انواع ارجاعی
قبلا در مورد مقادیر ارجاعی صحبت کردیم. در اینجا نیز به این موضوع اشاره میکنیم که هر مقدار ارجاعی، نمونهای ایجاد شده از یک نوع ارجاعی میباشد. انواع ارجاعی در واقع ساختارهایی هستند که جهت گروه بندی دادهها و عملکرد بین آنها استفاده میشوند. در سایر زبانهای برنامه نویسی شیء گرا، به انواع ارجاعی، کلاس و به مقادیر ارجاعی، شیء میگویند. در جاوا اسکریپت نیز، به مقادیر ارجاعی و یا نمونههای ایجاد شده از انواع ارجاعی، شیء میگویند. به انواع ارجاعی، توصیف گر شیء نیز میگویند؛ زیرا ویژگیها و متدهای آن شیء را معرفی و توصیف مینماید.
نحوهی ایجاد شیء از نوع ارجاعی Object
از آنجاییکه نوع ارجاعی Object هیچ ویژگی و متد خاصی ندارد، متداولترین نوع ارجاعی جهت ایجاد اشیاء سفارشی میباشد. به دو روش میتوان نمونهای را از یک Object ایجاد نمود. روش اول استفاده از عملگر new و بصورت زیر میباشد:
var person = new Object (); person . name = "Meysam" ; person . age = 32 ;
با استفاده از عملگر new، شیء person را
از نوع Object
ایجاد نمودیم که شامل دو ویژگی (Property) به
نامهای name و age میباشد. در واقع شیء person
ساختاری را جهت نگهداری اطلاعات یک شخص معرفی میکند. این عمل موجب جلوگیری از
پراکندگی تعریف متغیرها و گروه بندی آنها در قالب یک شیء میشود. روش دوم استفاده
از Object Literal Notation یا
نماد تحت الفظی شیء و بصورت زیر میباشد:
var person = { name : "Meysam" , age : 32 };
Object Literal Notation ،
دستور میانبری برای ایجاد یک شیء از نوع Object میباشد. در مثال فوق هم، همانند
روش اول، شیء person را
با دو ویژگی name و age ایجاد
نمودهایم. در این روش، نام ویژگیها میتوانند به
صورت رشتهای و عددی نیز به یک شیء اختصاص یابد.
var person = { "name" : "Meysam" , "age" : 32 };
معمولا از دو روش فوق زمانی استفاده میشود که میخواهیم اشیایی را ایجاد نماییم که ویژگیهای آنها فقط خواندنی باشند. با استفاده
از روش دوم، حتی میتوان یک شیء خالی را ایجاد نمود که در ابتدا هیچ ویژگی ای
ندارد و در مراحل بعد، ویژگیهایی را به آن
اضافه نمود.
var person = {}; // var person = new Object(); person . name = "Meysam" ; person . age = 32 ;
در مثال فوق شیء person بدون ویژگیها تعریف شده است؛ سپس به آن ویژگیهایی را اضافه نمودهایم.
استفاده از روش Object Literal Notation ، یکی از روشهای محبوب برنامه نویسان جاوا اسکریپت میباشد. زیرا با کمترین کد و بصورت بصری، شیء ای را ایجاد نموده و مثلا به یک متد ارسال مینمایند. به مثال زیر توجه کنید:
function displayInfo ( arg ) { var output = "" ; if ( arg . name != undefined ) output += "Name: " + arg . name + "\n" ; if ( arg . age != undefined ) output += "Age: " + arg . age + "\n" ; return output ; } alert (displayInfo ({ name : "Meysam" , age : 32 })); alert (displayInfo ({ name : "Sohrab" }));
در این مثال یک تابع تعریف شده است که آرگومان
ورودی آن یک شیء میباشد. در تابع بررسی میشود که اگر ویژگی name و یا age
برای این آرگومان تعریف شده بود، خروجی تابع را تولید نماید. در واقع این ویژگیها اختیاری میباشند و میتوانند ارسال نگردند. در زمان فراخوانی تابع نیز شیء ای را
بصورت Object Literal Notation
ایجاد نموده و به تابع ارسال کردیم.
این الگو برای ارسال آرگومان، زمانی استفاده میشود که تعداد زیادی آرگومان اختیاری داریم و میخواهیم به تابع ارسال نماییم. معمولا کار با آرگومانهای نامی (Named Arguments) راحتتر است ولی زمانیکه تعداد آرگومانهای اختیاری زیاد باشند، مدیریت و نگهداری آنها سخت و طاقت فرسا میگردد و ظاهر زشتی را به تابع میدهد. بهترین راهکار جهت مدیریت چنین شرایطی این است که آرگومانهای اجباری را به صورت آرگومانهای نامی تعریف کنیم و آرگومانهای اختیاری را به صورت یک شیء به تابع ارسال کنیم.
نکتهی دیگری که باید به آن توجه نمود این است که جهت دسترسی به ویژگیهای یک شیء از (.) استفاده میشود. همچنین میتوان به یک ویژگی با استفاده از [] و بصورت یک آرایه دسترسی داشت که در این صورت نام ویژگی بصورت رشتهای در [] ذکر خواهد شد.
alert ( person . name ); alert ( person [ "name" ]);
در عمل تفاوتی بین دو مورد فوق وجود ندارد. مهمترین
مزیت استفاده از [] این است که میتوانید توسط یک متغیر به ویژگیهای یک شیء دسترسی
داشته باشید. همچنین اگر نام ویژگی شامل کاراکترهایی باشد که خطای گرامری رخ میدهد یا از اسامی رزرو شده استفاده کرده باشید، میتوانید از [] جهت دسترسی به
ویژگی استفاده نمایید.
var propertyName = "name" ; alert ( person [ propertyName ]); alert ( person [ "first name" ]);
در دستور alert اول، با استفاده از یک متغیر به ویژگی name از شیء person دسترسی پیدا نمودیم. در دستور آخر نیز، به دلیل وجود space در نام ویژگی، مجبور هستیم جهت دسترسی به ویژگی first name از [] استفاده نماییم.
بررسی نوع ارجاعی Function
توابع در واقع یک شیء و نمونهای از نوع ارجاعی Function میباشند که میتوانند همانند سایر اشیاء ویژگیها و متدهای خاص خود را داشته باشند. بنابراین میتوان در یک عبارت، تابعی را به یک شیء نسبت داد. به مثال زیر توجه کنید:
var sum = function ( a , b ) { return a + b ; }; alert ( sum ( 10 , 20 ));
خروجی :
30
شیء sum را تعریف نموده و یک تابع را به آن اختصاص دادیم که شامل دو آرگومان ورودی میباشد. حال میتوان با شیء sum همانند یک تابع رفتار نمود و تابع مورد نظر را فراخوانی کرد. توجه داشته باشید که هیچ نامی را در زمان تعریف تابع به آن اختصاص ندادهایم. به این شکل تعریف تابع، Function Expression میگویند.
