در اینجا غیر از مورد زمانبندی انجام پروژه سعی شده است به دیگر موارد غیره از قبیل شناخت نیازمندیها، نحوه بستن قرارداد، نحوه قیمت دهی و ... اشاره نشود.
در ابتدا در مورد موضوعات کلی و عمومی بحث میکنیم.
1- انتخاب فریمورک، فریمورکهای فراوان و مختلفی برای کار با زمینههای مختلف نرم افزاری در جهان وجود دارند که هرکدام مزایا و معایبی دارند. این روزها استفاده از فریمورکها به قدری جای افتاده است و به اندازهای امکانات دارند که حتی ممکن است امکانات یک فریم ورک باعث شود از یک زبانی که در تخصصتان نیست استفاده کنید و آنرا یاد بگیرید.
2- زمانبندی انجام پروژه، به نظر خود بنده، سختترین و اساسیترین مرحله، برای هر پروژهای، زمانبندی مناسب آن است که نیازمندی اساسی آن، شناخت سایر مواردی است که در این متن بدانها اشاره میشود. زمانبندی دقیق، قرار ملاقاتها و تحویل بهموقع پیش نمایشهای نرم افزار، ارتباط مستمر با کارفرما و تحویل حتی زودتر از موعد پروژه باعث رضایت بیشتر کارفرما و حس اطمینان بیشتر خواهد شد. اگر در تحویل پروژه دیرکرد وجود داشته باشد، باعث دلسردی کارفرما و نوعی تبلیغ منفی خواهد بود. حتی زمانبندی و تحویل به موقع پروژه برای کارفرما بیشتر از کیفیت اهمیت دارد.
3- انتخاب معماری نرم افزار، معماری نرم افزار در اصل تعیین کننده نحوه قطعه بندی و توزیع تکههای نرم افزار، نحوه ارتباط اجزاء،، قابلیت تست پذیری، قابلیت نگهداری و قابلیت استفاده مجدد از کدهای تولید شده میباشد. یکی از اهداف اساسیای که باید در معماری نرمافزار بدان توجه کرد، قابلیت استفاده مجدد از کد است. در یک معماری خوب ما قطعاتی درست خواهیم کرد که بهراحتی میتوانیم از آن در نرمافزارهای دیگر نیز استفاده کنیم. البته قابلیت تست پذیری و قابلیت نگهداری نیز حداقل به همان اندازه اهمیت دارند. در این سایت موارد بسیار زیاد و کاملی جهت ساخت معماری مناسب و design patterns وجود دارد که میتوانید در اینجا یا اینجا مشاهده کنید.
4- قابلیت اجرا بر روی پلتفرمهای مختلف، هرچند این مورد ممکن است بیشتر به نظر کارفرما بستگی داشته باشد، اما در کل اگر کارفرما بتواند سیستم را در پلتفرمهای مختلفی اجرا کند، راضیتر خواهد شد. اگر قصد فروش نرمافزار طراحی شده را داشته باشیم، در اینصورت نیز میتوانیم کاربران پلتفرمهای مختلف را مورد هدف قرار دهیم یا سیستم را در سرورهای مختلفی میزبانی کنیم.
5- انتخاب سیستم بانک اطلاعاتی و نحوه ارتباط با آن. باید تصمیم بگیرید که از چند سیستم بانک اطلاعاتی، چگونه و به چه منظوری استفاده خواهید کرد. مواردی وجود دارند که سیستم را طوری طراحی کردهاند تا در زمان بهره برداری امکان انتخاب بانکهای اطلاعاتی یا نحوه ذخیره اطلاعات برای مدیر سیستم وجود دارد. مثلا در BlogEngine.net میتوان انتخاب کرد که اطلاعات در SQL Server ذخیره شوند یا در سیستم فایل مبتنی بر XML . بحثهای بسیار زیادی در این سایت و کل فضای وب پیرامون نحوه انتخاب و استفاده از ORM ها، چگونگی معماری مناسب آن وجود دارد. بطور مثال همیشه بحث سر اینکه از الگوی Repository استفاده شود یا نشود وجود دارد! باید به خودمان پاسخ دهیم که آیا واقعاً نیاز است که سیستم را برای امکان استفاده از Ormهای مختلف طراحی کنیم؟
6- نحوه ماژول بندی سیستم و امکان افزودن راحت ماژولهای جدید به آن. امروزه و با افزایش کاربران محصولات انفورماتیک که باعث بیشتر شدن سواد مصرف کننده در این زمینه و بالطبع افزایش نیازهای وی شده، همیشه احتمال اینکه کارفرما موارد جدیدی را بخواهد وجود خواهد داشت. باید سیستم را طوری طراحی کرد که حتی بتوان بدون توقف اجرای آن موارد جدید (پلاگینهای جدید) را بدان افزود و اجرا کرد.
