مطالب
برنامه نویسی پیشرفته JavaScript - قسمت 1 - توابع

در این مجموعه مقالات، به بررسی و آموزش برنامه نویسی شیء گرا در جاوا اسکریپت می‌پردازیم. در طول آموزش، فرض را بر این قرار دادیم که شما به عنوان خواننده‌ی این مقاله، با مبانی جاوا اسکریپت آشنا می‌باشید و حداقل چند قطعه کد مفید را با جاوا اسکریپت نوشته‌اید. همچنین کمی هم با مباحث شیء گرایی آشنا می‌باشید.

روال آموزش در این مجموعه به گونه است که در ابتدا به معرفی مباحث پیش نیاز جهت ورود به دنیای شیء گرایی در جاوا اسکریپت، پرداخته خواهد شد. سپس مباحث شیء گرایی را آغاز خواهیم نمود و تمامی نکات ریز و درشت آن را بررسی خواهیم کرد. پس از پایان این مقالات قادر خواهید بود تا تمامی کتابخانه‌ها و Framework‌های جاوا اسکریپتی را مطالعه نموده و به راحتی تکنیک‌های کد نویسی آن را درک کنید. همچنین خود شما نیز برای نوشتن یک کتابخانه یا Framework جاوا اسکریپتی استاندارد و حرفه‌ای، دست به کار شوید و یک کتابخانه سودمند را ارائه نمایید.

با چند مثال ساده و بصورت تقریبا مبتدی مسائل پایه را تشریح نموده و آرام آرام مباحث حرفه ای را آغاز خواهیم کرد. قرار است در پایان این آموزش‌ها به بررسی الگوهای موجود در جاوا اسکریپت نیز بپردازم که مجموعه مقالات مربوط به الگوها را در قالب مجموعه مقالاتی مجزا ارائه می‌نمایم.

در تهیه‌ی این مجموعه مقالات از منابع زیر استفاده شده است:

1.  Pro JavaScript Techniques  (John Resig ، خالق JQuery  – فصول 2 و 3)

2.  Professional JavaScript for Web Developers (Third Edition)  (Nicholas C. Zakas  – فصول 3، 4، 5، 6 و 7)

3.  Object-Oriented JavaScript  (Stoyan Stefanov  – فصول 3، 4، 5، 6 و 8)

4.  و تجربه‌ی ناچیز اینجانب


توابع  (Functions)

همیشه در برنامه، مجموعه دستوراتی وجود دارند که عمل خاصی را انجام می‌دهند و به دفعات نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. جهت جلوگیری از تکرار این دستورات، افزایش خوانایی و کاهش پیچیدگی برنامه، این دستورات را در بسته‌ای به نام تابع قرار می‌دهیم تا در زمان نیاز، آن را فراخوانی یا اجرا نماییم. جهت تعریف تابع در جاوا اسکریپت به صورت زیر عمل می‌نماییم:

function <functionName> ([arg0, arg1, …, argN]) {
<statements>
}

به عنوان مثال:

function sayHello(name, message) {
   alert("Hello " + name + ", " + message);
}

این تابع شامل دو آرگومان ورودی است که می‌تواند به صورت زیر فراخوانی شود:

sayHello("Meysam", "welcome to site");

خروجی این تابع  “Hello Meysam, welcome to site”  می باشد که به صورت یک پنجره‌ی پیغام، نمایش می‌یابد. تابع فوق هیچ مقداری را به عنوان خروجی به برنامه‌ی اصلی یا محل فراخوانی خود بر نمی‌گرداند. اگر بخواهیم توسط تابع مقداری را برگردانیم می‌توانیم از دستور return  برای این منظور استفاده نماییم. به مثال زیر توجه کنید:

function sum(num1, num2) {
   return num1 + num2;
}

تابع  sum  دو عدد را به عنوان آرگومان ورودی دریافت نموده و حاصل جمع آن‌ها را توسط دستور  return  به عنوان خروجی بر می‌گرداند. تابع فوق را می‌توان به صورت زیر فراخوانی نمود:

alert(sum(10, 20));

خروجی :

30

اینک به بررسی چند نکته در مورد دستور return می‌پردازیم. دستور return  فقط می‌تواند یک مقدار را برگرداند و نمی‌توان، چند مقدار را مقابل این دستور نوشت. همچنین روال اجرای تابع با رسیدن به دستور return  خاتمه می‌یابد و دستورات بعد از آن اجرا نخواهند شد. به مثال زیر توجه کنید:

function sum(num1, num2) {
   return num1 + num2;
   alert("Hello");
}

در مثال فوق دستور  alert به هیچ عنوان اجرا نخواهد شد؛ زیرا تابع با رسیدن به دستور return خاتمه می‌یابد. یک تابع می‌تواند شامل بیش از یک دستور return باشد.

function diff(num1,num2) {
   if (num1 > num2)
     return num1 - num2;
   else
     return num2 - num1;
}

