مطالب
کار با اسکنر در برنامه های تحت وب (قسمت دوم و آخر)

در قسمت قبل « کار با اسکنر در برنامه‌های تحت وب (قسمت اول) » دیدی از کاری که قرار است انجام دهیم، رسیدیم. حالا سراغ یک پروژه‌ی عملی و پیاده سازی مطالب مطرح شده می‌رویم.

ابتدا پروژه‌ی   WCF را شروع می‌کنیم. ویژوال استودیو را باز کرده و از قسمت New Project > Visual C# > WCF یک پروژه‌ی WCF Service Application جدید را مثلا با نام "WcfServiceScanner" ایجاد نمایید. پس از ایجاد، دو فایل IService1.cs و Service1.scv موجود را به IScannerService و ScannerService تغییر نام دهید. سپس ابتدا محتویات کلاس اینترفیس IScannerService را به صورت زیر تعریف نمایید :

    [ServiceContract]
    public interface IScannerService
    {
        [OperationContract]
        [WebInvoke(Method = "GET",
           BodyStyle = WebMessageBodyStyle.Wrapped,
           RequestFormat = WebMessageFormat.Json,
           ResponseFormat = WebMessageFormat.Json,
           UriTemplate = "GetScan")]
        string GetScan();
    }
در اینجا ما فقط اعلان متدهای مورد نیاز خود را ایجاد کرده‌ایم. علت استفاده از Attribute ایی با نام WebInvoke ، مشخص نمودن نوع خروجی به صورت Json است و همچنین عنوان آدرس مناسبی برای صدا زدن متد. پس از آن کلاس ScannerService را مطابق کدهای زیر تغییر دهید:
    public class ScannerService : IScannerService
    {
        public string GetScan()
        {
            // TODO Add code here
        }
    }
تا اینجا فقط یک WCF Service معمولی ساخته‌ایم .در ادامه به سراغ کلاس WIA برای ارتباط با اسکنر می‌رویم.
بر روی پروژه‌ی خود راست کلیک کرده و Add Reference را انتخاب نموده و سپس در قسمت COM، گزینه‌ی Microsoft Windows Image Acquisition Library v2.0 را به پروژه‌ی خود اضافه نمایید.
با اضافه شدن این ارجاع به پروژه، دسترسی به فضای نام WIA برای ما امکان پذیر می‌شود که ارجاعی از آن را در کلاس ScannerService قرار می‌دهیم.
using WIA;
اکنون متد GetScan را مطابق زیر اصلاح می‌نماییم:
        public string GetScan()
        {
            var imgResult = String.Empty;
            var dialog = new CommonDialogClass();
            try
            {
                // نمایش فرم پیشفرض اسکنر
                var image = dialog.ShowAcquireImage(WiaDeviceType.ScannerDeviceType);
                
                // ذخیره تصویر در یک فایل موقت
                var filename = Path.GetTempFileName();
                image.SaveFile(filename);
                var img = Image.FromFile(filename);

                // img جهت ارسال سمت کاربر و نمایش در تگ Base64 تبدیل تصویر به 
                imgResult = ImageHelper.ImageToBase64(img, ImageFormat.Jpeg);
            }
            catch
            {
                // از آنجاییه که امکان نمایش خطا وجود ندارد در صورت بروز خطا رشته خالی 
                // بازگردانده می‌شود که به معنای نبود تصویر می‌باشد
            }

            return imgResult;
        }
دقت داشته باشید که کدها را در زمان توسعه بین Try..Catch قرار ندهید چون ممکن‌است در این زمان به خطاهایی برخورد کنید که نیاز باشد در مرورگر آنها را دیده و رفع خطا نمایید.
CommonDialogClass  کلاس اصلی در اینجا جهت نمایش فرم کار با اسکنر می‌باشد و متد‌های مختلفی را جهت ارتباط با اسکنر در اختیار ما قرار می‌دهد که بسته به نیاز خود می‌توانید از آنها استفاده کنید. برای نمونه در مثال ما نیز متد اصلی که مورد استفاده قرار گرفته، ShowAcquireImage می‌باشد که این متد، فرم پیش فرض دریافت اسکنر را به کاربر نمایش می‌دهد و کاربر از طریق آن می‌تواند قبل از شروع اسکن، یکسری تنظیمات را انجام دهد.
این متد ابتدا به صورت خودکار فرم تعیین دستگاه اسکنر ورودی را نمایش داده :


و سپس فرم پیش فرض اسکنر‌های TWAIN را جهت تعیین تنظیمات اسکن نمایش می‌دهد که این امکان نیز در این فرم فراهم است تا دستگاه‌های Feeder یا Flated انتخاب گردند.