همانند سایر اشیاء، نام تابع نیز اشارهگری به تابع میباشد. بنابراین میتوان توابع را نیز به یکدیگر نسبت داد. به مثال زیر توجه کنید:
function sum ( a , b ) { return a + b ; } alert ( sum ( 10 , 10 )); var anotherSum = sum ; alert ( anotherSum ( 10 , 10 )); sum = null ; alert ( anotherSum ( 10 , 10 )); alert ( sum ( 10 , 10 )); // Error: Object is not a function;
خروجی :
20
20
20
Error: Object is not a function
ابتدا تابعی را به نام sum ایجاد نمودیم که دو عدد را با هم جمع میکند. دقت داشته باشید که به این شکل تعریف تابع sum ، اعلان تابع یا Function Declaration میگویند. سپس متغیری را به نام anotherSum ، تعریف نموده و sum را به آن نسبت دادیم. توجه داشته باشید که در زمان انتساب یک تابع به یک متغیر نباید () را ذکر کنیم، زیرا ذکر () به منزلهی فراخوانی تابع و اختصاص خروجی آن به متغیر میباشد و نه انتساب اشاره گر تابع به آن متغیر. فراخوانی sum و anotherSum خروجی یکسانی را دارند؛ زیرا هر دو به یک تابع اشاره میکنند. در خطوط بعدی، شیء sum را با مقدار null تنظیم نمودیم. در واقع با این کار اشارهگر sum برابر null شده است؛ یعنی دیگر به هیچ تابعی اشاره نمیکند. ولی تابع همچنان در حافظه وجود دارد؛ زیرا اشارهگر دیگری به نام anotherSum در حال اشاره نمودن به آن میباشد. در مرحلهی بعدی که sum را فراخوانی نمودیم، به دلیل null بودن آن، خطا رخ خواهد داد.
بازنگری مجدد به مبحث Overloading
در اینجا فقط میخواهیم اشارهای کنیم به مبحث Overloading که قبلا در مورد آن بحث کردیم تا دلیل فنی عدم وجود Overloading را در جاوا اسکریپت درک کنیم. همانطور که قبلا بیان شد، نام تابع در واقع اشاره گری به تابع میباشد؛ بنابراین تعریف دو تابع هم نام، همانند اختصاص مجدد مقدار یا تغییر مقدار یک متغیر میباشد. به مثال زیر توجه کنید:
function calc ( num1 , num2 ) { return num1 + num2 ; } function calc ( num1 , num2 ) { return num1 - num2 ; }
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، تابع دوم جایگزین تابع اول میگردد. در واقع تعریف فوق همانند تعریف زیر میباشد:
var calc = function ( num1 , num2 ) { return num1 + num2 ; }; calc = function ( num1 , num2 ) { return num1 - num2 ; };
همانطور که میبینید، ابتدا متغیری به نام calc تعریف شدهاست و با یک تابع مقداردهی اولیه شده است. سپس با تابع دوم مقداردهی مجدد گردیده است و دیگر به تابع قبلی اشاره نمیکند. بنابراین همیشه تابع آخر جایگزین توابع قبلی میگردد.
Function Declaration در مقابل Function Expression
این دو روش تعریف و استفاده از توابع تقریبا مشابه هم میباشند و فقط یک تفاوت اصلی بین آنها وجود دارد و آن به نحوهی رفتار موتور پردازشی جاوا اسکریپت بر میگردد. Function Declaration قبل از اینکه کدهای جاوا اسکریپت خوانده و اجرا شوند، خوانده شده و در دسترس خواهند بود؛ اما Function Expression تا زمانی که روال اجرای کد به این خط از کد نرسد، اجرا نخواهد شد و در دسترس نخواهد بود. به مثال Function Declaration زیر توجه کنید:
alert ( sum ( 10 , 20 )); function sum ( a , b ) { return a + b ; }
خروجی :
30
قبل از اعلان تابع sum ، این تابع فراخوانی شده است؛ ولی هیچ خطایی رخ نمیدهد. زیرا قبل از اجرای دستورات، تابع sum خوانده و در دسترس خواهد بود. اما اگر تابع فوق بصورت Function Expression تعریف شده بود، خطا رخ میداد و برنامه اجرا نمیشد.
alert ( sum ( 10 , 20 )); // Error: undefined is not a function var sum = function ( a , b ) { return a + b ; };
خروجی :
Error: undefined is not a function
همانطور که میبینید، در خط اول برنامه، خطای اجرایی رخ داده است. زیرا هنوز روال اجرایی برنامه به خط تعریف تابع sum نرسیدهاست. بنابراین تابع sum در دسترس نخواهد بود و فراخوانی آن موجب بروز خطا میگردد.
ارسال تابع به عنوان ورودی یا خروجی توابع دیگر
همانطور که قبلا بیان شد، نام تابع در واقع یک متغیر میباشد که به تابع مورد نظر اشاره میکند. بنابراین میتوان همانند یک متغیر با آن رفتار نموده و به عنوان آرگومان ورودی و یا مقدار خروجی یک تابع آن را ارسال نمود. به مثال زیر توجه کنید:
function add ( a , b ) { return a + b ; } function mult ( a , b ) { return a * b ; } function calc ( a , b , fn ) { return a * b + fn ( a , b ); } alert ( calc ( 10 , 20 , add )); alert ( calc ( 10 , 20 , mult ));
خروجی :
230
400
دو تابع به نامهای add و mult با دو آرگومان ورودی تعریف شدهاند که به ترتیب حاصل جمع و حاصل ضرب دو آرگومان را بر میگردانند. تابع calc نیز با 3 آرگومان ورودی تعریف شدهاست که قصد داریم برای آرگومان سوم یک تابع را ارسال نماییم. تابع calc در 2 مرحله فراخوانی شدهاست که در یک مرحله تابع add و در مرحلهی دیگر تابع mult به عنوان آرگومان ورودی ارسال شدهاند. همانطور که از قبل میدانید، نام تابع اشارهگری به خود تابع میباشد. در تابع calc نیز با فراخوانی آرگومان fn در واقع داریم تابع ارسالی را فراخوانی مینماییم. حال به مثال زیر توجه کنید که یک تابع را به عنوان خروجی بر میگرداند:
function createFunction ( a , b ) { return function ( c ) { var d = ( a + b ) * c ; return d ; }; } var fn = createFunction ( 10 , 20 ); alert ( fn ( 30 ));
خروجی :
900
تابع createFunction دارای 2 آرگومان ورودی میباشد و یک تابع را با 1 آرگومان ورودی بر میگرداند. در ابتدا تابع createFunction را با آرگومانهای 10 و 20 فراخوانی نمودیم. خروجی این تابع که خود یک تابع با یک آرگومان ورودی میباشد، به عنوان خروجی برگردانده شده و در متغیر fn قرار میگیرد. سپس تابع fn با آرگومان ورودی 30 فراخوانی میگردد که مقادیر 10 و 20 را با هم جمع نموده و در 30 ضرب مینماید.
