مطالب
حذف همزمان چندین رکورد GridView با استفاده از CheckBox در ASP.NET
همانطور که می‌دانید GridView جزء جداناپذیر از اکثر پروژه‌های برنامه نویسان ASP.NET Web forms می‌باشد. اکثرا روشی که در میان برنامه نویسان بیشتر استفاده می‌شود، قرار دادن یک دکمه/لینک در هر ردیف از GridView برای حذف رکورد مورد نظر می‌باشد. در این مقاله  قصد دارم روشی را ارائه کنم تا کاربر قادر باشد هر تعداد رکورد را که مدنظر دارد، انتخاب کرده و با فشردن دکمه "حذف" رکوردهای انتخاب شده را حذف کند. 
برای درک بهتر، ابتدا جدولی به اسم "Emploee" را در SQL Server با مشخصات زیر ساخته :
CREATE TABLE [dbo].[Employee] (  
    [EmpId]     INT          NOT NULL,  
    [FirstName] VARCHAR (20) NOT NULL,  
    [LastName]  VARCHAR (20) NOT NULL,  
    [City]      VARCHAR (20) NOT NULL,  
    PRIMARY KEY CLUSTERED ([EmpId] ASC)  
);
1- یک GridView به صفحه افزوده و خاصیت AutoGenerateColumns  آن را برابر False قرار دهید .  
2- فیلدهایی را که قصد نمایش آنها در GridView را دارید به صورت زیر به GridView بیفزایید :
<asp:BoundField DataField="FirstName" HeaderText="First Name" />
3- برای قرار دادن کنترل‌های Asp.net  که در اینجا منظور CheckBox می‌باشد می‌بایست از TemplateField و قرار دادن تگ ItemTemplate درون آن، به صورت زیر استفاده نمایید :
<asp:TemplateField>  
                    <ItemTemplate>  
                        <asp:CheckBox ID="chkDel" runat="server" />  
                    </ItemTemplate>  
                </asp:TemplateField>
و بعد از تگ GridView دکمه‌ای را برای حذف موارد انتخابی در فرم قرار دهید :
<asp:Button ID="btnDeleteRecord" runat="server" OnClick="btnDeleteRecord_Click" Text="Delete"  />
برای نمایش یک پیغام به کاربر  به منظور Confirm کردن دستور حذف در سمت کلاینت، قطعه کد Javascript زیر را قرار می‌دهیم:
function DeleteConfirm() 
        {  
            var Ans = confirm("Do you want to Delete Selected Employee Record?");  
            if (Ans)
            {  
                return true;  
            }  
            else 
            {  
                return false;  
            }  
        }
و در رویداد Page_Load کدهای زیر را جهت نمایش مقادیر در GridView و افزودن تابع فوق به دکمه، قبل از حذف رکوردها می‌افزاییم :
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)  
{  
    if(!IsPostBack)  
    {  
        //Displaying the Data  
        showData();  
        //Adding an Attribute to Server Control(i.e. btnDeleteRecord)  
        btnDeleteRecord.Attributes.Add("onclick", "javascript:return DeleteConfirm()");  
    }  
}
//Method for Displaying Data  
protected void showData()  
{  
    DataTable dt = new DataTable();  
    SqlConnection con = new SqlConnection(cs);  
    SqlDataAdapter adapt = new SqlDataAdapter("select * from Employee",con);  
    con.Open();  
    adapt.Fill(dt);  
    con.Close();  
    GridView1.DataSource = dt;  
    GridView1.DataBind();  
}
ابتدا تابع  DeleteRecode را به صورت زیر پیاده سازی میکنیم :
که یک پارمتر را از ورودی دریافت میکند که ID رکورد انتخاب شده می‌باشد و با استفاده از ID، رکورد مورد نظر را حذف میکنیم :
protected void DeleteRecord(int empid)  
{  
    SqlConnection con = new SqlConnection(cs);  
    SqlCommand com = new SqlCommand("delete from Employee where EmpId=@ID",con);  
    com.Parameters.AddWithValue("@ID",empid);  
    con.Open();  
    com.ExecuteNonQuery();  
    con.Close();  
}
و اما بخش مهم مربوط به رویداد دکمه می‌باشد. در هنگام کلیک بر روی دکمه باید تمامی رکوردهای GridView را چک و تمامی رکوردهایی را که CheckBox آنها تیک خورده است گرفته و ID رکورد مورد نظر را به تابع DeleteRecode فرستاد و در پایان برای اعمال تغییرات، متد ShowDate را فراخوانی و GridView را مجددا Bind می‌کنیم.
protected void btnDeleteRecord_Click(object sender, EventArgs e)  
{  
    foreach (GridViewRow grow in GridView1.Rows)  
    {  
        //Searching CheckBox("chkDel") in an individual row of Grid  
        CheckBox chkdel = (CheckBox)grow.FindControl("chkDel");  
        //If CheckBox is checked than delete the record with particular empid  
        if(chkdel.Checked)  
        {  
            int empid = Convert.ToInt32(grow.Cells[1].Text);  
            DeleteRecord(empid);  
        }  
    }  
    //Displaying the Data in GridView  
    showData();  
}

نظرات مطالب
سفارشی کردن صفحه بندی WebGrid در ASP.NET MVC
سلام .
لطفا از تابع Table به جای GetHtml استفاده کنید و خط زیر را هم از آن حذف کنید :
 mode: WebGridPagerModes.All,

نمونه :
@{
    var grid = new WebGrid(
        source: null,
        canPage: true,
        rowsPerPage: 10,
        canSort: true,
        defaultSort: "Title"
    );
    grid.Bind(Model, rowCount: (int)ViewBag.PageCount, autoSortAndPage: false);
    var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}
@grid.Table(
            tableStyle: "table table-striped table-hover",
            headerStyle: "webgrid-header",
            footerStyle: "webgrid-footer",
            alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
            selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
            rowStyle: "webgrid-row-style",
            
            columns: grid.Columns(
                 grid.Column(header: "#",
                             style: "text-align-center-col",
                             format: @<text>@(rowIndex++)</text>),
                             grid.Column(columnName: "Title", header: "عنوان", style: "myfont"),
                             grid.Column(columnName: "URL", header: "آدرس", style: "myfont"),
                             
                 grid.Column(header: "",
                             style: "text-align-center-col smallcell",
                             format: item => @Html.ActionLink(linkText: "ویرایش", actionName: "Edit",
                              controllerName: "Link", routeValues: new { area = "Admin", id = item.Code },
                              htmlAttributes: new { @class = "btn-sm btn-info vertical-center" })),
                 grid.Column(header: "",
                             format: @<form action="Link/Delete/@item.Code" method="post">
                    <input type="submit" class="btn-sm btn-danger submitlink"
                           onclick="return confirm('آیا از حذف این آیتم مطمئن هستید ؟');"

                           value="حذف" />
                </form>)))
<div class="text-center">
  @grid.PagerList(mode: WebGridPagerModes.All)
</div>
اگر شما تمام دیتا را به یکباره می‌خواهید نمایش دهید باید به صورت زیر تغییر دهید :
@{
    var grid = new WebGrid(
        source: Model,
        canPage: true,
        rowsPerPage: 10,
        canSort: true,
        defaultSort: "Title"
    );
//    grid.Bind(Model, rowCount: (int)ViewBag.PageCount, autoSortAndPage: false); // Delete this Line
    var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}

مطالب
استفاده از افزونه‌ی jsTree در ASP.NET MVC
jsTree  یکی از افزونه‌های بسیار محبوب jQuery جهت نمایش ساختارهای سلسله مراتبی، خود ارجاع دهنده و تو در تو است. روش ابتدایی استفاده از آن تعریف یک سری ul و li ثابت در صفحه و سپس فراخوانی این افزونه بر روی آن‌ها است که سبب نمایش درخت‌واره‌ا‌ی این اطلاعات خواهد شد. روش پیشرفته‌تر آن به همراه کار با داده‌های JSON و دریافت پویای اطلاعات از سرور است که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.


دریافت افزونه‌ی jsTree

برای دریافت افزونه‌ی jsTree می‌توان به مخزن کد آن در Github مراجعه کرد و همچنین مستندات آن‌را در سایت jstree.com قابل مطالعه هستند.


تنظیمات مقدماتی jsTree

در این مطلب فرض شده‌است که فایل jstree.min.js، در پوشه‌ی Scripts و فایل‌های CSS آن در پوشه‌ی Content\themes\default کپی شده‌اند.
به این ترتیب layout برنامه چنین شکلی را خواهد یافت:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/themes/default/style.min.css" rel="stylesheet" />
    <script src="~/Scripts/jquery.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jstree.min.js"></script>
</head>
<body dir="rtl">
    @RenderBody()
    
    @RenderSection("scripts", required: false)
</body>
</html>

نمایش راست به چپ اطلاعات

در کدهای این افزونه به تگ body و ویژگی dir آن برای تشخیص راست به چپ بودن محیط دقت می‌شود. به همین جهت این تعریف را در layout فوق ملاحظه می‌کنید. برای مثال اگر به فایل jstree.contextmenu.js (موجود در مجموعه سورس‌های این افزونه) مراجعه کنید، یک چنین تعریفی قابل مشاهده است:
 right_to_left = $("body").css("direction") === "rtl";

