مطالب دوره‌ها
چرا XML و چرا پشتیبانی توکار از آن در SQL Server
مقدمه

فیلدهای XML از سال 2005 به امکانات توکار SQL Server اضافه شده‌اند و بسیاری از مزایای دنیای NoSQL را درون SQL Server رابطه‌ای مهیا می‌سازند. برای مثال با تعریف یک فیلد به صورت XML، می‌توان از هر ردیف به ردیفی دیگر، اطلاعات متفاوتی را ذخیره کرد؛ به این ترتیب امکان کار با یک فیلد که می‌تواند اطلاعات یک شیء را قبول کند و در حقیقت امکان تعریف اسکیمای پویا و متغیر را در کنار امکانات یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای که از اسکیمای ثابت پشتیبانی می‌کند، میسر می‌شود.
همچنین SQL Server در این حالت قابلیتی را ارائه می‌دهد که در بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL میسر نیست. در اینجا در صورت نیاز و لزوم می‌توان اسکیمای کاملا مشخصی را به یک فیلد XML نیز انتساب داد؛ هر چند این مورد اختیاری است و می‌توان یک un typed XML را نیز بکار برد. به علاوه امکانات کوئری گرفتن توکار از این اطلاعات را به کمک XPath ترکیب شده با T-SQL، نیز فراموش نکنید.
بنابراین اگر یکی از اهداف اصلی گرایش شما به سمت دنیای NoSQL، استفاده از امکان تعریف اطلاعاتی با اسکیمای متغیر و پویا است، فیلدهای نوع XML اس کیوال سرور را مدنظر داشته باشید.
یک مثال عملی: فناوری Azure Dev Fabric's Table Storage (نسخه Developer ویندوز Azure که روی ویندوزهای معمولی اجرا می‌شود؛ یک شبیه ساز خانگی) به کمک SQL Server و فیلدهای XML آن طراحی شده است.



چرا XML و چرا پشتیبانی توکار از آن در SQL Server

یک سند XML معمولا بیشتر از یک قطعه داده را در خود نگهداری می‌کند و نوع داده‌ی پیچیده محسوب می‌شود؛ برخلاف داده‌هایی مانند int یا varchar که نوع‌هایی ساده بوده و تنها یک قطعه از اطلاعات خاصی را در خود نگهداری می‌کنند. بنابراین شاید این سؤال مطرح شود که چرا از این نوع داده پیچیده در SQL Server پشتیبانی شده‌است؟
- از سال‌های نسبتا دور، از XML برای انتقال داده‌ها بین سیستم‌ها و سکوهای کاری مختلف استفاده شده‌است.
- استفاده‌ی گسترده‌ای در برنامه‌های تجاری دارد.
- بسیاری از فناوری‌های موجود از آن پشتیبانی می‌کنند.
برای مثال اگر با فناوری‌های مایکروسافتی کار کرده باشید، به طور قطع حداقل در یک یا چند قسمت از آن‌ها، مستقیما از XML استفاده شده‌است.
بنابراین با توجه به اهمیت و گستردگی استفاده از آن، بهتر است پشتیبانی توکاری نیز از آن داخل موتور یک بانک اطلاعاتی، پیاده سازی شده باشد. این مساله سهولت تهیه پشتیبان‌های خودکار، بازیابی آن‌ها و امنیت یکپارچه با SQL Server را به همراه خواهد داشت؛ به همراه تمام زیرساخت‌های مهیای در SQL Server.



روش‌های مختلف ذخیره سازی XML در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای

الف) ذخیره سازی متنی
این روش نیاز به نگارش خاصی از SQL Server یا بانک اطلاعاتی الزاما خاصی نداشته و با تمام بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای سازگار است؛ مثلا از فیلدهای varchar برای ذخیره سازی آن استفاده شود. مشکلی که این روش به همراه خواهد داشت، از دست دادن ارزش یک سند XML و برخورد متنی با آن است. زیرا در این حالت برای تعیین اعتبار آن یا کوئری گرفتن از آن‌ها نیاز است اطلاعات را از بانک اطلاعاتی خارج کرده و در لایه‌ای دیگر از برنامه، کار جستجو پردازش آن‌ها را انجام داد.

ب) تجزیه XML به چندین جدول رابطه‌ای
برای مثال یک سند XML را درنظر بگیرید که دارای اطلاعات شخص و خرید‌های او است. می‌توان این سند را به چندین فیلد در چندین جدول مختلف رابطه‌ای تجزیه کرد و سپس با روش‌های متداول کار با بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای از آن‌ها استفاده نمود.

ج) ذخیره سازی آن‌ها توسط فیلدهای خاص XML
در این حالت با استفاده از فیلدهای ویژه XML می‌توان از فناوری‌های مرتبط با XML تمام و کمال استفاده کرد. برای مثال تهیه کوئری‌های پیچیده داخل همان بانک اطلاعاتی بدون نیاز به تجزیه سند به چندین جدول و یا خارج کردن آن‌ها از بانک اطلاعاتی و جستجوی بر روی آن‌ها در لایه‌ای دیگر از برنامه.


موارد کاربرد XML در SQL Server

کاربردهای مناسب

- اطلاعات، سلسله مراتبی و تو در تو هستند. XQuery و XPath در این موارد بسیار خوب عمل می‌کند.
- ساختار قسمتی از اطلاعات ثابت است و قسمتی از آن خیر. برای نمونه، یک برنامه‌ی فرم ساز را درنظر بگیرید که هر فرم آن هر چند دارای یک سری خواص ثابت مانند نام، گروه و امثال آن است، اما هر کدام دارای فیلدهای تشکیل دهنده متفاوتی نیز می‌باشد. به این ترتیب با استفاده از یک فیلد XML، دیگری نیازی به نگران بودن در مورد نحوه مدیریت اسکیمای متغیر مورد نیاز، نخواهد بود.
نمونه‌ی دیگر آن ذخیره سازی خواص متغیر اشیاء است. هر شیء دارای یک سری خواص ثابت است اما خواص توصیف کننده‌ی آن‌ها از هر رکورد به رکوردی دیگر متفاوت است.

کاربردهای نامناسب

- کل اطلاعات را داخل فیلد XML قرار دادن. هدف از فیلدهای XML قرار دادن یک دیتابیس داخل یک سلول نیست.
- ساختار تعریف شده کاملا مشخص بوده و به این زودی‌ها هم قرار نیست تغییر کند. در این حالت استفاده از قابلیت‌های رابطه‌ای متداول SQL Server مناسب‌تر است.
- قرار دادن اطلاعات باینری بسیار حجیم در سلول‌های XML ایی.
 


تاریخچه‌ی پشتیبانی از XML در نگارش‌های مختلف SQL Server

الف) SQL Server 2000
در SQL Server 2000 روش (ب) توضیح داده شده در قسمت قبل، پشتیبانی می‌شود. در آن برای تجزیه یک سند XML به معادل رابطه‌ای آن، از تابعی به نام OpenXML استفاده می‌شود و برای تبدیل این اطلاعات به XML از روش Select … for XML می‌توان کمک گرفت. همچنین تاحدودی مباحث XPath Queries نیز در آن گنجانده شد‌ه‌است.

ب) SQL Server 2005
در نگارش 2005 آن، برای اولین بار نوع داده‌ای ویژه XML معرفی گشت به همراه امکان تعریف اسکیمای XML و اعتبارسنجی آن و پشتیبانی از XQuery برای جستجوی سریع بر روی داده‌های XML داخل همان بانک اطلاعاتی، بدون نیاز به استخراج اطلاعات XML و پردازش مجزای آن‌ها در لایه‌ای دیگر از برنامه.

ج) SQL Server 2008 به بعد
در اینجا فاز نگهداری این نوع داده خاص شروع شده و بیشتر شامل یک سری بهبودهای کوچک در کارآیی و نحوه‌ی استفاده از آن‌ها می‌شود.



استفاده از XML با کمک SQLCLR

از SQL Server 2005 به بعد، امکان استفاده از کلیه‌ی امکانات موجود در فضای نام System.Xml دات نت، در SQL Server نیز به کمک SQL CLR مهیا شده‌است. همچنین از SQL Server 2008 به بعد، امکانات فضای نام System.Xml.Linq و مباحث LINQ to XML نیز توسط SQL CLR پشتیبانی می‌شوند.
البته این امکانات در SQL Server 2005 نیز قابل استفاده هستند، اما اسمبلی شما unsafe تلقی می‌شود. پس از آزمایشات و بررسی کافی، فضای نام مرتبط با LINQ to XML و امکانات آن، به عنوان اسمبلی‌هایی امن و قابل استفاده در SQL Server 2008 به بعد، معرفی شده‌اند.




مزایای وجود فیلد ویژه XML در SQL Server

پس از اینکه فیلدهای XML به صورت یک نوع داده بومی بانک اطلاعاتی SQL Server معرفی شدند، مزایای ذیل بلافاصله در اختیار برنامه نویس‌ها قرار گرفت:
- امکان تعریف آن‌ها به صورت یک ستون جدولی خاصی
- استفاده از آن‌ها به عنوان یک پارامتر رویه‌های ذخیره شده
- امکان تعریف خروجی توابع scalar سفارشی تعریف شده به صورت XML
- امکان تعریف متغیرهای T-SQL از نوع XML

برای مثال در اینجا نحوه‌ی تعریف یک جدول جدید دارای فیلدی از نوع XML را مشاهده می‌کنید:
 CREATE TABLE xml_tab
(
  id INT,
  xml_col  XML
)
- پشتیبانی از فناوری‌های XML ایی مانند اعتبارسنجی اسکیما و نوشتن کوئری‌های پیشرفته با XQuery و XPath.
- امکان تعریف ایندکس‌های XML ایی اضافه شده‌است.



چه نوع XML ایی را می‌توان در فیلدهای XML ذخیره کرد؟

فیلدهای XML امکان ذخیره سازی داده‌های XML خوش فرم را مطابق استاندارد یک XML، دارند. حداکثر اندازه قابل ذخیره سازی در یک فیلد XML دو گیگابایت است.
البته امکانات مهیای در SQL Server در بسیاری از موارد فراتر از استاندارد یک XML هستند. به این معنا که در فیلدهای XML می‌توان Documents و یا Fragments را ذخیره سازی کرد. یک سند XML یا Document حاوی تنها یک ریشه اصلی است؛ اما یک Fragment می‌تواند بیش از یک ریشه اصلی را در خود ذخیره کند. یک مثال:
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
-- document
INSERT @xml_tab VALUES ('<person/>')
-- fragment
INSERT @xml_tab VALUES ('<person/><person/>')
SELECT * FROM @xml_tab
مدل داده‌ای XML در SQL Server بر مبنای استانداردهای  XQuery و XPath طراحی شده‌است و این استانداردها Fragments را به عنوان یک قطعه داده XML معتبر، قابل پردازش می‌دانند؛ علاوه بر آن مقادیر null و خالی را نیز معتبر می‌دانند. برای مثال عبارات ذیل معتبر هستند:
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
-- text only
INSERT @xml_tab VALUES ('data data data .....')
-- empty string
INSERT @xml_tab VALUES ('')
-- null value
INSERT @xml_tab VALUES (null)
SELECT * FROM @xml_tab
همچنین امکان ذخیره سازی یک متن خالی بدون فرمت نیز در اینجا مجاز است. بنابراین به کمک T-SQL می‌توان برای مثال نوع داده varchar و varchar max را به XML تبدیل کرد و برعکس. امکان تبدیل Text و NText (منسوخ شده) نیز به XML وجود دارد ولی در این حالت خاص، عکس آن، پشتیبانی نمی‌شود.
به علاوه باید دقت داشت که در SQL Server نوع داده‌ای XML برای ذخیره سازی داده‌ها بکار گرفته می‌شود. به این معنا که در اینجا پیشوندهای فضاهای نام XML بی‌معنا هستند.
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc xmlns="http://www.doctors.com"/>')
-- این سه سطر در عمل یکی هستند
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc xmlns="http://www.documents.com"/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<dd:doc xmlns:dd="http://www.documents.com"/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<rr:doc xmlns:rr="http://www.documents.com"/>')
SELECT * FROM @xml_tab
در این مثال، سه insert آخر در عمل یکی درنظر گرفته می‌شوند.



Encoding ذخیره سازی داده‌های XML

SQL Server امکان ذخیره سازی اطلاعات متنی را به فرمت UFT8، اسکی و غیره، دارد. اما جهت پردازش فیلدهای XML و ذخیره سازی آن‌ها از Collation پیش فرض بانک اطلاعاتی کمک خواهد گرفت. البته ذخیره سازی نهایی آن همیشه با فرمت UCS2 است (یونیکد دو بایتی).
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
N'<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<doc1>
  <row name="vahid"></row>
</doc1>
')
برای نمونه به مثال فوق دقت کنید. اگر آن‌را اجرا کنید، برنامه با خطای ذیل متوقف خواهد شد:
 XML parsing: line 1, character 38, unable to switch the encoding
علت اینجا است که با قرار دادن N در ابتدای رشته XML ایی در حال ذخیره سازی، آن‌را به صورت یونیکد دوبایتی معرفی کرده‌ایم اما encoding سند در حال ذخیره سازی utf-8 تعریف شده‌است و این‌دو با هم سازگاری ندارند.
برای حل این مشکل باید N ابتدای رشته را حذف کرد. روش دوم، معرفی و استفاده از utf-16 است بجای utf-8 در ویژگی encoding.
همچنین در این حالت اگر encoding را utf-16 معرفی کنیم و ابتدای رشته در حال ذخیره سازی N قرار نگیرد، باز با خطای unable to switch the encoding مواجه خواهیم شد.



