مطالب
غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن
ASP.NET Core از مکانیزم «Data protection» برای تولید کلیدهای رمزنگاری اطلاعات موقتی خود استفاده می‌کند. این روش در دو حالت هاست برنامه‌ها توسط IIS و یا عدم تنظیمات ذخیره سازی آن‌ها به صورت دائمی، اطلاعات خود را در حافظه نگه‌داری می‌کند و با ری‌استارت شدن سرور و یا IIS، این کلیدها از دست رفته و مجددا تولید می‌شوند. به این ترتیب کاربران شاهد این مشکلات خواهند بود:
الف) چون کوکی‌ها و یا توکن‌های آن‌ها دیگر قابل رمزگشایی نیستند (به علت باز تولید کلیدهای رمزنگاری و رمزگشایی اطلاعات)، مجبور به لاگین مجدد خواهند شد (تا کوکی‌های جدیدی برای آن‌ها تولید شوند). همچنین آنتی‌فورجری توکن‌های آن‌ها نیز مجددا باید تولید شوند.
ب) تمام اطلاعات محافظت شده‌ی توسط Data protection API قابل رمزگشایی نخواهند بود.


تنظیم Data protection API مخصوص برنامه‌های هاست شده‌ی توسط IIS

برای اینکه کلیدهای رمزنگاری اطلاعات برنامه‌های وب به صورت دائمی ذخیره شوند و با ری‌استارت سرور از دست نروند، یکی از سه روش ذیل را می‌توان بکار گرفت:

1) اسکریپت پاور شل ذیل را اجرا کنید:
نحوه‌ی اجرای آن نیز به صورت ذیل است و پس از آن، نام Application pool مخصوص برنامه ذکر می‌شود:
 .\Provision-AutoGenKeys.ps1 DefaultAppPool
در این حالت کلیدهای رمزنگاری اطلاعات به صورت دائمی به رجیستری ویندوز اضافه می‌شوند. این کلیدها به صورت خودکار توسط مکانیزم DPAPI ویندوز، رمزنگاری می‌شوند.

2) به تنظیمات پیشرفته‌ی Application pool برنامه در IIS مراجعه کرده و خاصیت Load user profile آن‌را true کنید.


در این حالت کلیدها به صورت دائمی در پوشه‌ی پروفایل کاربر مخصوص Application pool برنامه، به صورت رمزنگاری شده‌ی توسط مکانیزم DPAPI ویندوز، ذخیره خواهند شد.

3) یک SSL Certificate معتبر را تهیه کنید و یا اگر از یک self signed certificate استفاده می‌کنید باید آن‌‌را در Trusted Root store ویندوز قرار دهید. سپس از روش PersistKeysToFileSystem استفاده کنید.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddDataProtection()
    .PersistKeysToFileSystem(new DirectoryInfo(@"\\server\share\directory\"))
    .ProtectKeysWithCertificate("thumbprint");
}

اگر از یک web farm استفاده می‌کنید، روش سوم ذکر شده، تنها روشی است که از آن می‌توانید استفاده کنید. یک پوشه‌ی اشتراکی قابل دسترسی بین سرورها را ایجاد کنید که دربرگیرنده‌ی X509 certificate شما باشد. سپس این پوشه و مجوز موجود در آن‌را توسط روش فوق به برنامه معرفی کنید.
اشتراک‌ها
معرفی Dotnet-Monitor

When running a dotnet application differences in diverse local and production environments can make collecting diagnostics artifacts (e.g., logs, traces, process dumps) challenging. dotnet-monitor aims to simplify the process by exposing a consistent REST API regardless of where your application is run. 

معرفی Dotnet-Monitor
مطالب
رمزنگاری JWT و افزایش امنیت آن در ASP.NET Core
آموزش JSON Web Token (به اختصار JWT) و پیاده سازی آن در برنامه‌های ASP.NET Core درسایت موجود است.
توکن JWT در حالت عادی به صورت Base64 رمزنگاری می‌شود که این نوع رمزنگاری به راحتی قابل رمزگشایی و خواندن است. سایت‌های آنلاین زیادی برای رمزگشایی base64 موجود است؛ برای مثال کافی است توکن خود را در سایت jwt.io کپی کنید و به راحتی محتوای بدنه توکن (Payload) را مشاهده کنید.

پس توکن JWT هیچ امنیتی در برابر خوانده شدن ندارد.
ساده‌ترین راه حل، رمزنگاری دستی بدنه توکن می‌باشد که مثلا بر اساس کلیدی (که فقط سمت سرور نگهداری و مراقبت می‌شود) توکن را رمزنگاری کرده و به هنگام خواندن، آن را با همان کلید رمزگشایی کنیم. ولی این روش ضمن استاندارد نبودن، مشکلات خاص خودش را دارد و نیاز به سفارشی سازی زیادی، هم به هنگام تولید توکن و هم به هنگام خواندن توکن دارد.
 اصولی‌ترین راه، استفاده از رمزنگاری توکن به روش JSON Web Encryption (یا به اختصار JWE) است که در آن مشابه روش بالا ولی به صورت استاندارد تعریف شده (و قابل فهم برای همه استفاده کنندگانی که با این استاندارد آشنایی دارند) است.
نکته :
  1. اگر از JWE استفاده نمی‌کنید، بهتر است اطلاعات حساسی مانند شماره تلفن کاربر (و شاید در مواردی حتی آیدی کاربر) را در بدنه توکن قرار ندهیم چرا که قابل خوانده شدن است (که در این صورت استفاده از Guid برای آیدی کاربر می تواند کمی مفید باشد چرا که حداقل آیدی بقیه کاربران قابل پیش بینی نمی‌باشد).
  2. توکن JWT هیچ امنیتی در برابر خوانده شدن ندارد؛ ولی به لطف امضای (signature) آن، در برابر تغییر محتوا، ایمن است؛ چرا که در صورت تغییر محتوای آن، دیگر مقدار hash محتوا با امضای آن همخوانی نداشته و عملا از اعتبار ساقط می‌گردد.
برای رمزنگاری JWT باید در هر دو مرحله‌ی "تولید توکن" و "اعتبارسنجی توکن" کلید و الگوریتم لازم برای رمزنگاری را مشخص کنیم. بدین منظور در جایی که توکن را تولید می‌کنیم، خواهیم داشت :
var secretKey = Encoding.UTF8.GetBytes("LongerThan-16Char-SecretKey"); // must be 16 character or longer 
var signingCredentials = new SigningCredentials(new SymmetricSecurityKey(secretKey), SecurityAlgorithms.HmacSha256Signature);

var encryptionkey = Encoding.UTF8.GetBytes("16CharEncryptKey"); //must be 16 character
var encryptingCredentials = new EncryptingCredentials(new SymmetricSecurityKey(encryptionkey), SecurityAlgorithms.Aes128KW, SecurityAlgorithms.Aes128CbcHmacSha256);

var claims = new List<Claim>
{
   new Claim(ClaimTypes.Name, "UserName"), //user.UserName
   new Claim(ClaimTypes.NameIdentifier, "123"), //user.Id
};

