مطالب
چرا در جاوااسکریپت نیازی به استفاده از loopها ندارید!
در زبان‌های برنامه نویسی، از loopها برای پیمایش عناصر یک مجموعه استفاده میشود. این پیمایش ممکن است صرفا جهت نمایش و یا دستکاری نمودن عناصر مجموعه، مورد استفاده قرار بگیرد (دستوراتی نظیر for,while,do while).
کد زیر را در نظر بگیرید که در آن قصد داریم عناصر مجموعه‌ای را تبدیل به حروف بزرگ کنیم. اینکار به طور معمول با استفاده از  loopهای معمول، به شکل زیر انجام میشود:
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
let upperCaseNames = [];
for(let i=0, totalNames = names.length; i< totalNames ; i= i +1) {
    upperCaseNames = names[i].toUpperCase();
}
در  ECMAScript 5 توابعی معرفی شد که میتوانیم از آنها بجای loopها استفاده کنیم.
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
let upperCaseNames = names.map(name => name.toUpperCase());
تابع map یک آرایه‌ی جدید را بازگشت می‌دهد (توسعه دهندگان React Js  از این تابع استفاده زیادی دارند). وقتی تابع map را بکارمیبرید، قابلیت استفاده از دستوراتی مانند  break , continue و return را نخواهید داشت و در صورت نیاز میتوانید از توابعی همچون some و یا every استفاده نمایید. 
مثال دیگری را در نظر بگیرید که در آن قصد داریم یک action  و عملی را روی عناصر مجموعه‌ای اعمال کنیم. در اینجا چاپ عناصر در نظر گرفته شده‌است:
function print(name) {
   console.log(name);
}
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
for(let i=0, totalNames = names.length; i< totalNames ; i= i +1) {
    print(names[i])
}
با استفاده از تابع forEach، کد فوق بصورت زیر بازنویسی و خلاصه نویسی می‌شود:
function print(name) {
   console.log(name);
}
let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
names.forEach(name=> print(name));

//  اگر صرفا چاپ در کنسول مد نظر هست

let names = ["Jack", "Jecci", "Ram", "Tom"];
names.forEach(name=> console.log(name));


در مثالی دیگر قصد فیلتر کردن عناصر مجموعه‌ای را بر اساس شرطی خاص داریم (عناصر فرد):
function isOdd(n) {
   return n %2;
}
let numbers = [1,2,3,4,5];
let odd = [];
for(let i=0, total = numbers.length; i< total ; i= i +1) {
   let number = numbers[i];
   if( isOdd(number) ) {
      odd.push(number);
   }
}
با استفاده از تابع filter، کد فوق را بهبود می‌دهیم:
let numbers = [1,2,3,4,5, 6, 7]
let odd = numbers.filter(n => n%2);
فرض کنید قرار است یک خروجی را بعد از پیمایش عناصر مجموعه‌ای داشته باشیم (مجموع عناصر):
let numbers = [1,2,3,4,5]
let result = 0;
for(let i=0, total = numbers.length; i< total ; i= i +1) {
   result = result + numbers[i];
}
با استفاده از تابع  reduce، کد فوق را بازنویسی میکنیم:
let numbers = [1,2,3,4,5,6,7];
function sum(accumulator, currentValue){
   return accumulator + currentValue;
}
let initialVal = 0;
let result = numbers.reduce(sum, initialVal);

// یا بصورت زیر کد را خلاصه نمود

let numbers = [1,2,3,4,5,6,7, 10];
let result = numbers.reduce((acc, val)=> acc+val, 0);

در مثال دیگری قصد بررسی این مورد را داریم که آیا  آرایه‌ای، دارای مقدار خاصی می‌باشد و در صورت دارا بودن آن آیتم، از ادامه پیمایش خارج شود:
let names = ["ram",, "rahul", "raj", "rahul"];
for(let i=0, totalNames = names.length; i< totalNames ; i= i +1) {
   if(names[i] === "rahul") {
     console.log(" found rahul");
     break; 
   }
}
اکنون با استفاده از تابع some، بصورت زیر کد را بهبود میدهیم: 
let names = ["ram",, "rahul", "raj", "rahul"];
let isRahulPresent = names.some(name => name==="rahul");
if(isRahulPresent) {
  console.log("found rahul"); 
}

در یک آرایه قصد داریم شرطی را بر روی همه‌ی عناصر آن چک کنیم و در صورت صحت شرط، بر روی کل مجموعه، action یا عملی را انجام دهیم:
let numbers = [1,2,3,4,5, 0];
for(let i=0, total = numbers.length; i< total ; i= i +1) {
    if(numbers[i] <= 0) {
      console.log("0 present in array");
      break;
     }
}

این کد را با استفاده از تابع every، بصورت زیر بازنویسی میکنیم:
let numbers = [1,2,3,4,5,0];
let isZeroFree = numbers.every(e => e > 0);
if(!isZeroFree) {
    console.log("0 present in array");
}

