اشتراکها
نظرات مطالب
بررسی مشکلات AngularJS 1.x
سلام؛
تجربهی کاری با فریم ورکهای دیگر را ندارم. ولی در مورد ReactJ.NET جمله "REACT ♥ C# AND ASP.NET MVC " میتواند برای توسعه دهندگان ASP.NET MVC جالب باشد. باید اینها را در یک پروژه واقعی استفاده کرد تا متوجه مزایا و معایبشان شد.
در پست قبلی با F# MVC4 Template آشنا شدید. در این پست به توسعه کنترلر و مدل در قالب مثال خواهم پرداخت. برای شروع ابتدا یک پروژه همانند مثال ذکر شده در پست قبلی ایجاد کنید. در پروژه #C ساخته شده که صرفا برای مدیریت Viewها است یک View جدید به صورت زیر ایجاد نمایید:
از آنجا که هدف از این پست آشنایی با بخش #F پروژههای وب است در نتیجه نیازی به توضیح کدهای بالا دیده نمیشود.
برای ساخت کنترلر جدید، در پروژه #F ساخته شده یک Source File ایجاد نمایید و کدهای زیر را در آن کپی نمایید:
@model IEnumerable<FsWeb.Models.Book> <!DOCTYPE html> <html> <head> <title>@ViewBag.Title</title> <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1" /> <link rel="stylesheet" href="http://code.jquery.com/mobile/1.0.1/jquery.mobile-1.0.1.min.css" /> </head> <body> <div data-role="page" data-theme="a" id="booksPage"> <div data-role="header"> <h1>Guitars</h1> </div> <div data-role="content"> <ul data-role="listview" data-filter="true" data-inset="true"> @foreach(var x in Model) { <li><a href="#">@x.Name</a></li> } </ul> </div> </div> <script src="http://code.jquery.com/jquery-1.6.4.min.js"> </script> <script src="http://code.jquery.com/mobile/1.0.1/jquery.mobile-1.0.1.min.js"> </script> <script> $(document).delegate("#bookPage", 'pageshow', function (event) { $("div:jqmData(role='content') > ul").listview('refresh'); }); </script> </body> </html>
برای ساخت کنترلر جدید، در پروژه #F ساخته شده یک Source File ایجاد نمایید و کدهای زیر را در آن کپی نمایید:
namespace FsWeb.Controllers open System.Web.Mvc open FsWeb.Models [<HandleError>] type BooksController() = inherit Controller() member this.Index () = seq { yield Book(Name = "My F# Book") yield Book(Name = "My C# Book") } |> this.View
در کدهای بالا ابتدا یک کنترلر به نام BookController ایجاد کردیم که از کلاس Controller ارث برده است(با استفاده از inherit). سپس یک تابع به نام Index داریم(به عنوان Action مورد نظر در کنترلر) که آرایه ای از کتابها به عنوان پارامتر به تابع View میفرستد.( توسط اپراتور Pipe - <|). در نهایت دستور this.View معادل فراخوانی اکشن ()View در پروژههای #C است که View متناظر با اکشن را فراخوانی میکند. همان طور که ملاحظه مینمایید بسیار شبیه به پیاده سازی #C است.
اما نکته ای که در مثال بالا وجود دارد این است که دو نمونه از نوع Book را برای ساخت seq وهله سازی میکند. در نتیجه باید Book Type را به عنوان مدل تعریف کنیم. به صورت زیر:
البته در F# 3.0 امکانی فراهم شده است به نام Auto-Properties که شبیه تعریف خواص در #C است. در نتیجه میتوان تعریف بالا را به صورت زیر نیز بازنویسی کرد:
Attributeها مدل
اگر همچون پروژههای #C قصد دارید با استفاده از Attributeها مدل خود را اعتبارسنجی نمایید میتوانید به صورت زیر اقدام نمایید:
هم چنین میتوان Attributeهای مورد نظر برای مدل EntityFramework را نیز اعمال نمود(نظیر Key):
نکته: دستور open معادل با using در #C است.