var descriptor = new SecurityTokenDescriptor
{
   Issuer = _siteSetting.JwtSettings.Issuer,
   Audience = _siteSetting.JwtSettings.Audience,
   IssuedAt = DateTime.Now,
   NotBefore = DateTime.Now.AddMinutes(_siteSetting.JwtSettings.NotBeforeMinutes),
   Expires = DateTime.Now.AddMinutes(_siteSetting.JwtSettings.ExpirationMinutes),
   SigningCredentials = signingCredentials,
   EncryptingCredentials = encryptingCredentials,
   Subject = new ClaimsIdentity(claims)
};

var tokenHandler = new JwtSecurityTokenHandler();
var securityToken = tokenHandler.CreateToken(descriptor);
string encryptedJwt = tokenHandler.WriteToken(securityToken);
کد بالا، مانند کد تولید یک توکن jwt معمولی است؛ تنها تفاوت آن، ایجاد و معرفی شیء encryptingCredentials است.
در خط چهارم، آرایه بایتی کلید لازم برای رمزنگاری (encryptionkey) گرفته شده و از روی آن encryptingCredentials ایجاد شده‌است. این کلید باید 16 کاراکتر باشد؛ در غیر اینصورت به هنگام تولید توکن، خطا دریافت خواهید کرد. رمزنگاری توکن، توسط این کلید و الگوریتم مشخص شده انجام خواهد شد.
سپس شیء تولید شده، به خاصیت EncryptingCredentials کلاس SecurityTokenDescriptor معرفی شده‌است و  نهایتا متد tokenHandler.WriteToken توکن رمزنگاری شده‌ای را تولید می‌کند.
نتیجه کار این است که توکن تولید شده، بدون کلید مربوطه (که سمت سرور نگهداری می‌شود) قابل رمز گشایی نیست و اگر آن را در سایت jwt.io کپی کنید، جوابی دریافت نخواهید کرد.

در ادامه لازم است در مرحله اعتبار سنجی و رمزگشایی توکن در سمت سرور، کلید و الگوریتم لازم را به آن معرفی کنیم تا middleware مربوطه بتواند توکن دریافتی را رمزگشایی و سپس اعتبار سنجی کند. بدین منظور در متد ConfigureServices کلاس Startup.cs خواهیم داشت:

services.AddAuthentication(JwtBearerDefaults.AuthenticationScheme)
.AddJwtBearer(options =>
{
   var secretkey = Encoding.UTF8.GetBytes("LongerThan-16Char-SecretKey");
   var encryptionkey = Encoding.UTF8.GetBytes("16CharEncryptKey");

   var validationParameters = new TokenValidationParameters
   {
      ClockSkew = TimeSpan.Zero, // default: 5 min
      RequireSignedTokens = true,

      ValidateIssuerSigningKey = true,
      IssuerSigningKey = new SymmetricSecurityKey(secretkey),

      RequireExpirationTime = true,
      ValidateLifetime = true,

      ValidateAudience = true, //default : false
      ValidAudience = "MyWebsite",

      ValidateIssuer = true, //default : false
      ValidIssuer = "MyWebsite",

      TokenDecryptionKey = new SymmetricSecurityKey(encryptionkey)
   };

   options.RequireHttpsMetadata = false;
   options.SaveToken = true;
   options.TokenValidationParameters = validationParameters;
});

کد بالا مانند کد فعال سازی احراز هویت توسط JWT معمولی در ASP.NET Core است؛ با این تفاوت که:

ابتدا آرایه بایتی همان کلید رمزنگاری (encryptionkey) که قبلا توکن را با آن رمزنگاری کرده بودیم، گرفته شده و سپس توسط مقداردهی خاصیت TokenDecryptionKey کلاس TokenValidationParameters، معرفی شده است. 

ولی شاید این سؤال برایتان پیش آید که چرا الگوریتم رمزنگاری مشخص نشده است؟ پس سرور از کجا می‌فهمد که این توکن بر اساس چه الگوریتمی رمزنگاری شده است؟ 

دلیل آن این است که به هنگام تولید توکن، اسم الگوریتم مربوطه، داخل بخش header توکن نوشته می‌شود. اگر تصویر قبل را مشاهده کنید مقدار header توکن به شرح زیر است.

{
  "alg": "A128KW",
  "enc": "A128CBC-HS256",
  "typ": "JWT"
}

پس سرور بر اساس این قسمت از توکن (header)، که هیچگاه رمزنگاری نمی‌شود، می‌فهمد که توسط چه الگوریتمی باید توکن را رمزگشایی کند که در اینجا A128CBC-HS256 (اختصار AES-128-CBC و HMAC-SHA256) است.

مثال کامل و قابل اجرای این مطلب را می‌توانید از این ریپازیتوری دریافت کنید.

اشتراک‌ها
استفاده از کتابخانه MediatR برای پیاده سازی DomainEventها در پروژه های ASP.NET Core

I’ve started looking at using MediatR for my domain events implementations. To that end, I created a quick sample project using ASP.NET Core 2.0. Overall things were pretty easy to get going. If you haven’t used MediatR before, or if you’re looking for a quick intro on how to set it up for ASP.NET Core, keep reading (if not, how did you get here? Was the title not clear?). 

استفاده از کتابخانه MediatR برای پیاده سازی DomainEventها در پروژه های ASP.NET Core
مطالب
چه زمانی بهتر است از Silverlight استفاده شود؟

1- نیاز به توانایی‌های موجود در برنامه‌های Desktop را دارید اما همچنین نیاز است تا آن‌ها را تحت وب نیز ارائه دهید.
یکی از دلایل اقبال به برنامه‌های تحت وب در سازمان‌ها عدم نیاز به نصب آن‌ها و توزیع هر چه ساده‌تر اینگونه برنامه‌ها در شبکه است. تنها کافی است چند فایل را بر روی سرور به روز رسانی کنید و پس از آن تمام کلاینت‌ها از آخرین نگارش برنامه شما بهره‌مند خواهند شد (+). توزیع برنامه‌های سیلورلایت نیز به همین منوال است. علاوه بر آن استفاده از فناورهایی مانند MEF امکان ماژولار ساختن برنامه و دریافت آخرین ماژول‌های تهیه شده (فایل‌های XAP مجزای از برنامه به صورت افزونه) را بر اساس انتخاب و سطح دسترسی کاربر نیز میسر می‌سازد.

2- نیاز است تا یک برنامه‌ی گرافیکی تمام عیار را تحت وب ارائه دهید.
توانایی‌های XAML به همراه یکی از زبان‌های دات نت جهت خلق جلوه‌های بصری، پویانمایی و گرافیکی بسیار بسیار فراتر از کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی موجود هستند و نکته‌ی مهم آن‌ها هم این است که لازم نیست حتما یک متخصص مثلا جاوا اسکریپت باشید تا بتوانید برای مثال پویانمایی را ارائه دهید. امکان استفاده از انواع و اقسام قلم‌ها و قرار دادن آن‌ها در برنامه، امکان استفاده از گرافیک برداری و غیره را نیز لحاظ کنید.