نتیجه گیری:
 استفاده از این نوع توابع، مزیت‌های زیر را به همراه دارد:
  • خوانایی بهتر
  • فهم راحت
  • خطایابی آسان‌تر
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت پنجم - سیاست‌های دسترسی پویا
با سلام؛ من از DistributedCacheTicketStore استفاده کردم و به ازای هر درخواست یک دستور آپدیت بر روی جدول AppSqlCache انجام میشود:
exec sp_executesql
    N'UPDATE [dbo].[AppSqlCache] SET ExpiresAtTime = (CASE WHEN DATEDIFF(SECOND, @UtcNow, AbsoluteExpiration) <= SlidingExpirationInSeconds THEN AbsoluteExpiration ELSE DATEADD(SECOND, SlidingExpirationInSeconds, @UtcNow) END) WHERE Id = @Id AND @UtcNow <= ExpiresAtTime AND SlidingExpirationInSeconds IS NOT NULL AND (AbsoluteExpiration IS NULL OR AbsoluteExpiration <> ExpiresAtTime) ;SELECT Id, ExpiresAtTime, SlidingExpirationInSeconds, AbsoluteExpiration, Value FROM [app].[SqlCache] WHERE Id = @Id AND @UtcNow <= ExpiresAtTime;',
    N'@Id nvarchar(449),@UtcNow datetimeoffset(7)',
    @Id = N'AuthSessionStore-380ca866e7744f569659a3c160eca7ef',
    @UtcNow = '2020-05-24 21:30:11.0837838 +00:00';
و زمان ترافیک سایت آپدیت این جدول باعث کندی می‌شود. آیا ایده‌ی برای حال این مشکل هست؟
مطالب
ایجاد ابزارهای سراسری ویژه NET Core.
از زمان ارائه نگارش net core 2.1.، ابزارهای سراسری (Global tools) نیز معرفی شدند. استفاده از این ابزارها در محیط cli در جهت آسان‌تر شدن و سریعتر شدن وظایف، صورت می‌پذیرد. net core sdk. مربوطه، تمامی امکانات لازم از جهت ایجاد، حذف و به روزرسانی ابزارها را از طریق nuget شامل می‌گردد. تعداد بسیار زیادی از این ابزارها در حال حاضر ایجاد شده‌اند که در لیست زیر، تعدادی از آن‌ها را معرفی میکنیم و سپس به نحوه‌ی ایجاد این نوع ابزارها میپردازیم.
  • dotnet-ignore : این ابزار جهت دریافت فایل‌های gitignore. کاربرد داشته و از یک مخزن عمومی گیت هاب جهت دریافت این فایل‌ها استفاده میکند. این مخزن شامل انواع قالب‌های gitignore در پروژه‌های متفاوت میباشد. با استفاده از این ابزار، ایجاد فایل gitignore راحت‌تر و سریعتر امکانپذیر میباشد.
  • dotnet-serve : میزبانی و نمایش لیست فایل‌های استاتیک محلی و اجرای آن‌ها را در بستر http، فراهم مینماید.
  • dotnet-cleanup : جهت پاکسازی محیط بیلد مانند دایرکتوری‌های bin و obj میباشد. همان کار گزینه clean در منوی بیلد را بازی میکند.
  • dotnet-warp : این ابزار در واقع پروژه Warp است که برای ایجاد یک تک فایل اجرایی جهت انتقال راحت‌تر فایل پروژه صورت میگیرد که همه وابستگی‌های آن در همان تک فایل قرار میگیرد.
  • Amazon.ECS.Tools Amazon.ElasticBeanstalk.Tools  و  Amazon.Lambda.Tools  : این ابزارها که به صورت رسمی از طرف آمازون ارائه شده‌اند که جهت deploy شدن راحت‌تر پروژه به محیط‌های توسعه وب آمازون مورد استفاده قرار میگیرند.
جهت مشاهده لیست کامل این ابزارها، به این مخزن گیت هاب مراجعه نمایید. نام ابزار و همچنین لینک‌ها و توضیحات هر کدام، در این مخزن موجود است. همچنین جهت اضافه شدن ابزاری که در لیست نیست، از طریق ایجاد issue یا pull request لیست را به روزرسانی نمایید.

نحوه‌ی نصب، حذف و به روزرسانی ابزارهای سراسری
جهت نصب یک ابزار، از دستور زیر استفاده میکنیم:
dotnet tool install -g dotnet-ignore
سوییچ g به معنای نصب سراسری ابزار و افزوده شدن آن به متغیرهای محیطی PATH میباشد که به راحتی در هر مسیری از محیط کنسول در دسترس خواهد بود و به مسیر dotnet/tools/. محدود نخواهد بود.
جهت مشاهده لیست تمامی ابزاهای سراسری نصب شده بر روی سیستم میتوانید از کامند زیر استفاده نمایید:
dotnet tool list -g
نحوه به روزرسانی ابزار و ارتقا آن به آخرین نسخه پایدار، با دستور زیر میباشد:
dotnet tool update -g dotnet-ignore
دستور حذف:
dotnet tool uninstall -g dotnet-ignore

ایجاد یک ابزار سراسری
جهت ساخت یک ابزار سراسری نیاز است تا یک پروژه را از نوع کنسول ایجاد نمایید و سپس به فایل csproj، خطوط زیر را اضافه کنید:
<PropertyGroup>
    <PackAsTool>true</PackAsTool>
    <ToolCommandName>dotnet-mytool</ToolCommandName>
    <PackageOutputPath>./nupkg</PackageOutputPath>
</PropertyGroup>
گزینه PackAsTool، امکان تبدیل فایل اجرایی شما را به یک ابزار سراسری فراهم میکند. دو گزینه بعدی که اختیاری است، به ترتیب شامل نام ابزار سراسری است که در صورت ذکر نشدن نام فایل پروژه، بدون پسوند csproj. میباشد و سومین مورد نیز مسیر قرارگیری فایل ابزار سراسری به عنوان یک بسته nuget میباشد.
جهت ساخته شدن فایل، ابتدا یکبار پروژه را بیلد کرده و پس از اجرای دستور dotnet pack، فایل پکیج در مسیر ذکر شده ساخته میشود و آماده انتقال به مخازن nuget میباشد. جهت تست و اجرای ابزار بر روی سیستم خود قبل از عرضه نهایی نیاز است تا با دستور زیر آن را بر روی سیستم خود نصب و آزمایش نمایید:
dotnet tool install --global --add-source ./nupkg globaltools
سوییچ global که در بالاتر نیز توضیح داده شد، باعث نصب سراسری ابزار میگردد و سوییچ add-source که بعد از آن مسیر فایل ابزار، آمده است، به این معنا است که به صورت موقت، این دایرکتوری یا مسیر را به عنوان مخزن nuget  شناسایی کرده تا امکان یافتن بسته در آن مسیر مهیا گردد و سپس نام پروژه در پایان ذکر میگردد. در آخر جهت اطمینان از نصب میتوانید ابزار را صدا بزنید:
dotnet-mytool
با توجه به اینکه اصل مطلب گفته در رابطه با ایجاد یک ابزار سراسری در اینجا به پایان میرسد، ولی ایجاد یک ابزار خط فرمانی نیازمند یک سری کدنویسی‌ها جهت ایجاد کامندها و سوییچ‌ها و راهنمای مربوط به آن نیز میباشد. بدین جهت کتابخانه زیر را نصب نمایید:
https://www.nuget.org/packages/McMaster.Extensions.CommandLineUtils
این کتابخانه شامل کلاس هایی جهت ایجاد یک ابزار خط فرمانی راحت‌تر میباشد.