در پست بعدی برای تکمیل مثال جاری، روش طراحی Repository با استفاده از EntityFramework بررسی خواهد شد.اما نکته ای که در مثال بالا وجود دارد این است که دو نمونه از نوع Book را برای ساخت seq وهله سازی میکند. در نتیجه باید Book Type را به عنوان مدل تعریف کنیم. به صورت زیر:
namespace FsWeb.Models type Book = { Id : Guid; Name : string }
namespace FsWeb.Models type Book() = member val Name = "" with get, set
اگر همچون پروژههای #C قصد دارید با استفاده از Attributeها مدل خود را اعتبارسنجی نمایید میتوانید به صورت زیر اقدام نمایید:
open System.ComponentModel.DataAnnotations type Book() = [<Required>] member val Name = "" with get, set
namespace FsWeb.Models open System open System.ComponentModel.DataAnnotations type Book() = [<Key>] member val Id = Guid.NewGuid() with get, set [<Required>] member val Name = "" with get, set
نکته: دستور open معادل با using در #C است.
خلاصهای را در مورد SQL Server CE قبلا در این سایت مطالعه کردهاید. در ادامه خلاصهای کاربردی را از تنظیمات و نکات مرتبط به کار با SQL-CE به کمک NHibernate ملاحظه خواهید نمود:
1) دریافت SQL-CE 4.0
همین مقدار برای استفاده از SQL-CE 4.0 به کمک NHibernate کفایت میکند و حتی نیازی به نصب سرویس پک یک VS 2010 هم نیست.
2) ابزار سازی جهت ایجاد یک بانک اطلاعاتی خالی SQL-CE
using System;
using System.IO;
namespace NHibernate.Helper.DbSpecific
{
public class SqlCEDbHelper
{
const string engineTypeName = "System.Data.SqlServerCe.SqlCeEngine, System.Data.SqlServerCe";
/// <summary>
/// note: this method will delete existing db and then creates a new one.
/// </summary>
/// <param name="filename"></param>
/// <param name="password"></param>
public static void CreateEmptyDatabaseFile(string filename, string password = "")
{
if (File.Exists(filename))
File.Delete(filename);
var type = System.Type.GetType(engineTypeName);
var localConnectionString = type.GetProperty("LocalConnectionString");
var createDatabase = type.GetMethod("CreateDatabase");
var engine = Activator.CreateInstance(type);
string connectionStr = string.Format("Data Source='{0}';Password={1};Encrypt Database=True", filename, password);
if (string.IsNullOrWhiteSpace(password))
connectionStr = string.Format("Data Source='{0}'", filename);
localConnectionString.SetValue(
obj: engine,
value: connectionStr,
index: null);
createDatabase.Invoke(engine, new object[0]);
}
/// <summary>
/// use this method to compact or encrypt existing db or decrypt it to a new db with all records
/// </summary>
/// <param name="sourceConnection"></param>
/// <param name="destConnection"></param>
public static void CompactDatabase(string sourceConnection, string destConnection)
{
var type = System.Type.GetType(engineTypeName);
var engine = Activator.CreateInstance(type);
var localConnectionString = type.GetProperty("LocalConnectionString");
localConnectionString.SetValue(
obj: engine,
value: sourceConnection,
index: null);
var compactDatabase = type.GetMethod("Compact");
compactDatabase.Invoke(engine, new object[] { destConnection });
}
}
}
کلاس فوق، یک کلاس عمومی است و مرتبط به NHibernate نیست و در همه جا قابل استفاده است.
متد CreateEmptyDatabaseFile یک فایل بانک اطلاعاتی خالی با فرمت مخصوص SQL-CE را برای شما تولید خواهد کرد. به این ترتیب میتوان بدون نیاز به ابزار خاصی، سریعا یک بانک خالی را تولید و شروع به کار کرد. در این متد اگر کلمه عبوری را وارد نکنید، بانک اطلاعاتی رمزنگاری شده نخواهد بود و اگر کلمه عبور را وارد کنید، دیتابیس اولیه به همراه کلیه اعمال انجام شده بر روی آن در طول زمان، با کمک الگوریتم AES به صورت خودکار رمزنگاری خواهند شد. کل کاری را هم که باید انجام دهید ذکر این کلمه عبور در کانکشن استرینگ است.