تهیه ساختاری جهت ارائه‌ی خروجی JSON

با توجه به اینکه قصد داریم به صورت پویا با این افزونه کار کنیم، نیاز است بتوانیم ساختار سلسله مراتبی مدنظر را با فرمت JSON ارائه دهیم. در ادامه کلاس‌هایی که معادل فرمت JSON قابل قبول توسط این افزونه را تولید می‌کنند، ملاحظه می‌کنید:
using System.Collections.Generic;

namespace MvcJSTree.Models
{
    public class JsTreeNode
    {
        public string id { set; get; } // نام این خواص باید با مستندات هماهنگ باشد
        public string text { set; get; }
        public string icon { set; get; }
        public JsTreeNodeState state { set; get; }
        public List<JsTreeNode> children { set; get; }
        public JsTreeNodeLiAttributes li_attr { set; get; }
        public JsTreeNodeAAttributes a_attr { set; get; }

        public JsTreeNode()
        {
            state = new JsTreeNodeState();
            children = new List<JsTreeNode>();
            li_attr = new JsTreeNodeLiAttributes();
            a_attr = new JsTreeNodeAAttributes();
        }
    }

    public class JsTreeNodeAAttributes
    {
        // به هر تعداد و نام اختیاری می‌توان خاصیت تعریف کرد
        public string href { set; get; }
    }

    public class JsTreeNodeLiAttributes
    {
        // به هر تعداد و نام اختیاری می‌توان خاصیت تعریف کرد
        public string data { set; get; }
    }

    public class JsTreeNodeState
    {
        public bool opened { set; get; }
        public bool disabled { set; get; }
        public bool selected { set; get; }

        public JsTreeNodeState()
        {
            opened = true;
        }
    }
}
در اینجا به چند نکته باید دقت داشت:
- هر چند اسامی مانند a_attr، مطابق اصول نامگذاری دات نت نیستند، ولی این نام‌ها را تغییر ندهید. زیرا این افزونه دقیقا به همین نام‌ها و با همین املاء نیاز دارد.
- id، می‌تواند دقیقا معادل id یک رکورد در بانک اطلاعاتی باشد. Text عنوان گره‌ای (node) است که نمایش داده می‌شود. icon در اینجا مسیر یک فایل png است جهت نمایش در کنار عنوان هر گره. توسط state می‌توان مشخص کرد که زیر شاخه‌ی جاری به صورت باز نمایش داده شود یا بسته. به کمک خاصیت children می‌توان زیر شاخه‌ها را تا هر سطح و تعدادی که نیاز است تعریف نمود.
- خاصیت‌های li_attr و a_attr کاملا دلخواه هستند. برای مثال در اینجا دو خاصیت href و data را در کلاس‌های مرتبط با آن‌ها مشاهده می‌کنید. می‌توانید در اینجا به هر تعداد ویژگی سفارشی دیگری که جهت تعریف یک گره نیاز است، خاصیت اضافه کنید.

ساده‌ترین مثالی که از ساختار فوق می‌تواند استفاده کند، اکشن متد زیر است:
        [HttpPost]
        public ActionResult GetTreeJson()
        {
            var nodesList = new List<JsTreeNode>();

            var rootNode = new JsTreeNode
            {
                id = "dir",
                text = "Root 1",
                icon = Url.Content("~/Content/images/tree_icon.png"),
                a_attr = { href = "http://www.bing.com" }
            };
            nodesList.Add(rootNode);

            nodesList.Add(new JsTreeNode
            {
                id = "test1",
                text = "Root 2",
                icon = Url.Content("~/Content/images/tree_icon.png"),
                a_attr = { href = "http://www.bing.com" }
            });

            return Json(nodesList, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
در ابتدا لیست گره‌ها تعریف می‌شود و سپس برای نمونه در این مثال، دو گره تعریف شده‌اند و در ادامه با فرمت JSON در اختیار افزونه قرار گرفته‌اند.
بنابراین ساختارهای خود ارجاع دهنده‌ را به خوبی می‌توان با این افزونه وفق داد.


فعال سازی اولیه سمت کلاینت افزونه jsTree

برای استفاد‌ه‌ی پویای از این افزونه در سمت کلاینت، فقط نیاز به یک DIV خالی است:
 <div id="jstree">
</div>
سپس jstree را بر روی این DIV فراخوانی می‌کنیم:
            $('#jstree').jstree({
                "core": {
                    "multiple": false,
                    "check_callback": true,
                    'data': {
                        'url': '@getTreeJsonUrl',
                        "type": "POST",
                        "dataType": "json",
                        "contentType": "application/json; charset=utf8",
                        'data': function (node) {
                            return { 'id': node.id };
                        }
                    },
                    'themes': {
                        'variant': 'small',
                        'stripes': true
                    }
                },
                "types": {
                    "default": {
                        "icon": '@Url.Content("~/Content/images/bookmark_book_open.png")'
                    },
                },
                "plugins": ["contextmenu", "dnd", "state", "types", "wholerow", "sort", "unique"],
                "contextmenu": {
                    "items": function (o, cb) {
                        var items = $.jstree.defaults.contextmenu.items();
                        items["create"].label = "ایجاد زیر شاخه";
                        items["rename"].label = "تغییر نام";
                        items["remove"].label = "حذف";
                        var cpp = items["ccp"];
                        cpp.label = "ویرایش";
                        var subMenu = cpp["submenu"];
                        subMenu["copy"].label = "کپی";
                        subMenu["paste"].label = "پیست";
                        subMenu["cut"].label = "برش";
                        return items;
                    }
                }
            });
توضیحات

- multiple : false به این معنا است که نمی‌خواهیم کاربر بتواند چندین گره را با نگه داشتن دکمه‌ی کنترل انتخاب کند.
- check_callback : true کدهای مرتبط با منوی کلیک سمت راست ماوس را فعال می‌کند.
- در قسمت data کار تبادل اطلاعات با سرور جهت دریافت فرمت JSON ایی که به آن اشاره شد، انجام می‌شود. متغیر getTreeJsonUrl یک چنین شکلی را می‌تواند داشته باشد:
 @{
ViewBag.Title = "Demo";
var getTreeJsonUrl =  Url.Action(actionName: "GetTreeJson", controllerName: "Home");
}
- در قسمت themes مشخص کرده‌ایم که از قالب small آن به همراه نمایش یک درمیان پس زمینه‌ی روشن و خاکستری استفاده شود. قالب large نیز دارد.
- در قسمت types که مرتبط است با افزونه‌ای به همین نام، آیکن پیش فرض یک نود جدید ایجاد شده را مشخص کرده‌ایم.
- گزینه‌ی plugins، لیست افزونه‌های اختیاری این افزونه را مشخص می‌کند. برای مثال contextmenu منوی کلیک سمت راست ماوس را فعال می‌کند، dnd همان کشیدن و رها کردن گره‌ها است در زیر شاخه‌های مختلف. افزونه‌ی state، انتخاب جاری کاربر را در سمت کلاینت ذخیره و در مراجعه‌ی بعدی او بازیابی می‌کند. با ذکر افزونه‌ی wholerow سبب می‌شویم که انتخاب یک گره، معادل انتخاب یک ردیف کامل از صفحه باشد. افزونه‌ی sort کار مرتب سازی خودکار اعضای یک زیر شاخه را انجام می‌دهد. افزونه‌ی unique سبب می‌شود تا در یک زیر شاخه نتوان دو عنوان یکسان را تعریف کرد.
- در قسمت contextmenu نحوه‌ی بومی سازی گزینه‌های منوی کلیک راست ماوس را مشاهده می‌کنید. در حالت پیش فرض، عناوینی مانند create، rename و امثال آن نمایش داده می‌شوند که به نحو فوق می‌توان آن‌را تغییر داد.

با همین حد تنظیم، این افزونه کار نمایش سلسله مراتبی اطلاعات JSON ایی دریافت شده از سرور را انجام می‌دهد.


ذخیره سازی گره‌های جدید و تغییرات سلسله مراتب پویای تعریف شده در سمت سرور

همانطور که عنوان شد، اگر افزونه‌ی اختیاری contextmenu را فعال کنیم، امکان افزودن، ویرایش و حذف گره‌ها و زیر شاخه‌ها را خواهیم یافت. برای انتقال این تغییرات به سمت سرور، باید به نحو ذیل عمل کرد:
            $('#jstree').jstree({
              // تمام تنظیمات مانند قبل
            }).on('delete_node.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('create_node.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('rename_node.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('move_node.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('copy_node.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('changed.jstree', function (e, data) {
                })
                .on('dblclick.jstree', function (e) {
                })
                .on('select_node.jstree', function (e, data) {
                });
در اینجا نحوه‌ی تحت کنترل قرار دادن رخ‌دادهای مختلف این افزونه را مشاهده می‌کنید. برای مثال در callback مرتبط با delete_node کار حذف یک گره اطلاع رسانی می‌شود. create_node مربوط است به ایجاد یک گره یا زیر شاخه‌ی جدید. rename_node پس از تغییر نام یک گره فراخوانی خواهد شد. move_node مربوط است به کشیدن و رها کردن یک گره در یک زیر شاخه‌ی دیگر. copy_node برای copy/paste یک گره تعریف شده‌است. Changed یک callback عمومی است. dblclick برای عکس العمل نشان دادن به رخ‌داد دوبار کلیک کردن بر روی یک گره می‌تواند بکار گرفته شود. select_node با انتخاب یک گره فعال می‌شود.
در تمام این حالات، جایی که data در اختیار ما است، می‌توان یک چنین ساختار جاوا اسکریپتی را برای ارسال به سرور طراحی کرد:
        function postJsTreeOperation(operation, data, onDone, onFail) {
            $.post('@doJsTreeOperationUrl',
                {
                    'operation': operation,
                    'id': data.node.id,
                    'parentId': data.node.parent,
                    'position': data.position,
                    'text': data.node.text,
                    'originalId': data.original ? data.original.id : data.node.original.id,
                    'href': data.node.a_attr.href
                })
                .done(function (result) {
                    onDone(result);
                })
                .fail(function (result) {
                    alert('failed.....');
                    onFail(result);
                });
        }
به این ترتیب در سمت سرور می‌توان id یک گره، متن تغییر یافته آن، والد گره و بسیاری از مشخصات دیگر را دریافت و ثبت کرد. پس از تعریف متد postJsTreeOperation فوق، آن‌را باید به callbackهایی که پیشتر معرفی شدند، اضافه کرد؛ برای مثال:
                .on('create_node.jstree', function (e, data) {
                    postJsTreeOperation('CreateNode', data,
                        function (result) {
                            data.instance.set_id(data.node, result.id);
                        },
                        function (result) {
                            data.instance.refresh();
                        });
                })
در اینجا متد postJsTreeOperation، یک Operation خاص را مانند CreateNode (تعریف شده در enum ایی به نام JsTreeOperation در سمت سرور) به همراه data، به سرور post می‌کند.
و معادل سمت سرور دریافت کننده‌ی این اطلاعات، اکشن متد ذیل می‌تواند باشد:
        [HttpPost]
        public ActionResult DoJsTreeOperation(JsTreeOperationData data)
        {
            switch (data.Operation)
            {
                case JsTreeOperation.CopyNode:
                case JsTreeOperation.CreateNode:
                    //todo: save data
                    var rnd = new Random(); // آی دی رکورد پس از ثبت در بانک اطلاعاتی دریافت و بازگشت داده شود
                    return Json(new { id = rnd.Next() }, JsonRequestBehavior.AllowGet);

                case JsTreeOperation.DeleteNode:
                    //todo: save data
                    return Json(new { result = "ok" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);

                case JsTreeOperation.MoveNode:
                    //todo: save data
                    return Json(new { result = "ok" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);

                case JsTreeOperation.RenameNode:
                    //todo: save data
                    return Json(new { result = "ok" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);

                default:
                    throw new InvalidOperationException(string.Format("{0} is not supported.", data.Operation));
            }
        }
که در آن ساختار JsTreeOperationData به نحو ذیل تعریف شده‌است:
namespace MvcJSTree.Models
{
    public enum JsTreeOperation
    {
        DeleteNode,
        CreateNode,
        RenameNode,
        MoveNode,
        CopyNode
    }

    public class JsTreeOperationData
    {
        public JsTreeOperation Operation { set; get; }
        public string Id { set; get; }
        public string ParentId { set; get; }
        public string OriginalId { set; get; }
        public string Text { set; get; }
        public string Position { set; get; }
        public string Href { set; get; }
    }
}
این ساختار دقیقا با اعضای شیء جاوا اسکریپتی که متد postJsTreeOperation به سمت سرور ارسال می‌کند، تطابق دارد.
در اینجا Href را نیز مشاهده می‌کنید. همانطور که عنوان شد، اعضای JsTreeNodeAAttributes اختیاری هستند. بنابراین اگر این اعضاء را تغییر دادید، باید خواص JsTreeOperationData و همچنین اعضای شیء تعریف شده در postJsTreeOperation را نیز تغییر دهید تا با هم تطابق پیدا کنند.