در طی این چند سالی که کارم برنامه نویسی ASP.Net بوده است، هیچ نرم افزار پایهای همانند Exchange server در کیفیت کارهای من تاثیر نداشته است و اساسا تمام هماهنگیهای برنامههای من با کمک Exchange server و Outlook صورت میگیرد. از گرفتن تائید تا آلارم فلان درخواست تا یک سری از گزارشات زمانبندی شده و غیره. دیگر کار به جایی رسیده است که اگر کاربران ایمیلی را دریافت نکنند اطلاعات وارد شده در برنامهها را معتبر نمیدانند و به برنامهها مراجعه نمیکنند!
به همین منظور کتابچهی راهنمای نصب و راه اندازی Exchange server 2010 را تهیه کردهام که در طی حدودا 120 صفحه، به صورت کاربردی و ساده، آنچه را که باید برای راه اندازی و مدیریت این برنامه در یک سازمان بدانید، در اختیار شما قرار میدهد.
مقدمهی کتابچه
برنامهی Exchanger server ، نرم افزار ارسال و دریافت ایمیل سازمانی مایکروسافت است که در ردهی محصولات سرور آن شرکت قرار میگیرد. اولین نگارش Exchanger server در سال 1993 ارائه شد و به صورت محدود در اختیار حدود 500 شرکت قرار گرفت. در سال 1996 اولین نگارش عمومی آن به نام Exchange server 4.0 به عموم ارائه گشت و در سال 1997 با ارائهی Exchange server 5.0 آمار مشتریان این محصول به 32 هزار کاربر رسید. به همراه این نگارش، اولین نسخهی برنامه Outlook web access نیز ارائه گردید. با افزایش استقبال از این محصول، در همان سال نگارش 5.5 آن نیز ارائه شد و ظرفیت بانکهای اطلاعاتی آن تا 16TB در نگارش سازمانی آن افزایش یافت. در سال 2000، اولین نگارش یکپارچهی آن با Active directory ارائه شد. بزرگترین مشکل این محصول در سال 2000، کوچ از نگارشهای قدیمی به نگارش جدید بودند که این مشکل در سال 2003 با ارائه Exchange server 2003 برطرف گردید. در اواخر سال 2006 ، Exchange server 2007 ارائه گشت که مهمترین تفاوت آن با نگارشهای قبلی، ارائهی آن تنها برای سکوهای 64 بیتی بود به همراه بهبودهایی در اندازهی صندوقهای پستی تا 2 گیگابایت، تضمین فعالیت بیوقفه بهبود یافته ، شروع به کنار گذاری Public folders و تمهیداتی جهت ارسال و دریافت پیغامهای صوتی. در اواخر سال 2009 نگارش 2010 این محصول ارائه گشت که تنها با ویندوز سرور 2008 سازگار میباشد و در آن عمدهی مشکلات به همراه نگارش 2007 آن برطرف شده است همانند Outlook web access سازگار با تمامی مرورگرهای امروزی، امکان مدیریت تحت وب صندوقهای پستی کاربران، بازنگری در گزینههای تضمین فعالیت بیوقفه و ساده سازی آنها، افزایش تعداد بانکهای اطلاعاتی قابل تعریف در یک سرور و بسیاری از موارد دیگر که در طی چندین فصل به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
لینک دریافت: exchange2010.v1.rar
الف) چون کوکیها و یا توکنهای آنها دیگر قابل رمزگشایی نیستند (به علت باز تولید کلیدهای رمزنگاری و رمزگشایی اطلاعات)، مجبور به لاگین مجدد خواهند شد (تا کوکیهای جدیدی برای آنها تولید شوند). همچنین آنتیفورجری توکنهای آنها نیز مجددا باید تولید شوند.
ب) تمام اطلاعات محافظت شدهی توسط Data protection API قابل رمزگشایی نخواهند بود.
تنظیم Data protection API مخصوص برنامههای هاست شدهی توسط IIS
برای اینکه کلیدهای رمزنگاری اطلاعات برنامههای وب به صورت دائمی ذخیره شوند و با ریاستارت سرور از دست نروند، یکی از سه روش ذیل را میتوان بکار گرفت:
1) اسکریپت پاور شل ذیل را اجرا کنید:
نحوهی اجرای آن نیز به صورت ذیل است و پس از آن، نام Application pool مخصوص برنامه ذکر میشود:
.\Provision-AutoGenKeys.ps1 DefaultAppPool
2) به تنظیمات پیشرفتهی Application pool برنامه در IIS مراجعه کرده و خاصیت Load user profile آنرا true کنید.
در این حالت کلیدها به صورت دائمی در پوشهی پروفایل کاربر مخصوص Application pool برنامه، به صورت رمزنگاری شدهی توسط مکانیزم DPAPI ویندوز، ذخیره خواهند شد.
3) یک SSL Certificate معتبر را تهیه کنید و یا اگر از یک self signed certificate استفاده میکنید باید آنرا در Trusted Root store ویندوز قرار دهید. سپس از روش PersistKeysToFileSystem استفاده کنید.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddDataProtection() .PersistKeysToFileSystem(new DirectoryInfo(@"\\server\share\directory\")) .ProtectKeysWithCertificate("thumbprint"); }
اگر از یک web farm استفاده میکنید، روش سوم ذکر شده، تنها روشی است که از آن میتوانید استفاده کنید. یک پوشهی اشتراکی قابل دسترسی بین سرورها را ایجاد کنید که دربرگیرندهی X509 certificate شما باشد. سپس این پوشه و مجوز موجود در آنرا توسط روش فوق به برنامه معرفی کنید.