تابع فوق اختلاف دو عدد را بدست می‌آورد و اگر عدد اول بزرگتر باشد، عدد دوم را از عدد اول تفریق می‌کند؛ در غیر اینصورت عدد اول را از عدد دوم تفریق می‌کند و به عنوان خروجی بر می‌گرداند.  نکته‌ی دیگری که لازم است بدانید این است که دستور  return  می تواند هیچ مقداری را بر نگرداند و به تنهایی بکار گرفته شود. در این صورت دقیقا بعد از دستور  return  سمی کالن  (;)  قرار می‌دهیم.

function checkNumber(num) {
   if (isNaN(num)) {
     alert("Not a number");
     return;
   }
   alert(num+" is a number");
}

تابع فوق یک ورودی را دریافت می‌نماید و در صورتی که آرگومان ورودی عدد نباشد پیغام  “Not a number”  را نمایش می‌دهد و از تابع خارج می‌شود. در صورتی که آرگومان ورودی یک عدد باشد، پیغام دوم را نمایش می‌دهد.

توجه:

یک تابع بهتر است همیشه یک مقداری را به عنوان خروجی برگرداند و یا کلا هیچ مقداری را بر نگرداند. نوشتن توابعی که در برخی شرایط مقداری را به عنوان خروجی بر میگردانند و در برخی شرایط مقداری را برنمی گردانند موجب ایجاد پیچیدگی در اشکال زدایی می‌گردند. نوشتن تابعی به صورت زیر کمی گیج کننده و نامتعارف می‌باشد:

function sum(num1, num2) {
   if (isNaN(num1) || isNaN(num2))
     return; // بهتر است حداقل مقدار 0 برگردانده شود
   return num1 + num2;
}


کار با آرگومان ها

رفتار آرگومان‌ها در جاوا اسکریپت نسبت به سایر زبان‌های برنامه نویسی کاملا متفاوت می‌باشد. در جاوا اسکریپت تعداد و نوع آرگومانهای ارسالی بررسی نمی‌شوند و خطایی هم رخ نخواهد داد. به عنوان مثال اگر تابعی با 3 آرگومان ورودی دارید، می‌توانید با 0 تا 3 آرگومان ورودی، آن تابع را فراخوانی نمایید. زیرا آرگومان‌ها در سیستم داخلی جاوا اسکریپت به صورت یک آرایه ارسال می‌گردند و تابع توجه نمی‌کند که کدام آرگومانها به این آرایه ارسال شده‌اند.

با توجه به قابلیتی که در مورد آرگومانها ذکر شد و به دلیل عدم مدیریت نوع و تعداد آرگومان‌های ارسالی، مطمئنا جهت جلوگیری از بروز خطا در توابع، باید تعداد و نوع آرگومان‌های ارسالی بررسی و مدیریت شوند. همچنین در هر تابع، آرایه‌ای به نام arguments  به صورت توکار تعبیه شده است که مدیریت آرگومان‌ها را تسهیل می‌بخشد. به مثال زیر توجه کنید:

function sayHello() {
   alert("Hello " + arguments[0] + ", " + arguments[1]);
}

sayHello("Meysam", "welcome to site");

خروجی :

"Hello Meysam, welcome to site"

تابع فوق هیچ آرگومان ورودی ندارد ولی با دو آرگومان ورودی فراخوانی شده است. در داخل تابع توسط آرایه arguments  به آرگومانهای ارسالی دسترسی پیدا کردیم. حال به مثال زیر توجه کنید:

function sum() {
   var s = 0;
   for (var i = 0; i < arguments.length; i++)
     s += arguments[i];
   return s;
}

alert(sum());
alert(sum(10, 20, 30, 40, 50));
alert(sum(10));

خروجی :

0

150

10

در تابع فوق هیچ آرگومان ورودی وجود ندارد ولی این تابع را با 0، 5 و 1 آرگومان ورودی فراخوانی نمودیم. این تابع مجموع چند عدد را محاسبه و بر می‌گرداند و می‌تواند به تعداد نامحدودی عدد دریافت نماید. البته بهتر است نوع آرگومانهای ارسالی نیز بررسی شوند تا خطایی در محاسبات رخ ندهد. همچنین بجای حلقه for  از حلقه for…in  استفاده خواهم کرد.

function sum() {
   var s = 0;
   for (var i in arguments) {
     if (isNaN(arguments[i]))
       continue;
    s += arguments[i];
   }
   return s;
}

alert(sum());
alert(sum(10, 20, "a", 40, 50));
alert(sum(10));

خروجی :

0

120

10

اگر دقت کرده باشید در فراخوانی دوم، رشته  “a”  به تابع ارسال شده است و چون آرگومانهای نامعتبر را مدیریت نموده‌ایم، خطایی در خروجی رخ نمی‌دهد. به مثال زیر نیز توجه نمایید:

function sum(a,b,c) {
   return a + b + c;
}

alert(sum(10, 20, 30));
alert(sum(10, 20));
alert(sum());