7- میزان مشارکت دیگران در رفع نیازمندیهای کابران. ممکن است این گزینه در درجه اول زیاد با اهمیت جلوه ندهد، اما با تعمق در وبسایتها و نرمافزارهای بزرگ که هم اکنون در دنیا صاحب نامی شدهاند میبینیم همه آنها تمهیداتی اندیشیدهاند تا با وجود کپسوله کردن موارد پس زمینه، امکاناتی را در جهت مشارکت دیگران فراهم کنند. اکثر شبکههای اجتماعی api هایی را مهیا کرده اند که افراد ثالث میتوانند از آنها استفاده کنند. اکثر سیستمهای مدیریت محتوا و ابزارهای e-commerce تمهیداتی را برای راحتی ساخت plugin و apiهای برای راحتی برقراری ارتباط اشخاص ثالث اندیشیدهاند. از نظر این جانب موارد 6 و 7 برای ادامه حیات و قابلیت رقابت پذیری پروژه از درجه اهمیت زیادی برخوردار است.
8- معماری Multi tenancy بلی یا خیر؟ Multi tenancy یک از بحثهای مهم رایانش ابری است. در این حالت فقط یک نمونه از نرم افزار در سمت سرور در حال اجراست ولی کاربر یا گروهی از کاربران دید یا تنظیمات متفاوتی از آنرا دارند.
در ادامه به موارد فنیتری خواهیم پرداخت:
9- بحث انتخاب ابزار Dependency injection مناسب و مهیا سازی امکاناتی جهت هرچه راحتتر کردن امکان تنظیم و register کردن اشیا بدان. نحوه پیکربندی مناسب این مورد میتواند کد نویسی را برایتان بسیار راحت کند. دات نت تیپس مطالب بسیاری را در این مورد ارائه داده است میتوانید اینجا را ببینید.
10- کشینگ. استفاده از یک سیستم کشینگ مناسب در ارتباط با بانکهای اطلاعاتی و یا سایر سیستمهای ذخیره و بازیابی اطلاعات میتواند کمک بسیاری در پرفرمنس برنامه داشته باشد. سیستمها و روشهای مختلفی در مورد کشینگ وجود دارند. میتوانید برای اطلاعات بیشتر اینجا را مطالعه فرمایید.
11- Logging. یک سیستم لاگر مناسب میتواند وارنینگها و خطاهای بوجود آمده در سیستم را در یک رسانه ذخیره سازی حفظ کند و شما به عنوان توسعه دهنده میتوانید با مطالعه آن نسبت به رفع خطاهای احتمالی و بهبود در نسخههای آتی کمک بگیرید.
12- Audit logging یا Activity logging و Entity History. میتوانید کل یا برخی از فعالیتهای کاربر را در یک رسانه ذخیره سازی، ذخیره کنید، از قبیل زمان ورود و خروج، آیپی مورد استفاده، سیستم عامل، مرورگر، بازبینی از صفحه وغیره. همچنین در audit logging میتوانید زمانهای دقیق تغییرات مختلف موجود در موجودیتهای سیستم، فرد انجام دهنده تغییرات، سرویس انجام دهنده تغییرات، مدت زمان سپری شده و ... را ذخیره کرد. Entity History : ممکن است تصمیم بگیرید که کل اتفاقاتی را که برای یک موجودیت در طول زمان حیاتش در سیستم میافتد، ذخیره کنید.
13- Eventing ، Background Workerها و Backgroudn jobs ( Scheduled tasks ). باید سیستم را طوری طراحی کرد که بتواند به تغییرات و اتفاقات افتاده در سیستم پاسخ دهد. همچنین این مورد یکی از نیازمندیهای معماری بر اساس پلاگین است. Background Workerها در واقع کارهایی هستند که در پس زمینه انجام میشوند و نیازی نیست که کاربر برای اتمام آن منتظر بماند؛ مثلاً ارسال ایمیل خوش آمدگویی را میتوان با آن انجام داد. Background jobs کمی متفاوت هستند در واقع اینها فعالیتهای پس زمینهای هستند که ممکن است در فواصل زمانی مختلف اتفاق بیافتند، مثل پاکسازی کش در فواصل زمانی مناسب. در سیستمهای مختلف تمهیداتی برای ذخیره سازی فعالیتهایی که توسط background jobs انجام میشود اندیشیده میشود.