خروجی این متد همان عکس اسکن شده است که از نوع WIA.ImageFile می‌باشد و ما پس از دریافتش، ابتدا آن را در یک فایل موقت ذخیره نموده و سپس با استفاده از یک متد کمکی آن را به فرمت Base64 برای درخواست کننده اسکن ارسال می‌نماییم.

کدهای کلاس کمکی ImageHelper:

        public static string ImageToBase64(Image image, System.Drawing.Imaging.ImageFormat format)
        {
            if (image != null)
            {
                using (MemoryStream ms = new MemoryStream())
                {
                    // Convert Image to byte[]
                    image.Save(ms, format);
                    byte[] imageBytes = ms.ToArray();

                    // Convert byte[] to Base64 String
                    string base64String = Convert.ToBase64String(imageBytes);
                    return base64String;
                }
            }
            return String.Empty;
        }
توجه داشته باشید که خروجی این متد قرار است توسط callBack یک متد جاوا اسکریپتی مورد استفاده قرار گرفته و احیانا عکس مورد نظر در صفحه نمایش داده شود. پس بهتر است که از قالب تصویر به شکل Base64 استفاده گردد. ضمن اینکه پلاگین‌های Jquery مرتبط با ویرایش تصویر هم از این قالب پشتیبانی می‌کنند. (اینجا )

این مثال به ساده‌ترین شکل نوشته شد. کلاس دیگری هم در اینجا وجود دارد و در صورتیکه از اسکنر نوع Feeder استفاده می‌کنید، می‌توانید از کدهای آن استفاده کنید.

کار ما تا اینجا در پروژه‌ی WCF Service تقریبا تمام است. اگر پروژه را یکبار Build نمایید برای اولین بار احتمالا پیغام خطاهای زیر ظاهر خواهند شد:


جهت رفع این خطا، در قسمت Reference‌های پروژه خود، WIA را انتخاب نموده و از Properties‌های آن خصوصیت Embed Interop Types را به False تغییر دهید؛ مشکل حل می‌شود.

به سراغ پروژه‌ی ویندوز فرم جهت هاست کردن این WCF سرویس می‌رویم. می‌توانید این سرویس را بر روی یک Console App یا Windows Service هم هاست کنید که در اینجا برای سادگی مثال، از WinForm استفاده می‌کنیم.
یک پروژه‌ی WinForm جدید را ایجاد کنید و سپس از قسمت Add Reference > Solution به مسیر پروژه‌ی قبلی رفته و dll‌‌های آن را به پروژه خود اضافه نمایید.
Form1.cs  را باز کرده و ابتدا دو متغیر زیر را در آن به صورت عمومی تعریف نمایید:
        private readonly Uri _baseAddress = new Uri("http://localhost:6019");
        private ServiceHost _host;
برای استفاده از کلاس ServiceHost لازم است تا ارجاعی به فضای نام System.ServiceModel داده شود. متغیر baseAddress_ نگه دارنده‌ی آدرس ثابت سرویس اسکنر در سمت کلاینت می‌باشد و به این ترتیب ما دقیقا می‌دانیم باید سرویس را با کدام آدرس در کدهای جاوا اسکریپتی خود فراخوانی نماییم.
حال در رویداد Form_Load برنامه، کدهای زیر را جهت هاست کردن سرویس اضافه می‌نماییم:
        private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            _host = new ServiceHost(typeof(WcfServiceScanner.ScannerService), _baseAddress);
            _host.Open();
        }

        private void Form1_FormClosing(object sender, FormClosingEventArgs e)
        {
            _host.Close();
        }
همین چند خط برای هاست کردن سرویس روی آدرس localhost و پورت 8010 کامپیوتر کلاینت کافی است. اما یکسری تنظیمات مربوط به خود سرویس هم وجود دارد که باید در زمان پیاده سازی سرویس، در خود پروژه‌ی سرویس، ایجاد می‌گردید. اما از آنجا که ما قرار است سرویس را در یک پروژه‌ی دیگر هاست کنیم، بنابراین این تنظیمات را باید در همین پروژه‌ی WinForm قرار دهیم.
فایل App.Config پروژه‌ی WinForm را باز کرده و کدهای آنرا مطابق زیر تغییر دهید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>