خروجی :

60

NaN

NaN

تابع فوق دارای 3 آرگومان ورودی می‌باشد؛ ولی ما این تابع را با 2 و 0 آرگومان ورودی فراخوانی نمودیم که خروجی نامناسبی را تولید نموده است. برای رفع این مشکل و معتبر سازی آرگومان‌های ارسالی می‌توانیم به صورت زیر عمل نماییم:

function sum(a, b, c) {
   if (isNaN(a)) a = 0;
   if (isNaN(b)) b = 0;
   if (isNaN(c)) c = 0;
   return a + b + c;
}

alert(sum(10, 20, 30));
alert(sum(10, 20));
alert(sum());

خروجی :

60

30

0

در تابع، قبل از انجام عمل محاسبه، بررسی کردیم که آرگومانهای ارسالی مقدار دهی شده باشند. در صورت عدم مقداردهی و یا مقداردهی نامناسب، آرگومان ارسالی را با صفر مقداردهی می‌نماید. اگر آرگومان مورد نظر به تابع ارسال نشود، مقدار پیش فرض آن undefined می‌باشد.

با توجه به مسائل مطرح شده در مورد توابع، این روش استفاده و کاربرد توابع، جزء معایب توابع در جاوا اسکریپت محسوب نمی‌شود. این تکنیک استفاده از توابع، موجب افزایش انعطاف پذیری توابع و آزادی عمل برنامه نویس می‌گردد که لذت بیشتری را به برنامه نویسی می‌دهد.

توجه:

به آرگومانهایی که در تابع دارای نام می‌باشند و یا به عبارتی، آرگومانهایی که نام آنها در تابع ذکر می‌شود، Named Arguments  یا آرگومانهای نامی (اسمی و یا نامدار) می‌گویند. مثل آرگومان های a ، b  وc  در تابع sum


عدم پشتیبانی از سربارگذاری یا  Overloading

در زبان‌های برنامه نویسی شیء گرا، امکان تعریف توابع هم نام وجود دارد؛ به شرطی که امضای این توابع با هم متفاوت باشند. منظور از امضاء، تعداد و نوع آرگومان‌های ورودی می‌باشد. از آنجاییکه در سیستم داخلی جاوا اسکریپت، آرگومانها بصورت یک آرایه ارسال می‌شوند، بنابراین امضاء برای توابع مفهومی ندارد؛ پس نمی‌توانیم توابع هم نام یا overloading داشته باشیم.

اگر دو تابع هم نام داشته باشیم، تابعی که دیرتر تعریف می‌شود، جایگزین تابع قبلی می‌گردد. به مثال زیر توجه کنید:

function calc(num1,num2) {
   return num1 + num2;
}

function calc(num1,num2) {
   return num1 - num2;
}

alert(calc(200,100));

خروجی :

100

همانطور که در مثال فوق مشاهده می‌نمایید، تابع دوم فراخوانی شده‌است و حاصل تفریق به عنوان خروجی نمایش یافته است. 

اشتراک‌ها
کتابخانه emergence.js

Emergence.js is a lightweight, high-performance JS plugin for detecting and manipulating elements in the browser. Demo

  • Dependancy-free
  • IE8+ and all modern browsers
  • 1KB minified and gzipped
npm install emergence.js
bower install emergence.js
کتابخانه emergence.js
اشتراک‌ها
کتابخانه mark.js

JavaScript keyword highlighting. Mark text with options for diacritics, synonyms, custom elements, custom class names, separate word search (multiple terms), exclusion selectors, accuracy, iframes and custom filter functions. Also available as jQuery plugin.   Demo

کتابخانه mark.js
اشتراک‌ها
مرجع سریع Regular Expressions
This download is a document that provides information about the .NET Framework regular expression language. It's designed for quick lookup of characters, codes, groups, options, and other elements of regular expression patterns 
مرجع سریع Regular Expressions
مطالب
مقید سازی پارامترهای نوع جنریک
احتمالا در بیشتر مقالات (فارسی/انگلیسی) عبارات هایی مثل نمونه‌های زیر را دیده اید :
where T:clas
where T:struc
...
در این مقاله قصد داریم بپردازیم به «مقید سازی پارامتر‌های نوع جنریک» و اینکه چه کاربردی دارند و در چه زمانی بهتر است از آن‌ها استفاده کنیم و نحوه استفاده از آنها چگونه است. فرض میکنیم که خواننده‌ی محترم با مفاهیم جنریک آشنایی دارد. در صورتیکه با جنریک‌ها آشنا نیستید ابتدا مروری داشته باشید بر جنریک‌ها و بعد این مقاله را مطالعه فرمایید؛ به این دلیل که موضوع مورد بحث بر پایه‌ی جنریک‌ها می‌باشد.

