مطالب
چگونه پروژه‌های Angular ی سبکی داشته باشیم - قسمت اول
یکی از عیب‌هایی که برنامه نویسان front-end و گاها بعضی از مدیران از Angular می‌گیرند، حجم زیاد صفحاتی است که با Angular کار می‌شود. در نتیجه‌ی جستجوی مشکل ذکر شده، با تعدادی پاسخ مشابه ^ و ^ روبرو می‌شویم که هیچ کدام روش صحیحی را برای رفع مشکل ذکر شده عنوان نکرده‌اند. در ادامه پروژه‌ی Angular ای را شروع می‌کنیم و حجم صفحات خروجی را مورد بررسی قرار می‌دهیم. سپس نحوه‌ی بهینه سازی و کم کردن حجم صفحات خروجی را بررسی می‌کنیم. 

برای شروع، CMD را در مسیر دلخواهی برای ساخت پروژه باز کرده  و ابتدا Angular CLI را توسط دستور زیر به آخرین نسخه‌ی موجود به‌روز رسانی می‌کنیم:
npm install -g @angular/cli
و سپس پروژه‌ی انگیولاری را  با دستور زیر می‌سازیم:
ng new HowToKeepAngularSizeSmall
پاسخ سوال ? Would you like to add Angular routing? (y/N)  را  y و scss را به عنوان فرمت stylesheet انتخاب می‌کنیم.
در ادامه پروژه را با استفاده از دستور زیر
ng serve --open --prod
اجرا می‌کنیم . سپس با استفاده از ابزار DevTools console از تب network، حجم فایل‌های لود شده را بررسی می‌کنیم:

حجم خروجی پروژه بعد از ساخت 222KB است.
حال برای آنکه پروژه‌ی جاری را به پروژه‌های واقعی نزدیک‌تر کنیم، بسته‌های npm زیر را به فایل package.json اضافه کرده و با دستور npm i بسته‌ها را نصب می‌کنیم.
"@agm/core": "^1.0.0-beta.5",
"@angular/flex-layout": "^7.0.0-beta.23",
"@angular/material": "^7.3.3",
"@angular/platform-browser": "~7.2.0",
"@asymmetrik/ngx-leaflet": "^5.0.1",
"@ngx-loading-bar/router": "1.3.1",
"@ngx-translate/core": "^11.0.1",
"@ngx-translate/http-loader": "^4.0.0",
"@progress/kendo-angular-buttons": "^4.3.3",
"@progress/kendo-angular-dateinputs": "^3.6.0",
"@progress/kendo-angular-dialog": "^3.10.1",
"@progress/kendo-angular-dropdowns": "^3.5.1",
"@progress/kendo-angular-excel-export": "^2.3.0",
"@progress/kendo-angular-grid": "^3.13.0",
"@progress/kendo-angular-inputs": "^4.2.0",
"@progress/kendo-angular-intl": "^1.7.0",
"@progress/kendo-angular-l10n": "^1.3.0",
"@progress/kendo-angular-layout": "^3.2.0",
"@progress/kendo-data-query": "^1.5.0",
"@progress/kendo-drawing": "^1.5.8",
"@progress/kendo-theme-default": "^3.3.1",
"@swimlane/ngx-datatable": "^14.0.0",
"angular-calendar": "0.23.7",
"angular-tree-component": "7.0.1",
"bootstrap": "^3.4.0",
"chart.js": "2.7.2",
"d3": "4.13.0",
"dragula": "3.7.2",
"hammerjs": "2.0.8",
"intl": "1.2.5",
"leaflet": "1.3.1",
"moment": "2.21.0",
"ng2-charts": "1.6.0",
"ng2-dragula": "1.5.0",
"ng2-file-upload": "1.3.0",
"ng2-validation": "4.2.0",
"ngx-perfect-scrollbar": "5.3.5",
"ngx-quill": "2.2.0",
"screenfull": "3.3.2",
"font-awesome": "^4.7.0",
"jalali-moment": "^3.3.1",
"jquery": "^3.3.1",
"ng-snotify": "^4.3.1",
"normalize.css": "^8.0.1",
و خطوط زیر را به styles.scss اضافه می‌کنیم:
@import "~bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
@import "~@progress/kendo-theme-default/scss/all";
@import '@angular/material/prebuilt-themes/pink-bluegrey.css';
@import '~perfect-scrollbar/css/perfect-scrollbar.css';
@import "~ng-snotify/styles/material";
و قسمت scripts زیر را به فایل angular.json اضافه می‌کنیم:
"scripts": [
              "node_modules/jquery/dist/jquery.js",
              "node_modules/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js",
              "node_modules/hammerjs/hammer.min.js"
            ],
و فایل app.module.ts را نیز به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import { BrowserModule } from '@angular/platform-browser';
import { NgModule } from '@angular/core';


// Import Material
import {
  MatFormFieldModule, MatInputModule,
  MatButtonModule, MatButtonToggleModule,
  MatDialogModule, MatIconModule,
  MatSelectModule, MatToolbarModule,
  MatDatepickerModule,
  DateAdapter, MAT_DATE_FORMATS, MAT_DATE_LOCALE, MatTableModule, MatCheckboxModule, MatRadioModule, MatCardModule, fadeInContent,
  MatListModule, MatProgressBarModule, MatTabsModule,
  MatSidenavModule,
  MatSlideToggleModule,
  MatMenuModule
} from '@angular/material';



// Import kendo angular ui
import { ButtonsModule } from '@progress/kendo-angular-buttons';
import { GridModule, ExcelModule } from '@progress/kendo-angular-grid';
import { DropDownsModule } from '@progress/kendo-angular-dropdowns';
import { InputsModule } from '@progress/kendo-angular-inputs';
import { DateInputsModule } from '@progress/kendo-angular-dateinputs';
import { DialogsModule } from '@progress/kendo-angular-dialog';
import { RTL } from '@progress/kendo-angular-l10n';
import { LayoutModule } from '@progress/kendo-angular-layout';
import { WindowService, WindowRef, WindowCloseResult, DialogService, DialogRef, DialogCloseResult } from '@progress/kendo-angular-dialog';

import { SnotifyModule, SnotifyService, SnotifyPosition, SnotifyToastConfig, ToastDefaults } from 'ng-snotify';


import { AppRoutingModule } from './app-routing.module';
import { AppComponent } from './app.component';

@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent
  ],
  imports: [
    BrowserModule,
    AppRoutingModule,

    // material 
    MatSidenavModule,
    MatSlideToggleModule,
    MatInputModule,
    MatFormFieldModule,
    MatButtonModule, MatButtonToggleModule,
    MatDialogModule, MatIconModule,
    MatSelectModule, MatToolbarModule,
    MatDatepickerModule,
    MatCheckboxModule,
    MatRadioModule,
    MatCardModule,
    MatMenuModule,
    MatListModule,
    MatProgressBarModule,
    MatTabsModule,


    // kendo-angular
    ButtonsModule,
    GridModule,
    ExcelModule,
    DropDownsModule,
    InputsModule,
    DateInputsModule,
    DialogsModule,
    LayoutModule,

    SnotifyModule,


  ],
  providers: [],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule { }

بدون اینکه component جدیدی را به پروژه‌ی جاری اضافه کنیم، پروژه را با دستور ng serve --open --prod  اجرا کرده و خروجی را بررسی می‌کنیم:

همانطور که می‌بینید بدون افزودن کامپوننت جدیدی، حجم خروجی از 222KB به 582KB رسیده‌است. معمولا در هر پروژه نیاز به تعدادی دایرکتیو و سرویس پایه نیز می‌باشد که کم کم به حجم خروجی صفحات می‌افزاید. در نظر بگیرید که هنوز هیچ قالب خاصی برای صفحه مورد نظرمان استفاده نشده و به حجم 582KB رسیده‌ایم. برای نمونه می‌توانیم سری به سایت madewithangular.com بزنیم و حجم خروجی تعدادی از سایت‌های نوشته شده‌ی با انگیولار را بررسی کنیم. سایت‌های زیر خروجی بالای 1.5MB دارند. همچنین سایتی را که خودم تقریبا یک سال پیش شروع کرده بودم، حجم خروجی آن  2.7MB است:

دلیل بالا رفتن حجم خروجی، اضافه شدن فایل‌های JavaScript و style-sheet به bundle اصلی پروژه است. برای مثال حجم فایل main.js را در نمونه‌های ذکر شده بررسی کنید. 

