نظرات مطالب
یکی کردن اسمبلی‌های یک پروژه‌ی WPF
راه حل بسیار جامع و ساده ای ارائه کردید که مشکلات روش‌های قبل را ندارد، برنامه به خوبی اجرا می‌شود ولی هنگام گرفتن گزارش با استفاده از stimulsoft خطای زیر ظاهر می‌شود:
(ساختار try-catch نادیده گرفته می‌شود و یک Unhandled Exception رخ می‌دهد.)
The type or namespace name 'Stimulsoft' could not be found (are you missing a using directive or an assembly reference?)
با قرار دادن اسمبلی‌های StimulReport در کنار فایل EXE مشکل برطرف می‌شود در صورتی که این اسمبلی‌ها درون ExE مدفون هستند:


چرا برای اسمبلی‌های تلریک چنین مشکلی به وجود نمی‌آید و اینکه علاوه بر اسمبلی‌های زیپ شده خود اسمبلی‌ها نیز در فایل قرار داده شد؟

نظرات مطالب
Highlight کردن لینک صفحه جاری در ASP.NET MVC
سلام مهندس (تبریک سال نو با تاخیر)
روشی که گفتین به نظر من یه ایراد کوچک داره و اونم اینه که در صورتی لینک رنگی می‌شه که حتما آدرس مورد نظر با آدرس لینک برابر باشه، در صورتی که لینک موردنظر یک صفحه فرعی باشه و ان لینک در لیست منو وجود نداشته باشه هیچ لینکی رنگی نمی‌شه، مثلا در سایت دات نت تیپس در صورتی که کاربر روی لینک جزئیات یک پروژه کلیک کنه لینک پروژه‌ها رنگی میشه در صورتی که ادرسش توی منوها موجود نیست، من وقتی کدهای سایت مذکور بررسی کردم فهمیدم به جای اون شما از تابع startsWith (تعریف شده توسط شما) استفاده کردین، در این صورت لینکهایی که با قسمتی از آدرس مذکور شروع بشه تغییرات رنگ (استایل مورد نظر) رو اون اعمال میشه.
اگر اشتباه می‌کنم لطفا تصحیح بفرمایید.
 
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت پنجم
در مطالب قبلی در مورد ماژولار بودن IIS زیاد صحبت کردیم، ولی اجازه بدهید این مورد را به صورت کاربردی‌تر و موشکافانه‌تر بررسی کنیم. برای اینکه به مشکلی در طول این سری از مطالب برنخورید، IIS را به صورت کامل یعنی full feature نصب نمایید. از بخش control panel>programs & features>Turn Windows features on or off اقدام نمایید و هرچه زیر مجموعه Internet information service هست را برگزینید. در صورتی که از نسخه‌های ویندوز سرور 2008 استفاده می‌کنید از طریق server manager>roles>web server اقدام نمایید.
برای نصب یک ماژول باید دو مرحله را انجام داد:
  1. نصب ماژول
  2. فعال سازی ماژول
نکته ای که در مورد ماژول‌های native وجود دارد این هست که این ماژول‌ها دسترسی بدون محدودیتی به منابع سروری دارند و از این رو حتما باید این نکته را دقت کنید که ماژول native شما از یک منبع مورد اعتماد دریافت شده باشد.

نصب یک native module
برای نصب می‌توانید یکی از سه راه زیر را استفاده کنید:
  1. ویرایش دستی فایل کانفیگ و از نسخه IIS7.5 به بعد هم می‌توانید از configuration editor هم استفاده کنید.
  2. استفاده از محیط گرافیکی IIS
  3. استفاده از خط فرمان با دستور Appcmd
مزیت روش دستی این هست که شما دقیقا می‌دانید در پشت صحنه چه اتفاقی می‌افتد و نتیجه هر کدام از این سه روش، اضافه شدن یک مدخل ورودی به تگ <globalmodules> است. برای اعمال تغییرات، مسیر زیر را بروید:
%windir%\system32\inetsrv\config\applicationhost.config
کسی که نیاز به دسترسی به این مسیر و انجام تغییرات دارد باید در بالاترین سطح مدیریتی سرور باشد.
اگر فایل را باز کنید و تگ globalmodule را پیدا کنید متوجه می‌شوید که تمامی ماژول‌ها در این قسمت معرفی شده‌اند و برای خود یک مدخل ورودی یا همان تگ add را دارند که در آن مسیر فایل dll هم ذکر شده است:
<globalModules> 
 
 <addname="DefaultDocumentModule"image="%windir%\system32\inetsrv\defdoc.dll"/> 
 
 <addname="DirectoryListingModule"image="%windir%\system32\inetsrv\dirlist.dll"/> 

<add name="StaticFileModule"image="%windir%\system32\inetsrv\static.dll"/>
...

 </globalModules>

برای حذف یا جایگزینی یک ماژول به راحتی می‌توانید مدخل ورودی یک ماژول را به صورت دستی حذف نمایید و برای جایگزینی هم بعد از حذف، ماژول خود را معرفی کنید. ولی توجه داشته باشید که این حذف به معنی حذف این ماژول از تمامی اپلیکیشن‌های موجود بر روی IIS هست و سپس اضافه کردن یک ماژول به این بخش. همچنین اگر قصد شما فقط حذف یک ماژول از روی یکی از اپلیکشن‌ها باشد باید از طریق فایل کانفیگ سایت از مسیر تگ‌های <system.webserver><modules> و با استفاده از تگ‌های add و remove به معرفی یک ماژول مختص این اپلیکیشن و یا حذف یک ماژول خاص اقدام نمایید.

PreConditions
این ویژگی می‌تواند در خط معرفی ماژول، مورد استفاده قرار بگیرد. اگر به فایل نگاه کنید می‌بینید که در بعضی خطوط این ویژگی ذکر شده است. تعریف این ویژگی به هسته IIS می‌گوید که این ماژول در چه مواردی و به چه شیوه ای باید به کار گرفته شود.
 <add name="ManagedEngine64" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework64\v2.0.50727\webengine.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv2.0,bitness64" /> 
 
 <add name="ManagedEngine" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework\v2.0.50727\webengine.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv2.0,bitness32" /> 
 
<add name="ManagedEngineV4.0_32bit" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\webengine4.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv4.0,bitness32" /> 
 
<add name="ManagedEngineV4.0_64bit" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework64\v4.0.30319\webengine4.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv4.0,bitness64" />