  <system.serviceModel>
    <behaviors>
      <serviceBehaviors>
        <behavior name="BehaviourMetaData">
          <serviceMetadata httpGetEnabled="true" />
        </behavior>
      </serviceBehaviors>
    </behaviors>
    <services>
      <service name="WcfServiceScanner.ScannerService"
               behaviorConfiguration="BehaviourMetaData">
        <endpoint address=""
                  binding="basicHttpBinding"
                  contract="WcfServiceScanner.IScannerService" />
      </service>
    </services>
  </system.serviceModel>

</configuration>
اکنون پروژه‌ی هاست آماده اجرا می‌باشد. اگر آنرا اجرا کنید و در مرورگر خود آدرس ذکر شده را وارد کنید، صفحه‌ی زیر را مشاهده خواهد کرد که به معنی صحت اجرای سرویس اسکنر می‌باشد.

اگر موفق به اجرا نشدید و احیانا با خطای زیر مواجه شدید، اطمینان حاصل کنید که ویژوال استودیو Run as Administrator باشد. مشکل حل خواهد شد.


به سراغ پروژه‌ی بعدی، یعنی وب سایت خود می‌رویم. یک پروژه‌ی MVC جدید ایجاد نمایید و در View مورد نظر خود، کدهای زیر را جهت صدا زدن متد GetScan اضافه می‌کنیم.
( از آنجا که کدها به صورت جاوا اسکریپت می‌باشد، پس مهم نیست که حتما پروژه MVC باشد؛ یک صفحه‌ی HTML ساده هم کافی است).
<a href="#" id="get-scan">Get Scan</a>
<img src="" id="img-scanned" />
<script>
    $("#get-scan").click(function () {
        var url = 'http://localhost:6019/';
        $.get(url, function (data) {
            $("#img-scanned").attr("src","data:image/Jpeg;base64,  "+ data.GetScanResult);
        });
    });
</script>
دقت کنید در هنگام دریافت اطلاعات از سرویس، نتیجه به شکل GetScanResult خواهد بود. الان اگر پروژه را اجرا نمایید و روی لینک کلیک کنید، اسکنر شروع به دریافت اسکن خواهد کرد اما نتیجه‌ای بازگشت داده نخواهد شد و علت هم مشکل امنیتی CORS می‌باشد که به دلیل دریافت اطلاعات از یک دامین دیگر رخ می‌دهد و اگر با Firebug درخواست را بررسی کنید متوجه خطا به شکل زیر خواهید شد.


راه حل‌های زیادی برای این مشکل ارائه شده است، و متاسفانه بسیاری از آنها در شرایط پروژه‌ی ما جوابگو نمی‌باشد (به دلیل هاست روی یک پروژه ویندوزی). تنها راه حل مطمئن (تست شده) استفاده از یک کلاس سفارشی در پروژه‌ی WCF Service  می‌باشد که مثال آن در اینجا آورده شده است.
برای رفع مشکل به پروژه WcfServiceScanner بازگشته و کلاس جدیدی را به نام CORSSupport ایجاد کرده و کدهای زیر را به آن اضافه کنید:
    public class CORSSupport : IDispatchMessageInspector
    {
        Dictionary<string, string> requiredHeaders;
        public CORSSupport(Dictionary<string, string> headers)
        {
            requiredHeaders = headers ?? new Dictionary<string, string>();
        }

        public object AfterReceiveRequest(ref System.ServiceModel.Channels.Message request, System.ServiceModel.IClientChannel channel, System.ServiceModel.InstanceContext instanceContext)
        {
            var httpRequest = request.Properties["httpRequest"] as HttpRequestMessageProperty;
            if (httpRequest.Method.ToLower() == "options")
                instanceContext.Abort();
            return httpRequest;
        }

        public void BeforeSendReply(ref System.ServiceModel.Channels.Message reply, object correlationState)
        {
            var httpResponse = reply.Properties["httpResponse"] as HttpResponseMessageProperty;
            var httpRequest = correlationState as HttpRequestMessageProperty;

            foreach (var item in requiredHeaders)
            {
                httpResponse.Headers.Add(item.Key, item.Value);
            }
            var origin = httpRequest.Headers["origin"];
            if (origin != null)
                httpResponse.Headers.Add("Access-Control-Allow-Origin", origin);

            var method = httpRequest.Method;
            if (method.ToLower() == "options")
                httpResponse.StatusCode = System.Net.HttpStatusCode.NoContent;