در قسمت‌های بعدی، به نحوه‌ی کار صحیح با انگیولار می‌پردازیم و حجم صفحات را بررسی می‌کنیم. 

مطالب
Feature Toggle
در بسیاری از پروژه‌های نرم افزاری ما ممکن است یک امکان (Feature) را برای بازه‌ی زمانی خاصی بنا به درخواست مشتری یا ضوابط خودمان نیاز داشته باشیم و در زمان دیگری یا برای مشتری دیگری نیاز نداشته باشیم و باید قابلیت مورد نظر غیر فعال باشد. یا حتی ممکن است قابلیتی را به تازگی افزوده باشیم، ولی در زمان اجرا خطایی داشته باشد و مجبور باشیم فورا آن را از دسترش خارج کنیم. به این فرایند در اصلاح Feature Toggle میگویند که البته نام‌های دیگری از جمله (feature switch, feature flag, feature flipper, conditional feature ) هم دارد. مارتین فاولر آن را این چنین تعریف میکند:
"Feature Toggling" is a set of patterns which can help a team to deliver new functionality to users rapidly but safely
"Feature Toggling" تکنیک قدرتمندی است که به ما این اجازه را میدهد تا رفتار سیستم را بدون تغییر کد عوض کنیم.
ساده‌ترین الگوی پیاده سازی Feature Toggling چیزی شبیه به نمونه زیر می‌باشد. یک اینترفیس که باید مشخصه یا متدی برای بررسی فعال بودن و نبودن داشته باشد.
 public interface IFeatureToggle {
   bool FeatureEnabled {get;}  
}
برای اینکه اصل قابل تنظیم بودن (Configurable) را هم رعایت کرده باشیم، بررسی فعال بودن کامپوننت را از طریق وب کانفیگ انجام میدهیم.
class ShowMessageToggle : IFeatureToggle  
 {   
    public bool FeatureEnabled {
     get{
           return  bool.Parse(ConfigurationManager.AppSettings["ShowMessageEnabled"]);      
        }
 }
و حالا کافی است در هر جایی که قصد استفاده از آن کلاس را داشته باشیم، فعال بودن و نبودنش را بررسی کنیم.
class Program
 {
 static void Main(string[] args)
   {
     var toggle = new ShowMessageToggle();
     if (toggle.FeatureEnabled)
     {
        Console.WriteLine("This feature is enabled")
     }
     else
     {  
         Console.WriteLine("This feature is disabled");            
     }
   }  
 }
مثال بالا ساده‌ترین نحوه‌ی استفاده از Feature Toggling بود. اما شبیه الگوی IOC که ابزارهای زیادی برای پیاده سازی آن عرضه شده است، برای این الگو هم ابزارهای جالبی تولید شده است که به‌راحتی این قابلیت را در پروژه‌های ما ایجاد و نگهداری میکند. لیستی از این ابزارها و پکیج‌ها را از اینجا میتوانید ببینید.
بطور مثال برای کار با FeatureToggle ابتدا آنرا با دستور زیر نصب میکنیم:
Install-Package FeatureToggle
سپس کلاس مورد نظر را از کلاس پایه SimpleFeatureToggle ارث بری میکنیم.
MyAwesomeFeature : SimpleFeatureToggle {}
در  فایل کانفیگ برنامه یک تنظیم جدید را با نام کلاس مذکور ایجاد میکنیم:
<add key="MyAwesomeFeature " value="true" />
حالا هرجای برنامه نیاز داشتید میتوانید فعال بودن و نبودن قابلیت‌های مختلف را بررسی کنید.
if (!myAwesomeFeature.FeatureEnabled)
{ // code to disable stuff (e.g. UI buttons, etc) }
شما به همین سادگی و سرعت، میتوانید قابلیت Feature Toggle را در پروژه‌هایتان راه اندازی کنید.

لیست منابع
 http://nugetmusthaves.com/Tag/toggle 
http://featureflags.io/dotnet-feature-flags/ 
http://martinfowler.com/articles/feature-toggles.html
نظرات اشتراک‌ها
بررسی کوتاه و مفید استفاده از Mapster در .Net 6
با تشکر از معرفی این کتابخانه. در داخل کلاس BaseDto متدی به نام ToEntity با ورودی تعریف شده است. ولی هیچ عملی روی object اصلی انجام نمی‌دهد و هم Dto هم Entity بدون تغییر باقی می‌مانند.
مطالب
Blazor 5x - قسمت هشتم - مبانی Blazor - بخش 5 - تامین محتوای نمایشی کامپوننت‌های فرزند توسط کامپوننت والد
تا اینجا با نحوه‌ی تعریف کامپوننت‌ها و انتقال اطلاعات به آن‌ها و برعکس، آشنا شدیم. در ادامه علاقمندیم اگر کامپوننتی را به صورت زیر تعریف کردیم:
<Comp1>This is a content coming from the parent</Comp1>
محتوایی را که بین تگ‌های این کامپوننت فرزند، توسط کامپوننت والد تنظیم شده‌است، در قسمت مشخصی از UI کامپوننت فرزند نمایش دهیم.


معرفی مفهوم Render Fragment

برای درج محتوای تامین شده‌ی توسط کامپوننت والد در یک کامپوننت فرزند، از ویژگی به نام Render Fragment استفاده می‌شود. مثالی جهت توضیح جزئیات آن:
در ابتدا یک کامپوننت والد جدید را در مسیر Pages\LearnBlazor\ParentComponent.razor به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
@page "/ParentComponent"

<h1 class="text-danger">Parent Child Component</h1>

<ChildComponent Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    A `Render Fragment` from the parent!
</ChildComponent>

<ChildComponent Title="This is the second child component"></ChildComponent>

@code {

}
- در اینجا یک کامپوننت متداول با مسیریابی منتهی به ParentComponent/ تعریف شده‌است.
- سپس دوبار کامپوننت فرضی ChildComponent به همراه پارامتر Title و یک محتوای جدید قرار گرفته‌ی در بین تگ‌های آن، در صفحه تعریف شده‌اند.
- بار دومی که ChildComponent در صفحه قرار گرفته‌است، به همراه محتوای جدیدی در بین تگ‌های خود نیست.

برای دسترسی به این کامپوننت از طریق منوی برنامه، مدخل منوی آن‌را به کامپوننت Shared\NavMenu.razor اضافه می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="ParentComponent">
       <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Parent/Child Relation
    </NavLink>
</li>
اکنون می‌خواهیم کامپوننت ChildComponent را افزوده و انتظارت یاد شده (دریافت یک پارامتر و نمایش محتوای سفارشی تنظیم شده) را پیاده سازی کنیم. به همین جهت فایل جدید Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\ChildComponent.razor را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
<div>
    <div class="alert alert-info">@Title</div>
    <div class="alert alert-success">
        @if (ChildContent == null)
        {
            <span> Hello, from Empty Render Fragment </span>
        }
        else
        {
            <span>@ChildContent</span>
        }
    </div>
</div>


@code {
    [Parameter]
    public string Title { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment ChildContent { get; set; }
}
توضیحات:

- خاصیت عمومی Title که توسط ویژگی Parameter مزین شده‌است، امکان تنظیم مقدار مشخصی را توسط کامپوننت دربرگیرنده‌ی ChildComponent میسر می‌کند.
- در اینجا پارامتر عمومی دیگری نیز تعریف شده‌است که اینبار از نوع ویژه‌ی RenderFragment است. توسط آن می‌توان به محتوایی که در کامپوننت والد ChildComponent در بین تگ‌های آن تنظیم شده‌است، دسترسی یافت. همچنین اگر این محتوا توسط کامپوننت والد تنظیم نشده باشد، مانند دومین باری که ChildComponent در صفحه قرار گرفته‌است، می‌توان با بررسی نال بودن آن، یک محتوای پیش‌فرض را نمایش داد.