نحوه‌ی ذخیره سازی اطلاعات XML ایی در SQL Server

SQL Server فرمت اطلاعات XML وارد شده را حفظ نمی‌کند. برای مثال اگر قطعه کد زیر را اجرا کنید
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
'<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?><doc1><row name="vahid"></row></doc1>'
  )
   
SELECT * FROM @xml_tab
خروجی Select انجام شده به صورت زیر است:
 <doc1>
  <row name="vahid" />
</doc1>
اطلاعات و داده نهایی، بدون تغییری از آن قابل استخرج است. اما اصطلاحا lexical integrity آن حفظ نشده و نمی‌شود. بنابراین در اینجا ذکر سطر xml version ضروری نیست و یا برای مثال اگر ویژگی‌ها را توسط " و یا ' مقدار دهی کنید، همیشه توسط "  ذخیره خواهد شد.



ذخیره سازی داده‌هایی حاوی کاراکترهای غیرمجاز XML

اطلاعات دنیای واقعی همیشه به همراه اطلاعات تک کلمه‌ای ساده نیست. ممکن است نیاز شود انواع و اقسام حروف و تگ‌ها نیز در این بین به عنوان داده ذخیره شوند. روش حل استاندارد آن بدون نیاز به دستکاری اطلاعات ورودی، استفاده از CDATA است:
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
'<person><![CDATA[ 3 > 2 ]]></person>'
  )
   
SELECT * FROM @xml_tab
در این حالت خروجی select اطلاعات ذخیره شده به صورت زیر خواهد بود:
 <person> 3 &gt; 2 </person>
به صورت خودکار قسمت CDATA پردازش شده و اصطلاحا حروف غیرمجاز XML ایی به صورت خودکار escape شده‌اند.



محدودیت‌های فیلدهای XML

- امکان مقایسه مستقیم را ندارند؛ بجز مقایسه با نال. البته می‌توان XML را تبدیل به مثلا varchar کرد و سپس این داده رشته‌ای را مقایسه نمود. برای مقایسه با null توابع isnull و coalesce نیز قابل بکارگیری هستند.
- order by و group by بر روی این فیلدها پشتیبانی نمی‌شود.
- به عنوان ستون کلید قابل تعریف نیست.
- به صورت منحصربفرد و unique نیز قابل علامتگذاری و تعریف نیست.
- فیلدهای XML نمی‌توانند دارای collate باشند.
مطالب
ASP.NET MVC #11

بررسی نکات تکمیلی Model binder در ASP.NET MVC

یک برنامه خالی جدید ASP.NET MVC را شروع کنید و سپس مدل زیر را به پوشه Models آن اضافه نمائید:

using System;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

از این مدل چند مقصود ذیل دنبال می‌شوند:
استفاده از Id به عنوان primary key برای edit و update رکوردها. استفاده از DateTime برای اینکه اگر کاربری اطلاعات بی ربطی را وارد کرد چگونه باید این مشکل را در حالت model binding خودکار تشخیص داد و استفاده از IsAdmin برای یادآوری یک نکته امنیتی بسیار مهم که اگر حین model binding خودکار به آن توجه نشود، سایت را با مشکلات حاد امنیتی مواجه خواهد کرد. سیستم پیشرفته است. می‌تواند به صورت خودکار ورودی‌های کاربر را تبدیل به یک شیء حاضر و آماده کند ... اما باید حین استفاده از این قابلیت دلپذیر به یک سری نکات امنیتی هم دقت داشت تا سایت ما به نحو دلپذیری هک نشود!

در ادامه یک کنترلر جدید به نام UserController را به پوشه کنترلرهای پروژه اضافه نمائید. همچنین نام کنترلر پیش فرض تعریف شده در قسمت مسیریابی فایل Global.asax.cs را هم به User تغییر دهید تا در هربار اجرای برنامه در VS.NET، نیازی به تایپ آدرس‌های مرتبط با UserController نداشته باشیم.
یک منبع داده تشکیل شده در حافظه را هم برای نمایش لیستی از کاربران، به نحو زیر به پروژه اضافه خواهیم کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class Users
{
public IList<User> CreateInMemoryDataSource()
{
return new[]
{
new User { Id = 1, Name = "User1", Password = "123", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 2, Name = "User2", Password = "456", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 3, Name = "User3", Password = "789", IsAdmin = true, AddDate = DateTime.Now }
};
}
}
}

در اینجا فعلا هدف آشنایی با زیر ساخت‌های ASP.NET MVC است و درک صحیح نحوه کارکرد آن. مهم نیست از EF استفاده می‌کنید یا NH یا حتی ADO.NET کلاسیک و یا از Micro ORMهایی که پس از ارائه دات نت 4 مرسوم شده‌اند. تهیه یک ToList یا Insert و Update با این فریم ورک‌ها خارج از بحث جاری هستند.

سورس کامل کنترلر User به شرح زیر است:

using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication7.Models;

namespace MvcApplication7.Controllers
{
public class UserController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var usersList = new Users().CreateInMemoryDataSource();
return View(usersList); // Shows the Index view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Details(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Details view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var user = new User { AddDate = DateTime.Now };
return View(user); // Shows the Create view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Add record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Create view again.
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Edit view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Edit(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}

[HttpPost]
public ActionResult Delete(int id)
{
// todo: Delete record
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

توضیحات:

ایجاد خودکار فرم‌های ورود اطلاعات

در قسمت قبل برای توضیح دادن نحوه ایجاد فرم‌ها در ASP.NET MVC و همچنین نحوه نگاشت اطلاعات آن‌ها به اکشن متدهای کنترلرها، فرم‌های مورد نظر را دستی ایجاد کردیم.
اما باید درنظر داشت که برای ایجاد Viewها می‌توان از ابزار توکار خود VS.NET نیز استفاده کرد و سپس اطلاعات و فرم‌های تولیدی را سفارشی نمود. این سریع‌ترین راه ممکن است زمانیکه مدل مورد استفاده کاملا مشخص است و می‌خواهیم Strongly typed views را ایجاد کنیم.
برای نمونه بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا گزینه‌ی create a strongly typed view را انتخاب کرده و سپس از لیست مدل‌ها، User را انتخاب نمائید. Scaffold template را هم بر روی حالت List قرار دهید.
برای متد Details هم به همین نحو عمل نمائید.
برای ایجاد View متناظر با متد Create در حالت HttpGet، تمام مراحل یکی است. فقط Scaffold template انتخابی را بر روی Create قرار دهید تا فرم ورود اطلاعات، به صورت خودکار تولید شود.
متد Create در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد. چون صرفا قرار است اطلاعاتی را از سرور دریافت و ثبت کند.
برای ایجاد View متناظر با متد Edit در حالت HttpGet، باز هم مراحل مانند قبل است با این تفاوت که Scaffold template انتخابی را بر روی گزینه Edit قرار دهید تا فرم ویرایش اطلاعات کاربر به صورت خودکار به پروژه اضافه شود.
متد Edit در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد و کارش تنها دریافت اطلاعات از سرور و به روز رسانی بانک اطلاعاتی است.
به همین ترتیب متد Delete نیز، نیازی به View خاصی ندارد. در اینجا بر اساس primary key دریافتی، می‌توان یک کاربر را یافته و حذف کرد.



سفارشی سازی Viewهای خودکار تولیدی

با کمک امکانات Scaffolding نامبرده شده، حجم قابل توجهی کد را در اندک زمانی می‌توان تولید کرد. بدیهی است حتما نیاز به سفارشی سازی کدهای تولیدی وجود خواهد داشت. مثلا شاید نیازی نباشد فیلد پسود کاربر، در حین نمایش لیست کاربران، نمایش داده شود. می‌شود کلا این ستون را حذف کرد و از این نوع مسایل.
یک مورد دیگر را هم در Viewهای تولیدی حتما نیاز است که ویرایش کنیم. آن هم مرتبط است به لینک حذف اطلاعات یک کاربر در صفحه Index.cshtml:

@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id }

در قسمت قبل هم عنوان شد که اعمال حذف باید بر اساس HttpPost محدود شوند تا بتوان میزان امنیت برنامه را بهبود داد. متد Delete هم در کنترلر فوق تنها به حالت HttpPost محدود شده است. بنابراین ActionLink پیش فرض را حذف کرده و بجای آن فرم و دکمه زیر را قرار می‌دهیم تا اطلاعات به سرور Post شوند:

@using (Html.BeginForm(actionName: "Delete", controllerName: "User", routeValues: new { id = item.Id }))
{
<input type="submit" value="Delete"
onclick="return confirm ('Do you want to delete this record?');" />
}

در اینجا نحوه ایجاد یک فرم، که id رکورد متناظر را به سرور ارسال می‌کند، مشاهده می‌کنید.



علت وجود دو متد، به ازای هر Edit یا Create

به ازای هر کدام از متدهای Edit و Create دو متد HttpGet و HttpPost را ایجاد کرده‌ایم. کار متدهای HttpGet نمایش View‌های متناظر به کاربر هستند. بنابراین وجود آن‌ها ضروری است. در این حالت چون از دو Verb متفاوت استفاده شده، می‌توان متدهای هم نامی را بدون مشکل استفاده کرد. به هر کدام از افعال Get و Post و امثال آن، یک Http Verb گفته می‌شود.



بررسی معتبر بودن اطلاعات دریافتی

کلاس پایه Controller که کنترلرهای برنامه از آن مشتق می‌شوند، شامل یک سری خواص و متدهای توکار نیز هست. برای مثال توسط خاصیت this.ModelState.IsValid می‌توان بررسی کرد که آیا Model دریافتی معتبر است یا خیر. برای بررسی این مورد، یک breakpoint را بر روی سطر this.ModelState.IsValid در متد Create قرار دهید. سپس به صفحه ایجاد کاربر جدید مراجعه کرده و مثلا بجای تاریخ روز، abcd را وارد کنید. سپس فرم را به سرور ارسال نمائید. در این حالت مقدار خاصیت this.ModelState.IsValid مساوی false می‌باشد که حتما باید به آن پیش از ثبت اطلاعات دقت داشت.



شبیه سازی عملکرد ViewState در ASP.NET MVC

در متدهای Create و Edit در حالت Post، اگر اطلاعات Model معتبر نباشند، مجددا شیء User دریافتی، به View بازگشت داده می‌شود. چرا؟
صفحات وب، زمانیکه به سرور ارسال می‌شوند، تمام اطلاعات کنترل‌های خود را از دست خواهد داد (صفحه پاک می‌شود، چون مجددا یک صفحه خالی از سرور دریافت خواهد شد). برای رفع این مشکل در ASP.NET Web forms، از مفهومی به نام ViewState کمک می‌گیرند. کار ViewState ذخیره موقت اطلاعات فرم جاری است برای استفاده مجدد پس از Postback. به این معنا که پس از ارسال فرم به سرور، اگر کاربری در textbox اول مقدار abc را وارد کرده بود، پس از نمایش مجدد فرم، مقدار abc را در همان textbox مشاهده خواهد کرد (شبیه سازی برنامه‌های دسکتاپ در محیط وب). بدیهی است وجود ViewState برای ذخیره سازی این نوع اطلاعات، حجم صفحه را بالا می‌برد (بسته به پیچیدگی صفحه ممکن است به چند صد کیلوبایت هم برسد).
در ASP.NET MVC بجای استفاده از ترفندی به نام ViewState، مجددا اطلاعات همان مدل متناظر با View را بازگشت می‌دهند. در این حالت پس از ارسال صفحه به سرور و نمایش مجدد صفحه ورود اطلاعات، تمام کنترل‌ها با همان مقادیر قبلی وارد شده توسط کاربر قابل مشاهده خواهند بود (مدل مشخص است، View ما هم از نوع strongly typed می‌باشد. در این حالت فریم ورک می‌داند که اطلاعات را چگونه به کنترل‌های قرار گرفته در صفحه نگاشت کند).
در مثال فوق، اگر اطلاعات وارد شده صحیح باشند، کاربر به صفحه Index هدایت خواهد شد. در غیراینصورت مجددا همان View جاری با همان اطلاعات model قبلی که کاربر تکمیل کرده است به او برای تصحیح، نمایش داده می‌شود. این مساله هم جهت بالا بردن سهولت کاربری برنامه بسیار مهم است. تصور کنید که یک فرم خالی با پیغام «تاریخ وارد شده معتبر نیست» مجدا به کاربر نمایش داده شود و از او درخواست کنیم که تمام اطلاعات دیگر را نیز از صفر وارد کند چون اطلاعات صفحه پس از ارسال به سرور پاک شده‌اند؛ که ... اصلا قابل قبول نیست و فوق‌العاده برنامه را غیرحرفه‌ای نمایش می‌دهد.