try { //انتخاب فایل اکسل OpenFileDialog ofd = new OpenFileDialog(); ofd.Title = "انتخاب فایل اکسل حاوی اطلاعات"; ofd.Filter = "فایل اکسل 2003 (*.xls)|*.xls|فایل اکسل 2007 به بعد(*.xlsx)|*.xlsx"; if (ofd.ShowDialog() == DialogResult.OK) { string excelConnectionString = ""; string SourceFilePath = ofd.FileName; //ایجاد کانکشن استرینگ برا خواندن کل اطلاعات از فایل اکسل و ریختن آنها در یک دیتاتیبل به نام dt if (System.IO.Path.GetExtension(ofd.FileName) == ".xlsx") //تشخیص نوع فایل اکسل برای ایجاد کانکشن استرینگ برای نسخههای مختلف اکسل excelConnectionString = "Provider=Microsoft.ACE.OLEDB.12.0;Data Source=" + SourceFilePath + ";Extended Properties=Excel 12.0"; else if (System.IO.Path.GetExtension(ofd.FileName) == ".xls") excelConnectionString = "Provider=Microsoft.Jet.Oledb.4.0;Data Source=" + SourceFilePath + ";Extended Properties=Excel 8.0"; DataTable dt = new DataTable("tblinfos"); using (System.Data.OleDb.OleDbConnection connection = new System.Data.OleDb.OleDbConnection(excelConnectionString)) { connection.Open(); System.Data.OleDb.OleDbDataAdapter da = new System.Data.OleDb.OleDbDataAdapter("SELECT * FROM [List$]", connection);//List نام شیت در فایل اکسل است da.Fill(dt); connection.Close(); } using (System.Data.OleDb.OleDbConnection connection = new System.Data.OleDb.OleDbConnection(excelConnectionString)) { this.Cursor = Cursors.WaitCursor; connection.Open(); //ایجاد ارتباط با بانک اس کیو ال string sqlConnectionString = @"Data Source=.\SQLEXPRESS;AttachDbFilename=|DataDirectory|\BankDPR.mdf;Max Pool Size=6000; Connection Timeout=50;Integrated Security=True;User Instance=True"; Dataaccess db = new Dataaccess(); DataTable dtr = db.select("Select Top(1) * From tblinfos");//بدست آورن نام ستونهای جدول مورد نظر برای تطبیق با ستونهای فایل اکسل //******************* Fast Copy using (System.Data.SqlClient.SqlBulkCopy bulkCopy = new System.Data.SqlClient.SqlBulkCopy(sqlConnectionString, System.Data.SqlClient.SqlBulkCopyOptions.KeepIdentity))//تعریف یک شی از کلاس SqlBulkCopy { for (int i = 1; i < dtr.Columns.Count; i++) { bulkCopy.ColumnMappings.Add(dt.Columns[i - 1].Caption, dtr.Columns[i].Caption);//با استفاده از خاصیت ColumnMappings نام ستونهای فایل اکسل با نام ستونهای جدول مورد نظر بانک sql تطبیق داده میشود } bulkCopy.DestinationTableName = "tblinfos";//مشخص نمودن نام جدول که قرار است اطلاعات درون ان کپی گردد bulkCopy.WriteToServer(dt);//انجام عملیات کپی اطلاعات از دیتاتیبل با نام dt به بانک } this.Cursor = Cursors.Arrow; MessageBox.Show("اطلاعات از فایل شما خوانده شد"); } } } catch (Exception ex) { this.Cursor = Cursors.Arrow; MessageBox.Show(ex.Message, "error"); }
ایجاد یک پروژهی جدید Blazor WASM
برای پیاده سازی و اجرای مثالهای این قسمت، نیاز به یک پروژهی جدید Blazor WASM را داریم که میتوان آنرا با اجرای دستور dotnet new blazorwasm --hosted در یک پوشهی خالی، ایجاد کرد.
یک نکته: دستور فوق به همراه یک سری پارامتر اختیاری مانند hosted-- نیز هست. برای مشاهدهی لیست آنها دستور dotnet new blazorwasm --help را صادر کنید. برای مثال ذکر پارامتر hosted-- سبب میشود تا یک ASP.NET Core host نیز برای Blazor WebAssembly app ایجاد شده تولید شود.
حالت hosted-- آن یک چنین ساختاری را دارد که از سه پروژه و پوشهی Client ،Server و Shared تشکیل میشود:
در اینجا یک پروژهی خالی WASM ایجاد شده که برخلاف حالت معمولی dotnet new blazorwasm که در قسمت قبل آنرا بررسی کردیم، دیگر از فایل استاتیک wwwroot\sample-data\weather.json در آن خبری نیست. بجای آن، یک پروژهی استاندارد ASP.NET Core Web API را در پوشهی جدید Server ایجاد کرده که کار ارائهی اطلاعات این سرویس آب و هوا را انجام میدهد و برنامهی WASM ایجاد شده، این اطلاعات را توسط HTTP Client خود، از سرور Web API دریافت میکند.
بنابراین اگر مدل برنامهای که قصد دارید تهیه کنید، ترکیبی از یک Web API و WASM است، روش hosted--، آغاز آنرا بسیار ساده میکند.
نکته: روش اجرای این نوع برنامهها با اجرای دستور dotnet run در داخل پوشهی Server پروژه، انجام میشود. با اینکار هم سرور ASP.NET Core آغاز میشود و هم برنامهی WASM توسط آن ارائه میگردد. در این حالت اگر آدرس https://localhost:5001 را در مرورگر باز کنیم، هم قسمتهای بدون نیاز به سرور پروژهی WASM قابل دسترسی است (مانند کار با شمارشگر آن) و هم قسمت دریافت اطلاعات از سرور آن، در منوی Fetch Data.
شروع به کار با Razor
پس از ایجاد یک پروژهی جدید WASM، به فایل Client\Pages\Index.razor آن مراجعه کرده و محتوای پیشفرض آنرا بجز سطر اول زیر، حذف میکنیم:
@page "/"
در فایلهای razor. میتوان ترکیبی از کدهای #C و HTML را نوشت. برای مثال:
@page "/" <p>Hello, @name</p> @code { string name = "Vahid N."; }
یک نکته: با توجه به اینکه تغییرات زیادی را در فایل جاری اعمال خواهیم کرد، بهتر است برنامه را با دستور dotnet watch run اجرا کرد، تا این تغییرات را تحت نظر قرار داده و آنها را به صورت خودکار کامپایل کند. به این صورت دیگر نیازی نخواهد بود به ازای هر تغییر، یکبار دستور dotnet run اجرا شود.
در زمان درج متغیرهای #C در بین کدهای HTML توسط razor، استفاده از تمام متدهای الحاقی زبان #C نیز مجاز هستند؛ مانند:
<p>Hello, @name.ToUpper()</p>
یا حتی میتوان یک متد جدید را مانند CustomToUpper در قطعه کد razor، تعریف کرد و از آن به صورت زیر استفاده نمود:
@page "/" <p>Hello, @name.ToUpper()</p> <p>Hello, @CustomToUpper(name)</p> @code { string name = "Vahid N."; string CustomToUpper(string value) => value.ToUpper(); }
<p>Let's add 2 + 2 : @2 + 2 </p>
<p>Let's add 2 + 2 : @(2 + 2) </p>
<button @onclick="@(()=>Console.WriteLine("Test"))">Click me</button>
در اینجا اگر از Console.WriteLine("Test")@ استفاده میشد، به معنای انتساب یک رشتهی محاسبه شده به رویداد onclick بود که مجاز نیست.
روش دیگر انجام اینکار به صورت زیر است:
@page "/" <button @onclick="@WriteLog">Click me 2</button> @code { void WriteLog() { Console.WriteLine("Test"); } }
@page "/" <button @onclick="@(()=>WriteLogWithParam("Test 3"))">Click me 3</button> @code { void WriteLogWithParam(string value) { Console.WriteLine(value); } }
یک نکته: اگر به اشتباه بجای WriteLogWithParam، همان WriteLog قبلی را بنویسیم، کامپایلر (در حال اجرای توسط دستور dotnet watch run) خطای زیر را نمایش میدهد؛ پیش از اینکه برنامه در مرورگر اجرا شود:
BlazorRazorSample\Client\Pages\Index.razor(12,25): error CS1501: No overload for method 'WriteLog' takes 1 arguments
امکان تعریف کلاسها در فایلهای razor.
