، به راحتی قابل شناسایی است و آن اسمبلی به عنوان اسمبلی صحیح شناسایی نخواهد شد و نمی‌گذارد در GAC ثبت شود.

موقعیکه برنامه نیاز داشته باشد به اسمبلی نام قوی بایند یا متصل شود، از 4 ویژگی گفته شده‌ی در قسمت قبلی استفاده می‌کند تا آن را در GAC بیابد. اگر اسمبلی درخواستی موجود باشد، زیر دایرکتوری آن برگشت داده خواهد شد؛ ولی اگر آن را نیابد، ابتدا در داخل دایرکتوری برنامه و سپس در مسیرهایی که در فایل پیکربندی ذکر شده‌اند، به دنبال آن خواهد گشت و در نهایت اگر برنامه توسط فایل MSI نصب شده باشد، محل‌های توزیع را از طریق آن جویا خواهد شد و اگر باز به نتیجه‌ای نرسد، اتصال ناموفق گزارش شده و خطای زیر را ایجاد خواهد کرد:
System.IO.FileNotFoundException
هر بار که برنامه اسمبلی را از غیر از مسیر GAC بخواند، ابتدا هش آن اعتبارسنجی می‌شود و اگر هش آن غیرقابل شناسایی باشد، خطای زیر را صادر می‌کند:
System.IO.FileLoadExceptio
یک اسمبلی با نام قوی مزایای زیر را به همراه دارد:
  1. جلوگیری از دستکاری و حفظ امنیت آن
  2. این اسمبلی تنها یکبار از حافظه‌ی فیزیکی استفاده میکند؛ برعکس توزیع خصوصی که برای هر برنامه باید یک فضای دیسکی داشته باشد.
  3. توزیع ساده‌تر برای نسخه‌های آینده فراهم می‌شود که بعدا در مورد آن توضیح می‌دهیم.
با این حال GAC، یک سیستم امنیتی است که تنها باید توسط مدیر سیستم کنترل شود و هم اینکه توزیع آن‌ها به راحتی توزیع اسمبلی‌های خصوصی نیست. توصیه می‌شود که از اسمبلی‌های نام قوی، زمانی در GAC استفاده کنید که نیاز است توسط چندین برنامه به طور مشترک استفاده شود؛ در غیر این صورت از همان شیوه‌ی توزیع خصوصی استفاده شود. چون در این حالت هم بهترین حالت ایزوله بودن مهیاست، هم نصب آن ساده‌تر است و از آنجا که محل GAC در شاخه system32 است مرتبا از فضای دیسک آن ناحیه کم می‌شود.

سیاست‌های انتخاب اسمبلی توسط GAC
موقعی که GAC می‌خواهد یک اسمبلی را برای برنامه شما بازگرداند، از روی خصوصیاتی چون نام اسمبلی، ورژن، فرهنگ، توکن کلید عمومی و در نهایت بسته به معماری ماشین، یک اسمبلی را برمی‌گرداند. در صورتیکه اسمبلی خاصی را برای ماشین مورد نظر پیدا نکند، از اسمبلی یک ماشین دیگر استفاده خواهد کرد. در واقع این انتخاب، یک سیاست پیش فرض است که می‌تواند از طریق ناشر یا مدیر سیستم تغییر پیدا کند و رونویسی شود.
 

کنترل مدیریت پیشرفته (پیکربندی)
در قسمت بیستم با ساخت فایل پیکریندی و نحوه تنظیم کردن اسکن اسمبلی‌ها در CLR آشنا شدیم. این بار قصد داریم در مورد المان‌های دیگر این فایل پیکریندی صحبت کنیم. فایل پیکربندی زیر را بررسی می‌کنیم:
 