مقادیری که precondition میتواند بگیر شامل موارد زیر هستند:
bitness
این گزینه به دو صورت bitness32 و bitness64 یافت می‌شود. امروزه پردازنده‌های 64 بیتی بسیار متداول شده اند و بسیاری از تولید کنندگان دارند به سمت عرضه ابزارهای 64 بیتی رو می‌آورند و به زودی عرضه‌های 32 بیتی را متوقف می‌کنند و به سمت سیستم عامل‌های 64 بیت سوییچ خواند کرد ولی باز هم هنوز برنامه‌های 32 بیتی زیادی هستند که مورد استفاده قرار می‌گیرند و نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. برای همین ویندوزهای 64 بیتی مایکروسافت در کنار محیط 64 بیتی‌شان از یک محیط 32 بیت به اسم WOW64 استفاده می‌کنند. در این حالت این امتیاز به شما داده می‌شود که از پروسه‌های کارگر 32 بیتی در کنار پروسه‌های کارگر 64 بیتی استفاده کنید و PreCondition به bitness32 یا bitness64 تنظیم می‌شود تا از صحت بارگزاری dll در یک محیط درست مطمئن شود. در صورتی که این خصوصیت ذکر نشود یک هندلر 32 بیتی و 64 بیتی و یک module map اجرا می‌شود.

Runtime version
اگر ماژول خاصی برای اجرا به ورژن خاصی از net framwork. نیاز دارد، این ویژگی ذکر می‌شود. در صورتی که ماژولی قصد اجرای بر روی فریم ورک اشتباهی داشته باشد سبب خطا خواهد شد.

Mana gedHandler 
با معرفی IIS7 ما با یک مدل توسعه پذیر روبرو شدیم و می‌توانستیم ماژول‌ها و هندلرهای خود را بنویسیم و مستقیما در Pipeline قرار دهیم ولی سوییچ کردن بین دو بخش کدهای مدیریت شده و native یک عمل سنگین برای سیستم به شمار می‌آید و به منظور کاهش این بار گزینه managedhandler قرار داده شده است تا تعیین کند مواقعی که درخواست نیازی به این ماژول ندارد، این ماژول اجرا نگردد. به عنوان مثال فایل‌های ایستا چون jpg یا html و... شامل این ماژول نخواهند شد. واضح‌ترین مثال در این زمینه Forms Authentication می‌باشد و موقعی اجرا می‌شوند که درخواست فایل‌های aspx شده باشد و اگر یک فایل html را درخواست کنید این ماژول امنیتی روی آن اثری ندارد و عملیات شناسایی هویت روی آن اجرا نمی‌شود و اگر می‌خواهید روی همه فایل‌ها، این عملیات شناسایی انجام شود باید خصوصیت "precondition="managedhandler حذف شود.
در صورتی که تگ module را به صورت زیر بنویسید تمامی ماژول‌ها برای تمامی درخواست‌ها اجرا خواهد شد، صرف نظر از اینکه آیا ماژولی به صورت "precondition="managedmodule مقداردهی شده است یا خیر.
<modules runAllManagedModulesForAllRequests="true"/>
 
The Mode Precondition 
تا به الان گفتیم که چگونه میتوانیم یک ماژول و یا هندلر مدیریت شده‌ای را به Pipeline اضافه کنیم؛ ولی IIS7 به بالا نیاز دارد که تا پروسه‌های کارگر را به روشی خاص به این منظور اجرا کند و فریم ورک دات نت را برای اجرای آن‌ها بارگزاری کند. همچنین به اجرای ماژولی به اسم webengine.dll برای مدیریت  ماژولهای مدیریت شده نیازمند است و خود IIS در مورد کدهای مدیریت شده چیزی متوجه نمی‌شود. پس ما برای اینکه IIS را متوجه این موضوع نمائیم، باید Integrated mode را به آن معرفی کنیم.
در نسخه‌های قبلی IIS یک روش قدیمی برای کدهای مدیریت شده وجود داشت که از طریق اینترفیسی به نام ISAPI صورت می‌گرفت. در این حالت ASPNET_ISAPI.DLL مسئول این کار بود و اگر هنوز هم میخواهید از این dll در نسخه‌های جدیدتر IIS کمک بگیرید باید به جای معرفی classic mode ، integration mode را معرفی کنید.
با برابر کردن precondtion به مقدار "intgretedmode" هندلر یا ماژول شما در یک پول با خصوصیت integrated بارگزاری خواهد شد و اگر مقدار آن "classicmode" باشد در یک پول بدون خاصیت integrated بارگزاری می‌شود.
تفاوت بین دو روش کلاسیک و مجتمع integrated بر سر این هست که در روش جدید، ماژول شما به عنوان یک پلاگین برای IIS دیده نمی‌شود و کد شما را جزئی از کامپوننت‌های خود به شمار می‌آورد. به صورت واضح‌تر در حالت کلاسیک موقعی که درخواستی وارد pipeline میشد ابتدا از کامپوننت‌ها و ماژول‌های داخلی خود IIS عبور داده میشد و بعد فایل ASPNET_ISAPI.DLL جهت پردازش کدهای مدیریت شده صدا زده میشد و با توجه به کدهای شما، بعضی مراحل تکرار میشد؛ مثلا اگر کد شما در مورد Authentication بود و بعد از گذر از مراحل auth داخل خود IIS و بقیه موارد دوباره نوبت کد شما و گذر از مراحل authentication بود. یعنی وجود دو pipeline؛ ولی در حالت مجتمع این دوبار انجام وظیفه از بین رفته است چرا که کدهای شما به طور مستقیم در pipeline قرار دارند و آن‌ها را جزئی از خود می‌داند، نه یک پلاگین که افزون بر فعالیت خودشان، اجرای کدهای شما رو هم بر دوش بکشند.
شکل زیر نمونه ای از حالت کلاسیک را نشان می‌دهد که در آن دو بار عمل auth دارد انجام میگیرد.
 



شکل زیر هم نمونه ای حالت مجتمع هست:

 
در کل امروزه دیگر استفاده از روش کلاسیک راهکار درستی نیست و این ویژگی تنها به عنوان یک سازگاری با نمونه کارهای قدیمی است.
تگ‌هایی که از خصوصت precondition استفاده می‌کنند به شرح زیر هستند:
  • ISAPI filters 
  • globalModules 
  • handlers 
  • modules 

در مورد بقیه تگ‌ها در آینده بیشتر بحث می‌کنیم. بهتر هست مطلب را با توضیح precondition جهت ممانعت از طولانی و طومار شدن در اینجا ببندیم و در قسمت آینده دیگر روش‌های نصب ماژولمان را دنبال کنیم.
مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت سوم - تعریف نوع رویدادها و children props
در قسمت قبل، نوع توابع ارسالی از طریق props را تعیین کردیم. فرض کنید در همان مثال می‌خواهیم بجای ارسال یک رشته به فراخوان کامپوننت تعریف شده، اصل رخ‌داد واقع شده را ارسال کنیم. به همین جهت onClick دریافتی را مستقیما به رخ‌داد onClick، نسبت می‌دهیم:
export const Button = ({ onClick }: Props) => {
  return <button onClick={onClick}>Click Me</button>;
};
در این حالت بلافاصله با خطای زیر مواجه خواهیم شد که عنوان می‌کند امضای تابع onClick، با امضای رویداد مدنظر یکی نیست:


برای رفع این مشکل، می‌توان رخ‌داد کلیک ماوس بر روی یک دکمه را از نوع بسیار عمومی React.MouseEvent تعریف کرد:
import React from "react";

type Props = {
  onClick: (e: React.MouseEvent) => void;
};

export const Button = ({ onClick }: Props) => {
  return <button onClick={onClick}>Click Me</button>;
};
پس از آن می‌توان تعریف المان کامپوننت Button را در فایل src\App.tsx به صورت زیر تغییر داد؛ چون از دیدگاه تایپ‌اسکریپت، اکنون نوع e به صورت <e: React.MouseEvent<Element, MouseEvent تعریف شده‌است و به تمام خواص و متدهای MouseEvent، با کمک intellisense کامل مرتبط با آن‌ها، دسترسی وجود دارد:
<Button
  onClick={(e) => {
    e.preventDefault();
    console.log(e);
  }}
/>


محدود کردن دامنه‌ی رویدادها


زمانیکه نوع یک رویداد به صورت کلی e: React.MouseEvent تعریف می‌شود، اگر به تصویر فوق دقت کنیم، تایپ‌اسکریپت آن‌را قابل اعمال به هر نوع Element ای می‌داند. اما اگر بخواهیم دامنه‌ی دید آن‌را صرفا به المان استاندارد button تعریف شده محدود کنیم، اشاره‌گر ماوس را در فایل src\components\Button.tsx بر روی رویداد onClick المان button تعریف شده قرار می‌دهیم:


همانطور که مشخص است، نوع این المان را به صورت HTMLButtonElement ذکر کرده‌است. بنابراین می‌توان تعریف کلی قبلی را به صورت زیر محدود کرد:
import React from "react";

type Props = {
  onClick: (e: React.MouseEvent<HTMLButtonElement>) => void;
};

export const Button = ({ onClick }: Props) => {
  return <button onClick={onClick}>Click Me</button>;
};
در اینجا توسط generics، نوع React.MouseEvent به HTMLButtonElement محدود شده‌است و دیگر اینبار بازه‌ی دید آن یک Element کلی نیست. این تعریف عنوان می‌کند که رخ‌داد واقع شده، فقط از یک button صادر شده‌است و نه از المان نوع دیگری. به این ترتیب در حین استفاده‌ی از رخ‌داد رسیده در کامپوننت App در برگیرنده‌ی آن، به متدها و رخ‌دادهای ویژه‌تری نیز دسترسی خواهیم یافت.


تعیین نوع رخ‌داد onChange

در ادامه فرض کنید می‌خواهیم اطلاعات رویداد onChange را نیز صادر کنیم. روش عمومی تشخیص نوع آن، قرار دادن اشاره‌گر ماوس بر روی رویداد مدنظر و سپس استفاده از همان نوعی است که نمایش می‌دهد؛ مانند تصویر زیر:


import React from "react";

type Props = {
  onClick: (e: React.MouseEvent<HTMLButtonElement>) => void;
  onChange?: (e: React.FormEvent<HTMLInputElement>) => void;
};

export const Button = ({ onClick, onChange }: Props) => {
  return (
    <>
      <input onChange={onChange} />
      <button onClick={onClick}>Click Me</button>
    </>
  );
};
در اینجا یا می‌توان از رویداد اختصاصی React.ChangeEvent از نوع HTMLInputElement، استفاده کرد و یا از حالت عمومی‌تر React.FormEvent.


سؤال: اطلاعات نمایش داده شده‌ی نوع‌های متناظر با رویدادهای مختلف در تصاویر فوق، از کجا تامین می‌شوند؟

اگر به فایل package.json پروژه‌ی تایپ‌اسکریپتی ایجاد شده مراجعه کنید، می‌توانید حداقل دو مدخل جدید زیر را نیز در آن مشاهده کنید:
{ 
  "dependencies": {
    "@types/react": "^16.9.35",
    "@types/react-dom": "^16.9.8",
  },
این بسته‌های جدید، حاوی تعاریف تمام نوع‌های تایپ‌اسکریپتی مرتبط با اشیاء یک پروژه‌ی React هستند. برای مثال در فایل src\components\Button.tsx، اشاره‌گر ماوس را بر روی MouseEvent تعریف شده قرار دهید و سپس دکمه‌ی ctrl را نگه دارید. مشاهده خواهید کرد که تعریف این نوع، تبدیل به یک لینک قابل کلیک خواهد شد. اگر بر روی آن کلیک کنید، به فایل node_modules\@types\react\index.d.ts پروژه‌ی خود هدایت می‌شوید که دقیقا محل تعریف این رویداد و موارد مشابه است.


سؤال: آیا بسته‌های @types دار موجود در فایل package.json، حجم فایل‌های نهایی برنامه را افزایش می‌دهند؟ آیا برنامه‌های React مبتنی بر TypeScript، حجم بیشتری را نسبت به نمونه‌ها‌ی ES6 آن دارند؟

اکثر این تعاریف @types به صورت اینترفیس‌های تایپ‌اسکریپتی تعریف شده‌اند که صرفا در زمان کامپایل برنامه، کمک حال کامپایلر آن خواهند بود و پس از کامپایل، تبخیر شده و در کدهای نهایی تولیدی، حضور نخواهند داشت. به عبارتی استفاده‌ی از تایپ‌اسکریپت، حجم نهایی پروژه‌ها را افزایش نمی‌دهد؛ چون اینترفیس‌های تایپ‌اسکریپت، معادلی را در جاوااسکریپت استاندارد ندارند و فقط به عنوان راهنمای کامپایلر تایپ‌اسکریپت عمل می‌کنند.


یک نکته: تعریف رویدادهای مدنظر را می‌توان در importها نیز قرار داد:
import React, { FormEvent } from "react";

type Props = {
  onChange?: (e: FormEvent<HTMLInputElement>) => void;
};
که در این حالت دیگر نیازی به ذکر کامل React.FormEvent نیست. اما در کل، روش تعریف React.xyz، مرسوم‌تر است.


