مطالب
Identity و مباحث مربوطه (قسمت دوم) نحوه بدست آوردن مقادیر Identity

همانگونه که می‌دانید مقدار Identity پس از درج به آن تخصیص می‌یابد چنانچه بخواهید به این مقدار دسترسی پیدا کنید چندین روش به ازای اینکار وجود دارد که ما در این مقاله سه روش معمول را بررسی خواهیم نمود.

1-  استفاده از متغییر سیستمی Identity@@

2- استفاده از تابع () Scope_Identity

3-  استفاده از تابع Ident_Current

هر سه این توابع مقدار Identity ایجاد شده برای جداول را نمایش می‌دهند. اما تفاوت هایی باهم دارند که در ادامه مقاله  این تفاوت‌ها بررسی شده است.

1- متغییر سیستمی Identity@@ : این متغییر سیستمی حاوی آخرین Identity ایجاد شده به ازای Session جاری شما است. لازم به ذکر است اگر به واسته Insert شما، Identity دیگری در یک حوزه دیگر (مانند یک Trigger) ایجاد شود مقدار موجود در این متغییر حاوی آخرین Identity ایجاد شده است. (یعنی Identity ایجاد شده توسط آن تریگر و نه خود جدول). لازم به ذکر است این موضوع به طور کامل در ادامه مقاله شرح داده شده است.

2- استفاده از تابع()Scope_Identity : با استفاده از این تابع می‌توانیم آخرین Identify ایجا دشده به ازای Session جاری را بدست آوریم. لازم به ذکر است مقادیر Identity ایجاد شده توسط سایر حوزه‌ها تاثیر در مقدار بازگشتی توسط این تابع ندارد. در ادامه مقاله این موضوع به طور کامل بررسی شده است.

3- استفاده از تابع ident_Current : این تابع آخرین مقدار Identity موجود در یک جدول را نمایش می‌دهد. ذکر این نکته ضروری است که Identity ایجاد شده توسط سایر Sessionها هم روی خروجی این تابع تاثیرگذار است. چون این تابع آخرین Identity موجود در جدول را به شما نمایش می‌دهد و نه Identity ایجاد شده به ازای یکSession  را.

برای بدست آوردن یک Identity کافی است که پس از درج رکورد در جدول مورد نظر متغییر سیستمی @@Identity و یا توابع Scope_Identity و یا Ident_Current را همانند مثال زیر Select کنید.  

USE TEMPDB
GO
IF OBJECT_ID(N'Employees', N'U') IS NOT NULL 
    DROP TABLE Employees1;
GO
CREATE TABLE Employees
(
ID int IDENTITY,
FirstName NVARCHAR(50),
LastName NVARCHAR(50)
)
GO
INSERT INTO Employees (FirstName,LastName) VALUES (N'مسعود',N'طاهری')
GO
SELECT @@IDENTITY AS [@@IDENTITY]
SELECT SCOPE_IDENTITY() AS [SCOPE_IDENTITY()]
SELECT IDENT_CURRENT('Employees1') AS [IDENT_CURRENT('Employees1')]
GO

خروجی دستورات بالا پس از درج رکورد مورد نظر به صورت زیر است. 

اما ممکن است از خودتان این سوال را بپرسید که آیا این توابع در سطح شبکه آخرین مقدار Identity درج شده توسط سایر Sessionها را نمایش می‌دهند و یا Session جاری را؟ (منظور Sessionی که درخواست مقدار موجود  در identity را نموده است).

برای دریافت پاسخ این سوال مطابق مراحل اسکریپ‌های زیر را اجرا نمایید.

1-ایجاد جدول Employees1

 USE TEMPDB GO
IF OBJECT_ID(N'Employees1', N'U') IS NOT NULL 
    DROP TABLE Employees1;
GO
CREATE TABLE Employees1
(
ID int IDENTITY(1,1),
FirstName NVARCHAR(50),
LastName NVARCHAR(50)
)
GO

همانطور که مشاهده می‌کنید مقدار شروع برای Identity برابر 1 و گام افزایش هم برابر 1 در نظر گرفته شده است(Identity(1,1)) .
2-در Sessionی جدید دستورات زیر را اجرا نمایید. (درج رکورد جدید در جدول Employees1 و واکشی مقدار Identity)
 USE tempdb
GO
INSERT INTO Employees1(FirstName,LastName) VALUES (N'فرید',N'طاهری')
GO
SELECT @@IDENTITY AS [@@IDENTITY]
SELECT SCOPE_IDENTITY() AS [SCOPE_IDENTITY()]
SELECT IDENT_CURRENT('Employees1') AS [IDENT_CURRENT('Employees1')]
GO

همانگونه که ملاحضه می‌کنید @@Identity، Scope_Identity() و Ident_Current هر سه مقدار Identity (عدد 1) ایجاد شده بوسیله دستور Insert را به شما نمایش می‌دهند.

1-   و در انتها در یک Session دیگر دستورات زیر را اجرا نمایید.(واکشی مقدار Identity

USE tempdb
GO
SELECT @@IDENTITY AS [@@IDENTITY]
SELECT SCOPE_IDENTITY() AS [SCOPE_IDENTITY()]
SELECT IDENT_CURRENT('Employees1') AS [IDENT_CURRENT('Employees1')]
GO

همانطور که مشاهده می‌کنید در این Seesion ما از SQL خواسته‌ایم آخرین مقدار Identity را به ما نشان داده شود. باید به این نکته توجه کنید با توجه به اینکه در این Session عملیات درجی هنوز انجام نگرفته است که ما Identity ایجاد شده را مشاهده نماییم. بنابراین صرفاً تابع Iden_Current مقدار Identity موجود در جدول را به ما نمایش می‌دهد.

پس می‌توان به این نکته رسید که 

@@Idnetity و Scope_Identity :  Identity ایجاد به ازای Session جاری را نمایش داده و به مقادیر تولید شده توسط سایر Sessionهای دیگر دسترسی ندارد.

Ident_Current : آخرین Identity موجود در جدول را به شما نمایش می‌دهد. بنابراین باید این نکته را در نظر داشته باشید که Identityها ایجاد شده توسط سایر Sessionها روی مقدار بازگشتی این تابع تاثیرگدار است. 

اما یکی دیگر از مباحث مهم درباره Identity تاثیر Scope بر مقدار Identity است (یعنی چه!) . برای اینکه با مفهوم این موضوع آشنا شوید اسکریپت‌های مربوط به مثال زیر را بدقت اجرا کنید.

1-   ایجاد جدول Employees1 

USE TEMPDB
GO
IF OBJECT_ID(N'Employees1', N'U') IS NOT NULL 
    DROP TABLE Employees1;
GO
CREATE TABLE Employees1
(
ID int IDENTITY(1,1),
FirstName NVARCHAR(50),
LastName NVARCHAR(50)
)
GO

همانطور که مشاهده می‌کنید مقدار شروع برای Identity برابر 1 و گام افزایش هم برابر 1 در نظر گرفته شده است(Identity(1,1)) .

2-   ایجاد جدول Employees2 

USE TEMPDB
GO
IF OBJECT_ID(N'Employees2', N'U') IS NOT NULL 
    DROP TABLE Employees2;
GO
CREATE TABLE Employees2
(
ID int IDENTITY(100,1),
FirstName NVARCHAR(50),
LastName NVARCHAR(50)
)
GO


همانطور که مشاهده می‌کنید مقدار شروع برای Identity برابر 100 و گام افزایش هم برابر 1 در نظر گرفته شده است(Identity(100,1)).

3- ایجاد یک Trigger به ازای جدول Employees1 

USE tempdb
GO
CREATE TRIGGER Employees1_Insert ON Employees1 FOR INSERT 
AS
BEGIN
   INSERT Employees2(FirstName,LastName)
SELECT FirstName,LastName FROM INSERTED 
END;
GO

Trigger ایجاد شده به ازای جدول Employees1 به ازای عملیات Insert اجرا می‌شود. همچنین مقادیر درج شده در جدول Employees1 بوسیله جدول Inserted در دسترس است. لازم به ذکر است جدول Inserted یک جدول موقت بوده که توسط Trigger ایجاد شده و داخل خود آن معتبر است.

هدف ما از ایجاد این Trigger تهیه یک کپی از رکوردهایی که در جدول Employees1 درج می‌شوند است. این کپی قرار است با استفاده از دستور Insert…Select در جدول Employees2 ایجاد گردد. 


4-   درج یک رکورد در جدول Employees1 و واکشی مقدار Identity 

USE tempdb
GO
INSERT INTO Employees1(FirstName,LastName) VALUES (N'مسعود',N'طاهری')
GO
SELECT @@IDENTITY AS [@@IDENTITY]
SELECT SCOPE_IDENTITY() AS [SCOPE_IDENTITY()]
SELECT IDENT_CURRENT('Employees1') AS [IDENT_CURRENT('Employees1')]
SELECT IDENT_CURRENT('Employees2') AS [IDENT_CURRENT('Employees2')]
GO

مقادیر استخراج شده به ازای Identity به شرح زیر است

1-   @@Identity : پس از درج رکورد در جدول Employees1 متغییر سیستمی @@Identity مقدار 100 را نمایش داده است دلیل این موضوع بر می‌گردد به Trigger موجود در جدول Employees1.  

با توجه به اینکه جدول Employees1 دارای یک فیلد Identity بوده است هنگام درج رکورد در جدول مقدار @@Identity=1 است اما چون این جدول دارای Triggerی است که این Trigger خود با جدولی دیگری درگیر است که دارای Identity است مقدار متغییر @@identity=100 خواهد شد.

2- Scope_Identity() : مقدار نمایش داده شده توسط تابع Scope_Identity() برابر با مقدار Identity تخصیص (عدد 1) داده شده به ازای رکورد شما می‌باشد که این موضوع در اغلب موارد مد نظر برنامه‌نویسان می‌باشد.

3- Ident_Current(‘Employees1’) : مقدار نمایش شده توسط تابع Ident_Current آخرین مقدار Identity (عدد 1) موجود در جدول Employees1 است.

4- Ident_Current(‘Employees2’) : مقدار نمایش شده توسط تابع Ident_Current آخرین مقدار Identity (عدد 100) موجود در جدول Employees2 است.


چند نکته مهم

1-  مقدار بازگردانده شده توسط تابع Ident_Current آخرین مقدار Identity موجود در جدول مورد نظر شما بوده است و عملیات درج سایر کاربران در این مقدار تاثیر گذار است.

2-   برای بدست آوردن مقدار Identity درست بهتر است از تابع Scope_Identity() استفاده نماییم. معمولاً در بیشتر مواقع مقدار بازگردانده شده توسط این تابع مد نظر برنامه نویسان است.