همانطور که مطلع هستید هر عنصری جنریکی را که تعریف میکنید حداقل دارای یک پارامتر نوع هست و در زمان بکارگیری آن جنریک باید نوع آن را مشخص نمایید. برای نمونه مثال زیر را در نظر بگیرید :
public  class MyCollection<T>
        {
            private List<T> collections = new List<T>();
            public void Add(T value)
            {
                collections.Add(value);
            }
        }
کلاس فوق یک کلاس جنریک است که در هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، باید ابتدا data type نوعی را که که می‌خواهیم با آن کار کنیم، تعیین کنیم. برای مثال در کد فوق در هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، نوع int را برای آن مشخص میکنیم و هر وقت بخواهیم متد Add آن را فراخوانی کنیم، فقط نوعی را قبول خواهد کرد که در ابتدا برای آن تعیین کرده ایم (int):
MyCollection<int> myintObj = new MyCollection<int>();
            myintObj.Add(12);
            myintObj.Add(33);
             myintObj.Add(33.3);// ERROR z 
سؤال: می‌خواهیم فقط نوع‌هایی را بتوان به T نسبت داد که از نوع ارجاعی (reference type) هستن و یا فقط نوع هایی را به T نسبت داد که یک سازنده دارند؛ چگونه؟

ایجاد قید‌ها یا محدودیت‌ها بر روی پارامتر‌های جنریک‌ها شامل پنج حالت می‌باشد:

حالت اول : Where T:struct
در این حالت T باید یک ساختار باشد .

حالت دوم : where T:class
T  باید یک نوع ارجاعی باشد. اگر در مثال فوق این قید را به آن اضافه کنیم، در هنگام ساخت نمونه‌ای از کلاس فوق، اگر یک نوع value type را به T نسبت دهیم، در هنگام وارد کردن یک نوع value type با خطا مواجه خواهیم شد. مثال:
public  class MyCollection<T> where T:class
        {
            private List<T> collections = new List<T>();
            public void Add(T value)
            {
                collections.Add(value);
            }
        }
و برای استفاده :
 MyCollection<int> myintObj = new MyCollection<int>(); // ERROR , int is value type

حالت سوم : ()Where T:new
نوعی که به T نسبت داده می‌شود باید یک سازنده‌ی پیش فرض داشته باشد.
داخل پرانتز : سازنده‌ی پیش فرض: زمانی که شما یک کلاس می‌نویسید اگر آن کلاس دارای هیچ سازنده‌ای نباشد، کامپایلر یک سازنده‌ی بدون پارامتر را به کلاس فوق اضافه می‌کند که کار آن مقدار دهی به فیلد‌های کلاس است. در اینجا از مقادیر پیش فرض استفاده می‌شود. مثلا برای int مقدار صفر و برای string مقدار "" و به همین ترتیب.
اگر از مقدار دهی پیش فرض توسط کامپایلر خرسند نیستید، می‌توانید سازنده پیش فرض را تغییر داده و مطابق میل خود فیلد‌ها را مقدار دهی اولیه کنید .


حالت چهارم : where T:NameOfBaseClass
نوعی که به T نسبت داده می‌شود باید از کلاس NameOfBaseClass ارث بری کرده باشد.

حالت پنجم : where T:NameOfInterface
همانند حالت چهارم می‌باشد؛ با این تفاوت: نوعی که به T نسبت داده می‌شود باید واسط NameOfInterface را پیاده سازی کرده باشد.

پنج حالت فوق نمونه‌هایی از ایجاد محدودیت بر روی پرامتر نوع اعضای جنریک بودند و اما در ادامه قصد داریم نکاتی را در این باب، بیان کنیم:

نکته اول : می‌توانید محدودیت‌های فوق را با هم ترکیب کنید برای اینکار آنها را با کاما از هم جدا کنید :
 public  class MyCollection<T> where T:class,IDisposable,new()
        {
   //content
}
نوعی که به T نسبت داده می‌شود
  • باید از نوع ارجاعی باشد.
  • باید واسط IDisposable را پیاده سازی کرده باشد.
  • باید یک سازنده‌ی پیش فرض داشته باشد.

نکته دوم : زمانیکه از چندین محدودیت استفاده می‌کنید مثل مثال فوق، باید محدودیت ()new در آخرین جایگاه محدودیت‌ها قرار گیرد؛ در غیر اینصورت با خطای زمان ترجمه روبه رو خواهید شد .