با این خروجی:



روش دیگری برای فراخوانی Event Call Back ها

در قسمت قبل روش انتقال اطلاعات را از کامپوننت‌های فرزند، به والد مشاهده کردیم. فراخوانی آن‌ها در سمت Child Component نیاز به یک متد اضافی داشت و همچنین تنها یک پارامتر را هم ارسال کردیم. برای ساده سازی این عملیات از روش زیر نیز می‌توان استفاده کرد:
<button class="btn btn-danger"
        @onclick="@(() => OnClickBtnMethod.InvokeAsync((1, "A message from child!")))">
   Show a message from the child!
</button>


@code {
    // ...

    [Parameter]
    public EventCallback<(int, string)> OnClickBtnMethod { get; set; }
}
- در اینجا برای تعریف و ارسال بیش از یک پارامتر، از tuples استفاده شده‌است.
- همچنین فراخوانی OnClickBtnMethod.InvokeAsync را نیز در محل تعریف onclick@ بدون نیازی به یک متد اضافی، مشاهده می‌کنید. نکته‌ی مهم آن، قرار دادن این قطعه کد داخل ()@ است تا ابتدا و انتهای کدهای #C مشخص شود؛ وگرنه کامپایل نمی‌شود.

در سمت کامپوننت والد برای دسترسی به OnClickBtnMethod که اینبار یک tuple را ارسال می‌کند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
@page "/ParentComponent"

<h1 class="text-danger">Parent Child Component</h1>

<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    A `Render Fragment` from the parent!
</ChildComponent>

<ChildComponent Title="This is the second child component">
    <p><b>@MessageText</b></p>
</ChildComponent>

@code {
    string MessageText = "";

    private void ShowMessage((int Value, string Message) args)
    {
        MessageText = args.Message;
    }
}
در اینجا OnClickBtnMethod تعریف شده، به متد ShowMessage متصل شده‌است که یک tuple از جنس (int, string) را دریافت می‌کند. سپس با انتساب خاصیت رشته‌ای آن به فیلد جدید MessageText، سبب نمایش آن می‌شویم.


امکان تعریف چندین RenderFragment

تا اینجا یک RenderFragment را در کامپوننت فرزند تعریف کردیم. امکان تعریف چندین RenderFragment در ChildComponent.razor نیز وجود دارند:
@code {
    // ...

    [Parameter]
    public RenderFragment ChildContent { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment DangerChildContent { get; set; }
}
در یک چنین حالتی، روش استفاده‌ی از این پارامترهای RenderFragment در سمت والد (ParentComponent.razor) به صورت زیر خواهد بود:
<ChildComponent
    OnClickBtnMethod="ShowMessage"
    Title="This title is passed as a parameter from the Parent Component">
    <ChildContent>
        A `Render Fragment` from the parent!
    </ChildContent>
    <DangerChildContent>
        A danger content from the parent!
    </DangerChildContent>
</ChildComponent>
که به همراه ذکر صریح نام پارامترها به صورت تگ‌هایی جدید، داخل تگ اصلی است.

از آنجائیکه ذکر این تگ‌ها اختیاری است، نیاز است در ChildComponent.razor بر اساس null بودن آن‌ها، تصمیم به رندر محتوایی پیش‌فرض گرفت:
    @if(DangerChildContent == null)
    {
        @if (ChildContent == null)
        {
            <span> Hello, from Empty Render Fragment </span>
        }
        else
        {
            <span>@ChildContent</span>
        }
    }
    else
    {
        <span>@DangerChildContent</span>
    }




کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-08.zip
نظرات مطالب
کامپوننت‌ها در Vue.js
نکته تکمیلی: هفت روش برای ساخت کامپوننت در  vue.js

1- استفاده از Strings
بصورت پیش فرض templateها بصورت رشته در جاوااسکریپت تعریف میشوند. تعریف تمپلت‌ها به این شکل ناخوانا می‌باشد و توصیه نمیشود
Vue.component('todo-item', {
  template: '\
    <li>\
      {{ title }}\
      <button v-on:click="$emit(\'remove\')">Remove</button>\
    </li>\
  '
})

2- استفاده از Template literals
در ES6  با استفاده از کاراکتر backticks میتوان یک تمپلت را در چند خط تعریف نمود و خوانایی بهتری نسبت به روش اول (استفادهاز Strings) دارد. 
Vue.component('custom-input', {
   template: `
    <input
      v-bind:value="value"
      v-on:input="$emit('input', $event.target.value)"
    >
  `
})

3-استفاده از X-Template
در این روش تمپلیت را درون تگ scriptای که بصورت x-template مشخص شده، درون یک فایل مجزا قرار میدهیم. تنها ایراد این روش جدا نوشتن تمپلیت در فایلی جداگانه و بیرون از کامپوننت می‌باشد.
<script type="x-template" id="my-template" src="template.js"> </script>
<div id="app"></div>

new Vue({
  el: '#app',
  template: '#my-template'
})

4- روش  Inline Template
با اضافه کردن attributeای با نام inline-template مشخص میکنیم که یک کامپوننت می‌باشد (چیزی شبیه slot). نسبت به روش  X-Template بهتر می‌باشد؛ زیرا تعریف کامپوننت در همان فایل جاری انجام میشود و نیازی به جداسازی و زمانی برای بارگذاری یک فایل جاوااسکریپتی نیست.
 <div id="app">
    <gallery inline-template>
....

Vue.component('gallery', {
...

5- استفاده از Render functions
اگر به نوشتن کد جاوااسکریپت تسلط و علاقه دارید، میتوانید این روش را انتخاب کنید و تعریف تمپلیت در اینجا بصورت ایجاد objectای از جاوااسکریپت میباشد. نوشتن چنین تمپلیتی استفاده کامل از قابلیت جاوااسکریپت را امکان پذیر می‌سازد
const template = `
<ul>
  <li v-for="item in items">
   {{ item }}
  </li>
</ul>`;

const compiledTemplate = Vue.compile(template);

new Vue({
  el: '#app',
  data() {
    return {
      items: ['Item1', 'Item2']
    }
  },
  render(createElement) {
    return compiledTemplate.render.call(this, createElement);
  }
});

6- استفاده از JSX
استفاده از این روش برای نوشتن کد کمتر ترجیحا بهتر است و بعنوان یک روش خوب محسوب میشود. البته بصورت مستقیم توسط مرورگر قابلیت رندر و اجرایی ندارد و برای این منظور از babel استفاده میکنیم.
به فرض نوشتن کد زیر توسط روش Render functions
new Vue({
  el: '#app',
  data: {
    msg: 'Show the message'
  },
  methods: {
    hello () {
      alert('Here is the message')
    }
  },
  render (createElement) {
    return createElement(
      'span',
      {
        class: { 'my-class': true },
        on: {
          click: this.hello
        }
      },
      [ this.msg ]
    );
  },
});
با استفاده از روش JSX  تبدیل به کد خواناتر زیر میشود
new Vue({
  el: '#app',
  data: {
    msg: 'Show the message.'
  },
  methods: {
    hello () {
      alert('This is the message.')
    }
  },
  render(h) {
    return (
      <span class={{ 'my-class': true }} on-click={ this.hello } >
        { this.msg }
      </span>
    )
  }
});

7- استفاده از Single File Components
در این روش هر کامپوننت دارای سه قسمت برای تعریف template , script , style  می‌باشد و محبوب‌ترین روش برای ایجاد کامپوننت می‌باشد و درصورت پیچیده شدن و زیاد شدن حجم پروژه روش مناسبی به نظر میرسد. در این مقاله نیز از همین روش استفاده شده است.