تعریف نوع Children Props

زمانیکه داخل تعریف المان یک کامپوننت، کامپوننت دیگری ذکر می‌شود، به عنوان فرزند او در React درنظر گرفته می‌شود. برای نمونه تعریف کامپوننت Button را در فایل src\App.tsx به صورت زیر تغییر می‌دهیم تا فرزندی را به صورت «Hello world» بپذیرد:
<Button
  onClick={(e) => {
    e.preventDefault();
    console.log(e);
  }}
>
  Hello world!
</Button>
 اکنون سؤال اینجا است که چگونه می‌توان نوع آن‌را توسط تایپ‌اسکریپت مشخص کرد؟
با توجه به اینکه این فرزند، از نوع رشته‌ای است، فقط کافی است خاصیت children را با همین نوع، به Props اضافه کرده و از آن استفاده کنیم:
import React, { FormEvent } from "react";

type Props = {
  onClick: (e: React.MouseEvent<HTMLButtonElement>) => void;
  onChange?: (e: FormEvent<HTMLInputElement>) => void;
  children: string;
};

export const Button = ({ onClick, onChange, children }: Props) => {
  return (
    <>
      <input onChange={onChange} />
      <button onClick={onClick}>{children}</button>
    </>
  );
};
در ادامه، مثال فوق را اندکی مشکل‌تر می‌کنیم. فرض کنید اینبار بجای یک رشته، یک المان image، به عنوان فرزند کامپوننت دکمه معرفی شود:
<Button
  onClick={(e) => {
    e.preventDefault();
    console.log(e);
  }}
>
  <img src={logo} className="App-logo" alt="logo" />
</Button>
که سبب بروز خطای زیر می‌شود:


عنوان می‌کند که با این تغییر، نوع children به Element تغییر یافته‌است؛ اما در تعریف Props آن، به صورت رشته‌ای معرفی شده‌است. در این حالت اگر به تعریف Props مراجعه کنیم و نوع string را به Element تغییر دهیم، باز هم این خطا برطرف نمی‌شود. حتی اگر children: HTMLImageElement را نیز اضافه کنیم، باز هم این خطا تغییری نمی‌کند.
روش صحیح حل این مشکل را در ادامه مشاهده می‌کنید:
import React, { FormEvent } from "react";

type Props = {
  onClick: (e: React.MouseEvent<HTMLButtonElement>) => void;
  onChange?: (e: FormEvent<HTMLInputElement>) => void;
  // children: HTMLImageElement;
};

export const Button: React.FC<Props> = ({ onClick, onChange, children }) => {
  return (
    <>
      <input onChange={onChange} />
      <button onClick={onClick}>{children}</button>
    </>
  );
};
- ابتدا خاصیت children را از تعریف نوع Props حذف می‌کنیم.
- سپس ذکر نوع Props را هم از Object Destructuring صورت گرفته، حذف می‌کنیم.
- در آخر، نوع کامپوننت جاری را به صورت <React.FC<Props معرفی می‌کنیم. در اینجا FC یعنی Functional Component و با تعریف آن، می‌توان نوع props را به صورت آرگومان جنریک آن مشخص کرد. پس از آن دیگر نیازی به ذکر خاصیت children، در Props نیست؛ چون این خاصیت جزئی از React.FC می‌باشد و به صورت خودکار شناسایی می‌شود:



بنابراین در حالت کلی اگر از خاصیت children استفاده نمی‌کنید، از همان syntax قبلی که به صورت export const Button = ({ onClick, onChange }: Props) است، استفاده کنید؛ در غیراینصورت استفاده‌ی از نوع <React.FC<T، ضروری خواهد بود.
بازخوردهای دوره
ایجاد یک کلاس جدید پویا و وهله‌ای از آن در زمان اجرا توسط Reflection.Emit
من کد رو به صورت زیر تغییر دادم
 var ctx = new Entities();
            var Fields = ctx.ENTITIES_FEILDS.ToList();
            var assemblyBuilder = AppDomain.CurrentDomain.DefineDynamicAssembly(
                                    name: new AssemblyName("Demo"), access: AssemblyBuilderAccess.Run);

            var moduleBuilder = assemblyBuilder.DefineDynamicModule(name: "Module");

            var typeBuilder = moduleBuilder.DefineType(name: Fields.First(c => c.FEILD_ID == 1).ENTITIES.ENTITY_NAME, attr: TypeAttributes.Public);

            foreach (var item in Fields)
            {
                switch (item.FEILD_TYPE)
                {
                    case 0://int
                        {
                            var intField = typeBuilder.DefineField(fieldName: string.Format("_{0}", item.FEILD_NAME), type: typeof(string),
                                                  attributes: FieldAttributes.Private);

                            var intProperty = typeBuilder.DefineProperty(
                                                    name: item.FEILD_NAME,
                                                    attributes: PropertyAttributes.HasDefault,
                                                    returnType: typeof(string),
                                                    parameterTypes: null); // خاصیت پارامتر ورودی ندارد

                            //تعریف گت
                            var intpropertyGetMethod = typeBuilder.DefineMethod(
                                                                name: string.Format("get_{0}", item.FEILD_NAME),
                                                                attributes: MethodAttributes.Public |
                               MethodAttributes.SpecialName |
                                                                            MethodAttributes.HideBySig,
                                                                returnType: typeof(string),
                                                                parameterTypes: Type.EmptyTypes);

                            // اتصال گت متد به خاصیت عددی 
                            intProperty.SetGetMethod(intpropertyGetMethod);


                            //تعریف ست
                            var propertySetMethod =
                                typeBuilder.DefineMethod(name: string.Format("set_{0}", item.FEILD_NAME),
                                attributes: MethodAttributes.Public |
                               MethodAttributes.SpecialName |
                                                                            MethodAttributes.HideBySig,
                                                                  returnType: typeof(void),
                                                                parameterTypes: new[] { typeof(string) });
                            //اتصال ست متد 
                            intProperty.SetSetMethod(propertySetMethod);


                            // بدنه گت متد در اینجا تعریف خواهد شد
                            var propertyGetMethodIL = intpropertyGetMethod.GetILGenerator();
                            propertyGetMethodIL.Emit(OpCodes.Ldarg_0); // بارگذاری اشاره‌گری به وهله‌ای از کلاس جاری در پشته
                            propertyGetMethodIL.Emit(OpCodes.Ldfld, intField); // بارگذاری فیلد نام
                            propertyGetMethodIL.Emit(OpCodes.Ret);

                            //بدنه ست متد در اینجا تعریف شده است
                            var propertySetIL = propertySetMethod.GetILGenerator();
                            propertySetIL.Emit(OpCodes.Ldarg_0);
                            propertySetIL.Emit(OpCodes.Ldarg_1);
                            propertySetIL.Emit(OpCodes.Stfld, intField);
                            propertySetIL.Emit(OpCodes.Ret);