ایجاد یک ابزار عمومی جهت یادداشت نویسی
برای استفاده از این کتابخانه، یک پروژه از نوع کنسول را با نام globaltools ایجاد نمایید و کتابخانه‌ی بالا را نصب نمایید. سپس به ازای هر کامند، یک کلاس را ایجاد میکنیم. ابتدا جهت ایجاد کامندی با نام NewNote یک کلاس را به همین نام میسازیم:
[Command(Description="Add a new note")]
    public class NewNote
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }

        [Option(Description="content of note")]
        public string Body{ get; set; }
    }
با مزین کردن کلاس به ویژگی command، این کلاس را یک کامند معرفی کرده و شرحی از کاری که این کامند را انجام میدهد، نیز وارد می‌کنیم. این شرح بعدا در ابزار تولید شده به عنوان متن راهنما به کار می‌رود. سپس پراپرتی‌هایی را که با ویژگی option مزین گشته‌اند، به عنوان سوییچ معرفی میکنیم. همچنین میتوان از DataAnotation‌ها نیز جهت اعتبار سنجی نیز استفاده نمود. 
بعد از ایجاد موارد بالا، نیاز است که اکشنی که باید این کامند را اجرا کند، به آن اضافه کرد. جهت افزودن این اکشن، یک متد را با نام OnExecute، به بدنه این کلاس اضافه می‌کنیم:
[Command(Description="Add a new note")]
    public class NewNote:BaseClass
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }

        [Option(Description="content of note")]
        public string Body{ get; set; }

        public void OnExecute(IConsole console)
        {

            var dir = GetBaseDirectory();
            if(!Directory.Exists(dir))
            {
                Directory.CreateDirectory(dir);
            }
            var filePath = Path.Combine(dir, Title + ".txt");
            File.WriteAllText(filePath, Body);
            console.WriteLine("the note is saved");
        }
    }
در پارامتر این متد، یک اینترفیس با نام IConsole جهت ارتباط با محیط کنسول دیده میشود که در پایان عملیات، پیام «یادداشت ذخیره شد» توسط آن چاپ میگردد. کار این متد به طور خلاصه این است که مسیر اجرایی ابزار جاری را دریافت کرده و سپس در یک دایرکتوری با نام notes، برای هر یادداشت یک فایل ایجاد شده و محتوای دریافتی از کاربر داخل آن قرار میگرد و نام هر فایل، موضوع یادداشتی است که کاربر وارد کرده‌است. متد GetBaseDirectory که مسیر ذخیره یادداشت‌ها را بر میگرداند، در کلاس BaseClass با محتوای زیر قرار گرفته است:
public class BaseClass
    {
        protected string GetBaseDirectory(){
            var baseDirectory = Environment.CurrentDirectory;
            return (Path.Combine(baseDirectory, "notes"));
        }
    }

کامند بعدی، لیست یادداشت‌های ثبت شده‌است:
public class List:BaseClass
    {
        [Option(Description="search a phrase in notes title")]
        public string Grep{ get; set; }
        public void OnExecute(IConsole console)
        {
            try
            {
                var baseDirectory = GetBaseDirectory();

                var dir = new DirectoryInfo(baseDirectory);
                var files = dir.GetFiles();
                foreach(var file in files)
                {
                    if(!String.IsNullOrEmpty(Grep) && !file.Name.Contains(Grep))
                        continue;

                    console.WriteLine(Path.GetFileNameWithoutExtension(file.Name));
                }
            }
            catch (Exception e)
            {
                console.WriteLine(e.Message);
            }
        }
    }
کار این کلاس، بازگردانی لیستی از یادداشت‌های ثبت شده است که حاوی سوییچ grep برای فیلتر کردن اسامی یادداشت هاست.
کلاس بعدی show نیز جهت نمایش کلاس بر اساس عنوان یادداشت است:
[Command(Description="show contnet of note")]
    public class Show:BaseClass
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }


        public void OnExecute(IConsole console){
            var baseDirectory = GetBaseDirectory();
            var file = Path.Combine(baseDirectory, Title+".txt");

            if(!File.Exists(file))
            {
                console.WriteLine("The Note NotFound...");
                return;
            }
            console.WriteLine(File.ReadAllText(file));

        }
    }
در صورتیکه یادداشت مورد نظر وجود نداشته باشد، با پیام The Note NotFound کار به پایان میرسد.
بعد از اتمام کامندهای مربوطه، به کلاس program رفته و برای آن نیز ویژگی command را اضافه می‌کنیم و همچنین ویژگی subCommand را جهت معرفی کامندهایی که در برنامه در دسترس کاربر قرار میگیرند، اضافه میکنیم:
    [Command(Description="An Immediate Note Saver")]
    [Subcommand(typeof(NewNote),typeof(List),typeof(Show))]
    class Program
    {
        static int Main(string[] args)
        {
            return CommandLineApplication.Execute<Program>(args);
        }

