پیشنهادها
نحوه‌ی صحیح کار کردن با بوت استرپ
استفاده از فریم ورک‌های CSS هرچند امکان استفاده مجدد از کدها را به همراه یک سری از نکات پیشرفته‌ی طراحی، به صورت خودکار فراهم می‌کنند، اما ... در دراز مدت مانند یک ویروس در سراسر کدهای صفحات برنامه پخش می‌شوند. نیاز است این مساله را کنترل کرد.

منابع پیشنهادی
مطالب
اجزاء معماری سیستم عامل اندروید (قسمت دوم معماری امنیتی اندروید) :: بخش چهارم
ایمن کردن برنامه تولید شده در برابر حملات:

هنگام دریافت اطلاعات از کاربر، باید داده‌ها در جایی ذخیره شوند. اینکه داده‌ها در کجا ذخیره و نگه داری شوند و از نفوذ به آنها جلوگیری شود، نهایت امن بودن برنامه شما را نشان میدهد. باید فرض کنید که برنامه شما به طور مستقیم یا غیرمستقیم در برخی موارد مورد حمله قرار میگیرد و تنها چیزی که بین حفاظت از اطلاعات کاربر نهایی، شما و حفاظت از داده‌ها مطرح می‌شود برعهده شما خواهد بود. چند نمونه از حملات را توضیح خواهم داد:
حملات غیر مستقیم (Indirect Attacks)
قبل از اینکه این بحث را باز کنم اجازه دهید ببینیم ترس از یک حمله تا چه حد استرس بوجود می‌آورد؟ در نیمه دوم 2010 و اوایل 2011 ، دو آسیب‌پذیری خطرناک در نسخه‌های Android به ترتیب 2.2 و 2.3 کشف شدند. آسیب‌پذیری در اصل همان خطری است که در آن یک مهاجم می‌تواند هر پرونده‌ای را که بر روی SD دستگاه ذخیره شده‌است کپی کند و به سرقت ببرد! حمله بدون اجازه از حافظه اتفاق افتاده است و آسیب پذیری، این راه را برای آن فراهم کرده است. به تصویر دقت کنید! ( این آسیب پذیری مربوط به سرقت اطلاعات است)

نکات زیر، جالب‌ترین نکات در خصوص شیوه حمله بوده که قابل توجه است:

  1. یک کاربر از یک وب سایت حاوی کدهای مخرب و آلوده که یک فایل را میزبانی می‌کند، مانند evil.html بازدید می‌کند.
  2. با توجه به یک بخش از آسیب پذیری، فایل evil.html دانلود می‌شود و کارت SD آن را بدون هشدار به کاربر، ذخیره می‌کند!
  3. با توجه به بخش دیگری از آسیب پذیری، به محض اینکه فایل ذخیره شد، می‌توان کدهای جاوا اسکریپت مخرب را روی آن اجرا کرد!
  4. بدلیل بخش پایانی حمله روی این آسیب پذیری، کدهای جاوااسکریپت تحت شرایطی خاص روی سیستم محلی (local) اجرا می‌شوند! ابزار آلوده و برنامه نویسی شده، براحتی روی کارت SD ذخیره و مستقر شده و به وب سایت مهاجم برای ارسال اطلاعات قربانی دسترسی کامل دارد.
فرض کنید که برنامه شما تمام اطلاعات ذخیره‌شده در کارت SD را برای ذخیره‌سازی، زیر نظر دسترسی‌های خودش ذخیره کرده است و مطابق با الگوی دایرکتوری‌ها جلو می‌رود. با اینحال داده‌های شما در معرض خطر سرقت قرار گرفته‌اند! این مثالی از حمله غیرمستقیم به برنامه شما است. اینکه اپلیکیشن شما تا چه میزان در برابر حملات غیرمستقیم مقاوم خواهد بود، بستگی به تلاش شما در برنامه نویسی و تحلیل موارد امنیتی دارد و لازمه آن این است که قبل از تولید نرم افزار حتما تحلیل امنیتی بعمل آید و اپلیکیشن را از آنها منع کنید.
ممکن است بپرسید، "من فقط یک توسعه دهنده اندرویدی کوچکی هستم که قصد دارم برنامه خودم را در یک مارکت اندرویدی بفروشم و قیمت این برنامه خیلی پایین است. بنابراین آیا واقعا باید زمانی را برای انجام این کار امنیتی از قبل هدر دهم؟

و من با صدای رسا جواب می‌دهم : "بله! باید این کار را انجام دهید." این کار باعث می‌شود تا در حین گسترش اپلیکیشن کوچک خود، دیگر نگران مشکلات حملات مستقیم یا غیرمستقیم نباشید.

حملات مستقیم (Direct Attacks) 

حملات مستقیم به طور قابل‌توجهی متفاوت هستند و می‌توانند شکل‌های گوناگونی برای حمله داشته باشند. یک حمله مستقیم می‌تواند به عنوان فردی که مستقیما در برنامه شما هدف قرار داده می‌شود، طبقه‌بندی شود. بنابراین، مهاجم به دنبال آسیب پذیری برای نفوذ در طراحی برنامه شما برای جمع‌آوری اطلاعات حساس در مورد شما و کاربران‌تان است. استفاده از کاربران برنامه و یا حمله به کارگزار، از مواردی است که یک مهاجم در اولویت کار خود قرار می‌دهد! یک مهاجم ممکن است به دنبال برنامه‌های کاربردی تلفن همراه باشد که متعلق به یک نهاد دولتی است مثل، یک بانک خاص که شما اپلیکیشن آنرا روی تلفن خود نصب کرده‌اید و آپدیت‌های امنیتی راهم انجام نداده‌اید! اگر طرح امنیتی روی برنامه ضعیف باشد و داده‌های حساس و حیاتی کاربران در محلی امن نگه داری نشود یا حتی ارتباط بین برنامه و ssl و سرور بدرستی برقرار نباشد، مهاجم میتواند حملات خاصی را روی ssl انجام دهد و نقاط ضعف را شناسایی کرده و در کسری از زمان به سرور متصل شود! این حمله یک حمله مستقیم و بدون دخالت فایل یا ابزار خاصی است. این یک حمله مستقیم به یک برنامه خاص است.