خطاهای نمایش داده شده به کاربر

به صورت پیش فرض خطایی که به کاربر نمایش داده می‌شود، استثنایی است که توسط فریم ورک صادر شده است. برای مثال نتوانسته است abcd را به یک تاریخ معتبر تبدیل کند. می‌توان توسط this.ModelState.AddModelError خطایی را نیز در اینجا اضافه کرد و پیغام بهتری را به کاربر نمایش داد. یا توسط یک سری data annotations هم کار اعتبار سنجی را سفارشی کرد که بحث آن به صورت جداگانه در یک قسمت مستقل بررسی خواهد شد.
ولی به صورت خلاصه اگر به فرم‌های تولید شده توسط VS.NET دقت کنید، در ابتدای هر فرم داریم:

@Html.ValidationSummary(true)

در اینجا خطاهای عمومی در سطح مدل نمایش داده می‌شوند. برای اضافه کردن این نوع خطاها، در متد AddModelError، مقدار key را خالی وارد کنید:

ModelState.AddModelError(string.Empty, "There is something wrong with model.");

همچنین در این فرم‌ها داریم:
@Html.EditorFor(model => model.AddDate)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.AddDate)

EditorFor سعی می‌کند اندکی هوش به خرج دهد. یعنی اگر خاصیت دریافتی مثلا از نوع bool بود، خودش یک checkbox را در صفحه نمایش می‌دهد. همچنین بر اساس متادیتا یک خاصیت نیز می‌تواند تصمیم گیری را انجام دهد. این متادیتا منظور attributes و data annotations ایی است که به خواص یک مدل اعمال می‌شود. مثلا اگر ویژگی HiddenInput را به یک خاصیت اعمال کنیم، به شکل یک فیلد مخفی در صفحه ظاهر خواهد شد.
یا متد Html.DisplayFor، اطلاعات را به صورت فقط خواندنی نمایش می‌دهد. اصطلاحا به این نوع متدها، Templated Helpers هم گفته می‌شود. بحث بیشتر درباره‌ای این موارد به قسمتی مجزا و مستقل موکول می‌گردد. برای نمونه کل فرم ادیت برنامه را حذف کنید و بجای آن بنویسید Html.EditorForModel و سپس برنامه را اجرا کنید. یک فرم کامل خودکار ویرایش اطلاعات را مشاهده خواهید کرد (و البته نکات سفارشی سازی آن به یک قسمت کامل نیاز دارند).
در اینجا متد ValidationMessageFor کار نمایش خطاهای اعتبارسنجی مرتبط با یک خاصیت مشخص را انجام می‌دهد. بنابراین اگر قصد ارائه خطایی سفارشی و مخصوص یک فیلد مشخص را داشتید، در متد AddModelError، مقدار پارامتر اول یا همان key را مساوی نام خاصیت مورد نظر قرار دهید.


مقابله با مشکل امنیتی Mass Assignment در حین کار با Model binders

استفاده از Model binders بسیار لذت بخش است. یک شیء را به عنوان پارامتر اکشن متد خود معرفی می‌کنیم. فریم ورک هم در ادامه سعی می‌کند تا اطلاعات فرم را به خواص این شیء نگاشت کند. بدیهی است این روش نسبت به روش ASP.NET Web forms که باید به ازای تک تک کنترل‌های موجود در صفحه یکبار کار دریافت اطلاعات و مقدار دهی خواص یک شیء را انجام داد، بسیار ساده‌تر و سریعتر است.
اما اگر همین سیستم پیشرفته جدید ناآگاهانه مورد استفاده قرار گیرد می‌تواند منشاء حملات ناگواری شود که به نام «Mass Assignment» شهرت یافته‌اند.
همان صفحه ویرایش اطلاعات را درنظر بگیرید. چک باکس IsAdmin قرار است در قسمت مدیریتی برنامه تنظیم شود. اگر کاربری نیاز داشته باشد اطلاعات خودش را ویرایش کند، مثلا پسوردش را تغییر دهد، با یک صفحه ساده کلمه عبور قبلی را وارد کنید و دوبار کلمه عبور جدید را نیز وارد نمائید، مواجه خواهد شد. خوب ... اگر همین کاربر صفحه را جعل کند و فیلد چک باکس IsAdmin را به صفحه اضافه کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بله ... مشکل هم همینجا است. در اینصورت کاربر عادی می‌تواند دسترسی خودش را تا سطح ادمین بالا ببرد، چون model binder اطلاعات IsAdmin را از کاربر دریافت کرده و به صورت خودکار به model ارائه شده، نگاشت کرده است.
برای مقابله با این نوع حملات چندین روش وجود دارند:
الف) ایجاد لیست سفید
به کمک ویژگی Bind می‌توان لیستی از خواص را جهت به روز رسانی به model binder معرفی کرد. مابقی ندید گرفته خواهند شد:

public ActionResult Edit([Bind(Include = "Name, Password")] User user)

در اینجا تنها خواص Name و Password توسط model binder به خواص شیء User نگاشت می‌شوند.
به علاوه همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، متد edit را به شکل زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد. در اینجا متدهای توکار UpdateModel و TryUpdateModel نیز لیست سفید خواص مورد نظر را می‌پذیرند (اعمال دستی model binding):

[HttpPost]
public ActionResult Edit()
{
var user = new User();
if(TryUpdateModel(user, includeProperties: new[] { "Name", "Password" }))
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}


ب) ایجاد لیست سیاه
به همین ترتیب می‌توان تنها خواصی را معرفی کرد که باید صرفنظر شوند:
public ActionResult Edit([Bind(Exclude = "IsAdmin")] User user)

در اینجا از خاصیت IsAdmin صرف نظر گردیده و از مقدار ارسالی آن توسط کاربر استفاده نخواهد شد.
و یا می‌توان پارامتر excludeProperties متد TryUpdateModel را نیز مقدار دهی کرد.

لازم به ذکر است که ویژگی Bind را به کل یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Models
{
[Bind(Exclude = "IsAdmin")]
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

این مورد اثر سراسری داشته و قابل بازنویسی نیست. به عبارتی حتی اگر در متدی خاصیت IsAdmin را مجددا الحاق کنیم، تاثیری نخواهد داشت.
یا می‌توان از ویژگی ReadOnly هم استفاده کرد:
using System;
using System.ComponentModel;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }

[ReadOnly(true)]
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

در این حالت هم خاصیت IsAdmin هیچگاه توسط model binder به روز و مقدار دهی نخواهد شد.

ج) استفاده از ViewModels
این راه حلی است که بیشتر مورد توجه معماران نرم افزار است و البته کسانی که پیشتر با الگوی MVVM کار کرده باشند این نام برایشان آشنا است؛ اما در اینجا مفهوم متفاوتی دارد. در الگوی MVVM، کلاس‌های ViewModel شبیه به کنترلرها در MVC هستند یا به عبارتی همانند رهبر یک اکستر عمل می‌کنند. اما در الگوی MVC خیر. در اینجا فقط مدل یک View هستند و نه بیشتر. هدف هم این است که بین Domain Model و View Model تفاوت قائل شد.
کار View model در الگوی MVC، شکل دادن به چندین domain model و همچنین اطلاعات اضافی دیگری که نیاز هستند، جهت استفاده نهایی توسط یک View می‌باشد. به این ترتیب View با یک شیء سر و کار خواهد داشت و همچنین منطق شکل دهی به اطلاعات مورد نیازش هم از داخل View حذف شده و به خواص View model در زمان تشکیل آن منتقل می‌شود.
مشخصات یک View model خوب به شرح زیر است:
الف) رابطه بین یک View و View model آن، رابطه‌ای یک به یک است. به ازای هر View، بهتر است یک کلاس View model وجود داشته باشد.
ب) View ساختار View model را دیکته می‌کند و نه کنترلر.
ج) View modelها صرفا یک سری کلاس POCO (کلاس‌هایی تشکیل شده از خاصیت، خاصیت، خاصیت ....) هستند که هیچ منطقی در آن‌ها قرار نمی‌گیرد.
د) View model باید حاوی تمام اطلاعاتی باشد که View جهت رندر نیاز دارد و نه بیشتر و الزامی هم ندارد که این اطلاعات مستقیما به domain models مرتبط شوند. برای مثال اگر قرار است firstName+LastName در View نمایش داده شود، کار این جمع زدن باید حین تهیه View Model انجام شود و نه داخل View. یا اگر قرار است اطلاعات عددی با سه رقم جدا کننده به کاربر نمایش داده شوند، وظیفه View Model است که یک خاصیت اضافی را برای تهیه این مورد تدارک ببیند. یا مثلا اگر یک فرم ثبت نام داریم و در این فرم لیستی وجود دارد که تنها Id عنصر انتخابی آن در Model اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد، تهیه اطلاعات این لیست هم کار ViewModel است و نه اینکه مدام به Model اصلی بخواهیم خاصیت اضافه کنیم.

ViewModel چگونه پیاده سازی می‌شود؟
اکثر مقالات را که مطالعه کنید، این روش را توصیه می‌کنند:

public class MyViewModel
{
    public SomeDomainModel1 Model1 { get; set; }
    public SomeDomainModel2 Model2 { get; set; }
    ...
}

یعنی اینکه View ما به اطلاعات مثلا دو Model نیاز دارد. این‌ها را به این شکل محصور و کپسوله می‌کنیم. اگر View، واقعا به تمام فیلدهای این کلاس‌ها نیاز داشته باشد، این روش صحیح است. در غیر اینصورت، این روش نادرست است (و متاسفانه همه جا هم دقیقا به این شکل تبلیغ می‌شود).
ViewModel محصور کننده یک یا چند مدل نیست. در اینجا حس غلط کار کردن با یک ViewModel را داریم. ViewModel فقط باید ارائه کننده اطلاعاتی باشد که یک View نیاز دارد و نه بیشتر و نه تمام خواص تمام کلاس‌های تعریف شده. به عبارتی این نوع تعریف صحیح است:

public class MyViewModel
{
    public string SomeExtraField1 { get; set; }
    public string SomeExtraField2 { get; set; }
public IEnumerable<SelectListItem> StateSelectList { get; set; }
// ...
    public string PersonFullName { set; set; }
}

در اینجا، View متناظری، قرار است نام کامل یک شخص را به علاوه یک سری اطلاعات اضافی که در domain model نیست، نمایش دهد. مثلا نمایش نام استان‌ها که نهایتا Id انتخابی آن قرار است در برنامه استفاده شود.
خلاصه علت وجودی ViewModel این موارد است:
الف) Model برنامه را مستقیما در معرض استفاده قرار ندهیم (عدم رعایت این نکته به مشکلات امنیتی حادی هم حین به روز رسانی اطلاعات ممکن است ختم ‌شود که پیشتر توضیح داده شد).
ب) فیلدهای نمایشی اضافی مورد نیاز یک View را داخل Model برنامه تعریف نکنیم (مثلا تعاریف عناصر یک دراپ داون لیست، جایش اینجا نیست. مدل فقط نیاز به Id عنصر انتخابی آن دارد).

با این توضیحات، اگر View به روز رسانی اطلاعات کلمه عبور کاربر، تنها به اطلاعات id آن کاربر و کلمه عبور او نیاز دارد، فقط باید همین اطلاعات را در اختیار View قرار داد و نه بیشتر:

namespace MvcApplication7.Models
{
public class UserViewModel
{
public int Id { set; get; }
public string Password { set; get; }
}
}

به این ترتیب دیگر خاصیت IsAdming اضافه‌ای وجود ندارد که بخواهد مورد حمله واقع شود.



استفاده از model binding برای آپلود فایل به سرور

برای آپلود فایل به سرور تنها کافی است یک اکشن متد به شکل زیر را تعریف کنیم. HttpPostedFileBase نیز یکی دیگر از model binderهای توکار ASP.NET MVC است:

[HttpGet]
public ActionResult Upload()
{
return View(); // Shows the upload page
}

[HttpPost]
public ActionResult Upload(System.Web.HttpPostedFileBase file)
{
string filename = Server.MapPath("~/files/somename.ext");
file.SaveAs(filename);
return RedirectToAction("Index");
}

View متناظر هم می‌تواند به شکل زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "Upload";
}
<h2>
Upload</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "Upload", controllerName: "User",
method: FormMethod.Post,
htmlAttributes: new { enctype = "multipart/form-data" }))
{
<text>Upload a photo:</text> <input type="file" name="photo" />
<input type="submit" value="Upload" />
}

اگر دقت کرده باشید در طراحی ASP.NET MVC از anonymously typed objects زیاد استفاده می‌شود. در اینجا هم برای معرفی enctype فرم آپلود، مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی هر جایی که مشخص نبوده چه تعداد ویژگی یا کلا چه ویژگی‌ها و خاصیت‌هایی را می‌توان تنظیم کرد، اجازه تعریف آن‌ها را به صورت anonymously typed objects میسر کرده‌اند. یک نمونه دیگر آن در متد routes.MapRoute فایل Global.asax.cs است که پارامتر سوم دریافت مقدار پیش فرض‌ها نیز anonymously typed object است. یا نمونه دیگر آن‌را در همین قسمت در جایی که لینک delete را به فرم تبدیل کردیم مشاهده نمودید. مقدار routeValues هم یک anonymously typed object معرفی شد.