14- پیکربندی صحیح نحوه ذخیره و بازیابی تنظیمات سیستم. در یک سیستم ممکن است شما تنظیمات متعددی را در اختیار کاربر و یا حتی خودتان قرار دهید. باید سیستم را طوری طراحی کنید که بتواند با راحتترین و سریعترین روش ممکن به تنظیمات موجود دستیابی داشته باشد.
15- خطاهای کاربر را در نظر بگیریم، باید یادمان باشد کاربر ممکن الخطاست و ما برای رضایت مشتری و قابلیت اتکای هرچه بیشتر برنامه باید سیستم را طوری طراحی کنیم که امکان برگشت از خطا برای کاربر وجود داشته باشد. مثلاً در SoftDelete مواردی که حذف میشوند در واقع به طور کامل از بانک اطلاعاتی حذف نمیشوند بلکه تیک حذف شده میخورند. پس امکان بازگردانی وجود خواهد داشت.
16- Mapping یا Object to object mapping. در توسعه شیءگرا مخصوصاً در معماریهایی مثل MVC یا Domain driven در موارد بسیاری نیاز خواهید داشت که مقادیر اشیاء مختلفی را در اشیای دیگری کپی کنید. سیستمهای زیادی برای این کار موجود هستند. باید تلاش کرد ضمن اینکه یک سیستم مناسب انتخاب کنیم، باید تمهیدی بیاندیشیم که تنظیمات آن شامل کد نویسی هرچه کمتری باشد.
17- Authorization یا تعیین هویت. باید با مطالعه و بررسی، سیستم و ابزار مناسبی را برای هویت سنجی اعضاء، تنظیم نقشها و دسترسیهای کاربران انتخاب کرد. باید امکان عضویت از طریق شبکههای اجتماعی مختلف را مورد بررسی قرار داد.
18- سرویسهای Realtime. کاربری یکی از مطالب شما را میپسندد و شما نوتیفیکشن آنرا سریع در صفحهای که باز کردید میبینید. این یک مورد بسیار کوچکی از استفاده از سرویسهای realtime هست. ابزارهای مختلفی برای زبانها و فریمورکهای مختلف وجود دارند؛ مثلاً میتوانید اینجا را مطالعه کنید.
19- هندل کردن خطاهای زمان اجرا، در سیستمهای قدیمی یکی از کابوسهای کاربران، قطعی سیستم، هنگ کردن با کوچکترین خطا و موارد این چنینی بود. با تنظیم یک سیستم Exception handling مناسب هم میتوانیم گزارشاتی از خطاهای بوجود آمده را تهیه کنیم، هم میتوانیم کاربر را در جهت انجام صحیح کارها هدایت کنیم و هم از کرش بیجای نرمافزار جلوگیری کنیم.
20- استفاده از منابع ابری یا توزیع شده، امروزه برای بسیاری از کارها تمهیداتی از طرف شرکتهای بزرگ به صورت رایگان و یا غیر رایگان اندیشیده شده است که به راحتی میتوان از آنها استفاده کرد. برای نمونه میتوان از سرویسهای Email به عنوان سادهترین و معمولترین این سیستمها یاد کرد. اما امروزه شرکتها حتی امکاناتی جهت ذخیره سازی دادههای blob (مجموعه ای از بایتها با حجم زیاد) را ارائه میدهند؛ امکانات دیگری نظیر کم کردن حجم تصاویر، تبدیل انواع mime typeها و ...
21- امنیت، فریمورکها اغلب موارد امنیتی پایهای را به صورت مطلوب یا نسبتا مطلوبی رعایت میکنند؛ ولی با اینحال باید در مورد امنیت سیستمی که توسعه میدهیم مطالعه داشته باشیم و موارد امنیتی ضروری را رعایت کنیم و همیشه مواظب باشیم که آنها را رعایت کنیم.
- همچنین با توجه به اینکه ASP.NET Identity سورس باز است، میتوانید سورس آنرا دریافت کرده و با این نسخهی خاص EF کامپایل کنید.