        public int OnExecute(CommandLineApplication app, IConsole console)
        {
            console.WriteLine("You must specify a subcommand.");
            console.WriteLine();
            app.ShowHelp();
            return 1;
        }
    }
از آنجا که کلاس Program نیز به ویژگی command مزین شده‌است، متد OnExecute را اضافه می‌کنیم. تنها تفاوت این متد با متدهای قبلی، در نوع خروجی آن است که هر مقدار غیر از صفر، به منزله خطا میباشد. در این حالت چون کاربر کامندی را صادر نکرده است، ابتدا به کاربر اجباری بودن کامند را گوشزد کرده و سپس از طریق متد ShowHelp، راهنمای کار با ابزار را به او نشان داده و سپس کد یک را به منزله رخ دادن خطا یا اعلام شرایط غیرعادی بازمیگردانیم. نوع خروجی متد OnExecute در صورتی که void باشد، به معنای مقدار 0 میباشد که در کلاس‌های قبلی از آن استفاده کرده‌ایم.
در نهایت متد Main را نیز به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
        static int Main(string[] args)
        {
            return CommandLineApplication.Execute<Program>(args);
        }
تکه کد CommandLineApplication.Execute آرگومان‌های ورودی را دریافت کرده و کامند مورد نظر را شناسایی میکند و همچنین مقدار عددی که از آن جهت return شدن استفاده می‌کند، همان عددهای صفر و غیر صفر میباشد که در بالا توضیح داده شده است.

نمونه استفاده از ابزار نهایی
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes new-note -t "sample1" -b "this is body"
the note is saved
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes new-note -t "test1" -b "this is body of another note"
the note is saved
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes list
sample1
test1
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes list -g sa
sample1
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes show -t sample1
this is body
در ابزار بالا کامند new-note به صورت جدا از هم با خط تیره مشخص شده‌است. دلیل این امر نیز جداشدن این کلمات در نام کلاس با حروف بزرگ است. در صورتیکه قصد ندارید نام کامندها با خط تیره از هم جدا شوند، باید نام کلاس را از NewNote به Newnote تغییر دهید.
مطالب
MongoDB #11
بازگشت رکوردهایی محدود در MongoDB

متد ()limit
برای محدود کردن تعداد رکوردهای بازگشتی در MongoDB باید از متد ()limit استفاده کنید. متد () limit یک پارامتر عددی دارد که نشانگر تعداد سندهایی است که می‌خواهید نمایش دهید.

گرامر
گرامر پایه متد ()limit به شکل زیر است:
>db.COLLECTION_NAME.find().limit(NUMBER)

مثال
مجموعه mycol را با داده‌های زیر، ملاحظه کنید:
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec5), "title":"MongoDB Overview"}
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec6), "title":"NoSQL Overview"}
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec7), "title":"Tutorials Point Overview"}
مثال زیر فقط 2 سند را هنگام اجرای کوئری نمایش می‌دهد:
>db.mycol.find({},{"title":1,_id:0}).limit(2)
{"title":"MongoDB Overview"}
{"title":"NoSQL Overview"}
>
اگر پارامتر عددی را وارد نکنید، متد ()limit همه‌ی اسناد مجموعه را نمایش می‌دهد.

متد ()skip
بجز متد ()limit، یک متد دیگر نیز به نام () skip وجود دارد که آن نیز یک پارامتر عددی داشته و برای صرفنظر کردن از تعدادی سند استفاده می‌شود.

گرامر
گرامر پایه متد () skip به شکل زیر است:
>db.COLLECTION_NAME.find().limit(NUMBER).skip(NUMBER)
مثال
مثال زیر فقط دومین سند را نمایش می‌دهد:
>db.mycol.find({},{"title":1,_id:0}).limit(1).skip(1)
{"title":"NoSQL Overview"}
>
توجه کنید که مقدار پیش فرض در متد ()skip برابر صفر است.


مرتب سازی اسناد در MongoDB

متد ()sort
برای مرتب سازی اسناد در MongoDB باید از متد ()sort استفاده کنید. متد ()sort یک سند را به همراه لیستی از اسامی فیلدها و با ترتیب مرتب سازی‌شان دریافت می‌کند. برای تعیین مرتب سازی از عدد 1 و 1- استفاده می‌شود. عدد 1 برای مرتب سازی صعودی و عدد 1- برای مرتب سازی نزولی استفاده می‌شود.

گرامر
گرامر پایه برای متد ()sort به شکل زیر است:
>db.COLLECTION_NAME.find().sort({KEY:1})

مثال
مجموعه mycol را با داده‌های زیر، ملاحظه کنید:
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec5), "title":"MongoDB Overview"}
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec6), "title":"NoSQL Overview"}
{ "_id" : ObjectId(5983548781331adf45ec7), "title":"Tutorials Point Overview"}
مثال زیر داده‌های مرتب شده را بصورت نزولی بر اساس عنوان آن‌ها، نمایش می‌دهد:
>db.mycol.find({},{"title":1,_id:0}).sort({"title":-1})
{"title":"Tutorials Point Overview"}
{"title":"NoSQL Overview"}
{"title":"MongoDB Overview"}
>
اگر نمی‌خواهید اولویت مرتب سازی را مشخص کنید، متد ()sort اسناد را بصورت صعودی مرتب می‌کند.
مطالب
JQuery Plugins #1
جی‌کوئری به عنوان مهم‌ترین و پرکاربردترین کتابخانه جاوا اسکریپتی، حالا در اکثر سایت‌های اینترنتی استفاده می‌شود و هر روز به قابلیت‌ها و امکانات آن اضافه می‌گردد. اما بیش از خود این کتابخانه، پلاگین‌های آن است که تحول عظیمی را در طراحی وب سایت‌ها ایجاد نموده است. از انواع اسلایدها، تصاویر، منو‌ها، Tooltip ها، نمودارها، انیمیشن، جداول و هزاران پلاگین دیگر، همه و همه کد‌های جاوا اسکریپتی است که با استفاده از جی کوئری به صورت پلاگین نوشته شده است و امکان استفاده مجدد را به ما می‌دهد.