نتیجه گیری:
اینکه از چه روشی برای ایجاد کامپوننت استفاده میکنید، کاملا بستگی به اندازه پروژه، توانایی (مانند روش JSX) و علاقه شما دارد. ولی بطور کلی استفاده از روش Single File Components بیشتر مورد توجه می‌باشد.

مطالب
آموزش (jQuery) جی کوئری 6#
در ادامه مطلب قبلی  آموزش (jQuery) جی کوئری 5#  به ادامه بحث  می‌پردازیم.
در پست‌های قبلی مروری بر jQuery داشته و در چند پست انواع روش‌های انتخاب عناصر صفحه وب را توسط jQuery بررسی کردیم. در پست‌های آینده با مباحث پیشرفته‌تری همچون انجام عملیاتی روی المانهای انتخاب شده، خواهیم پرداخت؛ امید است مفید واقع شود.


٢ -٢ - ایجاد  عناصر HTML جدید
گاهی اوقات نیاز می‌شود که یک یا چند عنصر جدید به صفحه‌ی در حال اجرا اضافه شوند. این حالت می‌تواند به سادگی قرار گرفتن یک متن در جایی از صفحه و یا به پیچیدگی ایجاد و نمایش یک جدول حاوی اطلاعات دریافت شده از بانک اطلاعاتی باشد.
ایجاد عناصر به صورت پویا در یک صفحه در حال اجرا کار ساده ای برای jQuery می‌باشد، زیرا همانطور که در پست آموزش (jQuery) جی کوئری 1#  مشاهده کردیم ()$ با دریافت دستور ساخت یک عنصر HTML آن را در هر زمان ایجاد می‌کند، دستور زیر :
$("<div>Hello</div>")
یک عنصر div ایجاد می‌کند و آماده افزودن آن به صفحه در هر زمان می‌باشد.تمامی توابع و متدهایی را که تاکنون بررسی کردیم قابل اعمال بروی اینگونه اشیا نیز می‌باشند. شاید در ابتدا ایجاد عناصر به این شکل خیلی مفید به نظر نرسد، اما زمانی که بخواهیم کارهای حرفه ای‌تری انجام دهیم؛ برای مثال کار با AJAX، خواهیم دید که تا چه اندازه ایجاد عناصر به این روش می‌تواند مفید باشد.
دقت کنید که یک راه کوتاهتر نیز برای ایجاد یک عنصر <div> خالی وجود دارد که به شکل زیر است:
$("<div>")
//  همه اینها معادل هستند 
$("<div></div>")
$("<div/>")
اما برای ایجاد عناصری که خود می‌توانند حاوی عناصر دیگر باشند استفاده از راههای کوتاه توصیه نمی‌شود مانند نوشتن تگ <script> .اما راههای زیادی برای انجام اینکار وجود دارد.
برای اینکه مزه اینکار را بچشید بد نیست نگاهی به مثال زیر بیندازید (نگران قسمت‌های نامفهوم نباشید به مرور با آنها آشنا خواهیم شد):
$("<div class='foo'>I have foo!</div><div>I don't</div>")
     .filter(".foo").click(function() {
          alert("I'm foo!");
      }).end().appendTo("#someParentDiv");
در این مثال ابتدا ما یک المان div ایجاد کردیم که دارای کلاس foo می‌باشد، و خود شامل یک div دیگر است. در ادامه div که دارای کلاس foo بوده را انتخاب کرده و رویداد کلیک را به آن بایند کردیم. و در انتها این div را با محتویاتش به المانی با Id=someParentDiv در سلسله مراتب DOM اضافه می‌کند.
برای اجرا این کد می‌توانید کد آن را دانلود کرده و فایل chapter2/new.divs.htmlرا اجرا کنید خروجی مانند تصویر زیر خواهد بود:

جهت تکمیل مطلب فعلی یک مثال کاملتر از این سایت جهت بررسی انتخاب کردم:
$( "<div/>", {
    "class": "test",
     text: "Click me!",
     click: function() {
           $( this ).toggleClass( "test" );
     }
   }).appendTo( "body" );
در این مثال کمی پیشرفته‌تر یک div ایجاد شده کلاس test را برای آن قرار داده و عنوان ان را برابر text قرار میدهد و یک رویداد کلیک برای آن تعریف می‌کند و در نهایت آن را به body سایت اضافه می‌کند.

با توجه به اینکه مطالب بعدی طولانی بوده و تقریبا مبحث جدایی است؛ در پست بعدی به بررسی توابع و متدهای مدیریت مجموعه انتخاب شده خواهیم پرداخت.

نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت هشتم - مبانی Blazor - بخش 5 - تامین محتوای نمایشی کامپوننت‌های فرزند توسط کامپوننت والد
یک نکته‌ی تکمیلی: روش ارسال داده‌ها به RenderFragmentها

در مباحث اعتبارسنجی و احراز هویت Blazor در قسمت‌های بعدی، به قطعه کد context@ داری در داخل یک RenderFragment خواهیم رسید:
<AuthorizeView>
    <Authorized>
                Hello, @context.User.Identity.Name!
    </Authorized>
</AuthorizeView>
اکنون این سؤال مطرح است که این context@ از کجا آمده‌است و چه مفهومی را دارد؟
برای پاسخ به این سؤال نیاز است با مفهوم «Templated components» در برنامه‌های Blazor آشنا شد. تا اینجا از RenderFragmentها صرفا جهت فراهم آوردن قسمت ثابتی از قالب کامپوننت جاری، توسط استفاده کننده‌ی از آن، کمک گرفتیم. اما در همان سمت استفاده کننده، امکان دسترسی به اطلاعات مهیای داخل آن فرگمنت نیز وجود دارد. برای نمونه به کدهای کامپوننت TableTemplate.razor دقت کنید:
@typeparam Titem

<table class="table">
    <thead>
        <tr>@TableHeader</tr>
    </thead>
    <tbody>
        @foreach (var item in Items)
        {
            <tr>@RowTemplate(item)</tr>
        }
    </tbody>
</table>

@code {
    [Parameter]
    public RenderFragment TableHeader { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment<TItem> RowTemplate { get; set; }

    [Parameter]
    public IReadOnlyList<TItem> Items { get; set; }
}
- این کامپوننت، قالب سفارشی ثابت هدر جدول را توسط یک RenderFragment، از بکارگیرنده‌ی خود دریافت می‌کند.
- همچنین یک RenderFragment جنریک را نیز مشاهده می‌کنید که قالب ردیف‌های جدول را تامین می‌کند. نوع جنریک قابل دسترسی در این کامپوننت، توسط دایرکتیو typeparam Titem@ تعریف شده‌ی در ابتدای آن، مشخص شده‌است.
- بنابراین هربار که ردیفی از بدنه‌ی جدول در حال رندر است، یک شیء item از نوع TItem را به قالب سفارشی تامین شده‌ی توسط بکارگیرنده‌ی خود ارسال می‌کند.
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان به شیء item، در سمت والد یا بکارگیرنده‌ی کامپوننت TableTemplate فوق دسترسی یافت؟
برای اینکار می‌توان از پارامتر ویژه‌ای به نام context که یک implicit parameter است و به صورت پیش‌فرض تعریف شده و مهیا است، در سمت کدهای بکارگیرند‌ه‌ی کامپوننت، استفاده کرد:
@page "/pets"
<h1>Pets</h1>
<TableTemplate Items="pets">
    <TableHeader>
        <th>ID</th>
        <th>Name</th>
    </TableHeader>
    <RowTemplate>
        <td>@context.PetId</td>
        <td>@context.Name</td>
    </RowTemplate>
</TableTemplate>