Proxim و ذخیره داده 

بیایید با یک مثال ساده با نام Proxim شروع کنیم: برای نوشتن یک برنامه که می‌تواند یک SMS را به افراد خاص و معین ارسال کند، قرار دادی بسته‌ایم؛ با توجه به نزدیکی به مجموعه‌ای از مختصات مکانی آنها روی GPS. برای مثال: کاربر در این برنامه می‌تواند شماره تماس همسر خود را ذخیره کرده و هر زمان که به فاصله 3 مایلی به خانه یا محل کار برسد، با او تماس میگیرد. بدین صورت همسر فرد مطلع می‌شود که او نزدیک به محل کار یا خانه است و با یک تماس تلفنی او را آگاه می‌سازد.

کدهای زیر بخشی از فایل (Save Routine, SaveController. java) هستند:

package net.zenconsult.android.controller;

import java.io.File;
import java.io.FileNotFoundException;
import java.io.FileOutputStream;
import java.io.IOException;
import net.zenconsult.android.model.Contact;
import net.zenconsult.android.model.Location;
import android.content.Context;
import android.os.Environment;
import android.util.Log;
public class SaveController {
 private static final String TAG = "SaveController";
 public static void saveContact(Context context, Contact contact) {
  if (isReadWrite()) {
   try {
    File outputFile = new File(context.getExternalFilesDir(null), contact.getFirstName());
    FileOutputStream outputStream = new FileOutputStream(outputFile);
    outputStream.write(contact.getBytes());
    outputStream.close();
   } catch (FileNotFoundException e) {
    Log.e(TAG, "File not found");
   } catch (IOException e) {
    Log.e(TAG, "IO Exception");
   }
  } else {
   Log.e(TAG, "Error opening media card in read/write mode!");
  }
 }
 public static void saveLocation(Context context, Location location) {
  if (isReadWrite()) {
   try {
    File outputFile = new File(context.getExternalFilesDir(null), location.getIdentifier());
    FileOutputStream outputStream = new FileOutputStream(outputFile);
    outputStream.write(location.getBytes());
    outputStream.close();
   } catch (FileNotFoundException e) {
    Log.e(TAG, "File not found");
   } catch (IOException e) {
    Log.e(TAG, "IO Exception");
   }
  } else {
   Log.e(TAG, "Error opening media card in read/write mode!");
  }
 }
 private static boolean isReadOnly() {
  Log.e(TAG, Environment
   .getExternalStorageState());
  return Environment.MEDIA_MOUNTED_READ_ONLY.equals(Environment
   .getExternalStorageState());
 }
 private static boolean isReadWrite() {
  Log.e(TAG, Environment
   .getExternalStorageState());
  return Environment.MEDIA_MOUNTED.equals(Environment
   .getExternalStorageState());
 }
}
هر بار که کاربر دکمه ذخیره مکان یا دکمه ذخیره تماس را انتخاب می‌کند، عملیات صورت میگیرد. حال بیایید به کدهای مکان و تماس نگاهی بیندازیم:

  کدهای فایل ( Location .java)

package net.zenconsult.android.model;
publicclass Location {
 private String identifier;
 privatedouble latitude;
 privatedouble longitude;
 public Location() {}
 publicdouble getLatitude() {
  return latitude;
 }
 publicvoid setLatitude(double latitude) {
  this.latitude = latitude;
 }
 publicdouble getLongitude() {
  return longitude;
 }
 publicvoid setLongitude(double longitude) {
  this.longitude = longitude;
 }
 publicvoid setIdentifier(String identifier) {
  this.identifier = identifier;
 }
 public String getIdentifier() {
  return identifier;
 }
 public String toString() {
  StringBuilder ret = new StringBuilder();
  ret.append(getIdentifier());
  ret.append(String.valueOf(getLatitude()));
  ret.append(String.valueOf(getLongitude()));
  return ret.toString();
 }
 publicbyte[] getBytes() {
  return toString().getBytes();
 }
}

کدهای فایل (Contact.java)