3-   EntityFramework و Nhibernate هم برای بدست آوردن Identity از تابع Scope_Identity استفاده می‌کند.  

مطالب
نحوه‌ی نگاشت فیلدهای فرمول در Fluent NHibernate

اگر با SQL Server کار کرده باشید حتما با مفهوم و امکان Computed columns (فیلدهای محاسبه شده) آن آشنایی دارید. چقدر خوب می‌شد اگر این امکان برای سایر بانک‌های اطلاعاتی که از تعریف فیلدهای محاسبه شده پشتیبانی نمی‌کنند، نیز مهیا می‌شد. زیرا یکی از اهداف مهم استفاده‌ی صحیح از ORMs ، مستقل شدن برنامه از نوع بانک اطلاعاتی است. برای مثال امروز می‌خواهیم با MySQL‌ کار کنیم، ماه بعد شاید بخواهیم یک نسخه‌ی سبک‌تر مخصوص کار با SQLite را ارائه دهیم. آیا باید قسمت دسترسی به داده برنامه را از نو بازنویسی کرد؟ اینکار در NHibernate فقط با تغییر نحوه‌ی اتصال به بانک اطلاعاتی میسر است و نه بازنویسی کل برنامه (و صد البته شرط مهم و اصلی آن هم این است که از امکانات ذاتی خود NHibernate استفاده کرده باشید. برای مثال وسوسه‌ی استفاده از رویه‌های ذخیره شده را فراموش کرده و به عبارتی ORM مورد استفاده را به امکانات ویژه‌ی یک بانک اطلاعاتی گره نزده باشید).
خوشبختانه در NHibernate امکان تعریف فیلدهای محاسباتی با کمک تعریف نگاشت خواص به صورت فرمول مهیا است. برای توضیحات بیشتر لطفا به مثال ذیل دقت بفرمائید:
در ابتدا کلاس کاربر تعریف می‌شود:

using System;
using NHibernate.Validator.Constraints;

namespace FormulaTests.Domain
{
public class User
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNull]
public virtual DateTime JoinDate { set; get; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(450)]
public virtual string FirstName { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(450)]
public virtual string LastName { get; set; }

[Length(900)]
public virtual string FullName { get; private set; } //از طریق تعریف فرمول مقدار دهی می‌گردد

public virtual int DayOfWeek { get; private set; }//از طریق تعریف فرمول مقدار دهی می‌گردد
}
}
در این کلاس دو خاصیت FullName و DayOfWeek به صورت فقط خواندنی به کمک private set ذکر شده، تعریف گردیده‌اند. قصد داریم روی این دو خاصیت فرمول تعریف کنیم:

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;

namespace FormulaTests.Domain
{
public class UserCustomMappings : IAutoMappingOverride<User>
{
public void Override(AutoMapping<User> mapping)
{
mapping.Id(u => u.Id).GeneratedBy.Identity(); //ضروری است
mapping.Map(x => x.DayOfWeek).Formula("DATEPART(dw, JoinDate) - 1");
mapping.Map(x => x.FullName).Formula("FirstName + ' ' + LastName");
}
}
}
نحوه‌ی انتساب فرمول‌های مبتنی بر SQL را در نگاشت فوق ملاحظه می‌نمائید. برای مثال FullName از جمع دو فیلد نام و نام خانوادگی حاصل خواهد شد و DayOfWeek از طریق فرمول SQL دیگری که ملاحظه می‌نمائید (یا هر فرمول SQL دلخواه دیگری که صلاح می‌دانید).
اکنون اگر Fluent NHibernate را وادار به تولید اسکریپت متناظر با این دو کلاس کنیم حاصل به صورت زیر خواهد بود:
    create table Users (
UserId INT IDENTITY NOT NULL,
JoinDate DATETIME not null,
FirstName NVARCHAR(450) not null,
LastName NVARCHAR(450) not null,
primary key (UserId)
)
همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا خبری از دو فیلد محاسباتی تعریف شده نیست. این فیلدها در تعاریف نگاشت‌ها به صورت خودکار ظاهر می‌شوند:
<hibernate-mapping xmlns="urn:nhibernate-mapping-2.2"
default-access="property" auto-import="true" default-cascade="none" default-lazy="true">
<class xmlns="urn:nhibernate-mapping-2.2" mutable="true"
name="FormulaTests.Domain.User, FormulaTests, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null" table="Users">
<id name="Id" type="System.Int32" unsaved-value="0">
<column name="UserId" />
<generator class="identity" />
</id>
<property name="DayOfWeek" formula="DATEPART(dw, JoinDate) - 1" type="System.Int32" />
<property name="FullName" formula="FirstName + ' ' + LastName" type="System.String" />
<property name="JoinDate" type="System.DateTime">
<column name="JoinDate" />
</property>
<property name="FirstName" type="System.String">
<column name="FirstName" />
</property>
<property name="LastName" type="System.String">
<column name="LastName" />
</property>
</class>
</hibernate-mapping>
اکنون اگر کوئری زیر را در برنامه اجرا نمائیم:
var list = session.Query<User>.ToList();
foreach (var item in list)
{
Console.WriteLine("{0}:{1}", item.FullName, item.DayOfWeek);
}
به صورت خودکار به SQL ذیل ترجمه خواهد شد و اکنون نحوه‌ی بکارگیری فیلدهای فرمول، بهتر مشخص می‌گردد:
select
user0_.UserId as UserId0_,
user0_.JoinDate as JoinDate0_,
user0_.FirstName as FirstName0_,
user0_.LastName as LastName0_,
DATEPART(user0_.dw, user0_.JoinDate) - 1 as formula0_, --- همان فرمول تعریف شده است
user0_.FirstName + ' ' + user0_.LastName as formula1_ ---از طریق فرمول تعریف شده حاصل گردیده است
from
Users user0_

مطالب
یافتن مقادیر نال در Entity framework
کلاس شخص زیر را درنظر بگیرید
public class Person
{
        public int Id { get; set; }                
        public string Name { get; set; }
        public int? Age { get; set; }
}
در اینجا با توجه به اینکه Name از نوع string است، خودبخود به فیلدی نال‌پذیر نگاشت خواهد شد و همچنین Age عددی نیز در سمت کدهای ما Nullable است، بنابراین خاصیت سن هم به فیلدی نال‌پذیر نگاشت می‌شود.
اگر تمام مراحل متداول ایجاد Context را طی کنیم، به نظر شما خروجی SQL عبارت زیر چه خواهد بود؟
string name = null;
var list1 = ctx.Users.Where(x => x.Name == name).ToList();
در این عبارت، name به صورت یک متغیر ارسال شده است و نه یک مقدار ثابت (فرض کنید یک متد را تعریف کرده‌اید که name را به صورت پارامتر دریافت می‌کند).
خروجی SQL آن به نحو زیر است:
SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[Name] AS [Name],
[Extent1].[Age] AS [Age]
FROM [dbo].[People] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Name] = @p__linq__0
-- p__linq__0 (dbtype=String, size=-1, direction=Input) = null
به عبارتی خروجی مورد انتظار name is null را تولید نکرده است و کوئری ما حداقل با SQL Server نتیجه‌ای را به همراه نخواهد داشت. در مورد Age نیز به همین صورت است.


راه حل:

برای حالت Age، روش زیر خروجی age is null را تولید می‌کند:
 var list2 = ctx.Users.Where(x => !x.Age.HasValue).ToList();
و یا استفاده از object.Equals نیز مشکل را برطرف خواهد کرد:
int? age = null;
var list2 = ctx.Users.Where(x => object.Equals(x.Age, age)).ToList();
برای حالت Name رشته‌ای می‌توان از روش زیر استفاده کرد:
 var list1 = ctx.Users.Where(x => string.IsNullOrEmpty(x.Name)).ToList();
و یا روش کلی‌تر زیر نیز جواب می‌دهد:
string name = null;
var list1 = ctx.Users.Where(x => name == null ? x.Name == null : x.Name == name).ToList();
کاری که در اینجا انجام شده استفاده از x.Name == null در حالت نال بودن name است. از این جهت که EF با کوئری ذیل به علت عدم استفاده از پارامتر برای معرفی مقداری نال، مشکلی ندارد:
 var list1 = ctx.Users.Where(x => x.Name == null).ToList();

 
مطالب
پلاگین جستجو با jquery و twitter bootstrap
در این مطلب با نحوه استفاده از پلاگین جستجوی سفارشی searchboxmvc.js آشنا خواهید شد. 

قبلاً در اینجا با نحوه ایجاد پلاگین jQuey آشنا شدید. روشی دیگری نیز برای ایجاد این نوع پلاگین‌ها وجود دارد و آن استفاده از widget factory موجود در پلاگین jQuery UI می‌باشد. 
برای استفاده از این پلاگین که کدهای کامل آن در فایل پیوست موجود است، ابتدا باید فایل‌های لازم را به پروژه خود اضافه کنیم:
    <link rel="stylesheet" href="@Url.Content("~/Content/bootstrap-rtl.css")" type="text/css" />
    <script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/scripts/jquery-2.0.2.min.js")"></script>
    <script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/scripts/jquery-ui-1.10.3.min.js")"></script>
    <script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/scripts/bootstrap-rtl.js")"></script>
    <script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/scripts/searchboxmvc.js")"></script>
سپس در کنترلر خود یک Action بصورت زیر ایجاد کنید:
 [HttpPost]
        public virtual ActionResult LoadData(string fieldName, string value, string stringFilterMode = "startWith")
        {
            Thread.Sleep(2000);
            var models = MakePersons();
            if (fieldName == "Id")
            {
                models = models.Where(p => p.Id == int.Parse(value)).Take(1).ToList();
            }
            else if (fieldName == "FirstName")
            {
                models = models.Where(p => p.FirstName.StartsWith(value)).ToList();
            }

            return Json(new { Status = "OK", Records = models });
        }
        private List<Person> MakePersons()
        {
            var lst = new List<Person>();
            lst.Add(new Person() { Id = 1, Code = "Uytffs-098", FirstName = "احمدرضا", LastName = "عابدزاده" });
            lst.Add(new Person() { Id = 2, Code = "fTuuuw-652", FirstName = "کریم", LastName = "باقری" });
            lst.Add(new Person() { Id = 3, Code = "Lopapo-123", FirstName = "خداداد", LastName = "عزیزی" });
            lst.Add(new Person() { Id = 4, Code = "Utppq-981", FirstName = "علی", LastName = "دایی" });
            lst.Add(new Person() { Id = 5, Code = "zttsn-471", FirstName = "علی", LastName = "کریمی" });
            lst.Add(new Person() { Id = 6, Code = "poiud-901", FirstName = "مهدی", LastName = "مهدوی کیا" });
            lst.Add(new Person() { Id = 7, Code = "wqrPoP-391", FirstName = "علیرضا", LastName = "منصوریان" });
            return lst;
        }
در ادامه در ویوی مورد نظر خود یک div ایجاد کنید. همین div خام با اعمال پلاگین بر روی آن ، بصورت یک پلاگین جستجو عمل خواهد کرد.
حال کدهای جاوا اسکریپت مورد نظر را برای اعمال پلاگین و تنظیمات موردنیاز آن به div ایجاد شده می‌نویسیم:
...
<div id="div_SearchBoxContainer">
</div>
...
@section scripts{
    <script type="text/javascript">
        $("#div_SearchBoxContainer").searchboxmvc({
            loadUrl: '@Url.Action(actionName: "LoadData", controllerName: "Home")',
            defaultStringFilterMode: "startWith",
            loadDataOnLeave: true,
            displayClass: "",
            displayNoResultClass: "",
            display: function (element, record) {
                $(element).html(record.FirstName + "  " + record.LastName);
            },
            listItemsDisplay: function (element, record, index) {
                return record.LastName + " " + record.FirstName + "(" + record.Code + ")";
            },
            fields: [
                {
                    fieldName: "Id",
                    fieldTitle: "شناسه",
                    width: 100,
                    defaultValueField: true
                },
                {
                    fieldName: "FirstName",
                    fieldTitle: "نام",
                    width: 200,
                    defaultDisplayField: true,
                    filter: true,
                    isStringType: true
                },
                {
                    fieldName: "LastName",
                    fieldTitle: "نام خانوادگی",
                    filter: false,
                    isStringType: true
                }
            ]
        });
    </script>
}