3- برنامه‌ی شما نیاز است تا از طریق وب توزیع شود اما نیاز به سطح دسترسی بیشتری نسبت به یک برنامه‌ی وب معمولی دارد.
تمام برنامه‌های توزیع شده از طریق مرورگرها محدود به سطوح دسترسی آن‌ها نیز هستند. اما امکان نصب خارج از مرورگر برنامه‌های سیلورلایت نیز وجود دارد. در این حالت می‌توان در صورت نیاز و همچنین تائید صریح کاربر، به سطوح دسترسی بیشتری دست یافت. برای مثال دسترسی به اسکنر در یک برنامه‌ی وب متداول بی‌معنا است. اما سیلورلایت 4 در حالت اجرای در خارج از مرورگر امکان تعامل با اشیاء COM را نیز دارد.

4- برنامه‌ی وب شما نیاز است تا مدت زمان زیادی فعال باقی بماند.
یک برنامه دریافت ایمیل یا یک برنامه مونیتورینگ را در نظر بگیرید. اینگونه برنامه‌ها باید مرتبا بدون نیاز به دخالت کاربر، فعال باقی بمانند و با سرور ارتباط داشته باشند. نوشتن اینگونه برنامه‌ها با HTML و جاوا اسکریپت و فناوری‌های مشابه واقعا مشکل بوده و نیاز به دانش فنی بالایی دارند. اما این مساله و حیات یک برنامه سیلورلایت تا زمانیکه مرورگر بسته نشده است جزو خواص اولیه اینگونه برنامه‌ها است.

5- از مشکلات مدیریت حالت در برنامه‌های متداول وب به تنگ آمده‌اید.
اگر برای مثال برنامه نویس ASP.NET باشید حتما با مباحث State management آشنایی دارید (از سشن و کوکی گرفته تا ViewState (ایی که همه به نحوی قصد کوچک کردن آن‌را دارند!) و غیره). تمام این‌ها هم برای این است که بتوان تجربه‌ی کاری برنامه‌های دسکتاپ را در محیط مرورگرها شبیه سازی کرد. این مشکلات در سیلورلایت حل شده است. یک برنامه‌ی سیلورلایت State full است نه Stateless . همچنین اگر از حافظه‌ای هم استفاده می‌کند این مورد در سمت کاربر است و نه سمت سرور و نه منقضی شدن زود هنگام سشن‌ها و صدها ترفند برای مقیاس پذیری همین مساله‌ی بسیار کوچک با تعداد کاربران بالا در برنامه‌های متداول وب.
به عبارتی تصور کنید که برنامه‌ی دسکتاپ سال‌های قبل شما هم اکنون داخل مرورگر دارد اجرا می‌شود و چیزی به نام وب سرور وجود ندارد که پس از نمایش صفحه‌ی وب شما، کلیه‌ی اشیاء مرتبط با آن‌را در سمت سرور تخریب کند چون باید پاسخگوی کاربران همزمان بی‌شماری باشد و منابع سرور هم محدود است. (سیلورلایت یک فناوری سمت کاربر است. بنابراین وب سرور صرفا نقش توزیع آن‌را به عهده دارد یا حداکثر ارائه‌ی یک وب سرویس جهت تعاملات بعدی مانند کار با بانک اطلاعاتی)

6- نیاز دارید تا برنامه‌ی وب شما تحت تمام مرورگرها به یک شکل به نظر برسد و همچنین رفتار یکسانی هم داشته باشد.
هیچ وقت روزی را فراموش نمی‌کنم که حین پرداخت الکترونیکی بانک XYZ به کمک مرورگر فایرفاکس، دکمه‌ی پرداخت در مرحله‌ی آخر، کار نمی‌کرد! هر چقدر روی آن کلیک می‌کردم اتفاقی نمی‌افتاد! تراکنش برگشت خورد و همین خرید ساده با مرورگر IE به سادگی انجام شد.
با سیلورلایت این مشکلات را نخواهید داشت زیرا کار نمایش برنامه شما توسط افزونه‌ی مربوطه صورت می‌گیرد و این افزونه مستقل است از نوع مرورگر شما.

7- نیاز است برنامه‌ی وب شما در حالت آفلاین هم کار کند.
برنامه‌های سیلورلایت تنها زمانیکه نیاز به دریافت یا ثبت اطلاعاتی از سرور داشته باشند، باید آنلاین باشند. همچنین این برنامه‌ها دسترسی به مفهوم جدیدی به نام Isolated Storage دارند که در آن می‌توان اطلاعات را به ازای هر کاربر آن هم با ضریب امنیتی بالا بر روی هارد شخص ذخیره کرد و زمان آنلاین شدن برنامه آن‌ها را به سرور انتقال داد.

8- برنامه وب شما نیاز است تا با فایل‌های مالتی مدیا تعامل داشته و آن‌ها را پخش کند.
حتی تگ Video در HTML5 نیز به پای توانایی‌های مالتی مدیا در Silverlight مانند smooth streaming, multicasting, editing, video brushes نمی‌رسد. برای مثال با استفاده از video brushes می‌توان یک فایل ویدیویی در حال پخش را بر روی یک وجه یک شیء در حال پویانمایی نقاشی و نمایش داد.

9- نیاز به پشتیبانی از multi-touch در برنامه‌ی وب شما وجود دارد.
برخلاف HTML ، تعاملات multi-touch در Silverlight میسر است.

10- نیاز به ایجاد برنامه‌های بازی تحت وب دارید.
به طور قطع می‌توان بازیی‌هایی در حد Pong را با جاوا اسکریپت هم ایجاد کرد، اما اگر نیاز به تولید بازی‌هایی جدی‌تر وجود داشت برای مثال انتقال بازی Quake به محیط وب، Silverlight در این زمینه هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد (+).

11- نیاز به تولید برنامه‌ی دسکتاپ چند سکویی دارید.
سیلورلایت هم اکنون تحت ویندوز، MAC OS-X ، لینوکس و ... پشتیبانی می‌شود (+). همچنین برنامه‌های سیلورلایت قابلیت اجرای در خارج از مرورگر را هم دارند.
با سیلورلایت دیگر نیازی نخواهد بود تا کاربران لینوکسی ابتدا Wine را نصب کنند تا بتوانند از یک برنامه‌ی ویندوزی که انتقال پذیر نیست در لینوکس هم بتوانند استفاده کنند؛ چون پروژه‌ی مون لایت لینوکسی برای این منظور مهیا است.

12- نیاز به تولید برنامه‌های تحت وب سریع و با کارآیی بالا دارید.
فایل‌های نهایی Silverlight با توجه به ماهیت کامپایل شده‌ی آن‌ها به طور قطع از کدهای جاوا اسکریپتی سمت کلاینت که باید توسط مرورگر تفسیر و پردازش شوند (و هر کدام هم از موتور خاص خودشان استفاده می‌کنند)، سریعتر اجرا می‌شوند (+).