از کجا شروع کنیم
برای نوشتن پلاگین یک تابع با نام خاصیتی جدید را به jQuery.fn اضافه می‌نماییم.
jQuery.fn.myPlugin = function() {
//محتویات پلاگین را اینجا می‌نویسیم
};
اما، برای اینکه بتوانیم از میانبر $ در پلاگین استفاده نماییم و تداخلی با سایر کتابخانه‌ها نداشته باشد، از الگوی (IIFE (Immediately Invoked Function Expression D به صورت زیر استفاده می‌نماییم:
(function( $ ) {
  $.fn.myPlugin = function() {
  //محتویات پلاگین را اینجا می‌نویسیم
    };
})( jQuery );

محتوای پلاگین
حال می‌توانیم در تابع، کدهای پلاگین خود را بنویسیم. برای دسترسی به شیء پاس داده شده به پلاگین، از کلمه کلیدی this استفاده کرده و لازم نیست از (this)$ استفاده نماییم. در زیر یک پلاگین ساده تهیه شده است که با رفتن ماوس بر روی یک متن، خطی زیر آن می‌کشد:
(function($){
    $.fn.underline= function() {
        this.hover(function(){
            $(this).css( { text-decoration : underline })
        }, function(){
            $(this).css( { text-decoration : none } )
        });
    };
})(jQuery);
 
$("p").underline();
پلاگین بالا مقدار یا شیء ایی را بر نمی‌گرداند؛ اما اگر بخواهیم مقداری را برگردانیم از return استفاده می‌نماییم:
(function( $ ){

  $.fn.maxHeight = function() {
  
    var max = 0;

    this.each(function() {
      max = Math.max( max, $(this).height() );
    });

    return max;
  };
})( jQuery );
var tallest = $('div').maxHeight(); // بیشترین ارتفاع عنصر را برمی گرداند

حفظ خاصیت زنجیره‌ای پلاگین ها
در مثال بالا یک مقدار عددی برگردانده شده است؛ اما برای اینکه بتوانیم بصورت زنجیر وار خروجی پلاگین را به تابع یا هر پالاگین دیگری پاس دهیم از تابع each بصورت زیر استفاده می‌نماییم:
(function( $ ){

  $.fn.lockDimensions = function( type ) {  

    return this.each(function() {

      var $this = $(this);

      if ( !type || type == 'width' ) {
        $this.width( $this.width() );
      }

      if ( !type || type == 'height' ) {
        $this.height( $this.height() );
      }

    });

  };
})( jQuery );
$('div').lockDimensions('width').css('color', 'red');
در پلاگین بالا با از تابع each برای روی this و برگرداندن آن با return برای حفظ خاصیت زنجیره‌ای پلاگین استفاده می‌نماییم. در تابع each می‌بایست از (this)$ برای انجام عملیات بر روی شیء پاس داده شده استفاده کنیم. بدین صورت بعد از صدا زدن پلاگین، دوباره می‌توانیم از هر پلاگین یا تابع جی کوئری دیگری بر روی خروجی استفاده نماییم.

پیش فرض‌ها و تنظیمات
در پلاگین‌های پیشرفته‌تر می‌توانیم تنظیمات پیش فرضی را برای پلاگین در نظر بگیریم و این تنظیمات را به عنوان پارامتر ورودی از کاربر دریافت نماییم. جی کوئری دارای تابعی به نام extend است که امکان گسترش و ترکیب دو شیء را امکان پذیر می‌سازد به مثال زیر توجه نمایید:
(function( $ ){

  $.fn.tooltip = function( options ) {  

    var settings = $.extend( {
      'location'         : 'top',
      'background-color' : 'blue'
    }, options);

    return this.each(function() {        

      // Tooltip plugin code here

    });

  };
})( jQuery );
$('div').tooltip({
  'location' : 'left'
});
در این مثال، شیء settings با دو خاصیت location و background-color تعریف شده که با شیء options که از ورودی پلاگین دریافت نموده‌ایم با استفاده از تابع extend ترکیب شده است. خاصیت‌های که تعیین نشده باشند با مقادیر پیش فرض آن‌ها تکمیل می‌گردد.
ادامه دارد...
مطالب
آموزش QUnit #1
مقدمه:
تست و آزمایش کد برنامه‌ها و وب سایت‌هایمان، بهترین راه کاهش خطا و مشکلات آنها بعد از انتشار است. از جمله روش‌های موجود، تست واحد است که ویژوال استادیو نیز از آن برای پروژه‌های دات نت پشتیبانی می‌کند. با افزایش روز افزون کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی و جی کوئری، نیاز به تست کد‌های جاواسکریپتی نیز بیشتر به نظر می‌رسد و بهتر است تست واحد و آزمایش شوند. اما برخلاف کدهای #C و ASP.NET تست کد‌های جاوا اسکریپت، مخصوصا زمانی که به دستکاری عناصر DOM می‌پردازیم و یا رویداد‌های درون صفحه وب را با استفاده از جی کوئری می‌نویسیم، حتی اگر در فایل جداگانه‌ای نوشته شود، این بدان معنی نیست که آماده تست واحد است و ممکن است امکان نوشتن تست وجود نداشته باشد.
بنابراین چه چیزی یک تست واحد است؟ در بهترین حالت توابعی که مقداری را برمی گردادنند، بهترین حالت برای تست واحد است. اما در بیشتر موارد شما نیاز دارید تا تاثیر کد را بر روی عناصر صفحه نیز مشاهد نمایید.
ساخت تست واحد
برای تست پذیری بهتر، توابع جاوا اسکریپت و هر کد دیگری، آن را می‌بایست طوری بنویسید که مقادیر تاثیر گذار در اجرای تابع به عنوان ورودی تابع در نظر گرفته شده باشند و همیشه نتیجه به عنوان خروجی تابع برگردانده شود؛ قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:
 function prettyDate(time){
    var date = new Date(time || ""),
      diff = (((new Date()).getTime() - date.getTime()) / 1000),
      day_diff = Math.floor(diff / 86400);
 
    if ( isNaN(day_diff) || day_diff < 0 || day_diff >= 31 )
      return;
 