شرح پارامترهای افزونه searchboxmvc.js 
loadUrl : آدرس اکشن متدی است که بصورت ajax ای فراخوانی شده و نتایج حاصل را بازگشت میدهد.
 نتایج حاصله باید با فرمت json بازگشت داده شوند. اگر نتایج موفقیت باشد باید بصورت  ({Json(new { Status = "OK", Records = models بازگشت داده شوند و اگر خطایی در این بین صورت گرفت مقدار Status نباید مقدار OK باشد.
پارامترهای مورد نیاز این اکشن نیز باید به ترتیب با نام های fieldName و value باشند که fieldName نام فیلدی است که جستجو بر اساس آن صورت می‌گیرد و value همان مقدار وارد شده توسط کاربر است. 
defaultStringFilterMode : اگر فیلد مورد جستجو از نوع رشته ای باشد (یعنی isStringType  آن برابر true باشد) آنگاه پارامتر سوم اکشن متد بطور خودکار مقداردهی خواهد شد. مقادیر این خاصیت میتواند startWith  یا contains و یا equal باشد.
loadDataOnLeave : اگر برابر false باشد، هربار که متن input تغییر کرد بلافاصله یک تقاضا برای یافتن مقادیر به سرور فرستاده میشود و نیازی نیست که فوکوس از کنترل خارج شود.
displayClass : نام کلاس css است که به div 3 اعمال خواهد شد.
displayNoResultClass : در صورتیکه جستجو نتیجه ای نداشته باشد این کلاس به div 3 اعمال خواهد شد.
display : یک فانکشن که برای ایجاد خروجی html برای نمایش در div 3 بکار می‌رود.
listItemsDisplay : یک فانکشن که برای ایجاد خروجی html برای آیتم‌ها بکار می‌رود.
fields : یک آرایه از فیلدهای موردنیاز پلاگین .
خاصیت‌های فیلد نیز بصورت زیر است:
fieldName : نام فیلد
fieldTitle : عنوان فیلد
defaultValueField : فیلد پیش فرض که جستجو بر اساس آن صورت می‌گیرد. اگر تعیین نشود فیلد اول آرایه به عنوان فیلد پیش فرض انتخاب خواهد شد.
defaultDisplayField : فیلد پیش فرض که برای نمایش متن div 3 بکار می‌رود(البته اگر پارامتر display تعیین نشود)
filter : اگر برابر true باشد این فیلد در لیست فیلدهای جستجو خواهد آمد و کاربر می‌تواند بر اساس آن جستجو انجام دهد.
isStringType : اگر برابر true باشد ، پارامتر سوم اکشن متد بطور خودکار مقداردهی خواهد شد.
لازم به ذکر است که این پلاگین کامل نیست و فقط برای ارائه مثال اینجا آورده شده است. هر یک از دوستان می‌توانند محتوای پلاگین را به سلیقه خود تغییر داده و پلاگین را کاملتر کنند.
sample_mvc.zip
مطالب
کار با اسناد در RavenDb 4، بازیابی اسناد
در قسمت قبل عملیات ثبت و ویرایش اسناد را بررسی کردیم. همچنین نحوه‌ی کار متد LoadAsync (و یا Load) را دیدیم. برای بازیابی یک سند، به همرا اسناد مرتبط با آن، از Load به همراه متد Include استفاده می‌کنیم.
در این مثال میخواهیم آدرس شخص مورد نظر در برنامه با کد 59 بازیابی شود.
var user = _documentSession
    .Include<User>(x => x.Apps[59].AddressId)
    .Load("Users/131-A");
var address = _documentSession.Load<Address>(user.Apps[59].AddressId)

و در صورتیکه بخواهیم تمام آدرس‌های او در تمام برنامه‌های ثبت شده را داشته باشیم، به کد زیر می‌رسیم:
var user = _documentSession
    .Include<User>(x => x.Apps.Values.Select(app => app.AddressId))
    .Load("Users/131-A");
var addresses = List<Address>();
foreach(app in user.Apps)
{
    addresses.Add(_documentSession.Load<Address>(app.AddressId)); //query‌سمت کلاینت انجام اجرا می‌شود
}

 متد Load بسیار سریع کل سند ما را بازیابی میکند اما:
  • حتما باید Id سند(ها) را داشته باشیم.
  • کل سند را بازیابی میکند.
برای رفع این دو مشکل میتوانیم از امکانات Query نویسی در RavenDb استفاده کنیم. به دلیل ذخیره سازی (ظاهرا) فله‌ای اطلاعات در NoSqlها، Query گرفتن از حجم بسیار زیاد این اطلاعات، کار زمان بری است و اجرای Query بدون Index گذاری، کار بیهوده‌ای می‌شود. به همین دلیل با هر Query که اجرا می‌شود، به صورت خودکار یک Index برای آن توسط RavenDb ایجاد شده و Query بر روی Index ایجاد شده، اجرا می‌شود. عملیات Index کردن اطلاعات بصورت اتوماتیک در اولین بار اجرای Query با توجه به حجم داده‌ها می‌تواند بسیار کند باشد. همچنین ما کنترلی بر روی مدیریت ایندکس‌های ایجاد شده نداریم.
Queryها در RavenDb به چند صورت نوشته می‌شوند:

Query
متد Query برای ایجاد Query با استفاده از Linq کاربرد دارد. به مثال زیر توجه کنید:
List<User> users = await _documentSession
    .Query<Users>()
    .Where(u => u.PhoneNumber.StartsWith("915"))
    .ToListAsync();
اجرای Query بالا ابتدا باعث ایجاد یک Index بر روی ویژگی PhoneNumber می‌شود و سپس لیست کاربران را بر می‌گرداند.
برای بازیابی اطلاعات کاربران یک برنامه میتوانیم از Dictionary خود Query بگیریم:
var users = await _documentSession.Query<AppUser>()
    .Where(u => u.Id.Equals("915"))
    .Select(u => new
    {
        u.Apps[appCode].FirstName,
        u.Apps [appCode].LastName,
    })
    .ToListAsync();
این Query در RQL که زبان پرس و جوی مخصوص RavenDb است، چیزی شبیه کد زیر می‌شود:
from Users as user
where startsWith(user.PhoneNumber, "915")
select  {
    FirstName : user.Apps ["59"].FirstName,
    LastName : user.Apps ["59"].LastName
}
مشکلی که در این Query وجود دارد این‌است که کاربرانی که شماره تماس آن‌ها با 915 شروع شده است ولی در برنامه‌ای با کد 59 ثبت نشده‌اند هم در Query بازگشت داده می‌شوند و مقادیر بازگشتی برای فیلدها هم null خواهد بود. اگر بجای ذکر صریح عبارت u. Apps [appCode].FirstName به صورت زیر عمل کنیم:
from u in _documentSession.Query<User>()
                where u.PhoneNumber.StartsWith("915")
                let app = u.Apps["59"]
                select new
                {
                    app.FirstName,
                    app.LastName,
                };
عبارت let app = u.Apps["59"] در RQL تبدیل به یک متد جاوااسکریپتی می‌شود و به کدی شبیه به کد زیر می‌رسیم:
declare function output(u) {
var app = u.Apps["59"];
return { FirstName : app.FirstName, LastName : app.LastName};
}
from Users as user
where startsWith(user.PhoneNumber, "915")
select output(user)
حالا میتوانیم Key مورد نظر در دیکشنری را هم در Query به شکل زیر دخیل کنیم:
app.FirstName,
app.LastName,
*key = u.ActiveInApps.Select(a => a.Key)
و در ادامه با استفاده از متد Search، این فیلد را که به کلید دیکشنری اشاره می‌کند، محدود کرده و بعد از آن Query خود را اجرا میکنیم:
query = query.Search(u => u.key, "59");
در صورتیکه بجای دیکشنری از آرایه استفاده کرده باشیم هم کدهای ما به همین صورت می‌باشد با کمی تغییرات مربوط به تفاوت List و Dictionary!
اما هنوز Query ما بدرستی کار نمیکند چرا که ویژگی Key در RavenDb ایندکس نشده‌است و نمیتواند این ایندکس را هم تشخیص دهد. دلیل آن هم این است که تنها ویژگی‌هایی که در مرتب سازی (Sort) و یا فیلتر مورد استفاده قرار گیرند، به ایندکس‌ها اضافه می‌شوند. برای حل این مشکل باید بصورت دستی Index خود را در RavenDb بسازیم. این کار با ارث بری از کلاس پایه‌ی AbstractIndexCreationTask شروع می‌شود و مدلی را که میخواهیم Index بر روی آن اعمال شود نیز ذکر میکنیم و بعد از آن در سازنده‌ی کلاس، Index خود را می‌سازیم:
public class User_MyIndex : AbstractIndexCreationTask<User>
{
    Map = users => 
                           from u in users
                           from app in u.Apps
                           select new
                           {
                                 Id = u.Id,
                                 PhoneNumber = u.PhoneNumber,
                                 UserName = app.Value.UserName,
                                 FirstName = app.Value.FirstName,
                                 LastName = app.Value.LastName,
                                 IsActive = app.Value.IsActive,
                                 key = app.Key
     };
}
در این ایندکس به ازای هر کاربر، تمام برنامه‌هایی که ثبت شده، بررسی شده و ایندکس می‌شوند. نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که ویژگی‌های ذکر شده فقط به RavenDb نحوه‌ی بازیابی فیلدهای سند را برای Index گذاری می‌گوید و همچنان خروجی این Index از نوع User بوده و تمام سند را بازگشت میدهد و باید از متد Select در صورت نیاز استفاده کنیم. برای اعمال این ایندکس به سمت سرور از متد:
new User_MyIndex().Execute(store);
و برای ارسال چندین Index به سمت سرور از متد:
IndexCreation.CreateIndexes(typeof(User_MyIndex).Assembly, store);
استفاده می‌کنیم. اکنون اگر به Query خود این ایندکس را معرفی کنیم، خروجی ما به‌درستی فقط کاربران برنامه مورد نظر را بر می‌گرداند:
from u in _documentSession.Query<User, User_MyIndex>() ...
کلاس AbstractIndexCreationTask متدهای زیادی برای کنترل دقیق Indexها در اختیار ما قرار میدهد که پرکاربردترین آن‌ها میتوانند متدهای زیر باشند: 
Index : نحوه‌ی Index کردن هر یک از پراپرتی‌ها را مشخص می‌کند.
Store : برای مواقعی کاربرد دارد که شما می‌خواهید مقدار Index شده را برای دسترسی سریع‌تر همرا با Index ذخیره کنید.
LoadDocument: این متد Id یا لیستی از Idها را به عنوان ورودی گرفته و سند مورد نظر را بازیابی می‌کند. زمانیکه میخواهیم اسناد مرتبط را همراه با سند، Index کنیم کاربرد دارد. برای مثال وقتی میخواهیم Addressهای کاربر را که در سندی جداگانه قرار دارند، به همراه اطلاعات او در Index شرکت دهیم:
select new
{
      ...
      key = aia.Key,
      Address = LoadDocument<Address>(aia.Value.AddressId),
      // City = LoadDocument<Address>(aia.Value.AddressId).City,
};
و برای Indexکردن لیستی از اسناد مرتبط به صورت زیر از LoadDocument استفاده میکنیم:
Message = app.Messages.Select(m => LoadDocument<Message>(m).Content)
* زمانی که میخواهید کلید یک Dictionary را Index کنید و میخواهید نام فیلد آن را key قرار دهید باید از k کوچک استفاده کنید؛ چرا که Key، جزء کلمات رزرو شده‌ی RavenDb می‌باشد.