فرق بین TFS ،SVN و GIT در چیست؟
مدیریت تغییرات گریدی از اطلاعات به کمک استفاده از الگوی واحد کار مشترک بین ViewModel و لایه سرویس
در این صفحه با کلیک بر روی دکمه به علاوه، یک ردیف به ردیفهای موجود اضافه شده و در اینجا میتوان اطلاعات کاربر جدیدی به همراه سطح دسترسی او را وارد و ذخیره کرد و یا حتی اطلاعات کاربران موجود را ویرایش نمود. اگر بخواهیم مانند مراحلی که در قسمت قبل در مورد تعریف یک صفحه جدید در برنامه توضیح داده شد، عمل کنیم، به صورت خلاصه به ترتیب ذیل عمل شده است:
1) ایجاد صفحه تغییر مشخصات کاربر
ابتدا صفحه Views\Admin\AddNewUser.xaml به پروژه ریشه که Viewهای برنامه در آن تعریف میشوند، اضافه شده است. به همراه دو دکمه و یک ListView که تطابق بهتری با قالب متروی مورد استفاده دارد.
2) تنظیم اعتبارسنجی صفحه اضافه شده
مرحله بعد تعریف هر صفحهای در سیستم، مشخص سازی وضعیت دسترسی به آن است:
/// <summary> /// افزودن و مدیریت کاربران سیستم /// </summary> [PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
3) تغییر منوی برنامه جهت اشاره به صفحه جدید
در ادامه در فایل منوی برنامه Views\MainMenu.xaml تعریف دسترسی به صفحه Views\Admin\AddNewUser.xaml قید شده است:
<Button Style="{DynamicResource MetroCircleButtonStyle}" Height="55" Width="55" Command="{Binding DoNavigate}" CommandParameter="\Views\Admin\AddNewUser.xaml" Margin="2"> <Rectangle Width="28" Height="17.25"> <Rectangle.Fill> <VisualBrush Stretch="Fill" Visual="{StaticResource appbar_user_add}" /> </Rectangle.Fill> </Rectangle> </Button>
4) ایجاد ViewModel متناظر با صفحه
مرحله نهایی تعریف صفحه AddNewUser، افزودن ViewModel متناظر با آن است که سورس کامل آنرا در فایل ViewModels\Admin\AddNewUserViewModel.cs پروژه Infrastructure میتوانید ملاحظه کنید.
نکته مهم این ViewModel، ارائه خاصیت لیست کاربران از نوع ObservableCollection به View و گرید برنامه است:
public ObservableCollection<User> UsersList { set; get; }
/// <summary> /// جهت مقاصد انقیاد دادهها در دبلیو پی اف طراحی شده است /// لیستی از کاربران سیستم را باز میگرداند /// </summary> /// <param name="count">تعداد کاربر مد نظر</param> /// <returns>لیستی از کاربران</returns> public ObservableCollection<User> GetSyncedUsersList(int count = 1000) { _users.OrderBy(x => x.FriendlyName).Take(count) .Load(); // For Databinding with WPF. // Before calling this method you need to fill the context by using `Load()` method. return _users.Local; }
در اینجا از قابلیت خاصیتی به نام Local که یک ObservableCollection تحت نظر EF را بازگشت میدهد، استفاده شده است. برای استفاده از این خاصیت، ابتدا باید کوئری خود را تهیه و سپس متد Load را بر روی آن فراخوانی کرد. سپس خاصیت Local بر اساس اطلاعات کوئری قبلی پر و مقدار دهی خواهد شد.
علت انتخاب نام Synced برای این متد، تحت نظر بودن اطلاعات خاصیت Local است تا زمانیکه Context تعریف شده زنده نگه داشته شود. به همین جهت در برنامه جاری از روش زنده نگه داشتن Context به ازای یک ViewModel استفاده شده است.
به Context، توسط اینترفیس IUnitOfWork تزریق شده در سازنده کلاس ViewModel میتوان دسترسی یافت. چون در اینجا از تزریق وابستگیها استفاده شده است، وهلهای که IUnitOfWork کلاس AddNewUserViewModel را تشکیل میدهد، دقیقا همان وهلهای است که در کلاس UsersService لایه سرویس استفاده شده است. در نتیجه، در گرید برنامه هر تغییری اعمال شود، تحت نظر IUnitOfWork خواهد بود و صرفا با فراخوانی متد uow.ApplyAllChanges آن، کلیه تغییرات تمام ردیفهای تحت نظر EF به صورت خودکار در بانک اطلاعاتی درج و یا به روز خواهند شد.