package net.zenconsult.android.model;
publicclass Contact {
 private String firstName;
 private String lastName;
 private String address1;
 private String address2;
 private String email;
 private String phone;
 public Contact() {}
 public String getFirstName() {
  return firstName;
 }
 publicvoid setFirstName(String firstName) {
  this.firstName = firstName;
 }
 public String getLastName() {
  return lastName;
 }
 publicvoid setLastName(String lastName) {
  this.lastName = lastName;
 }
 public String getAddress1() {
  return address1;
 }
 publicvoid setAddress1(String address1) {
  this.address1 = address1;
 }
 public String getAddress2() {
  return address2;
 }
 publicvoid setAddress2(String address2) {
  this.address2 = address2;
 }
 public String getEmail() {
  return email;
 }
 publicvoid setEmail(String email) {
  this.email = email;
 }
 public String getPhone() {
  return phone;
 }
 publicvoid setPhone(String phone) {
  this.phone = phone;
 }
 public String toString() {
  StringBuilder ret = new StringBuilder();
  ret.append(getFirstName() + "|");
  ret.append(getLastName() + "|");
  ret.append(getAddress1() + "|");
  ret.append(getAddress2() + "|");
  ret.append(getEmail() + "|");
  ret.append(getPhone() + "|");
  return ret.toString();
 }
 publicbyte[] getBytes() {
  return toString().getBytes();
 }
}
کلاس‌های مکان و تماس با استاندارد یکسانی طراحی شده‌اند و داده‌ها در محلی امن، نگه‌داری می‌شوند. هر کدام از آنها شامل ()toString و ()getBytes است که کل محتوای کلاس را به عنوان یک رشته یا مجموعه‌ای از بایت‌ها برمیگرداند.
اگر بنا بود تا به صورت دستی یک شئ تماس را اضافه کنیم، احتمالا باید به صورت زیر عمل میکردیم:
final Contact contact = new Contact();
contact.setFirstName("User 1");
contact.setLastName("L1");
contact.setAddress1("");
contact.setAddress2("");
contact.setEmail("name@site.net");
contact.setPhone("12120031337");

مطالب
C# 7 - Out variables
در زبان برنامه نویسی #C، هر متد، توانایی برگرداندن یک مقدار را دارد و در مواقعی نیاز داریم بیشتر از یک مقدار را از یک متد به عنوان خروجی دریافت کنیم که استفاده از پارامتر‌های out و  ref و یا Tuple راه حل‌هایی برای رسیدن به این مقصود می‌باشند.
یکی از تازه‌های 7 #C، ساده شدن تعریف out parameter‌ها نسبت به قبل می‌باشد که باعث مرتب شدن کدها نیز می‌شود که در ادامه به آن می‌پردازیم.
تا قبل از ارائه 7 #C، برای ارسال یک پارامتر به صورت out می‌بایستی قبل از استفاده و ارسال آن به متد مورد نظر، ابتدا متغیر مربوطه را تعریف می‌کردیم که نمونه‌ای از تعریف مذکور، قطعه کدهایی شبیه به زیر است:
int numericResult;
if (int.TryParse(input, out numericResult))
    WriteLine(numericResult);
else
    WriteLine("Could not parse input");
خروجی متد TryParse  به صورت boolean می‌باشد و در صورتیکه نتواند مقدار input را به int تبدیل کند، مقدار false برگردانده می‌شود؛ در غیر اینصورت مقدار true برگردانده خواهد شد و مقدار input در numericResult قرار می‌گیرد. همانطور که مشاهده می‌کنید برای اینکه بتوان مقدار تبدیل شده را داشته باشیم، ابتدا اقدام به تعریف یک متغیر کرده و بعد با استفاده از پارامتر out، آن را ارسال کرده‌ایم.
قطعه کد فوق در 7 #C به صورت زیر در خواهد آمد:
if (int.TryParse(input, out int result))
    WriteLine(result);
else
    WriteLine("Could not parse input");
در 7 #C امکان ترکیب تعریف پارمتر، به صورت inline در محل ارسال آرگومان وجود دارد و دیگر نیازی به تعریف متغیر، قبل از ارسال آن به تابع  نیست.

در مثال فوق نوع متغیر را به صورت صریح مشخص کرده‌ایم؛ همچنین امکان تعریف متغیر به صورت ضمنی را هم داریم:
if (int.TryParse(input, out var answer))
    WriteLine(answer);
else
    WriteLine("Could not parse input");

اولین سوالی که ممکن است با دیدن نمونه کد فوق پیش بیاید، محدوده‌ی متغیر‌های out که به صورت inline تعریف می‌شوند، می‌باشد و احتمالا تصور کرده‌اید که محدوده دید آنها  محدود به بلاک if می‌باشد؛ اما در عمل دامنه‌ی دید متغیر result برابر است با بلاک بیرونی شرط، که می‌توان از متغیر مورد نظر بعد از دستور if نیز استفاده نمود. قطعه کد زیر بیان کننده‌ی این موضوع می‌باشد:
if (!int.TryParse(input, out int result))
{    
    return null;
}

return result;


out variables را می‌توان یکی از ساده‌ترین تازه‌های 7 #C دانست که باعث خوانا‌تر شدن کدها می‌شود. در واقع دقیقا در جائیکه نیاز به متغیر است، تعریف می‌شود و اطمینان داریم که متغییر مربوطه قبل از ارسال به تابع، به صورت ناخواسته یا تصادفی مقداری اشتباه به آن انتساب داده نشده است.
 قبل از 7#C:
class Program
{
  static void Main(string[] args)
  {
    string firstName;
    string lastName;
    
    CreateName(out firstName, out lastName);
    Console.WriteLine($"Hello {firstName} {lastName}");
  }
  
  private static void CreateName(out string firstName, out string lastName)
  {
    firstName = "Kevin";
    lastName = "Griffin";
  }
}

و کد فوق در 7 #C  :
class Program
{
  static void Main(string[] args)
  {   
    CreateName(out string firstName, out string lastName);
    Console.WriteLine($"Hello {firstName} {lastName}");
  }
  
  private static void CreateName(out string firstName, out string lastName)
  {
    firstName = "Kevin";
    lastName = "Griffin";
  }
}
مطالب
چرا توسعه چابک (Agile Development)؟

خیلی از ما با کابوس پروژه ای که هیچ تجربه ای در انجام آن نداریم روبرو شده ایم. نبودن تجربه موثر منجر به خطاهای تکراری و غیر قابل پیش بینی شده و تلاش و وقت ما را به هدر می­دهد. مشتریان از کیفیت پایین، هزینه بالا و تحویل دیر هنگام محصول ناراضی هستند و توسعه دهندگان از اضافه کارهای بیشتر که منجر به نرم افزار ضعیت­تر می­گردد، ناخشنود.