<?xml version="1.0"?>
  <configuration>
     <runtime>
        <assemblyBinding xmlns="urn:schemas­microsoft­com:asm.v1">
           <probing privatePath="AuxFiles;bin\subdir" />
             <dependentAssembly>
                <assemblyIdentity name="SomeClassLibrary"  publicKeyToken="32ab4ba45e0a69a1" culture="neutral"/>
                <bindingRedirect  oldVersion="1.0.0.0" newVersion="2.0.0.0" />
                <codeBase version="2.0.0.0"  href="http://www.Wintellect.com/SomeClassLibrary.dll" />
             </dependentAssembly>
             <dependentAssembly>
                <assemblyIdentity name="TypeLib"  publicKeyToken="1f2e74e897abbcfe" culture="neutral"/>
                <bindingRedirect   oldVersion="3.0.0.0­3.5.0.0" newVersion="4.0.0.0" />
                <publisherPolicy apply="no" />
             </dependentAssembly> 
         </assemblyBinding>
     </runtime> 
 </configuration>
 Probing  در قسمت بیستم گفتیم که در این المان، مکان‌هایی را که CLR برای پیدا کردن اسمبلی‌های با نام ضعیف، باید اسکن کند، وارد می‌کنیم که هر مسیر با , از هم جدا شده‌است. برای اسمبلی‌های با نام قوی CLR باید داخل GAC را نگاه کند و در URL هایی که از طریق المان CodeBase مشخص کرده‌ایم. اگر المان CodeBase مشخص نشود، CLR برای پیدا کردن اسمبلی‌های با نام قوی، داخل دایرکتوری‌های این المان را اسکن خواهد کرد.
 Dependent Assembly اول
 در اولین فرزند این المان، Assembly Identity یک اسمبلی با مشخصاتی مثل Culture و توکن عمومی معرفی می‌شود و در BindingRedirect به CLR اطلاع می‌دهد موقعی که به دنبال نسخه یک این اسمبلی است، نسخه‌ی دو آن را برای استفاده جایگزین کند.
 Code Base
 این المان می‌گوید که وقتی CLR سعی در پیدا کردن نسخه‌ی 2 اسمبلی را دارد، آن را از طریق آدرس مورد نظر پیدا کند. این المان میتواند برای اسمبلی‌های با نام ضعیف هم کار کند.
  Dependent Assembly دوم  این مورد هم همانند سابق است با این تفاوت که گستره‌ی نسخه 3 تا 3.5 را به نسخه‌ی 4 تغییر میدهد.
Publisher Policy
اگر سازمان تولید کننده این اسمبلی فایلی برای تعیین Policy به همراه اسمبلی ارائه کرده باشد، این المان باعث می‌شود این فایل ندیده گرفته شود (در مورد فایل Policy در آینده صحبت می‌کنیم).
اکنون هر موقع CLR ارجاعی از جدول AssemblyDef را برای بارگذاری یک اسمبلی دریافت کند، ابتدا فایل پیکربندی را بررسی میکند و بر اساس آن اسمبلی مورد نظر را بارگذاری خواهد کرد. در این لحظه اسمبلی مورد نظر در GAC وجود دارد و آن را بار می‌کند؛ یا اگر یافت نشد المان CodeBase را بررسی میکند و اگر این المان تعریف نشده باشد، در ادامه سیاست‌های قبلی، پوشه کاری برنامه و دایرکتوری‌های private را اسکن میکند.

با وجود این حالت اگر فرض کنیم مدیر یک سیستم متوجه شود که اسمبلی برنامه دچار مشکل شده است و با ناشر تماس بگیرد و ناشر نسخه‌ی جدیدی از آن اسمبلی را در اختیار او بگذارد، مدیر سیستم می‌تواند به راحتی از طریق فایل پیکربندی، CLR را به استفاده‌ی از اسمبلی جدید به جای اسمبلی قدیمی هدایت کند.

نکته : اگر مدیر بخواهد تمام برنامه‌های موجود از این اسمبلی جدید استفاده کنند باید فایل machine.config را ویرایش کند.

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
خطای null
مثال یاد شده را بررسی کردم مشکلی نبود. فقط این مثال یک سری وابستگی دارد که باید بررسی کنید آیا موجود هستند یا نه:
- مثلا آیا پوشه و فایل data\AcroFormSample.pdf در کنار فایل exe برنامه شما موجود است؟
- آیا پوشه و تصویر Images\01.png در مسیر فایل اجرایی برنامه واقع شد‌ه‌اند؟
- فونت‌های tahoma.ttf و verdana.ttf آیا در پوشه‌ی fonts سیستم شما موجودند؟
این پوشه‌ها و فایل‌های جانبی، در مجموعه سورس‌های پروژه موجود هستند (در پوشه bin آن).
نظرات مطالب
فعال سازی عملیات CRUD در Kendo UI Grid
- فایل NuGet.targets را باز کنید. مقدار تنظیم شده‌ی ذیل را در آن خواهید یافت:
 <DownloadNuGetExe Condition=" '$(DownloadNuGetExe)' == '' ">true</DownloadNuGetExe>
به این معنا که اگر فایل nuget.exe وجود نداشت، از اینترنت دریافتش کن.
همچنین مخزن کد مثال‌های این سری، حاوی این فایل هست و بهتر است از این مخزن کد استفاده کنید، چون حاوی مثال‌های به روز شده‌ی این سری هست که در انتهای بحث‌ها پیوست نشده‌اند.
- تعریف فیلدها و ستون‌ها در سمت کاربر به اختیار شما است و هیچ ضرورتی ندارد که با تعداد فیلدهای سمت سرور یکی باشد. حتی می‌توانید ستون محاسبه شده‌ هم ایجاد کنید.
- در مورد ارسال تصویر مطلب جداگانه‌ای در سایت تهیه شده‌است؛ در اینجا