نکته سوم : می‌توان محدودیت‌های فوق را علاوه بر کلاس، بر روی متد‌های جنریک نیز اعمال کنید:

public void Swap<T>(ref T val1,ref T val2) where T:struct
            {
//content
            }
نکته چهارم : زمانیکه کلاس و یا متدهای شما بیش از یک نوع پارامتر از نوع جنریک را دریافت می‌کنند، باید محدودیت‌های مورد نظر را برای هر کدام به صورت جداگانه قید کنید. به طور مثال به کلاس زیر که دو پارمتر T و K را دارد، باید برای هر کدام جداگانه محدودیت‌های مورد نظر را اعمال کنیم (در صورت نیاز):
 public  class MyCollection<T,K> where T:class where K:IDisposable,new()
        {
//content
}
مطالب
بهبود کارآیی Reflection در دات نت 7
استفاده‌ی از Reflection در زیر ساخت‌های دات نت و ASP.NET Core، بسیار گسترده‌است؛ به همین جهت هرگونه بهبود کارآیی در این زمینه، نه فقط بر روی خود فریم‌ورک، بلکه تمام برنامه‌هایی که از آن استفاده می‌کنند هم تاثیر گذار است. از این لحاظ دات نت 7 شاهد تغییرات گسترده‌ای است تا حدی که کارآیی برنامه‌های مبتنی بر دات نت 7 ای که از Reflection استفاده می‌کنند، نسبت به نگارش‌های قبلی دات نت، حداقل 2 برابر شده‌است و این برنامه‌ها تنها کاری را که باید انجام دهند، صرفا تغییر target framework مورد استفاده‌ی در آن‌ها به نگارش جدید است. در این مطلب نحوه‌ی رسیدن به این کارآیی بالاتر را بررسی خواهیم کرد.


تدارک یک آزمایش برای بررسی میزان افزایش کارآیی Reflection در دات نت 7

یک برنامه‌ی کنسول جدید را ایجاد کرده و سپس کلاس Person را به صورت زیر به آن اضافه می‌کنیم:
namespace NET7Reflection;

public class Person
{
    private int _age;

    internal Person(int age) => _age = age;

    private int GetAge() => _age;

    private void SetAge(int age) => _age = age;
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، سازنده‌ی این کلاس، internal است و همچنین دو متد private هم دارد که اگر بخواهیم از آن در جای  دیگری استفاده کنیم، یکی از روش‌های متداول جهت دسترسی به این امکانات خصوصی، استفاده از Reflection است.
به همین جهت ابتدا کتابخانه‌ی BenchmarkDotNet را با TargetFramework دات نت 7 به صورت زیر به پروژه اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net7.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="BenchmarkDotNet" Version="0.13.4" />
  </ItemGroup>

</Project>
در ادامه، یک کلاس آزمایش کارآیی برنامه را که با استفاده از Reflection، به امکانات خصوصی کلاس Person دسترسی پیدا می‌کند، مشاهده می‌کنید:
using System.Reflection;
using BenchmarkDotNet.Attributes;

namespace NET7Reflection;

[MemoryDiagnoser(false)]
public class Benchmarks
{
    private readonly object?[] _ageParams = { 30 };

    private readonly ConstructorInfo _ctor =
        typeof(Person).GetConstructor(BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance, new[] { typeof(int) })!;

    private readonly MethodInfo _getAgeMethod =
        typeof(Person).GetMethod("GetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!;

    private readonly Person _person = new(10);

    private readonly MethodInfo _setAgeMethod =
        typeof(Person).GetMethod("SetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!;

    [Benchmark]
    public int GetAge() =>
        (int)typeof(Person).GetMethod("GetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!
                           .Invoke(_person, Array.Empty<object?>())!;

    [Benchmark]
    public int GetAgeCachedMethod() => (int)_getAgeMethod.Invoke(_person, Array.Empty<object?>())!;

    [Benchmark]
    public void SetAge() =>
        typeof(Person).GetMethod("SetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!
                      .Invoke(_person, new object?[] { 30 });

    [Benchmark]
    public void SetAgeCachedMethod() => _setAgeMethod.Invoke(_person, new object?[] { 30 });

    [Benchmark]
    public void SetAgeCachedMethodCachedParams() => _setAgeMethod.Invoke(_person, _ageParams);

    [Benchmark]
    public Person Ctor() =>
        (Person)typeof(Person).GetConstructor(BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance, new[] { typeof(int) })!
                              .Invoke(_person, new object?[] { 30 })!;

    [Benchmark]
    public Person CtorCachedCtorInfo() => (Person)_ctor.Invoke(_person, new object?[] { 30 })!;

    [Benchmark]
    public Person CtorCachedCtorInfoCachedParams() => (Person)_ctor.Invoke(_person, _ageParams)!;
}
توضیحات:
- در اینجا نحوه‌ی کار با متدهای خصوصی کلاس Person را توسط Reflection مشاهده می‌کنید. برای مثال در متد GetAge، به نحو متداولی این کار صورت گرفته‌است. در متد GetAgeCachedMethod، قسمت دریافت اطلاعات متد، کش شده‌است و برای نمونه در متد SetAgeCachedMethodCachedParams، هم کش شدن قسمت دریافت اطلاعات متد را مشاهده می‌کنید و هم کش شدن پارامتر ارسالی به آن‌را.
- این آزمایش را با فراخوانی زیر و تنظیم target framework به دات نت 6 و سپس دات نت 7، به صورت جداگانه‌ای اجرا می‌کنیم:
using BenchmarkDotNet.Running;
using NET7Reflection;

BenchmarkRunner.Run<Benchmarks>();
حاصل اجرای آن با target framework دات نت 6 به صورت زیر است:



و با target framework دات نت 7 به صورت زیر:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در اکثر موارد، کارآیی Reflection در دات نت 7، حداقل 2 برابر نمونه‌ی مشابه دات نت 6 است.