همین که با شکستی مواجه می­شویم از تکرار چنین پروژه هایی اجتناب می­کنیم. ترس ما باعث می­شود تا فرآیندی بسازیم که فعالیت­های ما را محدود نموده و ایجاد آرتیفکت­ها[۱] را الزامی کند. در پروژه­ جدید از  چیزهایی که در پروژه‌های قبلی به خوبی کار کرده­اند، استفاده می­کنیم. انتظار ما این است که آنها برای پروژه جدید نیز به همان خوبی کار کند.

اما پروژه‌­ها آنقدر ساده نیستند که تعدادی محدودیت و آرتیفکت­ ما را از خطاها ایمن سازند. با بروز خطاهای جدید ما آنها را شناسایی و رفع می­کنیم. برای اینکه در آینده با این خطاها روبرو نشویم آنها را در محدودیت­ها و آرتیفکت­های جدیدی قرار می­دهیم. بعد از انجام پروژه‌های زیاد با فرآیندهای حجیم و پر زحمتی روبرو هستیم که توانایی تیم را کم کرده و باعث کاهش کیفیت تولید می­شوند.

فرآیندهای بزرگ و حجیم می­تواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. متاسفانه این مشکلات باعث می­شود که خیلی از افراد فکر کنند که علت مشکلات، نبود فرآیندهای کافی است. بنابراین فرآیندها را حجیم­تر و پیچیده­تر می­کنند. این مسئله منجر به تورم فرآیندها می­گردد که در محدوده سال ۲۰۰۰ گریبان بسیاری از شرکت­های نرم افزاری را گرفت.

اتحاد چابک

در وضعیتی که تیم­های نرم افزاری در بسیاری از شرکت­ها خود را در مردابی از فرآیندهای زیاد شونده می­دیدند، تعدادی از خبره‌­های این صنعت که خود را اتحاد چابک[۲] نامیدند در اویل سال ۲۰۰۱ یکدیگر را ملاقات کرده و ارزش هایی را معرفی کردند تا تیم­های نرم افزاری سریعتر نرم افزار را توسعه داده و زودتر به تغییرات پاسخ دهند. چند ماه بعد، این گروه ارزش­هایی تعریف شده را تحت مانیفست اتحاد چابک در سایت http://agilemanifesto.org منتشر کردند.

مانیفست اتحاد چابک

ما با توسعه نرم افزار و کمک به دیگران در انجام آن، در حال کشف راه‌های بهتری برای توسعه نرم افزار هستیم. از این کار به ارزش‌های زیر می­رسیم :

۱- افراد و تعاملات بالاتر از فرآیندها و ابزارها

۲- نرم افزار کار کننده بالاتر از  مستندات جامع

۳- مشارکت مشتری بالاتر از قرارداد کاری

۴- پاسخگویی به تغییرات بالاتر از پیروی از یک برنامه

با آنکه موارد سمت چپ ارزشمند هستند ولی ما برای موارد سمت راست ارزش بیشتری قائل هستیم.

افراد و تعاملات بالاتر از فرآیندها و ابزارها

افراد مهمترین نقش را در پیروزی یک پروژه دارند. یک فرآیند عالی بدون نیروی مناسب منجر به شکست می­گردد و بر عکس افراد قوی تحت فرآیند ضعیت ناکارآمد خواهند بود.

یک نیروی قوی لازم نیست که برنامه نویسی عالی باشد، بلکه کافیست که یک برنامه نویسی معمولی با قابلیت همکاری مناسب با سایر اعضای تیم باشد. کار کردن با دیگران، تعامل درست و سازنده با سایر اعضای تیم خیلی مهمتر از این که یک برنامه نویس با هوش باشد. برنامه نویسان معمولی که تعامل درستی با یکدیگر دارند به مراتب موفقتر هستند از تعداد برنامه نویسی عالی که قدرت تعامل مناسب با یکدیگر را ندارند.

در انتخاب ابزارها آنقدر وقت نگذارید که کار اصلی و تیم را فراموش کنید. به عنوان مثال می­توانید در شروع به جای بانک اطلاعاتی از فایل استفاده کنید، به جای ابزار کنترل کد گرانقیمت از برنامه رایگان کد باز استفاده کنید. باید به هیچ ابزاری عادت نکنید و صرفا به آنها به عنوان امکانی جهت تسهیل فرآیندها نگاه کنید.

نرم افزار کار کننده بالاتر از  مستندات جامع

نرم افزار بدون مستندات، فاجعه است. کد برنامه ابزار مناسبی برای تشریح سیستم نرم افزاری نیست. تیم باید مستندات قابل فهم مشتری بسازد تا ابعاد سیستم از تجزیه تحلیل تا طراحی و پیاده سازی آن را تشریح نماید.

با این حال، مستندات زیاد از مستندات کم بدتر است. ساخت مستندات زیاد نیاز به وقت زیادی دارد و وقت بیشتری را می‌گیرد تا آن را با کد برنامه به روز نمایید. اگر آنها با یکدیگر به روز نباشند باعث درک اشتباه از سیستم می‌شوند.

