<asp:UpdatePanel ID="UpdatePanel1" runat="server"> <ContentTemplate> <asp:Button ID="btnInMemory" runat="server" Text="In-memory PDF file" OnClick="btnInMemory_Click" /> </ContentTemplate> <Triggers> <asp:PostBackTrigger ControlID="btnInMemory" /> </Triggers> </asp:UpdatePanel>
ساخت یک Form Generator ساده در MVC
public class FieldValidation { public int Id { get; set; } public string Rule { get; set; } public virtual Field Field { get; set; } }
<div class="col-md-4"> <input type="text" name="[@i].TitleEn" data-val="true" data-val-required="عنوان را وارد نمائید" id="[@i].TitleEn" value="" /> <span class="field-validation-valid text-danger" data-valmsg-for="[@i].TitleEn" data-valmsg-replace="true"></span> </div>
function testScope() { var myTest = true; if (true) { var myTest = "I am changed!" } alert(myTest); } testScope(); // will alert "I am changed!"
function testScope() { var myTest = true; if (true) { var myTest = "I am changed!" } alert(myTest); } testScope(); // will alert "I am changed!" alert(myTest); // will throw a reference error, because it doesn't exist outside of the function
<script type="text/javascript"> // a globally-scoped variable var a = 1; // global scope function one() { alert(a); } // local scope function two(a) { alert(a); } // local scope again function three() { var a = 3; alert(a); } // Intermediate: no such thing as block scope in javascript function four() { if (true) { var a = 4; } alert(a); // alerts '4', not the global value of '1' } // Intermediate: object properties function Five() { this.a = 5; } // Advanced: closure var six = function () { var foo = 6; return function () { // javascript "closure" means I have access to foo in here, // because it is defined in the function in which I was defined. alert(foo); } }() // Advanced: prototype-based scope resolution function Seven() { this.a = 7; } // [object].prototype.property loses to [object].property in the lookup chain Seven.prototype.a = -1; // won't get reached, because 'a' is set in the constructor above. Seven.prototype.b = 8; // Will get reached, even though 'b' is NOT set in the constructor. // These will print 1-8 one(); two(2); three(); four(); alert(new Five().a); six(); alert(new Seven().a); alert(new Seven().b); </Script>
var obj = { value: 0, increment: function() { this.value+=1; } }; obj.increment(); //Method invocation
<script type="text/javascript"> var value = 500; //Global variable var obj = { value: 0, increment: function() { this.value++; var innerFunction = function() { alert(this.value); } innerFunction(); //Function invocation pattern } } obj.increment(); //Method invocation pattern <script type="text/javascript"> Result : 500
<script type="text/javascript"> var value = 500; //Global variable var obj = { value: 0, increment: function() { var that = this; that.value++; var innerFunction = function() { alert(that.value); } innerFunction(); //Function invocation pattern } } obj.increment(); <script type="text/javascript"> Result : 1
var Dog = function(name) { //this == brand new object ({}); this.name = name; this.age = (Math.random() * 5) + 1; }; var myDog = new Dog('Spike'); //myDog.name == 'Spike' //myDog.age == 2 var yourDog = new Dog('Spot'); //yourDog.name == 'Spot' //yourDog.age == 4
var createCallBack = function(init) { //First function return new function() { //Second function by Constructor Invocation var that = this; this.message = init; return function() { //Third function alert(that.message); } } } window.addEventListener('load', createCallBack("First Message")); window.addEventListener('load', createCallBack("Second Message"));
myFunction.apply(thisContext, arrArgs); myFunction.call(thisContext, arg1, arg2, arg3, ..., argN);
var contextObject = { testContext: 10 } var otherContextObject = { testContext: "Hello World!" } var testContext = 15; // Global variable function testFunction() { alert(this.testContext); } testFunction(); // This will alert 15 testFunction.call(contextObject); // Will alert 10 testFunction.apply(otherContextObject); // Will alert "Hello World”
var o = { i : 0, F : function() { var a = function() { this.i = 42; }; a(); document.write(this.i); } }; o.F(); Result :0
var p = { i : 0, F : function() { var a = function() { this.i = 42; }; a.apply(this); document.write(this.i); } }; p.F(); Result :42
var q = { i: 0, F: function F() { var that = this; var a = function () { that.i = 42; } a(); document.write(this.i); } } q.F();
همان طور که میدونید مکانیزم عملکرد اکثر پلاگینهای lightbox به صورت زیر است:
<a href="orginal size of image directory"><img src="thumb(smaller size) image directory" /></a>
خب معلوم میشه که آدرس عکسی که به صورت کوچیک)اصطلاحا بند انگشتی) به نمایش در میاد باید داخل تگ img ، وآدرس عکس با سایز اصلی ، داخل تگ a قرار بگیره.
پس تقریبا معلوم شد که چه باید بکنیم.
ابتدا باید عکسی که آپلود شده را به صورت خودکار به اندازه کوچکتر تغییر ابعاد داده و سپس آدرس عکس تغییر ابعاد داده شده ، را به عنوان آدرس عکس آپلود شده به ckeditor باز گردانیم که در شکل زیر آن را نشان داده ام:
ولی ما فقط آدرس عکس تغییر ابعاد داده شده متعلق به تگ img را ، به ckeditor داده ایم و برای اینکه با lightbox به خوبی کار کند، احتیاج داریم که آدرس عکس با سایز اصلی را داخل تگ a قرار دهیم، که در ckeditor میتوانیم از قسمت پیوندها این کار را انجام دهیم، و همهی این عملیات باید به صورت خودکار انجام شود.خب تا اینجا خلاصه ای از آنچه باید انجام شود را گفتم.
در کل منطقی که باید پیاده شود بدین گونه است:
1- پیاده سازی ckeditor
2- فعال کردن قسمت آپلود عکس ckeditor
3- آپلود کردن عکس و تغییر اندازه آن به کمک کلاس WebImage
4- برگرداندن آدرس عکسهای آپلود شده به ckeditor و روشهای پیاده سازی آن
نکات:
الف) من در اینجا از ASP.NET MVC استفاده میکنم .شما نیز میتوانید منطق پیاده سازی شده را به راحتی و با کمی تغییرات به پروژه خود اعمال کنید.
ب) کدهایی که من نوشتم 100% بهینه نیستند و کاملا هم بدون اشکال نیستند ولی نیازهای شما را برآورده میکند.
ج)آدرس دادن فایلهای من کاملا صحیح نیستند و بهتر است شما از T4MVC استفاده کنید.
مرحله اول: دانلود و پیاده سازی ckeditor در صفحه
ابتدا به سایت ckeditor.com مراجعه و از قسمت دانلود، آن را دانلود کرده و سپس از حالت فشرده درآورده، در فولدری مثلا به نام Scripts در پروژهی خود بریزید.
همان طور که میدانید ckeditor با یک textarea یکپارچه میشود ، که من سادهترین آن را برای شما شرح میدهم.
اول از همه شما باید یک فایل جاوا اسکریپت متعلق به ckeditor را در صفحه ای که از آن میخواهید استفاده کنید به صفحه ضمیمه کنید. نام این فایل ckeditor.js هست که در فایل دانلودی در داخل پوشهی ckeditor دیده میشود.
<script src="/Scripts/ckeditor/ckeditor.js" type="text/javascript"></script>
خب فرض کنید که یک textarea به شکل زیر داریم. برای اینکه این textarea با ckeditor یکپارچه شود کافیست که class آن را بر روی ckeditor قرار دهید.
<textarea id="content" name="content" class="ckeditor" ></textarea>
تا به اینجای کار توانستیم ckeditor را اجرا کنیم.
در مرحله بعد سراغ فعال سازی آپلود عکس در آن میرویم.
مرحله دوم: فعال سازی آپلود عکس در ckeditor
از شواهد این طور به نظر میاد که به صورت پیشفرض این امکان غیر فعال است و باید به صورت دستی آن را فعال کنیم.
برای این کار کافیست که از مستندات ckeditor کمک بگیریم.
خب یکی از راحتترین این روشها این است که قبل از بسته شدن تگ بادی فایل جاوا اسکریپت زیر را بنویسیم:
<script type="text/javascript"> CKEDITOR.replace( 'content' , { filebrowserImageUploadUrl: '/Admin/UploadImage' } ); </script>
توضیحات:
آرگومان اول CKEDITOR.replace که در اینجا content است ، در واقع id همان textarea ای هست که میخواهیم ckeditor روی آن اعمال شود.
آرگومان دوم نام کنترلر و اکشن را برای آپلود فایل مشخص میکنه.(از منطق ASP.Net MVC استفاده کردم)
خب تا اینجا اگر تست بگیرید میبینید که قسمت زیر برایتان فعال شده.
مرحله سوم: آپلود کردن عکس و تغییر اندازه آن به کمک کلاس WebImage
برای این که ببینم که این فرم آپلود ckeditor ، چه پارامترهایی را به اکشن متد من ارسال میکنه ، از فایرباگ کمک گرفتم:
همان طور که مییبینید به خوبی آدرس post شدن اطلاعات به اکشن متدی که من برایش مشخص کردم را فهمیده.
اما سه پارامتر دیگر نیز به اکشن متد ما ارسال میکنه: CKEditor و CKeditorFuncNum و langCod
برای اینکه با این پارامترهای ارسالی بیشتر آشنا شوید ، توصیه میکنم این صفحه را ببینید.
آنچه که از این پارامترها برای ما مهم هست ، من در اکشن متد تعریفی خود لحاظ کرده ام.
خب همون طور که یپش از این گفته بودم ما نیاز داریم که عکس آپلود شده را به ابعاد کوچکتر تغییر اندازه داده و اصطلاحا از آن به عنوان تصویر بند انگشتی استفاده کنیم. آدرس این عکس کوچک شده ، همانیست که در آدرس تگ img قرار میگیره و در ابتدا به کاربر نمایش داده میشه.
برای انجام این عمل من کلاسی را برای کار کردن با عکس برایتان معرفی میکنم، به نام WebImage که در داخل فضای نامی System.Web.Helpers قرار گرفته است.
از طریق این کلاس میتوان کلیه عملیات دریافت فایل آپلود شده، ویرایش ، تغییر اندازه ، چرخاندن ، بریدن و حتی watermark کردن و در نهایت ذخیره عکس را به آسانی انجام داد.
من کدهای متد UploadImage را برایتان قرار میدهم که زیاد هم بهینه نیست و سپس برایتان توضیح میدهم.
public ActionResult UploadImage(string CKEditorFuncNum, string CKEditor, string langCode) { string message; // message to display when file upload successfully(optional) string thumbPath = ""; // the directory for thumb file that should resize var db = new MyDbContext(); // make new instance from my context // here logic to upload image // and get file path of the image var file = WebImage.GetImageFromRequest(); // get the uploaded file from request var ext = Path.GetExtension(file.FileName); // get the path of file //get the file name without extension var fileName = Path.GetFileNameWithoutExtension(file.FileName); //add time to file name to avoid same name file overwrite, and then add extension to it fileName += DateTime.Now.ToFileTime() + ext; //choose the path for the original size of image var path = Path.Combine(Server.MapPath("~/Content/UploadedImages/Default"), fileName); file.Save(path); //save the original size of the image db.Images.Add(new Image { RealName = file.FileName, FileName = fileName, UploadDate = DateTime.Now }); // save image info to db db.SaveChanges(); // submit changes to db string defaultPath = "/Content/UploadedImages/Default/" + fileName; //path for original size of //images if (file.Width > 400) // if width of image bigger than 400 px do resize { file.Resize(400, 400, true); //resize the image , third argument is aspect ratio string thumbName = "Thumb-" + fileName; // resized image name //path for resized image file string path2 = Server.MapPath("~/Content/UploadedImages/Thumbs/" + thumbName); thumbPath = "/Content/UploadedImages/Thumbs/" + thumbName; //save resized image file file.Save(path2); } else { thumbPath = defaultPath; // if the size not bigger than 400px the thumb, path = default path } // passing message success/failure message = "Image was saved correctly"; // since it is an ajax request it requires this string //java script that return files path to ckeditor string output = @"<script>window.parent.CKEDITOR.tools.callFunction(" + CKEditorFuncNum + ", \"" + thumbPath + "\", \"" + message + "\");window.parent.document.getElementById('cke_145_textInput').value='" + defaultPath + "';window.parent.document.getElementById('cke_125_textInput').value=0;</script>"; return Content(output); }
توضیحات:
ابتدا یه رشته به نام message در نظر گرفتم ، برای هنگامی که آپلود شد، ckeditor به کاربر نشان بده.
سپس منطق من به این صورت بوده که مسیری برای ذخیره سازی فایلهای تغییر اندازه داده شده ، و نیز مسیری برای فایلهای با اندازه اصلی در نظر گرفتم.
همچنین من در اینجا من از بانک اطلاعاتی برای ذخیره سازی اطلاعاتی از عکس استفاده کردم، که در اینجا بحث اصلی ما نیست.
سپس به کمک WebImage.GetImageFromRequest فایل آپلود شده را دریافت کردم.این متد به اندازه کافی باهوش هست که بفهمد ، چه فایلی آپلود شده.
سپس پسوند فایل را از نام فایل جدا کردم، و تاریخ کنونی را به شکل رشته در آورده و به انتهای نام عکس اضافه کرده تا از تکراری نبودن نام عکسها مطمئن باشم.
سپس پسوند فایل را نیز دوباره به نام فایل اضافه کردم و به کمک متد Save کلاس WebImage عکس را ذخیره کردم.
سپس چک کردم که اگر عرض عکس بیشتر از 400 پیکسل هست ، آن را تغییر اندازه بده و ذخیره کنه، و در غیر این صورت آدرس عکسی که قرار بود تغییر اندازه داده بشه با آدرس عکس اصلی یکی میشه.
قسمت مهم:
نکته مهم اینه که ما آدرسهای عکسهای آپلود شده را چگونه به ckeditor برگردانیم.
همان طوری که در قسمت آخر هم مشاهده میکنید ، ما سه دستور جاوا اسکریپت به مرورگر برگردوندیمم:
اولیش:
window.parent.CKEDITOR.tools.callFunction(" + CKEditorFuncNum + ", \"" + thumbPath + "\", \"" + message + "\");
در حقیقت ما در اینجا ما از apiهای ckeditor و همچنین پارامترهای ارسالی از طرف ckeditor استفاده کردیم ، تا قسمت آدرس عکس را با آدرس عکس تغییر اندازه داده شده و کوچک شده پر میکنیم.
سوال؟
حالا چگونه قسمت پیوند را پر کنیم؟ این را دیگر من پیدا نکردم ، تا دست به دامن دوست و یا شایدم دشمن قدیمیمون جاوا اسکریپت شدم.
اول رفتم به کمک فایرباگ دیدم که id فیلد پیوندها چیه؟
همان طور که معلومه id این فیلد cke_145_textInput هست و به کمک یه خط js میتوان این فیلد را با آدرس عکس آپلود شده با سایز اصلی پر کرد.
اولش من این را نوشتم:
document.getElementsById("cke_145_textInput").value = defaultPath;
اما بازم js شروع کرد به بدقلق شدن. هرچی توی کنسول دیباگش کردم خطای null بودن را میداد. بعد از یه ساعت سرو کله زدن و تقریبا ناامید شدن ، چشمم به قسمت اول کد api خود ادیتور که اولش را با window.parent شروع کرده افتاد ، و من هم کد خودم را به شکل زیر تغییر دادم:
window.parent.document.getElementsById("cke_145_textInput").value = defaultPath;
موفقیت در این قسمت از کد باعث شد که من دست به کدتر شوم و مشکل border عکس ها، که به صورت دیفالت در IE یا همون دشمن همیشگی وجود داره ، را حل کنم ومقدار border را به صورت پیش فرض صفر کنم.
window.parent.document.getElementsById('cke_125_textInput').value=0;
خب همهی این دردسرها را ما تحمل کردیم تا به سادهترین شکل ممکن هر عکسی را که آپلود شد ، برای مکانیزم lightbox آماده کنیم و به راحتی یه گالری عکس خوب داشته باشیم.
خب حتما میپرسید که از چه پلاگینی برای ایجاد lightbox استفاده کنیم:
من به شخصه پلاگین colorbox را پیشنهاد میدم.
با انجام یک سرچ ساده سایتش را پیدا کنید و با مستندات و ویژگیهای آن آشنا شوید.
یک پیشنهاد:
برای انجام سلکت زدن برای عناصری که باید پلاگین colorbox روی آنها اعمال شوند من سلکت زدن به شیوهی زیر را پیشنهاد میکنم:
$(".container [href$='.jpg']").colorbox({ maxWidth: 800, opacity: 0.5, rel: 'gal' }); $(".container [href$='.png']").colorbox({ maxWidth: 800, opacity: 0.5, rel: 'gal' }); $(".container [href$='.gif']").colorbox({ maxWidth: 800, opacity: 0.5, rel: 'gal' });
فرض کنید div ی که متن و عکسهای ما را شامل میشه ، کلاسش container باشه . با کمک [href$='.jpg'] میتوان گفت هر لینکی که، پسوند فایلی که به آن اشاره میکند، .jpg هست، ویژگی colorbox را به خود بگیرید.
یک پیشنهاد برای تشکیل گالری عکس:
همان طور که من در بالا اشاره کردم ، rel را بر روی gal قرار دادم، تا هر تگی که ویژگی rel را داشته باشد، تشکیل یک گروه برای گالری عکس را بدهد.
برای اینکه بتوانیم این ویژگی را به عناصر مورد نظر خود اعمال کنیم ، بازم دست به دامان jQuery میشویم:
$(".container [href$='.jpg']").attr("rel", "gal");
خب مثل اینکه دیگر کار تمام شده و امیدوارم برای شما مفید بوده باشه.
موفق باشید...
معرفی قالبهای جدید شروع پروژههای Blazor در دات نت 8
پس از نصب SDK دات نت 8، دیگر خبری از قالبهای قدیمی پروژههای blazor server و blazor wasm نیست! در اینجا در ابتدا باید مشخص کرد که سطح تعاملی برنامه در چه حدی است. در ادامه 4 روش شروع پروژههای Blazor 8x را مشاهده میکنید که توسط پرچم interactivity--، نوع رندر برنامه در آنها مشخص شدهاست:
اجرای قسمتهای تعاملی برنامه بر روی سرور:
dotnet new blazor --interactivity Server
اجرای قسمتهای تعاملی برنامه در مرورگر، توسط فناوری وباسمبلی:
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly
برای اجرای قسمتهای تعاملی برنامه، ابتدا حالت Server فعالسازی میشود تا فایلهای WebAssembly دریافت شوند، سپس فقط از WebAssembly استفاده میکند:
dotnet new blazor --interactivity Auto
فقط از حالت SSR یا همان static server rendering استفاده میشود (این نوع برنامهها تعاملی نیستند):
dotnet new blazor --interactivity None
سایر گزینهها را با اجرای دستور dotnet new blazor --help میتوانید مشاهده کنید.
نکتهی مهم! در قالبهای آمادهی Blazor 8x، حالت SSR، پیشفرض است.
هرچند در تمام پروژههای فوق، انتخاب حالتهای مختلف رندر را مشاهده میکنید، اما این انتخابها صرفا دو مقصود مهم را دنبال میکنند:
الف) تنظیم فایل Program.cs برنامه جهت افزودن وابستگیهای مورد نیاز، به صورت خودکار.
ب) ایجاد پروژهی کلاینت (علاوه بر پروژهی سرور)، در صورت نیاز. برای مثال حالتهای وباسمبلی و Auto، هر دو به همراه یک پروژهی کلاینت وباسمبلی هم هستند؛ اما حالتهای Server و None، خیر.
در تمام این پروژهها هر صفحه و یا کامپوننتی که ایجاد میشود، به صورت پیشفرض بر اساس SSR رندر و نمایش داده خواهد شد؛ مگر اینکه به صورت صریحی این نحوهی رندر را بازنویسی کنیم. برای مثال مشخص کنیم که قرار است بر اساس Blazor Server اجرا شود و یا وباسمبلی و یا حالت Auto.
بررسی حالت Server side rendering
برای بررسی این حالت یک پوشهی جدید را ایجاد کرده و توسط خط فرمان، دستور dotnet new blazor --interactivity Server را در ریشهی آن اجرا میکنیم. پس از ایجاد ساختار ابتدایی پروژه بر اساس این قالب انتخابی، فایل Program.cs جدید آن، چنین شکلی را دارد:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args); builder.Services.AddRazorComponents().AddInteractiveServerComponents(); var app = builder.Build(); if (!app.Environment.IsDevelopment()) { app.UseExceptionHandler("/Error", createScopeForErrors: true); app.UseHsts(); } app.UseHttpsRedirection(); app.UseStaticFiles(); app.UseAntiforgery(); app.MapRazorComponents<App>().AddInteractiveServerRenderMode(); app.Run();
server-side rendering به این معنا است که برنامهی سمت سرور، کل DOM و HTML نهایی را تولید کرده و به مرورگر کاربر ارائه میکند. مرورگر هم این DOM را نمایش میدهد. فقط همین! در اینجا هیچ خبری از اتصال دائم SignalR نیست و محتوای ارائه شده، یک محتوای استاتیک است. این حالت رندر، برای ارائهی محتواهای فقط خواندنی غیرتعاملی، فوق العادهاست؛ امکان از لحظهای که نیاز به کلیک بر روی دکمهای باشد، دیگر پاسخگو نیست. به همین جهت در اینجا امکان تعاملی کردن تعدادی از کامپوننتهای ویژه و مدنظر نیز پیشبینی شدهاند تا بتوان به ترکیبی از server-side rendering و client-side rendering رسید.
حالت پیشفرض در اینجا، ارائهی محتوای استاتیک است. بنابراین هر کامپوننتی در اینجا ابتدا بر روی سرور رندر شده (HTML ابتدایی آن آماده شده) و به سمت مرورگر کاربر ارسال میشود. اگر کامپوننتی نیاز به امکانات تعاملی داشت باید آنرا دقیقا توسط ویژگی InteractiveXYZ مشخص کند؛ مانند مثال زیر:
@page "/counter" @rendermode InteractiveServer <PageTitle>Counter</PageTitle> <h1>Counter</h1> <p role="status">Current count: @currentCount</p> <button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button> @code { private int currentCount = 0; private void IncrementCount() { currentCount++; } }
در ادامه، مجددا سطر کامنت شده را به حالت عادی برگردانید و سپس برنامه را اجرا کنید. پیش از باز کردن صفحهی Counter، ابتدا developer tools مرورگر خود را گشوده و برگهی network آنرا انتخاب و سپس صفحهی Counter را باز کنید. در این لحظهاست که مشاهده میکنید یک اتصال وبسوکت برقرار شد. این اتصال است که قابلیتهای تعاملی صفحه را برقرار کرده و مدیریت میکند (این اتصال دائم SignalR است که این صفحه را همانند برنامههای Blazor Web Server پیشین مدیریت میکند).
یک نکته: در برنامههای Blazor Server سنتی، امکان فعالسازی قابلیتی به نام prerender نیز وجود دارد. یعنی سرور، ابتدا صفحه را رندر کرده و محتوای استاتیک آنرا به سمت مرورگر کاربر ارسال میکند و سپس اتصال SignalR برقرار میشود. در دات نت 8، این حالت، حالت پیشفرض است. اگر آنرا نمیخواهید باید به نحو زیر غیرفعالش کنید:
@rendermode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering @code{ static readonly IComponentRenderMode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering = new InteractiveServerRenderMode(false); }
روشی ساده برای تعاملی کردن کل برنامه
اگر میخواهید رفتار برنامه را همانند Blazor Server سابق کنید و نمیخواهید به ازای هر کامپوننت، نحوهی رندر آنرا به صورت سفارشی انتخاب کنید، فقط کافی است فایل App.razor را باز کرده:
<!DOCTYPE html> <html lang="en"> <head> <meta charset="utf-8" /> <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" /> <base href="/" /> <link rel="stylesheet" href="bootstrap/bootstrap.min.css" /> <link rel="stylesheet" href="app.css" /> <link rel="stylesheet" href="MyApp.styles.css" /> <link rel="icon" type="image/png" href="favicon.png" /> <HeadOutlet /> </head> <body> <Routes /> <script src="_framework/blazor.web.js"></script> </body> </html>
<HeadOutlet @rendermode="@InteractiveServer" /> ... <Routes @rendermode="@InteractiveServer" />
در این حالت دیگر نیازی نیست تا به ازای هر کامپوننت و صفحه، نحوهی رندر را مشخص کنیم؛ چون این نحوه، از بالاترین سطح، به تمام زیرکامپوننتها به ارث میرسد (دربارهی این نکته در قسمت قبل، توضیحاتی ارائه شد).
بررسی حالت Streaming Rendering
در اینجا مثال پیشفرض Weather.razor قالب پیشفرض مورد استفادهی جاری را کمی تغییر دادهایم که کدهای نهایی آن به صورت زیر است (2 قسمت forecasts.AddRange_ را اضافهتر دارد):
@page "/weather" @attribute [StreamRendering(prerender: true)] <PageTitle>Weather</PageTitle> <h1>Weather</h1> <p>This component demonstrates showing data.</p> @if (_forecasts == null) { <p> <em>Loading...</em> </p> } else { <table class="table"> <thead> <tr> <th>Date</th> <th>Temp. (C)</th> <th>Temp. (F)</th> <th>Summary</th> </tr> </thead> <tbody> @foreach (var forecast in _forecasts) { <tr> <td>@forecast.Date.ToShortDateString()</td> <td>@forecast.TemperatureC</td> <td>@forecast.TemperatureF</td> <td>@forecast.Summary</td> </tr> } </tbody> </table> } @code { private List<WeatherForecast>? _forecasts; protected override async Task OnInitializedAsync() { // Simulate asynchronous loading to demonstrate streaming rendering await Task.Delay(500); var startDate = DateOnly.FromDateTime(DateTime.Now); var summaries = new[] { "Freezing", "Bracing", "Chilly", "Cool", "Mild", "Warm", "Balmy", "Hot", "Sweltering", "Scorching", }; _forecasts = GetWeatherForecasts(startDate, summaries).ToList(); StateHasChanged(); // Simulate asynchronous loading to demonstrate streaming rendering await Task.Delay(1000); _forecasts.AddRange(GetWeatherForecasts(startDate, summaries)); StateHasChanged(); await Task.Delay(1000); _forecasts.AddRange(GetWeatherForecasts(startDate, summaries)); } private static IEnumerable<WeatherForecast> GetWeatherForecasts(DateOnly startDate, string[] summaries) { return Enumerable.Range(1, 5) .Select(index => new WeatherForecast { Date = startDate.AddDays(index), TemperatureC = Random.Shared.Next(-20, 55), Summary = summaries[Random.Shared.Next(summaries.Length)], }); } private class WeatherForecast { public DateOnly Date { get; set; } public int TemperatureC { get; set; } public string? Summary { get; set; } public int TemperatureF => 32 + (int)(TemperatureC / 0.5556); } }
در ادامه مجددا سطر ویژگی StreamRendering را به حالت قبلی برگردانید و برنامه را اجرا کنید. در این حالت ابتدا قسمت loading ظاهر میشود و سپس در طی چند مرحله با توجه به Task.Delayهای قرار داده شده، صفحه رندر شده و تکمیل میشود.
اتفاقی که در اینجا رخ میدهد، استفاده از فناوری HTML Streaming است که مختص به مایکروسافت هم نیست. در حالت Streaming، هربار قطعهای از HTML ای که قرار است به کاربر ارائه شود، به صورت جریانی به سمت مرورگر ارسال میشود و مرورگر این قطعهی جدید را بلافاصله نمایش میدهد. نکتهی جالب این روش، عدم نیاز به اتصال SignalR و یا اجرای WASM درون مرورگر است.
Streaming rendering حالت بینابین رندر کامل در سمت سرور و رندر کامل در سمت کلاینت است. در حالت رندر سمت سرور، کل HTML صفحه ابتدا توسط سرور تهیه و بازگشت داده میشود و کاربر باید تا پایان عملیات تهیهی این HTML نهایی، منتظر باقی بماند و در این بین چیزی را مشاهده نخواهد کرد. در حالت Streaming rendering، هنوز هم همان حالت تهیهی HTML استاتیک سمت سرور برقرار است؛ به همراه تعدادی محل جایگذاری اطلاعات جدید. به محض پایان یک عمل async سمت سرور که سه نمونهی آن را در مثال فوق مشاهده میکنید، برنامه، جریان قطعهای از اطلاعات استاتیک را به سمت مرورگر کاربر ارسال میکند تا در مکانهایی از پیش تعیین شده، درج شوند.
در حالت SSR، فقط یکبار شانس ارسال کل اطلاعات به سمت مرورگر کاربر وجود دارد؛ اما در حالت Streaming rendering، ابتدا میتوان یک قالب HTML ای را بازگشت داد و سپس مابقی محتوای آنرا به محض آماده شدن در طی چند مرحله بازگشت داد. در این حالت نمایش گزارشی از اطلاعاتی که ممکن است با تاخیر در سمت سرور تهیه شوند، سادهتر میشود. یعنی میتوان هربار قسمتی را که تهیه شده، برای نمایش بازگشت داد و کاربر تا مدت زیادی منتظر نمایش کل صفحه باقی نخواهد ماند.
روش نهایی معرفی نحوهی رندر صفحات
بجای استفاده از ویژگیهای RenderModeXyz جهت معرفی نحوهی رندر کامپوننتها و صفحات (که تا پیش از نگارش RTM معرفی شده بودند و چندبار هم تغییر کردند)، میتوان از دایرکتیو جدیدی به نام rendermode@ با سه مقدار InteractiveServer، InteractiveWebAssembly و InteractiveAuto استفاده کرد. برای سهولت تعریف این موارد باید سطر ذیل را به فایل Imports.razor_ اضافه نمود:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode
@attribute [RenderModeInteractiveServer]
@rendermode InteractiveServer
اگر هم قصد سفارشی سازی آنها را دارید، برای مثال میخواهید prerender را در آنها false کنید، روش کار به صورت زیر است:
@rendermode renderMode @code { static IComponentRenderMode renderMode = new InteractiveWebAssemblyRenderMode(prerender: false); }
در این قسمت قصد داریم یک فرم Ajaxایی را در ASP.NET MVC به همراه تمام مسایل اعتبارسنجی، پردازش اطلاعات و غیره را به کمک Twitter Bootstrap و jQuery Ajax پیاده سازی کنیم.
تهیه افزونه jquery.bootstrap-modal-ajax-form.js
از این جهت که مباحث مرتبط با نمایش و پردازش فرمهای مودال Ajaxایی به کمک Twitter Bootstrap اندکی نکته دار و طولانی هستند، بهتر است این موارد را به شکل یک افزونه، کپسوله کنیم. کدهای کامل افزونه jquery.bootstrap-modal-ajax-form.js را در ادامه ملاحظه میکنید:
// <![CDATA[ (function ($) { $.bootstrapModalAjaxForm = function (options) { var defaults = { renderModalPartialViewUrl: null, renderModalPartialViewData: null, postUrl: '/', loginUrl: '/login', beforePostHandler: null, completeHandler: null, errorHandler: null }; var options = $.extend(defaults, options); var validateForm = function (form) { //فعال سازی دستی اعتبار سنجی جیکوئری var val = form.validate(); val.form(); return val.valid(); }; var enableBootstrapStyleValidation = function () { $.validator.setDefaults({ highlight: function (element, errorClass, validClass) { if (element.type === 'radio') { this.findByName(element.name).addClass(errorClass).removeClass(validClass); } else { $(element).addClass(errorClass).removeClass(validClass); $(element).closest('.control-group').removeClass('success').addClass('error'); } $(element).trigger('highlited'); }, unhighlight: function (element, errorClass, validClass) { if (element.type === 'radio') { this.findByName(element.name).removeClass(errorClass).addClass(validClass); } else { $(element).removeClass(errorClass).addClass(validClass); $(element).closest('.control-group').removeClass('error').addClass('success'); } $(element).trigger('unhighlited'); } }); } var enablePostbackValidation = function () { $('form').each(function () { $(this).find('div.control-group').each(function () { if ($(this).find('span.field-validation-error').length > 0) { $(this).addClass('error'); } }); }); } var processAjaxForm = function (dialog) { $('form', dialog).submit(function (e) { e.preventDefault(); if (!validateForm($(this))) { //اگر فرم اعتبار سنجی نشده، اطلاعات آن ارسال نشود return false; } //در اینجا میتوان مثلا دکمهای را غیرفعال کرد if (options.beforePostHandler) options.beforePostHandler(); //اطلاعات نباید کش شوند $.ajaxSetup({ cache: false }); $.ajax({ url: options.postUrl, type: "POST", data: $(this).serialize(), success: function (result) { if (result.success) { $('#dialogDiv').modal('hide'); if (options.completeHandler) options.completeHandler(); } else { $('#dialogContent').html(result); if (options.errorHandler) options.errorHandler(); } } }); return false; }); }; var mainContainer = "<div id='dialogDiv' class='modal hide fade in'><div id='dialogContent'></div></div>"; enableBootstrapStyleValidation(); //اعمال نکات خاص بوت استرپ جهت اعتبارسنجی یکپارچه با آن $.ajaxSetup({ cache: false }); $.ajax({ type: "POST", url: options.renderModalPartialViewUrl, data: options.renderModalPartialViewData, contentType: "application/json; charset=utf-8", dataType: "json", complete: function (xhr, status) { var data = xhr.responseText; var data = xhr.responseText; if (xhr.status == 403) { window.location = options.loginUrl; //در حالت لاگین نبودن شخص اجرا میشود } else if (status === 'error' || !data) { if (options.errorHandler) options.errorHandler(); } else { var dialogContainer = "#dialogDiv"; $(dialogContainer).remove(); $(mainContainer).appendTo('body'); $('#dialogContent').html(data); // دریافت پویای اطلاعات مودال دیالوگ $.validator.unobtrusive.parse("#dialogContent"); // فعال سازی اعتبارسنجی فرمی که با ایجکس بارگذاری شده enablePostbackValidation(); // و سپس نمایش آن به صورت مودال $('#dialogDiv').modal({ backdrop: 'static', //با کلیک کاربر روی صفحه، صفحه مودال بسته نمیشود keyboard: true }, 'show'); // تحت نظر قرار دادن این فرم اضافه شده processAjaxForm('#dialogContent'); } } }); }; })(jQuery); // ]]>
- توابع enableBootstrapStyleValidation و enablePostbackValidation در مطلب «اعمال کلاسهای ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرمهای ASP.NET MVC» بررسی شدند.
- این افزونه با توجه به مقدار renderModalPartialViewUrl، یک partial view را از برنامه ASP.NET MVC درخواست میکند.
- سپس این partial view را به صورت خودکار به صفحه اضافه کرده و آنرا به صورت modal نمایش میدهد.
- پس از افزودن فرم Ajaxایی دریافتی، مسایل اعتبارسنجی را به آن اعمال کرده و سپس دکمه submit آنرا تحت کنترل قرار میدهد.
- در زمان submit، ابتدا بررسی میکند که آیا فرم معتبر است و اعتبارسنجی آن بدون مشکل است؟ اگر اینچنین است، اطلاعات فرم را به آدرس postUrl به صورت Ajaxایی ارسال میکند.
کدهای مدل برنامه
using System.ComponentModel; using System.ComponentModel.DataAnnotations; namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Models { public class User { public int Id { set; get; } [DisplayName("نام")] [Required(ErrorMessage="لطفا نام را تکمیل کنید")] public string Name { set; get; } [DisplayName("نام خانوادگی")] [Required(ErrorMessage = "لطفا نام خانوادگی را تکمیل کنید")] public string LastName { set; get; } } }
کدهای کنترلر برنامه
using System.Web.Mvc; using Mvc4TwitterBootStrapTest.Models; namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Controllers { public class ModalFormAjaxController : Controller { [HttpGet] public ActionResult Index() { return View(); //نمایش صفحه اولیه } [HttpPost] //برای این حالت امنتر است //[AjaxOnly] public ActionResult RenderModalPartialView() { //رندر پارشال ویوو صفحه مودال به همراه اطلاعات مورد نیاز آن return PartialView(viewName: "_ModalPartialView", model: new User { Name = "", LastName = "" }); } [HttpPost] //[AjaxOnly] public ActionResult Index(User user) //ذخیره سازی اطلاعات { if (this.ModelState.IsValid) { //todo: SaveChanges; return Json(new { success = true }); } this.ModelState.AddModelError("", "خطایی رخ داده است"); return PartialView("_ModalPartialView", user); } } }
الف) متد Index حالت HttpGet که صفحه ابتدایی را نمایش خواهد داد.
ب) متد RenderModalPartialView یک partial view اضافه شده به برنامه به نام _ModalPartialView.cshtml را بازگشت میدهد. این partial view در حقیقت همان فرمی است که قرار است به صورت مودال نمایش داده شود و پردازش آن نیز Ajaxایی باشد.
ج) متد Index حالت HttpPost که نهایتا اطلاعات فرم مودال را دریافت خواهد کرد. اگر پردازش موفقیت آمیز بود، نیاز است همانند کدهای فوق return Json صورت گیرد. در غیراینصورت مجددا همان partial view را بازگشت دهید.
کدهای Index.cshtml
@{ ViewBag.Title = "Index"; var renderModalPartialViewUrl = Url.Action("RenderModalPartialView", "ModalFormAjax"); var postDataUrl = Url.Action("Index", "ModalFormAjax"); } <h2> Index</h2> <a href="#" class="btn btn-primary" id="btnCreate">ثبت اطلاعات</a> @section JavaScript { <script type="text/javascript"> $(function () { $('#btnCreate').click(function (e) { e.preventDefault(); //میخواهیم لینک به صورت معمول عمل نکند $.bootstrapModalAjaxForm({ postUrl: '@postDataUrl', renderModalPartialViewUrl: '@renderModalPartialViewUrl', renderModalPartialViewData: {}, loginUrl: '/login', beforePostHandler: function () { }, completeHandler: function () { // Refresh: برای حالتیکه نیاز به به روز رسانی کامل صفحه زیرین باشد // location.reload(); }, errorHandler: function () { } }); }); }); </script> }
- در اینجا یک لینک ساده در صفحه قرار گرفته و به کمک کلاس btn مجموعه bootstrap به شکل یک دکمه مزین شده است.
- در ادامه نحوه استفاده از افزونهای را که در ابتدای بحث طراحی کردیم، ملاحظه میکنید. کار با آن بسیار ساده است و تنها باید مسیرهای ارسال اطلاعات نهایی به سرور یا postDataUrl و مسیر دریافت partial view رندر شده یا renderModalPartialViewUrl به آن معرفی شود. سایر مسایل آن خودکار است.
کدهای _ModalPartialView.cshtml یا همان فرم مودال برنامه
@model Mvc4TwitterBootStrapTest.Models.User <div class="modal-header"> <button type="button" class="close" data-dismiss="modal" aria-hidden="true"> ×</button> <h5> افزودن کاربر جدید</h5> </div> @using (Html.BeginForm("Index", " ModalFormAjax", FormMethod.Post, new { @class = "modal-form" })) { <div class="modal-body"> @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" }) <fieldset class="form-horizontal"> <legend>مشخصات کاربر</legend> <div class="control-group"> @Html.LabelFor(model => model.Name, new { @class = "control-label" }) <div class="controls"> @Html.EditorFor(model => model.Name) @Html.ValidationMessageFor(model => model.Name, null, new { @class = "help-inline" }) </div> </div> <div class="control-group"> @Html.LabelFor(model => model.LastName, new { @class = "control-label" }) <div class="controls"> @Html.EditorFor(model => model.LastName) @Html.ValidationMessageFor(model => model.LastName, null, new { @class = "help-inline" }) </div> </div> </fieldset> </div> <div class="modal-footer"> <button class="btn btn-primary" type="submit"> ارسال</button> <button class="btn" data-dismiss="modal" aria-hidden="true"> انصراف</button> </div> }
حاصل نهایی این مبحث را در دو شکل ذیل ملاحظه میکنید. صفحه index نمایش دهنده یک دکمه و در ادامه باز شدن یک فرم مودال، پس از کلیک بر روی دکمه ثبت اطلاعات.
@Html.RenderInput( Attributes.Configure() .AddType("text") .AddId("UserId") .AddName("UserId") .AddCssClass("TxtBoxCssClass") )
<input class="TxtBoxCssClass" id="UserId" name="UserId" type="text">
public class Attributes : RouteValueDictionary { /// <summary> /// Configures this instance. /// </summary> /// <returns></returns> public static Attributes Configure() { return new Attributes(); } /// <summary> /// Adds the type. /// </summary> /// <param name="value">The value.</param> public Attributes AddType(string value) { this.Add("type", value); return this; } /// <summary> /// Adds the name. /// </summary> /// <param name="value">The value.</param> public Attributes AddName(string value) { this.Add("name", value); return this; } /// <summary> /// Adds the id. /// </summary> /// <param name="value">The value.</param> public Attributes AddId(string value) { this.Add("id", value); return this; } /// <summary> /// Adds the value. /// </summary> /// <param name="value">The value.</param> public Attributes AddValue(string value) { this.Add("value", value); return this; } /// <summary> /// Adds the CSS class. /// </summary> /// <param name="value">The value.</param> public Attributes AddCssClass(string value) { this.Add("class", value); return this; } }
public static MvcHtmlString RenderInput(this HtmlHelper htmlHelper, Attributes attributes) { TagBuilder input = new TagBuilder("input"); input.MergeAttributes(attributes); return new MvcHtmlString(input.ToString(TagRenderMode.SelfClosing)); }
<form> <input type="radio" name="sex" value="male">Male<br> <input type="radio" name="sex" value="female">Female </form>
طبق تصویر فایلها را به صفحهای که ساختیم اضافه میکنیم:
پروژه را اجرا کرده و توسط افزونهی firebug درخواستهایی را که از سرور شدهاست، بررسی میکنیم. مشاهده خواهید کرد که به ازای هر فایل، یک درخواست به سرور ارسال شده و هیچکدام از فایلها توسط وب سرور فشرده سازی نشدهاند و اطلاعاتی در مورد کش، به هدر آنها اضافه نشده است.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?> <combres xmlns='urn:combres'> <filters> <filter type="Combres.Filters.FixUrlsInCssFilter, Combres" /> </filters> <resourceSets url="~/combres.axd" defaultDuration="30" defaultVersion="auto" defaultDebugEnabled="false" defaultIgnorePipelineWhenDebug="true" localChangeMonitorInterval="30" remoteChangeMonitorInterval="60"> <resourceSet name="siteCss" type="css"> <resource path="~/content/Site.css" /> <resource path="~/content/anotherCss.css" /> <resource path="~/scripts/yetAnotherCss.css" /> </resourceSet> <resourceSet name="siteJs" type="js"> <resource path="~/scripts/jquery-1.4.4.js" /> <resource path="~/scripts/anotherJs.js" /> <resource path="~/scripts/yetAnotherJs.js" /> </resourceSet> </resourceSets> </combres>
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?> <combres xmlns='urn:combres'> <filters> <filter type="Combres.Filters.FixUrlsInCssFilter, Combres" /> </filters> <resourceSets url="~/combres.axd" defaultDuration="30" defaultVersion="auto" defaultDebugEnabled="false" defaultIgnorePipelineWhenDebug="true" localChangeMonitorInterval="30" remoteChangeMonitorInterval="60"> <resourceSet name="siteCss" type="css"> <resource path="~/Styles/Site.css" /> </resourceSet> <resourceSet name="siteJs" type="js"> <resource path="~/Scripts/jquery-1.10.2.js" /> <resource path="~/Scripts/jquery-1.10.2.min.js" /> </resourceSet> </resourceSets> </combres>
<configuration> <configSections> <section name="combres" type="Combres.ConfigSectionSetting, Combres, Version=2.2, Culture=neutral, PublicKeyToken=1ca6b37997dd7536" /> </configSections> <system.web> <pages> <namespaces> <add namespace="Combres" /> </namespaces> </pages> </system.web> <combres definitionUrl="~/App_Data/combres.xml" /> <appSettings> <add key="CombresSectionName" value="combres" /> </appSettings> <runtime> <assemblyBinding xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1"> <dependentAssembly> <assemblyIdentity name="AjaxMin" publicKeyToken="21ef50ce11b5d80f" culture="neutral" /> <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-4.84.4790.14405" newVersion="4.84.4790.14405" /> </dependentAssembly> </assemblyBinding> </runtime> </configuration>
protected void Application_Start(object sender, EventArgs e) { RouteTable.Routes.AddCombresRoute("Combres Route"); }
<%@ Import Namespace="Combres" %> <head runat="server"> <%= WebExtensions.CombresLink("siteCss") %> <%= WebExtensions.CombresLink("siteJs") %> </head>
<%= Url.CombresLink("siteCss") %> <%= Url.CombresLink("siteJs") %>
در ادامه میتوانید فایل site.css قبلی و فعلی را مقایسه کنید!
در قسمت بعد با سازوکار combres و روش استفاده از فیلترها، بیشتر آشنا میشویم.
public class LowerThanAttribute : ValidationAttribute { public LowerThanAttribute(string dependentPropertyName) { DependentPropertyName = dependentPropertyName; } public string DependentPropertyName { get; set; } protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext) { int? currentPropertyValue = value as int?; currentPropertyValue ??= 0; var typeInfo = validationContext.ObjectInstance.GetType(); var dependentPropertyValue = Convert.ToInt32(typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName) .GetValue(validationContext.ObjectInstance, null)); var displayDependentProperyName = typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName) .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false) .Cast<DisplayAttribute>() .FirstOrDefault()?.Name; if (!(currentPropertyValue.Value < dependentPropertyValue)) { return new ValidationResult("مقدار {0} باید کمتر باشد از " + displayDependentProperyName); } return ValidationResult.Success; } }
اما یک مشکل! این عمل فقط در سمت سرور بررسی میشود و هنگامیکه ModelState.IsValid را در اکشن متد فراخوانی میکنیم، عمل اعتبارسنجی انجام میشود. یعنی همهی دادهها به سمت سرور ارسال میشوند و اگر خطایی در ModelState وجود داشته باشد، کاربر مجددا باید دادهها را ارسال کند.
اما میتوان با استفاده از اینترفیس IClientModelValidator، عمل اعتبارسنجی را برای این ویژگی در سمت کلاینت انجام داد. برای انجام این کار ابتدا باید از اینترفیس IClientModelValidator ارث بری کنیم و متد AddValidation آن را پیاده سازی کنیم.
public class LowerThanAttribute : ValidationAttribute, IClientModelValidator { public LowerThanAttribute(string dependentPropertyName) { DependentPropertyName = dependentPropertyName; } public string DependentPropertyName { get; set; } public void AddValidation(ClientModelValidationContext context) { var displayCurrentProperyName = context.ModelMetadata.ContainerMetadata .ModelType.GetProperty(context.ModelMetadata.PropertyName) .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false) .Cast<DisplayAttribute>() .FirstOrDefault()?.Name; var displayDependentProperyName = context.ModelMetadata.ContainerMetadata .ModelType.GetProperty(DependentPropertyName) .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false) .Cast<DisplayAttribute>() .FirstOrDefault()?.Name; MergeAttribute(context.Attributes, "data-val", "true"); MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-lowerthan", $"{displayCurrentProperyName} باید کمتر باشد از {displayDependentProperyName}"); MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-dependentpropertyname", "#" + DependentPropertyName); } private bool MergeAttribute(IDictionary<string, string> attributes, string key, string value) { if (attributes.ContainsKey(key)) { return false; } attributes.Add(key, value); return true; } protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext) { int? currentPropertyValue = value as int?; currentPropertyValue ??= 0; var typeInfo = validationContext.ObjectInstance.GetType(); var dependentPropertyValue = Convert.ToInt32(typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName) .GetValue(validationContext.ObjectInstance, null)); var displayCurrentProperyName = typeInfo.GetProperty(DependentPropertyName) .GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), false) .Cast<DisplayAttribute>() .FirstOrDefault()?.Name; if (!(currentPropertyValue.Value < dependentPropertyValue)) { return new ValidationResult("مقدار {0} باید کمتر باشد از " + displayCurrentProperyName); } return ValidationResult.Success; } }
jQuery.validator.addMethod("lowerthan", function (value, element, param) { var otherPropId = $(element).data('val-dependentpropertyname'); if (otherPropId) { var otherProp = $(otherPropId); if (otherProp) { var otherVal = otherProp.val(); if (parseInt(otherVal) > parseInt(value)) { return true; } return false; } } return true; }); jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool("lowerthan");
<script src="~/lib/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js"></script> <script src="~/lib/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js"></script> <script src="~/js/LowerThan.js"></script>
public class User { [Required] [Display(Name ="نام کاربری")] public string Username { get; set; } [Required] [Display(Name = "سن")] public int Age { get; set; } [LowerThan(nameof(Age))] [Required] [Display(Name = "سابقه کار")] public int Experience { get; set; } }