همچنین در مورد ViewModelContextHasChanges نیز در قسمت قبل بحث شد. در اینجا پیاده سازی کننده آن صرفا خاصیت uow.ContextHasChanges است. به این ترتیب اگر کاربر، تغییری را در صفحه داده باشد و بخواهد به صفحه دیگری رجوع کند، با پیام زیر مواجه خواهد شد:
از همین خاصیت برای فعال و غیرفعال کردن دکمه ذخیره سازی اطلاعات نیز استفاده شده است:
/// <summary> /// فعال و غیرفعال سازی خودکار دکمه ثبت /// این متد به صورت خودکار توسط RelayCommand کنترل میشود /// </summary> private bool canDoSave() { // آیا در حین نمایش صفحهای دیگر باید به کاربر پیغام داد که اطلاعات ذخیره نشدهای وجود دارد؟ return ViewModelContextHasChanges; }
/// <summary> /// رخداد ذخیره سازی اطلاعات را دریافت میکند /// </summary> public RelayCommand DoSave { set; get; }
DoSave = new RelayCommand(doSave, canDoSave);
این بررسی نیز بسیار سبک و سریع است. از این جهت که تغییرات Context در حافظه نگهداری میشوند و مراجعه به آن مساوی مراجعه به بانک اطلاعاتی نیست.
, What Every JavaScript Developer Should Know About ECMAScript 2015 is the book I'd like to read about the new features in the JavaScript language. The book isn't a reference manual or an exhaustive list of everything in the ES2015 specification. Instead, I purposefully selected what I think are the important features we will use in everyday programming.
CREATE TABLE `Users` ( id int NOT NULL AUTO_INCREMENT, first_name VARCHAR(255) NOT NULL, last_name VARCHAR(255) NOT NULL, email VARCHAR(255) NOT NULL, gender ENUM('Male','Female') NOT NULL, PRIMARY KEY (`id`) )
SELECT *, CONCAT(first_name, '', last_name) AS full_name FROM Users;
ALTER TABLE Users ADD COLUMN full_name TEXT GENERATED ALWAYS AS (CONCAT(first_name, ' ', last_name))
ALTER TABLE Users ADD COLUMN full_name TEXT GENERATED ALWAYS AS (CONCAT(first_name, ' ', last_name)) STORED
- generated columnsها نمیتوانند شامل subqueries, parameters, variables, stored procedure, user-defined functions باشند.
- بر روی یک ستون generated نمیتوان AUTO_INCREMENT گذاشت یا اینکه از یک ستون AUTO_INCREMENT برای محاسبه generated column استفاده کرد.
- کلیدهای خارجیای که در generated columnsها استفاده میشوند، قابلیت استفاده از CASCADE, SET NULL, or SET DEFAULT as ON UPDATE or ON DELETE را نخواهند داشت.
ALTER TABLE productMetadata ADD COLUMN id INT GENERATED ALWAYS AS (JSON_UNQUOTE(JSON_EXTRACT(data, '$.id'))) STORED NOT NULL
SELECT data ->> "$.description.shortDescription" FROM productMetadata WHERE id = 1;
همانطور که مشاهده میکنید مقدار type به ALL تنظیم شدهاست؛ همچنین مقدار rows نیز تعداد ردیفهای جدول است که در اینجا ۱۳ ردیف دیتا را داریم. قاعدتاً با اضافه شدن دیتای جدید به جدول، جستجو نیز به مراتب کندتر خواهد شد. بنابراین با اضافه کردن ایندکس میتوانیم مشکل این کند بودن را رفع کنیم. به همین جهت در ادامه یک ایندکس را براساس ستون id که یک generated column است ایجاد خواهیم کرد:
CREATE INDEX idx_json_data ON productMetadata (id);
اکنون اگر یکبار دیگر کوئری قبلی را اجرا کنیم، خواهیم دید که تعداد rows به ۱ و همچنین type به ref ست شدهاند:
همیشه در حین توسعهی یک برنامه این سؤالات وجود دارند:
- چند درصد از برنامه تست شده است؟
- برای چه تعدادی از متدهای موجود آزمون واحد نوشتهایم؟
- آیا همین آزمونهای واحد نوشته شده و موجود، کامل هستند و تمام عملکردهای متدهای مرتبط را پوشش میدهند؟
این سؤالات به صورت خلاصه مفهوم Code coverage را در بحث Unit testing ارائه میدهند: برای چه قسمتهایی از برنامه آزمون واحد ننوشتهایم و میزان پوشش برنامه توسط آزمونهای واحد موجود تا چه حدی است؟
بررسی این سؤالات در یک پروژهی کم حجم، ساده بوده و به صورت بازبینی بصری ممکن است. اما در یک پروژهی بزرگ نیاز به ابزار دارد. به همین منظور تعدادی برنامه جهت بررسی code coverage مختص پروژههای دات نتی تابحال تولید شدهاند که در ادامه لیست آنها را مشاهده میکنید:
و ...