                        }

                        break;
                    case 1://string
                        {

                        } break;
                }

            }
            var t = typeBuilder.CreateType();



            var instance = Activator.CreateInstance(t);
           
            var type = instance.GetType();

            //تغییر مقدار یک خاصیت
            var setNameMethod = type.GetMethod("set_CoOrder");
            setNameMethod.Invoke(obj: instance, parameters: new[] {"1"});


            // دسترسی به خاصیت نام
            var nProperty = t.GetProperty("CoOrder");
            // و دریافت مقدار آن برای نمایش
            var result = nProperty.GetValue(instance, null);

            Console.WriteLine(result);


           
           
            Console.ReadKey();
تا اینجا درست کار می‌کنه حال می‌خواهم از کلاسی که برای من ایجاد می‌کند یک لیست ایجاد کنم و بتونم بهش مقدار بدم. ولی هر چی تلاش کردم نتونستم کلاس خودم رو ایجاد کنم. ممنون میشم راهنمایی کنید
مطالب
Minimal API's در دات نت 6 - قسمت چهارم - تدارک مقدمات معماری بر اساس ویژگی‌ها
در معماری vertical slices با features سر و کار داریم؛ برای مثال برنامه‌ی ما دو ویژگی نویسنده‌ها و بلاگ‌ها را خواهد داشت و هر ویژگی، کاملا متکی به خود است. برای نمونه هر ویژگی می‌تواند به همراه یک ماژول باشد که به صورت مستقل، تمام سرویس‌ها، endpoints و میان‌افزارهای مورد نیاز خودش را ثبت می‌کند. در این معماری، تمام قسمت‌های مورد نیاز جهت کارکرد یک ویژگی، در کنار هم قرار می‌گیرند تا یافتن آن‌ها و درک ارتباطات بین آن‌ها ساده‌تر شود.


تعریف ساختار ماژول‌های ویژگی‌های معماری vertical slices

برای تعریف ساختار ماژولی که کار ثبت تمام نیازمندی‌های یک ویژگی را انجام می‌دهد، مانند ثبت سرویس‌ها، endpoints و میان‌افزارها، ابتدا پوشه‌ای به نام Contracts را به پروژه‌ی Api اضافه می‌کنیم؛ با این اینترفیس:
namespace MinimalBlog.Api.Contracts;

public interface IModule
{
    IEndpointRouteBuilder RegisterEndpoints(IEndpointRouteBuilder endpoints);
}


ثبت خودکار ماژول‌های برنامه در ابتدای اجرای آن

پس از تعریف این قرارداد، اکنون می‌خواهیم هر ماژولی که در برنامه، اینترفیس فوق را پیاده سازی می‌کند، در ابتدای اجرای برنامه به صورت خودکار، یافت شده و اطلاعات آن به سیستم اضافه شود. برای این منظور متدهای الحاقی زیر را تعریف می‌کنیم:
public static class ServiceCollectionExtensions
{
    public static IServiceCollection AddApplicationServices(this IServiceCollection services,
        WebApplicationBuilder builder)
    {
        // ...

        builder.Services.AddAllModules(typeof(Program));

        return services;
    }

    private static void AddAllModules(this IServiceCollection services, params Type[] types)
    {
        // Using the `Scrutor` to add all of the application's modules at once.
        services.Scan(scan =>
            scan.FromAssembliesOf(types)
                .AddClasses(classes => classes.AssignableTo<IModule>())
                .AsImplementedInterfaces()
                .WithSingletonLifetime());
    }
}
این کلاس ساختار ساده‌ای دارد؛ ابتدا در متد AddAllModules، اسمبلی جاری جهت یافتن کلاس‌های پیاده سازی کننده‌ی اینترفیس IModule، اسکن می‌شود؛ با استفاده از کتابخانه‌ی Scrutor.
سپس کلاس‌های ثبت شده که هم اکنون جزئی از سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه هستند، یافت شده و متد RegisterEndpoints آن‌ها فراخوانی می‌شوند تا دیگر نیازی نباشد به ازای هر ماژول، یکبار ثبت دستی این موارد در کلاس Program انجام شود.
using MinimalBlog.Api.Contracts;

namespace MinimalBlog.Api.Extensions;

public static class ModuleExtensions
{
    public static WebApplication RegisterEndpoints(this WebApplication app)
    {
        if (app == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(nameof(app));
        }

        var modules = app.Services.GetServices<IModule>();
        foreach (var module in modules)
        {
            module.RegisterEndpoints(app);
        }

        return app;
    }
}
بنابراین در ادامه به کلاس Program مراجعه کرد و متد عمومی کلاس فوق را در آن به صورت app.RegisterEndpoints فراخوانی می‌کنیم:
using MinimalBlog.Api.Extensions;

var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
builder.Services.AddApplicationServices(builder);

var app = builder.Build();
app.ConfigureApplication();
app.RegisterEndpoints();

app.Run();
این چند سطر، کل محتوای فایل Program.cs برنامه را تشکیل می‌دهند.


ایجاد اولین Feature برنامه؛ ویژگی نویسندگان

برای تعریف اولین ویژگی برنامه که مختص به نویسندگان است، پوشه‌های جدید Features\Authors را در برنامه‌ی Api ایجاد می‌کنیم.
- اولین کاری را که در ادامه انجام خواهیم داد، انتقال فایل AuthorDto.cs که در قسمت قبل ایجاد کردیم، به درون این پوشه‌ی جدید است.
- سپس ماژول نویسندگان را به صورت زیر به آن اضافه می‌کنیم:
namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors;

public class AuthorModule : IModule
{
    public IEndpointRouteBuilder RegisterEndpoints(IEndpointRouteBuilder endpoints)
    {
        endpoints.MapGet("/api/authors", async (MinimalBlogDbContext ctx) =>
        {
            var authors = await ctx.Authors.ToListAsync();
            return authors;
        });

        endpoints.MapPost("/api/authors", async (MinimalBlogDbContext ctx, AuthorDto authorDto) =>
        {
            var author = new Author();
            author.FirstName = authorDto.FirstName;
            author.LastName = authorDto.LastName;
            author.Bio = authorDto.Bio;
            author.DateOfBirth = authorDto.DateOfBirth;

            ctx.Authors.Add(author);
            await ctx.SaveChangesAsync();

            return author;
        });