در فایلهای razor.، محدود به تعریف یک سری متدها و متغیرهای ساده نیستیم. در اینجا امکان تعریف کلاسها نیز وجود دارد و همچنین میتوان از کلاسهای خارجی (کلاسهایی که خارج از فایل razor جاری تعریف شدهاند) نیز استفاده کرد.
@page "/" <p>Hello, @StringUtils.MyCustomToUpper(name)</p> @code { public class StringUtils { public static string MyCustomToUpper(string value) => value.ToUpper(); } }
البته این کلاس را تنها میتوان داخل همین کامپوننت استفاده کرد. برای اینکه بتوان از امکانات این کلاس، در سایر کامپوننتها نیز استفاده کرد، میتوان آنرا در پروژهی Shared قرار داد. اگر به تصویر ابتدای مطلب جاری دقت کنید، سه پروژه ایجاد شدهاست:
الف) پروژهی کلاینت: که همان WASM است.
ب) پروژهی سرور: که یک پروژهی ASP.NET Core Web API ارائه کنندهی سرویس و API آب و هوا است و همچنین هاست کنندهی WASM ما.
ج) پروژهی Shared: کدهای این پروژه، بین هر دو پروژه به اشتراک گذاشته میشوند و برای مثال محل مناسبی است برای تعریف DTO ها. برای نمونه WeatherForecast.cs قرار گرفتهی در آن، DTO یا data transfer object سرویس API برنامه است که قرار است به کلاینت بازگشت داده شود. به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا این تعاریف را در پروژههای سرور و کلاینت تکرار کنیم و میتوان کدهای اینگونه را به اشتراک گذاشت.
کاربرد دیگر آن تعریف کلاسهای کمکی است؛ مانند StringUtils فوق. به همین به پروژهی Shared مراجعه کرده و کلاس StringUtils را به صورت زیر در آن تعریف میکنیم (و یا حتی میتوان این قطعه کد را داخل یک پوشهی جدید، در همان پروژهی WASM نیز قرار داد):
namespace BlazorRazorSample.Shared { public class StringUtils { public static string MyNewCustomToUpper(string value) => value.ToUpper(); } }
پس از آن روش استفادهی از این کلاس کمکی خارجی اشتراکی به صورت زیر است:
@page "/" @using BlazorRazorSample.Shared <p>Hello, @StringUtils.MyNewCustomToUpper(name)</p>
یک نکته: میتوان به فایل Client\_Imports.razor مراجعه و مدخل زیر را به انتهای آن اضافه کرد:
@using BlazorRazorSample.Shared
کار با حلقهها در فایلهای razor.
همانطور که عنوان شد، یکی از کاربردهای پروژهی Shared، امکان به اشتراک گذاشتن مدلها، در برنامههای کلاینت و سرور است. برای مثال یک پوشهی جدید Models را در این پروژه ایجاد کرده و کلاس MovieDto را به صورت زیر در آن تعریف میکنیم:
using System; namespace BlazorRazorSample.Shared.Models { public class MovieDto { public string Title { set; get; } public DateTime ReleaseDate { set; get; } } }
@using BlazorRazorSample.Shared.Models
@page "/" <div> <h3>Movies</h3> @foreach(var movie in movies) { <p>Title: <b>@movie.Title</b></p> <p>ReleaseDate: @movie.ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p> } </div> @code { List<MovieDto> movies = new List<MovieDto> { new MovieDto { Title = "Movie 1", ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1) }, new MovieDto { Title = "Movie 2", ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-2) }, new MovieDto { Title = "Movie 3", ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-3) } }; }
یک نکته: در حین تعریف فیلدهای code@، امکان استفادهی از var وجود ندارد؛ مگر اینکه از آن بخواهیم در داخل بدنهی یک متد استفاده کنیم.
و یا نمونهی دیگری از حلقههای #C مانند for را میتوان به صورت زیر تعریف کرد:
@for(var i = 0; i < movies.Count; i++) { <div style="background-color: @(i % 2 == 0 ? "blue" : "red")"> <p>Title: <b>@movies[i].Title</b></p> <p>ReleaseDate: @movies[i].ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p> </div> }
نمایش شرطی عبارات در فایلهای razor.
اگر به مثال توکار Client\Pages\FetchData.razor مراجعه کنیم (مربوط به حالت host-- که در ابتدای مطلب عنوان شد)، کدهای زیر قابل مشاهده هستند:
@page "/fetchdata" @using BlazorRazorSample.Shared @inject HttpClient Http <h1>Weather forecast</h1> <p>This component demonstrates fetching data from the server.</p> @if (forecasts == null) { <p><em>Loading...</em></p> } else { <table class="table"> <thead> <tr> <th>Date</th> <th>Temp. (C)</th> <th>Temp. (F)</th> <th>Summary</th> </tr> </thead> <tbody> @foreach (var forecast in forecasts) { <tr> <td>@forecast.Date.ToShortDateString()</td> <td>@forecast.TemperatureC</td> <td>@forecast.TemperatureF</td> <td>@forecast.Summary</td> </tr> } </tbody> </table> } @code { private WeatherForecast[] forecasts; protected override async Task OnInitializedAsync() { forecasts = await Http.GetFromJsonAsync<WeatherForecast[]>("WeatherForecast"); } }
برای رفع این مشکل، ابتدا یک if@ مشاهده میشود، تا نال بودن forecasts را بررسی کند:
@if (forecasts == null) { <p><em>Loading...</em></p> }
روش نمایش عبارات HTML در فایلهای razor.
فرض کنید عنوان اول فیلم مثال جاری، به همراه یک تگ HTML هم هست:
new MovieDto { Title = "<i>Movie 1</i>", ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1) },
<p>Title: <b>@((MarkupString)movie.Title)</b></p>
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-03.zip
برای اجرای آن وارد پوشهی Server شده و دستور dotnet run را اجرا کنید.
ASP.NET MVC #13
اعتبار سنجی اطلاعات ورودی در فرمهای ASP.NET MVC
زمانیکه شروع به دریافت اطلاعات از کاربران کردیم، نیاز خواهد بود تا اعتبار اطلاعات ورودی را نیز ارزیابی کنیم. در ASP.NET MVC، به کمک یک سری متادیتا، نحوهی اعتبار سنجی، تعریف شده و سپس فریم ورک بر اساس این ویژگیها، به صورت خودکار اعتبار اطلاعات انتساب داده شده به خواص یک مدل را در سمت کلاینت و همچنین در سمت سرور بررسی مینماید.
این ویژگیها در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll قرار دارند که به صورت پیش فرض در هر پروژه جدید ASP.NET MVC لحاظ میشود.
یک مثال کاربردی
مدل زیر را به پوشه مدلهای یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC اضافه کنید:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace MvcApplication9.Models
{
public class Customer
{
public int Id { set; get; }
[Required(ErrorMessage = "Name is required.")]
[StringLength(50)]
public string Name { set; get; }
[Display(Name = "Email address")]
[Required(ErrorMessage = "Email address is required.")]