    return day_diff == 0 && (
        diff < 60 && "just now" ||
        diff < 120 && "1 minute ago" ||
        diff < 3600 && Math.floor( diff / 60 ) +
          " minutes ago" ||
        diff < 7200 && "1 hour ago" ||
        diff < 86400 && Math.floor( diff / 3600 ) +
          " hours ago") ||
      day_diff == 1 && "Yesterday" ||
      day_diff < 7 && day_diff + " days ago" ||
      day_diff < 31 && Math.ceil( day_diff / 7 ) +
        " weeks ago";
  }
تابع pertyDate اختلاف زمان حال را نسبت به زمان ورودی، بصورت یک رشته برمی گرداند. اما در اینجا مقدار زمان حال، در خط سوم، در خود تابع ایجاد شده است و در صورتی که بخواهیم برای چندین مقدار آن را تست کنیم زمان حال متفاوتی در نظر گرفته می‌شود و حداکثر، زمان 31 روز قبل را نمایش داده و در بقیه تاریخ ها undefined را بر می‌گرداند. برای تست واحد، چند تغییر می‌دهیم.
بهینه سازی، مرحله اول:
پارامتری به عنوان مقدار زمان جاری برای تابع در نظر می‌گیریم و تابع را جدا کرده و در یک فایل جداگانه قرار می‌دهیم. فایل prettydate.js بصورت زیر خواهد شد.
function prettyDate(now, time){
  var date = new Date(time || ""),
    diff = (((new Date(now)).getTime() - date.getTime()) / 1000),
    day_diff = Math.floor(diff / 86400);
 
  if ( isNaN(day_diff) || day_diff < 0 || day_diff >= 31 )
    return;
 
  return day_diff == 0 && (
      diff < 60 && "just now" ||
      diff < 120 && "1 minute ago" ||
      diff < 3600 && Math.floor( diff / 60 ) +
        " minutes ago" ||
      diff < 7200 && "1 hour ago" ||
      diff < 86400 && Math.floor( diff / 3600 ) +
        " hours ago") ||
    day_diff == 1 && "Yesterday" ||
    day_diff < 7 && day_diff + " days ago" ||
    day_diff < 31 && Math.ceil( day_diff / 7 ) +
      " weeks ago";
}
حال یک تابع برای تست داریم، چند تست واحد واقعی می‌نویسیم
<!doctype html>
<html>
<head>
  <meta charset="utf-8">
  <title>Refactored date examples</title>
  <script src="prettydate.js"></script>
  <script>
  function test(then, expected) {
    results.total++;
    var result = prettyDate("2013/01/28 22:25:00", then);
    if (result !== expected) {
      results.bad++;
      console.log("Expected " + expected +
        ", but was " + result);
    }
  }
  var results = {
    total: 0,
    bad: 0
  };
  test("2013/01/28 22:24:30", "just now");
  test("2013/01/28 22:23:30", "1 minute ago");
  test("2013/01/28 21:23:30", "1 hour ago");
  test("2013/01/27 22:23:30", "Yesterday");
  test("2013/01/26 22:23:30", "2 days ago");
  test("2012/01/26 22:23:30", undefined);
  console.log("Of " + results.total + " tests, " +
    results.bad + " failed, " +
    (results.total - results.bad) + " passed.");
  </script>
</head>
<body>
 
</body>
</html>
در کد بالا یک تابع بدون استفاده از Qunit برای تست واحد نوشته ایم که با آن تابع prettyDate را تست می‌کند. تابع test مقدار زمان حال و رشته خروجی را گرفته  و آن را با تابع اصلی تست می‌کند در آخر تعداد تست ها، تست‌های شکست خورده و تست  های پاس شده گزارش داده می‌شود.
خروجی می‌تواند مانند زیر باشد:

Of 6 tests, 0 failed, 6 passed.
Expected 2 day ago, but was 2 days ago. 
f 6 tests, 1 failed, 5 passed.

مطالب
مثال ساده پرداخت بانکی با استفاده از تراکنش و پروسیجر در مای اس‌ کیو ال
برای انجام عملیاتی مثل عملیات حسابداری، نیاز به انجام پی در پی چندین دستور می‌باشد و در صورت انجام نشدن یکی از آنها، بقیه نیز نامعتبر خواهند بود که برای پیاده سازی این مکانیزم از تراکنش‌ها در بانک اطلاعاتی استفاده می‌شود. تراکنش‌ها معمولآ در بدنه‌ی توابع ذخیره شده روی بانک (stored procedure) پیاده سازی می‌شوند. برای تعریف یک پروسیجر در مای اس کیو ال من از برنامه‌ی MySQL Workbench  به شکل زیر استفاده می‌کنم. البته می‌توان دستور ایجاد تابع را از روش‌های دیگر هم اجرا کرد.


در مای اس کیو ال برای تعریف یک تابع از ساختار زیر استفاده می‌کنیم :
DELIMITER $$

CREATE 
          DEFINER=`user_name`@`host_name`|CURRENT_USER 
          PROCEDURE `transition_name`(

IN | OUT  | INOUT `parameter_name` type(bigint,int , ...)
)
    SQL SECURITY  DEFINER| INVOKER
transition_name: BEGIN

#----procedure_body 

END
نکات مربوط به تعریف :
در قسمت
  DEFINER=`user_name`@`host_name`|CURRENT_USER
کسی که تابع را تعریف کرده معرفی می‌شود. اگر شما برای انتقال دیتابیس از جایی به جای دیگر، از روش ایمپورت و اکسپورت استفاده کنید، اگر نام کاربری بانک شما متفاوت باشد، معمولآ این قسمت باعث خطا می‌شود؛ چون شما نمی‌توانید به نام فرد دیگری تابع بسازید. پیش فرض هم مقدار
CURRENT_USER
در نظر گرفته می‌شود که همان اسم کاربری و هاست شما است.
نکته بعدی : قسمت
SQL SECURITY  DEFINER| INVOKER
است که استفاده کننده از پروسیجر را مشخص می‌کند. مقدار DEFINER یعنی فقط تعریف کننده حق استفاده از این پروسیجر را دارد و مقدار INVOKER یعنی هر کسی حق استفاده از این تابع را دارد .
برای شرح تراکنش، مثال پرداخت بانکی را شرح می‌دهیم:
DELIMITER $$