        }
    }

    // Simply apply this attribute to a DataService-derived class to get
    // CORS support in that service
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class)]
    public class CORSSupportBehaviorAttribute : Attribute, IServiceBehavior
    {
        #region IServiceBehavior Members

        void IServiceBehavior.AddBindingParameters(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase, System.Collections.ObjectModel.Collection<ServiceEndpoint> endpoints, BindingParameterCollection bindingParameters)
        {
        }

        void IServiceBehavior.ApplyDispatchBehavior(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase)
        {
            var requiredHeaders = new Dictionary<string, string>();

            //Chrome doesn't accept wildcards when authorization flag is true
            //requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Origin", "*");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Request-Method", "POST,GET,PUT,DELETE,OPTIONS");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Headers", "Accept, Origin, Authorization, X-Requested-With,Content-Type");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Credentials", "true");
            foreach (ChannelDispatcher cd in serviceHostBase.ChannelDispatchers)
            {
                foreach (EndpointDispatcher ed in cd.Endpoints)
                {
                    ed.DispatchRuntime.MessageInspectors.Add(new CORSSupport(requiredHeaders));
                }
            }
        }

        void IServiceBehavior.Validate(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase)
        {
        }

        #endregion
    }
فضاهای نام لازم برای این کلاس به شرح زیر می‌باشد:
using System.ServiceModel;
using System.ServiceModel.Channels;
using System.ServiceModel.Description;
using System.ServiceModel.Dispatcher;
کلاس ScannerService را باز کرده و آنرا به ویژگی
    [CORSSupportBehavior]
    public class ScannerService : IScannerService
    {
مزین نمایید.

کار تمام است، یکبار دیگر ابتدا پروژه‌ی WcfServiecScanner و سپس پروژه هاست را Build کرده و برنامه‌ی هاست را اجرا کنید. اکنون مشاهده می‌کنید که با زدن دکمه‌ی اسکن، اسکنر فرم تنظیمات اسکن را نمایش می‌دهد که پس از زدن دکمه‌ی Scan، پروسه آغاز شده و پس از اتمام، تصویر اسکن شده در صفحه‌ی وب سایت نمایش داده می‌شود.
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت سوم - نرمال سازها و اعتبارسنج‌ها
- آیا FindByEmailAsync از ایمیل نرمال سازی شده استفاده می‌کند؟ بله.
- آیا CustomNormalizer ای که در اینجا نوشته شده (با فرض معرفی به سیستم)، _ را هم نرمال سازی می‌کند؟ خیر. با این آزمایش‌ها.
+ همانطور که در نکته‌ی ارتقاء به نگارش 3 عنوان شد، نرمال سازی ایمیل و نام کاربری از هم جدا شده‌اند. اگر می‌خواهید نرمال سازی ایمیل، به نام کاربری هم اعمال شود، باید کلاس سفارشی تهیه شده را تغییر دهید.
مطالب
بررسی Bad code smell ها: فیلدهای موقتی
فیلد موقتی یا Temporary field در دسته بندی الگوهای «بد استفاده کنندگان از شیء گرایی» قرار می‌گیرد. در این الگوی بد، فیلدها یا خصوصیات یک کلاس، در شرایط خاصی مقدار گرفته و مورد استفاده قرار می‌گیرند و در بقیه شرایط خالی هستند. 
زمانیکه در یک کلاس، متدی برای انجام فعالیت خود، تعدادی پارامتر ورودی زیادی نیاز داشته باشد، ممکن است برنامه نویس برای مواجه نشدن با تعداد پارامترهای زیاد ورودی، فیلدها یا خصوصیاتی را در کلاس مربوط به آن متد ایجاد کند. این فیلدها عملا فقط زمان صدا زدن آن متد مقدار گرفته و در بقیه شرایط خالی هستند.
خواندن و استفاده از این نوع کدها معمولا مشکل و چالش برانگیز است. زیرا خواننده شاهد فیلدهایی است که در اکثر مواقع خالی هستند. همچنین زمان استفاده از این کلاس نمی‌توان از وجود مقادیر فیلدها یا خصوصیات آن‌ها اطمینان لازم را داشت.