چه تغییری در دات نت 7 سبب بهبود قابل ملاحظه‌ی کارآیی Reflection شده‌است؟

جزئیات تغییرات صورت گرفته‌ی در Reflection دات نت 7 را می‌توانید در این pull request مشاهده کنید که در حقیقت از امکانات سطح پایین IL Emit استفاده کرده‌اند. در این مورد پیشتر تعدادی مطلب ذیل عنوان «آشنایی با Reflection.Emit» در این سایت منتشر شده‌اند که می‌توانید آن‌ها را بررسی کنید.
در کل هرچند تغییرات جدید دات نت مانند ارائه‌ی انواع و اقسام source generators، در تعدادی از موارد نیاز به Reflection را کمتر کرده‌اند و کارآیی بیشتری را ارائه داده‌اند، اما Reflection هیچگاه منسوخ نخواهد شد و هرگونه بهبود کارآیی در این زمینه، بر روی کل فریم‌ورک و برنامه‌های مشتق شده‌ی از آن، تاثیر قابل توجهی را خواهد گذاشت.
نظرات مطالب
تغییر عملکرد و یا ردیابی توابع ویندوز با استفاده از Hookهای دات نتی
با سلام و تشکر بابت آموزش خوبتون
ببخشید من یه سوال در مورد خود api monitor دارم.
اینکه بعد از اجرای یک فایل و بدست آوردن فراخوانی ها، برای اینکه فراخوانی‌ها رو به بردار ویژگی تبدیل کنم و برای کلاس بندی ازشون استفاده کنم باید در فایل xml یا اکسل بریزم ولی وقتی میریزم ساختار سلسله مراتبیش رو دیگه نمایش نمیده. میخواسم ببینم چیکار باید بیکنم که موقع کپی کردن در فایل متنی ساختار سلسله مراتبی و یا اینکه کدوم فراخوانی زیرمجموعه دیگری هست حفط بشه؟
سوال دیگم اینه که چجوری با استفاده از این نرم افزار و بدون چک کردن تک تک فراخوانی‌ها و پارامتراشون به صورت جداگانه، میتونیم بفهمیم بعد از اجرای یک فایل پارامتر کدام یک از فراخوانیامون دچاد تغییر شدن؟
نظرات مطالب
C# 12.0 - Primary Constructors
یک نکته‌ی تکمیلی: روش اعتبارسنجی پارامترهای سازنده‌ی اولیه

اگر برای نمونه پیشتر کار اعتبارسنجی و یا بررسی نال نبودن پارامترهای دریافتی از متد سازنده را در همانجا انجام می‌دادید، روش انجام آن در حالت استفاده‌ی از پارامترهای سازنده‌ی اولیه، به صورت زیر است:
class Employee(string firstName, string lastName)
{
    private readonly string _firstName = firstName.Length >= 5 ? 
                                        firstName : 
                                        throw new ArgumentException("There must be atleast 5 characters");

    private readonly string _lastName = lastName;

    public string FullName()
    {
        return $"Full name  = {_firstName} {_lastName}";
    }
}
مطالب
Iterators در ES 6
یکی از اهداف ES 6، استاندارد سازی کار با Iterators و Iterables است. فرض کنید شیءایی را داریم که مجموعه‌ای از عناصر را در بر دارد. این مجموعه می‌تواند آرایه‌ای از عناصر باشد و یا set و map اضافه شده به ES 6 و یا حتی اشیایی که در زمان اجرا ایجاد می‌شوند. اگر این مجموعه Iterable باشد، حرکت بر روی آن یک Iterator را تولید می‌کند که امکان حرکت در این مجموعه را آیتم به آیتم میسر خواهد کرد:
 


هر Iterator شیءایی است که دارای متد next می‌باشد. هر بار که این متد فراخوانی می‌شود، عضو بعدی مجموعه، بازگشت داده خواهد شد. خروجی هر مرحله، درون یک شیء با دو خاصیت value و done قرار داده می‌شود. value‌، مقدار مرحله‌ی بعد است و done مشخص می‌کند که آیا به پایان مجموعه رسیده‌ایم یا خیر (بنابراین در اینجا تعداد اعضای Iterator مشخص نیست).