13- از پیچیدگی‌های پیاده سازی برنامه‌های متداول وب خسته شده‌اید.
هنوز هم با تمام پیشرفت‌های حاصل، تولید برنامه‌های وب پیشرفته مشکل است. از یک طرف ناسازگاری یک سری از مرورگرها با یک سری از قابلیت‌ها را باید در نظر داشت، تا فراگیری فریم ورک‌های Ajax و غیره تا مشکل بودن طراحی کنترل‌های جدید فراتر از آن چیزی که HTML استاندارد ارائه می‌دهد. بله، به طور قطع دانش فنی بالایی در این زمینه در طی سالیان تولید شده است، اما باز هم فراگیری و تسلط به آن‌ها زمان قابل توجهی را طلب می‌کند.
در سیلورلایت کلیه تعاملات با شبکه به صورت پیش فرض غیرهمزمان است (همان ایده‌ی اصلی Ajax) همچنین با توجه به state full بودن اینگونه برنامه‌ها، عملا برنامه نویس‌ها بدون درگیر شدن با مفاهیم اجکسی و مدیریت حالت، برنامه‌ی پیشرفته‌ی وبی را در مدت زمان کوتاهی تولید کرده‌اند و این برنامه در تمام مرورگرهایی که قابلیت بارگذاری افزونه‌ی سیلورلایت را دارند به یک شکل و کیفیت اجرا می‌شود.

14- در زمینه میزان مصرف پهنای باند ملاحظاتی ویژه‌ای وجود دارد.
یک برنامه‌ی سیلورلایت تنها یکبار باید دریافت شود. پس از آن در سمت کاربر کش خواهد شد (تا زمان به روز رسانی بعدی برنامه در سرور). همین مساله در دفعات بعدی مراجعه کاربر به سایت نقش قابل توجهی را در کاهش میزان مصرف پهنای باند (یا به قولی میزان کمتر data transfer) کلی دارد.

15- فرصت کافی برای فراگیری انبوهی از فناوری‌های مختلف را ندارید!
بله! برای ایجاد یک برنامه‌ی تحت وب که کاربر آن پس از مشاهده بگوید WOW نیاز است به HTML ، JS ، CSS ، AJAX ، یکی از فناوری‌های سمت سرور و ... مسلط بود (علاوه بر اینکه باید بدانید فلان کد JS در IE کار می‌کند اما در فایرفاکس خیر. فایرفاکس فلان قسمت CSS را پشتیبانی می‌کند اما IE خیر! و ...).
اما برای استفاده از سیلورلایت فقط کافی است به XAML و یکی از زبان‌های دات نت مانند سی شارپ یا VB.NET مسلط باشید (البته هیچ وقت از دست ASP.NET خلاص نخواهید شد! حداقل در حد راه اندازی یک وب سرویس یا مفاهیم امنیتی آن).
این مورد خصوصا برای افرادی که برنامه نویس دسکتاپ هستند اما علاقمندند تا برنامه‌ی وب نیز تولید کنند بسیار مهم است. با حداقل آموزش می‌توانند توانایی‌های خود را به وب نیز گسترش دهند. علاوه بر آن عمده‌ی دانش Silverlight شما جهت تولید برنامه‌های WPF (با توجه به اینکه Silverlight فرزند WPF محسوب می‌شود) یا Windows phone 7‌ و غیره نیز می‌تواند بکار گرفته شود.

16- نیاز به اجرای کدهای چند ریسمانی در سمت کاربر دارید.
تا این لحظه پشتیبانی رسمی از مباحث چند ریسمانی در JavaScript و استانداردهای مرتبط با آن وجود ندارد. Silverlight به اکثر امکانات Threading موجود در دات نت فریم ورک دسترسی داشته و دانش فعلی شما قابل انتقال است.


و دست آخر باید به نکته اشاره کرد که هدف از Silverlight ساخت وب سایت معمولی نیست. این نوع کارها را با همان ابزارهای متداول انجام دهید. هدف اصلی آن ساخت برنامه است (Application در مقابل Web site). مشتری‌های اصلی این نوع برنامه‌ها هم بیشتر سازمان‌ها و اینترانت‌های پر سرعت و بسته‌ی آن‌ها هستند که نه نگران حجم افزونه‌ی سیلورلایت هستند و نه مشکلی با حجم برنامه‌ی سیلورلایت شما در یک شبکه‌ی داخلی پر سرعت دارند.

مطالب
آغاز به کار با Twitter Bootstrap در ASP.NET MVC
Twitter Bootstrap یک فریم ورک CSS بسیار محبوب سورس باز تولید برنامه‌های وب به کمک HTML، CSS و جاوا اسکریپت است. این فریم ورک حاوی بسیاری از المان‌های مورد نیاز جهت تولید وب سایت‌هایی زیبا، مانند دکمه‌ها، عناصر فرم‌ها، منوها، ویجت‌ها و غیره است. تمام این‌ها نیز همانطور که عنوان شد برمبنای HTML، CSS و جاوا اسکریپت تهیه شده‌اند؛ بنابراین در هر نوع فناوری سمت سروری مانند ASP.NET، PHP، روبی و امثال آن قابل استفاده است.


دریافت Twitter Bootstrap

محل اصلی دریافت Twitter Bootstrap، آدرس ذیل است:
البته ما از آن در اینجا به شکل خام فوق استفاده نخواهیم کرد؛ زیرا نیاز است قابلیت‌های استفاده در محیط‌های راست به چپ فارسی نیز به آن اضافه شود. برای این منظور می‌توانید از یکی از دو بسته نیوگت ذیل استفاده نمائید:


و یا حتی از منابع سایت http://rbootstrap.ir نیز می‌توان استفاده کرد.
برای نمونه دستور زیر را در کنسول پاورشل ویژوال استودیو وارد نمائید تا اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS مورد نیاز به پروژه جاری اضافه شوند:
 PM> Install-Package Twitter.BootstrapRTL
پس از نصب، شاهد افزوده شدن چنین فایل‌هایی به یک پروژه ASP.NET MVC خواهیم بود:


در اینجا فایل‌های min، نگارش‌های فشرده شده فایل‌های js یا css هستند که با توجه به امکانات اضافه شده به ASP.NET MVC4، از آن‌ها استفاده نخواهیم کرد و برای افزودن و تعریف آن‌ها از امکانات Bundling and minification توکار فریم ورک ASP.NET MVC به نحوی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، استفاده می‌کنیم.
فایل‌های png اضافه شده، آیکون‌های مخصوص Twitter Bootstrap هستند که اصطلاحا به آن‌ها sprite images نیز گفته می‌شود. در این نوع تصاویر، تعداد زیادی آیکون در کنار هم، برای بهینه سازی تعداد بار رفت و برگشت به سرور جهت دریافت تصاویر، طراحی شده و قرار گرفته‌اند.
فایل‌های js این مجموعه اختیاری بوده و برای استفاده از ویجت‌های Twitter Bootstrap مانند آکاردئون کاربرد دارند. این فایل‌ها برای اجرا، نیاز به jQuery خواهند داشت.