روش‌های اصلاح این کد بد بو 

برای اصلاح چنین بوی بدی به طور معمول دو راه وجود دارد. 
اول: با در نظر گرفتن اینکه تمامی کد موجود در متد و فیلدهای مرتبط به آن قابلیت انتقال به کلاس خاص خودشان را دارند، می‌تواند کلاس مجزایی را برای آن متد و فیلدهای مربوطه ایجاد کرد. 
دوم: برای فیلدها و خصوصیاتی که در خیلی مواقع خالی هستند، می‌توان با روش Null object برای وضعیت خالی بودن آن، یک شیء خالی بی اثر را ایجاد کرد.  
به مثال زیر توجه کنید: 
فرض کنید در حال تولید سیستمی هستید که در روال خاصی، نیاز به محاسبه پورسانت فروشنده‌ها دارید. برای محاسبه پورسانت به موارد زیر نیاز است:
  • لیست محصولات فروخته شده
  • درصد کمیسیون خام
  • تاریخ فروش
  • شعبه فروش
  • نوع پرداخت 
به طور نمونه اگر فروشنده فروش نقدی ای انجام دهد، کمیسیون بیشتری نسبت به کمیسیون پیشفرض، به او تعلق خواهد گرفت و … 
ممکن است طراحی اولیه برای چنین متدی به صورت زیر باشد: 
public class Salesman 
{ 
    public void Method1() 
    { 
       return; 
    } 
    public void Method2() 
    { 
        return; 
    } 
    public void Method3() 
    { 
       return; 
    }
    public decimal CalculateCommission(dynamic products, dynamic commissionRate, dynamic saleDate, dynamic branch, dynamic paymentType) 
    { 
       return decimal.MaxValue; 
    } 
}
با مشاهده پارامتر‌های زیاد متد، برنامه نویس می‌تواند از روش‌های اصلاح بوی بد «تعداد زیاد پارامترهای ورودی» استفاده کند. یا اینکه برنامه نویس برای خلاصی از این کد بد بو، بجای ارسال پارامتر، فیلدهایی را در کلاس Salesman ایجاد کند؛ مانند کد زیر:  
public class SalesmanV2 
{ 
    public IEnumerable<dynamic> Products { get; set; } 
    public dynamic CommisionRate { get; set; } 
    public dynamic SaleDate { get; set; } 
    public dynamic Branch { get; set; } 
    public dynamic PaymentType { get; set; } 
    public void Method1() 
    { 
        return; 
    } 
    public void Method2() 
    { 
        return; 
    } 
    public void Method3() 
    { 
        return; 
    } 
    public decimal CalculateCommission() 
    { 
       return decimal.MaxValue; 
    } 
}
با این تغییر، پارامترهای متد CalculateCommision به خصوصیاتی در کلاس Salesman تبدیل خواهند شد. دقت کنید این کلاس متدهای دیگری برای فعالیت‌های مختلف دارد.  
در روش‌های اصلاح این کد بد بو، اشاره به انتقال منطق متد مذکور به کلاس مجزا و مخصوص به خود شده بود. در واقع کد بد بوی «فیلد موقتی» ناشی از عدم رعایت اصل single responsibility است و محاسبه پورسانت را از نظر ذاتی می‌توان وظیفه‌ی اضافه‌ای در این کلاس دانست. با توجه به اینکه می‌توان محاسبه پورسانت را به صورت جداگانه پیاده سازی کرد. به چنین پیاده سازی ای خواهیم رسید.  
public class SalesmanV3 
{ 
    public void Method1() 
    { 
        return; 
    } 
    public void Method2() 
    { 
        return; 
    } 
    public void Method3() 
    { 
        return; 
    } 
} 

public class CommissionCalculator 
{ 
    private IEnumerable<dynamic> _products; 
    private dynamic _commisionRate; 
    private dynamic _saleDate; 
    private dynamic _branch; 
    private dynamic _paymentType; 
    public CommissionCalculator(IEnumerable<dynamic> products, dynamic commisionRate, 
            dynamic saleDate, dynamic branch, dynamic paymentType) 
    { 
        _products = products; 
        _commisionRate = commisionRate; 
        _saleDate = saleDate; 
        _branch = branch; 
        _paymentType = paymentType; 
    } 
}
در شرایط نادری، کد بد بوی «فیلد موقتی» ناشی از عدم رعایت اصل single responsibility نیست. در چنین شرایطی می‌توان از null object برای رفع این بوی بد استفاده کرد.

جمع بندی 

همان‌طور که در متن نیز اشاره شد، عدم رعایت اصل single responsibility می‌تواند منجر به چنین کد بد بویی شود. این کد بد بو با روش‌های ساده‌ای قابل اصلاح است. اصلاح چنین بویی خوانایی و قابلیت نگهداری کد را افزایش خواهد داد. 
نظرات مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دوازدهم - توزیع برنامه
یک نکته‌ی تکمیلی

به مستندات رسمی AngularJS 2.0، فصل جدیدی به نام «Introduction to Webpack» اضافه شده‌است. در اینجا می‌توان Webpack را جایگزین Gulp کرد و نکته‌ی جالب آن، امکان نوشتن یک چنین کامپوننت‌هایی هستند:
import { Component } from '@angular/core';
import '../../public/css/styles.css';