متد CompactDatabase، یک متد چند منظوره است. اگر بانک اطلاعاتی SQL-CE رمزنگاری نشدهای دارید و میخواهید کل آنرا به همراه تمام اطلاعات درون آن رمزنگاری کنید، میتوانید جهت سهولت کار از این متد استفاده نمائید. آرگومان اول آن به کانکشن استرینگ بانکی موجود و آرگومان دوم به کانکشن استرینگ بانک جدیدی که تولید خواهد شد، اشاره میکند.
همچنین اگر یک بانک اطلاعاتی SQL-CE رمزنگاری شده دارید و میخواهید آنرا به صورت یک بانک اطلاعاتی جدید به همراه تمام رکوردهای آن رمزگشایی کنید، باز هم میتوان از این متد استفاده کرد. البته بدیهی است که کلمه عبور را باید داشته باشید و این کلمه عبور جایی درون فایل بانک اطلاعاتی ذخیره نمیشود. در این حالت در کانکشن استرینگ اول باید کلمه عبور ذکر شود و کانکشن استرینگ دوم نیازی به کلمه عبور نخواهد داشت.
فرمت کلی کانکشن استرینگ SQL-CE هم به شکل زیر است:
Data Source=c:\path\db.sdf;Password=1234;Encrypt Database=True
البته این برای حالتی است که قصد داشته باشید بانک اطلاعاتی مورد استفاده را رمزنگاری کنید یا از یک بانک اطلاعاتی رمزنگاری شده استفاده نمائید. اگر بانک اطلاعاتی شما کلمه عبوری ندارد، ذکر Data Source=c:\path\db.sdf کفایت میکند.
این کلاس هم از این جهت مطرح شد که NHibernate میتواند ساختار بانک اطلاعاتی را بر اساس تعاریف نگاشتها به صورت خودکار تولید و اعمال کند، «اما» بر روی یک بانک اطلاعاتی خالی SQL-CE از قبل تهیه شده (در غیراینصورت خطای The database file cannot be found. Check the path to the database را دریافت خواهید کرد).
نکته:
اگر دقت کرده باشید در این کلاس engineTypeName به صورت رشته ذکر شده است. چرا؟
علت این است که با ذکر engineTypeName به صورت رشته، میتوان از این کلاس در یک کتابخانه عمومی هم استفاده کرد، بدون اینکه مصرف کننده نیازی داشته باشد تا ارجاع مستقیمی را به اسمبلی SQL-CE به برنامه خود اضافه کند. اگر این ارجاع وجود داشت، متدهای یاد شده کار میکنند، در غیراینصورت در گوشهای ساکت و بدون دردسر و بدون نیاز به اسمبلی خاصی برای روز مبادا قرار خواهند گرفت.
3) ابزار مرور اطلاعات بانک اطلاعاتی SQL-CE
با استفاده از management studio خود SQL Server هم میشود با بانکهای اطلاعاتی SQL-CE کار کرد، اما ... اینبار برخلاف نگارش کامل اس کیوال سرور، با یک نسخهی بسیار بدوی، که حتی امکان rename فیلدها را هم ندارد مواجه خواهید شد. به همین جهت به شخصه برنامه SqlCe40Toolbox را ترجیح میدهم و اطمینان داشته باشید که امکانات آن برای کار با SQL-CE از امکانات ارائه شده توسط management studio مایکروسافت، بیشتر و پیشرفتهتر است!
4) تنظیمات NHibernate جهت کار با SQL-CE
الف) پس از نصب SQL-CE ، فایلهای آنرا در مسیر C:\Program Files\Microsoft SQL Server Compact Edition\v4.0 میتوان یافت. درایور ADO.NET آن هم در مسیر C:\Program Files\Microsoft SQL Server Compact Edition\v4.0\Desktop قرار دارد. بنابراین در ابتدا نیاز است تا ارجاعی را به اسمبلی System.Data.SqlServerCe.dll به برنامه خود اضافه کنید (نام پوشه desktop آن هم غلط انداز است. از این جهت که نگارش 4 آن، به راحتی در برنامههای ذاتا چند ریسمانی ASP.Net بدون مشکل قابل استفاده است).