افزودن تعاریف اولیه Twitter Bootstrap به یک پروژه ASP.NET MVC

امکانات Bundling and minification در نوع پروژه‌های نسبتا جامع‌تر ASP.NET MVC به صورت پیش فرض لحاظ شده است. اما اگر یک پروژه خالی را شروع کرده‌اید، نیاز است بسته نیوگت آن‌را نیز نصب کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Web.Optimization
پس از آن، کلاس کمکی BundleConfig ذیل را به پروژه جاری اضافه نمائید. به کمک آن قصد داریم امکانات Bundling and minification را فعال کرده و همچنین به آن بگوییم اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS تعریف شده را به همان نحوی که معرفی می‌کنیم، پردازش کن (توسط کلاس سفارشی AsIsBundleOrderer).

using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Optimization;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Helper
{
    /// <summary>
    /// A custom bundle orderer (IBundleOrderer) that will ensure bundles are 
    /// included in the order you register them.
    /// </summary>
    public class AsIsBundleOrderer : IBundleOrderer
    {
        public IEnumerable<FileInfo> OrderFiles(BundleContext context, IEnumerable<FileInfo> files)
        {
            return files;
        }
    }

    public static class BundleConfig
    {
        private static void addBundle(string virtualPath, bool isCss, params string[] files)
        {
            BundleTable.EnableOptimizations = true;

            var existing = BundleTable.Bundles.GetBundleFor(virtualPath);
            if (existing != null)
                return;

            Bundle newBundle;
            if (HttpContext.Current.IsDebuggingEnabled)
            {
                newBundle = new Bundle(virtualPath);
            }
            else
            {
                newBundle = isCss ? new Bundle(virtualPath, new CssMinify()) : new Bundle(virtualPath, new JsMinify());
            }
            newBundle.Orderer = new AsIsBundleOrderer();

            foreach (var file in files)
                newBundle.Include(file);

            BundleTable.Bundles.Add(newBundle);
        }

        public static IHtmlString AddScripts(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyles(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddScriptUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Url(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyleUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Url(virtualPath);
        }
    }
}
نکته دیگری که در این کلاس سفارشی درنظر گرفته شده، عدم فعال سازی مباحث Bundling and minification در حالت Debug است. اگر در وب کانفیگ، تنظیمات پروژه را بر روی Release قرار دهید فعال خواهد شد (مناسب برای توزیع) و در حالت توسعه برنامه (حالت دیباگ)، این اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS، قابلیت دیباگ و بررسی را نیز خواهند داشت.

پس از افزودن کلاس‌های کمکی فوق، به فایل layout پروژه مراجعه کرده و تعاریف ذیل را به ابتدای فایل اضافه نمائید:
@using Mvc4TwitterBootStrapTest.Helper
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>@ViewBag.Title</title>
    @BundleConfig.AddStyles("~/Content/css",
                            "~/Content/bootstrap.css",
                            "~/Content/bootstrap-responsive.css",
                            "~/Content/Site.css"
                            )
    @BundleConfig.AddScripts("~/Scripts/js",
                            "~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
                            "~/Scripts/bootstrap.min.js"
                            )
    @RenderSection("JavaScript", required: false)
</head>
و اگر برنامه را اجرا کنید، بجای حداقل 8 مدخل اشاره کننده به فایل‌های اسکریپت و CSS مورد نیاز یک برنامه ASP.NET MVC، فقط دو مدخل ذیل را مشاهده خواهید نمود:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>Index</title>
    <link href="/Content/css?v=vsUQD0OJg4AJ-RZH8jSRRCu_rjl2U1nZrmSsaUyxoAc1" rel="stylesheet"/>
    <script src="/Scripts/js?v=GezdoTDiWY3acc3mI2Ujm_7nKKzh6Lu1Wr8TGyyLpW41"></script>
</head>
به این ترتیب تعداد رفت و برگشت‌های مرورگر به سرور، برای دریافت فایل‌های مورد نیاز جهت رندر صحیح یک صفحه، به شدت کاهش خواهد یافت. همچنین این فایل‌ها در حالت release فشرده نیز خواهند شد؛ به همراه تنظیم خودکار هدر کش شدن آن‌ها برای مدتی مشخص، جهت کاهش بار سرور و کاهش پهنای باند مصرفی آن.


مفاهیم پایه‌ای Twitter Bootstrap

الف) Semantic class names
به عبارتی کلاس‌های Twitter Bootstrap دارای نام‌هایی معنا دار و مفهومی می‌باشند؛ مانند کلاس‌های CSS‌ایی، به نام‌های Succes، Error، Info و امثال آن. این نام‌ها مفهومی را می‌رسانند؛ اما در مورد نحوه پیاده سازی آن‌ها جزئیاتی را بیان نمی‌کنند.
برای نمونه می‌توان کلاسی را به نام redText ایجاد کرد. هر چند این نام، توضیحاتی را در مورد علت وجودی‌اش بیان می‌کند، اما بسیار ویژه بوده و در مورد جزئیات پیاده سازی آن نیز اطلاعاتی را ارائه می‌دهد. در این حالت redText معنایی ندارد. چرا یک Text باید قرمز باشد؟ برای مثال این متن قرمز است چون مثلا شخصی، به آن رنگ ویژه علاقه دارد، یا اینکه قرمز است بخاطر نمایش خطایی در صفحه؟ به همین جهت در Twitter Bootstrap از نام‌های مفهومی یاده شده، مانند Error استفاده می‌شود. نام‌هایی معنا دار اما بدون دقیق شدن در مورد ریز جزئیات پیاده سازی آن‌ها. در این حالت می‌توان قالب جدیدی را تدارک دید و با ارائه تعاریف جدیدی برای کلاس Error و نحوه نمایش دلخواهی را به آن اعمال نمود.
یا برای نمونه نام rightside را برای نمایش ستونی در صفحه، درنظر بگیرید. این نام بسیار ویژه است؛ اما Sematic name آن می‌تواند sidebar باشد تا بدون دقیق شدن در جزئیات پیاده سازی آن، در چپ یا راست صفحه قابل اعمال باشد.
Semantic class names کلیدهایی هستند جهت استفاده مجدد از قابلیت‌های یک فریم ورک CSS.

ب) Compositional classes
اکثر کلاس‌های Twitter Bootstrap دارای محدوده کاری کوچکی هستند و به سادگی قابل ترکیب با یکدیگر جهت رسیدن به نمایی خاص می‌باشند. برای مثال به سادگی می‌توان به یک table سه ویژگی color، hover و width برگرفته شده از Twitter Bootstrap را انتساب داد و نهایتا به نتیجه دلخواه رسید؛ بدون اینکه نگران باشیم افزودن کلاس جدیدی در اینجا بر روی سایر کلاس‌های انتساب داده شده، تاثیر منفی دارد.

ج) Conventions
برای استفاده از اکثر قابلیت‌های این فریم ورک CSS یک سری قراردادهای پیش فرضی وجود دارند. برای مثال اگر از کلاس توکار pagination به همراه یک سری ul و li استفاده کنید، به صورت خودکار یک pager شکیل ظاهر خواهد شد. یا برای مثال اگر به یک html table کلاس‌های table table-striped table-hover را انتساب دهیم، به صورت خودکار قراردادهای پیش فرض table مجموعه Twitter Bootstrap به آن اعمال شده، به همراه رنگی ساختن یک درمیان زمینه ردیف‌ها و همچنین فعال سازی تغییر رنگ ردیف‌ها با حرکت ماوس از روی آن‌ها.