چند نکته‌ی تکمیلی

اگر می‌خواهید که با دوبار کلیک بر روی یک گره، کاربر به href آن هدایت شود، می‌توان از کد ذیل استفاده کرد:
               var selectedData;
               // ...
                .on('dblclick.jstree', function (e) {
                    var href = selectedData.node.a_attr.href;
                    alert('selected node: ' + selectedData.node.text + ', href:' + href);

                    // auto redirect
                    if (href) {
                        window.location = href;
                    }

                    // activate edit mode
                    //var inst = $.jstree.reference(selectedData.node);
                    //inst.edit(selectedData.node);
                })
                .on('select_node.jstree', function (e, data) {
                    //alert('selected node: ' + data.node.text);
                    selectedData = data;
                });
در callback مرتبط با select_node می‌توان به گره انتخابی درستی یافت. سپس می‌توان این گره را در callback متناظر با dblclick برای یافتن href و مقدار دهی window.location که معادل redirect سمت کاربر است، بکار برد.
حتی اگر خواستید که با دوبار کلیک بر روی یک گره، گزینه‌ی ویرایش آن فعال شود، کدهای آن را به صورت کامنت مشاهده می‌کنید.


مثال کامل این بحث را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
MvcJSTree.zip
مطالب دوره‌ها
بررسی کارآیی و ایندکس گذاری بر روی اسناد XML در SQL Server - قسمت اول
در ادامه‌ی مباحث پشتیبانی از XML در SQL Server، به کارآیی فیلدهای XML ایی و نحوه‌ی ایندکس گذاری بر روی آن‌ها خواهیم پرداخت. این مساله در تولید برنامه‌هایی سریع و مقیاس پذیر، بسیار حائز اهمیت است.
در SQL Server، کوئری‌های انجام شده بر روی فیلدهای XML، توسط همان پردازشگر کوئری‌های رابطه‌ای متداول آن، خوانده و اجرا خواهند شد و امکان تعریف یک XQuery خارج از یک عبارت SQL و یا T-SQL وجود ندارد. متدهای XQuery بسیار شبیه به system defined functions بوده و Query Plan یکپارچه‌ای را با سایر قسمت‌های رابطه‌ای یک عبارت SQL دارند.


مفهوم Node table

داده‌های XML ایی برای اینکه توسط SQL Server قابل استفاده باشند، به صورت درونی تبدیل به یک node table می‌شوند. به این معنا که نودهای یک سند XML، به یک جدول رابطه‌ای به صورت خودکار تجزیه می‌شوند. این جدول درونی در صورت بکارگیری XML Indexes در جدول سیستمی sys.internal_tables قابل مشاهده خواهد بود. SQL Server برای انجام اینکار از یک XmlReader خاص خودش استفاده می‌کند. در مورد XMLهای ایندکس نشده، این تجزیه در زمان اجرا صورت می‌گیرد؛ پس از اینکه Query Plan آن تشکیل شد.


بررسی Query Plan فیلدهای XML ایی

جهت فراهم کردن مقدمات آزمایش، ابتدا جدول xmlInvoice را با یک فیلد XML ایی untyped درنظر بگیرید:
 CREATE TABLE xmlInvoice
(
 invoiceId INT IDENTITY PRIMARY KEY,
 invoice XML
)
سپس 6 ردیف را به آن اضافه می‌کنیم:
INSERT INTO xmlInvoice 
VALUES('
<Invoice InvoiceId="1000" dept="hardware">
<CustomerName>Vahid</CustomerName>
<LineItems>
<LineItem><Description>Gear</Description><Price>9.5</Price></LineItem>
</LineItems>
</Invoice>
 ')

INSERT INTO xmlInvoice 
VALUES('
<Invoice InvoiceId="1002" dept="garden">
<CustomerName>Mehdi</CustomerName>
<LineItems>
<LineItem><Description>Shovel</Description><Price>19.2</Price></LineItem>
</LineItems>
</Invoice>
 ')

INSERT INTO xmlInvoice 
VALUES('
<Invoice InvoiceId="1003" dept="garden">
<CustomerName>Mohsen</CustomerName>
<LineItems>
<LineItem><Description>Trellis</Description><Price>8.5</Price></LineItem>
</LineItems>
</Invoice>
 ')

INSERT INTO xmlInvoice 
VALUES('
<Invoice InvoiceId="1004" dept="hardware">
<CustomerName>Hamid</CustomerName>
<LineItems>
<LineItem><Description>Pen</Description><Price>1.5</Price></LineItem>
</LineItems>
</Invoice>
 ')

INSERT INTO xmlInvoice 
VALUES('
<Invoice InvoiceId="1005" dept="IT">
<CustomerName>Ali</CustomerName>
<LineItems>
<LineItem><Description>Book</Description><Price>3.2</Price></LineItem>
</LineItems>
</Invoice>
 ')

INSERT INTO xmlInvoice 
VALUES('
<Invoice InvoiceId="1006" dept="hardware">
<CustomerName>Reza</CustomerName>
<LineItems>
<LineItem><Description>M.Board</Description><Price>19.5</Price></LineItem>
</LineItems>
</Invoice>
 ')
همچنین برای مقایسه، دقیقا جدول مشابهی را اینبار با یک XML Schema مشخص ایجاد می‌کنیم.
CREATE XML SCHEMA COLLECTION invoice_xsd AS
 ' <xs:schema attributeFormDefault="unqualified" 
 elementFormDefault="qualified" 
 xmlns:xs="http://www.w3.org/2001/XMLSchema">
  <xs:element name="Invoice">
    <xs:complexType>
      <xs:sequence>
        <xs:element name="CustomerName" type="xs:string" />
        <xs:element name="LineItems">
          <xs:complexType>
            <xs:sequence>
              <xs:element name="LineItem">
                <xs:complexType>
                  <xs:sequence>
                    <xs:element name="Description" type="xs:string" />
                    <xs:element name="Price" type="xs:decimal" />
                  </xs:sequence>
                </xs:complexType>
              </xs:element>
            </xs:sequence>
          </xs:complexType>
        </xs:element>
      </xs:sequence>
      <xs:attribute name="InvoiceId" type="xs:unsignedShort" use="required" />
      <xs:attribute name="dept" type="xs:string" use="required" />
    </xs:complexType>
  </xs:element>
</xs:schema>'

Go

CREATE TABLE xmlInvoice2
(
invoiceId INT IDENTITY PRIMARY KEY,
invoice XML(document invoice_xsd)
)
Go
سپس مجددا همان 6 رکورد قبلی را در این جدول جدید نیز insert خواهیم کرد.
در این جدول دوم، حالت پیش فرض content قبلی، به document تغییر کرده‌است. با توجه به اینکه می‌دانیم اسناد ما چه فرمتی دارند و بیش از یک root element نخواهیم داشت، انتخاب document سبب خواهد شد تا Query Plan بهتری حاصل شود.

در ادامه برای مشاهده‌ی بهتر نتایج، کش Query Plan و اطلاعات آماری جدول xmlInvoice را حذف و به روز می‌کنیم:
 UPDATE STATISTICS xmlInvoice
DBCC FREEPROCCACHE
به علاوه در management studio بهتر است از منوی Query، گزینه‌ی Include actual execution plan را نیز انتخاب کنید (یا فشردن دکمه‌های Ctrl+M) تا پس از اجرای کوئری، بتوان Query Plan نهایی را نیز مشاهده نمود. برای خواندن یک Query Plan عموما از بالا به پایین و از راست به چپ باید عمل کرد. در آن نهایتا باید به عدد estimated subtree cost کوئری، دقت داشت.

کوئری‌هایی را که در این قسمت بررسی خواهیم کرد، در ادامه ملاحظه می‌کنید. بار اول این کوئری‌ها را بر روی xmlInvoice و بار دوم، بر روی نگارش دوم دارای اسکیمای آن اجرا خواهیم کرد:
 -- query 1
SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1

-- query 2
SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice/@InvoiceId[. = "1003"]') = 1

-- query 3
SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice[1]/@InvoiceId[. = "1003"]') = 1

-- query 4
SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('(/Invoice/@InvoiceId)[1][. = "1003"]') = 1

-- query 5
SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice[CustomerName = "Vahid"]') = 1

-- query 6
SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice/CustomerName [.= "Vahid"]') = 1

-- query 7
SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice/LineItems/LineItem[Description = "Trellis"]') = 1

-- query 8
SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice/LineItems/LineItem/Description [.= "Trellis"]') = 1

-- query 9
SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('
for $x in /Invoice/@InvoiceId
where $x = 1003
return $x
') = 1

-- query 10
SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.value('(/Invoice/@InvoiceId)[1]', 'VARCHAR(10)') = '1003'


-- یکبار هم با جدول شماره 2 که اسکیما دارد تمام این موارد تکرار شود

UPDATE STATISTICS xmlInvoice
DBCC FREEPROCCACHE

GO

کوئری 1

همانطور که عنوان شد، از منوی Query گزینه‌ی Include actual execution plan را نیز انتخاب کنید (یا فشردن دکمه‌های Ctrl+M) تا پس از اجرای کوئری، بتوان Query Plan نهایی را نیز مشاهده کرد.
در کوئری 1، با استفاده از متد exist به دنبال رکوردهایی هستیم که دارای ویژگی InvoiceId مساوی 1003 هستند. پس از اجرای کوئری، تصویر Query Plan آن به شکل زیر خواهد بود:


برای خواندن این تصویر، از بالا به پایین و چپ به راست باید عمل شود. هزینه‌ی انجام کوئری را نیز با نگه داشتن کرسر ماوس بر روی select نهایی سمت چپ تصویر می‌توان مشاهده کرد. البته باید درنظر داشت که این اعداد از دیدگاه Query Processor مفهوم پیدا می‌کنند. پردازشگر کوئری، بر اساس اطلاعاتی که در اختیار دارد، سعی می‌کند بهترین روش پردازش کوئری دریافتی را پیدا کند. برای اندازه گیری کارآیی، باید اندازه گیری زمان اجرای کوئری، مستقلا انجام شود.