[RegularExpression(@"\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*",
ErrorMessage = "Please enter a valid email address.")]
public string Email { set; get; }
[Range(0, 10)]
[Required(ErrorMessage = "Rating is required.")]
public double Rating { set; get; }
[Display(Name = "Start date")]
[Required(ErrorMessage = "Start date is required.")]
public DateTime StartDate { set; get; }
}
}
سپس کنترلر جدید زیر را نیز به برنامه اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication9.Models;
namespace MvcApplication9.Controllers
{
public class CustomerController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var customer = new Customer();
return View(customer);
}
[HttpPost]
public ActionResult Create(Customer customer)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
//todo: save data
return Redirect("/");
}
return View(customer);
}
}
}
بر روی متد Create کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرده و مدل را Customer انتخاب کنید. همچنین قالب Scaffolding را نیز بر روی Create قرار دهید.
توضیحات تکمیلی
همانطور که در مدل برنامه ملاحظه مینمائید، به کمک یک سری متادیتا یا اصطلاحا data annotations، تعاریف اعتبار سنجی، به همراه عبارات خطایی که باید به کاربر نمایش داده شوند، مشخص شده است. ویژگی Required مشخص میکند که کاربر مجبور است این فیلد را تکمیل کند. به کمک ویژگی StringLength، حداکثر تعداد حروف قابل قبول مشخص میشود. با استفاده از ویژگی RegularExpression، مقدار وارد شده با الگوی عبارت باقاعده مشخص گردیده، مقایسه شده و در صورت عدم تطابق، پیغام خطایی به کاربر نمایش داده خواهد شد. به کمک ویژگی Range، بازه اطلاعات قابل قبول، مشخص میگردد.
ویژگی دیگری نیز به نام System.Web.Mvc.Compare مهیا است که برای مقایسه بین مقادیر دو خاصیت کاربرد دارد. برای مثال در یک فرم ثبت نام، عموما از کاربر درخواست میشود که کلمه عبورش را دوبار وارد کند. ویژگی Compare در یک چنین مثالی کاربرد خواهد داشت.
در مورد جزئیات کنترلر تعریف شده در قسمت 11 مفصل توضیح داده شد. برای مثال خاصیت this.ModelState.IsValid مشخص میکند که آیا کارmodel binding موفق بوده یا خیر و همچنین اعتبار سنجیهای تعریف شده نیز در اینجا تاثیر داده میشوند. بنابراین بررسی آن پیش از ذخیره سازی اطلاعات ضروری است.
در حالت HttpGet صفحه ورود اطلاعات به کاربر نمایش داده خواهد شد و در حالت HttpPost، اطلاعات وارد شده دریافت میگردد. اگر دست آخر، ModelState معتبر نبود، همان اطلاعات نادرست وارد شده به کاربر مجددا نمایش داده خواهد شد تا فرم پاک نشود و بتواند آنها را اصلاح کند.
برنامه را اجرا کنید. با مراجعه به مسیر http://localhost/customer/create، صفحه ورود اطلاعات کاربر نمایش داده خواهد شد. در اینجا برای مثال در قسمت ورود اطلاعات آدرس ایمیل، مقدار abc را وارد کنید. بلافاصله خطای اعتبار سنجی عدم اعتبار مقدار ورودی نمایش داده میشود. یعنی فریم ورک، اعتبار سنجی سمت کاربر را نیز به صورت خودکار مهیا کرده است.
اگر علاقمند باشید که صرفا جهت آزمایش، اعتبار سنجی سمت کاربر را غیرفعال کنید، به فایل web.config برنامه مراجعه کرده و تنظیم زیر را تغییر دهید:
<appSettings>
<add key="ClientValidationEnabled" value="true"/>
البته این تنظیم تاثیر سراسری دارد. اگر قصد داشته باشیم که این تنظیم را تنها به یک view خاص اعمال کنیم، میتوان از متد زیر کمک گرفت:
@{ Html.EnableClientValidation(false); }
در این حالت اگر مجددا برنامه را اجرا کرده و اطلاعات نادرستی را وارد کنیم، باز هم همان خطاهای تعریف شده، به کاربر نمایش داده خواهد شد. اما اینبار یکبار رفت و برگشت اجباری به سرور صورت خواهد گرفت، زیرا اعتبار سنجی سمت کاربر (که درون مرورگر و توسط کدهای جاوا اسکریپتی اجرا میشود)، غیرفعال شده است. البته امکان غیرفعال کردن جاوا اسکریپت توسط کاربر نیز وجود دارد. به همین جهت بررسی خودکار سمت سرور، امنیت سیستم را بهبود خواهد بخشید.
نحوه تعریف عناصر مرتبط با اعتبار سنجی در Viewهای برنامه نیز به شکل زیر است:
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
@using (Html.BeginForm()) {
@Html.ValidationSummary(true)
<fieldset>
<legend>Customer</legend>
<div class="editor-label">
@Html.LabelFor(model => model.Name)
</div>
<div class="editor-field">
@Html.EditorFor(model => model.Name)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.Name)
</div>
همانطور که ملاحظه میکنید به صورت پیش فرض از jQuery validator در سمت کلاینت استفاده شده است. فایل jquery.validate.unobtrusive متعلق به تیم ASP.NET MVC است و کار آن وفق دادن سیستم موجود، با jQuery validator میباشد (validation adapter). در نگارشهای قبلی، از کتابخانههای اعتبار سنجی مایکروسافت استفاده شده بود، اما از نگارش سه به بعد، jQuery به عنوان کتابخانه برگزیده مطرح است.
Unobtrusive همچنین در اینجا به معنای مجزا سازی کدهای جاوا اسکریپتی، از سورس HTML صفحه و استفاده از ویژگیهای data-* مرتبط با HTML5 برای معرفی اطلاعات مورد نیاز اعتبار سنجی است:
<input data-val="true" data-val-required="The Birthday field is required." id="Birthday" name="Birthday" type="text" value="" />
اگر خواستید این مساله را بررسی کنید، فایل web.config قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه را باز کنید. در آنجا مقدار UnobtrusiveJavaScriptEnabled را false کرده و بار دیگر برنامه را اجرا کنید. در این حالت کلیه کدهای اعتبار سنجی، به داخل سورس View رندر شده، تزریق میشوند و مجزا از آن نخواهند بود.
نحوهی تعریف این اسکریپتها نیز جالب توجه است. متد Url.Content، یک متد سمت سرور میباشد که در زمان اجرای برنامه، مسیر نسبی وارد شده را بر اساس ساختار سایت اصلاح میکند. حرف ~ بکارگرفته شده، در ASP.NET به معنای ریشه سایت است. بنابراین مسیر نسبی تعریف شده از ریشه سایت شروع و تفسیر میشود.
اگر از این متد استفاده نکنیم، مجبور خواهیم شد که مسیرهای نسبی را به شکل زیر تعریف کنیم:
<script src="../../Scripts/customvaildation.js" type="text/javascript"></script>
در این حالت بسته به محل قرارگیری صفحات و همچنین برنامه در سایت، ممکن است آدرس فوق صحیح باشد یا خیر. اما استفاده از متد Url.Content، کار مسیریابی نهایی را خودکار میکند.