DocumentQuery
دسترسی بیشتری را بر روی Query ارسالی به سمت سرور به ما می‌دهد؛ اما  strongly typed  نیست. برای مثال Query بالا را به این صورت میتوانیم با DocumentQuery پیاده کنیم:
var users = _documentSession.Advanced.AsyncDocumentQuery<User, User_MyIndex>()
      .WhereStartsWith(nameof(AppUser.PhoneNumber), "915")
      .WhereEquals("key", appCode, exact: true)
      .SelectFields<AppUserModel>(new[] { $"Apps[{appCode}].FirstName", $"Apps[{appCode}].LastName" })
      .ToListAsync();
متدهای DocumentQuery بسیار متنوع هستند و میتوانید لیست آن‌ها را در اینجا مشاهده کنید.

MoreLikeThis (اسناد شبیه)
از رایج‌ترین کارهایی که در وب سایت‌های مطرح دیده می‌شود نمایش مطالب مرتبط با مطلب جاری می‌باشد و از آنجایی که RavenDb از Lucene.NET برای ایندکس کردن اسناد استفاده می‌کند، میتواند براحتی از MoreLikeThis موجود در پروژه‌ی Contrib آن استفاده نماید.
مدل زیر را در نظر بگیرید:
public class Post
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Content { get; set; }
        public string Title { get; set; }

        public List<string> Tags { get; set; }
        public string WriterName { get; set; }
        public string WriterId { get; set; }
    }
برای استفاده از MoreLikeThis باید ابتدا محتویات مطلب خود را با استفاده از StandardAnalyzer ایندکس گذاری کنیم. همانطور که گفته شد، برای Index کردن یک سند از کد زیر میتوانیم استفاده کنیم. با این تفاوت که نحوه‌ی آنالیز سند را نیز مشخص میکنیم:
public class Post_ByContent : AbstractIndexCreationTask<Post>
{
    public Post_ByContent()
    {
        Map = posts=> from post in posts
                      select new
                      {
                          post.Content
                      };

        Analyzers.Add(p => p.Content, "StandardAnalyzer");
    }
}
از این ایندکس در Query به همراه متد MoreLikeThis استفاده میکنیم:
List<Post> posts = _documentSession
    .Query<Post, Post_ByContent>()
    .MoreLikeThis(builder => builder
        .UsingDocument(p => p.Id == "posts/59-A")
        .WithOptions(new MoreLikeThisOptions
        {
            Fields = new[] { nameof(Post.Content) },
            StopWordsDocumentId = "appConfig/StopWords"
        }))
    .ToList();
ابتدا سندی را که میخواهیم اسناد شبیه به آن بازیابی شود، معرفی میکنیم. به اینصورت بررسی بر روی تمام فیلدهای Indexگذاری شده اعمال می‌شود. اگر بخواهیم تنظیماتی را به متد اضافه کنیم از MoreLikeThisOptions استفاده میکنیم. حداقل تنظیمات میتواند معرفی نام فیلد مورد نظر برای کاهش بار سرور و همچنین معرفی سندی که StopWordهای ما در آن قرار دارد، باشد. می‌توانید در مورد StopWordها و کاربرد آن در Lucene از این مقاله استفاده کنید. 
مطالب
روش های ارث بری در Entity Framework - قسمت اول
بخش هایی از کتاب "مرجع کامل Entity Framework 6.0"
ترجمه و تالیف: بهروز راد
وضعیت: در حال نگارش


پیشتر، آقای نصیری در بخشی از مباحث مربوط به Code First در مورد روش‌های مختلف ارث بری در EF و در روش Code First صحبت کرده اند. در این مقاله‌ی دو قسمتی، در مورد دو تا از این روش‌ها در حالت Database First می‌خوانید.

چرا باید از ارث بری استفاده کنیم؟

یکی از اهداف اصلی ORMها این است که با ایجاد یک مدل مفهومی از پایگاه داده، آن را هر چه بیشتر به طرز تفکر ما از مدل شی گرای برنامه مان نزدیکتر کنند. از آنجا که ما توسعه گران از مفاهیم شی گرایی مانند "ارث بری" در کدهای خود استفاده می‌کنیم، نیاز داریم تا این مفهوم را در سطح پایگاه داده نیز داشته باشیم. آیا این کار امکان پذیر است؟ EF چه امکاناتی برای رسیدن به این هدف برای ما فراهم کرده است؟ در این قسمت به این سوال پاسخ خواهیم داد.

ارث­ بری جداول مفهومی است که در EF به راحتی قابل پیاده­ سازی است. سه روش برای پیاده­ سازی این مفهوم در مدل وجود دارد.
  1. Table Per Type یا TPT: خصیصه‌های مشترک در جدول پایه قرار دارند و به ازای هر زیر مجموعه نیز یک جدول جدا ایجاد می‌شود.
  2. Table Per Hierarchy یا TPH: تمامی خصیصه‌ها در یک جدول وجود دارند.
  3. Table Per Concrete Type یا TPC: جدول پایه ای وجود ندارد و به ازای هر موجودیت دقیقاً یک جدول همراه با خصیصه‌های موجودیت در آن ایجاد می‌شود.
 
روش TPT

در این روش، خصیصه‌های مشترک در یک جدول پایه قرار دارند و به ازای هر زیر مجموعه از جدول پایه، یک جدول با خصیصه‌های منحصر به آن نوع ایجاد می‌شود. ابتدا جداول و ارتباطات بین آنها که در توضیح مثال برای این روش با آنها کار می‌کنیم را ببینیم.



فرض کنید قصد داریم تا در هنگام ثبت مشخصات یک دانش آموز، مقطع تحصیلی او نیز حتماً ذخیره شود. در این حالت، فیلدی با نام Degree ایجاد و تیک گزینه‌ی Allow Nulls را از روبروی آن بر میداریم. با این حال اگر مشخصات دانش آموزان را در جدولی عمومی مثلاً با نام People ذخیره کنیم و این جدول را مکانی برای ذخیره‌ی مشخصات افراد دیگری مانند مدیران و معلمان نیز در نظر بگیریم، از آنجا که قصد ثبت مقطع تحصیلی برای مدیران و معلمان را نداریم، وجود فیلد Degree در کار ما اختلال ایجاد می‌کند. اما با ذخیره‌ی اطلاعات مدیران و معلمان در جداول مختص به خود، می‌توان قانون غیر قابل Null بودن فیلد Degree برای دانش آموزان را به راحتی پیاده سازی کرد.
همان طور که در شکل قبل نیز مشخص است، ما یک جدول پایه با نام Persons ایجاد کرده ایم و خصیصه‌های مشترک بین زیر مجموعه‌ها (FirstName و LastName) را در آن قرار داده ایم. سه موجودیت (Student، Admin و Instructor) از Persons ارث می‌برند و موجودیت BusinessStudent نیز از Student ارث می‌بَرَد.
جداول ایجاد شده، پس از ایجاد مدل به روش Database First، به شکل زیر تبدیل می‌شوند.


از آنجا که قصد داریم ارتباطات ارث بری شده ایجاد کنیم، باید ارتباطات پیش فرض شکل گرفته بین موجودیت‌ها را حذف کنیم. بدین منظور، بر روی هر خط ارتباطی در EDM Designer کلیک راست و گزینه‌ی Delete from Model را انتخاب کنید. سپس بر روی موجودیت Person، کلیک راست کرده و از منوی Add New، گزینه‌ی Inheritance را انتخاب کنید (شکل زیر).


شکل زیر ظاهر می‌شود.


قسمت بالا، موجودیت پایه، و قسمت پایین، موجودیت مشتق شده را مشخص می‌کند. این کار را سه مرتبه برای ایجاد ارتباط ارث بری شده بین موجودیت Person به عنوان موجودیت پایه و موجودیت‌های Student، Instructor و Admin به عنوان موجودیت‌های مشتق شده ایجاد کنید. همچنین یک ارتباط نیز بین موجودیت Student به عنوان موجودیت پایه و موجودیت BusinessStudent به عنوان موجودیت مشتق شده ایجاد کنید. نتیجه‌ی کار را در شکل زیر ملاحظه می‌کنید.