بهتر است که همیشه مستندات کم حجمی از منطق و ساختار برنامه داشته باشید و آن را به روز نماید. البته آنها باید کوتاه و برجسته باشند. کوتاه به این معنی که ۱۰ تا ۲۰ صفحه بیشتر نباشد و برجسته به این معنی که طراحی کلی و ساختار سطح بالای سیستم را بیان نماید.

اگر فقط مستندات کوتاه از ساختار و منطق سیستم داشته باشیم چگونه می‌توانیم اعضای جدید تیم را آموزش دهیم؟ پاسخ کار نزدیک شدن به آنها است. ما دانش خود را با نشستن در کنار آنها و کمک کردن به آنها انتقال می­دهیم. ما آنها را بخشی از تیم می­کنیم و با تعامل نزدیک و رو در رو به آنها آموزش می­دهیم.

مشارکت مشتری بالاتر از قرارداد کاری

نرم افزار نمی­تواند مثل یک جنس سفارش داده شود. شما نمی‌توانید یک توصیف از نرم افزاری که می‌خواهید را بنویسید و آنگاه فردی آن را بسازد و در یک زمان معین با قیمت مشخص به شما تحویل دهد. بارها و بارها این شیوه با شکست مواجه شده است.

این قابل تصور است که مدیران شرکت به اعضای تیم توسعه بگویند که نیازهای آنها چیست، سپس اعضای تیم بروند و بعد از مدتی برگردند و یک سیستمی که نیازهای آنها را برآورده می‌کند، بسازند. اما این تعامل به کیفیت پایین نرم افزار و در نهایت شکست آن می‌انجامد. پروژه‌های موفق بر اساس دریافت بازخورد مشتری در بازه‌های زمانی کوتاه و مداوم است. به جای وابستگی به قرارداد یا دستور کار، مشتری به طور تنگاتنگ با تیم توسعه کار کرده و مرتبا اعمال نظر می­کند.

قراردادی که مشخص کننده نیازمندیها، زمانبندی و قیمت پروژه است، اساسا نقص دارد. بهترین قرارداد این است که تیم توسعه و مشتری با یکدیگر کار کنند.

پاسخگویی به تغییرات بالاتر از پیروی از یک برنامه

توانایی پاسخ به تغییرات اغلب تعیین کننده موفقیت یا شکست یک پروژه نرم افزاری است. وقتی که طرحی را می­ریزیم باید مطمئن شویم که به اندازه کافی انعطاف پذیر است و آمادگی پذیرش تغییرات در سطح بیزنس و تکنولوژی را دارد.

مسیر یک پروژه نرم افزاری نمی­تواند برای بازه زمانی طولانی برنامه ریزی شود. اولا احتمالا محیط تغییر می­کند و باعث تغییر در نیازمندی‌ها می­شود. ثانیا همین که سیستم شروع به کار کند مشتریان نیازمندی­های خود را تغییر می‌دهند. بنابراین اگر بدانیم که نیازها چیست و مطمئن شویم که تغییر نمی­کنند، قادر به برآورد مناسب خواهیم بود، که این شرایط بعید است.

یک استراتژی خوب برای برنامه ریزی این است که یک برنامه ریزی دقیق برای یک هفته بعد داشته باشیم و یک برنامه ریزی کلی برای سه ماه بعد.

اصول چابک

۱- بالاترین اولویت ما عبارت است از راضی کردن مشتری با تحویل سریع و مداوم نرم افزار با ارزش. تحویل نرم افزار با کارکردهای کم در زود هنگام بسیار مهم است چون هم مشتری چشم اندازی از محصول نهایی خواهد داشت و هم مسیر کمتر به بیراهه می‌رود.

۲- خوش آمدگویی به تغییرات حتی در انتهای توسعه. اعضای تیم چابک، تغییرات را چیز خوبی می‌بینند زیرا تغییرات به این معنی است که تیم بیشتر یاد گرفته است که چه چیزی مشتری را راضی می‌کند.

۳- تحویل نرم افزار قابل استفاده از چند هفته تا چند ماه با تقدم بر تحویل در دوره زمانی کوتاهتر. ما مجموعه از مستندات و طرحها را به مشتری نمی‌دهیم.

۴- افراد مسلط به بیزنس و توسعه دهندگان باید روزانه با یکدیگر روی پروژه کار کنند. یک پروژه نرم افزاری نیاز به هدایت مداوم دارد.

۵- ساخت پروژه را بر توان افراد با انگیزه بگذارید و به آنها محیط و ابزار را داده و اعتماد کنید.  مهمترین فاکتور موفقیت افراد هستند، هر چیز دیگر مانند فرآیند، محیط و مدیریت  فاکتورهای بعدی محسوب می­شوند که اگر تاثیر بدی روی افراد می­گذارند، باید تغییر کنند.

۶- بهترین و موثر‌ترین روش کسب اطلاعات در تیم توسعه، ارتباط چهره به چهره است. در تیم چابک افراد با یکدیگر صحبت می‌کنند. نامه نگاری و مستند سازی فقط زمانی که نیاز است باید صورت گیرد.

۷- نرم افزار کار کننده معیار اصلی پیشرفت است. پروژه‌های چابک با نرم افزاری که در حال حاضر نیازهای مشتری را پاسخ می‌دهد، سنجیده می‌شوند. میزان مستندات، حجم کدهای زیر ساخت و هر چیز دیگری غیره از نرم افزار کار کننده معیار پیشرفت نرم افزار نیستند.