سفارشی سازی model binder پیش فرض ASP.NET MVC

در همین مثال فرض کنید تاریخ را به صورت شمسی از کاربر دریافت می‌کنیم. خاصیت تعریف شده هم DateTime میلادی است. به عبارتی model binder حین تبدیل رشته تاریخ شمسی دریافتی به تاریخ میلادی با شکست مواجه شده و نهایتا خاصیت this.ModelState.IsValid مقدارش false خواهد بود. برای حل این مشکل چکار باید کرد؟
برای این منظور باید نحوه پردازش یک نوع خاص را سفارشی کرد. ابتدا با پیاده سازی اینترفیس IModelBinder شروع می‌کنیم. توسط bindingContext.ValueProvider می‌توان به مقداری که کاربر وارد کرده در میانه راه دسترسی یافت. آن‌را تبدیل کرده و نمونه صحیح را بازگشت داد.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Binders
{
public class PersianDateModelBinder : IModelBinder
{

public object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
{
var valueResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
var modelState = new ModelState { Value = valueResult };
object actualValue = null;
try
{
var parts = valueResult.AttemptedValue.Split('/'); //ex. 1391/1/19
if (parts.Length != 3) return null;
int year = int.Parse(parts[0]);
int month = int.Parse(parts[1]);
int day = int.Parse(parts[2]);
actualValue = new DateTime(year, month, day, new PersianCalendar());
}
catch (FormatException e)
{
modelState.Errors.Add(e);
}

bindingContext.ModelState.Add(bindingContext.ModelName, modelState);
return actualValue;
}
}
}

سپس برای معرفی PersianDateModelBinder جدید تنها کافی است سطر زیر را

ModelBinders.Binders.Add(typeof(DateTime), new PersianDateModelBinder());

به متد Application_Start قرار گرفته در فایل Global.asax.cs برنامه اضافه کرد. از این پس کاربران می‌توانند تاریخ‌ها را در برنامه شمسی وارد کنند و model binder بدون مشکل خواهد توانست اطلاعات ورودی را به معادل DateTime میلادی آن تبدیل کند و استفاده نماید.
تعریف مدل بایندر سفارشی در فایل Global.asax.cs آن‌را به صورت سراسری در تمام مدل‌ها و اکشن‌متدها فعال خواهد کرد. اگر نیاز بود تنها یک اکشن متد خاص از این مدل بایندر سفارشی استفاده کند می‌توان به روش زیر عمل کرد:

public ActionResult Create([ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))] User user)

همچنین ویژگی ModelBinder را به یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد:

[ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))]
public class User
{


مطالب
معرفی Bit Platform
پلتفرم Bit یک پروژه تماما Open Source در GitHub میباشد که هدف آن تسهیل توسعه نرم افزار با کیفیت و پرفرمنس بالا بر بستر ASP.NET Core و زبان #C است که با آن بتوان فقط با یکبار کدنویسی و با کمک استانداردهای وب همچون HTML / CSS و Web Assembly ، خروجی‌هایی چون Android / iOS / Windows را با دسترسی کامل به امکانات سیستم‌عامل به همراه برنامه‌های تحت وب SPA و PWA (با یا بدون Pre-Rendering) گرفت.
پلتفرم Bit تا به اینجا از دو قسمت Bit Blazor Components (شامل بیش از ۳۰ کمپوننت کاربردی، کم حجم و High Performance مانند Tree / Multi Select / Data Grid / Date Picker / Color Picker و...) به همراه Bit Project Templates (قالب پروژه‌های حاوی امکانات پر استفاده) تشکیل شده است.
برخی مواردی که در رابطه با آنها صحبت شد، ممکن است برای شما آشنا نباشند، بنابراین قبل از بررسی مفصل‌‌تر Bit Platform، نگاهی به آن می‌اندازیم:


وب اسمبلی چیست؟

برای درک بهتر وب اسمبلی ابتدا باید بدانیم این تکنولوژی اصلا از کجا آمده و هدف آن چیست؟
میدانیم که مرورگر‌ها پروایدر صفحات وب هستند و ما برای اینکه بتوانیم اپلیکیشنی که ساختیم را در محیط وب برای کاربران به اشتراک بگذاریم باید از این مرورگر‌ها و زبان ارتباطی آن‌ها پیروی کنیم. این زبان‌های ارتباطی مشخصا سه چیز است: HTML CSS JavaScript
اما آیا راهی هست که بتوان بجای JavaScript از زبان‌های دیگر هم در سمت مرورگر استفاده کرد؟
وب اسمبلی یا همان WASM، آمده تا به ما اجازه دهد از هر زبانی که خروجی به Web Assembly دارد، برای تعاملات UI استفاده کنیم. یعنی با زبان هایی مثل #C / C++ / C و... میتوان کدی نوشت که مرورگر آن را اجرا کند. این یک تحول بزرگ است که امروزه تمامی مرورگرها (به جز مرورگرهایی که از دور خارج شده اند) از آن پشتیانی می‌کنند چرا که Web Assembly به یکی از اجزای استاندارد وب تبدیل شده است.
اطلاعات بیشتر در رابطه با وب اسمبلی را میتوانید از این مقاله بخوانید. 


تعریف SPA و PWA:
SPA: Single Page Application
PWA: Progressive Web Application
در گذشته برای رندر کردن صفحات وب با عوض شدن URL یا درخواست کاربر برای دریافت اطلاعات جدید از سرور و نمایش آن ، صفحه مرورگر ملزم به رفرش شدن مجدد و از سر گیری کل فرایند تولید HTML میشد. طبیعتا این تکرار برای کاربر هنگام استفاده از اپلیکیشن خیلی خوشایند نبود چرا که هربار میبایست زمانی بیشتر صرف تولید مجدد صفحات را منتظر میماند. اما در مقابل آن Single Page Application (SPA)‌‌ها این پروسه را تغیر داد.
در رویکرد SPA، کل CSS , HTML و JS ای که برای اجرای هر صفحه ای از اپلیکیشن نیاز هست در همان لود اولیه برنامه توسط مرورگر دانلود خواهد شد. با این روش هنگام تغییر URL صفحات مرورگر دیگر نیازی به لود دوباره اسکریپت‌ها ندارد. همچنین وقتی قرار است اطلاعات جدیدی از سرور آپدیت و نمایش داده شود این درخواست بصورت یک دستور Ajax به سرور ارسال شده و سرور با فرمت JSON اطلاعات درخواست شده را پاسخ میدهد. در نهایت مرورگر نیز اطلاعات برگشتی از سرور را مجدد جای گذاری میکند و کل این روند بدون هیچگونه رفرش دوباره صفحه انجام میشود.
در نتیجه‌ی این امر، کاربر تجربه خوشایند‌تری هنگام کار کردن با SPA‌ها خواهد داشت. اما همانقدر که این تجربه در طول زمان استفاده از برنامه بهبود یافت، لود اولیه اپلیکیشن را کند‌تر کرد، چرا که اپلیکیشن میبایست همه کدهای مورد نیاز خود برای صفحاتش را در همان ابتدا دانلود کند.(در ادامه با قابلیت Pre-Rendering این اشکال را تا حدود زیادی رفع میکنیم)
با استفاده از PWA میتوانید وبسایت‌های SPA را بصورت یک برنامه نصبی و تمام صفحه، با آیکن مجزایی همانند اپلیکیشن‌های دیگر در موبایل و دسکتاپ داشته باشید. همچنین وقتی از PWA استفاده میکنیم برنامه وب میتواند به صورت آفلاین نیز کار کند.
البته حتی در برنامه‌هایی که لازم نیست آفلاین کار کنند، در صورت قطعی ارتباط کاربر با شبکه، به جای دیدن دایناسور معروف، اینکه برنامه در هر حالتی باز شود و به صورتی کاربر پسند و قطعی نت به وی اعلام شود ایده خیلی بهتری است (": 


قابلیت Pre-Rendering:
هدف Pre-Rendering بهبود گشت گذار کاربر در سایت است. شیوه کارکرد آن به این صورت است که وقتی کاربر وارد وبسایت میشود، سرور در همان ابتدای کار و جلوتر از اتمام دانلود اسمبلی‌ها، فایلی حاوی HTML ، CSS‌های صفحه ای که کاربر درخواست کرده را در سمت سرور می‌سازد و به مرورگر ارسال میکند. در همین حین، اسمبلی‌ها نیز توسط مرورگر دانلود می‌شوند و برنامه از محتوای صرف خارج شده و حالت تعاملی می‌گیرد. اصطلاحا به این قابلیت Server-Side Rendering(SSR) نیز میگویند. در این حالت کاربر زودتر محتوایی از برنامه را میبیند و تجربه بهتری خواهد داشت. این امر در بررسی Search Engine‌‌ها و سئو وبسایت نیز تاثیر بسزایی دارد. 


نگاهی به Blazor:
تا اینجا هر آنچه که نیاز بود برای درک بهتر از Blazor بدانیم را فهمیدیم، اما خود Blazor چیست؟ در یک توضیح کوتاه، فریمورکی ارائه شده توسط مایکروسافت میباشد برای پیاده‌سازی UI و منطق برنامه‌ها شامل امکانات Routing ، Binding و...
بلیزر در انواع مختلفی ارائه شده که هرکدام کاربرد مشخصی دارد:

Blazor Server
در بلیزر سرور پردازش‌ها جهت تعامل UI درون سرور اجرا خواهد شد. برای مثال وقتی کاربر روی دکمه ای کلیک میکند و آن دکمه مقداری عددی را افزایش می‌دهد که از قضا متن یک Label به آن عدد وابسته است، رویداد کلیک شدن این دکمه توسط SignalR WebSocket به سرور ارسال شده و سرور تغیر متن Label را روی همان وب سوکت به کلاینت ارسال می‌کند.
با توجه به این که تعامل کاربر با صفحات برنامه، بسته به میزان کندی اینترنت کاربر، ممکن است کند شود و همچنین Blazor Server قابلیت PWA شدن ندارد و علاوه بر این بار پردازش زیادی روی سرور می‌اندازد (بسته به پیچیدگی پروژه) و در نهایت ممکن است در آن از Component هایی استفاده کنیم که چون در حالت Blazor Server پردازش سمت سرور بوده، متوجه حجم دانلود بالای آنها نشویم و کمی بعدتر که با Blazor Hybrid می‌خواهیم خروجی Android / iOS بگیریم متوجه حجم بالای آنها شویم، استفاده از Blazor Server را در Production توصیه نمی‌کنیم، ولی این حالت برای Debugging بهترین تجربه را ارائه می‌دهد، بالاخص با امکان Hot Reload و دیدن آنی تغییرات C# / HTML / CSS در ظاهر و رفتار برنامه موقع کدنویسی.

Blazor WebAssembly
در بلیزر وب اسمبلی منطق مثال قبلی که با C# .NET نوشته شده است، روی مرورگر و با کمک Web Assembly اجرا می‌شود و نیازی به ارتباط جاری با سرور توسط SignalR نیست. این باعث میشود که با بلیزر وب اسمبلی بتوان اپلیکیشن‌های PWA نیز نوشت.
یک برنامه Blazor Web Assembly می‌تواند چیزی در حدود دو الی سه مگ حجم داشته باشد که در دنیای امروزه حجم بالایی به حساب نمیاید، با این حال با کمک Pre Rendering و CDN می‌توان تجربه کاربر را تا حدود زیادی بهبود داد.
برای مثال سایت Component‌های Bit Platform جزو معدود دموهای Component‌های Blazor است که در حالت Blazor Web Assembly ارائه می‌شود و شما می‌توانید با باز کردن آن، تجربه حدودی کاربرانتان را در حین استفاده از Blazor Web Assembly ببینید. به علاوه، در dotnet 7 سرعت عملکرد Blazor Web Assembly بهبود قابل توجهی پیدا کرده است.

Blazor Hybrid
از Blazor Hybrid زمانی استفاده می‌کنیم که بخواهیم برنامه‌های موبایل را برای Android , iOS و برنامه‌های Desktop را برای ویندوز، با کمک HTML , CSS توسعه دهیم. نکته اصلی در Blazor Hybrid این است که اگر چه از Web View برای نمایش HTML / CSS استفاده شده، اما منطق سمت کلاینت برنامه که با C# .NET توسعه داده شده است، بیرون Web View و به صورت Native اجرا می‌شود که ضمن داشتن Performance بالا، به تمامی امکانات سیستم عامل دسترسی دارد. علاوه بر دسترسی به کل امکانات Android / iOS Sdk در همان C# .NET ، عمده کتابخانه‌های مطرح مانند Firebase، با ابزار Binding Library ارائه شده توسط مایکروسافت، دارای Wrapper قابل استفاده در C# .NET هستند و ساختن Wrapper برای هر کتابخانه Objective-C ، Kotlin، Java، Swift با این ابزار فراهم است.

اگر شما در حال حاضر فقط #HTML , CSS , C بدانید، اکنون با بلیزر میتوانید هر اپلیکیشنی که بخواهید توسعه دهید. از وبسایت‌های SPA گرفته تا اپ‌های موبایل Android ، IOS و برنامه‌های دسکتاپی برای Windows , Mac و بزودی نیز برای Linux
سری آموزش بلیزر را میتوانید از این لینک‌ها (1 ، 2) دنبال کنید. 