تمام اینها تجاری هستند. اما در این بین برنامهی PartCover سورس باز و رایگان بوده و همچنین مختص به NUnit نیز تهیه شده است. این برنامه را از اینجا میتوانید دریافت و نصب کنید. در ادامه نحوهی تنظیم آنرا بررسی خواهیم کرد:
الف) ایجاد یک پروژه آزمون واحد جدید
جهت توضیح بهتر سه سؤال مطرح شده در ابتدای این مطلب، بهتر است یک مثال ساده را در این زمینه مرور نمائیم: (پیشنیاز: (+))
یک Solution جدید در VS.NET آغاز شده و سپس دو پروژه جدید از نوعهای کنسول و Class library به آن اضافه شدهاند:
پروژه کنسول، برنامه اصلی است و در پروژه Class library ، آزمونهای واحد برنامه را خواهیم نوشت.
کلاس اصلی برنامه کنسول به شرح زیر است:
namespace TestPartCover
{
public class Foo
{
public int DoFoo(int x, int y)
{
int z = 0;
if ((x > 0) && (y > 0))
{
z = x;
}
return z;
}
public int DoSum(int x)
{
return ++x;
}
}
}
using NUnit.Framework;
namespace TestPartCover.Tests
{
[TestFixture]
public class Tests
{
[Test]
public void TestDoFoo()
{
var result = new Foo().DoFoo(-1, 2);
Assert.That(result == 0);
}
}
}
به نظر همه چیز خوب است! اما آیا واقعا این آزمون کافی است؟!
ب) در ادامه به کمک برنامهی PartCover میخواهیم بررسی کنیم میزان پوشش آزمونهای واحد نوشته شده تا چه حدی است؟
پس از نصب برنامه، فایل PartCover.Browser.exe را اجرا کرده و سپس از منوی فایل، گزینهی Run Target را انتخاب کنید تا صفحهی زیر ظاهر شود:
توضیحات:
در قسمت executable file آدرس فایل nunit-console.exe را وارد کنید. این برنامه چون در حال حاضر برای دات نت 2 کامپایل شده امکان بارگذاری dll های دات نت 4 را ندارد. به همین منظور فایل nunit-console.exe.config را باز کرده و تنظیمات زیر را به آن اعمال کنید (مهم!):
<configuration>
<startup>
<supportedRuntime version="v4.0.30319" />
</startup>
و همچنین
<runtime>
<loadFromRemoteSources enabled="true" />
در ادامه مقابل working directory ، آدرس پوشه bin پروژه unit test را تنظیم کنید.
در این حالت working arguments به صورت زیر خواهند بود (در غیراینصورت باید مسیر کامل را وارد نمائید):
TestPartCover.Tests.dll /framework=4.0.30319 /noshadow
نام dll وارد شده همان فایل class library تولیدی است. آرگومان بعدی مشخص میکند که قصد داریم یک پروژهی دات نت 4 را توسط NUnit بررسی کنیم (اگر ذکر نشود پیش فرض آن دات نت 2 خواهد بود و نمیتواند اسمبلیهای دات نت 4 را بارگذاری کند). منظور از noshadow این است که NUnit مجاز به تولید shadow copies از اسمبلیهای مورد آزمایش نیست. به این صورت برنامهی PartCover میتواند بر اساس StackTrace نهایی، سورس متناظر با قسمتهای مختلف را نمایش دهد.
اکنون نوبت به تنظیم Rules آن است که یک سری RegEx هستند؛ به عبارتی چه اسمبلیهایی آزمایش شوند و کدامها خیر:
+[TestPartCover]*
-[nunit*]*
-[log4net*]*
همانطور که ملاحظه میکنید در اینجا از اسمبلیهای NUnit و log4net صرفنظر شده است و تنها اسمبلی TestPartCover (همان برنامه کنسول، نه اسمبلی برنامه آزمون واحد) بررسی خواهد گردید.