@Component({
      selector: 'my-app',
      template: require('./app.component.html'),
      styles: [require('./app.component.css')]
})
export class AppComponent { }
در اینجا معرفی template و css جداگانه‌ی تعریف شده‌ی در فایل‌های مجزای خودشان، توسط متد require مربوط به webpack انجام شده‌اند. مزیت آن این است که زمانیکه webpack کار bundling برنامه را انجام می‌دهد، تک فایل js حاصل، حاوی تمام فایل‌های html و css برنامه هم خواهد بود و دیگر نیازی به توزیع جداگانه‌ی آن‌ها نیست. به عبارتی شما در حین تهیه‌ی برنامه، inline کار نمی‌کنید، اما webpack آن‌ها را حین توزیع نهایی، به صورت خودکار تبدیل به قالب‌ها و شیوه‌نامه‌های inline می‌کند.
نظرات مطالب
مسیریابی در AngularJs #بخش اول

با سلام،

آیا مشکل سئو استفاده از angular  با سیستم مسیریابی که داره حل شده ؟ یعنی میشه ازشون برای اعمال سئو استفاده کرد؟

مطالب
روشی برای محدود کردن API ها که هر درخواست با یک Key جدید و منحصر به فرد قابل فراخوانی باشد ( Time-based One-time Password )
TOTPیک الگوریتمی است که از ساعت برای تولید رمزهای یکبارمصرف استفاده میکند. به این صورت که در هر لحظه یک کد منحصر به فرد تولید خواهد شد. اگر با برنامه Google Authenticator کار کرده باشید این مفهوم برایتان اشناست. 
در این مطلب میخواهیم سناریویی را پیاده سازی کنیم که برای فراخوانی API‌ها باید یک رمز منحصر به فرد همراه توکن ارسال کنند. برای انجام این کار هر کاربر و یا کلاینتی که بخواهد از API استفاده کند در ابتدا باید لاگین کند و بعد از لاگین یک ClientSecret به طول 16 کاراکتر به همراه توکن به او ارسال میکنیم. از ClientSecret برای رمزنگاری کد ارسال شده ( TOTP ) استفاده میکنیم. مانند Public/Private key یک Key ثابت در سمت سرور و یک Key ثابت در برنامه موبایل وجود دارد و هنگام رمزنگاری TOTP علاوه بر Key موجود در موبایل و سرور از ClientSecret خود کاربر هم استفاده میکنیم تا TOTP بوجود آمده کاملا منحصر به فرد باشد. ( مقدار TOTP را با استفاده از دو کلید Key و ClientSecret رمزنگاری میکنیم ).
در این مثال تاریخ فعلی را ( UTC )  قبل از فراخوانی API در موبایل میگیریم و Ticks آن را در یک مدل ذخیره میکنیم. سپس مدل که شامل تایم فعلی میباشد را سریالایز میکنیم و به string تبدیل میکنیم سپس رشته بدست آمده را با استفاده از الگوریتم AES رمزنگاری میکنیم با استفاده از Key ثابت و ClientSecret. سپس این مقدار بدست آمده را در هدر Request-Key قرار میدهیم. توجه داشته باشید باید ClientSecret هم در یک هدر دیگر به سمت سرور ارسال شود زیرا با استفاده از این ClientSecret عملیات رمزگشایی مهیا میشود. به عنوان مثال ساعت فعلی به صورت Ticks به این صورت میباشد "637345971787256752 ". این عدد از نوع long است و با گذر زمان مقدار آن بیشتر میشود. در نهایت مدل نهایی سریالایز شده به این صورت است :
{"DateTimeUtcTicks":637345812872371593}
و مقدار رمزنگاری شده برابر است با :
g/ibfD2M3uE1RhEGxt8/jKcmpW2zhU1kKjVRC7CyrHiCHkdaAmLOwziBATFnHyJ3
مدل ارسالی شامل یک پراپرتی به نام DateTimeUtcTicks است که از نوع long میباشد و این مدل را قبل از فراخوانی API ایجاد میکند و مقدار رمزنگاری شده بدست آمده را در هدر Request-Key قرار میدهد به همراه ClientSecret در هدر مربوط به ClientSecret. این عمل در سمت موبایل باید انجام شود و در سمت سرور باید با استفاده از ClientSecret ارسال شده و Key ثابت در سرور این هدر را رمزگشایی کنند. چون این کار زیاد وقت گیر نیست و نهایتا یک دقیقه اختلاف زمان بین درخواست ارسال شده و زمان دریافت درخواست در سرور وجود دارد, در سمت سرور مقدار بدست آمده ( مقدار ارسال شده DateTimeUtcTicks که رمزگشایی شده است ) را اینگونه حساب میکنیم که مقدار ارسال شده از یک دقیقه قبل زمان فعلی باید بیشتر یا مساوی باشد و از تاریخ فعلی باید کوچکتر مساوی باشد. به این صورت 
var dateTimeNow = DateTime.UtcNow;
var expireTimeFrom = dateTimeNow.AddMinutes(-1).Ticks;
var expireTimeTo = dateTimeNow.Ticks;