معرفی پکیج Bit Blazor UI:
پکیج Bit Blazor UI مجموعه ای از کامپوننت‌های مرسومی است که بر پایه بلیزر نوشته شده و به ما این امکان را میدهد تا المان‌های پیچیده ای مثل Date Picker , Grid , Color Picker , File Upload , DropDown و بسیاری از المان‌های دیگر را با شکلی بهینه، بدون نیاز به اینکه خودمان بخواهیم برای هر یک از اینها از نو کدنویسی کنیم، آن را در اختیار داشته باشیم.
عمده مشکل کامپوننت‌های ارائه شده برای بلیزر حجم نسبتا بالای آن است که باعث میشد بیشتر در مصارفی از قبیل ایجاد Admin Panel کارایی داشته باشد. اما این موضوع به خوبی در Bit Blazor UI مدیریت شده و در حال حاضر با بیش از 30 کامپوننت با حجم بسیار پایینی، چیزی حدود 200 کیلوبایت قابل نصب است. از لحاظ حجمی نسبت به رقبای خود برتری منحصر به فردی دارد که باعث میشود به راحتی حتی در اپلیکیشن‌های موبایل هم قابل استفاده باشد و کماکان پرفرمنس خوبی ارائه دهد.
این کامپوننت‌ها با ظاهر Fluent پیاده سازی شده و میتوانید لیست کامپوننت‌های بلیزر Bit را از این لینک ببینید. 


معرفی Bit TodoTemplate:
قبل از اینکه به معرفی Bit TodoTemplate بپردازیم باید بدانیم که اصلا پروژه‌های Template چه هستند. در واقع وقتی شما Visual Studio را باز میکنید و روی گزینه Create New Project کلیک میکنید با لیستی از پروژه‌های تمپلیت روبرو میشوید که هرکدام چهارچوب خاصی را با اهدافی متفاوت در اختیارتان قرار میدهند.
Bit Platform هم Project Template ای با نام TodoTemplate توسعه داده که میتوانید پروژه‌های خودتان را از روی آن بسازید، اما چه امکاناتی به ما میدهد؟
در یک جمله، هر آنچه تا به اینجا توضیح داده شد بصورت یکجا در TodoTemplate وجود دارد.
در واقع TodoTemplate چهارچوبی را فراهم کرده تا شما تنها با دانستن همین مفاهیمی که در این مقاله خواندید، از همان ابتدا امکاناتی چون صفحات SignUp، SignIn یا Email Confirmation و... را داشته باشید و در نهایت بتوانید تمامی خروجی‌های قابل تصور را بگیرید.
اما چگونه؟
در TodoTemplate همه این قابلیت‌ها تنها درون یک فایل و با کمترین تغیر ممکن نوع خروجی کدی که نوشته اید را مشخص میکند. این تنظیمات به شکل زیر است :
<BlazorMode> ... </BlazorMode>
<WebAppDeploymentType> ... </WebAppDeploymentType>
شما میتوانید با تنظیم <BlazorMode> بین انواع hosting model‌های بلیزر سوییچ کنید. مثلا برای زمانی که در محیط development هستید نوع بلیزر را Blazor Server قرار دهید تا از قابلیت‌های debugging بهتری برخوردار باشید ، وقتی میخواهید وبسایت تکمیل شده تان را بصورت SPA / PWA پابلیش کنید نوع بلیزر را به Blazor WebAssembly و برای پابلیش‌های Android ، IOS ، Windows ، Mac نوع بلیزر را به Blazor Hybrid تغیر دهید.
به علاوه، شما تنها با تغیر <WebAppDeploymentType> قادر خواهید بود بین SPA (پیش فرض)، SSR و PWA سوئیچ کنید.
قابلیت‌های TodoTemplate در اینجا به پایان نمیرسد و بخشی دیگر از این قابلیت‌ها به شرح زیر است :
  • وجود سیستم Exception handling در سرور و کلاینت (این موضوع به گونه ای بر اساس Best Practice‌‌ها پیاده سازی شده که اپلیکیشن را از بروز هر خطایی که بخواهد موجب Crash کردن برنامه شود ایزوله کرده)
  • وجود سیستم User Authentication بر اساس JWT که شما در همان ابتدا که از این تمپلیت پروژه جدیدی میسازید صفحات SignIn ، SignUp را خواهید داشت.
  • پکیج Bit Blazor UI که بالاتر درمورد آن صحبت کرده ایم از همان ابتدا در TodoTemplate نصب و تنظیم شده تا بتوانید به راحتی صفحات جدید با استفاده از آن بسازید.
  • کانفیگ استاندارد Swagger در سمت سرور.
  • ارسال ایمیل در روند SignUp.
  • وجود خاصیت AutoInject برای ساده‌سازی تزریق وابستگی ها.
  • و بسیاری موراد دیگر که در داکیومنت‌های پروژه میتوانید آنهارا ببینید.
با استفاده از TodoTemplate پروژه ای با نام Todo ساخته شده که میتوانید چندین مدل از خروجی‌های این پروژه را در لینکهای پایین ببینید و پرفرمنس آن را بررسی کنید.
توجه داشته باشید هدف TodoTemplate ارائه ساختار Clean Architecture نبوده ، بلکه هدف ارائه بیشترین امکانات با ساده‌ترین حالت کدنویسی ممکن بوده که قابل استفاده برای همگان باشد و شما میتوانید از هر پترنی که میخواهید براحتی در آن استفاده کنید.
پلتفرم Bit یک تیم توسعه کاملا فعال تشکیل داده که بطور مداوم در حال بررسی و آنالیز خطاهای احتمالی ، ایشو‌های ثبت شده و افزودن قابلیت‌های جدید میباشد که شما به محض استفاده از این محصولات میتوانید در صورت بروز هر اشکال فنی برای آن ایشو ثبت کنید تا تیم مربوطه آن را بررسی و در دستور کار قرار دهد. در ادامه پلتفرم Bit قصد دارد بزودی تمپلیت جدیدی با نام Admin Panel Template با امکاناتی مناسب برای Admin Panel مثل Dashboard و Chart و... با تمرکز بر Clean Architecture نیز ارائه کند. چیزی که مشخص است اوپن سورس بودن تقریبا %100 کارها میباشد از جلسات و گزارشات کاری گرفته تا جزئیات کارهایی که انجام میشود و مسیری که در آینده این پروژه طی خواهد کرد.
میتوانید اطلاعات بیشتر و مرحله به مرحله برای شروع استفاده از این ابزار‌ها را در منابعی که معرفی میشود دنبال کنید.

منابع:

مشارکت در پروژه:
  • شما میتوانید این پروژه را در گیتهاب مشاهده کنید.
  • برای اشکالات یا قابلیت هایی که میخواهید برطرف شود Issue ثبت کنید.
  • پروژه را Fork کنید و Star دهید.
  • ایشوهایی که وجود دارد را برطرف کنید و Pull Request ارسال کنید.
  • برای در جریان بودن از روند توسعه در جلسات برنامه ریزی (Planning Meeting) و گزارشات هفتگی (Standup Meeting ) که همه اینها در Microsoft Teams برگزار میشود شرکت کنید. 
مطالب
آموزش BrightStarDb (قسمت اول)
در طی این پست ها با مفاهیم NoSql آشنا شدید. همچنین در این دوره مفاهیم و مبانی RavenDb (یکی از بی نقص‌ترین دیتابیس‌های NoSql) بررسی شد. اما قرار است در طی چند پست با یکی دیگر از انواع دیتابیس‌های NoSql  طراحی شده برای دات نت به نام  BrightStarDb یا به اختصار  B*Db آشنا شویم.

*در دنیای NoSql پیاده سازی‌های متفاوتی از دیتابیس‌ها انجام شده است و هر دیتابیس، ویژگی‌ها و مزایا و معایب خاص خودش را دارد. باید قبول کرد که همیشه و همه جا نمی‌توان از یک پایگاه داده NoSql مشخص استفاده نماییم (دلایلی نظیر محدودیت‌های License، هزینه پیاده سازی و...). در نتیجه بررسی یک دیتابیس دیگر با شرایط و توانمندی‌های خاص آن خالی از سود نیست.
از ویژگی مهم این دیتابیس می‌توان به عناوین زیر اشاره کرد.
» این دیتاییس در گروه Graph databases‌ها قرار دارد و از  زبان SPARQL (بخوانید Sparkle) برای  کوئری گرفتن و کار با داده‌ها بهره می‌برد؛
» متن باز و رایگان است
» پشتیبانی از دات نت چهار به بعد؛
» قابل استفاده در Mobile Application - Windows phone 7 , 8؛
» بدون شما (Schema Less) و با قابیلت ذخیره سازی triple و به فرمت RDF
» پشتیبانی از Linq و  OData؛
» پشتیبانی از تراکنش‌ها ؛
» پیاده سازی مدل برنامه به صورت Code First؛
» سرعت بالا جهت ذخیره سازی و لود اطلاعات؛
» نیاز به پیکربندی‌های خاص جهت پیاده سازی ندارد؛
» ارائه افزونه رایگان Polaris جهت کوئری گفتن و نمایش Visual داده ها.
و غیره که در ادامه با آن‌ها آشنا خواهید شد.

در B*Db دو روش برای ذخیره سازی اطلاعات وجود دارد:
» Append Only : در این روش تمامی تغییرات (عملیات نوشتن) در انتهای فایل index اضافه خواهد شد. این روش مزایای زیر را به دنبال خواهد داشت:
  • عملیات نوشتن هیچگاه عملیات خواندن اطلاعات را block نمی‌کند. در نتیجه هر تعداد عملیات خواندن فایل (منظور اجرای کوئری‌های SPQRL است) می‌تواند به صورت موازی بر روی Store‌ها اجرا شود.
  • به دلیل اینکه عمل ویرایش واقعی هیچ گاه انجام نمی‌شود (داده‌ها فقط اضافه خواهند شد) همیشه می‌توانید وضعیت Store را به حالت‌های قبلی بازگردانید.
  • عملیات نوشتن اطلاعات بسیار سریع خواهد بود.
از معایب این روش این است که حجم Store‌ها فقط با افزایش داده‌ها زیاد نمی‌شود، بلکه با هر عملیات ویرایش نیز حجم فایل‌های Store افزایش پیاده خواهد کرد. در نتیجه از این روش فقط زمانی که از نظر فضای هارد دیسک محدودیت ندارید استفاده کنید(روش پیش فرض در B*Db نیز همین حالت است)

» Rewritable : در این روش در هنگام اجرای عملیات نوشتن، ابتدا یک کپی از اطلاعات گرفته میشود. سپس داده‌های مورد نظر به کپی گرفته شده اعمال می‌شوند. تا زمانیکه عملیات نوشتن اطلاعات به پایان نرسد، هر گونه دسترسی به اطلاعات جهت عملیات Read بر روی داده اصلی اجرا می‌شود. با استفاده از این روش عملیات Read و Write هیچ گونه تداخلی با هم نخواهند داشت. (چیزی شبیه به ^)

نکته ای که باید به آن دقت داشت این است که فقط در هنگام ساخت Store‌ها می‌توانید نوع ذخیره سازی آن را تعیین نمایید، بعد از ساخت Store امکان سوئیچ بین حالات امکان پذیر نیست.

همان طور که پیشتر گفته شد B*Db  برای ذخیره سازی اطلاعات از سند RDF بهره می‌برد. البته با RDF Syntax‌های متفاوت :

هم چنین در B*Db چهار روش برای دست یابی با داده‌ها (پیاده سازی عملیات CRUD) وجود دارد از قبیل:
» B*Db EntityFramewok
» Data Object Layer
» RDF Client Api
» Dynamic API
که هر کدام در طی پست‌های متفاوت بررسی خواهد شد.