@code {
    private List<Pet> pets = new()
    {
        new Pet { PetId = 2, Name = "Mr. Bigglesworth" },
        new Pet { PetId = 4, Name = "Salem Saberhagen" },
        new Pet { PetId = 7, Name = "K-9" }
    };

    private class Pet
    {
        public int PetId { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
}
- در اینجا روش بکارگیری کامپوننت TableTemplate را در کامپوننتی دیگر مشاهده می‌کنید. توسط فرگمنت TableHeader، قالب ثابت هدر این جدول تامین شده‌است. توسط فرگمنت RowTemplate قالب پویای ردیف‌های جدول ارائه شده‌است.
- همچنین در اینجا پارامتر ویژه‌ای به نام context@ را نیز مشاهده می‌کنید. این پارامتر همان شیء item ای است که در حین رندر هر ردیف جدول، به فرگمنت RowTemplate ارسال می‌شود. به این ترتیب کامپوننت والد می‌تواند از اطلاعات در حال رندر توسط کامپوننت فرگمنت دار، مطلع شود و از آن استفاده کند. در این مثال، نوع context@، از نوع کلاس Pet است که سعی شده بر اساس نوع پارامتر Items ارسالی به آن، توسط کامپایلر تشخیص داده شود. حتی می‌توان این نوع را به صورت صریحی نیز مشخص کرد:
<TableTemplate Items="pets" TItem="Pet">
این مورد زمانی مفید است که چندین پارامتر جنریک را در کامپوننت تعریف کرده باشیم:
<SomeGenericComponent TParam1="Person" TParam2="Supplier" TItem=etc/>
و یا می‌توان نام پارامتر ویژه‌ی context@ را در تمام RenderFragmentهای جنریک، با ذکر ویژگی Context برای مثال به pet تغییر داد:
<TableTemplate Items="pets" Context="pet">
    <TableHeader>
        <th>ID</th>
        <th>Name</th>
    </TableHeader>
    <RowTemplate>
        <td>@pet.PetId</td>
        <td>@pet.Name</td>
    </RowTemplate>
</TableTemplate>
و یا حتی می‌توان این نام را به صورت اختصاصی به ازای هر RenderFragment جنریک، مشخص کرد. برای اینکار ویژگی Context را دقیقا بر روی RenderFragment مدنظر قرار می‌دهیم:
<TableTemplate Items="pets">
    <TableHeader>
        <th>ID</th>
        <th>Name</th>
    </TableHeader>
    <RowTemplate Context="pet">
        <td>@pet.PetId</td>
        <td>@pet.Name</td>
    </RowTemplate>
</TableTemplate>
این تغییرنام بهتر است زمانی صورت گیرد که نام پیش‌فرض context، با نام مشابه دیگری در کامپوننت جاری، تداخل پیدا کرده‌است.
مطالب
ساخت رابط کاربری برای الکترون
قدرت الکترون برگرفته از فناوری وب است و هر آنچه که در آنجا امکان پذیر باشد، در اینجا نیز امکان پذیر است و خصوصیت برنامه‌های دسکتاپ را نیز داراست. الکترون به دلیل بارگذاری فایل‌های html، به شما اجازه می‌دهد تا از ابزارهایی چون بوت استرپ و فریمورک‌ها و کیت‌های مشابهی چون جی‌کوئری و انگیولار، امبر Ember و ... در آن استفاده کنید. ولی با این حال، الکترون نوپا سعی دارد کیت‌های اختصاصی خودش را هم داشته باشد، که در این مقاله به آن‌ها اشاره می‌کنیم.
یکی از این کیت‌ها، فوتون نام دارد. فوتون شامل یک سری css ,sass، فونت و قالب‌های html است که به شما اجازه می‌دهد تا یک برنامه با ظاهری شبیه به برنامه‌های مک را داشته باشید. کامپوننت‌های فوتون شامل tab ها، لیست‌ها، منوی کناری، دکمه‌های معمولی یا جعبه ابزاری و کنترل‌های فرم‌ها می‌شود. با این حال اگر هم دوست ندارید که از این کامپوننت‌ها استفاده کنید، می‌توانید از layout ‌های آن استفاده کند که پنجره‌ی شما را تقسیم بندی می‌کنند.
برای استفاده از فوتون لازم است آن را دانلود کرده و فایل‌های آن را در پروژه‌ی خود کپی کنید. دایرکتوری dist آن شامل یک مثال می‌شود که می‌توانید آن را به داخل دایرکتوری پروژه خود کپی کنید؛ یا خود این دایرکتوری را به عنوان دایرکتوری پروژه تعیین کنید. بعد از آن، فایل‌های موجود در دایرکتوری template را به داخل دایرکتوری والد، یعنی dist انتقال دهید و داخل فایل html، مسیر فایل css را تصحیح نمایید. فقط می‌ماند که الکترون را بر روی این محل نصب کنید، یا اینکه الکترون نصب شده‌ی به صورت عمومی (Global) را در اختیار آن قرار دهید.
بعد از آن ممکن است با خطا مواجه شوید و وقتی فایل اصلی را که در اینجا نام آن app.js است، باز کنید، خطوط زیر را می‌بینید:
var app=require('app');
var BrowserWindow=require('browser-window');
این نوع استفاده از ماژول‌های داخلی، متعلق به نسخه‌های اولیه است و در نسخه‌های اخیر پشتیبانی نمی‌شود. پس بهتر است این خطوط را به صورت‌هایی که قبلا گفته‌ایم تغییر دهید.
سپس برنامه را اجرا کنید تا رابط جدید کاربری را ببینید.
فقط یک مشکلی هست و آن هم این است که باید فریم یا پنجره‌ای را که خود الکترون تولید می‌کند، حذف کنیم برای حذف آن می‌توانید از خصوصیت frame در شیء Browser Window استفاده کنید:
if(process.platform=='darwin')
{
  mainWindow= new BrowserWindow({
    width: 1000,
    height: 500,
    'min-width': 1000,
    'min-height': 500,
    'accept-first-mouse': true,
    'title-bar-style': 'hidden',
    titleBarStyle:'hidden'
  });
}
else {
  new BrowserWindow({
   width: 1000,
   height: 500,
   'min-width': 1000,
   'min-height': 500,
   frame:false
 });
}
در نسخه‌های 10 به بعد مک، از آنجاکه این خصوصیت، نه تنها فریم کرومیوم را حذف میکند، بلکه قابلیت‌هایی چون تغییر اندازه و ... را از آن نیز می‌گیرد، برای همین خصوصیت titleBarStyle را که به دو شکل هم می‌تواند نوشته شود، مورد استفاده قرار می‌دهیم.
حالا اگر برنامه را مجددا اجرا کنید، می‌بینید که قاب‌های دور آن حذف شده‌اند، ولی با چند ثانیه کار کردن متوجه این ایراد می‌شوید که پنجره قابل درگ کردن و جابجایی نمی‌باشد. برای حل آن باید از css کمک بگیریم:
-webkit-app-region: drag
دستور بالا را به هر المانی انتساب دهید، آن المان و فرزندانش قابل درگ خواهند بود، ولی اگر المانی را با این خصوصیت تنظیم کردید، ولی قصد دارید که یکی یا چند عدد از المان‌های فرزند این خاصیت را نداشته باشند، این دستور را به آنان انتساب دهید:
-webkit-app-region: no-drag;
از آنجاکه در این رابط کاربری، نوار عنوان تگ مشخصی دارد:
<header class="toolbar toolbar-header" >
با اضافه کردن این دستور css می‌توانید به آن قابلیت درگ را بدهید:
<header class="toolbar toolbar-header" style="-webkit-app-region: drag">
حالا مجددا برنامه را تست کنید تا نتیجه کار را ببینید.
همانطور که می‌بینید با کمترین زحمت، به چنین رابط کاربری رسیدید. تصویر زیر متعلق به برنامه‌ای است که در دو قسمت قبلی (+ + ) ساختیم و حالا با استفاده از این پکیج، ظاهر آن را تغییر داده‌ایم:



Electron UI Kit
دومین رابط کاربری که معرفی میکنیم در واقع یک کیت از یک سری کامپوننت است که بسیار شبیه به برنامه‌های دسکتاپ طراحی شده و شامل لیست‌ها، گریدها، کنترل‌ها و ... است که در دو فایل استایل، برای ویندوز و مک، مجزا شده‌اند.