طرحبندی صفحات یک سایت به کمک Twitter Bootstrap

بررسی Grid layouts

Layout به معنای طرحبندی و چیدمان محتوا در یک صفحه است. یکی از متداولترین روش‌های طرحبندی صفحات چه در حالت چاپی و چه در صفحات وب، چیدمان مبتنی بر جداول و گریدها است. از این جهت که نحوه سیلان و نمایش محتوا از چپ به راست و یا راست به چپ را به سادگی میسر می‌سازند؛ به همراه اعمال حاشیه‌های مناسب جهت قسمت‌های متفاوت محتوای ارائه شده. Grid در طرحبندی، نمایش بصری نخواهد داشت اما در ساختار صفحه وجود داشته و مباحثی مانند جهت، موقعیت و یکپارچگی و یکدستی طراحی را سبب می‌شود.
به علاوه مرورگرها و مفهوم Grid نیز به خوبی با یکدیگر سازگار هستند. در دنیای HTML و ،CSS طراحی‌ها بر اساس مفهوم ساختار مستطیلی اشیاء صورت می‌گیرد:


برای نمونه در اینجا تصویر CSS Box Model را مشاهده می‌کنید. به این ترتیب، هر المان دارای محدوده‌ای مستطیلی با طول و عرض مشخص، به همراه ویژگی‌هایی مانند Margin، Border و Padding است.
در سال‌های اولیه طراحی وب، عموما کارهای طراحی صفحات به کمک HTML Tables انجام می‌شد. اما با پخته‌تر شدن CSS، استفاده از Tables برای طراحی صفحات کمتر و کمتر گشت تا اینکه نهایتا فریم ورک‌های CSS ایی پدید آمدند تا طراحی‌های مبتنی بر CSS را با ارائه گرید‌ها، ساده‌تر کنند. مانند Blue print، 960 GS و ... Twitter Bootstrap که طراحی مبتنی بر گرید‌های CSS ایی را به مجموعه قابلیت‌های دیگر خود افزوده است.


بررسی Fixed Grids

در اینجا در صفحه layout برنامه، یک Div دربرگیرنده دو Div دیگر را مشاهده می‌کنید:
<body>
    <div>
        <div>
            <h1>
                Title Title
            </h1>
            Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text
        </div>
        <div>
            @RenderBody()
        </div>
    </div>
</body>
اگر در این حالت صفحه را در مرورگر بررسی کنیم، تمام قسمت‌های نمایش داده شده به همین نحو از بالا به پایین صفحه قرار خواهند گرفت. اما قصد داریم این محتوا را، دو ستونی نمایش دهیم. Div به همراه Title در یک طرف صفحه و Div دربرگیرنده محتوای صفحات، در قسمتی دیگر.
برای اینکار در Twitter Bootstrap از کلاسی به نام row استفاده می‌شود که بیانگر یک ردیف است. این کلاس را به خارجی‌ترین Div موجود اعمال خواهیم کرد. در یک صفحه، هر تعداد row ایی را که نیاز باشد، می‌توان تعریف کرد. داخل این ردیف‌ها، امکان تعریف ستون‌های مختلف و حتی تعریف ردیف‌های تو در تو نیز وجود دارد. هر ردیف Twitter Bootstrap از 12 ستون تشکیل می‌شود و برای تعریف آن‌ها از کلاس span استفاده می‌گردد. در این حالت جمع اعداد ذکر شده پس از span باید 12 را تشکیل دهند.
<body>
    <div class="row">
        <div class="span7">
            <h1>
                Title Title
            </h1>
            Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text
        </div>
        <div  class="span5">
            @RenderBody()
        </div>
    </div>
</body>
برای نمونه در اینجا کلاس row به خارجی‌ترین Div موجود اعمال شده است. دو Div داخلی هر کدام دارای کلاس‌های span ایی جهت تشکیل ستون‌های داخل این ردیف هستند. جمع اعداد بکارگرفته شده پس از آن‌ها، عدد 12 را تشکیل می‌دهد. به این ترتیب به یک طراحی دو ستونی خواهیم رسید.


در این تصویر، قسمت RenderBody کار رندر اکشن متد Index کنترلر Home برنامه را با Viewایی معادل کدهای ذیل، انجام داده است:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
    Index</h2>
<div class="hero-unit">
    <h2>@ViewBag.Message</h2>
    <p>
        This is a template to demonstrate the way to beautify the default MVC template
        using Twitter Bootstrap website. It is pretty simple and easy.</p>
    <p>
        <a href="http://asp.net/mvc" class="btn btn-primary btn-large" style="color: White;">
            To learn more about ASP.NET MVC visit &raquo;</a></p>
</div>

درک نحوه عملکرد Grid در Twitter Bootstrap

در مثال ذیل 5 ردیف را مشاهده می‌کنید:
    <div class="row">
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span3">3</div>
        <div class="span4">4</div>
        <div class="span5">5</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span5">5</div>
        <div class="span7">7</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span3">3</div>
        <div class="span7 offset2">7 offset 2</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span12">12</div>
    </div>
در هر ردیف، امکان استفاده از حداکثر 12 ستون وجود دارد که یا می‌توان مانند ردیف اول، 12 ستون را ایجاد کرد و یا مانند ردیف دوم، سه ستون با عرض‌های متفاوت (و یا هر ترکیب دیگری که به جمع 12 برسد).
در ستون چهارم، از کلاس offset نیز استفاده شده است. این مورد سبب می‌شود ستون جاری به تعدادی که مشخص شده است به سمت چپ (با توجه به استفاده از حالت RTL در اینجا) رانده شود و سپس ترسیم گردد.
یا اینکه می‌توان مانند ردیف آخر، یک ستون را به عرض 12 که در حقیقت 940 پیکسل است، ترسیم نمود.
برای اینکه بتوانیم این گرید تشکیل شده و همچنین ستون‌ها را بهتر مشاهده کنیم، به فایل style.css سایت، تنظیم زیر را اضافه کنید:
[class*="span"]
{
background-color: lightblue;
text-align: center;
margin-top: 15px;
}


نکته جالب این گرید، Responsive یا واکنشگرا بودن آن است. در این حالت، عرض مرورگر را کم و زیاد کنید. خواهید دید که ستون‌ها در صورتیکه در عرض نمایشی جاری، قابل ارائه نباشند، به ردیف‌های بعدی منتقل خواهند شد.
البته باید دقت داشت که این گرید هیچگاه یک ستون را نخواهد شکست. برای نمونه ردیف آخر، همواره با همان عرض ثابتش نمایش داده می‌شود و با کوچکتر کردن اندازه مرورگر، یک اسکرول افقی برای نمایش محتوای آن ظاهر خواهد شد.