اگر بر روی دکمه‌ی Save در نوار ابزار Visual Studio کلیک کنید، چهار خطا در پنجره‌ی Error List نمایش داده می‌شود


این خطاها بیانگر این هستند که خصیصه‌ی PersonId به دلیل اینکه در موجودیت پایه‌ی Person تعریف شده است، نباید در موجودیت‌های مشتق شده از آن نیز وجود داشته باشد چون موجودیت‌های مشتق شده، خصیصه‌ی PersonId را به ارث برده اند. وجود این خصیصه در زمان طراحی جدول در مدل فیزیکی الزامی بوده است اما اکنون ما با مدل مفهومی و قوانین شی گرایی سر و کار داریم. بنابراین خصیصه‌ی PersonId را از موجودیت‌های Student، Instructor، Admin و BusinessStudent حذف کنید. شکل زیر، نتیجه‌ی کار را نشان می‌دهد.


اکنون اگر بر روی دکمه‌ی Save کلیک کنید، خطاها از بین می‌روند.
ما خصیصه‌ی PersonId را از موجودیت‌های مشتق شده به این دلیل که آن را از موجودیت پایه ارث می‌برند حذف کردیم. حال این خصیصه برای موجودیت‌های مشتق شده وجود دارد اما باید مشخص کنیم که به کدام خصیصه از کلاس پایه تناظر دارد. شاید انتظار این باشد که EF، خود تشخیص بدهد که PersonId در موجودیت‌های مشتق شده باید به PersonId کلاس پایه‌ی خود تناظر داشته باشد اما در حال حاضر این کاری است که خود باید انجام دهیم. بدین منظور، بر روی هر یک از موجودیت‌های مشتق شده کلیک راست کرده و گزینه‌ی Table Mapping را انتخاب کنید. سپس همان طور که در شکل زیر مشاهده می‌کنید، تناظر را ایجاد کنید.


مدل ما آماده است. آن را امتحان می‌کنیم. در زیر، یک کوئری LINQ ساده بر روی مدل ایجاد شده را ملاحظه می‌کنید.
using (PersonDbEntities context = new PersonDbEntities())
{

    var people = from p in context.Persons
                 select p;

    foreach (Person person in people)
    {
        Console.WriteLine("{0}, {1}",
            person.LastName,
            person.FirstName);
    }

    Console.ReadLine();
}

قضیه به همین جا ختم نمی‌شود! ما الان یک مدل ارث بری شده داریم. بهتر است مزایای آن را در عمل ببینیم. شاید دوست داشته باشیم تا فقط اطلاعات زیر مجموعه‌ی BusinessStudent را بازیابی کنیم.
using (PersonDbEntities context = new PersonDbEntities())
{

    var students = from p in context.Persons.OfType<BusinessStudent>()
                 select p;

    foreach (BusinessStudent student in students)
    {
        Console.WriteLine("{0}, {1}: Degree {2}, Discipline {3}",
            student.LastName,
            student.FirstName,
            student.Degree,
            student.Discipline);
    }

    Console.ReadLine();
}

همان طور که در کدهای قبل نیز مشخص است، خصیصه‌های LastName و FirstName از موجودیت پایه یعنی Person، خصیصه‌ی Degree از موجودیت مشتق شده‌ی Student (که البته در نقش موجودیت پایه برای BusinessStudent است) و Discipline از موجودیت مشتق شده یعنی BusinessStudent خوانده می‌شوند.
یک روش دیگر نیز برای کار با این سلسه مراتب ارث بری وجود دارد. کوئری اول را دست نزنیم (اطلاعات موجودیت پایه را بازیابی کنیم) و پیش از انجام عملیاتی خاص، نوع موجودیت مشتق شده را بررسی کنیم. مثالی در این زمینه:
using (PersonDbEntities context = new PersonDbEntities())
{

    var people = from p in context.Persons
                 select p;

    foreach (Person person in people)
    {
        Console.WriteLine("{0}, {1}",
            person.LastName,
            person.FirstName);

        if (person is Student)
            Console.WriteLine("    Degree: {0}",
                ((Student)person).Degree);
        
        if (person is BusinessStudent)
            Console.WriteLine("    Discipline: {0}",
                ((BusinessStudent)person).Discipline);
    }

    Console.ReadLine();
}

مزایای روش TPT
  • امکان نرمال سازی سطح 3 در این روش به خوبی وجود دارد
  • افزونگی در جداول وجود ندارد.
  • اصلاح مدل آسان است (برای اضافه یا حذف کردن یک موجودیت به/از مدل فقط کافی است تا جدول متناظر با آن را از پایگاه داده حذف کنید)
معایب روش TPT
  • سرعت عملیات CRUD (ایجاد، بازیابی، آپدیت، حذف) داده‌ها با افزایش تعداد موجودیت‌های شرکت کننده در سلسله مراتب ارث بری کاهش می‌یابد. به عنوان مثال، کوئری‌های SELECT، حاوی عبارت‌های JOIN خواهند بود و عدم توجه صحیح به کوئری نوشته شده می‌تواند منجر به حضور چندین عبارت JOIN که برای ارتباط بین جداول به کار می‌رود در اسکریپت تولیدی و کاهش زمان اجرای بازیابی داده‌ها شود.
  • تعداد جداول در پایگاه داده زیاد می‌شود

در قسمت بعد با روش TPH آشنا می‌شوید.
مطالب
استفاده از خواص راهبری در Entity framework بجای Join نویسی
یکی از مزایای مهم استفاده از Entity framework، خواص راهبری (navigation properties) آن هستند که امکان تهیه کوئری‌های بین جداول را به سادگی و به نحوی منطقی فراهم می‌کنند.
برای مثال دو جدول شهر‌ها و افراد را درنظر بگیرید. مقصود از تعریف جدول شهر‌ها در اینجا، مشخص سازی محل تولد افراد است:
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        [ForeignKey("BornInCityId")]
        public virtual City BornInCity { get; set; }
        public int BornInCityId { get; set; }
    }

    public class City
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<Person> People { get; set; }
    }
در ادامه این کلاس‌ها را در معرض دید EF Code first قرار داده:
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<City> Cities { get; set; }
        public DbSet<Person> People { get; set; }
    }


و همچنین تعدادی رکورد آغازین را نیز به جداول مرتبط اضافه می‌کنیم:
    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var city1 = new City { Name = "city-1" };
            var city2 = new City { Name = "city-2" };
            context.Cities.Add(city1);
            context.Cities.Add(city2);

            var person1 = new Person { Name = "user-1", BornInCity = city1 };
            var person2 = new Person { Name = "user-2", BornInCity = city1 };
            context.People.Add(person1);
            context.People.Add(person2);

            base.Seed(context);
        }
    }
در این حالت برای نمایش لیست نام افراد به همراه محل تولد آن‌ها، بنابر روال سابق SQL نویسی، نوشتن کوئری LINQ زیر بسیار متداول است:
    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());

            using (var context = new MyContext())
            {
                var peopleAndCitiesList = from person in context.People
                           join city in context.Cities
                           on person.BornInCityId equals city.Id
                           select new
                           {
                              PersonName = person.Name,
                              CityName = city.Name
                           };

                foreach (var item in peopleAndCitiesList)
                {
                    Console.WriteLine("{0}:{1}", item.PersonName, item.CityName);
                }
            }
        }
    }
که حاصل آن اجرای کوئری ذیل بر روی بانک اطلاعاتی خواهد بود:
SELECT 
          [Extent1].[BornInCityId] AS [BornInCityId], 
          [Extent1].[Name] AS [Name], 
          [Extent2].[Name] AS [Name1]
FROM  [dbo].[People] AS [Extent1]
INNER JOIN [dbo].[Cities] AS [Extent2] ON [Extent1].[BornInCityId] = [Extent2].[Id]
این نوع کوئری‌های join دار را به نحو ساده‌تری نیز می‌توان در EF با استفاده از خواص راهبری و بدون join نویسی مستقیم تهیه کرد:
var peopleAndCitiesList = context.People
                                  .Select(person => new
                                                         {
                                                             PersonName = person.Name,
                                                             CityName = person.BornInCity.Name
                                                         });
که دقیقا همان خروجی SQL یاد شده را تولید می‌کند.

مثال دوم:
می‌خواهیم لیست شهرها را بر اساس تعداد کاربر متناظر به صورت نزولی مرتب کنیم:
var citiesList = context.Cities.OrderByDescending(x => x.People.Count());
foreach (var item in citiesList)
{
    Console.WriteLine("{0}", item.Name);
}
همانطور که مشاهده می‌کنید از خواص راهبری در قسمت order by هم می‌شود استفاده کرد. خروجی SQL کوئری فوق به صورت زیر است:
SELECT 
[Project1].[Id] AS [Id], 
[Project1].[Name] AS [Name]
FROM ( SELECT 
        [Extent1].[Id] AS [Id], 
        [Extent1].[Name] AS [Name], 
        (SELECT 
                COUNT(1) AS [A1]
                FROM [dbo].[People] AS [Extent2]
                WHERE [Extent1].[Id] = [Extent2].[BornInCityId]) AS [C1]
        FROM [dbo].[Cities] AS [Extent1]
)  AS [Project1]
ORDER BY [Project1].[C1] DESC

مثال سوم:
در ادامه قصد داریم لیست شهرها را به همراه تعداد نفرات متناظر با آن‌ها نمایش دهیم:
 var peopleAndCitiesList = context.Cities
                                     .Select(city => new
                                                 {
                                                     InUseCount = city.People.Count(),
                                                     CityName = city.Name
                                                 });

foreach (var item in peopleAndCitiesList)
{
     Console.WriteLine("{0}:{1}", item.CityName, item.InUseCount);
}
در اینجا از خاصیت راهبری People برای شمارش تعداد اعضای متناظر با هر شهر استفاده شده است.
خروجی SQL کوئری فوق به نحو ذیل است:
SELECT 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
(SELECT 
        COUNT(1) AS [A1]
        FROM [dbo].[People] AS [Extent2]
        WHERE [Extent1].[Id] = [Extent2].[BornInCityId]) AS [C1], 
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Cities] AS [Extent1]
نظرات مطالب
تهیه خروجی RSS در برنامه‌های ASP.NET MVC
به هدر صفحه باید این مورد جهت فعال سازی auto discovery اضافه شود:
<link title="فید آخرین تغییرات سایت" href="/rss.xml" type="application/rss+xml" rel="alternate" />
محدودیتی هم ندارد. هر تعدادی که نیاز است.
مطالب
EF Code First #9

تنظیمات ارث بری کلاس‌ها در EF Code first


بانک‌های اطلاعاتی مبتنی بر SQL، تنها روابطی از نوع «has a» یا «دارای» را پشتیبانی می‌کنند؛ اما در دنیای شیءگرا روابطی مانند «is a» یا «هست» نیز قابل تعریف هستند. برای توضیحات بیشتر به مدل‌های زیر دقت نمائید:


using System;

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public abstract class Person
{
public int Id { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public DateTime DateOfBirth { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public class Coach : Person
{
public string TeamName { set; get; }
}
}