نکته مهم: در این حالت NHibernate قادر به یافتن فایل درایور یاد شده نخواهد بود و پیغام خطای «Could not create the driver from NHibernate.Driver.SqlServerCeDriver» را دریافت خواهید کرد. برای رفع آن، اسمبلی System.Data.SqlServerCe.dll را در لیست ارجاعات برنامه یافته و در برگه خواص آن، خاصیت «Copy Local» را true کنید. به این معنا که NHibernate این اسمبلی را در کنار فایل اجرایی برنامه شما جستجو خواهد کرد.
ب) مطلب بعد، تنظیمات ابتدایی NHibernate است جهت شناساندن SQL-CE . مابقی مسایل (نکات mapping، کوئریها و غیره) هیچ تفاوتی با سایر بانکهای اطلاعاتی نخواهد داشت و یکی است. به این معنا که اگر برنامه شما از ویژگیهای خاص بانکهای اطلاعاتی استفاده نکند (مثلا اگر از رویههای ذخیره شده اس کیوال سرور استفاده نکرده باشد)، فقط با تغییر کانکشن استرینگ و معرفی dialect و driver جدید، به سادگی میتواند به یک بانک اطلاعاتی دیگر سوئیچ کند؛ بدون اینکه حتی بخواهید یک سطر از کدهای اصلی برنامه خود را تغییر دهید.
تنها نکته جدید آن این متد است:
private Configuration getConfig()
{
var configure = new Configuration();
configure.SessionFactoryName("BuildIt");
configure.DataBaseIntegration(db =>
{
db.ConnectionProvider<DriverConnectionProvider>();
db.Dialect<MsSqlCe40Dialect>();
db.Driver<SqlServerCeDriver>();
db.KeywordsAutoImport = Hbm2DDLKeyWords.AutoQuote;
db.IsolationLevel = IsolationLevel.ReadCommitted;
db.ConnectionString = ConnectionString;
db.Timeout = 10;
//for testing ...
db.LogFormattedSql = true;
db.LogSqlInConsole = true;
});
return configure;
}
که در آن نحوه تعریف MsSqlCe40Dialect و SqlServerCeDriver مشخص شده است.
نکته حاشیهای!
در این مثال primary key از نوع identity تعریف شده و بدون مشکل کار کرد. همین را اگر با EF تست کنید، این خطا را دریافت میکنید: «Server-generated keys and server-generated values are not supported by SQL Server Compact». بله، EF نمیتواند با primary key از نوع identity حین کار با SQL-CE کار کند. برای رفع آن توصیه شده است که از Guid استفاده کنید!
نکته تکمیلی:
استفاده از Dialect سفارشی در NHibernate
نکته پایانی!
و در پایان باید اشاره کرد که SQL-CE یک بانک اطلاعاتی نوشته شده با دات نت نیست (با CPP نوشته شده است و نصب آن هم نیاز به ران تایم به روز VC را دارد). به این معنا که جهت سیستمهای 64 بیتی و 32 بیتی باید نسخه مناسب آنرا توزیع کنید. یا اینکه Target platform پروژه جاری دات نت خود را بر روی X86 قرار دهید (نه بر روی Any CPU پیش فرض) و در این حالت تنها یک نسخه X86 بانک اطلاعاتی SQL-CE و همچنین برنامه خود را برای تمام سیستمها توزیع کنید.
اشتراکها
سایت C++ Hints
Infrastructure as code پروسه تعریف کردن ساختار Infrastructure در قالب یک سری فایل است؛ بجای اینکه با ابزارهایی Interactive مانند Portalها به مدیریت Infra بپردازیم.
مزیت این روش در آن است که در صورت داشتن Stageهای مختلفی مانند Development, QA, Sandbox, Production و ...، ابتدا در تعدادی فایل، ساختار Infra مورد نیاز را نوشته و به صورت اتوماتیک Development را از روی آن میسازیم و بعد در صورت جواب گرفتن، QA و ... را نیز از روی همان میسازیم و از اینجا به بعد هر تغییری در Infra ابتدا در Development تست شده و در صورت جواب گرفتن، به QA و سپس Production میرود.