یک نکته
اگر نمی‌خواهید که چنین رفتار واکنش‌گرایی بروز کند، نیاز است کلیه ردیف‌ها را در div ایی با کلاسی به نام container محصور کنید.
به این ترتیب ابتدا گرید نمایش داده شده، در میانه صفحه ظاهر خواهد شد (پیشتر از سمت راست شروع شده بود). همچنین دیگر با کوچک و بزرگ شدن اندازه مرورگر، ستون‌ها به شکل یک پشته بر روی هم قرار نخواهند گرفت. (اگر پس از این تنظیم، چنین قابلیتی را مشاهده نکردید و هنوز هم طراحی، واکنشگرا بود، تعریف bootstrap-responsive.css را نیاز است برای آزمایش، از هدر صفحه حذف کنید)


بررسی Fluid Grids

به گرید قسمت قبل از این جهت Fixed Grid گفته می‌شود که عرض هر span آن با یک عدد مشخص تعیین گشته است. اما در حالت Fluid Grid، عرض هر span برحسب درصد تعیین می‌شود. بکارگیری درصد در اینجا به معنای امکان تغییر عرض یک ستون بر اساس عرض جاری Container آن است. در اینجا span12 دارای عرض 100 درصد خواهد بود.
در مثال قبل، برای استفاده از Fluid grids، تنها کافی است هرجایی کلاسی مساوی row وجود دارد، به row-fluid تغییر کند. همچنین کلاس container را به container-fluid تغییر دهید.
برای آزمایش آن، اندازه و عرض نمایشی مرورگر خود را تغییر دهید. اینبار مشاهده خواهید کرد که برخلاف حالت Fixed Grid، عرض ستون‌ها به صورت خودکار کم و زیاد می‌شوند. این مورد بر روی محتوای قرار گرفته در این ستون‌ها نیز تاثیر گذار است. برای مثال اگر یک تصویر را در حالت Fluid grid در ستونی قرار دهید، با تغییر عرض مرورگر، اندازه این تصویر نیز تغییر خواهند کرد؛ اما در حالت Fixed Grid خیر.
حالت Fluid، شیوه متداول استفاده از bootstrap در اکثر سایت‌های مهمی است که تابحال از این فریم ورک CSS استفاده کرده‌اند.



مروری بر طراحی واکنشگرا یا Responsive

این روزها تعدادی از کاربران، با استفاده از ابزارهای موبایل و تبلت‌ها از وب سایت‌ها بازدید می‌کنند. هر کدام از این‌ها نیز دارای اندازه نمایشی متفاوتی می‌باشند. بنابراین نیاز خواهد بود تا حالت بهینه‌ای را جهت اینگونه وسایل نیز طراحی نمود. حالت بهینه در اینجا به معنای قابل خواندن بودن متون، امکان استفاده از لینک‌های ورود به صفحات مختلف و همچنین حذف اسکرول و مباحث زوم جهت مشاهده صفحات است.
یکی از ویژگی‌های CSS به نام media چنین قابلیتی را فراهم می‌سازد. برای نمونه قسمتی از فایل bootstrap-responsive.css دارای چنین تعاریفی است:
@media (min-width: 768px) and (max-width: 979px) {
    .hidden-desktop {
        display: inherit !important;
    }
توسط این تنظیمات، شیوه نامه تعیین شده، تنها به صفحاتی با اندازه‌هایی بین 768 تا 979 پیکسل اعمال می‌شود (تعدادی از تبلت‌ها برای نمونه).
Bootstrap برای مدیریت اندازه‌های مختلف وسایل موبایل، شیوه‌نامه‌های خاصی را تدارک دیده است که از اندازه px480 و یا کمتر، تا px1200 و یا بیشتر را پوشش می‌دهد.
به این ترتیب با اندازه px940 که پیشتر در مورد آن بحث شد، اندازه span12 به صورت خودکار به اندازه‌های متناسب با صفحات نمایشی کوچکتر تنظیم می‌گردد. همچنین برای اندازه‌های صفحات کوچکتر از 768px به صورت خودکار از Fluid columns استفاده می‌گردد.
تنها کاری که برای اعمال این قابلیت باید صورت گیرد، افزودن تعاریف فایل bootstrap-responsive.css به هدر صفحه است که در قسمت قبل انجام گردید. این فایل باید پس از فایل اصلی bootstrap.css اضافه شود.


کلاس‌های کمکی طراحی واکنشگرا

Bootstrap شامل تعدادی کلاس کمکی در فایل bootstrap-responsive.css خود می‌باشد شامل visible-phone، visible-tablet و visible-desktop به علاوه hidden-phone، hidden-tablet و hidden-desktop. به این ترتیب می‌توان محتوای خاصی را جهت وسایل ویژه‌ای نمایان یا مخفی ساخت.
برای مثال محتوای مشخص شده با کلاس hidden-desktop، در اندازه وسایل دسکتاپ نمایش داده نخواهد شد.
برای آزمایش آن، شش div را با کلاس‌های یاد شده و محتوایی دلخواه ایجاد کرده و سپس اندازه عرض مرورگر را تغییر دهید تا بهتر بتوان مخفی یا نمایان ساختن محتوا را بر اساس اندازه صفحه جاری درک کرد.
یکی از کاربردهای این قابلیت، قرار دادن تبلیغاتی با اندازه‌های تصاویری مشخص برای وسایل مختلف است؛ بجای اینکه منتظر شویم تا Fluid layout اندازه تصاویر را به صورت خودکار کوچک یا بزرگ کند، که الزاما بهترین کیفیت را حاصل نخواهد ساخت.
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span4">
                <div class="visible-phone">
                    visible-phone</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="visible-tablet">
                    visible-tablet</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="visible-desktop">
                    visible-desktop</div>
            </div>
        </div>
    </div>
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span4">
                <div class="hidden-phone">
                    hidden-phone</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="hidden-tablet">
                    hidden-tablet</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="hidden-desktop">
                    hidden-desktop</div>
            </div>
        </div>
    </div>

مطالب
کاهش تعداد بار تعریف using ها در C# 10.0 و NET 6.0.
در مطلب «روش بازگشت به قالب‌های کلاسیک پروژه‌ها در دات نت 6» مشاهده کردیم که قالب پیش‌فرض یک برنامه‌ی کنسول دات نت 6، چنین فایل Program.cs ای را تولید می‌کند:
// See https://aka.ms/new-console-template for more information
Console.WriteLine("Hello, World!");
که در حقیقت همان اجبار به استفاده‌ی از سبک «Top Level Programs» ارائه شده‌ی در C# 9.0 است. اما اگر به همین دو سطر هم دقت کنید، یک تفاوت مهم را با نمونه‌ی C# 9.0 دارد و آن هم عدم ذکر عبارت using System در ابتدای آن است. علت اینجا است که فایل csproj پیش‌فرض پروژه‌های مبتنی بر NET 6.0.، دو تغییر مهم دیگر را هم دارند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>
</Project>
الف) فعال بودن nullable reference types که در C# 8.0 ارائه شد.
ب) فعال بودن ImplicitUsings که مختص به C# 10.0 است.


بررسی مفهوم  global using directives در C# 10.0

هدف اصلی از وجود Using directives در زبان #C که از نگارش 1 آن در دسترس هستند، خلاصه نویسی نام طولانی اشیاء و متدها است. برای مثال نام اصلی متد Console.WriteLine به صورت System.Console.WriteLine است که با درج فضای نام System در ابتدای فایل، می‌توان از ذکر مجدد آن جلوگیری کرد. از این دست می‌توان به نوع System.Collections.Generic.List نیز اشاره کرد که کمتر کسی علاقمند است تا این نام طولانی را تایپ کند. به همین جهت با استفاده از یک using directive متناظر با فضای نام System.Collections.Generic، ذکر نام این نوع، به List خلاصه می‌شود.
طراحی دات نت 6 مبتنی بر سبک minimalism است! برای نمونه خلاصه کردن نزدیک به 10 سطر فایل Program.cs کلاسیک، به تنها یک سطر که به همراه ذکر using System در ابتدای آن هم نیست. در C# 10.0 دیگر نیازی نیست تا برای مثال ذکر using System را در ده‌ها و یا صدها فایل، بارها و بارها تکرار کرد. برای اینکار تنها کافی است یکبار آن‌را به صورت global تعریف کنیم و پس از آن دیگر نیازی به ذکر آن در کل پروژه نیست:
global using System;
می‌توان این سطر را در ابتدای یک تک فایل cs. قرار داد و ذکر آن به معنای الحاق خودکار آن، در ابتدای تک تک فایل‌های cs. برنامه است.