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
public class Player : Person
{
public int Number { get; set; }
public string Description { get; set; }
}
}

در این مدل‌ها که بر اساس ارث بری از کلاس شخص، تهیه شده‌اند؛ بازیکن، یک شخص است. مربی نیز یک شخص است؛ و به این ترتیب خوانده می‌شوند:

Coach "is a" Person
Player "is a" Person

در EF Code first سه روش جهت کار با این نوع کلاس‌ها و کلا ارث بری وجود دارد که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت:

الف) Table per Hierarchy یا TPH

همانطور که از نام آن نیز پیدا است، کل سلسله مراتبی را که توسط ارث بری تعریف شده است، تبدیل به یک جدول در بانک اطلاعاتی می‌کند. این حالت، شیوه برخورد پیش فرض EF Code first با ارث بری کلاس‌ها است و نیاز به هیچگونه تنظیم خاصی ندارد.
برای آزمایش این مساله، کلاس Context را به نحو زیر تعریف نمائید و سپس اجازه دهید تا EF بانک اطلاعاتی معادل آن‌را تولید کند:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Context
{
public class Sample05Context : DbContext
{
public DbSet<Person> People { set; get; }
}
}

ساختار جدول تولید شده آن همانند تصویر زیر است:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، تمام کلاس‌های مشتق شده از کلاس شخص را تبدیل به یک جدول کرده است؛ به علاوه یک فیلد جدید را هم به نام Discriminator به این جدول اضافه نموده است. برای درک بهتر عملکرد این فیلد، چند رکورد را توسط برنامه به بانک اطلاعاتی اضافه می‌کنیم. حاصل آن به شکل زیر خواهد بود:


از فیلد Discriminator جهت ثبت نام کلاس‌های متناظر با هر رکورد، استفاده شده است. به این ترتیب EF حین کار با اشیاء دقیقا می‌داند که چگونه باید خواص متناظر با کلاس‌های مختلف را مقدار دهی کند.
به علاوه اگر به ساختار جدول تهیه شده دقت کنید، مشخص است که در حالت TPH، نیاز است فیلدهای متناظر با کلاس‌های مشتق شده از کلاس پایه، همگی null پذیر باشند. برای نمونه فیلد Number که از نوع int تعریف شده، در سمت بانک اطلاعاتی نال پذیر تعریف شده است.
و برای کوئری نوشتن در این حالت می‌توان از متد الحاقی OfType جهت فیلتر کردن اطلاعات بر اساس کلاسی خاص، کمک گرفت:

db.People.OfType<Coach>().FirstOrDefault(x => x.LastName == "Coach L1")


سفارشی سازی نحوه نگاشت TPH

همانطور که عنوان شد، TPH‌ نیاز به تنظیمات خاصی ندارد و حالت پیش فرض است؛ اما برای مثال می‌توان بر روی مقادیر و نوع ستون Discriminator تولیدی، کنترل داشت. برای این منظور باید از Fluent API به نحو زیر استفاده کرد:

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class CoachConfig : EntityTypeConfiguration<Coach>
{
public CoachConfig()
{
// For TPH
this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(1));
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PlayerConfig : EntityTypeConfiguration<Player>
{
public PlayerConfig()
{
// For TPH
this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(2));
}
}
}

در اینجا توسط متد Map، نام فیلد discriminator به PersonType تغییر کرده. همچنین چون مقدار پیش فرض تعیین شده توسط متد HasValue عددی است، نوع این فیلد در سمت بانک اطلاعاتی به int null تغییر می‌کند.


ب) Table per Type یا TPT

در حالت TPT، به ازای هر کلاس موجود در سلسله مراتب تعیین شده، یک جدول در سمت بانک اطلاعاتی تشکیل می‌گردد.
در جداول متناظر با Sub classes، تنها همان فیلدهایی وجود خواهند داشت که در کلاس‌های هم نام وجود دارد و فیلدهای کلاس پایه در آن‌ها ذکر نخواهد گردید. همچنین این جداول دارای یک Primary key نیز خواهند بود (که دقیقا همان کلید اصلی جدول پایه است که به آن Shared primary key هم گفته می‌شود). این کلید اصلی، به عنوان کلید خارجی اشاره کننده به کلاس یا جدول پایه نیز تنظیم می‌گردد:


برای تنظیم این نوع ارث بری، تنها کافی است ویژگی Table را بر روی Sub classes قرار داد:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
[Table("Coaches")]
public class Coach : Person
{
public string TeamName { set; get; }
}
}

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample05.DomainClasses.Models
{
[Table("Players")]
public class Player : Person
{
public int Number { get; set; }
public string Description { get; set; }
}
}

یا اگر حالت Fluent API را ترجیح می‌دهید، همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، معادل ویژگی Table در اینجا، متد ToTable است.

ج) Table per Concrete type یا TPC

در تعاریف ارث بری که تاکنون بررسی کردیم، مرسوم است کلاس پایه را از نوع abstract تعریف کنند. به این ترتیب هدف اصلی، Sub classes تعریف شده خواهند بود؛ چون نمی‌توان مستقیما وهله‌ای را از کلاس abstract تعریف شده ایجاد کرد.
در حالت TPC، به ازای هر sub class غیر abstract، یک جدول ایجاد می‌شود. هر جدول نیز حاوی فیلدهای کلاس پایه می‌باشد (برخلاف حالت TPT که جداول متناظر با کلاس‌های مشتق شده، تنها حاوی همان خواص و فیلدهای کلاس‌های متناظر بودند و نه بیشتر). به این ترتیب عملا جداول تشکیل شده در بانک اطلاعاتی، از وجود ارث بری در سمت کدهای ما بی‌خبر خواهند بود.


برای پیاده سازی TPC نیاز است از Fluent API استفاده شود:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PersonConfig : EntityTypeConfiguration<Person>
{
public PersonConfig()
{
// for TPC
this.Property(x => x.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.None);
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class CoachConfig : EntityTypeConfiguration<Coach>
{
public CoachConfig()
{
// For TPH
//this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(1));

// for TPT
//this.ToTable("Coaches");

//for TPC
this.Map(m =>
{
m.MapInheritedProperties();
m.ToTable("Coaches");
});
}
}
}

using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using EF_Sample05.DomainClasses.Models;

namespace EF_Sample05.DataLayer.Mappings
{
public class PlayerConfig : EntityTypeConfiguration<Player>
{
public PlayerConfig()
{
// For TPH
//this.Map(m => m.Requires(discriminator: "PersonType").HasValue(2));

// for TPT
//this.ToTable("Players");

//for TPC
this.Map(m =>
{
m.MapInheritedProperties();
m.ToTable("Players");
});
}
}
}

ابتدا نوع فیلد Id از حالت Identity خارج شده است. این مورد جهت کار با TPC ضروری است در غیراینصورت EF هنگام ثبت، به مشکل بر می‌خورد، از این لحاظ که برای دو شیء، به یک Id خواهد رسید و امکان ثبت را نخواهد داد. بنابراین در یک چنین حالتی استفاده از نوع Guid برای تعریف primary key شاید بهتر باشد. بدیهی است در این حالت باید Id را به صورت دستی مقدار دهی نمود.
در ادامه توسط متد MapInheritedProperties، به همان مقصود لحاظ کردن تمام فیلدهای ارث بری شده در جدول حاصل، خواهیم رسید. همچنین نام جداول متناظر نیز ذکر گردیده است.


سؤال : از این بین، بهتر است از کدامیک استفاده شود؟

- برای حالت‌های ساده از TPH استفاده کنید. برای مثال یک بانک اطلاعاتی قدیمی دارید که هر جدول آن 200 تا یا شاید بیشتر فیلد دارد! امکان تغییر طراحی آن هم وجود ندارد. برای اینکه بتوان به حس بهتری حین کارکردن با این نوع سیستم‌های قدیمی رسید، می‌شود از ترکیب TPH و ComplexTypes (که در قسمت‌های قبل در مورد آن بحث شد) برای مدیریت بهتر این نوع جداول در سمت کدهای برنامه استفاده کرد.
- اگر علاقمند به استفاده از روابط پلی‌مرفیک هستید ( برای مثال در کلاسی دیگر، ارجاعی به کلاس پایه Person وجود دارد) و sub classes دارای تعداد فیلدهای کمی هستند، از TPH استفاده کنید.
- اگر تعداد فیلدهای sub classes زیاد است و بسیار بیشتر است از کلاس پایه، از روش TPT استفاده کنید.
- اگر عمق ارث بری و تعداد سطوح تعریف شده بالا است، بهتر است از TPC استفاده کنید. حالت TPT از join استفاده می‌کند و حالت TPC از union برای تشکیل کوئری‌ها کمک خواهد گرفت
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت سوم

در ادامه، تعاریف سایر موجودیت‌های سیستم ثبت سفارشات و نگاشت آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

کلاس Product تعریف شده در فایل جدید Product.cs در پوشه domain برنامه:

namespace NHSample1.Domain
{
public class Product
{
public int Id { get; set; }
public string Name { get; set; }
public decimal UnitPrice { get; set; }
public bool Discontinued { get; set; }
}
}
کلاس ProductMapping تعریف شده در فایل جدید ProductMapping.cs (توصیه شده است که به ازای هر کلاس یک فایل جداگانه در نظر گرفته شود)، در پوشه Mappings برنامه:

using FluentNHibernate.Mapping;
using NHSample1.Domain;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class ProductMapping : ClassMap<Product>
{
public ProductMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(p => p.Id).GeneratedBy.HiLo("1000");
Map(p => p.Name).Length(50).Not.Nullable();
Map(p => p.UnitPrice).Not.Nullable();
Map(p => p.Discontinued).Not.Nullable();
}
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، روش تعریف آن‌ها همانند شیء Customer است که در قسمت‌های قبل بررسی شد و نکته جدیدی ندارد.
آزمون واحد بررسی این نگاشت نیز همانند مثال قبلی است.
کلاس ProductMapping_Fixture را در فایل جدید ProductMapping_Fixture.cs به پروژه UnitTests خود (که ارجاعات آن‌را در قسمت قبل مشخص کردیم) خواهیم افزود:

using NUnit.Framework;
using FluentNHibernate.Testing;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class ProductMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_product()
{
new PersistenceSpecification<Product>(Session)
.CheckProperty(p => p.Id, 1001)
.CheckProperty(p => p.Name, "Apples")
.CheckProperty(p => p.UnitPrice, 10.45m)
.CheckProperty(p => p.Discontinued, true)
.VerifyTheMappings();
}
}
}
و پس از اجرای این آزمون واحد، عبارات SQL ایی که به صورت خودکار توسط این ORM جهت بررسی عملیات نگاشت صورت خواهند گرفت به صورت زیر می‌باشند:

ProductMapping_Fixture.can_correctly_map_product : Passed
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Apples', @p1 = 10.45, @p2 = True, @p3 = 1001
NHibernate: SELECT product0_.Id as Id1_0_, product0_.Name as Name1_0_, product0_.UnitPrice as UnitPrice1_0_, product0_.Discontinued as Disconti4_1_0_ FROM "Product" product0_ WHERE product0_.Id=@p0;@p0 = 1001

در ادامه تعریف کلاس کارمند، نگاشت و آزمون واحد آن به صورت زیر خواهند بود:

using System;
namespace NHSample1.Domain
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string LastName { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
}
}


using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Mapping;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class EmployeeMapping : ClassMap<Employee>
{
public EmployeeMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(e => e.Id).GeneratedBy.Assigned();
Map(e => e.LastName).Length(50);
Map(e => e.FirstName).Length(50);
}
}
}


using NUnit.Framework;
using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Testing;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class EmployeeMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_employee()
{
new PersistenceSpecification<Employee>(Session)
.CheckProperty(p => p.Id, 1001)
.CheckProperty(p => p.FirstName, "name1")
.CheckProperty(p => p.LastName, "lname1")
.VerifyTheMappings();
}
}
}
خروجی SQL حاصل از موفقیت آزمون واحد آن:

NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Employee" (LastName, FirstName, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 'lname1', @p1 = 'name1', @p2 = 1001
NHibernate: SELECT employee0_.Id as Id4_0_, employee0_.LastName as LastName4_0_, employee0_.FirstName as FirstName4_0_ FROM "Employee" employee0_ WHERE employee0_.Id=@p0;@p0 = 1001

همانطور که ملاحظه می‌کنید، این آزمون‌های واحد 4 مرحله را در یک سطر انجام می‌دهند:
الف) ایجاد یک وهله از کلاس Employee
ب) ثبت اطلاعات کارمند در دیتابیس
ج) دریافت اطلاعات کارمند در وهله‌ای جدید از شیء Employee
د) و در پایان بررسی می‌کند که آیا شیء جدید ایجاد شده با شیء اولیه مطابقت دارد یا خیر

اکنون در ادامه پیاده سازی سیستم ثبت سفارشات، به قسمت جالب این مدل می‌رسیم. قسمتی که در آن ارتباطات اشیاء و روابط one-to-many تعریف خواهند شد. تعاریف کلاس‌های OrderItem و OrderItemMapping را به صورت زیر در نظر بگیرید:

کلاس OrderItem تعریف شده در فایل جدید OrderItem.cs واقع شده در پوشه domain پروژه:
که در آن هر سفارش (order) دقیقا از یک محصول (product) تشکیل می‌شود و هر محصول می‌تواند در سفارشات متعدد و مختلفی درخواست شود.

namespace NHSample1.Domain
{
public class OrderItem
{
public int Id { get; set; }
public int Quantity { get; set; }
public Product Product { get; set; }
}
}
کلاس OrderItemMapping تعریف شده در فایل جدید OrderItemMapping.cs :

using FluentNHibernate.Mapping;
using NHSample1.Domain;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class OrderItemMapping : ClassMap<OrderItem>
{
public OrderItemMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(oi => oi.Id).GeneratedBy.Assigned();
Map(oi => oi.Quantity).Not.Nullable();
References(oi => oi.Product).Not.Nullable();
}
}
}
نکته جدیدی که در این کلاس نگاشت مطرح شده است، واژه کلیدی References می‌باشد که جهت بیان این ارجاعات و وابستگی‌ها بکار می‌رود. این ارجاع بیانگر یک رابطه many-to-one بین سفارشات و محصولات است. همچنین در ادامه آن Not.Nullable ذکر شده است تا این ارجاع را اجباری نمائید (در غیر اینصورت سفارش غیر معتبر خواهد بود).
نکته‌ی دیگر مهم آن این مورد است که Id در اینجا به صورت یک کلید تعریف نشده است. یک آیتم سفارش داده شده، موجودیت به حساب نیامده و فقط یک شیء مقداری (value object) است و به خودی خود امکان وجود ندارد. هر وهله از آن تنها توسط یک سفارش قابل تعریف است. بنابراین id در اینجا فقط به عنوان یک index می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و فقط توسط شیء Order زمانیکه یک OrderItem به آن اضافه می‌شود، مقدار دهی خواهد شد.

اگر برای این نگاشت نیز آزمون واحد تهیه کنیم، به صورت زیر خواهد بود:

using NUnit.Framework;
using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Testing;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class OrderItemMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_order_item()
{
var product = new Product
{
Name = "Apples",
UnitPrice = 4.5m,
Discontinued = true
};

new PersistenceSpecification<OrderItem>(Session)
.CheckProperty(p => p.Id, 1)
.CheckProperty(p => p.Quantity, 5)
.CheckReference(p => p.Product, product)
.VerifyTheMappings();
}
}
}

مشکل! این آزمون واحد با شکست مواجه خواهد شد، زیرا هنوز مشخص نکرده‌ایم که دو شیء Product را که در قسمت CheckReference فوق برای این منظور معرفی کرده‌ایم، چگونه باید با هم مقایسه کرد. در مورد مقایسه نوع‌های اولیه و اصلی مانند int و string و امثال آن مشکلی نیست، اما باید منطق مقایسه سایر اشیاء سفارشی خود را با پیاده سازی اینترفیس IEqualityComparer دقیقا مشخص سازیم:

using System.Collections;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
public class CustomEqualityComparer : IEqualityComparer
{
public bool Equals(object x, object y)
{
if (ReferenceEquals(x, y)) return true;
if (x == null || y == null) return false;

if (x is Product && y is Product)
return (x as Product).Id == (y as Product).Id;

if (x is Customer && y is Customer)
return (x as Customer).Id == (y as Customer).Id;

if (x is Employee && y is Employee)
return (x as Employee).Id == (y as Employee).Id;

if (x is OrderItem && y is OrderItem)
return (x as OrderItem).Id == (y as OrderItem).Id;


return x.Equals(y);
}

public int GetHashCode(object obj)
{
//شاید وقتی دیگر
return obj.GetHashCode();
}
}
}
در اینجا فقط Id این اشیاء با هم مقایسه شده است. در صورت نیاز تمامی خاصیت‌های این اشیاء را نیز می‌توان با هم مقایسه کرد (یک سری از اشیاء بکار گرفته شده در این کلاس در ادامه بحث معرفی خواهند شد).
سپس برای بکار گیری این کلاس جدید، سطر مربوط به استفاده از PersistenceSpecification به صورت زیر تغییر خواهد کرد:

new PersistenceSpecification<OrderItem>(Session, new CustomEqualityComparer())

پس از این تغییرات و مشخص سازی نحوه‌ی مقایسه دو شیء سفارشی، آزمون واحد ما پاس شده و خروجی SQL تولید شده آن به صورت زیر می‌باشد:

NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Apples', @p1 = 4.5, @p2 = True, @p3 = 1001
NHibernate: INSERT INTO "OrderItem" (Quantity, Product_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 5, @p1 = 1001, @p2 = 1
NHibernate: SELECT orderitem0_.Id as Id0_1_, orderitem0_.Quantity as Quantity0_1_, orderitem0_.Product_id as Product3_0_1_, product1_.Id as Id3_0_, product1_.Name as Name3_0_, product1_.UnitPrice as UnitPrice3_0_, product1_.Discontinued as Disconti4_3_0_ FROM "OrderItem" orderitem0_ inner join "Product" product1_ on orderitem0_.Product_id=product1_.Id WHERE orderitem0_.Id=@p0;@p0 = 1

قسمت پایانی کار تعاریف کلاس‌های نگاشت، مربوط به کلاس Order است که در ادامه بررسی خواهد شد.

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace NHSample1.Domain
{
public class Order
{
public int Id { set; get; }
public DateTime OrderDate { get; set; }
public Employee Employee { get; set; }
public Customer Customer { get; set; }
public IList<OrderItem> OrderItems { get; set; }
}
}
نکته‌ی مهمی که در این کلاس وجود دارد استفاده از IList جهت معرفی مجموعه‌ای از آیتم‌های سفارشی است (بجای List و یا IEnumerable که در صورت استفاده خطای type cast exception در حین نگاشت حاصل می‌شد).

using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Mapping;

namespace NHSample1.Mappings
{
public class OrderMapping : ClassMap<Order>
{
public OrderMapping()
{
Not.LazyLoad();
Id(o => o.Id).GeneratedBy.GuidComb();
Map(o => o.OrderDate).Not.Nullable();
References(o => o.Employee).Not.Nullable();
References(o => o.Customer).Not.Nullable();
HasMany(o => o.OrderItems)
.AsList(index => index.Column("ListIndex").Type<int>());
}
}
}
در تعاریف نگاشت این کلاس نیز دو ارجاع به اشیاء کارمند و مشتری وجود دارد که با References مشخص شده‌اند.
قسمت جدید آن HasMany است که جهت تعریف رابطه one-to-many بکار گرفته شده است. یک سفارش رابطه many-to-one با یک مشتری و همچنین کارمندی که این رکورد را ثبت می‌کند، دارد. در اینجا مجموعه آیتم‌های یک سفارش به صورت یک لیست بازگشت داده می‌شود و ایندکس آن به ستونی به نام ListIndex در یک جدول دیتابیس نگاشت خواهد شد. نوع این ستون، int می‌باشد.

using System;
using System.Collections.Generic;
using NUnit.Framework;
using NHSample1.Domain;
using FluentNHibernate.Testing;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class OrderMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_an_order()
{
{
var product1 =
new Product
{
Name = "Apples",
UnitPrice = 4.5m,
Discontinued = true
};
var product2 =
new Product
{
Name = "Pears",
UnitPrice = 3.5m,
Discontinued = false
};

Session.Save(product1);
Session.Save(product2);

var items = new List<OrderItem>
{
new OrderItem
{
Id = 1,
Quantity = 100,
Product = product1
},
new OrderItem
{
Id = 2,
Quantity = 200,
Product = product2
}
};

var customer = new Customer
{
FirstName = "Vahid",
LastName = "Nasiri",
AddressLine1 = "Addr1",
AddressLine2 = "Addr2",
PostalCode = "1234",
City = "Tehran",
CountryCode = "IR"
};

var employee =
new Employee
{
FirstName = "name1",
LastName = "lname1"
};



var order = new Order
{
Customer = customer,
Employee = employee,
OrderDate = DateTime.Today,
OrderItems = items
};

new PersistenceSpecification<Order>(Session, new CustomEqualityComparer())
.CheckProperty(o => o.OrderDate, order.OrderDate)
.CheckReference(o => o.Customer, order.Customer)
.CheckReference(o => o.Employee, order.Employee)
.CheckList(o => o.OrderItems, order.OrderItems)
.VerifyTheMappings();
}
}
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید در این متد آزمون واحد، نیاز به مشخص سازی منطق مقایسه اشیاء سفارش، مشتری و آیتم‌های سفارش داده شده نیز وجود دارد که پیشتر در کلاس CustomEqualityComparer معرفی شدند؛ درغیر اینصورت این آزمون واحد با شکست مواجه می‌شد.
متد آزمون واحد فوق کمی طولانی است؛ زیرا در آن باید تعاریف انواع و اقسام اشیاء مورد استفاده را مشخص نمود (و ارزش کار نیز دقیقا در همینجا مشخص می‌شود که بجای SQL نوشتن، با اشیایی که توسط کامپایلر تحت نظر هستند سر و کار داریم).
تنها نکته جدید آن استفاده از CheckList برای بررسی IList تعریف شده در قسمت قبل است.