CREATE 
        DEFINER=CURRENT_USER
        PROCEDURE `transition_pay`(
                #-----------input value
               IN `pay_value` bigint,
               IN `admin_id` int,
               #-------------result code 
               OUT `result` bigint
)
    SQL SECURITY INVOKER
transition_pay: BEGIN 
DECLARE  admin_credit DOUBLE  DEFAULT  0;   
SELECT `Credit`
INTO   admin_credit  
FROM  `Admin`

WHERE `Admin_id` = admin_id 
#----- transaction  body
END
در قسمت بالا متغیری را تعریف کرده و آخرین میزان اعتبار ادمین را داخل آن قرار دادیم تا در قسمت تراکنش، مقدار پرداختی را به آن اضافه کنیم و دو باره ادمین را آپدیت کنیم.
 اگر بخواهیم به دلیلی قبل از رسیدن به تراکنش آن را کنسل کنیم، می‌توان از دستور LEAVE استفاده کرد:
 مثال :
IF admin_id=0 THEN 
set result = -1 ; 
#exit procedure
LEAVE transition_pay;
END IF;
حال شروع تراکنش حالت ساده  :
START TRANSACTION;
          INSERT INTO 
                                 `PayBalance` (`Value` , `Admin_id` )
                                  VALUES (pay_value,  admin_id);

          UPDATE `Admin`
           SET `Credit`=admin_credit + pay_value  
          WHERE `admin_id`=admin_id;
COMMIT;
با پایان تراکنش، تمام مقادیر به درستی در بانک ذخیره می‌گردند.
حال اگر بخواهیم به دلیلی داخل تراکنش آن را لغو کنیم از دستور ROLLBACK استفاده می‌کنیم. 
مثال:
IF pay_value=0 THEN 
set result = -1 ; 
#roolback procedure
ROLLBACK ;
END IF;  
برای اطمینان از اجرا شدن دستورات در مای اس کیو ال می‌توان از
SET autocommit = {0 | 1}
نیز استفاده کرد که مقدار پیش فرض آن یک است. یعنی هر دستوری بلافاصله اجرا شود. می‌توان قبل از دستوراتی که می‌خواهیم پی در پی اجرا شوند، یک بار آن را صفر و بعد از اجرای دستورات آنرا یک کنیم.
نکته آخر اینکه با استفاده ار زبان پی اچ پی هم می‌توان تراکنشی را شروع و تمام کرد و بین این دو دستورات مورد نظر را نوشت و همیشه وجود پروسیجر الزامی نیست.
مطالب
نگاشت دیتای XML به کمک AutoMapper
صورت مساله که مشخصه قراره دیتای رو از منبع داده‌ی Xml به model مورد نظرمون نگاشت کنیم چیزی شبیه کاری که متد GetEntries انجام میده و تو این پست معرفی شده...

AutoMapper به صورت داخلی و با استفاده از قرارداد‌ها نمیتونه xml رو به object تبدیل کنه ولی این کار به کمک LINQ to XML قابل انجامه.

مثالی که برای این پست انتخاب شده سوژه‌ی داغ روزهای اخیره ؟!
مدل زیر رو در نظر داشته باشید
 public class PreciousMetal
    {
        public string Name { get; set; }
        public float Price { get; set; }
        public DateTime UpdateTime { get; set; }
    }

قراره از یک وب سرویس اطلاعات مربوط به فلزات گرانبها رو دریافت و به مدل PreciousMetal نگاشت کنیم.ساختار اطلاعات دریافتی ما به شکل زیره
<pricelist currency="usd">
  <price timestamp="1349347920" per="ozt" commodity="gold">1788.70</price>
  <price timestamp="1349347860" per="ozt" commodity="palladium">665.50</price>
  <price timestamp="1349347920" per="ozt" commodity="platinum">1701.25</price>
  <price timestamp="1349347920" per="ozt" commodity="silver">34.91</price>
</pricelist>

برای نگاشت‌های معمولی کار سختی نداریم و از MapFrom استفاده میکنیم مثلا برای قیمت
Mapper.CreateMap<XElement, PreciousMetal>().ForMember(des => des.Price,
                                                                  op =>
                                                                  op.MapFrom(src => src.Value));

ولی برای زمان دریافت قیمت با توجه به متفاوت بودن زمان دریافتی مثلا در اینجا Unix time از Custom value resolvers استفاده میکنیم
public class UnixTimestampResolver : ValueResolver<XElement, DateTime>
    {
        protected override DateTime ResolveCore(XElement source)
        {
            var origin = new DateTime(1970, 1, 1, 0, 0, 0, 0);
            return origin.AddSeconds(Convert.ToDouble(source.Attribute("timestamp").Value));
        }
    }

همچنیا میخواهیم از معادل فارسی نام فلزات گرانبها استفاده کنیم
public class EnglishPMetalToFarsiResolver : ValueResolver<XElement, string>
    {
        readonly Dictionary<string, string> _pMetaldic = new Dictionary<string, string>
                                                       {
                                                           {"gold", "طلا"},
                                                           {"palladium", "پالادیوم"},
                                                           {"platinum", "پلاتین "},
                                                           {"silver", "نقره"}
                                                       };
        protected override string ResolveCore(XElement source)
        {
            string pMetalFarsi;
            return _pMetaldic.TryGetValue(source.Attribute("commodity").Value, out pMetalFarsi) ? pMetalFarsi : string.Empty;
        }
    }

نکته:از سری قبلی آشنایی با AutoMapper همیشه بین انتخاب Custom Value Formatters و Custom value resolvers مشکل داشتم مثلا همین قسمت بنظر خودم Custom Value Formatters مناسبتر میاد بعد کمی وقت گذاشتن مشخص شد گویا یه جورایی Custom Value Formatters اضافه س و اشتباه تو طراحی بوده.