Maverix

یک استایل تحت وب به نام Maverix است که البته در مورد برنامه‌های دسکتاپ و الکترون حرفی نزده و خود را فریمورکی برای استفاده در برنامه‌های تحت وب معرفی کرده است. ولی از آنجا که کنترل‌های موجود آن بر اساس سیستم عامل مک ایجاد شده‌اند، به راحتی می‌توانند خود را بجای برنامه‌های دسکتاپ جا بزنند. می‌توانید دموی آن را نیز ببینید.

مطالب
بخش دوم - بررسی ساختار فایل ها و Syntax برنامه های Svelte
در بخش اول به معرفی SvelteJs پرداختیم و اولین پروژه‌ی خود را ایجاد کردیم. در ادامه به بررسی جزئیات فایل‌های تشکیل شده می‌پردازیم. قبل از هرچیز پیشنهاد میکنم اگر از vs-code استفاده میکنید Extension Svelte را دانلود و نصب نمایید.
پس از ایجاد پروژه، تعدادی فایل توسط Svelte ایجاد می‌شوند که در ادامه آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


rollup.config.js : 
به طور پیش فرض Svelte از rollup برای ساخت برنامه استفاده میکند که جایگزینی برای webpack است. فعلا نیازی به تغییر و دانستن جزئیاتی در مورد این فایل نداریم؛ چراکه به صورت پیش فرض توسط قالب دریافت شده، تمامی کانفیگ‌های مورد نظر ما برای توسعه و ساخت نهایی باندل برنامه انجام شده‌است. فقط به چند نکته‌ی مهم در این فایل اشاره خواهم کرد.
import svelte from 'rollup-plugin-svelte';
import resolve from 'rollup-plugin-node-resolve';
import commonjs from 'rollup-plugin-commonjs';
import livereload from 'rollup-plugin-livereload';
import { terser } from 'rollup-plugin-terser';

const production = !process.env.ROLLUP_WATCH;

export default {
input: 'src/main.js',
output: {
sourcemap: true,
format: 'iife',
name: 'app',
file: 'public/bundle.js'
},
plugins: [
svelte({
// enable run-time checks when not in production
dev: !production,
// we'll extract any component CSS out into
// a separate file — better for performance
css: css => {
css.write('public/bundle.css');
}
}),

// If you have external dependencies installed from
// npm, you'll most likely need these plugins. In
// some cases you'll need additional configuration —
// consult the documentation for details:
// https://github.com/rollup/rollup-plugin-commonjs
resolve(),
commonjs(),

// Watch the `public` directory and refresh the
// browser on changes when not in production
!production && livereload('public'),

// If we're building for production (npm run build
// instead of npm run dev), minify
production && terser()
],
watch: {
clearScreen: false
}
};
در خط 12 این فایل، مقدار input برابر با src/main.js است که به rollup، نقطه شروع برنامه را نشان میدهد و مانند سایر فریم ورک‌ها، اسکریپت آغاز کننده برنامه ما میباشد. همینطور در خطوط 15 و 24، فایل‌های bundle خروجی برنامه که به صورت پیش فرض در فولدر public قرار میگیرند، مسیرشان مشخص شده است.


package.json : 
احتمالا اگر از هر کدام از فریم ورک‌های معروفی مثل vue - react - angualr استفاده کرده باشید میدانید این فایل چیست؛ ولی بد نیست توضیح مختصری بدهم و تفاوت مهم package‌ها در svelte را با سایر فریم ورک‌ها، بیان کنم. این فایل تمام وابستگی‌های پروژه و اسکریپت‌های مورد نیاز برای ساخت و اجرای برنامه را در خود نگه میدارد.
{
  "name": "svelte-app",
  "version": "1.0.0",
  "devDependencies": {
    "npm-run-all": "^4.1.5",
    "rollup": "^1.10.1",
    "rollup-plugin-commonjs": "^9.3.4",
    "rollup-plugin-livereload": "^1.0.0",
    "rollup-plugin-node-resolve": "^4.2.3",
    "rollup-plugin-svelte": "^5.0.3",
    "rollup-plugin-terser": "^4.0.4",
    "sirv-cli": "^0.4.0",
    "svelte": "^3.0.0"
  },
  "scripts": {
    "build": "rollup -c",
    "autobuild": "rollup -c -w",
    "dev": "run-p start:dev autobuild",
    "start": "sirv public",
    "start:dev": "sirv public --dev"
  }
}
نکته مهمی که در اینجا به چشم میخورد وجود نداشتن بخش dependencies در این فایل است. در بخش dependencies عموما وابستگی‌های پروژه در زمان اجرای برنامه قرار میگیرد. همانطور که قبلا اشاره کرده بودم، Svelte یک کامپایلر است. به همین جهت در زمان اجرا، نیاز به هیچ وابستگی اضافه‌تری ندارد؛ برخلاف سایر فریم ورک‌ها که حداقل نیاز دارند خود اسکریپت فریم ورک، زمان اجرا لود شده و توسط کاربر دانلود شود. بجای آن همانطور که مشاهده میکنید در خط 4, devDependecies وجود دارد که تمام وابستگی‌های svelte را دربر میگیرد که فقط قبل از build شدن برنامه مورد نیاز هستند. در خط 15، تگ اسکریپ قرار دارد که برای راحتی ساخت و اجرای برنامه همانطور که در بخش قبل دیدیم میتوانیم از آنها استفاده کنیم (npm run dev ---- npm run build ---- etc)

 build  برای ساخت و ایجاد خروجی‌های برنامه توسط rollup مورد قرار استفاده میگیرد. 
 autobuild  مانند build برای ساخت خروجی‌های نهایی برنامه استفاده میشود. ولی تفاوتی که دارد پس از هر تغییر در سورس کد برنامه به صورت خودکار build جدیدی پس از اجرای آن گرفته میشود. 
 dev   برنامه را درحالت Developer Mode اجرا میکند که برای مشاهده تغییرات به صورت خودکار در browser، بدون نیاز به رفرش صفحه و همینطور عیب یابی  برنامه مناسب است. 
 start  از طریق sirv  که یک وب سرور سبک برای هاست کردن سایت‌های استاتیک است، برنامه را هاست میکند.
 start:dev   مانند start است با این تفاوت که برنامه را در حالت Developer Mode هاست میکند که میتواند برای عیب یابی برنامه از آن استفاده کرد؛ چرا که سورس برنامه از طریق source Map قابل دسترس خواهد بود.