بررسی یک مثال با روش B*Db EntityFramework

برای شروع ابتدا یک پروژه جدید از نوع Console Application ایجاد کنید. سپس از طریق Nuget اقدام به نصب Package  زیر نمایید:
pm> install-Package BirghtStarDb
پکیج بالا تمام کتابخانه‌های لازم جهت کار با B*Db را شامل می‌شود. اگر قصد ندارید از افزونه‌های مربوط به EntityFramework و Code First استفاده نمایید می‌توانید Package زیر را نصب نمایید:
PM> Install-Package BirghtStarDbLibs
این پکیج فقط شامل کتابخانه‌های لازم جهت کار با استفاده از SPRQL است.
بعد از نصب پکیج‌های بالا یک فایل Text Template با نام MyEntityContext.tt  نیز به پروژه افزوده خواهد شد. این فایل جهت تولید خودکار مدل‌های برنامه استفاده می‌شود. اما برای این کار لازم است به ازای هر مدل ابتدا یک اینترفیس ایجاد نمایید. برای مثال:
 [Entity]
    public interface IBook
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }
    }
نکته:
» نیاز به ایجاد یک خاصیت به عنوان Id وجود ندارد. به صورت پیش فرض خاصیت Id با نوع string برای هر مدل پیاده سازی می‌شود. اما اگر قصد دارید این نام خاصیت را تغییر دهید می‌توانید به صورت زیر عمل کنید:
[Entity]
    public interface IBook
    {
        [Identifier]
        public string MyId { get;  }
        public int Code { get; set; }   
        public string Title { get; set; }
    }
در مثال بالا خاصیت MyId به جای خاصیت Id در نظر گرفته می‌شود. مزین شدن با Identifier  و همچنین نداشتن متد set را فراموش نکنید. بعد از ایجاد اینترفیس مورد نظر و اجرای Run Custom Tool بر روی فایل Text Template.tt کلاسی به نام Book به صورت زیر ساخته می‌شود:

استفاده از اینترفیس برای ساخت مدل انعطاف پذیری بالایی را در اختیار ما قرار می‌دهد که بعدا مفصل بحث خواهد شد. برای عملیات درج داده می‌توان به صورت زیر عمل کنید:

 MyEntityContext context = new MyEntityContext("type=embedded;storesdirectory=c:\brightstar;storename=test");
            var book = context.Books.Create();
            book.Code = 1;
            book.Title = "Test";

            context.Books.Add(book);

            context.SaveChanges();
با یک نگاه می‌توان به شباهت مدل پیاده سازی شده بالا به EntityFramework پی برد. اما نکته مهم در مثال بالا ConnectionString پاس داده شده به Context پروژه است. در B*Db چهار روش برای دستیابی به اطلاعات ذخیره شده وجود دارد:
»embedded : در این حالت از طریق آدرس فیزیکی فایل مورد نظر می‌توان یک Connection ایجاد کرد.
»rest : یا استفاده از HTTP یا HTTPS می‌توان به سرویس B*Db دسترسی داشت.
»dotNetRdf : برای ارتباط با یک Store دیگر با استفاده از اتصال دهنده‌های DotNetRDf.
»sparql : اتصال به منبع داده ای دیگر با استفاده از پروتکل SPARQL
در هنگام ایجاد اتصال باید نوع مورد نظر را از حتما تعیین نمایید. با استفاده از storedirctory مکان فیزیکی فایل تعیین خواهد شد.
مطالب
Minimal API's در دات نت 6 - قسمت اول - معرفی
یکی از مهم‌ترین تغییرات دات نت 6، ارائه‌ی Minimal API's به همراه آن است که نسبت به MVC و سایر مشتقات ASP.NET Core، کمتر به همراه پیش‌فرض‌های نظری خاص و بسیار مقید و متعصبانه (opinionated) است؛ که این مورد خود مزیتی است جهت انجام امور متداول، به نحوی دیگر و دلخواه و با آزادی عمل بیشتری در طراحی endpoints مورد نیاز و کل برنامه. خصوصا این سبک جدید، با معماری برش‌های عمودی (vertical slices) ارائه شده‌ی توسط نویسنده‌ی AutoMapper، هماهنگی خاصی دارد و اینطور به نظر می‌رسد که جهت ساده سازی طراحی برنامه‌های ASP.NET Core با معماری CQRS ارائه شده‌است. با وجود Minimal API's می‌توان از دو لایه‌ی متداول برنامه‌ها رها شد: لایه‌ی سرویس‌ها و لایه‌ی مخازن یا Repositories. در معماری برش‌های عمودی، برنامه به ویژگی‌های خاصی (Features) تقسیم شده و هر ویژگی، متکی به خود طراحی می‌شود. زمانیکه از هندلرها برای هر Command و Query معماری CQRS استفاده می‌کنیم، این‌ها مختص به یک ویژگی متکی به خود طراحی می‌شوند و به همراه تمام اطلاعات و اعمال مرتبط هستند و دیگر در این حالت، وجود لایه‌های سرویس و مخزن، بی‌معنا و غیرضروری می‌شوند.

در ادامه قصد داریم تمام این موارد را مانند Minimal API's و معماری برش‌های عمودی به همراه CQRS، در طی یک سری و یک پروژه‌ی عملی ساخت یک Blog به نام MinimalBlog، بررسی کنیم. البته هدف ما در اینجا صرفا ساخت backend ساختار یافته‌ی این برنامه‌است؛ منهای UI آن. هدف اصلی ما از این سری، ارائه‌ی یک معماری، جهت کار با Minimal API's است.


دریافت کدهای کامل این سری

جهت مرور سریعتر و ساده‌تر این سری، کدهای کامل آن‌را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MinimalBlog.zip


پروژه‌هایی که برنامه‌ی MinimalBlog را تشکیل می‌دهند

برنامه‌ی MinimalBlog، تنها از سه پروژه‌ی زیر تشکیل می‌شود:
MinimalBlog.Api: این پروژه از نوع minimal API's است که توسط دستور جدید «dotnet new webapi --use-minimal-apis» آغاز خواهد شد و به صورت پیش‌فرض به همراه پشتیبانی از OpenAPI نیز هست. البته اگر از VS2022 استفاده می‌کنید، در حین آغاز یک پروژه‌ی Web API جدید، تیک مربوط به use controllers را در UI بردارید تا از Minimal API's استفاده شود.
MinimalBlog.Dal: که Dal در اینجا مخفف data access layer است و یک class library می‌باشد و با دستور dotnet new classlib آغاز می‌شود.
MinimalBlog.Domain: نیز یک class library است و با دستور dotnet new classlib آغاز می‌شود.

همانطور که مشاهده می‌کنید، این طراحی جدید، بدون وجود لایه‌ی متداول سرویس‌ها و یا مخازن است.


بررسی ساختار ابتدایی پروژه‌ی MinimalBlog.Api

در اینجا تنها تک فایل Program.cs، به همراه تنظیمات برنامه قابل مشاهده‌است و فایل Starup.cs از آن حذف شده‌است (اطلاعات بیشتر). این فایل نیز بر مبنای مفهوم top level programs طراحی شده‌است و به همراه تعریف class و یا فضای نامی نیست:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddEndpointsApiExplorer();
builder.Services.AddSwaggerGen();
همانطور که ملاحظه می‌کنید، تمام اتفاقات در همین تک فایل رخ می‌دهند. برای مثال سرویس‌های مورد نیاز برنامه به مجموعه‌ی builder.Services اضافه می‌شوند؛ شبیه به کاری که پیشتر در فایل Startup.cs و متد ConfigureServices آن انجام می‌دادیم.

پس از آن به تعاریف زیر می‌رسیم؛ تعاریف میان افزارهایی که پیشتر در متد Configure کلاس Startup انجام می‌شدند، الان همگی در تک فایل Program.cs قرار دارند:
var app = builder.Build();

if (app.Environment.IsDevelopment())
{
    app.UseSwagger();
    app.UseSwaggerUI();
}

app.UseHttpsRedirection();
البته هنوز هم می‌توان در صورت نیاز به همان ساختار کلاس Startup پیشین نیز رسید.


در انتهای این فایل نیز تعاریف پیش‌فرض زیر قرار دارند:
var summaries = new[]
{
    "Freezing", "Bracing", "Chilly", "Cool", "Mild", "Warm", "Balmy", "Hot", "Sweltering", "Scorching"
};

app.MapGet("/weatherforecast", () =>
{
    var forecast =  Enumerable.Range(1, 5).Select(index =>
        new WeatherForecast
        (
            DateTime.Now.AddDays(index),
            Random.Shared.Next(-20, 55),
            summaries[Random.Shared.Next(summaries.Length)]
        ))
        .ToArray();
    return forecast;
})
.WithName("GetWeatherForecast");

app.Run();

record WeatherForecast(DateTime Date, int TemperatureC, string? Summary)
{
    public int TemperatureF => 32 + (int)(TemperatureC / 0.5556);
}
در اینجا متد متد MapGet یک endpoint را تعریف کرده و سپس اکشنی را به آن انتساب می‌دهد. یعنی اگر آدرس weatherforecast/ درخواست شود، lambda expression تعریف شده، اجرا می‌شود. هدف از ارائه‌ی Minimal API نیز همین است تا بتوان با حداقل کدنویسی، سریعا به نتیجه‌ی مدنظر خود رسید.
در همین حال اگر برنامه‌ی Api را اجرا کنیم، به تصویر زیر خواهیم رسید:


در ادامه کدهای موجود در این فایل را Refactor کرده و به کلاس‌های دیگری منتقل می‌کنیم؛ چون اگر قرار باشد در طول زمان تمام endpoints مدنظر را در همینجا تعریف کنیم، کنترل برنامه از دست خارج خواهد شد.


غنی سازی Solution و کامپایلر #C با استفاده از فایل‌های editorconfig. و Directory.Build.props

در مورد این دو فایل در مطلب «غنی سازی کامپایلر C# 9.0 با افزونه‌ها » بیشتر بحث شده‌است. هدف از آن‌ها، اعمال یکسری تنظیمات سراسری، به تمام پروژه‌های یک solution به صورت یک‌دست است؛ مانند تنظیمات کامپایلر جهت نمایش اخطارها به صورت خطاها، تعریف usingهای سراسری سی‌شارپ 10 و یا اعمال Roslyn analyzers به تمام پروژه‌ها. این دو فایل را به همراه پروژه‌ی پیوست می‌توانید دریافت کنید و ... باید جزء استاندارد تمام پروژه‌های جدید باشند. چون وجود آن‌ها سبب خواهد شد که به شدت کیفیت کدهای نهایی افزایش یابند و مبتنی بر یکسری best practices شوند.
مطالب
استفاده از Fluent Validation در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت سوم - اعتبارسنجی سمت کلاینت
FluentValidation یک کتابخانه‌ی اعتبارسنجی اطلاعات سمت سرور است و راهکاری را برای اعتبارسنجی‌های سمت کلاینت ارائه نمی‌دهد؛ اما می‌تواند متادیتای مورد نیاز unobtrusive java script validation را تولید کند و به این ترتیب بسیاری از قواعد آن دقیقا همانند روش‌های توکار اعتبارسنجی ASP.NET Core در سمت کلاینت نیز کار می‌کنند؛ مانند:
• NotNull/NotEmpty
• Matches (regex)
• InclusiveBetween (range)
• CreditCard
• Email
• EqualTo (cross-property equality comparison)
• MaxLength
• MinLength
• Length

اما باید دقت داشت که سایر قابلیت‌های این کتابخانه، قابلیت ترجمه‌ی به قواعد unobtrusive java script validation ندارند؛ مانند:
- استفاده‌ی از شرط‌ها توسط متدهای When و یا Unless (برای مثال اگر خاصیت A دارای مقدار 5 بود، آنگاه ورود اطلاعات خاصیت B باید اجباری شود)
- تعریف قواعد اعتبارسنجی سفارشی، برای مثال توسط متد Must
- تعریف RuleSetها (برای مثال تعیین کنید که از یک مدل، فقط تعدادی از خواص آن اعتبارسنجی شوند و نه تمام آن‌ها)

در یک چنین حالت‌هایی باید کاربر اطلاعات کامل فرم را به سمت سرور ارسال کند و در post-back صورت گرفته، نتایج اعتبارسنجی را دریافت کند.


روش توسعه‌ی اعتبارسنجی سمت کلاینت کتابخانه‌ی FluentValidation جهت سازگاری آن با  unobtrusive java script validation

باتوجه به اینکه قواعد سفارشی کتابخانه‌ی FluentValidation، معادل unobtrusive java script validation ای ندارند، در ادامه مثالی را جهت تدارک آن‌ها بررسی می‌کنیم. برای این منظور، معادل مطلب «ایجاد ویژگی‌های اعتبارسنجی سفارشی در ASP.NET Core 3.1 به همراه اعتبارسنجی سمت کلاینت آن‌ها» را بر اساس ویژگی‌های کتابخانه‌ی FluentValidation پیاده سازی می‌کنیم.

1) ایجاد اعتبارسنج سمت سرور

می‌خواهیم اگر مقدار عددی خاصیتی بیشتر از مقدار عددی خاصیت دیگری بود، اعتبارسنجی آن با شکست مواجه شود. به همین منظور با پیاده سازی یک PropertyValidator سفارشی، LowerThanValidator را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using System;
using FluentValidation;
using FluentValidation.Validators;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class LowerThanValidator : PropertyValidator
    {
        public string DependentProperty { get; set; }

        public LowerThanValidator(string dependentProperty) : base($"باید کمتر از {dependentProperty} باشد")
        {
            DependentProperty = dependentProperty;
        }

        protected override bool IsValid(PropertyValidatorContext context)
        {
            if (context.PropertyValue == null)
            {
                return false;
            }

            var typeInfo = context.Instance.GetType();
            var dependentPropertyValue =
                Convert.ToInt32(typeInfo.GetProperty(DependentProperty).GetValue(context.Instance, null));

            return int.Parse(context.PropertyValue.ToString()) < dependentPropertyValue;
        }
    }

    public static class CustomFluentValidationExtensions
    {
        public static IRuleBuilderOptions<T, int> LowerThan<T>(
            this IRuleBuilder<T, int> ruleBuilder, string dependentProperty)
        {
            return ruleBuilder.SetValidator(new LowerThanValidator(dependentProperty));
        }
    }
}
- در اینجا dependentProperty همان خاصیت دیگری است که باید مقایسه با آن صورت گیرد. در متد بازنویسی شده‌ی IsValid، می‌توان مقدار آن‌را از context.Instance استخراج کرده و سپس با مقدار جاری context.PropertyValue مقایسه کرد.
- همچنین جهت سهولت کار فراخوانی آن، یک متد الحاقی جدید به نام LowerThan نیز در اینجا تعریف شده‌است.
- البته اگر قصد اعتبارسنجی سمت سرور را ندارید، می‌توان در متد IsValid، مقدار true را بازگشت داد.