البته اگر به فایل Views/Shared/_Layout.cshtml، مراجعه کنید، تعریف و الحاق کتابخانه اصلی jQuery در آنجا انجام شده است. بنابراین میتوان این دو تعریف دیگر مرتبط با اعتبار سنجی را به آن فایل هم منتقل کرد تا همهجا در دسترس باشند.
توسط متد Html.ValidationSummary، خطاهای اعتبار سنجی مدل که به صورت دستی اضافه شده باشند نمایش داده میشود. این مورد در قسمت 11 توضیح داده شد (چون پارامتر آن true وارد شده، فقط خطاهای سطح مدل را نمایش میدهد).
متد Html.ValidationMessageFor، با توجه به متادیتای یک خاصیت و همچنین استثناهای صادر شده حین model binding خطایی را به کاربر نمایش خواهد داد.
اعتبار سنجی سفارشی
ویژگیهای اعتبار سنجی از پیش تعریف شده، پر کاربردترینها هستند؛ اما کافی نیستند. برای مثال در مدل فوق، StartDate نباید کمتر از سال 2000 وارد شود و همچنین در آینده هم نباید باشد. این موارد اعتبار سنجی سفارشی را چگونه باید با فریم ورک، یکپارچه کرد؟
حداقل دو روش برای حل این مساله وجود دارد:
الف) نوشتن یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی
ب) پیاده سازی اینترفیس IValidatableObject
تعریف یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace MvcApplication9.CustomValidators
{
public class MyDateValidator : ValidationAttribute
{
public int MinYear { set; get; }
public override bool IsValid(object value)
{
if (value == null) return false;
var date = (DateTime)value;
if (date > DateTime.Now || date < new DateTime(MinYear, 1, 1))
return false;
return true;
}
}
}
برای نوشتن یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی، با ارث بری از کلاس ValidationAttribute شروع میکنیم. سپس باید متد IsValid آنرا تحریف کنیم. اگر این متد false برگرداند به معنای شکست اعتبار سنجی میباشد.
در ادامه برای بکارگیری آن خواهیم داشت:
[Display(Name = "Start date")]
[Required(ErrorMessage = "Start date is required.")]
[MyDateValidator(MinYear = 2000,
ErrorMessage = "Please enter a valid date.")]
public DateTime StartDate { set; get; }
اکنون مجددا برنامه را اجرا نمائید. اگر تاریخ غیرمعتبری وارد شود، اعتبار سنجی سمت سرور رخ داده و سپس نتیجه به کاربر نمایش داده میشود.
اعتبار سنجی سفارشی به کمک پیاده سازی اینترفیس IValidatableObject
یک سؤال: اگر اعتبار سنجی ما پیچیدهتر باشد چطور؟ مثلا نیاز باشد مقادیر دریافتی چندین خاصیت با هم مقایسه شده و سپس بر این اساس تصمیم گیری شود. برای حل این مشکل میتوان از اینترفیس IValidatableObject کمک گرفت. در این حالت مدل تعریف شده باید اینترفیس یاد شده را پیاده سازی نماید. برای مثال:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using MvcApplication9.CustomValidators;
namespace MvcApplication9.Models
{
public class Customer : IValidatableObject
{
//... same as before
public IEnumerable<ValidationResult> Validate(ValidationContext validationContext)
{
var fields = new[] { "StartDate" };
if (StartDate > DateTime.Now || StartDate < new DateTime(2000, 1, 1))
yield return new ValidationResult("Please enter a valid date.", fields);
if (Rating > 4 && StartDate < new DateTime(2003, 1, 1))
yield return new ValidationResult("Accepted date should be greater than 2003", fields);
}
}
}
در اینجا در متد Validate، فرصت خواهیم داشت تا به مقادیر کلیه خواص تعریف شده در مدل دسترسی پیدا کرده و بر این اساس اعتبار سنجی بهتری را انجام دهیم. اگر اطلاعات وارد شده مطابق منطق مورد نظر نباشند، کافی است توسط yield return new ValidationResult، یک پیغام را به همراه فیلدهایی که باید این پیغام را نمایش دهند، بازگردانیم.
به این نوع مدلها، self validating models هم گفته میشود.
یک نکته:
از MVC3 به بعد، حین کار با ValidationAttribute، امکان تحریف متد IsValid به همراه پارامتری از نوع ValidationContext نیز وجود دارد. به این ترتیب میتوان به اطلاعات سایر خواص نیز دست یافت. البته در این حالت نیاز به استفاده از Reflection خواهد بود و پیاده سازی IValidatableObject، طبیعیتر به نظر میرسد:
protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext)
{
var info = validationContext.ObjectType.GetProperty("Rating");
//...
return ValidationResult.Success;
}
فعال سازی سمت کلاینت اعتبار سنجیهای سفارشی
اعتبار سنجیهای سفارشی تولید شده تا به اینجا، تنها سمت سرور است که فعال میشوند. به عبارتی باید یکبار اطلاعات به سرور ارسال شده و در بازگشت، نتیجه عملیات به کاربر نمایش داده خواهد شد. اما ویژگیهای توکاری مانند Required و Range و امثال آن، علاوه بر سمت سرور، سمت کاربر هم فعال هستند و اگر جاوا اسکریپت در مرورگر کاربر غیرفعال نشده باشد، نیازی به ارسال اطلاعات یک فرم به سرور جهت اعتبار سنجی اولیه، نخواهد بود.
در اینجا باید سه مرحله برای پیاده سازی اعتبار سنجی سمت کلاینت طی شود:
الف) ویژگی سفارشی اعتبار سنجی تعریف شده باید اینترفیس IClientValidatable را پیاده سازی کند.
ب) سپس باید متد jQuery validation متناظر را پیاده سازی کرد.
ج) و همچنین مانند تیم ASP.NET MVC، باید unobtrusive adapter خود را نیز پیاده سازی کنیم. به این ترتیب متادیتای ASP.NET MVC به فرمتی که افزونه jQuery validator آنرا درک میکند، وفق داده خواهد شد.
در ادامه، تکمیل کلاس سفارشی MyDateValidator را ادامه خواهیم داد:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;
using System.Collections.Generic;
namespace MvcApplication9.CustomValidators
{
public class MyDateValidator : ValidationAttribute, IClientValidatable
{
// ... same as before
public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(
ModelMetadata metadata,
ControllerContext context)
{
var rule = new ModelClientValidationRule
{
ValidationType = "mydatevalidator",
ErrorMessage = FormatErrorMessage(metadata.GetDisplayName())
};
yield return rule;
}
}
}
در اینجا نحوه پیاده سازی اینترفیس IClientValidatable را ملاحظه مینمائید. ValidationType، نام متدی خواهد بود که در سمت کلاینت، کار بررسی اعتبار دادهها را به عهده خواهد گرفت.