در این کوئری، مطابق تصویر اول، ابتدا قسمت SQL آن (چپ بالای تصویر) پردازش می‌شود و سپس قسمت XML آن. قسمت XQuery این عبارت در دو قسمت سمت چپ، پایین تصویر مشخص شده‌اند. Table valued functionها جاهایی هستند که node table ابتدای بحث جاری در آن‌ها ساخته می‌شوند. در اینجا دو مرحله‌ی تولید Table valued functionها مشاهده می‌شود. اگر به جمع درصدهای آن‌ها دقت کنید، هزینه‌ی این دو قسمت، 98 درصد کل Query plan است.
سؤال: چرا دو مرحله‌ی تولید Table valued functionها در اینجا قابل مشاهده است؟ یک مرحله‌ی آن مربوط است به انتخاب نود Invoice و مرحله‌ی دوم مربوط است به فیلتر داخل [] ذکر شد برای یافتن ویژگی‌های مساوی 1003.

در اینجا و در کوئری‌های بعدی، هر Query Plan ایی که تعداد مراحل تولید Table valued function کمتری داشته باشد، بهینه‌تر است.


کوئری 5

اگر کوئری پلن شماره 5 را بررسی کنیم، به 3 مرحله تولید Table valued functionها خواهیم رسید. یک XML Reader برای خارج از [] (اصطلاحا به آن predicate گفته می‌شود) و دو مورد برای داخل [] تشکیل شده‌است؛ یکی برای انتخاب نود متنی و دیگری برای تساوی.

کوئری 7

اگر کوئری پلن شماره 7 را بررسی کنیم، به 3 مرحله تولید Table valued functionها خواهیم رسید که بسیار شبیه است به مورد 5. بنابراین در اینجا عمق بررسی و سلسله مراتب اهمیتی ندارد.

کوئری 9

کوئری 9 دقیقا معادل است با کوئری 1 نوشته شده؛ با این تفاوت که از روش FLOWR استفاده کرده‌است. نکته‌ی جالب آن، وجود تنها یک XML reader در Query plan آن است که باید آن‌را بخاطر داشت.


کوئری 2
کوئری 3
کوئری 4
کوئری 6
کوئری 8

اگر به این 5 کوئری یاد شده دقت کنید، از یک دات به معنای self استفاده کرده‌اند (یعنی پردازش بیشتری را انجام نده و از همین نود جاری برای پردازش نهایی استفاده کن). با توجه به بکارگیری متد exist، معنای کوئری‌های یک و دو، یکی‌است. اما در کوئری شماره 2، تنها یک XML Reader در Query plan نهایی وجود دارد (همانند عبارت FLOWR کوئری شماره 9).

یک نکته: اگر می‌خواهید بدانید بین کوئری‌های 1 و 2 کدامیک بهتر عمل می‌کنند، از بین تمام کوئری‌های موجود، دو کوئری یاد شده را انتخاب کرده و سپس با فرض روش بودن نمایش Query plan، هر دو کوئری را با هم اجرا کنید.


در این حالت، کوئری پلن‌های هر دو کوئری را با هم یکجا می‌توان مشاهده کرد؛ به علاوه‌ی هزینه‌ی نسبی آن‌ها را در کل عملیات صورت گرفته. در حالت استفاده از دات و وجود تنها یک XML Reader، این هزینه تنها 6 درصد است، در مقابل هزینه‌ی 94 درصدی کوئری شماره یک.
بنابراین از دیدگاه پردازشگر کوئری‌های SQL Server، کوئری شماره 2، بسیار بهتر است از کوئری شماره 1.

در کوئری‌های 3 و 4، شماره نود مدنظر را دقیقا مشخص کرده‌ایم. این مورد در حالت سوم تفاوت محسوسی را از لحاظ کارآیی ایجاد نمی‌کند و حتی کارآیی را به علت اضافه کردن یک XML Reader دیگر برای پردازش عدد نود وارد شده، کاهش می‌دهد. اما کوئری 4 که عدد اولین نود را خارج از پرانتز قرار داده‌است، تنها در کل یک XML Reader را به همراه خواهد داشت.

سؤال: بین کوئری‌های 2، 3 و 4 کدامیک بهینه‌تر است؟


بله. اگر هر سه کوئری را با هم انتخاب کرده و اجرا کنیم، می‌توان در قسمت کوئری پلن‌ها، هزینه‌ی هر کدام را نسبت به کل مشاهده کرد. در این حالت کوئری 4 بهتر است از کوئری 2 و تنها یک درصد هزینه‌ی کل را تشکیل می‌دهد.

کوئری 10

کوئری 10 اندکی متفاوت است نسبت به کوئری‌های دیگر. در اینجا بجای متد exist از متد value استفاده شده‌است. یعنی ابتدا صریحا  مقدار ویژگی InvoiceId استخراج شده و با 1003 مقایسه می‌شود.
اگر کوئری پلن آن‌را با کوئری 4 که بهترین کوئری سری exist است مقایسه کنیم، کوئری 10، هزینه‌ی 70 درصدی کل عملیات را به خود اختصاص خواهد داد، در مقابل 30 درصد هزینه‌ی کوئری 4. بنابراین در این موارد، استفاده از متد exist بسیار بهینه‌تر است از متد value.



استفاده از Schema collection و تاثیر آن بر کارآیی

تمام مراحلی را که در اینجا ملاحظه کردید، صرفا با تغییر نام xmlInvoice به xmlInvoice2، تکرار کنید. xmlInvoice2 دارای ساختاری مشخص است، به همراه ذکر صریح document حین تعریف ستون XML ایی آن.
تمام پاسخ‌هایی را که دریافت خواهید کرد با حالت بدون Schema collection یکی است.
برای مقایسه بهتر، یکبار نیز سعی کنید کوئری 1 جدول xmlInvoice را با کوئری 1 جدول xmlInvoice2 با هم در طی یک اجرا مقایسه کنید، تا بهتر بتوان Query plan نسبی آن‌ها را بررسی کرد.
پس از این بررسی و مقایسه، به این نتیجه خواهید رسید که تفاوت محسوسی در اینجا و بین این دو حالت، قابل ملاحظه نیست. در SQL Server از Schema collection بیشتر برای اعتبارسنجی ورودی‌ها استفاده می‌شود تا بهبود کارآیی کوئری‌ها.


بنابراین به صورت خلاصه
- متد exist را به value ترجیح دهید.
- اصطلاحا ordinal (همان مشخص کردن نود 1 در اینجا) را در آخر قرار دهید (نه در بین نودها).
- مراحل اجرایی را با معرفی دات (استفاده از نود جاری) تا حد ممکن کاهش دهید.

و ... کوئری 4 در این سری، بهترین کارآیی را ارائه می‌دهد.
مطالب
معرفی Selector های CSS - قسمت 2
11- S1,S2
اگر بخواهیم قالب بندی را برای چند Selector به صورت یکجا انجام دهیم، این Selector‌ها را با کاما (,) از هم جدا می‌نماییم.
<style>
    div,.content,table.main {
        color: red;
    }
</style>
<div>Text 1</div>
<p>Text 2</p>
<table class="main" border="1">
    <tr>
        <td>Cell 1</td>
        <td>Cell 2</td>
        <td>Cell 3</td>
    </tr>
    <tr>
        <td>Cell 4</td>
        <td>Cell 5</td>
        <td>Cell 6</td>
    </tr>
</table>
<span class="content">Text 3</span>
<h1>Text 4</h1>
در مثال فوق Text 1 و Text 3 و همچنین محتوای تگ table به رنگ قرمز نمایش می‌یابند.
پشتیبانی در مرورگرها:

 Selector نسخه CSS
 Yes  Yes  Yes Yes   Yes S1,S2  1
توجه:
Selector‌ها می‌توانند به صورت ترکیبی نیز استفاده شوند. به مثال زیر توجه کنید:
<style>
    .content .tag {
        color: red;
    }

    h1#index {
        color: blue;
    }

    ul.list li.even {
        color: green;
    }
</style>
<h1 id="index">Index</h1>
<h1>Header 1</h1>
<div class="content">
    Lorem ipsum dolor sit amet, <span class="tag">consectetuer</span> adipiscing elit.
    Maecenas porttitor congue massa. Fusce posuere, magna sed pulvinar ultricies,
    purus lectus malesuada libero, <span class="tag">sit</span> amet commodo magna 
    eros quis urna. Nunc viverra <span class="tag">imperdiet</span> enim. Fusce est.
</div>
<h1>Header 2</h1>
<div class="content">
    <ul class="list">
        <li>Item 1</li>
        <li class="even">Item 2</li>
        <li>Item 3</li>
        <li class="even">Item 4</li>
        <li>Item 5</li>
        <li class="even">Item 6</li>
    </ul>
</div>
در مثال فوق، تگ h1 که ویژگی id آن برابر index می‌باشد، با توجه به Selector ی که بصورت h1#index تعریف شده است، به رنگ آبی نمایش می‌یابد. تمامی تگ‌های span که عضو کلاس tag می‌باشند و در داخل تگ div ی قرار دارند که عضو کلاس content است، با توجه به Selector ی که بصورت .content .tag تعریف شده است، به رنگ قرمز نمایش می‌یابند. تمامی تگهای li که ویژگی class آنها برابر even می‌باشد، و فرزند تگ ul ی هستند که عضو کلاس list است، با توجه به Selector ی که بصورت ul.list li.even تعریف شده است، به رنگ سبز نمایش می‌یابند.