2) ایجاد متادیتای مورد نیاز جهت unobtrusive java script validation در سمت سرور

در ادامه نیاز است ویژگی‌های data-val خاص unobtrusive java script validation را توسط FluentValidation ایجاد کنیم:
using FluentValidation;
using FluentValidation.AspNetCore;
using FluentValidation.Internal;
using FluentValidation.Resources;
using FluentValidation.Validators;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ModelBinding.Validation;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class LowerThanClientValidator : ClientValidatorBase
    {
        private LowerThanValidator LowerThanValidator
        {
            get { return (LowerThanValidator)Validator; }
        }

        public LowerThanClientValidator(PropertyRule rule, IPropertyValidator validator) :
            base(rule, validator)
        {
        }

        public override void AddValidation(ClientModelValidationContext context)
        {
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val", "true");
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-LowerThan", GetErrorMessage(context));
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-LowerThan-dependentproperty", LowerThanValidator.DependentProperty);
        }

        private string GetErrorMessage(ClientModelValidationContext context)
        {
            var formatter = ValidatorOptions.MessageFormatterFactory().AppendPropertyName(Rule.GetDisplayName());
            string messageTemplate;
            try
            {
                messageTemplate = Validator.Options.ErrorMessageSource.GetString(null);
            }
            catch (FluentValidationMessageFormatException)
            {
                messageTemplate = ValidatorOptions.LanguageManager.GetStringForValidator<NotEmptyValidator>();
            }
            return formatter.BuildMessage(messageTemplate);
        }
    }
}
در این کدها، تنها قسمت مهم آن، متد AddValidation است که کار تعریف و افزودن متادیتاهای unobtrusive java script validation را انجام می‌دهد و برای مثال سبب رندر یک چنین تگ HTML ای می‌شود که در آن پیام اعتبارسنجی و خاصیت دیگر مدنظر ذکر شده‌اند:
<input dir="rtl" type="number"
 data-val="true"
 data-val-lowerthan="باید کمتر از Age باشد"
 data-val-lowerthan-dependentproperty="Age"
 data-val-required="'سابقه کار' must not be empty."
 id="Experience"
 name="Experience"
 value="">


3) تعریف مدل کاربران و اعتبارسنجی آن

مدلی که در این مثال از آن استفاده شده، یک چنین تعریفی را دارد و در قسمت اعتبارسنجی خاصیت Experience آن، از متد الحاقی جدید LowerThan استفاده شده‌است:
    public class UserModel
    {
        [Display(Name = "نام کاربری")]
        public string Username { get; set; }

        [Display(Name = "سن")]
        public int Age { get; set; }

        [Display(Name = "سابقه کار")]
        public int Experience { get; set; }
    }

    public class UserValidator : AbstractValidator<UserModel>
    {
        public UserValidator()
        {
            RuleFor(x => x.Username).NotNull();
            RuleFor(x => x.Age).NotNull();
            RuleFor(x => x.Experience).LowerThan(nameof(UserModel.Age)).NotNull();
        }
    }


4) افزودن اعتبارسنج‌های تعریف شده به تنظیمات برنامه

پس از تعریف LowerThanValidator و LowerThanClientValidator، روش افزودن آن‌ها به تنظیمات FluentValidation به صورت زیر است:
namespace FluentValidationSample.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllersWithViews().AddFluentValidation(
                fv =>
                {
                    fv.RegisterValidatorsFromAssembly(Assembly.GetExecutingAssembly());
                    fv.RegisterValidatorsFromAssemblyContaining<RegisterModelValidator>();
                    fv.RunDefaultMvcValidationAfterFluentValidationExecutes = false;

                    fv.ConfigureClientsideValidation(clientSideValidation =>
                    {
                        clientSideValidation.Add(
                            validatorType: typeof(LowerThanValidator),
                            factory: (context, rule, validator) => new LowerThanClientValidator(rule, validator));
                    });
                }
            );
        }


5) تعریف کدهای جاوا اسکریپتی مورد نیاز

پیش از هرکاری، اسکریپت‌های فایل layout برنامه باید چنین تعریفی را داشته باشند:
<script src="~/lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
<script src="~/lib/bootstrap/dist/js/bootstrap.bundle.min.js"></script>
<script src="~/lib/jquery-validation/dist/jquery.validate.js"></script>
<script src="~/lib/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.js"></script>
<script src="~/js/site.js" asp-append-version="true"></script>
در اینجا مداخل jquery، سپس jquery.validate و بعد از آن jquery.validate.unobtrusive را مشاهده می‌کنید. در ادامه فایل js/site.js را به صورت زیر تکمیل خواهیم کرد:
$.validator.unobtrusive.adapters.add('LowerThan', ['dependentproperty'], function (options) {
    options.rules['LowerThan'] = {
        dependentproperty: options.params['dependentproperty']
    };
    options.messages['LowerThan'] = options.message;
});

$.validator.addMethod('LowerThan', function (value, element, parameters) {      
    var dependentProperty = '#' + parameters['dependentproperty'];
    var dependentControl = $(dependentProperty);
    if (dependentControl) {
        var targetvalue = dependentControl.val();
        if (parseInt(targetvalue) > parseInt(value)) {
            return true;
        }
        return false;
    }
    return true;
});
در اینجا یکبار اعتبارسنج LowerThan را به validator.unobtrusive معرفی می‌کنیم. سپس منطق پیاده سازی آن‌را که بر اساس یافتن مقدار خاصیت دیگر و مقایسه‌ی آن با مقدار خاصیت جاری است، به اعتبارسنج‌های jQuery Validator اضافه خواهیم کرد.


6) آزمایش برنامه

پس از این تنظیمات، اگر Viewما چنین تعریفی را داشته باشد:
@using FluentValidationSample.Models
@model UserModel
@{
    ViewData["Title"] = "Home Page";
}
<div dir="rtl">
    <form asp-controller="Home"
          asp-action="RegisterUser"
          method="post">
        <fieldset class="form-group">
        <legend>ثبت نام</legend>
            <div class="form-group row">
                <label asp-for="Username" class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10">
                    <input dir="rtl" asp-for="Username" class="form-control" />
                    <span asp-validation-for="Username" class="text-danger"></span>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group row">
                <label asp-for="Age" class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10">
                    <input dir="rtl" asp-for="Age" class="form-control" />
                    <span asp-validation-for="Age" class="text-danger"></span>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group row">
                <label asp-for="Experience" class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10">
                    <input dir="rtl" asp-for="Experience" class="form-control" />
                    <span asp-validation-for="Experience" class="text-danger"></span>
                </div>
            </div>

            <div class="form-group row">
                <label class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10 text-md-right">
                    <button type="submit" class="btn btn-info col-md-2">ارسال</button>
                </div>
            </div>
        </fieldset>
    </form>
</div>
در صورتیکه سابقه‌ی کار را بیشتر از سن وارد کنیم، به یک چنین خروجی سمت کلاینتی (بدون نیاز به post-back کامل به سمت سرور) خواهیم رسید:

مطالب
jQuery Ajax و نحوه صحیح ارسال مقادیر به یک وب سرویس

در مورد کار با jQuery Ajax و نحوه فراخوانی یک متد وب سرویس توسط آن، چند مطلب پیشتر ارائه شدند:
بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax در ASP.Net
و ...

تمام این مقالات یک ایراد مهم دارند که امروز با آن مواجه شدم و خلاصه آن به شرح زیر است:
پارامتر data متد Ajax جی‌کوئری را به صورت زیر در نظر بگیرید:
data: "{'username': '" + $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() + "'}",
این روش شاید با بسیاری از ورودی‌ها کار کند اما یک سری از کاراکترها زمانیکه با فرمت JSON ارسال می‌شوند باید اصطلاحا escape شوند که لیست آن‌ها به صورت زیر است:
\b  Backspace (ascii code 08)
\f Form feed (ascii code 0C)
\n New line
\r Carriage return
\t Tab
\v Vertical tab
' Apostrophe or single quote
" Double quote
\ Backslash caracter
برای حل این مشکل می‌توان از اسکریپت استاندارد json2.js که در سایت json.org معرفی شده، استفاده کرد.

ابتدا ارجاعی از این اسکریپت باید به صفحه اضافه شود:
<script src="js/json2.js" type="text/javascript"></script>
سپس مقدار پارامتر data را باید به شکل زیر اصلاح کرد:
 var jsonText = JSON.stringify({ username: $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() });
...

data: jsonText,
متد stringify تمام ملاحظات لازم را در مورد escape کاراکترهای یاد شده و بسیاری از موارد دیگر به صورت خودکار اعمال می‌کند. همچنین از این لحاظ که یک ساختار داده‌ای جاوا اسکریپتی را نیز می‌تواند به معادل متنی آن تبدیل کند، بسیار جالب توجه است.
به عنوان مثالی دیگر، اگر متد وب سرویس ما دو پارامتر داشت، jsonText به شکل زیر در خواهد آمد:
 var jsonText = JSON.stringify({ param1: val1, param2: val2 });
لازم به ذکر است که پشتیبانی از این متد در نگارش‌های آخر اکثر مرورگرهای امروزی در جهت سازگاری با آخرین استانداردهای مصوب جاوا اسکریپت به صورت بومی وجود دارد (از IE8 به بعد و فایرفاکس 3 و یک به بعد)، اما از آنجائیکه کاربران ممکن است هنوز از نگارش‌های قدیمی آن‌ها استفاده کنند، کمک گرفتن از فایل json2.js ضروری به نظر می‌رسد.

Vote on iDevCenter
نظرات مطالب
ساخت DropDownList های مرتبط به کمک jQuery Ajax در MVC
در این حالت شما می‌تونید هنگام دریافت اطلاعات شهرها، اطلاعات مربوط به منطقه و محله رو نیز دریافت کنید:
$(function (){
  $('#ostan').change(function () {
    jQuery.getJSON('shahrestan.json', { id: $(this).attr('value') }, function (data) {
        jQuery.each(data, function (i) {
            var option = $('<option></option>').attr("value", data[i].Id).text(data[i].Title);
            $("#shahrestan").append(option);
        });
    });
    jQuery.getJSON('mantaqeh.json', { id: $("#shahrestan").attr('value') }, function (man) {
        jQuery.each(man, function (i) {
            var option = $('<option></option>').attr("value", man[i].Id).text(man[i].Title);
            $("#mantaqeh").append(option);
        });
    });
    jQuery.getJSON('mahaleh.json', { id: $("#mantaqeh").attr('value') }, function (ma) {
        jQuery.each(ma, function (i) {
            var option = $('<option></option>').attr("value", ma[i].Id).text(ma[i].Title);
            $("#mahaleh").append(option);
        });
    });
});
});
ساختار HTML هم باید همچین حالتی داشته باشه:
  <select id="ostan">
    <option>--انتخاب کنید--</option>
    <option value="1">کردستان</option>
  </select>
  <select id="shahrestan">
    <option>--انتخاب کنید--</option>
  </select>
  <select id="mantaqeh">
    <option>--انتخاب کنید--</option>
  </select>
  <select id="mahaleh">
    <option>--انتخاب کنید--</option>
  </select>

مطالب
تعامل و انتقال اطلاعات بین کامپوننت‌ها در Angular – بخش اول
یکی از مواردی که در پیاده سازی برنامه‌های «تا حدودی پیچیده» به آن برخورد می‌کنیم، نحوه تعامل و نقل و انتقال اطلاعات مشترک بین کامپوننت‌ها و سرویس‌‌ها می‌باشد. به عنوان مثال صفحه‌ای را در نظر بگیرید که قرار است اطلاعات یک مشتری را نمایش دهد. این اطلاعات شامل اطلاعات شخص و اطلاعات آدرس او می‌باشد. برای داشتن کامپوننت‌هایی با قابلیت استفاده‌ی مجدد، اطلاعات شخص و اطلاعات آدرس را به عنوان دو کامپوننت مستقل در نظر گرفته و پیاده سازی می‌کنیم. تامین اطلاعات این دو کامپوننت حداقل به دو شکل زیر قابل پیاده سازی خواهد بود. 

  1. تامین اطلاعات از طریق کامپوننت پدر و انتساب اطلاعات به کامپوننت‌های فرزند جهت نمایش
  2. تامین اطلاعات به صورت توکار و توسط خود کامپوننت فرزند 

به جهت کپسوله سازی هرچه بیشتر و همچنین کاهش کدهای تکراری، مورد دوم پیشنهاد می‌شود. در این حالت کامپوننت پدر بایستی شناسه مشتری مورد نظر را به کامپوننت فرزند ارسال کند تا کامپوننت فرزند بر اساس این شناسه، اطلاعات مشتری را واکشی و نمایش دهد. در این مثال انتقال اطلاعات از کامپوننت پدر به فرزند جهت ارسال شناسه مشتری ضروری است. همچنین در مواردی نیز ممکن است کامپوننت فرزند اطلاعات و رخدادهایی را به کامپوننت پدر ارسال کند. مثلا کامپوننت «نمایش اطلاعات شخص» قرار است بعد از واکشی اطلاعات، «حقیقی» یا «حقوقی» بودن شخص را به کامپوننت پدر جهت نمایش عنوان مناسب اطلاع دهد. 