مثالی از پیمایش یک آرایه با چندین روش مختلف

در مثال زیر، آرایه‌ای از اعداد را داریم که نیاز است جمع اعضای آن محاسبه شود:
 let sum = 0;
let numbers = [1,2,3,4];
این‌کار را می‌توان با استفاده از یک حلقه‌ی for متداول انجام داد. از آنجائیکه آرایه دارای خاصیت length است، می‌توان از آن جهت تعیین حد بالایی آرایه استفاده کرد:
 // for loop
sum = 0;
for(let i =0; i < numbers.length; i++){
     sum += numbers[i];
}
//sum = 10
روش دوم انجام این‌کار، استفاده از حلقه‌ی for in است. این حلقه هربار ایندکس بعدی قابل استفاده‌ی آرایه را بازگشت می‌دهد که از آن می‌توان جهت دسترسی به اعضای آرایه استفاده کرد:
 // for in
sum = 0;
for(let i in numbers) {
    sum += numbers[i];
}
//sum = 10
روش دیگر انجام این‌کار با استفاده از Iterators است:
 // iterator
sum = 0;

let iterator = number.values();
let next = iterator.next();
while(!next.done){
    sum += next.value;
    next = iterator.next();
}
//sum = 10
برای کار با Iterators، ابتدا باید یک شیء Iterator را از مجموعه‌ایی که در اختیار داریم، تولید کنیم. برای مثال آرایه‌ها دارای متدی به نام values هستند که با فراخوانی ()number.values، سبب تولید یک Iterator می‌شوند. این Iterator امکان حرکت بین مقادیر آرایه را در اینجا میسر می‌کند.
مرحله‌ی بعدی، فراخوانی متد next این Iterator است. این عملیات باید در طی یک حلقه، تا پایان کار Iterator انجام شود. همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، خروجی متد next یک شیء است که دارای خواص value و done می‌باشد. اگر done مساوی true شد، یعنی به پایان کار پیمایش رسیده‌ایم.
البته هدف از این مثال، صرفا نمایش سطح پایین کار با Iterators بود. در عمل از حلقه‌ی جدیدی به نام for of برای انجام این پیمایش استفاده می‌شود.


معرفی حلقه‌ی for of

جاوا اسکریپت سال‌ها است که دارای حلقه‌ی for in می‌باشد و نمونه‌ای از کاربرد آن‌را در مثال قبل مشاهده کردید. اگر این حلقه بر روی آرایه‌ها فراخوانی شود، هربار ایندکس پیمایش شده را بازگشت می‌دهد و اگر بر روی یک شیء فراخوانی شود، خواص آن شیء را بازگشت می‌دهد:
 var person = { first: "Vahid", last "N" };
for(let i in person) {
   console.log(person[i]);
}
در این مثال، i بار اول به first و بار دوم به خاصیت last اشاره می‌کند.
چون این حلقه صرفا ایندکس‌ها و کلیدها را بازگشت می‌دهد، جهت کار با Iterators که نیاز است به مقادیر اعضاء دسترسی پیدا کنیم، مناسب نیست. به همین جهت در ES 6، حلقه‌ی جدیدی به نام for of برای کار با Iterators معرفی شده‌است:
 let numbers = [1,2,3,4];
for(let i of numbers) {
   console.log(i);
}
این حلقه برخلاف for in، بر روی values، کار پیمایش را انجام می‌دهد. همچنین به صورت خودکار در پشت صحنه متد next یک Iterator را فراخوانی می‌کند و خاصیت done آن‌را بررسی کرده و زمانیکه این خاصیت مساوی true شد، حلقه را خاتمه می‌دهد. برای نمونه مثال سطح پایین while دار ابتدای بحث را به نحو ساده‌تری با حلقه‌ی for of ذیل می‌توان جایگزین کرد:
let sum = 0;
let numbers = [1,2,3,4];

for(let n of numbers){
   sum += n;
}

for of یکی از روش‌های پیمایش Iterators است. پارامترهای rest و همچنین Array.from نیز چنین قابلیتی را فراهم می‌کنند.

امکان پیاده سازی Iterators سفارشی نیز وجود دارد که پیشنیاز آن، درک مبحث جدید Symbols است که به صورت جداگانه‌ای بررسی خواهد شد.
مطالب
آموزش MDX Query - قسمت شانزدهم – استفاده از تابع Filter در MDX Query ها

 در این قسمت بر روی تابع Filter در MDX Query ها تمرکز خواهیم کرد. برای آشنایی با این تابع یک سری از کوئری‌ها را اجرا کرده و به بررسی آنها می‌پردازیم.

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
[Product].[Product Categories].[Category] on rows
From [Adventure Works]

دقت کنید که در واکشی، مقدار فروش اینترنتی Component برابر  Null می‌باشد.

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
filter(
[Product].[Product Categories].[Category],
[Measures].[Internet Sales Amount] > 0
) on rows
From [Adventure Works]

با توجه به شرطی که اعمال شده است، فقط دسته بندی محصولاتی در خروجی می  آید که فروش اینترنتی آنها بیشتر از صفر  یا برابر Null نباشند.