۸- فرآیندهای چابک توسعه با آهنگ ثابت را ترویج می‌دهد. حامیان، توسعه دهندگان و کاربران باید یک آهنگ توسعه ثابت را حفظ کنند که بیشتر شبیه به دو  ماراتون است یا دوی ۱۰۰ متر. آنها با سرعتی کار می‌کنند که بالاترین کیفیت را ارائه دهند.

۹- توجه مداوم به برتری تکنیکی و طراحی خوب منجر به چابکی می­گردد. کیفیت بالاتر کلیدی برای سرعت بالا است. راه سریعتر رفتن این است که نرم افزار تا جایی که ممکن است پاک و قوی نگهداریم. بنابراین همه اعضای تیم چابک تلاش می­کنند که با کیفیت­ترین کار ممکن را انجام دهند. آنها هر آشفتگی را به محض ایجاد برطرف می‌کنند.

۱۰-  سادگی هنر بیشینه کردن مقدار کاری که لازم نیست انجام شود، است. تیم چابک همیشه ساده‌ترین مسیر که با هدف آنها سازگار است را در پیش می­گیرند. آنها وقت زیادی روی مشکلاتی که ممکن است فردا رخ دهد، نمی­گذارند.  آنها کار امروز را با کیفیت انجام داده و مطمئن می­شوند که تغییر آن در صورت بروز مشکلات در فردا، آسان خواهد بود.

۱۱-  بهترین معماری و طراحی از تیم‌های خود سازمان ده بیرون می‌آید. مدیران، مسئولیت‌ها را به یک فردی  خاصی در تیم نمی‌دهند بلکه بر عکس با تیم به صورت یک نیروی واحد برخورد می­کنند. خود تیم تصمیم می­گیرد که هر مسئولیت را چه کسی انجام دهد. تیم چابک با هم روی کل جنبه‌های پروژه کار می­کنند. یعنی یک فرد خاص مسئول معماری، برنامه نویسی، تست و غیره نیستند. تیم، مسئولیتها را به اشتراک گذاشته و هر فرد بر کل کار تاثیر دارد.

۱۲-  در بازهای زمانی مناسب تیم در می­یابد که چگونه می­تواند کاراتر باشد و رفتار خود را متناسب با آن تغییر دهد. تیم می­داند که محیط دائما در حال تغییر است، بنابراین خود را با محیط تغییر می­دهد تا چابک بماند.

ضرورت توسعه چابک

امروزه صنعت نرم افزار دارای سابقه بدی در تحویل به موقع و با کیفیت نرم افزار است. گزارشات بسیاری تایید می­کنند که بیش از ۸۰ درصد از پروژه‌های نرم افزاری با شکست مواجه می­شوند؛ در سال ۲۰۰۵ موسسه IEEE  برآورد زده است که بیش از ۶۰ بیلیون دلار صرف پروژه‌های نرم افزاری شکست خورده شده است. عجب فاجعه­ای؟

شش دلیل اصلی شکست پروژه‌های نرم افزاری

وقتی که از مدیران و کارکنان سوال می­شود که چرا پروژه‌های نرم افزاری با شکست مواجه می­شوند، آنها به موضوعات گسترده ای اشاره می­کنند. اما شش دلیل زیر بارها و بارها تکرار شده است که به عنوان دلایل اصلی شکست نرم افزار معرفی می­شوند:

۱- درگیر نشدن  مشتری

۲- عدم درک درست نیازمندها

۳- زمان بندی غیر واقعی

۴- عدم پذیریش و مدیریت تغییرات

۵- کمبود تست نرم افزار

۶- فرآیندهای غیر منعطف و باد دار

چگونه چابکی این مشکلات را رفع می­کند؟

با آنکه Agile برای هر مشکلی راه حل ندارد ولی برای مسائل فوق بدین صورت کمک می­کند:

مشتری پادشاه است!

برای رفع مشکل عدم همکاری کاربر نهایی یا مشتری، Agile مشتری را عضوی از تیم توسعه می­کند. به عنوان عضوی از تیم، مشتری با تیم توسعه کار می­کند تا مطمئن شود که نیازمندها به درستی برآورده می­شوند. مشتری همکاری می­کند در شناسایی نیازمندی­ها، تایید می­کند نتیجه نهایی را و حرف آخر را در اینکه کدام ویژگی به نرم افزار اضافه شود، حذف شود و یا تغییر کند، را می­زند.

نیازمندی‌ها به صورت تست­های پذیرش[۳] نوشته می­شوند

برای مقابله با مشکل عدم درک درست نیازمندی­ها، Agile تاکید دارد که نیازمندیهای کسب شده باید به صورت ویژگی­هایی تعریف شوند که بر اساس معیارهای مشخصی قابل پذیرش باشند. این معیارهای پذیرش برای نوشتن تست­های پذیرش به کار می­روند. به این ترتیب قبل از اینکه کدی نوشته شود، ابتدا تست پذیرش نوشته می­شود. این بدین معنی است که هر کسی باید اول فکر کند که چه می­خواهد، قبل از اینکه از کسی بخواهد آن را انجام دهد. این راهکار فرایند کسب نیازمندی­ها را از بنیاد تغییر می­دهد و به صورت چشم گیری کیفیت برآورد و زمان بندی را بهبود می­دهد.