این روش به علت خودکار بودن، باعث میشود امکان اشتباه پایین بیاید و بسته به روش پیاده سازی، میتواند خیلی شبیه به Migrationها در EntityFramework باشد؛ چرا که در آنجا نیز Migrationها ایجاد و بر روی دیتابیس Development اعمال میشوند و در صورت جواب گرفتن در تستها، میتوان تغییرات را به صورت خودکار روی QA و ... نیز ارسال نمود و امکان فراموش کردن چیزی در این میان وجود ندارد.
یکی از بهترین ابزارهای Infra as a code، ابزاری به نام Pulumi است که هم با kubernetes و هم با Azure و AWS و Google Cloud سازگار است. البته برای مثال Kubernetes خود روشهایی را برای نگهداری ساختار Infra در قالب فایلهای کانفیگاش دارد، ولی Pulumi هم سادگی و آسانی را ارائه میدهد و هم در Cloud که شما عموما از Database Serviceها و App Service و Logging Systemهای مختص خود Cloud استفاده میکنید که زیر مجموعه kubernetes نیستند، میتوانید کنترل کل Cloud و Kubernetes را همزمان با یک ابزار انجام دهید.
برای مثال، افراد در Cloud به جای ساختن دیتابیس در Kubernetes، از Database as a service استفاده میکنند که به معنای رسیدن به کیفیت بالاتر و کاهش هزینههاست. یا درخواست سرویس DDos protection و CDN یا Media Services و ... نیز مثالهایی دیگر از این نوع هستند.
برای کار با Pulumi هم میتوانید از سایت آن، اکانت بگیرید که در این صورت Snapshotهای تغییرات Infra در کد، داخل سایت Pulumi نگهداری میشوند و هم میتوانید Snapshotها را مشابه Snapshotهای Entity Framework داخل خود سورس کنترلر نگه دارید که در این صورت وابستگی به سرورهای Pulumi نیز نخواهید داشت.
بعد از نصب Pulumi CLI میتوانید یک پروژه را با یکی از زبانهای برنامه نویسی Go - C# - JavaScript - Python ایجاد نموده و سپس داخل آن Resourceهای خود را بسازید و تنظیمات Firewall را ایجاد کنید و ...
سپس با دستور Pulumi up تغییرات شما روی Development یا هر Stage دیگری که انتخاب کردهاید، اعمال میشوند. در نهایت اگر باز Infra احتیاج به تغییری داشته باشد، ابتدا فایل پروژه را تغییر میدهید و بعد سایر روالهای لازم درون تیمی، اعم از Code Review و ... را میگذرانید و سپس مجدد Pulumi up را اجرا میکنید.
در ادامه یک نمونه کد را میبینیم، از راه اندازی App Service - Sql Server - Blob Storage - Application Insights
App Service ساخته شده که Backend ما را اجرا میکند، هم Connection String اتصال به دیتابیس را خواهد داشت و هم Connection String مربوط به Blob Storage را تا فایلهایش را درون آن ذخیره کند و در نهایت Application Insights هم وظیفه Monitoring را به عهده خواهد داشت.