دو پوشه src و public هم برای ما به صورت پیش فرض ایجاد شده‌اند که فولدر public فایل‌های نهایی تولید شده برنامه ما را شامل میشود و src، دربرگیرنده تمام سورس کدهای برنامه ما میباشد.
src/App.svelte :
همه بخش‌های برنامه در Svelte از کامپوننت‌ها تشکیل میشوند و این فایل کامپوننت اصلی برنامه در Svelte است. همانطور که نام این فایل پیداست پسوند تمام کامپوننت‌های Svelte نام این کامپایلر است svelte. 
<script>
export let name;
</script>

<style>
h1 {
color: purple;
}
</style>

<h1>Hello {name}!</h1>

اگر قبلا با vuejs کار کرده باشید، این syntax برای شما آشنا خواهد بود؛ هرچند بسیار شبیه کدنویسی در صفحه html است. در کامپوننت‌های svelte شما دو تگ Script و Style دارید و خارج از این دو تگ میتوانید html خود را قرار دهید؛ مانند مثال بالا. در تگ اسکریپت، کدهای جاوا اسکریپتی مرتبط با کامپوننت قرار میگیرد و در تگ Style هم Css‌های مرتبط با کامپوننت. در مثال بالا، در خط 11 ما یک تگ h1 داریم که مقدار hello و یک {name} را نمایش خواهد داد. با استفاده از علامت {} میتوانید کدهای جاوااسکریپتی خود رابه html جاری اضافه کنید که در مثال بالا متغیر name در خط 2 تعریف شده است. در تگ اسکریپت شما امکان ساخت هرگونه متغیر و فانکشنی را که در جاوا اسکریپت معتبر است، خواهید داشت که همینطور میتوان از آنها در صفحه html استفاده کرد. ولی svelte با استفاده از کلمات کلیدی جاوا اسکریپت، چند امکان به این بخش اضافه کرده است. اگر به خط 2 مجددا دقت کنیم، شاید برای شما سؤال ایجاد شود که کلمه World از کجا می‌آید و چطور به متغیر name نسبت داده شده‌است. نکته‌ای که در کد بالا وجود دارد، کلمه export قبل از متغیر است. به این معنا که استفاده کننده از این کامپوننت میتواند name را مقدار دهی کند. در svelte به این نوع متغیر‌ها props گفته میشود. در این مثال name توسط اسکریپت آغاز کننده برنامه با به اصطلاح entry point برنامه ما مقدار دهی خواهد شد که در ادامه این فایل را بررسی میکنیم.

src/main.js : 
import App from './App.svelte';

const app = new App({
target: document.body,
props: {
name: 'world'
}
});

export default app;
فایل main.js فایل آغاز کننده برنامه و entry-point ما است. در خط اول، کامپوننت اصلی برنامه را که قبلا بررسی کردیم، به این فایل import میکنیم. در خط سوم یک object از این کامپوننت گرفته و آن را مقداردهی خواهیم کرد. در خط 4 مقدار target را برابر با محتوای صفحه html نهایی برنامه قرار میدهیم که در مسیر public/index.html تولید خواهد شد و در نهایت خصیصه‌های کامپوننت خود (props) را که قبلا تعریف کردیم، مقدار دهی میکنیم؛ خطوط 5-7 .
اگر به خاطر داشته باشید، ما در کامپوننت App.svelte یک متغیر به نام name را به عنوان یک props (خصیصه) export کرده بودیم و در اینجا مقدار این متغیر را برابر با world قرار دادیم. 
در خط آخر  (10) هم مانند تمام فایل‌ها و ماژول‌های جاوا اسکریپت، این object را برای استفاده export میکنیم.


نکته: پیش نیاز استفاده از svelte، درک نسبی روی مباحث مرتبط با JavaScript و Html و Css است. لذا در این آموزش من به جزئیات مرتبط با این سه مورد وارد نمیشوم و سعی میکنم تمرکز بیشتر بر روی مباحث مرتبط با خود svelte باشد. 
در بخش بعدی با ایجاد یک پروژه جدید، با سایر امکانات svelte و همینطور syntax آن بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
کاربرد Action ها در Github - خودکار سازی فرآیند کامپایل و آپلود فایل در Release گیت‌هاب
نکته: این آموزش مبتنی بر دات نت نسخه 5 می‌باشد (قابل استفاده در نسخه 3.0 و 3.1 نیز می‌باشد اما تست نشده است). در این آموزش فرض شده‌است که شما توانایی کار کردن با git و گیت‌هاب را دارید. همچنین دقت کنید که گزینه‌های زیر در فایل csproj شما موجود باشد، در غیر این صورت ممکن است با خطا مواجه شوید:
<IncludeNativeLibrariesForSelfExtract>true</IncludeNativeLibrariesForSelfExtract>
<RuntimeIdentifier>win-x86</RuntimeIdentifier>
<PublishSingleFile>true</PublishSingleFile>

چند وقتی می‌شود که گیت‌هاب اکشن‌ها را معرفی کرده که با استفاده از این اکشن‌ها میتوان برخی فعالیت‌های تکراری را، خودکار سازی کرد و در وقت و انرژی صرفه جویی کرد. ما چه کارهایی را میتوانیم با کمک اکشن‌ها انجام بدهیم؟ تقریبا میشود گفت هرکاری را میتوان با اکشن‌ها انجام داد. کامپایل کردن پروژه، تست کردن، پابلیش کردن و...
من معمولا فایل‌های خروجی که برای پروژه‌هایم میگیرم، بدلیل استفاده از ویژگی SelfContained و ایمیج‌های ReadyToRun برای اجرای سریعتر، معمولا حجمی حدود 140 مگ دارند. حالا وقتی آنها را فشرده میکنم، به حدود 50 مگ کاهش پیدا میکنند که اگر من بخواهم هر دفعه که از برنامه خروجی میگیرم، فایل خروجی را فشرده کنم و آن را در گیت‌هاب آپلود کنم، هم فرآیندی زمانبر هست و هم اینکه تکراری و خسته کننده؛ در نتیجه تصمیم گرفتم که از اکشن گیت‌هاب برای خودکارسازی این فرآیند استفاده کنم. 
در این نوشته میخواهیم یک اکشن بنویسیم که بر اساس سورس کد موجود بر روی گیت‌هاب، برنامه را کامپایل کند، فایل اجرایی را بصورت فایل فشرده Zip ایجاد کرده و در نهایت این فایل فشرده را در قسمت Release گیت‌هاب منتشر کند.
برای شروع کار اول باید در مخزن پروژه، در سایت گیت‌هاب، به قسمت Action برویم:

حالا روی قسمت New workflow کلیک میکنیم
 
شما میتونید از قالب‌های پیش‌فرض موجود، هر کدام را که خواستید انتخاب کنید. من ترجیح میدهم با یک قالب خالی شروع کنم. پس بر روی set up a workflow yourself کلیک میکنیم:
 
کدهای پیش‌فرضی که وجود دارند را پاک کنید، تا مثل تصویر زیر، یک فایل کاملا تمیز و خالی را داشته باشیم. نکته‌ای که باید دقت کنید، اسم و مسیر فایل می‌باشد. مسیر فایل را اصلا نباید تغییر داد، ولی اسم فایل را میتوانید اصلاح کنید؛ ولی توجه کنید که پسوند فایل باید yml باشد.
حالا نوبت نوشتن کدهای اکشن رسیده:
اول از همه کد زیر را مینویسیم:
name: "Publish"