12- [attribute]

تگ‌هایی را انتخاب می‌نماید که دارای یک attribute یا ویژگی خاص باشند.
<style>
    [readonly] {
        background: green;
    }
</style>
<input type="text" value="Value 1" readonly="readonly"/>
<input type="text"/>
در مثال فوق، رنگ پس زمینه تگ input اول که دارای ویژگی readonly می‌باشد، به رنگ سبز نمایش می‌یابد.
پشتیبانی در مرورگرها:

 Selector نسخه CSS
 3.1  9.6  7.0 2.0  4.0 [attribute]    2

13- 
 [attribute=value] 
تگ هایی را انتخاب می‌نماید که دارای یک attribute یا ویژگی خاص هستند و مقدار آن ویژگی دقیقا برابر با value می‌باشد.
<style>
    [lang=fa] {
        direction:rtl;
    }
</style>
<div lang="fa">متن 1</div>
در مثال فوق، جهت نوشتاری محتوای تگ div که دارای ویژگی lang با مقدار fa می‌باشد، از راست به چپ می‌شود و در سمت راست صفحه نمایش می‌یابد.
پشتیبانی در مرورگرها:

 Selector نسخه CSS
 3.1 9.6 7.0 2.0 4.0 [attribute=value] 
 2

14-
   [attribute=value i]
تگ‌هایی را انتخاب می‌نماید که دارای یک attribute یا ویژگی خاص هستند و مقدار آن ویژگی دقیقا برابر با value می‌باشد. همچنین value، نسبت به حروف کوچک و بزرگ حساس نمی‌باشد. 
<style>
    [lang=fa] {
        direction:rtl;
    }
</style>
<div lang="FA">متن 1</div>
در مثال فوق، جهت نوشتاری محتوای تگ div که دارای ویژگی lang با مقدار FA می‌باشد، از راست به چپ می‌شود و در سمت راست صفحه نمایش می‌یابد. با اینکه در Selector مقدار fa با حروف کوچک ذکر شده است.
پشتیبانی در مرورگرها:

 Selector نسخه CSS
 No   No   No  No 
 No [attribute=value i] 
 4

15- 
 [attribute|=value] 
تگ هایی را انتخاب می‌نماید که دارای یک attribute یا ویژگی خاص هستند و مقدار آن ویژگی با یک value خاص آغاز می‌شود. کلمه آغازین مقدار حتما باید با value برابر باشد یا با dash (-) از کلمه‌ی بعدی جدا شده باشد.
<style>
    [class|=info] {
        color:red
    }
</style>
<div class="info">Text 1</div>
<div class="infobar">Text 2</div>
<div class="info bar">Text 3</div>
<div class="info-bar">Text 4</div>
<div class="btninfo">Text 5</div>
<div class="btn info">Text 6</div>
<div class="btn-info">Text 7</div>
<div class="toolinfoicon">Text 8</div>
<div class="tool info icon">Text 9</div>
<div class="tool-info-icon">Text 10</div>
در مثال فوق Text 1 و Text 4 به رنگ قرمز نمایش می‌یابند.
پشتیبانی در مرورگرها:

 Selector نسخه CSS
 3.1  9.6  7.0 2.0  4.0 [attribute|=value] 
 2

16- 
 [attribute^=value] 
تگ‌هایی را انتخاب می‌نماید که دارای یک attribute یا ویژگی خاص هستند و مقدار آن ویژگی با یک value خاص آغاز می شود.
<style>
    [class^=info] {
        color: red;
    }
</style>
<div class="info">Text 1</div>
<div class="infobar">Text 2</div>
<div class="info bar">Text 3</div>
<div class="info-bar">Text 4</div>
<div class="btninfo">Text 5</div>
<div class="btn info">Text 6</div>
<div class="btn-info">Text 7</div>
<div class="toolinfoicon">Text 8</div>
<div class="tool info icon">Text 9</div>
<div class="tool-info-icon">Text 10</div>
در مثال فوق Text 1 و Text 2 و Text 3 و Text 4 به رنگ قرمز نمایش می‌یابند. 
پشتیبانی در مرورگرها:

 Selector نسخه CSS
 3.2  9.6  7.0 3.5  4.0 [attribute^=value] 
 3

17- 
 [attribute~=value] 
تگ‌هایی را انتخاب می‌نماید که دارای یک attribute یا ویژگی خاص هستند و مقدار آن ویژگی شامل یک value خاص می‌باشد که با Space یا فاصله‌ی خالی از سایر مقادیر جدا شده است. 
<style>
    [class~=info] {
        color: red;
    }
</style>
<div class="info">Text 1</div>
<div class="infobar">Text 2</div>
<div class="info bar">Text 3</div>
<div class="info-bar">Text 4</div>
<div class="btninfo">Text 5</div>
<div class="btn info">Text 6</div>
<div class="btn-info">Text 7</div>
<div class="toolinfoicon">Text 8</div>
<div class="tool info icon">Text 9</div>
<div class="tool-info-icon">Text 10</div>
در مثال فوق Text 1 و Text 3 و Text 6 و Text 9 به رنگ قرمز نمایش می‌یابند.
پشتیبانی در مرورگرها:

 Selector نسخه CSS
 3.1  9.6  7.0 2.0  4.0 [attribute~=value] 
 2

18- 
 [attribute*=value] 
تگ‌هایی را انتخاب می‌نماید که دارای یک attribute یا ویژگی خاص هستند و مقدار آن ویژگی شامل یک value خاص می‌باشد. 
<style>
    [class*=info] {
        color: red;
    }
</style>
<div class="info">Text 1</div>
<div class="infobar">Text 2</div>
<div class="info bar">Text 3</div>
<div class="info-bar">Text 4</div>
<div class="btninfo">Text 5</div>
<div class="btn info">Text 6</div>
<div class="btn-info">Text 7</div>
<div class="toolinfoicon">Text 8</div>
<div class="tool info icon">Text 9</div>
<div class="tool-info-icon">Text 10</div>
در مثال فوق تمامی متون به رنگ قرمز نمایش می‌یابند.
پشتیبانی در مرورگرها:

 Selector نسخه CSS
 3.2  9.6  7.0 3.5  4.0 [attribute*=value] 
 3

19- 
[attribute$=value]
تگ‌هایی را انتخاب می‌نماید که دارای یک attribute یا ویژگی خاص هستند و مقدار آن ویژگی به یک value خاص ختم می‌شود. 
<style>
    [class$=info] {
        color: red;
    }
</style>
<div class="info">Text 1</div>
<div class="infobar">Text 2</div>
<div class="info bar">Text 3</div>
<div class="info-bar">Text 4</div>
<div class="btninfo">Text 5</div>
<div class="btn info">Text 6</div>
<div class="btn-info">Text 7</div>
<div class="toolinfoicon">Text 8</div>
<div class="tool info icon">Text 9</div>
<div class="tool-info-icon">Text 10</div>
در مقال فوق Text 1 و Text 5 و Text 6 و Text 7 به رنگ قرمز نمایش می‌یابند.
پشتیبانی در مرورگرها:

 Selector نسخه CSS
 3.2  9.6  7.0 3.5  4.0 [attribute$=value] 
 3   
مطالب
Upload چند فایل بطور هم زمان در ASP.NET 4.5
چندی پیش امکان بارگذاری چندین فایل بطور هم زمان روی سرور با استفاده از کنترل‌های Telerik یا DevExpress مهیا می‌شد. همچنین به کمک jQuery تکنیک هایی وجود داشت. اما در HTML5 می‌توان از تگ زیر استفاده کرد:
<input type="file" multiple="multiple" name="FileUpload1" id="FileUpload1" />
یکی از امکانات جدید ASP.NET4.5 سازگاری کنترل‌های سمت سرور با HTML5 است. از این رو به کنترل FileUpload خصوصیاتی از قبیل HasFiles و PostedFiles و  AllowMultiple اضافه شده است:
<asp:FileUpload ID="FileUpload1" runat="server" AllowMultiple="true" />
این کنترل در مرورگرهای متفاوت بصورت‌های مختلفی نمایش داده می‌شود. نمایش در مرورگر Chrome بصورت زیر خواهد بود:
 

و در Opera:

 
با این تفاسیر در سمت سرور، کار دشواری پیش روی ما نخواهد بود:
protected void Upload_Click(object sender, EventArgs e)
{
  if (FileUpload1.HasFiles)
  {
    string rootPath = Server.MapPath("~/App_Data/");
    foreach (HttpPostedFile file in FileUpload1.PostedFiles)
    {
      file.SaveAs(Path.Combine(rootPath, file.FileName));
      Label1.Text += String.Format("{0}<br />", file.FileName);
    }
  }
}
البته از آنجایی که هدف از این مطلب معرفی یکی از قابلیت‌های جدید HTML5 و ASP.NET4.5 است، کد بالا بسیار ساده نوشته شده است و فایل‌های ارسال شده به سرور را در پوشه App_Data و بدون در نظر گرفتن مسائل عرف درباره Upload فایل، ذخیره می‌کند.
مطالب
کار با شیوه‌نامه‌های فرم‌ها در بوت استرپ 4
بوت استرپ، به همراه کلاس‌هایی است، برای نمایش زیباتر فرم‌ها، که شامل کلاس‌های اعتبارسنجی و حتی کنترل نحوه‌ی چیدمان و اندازه‌ی آن‌ها نیز می‌شود.


ایجاد فرم‌های مقدماتی، با بوت استرپ 4

بوت استرپ به همراه کلاس‌هایی مانند form-group و form-control است که از آن‌ها می‌توان برای ایجاد یک فرم مقدماتی استفاده کرد. در ابتدا مثال غیر تزئین شده‌ی زیر را در نظر بگیرید:
<body>
    <div class="container">
        <h2>Medical Questionnaire</h2>
        <form>
            <fieldset>
                <legend>Owner Info</legend>
                <div>
                    <label for="ownername">Owner name</label>
                    <input type="text" id="ownername" placeholder="Your Name">
                </div>
                <div>
                    <label for="owneremail">Email address</label>
                    <input type="email" id="owneremail" aria-describedby="emailHelp"
                        placeholder="Enter email">
                    <small id="emailHelp">We'll never share your email</small>
                </div>
            </fieldset>

            <fieldset>
                <legend>Pet Info</legend>
                <div>
                    <label for="petname">Pet name</label>
                    <input type="text" id="petname" placeholder="Your Pet's name">
                </div>
                <div>
                    <label for="pettype">Pet type</label>
                    <select id="pettype">
                        <option>Choose</option>
                        <option value="cat">Dog</option>
                        <option value="cat">Cat</option>
                        <option value="bird">Other</option>
                    </select>
                </div>
                <div>
                    <label for="reasonforvisit">Reason for today's visit</label>
                    <textarea id="reasonforvisit" rows="3"></textarea>
                </div>
                <div>
                    <label>Has your pet been spayed or neutered?</label>
                    <label><input type="radio" name="spayneut" value="yes"
                            checked> Yes</label>
                    <label><input type="radio" name="spayneut" value="no"> No</label>
                </div>
                <div>
                    <label>Has the pet had any of the following in the past 30
                        days</label>
                    <label><input type="checkbox"> Abdominal pain</label>
                    <label><input type="checkbox"> Lack of appetite</label>
                    <label><input type="checkbox"> Weakness</label>
                </div>
            </fieldset>
            <button type="submit">Submit</button>
        </form>

    </div><!-- content container -->
</body>
که چنین خروجی ابتدایی را نیز به همراه دارد:


در ادامه شروع می‌کنیم به تزئین کردن این فرم، با کلاس‌های بوت استرپ 4:
- ابتدا به fieldsetهای تعریف شده، کلاس form-goup را انتساب می‌دهیم. این مورد سبب می‌شود تا اندکی فاصله بین آن‌ها ایجاد شود.
- سپس به تمام divهایی که المان‌ها را در بر گرفته‌اند نیز کلاس form-group را اعمال می‌کنیم.
با اینکار فاصله‌ی مناسبی بین المان‌های تعریف شده‌ی در صفحه ایجاد می‌شود:


- در ادامه به تمام المان‌های input، select و textarea (منهای checkboxها) کلاس form-control را نسبت می‌دهیم:


با اینکار، ظاهر این المان‌ها بسیار شکیل‌تر شده‌است و همچنین این فرم واکنشگرا نیز می‌باشد.

- پس از آن، تمام المان‌های label را انتخاب کرده و کلاس form-control-label را به آن‌ها انتساب می‌دهیم. هرچند با اینکار ظاهر فعلی فرم تغییری نمی‌کند، اما چنین تعریفی برای فعالسازی کلاس‌های اعتبارسنجی ضروری است.
اگر به هر دلیلی نخواستید این برچسب‌ها را نمایش دهید، می‌توانید از کلاس sr-only استفاده کنید که صرفا سبب نمایش آن‌ها به screen readers می‌شود.
- ذیل فیلد ورود ایمیل، متنی وجود دارد. این متن را با کلاس‌های form-text text-muted مزین می‌کنیم:


- به دکمه‌ی پایین صفحه نیز کلاس‌های btn btn-primary را اضافه می‌کنیم که در مطلب «بررسی شیوه‌نامه‌های المان‌های پر کاربرد بوت استرپ 4» بیشتر به آن‌ها پرداختیم.


مزین سازی checkboxها و radio-buttonها در بوت استرپ 4

روش مزین سازی checkboxها و radio-buttonها در بوت استرپ، با سایر المان‌ها اندکی متفاوت است:
<div class="form-check">
    <label class="form-check-label">
        <input class="form-check-input" type="checkbox">
        Lack of appetite
    </label>
</div>
در اینجا تفاوتی نمی‌کند که بخواهیم با checkboxها کار کنیم و یا radio-buttonها، هر دوی این المان‌ها ابتدا داخل یک div با کلاس form-check قرار می‌گیرند. سپس برچسب آن‌ها دارای کلاس form-check-label می‌شود و در آخر به خود این المان‌های input، کلاس form-check-input اضافه خواهد شد.

یک نکته: اگر نیاز است این المان‌ها کنار یکدیگر نمایش داده شوند، می‌توان بر روی div آن‌ها از کلاس‌های form-check form-check-inline استفاده کرد. در این حالت اگر می‌خواهید برچسب برای مثال radio-button تعریف شده، در یک سطر و گزینه‌ها آن در سطری دیگر باشند، از کلاس d-block بر روی این برچسب استفاده کنید:
<div class="form-group">
    <label class="d-block">Has your pet been spayed or
        neutered?</label>
    <div class="form-check form-check-inline">
        <label class="form-check-label">
            <input class="form-check-input" type="radio" name="spayneut"
                   value="yes" checked>
            Yes
        </label>
    </div>
    <div class="form-check form-check-inline">
        <label class="form-check-label">
            <input class="form-check-input" type="radio" name="spayneut"
                   value="no"> No
        </label>
    </div>
</div>
با این خروجی:



کلاس‌های کنترل اندازه و اعتبارسنجی المان‌های فرم‌های بوت استرپ 4

- با استفاده از کلاس form-control-sm می‌توان اندازه‌ی فیلدهای input را با ارتفاع کوچکتری نمایش داد و یا توسط کلاس form-control-lg می‌توان آن‌ها را بزرگتر کرد.
- کلاس form-inline سبب می‌شود تا یک form-group به صورت inline نمایش داده شود. یعنی برچسب و کنترل‌های درون آن، در طی یک سطر نمایش داده خواهند شد. در این حالت، نیاز به کلاس‌های Margin مانند mx-sm-2 خواهد بود تا فاصله‌ی بین کنترل‌ها را بتوان کنترل کرد.
- برای نمایش نتایج اعتبارسنجی کنترل‌ها:
  - اگر کل فرم اعتبارسنجی شده‌است، کلاس was-validated را به المان form اضافه کنید.
  - اگر اعتبارسنجی کنترلی با موفقیت روبرو شود، کلاس is-valid و اگر خیر کلاس is-invalid را به آن نسبت دهید.
  - اگر می‌خواهید پیام خاصی را پس از موفقیت اعتبارسنجی نمایش دهید، آن‌را درون یک div با کلاس valid-feedback قرار دهید و یا برعکس از کلاس invalid-feedback استفاده کنید.
  - برای تغییر رنگ برچسب المان‌ها نیز از کلاس‌های text-color همانند قبل استفاده کنید؛ مانند text-success.

یک مثال:
<div class="form-group">
    <label for="owneremail" class="text-success">Email address</label>
    <input class="form-control is-valid" type="email" id="owneremail"
        aria-describedby="emailHelp" placeholder="Enter email">
    <small class="form-text text-muted" id="emailHelp">We'll
        never share your email</small>
    <div class="valid-feedback">
        Looks good!
    </div>
</div>
با این خروجی:



تغییر نحوه‌ی چیدمان عناصر فرم‌ها در بوت استرپ 4

فرم زیر را در نظر بگیرید:


قصد داریم با استفاده از کلاس‌های ویژه‌ی بوت استرپ 4، آن‌را دو ستونی کنیم؛ به طوریکه برچسب‌ها در یک ستون و فیلدهای ورودی، در ستونی دیگر نمایش داده شوند. همچنین این فرم واکنشگرا نیز باشد؛ به این معنا که این دو ستونی شدن، فقط در اندازه‌های پس از md رخ دهد:
<body>
    <div class="container">
        <h2>Medical Questionnaire</h2>
        <form>
            <fieldset class="form-group">
                <legend>Owner Info</legend>
                <div class="form-group row">
                    <label class="form-control-label col-md-2 col-form-label text-md-right"
                        for="ownername">Owner</label>
                    <div class="col-md-10">
                        <input class="form-control" type="text" id="ownername"
                            placeholder="Your Name">
                    </div>
                </div>
                <div class="form-group row">
                    <label class="form-control-label col-md-2 col-form-label text-md-right"
                        for="owneremail">Address</label>
                    <div class="col-md-10">
                        <input class="form-control" type="text" id="owneremail"
                            placeholder="Address">
                    </div>
                </div>
                <div class="form-group row">
                    <div class="form-group col-6 offset-md-2">
                        <label class="form-control-label sr-only" for="ownercity">City</label>
                        <input class="form-control" type="text" id="ownercity"
                            placeholder="City">
                    </div>
                    <div class="form-group col-md-4 col-6">
                        <label class="form-control-label sr-only" for="ownerzip">Zip</label>
                        <input class="form-control" type="text" id="ownerzip"
                            placeholder="Zip">
                    </div>
                </div>

                <div class="form-group row">
                    <div class="offset-md-2 col-md-10">
                        <button class="btn btn-primary" type="submit">Submit</button>
                    </div>
                </div>
            </fieldset>
        </form>
    </div>
</body>
با این خروجی در اندازه‌ی پس از md:


توضیحات:
برای ستونی کردن فرم‌ها، ابتدا کلاس row، به form-group قرار گرفته‌ی داخل container اصلی اضافه می‌شود:
                <div class="form-group row">
                    <label class="form-control-label col-md-2 col-form-label text-md-right"
                        for="ownername">Owner</label>
                    <div class="col-md-10">
                        <input class="form-control" type="text" id="ownername"
                            placeholder="Your Name">
                    </div>
                </div>
سپس توسط کلاس col-md-2 تعریف شده‌ی بر روی برچسب، سبب خواهیم شد تا در اندازه‌ی صفحه‌ی بیش از md، این برچسب در یک ستون با عرض دو واحد قرار گیرد. در یک چنین حالتی، ذکر col-form-label نیز ضروری است. همچنین اگر مایل باشیم تا این برچسب، در سمت راست این ستون قرار گیرد، می‌توان از کلاس واکنشگرای text-md-right استفاده کرد.
پس از آن نوبت به تعریف ستون فیلد تعریف شده‌است که با ایجاد یک div و تعریف تعداد واحدی را که به خود اختصاص می‌دهد (col-md-10)، انجام می‌شود.

در اینجا برچسب‌های فیلدهای city و zip با کلاس sr-only مشخص شده‌اند. به همین جهت فقط به screen readers نمایش داده می‌شوند.
<div class="form-group row">
   <div class="form-group col-6 offset-md-2">
   <label class="form-control-label sr-only" for="ownercity">City</label>
   <input class="form-control" type="text" id="ownercity"placeholder="City">
</div>
در یک چنین حالتی، برای اینکه این فیلدها در ستون دوم ظاهر شوند، از کلاس offset-md-2 استفاده شده‌است. از این offset برای تراز کردن دکمه، با ستون دوم نیز استفاده کرده‌ایم:
<div class="form-group row">
    <div class="offset-md-2 col-md-10">
        <button class="btn btn-primary" type="submit">Submit</button>
    </div>
</div>

ایجاد گروهی از ورودی‌ها در بوت استرپ 4

برای افزودن آیکن‌هایی به فیلدهای ورودی، از روش ایجاد گروهی از ورودی‌ها در بوت استرپ 4 استفاده می‌شود:
<div class="form-group">
    <label class="form-control-label" for="donationamt">
        Donation Amount
    </label>
    <div class="input-group">
        <div class="input-group-prepend">
            <span class="input-group-text">$</span>
        </div>
        <input type="text" class="form-control" id="donationamt"
            placeholder="Amount">
        <div class="input-group-append">
            <span class="input-group-text">.00</span>
        </div>
    </div>
</div>
در مثال فوق، روش تعریف یک input-group را مشاهده می‌کنید. داخل آن یک input-group-prepend و سپس input-group-text تعریف می‌شود که می‌تواند شامل یک متن و یا آیکن باشد. اگر نیاز به تعریف دکمه‌ای وجود داشت، از این کلاس استفاده نکنید. با این خروجی:


در بوت استرپ 4، کلاس‌های input-group-addon و input-group-btn  بوت استرپ 3 حذف و با کلاس‌های input-group-prepend و input-group-append جایگزین شده‌اند. از prepend برای قرار دادن آیکنی پیش از فیلد ورودی و از append همانند مثال فوق، برای قرار دادن آیکنی اختیاری پس از فیلد ورودی استفاده می‌شود.

نمونه‌ی متداول دیگر آن، نحوه‌ی تعریف ویژه‌ی فیلد جستجوی سایت، در منوی راهبری آن است:
    <nav class="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
        <div class="container">
            <div class="navbar-brand d-none d-sm-inline-block">
                Wisdom Pet Medicine
            </div>
            <div class="navbar-nav mr-auto">
                <a class="nav-item nav-link active" href="#">Home</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Mission</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Services</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Staff</a>
                <a class="nav-item nav-link" href="#">Testimonials</a>
            </div>
            <form class="form-inline d-none d-md-inline-block">
                <div class="input-group">
                    <label for="search" class="form-control-label sr-only"></label>
                    <input type="text" id="search" class="form-control"
                        placeholder="Search ...">
                    <div class="input-group-append">
                        <button class="btn btn-outline-light" type="submit">Go</button>
                    </div>
                </div>
            </form>
        </div>
    </nav>
با این خروجی که در آن دکمه، توسط کلاس input-group-append، با فیلد ورودی کنار آن، یکپارچه به نظر می‌رسد:




کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_10.zip
نظرات مطالب
بهینه سازی برنامه‌های وب ASP.NET برای موتورهای جستجو (SEO)
بله صابر جان حتما همین طور است (برای مثال بیان شده است).
خودم به این صورت استفاده می‌کنم :
<head>
    <asp:Literal runat="server" ID="litHead"></asp:Literal>
....
</head>
و در قسمت code-behind
litHead.Text = SEO.GenerateMetaTag(...)
پ ن : چرا از کنترل Literal استفاده شده و از Label استفاده نشده ؟ به این دلیل که خروجی متن رندر شده Label توسط تگ <span> یا <label> احاطه می‌شود. (+)
نظرات مطالب
ایجاد alert,confirm,prompt هایی متفاوت با jQuery Impromptu
سلام؛

طبق مطلب ارائه شده در مقاله:

تابع submit :
 function(event, value, message, formVals){}
value مقدار دکمه ای است که بروی آن کلیک شده ، message مقدار html تعریف شده برای state است ، formVals هم در صورتی که در html تعریف شده برای state ، المنت‌های فرم وجود داشته باشد ، شامل نام/مقادیر آنها می‌باشد . ( برای دریافت مقادیر فرم ، باید از نام المنت استفاده نمایید . )


خب حالا مشابه مثال زیر عمل کنید:
<div class="prompt-content" style="display: none;">
    <span>ایمیل خود را وارد نمایید : </span>
    <span>
        <input type="text" name="user_email" />
    </span>
</div>

$.prompt(
    $(".prompt-content").html(),
    {
        submit: function (e, v, m, f) {
            var userEmail = f["user_email"];
            console.log(userEmail);
        }
    });


مطالب
آشنایی با Window Function ها در SQL Server بخش اول
Window Function‌ها برای اولین بار در نسخه SQL Server 2005 ارائه گردیدند، و در ورژن‌های جدیدتر SQL Server، به تعداد این فانکشنها افزوده شده است.

تعریف Window Function :
        معمولا از این نوع فانکشنها روی مجموعه ای از ROW‌های یک جدول، در جهت اعمال عملیاتهای محاسباتی ،ارزیابی داده ها، رتبه بندی و غیرو... استفاده می‌گردد، به بیان ساده‌تر بوسیله Window Function‌ها می‌توان، ROW‌های یک جدول را گروه بندی نمود. و روی گروه‌ها از توابع جمعی (Aggregate Functions ) استفاده کرد. این نوع فانکشنها از قابلیت و انعطاف پذیری زیادی برخوردار می‌باشند، و بوسیله آنها می‌توان نتایج (خروجی) بسیار مفیدی از Query ها، بدست آورد، معمولا از این نوع فانکشنها در            Data Mining (داده کاوی) و گزارشگیری‌ها استفاده می‌گردد. و آگاهی و روش استفاده از Window Function‌ها برای برنامه نویسان و DBA ها، می‌تواند بسیار مفید باشد.
مفهوم Window Function مطابق استاندارد ISO و ANSI می‌باشد، و دیتابیس هایی همچون Oracle،DB2،Sybase از آن پشتیبانی می‌نمایند.برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به سایت‌های زیر مراجعه کنید:
کلمه "Window" در  Window Function، به مجموعه ROW هایی اشاره می‌کند، که محاسبات و ارزیابی و غیرو... روی آنها اعمال می‌گردد. 
Window Function‌ها برای ارائه قابلیت‌های خود، از Over Clause استفاده می‌کنند. اگر مقاله آشنایی با Row_Number،Rank،Dense_Rank،NTILE را مطالعه کرده باشید، می‌توان هریک از آنها را یک Window Function دانست.
برای شروع، به بررسی Over Clause می‌پردازیم، و Syntax آن به شرح ذیل می‌باشد:
OVER ( 
       [ <PARTITION BY clause> ]
       [ <ORDER BY clause> ] 
       [ <ROW or RANGE clause> ]
      )

<PARTITION BY clause> ::=
PARTITION BY value_expression , ... [ n ]

<ORDER BY clause> ::=
ORDER BY order_by_expression
    [ COLLATE collation_name ] 
    [ ASC | DESC ] 
    [ ,...n ]

<ROW or RANGE clause> ::=
{ ROWS | RANGE } <window frame extent>

<window frame extent> ::= 
{   <window frame preceding>
  | <window frame between>
}

<window frame between> ::= 
  BETWEEN <window frame bound> AND <window frame bound>

<window frame bound> ::= 
{   <window frame preceding>
  | <window frame following>
}

<window frame preceding> ::= 
{
    UNBOUNDED PRECEDING
  | <unsigned_value_specification> PRECEDING
  | CURRENT ROW
}

<window frame following> ::= 
{
    UNBOUNDED FOLLOWING
  | <unsigned_value_specification> FOLLOWING
  | CURRENT ROW
}

<unsigned value specification> ::= 
{  <unsigned integer literal> }
OVER دارای سه آرگومان اختیاری است که هر کدام را به تفصیل بررسی می‌کنیم:
1- PARTITION BY clause : بوسیله این پارامتر می‌توانیم Row‌های یک جدول را گروه بندی نماییم. این پارامتر یک  value_expression می پذیرد. یک Value_expression می‌تواند نام یک ستون ، یک Scalar Subquery ، Scalar Function و غیرو باشد.
2- ORDER BY clause : از نامش مشخص است و برای Sort استفاده می‌شود، و ویژگی‌های Order By در آن اعمال می‌گردد. به جز Offset.
3- ROW or RANGE clause :این پارامتر بیشتر برای محدود نمودن Row در یک Partition (گروه) مورد استفاده قرار می‌گیرد، به عنوان مثال نقطه شروع و پایان را می‌توان بوسیله پارامتر فوق تعیین نمود.
Row و Range نسبت به هم یک تفاوت عمده دارند،و آن این است که، اگر از ROW Clause استفاده نمایید، ارتباط ROW‌های قبلی یا بعدی، نسبت به Row جاری،بصورت فیزیکی (physical association ) سنجیده می‌شود، بطوریکه با استفاده از Range Clause ارتباط سطرهای قبلی و بعدی، نسبت به سطر جاری بصورت منطقی (logical association ) در نظر گرفته می‌شود. ممکن است درک این مطلب کمی سخت باشد، در ادامه با مثالهایی که بررسی می‌نماییم، براحتی تفاوت این دو را متوجه می‌شوید.
Row یا Range در قالب‌های متفاوتی مقدار می‌پذیرند، که هر کدام را بررسی می‌کنیم:
UNBOUNDED PRECEDING : بیانگر اولین سطر Partition می‌باشد. UNBOUNDED PRECEDING  فقط نقطه شروع را مشخص می‌نماید.
UNBOUNDED FOLLOWING : بیانگر آخرین سطر Partition می‌باشد. UNBOUNDED FOLLOWING فقط نقطه پایانی را مشخص می‌نماید.
CURRENT ROW : اولین سطر جاری یا آخرین سطر جاری را مشخص می‌نماید.
n PRECEDING یا unsigned value specification> PRECEDING> : تعداد سطر‌های قبل از سطر جاری را تعیین می‌کند، n یا <unsigned value specification>تعداد سطر‌های قبل از سطر جاری را تعیین می‌نماید. از n PRECEDING نمی توان برای Range استفاده نمود.  
n FOLLOWING یا unsigned value specification> FOLLOWING> : تعداد سطرهای بعد از سطر جاری را تعیین می‌کند، n یا<unsigned value specification> تعداد سطر  های بعد از سطر جاری را تعیین می‌نماید. از n FOLLOWING نمی توان برای Range استفاده نمود.
<BETWEEN <window frame bound > AND <window frame bound  : از چارچوب فوق برای Range و Row می‌توان استفاده نمود، و نقطه آغازین و نقطه پایانی توسط قالب فوق تعیین می‌گردد. نکته قابل توجه آن است که نقطه پایانی نمی‌تواند، کوچکتر از نقطه آغازین گردد.
در ادامه برای درک هرچه بیشتر تعاریف بیان شده، چندین مثال می‌زنیم و هر کدام را بررسی می‌نماییم:
در ابتدا Script زیر را اجرا نمایید، که شامل جدولی به نام Revenue (سود،درآمد) و درج چند درکورد در آن:
CREATE TABLE REVENUE
(
[DepartmentID] int,
[Revenue] int,
[Year] int
);
 
insert into REVENUE
values (1,10030,1998),(2,20000,1998),(3,40000,1998),
 (1,20000,1999),(2,60000,1999),(3,50000,1999),
 (1,40000,2000),(2,40000,2000),(3,60000,2000),
 (1,30000,2001),(2,30000,2001),(3,70000,2001)
 
مثال اول : می‌خواهیم براساس فیلد DepartmentID جدول Revenue را Partition بندی نماییم و از توابع جمعی AVG و SUM روی فیلد درآمد(Revenue) استفاده کنیم.
ابتدا Script زیر را اجرا می‌کنیم:
 select *,
 avg(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID) as AverageRevenue,
 sum(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID) as TotalRevenue
from REVENUE
order by departmentID, year;
خروجی بصورت زیر خواهد بود:

        مطابق شکل، جدول براساس  فیلد DepartmentID به سه Partition تقسیم شده است، و عملیات میانگین و جمع روی فیلد Revenue انجام شده است و عملیات Sort روی هرگروه بطور مستقل انجام گرفته است. چنین کاری را نمی‌توانستیم بوسیله Group By انجام دهیم.
مثال دوم : نحوه استفاده از ROWS PRECEDING،در این مثال قصد داریم عملیات جمع را روی فیلدRevenue انجام دهیم. بطوریکه جمع هر مقدار برابر است با سه مقدار قبلی + مقدار جاری:
 لطفا رکورد‌های زیر را به جدول فوق درج نمایید:
 insert into REVENUE
 values(1,90000,2002),(2,20000,2002),(3,80000,2002),
 (1,10300,2003),(2,1000,2003), (3,90000,2003),
 (1,10000,2004),(2,10000,2004),(3,10000,2004),
 (1,20000,2005),(2,20000,2005),(3,20000,2005),
 (1,40000,2006),(2,30000,2006),(3,30000,2006),
 (1,70000,2007),(2,40000,2007),(3,40000,2007),
 (1,50000,2008),(2,50000,2008),(3,50000,2008),
 (1,20000,2009),(2,60000,2009),(3,60000,2009),
 (1,30000,2010),(2,70000,2010),(3,70000,2010),
 (1,80000,2011),(2,80000,2011),(3,80000,2011),
 (1,10000,2012),(2,90000,2012),(3,90000,2012)
سپس Script زیر را اجرا می‌نماییم:
select Year, DepartmentID, Revenue,
sum(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID ORDER BY [YEAR]
             ROWS BETWEEN 3 PRECEDING AND CURRENT ROW) as Prev3
From REVENUE order by departmentID, year;
خروجی :

        در Script بالا، جدول را براساس فیلد DepartmentID گروه بندی می‌کنیم، که سه گروه ایجاد می‌شود، هر گروه را بطور مستقل، روی فیلد Year بصورت صعودی مرتب می‌نماییم. حال برای آنکه بتوانیم سیاست جمع، روی فیلد Revenue، را پیاده سازی نماییم ، قطعه کد زیر را در Script بالا اضافه کردیم.
ROWS BETWEEN 3 PRECEDING AND CURRENT ROW) as Prev3
     برای شرح چگونگی استفاده از PRECEDING،فقط به شرح گروه اول بسنده می‌کنیم. مقدار جمع فیلد Revenue سطر اول، که قبل از آن سطری وجود ندارد، برابر است با  مقدار خود، یعنی 10030، مقدار جمع فیلد Revenue سطر دوم برابر است با حاصل جمع مقدار فیلدRevenue سطر اول و دوم ، یعنی 30030 . این روند تا سطر چهار ادامه دارد، اما برای بدست آوردن مقدار جمع فیلدRevenue سطر پنجم، مقدار جمع فیلد Revenue سطر دوم،سوم،چهارم و پنجم در نظر گرفته می‌شود، و مقدار فیلدRevenue سطر اول در حاصل جمع در نظر گرفته نمی‌شود،بنابراین مقدار جمع فیلد Revenue سطر پنجم برابر است با 180000. در صورت مسئله گفته بودیم، مقدار جمع فیلد Revenue هر سطر جاری برابر است با حاصل جمع مقدارسطر جاری و مقادیر سه سطر ماقبل خود.

مثال سوم: نحوه استفاده از  ROWS FOLLOWING، این مثال عکس مثال دوم است، یعنی حاصل جمع مقدار فیلد Revenue هر سطر برابر است با حاصل جمع سطر جاری با سه سطر بعد از خود. بنابراین Script زیر را اجرا نمایید:
select Year, DepartmentID, Revenue,
 sum(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID ORDER BY [YEAR]
              ROWS BETWEEN CURRENT ROW AND 3 FOLLOWING) as Next3
From REVENUE order by departmentID, year;
خروجی :

مطابق شکل مقدار جمع فیلد اول برابراست با حاصل جمع مقدار سطر جاری و سه سطر بعد از آن.
نکته ای که در مثالهای دوم و سوم،می بایست به آن توجه نمود، این است که در زمان استفاده از Row یا Range ، استفاده از Order by در Partition الزامی است، در غیر این صورت با خطا مواجه می‌شوید.


نحوه استفاده از UNBOUNDED PRECEDING ، این امکان در T-SQL Server 2012 افزوده شده است. 
مثال چهار: در این مثال می‌خواهیم کمترین سود بدست آمده در چند سال را بدست آوریم:
ابتدا Script زیر را اجرا نمایید:
select Year, DepartmentID, Revenue,
       min(Revenue) OVER (PARTITION by DepartmentID ORDER BY [YEAR]
                    ROWS UNBOUNDED PRECEDING) as MinRevenueToDate
From REVENUE order by departmentID, year;
خروجی:

طبق تعریف UNBOUNDED PRECEDING اولین سطر هر Partition را مشخص می‌نماید، و چون از PRECEDING استفاده کرده ایم، بنابراین مقایسه همیشه بین سطر جاری و  سطر‌های قبل از آن انجام می‌پذیرد. بنابراین خواهیم داشت، کمترین مقدار فیلد Revenue در سطر اول، برابر با مقدار خود می‌باشد، چون هیچ سطری ماقبل از آن وجود ندارد. در سطر دوم مقایسه کمترین مقدار، بین 20000 و 10030 انجام می‌گیرد، که برابر است با 10030، در سطر سوم، مقایسه بین مقادیر سطر اول،دوم و سطر سوم صورت می‌گیرد، یعنی کمترین مقدار بین 40000،20000 و 10030، بنابراین کمترین مقدار سطر سوم برابر است با 10030. 
به بیان ساده‌تر برای بدست آوردن کمترین مقدار هر سطر، مقدار سطر جاری با مقادیر همه سطرهای ماقبل خود مقایسه می‌گردد.
برای بدست آوردن کمترین مقدار در سطر ششم، مقایسه بین مقادیر سطر‌های اول،دوم،سوم،چهارم،پنجم و ششم صورت می‌گیرد که عدد 10000 بدست می‌آید و الی آخر...
نکنه: اگر در Over Clause شرط Order by را اعمال نماییم، اما از Row یا Range استفاده نکنیم، SQL Server بصورت پیش فرض از قالب زیر استفاده می‌نماید:
RANGE UNBOUNDED PRECEDING AND CURRENT ROW 
برای روشن‌تر شدن مطلب فوق مثالی می‌زنیم:
ابتدا Script زیر را اجرا نمایید، که شامل ایجاد یک جدول و درج چند رکورد در آن می‌باشد:
CREATE TABLE Employees (  
    EmployeeId INT IDENTITY PRIMARY KEY,  
    Name VARCHAR(50),  
    HireDate DATE NOT NULL,  
    Salary INT NOT NULL  
)  
GO  
INSERT INTO Employees (Name, HireDate, Salary)  
VALUES   
    ('Alice', '2011-01-01', 20000),  
    ('Brent', '2011-01-15', 19000),  
    ('Carlos', '2011-02-01', 22000),  
    ('Donna', '2011-03-01', 25000),  
    ('Evan', '2011-04-01', 18500)  
GO  
سپس Script زیر را اجرا نمایید:
SELECT  
    Name,   
    Salary,   
    AVG(Salary) OVER(ORDER BY HireDate) AS avgSalary  
FROM Employees  
GO 
خروجی :

حال اگر Script زیر را نیز اجرا نمایید، خروجی آن مطابق شکل بالا خواهد بود:
SELECT  
    Name,   
    Salary,   
    AVG(Salary) OVER(ORDER BY HireDate 
                 RANGE BETWEEN UNBOUNDED PRECEDING AND CURRENT ROW) AS avgSalary  
FROM Employees  
GO
توضیح درباره Script بالا، در این روش برای بدست آوردن میانگین هر سطر، مقدار سطر جاری با مقادیر سطر‌های ماقبل خود جمع و تقسیم بر تعداد سطر می‌شود.
سطر دوم 20000 + 19000 تقسیم بر دو برابر است با 19500
میانگین سطر پنجم، حاصل جمع فیلد Salary همه مقادیر سطرها تقسیم بر 5 
*** اگر بخواهید بوسیله Over Clause ، میانگین همه سطر‌ها یکسان باشد می‌توانید از Script زیر استفاده نمایید:
SELECT  
    Name,   
    Salary,   
    AVG(Salary) OVER(ORDER BY HireDate   
                        RANGE   
                        BETWEEN UNBOUNDED PRECEDING   
                        AND UNBOUNDED FOLLOWING  
                    ) AS avgSalary  
FROM Employees  
GO  
خروجی :

منظور از  ROWS BETWEEN  UNBOUNDED PRECEDING AND UNBOUNDED FOLLOWING  یعنی در محاسبه میانگین برای هر سطر تمامی مقادیر سطر‌های دیگر در نظر گرفته شود.
پایان بخش اول
امیدوارم مفید واقع شده باشد.