var sqlDatabasePassword = pulumiConfig.RequireSecret("sql-server-nikola-dev-password"); var sqlDatabaseUserId = pulumiConfig.RequireSecret("sql-server-nikola-dev-user-id"); var resourceGroup = new ResourceGroup("rg-dds-nikola-dev", new ResourceGroupArgs { Name = "rg-dds-nikola-dev", Location = "WestUS" }); var storageAccount = new Account("storagenikoladev", new AccountArgs { Name = "storagenikoladev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, AccountKind = "StorageV2", AccountReplicationType = "LRS", AccountTier = "Standard", }); var container = new Container("container-nikola-dev", new ContainerArgs { Name = "container-nikola-dev", ContainerAccessType = "blob", StorageAccountName = storageAccount.Name }); var blobStorage = new Blob("blob-nikola-dev", new BlobArgs { Name = "blob-nikola-dev", StorageAccountName = storageAccount.Name, StorageContainerName = container.Name, Type = "Block" }); var appInsights = new Insights("app-insights-nikola-dev", new InsightsArgs { Name = "app-insights-nikola-dev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, ApplicationType = "web" // also general for mobile apps }); var sqlServer = new SqlServer("sql-server-nikola-dev", new SqlServerArgs { Name = "sql-server-nikola-dev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, AdministratorLogin = sqlDatabaseUserId, AdministratorLoginPassword = sqlDatabasePassword, Version = "12.0" }); var sqlDatabase = new Database("sql-database-nikola-dev", new DatabaseArgs { Name = "sql-database-nikola-dev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, ServerName = sqlServer.Name, RequestedServiceObjectiveName = "Basic" }); var appServicePlan = new Plan("app-plan-nikola-dev", new PlanArgs { Name = "app-plan-nikola-dev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, Sku = new PlanSkuArgs { Tier = "Shared", Size = "D1" } }); var appService = new AppService("app-service-nikola-dev", new AppServiceArgs { Name = "app-service-nikola-dev", ResourceGroupName = resourceGroup.Name, Location = resourceGroup.Location, AppServicePlanId = appServicePlan.Id, SiteConfig = new AppServiceSiteConfigArgs { Use32BitWorkerProcess = true, // X64 not allowed in shared plan! AlwaysOn = false, // not allowed in shared plan! Http2Enabled = true }, AppSettings = { { "ApplicationInsights:InstrumentationKey", appInsights.InstrumentationKey }, { "APPINSIGHTS_INSTRUMENTATIONKEY", appInsights.InstrumentationKey } }, ConnectionStrings = new InputList<AppServiceConnectionStringArgs>() { new AppServiceConnectionStringArgs { Name = "AppDbConnectionString", Type = "SQLAzure", Value = Output.Tuple(sqlServer.Name, sqlDatabase.Name, sqlDatabaseUserId, sqlDatabasePassword).Apply(t => { (string _sqlServer, string _sqlDatabase, string _sqlDatabaseUserId, string _sqlDatabasePassword) = t; return $"Data Source=tcp:{_sqlServer}.database.windows.net;Initial Catalog={_sqlDatabase};User ID={_sqlDatabaseUserId};Password={_sqlDatabasePassword};Max Pool Size=1024;Persist Security Info=true;Application Name=Nikola"; }) }, new AppServiceConnectionStringArgs { Name = "AzureBlobStorageConnectionString", Type = "Custom", Value = Output.Tuple(storageAccount.PrimaryAccessKey, storageAccount.Name).Apply(t => { (string _primaryAccess, string _storageAccountName) = t; return $"DefaultEndpointsProtocol=https;AccountName={_storageAccountName};AccountKey={_primaryAccess};EndpointSuffix=core.windows.net"; }) } } }); appService.OutboundIpAddresses.Apply(ips => { foreach (string ip in ips.Split(',')) { new FirewallRule($"app-srv-{ip}", new FirewallRuleArgs { Name = $"app-srv-{ip}", EndIpAddress = ip, ResourceGroupName = resourceGroup.Name, ServerName = sqlServer.Name, StartIpAddress = ip }); } return (string?)null; });
سپس زمانیکه تغییرات قرار است روی QA برود، روال CI/CD میتواند به صورت خودکار ابتدا Infra مربوط به خودش را (یعنی QA) را تغییر دهد تا Redis دار شود و سپس پروژه را پابلیش کند و Migrationهای مربوط به Database را هم اجرا کند و اگر کل این فرآیند با موفقیت طی شود، مجدد در هنگام پابلیش به Production نیز بدون هر گونه کار دستی، تمامی این موارد به شکل خودکار اعمال میشوند و این خود یک بهبود اساسی را در روال DevOps پروژه ایجاد میکند.
تازهکار هستیم و هنوز از این تکنولوژیها استفاده نمیکنیم.
بهصورت محدود در برخی پروژهها از Kubernetes یا تکنولوژیهای مشابه استفاده میکنیم.
در برخی پروژهها از این تکنولوژیها برای مدیریت Docker استفاده میشود.
Kubernetes یا مشابه آن در پروژههای متعدد دات نت مورد استفاده قرار میگیرد.