خروجی SQL این آزمون واحد پس از اجرا و موفقیت آن به صورت زیر است:

OrderMapping_Fixture.can_correctly_map_an_order : Passed
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 3, @p1 = 2
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Apples', @p1 = 4.5, @p2 = True, @p3 = 1001
NHibernate: INSERT INTO "Product" (Name, UnitPrice, Discontinued, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 'Pears', @p1 = 3.5, @p2 = False, @p3 = 1002
NHibernate: INSERT INTO "Customer" (FirstName, LastName, AddressLine1, AddressLine2, PostalCode, City, CountryCode, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5, @p6, @p7);@p0 = 'Vahid', @p1 = 'Nasiri', @p2 = 'Addr1', @p3 = 'Addr2', @p4 = '1234', @p5 = 'Tehran', @p6 = 'IR', @p7 = 2002
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 4, @p1 = 3
NHibernate: INSERT INTO "Employee" (LastName, FirstName, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 'lname1', @p1 = 'name1', @p2 = 3003
NHibernate: INSERT INTO "OrderItem" (Quantity, Product_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 100, @p1 = 1001, @p2 = 1
NHibernate: INSERT INTO "OrderItem" (Quantity, Product_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2);@p0 = 200, @p1 = 1002, @p2 = 2
NHibernate: INSERT INTO "Order" (OrderDate, Employee_id, Customer_id, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3);@p0 = 2009/10/10 12:00:00 ق.ظ, @p1 = 3003, @p2 = 2002, @p3 = 0
NHibernate: UPDATE "OrderItem" SET Order_id = @p0, ListIndex = @p1 WHERE Id = @p2;@p0 = 0, @p1 = 0, @p2 = 1
NHibernate: UPDATE "OrderItem" SET Order_id = @p0, ListIndex = @p1 WHERE Id = @p2;@p0 = 0, @p1 = 1, @p2 = 2
NHibernate: SELECT order0_.Id as Id1_2_, order0_.OrderDate as OrderDate1_2_, order0_.Employee_id as Employee3_1_2_, order0_.Customer_id as Customer4_1_2_, employee1_.Id as Id4_0_, employee1_.LastName as LastName4_0_, employee1_.FirstName as FirstName4_0_, customer2_.Id as Id2_1_, customer2_.FirstName as FirstName2_1_, customer2_.LastName as LastName2_1_, customer2_.AddressLine1 as AddressL4_2_1_, customer2_.AddressLine2 as AddressL5_2_1_, customer2_.PostalCode as PostalCode2_1_, customer2_.City as City2_1_, customer2_.CountryCode as CountryC8_2_1_ FROM "Order" order0_ inner join "Employee" employee1_ on order0_.Employee_id=employee1_.Id inner join "Customer" customer2_ on order0_.Customer_id=customer2_.Id WHERE order0_.Id=@p0;@p0 = 0
NHibernate: SELECT orderitems0_.Order_id as Order4_2_, orderitems0_.Id as Id2_, orderitems0_.ListIndex as ListIndex2_, orderitems0_.Id as Id0_1_, orderitems0_.Quantity as Quantity0_1_, orderitems0_.Product_id as Product3_0_1_, product1_.Id as Id3_0_, product1_.Name as Name3_0_, product1_.UnitPrice as UnitPrice3_0_, product1_.Discontinued as Disconti4_3_0_ FROM "OrderItem" orderitems0_ inner join "Product" product1_ on orderitems0_.Product_id=product1_.Id WHERE orderitems0_.Order_id=@p0;@p0 = 0

تا اینجای کار تعاریف اشیاء ، نگاشت آن‌ها و همچنین بررسی صحت این نگاشت‌ها به پایان می‌رسد.

نکته:
دیتابیس برنامه را جهت آزمون‌های واحد برنامه، از نوع SQLite ساخته شده در حافظه مشخص کردیم. اگر علاقمند باشید که database schema تولید شده توسط NHibernate را مشاهده نمائید، در متد SetupContext کلاس FixtureBase که در قسمت قبل معرفی شد، سطر آخر را به صورت زیر تغییر دهید، تا اسکریپت دیتابیس نیز به صورت خودکار در خروجی اس کیوال آزمون واحد لحاظ شود (پارامتر دوم آن مشخص می‌کند که schema ساخته شده، نمایش داده شود یا خیر):

SessionSource.BuildSchema(Session, true);
پس از این تغییر و انجام مجدد آزمون واحد، اسکریپت دیتابیس ما به صورت زیر خواهد بود (که جهت ایجاد یک دیتابیس SQLite می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد):

drop table if exists "OrderItem"

drop table if exists "Order"

drop table if exists "Customer"

drop table if exists "Product"

drop table if exists "Employee"

drop table if exists hibernate_unique_key

create table "OrderItem" (
Id INTEGER not null,
Quantity INTEGER not null,
Product_id INTEGER not null,
Order_id INTEGER,
ListIndex INTEGER,
primary key (Id)
)

create table "Order" (
Id INTEGER not null,
OrderDate DATETIME not null,
Employee_id INTEGER not null,
Customer_id INTEGER not null,
primary key (Id)
)

create table "Customer" (
Id INTEGER not null,
FirstName TEXT not null,
LastName TEXT not null,
AddressLine1 TEXT not null,
AddressLine2 TEXT,
PostalCode TEXT not null,
City TEXT not null,
CountryCode TEXT not null,
primary key (Id)
)

create table "Product" (
Id INTEGER not null,
Name TEXT not null,
UnitPrice NUMERIC not null,
Discontinued INTEGER not null,
primary key (Id)
)

create table "Employee" (
Id INTEGER not null,
LastName TEXT,
FirstName TEXT,
primary key (Id)
)

create table hibernate_unique_key (
next_hi INTEGER
)
البته اگر مستندات SQLite را مطالعه کرده باشید می‌دانید که مفهوم کلید خارجی در این دیتابیس وجود دارد اما اعمال نمی‌شود! (برای اعمال آن باید تریگر نوشت) به همین جهت در این اسکریپت تولیدی خبری از کلید خارجی نیست.

برای اینکه از دیتابیس اس کیوال سرور استفاده کنیم، در همان متد SetupContext کلاس مذکور، سطر اول را به صورت زیر تغییر دهید (نوع دیتابیس اس کیوال سرور 2008 مشخص شده و سپس رشته اتصالی به دیتابیس ذکر گردیده است):

var cfg = Fluently.Configure().Database(
// SQLiteConfiguration.Standard.ShowSql().InMemory
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ShowSql()
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true")
);

اکنون اگر مجددا آزمون واحد را اجرا نمائیم، اسکریپت تولیدی به صورت زیر خواهد بود (در اینجا مفهوم استقلال برنامه از نوع دیتابیس را به خوبی می‌توان درک کرد):

if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3EF88858466CFBF7]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[OrderItem]'))
alter table [OrderItem] drop constraint FK3EF88858466CFBF7


if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3EF888589F32DE52]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[OrderItem]'))
alter table [OrderItem] drop constraint FK3EF888589F32DE52


if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3117099B1EBA72BC]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[Order]'))
alter table [Order] drop constraint FK3117099B1EBA72BC


if exists (select 1 from sys.objects where object_id = OBJECT_ID(N'[FK3117099BB2F9593A]') AND parent_object_id = OBJECT_ID('[Order]'))
alter table [Order] drop constraint FK3117099BB2F9593A


if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[OrderItem]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [OrderItem]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Order]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Order]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Customer]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Customer]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Product]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Product]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'[Employee]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table [Employee]

if exists (select * from dbo.sysobjects where id = object_id(N'hibernate_unique_key') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1) drop table hibernate_unique_key

create table [OrderItem] (
Id INT not null,
Quantity INT not null,
Product_id INT not null,
Order_id INT null,
ListIndex INT null,
primary key (Id)
)

create table [Order] (
Id INT not null,
OrderDate DATETIME not null,
Employee_id INT not null,
Customer_id INT not null,
primary key (Id)
)

create table [Customer] (
Id INT not null,
FirstName NVARCHAR(50) not null,
LastName NVARCHAR(50) not null,
AddressLine1 NVARCHAR(50) not null,
AddressLine2 NVARCHAR(50) null,
PostalCode NVARCHAR(10) not null,
City NVARCHAR(50) not null,
CountryCode NVARCHAR(2) not null,
primary key (Id)
)

create table [Product] (
Id INT not null,
Name NVARCHAR(50) not null,
UnitPrice DECIMAL(19,5) not null,
Discontinued BIT not null,
primary key (Id)
)

create table [Employee] (
Id INT not null,
LastName NVARCHAR(50) null,
FirstName NVARCHAR(50) null,
primary key (Id)
)

alter table [OrderItem]
add constraint FK3EF88858466CFBF7
foreign key (Product_id)
references [Product]

alter table [OrderItem]
add constraint FK3EF888589F32DE52
foreign key (Order_id)
references [Order]

alter table [Order]
add constraint FK3117099B1EBA72BC
foreign key (Employee_id)
references [Employee]

alter table [Order]
add constraint FK3117099BB2F9593A
foreign key (Customer_id)
references [Customer]

create table hibernate_unique_key (
next_hi INT
)
که نکات ذیل در مورد آن جالب توجه است:
الف) جداول مطابق نام کلاس‌های ما تولید شده‌اند.
ب) نام فیلدها دقیقا مطابق نام خواص کلاس‌های ما تشکیل شده‌اند.
ج) Id ها به صورت primary key تعریف شده‌اند (از آنجائیکه ما در هنگام تعریف نگاشت‌ها، آن‌ها را از نوع identity مشخص کرده بودیم).
د) رشته‌ها به نوع nvarchar با اندازه 50 نگاشت شده‌اند.
ه) کلیدهای خارجی بر اساس نام جدول با پسوند _id تشکیل شده‌اند.




ادامه دارد ...