زمانبندی با مذاکره بین تیم توسعه و سفارش دهنده تنظیم می­شود

برای حل مشکل زمان بندی غیر واقعی، Agile زمان بندی را به صورت یک فرآیند مشترک بین تیم توسعه و سفارش دهنده تعریف می­کند. در شروع هر نسخه از  نرم افزار، سفارش دهنده ویژگی‌های مورد انتظار را به تیم توسعه می­گوید. تیم توسعه تاریخ تحویل را بر اساس ویژگی­ها برآورد می­زد و در اختیار سفارش دهنده قرار می­دهد. این تعامل تا رسیدن به یک دیدگاه مشترک ادامه می­یابد.

هیچ چیزی روی سنگ حک نشده است، مگر تاریخ تحویل

برای رفع مشکل ضعف در مدیریت تغییرات، Agile اصرار دارد که هر کسی باید تغییرات را بپذیرد و نسبت به آنها واقع بین باشد. یک اصل مهم Agile  می­گوید که هر چیزی می­تواند تغییر کند مگر تاریخ تحویل! به عبارت دیگر همین که محصول به سمت تولید شدن حرکت می­کند، مشتری (در تیم محصول) می­تواند بر اساس اولویت­ها و ارزش­های خود ویژگی­های محصول را کم یا زیاد کرده و یا تغییر دهد. به هر حال او باید واقع بین باشد. اگر او یک ویژگی جدید اضافه کنید، باید تاریخ تحویل را تغییر دهد. به این ترتیب همیشه تاریخ تحویل رعایت می­گردد.

تست­ها قبل از کد نوشته می­شوند و کاملا خودکار هستند

برای رفع مشکل کمبود تست، Agile تاکید می­کند که ابتدا باید تست­ها نوشته شوند و همواره ارزیابی گردند. هر برنامه نویس باید اول تست­ را بنویسد، سپس کد لازم برای پاس شدن آن را. همین که کد تغییر می­کند باید تست­ها دوباره اجرا شوند. در این راهکار، هر برنامه نویس مسئول تست­های خود است تا درستی برنامه از ابتدا تضمین گردد.

مدیریت پروژه یک فعالیت جداگانه نیست

برای رفع مشکل فرآیندهای غیر منعطف و باددار، Agile مدیریت پروژه را درون فرآیند توسعه می­گنجاند. وظایف مدیریت پروژه بین اعضای تیم توسعه تقسیم می­شود. برای مثال هر ۷ نفر در تیم توسعه نرم افزار (متدلوژی اسکرام) زمان تحویل را با مذاکره تعیین می­کنند. همچنین کد برنامه به صورت خودکار اطلاعات وضعیت پروژه را تولید می­کند. به عنوان مثال  نمودار burndown ، تست­های انجام نشده، پاس شده و رد شده به صورت خودکار تولید می­شوند.

به کار گیری توسعه چابک

یکی از مشکلات توسعه چابک این است که شما اول باید به خوبی آن را درک کنید تا قادر به پیاده سازی درست آن باشید. این درک هم باید کلی باشد (مانند Scrum و XP) و هم جزئی (مانند TDD و جلسات روازنه). اما چگونه باید به این درک برسیم؟ کتاب­ها و مقالات انگلیسی زیادی برای یادگیری توسعه چابک و پیاده سازی آن در سازمان وجود دارند، ولی متاسفانه منابع فارسی کمی در این زمینه است. هدف این کتاب رفع این کمبود و آموزش عملی توسعه چابک و ابزارهای پیاده سازی آن است.

برای این یک توسعه دهنده چابک شوید، باید به مهارت­های فردی و تیمی چابک برسید. در ادامه این مهارت­ها معرفی می­شوند.

مهارت­های فردی

قبل از هر چیز شما باید یک برنامه نویس باشید و مقدمات برنامه نویسی مانند الگوریتم و فلوچارت، دستورات برنامه نویسی، کار با متغیرها، توابع و آرایه­‌ها را بلد باشید. پس از تسلط به مقدمات برنامه نویسی می­توانید مهارت­های برنامه نویسی چابک را فرا بگیرید که عبارتند از:

- برنامه نویسی شیءگرا

- توسعه تست محور

- الگوهای طراحی

در ادامه نحوه کسب این مهارت­ها بیان می­شوند.

برنامه نویسی شیءگرا

اساس طراحی چابک بر تفکر شیءگرا استوار است. بنابراین تسلط به مفاهیم و طراحی شیءگرا ضروری است. 

توسعه تست محور

مهمترین و انقلابی‌ترین سبک برنامه نویسی از دهه گذشته تا به امروز، توسعه یا برنامه نویسی تست محور است. این سبک بسیاری از ارزش‌های توسعه چابک را فراهم می­کند و یادگیری آن برای هر توسعه دهنده چابک ضروری است.

الگوهای طراحی

الگوهای طراحی راه حل­های انتزاعی سطح بالا هستند. این الگوها بهترین تکنیک­های[۴] طراحی نرم افزار هستند و بسیاری از مشکلاتی که در طراحی نرم افزار رخ می­دهند با استفاده از این الگوها قابل حل هستند.

مهارت­های تیمی

انجام پروژه نرم افزاری یک کار تیمی است. شما پس از یادگیری مهارت­های فردی باید خود را آماده حضور در تیم توسعه چابک کنید. برای این منظور باید با مهارت تیمی مانند آشنایی با گردشکار تولید نرم افزار، حضور موثر در جلسات، قبول مسئولیت­ها و غیره آشنا شوید.

اسکرام

تمامی مهارت­های تیمی توسعه چابک توسط اسکرام آموزش داده می­شوند. اسکرام فریم ورکی برای توسعه چابک است که با تعریف فرآیندها، نقش­ها و آرتیفکت­های مشخص به تیم­های نرم افزاری کمک می­کند تا چابک شوند.