استفاده از کلید واژه ی  Having  در هر محور کاری شبیه به انجام عمل فیلترینگ می‌ باشد .

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
[Product].[Product Categories].[Category]
having [Measures].[Internet Sales Amount] > 0 on rows
From [Adventure Works]

اگر بخواهیم میزان فروش اینترنتی و میزان فروش نمایندگان فروش را برای محصولاتی واکشی کنیم که میزان فروش اینترنتی آنها بیش از 500000 دلار می‌باشد ، کوئری زیر را خواهیم داشت :

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
filter(
[Product].[Product Categories].[Category],
[Measures].[Internet Sales Amount] > 500000
  ) on rows
From [Adventure Works]

و برای ایجاد شرط ترکیبی بر روی شاخص، به صورت زیر عمل خواهیم کرد :

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
filter(
[Product].[Product Categories].[Category],
[Measures].[Internet Sales Amount] > 500000
and
[Measures].[Internet Sales Amount] < 750000
) on rows
From [Adventure Works]

در مثال بالا، دسته بندی محصولاتی در خروجی واکشی شده اند که میزان فروش اینترنتی آنها بیش از 500 هزار و کمتر از 750 هزار می‌باشد.

استفاده از And , Or در شروط ترکیبی مجاز می‌باشد 

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
filter(
[Product].[Product Categories].[Category],
[Measures].[Internet Sales Amount] > 750000
or
[Measures].[Internet Sales Amount] < 500000
  ) on rows
From [Adventure Works]

در زیر با استفاده از And، شرط برروی میزان فروش نمایندگان فروش نیز قرارداده شده است.

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
filter(
[Product].[Product Categories].[Category],
(
[Measures].[Internet Sales Amount] > 750000
or
[Measures].[Internet Sales Amount] < 500000
)
and
[Measures].[Reseller Sales Amount] < 15000000
) on rows
From [Adventure Works]

در هنگام ایجاد شروط ترکیبی حتما از ()  استفاده کنید .

حال می‌خواهیم دو شاخص در یک ردیف، با یکدیگر مقایسه شوند و در صورت صحت شرط، آن ردیف در خروجی قرار گیرد

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
filter(
[Product].[Product Categories].[Category],
[Measures].[Internet Sales Amount]
>
[Measures].[Reseller Sales Amount]
) on rows
From [Adventure Works]

ایجاد فیلترینگ با استفاده از currentmember  و عملگر  Is .

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
filter(
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories].currentmember
is
[Product].[Product Categories].[Category].[Bikes]
) on rows
From [Adventure Works]

البته در  مثال بالا  می توانیم به جای استفاده از Is از = استفاده کنیم. تا اینجا عمل Filtering  برروی شاخص‌ها انجام شده است. اما امکان اعمال Filter روی Dimension ‌ها نیز وجود دارد.

کوئری زیر را بررسی کنید :

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
filter(
[Product].[Product Categories].[Category],
[Product].[Product Categories].currentmember
is
[Product].[Product Categories].[Category].[Bikes]
or
[Product].[Product Categories].currentmember
is
[Product].[Product Categories].[Category].[Accessories]
) on rows
From [Adventure Works]

در کوئری بالا میزان فروش نمایندگان فروش و فروش اینترنتی برای دسته بندی‌های Bike  و Accessories واکشی شده است.

امکان ایجاد شرایط ترکیبی از شاخص‌ها و بعد‌ها در یک Filter نیز وجود دارد.

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
filter(
[Product].[Product Categories].[Category],
(
[Product].[Product Categories].currentmember
is
[Product].[Product Categories].[Category].[Bikes]
and
[Measures].[Reseller Sales Amount] > 1000000
)
or
(
[Product].[Product Categories].currentmember
is
[Product].[Product Categories].[Category].[Accessories]
)
and
[Measures].[Reseller Sales Amount] > 750000
)on rows
From [Adventure Works]

همچنین می‌توان از Not  درون شرط  Filter  استفاده کرد

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
filter(
[Product].[Product Categories].[Category],
not
(
[Product].[Product Categories].currentmember
is
[Product].[Product Categories].[Category].[Clothing]
)
) on rows
From [Adventure Works]

در زیر می‌خواهیم به بررسی تابع non Empty بپردازیم . برای این منظور در ابتدا کوئری زیر را اجرا کنید :

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
[Product].[Product Categories].[Subcategory] on rows
From [Adventure Works]

با استفاده از تابع Non Empty، ردیف ‌ها یا ستون هایی حذف می‌ گردند که تمامی مقادیر آن‌ها ، در آن ردیف یا در آن ستون برابر  Null  باشند.

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Reseller Sales Amount]
} on columns,
non empty [Product].[Product Categories].[Subcategory] on rows
From [Adventure Works]

در قسمت آینده برروی توابع Count , Top و ... تمرکز خواهیم کرد.