اکنون بر روی دکمه Save در این صفحه کلیک کرده و فایل نهایی را ذخیره کنید (بعدا توسط دکمه Load در همین صفحه قابل بارگذاری خواهد بود). حاصل باید به صورت زیر باشد:
<PartCoverSettings>
<Target>D:\Prog\Libs\NUnit\bin\net-2.0\nunit-console.exe</Target>
<TargetWorkDir>D:\Prog\1390\TestPartCover\TestPartCover.Tests\bin\Debug</TargetWorkDir>
<TargetArgs>TestPartCover.Tests.dll /framework=4.0.30319 /noshadow</TargetArgs>
<Rule>+[TestPartCover]*</Rule>
<Rule>-[nunit*]*</Rule>
<Rule>-[log4net*]*</Rule>
</PartCoverSettings>
برای شروع به بررسی، بر روی دکمه Start کلیک نمائید. پس از مدتی، نتیجه به صورت زیر خواهد بود:
بله! آزمون واحد تهیه شده تنها 39 درصد اسمبلی TestPartCover را پوشش داده است. مواردی که با صفر درصد مشخص شدهاند، یعنی فاقد آزمون واحد هستند و نکته مهمتر پوشش 91 درصدی متد DoFoo است. برای اینکه علت را مشاهده کنید از منوی View ، گزینهی Coverage detail را انتخاب کنید تا تصویر زیر نمایان شود:
قسمت نارنجی در اینجا به معنای عدم پوشش آن در متد TestDoFoo تهیه شده است. تنها قسمتهای سبز را توانستهایم پوشش دهیم و برای بررسی تمام شرطهای این متد نیاز به آزمونهای واحد بیشتری میباشد.
روش نهایی کار نیز به همین صورت است. ابتدا آزمون واحد تهیه میشود. سپس میزان پوشش آن بررسی شده و در ادامه سعی خواهیم کرد تا این درصد را افزایش دهیم.
- بلاکهای جزئی با عنوان اسپرینت
- ویژگیهای جزئی
- تیمهای کوچک
- product backlog : مجموعهای اولویت بندی شده از نیازمندیهای سطح بالای سیستمی که در نهایت بایستی تحویل داده شود.
- sprint backlog : مواردی از product backlog که قرار است در یک sprint انجام شوند.
- نمودار burn-down :هدف نمودار burn-down، نمایش روند پیشرفت پروژه به صورت نموداری به اعضای تیم توسعه است که حاوی اطلاعاتی دربارۀ کل زمان انجام کار، زمان تخمینزده شده، مقدار کارانجام شده و عقبماندگیهای پروژه است.
- مستقل (Independent): باید خودبسنده باشد و به سایر داستانها وابسته نباشد.
- قابل مذاکره (Negotiable): داستانهای کاربری که بخشی از یک اسپرینت هستند همیشه قابل تغییر و بازنویسی هستند.
- با ارزش (Valuable): یک داستان کاربر باید به کاربر نهایی، ارزشی را ارائه دهد.
- قابل برآورد (Estimable): همیشه باید بتوان اندازۀ داستان کاربر را تخمین زد.
- اندازۀ مناسب (Sized appropriately): داستانهای کاربر نباید آن قدر بزرگ باشند که تبدیلشان به یک طرح یا وظیفه یا امر اولویتبندی شده با درجۀ مشخصی ممکن نباشد.
- قابل آزمون (Testable): داستان کاربر یا توصیفات مربوط به آن باید اطلاعات ضروری برای آزمودن آن را فراهم کنند.
معیار پذیرش
اگرچه product backlog ، sprint backlog و نمودار burn-down بخشهای اصلی اسکرام هستند، معیار پذیرش خروجی جانبی بسیار مهمی از فرآیند اسکرام است. بدون معیار پذیرش خوب، یک پروژه محکوم به شکست است.
معیار پذیرش ضرورتاً شفاف کنندۀ داستان است. چنین معیاری مجموعهای از گامهای مختلف را در اختیار توسعه دهنده میگذارد که پیش از آنکه کار تمام شده تلقی شود، باید انجام دهد. معیار پذیرش، توسط صاحب محصول ( product owner ) به کمک مشتری ایجاد میشود. این معیار انتظار از داستان کاربر را تنظیم میکند. استفاده از این معیار درجای خود نقطۀ شروع خوبی برای نوشتن تستهای خودکار یا حتی توسعۀ آزمون محور توسط توسعهدهنده است. بدین طریق، توسعهدهنده چیزی را تولید میکند که مشتری بدان نیاز داشته و آن را میخواهد.
دیگر مزیت معیار پذیرش وقتی آشکار میشود که یک ویژگی در طول یک اسپرینت کامل نشده و نیاز است تا از اسپرینتها خارج شود. در چنین موردی تیم میتواند معیار پذیرش را به عنوان ابزاری به کار گیرد تا بفهمد که داستان کاربر چگونه به قطعات کوچکتری تقسیم شود تا کماکان ارزشی را برای مشتری فراهم کرده تا بتواند در یک اسپرینت کامل شود.