سپس برای مثال یک فایل جدید به نام customvaildation.js به پوشه اسکریپتهای برنامه با محتوای زیر اضافه خواهیم کرد:
/// <reference path="jquery-1.5.1-vsdoc.js" />
/// <reference path="jquery.validate-vsdoc.js" />
/// <reference path="jquery.validate.unobtrusive.js" />
jQuery.validator.addMethod("mydatevalidator",
function (value, element, param) {
return Date.parse(value) < new Date();
});
jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool("mydatevalidator");
توسط referenceهایی که مشاهده میکنید، intellisense جیکوئری در VS.NET فعال میشود.
سپس به کمک متد jQuery.validator.addMethod، همان مقدار ValidationType پیشین را معرفی و در ادامه بر اساس مقدار value دریافتی، تصمیم گیری خواهیم کرد. اگر خروجی false باشد، به معنای شکست اعتبار سنجی است.
همچنین توسط متد jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool، این متد جدید را به مجموعه وفق دهندهها اضافه میکنیم.
و در آخر این فایل جدید باید به View مورد نظر یا فایل master page سیستم اضافه شود:
<script src="@Url.Content("~/Scripts/customvaildation.js")" type="text/javascript"></script>
تغییر رنگ و ظاهر پیغامهای اعتبار سنجی
اگر از رنگ پیش فرض قرمز پیغامهای اعتبار سنجی خرسند نیستید، باید اندکی CSS سایت را ویرایش کرد که شامل اعمال تغییرات به موارد ذیل خواهد شد:
1. .field-validation-error
2. .field-validation-valid
3. .input-validation-error
4. .input-validation-valid
5. .validation-summary-errors
6. .validation-summary-valid
نحوه جدا سازی تعاریف متادیتا از کلاسهای مدل برنامه
فرض کنید مدلهای برنامه شما به کمک یک code generator تولید میشوند. در این حالت هرگونه ویژگی اضافی تعریف شده در این کلاسها پس از تولید مجدد کدها از دست خواهند رفت. به همین منظور امکان تعریف مجزای متادیتاها نیز پیش بینی شده است:
[MetadataType(typeof(CustomerMetadata))]
public partial class Customer
{
class CustomerMetadata
{
}
}
public partial class Customer : IValidatableObject
{
حالت کلی روش انجام آن هم به شکلی است که ملاحظه میکنید. کلاس اصلی، به صورت partial معرفی خواهد شد. سپس کلاس partial دیگری نیز به همین نام که در برگیرنده یک کلاس داخلی دیگر برای تعاریف متادیتا است، به پروژه اضافه میگردد. به کمک ویژگی MetadataType، کلاسی که قرار است ویژگیهای خواص از آن خوانده شود، معرفی میگردد. موارد عنوان شده، شکل کلی این پیاده سازی است. برای نمونه اگر با WCF RIA Services کار کرده باشید، از این روش زیاد استفاده میشود. کلاس خصوصی تو در توی تعریف شده صرفا وظیفه ارائه متادیتاهای تعریف شده را به فریم ورک خواهد داشت و هیچ کاربرد دیگری ندارد.
در ادامه کلیه خواص کلاس Customer به همراه متادیتای آنها باید به کلاس CustomerMetadata منتقل شوند. اکنون میتوان تمام متادیتای کلاس اصلی Customer را حذف کرد.
اعتبار سنجی از راه دور (remote validation)
فرض کنید شخصی مشغول به پر کردن فرم ثبت نام، در سایت شما است. پس از اینکه نام کاربری دلخواه خود را وارد کرد و مثلا به فیلد ورود کلمه عبور رسید، در همین حال و بدون ارسال کل صفحه به سرور، به او پیغام دهیم که نام کاربری وارد شده، هم اکنون توسط شخص دیگری در حال استفاده است. این مکانیزم از ASP.NET MVC3 به بعد تحت عنوان Remote validation در دسترس است و یک درخواست Ajaxایی خودکار را به سرور ارسال خواهد کرد و نتیجه نهایی را به کاربر نمایش میدهد؛ کارهایی که به سادگی توسط کدهای جاوا اسکریپتی قابل مدیریت نیستند و نیاز به تعامل با سرور، در این بین وجود دارد. پیاده سازی آن هم به نحو زیر است:
برای مثال خاصیت Name را در مدل برنامه به نحو زیر تغییر دهید:
[Required(ErrorMessage = "Name is required.")]
[StringLength(50)]
[System.Web.Mvc.Remote(action: "CheckUserNameAndEmail",
controller: "Customer",
AdditionalFields = "Email",
HttpMethod = "POST",
ErrorMessage = "Username is not available.")]
public string Name { set; get; }
سپس متد زیر را نیز به کنترلر Customer اضافه کنید:
[HttpPost]
[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
public ActionResult CheckUserNameAndEmail(string name, string email)
{
if (name.ToLowerInvariant() == "vahid") return Json(false);
if (email.ToLowerInvariant() == "name@site.com") return Json(false);
//...
return Json(true);
}
توضیحات:
توسط ویژگی System.Web.Mvc.Remote، نام کنترلر و متدی که در آن قرار است به صورت خودکار توسط jQuery Ajax فراخوانی شود، مشخص خواهند شد. همچنین اگر نیاز بود فیلدهای دیگری نیز به این متد کنترلر ارسال شوند، میتوان آنها را توسط خاصیت AdditionalFields، مشخص کرد.
سپس در کدهای کنترلر مشخص شده، متدی با پارامترهای خاصیت مورد نظر و فیلدهای اضافی دیگر، تعریف میشود. در اینجا فرصت خواهیم داشت تا برای مثال پس از بررسی بانک اطلاعاتی، خروجی Json ایی را بازگردانیم. return Json false به معنای شکست اعتبار سنجی است.
توسط ویژگی OutputCache، از کش شدن نتیجه درخواستهای Ajaxایی جلوگیری کردهایم. همچنین نوع درخواست هم جهت امنیت بیشتر، به HttpPost محدود شده است.
تمام کاری که باید انجام شود همین مقدار است و مابقی مسایل مرتبط با اعمال و پیاده سازی آن خودکار است.
استفاده از مکانیزم اعتبار سنجی مبتنی برمتادیتا در خارج از ASP.Net MVC
مباحثی را که در این قسمت ملاحظه نمودید، منحصر به ASP.NET MVC نیستند. برای نمونه توسط متد الحاقی زیر نیز میتوان یک مدل را مثلا در یک برنامه کنسول هم اعتبار سنجی کرد. بدیهی است در این حالت نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations، به برنامه اضافه کنیم و تمام عملیات هم دستی است و فریم ورک ویژهای هم وجود ندارد تا یک سری از کارها را به صورت خودکار انجام دهد.
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace MvcApplication9.Helper
{
public static class ValidationHelper
{
public static bool TryValidateObject(this object instance)
{
return Validator.TryValidateObject(instance, new ValidationContext(instance, null, null), null);
}
}
}