این خط، اسم اکشن مارا مشخص میکند که قرار است در لیست workflow‌ها نمایش داده شود:
در کد بعدی که باید بنویسیم (در خط بعدی) باید مشخص بکنیم که این اکشن چه زمانی اجرا بشود. گزینه‌های زیر استفاده بیشتری دارند:
  • push = هر زمان که کامیتی روی گیتهاب پوش شود، اکشن اجرا میشود.
  • pull_request = هر زمانی که یک پول ریکوئست مرج شود، اکشن اجرا میشود.
  • workflow_dispatch = برنامه نویس خودش میتواند با کلیک بر روی دکمه‌ی مشخصی در قسمت اکشن‌ها، اکشن موردنظر را اجرا کند.
لیست کامل تریگر‌ها را میتوانید اینجا مطالعه کنید.
ما از push استفاده میکنیم؛ البته مقداری آن را تغییر میدهیم تا زمانیکه شامل تگ بود، اکشن اجرا شود.
on:
  push:
    tags:
      - "v*"
نکته‌ای که وجود دارد، ما در آخر این دستور، از *v استفاده کردیم که اشاره میکند اگر تگی بصورت v1.0.0 بود، اجرا بشود. * میتواند هر عددی باشد.
3 متغیر ایجاد میکنیم تا محل فایل پروژه، اجرایی و فشرده را نگه دارد، تا فایل اکشن زیاد شلوغ نباشد. 
env:
  PROJECT_PATH: src/HandySub/HandySub.csproj
  ZIP_PATH: src/HandySub/bin/Release/net5.0-windows/win-x86/publish/HandySub-x86.zip
  EXE_PATH: src/HandySub/bin/Release/net5.0-windows/win-x86/publish/HandySub.exe
حالا باید دستورات خودکار سازی را بنویسیم. همه دستورات باید در قسمت jobs نوشته شوند:
 jobs:
  deploy:
    runs-on: windows-latest
به قسمت runs-on توجه کنید. این گزینه مشخص میکند که اکشن ما بر روی سرور ویندوزی و آخرین نسخه‌ی از آن اجرا بشود؛ در صورت نیاز میتوانید از linux نیز استفاده کنید.
در خط بعدی باید قدم به قدم دستورات را بنویسیم. ما برای هر قدم، از name استفاده میکنیم که هنگام اجرای اکشن، بصورت مرتب و خوانا بتوانیم بفهمیم که در چه مرحله‌ای از اجرا هستیم.
قدم اول باید اکشن را آماده کنیم. اکثر دستورات مهم در این اکشن موجود است:
 steps:
      - name: Initialize Actions
        uses: actions/checkout@v2
قدم بعدی باید sdk دات نت را بر روی سرور، دانلود و نصب کنیم:
     - name: Initialize .Net
        uses: actions/setup-dotnet@v1
        with:
          dotnet-version: 5.0.x
قبل از بیلد پروژه، باید کتابخانه‌ها و بسته‌های نیوگت را restore کنیم، تا بیلد، خطا نداشته باشد:
  - name: Restore Project
        run: dotnet restore ${{ env.PROJECT_PATH }}
حالا میتوانیم دستور خروجی گرفتن را بنویسیم (حتما باید در فایل csproj پروژه خود، runtimeidentifier  پروژه مشخص باشد که اینجا ما از win-x86 استفاده کردیم؛ در غیر اینصورت خطا میگیرید)  چون در مرحله قبل پروژه را restore کردیم، هنگام خروجی گرفتن، دستور no-restore را مینویسیم تا دوباره بسته‌های نیوگت ری‌استور نشود.
 - name: Publish Project
        run: dotnet publish ${{ env.PROJECT_PATH }} -c Release --self-contained -r win-x86 --no-restore
حالا که فایل اجرایی را ایجاد کردیم، باید آن را بصورت فشرده و zip در بیاوریم. برای اینکار از یک اکشن دیگر کمک میگیریم. اول آن را به اصطلاح using میکنیم؛ سپس از آن استفاده میکنیم. این اکشن 2 ورودی دارد: files و dest که به ترتیب باید آدرس فایل‌ها و محل ذخیره زیپ را به آن بدهیم که ما از متغیرهایی که قبلا ایجاد کرده‌ایم، استفاده میکنیم. 
 - name: Create Zip File
        uses: papeloto/action-zip@v1
        with:
          files: ${{ env.EXE_PATH }}
          dest: ${{ env.ZIP_PATH }}
در مرحله بعدی باید از یک اکشن دیگر برای ساخت Release در قسمت گیت‌هاب کمک بگیریم. دقت کنید که برای آپلود کردن فایل زیپ داخل این Release، ما باید توکن و id این ریلیز را ذخیره کنیم که در اینجا در متغیر GITHUB_TOKEN و id ذخیره میکنیم. توکن را میتوانیم از قسمت secrets خود گیت‌هاب دریافت کنیم. همچنین ما اسم تگ را از طریق github.ref دریافت میکنیم (که مقدار v1.0.0 را به عنوان مثال برای ما برگشت خواهد داد (شماره نسخه همان تگی است که پوش کرده‌ایم) 
 - name: Initialize Release
        uses: actions/create-release@v1
        id: create_release
        env:
          GITHUB_TOKEN: ${{ secrets.GITHUB_TOKEN }}
        with:
          tag_name: ${{ github.ref }}
          release_name: ${{ github.ref }}
حالا نوبت این است که فایل زیپ را آپلود کنیم. دوباره باید از اکشن دیگری برای این امر کمک بگیریم. توکنی را که قبلا ذخیره کردیم، همراه با فایل زیپ، به این اکشن میدهیم و در پایان به کمک id که قبلا ذخیره کردیم، لینک فایل آپلود شده را از آن دریافت میکنیم.  
 - name: Create Release 
        uses: csexton/release-asset-action@v2
        with:
          github-token: ${{ secrets.GITHUB_TOKEN }}
          file: ${{ env.ZIP_PATH }}
          release-url: ${{ steps.create_release.outputs.upload_url }}
کد کامل را اینجا ببینید: 
name: "Publish"

on:
  push:
    tags:
      - "v*"

env:
  PROJECT_PATH: src/HandySub/HandySub.csproj
  ZIP_PATH: src/HandySub/bin/Release/net5.0-windows/win-x86/publish/HandySub-x86.zip
  EXE_PATH: src/HandySub/bin/Release/net5.0-windows/win-x86/publish/HandySub.exe
  

jobs:
  deploy:
    runs-on: windows-latest
    steps:
      - name: Initialize Actions
        uses: actions/checkout@v2

      - name: Initialize .Net
        uses: actions/setup-dotnet@v1
        with:
          dotnet-version: 5.0.x
      
      - name: Restore Project
        run: dotnet restore ${{ env.PROJECT_PATH }}

      - name: Publish Project
        run: dotnet publish ${{ env.PROJECT_PATH }} -c Release --self-contained -r win-x86 --no-restore

      - name: Create Zip File
        uses: papeloto/action-zip@v1
        with:
          files: ${{ env.EXE_PATH }}
          dest: ${{ env.ZIP_PATH }}
          
      - name: Initialize Release
        uses: actions/create-release@v1
        id: create_release
        env:
          GITHUB_TOKEN: ${{ secrets.GITHUB_TOKEN }}
        with:
          tag_name: ${{ github.ref }}
          release_name: ${{ github.ref }}
      
      - name: Create Release    
        uses: csexton/release-asset-action@v2
        with:
          github-token: ${{ secrets.GITHUB_TOKEN }}
          file: ${{ env.ZIP_PATH }}
          release-url: ${{ steps.create_release.outputs.upload_url }}

در آخر بر روی دکمه سبز رنگ بالا سمت راست start commit کلیک کنید تا تغییرات ثبت شوند.
به پروژه خود برگردید و ترمینال را باز کنید و یک تگ جدید را ایجاد کنید. 
git tag v1.0.0
سپس تگ ایجاد شده را به مخزن گیت‌هاب پوش کنید:
git push origin tag v1.0.0

 به مخزن گیت‌هاب مراجعه کنید تا ببینید که اکشن شما بصورت خودکار اجرا شده و در پایان، یک ریلیز برای شما ایجاد میکند.
 در قسمت ریلیز میتوانید ببینید که ریلیز توسط ربات گیت‌هاب ایجاد شده‌است: