مطالب
شروع کار با webpack - قسمت چهارم
در سه قسمت قبلی با مفاهیم گوناگونی از وبپک آشنا شدیم که می‌توان به ساخت باندل‌های ساده و پیشرفته، استفاده از لودرها، فایل‌های پیکربندی  و ... اشاره کرد.

بارگذاری فایل‌های css به کمک وبپک

همان طور که قبلا اشاره شد، هسته‌ی وبپک به خودی خود بجز باندل کردن اسکریپت‌های خام جاوا اسکریپت و در نهایت Minify کردن آنها، قادر به انجام کار دیگری نیست. همین طور ذکر شد، برای اینکه وبپک فوت و فن جدیدی را یاد بگیرد، از Loader‌ها استفاده می‌کنیم. وارد کردن فایل‌های css به باندل نیز به کمک Loader‌ها خواهد بود. برای اینکار به دو Loader احتیاج داریم و به کمک npm آنها را به عنوان وابستگی برای توسعه‌ی پروژه نصب خواهیم کرد .
// نصب لودر‌های مورد نظر
npm install css-loader style-loader -D
لودر css وظیفه‌ی بارگذاری فایل‌های css و همچنین وابستگی آنها ( import هایی که در این فایل‌ها انجام شده) را دارد و در نهایت css نهایی را بر می‌گرداند.
لودر style نیز وظیفه‌ی اضافه کردن ماژول اکسپورت شده را به DOM، به عنوان یک style خواهد داشت.
در ساختار پروژه نیز تغییراتی انجام شده و فایل‌ها و لودر‌های اضافی حذف شده‌اند تا تمرکز بر روی مطلب بیشتر باشد. مانند قسمت اول، یک تک صفحه‌ی index.html را خواهیم داشت که دارای محتوای زیر است:
//index.html file
<html>
  <head>
    <title>webpack part 4</title>

  </head>
  <body>
    <h1>webpack is awesome</h1>
    <p>part 4 of tutorial</p>
    <div>i have a background</div>
    <h1>تست فونت !</h1>

    <script src="/assets/js/bundle.js">
    </script>
  </body>
</html>
اگر دقت کنید، در این فایل لینکی به فایل‌های استایل، مانند css وجود ندارد و هدف این است که این فایل‌ها توسط وبپک پردازش شوند.
برای شروع به فایل پیکربندی وبپک مراجعه کرده و دو Loader ی را که برای این کار، بالاتر در پروژه نصب کردیم، به وبپک معرفی می‌کنیم.
//webpack.config.js
var path = require("path");
var webpack = require("webpack");

module.exports = {
    context: path.resolve("js"),
    entry: ['./main.js']
    , output: {
        path: path.resolve("build/js"),
        publicPath: "assets/js",
        filename: 'bundle.js'
    },
    devServer: {
        contentBase: "assets"
    }
    , watch: true
    , module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader'
            }
        ]
    }
}
در قطعه کد بالا محتوای فایل پیکربندی قابل مشاهده است. مشخص است که لودر جدیدی را به وبپک معرفی کرده‌ایم که به دنبال فایل‌هایی با پسوند css در پروژه می‌گردد. ولی در کلید loader که وظیفه‌ی فراخوانی لودر مورد نظر را در مواجهه با این فایل‌ها دارد، کمی با قبل تفاوت وجود دارد.
loader:'style-loader!css-loader'
در قطعه کد بالا، نشانگر ! در مواقعی استفاده می‌شود که قصد داریم لودر‌ها را به صورت زنجیره‌ای استفاده کنیم. مثلن در اینجا به وبپک می‌گوییم که برای فایل‌های css ابتدا لودر css را فراخوانی کن و سپس با خروجی که از این لودر می‌گیری، لودر style را صدا بزن و منتظر جواب آن باش. ترتیب فراخوانی نیز از آخر به اول می‌باشد (اول لودر css سپس لودر style).
در مطالب قبلی ذکر شد که دو حالت برای معرفی فایل‌ها به وبپک وجود دارد؛ یکی معرفی آنها در کلید entry فایل پیکربندی و دیگری استفاده از تابع require در اسکریپت‌ها، برای بارگذاری پویای ماژول‌های دیگر. استفاده از استایل‌های css نیز به همین صورت است. برای بارگذاری فایل‌های استایل، از روش پویا استفاده کرده و در فایل main.js استایل مورد نظر را با کمک require وارد می‌کنیم.
محتوای فایل main.js بدین صورت است:
// main.js file
require("./../assets/main.css");
console.log(`i'm bundled by webpack`);
محتوای فایل main.css نیز بدین شکل می‌باشد:
// main.css
body{
    background-color: #DAA520;
}
با راه اندازی وبپک و باز کردن صفحه‌ی index می‌توان دید که فایل استایل ما به همراه باندل وارد شده است:

در تصویر بالا مشخص است که در تگ Head صفحه، یک تگ جدید style، توسط وبپک ایجاد شده و استایل ما به صفحه تزریق شده‌است. همچنین اگر وبپک را به حالت Minify کردن باندل ببریم (در مطلب قبلی نحوه‌ی این کار ذکر شد)، باندل نهایی برای فایل‌های css نیز Minify خواهد شد.


استفاده از Sass با کمک وبپک 


روش استفاده از Sass نیز تفاوتی با css نخواهد داشت و فقط کافی است Loader آن را در پروژه نصب کنیم و در نهایت آن را در فایل پیکربندی، به وبپک معرفی کنیم. با دستور زیر لودر Sass را در پروژه وارد می‌کنیم:

// نصب لودر sass
npm install -D sass-loader node-sass

( node-sass به عنوان وابستگی لودر sass، در کنار آن نصب شده است)

حال به فایل پیکربندی می‌رویم و لودر جدید را به قسمت لودر‌ها اضافه می‌کنیم:

// webpack.config.js 
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!sass-loader'
            }
        ]
    }

در پوشه‌ی assets نیز فایل جدیدی را با عنوان main.scss ساخته و محتوای زیر را در آن وارد می‌کنیم:

// main.scss
$background-color:#DAA520;

body{
    background-color: $background-color;
}

سپس در فایل main.js به جای وارد کردن فایل css قبلی، فایل scss جدید را با کمک require وارد می‌کنیم و در ادامه وبپک را اجرا می‌کنیم. خواهیم دید که مانند قبل بدون مشکلی وبپک اجرا شده، فایل scss را به css ترجمه کرده و سپس به کمک بقیه لودر‌ها، به باندل اضافه می‌کند. استفاده از بقیه‌ی فریمورک‌های css مانند Less و ... نیز با کمک لودر آنها به همین صورت قابل انجام است.


استفاده از Autoprefixer 

همان طور که تمامی قابلیت‌های نسخه‌ی جدید جاوااسکریپت در همه‌ی مرورگرها به صورت سراسری پشتیبانی نمی‌شود، برای css نیز چنین مشکل مشابهی وجود دارد و برای استفاده‌ی بهینه‌ی از برخی قابلیت‌ها نیاز داریم تا prefix‌های مورد نیاز مرورگرهای مختلف را به فایل‌های css مان اضافه کنیم. می‌توانیم این روند را با کمک یک لودر وبپک، ساده و به صورت خودکار کرد. برای نصب این لودر دستور زیر را وارد می‌کنیم:

npm install -D autoprefixer-loader

و بعد از نصب شدن آن، در فایل پیکربندی وبپک به لودرهایی که برای فایل‌های css و scss اضافه کرده بودیم، این لودر را نیز به صورت زنجیر وار اضافه می‌کنیم:

//webpack.config.js
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader!sass-loader'
            }
        ]
    }

در هر دو لودری که برای css و scss ساخته بودیم، از لودر autoprefixer استفاده کردیم. برای تست اینکه این لودر بدون مشکل کار می‌کند، در فایل main.scss تغییر زیر را ایجاد می‌کنیم:

//main.scss
$background-color:#DAA520;

body{
    background-color: $background-color;
    display: flex;
}

حال با اجرای وبپک خواهیم دید که prefix‌های مورد نیاز توسط لودر اضافه شده اند ( این لودر از کتابخانه‌ی postcss کمک می‌گیرد).




باندل کردن تصاویر و فونت‌ها با کمک وبپک


تا اینجا با نحوه‌ی وارد کردن فایل‌های استایل، مانند css و ... به باندل آشنا شدیم. در ادامه قصد داریم که تصاویر و فونت‌ها را نیز وارد باندل کنیم. روند کار شبیه به گذشته است و این کار نیز به کمک لودر‌های وبپک انجام خواهد شد.

جهت باندل کردن تصاویر و فونت‌ها، به لودر جدیدی با نام url-loader احتیاج داریم. قبل از هر چیزی این لودر را در پروژه با کمک npm نصب می‌کنیم:

npm install -D url-loader file-loader

(لودر file-loader به عنوان وابستگی مورد نیاز است)

روند همچنان مثل گذشته است و پس از نصب لودر، وارد فایل پیکربندی شده و لودر جدید را به وبپک معرفی می‌کنیم:

//webpack.config.js file
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader!sass-loader'
            },{
                test:/\.(png|jpg|ttf|eot)$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'url-loader?limit=100000'
            }
        ]
    }

در لودر اضافه شده، پسوند فایلهایی را که قصد داریم به باندل وارد شوند، معرفی می‌کنیم. در اینجا فرمت‌های png , jpg ,ttf, eot ذکر شده‌اند.

تنها نکته‌ی جدید، در مشخص کردن نام لودر وجود دارد و آن نیز قسمت پس از علامت ؟ می‌باشد. هنگام مشخص کردن اینکه از چه لودری قصد استفاده داریم، می‌توانیم با استفاده از ؟ پارامترهایی را به لودر مورد نظر ارسال کنیم. در اینجا به پارامتر limit، مقدار 100000 را داده‌ایم که برای این لودر به این معناست که اگر حجم فایل در حال پردازش، حجمی بیشتر از این مقدار را داشت، این فایل را به صورت یک لینک جدا از باندل قرار بده. ولی اگر حجمی کمتر از این مقدار داشت، لودر به صورت خودکار فایل را به فرمت Base64 انکود می‌کند و در درون باندل قرار می‌دهد.


برای تست اینکه آیا این لودر به درستی کار می‌کند یا نه، یک تصویر نمونه را در فولدر assets قرار می‌دهیم و سپس در فایل main.scss تغییرات زیر را انجام می‌دهیم.

حجم عکس قرار داده شده نزدیک به 400 کیلوبایت است و با مقدار محدودیت مشخص شده، تصویر مورد نظر از باندل توسط وبپک خارج می‌شود و به صورت جداگانه در بیلد نهایی قرار می‌گیرد. در تصویر زیر مشخص است که مرورگر درخواست جداگانه ای برای تصویر ارسال کرده است:



حال محدودیت حجم فایل را بالا می‌بریم و می‌توان دید که تصویر در باندل نهایی به صورت انکود شده قرار گرفته است .


قطعا انجام این کار برای تصاویری با حجم بالا مناسب نخواهد بود و برنامه نویس بسته به نیاز بایستی مقدار محدودیت حجم را برای لودر مشخص کند.


در تعریف بالا دیدیم که فرمت‌های مورد نیاز برای وارد کردن فونت را نیز علاوه بر تصاویر، برای وبپک مشخص کرده‌ایم. روند وارد کردن فونت‌ها به باندل نیز تفاوتی با تصاویر ندارد و کافی است تعاریف مورد نیاز را در فایل‌های css داشته باشیم.

برای مثال فونت ساحل در پوشه‌ی assets قرار داده شده و در فایل main.scss تغییرات زیر انجام شده‌اند:

// main.scss

$background-color:#DAA520;
 
div{
    background-image: url("galaxy.jpg");
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel.eot');
  src: url('Sahel.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel.woff') format('woff'),
       url('Sahel.ttf') format('truetype');
  font-weight: normal;
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel-Bold.eot');
  src: url('Sahel-Bold.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel-Bold.woff') format('woff'),
       url('Sahel-Bold.ttf') format('truetype');
  font-weight: bold;
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel-Black.eot');
  src: url('Sahel-Black.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel-Black.woff') format('woff');
    
  font-weight: 900;
} 

body{
    background-color: $background-color;
    font-family: 'Sahel';
    display: flex;
}

تصویر زیر، نتیجه‌ی اجرای وبپک برای تولید باندل است. در تصویر می‌توان دید که هم فونت‌ها و هم فایل‌های تصاویر، توسط وبپک شناسایی شده و وارد باندل شده‌اند:



روش دیگری برای وارد کردن تصاویر نیز موجود است؛ به این صورت که به فرض مثال یک تگ img در اسکریپت ساخته و سپس پروپرتی src آن را با کمک require برابر با آدرس تصویر مورد نظر قرار می‌دهیم. این روش نیز برای وبپک قابل فهم بوده و فایل وارد باندل می‌شود. در ادامه مثالی از این روش آورده شده است:

var img = document.createElement("img");
img.width="200px";
img.height="200px";
img.src= require("path to some image");


چند نکته‌ی پایانی :

1. در فایل پیکربندی همیشه پسوند فایل‌هایی را که در کلید entry قرار داشتند، مشخص کردیم:

entry:['./main.js','./shared.ts']

با کلیدی با نام resolve در فایل پیکربندی می‌توان مشخص کرد در صورتیکه پسوند فایلی مشخص نبود، به ترتیب مشخص شده به دنبال آن بگردد. به طور مثال:

// webpack.config.js
resolve:{
            extensions:['','.js','.ts']
  }

در تعریف بالا ذکر می‌شود در صورتیکه پسوند فایل ورودی مشخص نبود، ابتدا به دنبال فایل بدون پسوند، سپس فایل‌هایی با پسوند js و در نهایت به دنبال فایل‌هایی با پسوند ts بگرد. توجه داشته باشید که ترتیب مشخص کردن پسوند فایل‌ها مهم است و وبپک بر اساس این ترتیب به دنبال فایل مورد نظر خواهد گشت.

حال می‌توان مقدار کلید entry را اینطور تعریف کرد:

entry:['./main','./shared']


2.استفاده از فایل‌های css ی که در درونشان فونت‌های مورد نیاز لینک شده‌اند تنها با استفاده از لودر css قابل انجام نیست. به طور مثال استفاده از کتابخانه‌ی بوت استرپ تنها با این لودر ممکن نیست و بایستی لودر url-loader نیز در پروژه نصب شده باشد تا در هنگامیکه وبپک به فونت‌ها برخورد کرد، بتواند آنها را وابسته به شرایط، وارد باندل نهایی کند.


فایل‌های پروژه: dntwebpack-part4.zip 

نظرات مطالب
Ajax.BeginForm و ارسال فایل به سرور در ASP.NET MVC
در حین تعریف فرم، OnSuccess را به یک متد جاوا اسکریپتی که قرار است پس از اجرای موفقیت آمیز ارسال اطلاعات Ajax ایی به سرور اجرا شود، مقدار دهی کنید:
@using (Ajax.BeginForm(actionName: "Index",
                       controllerName: "Home",
                       ajaxOptions: new AjaxOptions
                       {
                           HttpMethod = "POST",
                           OnSuccess = "doUpload(data, status, xhr)"
                       },
                       routeValues: null,
                       htmlAttributes: new { id = "uploadForm" }))
{
این متد یک چنین امضایی را باید داشته باشد:
        function doUpload(data, status, xhr) {
            alert(data.result);
            // مابقی کدهای آپلود فایل
به عبارتی می‌توان Id رکورد insert شده را در اینجا دریافت (توسط data) و سپس به کمک اطلاعات اضافی ارسال به سرور افزونه‌ی ارسال فایل، به اکشن متد ذخیره فایل ارسال کرد.

جهت تکمیل بحث
• OnBegin – xhr
• OnComplete – xhr, status
• OnSuccess – data, status, xhr
• OnFailure – xhr, status, error
پارامترهای AjaxOptions یک چنین اطلاعاتی را از سرور دریافت می‌کنند که نمونه‌ای از آن در متد doUpload فوق استفاده شد.
مطالب
ضمیمه کردن فایل در RavenDb
یکی از مواردی که در بانک‌های اطلاعاتی امروزه بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد، ذخیره فایل‌ها در خود دیتابیس، بجای ذخیره نام یا آدرس آن‌ها بر روی دیسک سخت است. از همان ابتدا که Raven به بازار عرضه شد، امکان ذخیره فایل‌های باینری را با استفاده از افزونه هایی که به همراه داشت برای برنامه نویسان مهیا ساخت.  این امکان از طریق کد زیر برای ذخیره یک فایل کفایت میکرد:
using (var store = new DocumentStore
            {
                Url = "http://localhost:8080"
            }.Initialize())
            {
                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    store.DatabaseCommands.PutAttachment(key: "file/1",
                                                         etag: null,
                                                         data: System.IO.File.OpenRead(@"D:\Prog\packages.config"),
                                                         metadata: new RavenJObject
                                                         {
                                                            { "Description", "توضیحات فایل" }
                                                         });
                    var question = new Question
                    {
                        By = "users/Vahid",
                        Title = "Raven Intro",
                        Content = "Test....",
                        FileId = "file/1"
                    };
                    session.Store(question);

                    session.SaveChanges();
                }
            }
ولی اگر از نسخه سه بعد RavenDb را استفاده کنید، می‌بینید که متد PutAttachment و دیگر خانواده این متد با ویژگی Obsolete (منسوخ شده) مزین شده‌اند و توصیه شده‌است از این پس از قابلیت جدیدی به نام RavenFs استفاده شود.
RavenFS یک فایل سیستم مجازی توزیع شده‌است و برای فایل‌های بزرگ چند گیگابایتی به طور بهینه‌ای طراحی گردیده‌است تا کارآیی بانک اطلاعاتی را بالا ببرد و وجود فایل‌های تکراری، از بین برود. این سیستم جدید شامل سیستم پیش فرض ایندکس گذاری میباشد و به شما این اجازه را میدهد تا بر روی متادیتاهای یک فایل از قبیل حجم، تاریخ آخرین نگارش و حتی متادیتاهای اختصاصی که شما در حین ذخیره سازی به آن اضافه می‌کنید، به جست‌وجو بپردازد. این سیستم جدید همچنین این امکان را به شما میدهد تا این اطلاعات را بین Node‌ها، با کمترین میزان انتقالات جابجا کنید و دسترسی سریعتری را بین نودهای مختلف داشته باشید.

برای ذخیره سازی یک فایل ابتدا باید یک FileStore را همانند آنچه که برای DocumentStore داشتید تعریف کنید. Url که شامل همان رشته اتصالی بوده و DefaultFileSystem هم  همانند DefaultDatabase که نام دیتابیس در آن ذکر میشد، در اینجا نام فایل سیستم ذکر می‌گردد:
 var fileStore = new FilesStore()
            {
                Url = "http://localhost:8080",
                DefaultFileSystem = "SampleFs"
            };
            fileStore.Initialize();

بعد از آن باید از طریق Store جدید یک سشن ایجاد شود و فایل مورد نظر را در قالب یک استریم بخوانیم:
 var session = fileStore.OpenAsyncSession();
 var stream = File.OpenRead("D:\\Apocalypse.Now.Redux.1979.BDRip.YIFY.mkv");  

توجه داشته باشید که برای کار با فایل سیستم، همه متدهای session به صورت غیرهمزمان بوده و متد همزمانی وجود ندارد. سپس در مرحله بعد میخواهم متادیتاهای شخصی نیز به آن اضافه کنیم:
  var metadata = new RavenJObject
            {
                {"User", "users/1345"},
              {"Director","Francis Ford Coppola" }, 
                {"Year","1979" }
            };

با استفاده از شیء RavenObject میتوانیم در قالب کلید و مقدار، مقادیر خود را ذخیره کنیم و بعد از آن همه موارد بالا که شامل فایل هدر، استریم و متادیتای اختصاصی است را رجیستر کنیم. اگر هم چندین فایل داریم میتوانید آن‌ها را هم در همینجا رجیستر کنید:
session.RegisterUpload("mkv/sample.mkv", stream, metadata);

در مرحله بعدی تغییرات را تایید و عملیات آپلود آغاز میگردد:
await session.SaveChangesAsync();

همانطور که می‌بینید تمامی متدهای کاربردی این سشن به طور غیرهمزمان طراحی شده‌اند.
کلیه عملیاتی که در بالا انجام شد:
    var fileStore = new FilesStore()
            {
                Url = "http://localhost:8080",
                DefaultFileSystem = "SampleFs"
            };
            fileStore.Initialize();

            var session = fileStore.OpenAsyncSession();
             var stream = File.OpenRead("D:\\Apocalypse.Now.Redux.1979.BDRip.YIFY.mkv"); 
            var metadata = new RavenJObject
            {
                {"User", "users/1345"},
               {"Director","Francis Ford Coppola" }, 
                {"Year","1979" }
            };

            session.RegisterUpload("Mkv/sample.mkv", stream, metadata);
            await session.SaveChangesAsync();

حالا اگر به نسخه سرور ravenDb مراجعه کنید می‌بینید که فایل طبق فایل هدر داده شده قرار گرفته است و اطلاعات مربوط به آن ذخیره شده است:



{
    "User": "users/1345",
    "Country": "Iran",
    "City": "Kashan",
    "Raven-Synchronization-History": [
        {
            "Version": 4,
            "ServerId": "42d0cccb-103d-4bf0-9f3d-6f635b1c8ba4"
        },
        {
            "Version": 5,
            "ServerId": "42d0cccb-103d-4bf0-9f3d-6f635b1c8ba4"
        }
    ],
    "Raven-Synchronization-Version": "6",
    "Raven-Synchronization-Source": "42d0cccb-103d-4bf0-9f3d-6f635b1c8ba4"
}

برای خواندن هم به شیوه زیر عمل میکنیم:
 از طریق Store ایجاد شده، یک سشن جدید را باز می‌کنیم و فایل مورد نظر را از طریق یکی از متادیتاهای تعریف شده بازیابی میکنیم:
var fileStore = new FilesStore()
            {
                Url = "http://localhost:8080",
                DefaultFileSystem = "SampleFs"
            };
            fileStore.Initialize();

            var session = fileStore.OpenAsyncSession();
            var file = await session.Query()
                   .WhereEquals("Year", "1979")
                   .FirstOrDefaultAsync();
سپس با آدرس دهی فایل هدر، فایل باینری را داخل استریم قرار می‌دهیم:
var stream = await session.DownloadAsync("mkv/"+file.Name);

سپس استریم را روی دیسک سخت دخیره یا به هر مکانی که مد نظر است ارسال می‌کنیم:
   var fs = File.Create("D:\\file2.mkv");
            stream.CopyTo(fs);
            fs.Flush();
            fs.Close();
البته از آنجائیکه عملیات بازیابی توسط بانک اطلاعاتی به صورت غیرهمزمان انجام می‌گیرد، بهتر هست که باقی عملیات هم به صورت غیرهمزمان انجام شود:
await stream.CopyToAsync(fs);

سپس کل کد بازیابی را به شکل زیر می‌نویسیم:
            var fileStore = new FilesStore()
            {
                Url = "http://localhost:8080",
                DefaultFileSystem = "SampleFs"
            };
            fileStore.Initialize();

            var session = fileStore.OpenAsyncSession();
            var file = await session.Query()
                   .WhereEquals("Year", "1979")
                   .FirstOrDefaultAsync();

            var stream = await session.DownloadAsync("mkv/"+file.Name);

            var fs = File.Create("D:\\file2.mkv");

            await stream.CopyToAsync(fs);


مطالب
Performance در AngularJS 1.x قدم ششم
موضوع این مقاله استفاده مستقیم از توابع و عملیات محاسباتی برای Binding در View می‌باشد که در پروژه‌های بزرگ که حجم المنت‌ها در صفحه زیاد است عملکردی منفی در Performance دارد که قابل چشم پوشی نیست. برای اینکه این مورد ملموس باشد بنده مثالی را آماده کرده‌ام که هدف آن بیشتر درک درست شما از این موضوع است.
کد زیر را مشاهده کنید:
<input type="text" ng-model="newItemTitle">
<button type="button" ng-click="add()">افزودن</button>
<ul>
     <li ng-repeat="item in items">{{item.title}}</li>
</ul>
<div ng-show="showMSG()">شما بیش از ۱۰ استان ثبت کرده اید</div>
و قسمت Controller:
$scope.newItemTitle='';           

$scope.add=function(){
     $scope.items.push({
          title:$scope.newItemTitle
     });
}

$scope.items=[
     {title:'اردبیل'},
     {title:'تهران'},
     {title:'اصفهان'},
     {title:'شیراز'},
     {title:'مشهد'},
];  

$scope.showMSG=function(){
     return $scope.items.length>10;
}
 همانطور که مشاهده میکنید این کد یک مثال ساده است که شامل لیست استانها و قسمتی برای افزودن استان جدید و در قسمت پایینتر در صورتی که بیش از ۱۰ استان ثبت شده باشد به کاربر پیغامی نمایش می‌دهیم.

سوال اول، مشکل کجاست؟
این کد کاملا صحیح است، اما بهینه نیست. مشکل اصلی در View است که مستقیما تابع showMSG را صدا میزند. صدا زدن مستقیم توابع از View در قسمت‌هایی که Bind شده‌اند، در Performance نتیجه منفی دارند. منظور از صدا زدن مستقیم توابع در قسمت‌های Bind روش‌های زیر است:
ng-show="showMSG()"
ng-if="showMSG()"
ng-hide="showMSG()==false"
ng-class="{'red',getResult()}"
ng-style="{'width':getWidth()}"
سوال دوم، چرا Performance را کاهش میدهد؟
AngularJS برای اینکه بتواند تکلیف ng-show هایی را که در div نوشته شده‌است، مشخص کند، مجبور است تابع showMSG را صدا بزند. تا این قسمت هیچ مشکلی نیست. اما وقتی که AngularJS می‌خواهد در زمان‌های بعدی هم متوجه تغییرات بشود مجبود هست دوباره تابع showMSG را صدا بزند و این کار تکرار می‌شود و در مواقعی که تغییرات انجام شده هیچ ارتباطی با این Binding ندارند باز هم اجرا می‌شود و این تداوم در اجرا که اکثرا لازم نیستند باعث کاهش Performance می‌شود. حالا فرض کنید در پروژه‌ای بزرگ در بیشتر قسمت‌های صفحه از این روش استفاده کرده اید و پروژه با داده‌های حجیم کار میکند.

سوال سوم، راهکار چیست؟ 
راهکار این موضوع خیلی ساده است؛ اما در بهبود کارآیی پروژه، خیلی تاثیر مثبتی دارد. به طور کلی سعی کنید در ‌Binding‌های View از متغییر استفاده کنید و هیچ تابعی و یا عملیات محاسباتی را در Binding قرار ندهید . منظور از عملیات محاسباتی در Binding روش زیر است:
<div ng-show="items.length>10">شما بیش از ۱۰ استان ثبت کرده اید</div>
حتی این روش هم مناسب نیست. روشی که می‌توان برای حل این مشکل در نظر گرفت به شرح زیر است:
$scope.maxItem=false';           

$scope.add=function(){
     $scope.items.push({
          title:$scope.newItemTitle
     });
     $scope.maxItem=$scope.items.length>10;
}

<div ng-show="maxItem">شما بیش از ۱۰ استان ثبت کرده اید</div>
این مشکل با متفیر maxItem و انتقال منطق به تابع add حل می‌شود.
نتیجه گیری کلی، در پروژه‌هایی که با داده‌های حجیم کار میکنند، هیچ وقت از توابع و عملیات محاسباتی در View استفاده نکنید. 
مطالب
استفاده از دیتابیس Sqlite در الکترون (قسمت اول)
یکی از مهمترین بخش‌های هر برنامه، بخش ذخیره و بازیابی دیتا است. برای ذخیره سازی از طریق وب و مرورگر، راه‌های مختلف زیادی چون webStorage ,Indexed DB ,Sqlite ,NeDB, و ... وجود دارند.

Sqlite دیتابیس مناسبی برای برنامه‌های چندسکویی است و عموما به عنوان اولین گزینه استفاده می‌شود. برای کار با این دیتابیس، ما از ماژول sql.js که یکی از ماژول‌های معروف در جاوااسکریپت است، استفاده می‌کنیم. برای نصب آن از طریق npm، به شکل زیر اقدام می‌کنیم:
npm install sql.js --save
سپس کد همیشگی زیر را برای آغاز، در فایل index.js وارد می‌کنیم:
const{app,BrowserWindow}=require("electron");

let win;
function onLoad()
{
  win=new BrowserWindow({
    width:800,
    height:600
  });
  win.loadURL(`file://${__dirname}/index.html`);
}

app.on("ready",onLoad());
  ابتدا باید بررسی کنیم که آیا دیتابیس از قبل موجود است یا خیر و اگر موجود نبود، برای اولین بار آن را بسازیم. برای بررسی وجود یک فایل نیز می‌توانیم از چند دستور مختلف استفاده کنیم. path.exists و fs.exists، دو عدد از آن‌ها می‌باشند که هر دوی آنان به صورت غیرهمزمان هستند و پارمتر اولشان نام فایل، به همراه مسیر (یا تنها مسیر) است و پارامتر دوم هم یک تابع callback است که به عنوان پارامتر، جواب را بر می‌گرداند. برای استفاده از حالت همزمان، عبارت Sync را به انتهای نام متدها اضافه کنید. نحوه استفاده از آن به شکل زیر است:
var path=require("path");
path.exists('filepath",(status)=>
{
....
});
var status=path.existsSync("file");
//===============================
var fs=require("fs");
fs.exists('filepath",(status)=>
{
....
});
var status=path.existsSync("file");
ولی بهتر است بدانید که تاریخ انقضای دو دستور بالا سر آمده است و الان از دستور fs.stat استفاده می‌شود. این متد هم به دو شکل همزمان و غیرهمزمان وجود دارد:
fs.stat('foo.txt', function(err, stat) {
    if(err == null) {
        console.log('فایل موجوده');
    } else if(err.code == 'ENOENT') {
        // فایل وجود نداره
        fs.writeFile('log.txt', 'Some log\n');
    } else {
        //خطای دیگری رخ داده است
    }
});
برای استفاده از حالت همزمان هم کد را به شکل زیر بنویسید:
try {
  stats = fs.statSync(path);
  console.log("File exists.");
}
catch (e) {
  console.log("File does not exist.");
}
سپس کد زیر را در فرآیند اصلی وارد می‌کنیم:
const fs = require('fs');
const sql = require('sql.js');

  dbPath = './mydb.sqlite';
  dbExists=false;

try {
  dbExists = fs.statSync(dbPath);
}
catch (e) {
}

if(!dbExists)
{
  //create Database
var sqlStr=fs.readFileSync("./sql.txt");
var db = new sql.Database();
db.run(String(sqlStr));

//write to disk
var data=db.export();
var buffer=new Buffer(data);
fs.writeFileSync(dbPath,buffer);
}
else{
  var buffer = fs.readFileSync(dbPath);
  var db = new sql.Database(buffer);
}
ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا فایلی با نام test.sqlite در مسیر جاری است یا خیر. در صورتی که نباشد، کد داخل شرط اجرا می‌شود. در اولین خط شرط، فایلی را با نام sql.txt که شامل محتوای زیر است، می‌خوانیم:
CREATE TABLE numbers (
    id     INT          PRIMARY KEY
                        UNIQUE
                        NOT NULL,
    fname  VARCHAR (20) NOT NULL,
    lname  VARCHAR (30) NOT NULL,
    number VARCHAR (15) NOT NULL
);
insert into numbers values(1,'ali','yeganeh','03111223344');
insert into numbers values(2,'xxx','yyy','45454555');
سپس در خطوط بعدی دیتابیس جدیدی را ایجاد می‌کنیم و دستور sql را با متد run اجرا می‌کنیم. دستوراتی که متد run اجرا می‌کند، شامل خروجی نیستند. پس دستوراتی را که نیاز به خروجی ندارند، به این متد بسپارید. سپس از این دیتابیس، یک شیء خروجی را دریافت میکنم و با بافر کردن، آن را در یک فایل ذخیره می‌کنیم. در صورتی هم که از قبل دیتابیس وجود داشته باشد، بافر خوانده شده را مستقیما به سازنده Database می‌دهیم.
بعد از آن نیاز است تا دیتابیس در دسترس Render Process‌ها قرار بگیرد که در مقاله "شیوه کدنویسی در الکترون " در مورد global صحبت کرده‌ایم و نحوه استفاده از آن را فرا گرفتیم:
global.db=db;

در پایان اجرای برنامه لازم است که دیتابیس توسط دستور close بسته شود. سپس کد زیر را در رویداد windows-all-closed می‌نویسیم:
app.on('window-all-closed', () => {
  db.close();
  if (process.platform !== 'darwin') {
    app.quit();
  }
});
در این کد گفته‌ایم که موقعی که تمام پنجره‌های برنامه بسته شدند، دیتابیس را نیز ببند.
(چند مورد خارج از بحث): کد بعدی که مورد استفاده قرار گرفته است و در مقالات قبلی در مورد آن صحبت نکرده‌ایم این است که در سیستم‌های مک، وضعیت به این قرار است که اگر شما برنامه را ببیندید، آن برنامه بسته نشده و در پس زمینه فعال است و می‌توانید آن را از طریق dock اطراف صفحه، مجددا فعال کنید. ولی با نوشتن کد بالا، ما این وضعیت را اعلام کرده‌ایم که اگر تمامی پنجره‌ها بسته شدند، کل برنامه را ببند.

همچنین بسیار خوب است که کد زیر را هم همیشه اضافه کنید:
win.on('closed', () => {
    win = null;
  });
موقعی که پنجره مربوطه بسته شود، متغیری که به پنجره اشاره می‌کند، در حافظه می‌ماند. پس بهتر است که این مقدار حافظه را رها کنید تا Garbage Collector اقدام به حذف آن در حافظه کند.
پس اگر این کد را نوشتید، وضعیت سیستم عامل مک را به خاطر داشته باشید و مجبور هستید کد زیر را نیز اضافه کنید:
app.on('activate', () => {
  if (win === null) {
    createWindow();
  }
});
در این صورت اگر کاربر پنجره را از طریق Dock مجددا فعال کرد، پنجره برنامه شما نیز مجددا نمایش داده خواهدشد.

بعد از اینکه دیتابیس را به شیء global دادیم، در صفحه html کد زیر را وارد می‌کنیم:
<html>
  <head>
    <script src="./jquery.min.js"></script>
    <link href="./bootstrap-3.3.6-dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet"></link>
    <meta charset="utf-8">
    <title></title>
    <script>
    const {remote}=require("electron");
    let db=remote.getGlobal("db");
    </script>
  </head>
  <body>

<table id="people" class="table table-hover table-striped">
<th>
  <tr>
    <td>First Name</td>
    <td>last Name</td>
    <td>Phone Number</td>
  </tr>
</th>
<tbody>

</tbody>
</table>
  </body>
</html>
در این کد یک جدول داریم و قصد ما این است که آن دو سطر را که در ابتدا اضافه کردیم، در آن نمایش دهیم. چیزی که در این کدها قابل ملاحظه است، این است که ما از بسته‌های بوت استرپ و جی کوئری استفاده می‌کنیم. در ادامه کدهای زیر را در تگ اسکریپت  وارد می‌کنیم:
$(document).ready(()=>
{
  //show data
var tableBody=$("#people");

db.each("select * from numbers",(row)=>{
  let rowTemplate=`<tr><td>${row.fname}</td><td>${row.lname}</td><td>${row.number}</td></tr>`;
  tableBody.append(rowTemplate);
});
متد each برای مواقعی مناسب است که شما تعدادی سطر را برای بازگشت دارید و callback آن، به ازای هر سطر اجرا می‌شود و با استفاده از یک template string سطر سازی را انجام داده و آن را با استفاده از توابع جی کوئری به انتهای جدول اضافه می‌کنیم.
حال وقت آن رسیده است که خروجی کار را ببینیم. پس کد npm start را اجرا می‌کنیم. همانطور که می‌بینید خروجی به راحتی نمایش داده می‌شود. در مقاله بعدی بیشتر در این مورد صحبت می‌کنیم.
مطالب
لینک‌های هفته آخر آذر

وبلاگ‌ها و سایت‌های ایرانی


امنیت


Visual Studio


ASP. Net


طراحی وب


PHP

  • Aptana PHP 1.0 منتشر شد (اگر قبلا این IDE بسیار قابل توجه را دریافت کرده بودید فقط کافی است به منوی aptana و گزینه my aptana مراجعه کرده و از قسمت plugins ، این پلاگین 18 مگابایتی را دریافت کنید.)

اس‌کیوال سرور


سی شارپ


عمومی دات نت


ویندوز


متفرقه


مطالب
نحوه‌ی صحیح کار کردن با بوت استرپ
DOM در حالت عادی بسیار نامرتب است. همچنین با افزودن کلاس‌های CSS، کد HTML به مراتب نامرتب‌تر از قبل می‌شود. بوت استرپ نیز شامل تعداد زیادی از کلاس‌های CSS می‌باشد که برای انجام وظایف خاصی به HTML اضافه می‌شوند.

روش متداول استفاده از بوت‌استرپ 

Embedd کردن کلاس‌های CSS بوت‌استرپ به صورت مستقیم درون HTML

 اغلب فریم‌ورک‌ها، از لحاظ معنایی یا semantic، دارای مشکل هستند. اگر به سورس HTML صفحاتی که با این نوع از فریم‌ورک‌ها ساخته شده باشند نگاهی بیندازید با حجم زیادی از کلاس‌هایی مانند <"div class="row> و یا <"div class="col-sm> مواجه خواهید شد. نوشتن کد‌های HTML به این صورت از لحاظ معنایی اشتباه است. مثلاً اگر بنا به دلایلی سازندگان بوت استرپ تصمیم بگیرند نام کلاس‌های را در نسخه بعدی این فریم‌ورک تغییر دهند (مانند تغییر نام کلاس‌ها در نسخه‌ی 3 بوت استرپ)، و یا اگر در آینده بخواهید از یک فریم‌ورک دیگر در سایت‌تان استفاده کنید. باید این تغییرات را در تمام صفحات سایت‌تان اعمال کنید؛ در نتیجه اینکار زمان زیادی را از شما صرف میکند.

راه‌حل؟

استفاده از CSS preprocessors

بوت‌استرپ، از Less برای اینکار استفاده می‌کند. Less در واقع یک CSS preprocessor نوشته شده با جاوا اسکریپت است که قابلیت اجرا در مرورگر را دارد. Less امکانات زیادی، از قبیل استفاده از توابع، متغیرها، Mixins و ... را در اختیار شما قرار می‌دهد. در واقع هدف از Less، نگهداری آسان و قابلیت توسعه فایل‌های CSS می‌باشد. در این حالت شما کدهای CSS خود را درون فایل‌هایی با پسوند Less می‌نویسید. در این حالت بجای پیوست کردن کلاس‌های بوت‌استرپ در کد HTML، آن را درون استایل‌شیت پیوست خواهید کرد. همانطور که عنوان شد، بوت‌استرپ با Less نوشته شده است. فایل‌های Less بوت‌استرپ را می‌توانید از مخرن کد گیت‌هاب آن دانلود نمائید یا اینکه از طریق نیوگت می‌توانید آن را نصب کنید: 
PM> Install-Package Twitter.Bootstrap.Less
کار با Less خیلی ساده است. به عنوان مثال در کد زیر یک کلاس با نام loud داریم که استایل‌هایی را به آن اعمال کرده‌ایم. اکنون جهت استفاده مجدد از این استایل‌ها برای کلاسی دیگر، نیاز به نوشتن مجدد آن نیست. کافی همانند یک تابع در هر کلاسی آن را فراخوانی کنیم:
.loud {
  color: red;
}

// Make all H1 elements loud
h1 {
  .loud;
}

نکته: در Visual Studio 2012 Update 2 به بعد به صورت توکار از فایل‌های Less پشتیبانی می‌شود. (توسط پلاگین Web Essentials)

استفاده از Mixins

با استفاده از Mixins می‌توانیم عناصر داخل صفحات‌مان را به صورت Semantic تعریف نمائیم. به عنوان مثال می‌خواهیم با استفاده از سیستم گرید بوت‌استرپ، ساختاری مانند تصویر زیر را داشته باشیم:

در حالت معمول با استفاده از کلاس‌های CSS بوت‌استرپ می‌توانیم اینکار را انجام دهیم:
<div class="container">
    <div class="row">
        <div class="col-md-8">
            Content - Main
        </div>
        <div class="col-md-4">
            Content - Secondary
        </div>
    </div>
</div>
کد فوق را بهتر است به این صورت بنویسیم: 
<div class="wrapper">
    <div class="content-main">
         Content - Main
    </div>
    <div class="content-secondary">
        Content - Secondary
    </div>
</div>

در بوت استرپ از Less Mixins جهت اعمال استایل هایی مانند row و column می‌توانیم استفاده کنیم. به طور مثال برای اعمال استایل به کلاس‌های فوق می‌توانیم به این صورت عمل کنیم:
// Core variables and mixins
@import "variables.less";
@import "mixins.less";
.wrapper {
  .make-row();
}
.content-main {
  .make-lg-column(8);
}
.content-secondary {
  .make-lg-column(3);
  .make-lg-column-offset(1);
}
کد فوق بعد از کامپایل به کد زیر تبدیل خواهد شد:
.wrapper {
  margin-left: -15px;
  margin-right: -15px;
}
.content-main {
  position: relative;
  min-height: 1px;
  padding-left: 15px;
  padding-right: 15px;
}
@media (min-width: 1200px) {
  .content-main {
    float: left;
    width: 66.66666666666666%;
  }
}
.content-secondary {
  position: relative;
  min-height: 1px;
  padding-left: 15px;
  padding-right: 15px;
}
@media (min-width: 1200px) {
  .content-secondary {
    float: left;
    width: 25%;
  }
}
@media (min-width: 1200px) {
  .content-secondary {
    margin-left: 8.333333333333332%;
  }
}
همانطور که قبلاً عنوان شد ویژوال استودیو به راحتی توسط افزونه Web Essentials از فایل‌های Less پشتیبانی می‌کند. در نتیجه کامپایل فایل‌های Less داخل ویژوال استودیو توسط این افزونه به راحتی قابل انجام می‌باشد. 
یک قابلیت جالب دیگر در رابطه با فایل‌هایی Less، تولید نسخه‌های CSS عادی و فشرده نهایی توسط افزونه Web Essentials می‌باشد. به طور مثال شما می‌توانید نسخه minified شده را به Layout تان اضافه کنید. بعد از هربار تغییر در فایل Less این فایل نیز به روز خواهد شد:

 همچنین برای دیگر اجزای بوت‌استرپ نیز می‌توانید به این صورت عمل کنید:  
<!-- Before -->
<a href="#" class="btn danger large">Click me!</a>

<!-- After -->
<a href="#" class="annoying">Click me!</a>

a.annoying {
  .btn;
  .btn-danger;
  .btn-large;
}

خب، با استفاده از این حالت، کد‌های HTML به‌صورت مرتب‌تر، قابل‌انعطاف‌تر و همچنین از لحاظ معنایی(Semantic) استاندارد خواهند بود. بنابراین با آمدن یک فریم‌ورک جدید، به راحتی امکان سوئیچ‌کردن برای ما میسر و آسان‌تر از قبل خواهد شد.