در کل، جهت نقل و انتقال اطلاعات مشترک و تعامل بین کامپوننت‌ها، به چند روش زیر می‌توان اقدام کرد:
  1. انتقال اطلاعات از کامپوننت پدر به فرزند از طریق متادیتا Input@
  2. به‌جریان انداختن رخداد از کامپوننت فرزند و گرفتن آن از طریق کامپوننت پدر
  3. تعامل کامپوننت پدر و فرزند از طریق template reference variable
  4. فراخوانی کامپوننت فرزند از کامپوننت پدر به کمک ViewChild@
  5. ارتباط کامپوننت پدر و فرزند از طریق سرویس 
مثال بالا یک مورد بسیار ساده در جهت تفهیم اجبار نقل و انتقال اطلاعات بین کامپوننت‌ها بود. مطمئنا در برخی موارد پیچیده‌تر، حتی با به اشتراک گذاری اطلاعات بین کامپوننت‌ها لازم است پیاده سازی یک رخداد کامپوننت فرزند را به پدر آن واگذار کنیم. در ادامه تمامی این روش‌ها را مورد برسی قرار خواهیم داد. 

نکته: تمامی مثالهای ذکر شده در ادامه تنها در جهت توضیح مفهوم بوده و در برخی موارد گزینه مناسبی جهت پیاده سازی در برنامه‌های واقعی نیستند. 

انتقال اطلاعات از کامپوننت پدر به فرزند از طریق متادیتای Input@
فرض کنید کامپوننت CustomerInfoComponent را داریم که هم نمایش اطلاعات و هم دریافت اطلاعات مشتری را برعهده دارد (در حالت نمایشی به عنوان مثال قرار است تگ input را به صورت readOnly نمایش دهد). کامپوننت پدر تصمیم می‌گیرد که این کامپوننت به چه صورتی ظاهر شود. برای اینکار لازم است متغیری را در کامپوننت CustomerInfoComponent تعریف کنیم که از طریق کامپوننت پدر (استفاده کننده) قابل تنظیم و مقدار دهی باشد. برای این کار کافی است قبل از تعریف متغیر، از متادیتای Input@ به شکل زیر استفاده کنیم:
import { Component, OnInit, Input} from '@angular/core';

@Component({
    selector: 'app-customer-info',
    templateUrl: './customer-info.component.html',
    styleUrls: ['./customer-info.component.css']
})
export class CustomerInfoComponent implements OnInit {

    @Input() FormIsReadOnly: boolean;

    constructor() { }

    ngOnInit() {
    }
}
به همین راحتی. حالا هنگام استفاده از کامپوننت و ارسال مقدار به کامپوننت به شکل زیر عمل می‌کنیم:
<app-customer-info FormIsReadOnly="{{true}}"></app-customer-info>


در صورت استفاده به شکل زیر:

<app-customer-info FormIsReadOnly="true"></app-customer-info>
مقدار منتسب به متغیر FormIsReadOnly به صورت رشته خواهد بود (یعنی مقدار "true"). همچنین برای انتساب یک متغیر به FormIsReadOnly باید به شکل زیر عمل کرد (با این فرض که booleanVariable به صورت یک متغیر از نوع boolean در کامپوننت پدر تعریف شده است): 
<app-customer-info [FormIsReadOnly]="booleanVariable"></app-customer-info>
در این صورت با تغییر متغیر booleanVariable در کامپوننت پدر، کامپوننت فرزند متوجه تغییر خواهد شد ولی برعکس این مورد صادق نیست. یعنی هر تغییری در متغیر FormIsReadOnly در کامپوننت فرزند، باعث تغییر مقدار booleanVariable نخواهد شد. این بدان معنی است که انقیاد انجام گرفته به صورت یک طرفه و از سمت منبع داده (data source) به کامپوننت فرزند است. 
ادامه دارد/ 
مطالب دوره‌ها
نگاهی به افزونه‌های کار با اسناد در RavenDB
توانمندی‌های RavenDB جهت کار با اسناد، صرفا به ذخیره و ویرایش آن‌ها محدود نمی‌شوند. در ادامه، مباحثی مانند پیوست فایل‌های باینری به اسناد، نگهداری نگارش‌های مختلف آن‌ها، حذف آبشاری اسناد و وصله کردن آن‌ها را مورد بررسی قرار خواهیم داد. تعدادی از این قابلیت‌ها توکار هستند و تعدادی دیگر توسط افزونه‌های آن فراهم شده‌اند.


پیوست و بازیابی فایل‌های باینری

امکان پیوست فایل‌های باینری نیز به اسناد RavenDB وجود دارد. برای مثال به کلاس سؤالات قسمت اول این سری، خاصیت FileId را اضافه کنید:
public class Question
{
    public string FileId { set; get; }
}
اکنون برای ذخیره فایلی و همچنین انتساب آن به یک سند، به روش ذیل باید عمل کرد:
            using (var store = new DocumentStore
            {
                Url = "http://localhost:8080"
            }.Initialize())
            {
                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    store.DatabaseCommands.PutAttachment(key: "file/1",
                                                         etag: null,
                                                         data: System.IO.File.OpenRead(@"D:\Prog\packages.config"),
                                                         metadata: new RavenJObject
                                                         { 
                                                            { "Description", "توضیحات فایل" }
                                                         });
                    var question = new Question
                    {
                        By = "users/Vahid",
                        Title = "Raven Intro",
                        Content = "Test....",
                        FileId = "file/1"
                    };
                    session.Store(question);

                    session.SaveChanges();
                }
            }
کار متد store.DatabaseCommands.PutAttachment، ارسال اطلاعات یک استریم به سرور RavenDB است که تحت کلید مشخصی ذخیره خواهد شد. متد استاندارد System.IO.File.OpenRead روش مناسبی است برای دریافت استریم‌ها و ارسال آن به متد PutAttachment. در قسمت metadata این فایل، توسط شیء RavenJObject، یک دیکشنری از key-valueها را جهت درج اطلاعات اضافی مرتبط با هر فایل می‌توان مقدار دهی کرد. پس از آن، جهت انتساب این فایل ارسال شده به یک سند، تنها کافی است کلید آن‌را به خاصیت FileId انتساب دهیم.
در این حالت اگر به خروجی دیباگ سرور نیز دقت کنیم، مسیر ذخیره سازی این نوع فایل‌ها مشخص می‌شود:
 Request # 2: PUT   - 200 ms - <system> - 201 - /static/file/1
بازیابی فایل‌های همراه با اسناد نیز بسیار ساده است:
            using (var store = new DocumentStore
            {
                Url = "http://localhost:8080"
            }.Initialize())
            {
                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    var question = session.Load<Question>("questions/97");
                    var file1 = store.DatabaseCommands.GetAttachment(question.FileId);
                    Console.WriteLine(file1.Size);
                }
            }
فقط کافی است سند را یکبار Load کرده و سپس از متد store.DatabaseCommands.GetAttachment برای دستیابی به فایل پیوست شده استفاده نمائیم.


وصله کردن اسناد

سند سؤالات قسمت اول و پاسخ‌های آن، همگی داخل یک سند هستند. اکنون برای اضافه کردن یک آیتم به این لیست، یک راه، واکشی کل آن سند است و سپس افزودن یک آیتم جدید به لیست پاسخ‌ها و یا در این حالت، جهت کاهش ترافیک سرور و سریعتر شدن کار، RavenDB مفهوم Patching یا وصله کردن اسناد را ارائه داده است. در این روش بدون واکشی کل سند، می‌توان قسمتی از سند را وصله کرد و تغییر داد.
            using (var store = new DocumentStore
            {
                Url = "http://localhost:8080"
            }.Initialize())
            {
                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    store.DatabaseCommands.Patch(key: "questions/97",
                                                 patches: new[]
                                                          {
                                                             new PatchRequest
                                                             {
                                                                Type = PatchCommandType.Add,
                                                                Name = "Answers",
                                                                Value = RavenJObject.FromObject(new Answer{ By= "users/Vahid", Content="data..."})
                                                             }
                                                          });
                }
            }
برای وصله کردن اسناد از متد store.DatabaseCommands.Patch استفاده می‌شود. در اینجا ابتدا Id سند مورد نظر مشخص شده و سپس آرایه‌ای از تغییرات لازم را به صورت اشیاء PatchRequest ارائه می‌دهیم. در هر PatchRequest، خاصیت Type مشخص می‌کند که حین عملیات وصله کردن چه کاری باید صورت گیرد؛ برای مثال اطلاعات ارسالی اضافه شوند یا ویرایش و امثال آن. خاصیت Name، نام خاصیت در حال تغییر را مشخص می‌کند. برای مثال در اینجا می‌خواهیم به مجموعه پاسخ‌های یک سند، آیتم جدیدی را اضافه کنیم. خاصیت Value، مقدار جدید را دریافت خواهد کرد. این مقدار باید با فرمت JSON تنظیم شود؛ به همین جهت از متد توکار RavenJObject.FromObject برای اینکار استفاده شده است.


افزونه‌های RavenDB

قابلیت‌های ذکر شده فوق جهت کار با اسناد به صورت توکار در RavenDB مهیا هستند. این سیستم افزونه پذیر است و تاکنون افزونه‌های متعددی برای آن تهیه شده‌اند که در اینجا به آن‌ها Bundles گفته می‌شوند. برای استفاده از آن‌ها تنها کافی است فایل DLL مرتبط را درون پوشه Plugins سرور، کپی کنیم. دریافت آن‌ها نیز از طریق NuGet پشتیبانی می‌شود؛ و یا سورس آن‌ها را دریافت کرده و کامپایل کنید. در ادامه تعدادی از این افزونه‌ها را بررسی خواهیم کرد.


حذف آبشاری اسناد

 PM> Install-Package RavenDB.Bundles.CascadeDelete -Pre
فایل افزونه حذف آبشاری اسناد را از طریق دستور نیوگت فوق می‌توان دریافت کرد. سپس فایل Raven.Bundles.CascadeDelete.dl دریافتی را درون پوشه plugins کنار فایل exe سرور RavenDB کپی کنید تا قابل استفاده شود.
استفاده مهم این افزونه، حذف پیوست‌های باینری اسناد و یا حذف اسناد مرتبط با یک سند، پس از حذف سند اصلی است (که به صورت پیش فرض انجام نمی‌شود).
یک مثال:
var comment = new Comment
{
   PostId = post.Id
};
session.Store(comment);

session.Advanced.GetMetadataFor(post)["Raven-Cascade-Delete-Documents"] = RavenJToken.FromObject(new[] { comment.Id });
session.Advanced.GetMetadataFor(post)["Raven-Cascade-Delete-Attachments"] =  RavenJToken.FromObject(new[] { "picture/1" });

session.SaveChanges();
برای استفاده از آن باید از متد session.Advanced.GetMetadataFor استفاده کرد. در اینجا شیء post که دارای تعدادی کامنت است، مشخص می‌شود. سپس با مشخص سازی Raven-Cascade-Delete-Documents و ذکر Id کامنت‌های مرتبطی که باید حذف شوند، تمام این اسناد با هم پس از حذف post، حذف خواهند شد. همچنین دستور Raven-Cascade-Delete-Attachments سبب حذف فایل‌های مشخص شده با Id مرتبط با یک سند، می‌گردد.


نگهداری و بازیابی نگارش‌های مختلف اسناد

 PM> Install-Package RavenDB.Bundles.Versioning
فایل افزونه Versioning اسناد را از طریق دستور نیوگت فوق می‌توان دریافت کرد. سپس فایل dll دریافتی را درون پوشه plugins کنار فایل exe سرور RavenDB کپی کنید تا قابل استفاده شود. فایل Raven.Bundles.Versioning.dll باید در پوشه افزونه‌ها کپی شود و فایل Raven.Client.Versioning.dll به برنامه ما ارجاع داده خواهد شد.
با استفاده از قابلیت document versioning می‌توان تغییرات اسناد را در طول زمان، ردیابی کرد؛ همچنین حذف یک سند، این سابقه را از بین نخواهد برد.
 تنظیمات اولیه آن به این صورت است که توسط شیء VersioningConfiguration به سشن جاری اعلام می‌کنیم که چند نگارش از اسناد را ذخیره کند. اگر Exclude آن به true تنظیم شود، اینکار صورت نخواهد گرفت.
session.Store(new VersioningConfiguration
{
  Exclude = false,
  Id = "Raven/Versioning/DefaultConfiguration",
  MaxRevisions = 5
});
تنظیم Id به Raven/Versioning/DefaultConfiguration، سبب خواهد شد تا VersioningConfiguration فوق به تمام اسناد اعمال شود. اگر نیاز است برای مثال تنها به BlogPosts اعمال شود، این Id را باید به Raven/Versioning/BlogPosts تنظیم کرد.
بازیابی نگارش‌های مختلف یک سند، صرفا از طریق متد Load میسر است و در اینجا شماره Id نگارش به انتهای Id سند اضافه می‌شود. برای مثال "blogposts/1/revisions/1" به نگارش یک مطلب شماره یک اشاره می‌کند.
برای بدست آوردن سه نگارش آخر یک سند باید از متد ذیل استفاده کرد:
 var lastThreeVersions = session.Advanced.GetRevisionsFor<BlogPost>(post.Id, 0, 3);