[۱] Artifact : خروجی یک فرآیند  است. مثلا خروجی طراحی شیءگرا، نمودارهای UML است.

[۲] Agile Alliance

[3] Acceptance Tests

[4] Best Practice

--------------------------------

اطلاعات بیشتر در http://AgileDevelopment.ir

مطالب دوره‌ها
ویژگی StringLength و اعمال maxlength به صورت خودکار در ASP.NET MVC
خاصیت نام را که توسط ویژگی StringLength مزین شده است درنظر بگیرید:
[StringLength(10, ErrorMessage = "حداکثر 10 حرف")]
public string Name { set; get; }
قصد داریم در سمت کاربر، فیلد متناظر را طوری تنظیم کنیم که واقعا کاربر نتواند بیش از 10 حرف را وارد کند:
        $(function () {
            $("input[data-val-length-max]").each(function (i, e) {
                var input = $(e);
                var maxlength = input.attr("data-val-length-max");
                input.attr("maxlength", maxlength);
            });
        });
توضیحات این کدها به نحوه رندر ویژگی StringLength بر می‌گردد:
<input class="text-box single-line" data-val="true" data-val-length="حداکثر 10 حرف" 
data-val-length-max="10" data-val-required="(*)" id="Name" name="Name" type="text" value="" />
توسط قطعه کد جی‌کوئری نوشته شده، ابتدا کلیه inputهایی که دارای data-val-length-max هستند را می‌یابیم و در این بین مقدار data-val-length-max را یافته و سپس خاصیت maxlength آن‌ها را به صورت پویا تنظیم می‌کنیم. به این ترتیب کاربر دیگر نمی‌تواند رشته‌ای دلخواه را در ابتدای کار وارد نماید و به طول تنظیم شده محدود می‌گردد.
 
اشتراک‌ها
تفاوت اعتبارسنجی ورودی ها با اعتبارسنجی مرتبط با قواعد تجاری

Input Validation for me is about validating the user input. Some people call "Name must not be empty" a business rule, I think about it as input validation. Business Rules validation is more complex, because a business rule for me is not "Name must not be empty", it is a definition of a state in the system that requires an action. Here is a definition of a business rule:

An order should be payed within 30 days, this duration can be extended, to a maximum of three times. 

تفاوت اعتبارسنجی ورودی ها با اعتبارسنجی مرتبط با قواعد تجاری
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
یک نکته‌ی تکمیلی: روش ارسال یک المان razor به کدهای جاوا اسکریپتی
فرض کنید قصد داریم قطعه کد جاوا اسکریپتی زیر را که یک المان را جهت هدایت فوکوس به آن، نیاز دارد، در کدهای #C فراخوانی کنیم:
window.setFocus = function (element) {
  element.focus();
};
برای مقدار دهی این element در کدهای #C باید به صورت زیر عمل کرد:
الف) در اینجا نیز از ref@ برای دسترسی به المان استفاده خواهیم کرد:
<input @ref="@ReferenceToInputControl" />
در این حالت input ای که توسط Blazor رندر می‌شود، چنین شکلی را پیدا می‌کند:
<input _bl_bc0f34fa-16bd-4687-a8eb-9e3838b5170d="">
هدف این است که بدون دستکاری Id المان، بتواند آن‌را به صورت منحصربفردی مشخص کند.

ب) سپس شیء ReferenceToInputControl را در کدهای کامپوننت به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
private ElementReference ReferenceToInputControl;
که قابلیت ارسال به کدهای جاوا اسکریپتی را دارد:
await JSRuntime.InvokeVoidAsync("setFocus", ReferenceToInputControl);
در این قطعه کد، ReferenceToInputControl همان element ای است که تابع setFocus تعریف شده نیاز دارد.

توجه! اگر قصد دارید قطعه کد #C فوق را در روال‌های رویدادگردان چرخه‌ی حیات کامپوننت فراخوانی کنید، اینکار باید در OnAfterRender صورت گیرد؛ چون پیش از آن ref@ هنوز تشکیل نشده‌است.
نظرات مطالب
متدی برای بررسی صحت کد ملی وارد شده
اگر کارت‌های ملی که شمارهٔ شناسنامهٔ ۹ و ۸ رقمی دارند را دیده باشید متوجه می‌شوید که صفرهای اول جز شمارهٔ ملی است. به هر حال اگر به هر دلیل صفرهای اول را به گونه‌ای پاک‌کرده‌اید می‌توان کد را اینگونه نوشت که کدهای ۹ یا ۸ رفمی را پس از افزوده‌شدن صفر مانند کدهای ۱۰ رقمی صحت‌سنجی کند:
        public static bool IsValidIranianNationalCode(string input)
        {
            input = input.PadLeft(10, '0');

            if (!Regex.IsMatch(input, @"^\d{10}$"))
                return false;

            var check = Convert.ToInt32(input.Substring(9, 1));
            var sum = Enumerable.Range(0, 9)
                .Select(x => Convert.ToInt32(input.Substring(x, 1)) * (10 - x))
                .Sum() % 11;

            return sum < 2 && check == sum || sum >= 2 && check + sum == 11;
        }
راستی اعداد یکسان نامعتبر نیستhttp://www.fardanews.com/fa/news/127747
برای زبان‌های دیگر این کد https://gist.github.com/ebraminio/5292017
نظرات مطالب
تگ گذاری در کامنت‌ها

فوق العاده بود ، تگ TODO را وقتی از پروژه اجرا میگیرم هم به من در زمان اجرا یاد آوری میکنه ، ممنونم