        return endpoints;
    }
}
در اینجا ماژول نویسندگان را که با پیاده سازی قرارداد IModule تشکیل شده‌است، مشاهده می‌کنید. در متد RegisterEndpoints آن، دو endpoints تعریف شده‌ی در کلاس Program برنامه را در قسمت قبل، Cut کرده و به اینجا منتقل کرده‌ایم. بنابراین اکنون کلاس Program، دیگر به همراه تعریف مستقیم هیچ endpoint ای نیست و خلوت شده‌است. هدف از Features هم دقیقا همین است تا هر ویژگی برنامه، متکی به خود بوده و مستقل باشد؛ به همراه تمام تعاریف مورد نیاز جهت کار با آن در یک محل مشخص (مانند انتقال فایل Dto مربوط به آن، به درون همین پوشه). مزیت این روش، درک ساده‌تر اجزای مرتبط و یافتن سریعتر ارتباطات قسمت‌های یک ویژگی خاص است. در آینده اگر مشکلی رخ داد و باگی بروز پیدا کرد، دقیقا می‌دانیم که محدوده‌ای که باید مورد بررسی قرار گیرد، کجاست و این محدوده، کوچک و متکی به خود است و در بین چندین پروژه‌ی مختلف، پراکنده نشده‌است.
کار نمونه سازی و اجرای متدهای این ماژول‌ها نیز توسط متدهای الحاقی کلاس ModuleExtensions، در ابتدای اجرای برنامه به صورت خودکار انجام می‌شود و نیازی به شلوغ کردن کلاس Program برای ثبت دستی آن‌ها نیست.


افزودن AutoMapper و MediatR به پروژه‌ی Api

در ادامه برای ساده سازی کار نگاشت‌های Dtoهای برنامه به مدل‌های دومین آن، از AutoMapper استفاده خواهیم کرد؛ همچنین از MediatR نیز برای پیاده سازی الگوی CQRS که در قسمت بعدی پیگیری خواهد شد. بنابراین در ابتدا بسته‌های نیوگت این دو را به پروژه‌ی Api اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="11.0.0" />    
    <PackageReference Include="MediatR.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="10.0.1" />  
  </ItemGroup>
</Project>
سپس به کلاس ServiceCollectionExtensions مراجعه کرده و تعاریف ثبت سرویس‌های این دو را نیز اضافه می‌کنیم:
public static class ServiceCollectionExtensions
{
    public static IServiceCollection AddApplicationServices(this IServiceCollection services,
        WebApplicationBuilder builder)
    {
        // ...

        builder.Services.AddMediatR(typeof(Program));
        builder.Services.AddAutoMapper(typeof(Program));

        return services;
    }
}
اکنون می‌توان اولین Profile مربوط به AutoMapper را که کار نگاشت AuthorDto به Author و برعکس را انجام می‌دهد، به صورت زیر تهیه کنیم:
using AutoMapper;
using MinimalBlog.Domain.Model;

namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors;

public class AuthorProfile : Profile
{
    public AuthorProfile()
    {
        CreateMap<AuthorDto, Author>().ReverseMap();
    }
}
این فایل نیز درون پوشه‌ی Features\Authors قرار می‌گیرد.
مطالب
ایجاد یک HtmlHelper سفارشی با پشتیبانی از UnobtrusiveValidationAttributes
همانطور که می‌دانید، در MVC برای اعتبارسنجی داده‌ها در سمت کلاینت از کتابخانه‌ی jquery استفاده می‌شود. مایکروسافت از طریق jquery.validate.unobtrusive و گسترش کتابخانه‌ی jquery.validate توانسته منطق خود را برای اعتبارسنجی داده‌ها در سمت کلاینت پیاده سازی کند. 
برای این منظور MVC به کنترلهایی که باید اعتبارسنجی شوند، خصوصیاتی را از طریق Data Attribute اضافه می‌کند. برای مثال اگر در مدل خود فیلد ایمیل را به شکل زیر امضاء کرده باشید:
[Display(Name = "رایانامه")]
[Required(AllowEmptyStrings = false, ErrorMessage = "رایانامه خود را وارد کنید.")]
[RegularExpression("\\w+([-+.']\\w+)*@\\w+([-.]\\w+)*\\.\\w+([-.]\\w+)*", ErrorMessage = "نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد.")]
[ExistField(Action = "EmailExist", Namespace = "Parsnet.Controllers", Controller = "Account", ErrorMessage = "این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است.")]
        public string Email { get; set; }
و در View مورد نظر از Htmlhlper مربوطه به شکل زیر استفاده کرده باشید:
@Html.TextBoxFor(m => m.Email, new { @class = "form-control en", placeholder = @Html.DisplayNameFor(m => m.Email) })
در نهایت، Html خروجی در سمت کلاینت به شکل زیر خواهد بود:
<input data-val="true" data-val-existfiledvalidator="این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است." data-val-existfiledvalidator-url="/account/emailexist" data-val-regex="نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد." data-val-regex-pattern="\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*" data-val-required="رایانامه خود را وارد کنید." id="Email" name="Email" placeholder="رایانامه" value="" type="text">
و در اینجا کتابخانه‌ی اعتبارسنجی MVC با استفاده از همین خصوصیات *-data، اطلاعات مورد نیاز را جهت نمایش، اعتبارسنجی، تنظیم و بکارگیری، مورد استفاده قرار می‌دهد.
در یکی از پروژه‌هایی که در حال کار کردن بر روی آن هستم لازم شد تا این اطلاعات اعتبارسنجی به یک تگ span اعمال شوند. سناریوی مورد نظر به این صورت است که در بخش پروفایل کاربر، کاربر می‌تواند اطلاعات خود را بصورت inline ویرایش کنید. برای اینکار از کتابخانه X-editable استفاده کردم که از این لینک قابل دریافت است.
ابتدا اطلاعات موردنیاز در یک تگ span نمایش داده می‌شوند و در ادامه کاربر پس از کلیک بر روی آیکن ویرایش، امکان تغییر آن فیلد را دارد. برای اعتبارسنجی داده‌ها لازم بود تا تمامی اطلاعات مورد نیاز اعتبارسنجی در سمت کلاینت را به شکلی در اختیار داشته باشم و به ذهنم رسید تا با ایجاد یک Helper سفارشی، خصوصیات موردنظر را به تگ span اعمال کنم و سپس در سمت کلاینت از آن استفاده کنم. در واقع با اینکار با استفاده از همان کلاس مدل و این Helper سفارشی، از وارد کردن دستی داده‌ها و خصوصیات اجتناب کنم. (تصور کنید چیزی حدود 30 فیلد که هرکدام حداقل 4 خصوصیت دارند)
با نگاهی به سورس MVC دیدم پیاده سازی این قابلیت چندان سخت نیست و به راحتی با ایجاد یک Helper سفارشی، منطق خود را پیاده سازی و اعتبارسنجی در سمت کلاینت را به راحتی اعمال کردم.
برای ایجاد این Helper سفارشی ابتدا یک کلاس استاتیک ایجاد کنید و با استفاده از extension Method‌ها یک helper جدید را ایجاد کنید:
namespace Parsnet
{
     public static MvcHtmlString SpanFor<TModel, TProperty>(this HtmlHelper<TModel> htmlHelper, Expression<Func<TModel, TProperty>> expression, object htmlAttributes)
        {
            