چند نکته:
- امکان ترکیب global using‌ها و using‌ها معمولی در یک فایل هست.
- امکان تعریف global using‌های استاتیک نیز پیش‌بینی شده‌است:
global using static System.Console;
که برای نمونه در این حالت بجای ذکر Console.WriteLine، تنها ذکر نام متد WriteLine در سراسر برنامه کفایت می‌کند.


مفهوم جدید implicit global using directives در C# 10.0 و به کمک NET SDK 6.0.

تا اینجا دریافتیم که می‌توان دایرکتیوهای سراسری using را در برنامه به صورت دستی تعریف و استفاده کرد. اما ... پروژه‌ی کنسولی که به صورت پیش‌فرض توسط NET SDK 6.0. ایجاد می‌شود، به همراه هیچ global using ای نیست. این مورد توسط تنظیم زیر که جزئی از NET SDK 6.0. است، فعال می‌شود:
<ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
زمانیکه ImplicitUsings را در فایل csproj برنامه فعال می‌کنیم، یعنی قرار است از یکسری global using‌های از پیش تعریف شده‌ی توسط SDK استفاده کنیم. بنابراین «global using directives» جزئی از ویژگی‌های جدید C# 10.0 است اما « implicit global using directives» تنها یک لطف ارائه شده‌ی توسط NET SDK. است. برای یافتن لیست آن‌ها، پروژه را build کرده و سپس به پوشه‌ی obj\Debug\net6.0 مراجعه کنید. در اینجا به دنبال فایلی مانند MyProjectName. GlobalUsings.g.cs بگردید. محتویات آن به صورت زیر است:
// <auto-generated/>
global using global::System;
global using global::System.Collections.Generic;
global using global::System.IO;
global using global::System.Linq;
global using global::System.Net.Http;
global using global::System.Threading;
global using global::System.Threading.Tasks;
این‌ها همان global using هایی هستند که با فعالسازی تنظیم ImplicitUsings در فایل csproj، به صورت خودکار توسط NET SDK. تولید و به برنامه الحاق می‌شوند.
البته این فایل ویژه به ازای نوع‌های پروژه‌های مختلف، محتوای متفاوتی را دارد. برای مثال در برنامه‌های ASP.NET Core، چنین محتوای پیش‌فرضی را پیدا می‌کند:
// <autogenerated />
global using global::System;
global using global::System.Collections.Generic;
global using global::System.IO;
global using global::System.Linq;
global using global::System.Net.Http;
global using global::System.Threading;
global using global::System.Threading.Tasks;
global using global::System.Net.Http.Json;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Builder;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Hosting;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Http;
global using global::Microsoft.AspNetCore.Routing;
global using global::Microsoft.Extensions.Configuration;
global using global::Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
global using global::Microsoft.Extensions.Hosting;
global using global::Microsoft.Extensions.Logging;
این تعاریف در اصل در پوشه‌ی C:\Program Files\dotnet\sdk\6.0.100-rc.2.21505.57\Sdks\Microsoft.NET.Sdk\targets و در فایل Microsoft.NET.GenerateGlobalUsings.targets آن قرار دارند.


روش حذف و یا اضافه‌ی global using‌های پیش‌فرض

اگر به هر دلیلی نمی‌خواهید تعدادی از global usingهای پیش‌فرض به همراه گزینه‌ی ImplicitUsings استفاده کنید، می‌توانید آن‌ها را در فایل csproj به صورت زیر، Remove و یا حتی موارد جدیدی را Include کنید:
<ItemGroup>
   <Import Remove="System.Threading" />
   <Import Include="Microsoft.Extensions.Logging" />
</ItemGroup>
یکی از کاربردهای این قابلیت، تولید کتابخانه‌های multi-target است که می‌توان توسط Conditionها، فضاهای نامی را که نباید برای target خاصی include کرد، مشخص نمود:
<ItemGroup Condition="'$(TargetFramework)' == 'net472'">
</ItemGroup>
مطالب
مستندسازی خودکار API ها در برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core بوسیله‌ی Swagger
پیشتر مطلبی در این زمینه در سایت منتشر شد که به خوبی نحوه‌ی پیاده سازی Swagger را در یک برنامه‌ی ASP.NET Web API نشان می‌دهد. حال در این مقاله‌ی کوتاه میخواهیم نحوه‌ی پیاده سازی آن را در یک برنامه‌ی مبتنی بر ASP.NET Core بررسی کنیم.

دریافت Swagger از نوگت

ابتدا باید این پکیج را از آدرسش در نیوگت بگیریم و در برنامه‌ی خود نصب کنیم:
pm> Install-Package Swashbuckle.AspNetCore

پیکربندی برنامه 

برای کانفیگ Swagger و تولید خودکار و پویای مستندات API‌ها توسط آن باید تنظیمات زیر را در کلاس Startup برنامه انجام دهیم :
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Swashbuckle.AspNetCore.Swagger;

namespace MyProject.Web.Api
{
    public class Startup
    {
        public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {  
            // Register the Swagger generator, defining one or more Swagger documents
            services.AddSwaggerGen(c =>
            {
                c.SwaggerDoc("v1", new Info { Title = "MyProject API Documentation", Version = "v1" });
            });  
        }

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, IServiceScopeFactory serviceScopeFactory)
        {
            // Enable middleware to serve generated Swagger as a JSON endpoint.
            app.UseSwagger();

            // Enable middleware to serve swagger-ui (HTML, JS, CSS, etc.), specifying the Swagger JSON endpoint.
            app.UseSwaggerUI(c =>
            {
                c.SwaggerEndpoint("/swagger/v1/swagger.json", "My API V1");
            });           
        }
    }
}

مشاهده خروجی مستند سازی API ها

بعد از اینکه کانفیگ‌های فوق را انجام دادیم کافی است تا برنامه را اجرا کرده و آدرس زیر را در مرورگر وارد کنیم:
http://localhost:port/swagger
 در این صورت خروجی به شکل زیر نمایش داده خواهد شد که حاوی اطلاعات بسیار مفیدی در مورد API‌ها می‌باشد. اطلاعاتی شامل http method ، آدرس API، پارامترهای ورودی، مدل خروجی و ...
در صورت استفاده از SWagger ، ذکر [HttpGet]  برای API‌های GET اجباری می‌شود و در صورتیکه این مورد را برای API ای مشخص نکرده باشیم با خطای Run Time مواجه شده و برنامه اجرا نخواهد شد.