string clientSecret = httpContext.Request.Headers["ClientSecret"].ToString();
string decryptedRequestHeader = AesProvider.Decrypt(requestKeyHeader, clientSecret);
var requestKeyData = System.Text.Json.JsonSerializer.Deserialize<ApiLimiterDto>(decryptedRequestHeader);

if (requestKeyData.DateTimeUtcTicks >= expireTimeFrom && requestKeyData.DateTimeUtcTicks <= expireTimeTo)
و در نهایت اگر مقدار ارسال شده در بین این بازه باشد به معنی معتبر بودن درخواست میباشد در غیر این صورت باید خطای مربوطه را به کاربر نمایش دهیم. در ادامه برای پیاده  پیاده سازی این سناریو از یک Middleware استفاده کرده‌ایم که ابتدا بررسی میکند آیا درخواست ارسال شده حاوی هدر Request-Key و ClientSecret میباشد یا خیر؟ اگر هدر خالی باشد یا مقدار هدر نال باشد، خطای 403 را به کاربر نمایش میدهیم. برای جلوگیری از استفاده‌ی مجدد از هدر رمزنگاری شده، هنگامیکه اولین درخواست به سمت سرور ارسال میشود، رشته‌ی رمزنگاری شده را در کش ذخیره میکنیم و اگر مجددا همان رشته را ارسال کند، اجازه‌ی دسترسی به API را به او نخواهیم داد. کش را به مدت 2 دقیقه نگه میداریم؛ چون برای هر درخواست نهایتا یک دقیقه اختلاف زمانی را در نظر گرفته‌ایم. 
 در ادامه اگر رشته‌ی رمزنگاری شده در کش موجود باشد، مجددا پیغام "Forbidden: You don't have permission to call this api" را به کاربر نمایش میدهیم؛ زیرا به این معناست که رشته‌ی رمزنگاری شده قبلا ارسال شده است. سپس رشته رمزنگاری شده را رمزگشایی میکنیم و به مدل ApiLimiterDto دیسریالایز میکنیم و بررسی میکنیم که مقدار Ticks ارسال شده از طرف موبایل، از یک دقیقه قبل بیشتر بوده و از زمان حال کمتر باشد. اگر در بین این دو بازه باشد، یعنی درخواست معتبر هست و اجازه فراخوانی API را دارد؛ در غیر این صورت پیغام 403 را به کاربر نمایش میدهیم.
مدل ApiLimiterDto   :
public class ApiLimiterDto
{
    public long DateTimeUtcTicks { get; set; }
}
میان افزار :
public class ApiLimiterMiddleware
{
    private readonly RequestDelegate _next;
    private readonly IDistributedCache _cache;

    public ApiLimiterMiddleware(RequestDelegate next, IDistributedCache cache)
    {
        _next = next;
        _cache = cache;
    }
    private const string requestKey = "Request-Key";
    private const string clientSecretHeader = "ClientSecret";
    public async Task InvokeAsync(HttpContext httpContext)
    {
        if (!httpContext.Request.Headers.ContainsKey(requestKey) || !httpContext.Request.Headers.ContainsKey(clientSecretHeader))
        {
            await WriteToReponseAsync();
            return;
        }

        var requestKeyHeader = httpContext.Request.Headers[requestKey].ToString();
        string clientSecret = httpContext.Request.Headers[clientSecretHeader].ToString();
        if (string.IsNullOrEmpty(requestKeyHeader) || string.IsNullOrEmpty(clientSecret))
        {
            await WriteToReponseAsync();
            return;
        }
        //اگر کلید در کش موجود بود یعنی کاربر از کلید تکراری استفاده کرده است
        if (_cache.GetString(requestKeyHeader) != null)
        {
            await WriteToReponseAsync();
            return;
        }
        var dateTimeNow = DateTime.UtcNow;
        var expireTimeFrom = dateTimeNow.AddMinutes(-1).Ticks;
        var expireTimeTo = dateTimeNow.Ticks;