در تمامی پروژههای دات نت ما از تکنولوژیهای اورکستراسیون برای مقیاسپذیری و مدیریت Docker استفاده میشود.
بهصورت محدود در برخی پروژهها از Kubernetes یا تکنولوژیهای مشابه استفاده میکنیم.
در برخی پروژهها از این تکنولوژیها برای مدیریت Docker استفاده میشود.
Kubernetes یا مشابه آن در پروژههای متعدد دات نت مورد استفاده قرار میگیرد.
در تمامی پروژههای دات نت ما از تکنولوژیهای اورکستراسیون برای مقیاسپذیری و مدیریت Docker استفاده میشود.
مطالب دورهها
خطا ها و مدیریت خطا (Exception Handling)
مدیریت خطا در #F شبیه به الگوی try catch finally در #C است. برای تعریف خطا از کلمه کلیدی exception استفاده میکنیم و
یک نام رو به اون اختصاص میدهیم و میتونیم به صورت اختیاری یک نوع داده رو
هم برای این خطا با استفاده از کلمه کلیدی of تعیین کنیم.
با استفاده از دستور raise میتونیم یک exception رو پرتاب کنیم.(به دلیل
اینکه در دات نت از دستور throw به معنی پرتاب کردن استفاده میکنیم این جا
نیز از همین لغت استفاده کردم کما اینکه در #F دستور raise جایگزین throw
شده است). البته در جاهایی که قصد ما از پرتاب exception فقط متوقف کردن
عملیات و نمایش یک خطا است میتونیم از دستور failwith به همراه یک پیغام نیز استفاده کنیم.(یک نمونه از آن را در فصلهای قبلی مشاهده کردید)
ساختار کلی try catch finally در #F به صورت زیر است.(تنها تفاوت در کلمه with به جای catch است)
یا به صورت
*نکته مهم: در #F شما اجازه استفاده از finally رو به همراه with ندارید.به همین دلیل من این ساختارو به دو صورت بالا نوشتم.
یک مثال از try with:
در کد با در هر خط توضیحات لازم داده شده است. نکته قابل ذکر این است که در #C زمانی که قصد داشته باشیم یک استثنا جدید ایجاد کنیم باید کلاسی جدیدی که از کلاس System.Exception ارث برده باشد(یا هر کلاس دیگری که خود از این System.Exception ارث برده است) ایجاد کنیم و کدهای مورد نظر رو در اون قرار بدیم. ولی در اینجا (در قسمتی که رنگ آن متفاوت است) به راحتی توانستیم یک استثنا جدید بر اساس نیاز بسازیم.
یک مثال از try finally :
عملکرد finally در #F دقیقا مشابه با عملکرد finally در #C است. یعنی دستورات بلوک finally همواره (چه استثنا رخ بدهد و چه رخ ندهد) اجرا خواهد شد.
*توجه : برنامه نویسانی که قبلا با OCaml کدنویسی کرده اند هنگام برنامه نویسی #F از raise کردنهای زیاد و بی مورد استثناها خودداری کنند. به دلیل نوع معماری CLR پرتاب کردن استثنا و مدیریت آن کمی هزینه بر است (بیشتر از زبان Ocaml). البته این مسئله در زبانهای تحت دات نت نیز مطرح است کما اینکه در #C نیز مدیریت استثناها رو در بالاترین لایه انجام میدهیم و از catch کردن بی مورد استثنائات در لایههای زیرین خودداری میکنیم.