- Scrum Master
- Product Owner
- Delivery Team
- Scrum Master
- شما چه چیزی را از دیروز تا حالا انجام دادهاید؟
- شما چه برنامهای برای امروز دارید؟
- آیا شما مشکل دیگری که مانع رسیدن به هدفتان باشد، ندارید؟ چه جریانی باعث ایجاد این موانع شدهاند؟ آیا میتوان مانع را حذف کرد یا باید تشدید شود؟
ویژگیهای یک مایکرو سرویس چیست؟
Componentization via Services
Technology Heterogeneity
یک سیستم را در نظر بگیرید که از همکاری چندین سرویس تشکیل شدهاست. ما میتوانیم تصمیم بگیریم که برای هر کدام از سرویسها از تکنولوژی متفاوتی استفاده کنیم. این امر به ما اجازه میدهد برای حل هر مشکل، از بهترین ابزار و تکنولوژی استفاده کنیم. این امر بر خلاف سیستمهایی که تنها باید از تکنولوژی بکار رفته در سیستم استفاده کنند، انعطاف پذیری سیستم را بسیار بالا میبرد.برای روشن شدن موضوع فرض کنید میخواهیم در بخشی از سیستم، performance را افزایش دهیم. برای این امر میتوانیم از هر تکنولوژی که به ما کمک میکند، استفاده کنیم. برای نمونه در یک سیستم شبکه اجتماعی، میتوانیم اطلاعات مربوط به کاربران و ارتباطات آنها را در یک دیتابیس مبتنی بر گراف و اطلاعات مربوط به پستها و نظرات کاربران را در یک دیتابیس سندگرا ذخیره کنیم. به این ترتیب مشاهده میکنیم که وابستهی به تکنولوژی خاصی نمیباشیم و میتوانیم بر اساس نیاز خود، از تکنولوژی مورد نظر بهره ببریم.
مایکرو سرویسها به ما این اجازه را میدهند تا در انتخاب تکنولوژیها نهایت دقت را انجام دهیم و متوجه شویم که تکنولوژیهای جدید چگونه میتوانند به ما کمک کنند.
یکی از بزرگترین موانع در استفاده و انتخاب یک تکنولوژی جدید، ایجاد وابستگی سیستم به آن میباشد. در یک سیستم یکپارچه چنانچه قصد تغییر زبان مورد استفاده یا دیتابیس یا فریمورک مورد استفاده را داشته باشیم، سیستم هزینهی سنگینی را متحمل میشود. در حالیکه در مایکرو سرویسها میتوانیم این تغییرات را با کمترین هزینه انجام دهیم. البته باید توجه داشت که استفاده از تکنولوژی جدید چالشها و سربارهای خودش را دارد و انتخاب یک تکنولوژی جدید نیازمند بررسی کارشناسانه و دقیق میباشد.
Resilience
چنانچه یکی ازسرویسها دچار اشکال شود و این مسئله بصورت زنجیروار برای تمام سرویسها رخ ندهد، با جدا شدن آن سرویس، درروند کار سیستم خللی بوجود نمیآید و سیستم بدون کمترین مشکلی به ادامه کار خود میپردازد. یعنی محدوده یک سرویس، دیوار حائلی میشود تا سایر بخشها تاثیر نپذیرند. در سیستمهای یکپارچه چنانچه یک سرویس دچار اشکال شود، سایر بخشهای سیستم نیز غیر قابل استفاده میشوند. البته میتوان با نصب نسخههای متفاوتی بر روی ماشینهای متفاوت (Scale out)، تاثیر اینگونه اختلالات را تا حدودی کاهش داد. اما بوسیله مایکرو سرویسها میتوانیم سیستمهایی را بسازیم که قادرند با خطاهای بوجود آمده در سرویسها بهدرستی رفتار کنند؛ تا خللی در کار سیستم ایجاد نشود.Scaling
Gilt یک خرده فروش آنلاین در صنعت مد میباشد که بخاطر مسائل Performance به معماری مایکروسرویسها روی آورد. آنها در سال 2007 با یک نرم افزار یکپارچه شروع به کار کردند. اما بعد از دوسال سیستم آنها قادر به مقابله با ترافیک سایت نبود. آنها با تقسیم بندی قسمتهای اصلی سیستم خود به مایکرو سرویسها، توانستند خیلی بهتر و موثرتر با ترافیک رسیده مقابله کنند و قابلیت دسترسی پذیری سیستم را افزایش دهند. در حال حاضر سیستم آنها از حدود 450 مایکرو سرویس تشکیل شده که هر کدام روی چندین ماشین مختلف در حال اجرا میباشند.
Ease of Deployment
Organizational Alignment
Composability