و اما نحوه استفاده
static void Main(string[] args)
        {
            //تعریف نگاشت‌ها Mapper.CreateMap<XElement, PreciousMetal>().ForMember(des => des.Name,
                                                                  op => op.ResolveUsing<EnglishPMetalToFarsiResolver>())
                .ForMember(des => des.Price,
                           op =>
                           op.MapFrom(src => src.Value))

                .ForMember(des => des.UpdateTime, op => op.ResolveUsing<UnixTimestampResolver>());

            Mapper.AssertConfigurationIsValid();

            //دریافت قیمت‌ها از منبع داده
            var doc = XDocument.Load("http://www.xmlcharts.com/cache/precious-metals.xml");
            var priceData = doc.Descendants("pricelist").Take(1).Elements("price");

            //فراخوانی نگاشت
            var preciousMetals = Mapper.Map<IEnumerable<XElement>, IList<PreciousMetal>>(priceData);


            foreach (var preciousMetal in preciousMetals)
            {
                Console.WriteLine(preciousMetal.Name + " " + preciousMetal.Price + " " + preciousMetal.UpdateTime.ToShortDateString());
            }

            Console.ReadLine();

        }

مطالب
افزونه rtlColResizable جهت تغییر سایز ستون‌های جدول‌های راست به چپ HTML
برای تغییر سایز ستون‌های جداول HTML با استفاده از ماوس، افزونه‌های زیادی تدارک دیده شده است که از جمله مطرح‌ترین آن‌ها می‌توان به colResizable اشاره کرد. حتی اگر از DataGrid‌های مطرح وب هم استفاده کرده باشید، اکثر آن‌ها از تغییر سایز ستون‌ها توسط کاربر پشتیبانی می‌کنند. اما مشکل بزرگی که در همه‌ی آن‌ها مشترک است  این است که فقط از چیدمان‌های چپ به راست پشتیبانی می‌کنند و به محض اینکه شما ساختار راست به چپ را به جدول مورد نظر اعمال کنید، عملکرد تغییر سایز ستون‌ها با اشکال مواجه می‌شود.
به همین جهت برای تغییر سایز ستون‌ها توسط کاربر، افزونه ای برای jQuery تدارک دیدم که با جداول معمول HTML که همان table‌ها هستند سازگار است و به راحتی به هر جدولی می‌توان آن را اعمال کرد.
 
کدهای افزونه‌ی rtlColResizable:
(function ($, undefined) {

    $.fn.extend({
        'rtlColResizable': function (options) {
            var defaults = {
                //Default values for the plugin's options here
            };

            options = $.extend(defaults, options);

            var isMouseButtonPressed;
            var $resizingElement = undefined;
            var resizingElementStartWidth;
            var mouseCursorStartX;
            var isCursorInResizingPosition;

            var addResizingCursorStyle = function ($element) {
                $element.css({
                    'cursor': 'col-resize',
                    'user-select': 'none',
                    '-o-user-select': 'none',
                    '-ms-user-select': 'none',
                    '-moz-user-select': 'none',
                    '-khtml-user-select': 'none',
                    '-webkit-user-select': 'none',
                });
            };

            var removeResizingCursorStyle = function ($element) {
                $element.css({
                    'cursor': 'default',
                    'user-select': 'text',
                    '-o-user-select': 'text',
                    '-ms-user-select': 'text',
                    '-moz-user-select': 'text',
                    '-khtml-user-select': 'text',
                    '-webkit-user-select': 'text',
                });
            };

            var canResize = function (e) {
                return (e.offsetX || e.clientX - $(e.target).offset().left) < 10;
            };

            return this.each(function () {

                var opts = options;
                var tableColumns = $(this).find('th');

                tableColumns.filter(':not(:last-child)').mousedown(function (e) {

                    $resizingElement = $(this);
                    isMouseButtonPressed = true;
                    mouseCursorStartX = e.pageX;
                    resizingElementStartWidth = $resizingElement.width();

                });

                tableColumns.mousemove(function (e) {

                    if (canResize(e)) {
                        addResizingCursorStyle($(e.target));
                        isCursorInResizingPosition = true;

                    } else if (!isMouseButtonPressed) {
                        removeResizingCursorStyle($(e.target));
                        isCursorInResizingPosition = false;
                    }

                    if (isCursorInResizingPosition && isMouseButtonPressed) {

                        $resizingElement.width(resizingElementStartWidth + (mouseCursorStartX - e.pageX));
                    }

                });

                $(document).mouseup(function () {
                    if (isMouseButtonPressed) {
                        removeResizingCursorStyle($resizingElement);
                        isMouseButtonPressed = false;
                    }

                });

            });
        }
    });

})(jQuery);
 
نحوه‌ی استفاده:
این افزونه با تگ Table در HTML سازگار است. فقط تنها موردی که باید رعایت شود این است که در هنگام تعریف ساختار جدول، باید استاندارد تعریف ستون‌ها یا همان Header‌ها را رعایت کنید و از تگ‌های thead و th استفاده کنید.
نمونه ای از نحوه‌ی استفاده از آن را در کدهای زیر می‌بینید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>rtlColResizable Sample</title>
</head>
<body>
    <table id="myTable">
        <thead>
            <tr>
                <th>ستون1</th> <!-- نام ستون‌ها را حتما در این تگ باید تعریف کنید -->
                <th>ستون2</th>
                <th>ستون3</th>
            </tr>
        </thead>
        <tr>
            <td>داده مربوط به ستون 1</td>
            <td>داده مربوط به ستون 2 </td>
            <td>داده مربوط به ستون 3</td>
        </tr>
    </table>

    <script type="text/javascript" src="jquery-1.9.1.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="jquery.rtlColResizable.js"></script>
    <script>

        $('table#myTable').rtlColResizable();

    </script>
</body>
</html>
     
دریافت نمونه کدی از نحوه‌ی استفاده از این افزونه