یک مثال از الگوی Matching در try with
exception myError of int
ساختار کلی try catch finally در #F به صورت زیر است.(تنها تفاوت در کلمه with به جای catch است)
try // try code here with //catch statement here
try // try code here finally //finally statement here
یک مثال از try with:
exception WrongSecond of int//یک exception تعریف میکنیم let primes = [ 2; 3; 5; 7; 11; 13; 17; 19; 23; 29; 31; 37; 41; 43; 47; 53; 59 ] // یک تابع برای تست اینکه آیا ثانیه الان در لیست prime وجود دارد یا نه let testSecond() = try let currentSecond = System.DateTime.Now.Second in // شرط برای اینکه مشخص شود که ثانیه در لیست است یا خیر if List.exists (fun x -> x = currentSecond) primes then // اگر بود یک خطا تولید میشود failwith "A prime second" else // اگر نیود یک استثنا از نوع wrongSecond پرتاب میشود raise (WrongSecond currentSecond) with // catch کردن استثناها WrongSecond x -> printf "The current was %i, which is not prime" x
در کد با در هر خط توضیحات لازم داده شده است. نکته قابل ذکر این است که در #C زمانی که قصد داشته باشیم یک استثنا جدید ایجاد کنیم باید کلاسی جدیدی که از کلاس System.Exception ارث برده باشد(یا هر کلاس دیگری که خود از این System.Exception ارث برده است) ایجاد کنیم و کدهای مورد نظر رو در اون قرار بدیم. ولی در اینجا (در قسمتی که رنگ آن متفاوت است) به راحتی توانستیم یک استثنا جدید بر اساس نیاز بسازیم.
یک مثال از try finally :
// تابعی برای نوشتن فایل let writeToFile() = //ابتدا فایل به صورت متنی ساخته میشود let file = System.IO.File.CreateText("test.txt") try // متن مورد نظر در فایل نوشته میشود file.WriteLine("Hello F# users") finally //فایل مورد نظر بسته میشود.این دستور حتی اگر در هنگام نوشتن فایل استثنا هم رخ بدهد اجرا خواهد شد file.Dispose()
*توجه : برنامه نویسانی که قبلا با OCaml کدنویسی کرده اند هنگام برنامه نویسی #F از raise کردنهای زیاد و بی مورد استثناها خودداری کنند. به دلیل نوع معماری CLR پرتاب کردن استثنا و مدیریت آن کمی هزینه بر است (بیشتر از زبان Ocaml). البته این مسئله در زبانهای تحت دات نت نیز مطرح است کما اینکه در #C نیز مدیریت استثناها رو در بالاترین لایه انجام میدهیم و از catch کردن بی مورد استثنائات در لایههای زیرین خودداری میکنیم.
یک مثال از الگوی Matching در try with
let getNumber msg = printf msg; try int32(System.Console.ReadLine()) with | :? System.FormatException -> -1 | :? System.OverflowException -> System.Int32.MinValue | :? System.ArgumentNullException -> 0
نظرات مطالب
کنترل DatePicker شمسی مخصوص Silverlight 4
سلام، ظاهراً issue tracker پروژه در codeplex مشکل داره، مجبور شدم اینجا سوالم رو مطرح کنم(ببخشید):
برای رفع این تداخل چه پیشنهادی میدهید؟
DLL مربوط در پروژه اضافه شده و به خوبی کار میکند، منتها وقتی میخوام از کلاس PersianCalendar استفاده کنم در زمان build پروژه خطای زیر رو دریافت میکنم:
Error143The type 'System.Globalization.PersianCalendar' exists in both 'c:\Program Files (x86)\Reference Assemblies\Microsoft\Framework\Silverlight\v5.0\mscorlib.dll' and '....\SilverlightPersianDatePicker.dll'
ممنون از شما
نظرات نظرسنجیها
در محیط کاری از کدام سورس کنترل استفاده میکنید؟
خیلی ساده هستش که شما در یک شرکت برای مثال هم برای اندروید پروژه داشته باشید، و هم برای VB6 و هم برای Silverlight
یه شرکت با قدمت چند ساله میتونه چند نا سورس کنترلر رو با هم داشته باشه، سوال شده که در محیط کاری از چه سورس کنترلرهایی استفاده میکنید، من در حال انتقال یه پروژه جاوایی اندروید به #C هستم، و همزمان توسعه خیلی کمی نیز دارم روی پروژه جاوایی انجام میدم تا پروژه برسه
حالا من همزمان از 2 تا سورس کنترلر در محیط کارم دارم استفاده میکنم
اگه مثل سوالهای قبلی تون فرموده بودید اکثر، یا اغلب یا بیشتر از چه چیزی استفاده میکنید، اون وقت Radio Button کاملا OK بود، به عنوان سوال بیشتر دقت کنید، متوجه میشوید