            var sb = new StringBuilder();

            var span = new TagBuilder("span");

            var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression<TModel, TProperty>(expression, htmlHelper.ViewData);
            var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
            var fullName = htmlHelper.ViewContext.ViewData.TemplateInfo.GetFullHtmlFieldName(name);
            var value = "";

            if (metadata.Model != null && metadata.Model.GetType() == typeof(List<IdentityProvider.IdentityRole>))
            {
                var modelList = (List<IdentityProvider.IdentityRole>)metadata.Model;
                value = String.Join("، ", modelList.Select(r => r.Name));
            }
            else
            {
                value = htmlHelper.FormatValue(metadata.Model, null);
            }

            span.MergeAttributes<string, object>(((IDictionary<string, object>)HtmlHelper.AnonymousObjectToHtmlAttributes(htmlAttributes)));

            var fieldName = fullName.Split('.')[1];
            span.MergeAttribute("data-name", fieldName, true);
            span.MergeAttributes<string, object>(htmlHelper.GetUnobtrusiveValidationAttributes(name, metadata));

            sb.Append(span.ToString(TagRenderMode.StartTag));
            sb.Append(value);
            sb.Append(span.ToString(TagRenderMode.EndTag));

            return new MvcHtmlString(sb.ToString());
        }
    }
}
ما در این helper سفارشی از عبارت‌های لامبدا استفاده می‌کنیم و با استفاده از این عبارات، فیلد مورد نظر مدل خود را به helper معرفی می‌کنیم. آرگومان htmlAttributes در متد helper نیز برای دریافت خصوصیات اضافی helper است؛ خصوصیاتی مانند class، id, style و غیره.
با استفاده از کلاس TagBuilder تگ مورد نظر خود را ایجاد می‌کنیم. در اینجا من تگ span را ایجاد کرده‌ام که شما می‌توانید هر تگ دلخواه دیگری را نیز ایجاد کنید. اولین مرحله، استخراج اطلاعات موردنیاز از metadata مدل است که در خط زیر با پردازش عبارت لامبدا اینکار صورت می‌گیرد:
var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression<TModel, TProperty>(expression, htmlHelper.ViewData);
سپس نام فیلد مورد نظر را از مدل استخراج می‌کنیم:
var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
var fullName = htmlHelper.ViewContext.ViewData.TemplateInfo.GetFullHtmlFieldName(name);
کدهای فوق نام فیلد جاری (در اینجا Email) را از MetaData برای ما استخراج می‌کند. متغیر value برای نگهداری مقدار این فیلد از مدل است. مرحله بعد استخراج مقدار فیلد و انتساب آن به متغیر value است.
در سناریوی من کاربر می‌تواند زمینه‌ی فعالیت خود را انتخاب کند که به صورت IdentityRole پیاده سازی شده است. من در اینجا چک می‌کنیم که اگر نوع داده‌ای این فیلد List<IdentityProvider.IdentityRole> بود زمینه فعالیت کاربر را از طریق "،" از هم جدا کرده و به صورت یک رشته تبدیل می‌کنم. در غیر اینصورت همان مقدار عادی فیلد را بکار می‌گیرم.
if (metadata.Model != null && metadata.Model.GetType() == typeof(List<IdentityProvider.IdentityRole>))
            {
                var modelList = (List<IdentityProvider.IdentityRole>)metadata.Model;
                value = String.Join("، ", modelList.Select(r => r.Name));
            }
            else
            {
                value = htmlHelper.FormatValue(metadata.Model, null);
            }
سپس خصوصیات سفارشی خود را که بصورت attribute‌های HTML هستند، در خط زیر به تگ سفارشی اعمال می‌شوند:
span.MergeAttributes<string, object>(((IDictionary<string, object>)HtmlHelper.AnonymousObjectToHtmlAttributes(htmlAttributes)));
مهمترین مرحله که در واقع هدف اصلی من بود، استخراج خصوصیت‌های *-data برای اعتبارسجی است که در خط زیر اینکار صورت گرفته است:
 span.MergeAttributes<string, object>(htmlHelper.GetUnobtrusiveValidationAttributes(name, metadata));
نحوه‌ی استفاده از این helper سفارشی هم خیلی ساده است:
@Html.SpanFor(m => m.Profile.Email, new { @class = "editor", data_type = "text" })
و در نهایت HTML خروجی به شکل زیر است:
<span class="editor" data-name="Email" data-type="text" data-val="true" data-val-existfiledvalidator="این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است." data-val-existfiledvalidator-url="/account/emailexist" data-val-regex="نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد." data-val-regex-pattern="\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*" data-val-required="رایانامه خود را وارد کنید.">alireza_s_84@yahoo.com</span>
دیدن شکل‌های زیر خالی از لطف نیستند:

و پس از ویرایش:


البته برای درک بهتر این موضوع سعی خواهم کرد تا با یک مثال عملی کامل، نحوه‌ی پیاده سازی را در همینجا قرار دهم.
نظرات مطالب
بهبود SEO در ASP.NET MVC
سلام. من وقتی از این کلاس ForceWww استفاده میکنم بعد از پابلیش خطای "This webpage has a redirect loop" رو میده. میشه لطفاً راهنمایی کنید اگر نکته خاصی وجود داره
مطالب
Tuple در دات نت 4

نوع جدیدی در دات نت 4 به نام Tuple اضافه شده است که در این مطلب به بررسی آن خواهیم پرداخت.
در ریاضیات، Tuple به معنای لیست مرتبی از اعضاء با تعداد مشخص است. Tuple در زبان‌های برنامه نویسی Dynamic مانند اف شارپ، Perl ، LISP و بسیاری موارد دیگر مطلب جدیدی نیست. در زبان‌های dynamic برنامه نویس‌ها می‌توانند متغیرها را بدون معرفی نوع آن‌ها تعریف کنند. اما در زبان‌های Static مانند سی شارپ، برنامه نویس‌ها موظفند نوع متغیرها را پیش از کامپایل آن‌ها معرفی کنند که هر چند کار کد نویسی را اندکی بیشتر می‌کند اما به این صورت شاهد خطاهای کمتری نیز خواهیم بود (البته سی شارپ 4 این مورد را با معرفی واژه‌ی کلیدی dynamic تغییر داده است).
برای مثال در اف شارپ داریم:
let data = (“John Doe”, 42)