        string decryptedRequestHeader = AesProvider.Decrypt(requestKeyHeader, clientSecret);
        var requestKeyData = System.Text.Json.JsonSerializer.Deserialize<ApiLimiterDto>(decryptedRequestHeader);

        if (requestKeyData.DateTimeUtcTicks >= expireTimeFrom && requestKeyData.DateTimeUtcTicks <= expireTimeTo)
        {
            //ذخیره کلید درخواست در کش برای جلوگیری از استفاده مجدد از کلید
            await _cache.SetAsync(requestKeyHeader, Encoding.UTF8.GetBytes("KeyExist"), new DistributedCacheEntryOptions
            {
                AbsoluteExpiration = DateTimeOffset.Now.AddMinutes(2)
            });
            await _next(httpContext);
        }
        else
        {
            await WriteToReponseAsync();
            return;
        }

        async Task WriteToReponseAsync()
        {
            httpContext.Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.Forbidden;
            await httpContext.Response.WriteAsync("Forbidden: You don't have permission to call this api");
        }
    }
}
برای رمزنگاری و رمزگشایی، یک کلاس را به نام AesProvider ایجاد کرده‌ایم که عملیات رمزنگاری و رمزگشایی را فراهم میکند.
public static class AesProvider
{
    private static byte[] GetIV()
    {
        //این کد ثابتی است که باید در سمت سرور و موبایل موجود باشد
        return encoding.GetBytes("ThisIsASecretKey");
    }
    public static string Encrypt(string plainText, string key)
    {
        try
        {
            var aes = GetRijndael(key);
            ICryptoTransform AESEncrypt = aes.CreateEncryptor(aes.Key, aes.IV);
            byte[] buffer = encoding.GetBytes(plainText);
            string encryptedText = Convert.ToBase64String(AESEncrypt.TransformFinalBlock(buffer, 0, buffer.Length));
            return encryptedText;
        }
        catch (Exception)
        {
            throw new Exception("an error occurred when encrypting");
        }
    }
    private static RijndaelManaged GetRijndael(string key)
    {
        return new RijndaelManaged
        {
            KeySize = 128,
            BlockSize = 128,
            Padding = PaddingMode.PKCS7,
            Mode = CipherMode.CBC,
            Key = encoding.GetBytes(key),
            IV = GetIV()
        };
    }
    private static readonly Encoding encoding = Encoding.UTF8;
    public static string Decrypt(string plainText, string key)
    {
        try
        {
            var aes = GetRijndael(key);
            ICryptoTransform AESDecrypt = aes.CreateDecryptor(aes.Key, aes.IV);
            byte[] buffer = Convert.FromBase64String(plainText);

            return encoding.GetString(AESDecrypt.TransformFinalBlock(buffer, 0, buffer.Length));
        }
        catch (Exception)
        {
            throw new Exception("an error occurred when decrypting");
        }
    }
}
متد Decrypt و Encrypt یک ورودی به نام key دریافت میکنند که از هدر ClientSecret دریافت میشود. در سمت سرور عملا عمل Decrypt انجام میشود و Encrypt برای این مثال در سمت سرور کاربردی ندارد. 
برای رمزنگاری با استفاده از روش AES، چون از 128 بیت استفاده کرده‌ایم، باید طول متغییر key برابر 16 کاراکتر باشد و IV هم باید کمتر یا برابر 16 کاراکتر باشد.
در نهایت برای استفاده از این میان افزار میتوانیم از MiddlewareFilter استفاده کنیم که برای برخی از api‌های مورد نظر از آن استفاده کنیم.
کلاس ApiLimiterPipeline :
public class ApiLimiterPipeline
{
    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.UseMiddleware<ApiLimiterMiddleware>();
    }
}
نحوه استفاده از میان افزار برای یک اکشن خاص :
[Route("api/[controller]/[action]")]
[ApiController]
public class ValuesController : ControllerBase
{
    [MiddlewareFilter(typeof(ApiLimiterPipeline))]
    public async Task<IActionResult> Get()
    {
        return Ok("Hi");
    }
}

نظرات مطالب
ساختار پروژه های Angular
خیر. می‌توانید فایل‌های مورد نیاز هر ماژول و area را در مسیرهای جداگانه مربوط به area قرار دهید. پوشه Scripts صرفا برای قرار گیری فایل‌های مورد نیاز کتابخانه هاست(نظیر Jqeury و angular و q و ...).