که سبب ایجاد یک tuple که المان اول آن یک رشته و المان دوم آن یک عدد صحیح است می‌شود. اگر data را بخواهیم نمایش دهیم خروجی آن به صورت زیر خواهد بود:
printf “%A” data
// Output: (“John Doe”,42)

در دات نت 4 فضای نام جدیدی به نام System.Tuple معرفی شده است که در حقیقت ارائه دهنده‌ی نوعی جنریک می‌باشد که توانایی در برگیری انواع مختلفی را دارا است :
public class Tuple<T1>
up to:
public class Tuple<T1, T2, T3, T4, T5, T6, T7, TRest>

همانند آرایه‌ها، اندازه‌ی Tuples نیز پس از تعریف قابل تغییر نیستند (immutable). اما تفاوت مهم آن با یک آرایه در این است که اعضای آن می‌توانند نوع‌های کاملا متفاوتی داشته باشند. همچنین تفاوت مهم آن با یک ArrayList یا آرایه‌ای از نوع Object، مشخص بودن نوع هر یک از اعضاء آن است که type safety بیشتری را به همراه خواهد داشت و کامپایلر می‌تواند در حین کامپایل دقیقا مشخص نماید که اطلاعات دریافتی از نوع صحیحی هستند یا خیر.

یک مثال کامل از Tuples را در کلاس زیر ملاحظه خواهید نمود:

using System;
using System.Linq;
using System.Collections.Generic;

namespace TupleTest
{
class TupleCS4
{
#region Methods (4)

// Public Methods (4)

public static Tuple<string, string> GetFNameLName(string name)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
throw new NullReferenceException("name is empty.");

var nameParts = name.Split(',');

if (nameParts.Length != 2)
throw new FormatException("name must contain ','");

return Tuple.Create(nameParts[0], nameParts[1]);
}

public static void PrintSelectedTuple()
{
var list = new List<Tuple<string, int>>
{
new Tuple<string, int>("A", 1),
new Tuple<string, int>("B", 2),
new Tuple<string, int>("C", 3)
};

var item = list.Where(x => x.Item2 == 2).SingleOrDefault();
if (item != null)
Console.WriteLine("Selected Item1: {0}, Item2: {1}",
item.Item1, item.Item2);
}

public static void PrintTuples()
{
var tuple1 = new Tuple<int>(12);
Console.WriteLine("tuple1 contains: item1:{0}", tuple1.Item1);

var tuple2 = Tuple.Create("Item1", 12);
Console.WriteLine("tuple2 contains: item1:{0}, item2:{1}",
tuple2.Item1, tuple2.Item2);

var tuple3 = Tuple.Create(new DateTime(2010, 5, 6), "Item2", 20);
Console.WriteLine("tuple3 contains: item1:{0}, item2:{1}, item3:{2}",
tuple3.Item1, tuple3.Item2, tuple3.Item3);
}

public static void Tuple8()
{
var tup =
new Tuple<int, int, int, int, int, int, int, Tuple<int, int>>
(1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, new Tuple<int, int>(8, 9));

Console.WriteLine("tup.Rest Item1: {0}, Item2: {1}",
tup.Rest.Item1,tup.Rest.Item2);
}

#endregion Methods
}
}

using System;

namespace TupleTest
{
class Program
{
static void Main()
{
var data = TupleCS4.GetFNameLName("Vahid, Nasiri");
Console.WriteLine("Data Item1:{0} & Item2:{1}",
data.Item1, data.Item2);

TupleCS4.PrintTuples();

TupleCS4.PrintSelectedTuple();

TupleCS4.Tuple8();

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

توضیحات :
- روش‌های متفاوت ایجاد Tuples را در متد PrintTuples می‌توانید ملاحظه نمائید. همچنین نحوه‌ی دسترسی به مقادیر هر کدام از اعضاء نیز مشخص شده است.
- کاربرد مهم Tuples در متد GetFNameLName نمایش داده شده است؛ زمانیکه نیاز است تا چندین خروجی از یک تابع داشته باشیم. به این صورت دیگر نیازی به تعریف آرگومان‌هایی به همراه واژه کلیدی out نخواهد بود یا دیگر نیازی نیست تا یک شیء جدید را ایجاد کرده و خروجی را به آن نسبت دهیم. به همان سادگی زبان‌های dynamic در اینجا نیز می‌توان یک tuple را ایجاد و استفاده کرد.
- بدیهی است از Tuples در یک لیست جنریک و یا حالات دیگر نیز می‌توان استفاده کرد. مثالی از این دست را در متد PrintSelectedTuple ملاحظه خواهید نمود. ابتدا یک لیست جنریک از Tuple ایی با دو عضو تشکیل شده است. سپس با استفاده از امکانات LINQ ، عضوی که آیتم دوم آن مساوی 2 است یافت شده و سپس المان‌های آن نمایش داده می‌شود.
- نکته‌ی دیگری را که حین کار با Tuples می‌توان در نظر داشت این است که اعضای آن حداکثر شامل 8 عضو می‌توانند باشند که عضو آخر باید یک Tuple تعریف گردد و بدیهی است این Tuple‌ نیز می‌تواند شامل 8 عضو دیگر باشد و الی آخر که نمونه‌ای از آن را در متد Tuple8 می‌توان مشاهده کرد.

نظرات مطالب
ارائه‌ی قالبی عمومی برای استفاده از تقویم‌های جاوااسکریپتی در Blazor

یک نکته‌ی تکمیلی: استفاده از این DatePicker در برنامه‌های Blazor SSR

اگر علاقمند باشید تا از این DatePicker در برنامه‌های Blazor SSR به‌صورت یک کامپوننت استفاده کنید، روش کار به صورت زیر است:

  • نیاز به نسخه‌ی اصلاح شده‌ی آن خواهید داشت.
  • سپس هر المان ورودی که مزین به ویژگی data-dnt-date-picker بود، یافت شده و این DatePicker به آن متصل می‌شود.
  • همچنین از این جهت که در برنامه‌های Blazor SSR، ویژگی enhanced navigation و نمایش Ajax ای صفحات با fetch، فعال است، باید حالت enhancedload را تحت نظر قرار داده و این کوئری گرفتن یافتن عناصر با ویژگی data-dnt-date-picker و اتصال مجددا به آن‌ها را مدیریت کرد.
  • تا همینجا و با این تنظیمات، نمایش این DatePicker فعال می‌شود و ... کار می‌کند. اگر علاقمند به تبدیل آن به یک کامپوننت مخصوص Blazor SSR هم هستید، می‌توانید از کامپوننت DntInputPersianDatePicker.razor و کدهای آن،‌ ایده بگیرید که جزئیات آن پیشتر در مطلب جاری بررسی شده‌است؛ هرچند این مطلب بیشتر به سایر نگارش‌های Blazor می‌پردازد.